Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زوم: بحران جنسی، دستپخت حکومت جنسیتزده
در حالیکه مسئولان جمهوری اسلامی ادعا میکنند در ایران بحران جنسی نداریم، یک عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد هشدار داده:
«در حوزه مسائل جنسی با توجه به تابو بودن آنها، کارهای پژوهشی اساسی انجام نمیشود و در این زمینه با خلاء شناختی مواجه هستیم.»
نگاهی به وضعیت سلامت جنسی جامعهی ایران و سیاستهای حاکمیت
https://www.youtube.com/watch?v=aX_yJNeBl2E
دیدن این ویدئو را از دست ندهید!
#یاری_مدنی_توانا #بیماران_جنسی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
در حالیکه مسئولان جمهوری اسلامی ادعا میکنند در ایران بحران جنسی نداریم، یک عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد هشدار داده:
«در حوزه مسائل جنسی با توجه به تابو بودن آنها، کارهای پژوهشی اساسی انجام نمیشود و در این زمینه با خلاء شناختی مواجه هستیم.»
نگاهی به وضعیت سلامت جنسی جامعهی ایران و سیاستهای حاکمیت
https://www.youtube.com/watch?v=aX_yJNeBl2E
دیدن این ویدئو را از دست ندهید!
#یاری_مدنی_توانا #بیماران_جنسی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«شیدا» به اعدام محکوم شده است. پیمان فرحآور متخلص به «شیدا» شاعری جوان است و پدر کودکی خردسال، او توسط شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر به ریاست قاضی احمد درویشگفتار، به اعدام محکوم شده.
همچنین ساعتی پیش خواهر امیر تتلو در صفحه شخصی خود از تایید حکم اعدام تتلو خبر داده است.
ضحاک دار به دوش!
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/gallows-carrier/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
همچنین ساعتی پیش خواهر امیر تتلو در صفحه شخصی خود از تایید حکم اعدام تتلو خبر داده است.
ضحاک دار به دوش!
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/gallows-carrier/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
ویدا مهراننیا، همسر زندانی سیاسی احمدرضا جلالی، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی اکس، از وخامت حال این زندانی خبر داد.
شب گذشته احمدرضا جلالی سکته قلبی میکند که به بهداری زندان منتقل میشود مسئولان زندان به این زندانی خبر دادهاند که تا روز یکشنبه نمیتواند به متخصص قلب و عروق مراجعه کند.»
احمدرضا جلالی، پزشک و پژوهشگر ایرانی-سوئدی، است که اکنون بیش از ۹ سال است که در زندان جمهوری اسلامی محبوس است.
با وجود درخواستهای گسترده بینالمللی، خطر اجرای حکم اعدام او همچنان جدی است. جمهوری اسلامی هیچ اقدامی برای رعایت حقوق اولیه او انجام نمیدهد.
جلالی در این سالها تحت شکنجههای شدید قرار گرفته و با اعترافات اجباری در محاکمههایی که استانداردهای دادرسی عادلانه را رعایت نمیکنند، به اعدام محکوم شده است. او در زندان اوین از حقوق اولیهای همچون دسترسی به خدمات درمانی محروم است و در انفرادی، در انتظار سرنوشتی نامعلوم قرار دارد.
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_اعدام
#احمدرضا_جلالی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
شب گذشته احمدرضا جلالی سکته قلبی میکند که به بهداری زندان منتقل میشود مسئولان زندان به این زندانی خبر دادهاند که تا روز یکشنبه نمیتواند به متخصص قلب و عروق مراجعه کند.»
احمدرضا جلالی، پزشک و پژوهشگر ایرانی-سوئدی، است که اکنون بیش از ۹ سال است که در زندان جمهوری اسلامی محبوس است.
با وجود درخواستهای گسترده بینالمللی، خطر اجرای حکم اعدام او همچنان جدی است. جمهوری اسلامی هیچ اقدامی برای رعایت حقوق اولیه او انجام نمیدهد.
جلالی در این سالها تحت شکنجههای شدید قرار گرفته و با اعترافات اجباری در محاکمههایی که استانداردهای دادرسی عادلانه را رعایت نمیکنند، به اعدام محکوم شده است. او در زندان اوین از حقوق اولیهای همچون دسترسی به خدمات درمانی محروم است و در انفرادی، در انتظار سرنوشتی نامعلوم قرار دارد.
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_اعدام
#احمدرضا_جلالی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از تو و سلطنتت، حاکم دستاربهسر!
روزیِ مردم ما نیست به جز خون جگر
سالها عدل علی را سر منبر گفتید
ملت از فقر به تنگ آمد و راحت خفتید!
وعدهٔ شادی امروز به فردا دادید
همه فرعون زمانید، همه شدّادید
آسمان خشکتر از کام زمین میبینم
دشمنانِ وطنم را به کمین میبینم
این چه ظلمی است که با عزت انسان کردید؟
چشمهای همه را چشمهٔ باران کردید!
تیغ بر گردن ما دست شما آورده است
ای دو صد لعن به آن تیغ و دو صد لعن به دست!
خاک سرسبز به یک باره بیابان شده است
میهن از هر جهت آلوده و ویران شده است
حاصل دولتتان جنگ و فرو پاشی بود
خصم، مکّار و سخنگوی شما ناشی بود!
هر زمان هم که سر صلح فرود آوردید
خانه را پیشکش دشمن خونی کردید!
دشت، بیحاصل و ملت پی نان میگردند
کس نپرسید چه با حرمت انسان کردند!
صحبت صلح شما را به جویی کس نخرد
جز شما هیچ کسی خاک وطن را نبرد
از تو و جنگ تو و صلح تو، ما بیزاریم!
نگران وطن خفته در این آواریم!
علی رضا جعفری(آزادی)
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روزیِ مردم ما نیست به جز خون جگر
سالها عدل علی را سر منبر گفتید
ملت از فقر به تنگ آمد و راحت خفتید!
وعدهٔ شادی امروز به فردا دادید
همه فرعون زمانید، همه شدّادید
آسمان خشکتر از کام زمین میبینم
دشمنانِ وطنم را به کمین میبینم
این چه ظلمی است که با عزت انسان کردید؟
چشمهای همه را چشمهٔ باران کردید!
تیغ بر گردن ما دست شما آورده است
ای دو صد لعن به آن تیغ و دو صد لعن به دست!
خاک سرسبز به یک باره بیابان شده است
میهن از هر جهت آلوده و ویران شده است
حاصل دولتتان جنگ و فرو پاشی بود
خصم، مکّار و سخنگوی شما ناشی بود!
هر زمان هم که سر صلح فرود آوردید
خانه را پیشکش دشمن خونی کردید!
دشت، بیحاصل و ملت پی نان میگردند
کس نپرسید چه با حرمت انسان کردند!
صحبت صلح شما را به جویی کس نخرد
جز شما هیچ کسی خاک وطن را نبرد
از تو و جنگ تو و صلح تو، ما بیزاریم!
نگران وطن خفته در این آواریم!
علی رضا جعفری(آزادی)
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامه وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به معلم اعدامی فرزاد کمانگر 🌱
به نام معلمی که مرگ را به زانو درآورد
سلام فرزاد …
سلام به تویی که دیگر یک نام نیستی؛
راه هستی، فانوسی در مه و صدایی در سکوت تاریخ هستی.
من تو را نه با چشم، که با جان دیدهام؛
میان سطرهای خاکخوردهی دفترهای مدرسهی ده،
لابهلای اشکهای کودکانی که پدرشان از کوه بازنگشت…
تو را میان فریاد بیصدای مادری که زبانش را جرم شمردند، شناختم.
تو را نمیشناختم،
اما گویی قرنهاست که با من هستی، چون حقیقت، چون درد، چون آرمان.
انها که دار را برایت برافراشتند…
نفهمیدند
که دار، قامت کسی را خم نمیکند
که به افق ایستاده باشد.
آنها گمان کردند میتوانند تو را پایان دهند،
غافل از آنکه تو همان سحرگاه آغاز شدی؛
در لحظهی خاموشی، فریاد شدی،
در مرگ، زاده شدی.
فرزاد،
تو فقط یک معلم نبودی و نیستی، تو فلسفهی زیستن در زمانهی مردگان هستی.
فرزاد، تو جویباری هستی که از رود صمد بهرنگی سرچشمه گرفت؛ در خاک تشنهی کودکان جاری شدی، بیآنکه از سنگلاخ بترسد،
تو تجسم صداقت بودی در عصر جعل،
تجسم امید در سرزمینی که واژهها را تیرباران میکنند.
میخواستی رؤیا را از تختهی کلاس جدا کنی
و به دیوار واقعیت بیاویزی؛
رؤیاهایی که از دل فقر آمده بودند،
اما شکوهشان از تمام قصرها بیشتر بود.
آنها بازجویت را به سراغم فرستادند.
گفت: «او هم همینجا نشست. نتوانست بماند و …»
و من گفتم:
او توانست
از مرگ، جاودانگی بیافریند.
از سکوت، فریاد بسازد.
از کلاس، قیام خلق کند.
من ادامهی توام، فرزاد.
ادامهی شیرین علمهولی،
زنی که عشقش به زندگی، به زبان مادریاش، و به آزادی، جرمش شد؛ سر به دار شد
اما نامش را بر کوه و باد و واژه حک کرد.
ادامهی فرهادی
که از مرگ نترسید چون حقیقت را در آغوش کشیده بود.
ادامهی علی حیدریان
که زاگرس در قلبش میتپید.
مهدی اسلامیان
که سکوت نکرد و تا لحظهی آخر، لبهایش بر حقیقت بسته نشد.
ادامهی تمام آنهایی که مرگ را در آغوش کشیدند تا ما بایستیم.
و ما هنوز ایستادهایم.
دستهایمان شاید بسته باشند،
اما صدایمان از همیشه بلندتر است.
هر روز، حقیقت را با تازیانهی انکار میزنند؛
هر صبح، واژههایمان را در دادگاه بیعدالتی محاکمه میکنند؛
و ما، با هر زخم، معنا میسازیم…
با هر تحقیر، قامت میافرازیم…
با هر خفقان، نفس تازهای برای آزادی میکشیم.
فرزاد،
تو دیگر نام نیستی.
تو درختی هستی که هر شاخهاش
یک معلم است، یک شاعر، یک عصیان گر.
و من؟
من امروز در همان نقطهای ایستادهام که تو ایستادی.
برای من نیز دار را برافراشتهاند.
اما هراسی در دل ندارم.
زیرا کسی که حقیقت را بر دوش میکشد،
در میدان نبرد، تنها ایستادگی را میشناسد،
اگر مرگ، تاوان بر دوش کشیدن حقیقت است،
بگذار من نیز بهای آن را بپردازم.
ما زاده شدهایم تا بایستیم، نه بگریزیم.
و این راه، راه رفتن نیست…
راه برخاستن است.
تا آخرین کلمه،
تا آخرین کودک،
تا آخرین کوه
که چون زاگرس پابرجاست…
راه تو ادامه دارد، معلمم—
در صدای ما،
در گامهای استواری که بر خاک میکوبیم،
در دلهایی که هنوز برای آزادی میتپند…
راه تو ادامه دارد،
تا پیروزی.
«دار، ما را نمیشکند؛ تنها ریشههایمان را به ژرفای خاک میفرستد.»
وریشه مرادی _ زندانی اعدامی بند زنان اوین
اردیبهشت ۱۴۰۴ 🌱
#StopExecution
#فرزاد_کمانگر #شیرین_علمهولی #فرهاد_وکیلی #علی_حیدریان #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به نام معلمی که مرگ را به زانو درآورد
سلام فرزاد …
سلام به تویی که دیگر یک نام نیستی؛
راه هستی، فانوسی در مه و صدایی در سکوت تاریخ هستی.
من تو را نه با چشم، که با جان دیدهام؛
میان سطرهای خاکخوردهی دفترهای مدرسهی ده،
لابهلای اشکهای کودکانی که پدرشان از کوه بازنگشت…
تو را میان فریاد بیصدای مادری که زبانش را جرم شمردند، شناختم.
تو را نمیشناختم،
اما گویی قرنهاست که با من هستی، چون حقیقت، چون درد، چون آرمان.
انها که دار را برایت برافراشتند…
نفهمیدند
که دار، قامت کسی را خم نمیکند
که به افق ایستاده باشد.
آنها گمان کردند میتوانند تو را پایان دهند،
غافل از آنکه تو همان سحرگاه آغاز شدی؛
در لحظهی خاموشی، فریاد شدی،
در مرگ، زاده شدی.
فرزاد،
تو فقط یک معلم نبودی و نیستی، تو فلسفهی زیستن در زمانهی مردگان هستی.
فرزاد، تو جویباری هستی که از رود صمد بهرنگی سرچشمه گرفت؛ در خاک تشنهی کودکان جاری شدی، بیآنکه از سنگلاخ بترسد،
تو تجسم صداقت بودی در عصر جعل،
تجسم امید در سرزمینی که واژهها را تیرباران میکنند.
میخواستی رؤیا را از تختهی کلاس جدا کنی
و به دیوار واقعیت بیاویزی؛
رؤیاهایی که از دل فقر آمده بودند،
اما شکوهشان از تمام قصرها بیشتر بود.
آنها بازجویت را به سراغم فرستادند.
گفت: «او هم همینجا نشست. نتوانست بماند و …»
و من گفتم:
او توانست
از مرگ، جاودانگی بیافریند.
از سکوت، فریاد بسازد.
از کلاس، قیام خلق کند.
من ادامهی توام، فرزاد.
ادامهی شیرین علمهولی،
زنی که عشقش به زندگی، به زبان مادریاش، و به آزادی، جرمش شد؛ سر به دار شد
اما نامش را بر کوه و باد و واژه حک کرد.
ادامهی فرهادی
که از مرگ نترسید چون حقیقت را در آغوش کشیده بود.
ادامهی علی حیدریان
که زاگرس در قلبش میتپید.
مهدی اسلامیان
که سکوت نکرد و تا لحظهی آخر، لبهایش بر حقیقت بسته نشد.
ادامهی تمام آنهایی که مرگ را در آغوش کشیدند تا ما بایستیم.
و ما هنوز ایستادهایم.
دستهایمان شاید بسته باشند،
اما صدایمان از همیشه بلندتر است.
هر روز، حقیقت را با تازیانهی انکار میزنند؛
هر صبح، واژههایمان را در دادگاه بیعدالتی محاکمه میکنند؛
و ما، با هر زخم، معنا میسازیم…
با هر تحقیر، قامت میافرازیم…
با هر خفقان، نفس تازهای برای آزادی میکشیم.
فرزاد،
تو دیگر نام نیستی.
تو درختی هستی که هر شاخهاش
یک معلم است، یک شاعر، یک عصیان گر.
و من؟
من امروز در همان نقطهای ایستادهام که تو ایستادی.
برای من نیز دار را برافراشتهاند.
اما هراسی در دل ندارم.
زیرا کسی که حقیقت را بر دوش میکشد،
در میدان نبرد، تنها ایستادگی را میشناسد،
اگر مرگ، تاوان بر دوش کشیدن حقیقت است،
بگذار من نیز بهای آن را بپردازم.
ما زاده شدهایم تا بایستیم، نه بگریزیم.
و این راه، راه رفتن نیست…
راه برخاستن است.
تا آخرین کلمه،
تا آخرین کودک،
تا آخرین کوه
که چون زاگرس پابرجاست…
راه تو ادامه دارد، معلمم—
در صدای ما،
در گامهای استواری که بر خاک میکوبیم،
در دلهایی که هنوز برای آزادی میتپند…
راه تو ادامه دارد،
تا پیروزی.
«دار، ما را نمیشکند؛ تنها ریشههایمان را به ژرفای خاک میفرستد.»
وریشه مرادی _ زندانی اعدامی بند زنان اوین
اردیبهشت ۱۴۰۴ 🌱
#StopExecution
#فرزاد_کمانگر #شیرین_علمهولی #فرهاد_وکیلی #علی_حیدریان #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تهدید به اعدام، تا مرز خفگی، تا آستانه کما؛ روایت جانکاه نرگس منصوری، زندانی سیاسی
نرگس منصوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین و از جمله امضاکنندگان نامه مشهور به «بیانیه ۱۴ زن کنشگر داخلِ ایران» در مرداد ۱۳۹۸، در پیامی از زندان که به دست «دادبان» رسیده، به افشای بخشی از آنچه در مدت بازداشت و زندان بر او گذشته پرداخته است.
این زندانی سیاسی در پیام خود صراحتا اعلام کرده که از زمان بازداشت خود در مرداد ۱۳۹۸ تاکنون، بارها و به ویژه در بند امنیتی ۲۰۹ تا پای مرگ پیش رفته است.
نرگس منصوری در پیام خود اینگونه روایت کرده:
«از آن زمان تاکنون، خسارات مالی و جانی بسیاری بر من و خانوادهام وارد شده است. در جریان بازجوییها، بارها با تهدید به اعدام مواجه شدم. در دادگاهی که به جای هیأت منصفه، اعضای تیم بازجویی و از جمله بازجو در آن حضور داشتند، در آبان ۹۸ محاکمه شدم.
در همان دادگاه، وقتی به قاضی اعلام کردم که تحت شکنجه قرار گرفتهام و با تهدید به اعدام مواجه شدهام، بازجو و سربازجو به من و خانوادهام حمله کرده و مرا تهدید به اتهامات جدید کردند؛ اتهاماتی که نتیجه پروندهسازی بود.»
به گفته این زندانی سیاسی، تمامی این فشارها تنها به دلیل نامهای است که او در مرداد ۱۳۹۸ به همراه ۱۲ زن دیگر نوشته و امضاء کرده و در آن درخواست استعفای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی را مطرح کرده است.
نرگس منصوری با تشریح فشارها و شکنجه هایی که متحمل شده گفته:
«در سال ۱۴۰۱، هنگام تهدید دخترم و درگیری با بازجوها، مهرههای گردنم آسیب دید و حتی تا مرز خفه شدن پیش رفتم. در این مدت، متحمل خسارات جانی و مالی بسیاری شدهام.»
این زندانی افزوده:
«در یکی از این دورهها، یک ماه کامل را در سرمای پاییز در حیاط زندان اوین گذراندم و در این مدت اعتصاب غذا کردم که وضعیت سلامتیام را وخیمتر کرد. در نهایت، زمانی که به بیمارستان منتقل شدم، پزشکان اعلام کردند که نزدیک به کما بودهام. پیش از انتقال به بیمارستان، به من وعده دادند که پس از درمان، اقدامات لازم برای مرخصیام انجام خواهد شد؛ اما هیچیک از این وعدهها عملی نشد.»
نرگس منصوری درباره وضعیت فعلی خود گفته:
«در ماههای اخیر، با وجود درد شدید قلبی، ساعتها منتظر ماندم تا مرا به بهداری ببرند. با اینکه نیاز به نوار قلب داشتم، به جای رسیدگی پزشکی، تنها یک آمپول آرامبخش به من تزریق کردند. حملات پیاپی ماموران و برخی افراد اجیرشده در داخل زندان همچنان ادامه دارد.»
این زندانی سیاسی با هشدار نسبت به عدم امنیت جانی در زندان اوین تاکید کرده:
«اگر اتفاقی برای من رخ دهد، مسئولیت آن مستقیما بر عهده زندان اوین، دستگاه قضایی، حاکمیت و علی خامنهای است.»
@daadbaan2021
#نرگس_منصوری #بیانیه۱۴ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نرگس منصوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین و از جمله امضاکنندگان نامه مشهور به «بیانیه ۱۴ زن کنشگر داخلِ ایران» در مرداد ۱۳۹۸، در پیامی از زندان که به دست «دادبان» رسیده، به افشای بخشی از آنچه در مدت بازداشت و زندان بر او گذشته پرداخته است.
این زندانی سیاسی در پیام خود صراحتا اعلام کرده که از زمان بازداشت خود در مرداد ۱۳۹۸ تاکنون، بارها و به ویژه در بند امنیتی ۲۰۹ تا پای مرگ پیش رفته است.
نرگس منصوری در پیام خود اینگونه روایت کرده:
«از آن زمان تاکنون، خسارات مالی و جانی بسیاری بر من و خانوادهام وارد شده است. در جریان بازجوییها، بارها با تهدید به اعدام مواجه شدم. در دادگاهی که به جای هیأت منصفه، اعضای تیم بازجویی و از جمله بازجو در آن حضور داشتند، در آبان ۹۸ محاکمه شدم.
در همان دادگاه، وقتی به قاضی اعلام کردم که تحت شکنجه قرار گرفتهام و با تهدید به اعدام مواجه شدهام، بازجو و سربازجو به من و خانوادهام حمله کرده و مرا تهدید به اتهامات جدید کردند؛ اتهاماتی که نتیجه پروندهسازی بود.»
به گفته این زندانی سیاسی، تمامی این فشارها تنها به دلیل نامهای است که او در مرداد ۱۳۹۸ به همراه ۱۲ زن دیگر نوشته و امضاء کرده و در آن درخواست استعفای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی را مطرح کرده است.
نرگس منصوری با تشریح فشارها و شکنجه هایی که متحمل شده گفته:
«در سال ۱۴۰۱، هنگام تهدید دخترم و درگیری با بازجوها، مهرههای گردنم آسیب دید و حتی تا مرز خفه شدن پیش رفتم. در این مدت، متحمل خسارات جانی و مالی بسیاری شدهام.»
این زندانی افزوده:
«در یکی از این دورهها، یک ماه کامل را در سرمای پاییز در حیاط زندان اوین گذراندم و در این مدت اعتصاب غذا کردم که وضعیت سلامتیام را وخیمتر کرد. در نهایت، زمانی که به بیمارستان منتقل شدم، پزشکان اعلام کردند که نزدیک به کما بودهام. پیش از انتقال به بیمارستان، به من وعده دادند که پس از درمان، اقدامات لازم برای مرخصیام انجام خواهد شد؛ اما هیچیک از این وعدهها عملی نشد.»
نرگس منصوری درباره وضعیت فعلی خود گفته:
«در ماههای اخیر، با وجود درد شدید قلبی، ساعتها منتظر ماندم تا مرا به بهداری ببرند. با اینکه نیاز به نوار قلب داشتم، به جای رسیدگی پزشکی، تنها یک آمپول آرامبخش به من تزریق کردند. حملات پیاپی ماموران و برخی افراد اجیرشده در داخل زندان همچنان ادامه دارد.»
این زندانی سیاسی با هشدار نسبت به عدم امنیت جانی در زندان اوین تاکید کرده:
«اگر اتفاقی برای من رخ دهد، مسئولیت آن مستقیما بر عهده زندان اوین، دستگاه قضایی، حاکمیت و علی خامنهای است.»
@daadbaan2021
#نرگس_منصوری #بیانیه۱۴ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامه دو زندانی سیاسی به رئیسجمهور آمریکا:
«ایران»، با «جمهوری اسلامی» یکی نیست، این حکومت مرزی برای فریبکاری و دروغ نمیشناسد
در این نامه سرگشاده، رضا محمدحسینی و زرتشت احمدی راغب، دو زندانی سیاسی در زندان قزلحصار، با تأکید بر نقش مردم ایران در تعیین سرنوشت خود، از دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، میخواهند در مذاکرات احتمالی با جمهوری اسلامی، حقوق بشر، اراده ملت ایران، و هویت تاریخی این کشور، از جمله نام خلیج فارس، نادیده گرفته نشود و به جای تعامل با حکومتی سرکوبگر و فاقد مشروعیت، از مردم ایران و آرمانهای آزادیخواهانهشان حمایت شود. آنها همچنین از پرزیدنت ترامپ میخواهند که در مذاکره با جمهوری اسلامی، موضوعات حقوق بشری، مثل اعدام، شکنجه و سرکوب را مد نظر قرار دهد و رژیم جمهوری اسلامی را برای واگذاری قدرت به مردم تخت فشار بگذارد.
متن این نامه به شرح زیر است:
جناب آقای دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا؛
ملت ایالات متحده آمریکا؛
ما، دو تن از زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار، با کمال احترام، این نامه را از پشت میلههای زندان برای شما مینویسیم؛ نه با امید به منجی بیرونی، بلکه با باور به نقش تعیینکننده مردم ایران در ساختن سرنوشت خود. با این حال، از آنجا که کشور شما نقشی اثرگذار در تحولات جهانی دارد، لازم میدانیم نکاتی را درباره مذاکرات و توافق احتمالی با جمهوری اسلامی با شما در میان بگذاریم.
انتخاب ما برای خطاب قرار دادن شما، نه از سر توهم به منجی خارجی، بلکه با اتکا به مطالعهی تاریخ کشوریست که بر پایه قانون اساسی انسانی و نهادهای نیرومند دموکراتیک بنیان گذاشته شده است؛ و همین ویژگیهاست که ما را بر آن داشت تا سخن خود را با رئیسجمهور ایالات متحده در میان بگذاریم.
جمهوری اسلامی نه نماینده ملت ایران است و نه حکومتی عادی و قابل اعتماد. این نظام، ساختاری ضددموکراتیک، سرکوبگر، فاقد مشروعیت مردمی دارد و مسئول جنایتهای گستردهای است که طی چهار دهه گذشته، هزاران ایرانی و غیرایرانی را قربانی کرده است.
مذاکره با چنین حکومتی، بدون در نظر گرفتن اصولی چون آزادی بیان، رواداری مذهبی، دموکراسی، عدالت اجتماعی، کرامت انسانی و آزادیهای فردی، نه تنها خواست ملت ایران را نادیده میگیرد بلکه به زیان راهبردهای منطقهای و جهانی ایالات متحده خواهد بود.
ایران بدون حکومتی دموکراتیک، همچنان میدان تاختوتاز مافیای قدرت، فساد و خشونت باقی خواهد ماند. حکومتی که قادر به تأمین امنیت و رفاه شهروندان خود نیست، در منطقه نیز جز بحران، بیثباتی و تهدیدی جدی برای سرمایهگذاری و امنیت جهانی نخواهد بود.
شایعه شده که ممکن است که شما خلیج فارس را با نامی جعلی بخوانید. لازم به ذکر است که خلیج فارس، نامیست به قدمت تاریخ ایران؛ نه صرفاً یک جغرافیا، بلکه بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی ملت ماست. این نام، که در اسناد تاریخی، نقشههای معتبر جهانی و منابع بینالمللی به رسمیت شناخته شده، میراثی از هزاران سال تاریخ ایران است. هر تلاش برای تحریف آن، صرفنظر از انگیزههای سیاسی یا مصلحتگراییهای زودگذر، توهینیست به حقیقت تاریخی و هویت فرهنگی این ملت. در این میان، یادآوری میکنیم که جمهوری اسلامی—با بحران عمیق مشروعیت داخلی مواجه است—از طرح چنین موضوعاتی در فضای بینالمللی بهرهبرداری تبلیغاتی میکند تا خود را دروغین، مدافع ایران و تمامیت آن جلوه دهد. اما ایران با جمهوری اسلامی یکی نیست. اکثریت قاطع ایرانیان مخالف این حکومتاند، اما در عین حال، حس نیرومند ناسیونالیستی و افتخار به تاریخ و هویت خود دارند. این تمایز، در سیاستگذاری هوشمندانه و اخلاقمدار نسبت به ایران، حیاتی است.
از شما درخواست داریم:
حقوق مدنی مردم ایران را در مرکز هر تصمیمگیری درباره آینده ایران قرار دهید.
به جای تعامل با حاکمیتی که از مشروعیت تهی است، با مردم ایران بهعنوان متحدان پایدار و استراتژیک تعامل کنید.
در مذاکراتتان با رژیم جمهوری اسلامی، جای حقوق بشر، اعدام، شکنجه و سرکوب خالی است و این موضوع موجب نگرانی زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر و مردم حقطلب ایران شده است. در طی همین ماهها که در حال مذاکره با این رژیم بودید، دستگاه اعدام و سرکوب رژیم همچنان فعال بوده و جان انسانهایی را که قربانی بیعدالتی بودهاند، گرفته است.
در جنایتها و سرکوبهای این حکومت سهیم نشوید؛ با سکوت یا مصالحه، شریک جنایت نشدن نیز مسئولیتی اخلاقی است. مردم ایران از این حکومت گذر کردهاند و خواهان سرنگونی آن هستند.
ادامه در لینک زیر:
tinyurl.com/54cdn6ns
#زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #خلیج_فارس #Persian_Gulf
#نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ایران»، با «جمهوری اسلامی» یکی نیست، این حکومت مرزی برای فریبکاری و دروغ نمیشناسد
در این نامه سرگشاده، رضا محمدحسینی و زرتشت احمدی راغب، دو زندانی سیاسی در زندان قزلحصار، با تأکید بر نقش مردم ایران در تعیین سرنوشت خود، از دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، میخواهند در مذاکرات احتمالی با جمهوری اسلامی، حقوق بشر، اراده ملت ایران، و هویت تاریخی این کشور، از جمله نام خلیج فارس، نادیده گرفته نشود و به جای تعامل با حکومتی سرکوبگر و فاقد مشروعیت، از مردم ایران و آرمانهای آزادیخواهانهشان حمایت شود. آنها همچنین از پرزیدنت ترامپ میخواهند که در مذاکره با جمهوری اسلامی، موضوعات حقوق بشری، مثل اعدام، شکنجه و سرکوب را مد نظر قرار دهد و رژیم جمهوری اسلامی را برای واگذاری قدرت به مردم تخت فشار بگذارد.
متن این نامه به شرح زیر است:
جناب آقای دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا؛
ملت ایالات متحده آمریکا؛
ما، دو تن از زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار، با کمال احترام، این نامه را از پشت میلههای زندان برای شما مینویسیم؛ نه با امید به منجی بیرونی، بلکه با باور به نقش تعیینکننده مردم ایران در ساختن سرنوشت خود. با این حال، از آنجا که کشور شما نقشی اثرگذار در تحولات جهانی دارد، لازم میدانیم نکاتی را درباره مذاکرات و توافق احتمالی با جمهوری اسلامی با شما در میان بگذاریم.
انتخاب ما برای خطاب قرار دادن شما، نه از سر توهم به منجی خارجی، بلکه با اتکا به مطالعهی تاریخ کشوریست که بر پایه قانون اساسی انسانی و نهادهای نیرومند دموکراتیک بنیان گذاشته شده است؛ و همین ویژگیهاست که ما را بر آن داشت تا سخن خود را با رئیسجمهور ایالات متحده در میان بگذاریم.
جمهوری اسلامی نه نماینده ملت ایران است و نه حکومتی عادی و قابل اعتماد. این نظام، ساختاری ضددموکراتیک، سرکوبگر، فاقد مشروعیت مردمی دارد و مسئول جنایتهای گستردهای است که طی چهار دهه گذشته، هزاران ایرانی و غیرایرانی را قربانی کرده است.
مذاکره با چنین حکومتی، بدون در نظر گرفتن اصولی چون آزادی بیان، رواداری مذهبی، دموکراسی، عدالت اجتماعی، کرامت انسانی و آزادیهای فردی، نه تنها خواست ملت ایران را نادیده میگیرد بلکه به زیان راهبردهای منطقهای و جهانی ایالات متحده خواهد بود.
ایران بدون حکومتی دموکراتیک، همچنان میدان تاختوتاز مافیای قدرت، فساد و خشونت باقی خواهد ماند. حکومتی که قادر به تأمین امنیت و رفاه شهروندان خود نیست، در منطقه نیز جز بحران، بیثباتی و تهدیدی جدی برای سرمایهگذاری و امنیت جهانی نخواهد بود.
شایعه شده که ممکن است که شما خلیج فارس را با نامی جعلی بخوانید. لازم به ذکر است که خلیج فارس، نامیست به قدمت تاریخ ایران؛ نه صرفاً یک جغرافیا، بلکه بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی ملت ماست. این نام، که در اسناد تاریخی، نقشههای معتبر جهانی و منابع بینالمللی به رسمیت شناخته شده، میراثی از هزاران سال تاریخ ایران است. هر تلاش برای تحریف آن، صرفنظر از انگیزههای سیاسی یا مصلحتگراییهای زودگذر، توهینیست به حقیقت تاریخی و هویت فرهنگی این ملت. در این میان، یادآوری میکنیم که جمهوری اسلامی—با بحران عمیق مشروعیت داخلی مواجه است—از طرح چنین موضوعاتی در فضای بینالمللی بهرهبرداری تبلیغاتی میکند تا خود را دروغین، مدافع ایران و تمامیت آن جلوه دهد. اما ایران با جمهوری اسلامی یکی نیست. اکثریت قاطع ایرانیان مخالف این حکومتاند، اما در عین حال، حس نیرومند ناسیونالیستی و افتخار به تاریخ و هویت خود دارند. این تمایز، در سیاستگذاری هوشمندانه و اخلاقمدار نسبت به ایران، حیاتی است.
از شما درخواست داریم:
حقوق مدنی مردم ایران را در مرکز هر تصمیمگیری درباره آینده ایران قرار دهید.
به جای تعامل با حاکمیتی که از مشروعیت تهی است، با مردم ایران بهعنوان متحدان پایدار و استراتژیک تعامل کنید.
در مذاکراتتان با رژیم جمهوری اسلامی، جای حقوق بشر، اعدام، شکنجه و سرکوب خالی است و این موضوع موجب نگرانی زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر و مردم حقطلب ایران شده است. در طی همین ماهها که در حال مذاکره با این رژیم بودید، دستگاه اعدام و سرکوب رژیم همچنان فعال بوده و جان انسانهایی را که قربانی بیعدالتی بودهاند، گرفته است.
در جنایتها و سرکوبهای این حکومت سهیم نشوید؛ با سکوت یا مصالحه، شریک جنایت نشدن نیز مسئولیتی اخلاقی است. مردم ایران از این حکومت گذر کردهاند و خواهان سرنگونی آن هستند.
ادامه در لینک زیر:
tinyurl.com/54cdn6ns
#زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #خلیج_فارس #Persian_Gulf
#نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، به یاد بیاوریم خامنهای پیشتر گفته بود:
«باید مردم را به کتابخوانی وادار کرد.»
دیکتاتور جمهوری اسلامی همچنین ادعا کرده بود هر شب پیش از خواب کتاب میخواند.
مطالعات قبل از خواب رهبری
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/cartoon_khamenei_reading/
در کانال تلگرامی کلاس و کتاب توانا عضو شوید:
https://t.me/Tavaana
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #مطالعه #کتاب #نمایشگاه_کتاب
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
«باید مردم را به کتابخوانی وادار کرد.»
دیکتاتور جمهوری اسلامی همچنین ادعا کرده بود هر شب پیش از خواب کتاب میخواند.
مطالعات قبل از خواب رهبری
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/cartoon_khamenei_reading/
در کانال تلگرامی کلاس و کتاب توانا عضو شوید:
https://t.me/Tavaana
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #مطالعه #کتاب #نمایشگاه_کتاب
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
مطالعات قبل از خواب رهبری - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
علی خامنهای: «در منزل من همه افراد هر شب در حال مطالعه خوابشان مىبرد.»
ویدا ربانی، روزنامهنگار و زندانی سیاسی سابق که به تازگی آزاد شده است، با انتشار این نقاشی از وریشه مرادی در صفحه شخصی خود نوشت:
«این نقاشی رو از وریشه مرادی کشیدم. چشمام افتاد بهش و توی دلم گفتم چه فیگور خوبی برای نقاشی، وریشه چقدر زیباست... و فکر کردم مگر میشه این زن جوان و زیبا که داره کتاب ورق میزنه حکم اعدام گرفته باشه؟ میخواستم شما هم ببینیدش، دستهای ظریف و زنانش، صورتش که حالا لاغرتر و استخوانی شده اما نه تنها از زیبایش کم نکرده بلکه باعث شده چشمهاش درشتتر و بیشتر دیده بشه. چشمهای زنی که سالها زندگی و آزادی رو جستجو کرده.
این حکم برای اجرای عدالته؟ نه، معلومه که نه.
برای ایجاد ترسه، برای عبرت دیگران شدن.
اعدام، مرگ قانونه. هیچ انسانی و هیچ سیستمی، نباید حق داشته باشه جان کسی را بگیرد. چطور ممکنه عدالت واقعی با کشتن یک انسان اجرا بشه؟
این روزها که مدام آمار افزایش اعدامها در ایران رو میشنوید به این فکر کنید که پشت هر کدوم از این عددها، یک زندگیه و زندگی مقدسترینه.
نقاشیام از وریشه، برای همهی آنهاییست که اسمشان شاید هیچوقت گفته نشه، اما زندگیشون در خطره.»
#وریشه_مرادی #اعدام_نکنید #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«این نقاشی رو از وریشه مرادی کشیدم. چشمام افتاد بهش و توی دلم گفتم چه فیگور خوبی برای نقاشی، وریشه چقدر زیباست... و فکر کردم مگر میشه این زن جوان و زیبا که داره کتاب ورق میزنه حکم اعدام گرفته باشه؟ میخواستم شما هم ببینیدش، دستهای ظریف و زنانش، صورتش که حالا لاغرتر و استخوانی شده اما نه تنها از زیبایش کم نکرده بلکه باعث شده چشمهاش درشتتر و بیشتر دیده بشه. چشمهای زنی که سالها زندگی و آزادی رو جستجو کرده.
این حکم برای اجرای عدالته؟ نه، معلومه که نه.
برای ایجاد ترسه، برای عبرت دیگران شدن.
اعدام، مرگ قانونه. هیچ انسانی و هیچ سیستمی، نباید حق داشته باشه جان کسی را بگیرد. چطور ممکنه عدالت واقعی با کشتن یک انسان اجرا بشه؟
این روزها که مدام آمار افزایش اعدامها در ایران رو میشنوید به این فکر کنید که پشت هر کدوم از این عددها، یک زندگیه و زندگی مقدسترینه.
نقاشیام از وریشه، برای همهی آنهاییست که اسمشان شاید هیچوقت گفته نشه، اما زندگیشون در خطره.»
#وریشه_مرادی #اعدام_نکنید #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«خامنهای در دیدار با کارگران باز هم از فلسطین گفت و اینکه شکوه و جلال را به فلسطین بازخواهد گرداند؛ منظورش از شکوه و جلال همان قتل و غارت و سلاخی انسانها ست البته.
اما درباره قتل و کشتار کارگران فقط به گفتن این جمله بسنده کرد:
"حوادث گوناگون برای دستگاهها خب پیش میآید."
چرا جان ما را چنین بیارزش میدانند؟»
پیام ارسالی از همراهان توانا
امروز شنبه ۲۰ اردیبهشتماه خامنهای در دیدار با تعدادی از کارگران گفت:
«عقیدهام این است که به توفیق و عزت و جلال الهی فلسطین پیروز خواهد شد/ باطل چند روزی جولانی دارد و جلوهای میکند، اما قطعا رفتنی است.»
در ضدیت خامنهای با کارگران یادآور میشویم در سالهای گذشته دیکتاتور رژیم گفته بود:
«دشمن میخواهد کارگران را علیه نظام تحریک کند.»
بیتوجهی خامنهای به وضعیت کارگران در حالی است که ۱۴ روز پیش به دلیل انفجار در بندرعباس دستکم ۷۰ نفر از هموطنانمان به قتل رسیدهاند. جمهوری اسلامی حتی درباره علت حادثه هم روشنگری نمیکند تعداد دقیق کشتهشدگان را اعلام نمیکند و رهبر دیکتاتور این رژیم رنج و ظلمی که به کارگران تحمیل شده را اینچنین نادیده میگیرد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #کارگران
@Tavaana_TavaanaTech
اما درباره قتل و کشتار کارگران فقط به گفتن این جمله بسنده کرد:
"حوادث گوناگون برای دستگاهها خب پیش میآید."
چرا جان ما را چنین بیارزش میدانند؟»
پیام ارسالی از همراهان توانا
امروز شنبه ۲۰ اردیبهشتماه خامنهای در دیدار با تعدادی از کارگران گفت:
«عقیدهام این است که به توفیق و عزت و جلال الهی فلسطین پیروز خواهد شد/ باطل چند روزی جولانی دارد و جلوهای میکند، اما قطعا رفتنی است.»
در ضدیت خامنهای با کارگران یادآور میشویم در سالهای گذشته دیکتاتور رژیم گفته بود:
«دشمن میخواهد کارگران را علیه نظام تحریک کند.»
بیتوجهی خامنهای به وضعیت کارگران در حالی است که ۱۴ روز پیش به دلیل انفجار در بندرعباس دستکم ۷۰ نفر از هموطنانمان به قتل رسیدهاند. جمهوری اسلامی حتی درباره علت حادثه هم روشنگری نمیکند تعداد دقیق کشتهشدگان را اعلام نمیکند و رهبر دیکتاتور این رژیم رنج و ظلمی که به کارگران تحمیل شده را اینچنین نادیده میگیرد.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #کارگران
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کلاس و کتاب توانا
«وجود یک منشور حقوق شهروندی حق مسلم مردم در مقابل هر دولتی در هر جای دنیا است؛ خواه این دولت مرکزی باشد یا محلی، هیچ دولت عدالتپروری جایز نمیداند که با چنین منشوری مخالفت کند یا در این موضوع به یک اشاره ضمنی بسنده کند.»
از کتاب «آنچه میپسندم و نمیپسندم» اثر: توماس جفرسون
این کتاب را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به رایگان دانلود کنید:
https://tavaana.org/what_i_like_and_dont/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #کتاب #نمایشگاه_کتاب
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
از کتاب «آنچه میپسندم و نمیپسندم» اثر: توماس جفرسون
این کتاب را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به رایگان دانلود کنید:
https://tavaana.org/what_i_like_and_dont/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #کتاب #نمایشگاه_کتاب
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
حامد قرهاوغلانی حدود یک ماه است که در اعتصاب غذا به سر میبرد. به گفته منابع آگاه وضعیت جسمانی این زندانی وخیم است و در سلول انفرادی نگهداری میشود.
این زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه، از تاریخ ۲۲ فرودینماه دست به اعتصاب زده است.
به گزارش «هرانا» حامد قرهاوغلانی امروز، شنبه ۲۰ اردیبهشتماه، با ویلچر به بهداری زندان منتقل شده است و بهرغم ضعف شدید، از دریافت سرم خودداری کرده. او سپس بار دیگر به سلول انفرادی بازگردانده شد.
او به بیماری صرع مبتلا است و جانش در خطر است.
حامد قرهاوغلانی میگوید با توجه به اینکه یک سوم حبس خود را متحمل شده است، باید شامل آزادی مشروط بشود.
این زندانی پیش از این هم در بهمن ۱۴۰۳ برای دستیابی به این حق خود دست به اعتصاب غذا زده بود که مقامات زندان به او وعده داده بودند که درخواست او را قبول خواهند کرد اما تمام این وعدهها توخالی بوده است.
حال حامد قرهاوغلانی پس از ناامیدشدن از آزادی مشروط خود، یک ماه است که اعتصاب غذا کرده و هماکنون وضعیت جسمی و روحی مناسبی ندارد..
حامد قرهاوغلانی، دانشجوی کارشناسی ارشد معماری و متولد ۱۳۶۵، در تیرماه ۱۳۹۹ توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شد.
۳۰ بهمن همان سال از سوی دادگاه انقلاب از بابت اتهامات «شرکت در دورههای نظامی»، «حمله به پایگاههای بسیج»، «تبلیغ علیه نظام»، «توهین به مقدسات» و «توهین به رهبری» به ۱۳ سال حبس محکوم شد.
او بارها اعلام کرده که اتهامات انتسابی به او بی پایه و اساس بوده و چندین بار اعتصاب غذا کرده است.
مرتبط:
روایت یک پرونده؛ حامد قرهاوغلانی، زندانی سیاسی
https://youtu.be/e8X9XGKoQUg
روایت حامد قرهاوغلانی از زندان ارومیه
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/51239
#زندان #حامد_قره_اوغلانی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
این زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه، از تاریخ ۲۲ فرودینماه دست به اعتصاب زده است.
به گزارش «هرانا» حامد قرهاوغلانی امروز، شنبه ۲۰ اردیبهشتماه، با ویلچر به بهداری زندان منتقل شده است و بهرغم ضعف شدید، از دریافت سرم خودداری کرده. او سپس بار دیگر به سلول انفرادی بازگردانده شد.
او به بیماری صرع مبتلا است و جانش در خطر است.
حامد قرهاوغلانی میگوید با توجه به اینکه یک سوم حبس خود را متحمل شده است، باید شامل آزادی مشروط بشود.
این زندانی پیش از این هم در بهمن ۱۴۰۳ برای دستیابی به این حق خود دست به اعتصاب غذا زده بود که مقامات زندان به او وعده داده بودند که درخواست او را قبول خواهند کرد اما تمام این وعدهها توخالی بوده است.
حال حامد قرهاوغلانی پس از ناامیدشدن از آزادی مشروط خود، یک ماه است که اعتصاب غذا کرده و هماکنون وضعیت جسمی و روحی مناسبی ندارد..
حامد قرهاوغلانی، دانشجوی کارشناسی ارشد معماری و متولد ۱۳۶۵، در تیرماه ۱۳۹۹ توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شد.
۳۰ بهمن همان سال از سوی دادگاه انقلاب از بابت اتهامات «شرکت در دورههای نظامی»، «حمله به پایگاههای بسیج»، «تبلیغ علیه نظام»، «توهین به مقدسات» و «توهین به رهبری» به ۱۳ سال حبس محکوم شد.
او بارها اعلام کرده که اتهامات انتسابی به او بی پایه و اساس بوده و چندین بار اعتصاب غذا کرده است.
مرتبط:
روایت یک پرونده؛ حامد قرهاوغلانی، زندانی سیاسی
https://youtu.be/e8X9XGKoQUg
روایت حامد قرهاوغلانی از زندان ارومیه
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/51239
#زندان #حامد_قره_اوغلانی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خامنهای: مادری و همسری، از همه مشاغل زن مهمتر است
رهبر جمهوری اسلامی میگوید مگر مدیریت زن افتخار دارد؟ او میگوید افتخار به اینکه زن در مقام مدیریتی باشد، اشکال دارد و شغل مهم زن «مادری»، «همسری» و «ایجاد آرامش» است. در این ویدیو با بخشی از دیدگاههای علی خامنهای درباره زنان و حضور آنان در جامعه آشنا میشوید.
سایت:
https://tavaana.org/khamenei-gender-justice/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=x4E-9DLJdIc
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
رهبر جمهوری اسلامی میگوید مگر مدیریت زن افتخار دارد؟ او میگوید افتخار به اینکه زن در مقام مدیریتی باشد، اشکال دارد و شغل مهم زن «مادری»، «همسری» و «ایجاد آرامش» است. در این ویدیو با بخشی از دیدگاههای علی خامنهای درباره زنان و حضور آنان در جامعه آشنا میشوید.
سایت:
https://tavaana.org/khamenei-gender-justice/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=x4E-9DLJdIc
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech