Forwarded from گفتوشنود
امامجمعه محیآباد: به همه واجب است برای جمهوری اسلامی شکرگزاری کنند
مصطفی خجسته، امامجمعه محیآباد کرمان، گفت: «نعمت هرچه بزرگتر باشد، شکرش باید بیشتر باشد. نظام جمهوری اسلامی ایران و نعمت ولایت از بزرگترین مواهب الهی هستند که شکرگزاری آنها بر همگان واجب است.»
🔹️مخاطبی برای ما نوشته :
برای شما آخوندا که با جمهوری اسلامی از فرش رسیدید به عرش، شکرگزاری حتما واجبه، چون همه چی براتون جوره؛ قدرت، پول، تریبون، مصونیت! ولی برای اون مردمی که جز بدبختی، گرونی، فقر، و یه عالمه فشار چیزی نصیبشون نشده، دقیقاً بابت چی باید شکر کنن؟ اینکه نون شب ندارن یا اینکه آیندهشون دود شده؟ اینجور شکرگزاریا بیشتر شبیه زور گفتنه تا دعوت به ایمان.
نه دین برای مردم گذاشتین نه دنیا، شکر واسه چی؟ وقتی فقط شماها بُردین و مردم باختن!
#حکومت_ایدولوژیک #آخوندیسم #شکرگزاری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
امامجمعه محیآباد: به همه واجب است برای جمهوری اسلامی شکرگزاری کنند
مصطفی خجسته، امامجمعه محیآباد کرمان، گفت: «نعمت هرچه بزرگتر باشد، شکرش باید بیشتر باشد. نظام جمهوری اسلامی ایران و نعمت ولایت از بزرگترین مواهب الهی هستند که شکرگزاری آنها بر همگان واجب است.»
🔹️مخاطبی برای ما نوشته :
برای شما آخوندا که با جمهوری اسلامی از فرش رسیدید به عرش، شکرگزاری حتما واجبه، چون همه چی براتون جوره؛ قدرت، پول، تریبون، مصونیت! ولی برای اون مردمی که جز بدبختی، گرونی، فقر، و یه عالمه فشار چیزی نصیبشون نشده، دقیقاً بابت چی باید شکر کنن؟ اینکه نون شب ندارن یا اینکه آیندهشون دود شده؟ اینجور شکرگزاریا بیشتر شبیه زور گفتنه تا دعوت به ایمان.
نه دین برای مردم گذاشتین نه دنیا، شکر واسه چی؟ وقتی فقط شماها بُردین و مردم باختن!
#حکومت_ایدولوژیک #آخوندیسم #شکرگزاری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
سه نوکیش مسیحی ساکن تهران، مهران شاملوئی، عباس سوری و نرگس نصری، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مجموعاً به بیش از ۴۱ سال حبس، ۴۱ سال محرومیت اجتماعی، ۹۱۰ میلیون تومان جزای نقدی و دیگر مجازاتها محکوم شدند. این حکم در دادگاه تجدیدنظر عیناً تایید شد.
اتهامات این افراد شامل "فعالیت تبلیغی مغایر با شرع اسلام"، "عضویت در جمعیتهای معارض کشور" و در مورد نرگس نصری، "فعالیت تبلیغی علیه نظام" بوده است. همچنین آنها به ممنوعیت خروج از کشور، منع اقامت در تهران و استانهای همجوار، و منع عضویت در گروههای اجتماعی به مدت دو سال محکوم شدهاند.
این سه نفر در آبان ۱۴۰۳ به دلیل تشکیل کلیسای خانگی بازداشت شده و در آذر همان سال با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شده بودند.
اگر در ایران بخواهید باورتان را خودتان انتخاب کنید یا تغییر دهید یا باوری به جز باور رسمی جمهوری اسلامی داشته باشید، شما همواره در معرض بازداشت و حبس و دیگر مجازاتها هستید.
به نظر شما چرا جمهوری اسلامی از آزادی ادیان و باورها هراسان است؟
#مسیحیان #نوکیش_مسیحی #حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
اتهامات این افراد شامل "فعالیت تبلیغی مغایر با شرع اسلام"، "عضویت در جمعیتهای معارض کشور" و در مورد نرگس نصری، "فعالیت تبلیغی علیه نظام" بوده است. همچنین آنها به ممنوعیت خروج از کشور، منع اقامت در تهران و استانهای همجوار، و منع عضویت در گروههای اجتماعی به مدت دو سال محکوم شدهاند.
این سه نفر در آبان ۱۴۰۳ به دلیل تشکیل کلیسای خانگی بازداشت شده و در آذر همان سال با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شده بودند.
اگر در ایران بخواهید باورتان را خودتان انتخاب کنید یا تغییر دهید یا باوری به جز باور رسمی جمهوری اسلامی داشته باشید، شما همواره در معرض بازداشت و حبس و دیگر مجازاتها هستید.
به نظر شما چرا جمهوری اسلامی از آزادی ادیان و باورها هراسان است؟
#مسیحیان #نوکیش_مسیحی #حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
ذهنیت فرقهای و مفهوم «وجدان»
چگونه ایمانِ فرقهای، وجدان را از بین میبرد؟
در فاجعهها، گاه واکنشهایی دیده میشود که پرسشهایی جدی دربارهی ماهیت تربیت و وجدان انسانی برمیانگیزد. در حالی که زندگی انسانهای بیگناه در انفجاری ویرانگر نابود شده، برخی «مؤمنان» با شادی از یافتن نیمهای سوخته از یک قرآن در میان آوار سخن میگویند؛ گویی پیروزیای بهدست آمده است.
سؤال اینجاست:
«آیا این افراد از داشتن وجدانی سالم و بالغ بهرهمند هستند؟»
«آیا دین، از این افراد انسانهایی با پندار، گفتار، یا کردار نیک ساخته است؟»
یا آنکه تربیتی فرقهمحور و ایدئولوژیک، آنها را نسبت به رنج انسانها بیاعتنا ساخته و نگاهشان را به جستجوی نشانههایی برای اثبات برتری خودشان محدود کرده است؟
آلبرت بندورا روانشناس کانادایی، در نظریهی «فاصلهگیری اخلاقی» نشان میدهد که چگونه گروهها میتوانند اعضای خود را به جایی برسانند که رنج دیگران را بیاهمیت یا حتی قابل توجیه ببینند. در چنین فضایی، فرد به جای همدلی با قربانیان، به دنبال نشانههایی برای اثبات باورهای خود میگردد.
از سوی دیگر، اروینگ جانیس، پژوهشگر آمریکایی در تحلیل پدیدهی «تفکر گروهی» توضیح میدهد که چگونه در گروههای خاصی، افراد برای حفظ همبستگی درونی، از نقد و تفکر مستقل دست میکشند و حتی اعمال نادرست را فضیلت میپندارند. در نتیجه، صدای وجدان خاموش میشود و حقیقت قربانی وفاداری کورکورانه میگردد.
وجدان سالم، نخستین آموزگار انسان در برابر رنج دیگران است. اما تربیتی که انسان را به ابزاری برای پیروزیهای خیالی بدل کند، هم همدلی و هم مسئولیت اخلاقی را از میان میبرد.
بازسازی انسانیت، از بازسازی وجدان آغاز میشود — وجدانی که پیش از جستجوی نشانهها، رنج انسانها را میبیند.
#فرقه_گرایی #ذهنیت_فرقه_ای #حکومت_ایدولوژیک #شیعه_گری #وجدان #ایمان #خرافه #گفتگو_توانا
@dialogue1402
ذهنیت فرقهای و مفهوم «وجدان»
چگونه ایمانِ فرقهای، وجدان را از بین میبرد؟
در فاجعهها، گاه واکنشهایی دیده میشود که پرسشهایی جدی دربارهی ماهیت تربیت و وجدان انسانی برمیانگیزد. در حالی که زندگی انسانهای بیگناه در انفجاری ویرانگر نابود شده، برخی «مؤمنان» با شادی از یافتن نیمهای سوخته از یک قرآن در میان آوار سخن میگویند؛ گویی پیروزیای بهدست آمده است.
سؤال اینجاست:
«آیا این افراد از داشتن وجدانی سالم و بالغ بهرهمند هستند؟»
«آیا دین، از این افراد انسانهایی با پندار، گفتار، یا کردار نیک ساخته است؟»
یا آنکه تربیتی فرقهمحور و ایدئولوژیک، آنها را نسبت به رنج انسانها بیاعتنا ساخته و نگاهشان را به جستجوی نشانههایی برای اثبات برتری خودشان محدود کرده است؟
آلبرت بندورا روانشناس کانادایی، در نظریهی «فاصلهگیری اخلاقی» نشان میدهد که چگونه گروهها میتوانند اعضای خود را به جایی برسانند که رنج دیگران را بیاهمیت یا حتی قابل توجیه ببینند. در چنین فضایی، فرد به جای همدلی با قربانیان، به دنبال نشانههایی برای اثبات باورهای خود میگردد.
از سوی دیگر، اروینگ جانیس، پژوهشگر آمریکایی در تحلیل پدیدهی «تفکر گروهی» توضیح میدهد که چگونه در گروههای خاصی، افراد برای حفظ همبستگی درونی، از نقد و تفکر مستقل دست میکشند و حتی اعمال نادرست را فضیلت میپندارند. در نتیجه، صدای وجدان خاموش میشود و حقیقت قربانی وفاداری کورکورانه میگردد.
وجدان سالم، نخستین آموزگار انسان در برابر رنج دیگران است. اما تربیتی که انسان را به ابزاری برای پیروزیهای خیالی بدل کند، هم همدلی و هم مسئولیت اخلاقی را از میان میبرد.
بازسازی انسانیت، از بازسازی وجدان آغاز میشود — وجدانی که پیش از جستجوی نشانهها، رنج انسانها را میبیند.
#فرقه_گرایی #ذهنیت_فرقه_ای #حکومت_ایدولوژیک #شیعه_گری #وجدان #ایمان #خرافه #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
برای بیروت اشک، برای بندرعباس سکوت
وقتی خون ایرانیان ارزانتر از پروژههای خامنهای است
انفجار مهیب در بندر رجایی بندرعباس در روز شنبه گذشته، که به گمانهزنیها ناشی از انفجار محمولههای مرتبط با برنامه موشکی ایران بوده و دهها کشته، بیش از هزار مصدوم و خسارات مادی گسترده بر جای گذاشته است، بار دیگر رفتار آشنا و تلخ مسئولان عالی جمهوری اسلامی، به ویژه شخص علی خامنهای را به نمایش گذاشت.
رهبر جمهوری اسلامی در قبال این فاجعه ملی، همچون بسیاری دیگر از فجایع داخلی، طبق روال همیشگی که یا سکوت اختیار کرده یا اولویتهای دیگری را بر مردم کشورش ترجیح داده، رفتار کرد و پیامی خالی از همدردی و دلجویی با تاخیر و تاکید بر شناسایی مقصر -گویی مقصری غیر از او و سیستمش وجود دارد- منتشر کرد.
این الگو مسبوق به سابقه است:
در فاجعهی متروپل آبادان، که دهها نفر زیر آوار جان باختند، خامنهای با تأخیر و بیانی سرد و رسمی واکنش نشان داد، بدون آنکه دلجویی جدی از بازماندگان یا عزاداران صورت گیرد.
در سقوط هواپیمای اوکراینی که توسط موشکهای سپاه پاسداران ساقط شد و دهها ایرانی بیگناه کشته شدند، واکنش خامنهای نه تنها همراه با دلجویی نبود، بلکه با حمایت تلویحی از سپاه و سرکوب معترضان به این فاجعه همراه شد.
حوادث مشابهی چون سیلها، زلزلهها، نیز معمولاً با بیاعتنایی یا واکنشهای کلیشهای مواجه بودهاند.
در مقابل، در حوادثی نظیر انفجار بندر بیروت، خامنهای بلافاصله با پیام تسلیت پرشور، تمجید از مردم لبنان و تأکید بر حمایت همهجانبه از آنان ظاهر شد.
علاوه بر پیامهای احساسی، میلیاردها دلار از اموال ملت ایران، به شکل آشکار یا پنهان، صرف حمایت مالی از گروههایی نظیر حزبالله لبنان شده است؛ در حالی که مردم ایران هرگاه به مصیبتی گرفتارشدند، تنها رها شده و برای جبران خسارت خود یا درمان مجروحانشان در حسرت ماندهاند.
نتیجه روشن است:
در منطق رهبری جمهوری اسلامی، مردم ایران در اولویت نیستند؛ آنان در بهترین حالت وسیلهای برای پیشبرد پروژههای منطقهای و ایدئولوژیک هستند، نه صاحبان حقیقی کشور.
درد مردم داخل مرزها نه صدای بلندی دارد، نه واکنش گرمی، نه کمک مؤثری؛ اما رنج "وابستگان ایدئولوژیک" در منطقه، بلافاصله همدردی، تسلیت و کمک مالی هنگفت به همراه دارد.
شما در این مورد چطور فکر میکنید؟
#بندرعباس #حکومت_ایدولوژیک #فرقه_شیعه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
برای بیروت اشک، برای بندرعباس سکوت
وقتی خون ایرانیان ارزانتر از پروژههای خامنهای است
انفجار مهیب در بندر رجایی بندرعباس در روز شنبه گذشته، که به گمانهزنیها ناشی از انفجار محمولههای مرتبط با برنامه موشکی ایران بوده و دهها کشته، بیش از هزار مصدوم و خسارات مادی گسترده بر جای گذاشته است، بار دیگر رفتار آشنا و تلخ مسئولان عالی جمهوری اسلامی، به ویژه شخص علی خامنهای را به نمایش گذاشت.
رهبر جمهوری اسلامی در قبال این فاجعه ملی، همچون بسیاری دیگر از فجایع داخلی، طبق روال همیشگی که یا سکوت اختیار کرده یا اولویتهای دیگری را بر مردم کشورش ترجیح داده، رفتار کرد و پیامی خالی از همدردی و دلجویی با تاخیر و تاکید بر شناسایی مقصر -گویی مقصری غیر از او و سیستمش وجود دارد- منتشر کرد.
این الگو مسبوق به سابقه است:
در فاجعهی متروپل آبادان، که دهها نفر زیر آوار جان باختند، خامنهای با تأخیر و بیانی سرد و رسمی واکنش نشان داد، بدون آنکه دلجویی جدی از بازماندگان یا عزاداران صورت گیرد.
در سقوط هواپیمای اوکراینی که توسط موشکهای سپاه پاسداران ساقط شد و دهها ایرانی بیگناه کشته شدند، واکنش خامنهای نه تنها همراه با دلجویی نبود، بلکه با حمایت تلویحی از سپاه و سرکوب معترضان به این فاجعه همراه شد.
حوادث مشابهی چون سیلها، زلزلهها، نیز معمولاً با بیاعتنایی یا واکنشهای کلیشهای مواجه بودهاند.
در مقابل، در حوادثی نظیر انفجار بندر بیروت، خامنهای بلافاصله با پیام تسلیت پرشور، تمجید از مردم لبنان و تأکید بر حمایت همهجانبه از آنان ظاهر شد.
علاوه بر پیامهای احساسی، میلیاردها دلار از اموال ملت ایران، به شکل آشکار یا پنهان، صرف حمایت مالی از گروههایی نظیر حزبالله لبنان شده است؛ در حالی که مردم ایران هرگاه به مصیبتی گرفتارشدند، تنها رها شده و برای جبران خسارت خود یا درمان مجروحانشان در حسرت ماندهاند.
نتیجه روشن است:
در منطق رهبری جمهوری اسلامی، مردم ایران در اولویت نیستند؛ آنان در بهترین حالت وسیلهای برای پیشبرد پروژههای منطقهای و ایدئولوژیک هستند، نه صاحبان حقیقی کشور.
درد مردم داخل مرزها نه صدای بلندی دارد، نه واکنش گرمی، نه کمک مؤثری؛ اما رنج "وابستگان ایدئولوژیک" در منطقه، بلافاصله همدردی، تسلیت و کمک مالی هنگفت به همراه دارد.
شما در این مورد چطور فکر میکنید؟
#بندرعباس #حکومت_ایدولوژیک #فرقه_شیعه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قاسم روانبخش، نماینده پایداری در مجلس، روز سهشنبه نهم اردیبهشتماه در صحن مجلس با انتقاد از برگزاری فستیوال کوچه در بوشهر گفت: «وضعیت فرهنگی کشور در شان جمهوری اسلامی نیست. وقتی از حجاب کوتاه آمدیم و قانون حجاب را کنار گذاشتیم گام بعدی رقص مختلط در کوچه است.»
🔹️اظهارات قاسم روانبخش بار دیگر نشان میدهد که چگونه جمهوری اسلامی و روحانیون وابسته به آن، با تفسیر محدود و سیاسیشدهای از دین، حقوق اولیه انسانی را نقض میکنند.
پوشش، شادی، رقص و مشارکت آزادانه در فضای عمومی از حقوق پایه هر انسان در جامعهای آزاد و انسانی است؛ اما در ایران، این حقوق تحت نام «حفظ ارزشهای اسلامی» سرکوب میشوند.
حکومت نهتنها به آزادی فردی و فرهنگی مردم بیاعتناست، بلکه با تحمیل ایدئولوژی رسمی و تکصدایی، تلاش میکند جامعهای یکنواخت، مطیع و افسرده بسازد.
شادی در کوچه جرم نیست؛ تحمیل غم، اجبار دینی و سرکوب آزادیهاست که باید مورد انتقاد و مقابله قرار گیرد.
#حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #آزادی_عقیده #حفوق_بشر
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
قاسم روانبخش، نماینده پایداری در مجلس، روز سهشنبه نهم اردیبهشتماه در صحن مجلس با انتقاد از برگزاری فستیوال کوچه در بوشهر گفت: «وضعیت فرهنگی کشور در شان جمهوری اسلامی نیست. وقتی از حجاب کوتاه آمدیم و قانون حجاب را کنار گذاشتیم گام بعدی رقص مختلط در کوچه است.»
🔹️اظهارات قاسم روانبخش بار دیگر نشان میدهد که چگونه جمهوری اسلامی و روحانیون وابسته به آن، با تفسیر محدود و سیاسیشدهای از دین، حقوق اولیه انسانی را نقض میکنند.
پوشش، شادی، رقص و مشارکت آزادانه در فضای عمومی از حقوق پایه هر انسان در جامعهای آزاد و انسانی است؛ اما در ایران، این حقوق تحت نام «حفظ ارزشهای اسلامی» سرکوب میشوند.
حکومت نهتنها به آزادی فردی و فرهنگی مردم بیاعتناست، بلکه با تحمیل ایدئولوژی رسمی و تکصدایی، تلاش میکند جامعهای یکنواخت، مطیع و افسرده بسازد.
شادی در کوچه جرم نیست؛ تحمیل غم، اجبار دینی و سرکوب آزادیهاست که باید مورد انتقاد و مقابله قرار گیرد.
#حکومت_ایدئولوژیک #شیعه_گری #آزادی_عقیده #حفوق_بشر
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
در خبر منتشرشده از سوی دادستان عمومی و انقلاب اردبیل، ممنوعیت سگگردانی در اماکن عمومی و حمل سگ در خودرو از تاریخ ۱۶ خرداد بهعنوان طرحی برای "مقابله با سگگردانی" اعلام شده است. این رویکرد بیش از آنکه در خدمت نظم عمومی باشد، بازتابی از قرائتی خاص از فقه شیعه است که بر اساس آن، سگ حیوانی نجس تلقی میشود و تماس با آن ناپاکی به همراه دارد. این در حالی است که چنین برداشتی نهتنها در دیگر مذاهب اسلامی محل اختلاف است، بلکه با سنت فرهنگی دیرینه ایرانیان نیز ناسازگار به نظر میرسد.
در فرهنگ عامه ایران، سگ همواره جایگاهی قابل احترام داشته است. در متون کهن فارسی مانند «شاهنامه»، سگ به عنوان نماد وفاداری و هوشیاری مطرح شده و در فرهنگ روستایی نیز همواره به عنوان نگهبان خانهها و همراه انسان در کار و زندگی، نقشی حیاتی ایفا کرده است. حتی در روایتهای عرفانی و ادبیات اخلاقی، سگها گاهی با صفاتی انسانی یا الهی تصویر میشوند.
قرائت فقهی خاصی که سگ را ذاتاً نجس میداند، نباید مبنای قانونگذاری در عرصه عمومی و شهری شود؛ چرا که قوانین شهری باید با در نظر گرفتن تنوع سبکهای زندگی، حقوق شهروندی و کرامت انسانها تدوین شوند. ممنوعیتهای سختگیرانهای از این دست نهتنها موجب حل هیچ معضلی نمیشوند، بلکه نتیجهای جز ایجاد محدودیت غیرضروری، فشار روانی بر شهروندان، و حتی خشونتورزی علیه حیوانات به همراه ندارند.
سگگردانی، مانند بسیاری از کنشهای شهری دیگر، نیازمند تنظیمگری معقول است، نه ممنوعیت مطلق. این مسئله در بسیاری کشورها با قوانینی مرتبط با بهداشت عمومی، مسئولیتپذیری صاحبان حیوانات، و حفظ آرامش شهروندان مدیریت شده، بیآنکه به اعمال فشار غیرمنطقی متوسل شوند.
در نهایت، چنین تصمیماتی بیشتر نشانهای از حاکم شدن قرائتهای خشک فقهی در عرصه زندگی عمومی هستند تا پاسخ به نیازها و واقعیتهای زیستمحیطی و اجتماعی شهروندان. رویکردی که در عمل به حذف تنوع، تحمیل سبک زندگی خاص، و بیتوجهی به میراث فرهنگی و اخلاقی مردم ایران میانجامد.
#حکومت_فقهی #شیعه_گری #سگ #حقوق_شهروندی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در خبر منتشرشده از سوی دادستان عمومی و انقلاب اردبیل، ممنوعیت سگگردانی در اماکن عمومی و حمل سگ در خودرو از تاریخ ۱۶ خرداد بهعنوان طرحی برای "مقابله با سگگردانی" اعلام شده است. این رویکرد بیش از آنکه در خدمت نظم عمومی باشد، بازتابی از قرائتی خاص از فقه شیعه است که بر اساس آن، سگ حیوانی نجس تلقی میشود و تماس با آن ناپاکی به همراه دارد. این در حالی است که چنین برداشتی نهتنها در دیگر مذاهب اسلامی محل اختلاف است، بلکه با سنت فرهنگی دیرینه ایرانیان نیز ناسازگار به نظر میرسد.
در فرهنگ عامه ایران، سگ همواره جایگاهی قابل احترام داشته است. در متون کهن فارسی مانند «شاهنامه»، سگ به عنوان نماد وفاداری و هوشیاری مطرح شده و در فرهنگ روستایی نیز همواره به عنوان نگهبان خانهها و همراه انسان در کار و زندگی، نقشی حیاتی ایفا کرده است. حتی در روایتهای عرفانی و ادبیات اخلاقی، سگها گاهی با صفاتی انسانی یا الهی تصویر میشوند.
قرائت فقهی خاصی که سگ را ذاتاً نجس میداند، نباید مبنای قانونگذاری در عرصه عمومی و شهری شود؛ چرا که قوانین شهری باید با در نظر گرفتن تنوع سبکهای زندگی، حقوق شهروندی و کرامت انسانها تدوین شوند. ممنوعیتهای سختگیرانهای از این دست نهتنها موجب حل هیچ معضلی نمیشوند، بلکه نتیجهای جز ایجاد محدودیت غیرضروری، فشار روانی بر شهروندان، و حتی خشونتورزی علیه حیوانات به همراه ندارند.
سگگردانی، مانند بسیاری از کنشهای شهری دیگر، نیازمند تنظیمگری معقول است، نه ممنوعیت مطلق. این مسئله در بسیاری کشورها با قوانینی مرتبط با بهداشت عمومی، مسئولیتپذیری صاحبان حیوانات، و حفظ آرامش شهروندان مدیریت شده، بیآنکه به اعمال فشار غیرمنطقی متوسل شوند.
در نهایت، چنین تصمیماتی بیشتر نشانهای از حاکم شدن قرائتهای خشک فقهی در عرصه زندگی عمومی هستند تا پاسخ به نیازها و واقعیتهای زیستمحیطی و اجتماعی شهروندان. رویکردی که در عمل به حذف تنوع، تحمیل سبک زندگی خاص، و بیتوجهی به میراث فرهنگی و اخلاقی مردم ایران میانجامد.
#حکومت_فقهی #شیعه_گری #سگ #حقوق_شهروندی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
یک قتل حکومتی دیکر و داغدار شدن چند خانواده دیگر
محسن لنگرنشین اعدام شد
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، از اجرای حکم اعدام #محسن_لنگرنشین خبر داد و نوشت: «او با همکاری اطلاعاتی و جاسوسی به نفع اسرائیل در حکم محاربه و افساد فیالارض بازداشت و محاکمه شده بود.»
محسن لنگرنشین، کارشناس امنیت شبکه و فروشنده خودرو، پس از دو سال همکاری با دانشگاه امام حسین به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت و به اعدام محکوم شده است. او در فایل صوتیای که به دست توانا رسیده، از شکنجههای گسترده روانی و جسمی برای اعترافات ساختگی سخن گفته است؛ از جمله تهدید به بازداشت مادر، خواهر و نامزدش، قطع داروهای حیاتیاش برای کنترل صرع، تشنجهای پیدرپی، صحنهسازی ترور و حتی اجرای نمایشی اعدام. بازجوها با ضبط ویدیوهای متعدد و سناریوهای از پیشنوشتهشده تلاش کردهاند اعترافات او را بازسازی کنند، در حالیکه مدارک دفاعی، از جمله نبودن در محل ترور یا مالک نبودن موتورسیکلتی که در پرونده ذکر شده، نادیده گرفته شدهاند. او میگوید تنها جرمش نخبه بودن و کار برای نهادهای رسمی بود.
شاید محسن لنگرنشین به واسطه شغلش، چیزهایی فهمیده بود که برای حکومت خطر داشت و با یک سناریوی ساختگی او را محکوم و اعدام کردند....
پدر و مادر محسن لنگرنشین دیشب تا صبح جلوی زندان قزلحصار بودند...
#محسن_لنگرنشین #حکومت_اعدامی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_اعذام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محسن لنگرنشین اعدام شد
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، از اجرای حکم اعدام #محسن_لنگرنشین خبر داد و نوشت: «او با همکاری اطلاعاتی و جاسوسی به نفع اسرائیل در حکم محاربه و افساد فیالارض بازداشت و محاکمه شده بود.»
محسن لنگرنشین، کارشناس امنیت شبکه و فروشنده خودرو، پس از دو سال همکاری با دانشگاه امام حسین به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت و به اعدام محکوم شده است. او در فایل صوتیای که به دست توانا رسیده، از شکنجههای گسترده روانی و جسمی برای اعترافات ساختگی سخن گفته است؛ از جمله تهدید به بازداشت مادر، خواهر و نامزدش، قطع داروهای حیاتیاش برای کنترل صرع، تشنجهای پیدرپی، صحنهسازی ترور و حتی اجرای نمایشی اعدام. بازجوها با ضبط ویدیوهای متعدد و سناریوهای از پیشنوشتهشده تلاش کردهاند اعترافات او را بازسازی کنند، در حالیکه مدارک دفاعی، از جمله نبودن در محل ترور یا مالک نبودن موتورسیکلتی که در پرونده ذکر شده، نادیده گرفته شدهاند. او میگوید تنها جرمش نخبه بودن و کار برای نهادهای رسمی بود.
شاید محسن لنگرنشین به واسطه شغلش، چیزهایی فهمیده بود که برای حکومت خطر داشت و با یک سناریوی ساختگی او را محکوم و اعدام کردند....
پدر و مادر محسن لنگرنشین دیشب تا صبح جلوی زندان قزلحصار بودند...
#محسن_لنگرنشین #حکومت_اعدامی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_اعذام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
ابتدا وجدانش را اعدام کرد!
خالق اثر
رضا عقیلی
#حکومت_ایدئولوژیک #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ابتدا وجدانش را اعدام کرد!
خالق اثر
رضا عقیلی
#حکومت_ایدئولوژیک #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نقش «بیتفاوتی اخلاقی» در همراهی با استبداد
دکتر حسن باقرینیا، رواندرمانگر، در ویدیویی تحلیلی با اشاره به تئوری «فاصلهگیری اخلاقی» یا Moral Disengagement که توسط آلبرت بندورا، روانشناس سرشناس، مطرح شده، از فرایندهایی سخن گفت که موجب میشود کارگزاران یک نظام استبدادی در برابر رنج و آسیبهای وارده به دیگران، دچار عذاب وجدان نشوند.
او تأکید کرد: «در این وضعیت، فرد با توجیهاتی مانند "من فقط وظیفهام را انجام دادم"، "نامه را فقط ارجاع دادم"، یا "چه کاری از دست من برمیآمد؟" از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند.» باقرینیا افزود که گاهی نیز آسیب وارده را انکار میکنند یا شدت آن را کماهمیت جلوه میدهند، و در مواردی که انکار ممکن نیست – مانند صدور حکم اعدام یا شلیک به معترضان – دست به انسانیتزدایی (Dehumanization) میزنند و قربانیان را «دیگر» و فاقد شأن انسانی تلقی میکنند.
او راهکار مقابله با این بیتفاوتی را در خودآگاهی، تقویت تفکر انتقادی، همدلی، و تدوین اصول اخلاقی فردی دانست و گفت: «خودآگاهی یعنی اینکه باورها، احساسات و انگیزههای خود را بشناسم و آنها را به چالش بکشم. همدلی یعنی بتوانم خودم را جای قربانی یا خانوادهاش بگذارم.»
این استاد دانشگاه اخراجشده، تأکید کرد که «داشتن اصول اخلاقی مشخص و پایدار» راهی مؤثر برای مقاومت در برابر سقوط به ورطه بیرحمی است: «اگر اصولی دارم که بر پایه کرامت انسانی است، نباید اجازه بدهم که در مسیر شغلی یا سیاسیام، این اصول قربانی شوند.»
#حکومت_استبدادی #همدلی #بندرعباس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نقش «بیتفاوتی اخلاقی» در همراهی با استبداد
دکتر حسن باقرینیا، رواندرمانگر، در ویدیویی تحلیلی با اشاره به تئوری «فاصلهگیری اخلاقی» یا Moral Disengagement که توسط آلبرت بندورا، روانشناس سرشناس، مطرح شده، از فرایندهایی سخن گفت که موجب میشود کارگزاران یک نظام استبدادی در برابر رنج و آسیبهای وارده به دیگران، دچار عذاب وجدان نشوند.
او تأکید کرد: «در این وضعیت، فرد با توجیهاتی مانند "من فقط وظیفهام را انجام دادم"، "نامه را فقط ارجاع دادم"، یا "چه کاری از دست من برمیآمد؟" از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند.» باقرینیا افزود که گاهی نیز آسیب وارده را انکار میکنند یا شدت آن را کماهمیت جلوه میدهند، و در مواردی که انکار ممکن نیست – مانند صدور حکم اعدام یا شلیک به معترضان – دست به انسانیتزدایی (Dehumanization) میزنند و قربانیان را «دیگر» و فاقد شأن انسانی تلقی میکنند.
او راهکار مقابله با این بیتفاوتی را در خودآگاهی، تقویت تفکر انتقادی، همدلی، و تدوین اصول اخلاقی فردی دانست و گفت: «خودآگاهی یعنی اینکه باورها، احساسات و انگیزههای خود را بشناسم و آنها را به چالش بکشم. همدلی یعنی بتوانم خودم را جای قربانی یا خانوادهاش بگذارم.»
این استاد دانشگاه اخراجشده، تأکید کرد که «داشتن اصول اخلاقی مشخص و پایدار» راهی مؤثر برای مقاومت در برابر سقوط به ورطه بیرحمی است: «اگر اصولی دارم که بر پایه کرامت انسانی است، نباید اجازه بدهم که در مسیر شغلی یا سیاسیام، این اصول قربانی شوند.»
#حکومت_استبدادی #همدلی #بندرعباس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402