آموزشکده توانا
55.4K subscribers
32.1K photos
37.6K videos
2.55K files
19.3K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

تولدت مبارک کیان عزیز، محمد حسینی
هیچوقت فراموشت نمی‌کنیم.

سیدمحمد حسینی، متولد دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج بود. پدرش حسن و مادرش صغری، اهل تنکابن بودند و سال‌ها پیش فوت کرده‌اند. یک خواهر و یک برادر، و یک برادر ناتنی دارد که سال‌های زیادی، رابطه چندانی با آنها نداشت و در کمال شهر کرج در یک خانه استیجاری، تنها زندگی می‌کرد.
او را یک روز پس از مراسم چهلم حدیث نجفی و کشته شدن یک بسیجی با خشونت در خانه‌اش بازداشت کردند.

او تا مقطع سیکل (راهنمایی) درس خوانده بود و در شرکت «جوجه‌کشی» مرغک قزوین، کارگر بود؛ کارگری با درآمد ماهانه حدوداً شش میلیون تومان.

محمد حسینی در چند رشته رزمی، از جمله کونگ‌فو و ووشو، حکم قهرمانی داشت. رزمی‌کاری که به گفته کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند، شمشیرها و همه آن چیزی که از خانه‌اش، در صداوسیما و خبرگزاری‌های حکومتی به عنوان مستندات جرم علیه او به نمایش درآمد، وسایل ورزش رزمی‌اش بود. خودش هم در فیلم‌های تقطیع‌شده‌ای که از «دادگاه» و همچنین «بازسازی صحنه قتل عجمیان» توسط رسانه‌های حکومتی منتشر شده می‌گوید که این ابزار «برای ورزش بود.»

وکیلش پس از اعدام حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمت‌های مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
سیدمحمد حسینی را روز ۱۷ دی‌ماه در حالی که خودش نه انتظارش داشت و نه خبر اینکه قرار است کشته شود، اعدام کردند، او را امروز تمام مردم ایران و همه دنیا می‌شناسند، رفتن به مزارش، پختن غذا و توزیع آن و نوشتن نامش بر روی اسکناس یا اعلامیه و بیلبوردهای شهر ...برای گرامیداشت یاد او شده است بخشی از حرکت‌های اعتراضی علیه نظامی که او را قربانی قتل حکومتی کردند.


ویدیو از صفحه هنرمند گرامی:
@ali0mahi

#محمد_حسینی #کیان_حسینی #نه_به_اعدام #انقلاب_ملی #مهسا_امینی‌ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رویای آزادی، یاد جان‌های پاک

رویای آزادی، از آنِ مردمانی است که شب‌های تاریک را به امید طلوعی روشن سپری می‌کنند. رویای آزادی، نام هزاران دلی است که در تپش عشق به میهن، به خاک افتاد و خاموش شد، اما خاموشی‌شان نوید فریادی شد که هرگز نمی‌میرد.

در این سرزمین، نام‌هایی در دل تاریخ حک شدند؛ نه بر کتیبه‌های سنگی، که بر قلب‌های شکسته و نگاه‌های پر اشک. نام‌هایی که هر کدام ستاره‌ای بودند در شب‌های تاریک وطن، چراغی که به بهای خون، مسیر آینده را روشن کرد.

خدانور، که با دستانی بسته، پایکوبان به سوی جاودانگی رفت.
نیکا، که خنده‌اش را از او گرفتند، اما نامش جاودانه شد.
سارینا، که شور زندگی‌اش را در خیابان‌های اعتراض فریاد زد.
حنانه، که با گلوله‌ای بی‌رحمانه، آغوش مادرش را برای همیشه از دست داد.
حمیدرضا، که در کوچه‌های خیزش، نام خود را در تاریخ آزادی نوشت.
سیاوش، که ترانه‌اش ناتمام ماند، اما صدایش در خیابان‌ها تکرار شد.
ابوالفضل، که کودکانه‌هایش را با گلوله‌ای خاموش کردند.
مائده، که آسمان رویاهایش را با آتش و خون پوشاندند.
مهسا، که نامش آغاز فصلی نو شد.
یلدا، که اظهار پشیمانی نکرد.
حدیث که شور و شوق و امید به آزادی را به خیابان برد.
کیان، که رنگین‌کمانی شد در شب تار میهن...
میلاد، محسن، مجیدرضا، مریم...
و صدها و هزاران نام دیگر که سزاوار فردایی روشن بودند، فردایی که جشن بگیرند، بخندند، برقصدند، و در سایه‌ی هیچ دیکتاتوری نمانند.

آن‌ها نماندند، اما رویاهایشان باقی است. در هر فریاد، در هر سرود، در هر شعله‌ای که از خاکسترشان برمی‌خیزد.

روزی خواهد آمد که نامشان را نه با غم، که با افتخار بر زبان بیاوریم. روزی که آزادی در خیابان‌های وطن برقصد، مادران داغدار لبخند بزنند، و هیچ کودکی با ترس به آینده نگاه نکند.

آن روز، روز پیروزی رویایی است که به بهای جان‌های پاک خریدیم. آن روز، روز ایران است.

#برای_آزادی #برای_ایران #مهسا_امینی #ما_ادامه_داریم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعارنویسی در شهرهای مختلف ایران همچنان به‌عنوان یکی از روش‌های مبارزه علیه جمهوری اسلامی ادامه دارد. این اقدام اعتراضی، که در کوچه‌ها، دیوارها، پل‌ها و اماکن عمومی دیده می‌شود، بازتاب خشم و نارضایتی مردم از سرکوب، فساد و بی‌عدالتی حاکم است. با وجود تلاش‌های گسترده حکومت برای پاک کردن این نوشته‌ها و سرکوب معترضان، شهروندان شجاع همچنان با نوشتن شعارهایی علیه سران رژیم، اعدام، سرکوب و تبعیض، فضای شهری را به بستری برای مقاومت تبدیل می‌کنند. تداوم این حرکت نشان‌دهنده عزم راسخ مردم برای مبارزه با استبداد و حفظ صدای اعتراض در برابر سرکوب سیستماتیک است.

این ویدیو از کرمانشاه برای ما ارسال شده است.

#کرمانشاه #مهسا_امینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
محمد اشرفی اصفهانی درباره ماجرای درگیری مسجدعلی بن ابی طالب در غرب تهران و برخورد با طلبه‌ها توسط افراد منسوب به پناهیان به دیده بان ایران گفت:

«معاونت سابق مجموعه به من گفت حاج‌آقا، مواظب باشید، این‌ها خطرناکند و تقوا ندارند در حوادث دو سه سال قبل که پس از ماجرای مهسا امینی رخ داد، این افراد با قمه و چاقو به خیابان‌ها ریختند و با مردم برخورد کردند و سپس با لباس های خونی باز می‌گشتند و لباس طلبگی می پوشیدند اما آیا طلبه باید سلاح در دست بگیرد و با مردم برخورد کند؟ » وی اظهار کرد: « آیا در تاریخ تشیع سابقه داشته که طلبه‌ای قمه به دست بگیرد و به مردم حمله کند؟ اما باند پناهیان این کار را کردند.»

اشرفی اصفهانی گفت: « آیا در تاریخ تشیع سابقه داشته که طلبه‌ای قمه به دست بگیرد و به مردم حمله کند؟ اما باند پناهیان این کار را کردند.»

لازم به ذکر است، ‌روز یکشنبه خبری با عنوان "حمله جمعی از روحانیون به مدرسه علمیه آیت‌الله اشرفی اصفهانی" منتشر شد. در پی آن محمد اشرفی اصفهانی طی بیانیه‌ای ماجرا را شرح داد و در اعتراض به تخریب‌های صورت گرفته، حوزه علمیه‌اش را تعطیل کرد.

حالا افشا کرده که افراد گوش به فرمان شیخ علیرضا پناهیان بودند که به حوزه علمیه‌اش حمله کردند و همان‌ها کسانی بودند که مردم را با اسلحه و چماق و چاقو و قمه در خیزش مهسا زدند.

او در بخشی از مصاحبه‌اش با سایت دیده‌بان ایران گفت:
«به بچه‌های خود گفتم که اگر به شما توهین کردند و حتی اگر چاقو زدند، عکس‌العملی نشان ندهید. آن‌ها هیچ ابایی از جنایت ندارند و اگر دستشان برسد ممکن است چند نفر را هم بکشند و ککشان هم نگزد»


توجه کنید، این سخن را فرزند یکی از به اصطلاح «شهدای محراب» و رئیس یک حوزه علمیه می‌گوید. وقتی دار و دسته پناهیان ممکن است طلبه‌های یک حوزه علمیه را بکشند و ککشان هم نگزد، در برابر مردم بی‌پناه چه می‌کنند و چقدر دستشان برای اعمال خشونت باز است؟

لازم به ذکر است، شیخ علیرضا پناهیان از منبری‌های مورد علاقه علی خامنه‌ای است. که پرونده فساد اقتصادی هم دارد.

اگر یادتان باشد، در جریان عمامه‌پرانی، عده‌ای به مردم خرده می‌گرفتند که این کار شما خشونت‌آمیز است. اما حالا معلوم شده که بسیاری از لباس شخصی‌ها که مردم را با چماق و چاقو و اسلحه وحشیانه می‌زدند، معمم بودند!

آیا بهتر نیست طلبه‌هایی که مخالف چنین خشونت‌هایی هستند به مردم بپیوندند؟ چرا که ممکن است هنگام سرنگونی رژیم تر و خشک با هم بسوزند.


#مهسا_امینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی ساور از زندانیان سیاسی سابق، هر روز بر سر مزار یکی از جان‌باختگان راه آزادی حاضر می‌شود و با خانواده او دیدار می‌کند.
این بار بر سر مزار امید مؤیدی حاضر شده است.

امید مویدی دانشجوی ۲۰ ساله رشته تربیت بدنی دانشگاه باهنر شیراز بود که هنگام بازگشت از تمرین در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱با شلیک مستقیم ماموران کشته شد.

روز ۲۴ آبان ۱۴۰۱، پسر جوانی معترض روی زمین افتاده است، تعدادی مأمور مسلح او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، مردم قصد کمک دارند، اما ماموران با شلیک تیرهوایی ایجاد رعب و وحشت می‌کنند تا برای کمک به معترض جلوتر نیایند، امید مؤیدی، دانشجوی سال آخر تربیت‌بدنی شیراز جلوتر می‌آید تا به جوانی که کتک می‌خورد؛ کمک کند، ماموران از پشت امید را هدف گلوله قرار می‌دهند، تیری به طرف کمر او شلیک می‌کنند، امید روی زمین می‌افتد، اما گویی این برای ماموران کافی نیست، دوباره شلیک می‌کنند، این بار تیر خلاص است به پیشانی امید.


#شیراز #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #امید_مؤیدی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی یراحی، هنرمند معترض، با انتشار ویدیویی، در خصوص حکم شلاق خود توضیح داده است و گفته در ماه بهمن برای اجرای حکم به شعبه مراجعه کرده و بهانه آورده‌اند و به اسفند ماه موکول کرده‌اند...

او همچنین در خصوص دوران ممنوع‌الکاری خود گفت که این وضعیت باعث شد تا درک بهتری از شرایط زنان خواننده ایرانی پیدا کند که بیش از چهار دهه است که صدایشان ممنوعه است و با این آگاهی، حتی اگر به او مجوز دهند، در کنار بانوان ایرانی می‌ماند و از اجرا صرف‌نظر می‌کند.

آقای یراحی در انتها آرزو می‌کند که سرود آزادی را خیلی زود کنار هم بخوانیم و فریاد بزنیم.
او ویدیو را با صدای پرستو احمدی به پایان می‌رساند

ـ سرود آزادی یکی از سه‌گانه‌ای است که هنوز منتشر نشده است و آقای یراحی در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ ترانه‌های «سرود زن» و «سرود زندگی» را اجرا کرده بود.

بیت "وقتی ترکه می‌خوری تو از آزادی پری" مربوط به ترانه‌ی قفس‌ بس ساخته‌ی شهیار قنبری ست که ۱۴۰۱ توسط یراحی اجرا شد.

#مهدی_یراحی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جاویدنام میلاد معروفی، امشب باید شمع تولد ۲۶ سالگی‌اش را فوت می‌کرد.

میلاد جوانی پر از انرژی و شور زندگی بود. او سوارکاری می‌کرد و در آن بسیار خبره بود. ۲۶ آبان‌ ۱۴۰۱ با گلوله ماموران در بوکان به‌شدت زخمی شد و یک روز بعد در بیمارستان جان باخت. جمعیت بزرگی از مردم بوکان برای مراسم خاکسپار او در روستای «کوسته» بوکان گرد هم آمدند . مادر میلاد بر مزار فرزندش گفت: «پسرم شهید است. تقدیمش می‌کنم به کردستان. من مادر میلاد نیستم اگر انتقامش را نگیریم.» و پدر نیز گفت: «میلاد شهید کردستان است و انتقامش را می‌گیرم. ۷دی ۱۴۰۱ مراسم چهلمین روز کشته‌شدن میلاد معروفی در روستای کوسته برگزار شد. ماموران سرکوبگر در این مراسم به مردم حمله کردند. آن‌ها با گاز اشک‌آور به منزل یکی از بستگان یورش بردند و پدر و برخی از اعضای خانواده را بازداشت کردند.

میلاد از آغاز اعتراض‌ها تا روز کشته شدنش، بسیار در شبکه‌های اجتماعی فعال بود:

«از موقعی که اعتراضها شروع شد گفت تا شرایط خوب نشه هیچ پست و استوری خارج از بحث اعتراضها در اینستاگرام نمیذاره. حتی یه استوری گذاشت و نوشت هرکسی استوری بی‌مورد بذاره آنفالو می‌کنه. روزی دو تا استوری درباره اعتراضها میذاشت. یه بار از شرایط زندان اوین نوشت و گفت از همه نوع قشر و شغل توش هست. یه شهر کامله. یکی از دوستاش گفت فقط یه سوارکار کم داره. میلاد توی جوابش گفت اگه لازم باشه و کمکی به مردم کشورم بکنه حاضرم برم. زن، زندگی، آزادی برای میلاد مفهوم آزادی و رها شدن یک ملت بود. خیلی خوشحال بود میگفت این بار دیگه کارشون تمومه. »

آخرین استوری اینستاگرام میلاد معروفی این شعر از مولوی بود: «آبی که از دیده چو خون می‌ریزد/خون است بیا ببین که چون می‌ریزد»

منبع نزدیک به خانواده می‌گوید: «ادبیات فارسی خونده بود. عاشق حیوانات بود. همیشه میگفت یه روزی دامپزشک میشم.»

https://tavaana.org/milad_maroofi/
در یوتیوب:
https://youtu.be/KB5YiW1fUZg

#میلاد_معروفی #بوکان #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یادمون_نمیره #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
آیت‌الله محمدجواد فاضل‌لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه‌اطهار، گفت:
«شعار زن زندگی آزادی از مراکز نظامی و جاسوسی دشمنان مثل اسراییل و آمریکا و انگلیس برخاسته است.»
او شعار مترقی ایرانیان را زیر سوال برد و ادعا کرد:
«زن منهای دین، نه آزادی دارد نه زندگی»
فاضل‌لنکرانی به درستی اشاره کرده است که شرط حکومت دینی، پذیرش مردم است، اما بلافاصله گفته است: «اینکه امروز می‌گویند حجاب را به رفراندوم بگذارید حرف غلطی است، مگر می‌شود دین را به رفراندوم گذاشت؟»
پس چگونه می‌توان به شرط پذیرش مردم جامه عمل پوشاند؟
فاضل‌لنکرانی در حمایت از آیت‌الله خامنه‌ای هم نکاتی را بیان کرده:
«دشمن می‌گوید ولایت فقیه دیکتاتوری است درحالیکه، ولی فقیه مامور است به دین عمل کند.»
او که فرزند آیت‌الله محمد فاضل‌لنکرانی، مرجع تقلید فقید شیعه، است، اکنون مرکز فقهی ائمه اطهار را در ایران، انگلستان، افغانستان، مالزی و اندونزی اداره می‌کند. اما درباره بودجه اداره این مرکز هیچ روشنگری نمی‌کند.
پاسخ شما به این آیت‌الله چیست؟

#یاری_مدنی_توانا
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یلدا دهقانی از جوانان فعال میدانی در استان گیلان بود که بازداشت شده و مورد تعرض جنسی قرار گرفته بود.

او که از ایران خارج شده، این ویدیو از فعالیت‌های خود را منتشر کرده و نوشته:

به « صِدای مَن » گوش کن ناگفته ها دارم …
✌🏻


#زن_زندگی_آزادی #برای_آزادی #برای_ایران #یلدا_دهقانی #نه_به_جمهوری_اسلامی #انقلاب_ژینا #زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید #مهسا_امینی #مرد_میهن_آبادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ستاره میرسالاری، از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در خوزستان، در نوشته‌ای که منتشر کرده، تجربه بازداشت و روزهای حضورش در زندان سپیدار اهواز را روایت کرده است. او در بخشی از این نوشته، از لحظه هجوم نیروهای امنیتی به خانه‌اش می‌گوید؛ وقتی با کفش‌های کثیف وارد حریم خانه شدند و با همراهی زنی که شادمانه تکرار می‌کرد "حقشه که بره زندان". این زن از همان ابتدا با تحقیر و سنگدلی تمام در کنار ماموران ایستاده بود.

ستاره در روایتش از لحظه ورود به سپیدار گفته؛ جایی که زیر نگاه سنگین زندانیان مرد، در فضای خشن و پرتنش نگهبانی ایستاده بود. جایی که افسر نگهبانی با شنیدن اینکه او سیاسی است، گفت "دمت گرم شیرزنی" و بعد او را وارد دنیایی کرد که هر لحظه‌اش با تحقیر، ترس و دیدن واقعیت‌های تلخ همراه بود. زنانی که به جرم اعتراض، قاچاق، اعتیاد و حتی بخاطر گناه نکرده فرزندانشان آنجا بودند.

او هم‌بند زهرا سعیدیان‌جو، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو بود و در کنار او، داستان‌های دردناک زنان دیگر را شنید؛ از مادری که فقط بخاطر فراری بودن پسرانش بازداشت شده بود تا زنی باردار که کالای قاچاق زیر لباسش پنهان کرده بود. ستاره از زنانی گفت که بخاطر انتساب به یک گروه سیاسی از درمان محروم شده بودند و از دختران جوانی که به فساد کشیده شده بودند.

در روایت میرسالاری، فساد بخشی از سیستم زندان بود؛ از بازرسی‌های تحقیرآمیز تا رابطه‌های ناسالم و فروش آزادی عمل به زندانیان در ازای رشوه. او از دخترانی نوشت که علنی در حیاط به رفتارهای زننده کشیده شده بودند و پرسنلی که چشم می‌بستند. حتی غذایی که می‌دادند، مشکوک بود و او حاضر نشد از آن بخورد. روزها را با چای شیرین و کمی نان و پنیر سر کرد.

لحظه لغو ناگهانی آزادی‌اش، وقتی بعد از اعلام آزادی دوباره برگردانده شد به بند، یکی دیگر از نکات تکان‌دهنده این روایت بود. شوک این خبر برادرش را راهی بیمارستان کرد. با این حال، ستاره تمام تحقیرها را تحمل کرد اما حاضر نشد تعهد بدهد. نوشت که "من کاری نکردم که تعهد بدهم" و زیر بار حرف زور نرفت.

در تمام مدت، ترس از وضعیت پدر و مادر بیمار و دوری از فرزند خردسالش همراهش بود. مادری که بخاطر حفظ روحیه پسرش به او گفته بود برای دوره مربیگری قایقرانی به تهران رفته است. این روایت، مجموعه‌ای از ظلم‌های سیستماتیک، تحقیر زنان، فساد درون زندان و خشونت علیه معترضان است؛ روایتی که میرسالاری وعده داده در کتابی مفصل‌تر به آن خواهد پرداخت.

ستاره میرسالاری نه تنها شکسته نشد، بلکه از دل آن دیوارهای بلند، محکم‌تر و آگاه‌تر بیرون آمد. این، صدای زنی است که "زن، زندگی، آزادی" را نه در شعار، بلکه با تمام وجودش لمس کرده است.

خانم میرسالاری ضمن انتشار این ویدیو، نوشت:

«خیلی چیزا رو نمیشه نوشت، نمیشه گفت، باید بشه کتاب که بمونه و بشه تشت رسوایی آدمهایی که عجیب نقابهای قشنگ و رنگارنگی بر چهره دارن...
چرخ دنیا میچرخه و بترسید از روزی که...
اصلا ولش کن...اینهمه خون به ناحق ریخته شده و چشم نابینا و پرونده سیاسی و خفقان و سکوت اجباری یه جایی بلاخره فوران میکنه مگه نه؟؟
خیلی سربسته و آروم حرف زدم و نوشتم فقط برای اینکه دوباره چیزی نشه که دل نگران پدر و مادرم بشم و همسرم آواره این دادگاه و اون شخص و این نفر بشه...
اگر خانوادم نبود الان راه من جور دیگری بود...»


#ستاره_میرسالاری #اعتراضات #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زندانیان_سیاسی #زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید #ابادان #زن_زندگی_آزادی #زن_زندگی_آزادی_مرد_میهن_آبادی #زندان #مهسا_امینی
#زندان_سپیدار #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
هیچکس نمیتونه در تفکر انسانهای آزاده، عشق به آزادی رو خاموش کنه

نه زندان، نه شکنجه، نه تبعید

ـ طرح و متن از قلمفرسا

آرش صادقی در واکنش به اجرای حکم شلاق مهدی یراحی نوشت:

«۷۴ ضربه شلاق، پاسخی بود به هنرمندی که صدای مردم شد و دردهایشان را فریاد زد.
ترانه‌های مهدی یراحی جاودانه شده‌اند، چرا که از دل مردم برخاستند. مردمی که هرگز فراموش نمی‌کنند چه کسی در سخت‌ترین روزها کنارشان ایستاد.
او درمقابل جبر سرخم نکرد
و بی اعتنا به هزینه های آن پیش رفت تا شاید گیسوان دختران فردای سرزمینش رقص باد را میهمان شوند...»

آقای یراحی دقایقی پیش متنی به شرح زیر منتشر کرد:
«‏شیشه در آورده‌ای تا شکنی سنگ ما

سپاس برای حمایت همیشگی شما عزیزان و همراهی صمیمانه وکلای محترم آقای مصطفی نیلی و خانم زهرا مینویی گرامی؛
همینطور رفیق شفیق، آقای کوشان حداد.

آنکه حاضر نیست برای آزادی بهایی بپردازد،
لایق آزادی نیست.

با آرزوی رهایی…»

#مهسا_امینی #مهدی_یراحی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از آزادی تا اجبار

آزادی، واژه‌ای شیرین است که کام همه را خوش می‌کند.
در مسیر مبارزه با تبعیض جنسیتی، زنان ایران دهه‌هاست که برای دستیابی به حقوق برابر تلاش می‌کنند. اگر به گذشته بازگردیم، می‌بینیم که در دوران مدرنیته، زنان ایران گام‌های بزرگی برای بازپس‌گیری حقوقی که سال‌ها از آن‌ها سلب شده بود، برداشتند. اما با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و استقرار حکومت دینی، تمام آن دستاوردها یکی پس از دیگری نابود شد و چکمه استبداد بر گلوی زنان ایران محکم‌تر از همیشه نشست.

زنان را به حاشیه راندند، آن‌چنان که برای پس گرفتن بدیهی‌ترین حقوق انسانی‌شان، راهی طولانی و دشوار در پیش داشتند. با این‌حال، در تمام این سال‌ها، جنبش زنان هرگز از پا ننشست. همگام با جریان‌های جهانی حرکت کرد و صدای اعتراضش هرچند کم و بیش، در جای‌جای ایران شنیده می‌شد.

تا اینکه در دهه اخیر، با کمپین چهارشنبه‌های سفید، فصل تازه‌ای از این مبارزه رقم خورد. این کمپین توانست پس از چهار دهه سرکوب، صدای زنان ایران را با رسایی تمام به گوش حاکمیت برساند. زنان ایران، یک‌صدا و بی‌پرده، «نه» بزرگ خود را به قوانین ارتجاعی و پوشش اجباری اعلام کردند و ثابت کردند که برای بازپس‌گیری حقوق خود، مصمم‌تر از همیشه هستند.

این مسیر، سرانجام به خیزش بزرگ زن، زندگی، آزادی رسید؛ جنبشی تاریخی که تابوی زن‌ستیزی نظام را شکست و ضربه‌ای مهلک به ساختار پوسیده جمهوری اسلامی وارد کرد. این جنبش، امید را دوباره در دل زنان ایران زنده کرد؛ امیدی به فردایی که در آن، هیچ زنی به جرم زن بودن، از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌اش محروم نشود.

به امید رهایی از قوانین قجری جمهوری اسلامی
و دستیابی به آزادی فردی و اجتماعی برای همه زنان این سرزمین.


- متن و ویدیو ارسالی یکی از مخاطبان توانا

#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #روز_جهانی_زن #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
برای مهدی یراحی
طرح از فرگل قدیمی

علی عظیمی موزیسین و خواننده، خطاب به مهدی یراحی نوشت:
«مهدی عزیز
تو در دل و ذهن یک ملت مثال استقامتی

یک موی تو فدای همه مردان صحنه‌ای که از حق خواندن زنان کشورمون دفاع نکردند و با رژیم تا بن فاسد ج. ا. همدست شدند و اجراهای مبتذلشان را روی صحنه بردند
شجاعت و ایستادگی تو چراغ راه نسل‌های بعدی خواهد بود.»


#زن_زندگی_آزادی #ژینا_امینی #مهسا_امینی #ایران_آزاد #ایران #مهدی_یراحی #مرگ_بر_جمهوری_اسلامی #مرگ_بر_اصل_ولايت_فقيه #حقوق_زنان#حقوق_بشر #بیدادگاه_حکومت_آخوندی #بیدادگاه_قوه_قضائیه #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech