آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.8K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram

سپیده قلیان زندانی سیاسی طی نامه‌ای که در زندان نوشته، اعلام کرد که دادگاه‌های ناعادلانه جمهوری اسلامی را به رسمیت نمی‌شناسد و در آن‌ها شرکت نخواهد کرد، او‌ همچنین از تهدیدش به تجاوز در زندان خبر داد.

متن این نامه به شرح زیر است:


«به نام خداوند رنگین کمان»

کشته ندادیم که سازش کنیم! تنها چهار ساعت از خروجم از زندان اوین گذشته بود و تنها چهار ساعت شاهد خیابانِ پس از «زن، زندگی، آزادی» بودم. هنوز حتی نصف مسیر تا خانه را هم طی نکرده بودم، که در جاده بازداشت شدم و روانه‌ی بازداشتگاه بند ۲۰۹ اوین شدم. در این فاصله‌ی کوتاه از هیچ تحقیر و آزاری برای من کم نگذاشتند. شدیداً ضرب‌وشتم شدم. به قول خودشان «خرکش»م کردند. مردی در راهروی «۲۰۹» مرا تهدید به تجاوز کرد. گفت دست و پایت را می‌بندیم و حسابت را خیلی خوب می‌رسیم. و راستش ابعاد «حسابرسی» از چند ده هزار بازداشتی جنبش «زن، زندگی، آزادی»، هم در تاریک‌خانه‌ی جنایات چهار دهه‌ی اخیر جای ویژه‌ای دارد و هم در روند دادخواهی...اما آنچه روشن است: عهد ما، اما هنوز پابرجاست. «آزادی» نه دادنی، که گرفتنی‌ست و من، سپیده قلیان، بر سر عهدی که با مردم جان به لب رسیده‌ی ایران بسته‌ام ایستاده‌ام: من در دادگاه فرمایشی، به ریاست کسی که حکم اعدام انقلابیون را امضا کرده نمی‌روم و هیچ مشروعیتی نه برای دادگاه‌های فرمایشی و نمایشی‌شان و نه برای حکم صادره قائل نیستم و به صراحت اعلام می‌کنم، تا حکومت اعدام اسلامی بر سر کار است، و مادام که «کاشفان فروتن چشمه» و معترضین به استبداد، گروگان حکومت اسلامی و دادگاه‌های فرمایشی و ناعادلانه هستند، در هیچ دادگاهی شرکت نخواهم کرد...به امید سرنگونی ضحاک زمانه».

سپیده قلیان بند زنان زندان اوین

#سپیده_قلیان #مهسا_امینی‌ #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
98👍15🕊15🔥5👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سپیده قلیان به اتهام «توهین به رهبری» به دو سال دیگر زندان محکوم شد

روز گذشته مهدی قلیان، برادر سپیده قلیان، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود نوشت که خواهرش «بخاطر یک شعار پس از آزادی» مجددا به دو سال زندان محکوم شده است. اتهام او «توهین به رهبری» اعلام شده است.

جمهوری اسلامی آنقدر اقتدارش پوشالی است که از چند ثانیه شعار یک جوان، می‌هراسد و بابت آن‌ حکم دو سال زندان صادر می‌کند.

حکم زندان سپیده قلیان را با سرنوشت پرونده اسیدپاشی اصفهان، سعید طوسی، سعید مرتضوی، جنایت کوی دانشگاه، محمدعلی نجفی و ... مقایسه کنید، معنای عدالت در جمهوری اسلامی این است!

#سپیده_قلیان #اقتدار_پوشالی #خامنه_ای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👎68🔥13💔9👍7🕊61
«روایت‌های مهمی درباره تفتیش بدنی زندانیان زن به شکل برهنه و فیلم‌بردانی از بدن برهنه آنها به عنوان اشکالی از خشونت جنسی علیه زندانیان زن در زندان‌های ایران در حال انتشار است.

#سپیده_قلیان نیز در سال ۱۳۹۹ در کتاب «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت می‌کشد» در مقام بازمانده و شاهد روایت خود از تفتیش بدنی به شکل برهنه، اجبار به انجام «تست بکارت»، آزار کلامی با ماهیت جنسی و رفتار غیرانسانی و تحقیرآمیز ماموران زندان در حین بازرسی بدنی را بازگو و ثبت کرد.

نکته مهم در کتاب سپیده قلیان این است که اعمال این شکل از #خشونت_جنسی در زندان علیه زندانیان زن جرایم عمومی را هم یادآوری کرده است. در صفحه ۵۷ و ۵۸ کتاب در رابطه با بازرسی بدنی به شکل برهنه در زمان ملاقات از یک زندانیِ رای کار می‌نویسد که می‌گوید: «سر همین لخت شدن ۵ ساله ملاقت ندارم. مدام به خانواده‌م می‌گم نیاین.»

رفتارهای غیرانسانی و تحقیرآمیز از جمله بازرسی بدنی به شکل برهنه، نگاه کردن به زنان زندانی در زمان حمام و استفاده از توالت، تهدید به تجاوز، انجام «تست بکارت» و توهین و تحقیر با ماهیت جنسی، همه و همه نه تنها ناقض حقوق زندانیان و شان انسانی آنها بلکه اشکالی از خشونت جنسی علیه زنان است.

اصول بین‌الملل حتی در رابطه با تفتیش بدنی در مواقع ضروری مرتبط با زندانیان جرایم عمومی تاکید می‌کند که روش‌های جایگزین مثل اسکن بدن باید استفاده شود، هیچ زندانی نباید تحقیر شود یا به صورت کاملا برهنه مورد بازرسی قرار گیرد (Strip search). حتی در صورت نیاز جدی به تفتیش بدنی به صورت برهنه باید مناطق مختلف بدن مرحله به مرحله و با حفظ شان انسانی زندانی بازرسی شود. ناگواری این تجربه به ویژه در مورد زنانی که بازمانده خشونت جنسی‌اند به مراتب بیشتر است و امکان تروماتیز کردن دوباره آنها بالاست.

وظیفه جامعه حمایت از زنانی است که رنج بازگویی این روایت‌ها را به جان می‌خرند و فریاد می‌زنند که اینگونه رفتار با زندانیان که تبدیل به روندهای جاری در صدها زندان و بازداشت‌گاه در سراسر ایران شده عادی نیست و باید یک صدا علیه آن اعتراض کرد. در عین حال که به یاد داشته باشیم به هیچ عنوان نباید به زندانیانی که هنوز آمادگی ندارند، برای بازگویی روایت‌هایشان و افشاگری فشار آوریم و مهم است که به لایه‌های متعدد تبعیض که می‌تواند مانع روایت‌گری باشد توجه کنیم.»

از صفحه اینستاگرام نسیم صحرا مقرب

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍51❤‍🔥5🔥3🕊21🙏1
سپیده قلیان به ۲ سال زندان، منع عضویت در گروه‌های سیاسی-اجتماعی، استفاده از تلفن هوشمند و اقامت در تهران و استان‌های همسایه به مدت ۲ سال قطعی محکوم شده است.

او اسفند گذشته پس از آزادی، مقابل زندان علیه «علی خامنه‌ای» شعار داد و در جاده دزفول بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا حکم دادگاه بدوی سپیده قلیان در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد. خانم قلیان اواسط اردیبهشت ماه سال جاری، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران از بابت اتهام “توهین به رهبری” به دو سال حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم شده است.
همچنین وی در باب مجازات تکمیلی به منع عضویت در گروه یا دستجات سیاسی و اجتماعی، منع استفاده از تلفن هوشمند و منع اقامت در استان تهران و استان های مجاور به مدت دو سال محکوم شده است.

این فعال مدنی پیشتر در تاریخ بیست و چهارم اسفندماه ۱۴۰۱، ساعاتی پس از آزادی در مسیر تهران به دزفول توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی نهایتا در تاریخ بیست و هشتم اسفندماه، به بند زنان زندان اوین منتقل شد.

لازم به ذکر است، خانم قلیان در تاریخ بیست و هشتم تیرماه، درخصوص شکایت آمنه سادات ذبیح پور احمدی، بازجو خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی از بابت اتهام “تشویش اذهان عمومی از طریق نشر اکاذیب در فضای مجازی” و اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی در فضای مجازی” به شعبه ۱۲۰۷ کیفری دو مجتمع قضایی شهید کچویی تهران احضار شده بود.

#سپیده_قلیان #خامنه_ای_ضحاک #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊32🔥119👍8
سپیده قلیان به ۲ سال زندان، منع عضویت در گروه‌های سیاسی-اجتماعی، استفاده از تلفن هوشمند و اقامت در تهران و استان‌های همسایه به مدت ۲ سال قطعی محکوم شده است.

سپیده، روز ۲۴ اسفند ۱۴۰۱، از زندان اوین آزاد شد  و تنها ساعاتی پس از آزادی از زندان اوین و هنگامی که با خانواده‌اش در راه بازگشت به محل زندگی خود (خوزستان) بود، در مسیر قم به اراک توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.

او آخرین بار که پایش را از زندان بیرون گذاشت، بیرون زندان فریاد زد:
«خامنه‌ای ضحاک، میکشیمت زیر خاک»

به یاد سپیده قلیان

طرح از ساینا
saina_shayan


#سپیده_قلیان #کارتون #خامنه_ای_ضحاک #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔659👍6👎3🔥3🕊1
لغو دادگاه سپیده قلیان به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری

امروز ۲۸ تیرماه ۱۴۰۱، نوبت رسیدگی به شکایت آمنه‌سادات ذبیح‌پور علیه سپیده قلیان بود.
سپیده قلیان حاضر به رعایت حجاب نشد. این دادگاه قرار بود به صورت زنده پخش شود.
مهدی قلیان، برادر سپیده قلیان، در پستی اینستاگرامی خبر داد که خواهرش «در دادگاه حاضر شد، اما روسری و چادر به سر نکرد». بنابر توضیح وی، سپیده قلیان «از ساعت هشت صبح در دادگاه حضور داشت».

آقای قلیان افزوده است که به این دلیل که خواهرش حاضر نشد با روسری و چادر در جلسه دادگاه حضور پیدا کند، «جلسه دادگاه امروز از طرف مسئولین قوه قضائیه لغو شد و سپیده را دوباره به زندان اوین برگرداندند.»

سپیده قلیان روز گذشته با انتشار نامه‌ای از زندان اوین گفته بود که برخلاف تصمیم قبلی، به‌دلیل علنی‌بودن دادگاه خود در آن حاضر شده و از خود دفاع می‌کند.
برای سپیده قلیان

@assadbinakhahi
طرح از اسد بیناخواهی

https://dadban.info/sepidehgholian/

#یاری_مدنی_توانا
#سپیده_قلیان
#زندان

@Tavaana_TavaanaTech
👍6721👏12❤‍🔥5🔥4
«سپیده قلیان بسته سفارشی مردم (تُف) را به دست (صورت) آمنه السادات ذبیح پور رساند.»

میلاد وثوقی، کارتونیست
milad_vosoughi_mvl

برادر #سپیده_قلیان از برگزاری دادگاه رسیدگی به شکایت آمنه سادات ذبیح‌پور علیه خواهرش در شعبه  ۱۲۰۷ کیفری دو مجتمع قضایی کچویی خبر داد. او نوشت قاضی پرونده تغییر کرده بود و در این دادگاه سپیده قلیان مثل دادگاه قبل بدون حجاب ظاهر شد.
برادر سپیده قلیان در شرح دادگاه امروز نوشت:

«خانم ذبیح‌پور از همان بدو ورود به جلسه دادگاه، طرح اتهاماتی از قبیل «جاسوسی» و «اغتشاش‌گری» را علیه خواهرم آغاز کرد و البته به تهدید سپیده ادامه داد...»

او در ادامه شرح دادگاه نوشت:
«سپیده در این دادگاه از خبرنگاران شریفی همچون «نیلوفر حامدی» و «الهه محمدی» یاد کرد که خانم ذبیح‌پور آن‌ها را نیز جاسوس اسرائیل و آمریکا خواند. خانم ذبیح‌پور همچنین بارها به حضور بدون روسری سپیده در دادگاه اعتراض کرد که قاضی دادگاه در پاسخ اعلام کرد به دلیل حضور بدون حجاب در دادگاه، برای بار دوم برای سپیده قرار مجرمیت صادر می‌کند.
آمنه‌سادات ذبیح‌پور در این دادگاه مدعی شد که مردم او را دوست دارند و او حرف مردم را می‌زند. سپیده هم در پایان دادگاه و به گفته‌ی خودش «از طرف مردم» در صورت وی تف کرد.»

#بازجو_خبرنگار
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی #سپیده_قلیان
#کارتون #کارتون_بازنشر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👌1
چند روز پیش مقالاتی از تعدادی از زنان زندانی سیاسی ایران در روزنامه لوموند فرانسه منتشر شد.

در این پست پیام‌های زینب جلالیان و سپیده قلیان را مشاهده می‌کنید.

زینب جلالیان در بخشی از یادداشت خود نوشته:

گاهی فکر می‌کنم کجای دنیا هستم؟ اصلا کجای زمان گیر کرده‌ام که هرچه تلاش می‌کنم راه گریزی پیدا نمی‌کنم؟ چرا باید شاهد به دار کشیده شدن همنوعان و نزدیکانم باشم؟ می‌توان شاهد بود و دم نزد؟ در اینجا می‌توان کمی ادامه داد..... آیا می‌توان در برابر ظلم تحمیلی به جامعه سکوت کرد؟

جنگ، شکنجه، قتل و کشتار انجام می‌شود و ستمگران برای جنایات خود توجیه می‌آورند. این دردناک است، اما زندگیمان در همین شرایط سپری می‌شود. با این همه آرزوی مرگ ستمگران را ندارم بلکه می‌خواهم با هم علیه ستمگران مبارزه کنیم و با تلاشمان آنان را از سرزمینمان بیرون کنیم تا شرمنده آیندگان نباشیم.»

سپیده قلیان در بخشی از یادداشت خود چنین نوشته:
«اوین اما تنها میزبان فعالان جنبش‌های اجتماعی در ایران نیست. صحبت از ده‌ها زندان و صدها زندانی در شرایط فعلی‌ست هم دستگاه سرکوب و هم مردم ایران به خوبی می‌دانند که تحول سیاسی دموکراتیک در ایران راهی جز اتکا به جنبش‌های اجتماعی و اعتراضات درون ایران ندارد کابوس اصلی استبداد حاکم بر ایران مردم ایران‌اند. جنبش کارگری در میان جنبش‌های اجتماعی در ایران در میان معترض ترین و ممنوع ترین هاست با وجود تمام فشارها، کارگران معترض ایرانی در این سال‌ها در بخش‌های مختلف توانسته‌اند صدها اعتصاب برگزار کنند.»

متن کامل این نامه‌ها را در تصاویر بخوانید.

#زینب_جلالیان #سپیده_قلیان #بیانیه #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تعدادی از زنان زندانی سیاسی زندان اوین اعلام کردند که در حمایت از مردم و اعتراض علیه حکومت از ۲۴ شهریور در حیاط زندان تحصن می‌کنند. متن بیانیه آن‌ها به شرح زیر است:
.
«ما زنان سیاسی اوین برای حمایت از مردم و اعتراض علیه حکومت از ۲۴ شهریور در حیاط زندان تحصن می ‌کنیم.

یک سال از کشته شدن دختر ایران زمین، مهسا امینی(ژینا) به دست ماموران حکومت جمهوری اسلامی گذشت. بغض کشته شدن و اعدام مظلومانه دختران و پسران سرزمینمان در خیابان‌ها و زندانها، کور کردن معترضان، بازداشت ، شکنجه و زندان به پا خاستگان، زخمی است بر جان و روانمان ، اما شعله امید و انگیزه ای است برای تداوم مبارزه تا لحظه پیروزی مان.
.
ما زنان زندانی سیاسی اوین در کنار همه آزادیخواهان و برابری طلبان جهان، در حمایت از مردم ایران و اعتراض به سیاست های خشونت آمیز ، سرکوبگرانه و بی رحمانه حکومت دینی استبدادی از روز ۲۴ شهریور در حیاط بند زنان اوین تحصن خواهیم کرد و با مردم ایران هم صدا خواهیم بود.
.
از مردم ایران و جهان می‌خواهیم صدای معترضان و مخالفان و مردم باشند و ما را یاری کنند.
.
آزاده عابدینی، سپیده قلیان، شکیلا منفرد، گلرخ ایرایی، نرگس محمدی، محبوبه رضایی ، ویدا ربانی»


narges_mohamadi_51

#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #نرگس_محمدی #سپیده_قلیان #آزاده_عابدینی #شکیلا_منفرد #گلرخ_ایرایی #محبوبه_رضایی #ویدا_ربانی #mahsaamini #womanlifefreedom #nargesmohammadi #بیانبه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سپیده قلیان طی نامه‌ای از زندان اوین به مصائب تحمیل شده به خانواده‌اش بابت محبوس بودنش در زندان‌های دور از محل زندگیش پرداخت و نوشت که پنج سال است که به دستور وزارت اطلاعات در تبعید زندانی است.

متن نامه خانم قلیان به شرح زیر است:

«سال‌هاست که در تبعید به سر می‌برم. طی این سال‌ها برای رفع این حکم دست به هر کاری زده‌ام؛ نامه نگاری، مذاکره، مناقشه، تحصن، اعتصاب. گفته‌ام جان و نان خانواده‌ام در خطر است، هر هفته طی کردن هزاران کیلومتر راه مصیبت است. اما هر بار با ادامه‌ی روند تبعید به من محرز شده است که حرف نماینده سازمان زندان‌ها در زندان بوشهر درست بود: جنازه‌ت به خوزستان بازخواهد گشت. 

علی ایحال در این مصیبت‌کده که ملتمان مرگ را نفس می‌کشد صحبت از رنج نفی بلد برای من و خانواده‌ام شاید بی‌جهت باشد. نفی بلد من در برابر اینکه جمهوری اسلامی در روز روشن می‌تواند کودک ۱۶ ساله را سلاخی کند هیچ است. اما این نامه را ثبت کردم که بگویم اگر این کیلومترها روزی قاتل خانواده‌ام شد، یادمان باشد که به غیر از مذاکره و مناقشه با نامسئولین نامحترم جمهوری اسلامی و تحصن، اعتصاب و نامه‌نگاری با آنها، به مردم نیز گفته‌ام: من سپیده قلیان پنج سال است که به دستور وزارت اطلاعات به نفی بلد محکوم شده‌ام!


سپیده قلیان 
آذر ۱۴۰۲ زندان اوین»

- با تبعید زندانیان در واقع خانواده آن‌ها هم مجازات می‌شوند و این مغایر با اصل شخصی بودن مجازات کیفری است. در سال‌های گذشته شاهد مواردی بودیم که اعضای خانواده زندانیان به دلیل سانحه جاده‌ای درکذشته‌اند. یا به دلیل سالمند بودن پدر و مادر فرد زندانی و عدم توانایی سفر، آن‌ها چندین سال از ملاقات فرزند خود محروم شده‌اند.

#سپیده_قلیان #بیانیه #زندان #تبعید #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
سپیده قلیان: همراه با شما فریاد می‌زنیم نه به اعدام

سپیده قلیان، زندانی سیاسی در واکنش به ملاقات آخر پژمان فاتحی، وفا آذربار، محسن مظلوم و محمد فرامرزی با خانواده‌هایشان، نامه‌ای نوشته است.

متن کامل نامه سپیده قلیان؛

بفرمایید سنندج را اعدام کنید
سر مهاباد را ببرید.
بفرمایید نگذارید کودکان ما به دنیا بیایند
بفرمایید نگذارید باران ببارد
و نگذارید گیاه بروید و نگذارید زمین زندگی کند
شیرکو بی‌کس
شب تا صبح نمتوانیم بخوابیم از کابوس اعدام، گلرخ با چشم‌های مضطرب به صفحه تلویزیون نگاه می‌کند، زیر‌نویس شبکه خبر امروز خبر قتل چه کسی را منتشر می‌کند، نرگس و دست‌های مضطرب هم بندهایم، مهوش و چشم‌های اشک آلود خواهرانم، محبوبه با گریه کنار سپیده، و بعد بانگ مرگ بر خامنه‌ای از هواخوری زندان سکوت مرگبار این دهشت بی‌کران را می‌شکند. امروز هم کشتند، هویتشان در همین است که بکشند، آن کس که بخاطر کُرد و بلوچ بودنش در مظان اتهام بیشتری‌ست را راحت‌تر می‌کشند. دوباره فریاد مرگ بر خامنه‌ای از هواخوری زندان اوین بلند می‌شود
های جنایتکاران سبوعیت آدم‌کشی شما اگر تمامی ندارد، مبارزه ما نیز خستگی‌ناپذیر است. تفاوت اینست که آنکه پیروز است ماییم، همانطور که پژمان فاتحی با خانواده‌اش گفته است: «این مرگ با افتخار است به همسرم بگویید برایم سیاه نپوشد و ناراحت نباشد»
یا همانطور که محسن مظلوم در ملاقات با مادرش گفته است:
“از جوانا و همەی همسنگرام می‌خوام کە محکم و با ارادە باشند؛ هر اتفاقی افتادگریە و زاری نکنند و بە ما افتخار کنند".
صدا می‌کنیم، پژمان را، محسن را، وفا را، محمد (هژیر) را. قلب ما با آنهاست، قلب ما با جوانا، با بیان، با ماریا است، قلب ما با مادران این عزیزان است. قلب ما با کردستان است.
در این شب وحشت همراه با شما فریاد می‌زنیم نه به اعدام که تاریخ پس از پیروزی حق بر جنایت و کشتار در ایران شاهد باشد چه بر ما می‌رود و چه مقاومتی در جریان بوده است.
یک‌شنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲
سپیده قلیان بند نسوان اوین

#نه_به_اعدام
#محمد_فرامرزی #محسن_مظلوم #وفا_آذربار #پژمان_فاتحی #بیانیه #سپیده_قلیان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا باور برخی دینداران به منجی علل روانشناختی(بیم و امید) دارد؟

سخنان دکتر حسن باقری‌نیا استاد اخراجی دانشگاه را بشنوید:

گروه‌های اقلیت تحت ظلم چگونه با باور به منجی به خودشان تسکین می دهند؟
آیا باور به هر نوع آرمانی، فرار از واقعیت محسوب می‌شود؟
تفاوت آرمانگرایی با آرمان‌زدایی و آرمان‌زدگی چیست؟
تفاوت ابرانسان با انسانی که برای دیگران الهام بخش است و نقش الگویی دارد، چیست؟
چرا شخصیت پرستی با توسعه سازگار نیست؟
چگونه قدر الگوهای جامعه و هموطنان شجاع‌مان را بدانیم اما آنها را به بت تبدیل نکنیم؟
«من و تو با هزاران دگر این راه را دنبال می‌گیریم، از آن ماست پیروزی»
#سپیده_رشنو
#سپیده_قلیان
#توماج_صالحی
#رویا_حشمتی
#خسرو_علیکردی
قدر قهرمانان وطنمان را می‌دانیم، برای داشتن جامعه‌ای بهتر هر یک به قدر توان تلاش می‌کنیم و منتظر منجی نیستیم.


#آرمانگرایی #مذهب #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
نامه سپیده قلیان از زندان اوین به روناهی حسین‌نژاد در دفاع از حق زندگی و محکومیت اعدام

جان حمید حسین‌نژاد حیدرانلو در خطر جدی است و شاید اکنون در حال گذراندن آخرین ساعات زندگی خود باشد. دیروز به عنوان آخرین ملاقات، ده دقیقه با خانواده‌اش دیدار کرد. خانواده‌ای که نگران و مضطرب هستند. روناهی، فرزند ارشدش که نوجوان است، در ویدیویی گفته پدرش کولبر است، نه قاتل هموطن. او از مردم برای نجات پدرش کمک خواسته است و حالا از بند زنان اوین، سپیده قلیان در نامه‌ای این دختر نوجوان را خطاب قرار می‌دهد:


«به نام انسانیت، به نام عدالت
روناهی عزیزم، سلام.
متأسفم که این نامه در چنین شرایط تلخی نوشته می‌شه، اما برای من افتخار بزرگیه که به خاطر تو، خواهر کوچک و شجاعم، دوباره معنای عدالت و حق حیات رو عمیق‌تر لمس کردم.
تو هم‌سن‌وسال برادرزاده‌هام، طهورا و مهرا، هستی؛ همون‌قدر پر از شور زندگی، همون‌قدر شیفته‌ی دنیایی که همه‌ی آدما توش حق حیات داشته باشن. تو با صدای رسا و قلب بزرگت، عدالت‌خواهی رو به من و خیلی‌های دیگه یادآوری کردی. تو این سرزمینی که حکمرانان آن با حق زندگی ما در ستیزند، شنیدن فریاد تو و فرزندان این خاک برای حق حیات، تکان‌دهنده‌ست؛ این‌که به جای کودکی کردن، پرچم عدالت رو دست بگیری و با شجاعت بگی «نه به مرگ».
روناهی عزیزم، ما همه یه زنجیریم. حق حیاتمون مثل دومینو به هم وصله. اگه یکی از ما این حق رو از دست بده، انگار همه‌مون یه تیکه از وجودمون رو گم کردیم. تو با ویدیوی پراحساست، با اشک‌ها و کلماتت، بهمون نشون دادی که نباید از این حق ساده بگذریم. من و خیلی‌های دیگه کنار تو هستیم، برای پدرت، حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، و برای همه‌ی کسایی که در خطر بالارفتن سرهایشان بر چوبه‌ی دار است.
سلب حق حیات، در هر شکل و لباسی، نکوهیدنیه.
حق حیات و عدالت‌خواهی ارزش‌هایی نیستن که بتونیم به سادگی ازشون بگذریم. جامعه‌ی ما به آدمایی مثل تو نیاز داره؛ به کسایی که با شجاعتشون بیدارمون می‌کنن. امروز شاید سیاه باشه، اما من خیلی امیدوارم. فردایی که تو و امثال تو توش باشین، یعنی جامعه‌ای داریم که هوشیاره، که می‌گه «نه به اعدام»، «نه به مرگ» در هر هیئت و لباسی.
حق حیات پایه‌ی هر جامعه‌ی سالمه. وقتی حق زندگی کردن رو از یه نفر می‌گیرن، اعتماد و همبستگی اجتماعی ترک برمی‌داره. جامعه‌ای که به حق حیات احترام می‌ذاره، نه فقط افرادش رو زنده نگه می‌داره، بلکه امید، انسانیت و حس تعلق رو تو قلب همه‌مون تقویت می‌کنه.
تو، روناهی عزیز، با فریاد عدالت‌خواهیت، بهمون یادآوری کردی که برای ساختن همچین جامعه‌ای باید کنار هم بایستیم و از حق زندگی هر انسان، مثل پدرت، دفاع کنیم.
امید، روناهی عزیزم، شعله‌ایه که تو قلب تو زبانه می‌کشه؛ یه باور ریشه‌دار که حتی تو سیاهی شب، با هر فریاد عدالت، ستاره‌ای تو آسمون جامعه‌مون روشن می‌شه.
روناهی عزیزم، بدون که صدات شنیده شده. من قول می‌دم داستان تو و پدرت رو با هر راهی که بتونم به گوش بقیه برسونم.
تو تنها نیستی. ما همه پشت تو و خونوادت هستیم.
با تمام قلبم برای تو و پدرت آرزوی آزادی و زندگی می‌کنم. صدایت رسا عزیزم و سرت سلامت، خواهر کوچکم.
رفیق تو،
سپیده قلیان
از زندان اوین


امید، روناهی عزیزم، شعله‌ایه که تو قلب تو زبانه می‌کشه؛ یه باور ریشه‌دار که حتی تو سیاهی شب، با هر فریاد عدالت، ستاره‌ای تو آسمون جامعه‌مون روشن می‌شه.  

روناهی عزیزم، بدون که صدات شنیده شده. من قول می‌دم داستان تو و پدرت رو با هر راهی که بتونم به گوش بقیه برسونم.
تو تنها نیستی. ما همه پشت تو و خونوادت هستیم.  
با تمام قلبم برای تو و پدرت آرزوی آزادی و زندگی می‌کنم. صدایت رسا عزیزم و سرت سلامت خواهر کوچکم.  

رفیق تو سپیده قلیان
از زندان اوین»

#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو #سپیده_قلیان #بیانیه #حق_حیات #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍349🕊8
سپیده قلیان:
آن‌قدر قوی هستیم که شاید بتوانیم ورق را برگردانیم

سپیده قلیان، فعال سیاسی، در پستی اینستاگرامی که روز چهارشنبه ۲۵ تیر منتشر کرد، ضمن انتشار تصویری شجاعانه از خود بی‌اعتنا به حجاب احباری، با اشاره به «خطر مرگ و نابودی» و «شرایط وخیم» نوشت اما قدرت ما کم نیست. آن‌قدر قوی هستیم که شاید بتوانیم ورق را برگردانیم.
متن نوشته خانم قلیان به شرح زیر است:

«سلام. دلتنگتان بودم. این اولین پست من پس از آن پست آخرم و آزادی سه‌ساعته‌ام است. نزدیک به هفت سال از عمرم درگیر زندان، دادگاه و دادسرا بود، و حالا هم اوضاع خوبی نداریم. فقط آمدم بگویم: درست است که همه‌مان در خطر مرگ و نابودی هستیم و شرایط به شدت وخیم است، اما قدرت ما هم کم نیست. آن‌قدر قوی هستیم که شاید بتوانیم ورق را برگردانیم. شاید مشت‌هایمان، اراده‌مان، از بمب‌ها و موشک‌ها نیرومندتر باشد. رفیق همیشه‌تان سپیده قلیان»

او وقتی که یکی از کاربران ناشناس ایکس، علیه پوشش او نوشت، تصویر دیگری از پوشش شجاعانه‌اش، هنگام آزادی از زندان اوین منتشر کرد. (اسلاید دوم)

سپیده قلیان روز ۱۱ خرداد پس از بیش از دو سال و با پایان دوران محکومیت از زندان اوین آزاد شد.

این زندانی سیاسی پیشتر در روز ۲۴ اسفندماه ۱۴۰۱، چند ساعت پس از آزادی در پی صدور بخشنامه عفو، در مسیر تهران به دزفول توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود. او موقع آزادی قبلی ویدیویی منتشر کرده بود که در آن فریاد می‌زد «خامنه‌ای ضحاک، میکشیمت زیر خاک» و همین موضوع طرفداران ضحاک را خشمگین کرده بود. (اسلاید سوم)

در اردیبهشت ۱۴۰۲، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران این فعال مدنی را به اتهام «توهین به رهبری» به دو سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم کرد.

خانم قلیان با شکایت آمنه سادات ذبیح‌پور، بازجو و خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی، با پرونده جدیدی مواجه شد.

او در این پرونده به یک سال و سه ماه حبس تعزیری محکوم شد.

سپیده قلیان به دلیل فعالیت‌های مدنی به ویژه حمایت از کارگران هفت‌تپه، پیشتر نیز سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.

#سپیده_قلیان #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
56👍11🕊4👎2
سپیده قلیان، در یکی از پرونده‌هایش، شاکی خصوصی داشت و آن شاکی کسی نبود جز آمنه ذبیح‌پور، بازجوـخبرنگار.
روایت سپیده قلیان از روز دادگاه را بخوانید:


لباسم واقعاً خیره‌کننده بود؛ سال‌ها از این زندان به اون زندان با خودم حملش کرده بودم. بالاتنه‌اش سوزن‌دوزی قرمز داشت و شلوارش از بالا گشاد بود؛میشد پاچه‌ش رو بالا بکشی و مثل شلوارک شه، دقیق نمی‌دونم اسم مدلش چی بود. اگه اشتباه نکنم جلسات دادگاه سه جلسه بود . جلسه سوم با تلاش وکلا و ادله‌ای که ارائه کردیم، قاضی رو مجاب کرده بودیم شاکی باید خودش حضور داشته باشه. جلسات قبل، یه نماینده حقوقی از صداوسیما می‌اومد؛ یه پسر پرافاده که به چشم نمی‌اومد.

روز موعود رسید. لباسم رو پوشیدم، ولی روش یه شومیز انداختم و روی سرم دستمال اشپزخونه بند رو گذاشتم تا مشکلی برای ورود به دادگاه پیش نیاد. به محض شروع جلسه و ورود آمنه، شومیز و دستمال اشپزخونه رو کندم و پرت کردم بیرون. وقتی آمنه منو با تاپ و شلواری که بالا کشیده بودم و تقریباً شلوارک شده بود دید، شروع کرد به فریاد زدن که چرا با این لباس اومدم. من فقط با یه لبخند پرصلابت نگاهش می‌کردم. و تو دلم گفتم ما زن‌ها واقعا قوی هستیم. اون توهین می‌کرد، به قاضی هم فرصت حرف زدن نمی‌داد. همه تو دادگاه، از پاسیار و سرباز تا مسئول دفتر، از شدت بد و بیراه گفتنش ماتشون برده بود. می‌گفت من جاسوس سرویس‌های اطلاعاتی موسادم، جاسوس اینترنشنالم. ادعا می‌کرد خودش خیلی محبوبه و افشاگری من باعث محبوبیتش شده. می‌گفت منو مأمور کردن تا بدنامش کنم. انگشتش رو مثل یه تهدید تو هوا تکون می‌داد و می‌گفت: «این‌بار کاری می‌کنم موهات رنگ دندونات بشه!» من فقط می‌خندیدم و گفتم: «امان از روزی که دست مردم بیفتی.» اون دوباره شروع کرد به توهین به معترضین.

آخر جلسه، رو به قاضی گفتم: «می‌خوام از خانم ذبیح‌پور عذرخواهی کنم.» همه شوکه شدن. قاضی گفت: «بفرمایید.» شش قدم به سمتش برداشتم، آب دهنم رو جمع کردم و جمع کردم و جمع کردم، بعد یهو تف کردم تو صورتش و گفتم: «این هدیه همون مردمیه که می‌گی عاشقتن!» آب دهن من انقدر زیاد بود که سرباز کنارش بعدا گفت نمی‌دونست کجای صورتش رو پاک کنه. قاضی به زور جلوی خندش رو گرفت، پاسیار از خنده رفت بیرون. آمنه هوار می‌زد که «پدرت رو درمیارم.» منم با حال خوب از دادگاه زدم بیرون.

بعدش، تو کل زندان حرفم پیچید. از پرستار تا پزشک و سرباز همه‌جا گفتن که تف کردم تو صورت آمنه. هر کی تو محوطه موقع اعزام منو می‌دید، می‌گفت: «سپیده، دمت گرم!»


#سپیده_قلیان #آمنه_ذبیح_پور #بازجو_خبرنگار #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
84👍3💯3👎2🕊1
سپیده قلیان: وقت پایان روضه‌خوانی با عکس اعدامی‌هاست، جنبش «نه به اعدام» باید همه‌گیر شود

سپیده قلیان، زندانی سیاسی سابق، در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس، با انتقاد از شیوه رایج اعتراض به اعدام‌ها، بر ضرورت شکل‌گیری یک حرکت اجتماعی فراگیر برای توقف اعدام در ایران تأکید کرد.

او نوشت:
«به نظرم وقتشه روضه‌خوانی با عکس‌های اعدامی‌هارو تموم کنیم و به جای اون، با الهام از خلاقیت زنان در جنبش خیابانی، برای دفاع از حق حیات کاری کنیم. تا شما از اونور کارای مهم‌تری برای رفتن جمهوری اسلامی انجام می‌دید، ما هم از داخل آستین همت رو بالا می‌زنیم. بیایم یه حرکت همه‌گیر برای توقف اعدام راه بندازیم که جامعه رو درگیر کنه. تعداد زیادی زندانی جرایم عادی مثل مواد مخدر و … با خطر اعدام روبه‌رو هستند. حالا وقتشه با خود این زندانی‌ها و خانواده‌هاشون هم‌پیمان بشیم و گام بزرگی برای جلوگیری از اعدام برداریم.»

قلیان در ادامه با اشاره به تجربه بازداشت فعالان و دانشجویان معترض به اعدام افزود:
«در این مدت، افراد زیادی مثل خشایار سفیدی، هستی امیری و مطهره گونه‌ای به خاطر حمایت از کمپین "نه به اعدام" زندانی شدند. دانشجوهایی که "نه به اعدام" رو از ادامه تحصیلشون مهم‌تر دونستن و به زندان افتادن، تجربه‌های ارزشمندی در مواجهه با موضوع اعدام و اعدامی‌ها دارن. ما می‌تونیم از این سرمایه‌های انسانی در مسیر درست استفاده کنیم. جنبش دانشجویی می‌تونه "نه به اعدام" رو به یه مسئله فراگیر تبدیل کنه، اعدام باید به یه امر سیاسی بدل بشه.»

او تأکید کرد:
«باید بتونیم توضیح بدیم که حق حیات چقدر مهمه و مجازات‌های جایگزین اعدام رو معرفی کنیم. حقوق‌دان‌ها باید قانون مجازات اسلامی رو دوباره ساده و شفاف توضیح بدن تا همه بفهمن که خودشون هم می‌تونن اعدامی‌های بالقوه‌ای باشن. باید از همه رسانه و امکاناتی که در اختیار داریم برای این هدف استفاده کنیم. امکاناتمون کم نیست؛ فقط کافیه هدف مشخص داشته باشیم و در این مسیر قدم برداریم.»

#نه_به_اعدام #سپیده_قلیان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
38👍6🕊3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنان ایران، سال‌ها مبارزه و مقاومت کردند تا در کشوری با فرهنگ مردسالارانه، با قوانین تبعیض آمیز، با حکومتی زن‌ستیز، تا حقوق انسانی خود باز ستانند. با این حال هنوز جنس دوم شمرده می‌شوند و از بسیاری حقوق طبیعی خود محروم هستند.
حق سفر، حق طلاق، ارث برابر، حقوق کاری برابر، اشتغال، برابری در مسئولیت و کار خانگی و ...
امروزه حتی بخش‌هایی از حکومت برای جلب توجه مردم، از توجه به آزادی زنان سخن می‌گویند و آن را به کم‌شدن سرکوب زنان بدون حجاب در خیابان‌ها تقلیل می‌دهند. گرچه همین مقدار هم با جانفشانی و خون‌دادن و زندان رفتن زنان و مردان آزاده ایران به دست آمذه است و هیچ گروهی نباید مصادره به مطلوب کند، به خصوص گروه‌های درون حکومت که همگی در این ۴۷ سال سرکوب هم‌دست بوده‌اند.
امروزه گرچه همچنان به خاطر عدم رعایت حجاب صفحات اینستاگرامی مسدود می‌شوند، برای زنان پرونده‌سازی می‌شود و از حق ورود به مراکز دولتی منع می‌شوند و مبارزه برای دستیابی به آزادی همچنان ادامه دارد، ولی زنانی که از دوره قاجاریه تا کنون، برای حقوق برابر ایستادگی کردند، هرگز فراموش نمی‌شوند. شجاعانی که پیشتاز بوده و به مردان هم شهامت دادند.

این ویدیو را فعالان داخل ایران، در ستایش سپیده قلیان و شهامتش که بعد از آزادی زندان علیه ضحاک شعار داد، درست کردند و او را امتداد راهی دانسته‌اند که پیش از او زنان بسیاری پیمودند و هنوز این راه تا حتی پس از سرنگونی استبداد دینی، ادامه دارد.

#حقوق_زنان #حقوق_برابر #سپیده_قلیان #نیکا_شاکرمی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
23🕊5
سپیده قلیان، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق،  در صفحه اینستاگرامش از تجربه زیسته و مشاهداتش در جامعه امروز ایران نوشته است. او در این متن، با زبانی ساده و صریح، از فشارها، محدودیت‌ها و بی‌عدالتی‌های روزمره می‌گوید؛ از درگیری‌های خیابانی با پلیس تا پلمب مکان‌های عمومی به‌خاطر «تار مو»، و از نگاهی که زندگی را هر روز در معرض نابودی قرار می‌دهد. او در انتهای مطلبش تاکید می‌کند که «برای مقاومت دیگر بس است. این بار فقط مقاومت نمی‌کنیم؛ قدم‌ها را جلوتر برمی‌داریم.»

متن کامل یادداشت خانم قلیان به شرح زیر است:

«مدتی‌ست است که آزاد شده‌ام، اما نمی‌دانم این چندمین بار است که در خیابان با مأمور و لباس‌شخصی درگیر می‌شوم؛ حسابش از دستم دررفته. هر بار که در اتاقم را می‌بندم، پدر و مادرم با نگاه‌شان چنان بدرقه‌ام می‌کنند که انگار قرار نیست برگردم. گاهی هم واقعاً قرار نیست برگردیم. گاهی در را می‌بندی و به مادرت می‌گویی: «باشه، برای ناهار ماهی دریا می‌آرم.» اما بدقولی می‌کنی، دریا برایت خاطره می‌شود و خاطره‌اش دیوانه‌ات می‌کند و چهره‌ی پاک عزیزی انعکاس دریا می‌شود . بگذریم. هفته‌ی پیش در را بستم و به مدرسه‌ی طهورا رفتم. از صبح با قطعی برق، آب و اینترنت کلنجار رفته بودم. انگار دیگر چیزی به نام زندگی نمانده است. ما پس‌مانده‌های چیزی را در لابه‌لای زمان پیدا می‌کنیم و در جیب‌هایمان می‌گذاریم که هرچه باشد، انصافاً زندگی نیست. این را هم من می‌دانم، هم راننده‌ی اسنپ. وقتی به مدرسه رسیدم، باورم نمی‌شد در این اوضاع اسفناک که سایه‌ی جنگ، فقر و قحطی بالای سرمان است، مدیر مدرسه به‌خاطر تار مویی با بد و بیراه به طهورا، پای کلانتری و مأمور را به مدرسه باز کند و کار به شکایت بکشد. جرم؟ فقط تار مو. همین. باشگاهی که به آن می‌رفتم هم به‌خاطر چند تار مو پلمب شده است. کافه چاپلین، جایی که گاهی با بچه‌ها برای فراموشی شرایط فاجعه‌بارمان در جامعه به آن پناه می‌بردیم، بعد از رفع پلمب، حالا یک پلاکارد ، حتما به اجبار، جلوی درش نصب کرده: «لطفاً شئونات اسلامی را رعایت کنید.» خب، واضح است: من نمی‌خواهم شئونات اسلامی شما را رعایت کنم. فکر می‌کنم با این‌همه دزدی و آدم‌کشی، اصلاً در جایگاهی نیستید که بخواهید به‌خاطر تار مو کسب‌وکار آدم‌ها را پلمب کنید. بخواهید برای ما امر و نهی کنید . این عکس‌ها هم از پیش محکوم است. بودنِ ما محکوم است. هرکس در این راه ذره‌ای در برابر این محکومیت قد علم کند، با تمام نیرو به هستی‌اش هجوم می‌آورند. با این حال، من در این شهر، میان تمام خطوط و آزارهایی که به سمتم می‌آیند، هنوز قدم برمی‌دارم. گاهی مثل گذشته با خودم می‌گویم: «سپیده، اولین اقدام جنگی‌ات چیست؟» و خودم جواب می‌دهم: «تماسی با خورشید.» سرم را از پنجره بیرون می‌آورم، اما خورشیدی در کار نیست؛ آسمان سیاه و کبود است. ولی من تصمیمم را گرفته‌ام. تصمیم گرفته‌ام بمانم. از همین‌جا که هستم، با همین اندوه، با تمام جدل‌ها، بمانم. اینکه بمانم و چه کنم، البته مسئله است. مسئله‌ای که حل شده است. برای مقاومت دیگر بس است. این بار فقط مقاومت نمی‌کنیم؛ قدم‌ها را جلوتر برمی‌داریم.»

#سپیده_قلیان #مقاومت_زندگیست #برای_آزادی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
40👍11🕊5👎2
سپیده قلیان، فعال سیاسی، درباره دوست و هم‌بند سابق خود که در زندان قرچک محبوس است و از ایستادگی او با وجود مواجهه با انواع محدودیت‌ها نوشته است:

«‏#محبوبه_رضایی بیش از دو سال است که محکومیت پنج‌ساله خود را در زندان قرچک ورامین می‌گذراند. او اهل بوشهر و زاده روستای تنگ‌ارم است و پیش‌تر در پرونده‌ای دیگر سه سال محکومیت را پشت سر گذاشته بود. در آن دوره، به دلیل افشای فجایع زندان بوشهر، به زندان عادل‌آباد شیراز تبعید شد. محبوبه در زندان‌های قرچک و اوین به دلیل دوری مسافت از خانواده‌اش از حق ملاقات محروم بوده است.

او پیش از انتقال به زندان قرچک، با کار در کارگاه‌های معرق و چرم امرار معاش می‌کرد، اما اکنون در زندان قرچک از این حق نیز محروم است. محبوبه همچنین از دسترسی به درمان محروم بوده و با زانودرد شدید و دندان‌درد طاقت‌فرسا دست‌وپنجه نرم می‌کند، اما متأسفانه در زندان قرچک امکان اعزام به دندانپزشک یا دریافت درمان مناسب برایش فراهم نیست.

محبوبه زنی مقاوم، صبور، ایران‌دوست و جسور است. درباره او می‌نویسم تا بگویم محبوبه یک قهرمان زنده است. او در تمامی سختی‌ها و مشکلات این سرزمین، به سهم خود صدای ما بوده است. محبوبه عزیز، تو را به یاد داریم و از تو برای تمام ایستادگی‌ات سپاسگزاریم. چه زیباست اگر قهرمانان‌مان را بهتر و بیشتر بشناسیم؛ زنی از روستاهای جنوب ایران که عاشق وطن و آزادی است و عمر خود را وقف تحقق این آرمان کرده.»

سپیده همچنین در کامنت‌های توییتش، تعدادی از بیانیه‌های محبوبه را بازنشر کرده است.

#سپیده_قلیان #محبوبه_رضایی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍209👎1