با جمهوری اسلامی مبارزه میکنیم تا به آزادی برسیم، اما وقتی میگوییم آزادی، دقیقاً منظورمان چیست؟
بر اساس دیدگاه «ایزایا برلین»، دو مفهوم اساسی از آزادی وجود دارد:
۱. آزادی از (Freedom from)
این نوع آزادی به معنای رهایی از قید و بندها، ظلم، سرکوب و محدودیتهاست. این مفهوم تأکید دارد که افراد باید از موانع و تهدیداتی که آزادی آنها را محدود میکند، آزاد باشند. به عنوان مثال:
• آزادی از فقر: دسترسی به منابع اقتصادی و فرصتهای شغلی که افراد را از دایره فقر خارج کند.
• آزادی از تبعیض: برابری در حقوق و فرصتها بدون توجه به جنسیت، نژاد، مذهب یا هر ویژگی دیگر.
• آزادی از ترس و خشونت: ایجاد محیطی امن که در آن افراد بتوانند بدون ترس از آزار و اذیت زندگی کنند.
• آزادی از تحمیل سبک زندگی: حق انتخاب در زندگی شخصی، از جمله انتخاب پوشش و سبک زندگی.
این رویکرد معمولاً بر حقوق فردی و عدم مداخله تأکید دارد و به دنبال ایجاد فضایی است که در آن هر فرد بتواند بدون ترس از سرکوب، زندگی کند.
۲. آزادی برای (Freedom for)
این نوع آزادی به معنای داشتن فرصتها و امکانات برای تحقق پتانسیلهای فردی و اجتماعی است. این مفهوم بیشتر بر این تأکید دارد که آزادی فقط به معنای عدم وجود محدودیت نیست، بلکه باید به افراد این امکان را بدهد که به اهداف و آرزوهای خود دست یابند. به عبارت دیگر:
• آزادی برای رشد: فراهم کردن شرایطی که افراد بتوانند مهارتهای خود را توسعه دهند و به یادگیری ادامه دهند.
• آزادی برای پیشرفت: ایجاد فرصتهایی برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی.
• آزادی برای شکوفایی استعدادها: شناسایی و پرورش استعدادهای فردی در زمینههای مختلف، از هنر و علم تا ورزش.
استبداد دینی حاکم بر جمهوری اسلامی، مانعی بزرگ بر سر این دو مفهوم از آزادی است. در واقع، این نظام نه تنها آزادی از محدودیتها را سلب کرده، بلکه شرایط لازم برای تحقق آزادی برای رشد و پیشرفت را نیز فراهم نکرده است.
ایران زیبای ما در پسا جمهوری اسلامی کشوری خواهد بود که در آن شهروندان آزاد خواهند بود؛
۱. آزادی از محدودیتها و قید و بندهای ایدئولوژیکی و دینی: در چنین جامعهای، افراد حق خواهند داشت تا باورها و ارزشهای خود را انتخاب کنند بدون اینکه تحت فشار یا تهدید قرار گیرند.
۲. آزادی برای رشد، پیشرفت و شکوفایی استعدادها: این کشور فرصتی خواهد بود برای همه افراد تا بتوانند در زمینههای مختلف فعالیت کنند و به اهداف خود دست یابند.
این دو مفهوم از آزادی نه تنها نیازمند مبارزهای مستمر هستند، بلکه نیازمند همبستگی اجتماعی و فرهنگی نیز میباشند تا همه شهروندان بتوانند در ساختن آیندهای بهتر مشارکت کنند.
حسن باقرینیا
۲۷ آذر ماه ۱۴۰۳
مرتبط:
دو برداشت از مفهوم آزادی, اثر آیزایا برلین
https://tavaana.org/isaiah-berlin-two-concepts-of-liberty/
#آزادی #برای_آزادی #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس دیدگاه «ایزایا برلین»، دو مفهوم اساسی از آزادی وجود دارد:
۱. آزادی از (Freedom from)
این نوع آزادی به معنای رهایی از قید و بندها، ظلم، سرکوب و محدودیتهاست. این مفهوم تأکید دارد که افراد باید از موانع و تهدیداتی که آزادی آنها را محدود میکند، آزاد باشند. به عنوان مثال:
• آزادی از فقر: دسترسی به منابع اقتصادی و فرصتهای شغلی که افراد را از دایره فقر خارج کند.
• آزادی از تبعیض: برابری در حقوق و فرصتها بدون توجه به جنسیت، نژاد، مذهب یا هر ویژگی دیگر.
• آزادی از ترس و خشونت: ایجاد محیطی امن که در آن افراد بتوانند بدون ترس از آزار و اذیت زندگی کنند.
• آزادی از تحمیل سبک زندگی: حق انتخاب در زندگی شخصی، از جمله انتخاب پوشش و سبک زندگی.
این رویکرد معمولاً بر حقوق فردی و عدم مداخله تأکید دارد و به دنبال ایجاد فضایی است که در آن هر فرد بتواند بدون ترس از سرکوب، زندگی کند.
۲. آزادی برای (Freedom for)
این نوع آزادی به معنای داشتن فرصتها و امکانات برای تحقق پتانسیلهای فردی و اجتماعی است. این مفهوم بیشتر بر این تأکید دارد که آزادی فقط به معنای عدم وجود محدودیت نیست، بلکه باید به افراد این امکان را بدهد که به اهداف و آرزوهای خود دست یابند. به عبارت دیگر:
• آزادی برای رشد: فراهم کردن شرایطی که افراد بتوانند مهارتهای خود را توسعه دهند و به یادگیری ادامه دهند.
• آزادی برای پیشرفت: ایجاد فرصتهایی برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی.
• آزادی برای شکوفایی استعدادها: شناسایی و پرورش استعدادهای فردی در زمینههای مختلف، از هنر و علم تا ورزش.
استبداد دینی حاکم بر جمهوری اسلامی، مانعی بزرگ بر سر این دو مفهوم از آزادی است. در واقع، این نظام نه تنها آزادی از محدودیتها را سلب کرده، بلکه شرایط لازم برای تحقق آزادی برای رشد و پیشرفت را نیز فراهم نکرده است.
ایران زیبای ما در پسا جمهوری اسلامی کشوری خواهد بود که در آن شهروندان آزاد خواهند بود؛
۱. آزادی از محدودیتها و قید و بندهای ایدئولوژیکی و دینی: در چنین جامعهای، افراد حق خواهند داشت تا باورها و ارزشهای خود را انتخاب کنند بدون اینکه تحت فشار یا تهدید قرار گیرند.
۲. آزادی برای رشد، پیشرفت و شکوفایی استعدادها: این کشور فرصتی خواهد بود برای همه افراد تا بتوانند در زمینههای مختلف فعالیت کنند و به اهداف خود دست یابند.
این دو مفهوم از آزادی نه تنها نیازمند مبارزهای مستمر هستند، بلکه نیازمند همبستگی اجتماعی و فرهنگی نیز میباشند تا همه شهروندان بتوانند در ساختن آیندهای بهتر مشارکت کنند.
حسن باقرینیا
۲۷ آذر ماه ۱۴۰۳
مرتبط:
دو برداشت از مفهوم آزادی, اثر آیزایا برلین
https://tavaana.org/isaiah-berlin-two-concepts-of-liberty/
#آزادی #برای_آزادی #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرض بهشت
✍️ رحیم قمیشی
فرض که سیاستهای منطقهای شما شکست کامل نخورده. حماس پیروز شده، حزبالله لبنان موفق بوده، اسد هم برای هواخوری رفته مسکو. سوریه هنوز دست شماست!
فرض که تمام تسلیحات و مهمات گرانقیمتی که فرستاده بودید اطراف اسرائیل همه دود سیاه نشده.
فرض که کشورهای عرب مسلمان دوستی با اسرائیل را، امروز به همکاری با ایران ترجیح نمیدهند.
فرض که ترامپ بزودی سر کار نمیآید و این بار مجبور نیستید نفت را که سرمایه مهم این سرزمین است، به نصف قیمت در دنیا، آنهم به قاچاقچیان بفروشید.
فرض که دلار در سه ماه پنجاه درصد گران نشده. پول ملی به گند کشانده نشده، فرض که حقوق کارگران و کارمندان و معلمان و بازنشستگان، متناسب تورم بهبود یافته.
فرض که بازی دو سر باخت لایحه حجاب را شما شروع نکردید. نفرت را در دل مردم نکاشتید. فرض که اینترنت را مطابق خواست مردم آزاد کردید. فرض که برق، روزانه قطع نمیشود، گاز در سرزمین ما وضع بحرانی ندارد.
فرض وضعیت آب کشور بحرانی نیست. آموزش در کشور سقوط نکرده، دره بیاعتمادی بین مردم و حاکمان بهوجود نیامده.
فرض که آلودگی شهرها وحشتناک نشده، فرض همه دزدیهای بزرگ خیالی بیش نبوده، اختلاس و چپاول در کشور اتفاق نیفتاده. فرض روحانیون به منصب رسیده، ناگهان پولدار و زمیندار و صاحب املاک و زوجات متعدد نشدهاند.
فرض موسسات اقتصادی وابسته به آستانها و سپاه و بنیادهایی که به هیچ کس حساب پس نمیدهند و اقتصاد کشور را به خاک سیاه نشاندهاند، وجود ندارند.
فرض زندانهای ایران پر نیست از زندانیان بیگناه. پروندههای جرم و جنایت در دادگاه ها تلنبار نشدهاند.
فرض که کشور را در رده نخست اعدام و ناکارآمدی و فساد قرار ندادهاند. اعتقادات مردم بکلی از دست نرفته، بیشتر آنها که در انقلاب سهم داشتند امروز نادم و پشیمان از آنچه به سرشان، و به سر مردم رفت، نیستند.
فرض که در خیابان وقتی نام خمینی را میآورید مردم بلافاصله رحمةالله علیه میگویند. فرض که آرزوی مرگ هیچکس را ندارند.
فرض که ظرف ۴۵ سال گذشته فرهنگ مردم رشد کرده، اقتصادشان بهتر شده، شادی و امید در زندگی ایجاد شده، هنر به یغما نرفته، رادیو تلویزیون تبدیل به مرکز مداحی و عزا نشده.
فرض ما الگوی جهان شدهایم و اسم ایران که میآید کسی یاد جنگ نمیافتد!
اصلا فرض ما را به بهشت آوردهاید و میکُشید تا به بهشت واقعیتر هم، زودتر برسیم!!
مردم اگر این خوشبختی را نخواهند
حق دارند یا نه؟!
مردم اگر شما را نخواهند، باید زندان شوند؟ باید بمیرند؟
شما نورانی، نماینده خدا، پیشگو، زمینهساز ظهور، امید مستضعفان جهان، تقسیم کننده بهشت و جهنم!
اگر مردم شما را نخواهند، چه؟
اصلا ما حوصله شنیدن آمارهای دروغ شما را نداریم.
حوصله نداریم از پیروزیهای خیالیتان در سوریه و لبنان بشنویم.
نمیخواهیم بشنویم به فضل الهی چه حوادثی قرار است در آینده رخ بدهد.
اگر ما شما را نخواهیم
سبک حکومت شما را نخواهیم
بهشت شما را نخواهیم
یک زندگی معمولی بخواهیم...
شادی بخواهیم
شما حرف حسابتان چیست؟
"ما صلاح خویش نمیدانیم"!؟
تمام دیکتاتورها و ستمگران تاریخ دقیقاً همین را گفتهاند.
باور کنید ما به خون هیچکس تشنه نیستیم، نه به خون شما، نه به خون اسرائیل، نه آمریکا!
ما فقط میخواهیم شما نباشید.
یعنی در رأس کار نباشید.
بروید مسکو، بروید عراق، واتیکان، اصلا بمانید ایران.
فقط بگذارید ما جهنم خودمان را تجربه کنیم.
شاید جهنم ما، از بهشت شما
برای ما دلپذیرتر بود
شاید شما هم در جهنم ما
زندگی خوبتری را تجربه کنید!
یک دل شاد
یک زندگی آرام
یک همزیستی قشنگ
روزهایی پر از جشن و سرور
ما بهشت موعود شما را نمیخواهیم!
چقدر خودخواه و بیوجدانید
مثل بشار اسد دو میلیارد دلار
بردارید و فقط بروید...
ما جشنها قرار است بگیریم.
در نبود شما!
از کانال تلگرام نویسنده
#برای_یک_زندگی_معمولی #زندگی_نرمال #نه_به_جمهوری_اسلامی #بشار_اسد #دیکتاتور #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرض که سیاستهای منطقهای شما شکست کامل نخورده. حماس پیروز شده، حزبالله لبنان موفق بوده، اسد هم برای هواخوری رفته مسکو. سوریه هنوز دست شماست!
فرض که تمام تسلیحات و مهمات گرانقیمتی که فرستاده بودید اطراف اسرائیل همه دود سیاه نشده.
فرض که کشورهای عرب مسلمان دوستی با اسرائیل را، امروز به همکاری با ایران ترجیح نمیدهند.
فرض که ترامپ بزودی سر کار نمیآید و این بار مجبور نیستید نفت را که سرمایه مهم این سرزمین است، به نصف قیمت در دنیا، آنهم به قاچاقچیان بفروشید.
فرض که دلار در سه ماه پنجاه درصد گران نشده. پول ملی به گند کشانده نشده، فرض که حقوق کارگران و کارمندان و معلمان و بازنشستگان، متناسب تورم بهبود یافته.
فرض که بازی دو سر باخت لایحه حجاب را شما شروع نکردید. نفرت را در دل مردم نکاشتید. فرض که اینترنت را مطابق خواست مردم آزاد کردید. فرض که برق، روزانه قطع نمیشود، گاز در سرزمین ما وضع بحرانی ندارد.
فرض وضعیت آب کشور بحرانی نیست. آموزش در کشور سقوط نکرده، دره بیاعتمادی بین مردم و حاکمان بهوجود نیامده.
فرض که آلودگی شهرها وحشتناک نشده، فرض همه دزدیهای بزرگ خیالی بیش نبوده، اختلاس و چپاول در کشور اتفاق نیفتاده. فرض روحانیون به منصب رسیده، ناگهان پولدار و زمیندار و صاحب املاک و زوجات متعدد نشدهاند.
فرض موسسات اقتصادی وابسته به آستانها و سپاه و بنیادهایی که به هیچ کس حساب پس نمیدهند و اقتصاد کشور را به خاک سیاه نشاندهاند، وجود ندارند.
فرض زندانهای ایران پر نیست از زندانیان بیگناه. پروندههای جرم و جنایت در دادگاه ها تلنبار نشدهاند.
فرض که کشور را در رده نخست اعدام و ناکارآمدی و فساد قرار ندادهاند. اعتقادات مردم بکلی از دست نرفته، بیشتر آنها که در انقلاب سهم داشتند امروز نادم و پشیمان از آنچه به سرشان، و به سر مردم رفت، نیستند.
فرض که در خیابان وقتی نام خمینی را میآورید مردم بلافاصله رحمةالله علیه میگویند. فرض که آرزوی مرگ هیچکس را ندارند.
فرض که ظرف ۴۵ سال گذشته فرهنگ مردم رشد کرده، اقتصادشان بهتر شده، شادی و امید در زندگی ایجاد شده، هنر به یغما نرفته، رادیو تلویزیون تبدیل به مرکز مداحی و عزا نشده.
فرض ما الگوی جهان شدهایم و اسم ایران که میآید کسی یاد جنگ نمیافتد!
اصلا فرض ما را به بهشت آوردهاید و میکُشید تا به بهشت واقعیتر هم، زودتر برسیم!!
مردم اگر این خوشبختی را نخواهند
حق دارند یا نه؟!
مردم اگر شما را نخواهند، باید زندان شوند؟ باید بمیرند؟
شما نورانی، نماینده خدا، پیشگو، زمینهساز ظهور، امید مستضعفان جهان، تقسیم کننده بهشت و جهنم!
اگر مردم شما را نخواهند، چه؟
اصلا ما حوصله شنیدن آمارهای دروغ شما را نداریم.
حوصله نداریم از پیروزیهای خیالیتان در سوریه و لبنان بشنویم.
نمیخواهیم بشنویم به فضل الهی چه حوادثی قرار است در آینده رخ بدهد.
اگر ما شما را نخواهیم
سبک حکومت شما را نخواهیم
بهشت شما را نخواهیم
یک زندگی معمولی بخواهیم...
شادی بخواهیم
شما حرف حسابتان چیست؟
"ما صلاح خویش نمیدانیم"!؟
تمام دیکتاتورها و ستمگران تاریخ دقیقاً همین را گفتهاند.
باور کنید ما به خون هیچکس تشنه نیستیم، نه به خون شما، نه به خون اسرائیل، نه آمریکا!
ما فقط میخواهیم شما نباشید.
یعنی در رأس کار نباشید.
بروید مسکو، بروید عراق، واتیکان، اصلا بمانید ایران.
فقط بگذارید ما جهنم خودمان را تجربه کنیم.
شاید جهنم ما، از بهشت شما
برای ما دلپذیرتر بود
شاید شما هم در جهنم ما
زندگی خوبتری را تجربه کنید!
یک دل شاد
یک زندگی آرام
یک همزیستی قشنگ
روزهایی پر از جشن و سرور
ما بهشت موعود شما را نمیخواهیم!
چقدر خودخواه و بیوجدانید
مثل بشار اسد دو میلیارد دلار
بردارید و فقط بروید...
ما جشنها قرار است بگیریم.
در نبود شما!
از کانال تلگرام نویسنده
#برای_یک_زندگی_معمولی #زندگی_نرمال #نه_به_جمهوری_اسلامی #بشار_اسد #دیکتاتور #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
برای آزادی
طرح از رضا جوزانی
reza.arts
#کارتون #برای_آزادی #نه_به_ححاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از رضا جوزانی
reza.arts
#کارتون #برای_آزادی #نه_به_ححاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چند سالیست که یلدایم من
تارتر، تیرهتر، ژرف در عمق تباهی
ناامید از سحر و شادی فردایم من!
چند وقتیست نوشتن سخت است
جشن و شادی و سرودن سخت است.
بر لبم خندهٔ مصنوعی و سرد
در دلم داغِ جوانانِ وطن.
آری، آری، تا گلویم خفه در عمق سیاهی
ژرفتر از شبِ یلدایم من!
آری، ایرانم من،
ملکِ ویرانم من.
بچههایم همه افیون در دست،
چشمها گود شده تا پسِ سر،
ناامید و خسته،
گورهایشان دو قدم آنسوتر.
نفس گرمِ گلوله در سر،
وه، چه نالانم من!
خزرم رفته به تاراج، و خلیج
گم و گور است میانِ گوگل،
عرب است یا عجم است!
وه، چه گمنامم من!
دشتهایم همه خشک،
خانهها مانده به گل،
رودهایم همه وحشی شده و
سیل هر بار مرا کرده خجل.
چه پرعصیانم من!
چشم دارم به قدمهای شما،
بچه و پیر و جوان.
مگذارید مرا پا در گل،
منشانید مرا چشم به راه.
آی ایرانم من،
میشنوید؟
گرچه ویرانم و خسته،
منتظر در ته دالانم من،
و نگاهم بر در،
تا که در باز شود از سرِ شوق
و نجاتم بدهید و
بریزید و بپاشید شعف.
راه را گم نکنیدا یک وقت!
یه کمی اینسوتر،
کمکی آنسوتر،
میفروشند همه شهر و دیارانم را،
آبها،
ساحلها،
ماهیها،
معدن و نفت و سوارانم را.
راه را گم نکنید!
حال چونان شبه بیسر و دست،
چند انسانم من!
آه، ای دخترکانِ زیبا،
دست در دستِ پسرها،
شال از سر به در آرید و
بر دورِ کمر سفت کنید!
بانگِ میهن بر لب،
جان بر کف،
اجنبی از ایران دور کنید!
نور بر غمکده پیروز کنید!
و نجاتم بدهید و
بریزید و بپاشید شعف!
که پریشانم من،
چشم بر راهِ شما.
آآآی ایرانم من!
شیوا اولیایی
زمستان ۱۳۹۸
متن و صدا، از خانم شیوا اولیایی از مخاطبان توانا
#ایران #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تارتر، تیرهتر، ژرف در عمق تباهی
ناامید از سحر و شادی فردایم من!
چند وقتیست نوشتن سخت است
جشن و شادی و سرودن سخت است.
بر لبم خندهٔ مصنوعی و سرد
در دلم داغِ جوانانِ وطن.
آری، آری، تا گلویم خفه در عمق سیاهی
ژرفتر از شبِ یلدایم من!
آری، ایرانم من،
ملکِ ویرانم من.
بچههایم همه افیون در دست،
چشمها گود شده تا پسِ سر،
ناامید و خسته،
گورهایشان دو قدم آنسوتر.
نفس گرمِ گلوله در سر،
وه، چه نالانم من!
خزرم رفته به تاراج، و خلیج
گم و گور است میانِ گوگل،
عرب است یا عجم است!
وه، چه گمنامم من!
دشتهایم همه خشک،
خانهها مانده به گل،
رودهایم همه وحشی شده و
سیل هر بار مرا کرده خجل.
چه پرعصیانم من!
چشم دارم به قدمهای شما،
بچه و پیر و جوان.
مگذارید مرا پا در گل،
منشانید مرا چشم به راه.
آی ایرانم من،
میشنوید؟
گرچه ویرانم و خسته،
منتظر در ته دالانم من،
و نگاهم بر در،
تا که در باز شود از سرِ شوق
و نجاتم بدهید و
بریزید و بپاشید شعف.
راه را گم نکنیدا یک وقت!
یه کمی اینسوتر،
کمکی آنسوتر،
میفروشند همه شهر و دیارانم را،
آبها،
ساحلها،
ماهیها،
معدن و نفت و سوارانم را.
راه را گم نکنید!
حال چونان شبه بیسر و دست،
چند انسانم من!
آه، ای دخترکانِ زیبا،
دست در دستِ پسرها،
شال از سر به در آرید و
بر دورِ کمر سفت کنید!
بانگِ میهن بر لب،
جان بر کف،
اجنبی از ایران دور کنید!
نور بر غمکده پیروز کنید!
و نجاتم بدهید و
بریزید و بپاشید شعف!
که پریشانم من،
چشم بر راهِ شما.
آآآی ایرانم من!
شیوا اولیایی
زمستان ۱۳۹۸
متن و صدا، از خانم شیوا اولیایی از مخاطبان توانا
#ایران #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انقلاب ۵۷ یکی از تلخترین و سرنوشتسازترین وقایع تاریخ معاصر ایران بود که مسیری تاریک و بیثباتی را برای مردم این سرزمین رقم زد. انقلابی که در لفظ با شعارهایی چون آزادی، عدالت و برابری آغاز شد، اما نتیجهاش سرکوب، اختناق و تبعیض شد. شورشی که آینده ایران را نه تنها به پیش نبرد، بلکه به گذشتهای پر از تعصب و استبداد بازگرداند. هرچه زمان جلو میرود و بیشتر میخوانیم و به نظریات انقلابیون رجوع میکنیم میبینیم که گروههای دخیل در انقلاب باوری به آزادیهای فردی و سیاسی به معنایی که در کشورهای غربی متداول است، نداشتهاند و بیشتر الگوی کشورهای اروپای شرقی مد نظرشان بود.
امروز، نسل جوان ایران با نگاه به تاریخ، اشتباهات آن دوران را بهخوبی درک کردهاند. آنها میدانند که چه بهای سنگینی برای تصمیمات نادرست و احساساتی آن زمان پرداخته شده است. این نسل، آگاهتر، جسورتر و با امید به بازسازی ایران، در تلاشاند تا آن اشتباه بزرگ را جبران کنند. نسل نیکا و ساریناها، برای یک زندگی معمولی که ۴۶ سال است از ایرانیان دریغ شده است، میجنگند، برای حقوق اولیه و انسانی.
جوانان ایران امروز برای آزادی و عدالت واقعی، بهایی سنگین میپردازند. آنها در خیابانها، زندانها و حتی در زندگی روزمره خود، مقاومت میکنند تا آیندهای بهتر برای کشورشان بسازند. این نسل، دیگر اسیر شعارهای پوچ و وعدههای بیاساس نمیشود. آنها میدانند که ایران شایسته حکومتی است که به حقوق انسانی احترام بگذارد و آزادی را برای همه تضمین کند.
آنچه این روزها در مبارزات نسل جوان دیده میشود، ارادهای قوی برای جبران گذشته و ساختن آیندهای روشن است. آنها با وجود سرکوب، زندان، شکنجه و تهدید، ایستادهاند و نشان دادهاند که اشتباهات گذشته را تکرار نخواهند کرد. این نسل، حامل امید و نماد بازگشت به مسیری است که ایران را به شکوه و اقتدار واقعیاش بازگرداند. با حرکتی رو به حلو، درسگیری از خطاهای گذشتگان و ساختن ایران بر بنیان اندیشههای مدرن و مترقی و متکی بر توسعهای متوازن و پایدار،
با همبستگی و مقاومت، ایران را پس میگیریم.
ویدیو ارسالی مخاطبان توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #برای_آزادی #برای_یک_زندگی_معمولی #زندگی_نرمال #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز، نسل جوان ایران با نگاه به تاریخ، اشتباهات آن دوران را بهخوبی درک کردهاند. آنها میدانند که چه بهای سنگینی برای تصمیمات نادرست و احساساتی آن زمان پرداخته شده است. این نسل، آگاهتر، جسورتر و با امید به بازسازی ایران، در تلاشاند تا آن اشتباه بزرگ را جبران کنند. نسل نیکا و ساریناها، برای یک زندگی معمولی که ۴۶ سال است از ایرانیان دریغ شده است، میجنگند، برای حقوق اولیه و انسانی.
جوانان ایران امروز برای آزادی و عدالت واقعی، بهایی سنگین میپردازند. آنها در خیابانها، زندانها و حتی در زندگی روزمره خود، مقاومت میکنند تا آیندهای بهتر برای کشورشان بسازند. این نسل، دیگر اسیر شعارهای پوچ و وعدههای بیاساس نمیشود. آنها میدانند که ایران شایسته حکومتی است که به حقوق انسانی احترام بگذارد و آزادی را برای همه تضمین کند.
آنچه این روزها در مبارزات نسل جوان دیده میشود، ارادهای قوی برای جبران گذشته و ساختن آیندهای روشن است. آنها با وجود سرکوب، زندان، شکنجه و تهدید، ایستادهاند و نشان دادهاند که اشتباهات گذشته را تکرار نخواهند کرد. این نسل، حامل امید و نماد بازگشت به مسیری است که ایران را به شکوه و اقتدار واقعیاش بازگرداند. با حرکتی رو به حلو، درسگیری از خطاهای گذشتگان و ساختن ایران بر بنیان اندیشههای مدرن و مترقی و متکی بر توسعهای متوازن و پایدار،
با همبستگی و مقاومت، ایران را پس میگیریم.
ویدیو ارسالی مخاطبان توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #برای_آزادی #برای_یک_زندگی_معمولی #زندگی_نرمال #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر میخواهید در مورد آزادی در کشوری بدانید، از زنان آن کشور بپرسید
neural.art.canvas
آزادی هر جامعه را میتوان از جایگاه و حقوق زنان آن سنجید. اگر زنان در انتخابهایشان آزاد باشند و بتوانند بدون محدودیتهای قانونی و اجتماعی در حوزههای مختلف مشارکت کنند، آن جامعه به سوی برابری و آزادی پیش رفته است. اما محدودیت حقوق زنان نشاندهنده سرکوب و نبود آزادی است.
در ایران، زنان با وجود قوانین محدودکننده مانند حجاب اجباری، همواره در خط مقدم مبارزه برای آزادی بودهاند. شجاعت آنان در اعتراض و فعالیتهای اجتماعی نشان میدهد که آزادی زنان، آزادی کل جامعه را نمایان میسازد.
#پارمیداشهبازی #مهساامینی #آزادی #زن #توانمندسازی_زنان #ایران #پارمیدا_شهبازی #من_یک_زنم #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #ایران #ایرانو_پس_میگیریم #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
neural.art.canvas
آزادی هر جامعه را میتوان از جایگاه و حقوق زنان آن سنجید. اگر زنان در انتخابهایشان آزاد باشند و بتوانند بدون محدودیتهای قانونی و اجتماعی در حوزههای مختلف مشارکت کنند، آن جامعه به سوی برابری و آزادی پیش رفته است. اما محدودیت حقوق زنان نشاندهنده سرکوب و نبود آزادی است.
در ایران، زنان با وجود قوانین محدودکننده مانند حجاب اجباری، همواره در خط مقدم مبارزه برای آزادی بودهاند. شجاعت آنان در اعتراض و فعالیتهای اجتماعی نشان میدهد که آزادی زنان، آزادی کل جامعه را نمایان میسازد.
#پارمیداشهبازی #مهساامینی #آزادی #زن #توانمندسازی_زنان #ایران #پارمیدا_شهبازی #من_یک_زنم #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #ایران #ایرانو_پس_میگیریم #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جاویدنام بکتاش آبتین:
دوست دارم که در جوانی، با اقتدار، جان شیرینم را فدا کنم برای آزادی
۱۸ دیماه یادآور روزی است که بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده و فیلمساز آزادیخواه، در زندان جمهوری اسلامی به دلیل ابتلا به کرونا و محرومیت از درمان، جان خود را از دست داد. اما پیش از آنکه جسم او در بند ستم خاموش شود، با سخنان و عملش راهی روشن برای آزادیخواهان ترسیم کرد.
بکتاش آبتین در سخنانش از انتخابی گفت که زندگی و جانش را به فضیلتی مهمتر گره زد: پایمردی و ایستادگی در برابر ظلم. او در ویدیویی، از پیشنهادهای دوستان نزدیکش برای خروج از ایران سخن میگوید. او میتوانست با حمایت رفقایش از ایران خارج شود، در امنیت زندگی کند و آثار بیشتری خلق کند. دوستانش بارها از او خواستند تا از این فرصت استفاده کند و به او گفتند که «بیرون زندان مؤثرتر هستی.» اما بکتاش آبتین چنین پاسخ داد:
«حلقه مفقوده وضعیت جامعه معاصر ما فضیلت پایمردی و ایستادگی است. ما امروز به اندازه کافی شاعر خوب، فیلمساز خوب و هنرمند خوب داریم. چیزی که کم داریم، آدمهایی است که بایستند، مبارزه کنند، حقشان را بخواهند و پایمردی کنند. بدین ترتیب دوست دارم که همین امروز، با جوانی، با اقتدار، جان شیرینم را فدا کنم برای آزادی.»
آبتین با شجاعت، بیهیچ مصلحتاندیشی و بدون هیچ انتقادی به کسانی که انتخابی دیگر داشتند، تصمیم گرفت بایستد.
ما یک بار و مدت محدودی زندگی میکنیم. اینکه برای آزادی حاضر باشیم تا پای جان ایستادگی کنیم، ارزش بزرگی است.
بکتاش آبتین، عضو کانون نویسندگان ایران، تنها یک شاعر یا هنرمند نبود؛ او الگویی برای مبارزه علیه سانسور، ظلم و استبداد بود. او در دفاع از آزادی بیان و کرامت انسانی تا پای جان ایستاد و یادش تا همیشه الهامبخش آزادیخواهان باقی خواهد ماند.
#بکتاش_آبتین #نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #شاعر #نویسنده #فیلمساز #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دوست دارم که در جوانی، با اقتدار، جان شیرینم را فدا کنم برای آزادی
۱۸ دیماه یادآور روزی است که بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده و فیلمساز آزادیخواه، در زندان جمهوری اسلامی به دلیل ابتلا به کرونا و محرومیت از درمان، جان خود را از دست داد. اما پیش از آنکه جسم او در بند ستم خاموش شود، با سخنان و عملش راهی روشن برای آزادیخواهان ترسیم کرد.
بکتاش آبتین در سخنانش از انتخابی گفت که زندگی و جانش را به فضیلتی مهمتر گره زد: پایمردی و ایستادگی در برابر ظلم. او در ویدیویی، از پیشنهادهای دوستان نزدیکش برای خروج از ایران سخن میگوید. او میتوانست با حمایت رفقایش از ایران خارج شود، در امنیت زندگی کند و آثار بیشتری خلق کند. دوستانش بارها از او خواستند تا از این فرصت استفاده کند و به او گفتند که «بیرون زندان مؤثرتر هستی.» اما بکتاش آبتین چنین پاسخ داد:
«حلقه مفقوده وضعیت جامعه معاصر ما فضیلت پایمردی و ایستادگی است. ما امروز به اندازه کافی شاعر خوب، فیلمساز خوب و هنرمند خوب داریم. چیزی که کم داریم، آدمهایی است که بایستند، مبارزه کنند، حقشان را بخواهند و پایمردی کنند. بدین ترتیب دوست دارم که همین امروز، با جوانی، با اقتدار، جان شیرینم را فدا کنم برای آزادی.»
آبتین با شجاعت، بیهیچ مصلحتاندیشی و بدون هیچ انتقادی به کسانی که انتخابی دیگر داشتند، تصمیم گرفت بایستد.
ما یک بار و مدت محدودی زندگی میکنیم. اینکه برای آزادی حاضر باشیم تا پای جان ایستادگی کنیم، ارزش بزرگی است.
بکتاش آبتین، عضو کانون نویسندگان ایران، تنها یک شاعر یا هنرمند نبود؛ او الگویی برای مبارزه علیه سانسور، ظلم و استبداد بود. او در دفاع از آزادی بیان و کرامت انسانی تا پای جان ایستاد و یادش تا همیشه الهامبخش آزادیخواهان باقی خواهد ماند.
#بکتاش_آبتین #نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #شاعر #نویسنده #فیلمساز #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرسده شاهبنکار، از مصدومان شلیک عامدانه به چشمها، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
معاینات چشمپزشکی یکی از دلهره آورترین معاینات برای ما بچه های آسیب دیده هست، بجز اینکه چشم آسیب دیده رو چک میکنند چشم سالم رو هممعاینه میکنند تا ببینند شرایطش به چه صورته وتحت تاثیر اون یکی چشم قرار گرفته یا نه !!!
همه جوره استرس زاست چون خیلی باید مراقب چشم سالممون باشیم، این دوتا چک اپ آخری که فیلمشو گذاشتم شکنجه بود و تا حالا انجام نداده بودم و بهم گفتند اینو برای افراد خیلی پیر انجام میدند.
ما تو جوونی به لطف ج.ا درگیر چه معایناتی شدیم !!!
بعد معاینه از شدت درد از اعماق وجودم گفتم خدا لعنتت کنه خامنه ایی و آرزومه مرگت رو با همین یک چشم سالمم ببینم ،،،
با یک چشم هم میشود آزادی را جشن گرفت 👁️✨✌🏾
مرسده شاهینکار، مربی ورزش است، متولد رشت و مادر یک دختر. مرسده در جریان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، روز ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱ با شلیک نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، بینایی چشم راست خود را از داده است.
صدها نفر از جوانان ایران، مثل مرسده، توسط جمهوری اسلامی دچار معلولیت شدند، کاری که یک جنایت بزرگ است و نباید به هیچ وجه از آن به راحتی عبور کرد.
مرتبط:
گفتگوی توانا با مرسده شاهینکار
https://tavaana.org/friday9/
#مرسده_شاهین_کار #زن_زندگی_آزادی #برای_ایران #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
معاینات چشمپزشکی یکی از دلهره آورترین معاینات برای ما بچه های آسیب دیده هست، بجز اینکه چشم آسیب دیده رو چک میکنند چشم سالم رو هممعاینه میکنند تا ببینند شرایطش به چه صورته وتحت تاثیر اون یکی چشم قرار گرفته یا نه !!!
همه جوره استرس زاست چون خیلی باید مراقب چشم سالممون باشیم، این دوتا چک اپ آخری که فیلمشو گذاشتم شکنجه بود و تا حالا انجام نداده بودم و بهم گفتند اینو برای افراد خیلی پیر انجام میدند.
ما تو جوونی به لطف ج.ا درگیر چه معایناتی شدیم !!!
بعد معاینه از شدت درد از اعماق وجودم گفتم خدا لعنتت کنه خامنه ایی و آرزومه مرگت رو با همین یک چشم سالمم ببینم ،،،
با یک چشم هم میشود آزادی را جشن گرفت 👁️✨✌🏾
مرسده شاهینکار، مربی ورزش است، متولد رشت و مادر یک دختر. مرسده در جریان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، روز ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱ با شلیک نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، بینایی چشم راست خود را از داده است.
صدها نفر از جوانان ایران، مثل مرسده، توسط جمهوری اسلامی دچار معلولیت شدند، کاری که یک جنایت بزرگ است و نباید به هیچ وجه از آن به راحتی عبور کرد.
مرتبط:
گفتگوی توانا با مرسده شاهینکار
https://tavaana.org/friday9/
#مرسده_شاهین_کار #زن_زندگی_آزادی #برای_ایران #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنانی که در میانهی پاساژها و خیابانها میرقصند، نماد مقاومت و امید هستند. در جامعهای که شادی و آزادی جرم تلقی میشود، هر گام رقص، فریادی است علیه استبداد و هر چرخش نمادی از اراده برای زنده نگه داشتن رویاها. این زنان به ما یادآوری میکنند که آزادی، حق طبیعی انسانهاست، و هیچ دیواری، هرچند بلند و مستحکم، نمیتواند مقابل ارادهی جمعی برای تغییر ایستادگی کند.
رقصیدن در مکانهای عمومی نه تنها شکستن قوانین تحمیلی است، بلکه شکستن دیوارهایی است که سالهاست بر ذهن و قلب مردم سایه انداخته است. همانطور که دیوار برلین با سقوطش پایان یک دیکتاتوری را نوید داد، شکستن دیوارهای ترس و سکوت نیز راه را برای آیندهای روشن باز خواهد کرد. این زنان با جسارت و امید خود به ما نشان میدهند که تغییر ممکن است و شادی، همانقدر که ساده به نظر میرسد، یک عمل انقلابی است.
مردم ما شایستهی زندگی در دنیایی آزاد و پر از شادی هستند. آنها سالهاست که از هر فرصتی استفاده کردهاند تا نشان دهند رویای آزادی هنوز زنده است و هیچ قدرتی نمیتواند آن را نابود کند. این زنان با رقصهایشان پیام میدهند که صدای مقاومت هرگز خاموش نمیشود و دیوارهای استبداد دیر یا زود فرو خواهند ریخت.
ویدیو از صفحه ایکس «اسرائیل به فارسی»
#رقص #برای_توی_کوچه_رقصیدن #برای_یک_زندگی_معمولی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رقصیدن در مکانهای عمومی نه تنها شکستن قوانین تحمیلی است، بلکه شکستن دیوارهایی است که سالهاست بر ذهن و قلب مردم سایه انداخته است. همانطور که دیوار برلین با سقوطش پایان یک دیکتاتوری را نوید داد، شکستن دیوارهای ترس و سکوت نیز راه را برای آیندهای روشن باز خواهد کرد. این زنان با جسارت و امید خود به ما نشان میدهند که تغییر ممکن است و شادی، همانقدر که ساده به نظر میرسد، یک عمل انقلابی است.
مردم ما شایستهی زندگی در دنیایی آزاد و پر از شادی هستند. آنها سالهاست که از هر فرصتی استفاده کردهاند تا نشان دهند رویای آزادی هنوز زنده است و هیچ قدرتی نمیتواند آن را نابود کند. این زنان با رقصهایشان پیام میدهند که صدای مقاومت هرگز خاموش نمیشود و دیوارهای استبداد دیر یا زود فرو خواهند ریخت.
ویدیو از صفحه ایکس «اسرائیل به فارسی»
#رقص #برای_توی_کوچه_رقصیدن #برای_یک_زندگی_معمولی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر در انتظار آزادی
سروده و خوانش مرتضی کیوانلو، زندانی سیاسی زندان سبزوار
مرتضی کیوانلو چند روزی است که در مرخصی به سر میبرد. یکی از دوستان او این ویدیو را فرستاده و گفته او این شعر را در زندان سروده است.
آخرش این قصهی ظلمت به پایان میرسد
دستِ پُرامید ما بر دستِ جانان میرسد
بلبلان چهچهکنان آوازِ مستی سر دهند
فصل سبزِ عهدمان در این زمستان میرسد
عاقبت سر میرسد آن وعدهی دیدارِ عشق
یوسفِ گمگشتهام روزی به کنعان میرسد
بوی عطرش پُر شود در شهرها و کوچهها
آن شمیمِ بوی خوش بر این گلستان میرسد
سختی امروز را با جان تحمل میکنم
چون که دانم روزهای سهل و آسان میرسد
تشنهی دیدار یارم، حتم دارم آخرش
بر کویرِ جانمان آبِ فراوان میرسد
غم مخور چون روز فردا موعد آزادی است
سیلِ رحمت عاقبت بر خاک ایران میرسد
مرتضی کیوانلو ۴۳ ساله، متاهل و پدر یک فرزند دختر است. او در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ بازداشت و به زندان منتقل شده و در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ هم با قید وثیقه آزاد شده بود.
او به اتهام تبلیغ علیه نظام به هفت ماه و نیم حبس تعزیری محکوم شده است و دوران حبس خود را در زندان سبزوار میگذراند.
#مرتضی_کبوانلو #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سروده و خوانش مرتضی کیوانلو، زندانی سیاسی زندان سبزوار
مرتضی کیوانلو چند روزی است که در مرخصی به سر میبرد. یکی از دوستان او این ویدیو را فرستاده و گفته او این شعر را در زندان سروده است.
آخرش این قصهی ظلمت به پایان میرسد
دستِ پُرامید ما بر دستِ جانان میرسد
بلبلان چهچهکنان آوازِ مستی سر دهند
فصل سبزِ عهدمان در این زمستان میرسد
عاقبت سر میرسد آن وعدهی دیدارِ عشق
یوسفِ گمگشتهام روزی به کنعان میرسد
بوی عطرش پُر شود در شهرها و کوچهها
آن شمیمِ بوی خوش بر این گلستان میرسد
سختی امروز را با جان تحمل میکنم
چون که دانم روزهای سهل و آسان میرسد
تشنهی دیدار یارم، حتم دارم آخرش
بر کویرِ جانمان آبِ فراوان میرسد
غم مخور چون روز فردا موعد آزادی است
سیلِ رحمت عاقبت بر خاک ایران میرسد
مرتضی کیوانلو ۴۳ ساله، متاهل و پدر یک فرزند دختر است. او در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ بازداشت و به زندان منتقل شده و در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ هم با قید وثیقه آزاد شده بود.
او به اتهام تبلیغ علیه نظام به هفت ماه و نیم حبس تعزیری محکوم شده است و دوران حبس خود را در زندان سبزوار میگذراند.
#مرتضی_کبوانلو #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیش از ۱۰۰۰ تن از فعالان شناخته شده جنبش زنان، جنبش کارگری، خانوادههای دادخواه، خانوادههای قربانیان شلیک سپاه به پرواز اوکراینی، فعالان محیط زیست، معلمان، رونامهنگاران، نویسندگان، پزشکان و فعالان سیاسی با امضا بیانیهای خواهان آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی و مطبوعاتی شدند. متن کامل این نامه را در ادامه بخوانید:
صدای زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی و مطبوعاتی باشیم!
هممیهنان آزاده، آگاه و متعهد
زندانیان سیاسی، فرزندان شایسته ملت هستند؛ اجازه ندهیم صدای آنها که صدای من و شما بودند؛ لحظهای به خاموشی گراید.
همه ما یکصدا خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و مطبوعاتی هستیم.
هموطنان گرامی!
این زندانیان بدون ارتکاب هیچ جرم و گناه برخلاف اصل «قانونی بودن جرم و مجازات» به زندان افتاده و در تضاد کامل با اصل «حقوقی شخصی بودن مجازات»، خانوادههای آنها نیز مجازات شده و در زجر و عذاب گرفتار ظلم و ستم مضاعف شدهاند.
نظر باینکه کلیه زندانیان سیاسی و مطبوعاتی و عقیدتی به استناد اصول «۳۴، ۳۲، ۳۶، ۳۷، ۶۱، ۱۵۹ و ۱۶۸ قانون اساسی»
درمرجعی غیر قانونی وغیر مستقل و غیر صالح قضایی، بدون دادرسی منصفانه و حق دفاع مشروع، زندانی شده اند؛ باید بی قید و شرط آزاد شوند.
با توجه به وضعیت وخیم برخی از زندانیان، و غیر قابل تحمل بودن شرایط سخت زندان برای همه عزیزان، لازم است که همه ما از هر گروه و عقیدهای که هستیم به یاری این آزاد زنان وآزاد مردان بشتابیم و خواهان آزادی فوری آنان باشیم؛ شاید فردا دیر باشد
بویژه در مورد اعدامهای روزهای پیش رو بسیار نگرانیم و اینگونه تصمیمات غیرعادلانه، ما را برای پافشاری بر آزادی همه این ازادگان مصمم تر میکند.
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی و مطبوعاتی
اسامی در لینک زیر :
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfMcPzo0QDeaDXO1ZOn0irn-u3CfJhCNK4sJZU9LNtkYbflTg/viewform?usp=header
#زندانیان_سیاسی #برای_آزادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدای زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی و مطبوعاتی باشیم!
هممیهنان آزاده، آگاه و متعهد
زندانیان سیاسی، فرزندان شایسته ملت هستند؛ اجازه ندهیم صدای آنها که صدای من و شما بودند؛ لحظهای به خاموشی گراید.
همه ما یکصدا خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و مطبوعاتی هستیم.
هموطنان گرامی!
این زندانیان بدون ارتکاب هیچ جرم و گناه برخلاف اصل «قانونی بودن جرم و مجازات» به زندان افتاده و در تضاد کامل با اصل «حقوقی شخصی بودن مجازات»، خانوادههای آنها نیز مجازات شده و در زجر و عذاب گرفتار ظلم و ستم مضاعف شدهاند.
نظر باینکه کلیه زندانیان سیاسی و مطبوعاتی و عقیدتی به استناد اصول «۳۴، ۳۲، ۳۶، ۳۷، ۶۱، ۱۵۹ و ۱۶۸ قانون اساسی»
درمرجعی غیر قانونی وغیر مستقل و غیر صالح قضایی، بدون دادرسی منصفانه و حق دفاع مشروع، زندانی شده اند؛ باید بی قید و شرط آزاد شوند.
با توجه به وضعیت وخیم برخی از زندانیان، و غیر قابل تحمل بودن شرایط سخت زندان برای همه عزیزان، لازم است که همه ما از هر گروه و عقیدهای که هستیم به یاری این آزاد زنان وآزاد مردان بشتابیم و خواهان آزادی فوری آنان باشیم؛ شاید فردا دیر باشد
بویژه در مورد اعدامهای روزهای پیش رو بسیار نگرانیم و اینگونه تصمیمات غیرعادلانه، ما را برای پافشاری بر آزادی همه این ازادگان مصمم تر میکند.
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی و مطبوعاتی
اسامی در لینک زیر :
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfMcPzo0QDeaDXO1ZOn0irn-u3CfJhCNK4sJZU9LNtkYbflTg/viewform?usp=header
#زندانیان_سیاسی #برای_آزادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خسرو آذربیگ، هنرمند معترض، بخشی از گلستان سعدی را در این ویدیو میخواند. او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«ای کاش همه ما ایرانیان یکبار با دقت و توجه فراوان گلستان و بوستان سعدی را بخوانیم.
البته دیگران هم گفتهاند که:
سر خصم اگر بشکند مشت تو
هم آزرده گردد سر انگشت تو
و...
اما حیرتآور است که خیلیها بنای شنیدن ندارند.
ای کاش گردانندگان حکومت اتفاق امروز را واکاوی و حلاجی و تجزیه و تحلیل حسابی کنند و اصل ۵۹ قانون اساسی را یکبار دیگر با دقت بخوانند و بپذیرند که: مراجعه به همه پرسی بهترین و عاقلانهترین و سالمترین راهکار مشکلات جامعه است.
و
به باور من حق با سعدی جهانگرد و دنیادیده و خردمند است و آتش خشم و خشونت و فوران آتشفشان عصبانیت به زیان جمع کننده هیزم است. ای کاش حضرات تلنگر لازم را خورده باشند و قبول کنند شعلههایی که در درون تک تک افراد نهفته است به جرقهای بسته است و میتواند عواقب زیانباری برای جامعه داشته باشد. »
او از خشونتهای دهه اول جمهوری اسلامی که با اعدامها و کشتار حکومت علیه مخالفان شروع شد نوشت و از گروههای مختلف که به ورطه خشونتورزی افتادند نام برد و افزود: «اگر خشونت نبود و اگر ترور نبود و اگر خونریزی نبود، شاید ماجرا طور دیگری رقم میخورد. اما شد آنچه نباید میشد... و در میان آن شرارههای وحشی و گدازان فقط عمر و کودکی و جوانی ما نبود که خاکستر شد، خیلی چیزها سوخت... خیلی چیزها... خشک و تر...
و مخلص کلام اینکه:
ای زورمند روز ضعیفان سیه مکن»
با آرزوی #آرامش و #آزادی #برای #ایران مان
#خسرو_آذربیگ
#ایران #آزادی #عدالت #برابری #زن_زندگی_آزادی #محمد_مقیسه #علی_رازینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ای کاش همه ما ایرانیان یکبار با دقت و توجه فراوان گلستان و بوستان سعدی را بخوانیم.
البته دیگران هم گفتهاند که:
سر خصم اگر بشکند مشت تو
هم آزرده گردد سر انگشت تو
و...
اما حیرتآور است که خیلیها بنای شنیدن ندارند.
ای کاش گردانندگان حکومت اتفاق امروز را واکاوی و حلاجی و تجزیه و تحلیل حسابی کنند و اصل ۵۹ قانون اساسی را یکبار دیگر با دقت بخوانند و بپذیرند که: مراجعه به همه پرسی بهترین و عاقلانهترین و سالمترین راهکار مشکلات جامعه است.
و
به باور من حق با سعدی جهانگرد و دنیادیده و خردمند است و آتش خشم و خشونت و فوران آتشفشان عصبانیت به زیان جمع کننده هیزم است. ای کاش حضرات تلنگر لازم را خورده باشند و قبول کنند شعلههایی که در درون تک تک افراد نهفته است به جرقهای بسته است و میتواند عواقب زیانباری برای جامعه داشته باشد. »
او از خشونتهای دهه اول جمهوری اسلامی که با اعدامها و کشتار حکومت علیه مخالفان شروع شد نوشت و از گروههای مختلف که به ورطه خشونتورزی افتادند نام برد و افزود: «اگر خشونت نبود و اگر ترور نبود و اگر خونریزی نبود، شاید ماجرا طور دیگری رقم میخورد. اما شد آنچه نباید میشد... و در میان آن شرارههای وحشی و گدازان فقط عمر و کودکی و جوانی ما نبود که خاکستر شد، خیلی چیزها سوخت... خیلی چیزها... خشک و تر...
و مخلص کلام اینکه:
ای زورمند روز ضعیفان سیه مکن»
با آرزوی #آرامش و #آزادی #برای #ایران مان
#خسرو_آذربیگ
#ایران #آزادی #عدالت #برابری #زن_زندگی_آزادی #محمد_مقیسه #علی_رازینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شنیدن خبر هلاکت قاتلانی که سالها عامل مرگ و رنج هزاران انسان بیگناه بودند، با شادی و تبریک همراه است. لحظهای از این که عدالت به نوعی اجرا شده و آنان به سزای اعمالشان رسیدهاند، قلبها لبریز از خشنودی میشود. لبخندها و خندههای کوتاه، نمادی از رهایی از وحشت و ترسهای گذشته است. گویی طلوع امیدی تازه در دلهای آسیبدیده پدیدار شده است.
اما این شادی زودگذر به سرعت جایش را به آه و حسرت میدهد؛ چرا که یاد عزیزانی که جانشان قربانی ظلم و بیعدالتی این افراد شد، همچنان در دلها زنده است. گریهها و غمها از ناتمام ماندن قصه زندگی آنهایی که بیدلیل از ما گرفته شدند، جاری میشود. اندوه از این که بسیاری از این جانباختگان فرصت دیدن این روزها را نیافتند و حسرت محاکمه علنی و عادلانه قاتلان بر دل بازماندگان باقی ماند، هر لحظه قلبها را میفشارد.
ویدیو از پوریا افضلی
#نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #ایران #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اما این شادی زودگذر به سرعت جایش را به آه و حسرت میدهد؛ چرا که یاد عزیزانی که جانشان قربانی ظلم و بیعدالتی این افراد شد، همچنان در دلها زنده است. گریهها و غمها از ناتمام ماندن قصه زندگی آنهایی که بیدلیل از ما گرفته شدند، جاری میشود. اندوه از این که بسیاری از این جانباختگان فرصت دیدن این روزها را نیافتند و حسرت محاکمه علنی و عادلانه قاتلان بر دل بازماندگان باقی ماند، هر لحظه قلبها را میفشارد.
ویدیو از پوریا افضلی
#نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #ایران #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech