آموزشکده توانا
55.4K subscribers
32.1K photos
37.6K videos
2.55K files
19.3K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایمان خدری، زندانی سابق سیاسی، در این ویدیو درباره فقری که بر مردم به ویژه بر زندانیان سیاسی تحمیل شده، سخن می‌گوید.
حرف‌هایی که از دل بر می‌آید و سخن قشر عظیمی از مردم ایران است.

ظلم پایدار نیست..


#زندانی_سیاسی #خانواده_های_دادخواه #زن_زندگی_آزادی #مرد_میهن_آبادی #مجاهد_کورکور #مسجدسلیمان #ایذه #فردای_بهتر #اقتصاد #فقر #نه_به_اعدام #فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
دل‌نوشته مادر علی سیدی، جان‌باخته خیزش ۱۴۰۱:

من مادری داغدار ؛فرزندعزیزم علی که به دست جمهوری اسلامی ۴ آبان ۱۰۴۱از دست دادم
علی،نور چشمانم تمام دنیای من بود ،
به طرز ی بی رحمانه از آغوشم ربوده شد این غم چنان سنگین است که نمی‌توانم توصیف کنم از بیانش قاصرم
پدرم که ستون استوار زندگی ام بود
نتوانست این داغ بزرگ را تحمل کند وباهر اشک من اشک میریخت
غم از دست دادن علی؛جانم پدرم از قصه مریض شد و از دنیا رفت😔
حالا من مانده ام با قلبی شکسته و روحی زخمی هرروز با خاطراتشان زندگی می کنم این غم همچون سایه ای سنگین بر زندگی ام افتاده و جای خالی آن ها؛ هیچ گاه پر نخواهد شد درد از دست دادن فرزندو پدر ؛زخمی است که تا ابد بر جانم می ماندو هیچ مرحمی آن را التیام نخواهد بخشید پدرم اخرین حرفش و وصیتش این بود که پیش علی عزیزم دفن بشه 😔
هیچ وقت نه میبخشم ونه فراموش میکنم که چه بر سر خانواده ام ظالم های دیکتاتور اوردند
منتظر روزی هستم به زودی تقاص علی جانم و پدر زحمت کشم را بگیرم
تا پای جانم ایستاده ام برای روز انتقام✌🏻✌🏻
نفسم میگیرد در هوایی که نفس های پدرم و علی جانم ظالم ها گرفتن

#علی_سیدی🕊»

علی ۲۵سال داشت و ۴ آبان ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ماموران از نزدیک به کمر و پشتش در شهر پرند کشته شد.

#علی_سیدی #زن_زندگی_آزادی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی یراحی، هنرمند معترض، با انتشار ویدیویی، در خصوص حکم شلاق خود توضیح داده است و گفته در ماه بهمن برای اجرای حکم به شعبه مراجعه کرده و بهانه آورده‌اند و به اسفند ماه موکول کرده‌اند...

او همچنین در خصوص دوران ممنوع‌الکاری خود گفت که این وضعیت باعث شد تا درک بهتری از شرایط زنان خواننده ایرانی پیدا کند که بیش از چهار دهه است که صدایشان ممنوعه است و با این آگاهی، حتی اگر به او مجوز دهند، در کنار بانوان ایرانی می‌ماند و از اجرا صرف‌نظر می‌کند.

آقای یراحی در انتها آرزو می‌کند که سرود آزادی را خیلی زود کنار هم بخوانیم و فریاد بزنیم.
او ویدیو را با صدای پرستو احمدی به پایان می‌رساند

ـ سرود آزادی یکی از سه‌گانه‌ای است که هنوز منتشر نشده است و آقای یراحی در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ ترانه‌های «سرود زن» و «سرود زندگی» را اجرا کرده بود.

بیت "وقتی ترکه می‌خوری تو از آزادی پری" مربوط به ترانه‌ی قفس‌ بس ساخته‌ی شهیار قنبری ست که ۱۴۰۱ توسط یراحی اجرا شد.

#مهدی_یراحی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
برای هیوا سیفی‌زاده
طرح از
parastoo_persia

«نيروي تحجر و جهالت (با تمسک به برداشتی ارتجاعی از مذهب) فقط براي تحقير و محدودسازي حقوق انساني و آزادی‌های زنان فرياد وا مصيبتا راه می‌اندازد!
اما زنان شجاع و آگاه سرزمينم پرده‌های تعصب و تابو و جهالت و عقب افتادگی را با كمال دانش و ايستادگي، فرو انداخته‌اند و پيوسته شرّ عظيم حاكم بر ايران را پايمال كرده‌اند. هيچ نيرويی توان مقابله با اين شيوه مبارزه زنان ايران‌زمين را ندارد. و با ياد جملات سفيهانه پيرمرد آفتابه به دست كه می‌گفت: ما شما را به كمال انسانيت می‌رسانيم!!" و در نتيجه تمام دارايي مملكت را دزديدند، نه تنها برق و آب را قطع كردند، بلكه انسانيت را به افول كشاندند!
و تنها تكه زميني از ايران ما باقيست كه اگر مردم همچنان سكوت كنند و منفعل باشند، آنرا با بمب هسته اي با خاك يكسان خواهند كرد!! نگذاريم مام وطن را هم از دست بدهيم،! تا دير نشده بايد كاری كرد.»

#زن_زندگی_آزادی #هیوا_سیفی_زاده #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرزانه برزه‌کار، مادر جاویدنام عرفان رضایی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

«این بچه منه پسری که بارون خون دل ۲۱ سال زحمتش رو کشیدم
ببین امثال شماهایی که از صبر و تحمل حرف می‌زنید
آستانه صبرتون رو ببینید
اینکه بچه‌های مارو بدون لحظه‌ای درنگ با دست خالی فقط به جرم اعتراض کشتید
اگه بنا بود اگه خواست خدا بود که شما بمونید، می‌مونید
قدرت توکلتون چی شد اونموقع
چرا؟
بچه‌های ما رو کشتید که بگید آخيش مرده‌ها بی خطرن
غافل از اینکه هرچه که در مردم جاری بشه تمام نمیشه
بچه‌های ما فراموش نمیشن»

ـ عرفان رضایی نوائی، جوان ۲۱ ساله‌ای که در مسیر عدالت‌خواهی و اعتراض به سرکوب‌های جمهوری اسلامی، جانش را از دست داد، نماد آگاهی و شجاعت بود. او در خانواده‌ای بزرگ شد که پدرش، محسن، جانباز شیمیایی و موج انفجار بود؛ مردی که سلامتش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و سال‌ها با رنج‌های ناشی از جنگ دست‌وپنجه نرم کرد. عرفان، پسری کتاب‌خوان و آگاه، با وجود تمام دشواری‌های زندگی در خانواده‌ای با مشکلات مالی و فشارهای ناشی از جانبازی پدر، شخصیتی قوی و پرامید داشت.

قتل عرفان در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، صحنه‌ای دردناک از جنایت جمهوری اسلامی را به تصویر کشید. او پس از پایین کشیدن تصویر علی خامنه‌ای، با دو گلوله مأموران امنیتی جان باخت. مادرش، فرزانه برزه‌کار، از رنج‌های فرزندش و دلتنگی عمیق خود می‌گوید؛ دلتنگی برای پسری که او را به ایستادگی و قدرت دعوت می‌کرد و زندگی‌اش را در راه آزادی گذاشت. فرزانه امروز، در برابر فشارها و تهدیدهای حکومت، همچنان با صدای بلند از حقانیت پسرش دفاع می‌کند. داغ عرفان، زخمی است که هیچ‌گاه التیام نمی‌یابد.

#عرفان_رضایی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
رضا رمضان‌زاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ، به مناسبت روز جهانی زن، بیانیه‌ای به شرح زیر نوشته است:

به نام زن، زندگی، آزادی
در آستانه روز جهانی زن

امروز، در آستانه روز جهانی زن، صدای زنانی هستیم که برای آزادی و سربلندی جامعه، یک‌صدا ایستاده‌اند.
زنانی که در زندان‌های جمهوری اسلامی زیر شدیدترین فشارها و سرکوب‌ها قرار دارند، اما همچنان صدای آزادی‌خواهی‌شان خاموش نشده است.

دخترانی که در خیابان‌ها، با تداوم نافرمانی مدنی، بی‌اعتنا به حجاب اجباری، جانشان را کف دست گرفته‌اند و با شجاعتی کم‌نظیر برای رسیدن به آزادی، گام برمی‌دارند و از هیچ هزینه‌ای نمی‌هراسند.

امروز، «زن، زندگی، آزادی» فقط یک شعار نیست، بلکه صدای رهایی یک ملت است. صدایی که از سلول‌های زندان تا خیابان‌های شهر جاری است و ما، در کنار تمام زنان این سرزمین، ایستاده‌ایم.

زنده باد زن، زندگی، آزادی

رضا رمضان‌زاده
زندان تهران بزرگ، واحد ۴
۱۳ اسفند ۱۴۰۳


#بیانیه #رضا_رمضان_زاده #روز_جهانی_زن #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آیت‌الله محمدجواد فاضل‌لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه‌اطهار، گفت:
«شعار زن زندگی آزادی از مراکز نظامی و جاسوسی دشمنان مثل اسراییل و آمریکا و انگلیس برخاسته است.»
او شعار مترقی ایرانیان را زیر سوال برد و ادعا کرد:
«زن منهای دین، نه آزادی دارد نه زندگی»
فاضل‌لنکرانی به درستی اشاره کرده است که شرط حکومت دینی، پذیرش مردم است، اما بلافاصله گفته است: «اینکه امروز می‌گویند حجاب را به رفراندوم بگذارید حرف غلطی است، مگر می‌شود دین را به رفراندوم گذاشت؟»
پس چگونه می‌توان به شرط پذیرش مردم جامه عمل پوشاند؟
فاضل‌لنکرانی در حمایت از آیت‌الله خامنه‌ای هم نکاتی را بیان کرده:
«دشمن می‌گوید ولایت فقیه دیکتاتوری است درحالیکه، ولی فقیه مامور است به دین عمل کند.»
او که فرزند آیت‌الله محمد فاضل‌لنکرانی، مرجع تقلید فقید شیعه، است، اکنون مرکز فقهی ائمه اطهار را در ایران، انگلستان، افغانستان، مالزی و اندونزی اداره می‌کند. اما درباره بودجه اداره این مرکز هیچ روشنگری نمی‌کند.
پاسخ شما به این آیت‌الله چیست؟

#یاری_مدنی_توانا
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
@Tavaana_TavaanaTech
وحید سرخ‌گل، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، پیامی به شرح زیر به مناسبت روز جهانی زن داده است:

«به نام ایران

این روز را جز به ایران‌بانو، به هیچ‌کس نمی‌توان تبریک گفت؛ مهربانوی هزار زخمی که هزاران ماده‌شیر تقدیم این خاکِ به تاراج‌رفته کرده است. شیرانی که به گیسو، بر سختی آسفالت‌ها کشیده شدند تا به سرخی، روی دژخیمان را سیاه کنند. دخترانی که سر و تن سپرِ باتوم و سرب و ساچمه کردند تا تلنگر بخورد تمام مردانگی‌مان. زنانی که بر آتش رقصیدند تا دود در چشم بی‌غیرتان ایران‌ستیز کنند.
و چه هیبتی داشت بستن موهایشان در میانه‌ی کارزار، که ترسناک‌ترین ماردوشان را به وحشت انداخت. هنوز آن الهه‌ی جنگ با گیسوانِ لاجوردی یادمان هست که رخ به رخِ لشکرِ سیاه‌دلان، چه حقیرتان کردند با ابریشمِ موهایشان.
و حال، در پیشگاهشان پیشانی به خاک می‌سایم و ایمان دارم که زنان قهرمانِ ایران‌بانو، رگِ غیرتمان را می‌جنبانند...
این روز بزرگ را به تمامی بانوان زجرکشیده، مادران دادخواه و داغدیده، بانوان زندانی و همه‌ی بانوانِ سرزمینم، ایران‌بانو، تبریک و تهنیت می‌گویم.

وحید سرخ‌گل، زندانی سیاسی، اوین»

#وحید_سرخگل #بیانیه #روز_جهانی_زن #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یلدا دهقانی از جوانان فعال میدانی در استان گیلان بود که بازداشت شده و مورد تعرض جنسی قرار گرفته بود.

او که از ایران خارج شده، این ویدیو از فعالیت‌های خود را منتشر کرده و نوشته:

به « صِدای مَن » گوش کن ناگفته ها دارم …
✌🏻


#زن_زندگی_آزادی #برای_آزادی #برای_ایران #یلدا_دهقانی #نه_به_جمهوری_اسلامی #انقلاب_ژینا #زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید #مهسا_امینی #مرد_میهن_آبادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امروز زادروز جاویدنام جواد رضایی است.
جواد رضایی را یادتان هست؟ همان که تصویرش چند روز قبل از کشته شدن در چالش مشت و شکلات به طور اتفاقی منتشر شده بود، ... پدر دو فرزند بود. او سنگ‌کار و کاشی‌کاری بود که به دلیل مشکل کمر، دست از این کار کشیده و در یک کیوسک حوالی میدان انتظام لاهیجان مشغول به کار شده بود.

«من اگه نرم تو خیابون، تو اگه نری، پس کی بره؟ تو هم باید بیای. من که آماده مردنم. بالاترین افتخارم می‌شه که حتی همین امشب کشته بشم.»

این جملاتی از جواد رضایی با صورتی اصلاح‌کرده خطاب به دوستش در مغازه‌ای در لاهیجان است، حوالی ساعت ۶ و نیم عصر روز ۲۵ آبان‌ماه؛ ساعاتی پیش از آنکه با کاپشن مشکی چرمی بر تن، در خیابان شیشه‌گران با گلوله ماموران حکومتی کشته شود.

طاهره خوش‌کلام، همسر داغدار جواد رضایی، چندی پیش ویدیویی منتشر کرده و نوشته بود:

" بماند که بعد از تو دیگر ندارم نفس
بماند که یکباره داغت به جانم نشست
بماند که بعد از تو تنها ترین آدمم
بماند که شوقی ندارم به هرچی که هست
بماند که حس میشود جای خالی تو
بماند که جا مانده ام در حوالی تو
بماند که یک دم نبردم ز خاطر تو
بماند که غم شد یادگاری تو "

#جواد_رضایی
#لاهیجان
#علیه_فراموشی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ستاره میرسالاری، از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در خوزستان، در نوشته‌ای که منتشر کرده، تجربه بازداشت و روزهای حضورش در زندان سپیدار اهواز را روایت کرده است. او در بخشی از این نوشته، از لحظه هجوم نیروهای امنیتی به خانه‌اش می‌گوید؛ وقتی با کفش‌های کثیف وارد حریم خانه شدند و با همراهی زنی که شادمانه تکرار می‌کرد "حقشه که بره زندان". این زن از همان ابتدا با تحقیر و سنگدلی تمام در کنار ماموران ایستاده بود.

ستاره در روایتش از لحظه ورود به سپیدار گفته؛ جایی که زیر نگاه سنگین زندانیان مرد، در فضای خشن و پرتنش نگهبانی ایستاده بود. جایی که افسر نگهبانی با شنیدن اینکه او سیاسی است، گفت "دمت گرم شیرزنی" و بعد او را وارد دنیایی کرد که هر لحظه‌اش با تحقیر، ترس و دیدن واقعیت‌های تلخ همراه بود. زنانی که به جرم اعتراض، قاچاق، اعتیاد و حتی بخاطر گناه نکرده فرزندانشان آنجا بودند.

او هم‌بند زهرا سعیدیان‌جو، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو بود و در کنار او، داستان‌های دردناک زنان دیگر را شنید؛ از مادری که فقط بخاطر فراری بودن پسرانش بازداشت شده بود تا زنی باردار که کالای قاچاق زیر لباسش پنهان کرده بود. ستاره از زنانی گفت که بخاطر انتساب به یک گروه سیاسی از درمان محروم شده بودند و از دختران جوانی که به فساد کشیده شده بودند.

در روایت میرسالاری، فساد بخشی از سیستم زندان بود؛ از بازرسی‌های تحقیرآمیز تا رابطه‌های ناسالم و فروش آزادی عمل به زندانیان در ازای رشوه. او از دخترانی نوشت که علنی در حیاط به رفتارهای زننده کشیده شده بودند و پرسنلی که چشم می‌بستند. حتی غذایی که می‌دادند، مشکوک بود و او حاضر نشد از آن بخورد. روزها را با چای شیرین و کمی نان و پنیر سر کرد.

لحظه لغو ناگهانی آزادی‌اش، وقتی بعد از اعلام آزادی دوباره برگردانده شد به بند، یکی دیگر از نکات تکان‌دهنده این روایت بود. شوک این خبر برادرش را راهی بیمارستان کرد. با این حال، ستاره تمام تحقیرها را تحمل کرد اما حاضر نشد تعهد بدهد. نوشت که "من کاری نکردم که تعهد بدهم" و زیر بار حرف زور نرفت.

در تمام مدت، ترس از وضعیت پدر و مادر بیمار و دوری از فرزند خردسالش همراهش بود. مادری که بخاطر حفظ روحیه پسرش به او گفته بود برای دوره مربیگری قایقرانی به تهران رفته است. این روایت، مجموعه‌ای از ظلم‌های سیستماتیک، تحقیر زنان، فساد درون زندان و خشونت علیه معترضان است؛ روایتی که میرسالاری وعده داده در کتابی مفصل‌تر به آن خواهد پرداخت.

ستاره میرسالاری نه تنها شکسته نشد، بلکه از دل آن دیوارهای بلند، محکم‌تر و آگاه‌تر بیرون آمد. این، صدای زنی است که "زن، زندگی، آزادی" را نه در شعار، بلکه با تمام وجودش لمس کرده است.

خانم میرسالاری ضمن انتشار این ویدیو، نوشت:

«خیلی چیزا رو نمیشه نوشت، نمیشه گفت، باید بشه کتاب که بمونه و بشه تشت رسوایی آدمهایی که عجیب نقابهای قشنگ و رنگارنگی بر چهره دارن...
چرخ دنیا میچرخه و بترسید از روزی که...
اصلا ولش کن...اینهمه خون به ناحق ریخته شده و چشم نابینا و پرونده سیاسی و خفقان و سکوت اجباری یه جایی بلاخره فوران میکنه مگه نه؟؟
خیلی سربسته و آروم حرف زدم و نوشتم فقط برای اینکه دوباره چیزی نشه که دل نگران پدر و مادرم بشم و همسرم آواره این دادگاه و اون شخص و این نفر بشه...
اگر خانوادم نبود الان راه من جور دیگری بود...»


#ستاره_میرسالاری #اعتراضات #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #زندانیان_سیاسی #زندانیان_سیاسی_را_آزاد_کنید #ابادان #زن_زندگی_آزادی #زن_زندگی_آزادی_مرد_میهن_آبادی #زندان #مهسا_امینی
#زندان_سپیدار #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از آزادی تا اجبار

آزادی، واژه‌ای شیرین است که کام همه را خوش می‌کند.
در مسیر مبارزه با تبعیض جنسیتی، زنان ایران دهه‌هاست که برای دستیابی به حقوق برابر تلاش می‌کنند. اگر به گذشته بازگردیم، می‌بینیم که در دوران مدرنیته، زنان ایران گام‌های بزرگی برای بازپس‌گیری حقوقی که سال‌ها از آن‌ها سلب شده بود، برداشتند. اما با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و استقرار حکومت دینی، تمام آن دستاوردها یکی پس از دیگری نابود شد و چکمه استبداد بر گلوی زنان ایران محکم‌تر از همیشه نشست.

زنان را به حاشیه راندند، آن‌چنان که برای پس گرفتن بدیهی‌ترین حقوق انسانی‌شان، راهی طولانی و دشوار در پیش داشتند. با این‌حال، در تمام این سال‌ها، جنبش زنان هرگز از پا ننشست. همگام با جریان‌های جهانی حرکت کرد و صدای اعتراضش هرچند کم و بیش، در جای‌جای ایران شنیده می‌شد.

تا اینکه در دهه اخیر، با کمپین چهارشنبه‌های سفید، فصل تازه‌ای از این مبارزه رقم خورد. این کمپین توانست پس از چهار دهه سرکوب، صدای زنان ایران را با رسایی تمام به گوش حاکمیت برساند. زنان ایران، یک‌صدا و بی‌پرده، «نه» بزرگ خود را به قوانین ارتجاعی و پوشش اجباری اعلام کردند و ثابت کردند که برای بازپس‌گیری حقوق خود، مصمم‌تر از همیشه هستند.

این مسیر، سرانجام به خیزش بزرگ زن، زندگی، آزادی رسید؛ جنبشی تاریخی که تابوی زن‌ستیزی نظام را شکست و ضربه‌ای مهلک به ساختار پوسیده جمهوری اسلامی وارد کرد. این جنبش، امید را دوباره در دل زنان ایران زنده کرد؛ امیدی به فردایی که در آن، هیچ زنی به جرم زن بودن، از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌اش محروم نشود.

به امید رهایی از قوانین قجری جمهوری اسلامی
و دستیابی به آزادی فردی و اجتماعی برای همه زنان این سرزمین.


- متن و ویدیو ارسالی یکی از مخاطبان توانا

#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #روز_جهانی_زن #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
برای مهدی یراحی
طرح از فرگل قدیمی

علی عظیمی موزیسین و خواننده، خطاب به مهدی یراحی نوشت:
«مهدی عزیز
تو در دل و ذهن یک ملت مثال استقامتی

یک موی تو فدای همه مردان صحنه‌ای که از حق خواندن زنان کشورمون دفاع نکردند و با رژیم تا بن فاسد ج. ا. همدست شدند و اجراهای مبتذلشان را روی صحنه بردند
شجاعت و ایستادگی تو چراغ راه نسل‌های بعدی خواهد بود.»


#زن_زندگی_آزادی #ژینا_امینی #مهسا_امینی #ایران_آزاد #ایران #مهدی_یراحی #مرگ_بر_جمهوری_اسلامی #مرگ_بر_اصل_ولايت_فقيه #حقوق_زنان#حقوق_بشر #بیدادگاه_حکومت_آخوندی #بیدادگاه_قوه_قضائیه #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech