آموزشکده توانا
56.3K subscribers
31.5K photos
37.1K videos
2.55K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فراموش نمی کنیم، مردم معترضی که با دست خالی به خیابان آمده بودند را چگونه به گلوله بستید، اما در هر دور اعتراضات مردم ما شجاع‌تر پ جسورتر شدند.

بترسید از روزی که بار دیگر خیابان‌ها در تسخیر مردم خشمگین درآید. بترسید از اینهمه جنایتی که کردید...

ادیت: #کمپانی_فرکانس
#فرزندان_ایران #آبان_ادامه_دارد
#مادران_آبان #اعتصابات_سراسری
#سرنگونی #علیه_فراموشی #آزادی #آبان_خونین #آبان_۹۸ #خبر_مرگش
#اعتراضات_سراسری #مادران_دادخواه
#نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
مادران دادخواه، کابوس خامنه‌ای
مادر دادخواه نیکا شاکرمی از ۲۵ مهرماه تا کنون بازداشت شده است. امروز اولین جلسه بی‌دادگاه علیه او برگزار شد.

امروز یکشنبه ۲۰ آبان‌ماه ۱۴۰۳، اولین جلسه بیدادگاه برای رسیدگی به اتهامات نسرین شاکرمی، مادر دادخواه نیکا شاکرمی، که در زندان خرم‌آباد محبوس است، به صورت ویدئوکنفرانس در بی‌دادگاه کیفری۲ این شهرستان برگزار شد.

اتهامات او «توهین به مقدسات» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» عنوان شده است.
علی امیدی، وکیل نسرین شاکرمی در این جلسه دادگاه، به صورت کتبی و شفاهی دفاعیات خود را ارائه داد.

آقای امیدی همچنین از برگزاری جلسه بعدی در «روزهای آتی» برای رسیدگی به اتهامات «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «تحریم مردم به جنگ و کشتار»، «توهین به رهبری و توهین به امام خمینی» خبر داد.

نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی، در تاریخ ۲۵ مهرماه در خرم‌آباد بازداشت شده است.
و از آن زمان از حق تماس تلفنی و ملاقات محروم بوده است.



#مادران_داغدار #مادران_دادخواه #دادخواهی #مادران_خاوران #خامنه_اى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام ابراهیم کتابدار، در پنجمین سال جان‌باختن فرزندش، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

«پنج سال از آخرین باری که بهت زنگ زدم میگذره، از آخرین باری که صداتو شنیدم و گفتی یه ربع دیگه خونه‌ای، دقیقا ده دقیقه قبل از اینکه دستاتو تو جیبت فرو ببری و گلوله به قلبت شلیک بشه، پنج سال از نبودت می‌گذره و ما هر روز دلتنگ‌تر از دیروزیم.»


ویدئوی لحظه تیرخوردن ابراهیم کتابدار در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ به‌سرعت در همان روزهای اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. دوربین‌های مداربسته تصویری را از این جوان ۳۰ساله ثبت کردند که نشان می‌داد مقابل مغازه خود در مهدی‌آباد کیان‌مهر کرج ایستاده بود که با شلیک مستقیم گلوله نیروهای سرکوبگر حکومتی به قلبش بر زمین افتاد و درجا جان باخت.

اما آنچه نام ابراهیم را جهانی کرد، سکینه احمدی، مادر باشهامت او بود که تن به سکوت نداد و یک‌تنه خلاف خواسته نیروهای امنیتی حرکت کرد.

ابراهیم کتابدار پدر دو دختر بچه خردسال بود که حالا بدون پدر دارند بزرگ می‌شوند.

#ابراهیم_کتابدار #آبان_۹۸ #سکینه_احمدی #آبان_خونین #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #نه_مبیخشیم_نه_فراموش_میکنیم #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مادران دادخواه، که همواره با صراحت سخن می‌گوید و بر تداوم راه فرزندش تاکید می‌کند، کاملیا سجادیان است، مادر محمدحسن ترکمان.

- محمدحسن ترکمان، ۲۷ساله بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با گلوله ماموران در بابل کشته شد
پدر محمدحسن از اسرای جنگ هشت‌ساله با عراق بود.

محمدحسن، در توییتر فعال بود.

ویدیو از پوریا افضلی

#محمدحسن_ترکمان #دادخواهی #مادران_دادخواهِ #کاملیا_سجادیان #یاری_مدنی_توانا

📱 Tavaana

📱Tavaana

📱Tavaana

📱Tavaana

📱tavaana

📱Beshkan

📱Dialogue

📱tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مراسم دومین سالگرد جان‌باختن جاویدنام هومن عبداللهی بر سر مزار او برگزار شد

در این مراسم بسیاری از خانواده‌های دادخواه سنندج و جمعی از مردم حضور داشتند.

هومن در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شب ۱٦ آذر ۱٤۰۱ سە روز پس از تولدش با شلیک نیروهای سرکوبگر رژیم جانش را از دست داد.
هومن عبداللهی ۲۱ سال بیشتر نداشت.
پیکر هومن عبداللهی،‌ از کشته‌شدگان اعتراضات ۱۶ آذر در سنندج، با حضور گسترده نیروهای امنیتی به صورت شبانه در شهرک حسن‌آباد این شهر دفن شد.
به گفته منابع مطلع، آثار گلوله ساچمه‌ای و شکستگی در اثر ضربات باتون نیروهای امنیتی بر روی جسد این شهروند مشهود بوده است.

#مادران_دادخواه #سنندج #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #هومن_عبدالهی #هومن_عبداللهی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«"دوسش داشتم خیلی"
یک عبارت و جمعاً سه کلمه...
مادر..... شما حق دارید، تا ابد حق دارید، فقط نمی‌دانم کسانی از حکومت که این یک دقیقه و پانزده ثانیه را دیده‌اند، اگر بی همه چیز بوده باشند، الان باید زنده باشند.
بیشتر جا ندارد نوشتن....
فیلم بسیار گویاست.
شرح درد یک ملت است.»

از اینستاگرام امیرسالار داوودی

این ویدیو را قبلا هم ما منتشر کرده‌ایم. اما هر بار می‌بینیم بیش‌تر دردی که جمهوری اسلامی به افشار زیادی از جامعه تحمیل کرده است را درک می‌کنیم. تحمیل جنگ هشت ساله با عراق (در پی مداخله در حکومت کشور همسایه و داستان صدور انقلاب) و عدم مدیریت درست آن (به خاطر اعدام و پاکسازی افسران با تجربه ارتش شاهنشاهی و جایگزین شدن افرادی کارنابلد مثل محسن رضایی‌ها در مدیریت نظامی مملکت)، تحلیل توان کشور (به خاطر تحریم‌های ناشی از تسخیر سفارت آمریکا توسط انقلابیون و بلوکه شدن خریدهای نظامی حکومت محمدرضا شاه) کشور را در وضعیتی قرار داد که جوان‌های بسیاری را از دست دادیم و خسارات جبران‌ناپذیری دیدیم و هنوز هیچکس بابت آن پاسخگو نیست.

جمهوری اسلامی باید برود و ما دادخواه همه جان‌هایی هستیم که از فاجعه سینما رکس، اعدام‌ها، جنگ، سرکوب‌های اعتراضات، ساقط کردن هواپیمای اوکراینی و کرونا و ... از مردم ما ستانده شد.

#دادخواهی #مادران_دادخواه #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیام شهبانو فرح پهلوی، به مادران دادخواه ایران:
در مسیر دادخواهی استوار بمانید و در کنار آن آرمان‌های بلند قهرمانان میهن را زنده نگه دارید

روز یکشنبه روز پنجم ژانویه ۲۰۲۵ ، مراسمی با عنوان «مادران دادخواه، از رنج تا امید» در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد. در این برنامه جمعی از مادران دادخواه ایران، از جمله مادر شعله پاکروان (مادر ریحانه جباری)، مادر پژمان قلیپور، مادر نوید بهبودی، مادر ابوالفضل امیرعطایی و ... و چند تن از فعالان سیاسی و آسیب‌دیدگان از جمله مسعود علیزاده حضور داشتند.

شهبانو فرح پهلوی به این نشست، پیامی به شرح زیر دادند:

«مادران رنج‌ کشیدهٔ‌‌‌ ایران که داغ فرزندان خود را برای همیشه در دل دارید؛ داد‌خواهی شما را می‌ستایم، و پایداری و ایستادگی شما را چراغ راهِ آزادی ایران می‌دانم. شما که همچون سرو استوار، یاد عزیزانِ جاویدنامِ خود را به صدایی رسا علیه فراموشی بدل کرده‌اید و اجازه نداده‌اید که اشک چشمان شما، مایهٔ خرسندی ضحاک و دستگاه ستمگری او شود.
درد شما درد من، و داغ شما داغ من است. اما همان‌ طور که خیابان های ایران گواهی می‌دهند، یاد فرزندان شما از هر زمانی زنده ‌تر است، و آنها اکنون فرزندان ملتِ ایران هستند.
در این مسیر، استوار بمانید، و تلاش کنید در کنار دادخواهی برای خون به ناحق ‌ریختهٔ عزیزان خود، خواسته‌ها و آرمان‌های بلند آن قهرمانان دلیر میهن را نیز زنده نگه دارید.
اگر چه به صورت حضوری در گردهمایی شما نیستم اما من را نیز در کنار خود ببینید؛ کنار هر ایرانی که قلب داغدیده‌اش برای آزادی، برای عدالت و برای ایران می‌تپد. به شما افتخار می‌کنم و تردید ندارم که با کوشش شما و جوانان آگاه میهن‌مان، نور ایران بر تاریکی اهریمن پیروز خواهد شد.»

#دادخواهی #مادران_دادخواه #شهبانو_فرح_پهلوی #زن_زندگی_آزادی #آبان_ادامه_دارد #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادنامه‌ای برای سارو قهرمانی: جان‌باخته در راه آزادی

سارو قهرمانی، جوانی ۲۴ ساله از شهر سنندج، فرزند محمد و مادری دلسوز که او را «عشق مادر» می‌خواند، یکی از هزاران قربانی سرکوب وحشیانه‌ی حکومت جمهوری اسلامی است. او متولد ۹ خرداد ۱۳۷۲ بود و در ۲۲ دیماه ۱۳۹۶ در اثر شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات سنندج جان خود را از دست داد.

سارو در نوجوانی به اتهام هواداری از کومله زندانی شده بود، پلی بعد از دو سال تحمل حبس آزاد شده بود.
سارو مردی پرامید بود که با نامزد خود تصمیم به ازدواج داشت و زندگی ساده‌اش را با کار در رستوران در تهران سپری می‌کرد.

در دی‌ماه ۱۳۹۶، اعتراضات سراسری علیه استبداد آغاز شد و سارو نیز به صف مردم معترض پیوست. در ۱۲ دی‌ماه همان سال، نیروهای امنیتی او را بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سنندج منتقل کردند. آن‌جا، شکنجه‌های بی‌رحمانه‌ای به او تحمیل شد که تاب نیاورد و زیر فشار جان باخت.

ماموران امنیتی به خانواده‌ی سارو خبر دادند که او در یک «درگیری مسلحانه» کشته شده است، اما هیچ سند و مدرکی برای این ادعا ارائه نکردند. بدن بی‌جان او که آثار ضرب و شتم وحشتناک بر آن نمایان بود، بدون امکان کالبدشکافی رسمی، به خاک سپرده شد. خاکسپاری او در قطعه‌ی ۳ بهشت محمدی سنندج، در حضور پدر و مادرش و نیروهای امنیتی، با تحقیر و بی‌احترامی کامل انجام شد. اجازه برگزاری مراسم ختم نیز از خانواده‌اش گرفته شد، و فضای خانه‌ی آن‌ها تحت کنترل و تهدید نیروهای اطلاعاتی قرار گرفت.
حکومت از پدر سارو اعتراف اجباری گرفت تا روایت آن‌ها را تایید کند و شهادت دروغ بدهد، در حالی که گروه کومله اعلام کرد که او هیچ ارتباط تشکیلاتی‌ای با آن‌ها نداشت. بسیاری از افراد گفتند اگر سارو در درگیری کشته شده بود و عضو کومله بود، پیکرش را به خانواده تحویل نمی‌داند، مثل همه افرادی که چنان وضعیتی داشتند.

مادر سارو، با شجاعت و دلی خونین، در اینستاگرام به عنوان «سارو قلب مادر»، عکس‌ها و یادگارهای او را منتشر کرد تا صدای فرزندش خاموش نشود.

داستان زندگی و جان‌باختن سارو قهرمانی، داستانی از جنایت، سرکوب، و ایستادگی است.



#سارو_قهرمانی #مادران_دادخواه
#علیه_فراموشی #مهسا_امینی #سنندج #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
مادران میدان مایو در آرژانتین: نمونه‌ای الهام‌بخش از دادخواهی

در دوران حکومت نظامی دیکتاتوری خورخه ویدلا در آرژانتین (۱۹۷۶–۱۹۸۳)، بیش از ۳۰ هزار نفر به بهانه مقابله با مخالفان حکومت ربوده و ناپدید شدند. این قربانیان که اغلب دانشجویان، روزنامه‌نگاران، کارگران و فعالان سیاسی بودند، به مکان‌های نامعلومی منتقل و پس از شکنجه، کشته شدند.

در این شرایط خفقان‌آور، مادران میدان مایو در ۳۰ آوریل ۱۹۷۷، با شجاعت تمام در میدان مرکزی شهر بوئنوس‌آیرس جمع شدند. این زنان، که فرزندان خود را در جریان «جنگ کثیف» از دست داده بودند، با به تن کردن روسری‌های سفید که نماد پاکی و معصومیت قربانیان بود، سکوت جامعه بین‌المللی و مردم آرژانتین را شکستند. روسری‌های سفید، نمادی از کهنه‌های قنداق نوزادان بود که مادران آن را به نشانه فرزندان ربوده‌شده بر سر داشتند.

آن‌ها هر هفته در همین میدان تجمع کرده و با حمل عکس‌های فرزندانشان، از حکومت خواستار پاسخگویی در مورد سرنوشت عزیزانشان شدند. این تجمعات با وجود تهدیدها و سرکوب شدید پلیس ادامه یافت و به مرور، نه تنها در آرژانتین، بلکه در سطح بین‌المللی به نمادی از مبارزه مسالمت‌آمیز برای عدالت تبدیل شد.

مبارزات مادران میدان مایو تأثیر عمیقی بر جامعه گذاشت. آن‌ها به دادخواهی محدود نشدند، بلکه خواهان افشای سازوکارهای سرکوب و نقض حقوق بشر توسط حکومت شدند. فشارهای بین‌المللی ناشی از فعالیت این مادران، باعث شد پس از سقوط حکومت نظامی، بسیاری از مقامات دیکتاتوری محاکمه و مجازات شوند.

این مادران همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند و در سال‌های اخیر، علاوه بر دادخواهی برای فرزندان خود، به دفاع از حقوق بشر در آرژانتین و سایر نقاط جهان پرداخته‌اند.

اهمیت این تجربه برای مادران دادخواه ایران
تجربه مادران میدان مایو، الگویی الهام‌بخش برای مبارزات مشابه در جهان، از جمله ایران، است. اتحاد، پایداری، و تأکید بر عدالت‌خواهی، ابزارهایی قدرتمند برای مقابله با سرکوب است. مادران دادخواه در ایران، با الهام از این جنبش، می‌توانند صدای مظلومان را جهانی کنند و با ادامه مبارزات خود، امید به تحقق عدالت را زنده نگه دارند.


این مطالعه موردی را در سایت آموزشکده توانا بخوانید:
https://tavaana.org/mothers_of_the_plaza/

#مادران_دادخواه #مطالعه_موردی #مادران_میدان_مایو #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام سارو قهرمانی از جان‌باختگان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶، به مناسبت سالگرد جان‌باختن فرزندش این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

«هفتمین سالگرد آسمانی شدنت مبارک قهرمان قلب مادر 💔
اگر چه با قلبی شکسته و دلی زخمی اما تا روزی که نفس می‌کشم، دادخواه خون پاکت خواهم ماند پسر قهرمانم و نامت را با افتخار فریاد میزنم تا روزی که آه و خشمم نابود کند قاتلانت را✌️

آه.... بعضی آه ها رو....هر چقدر هم از ته دل بکشی، بازم سینه‌ات خالی نمیشه 💔
دلم پر است، پر از جای خالی تو💔😭💔»

مادر سارو در این ویدیو نسبت به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعتراض می‌کند.

سارو قهرمانی، جوانی ۲۴ ساله از شهر سنندج، فرزند محمد و مادری دلسوز که او را «عشق مادر» می‌خواند، یکی از هزاران قربانی سرکوب وحشیانه‌ی حکومت جمهوری اسلامی است. او متولد ۹ خرداد ۱۳۷۲ بود و در ۲۲ دیماه ۱۳۹۶ در اثر شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات سنندج جان خود را از دست داد.

#سارو_قهرمانی #مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

روز یکشنبه روز پنجم ژانویه ۲۰۲۵ ، مراسمی با عنوان «مادران دادخواه، از رنج تا امید» در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد. در این برنامه جمعی از مادران دادخواه ایران برگزار شد. در بخشی از این مراسم پیامی از مادر جاویدنام محمدرسول مؤمنی‌زاده قرائت شد.
متن پیام به شرح زیر است:
«درود می‌فرستم به هموطنانم

من مادر محمد رسول مومنی‌زاده هستم همان جوانی که در چهارشنبه سیاه برابر با ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ برای نجات هموطنش بر اثر شلیک از فاصله ای کمتر از یک متر به خون غلطید.

من همان مادری هستم که پس از تیر خوردن فرزندم بالای سرش ماندم محمد رسول در بغل برادر بزرگش بود و مأموران با لگد اسلحه و باتون ضرباتی محکم به سر و صورت پسر بزرگم وارد کردند در حالی که او نمی‌گذاشت جسم تیر خورده برادرش آسیب بیشتری ببیند. اما مأموران حتی به زخم‌های محمد رسول رحم نکردند و لگدهایشان مستقیماً به جای زخم فرزندم اصابت می‌کرد.

محمد رسول پسر شجاع و دلاور من مانند یک مرد با دستان خالی سینه سپر کرد من از آن رئیس بیمارستان پورسینای رشت نمی‌گذرم؛ همان کسی که دستور داد هر زخمی که به بیمارستان مراجعه می‌کند به اطلاعات خبر داده شود و هیچ اقدامی حتی احیا برای زخمی‌ها انجام نشود.

من زهرا کریمی مادری که فرزندش را از دست داده است دادخواه خون به ناحق ریخته جوانم هستم من خودم را به یاد میآورم در حالی که تخت فرزندم را با سرعت می‌بردند و دور تخت چندین مأمور با اسلحه حضور داشتند زیپ کاور را کمی باز کردم و متوجه شدم جگرگوشه‌ام محمدرسول دیگر زنده نیست.

روی صحبتم با همه هموطنانم است ملت شریف ایران از شما می‌خواهم که تفرقه‌ها را کنار بگذارید و بیدار شوید. ما هم فکر نمی‌کردیم این داغ به ما برسد. بیدار شوید!

من زهرا کریمی نه می‌بخشیم و نه فراموش می‌کنم آن حرام‌زاده‌ای که از فاصله کمتر از یک متر به جوان بی‌سلاح من شلیک کرد در پیشگاه عدالت پاسخگو خواهد بود.

محمد رسول افتخار من بود.

از طرف زهرا کریمی مادر محمد رسول مومنی‌زاده»


#محمدرسول_مومنی_زاده #رشت #دادخواهی #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام عرفان رضایی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

بعضی‌ها می‌گریند تا فراموش کنند

بعضی ها میخندند تا فراموش کنند

بعضی ها  می‌خوابند تا  فراموش کنند

بعضی‌ها  سکوت می‌کنند تا فراموش کنند

اما من هم می‌گریم، هم میخندم،هم میخوابم  وهم سکوت میکنم 

اما فراموش نه...


ـ عرفان رضایی نوائی، جوان ۲۱ ساله‌ای که در مسیر عدالت‌خواهی و اعتراض به سرکوب‌های جمهوری اسلامی، جانش را از دست داد، نماد آگاهی و شجاعت بود. او در خانواده‌ای بزرگ شد که پدرش، محسن، جانباز شیمیایی و موج انفجار بود؛ مردی که سلامتش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و سال‌ها با رنج‌های ناشی از جنگ دست‌وپنجه نرم کرد. عرفان، پسری کتاب‌خوان و آگاه، با وجود تمام دشواری‌های زندگی در خانواده‌ای با مشکلات مالی و فشارهای ناشی از جانبازی پدر، شخصیتی قوی و پرامید داشت.

قتل عرفان در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، صحنه‌ای دردناک از جنایت جمهوری اسلامی را به تصویر کشید. او پس از پایین کشیدن تصویر علی خامنه‌ای، با دو گلوله مأموران امنیتی جان باخت. مادرش، فرزانه برزه‌کار، از رنج‌های فرزندش و دلتنگی عمیق خود می‌گوید؛ دلتنگی برای پسری که او را به ایستادگی و قدرت دعوت می‌کرد و زندگی‌اش را در راه آزادی گذاشت. فرزانه امروز، در برابر فشارها و تهدیدهای حکومت، همچنان با صدای بلند از حقانیت پسرش دفاع می‌کند. داغ عرفان، زخمی است که هیچ‌گاه التیام نمی‌یابد.

#عرفان_رضایی #دادخواهی #اعتراضات_سراسری #مادران_دادخواه_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech