آموزشکده توانا
53.4K subscribers
33.7K photos
38.6K videos
2.55K files
19.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
مرگ‌های خاموش، قربانیان بی‌صدا

هزاران زندانی به جرم مواد مخدر در زندان قزل‌حصار نگهداری می‌شوند؛ فروشندگانی که اکنون، به‌دلیل نبود بازدارندگی در سیستم زندان و نبود نظارت کافی، به مصرف‌کننده تبدیل شده‌اند.
همه می‌دانیم که مواد مخدر و اعتیاد، یکی از بحران‌های بزرگی‌ست که مردم به اشکال گوناگون گرفتار آن هستند؛ بحرانی که منشأ آن، فقر، بیکاری، فساد، استبداد حاکم، فقدان آزادی‌های فردی، اجتماعی و سیاسی و نیز گستردگی اختلاس، رانت، تاراج و چپاول ثروت‌های ملی توسط عوامل حکومت است.

بر اساس مشاهدات میدانی مشخص شده است که روز یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ در واحد چهار زندان قزل‌حصار، بند ۱۸، زندانی مواد مخدر به نام غلامعلی ایرانمنش، فرزند محمدعلی، حدود ۴۵ ساله، که پیش‌تر از واحد یک به این واحد منتقل شده بود و به دلیل نگهداری چند گرم مواد مخدر به سه سال و نیم زندان محکوم شده بود، بر اثر مصرف متادون و گاه مصرف انواع دیگری از مواد مخدر و عوارض ناشی از آن، دچار ایست تنفسی و قلبی شد و جان باخت.

بدیهی‌ست این نخستین و آخرین زندانی‌ای نیست که قربانی چنین مرگی می‌شود. اشاره ما به این موضوع، بیش از آن‌که روایت یک مرگ باشد، تلاشی‌ست برای تأکید بر لزوم پرداختن به ریشه‌های چنین فجایعی و آسیب‌شناسی آن. چراکه مجازات زندان، که تاکنون هیچ بازدارندگی‌ای از خود نشان نداده، نه‌تنها کارآمد نیست، بلکه گاه موجب آشنایی زندانیان با انواع دیگری از بزه می‌شود. این افراد، که اغلب معتاد نیز هستند، پس از آزادی در جامعه‌ای رها می‌شوند که نه آمادگی پذیرش آن‌ها را دارد و نه حمایتی واقعی از ایشان یا خانواده‌هایشان صورت می‌گیرد. قانونی که تنها بر کاغذ است، در عمل کارکردی ندارد.

در کشوری که گرفتار حکومت ناکارآمد و مدیریتی فاسد است، منجلابی از شرایط اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی طی سالیان به‌وجود آمده و قربانیان آن، بی‌شک، مردم طبقات محروم و آسیب‌پذیرند.
در نهایت، تأکید ما بر این است که در یک سیستم دیکتاتوری که می‌خواهد کشور را با زور، سرکوب، خفقان و سانسور اداره کند، زندان و اعدام هیچ‌گاه بازدارنده نخواهد بود. در چنین سیستمی، هدف آن است که مردمی را که به دنبال تغییرات اساسی و بنیادین هستند—از جمله حق زندگی، آزادی، کار و مسکن—دچار انزوا، سکوت و خاموشی کنند.

ریشه‌های اعتیاد به مواد مخدر، ریشه‌های گرایش به فروش مواد مخدر و بزه‌کاری، در رفتار حکومت است؛ حکومتی که زمینه‌های این آسیب‌ها را با گسترش فقر و بیکاری، حاشیه‌نشینی و فلاکت، تبعیض و شکاف طبقاتی، و صرف بودجه برای ایدئولوژی به‌جای فرهنگ‌سازی، فراهم کرده است.
قوای مختلف انتظامی و قضایی حکومت نیز به‌جای اندیشیدن به حل مسئله، حذف قربانیان را چاره‌ی کار دیده‌اند و بساط کشتار راه انداخته‌اند. اگر اعدام بازدارندگی ایجاد می‌کرد، تا کنون باید ریشه‌ی اعتیاد برکنده می‌شد! آنان چشم بر مافیای کلان توزیع مواد در دستگاه حاکمه بسته‌اند و افراد خرده‌پا و فاقد پشتوانه در قدرت را قربانی می‌کنند.

این گزارش، نشانگر آن است که ما نسبت به مرگ انسان‌ها در چنین شرایطی بی‌تفاوت نیستیم. ما با الهام از انسانیت، نسبت به حفظ جان انسان‌ها حساسیم و آرزو داریم میهنی عاری از خشونت، فقر، نکبت اعتیاد به مواد مخدر و دیگر زشتی‌ها و پلیدی‌ها داشته باشیم؛ کشوری که در آن، همه در آسایش و خوشبختی، بر پایه‌ی اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، زندگی‌ای همراه با دانش و خردمندی داشته باشند.


#قزل_حصار #اعدام #مواد_مخدر #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
کشته شدن آیدین شریعتمدار، زندانی محکوم به اعدام، در جریان تلاش برای فرار

به گزارش خبرگزاری هرانا، آیدین شریعتمدار، زندانی محکوم به اعدام که حدود ۲۰ سال در زندان قزلحصار کرج محبوس بود، روز شنبه ۱۷ خرداد، در جریان تلاش برای فرار از بیمارستان امام علی کرج، با شلیک مستقیم مأموران پلیس کشته شد.

هرانا بر اساس گزارش منابع مطلع نوشته که این زندانی به دلیل خونریزی داخلی به بیمارستان منتقل شده بود. اما در هنگام بستری، با همکاری افراد مسلح که از نزدیکان او عنوان شده‌اند، موفق به خلع سلاح مأموران پلیس همراه شده و قصد فرار داشت. در پی این اقدام، مأموران پلیس پس از هشدار، اقدام به تیراندازی کردند و وی را با شلیک گلوله از پای درآوردند.

پس از انتشار خبر کشته شدن آیدین شریعتمدار، جمع زیادی از زندانیان هم‌بند او در زندان قزلحصار دست به اعتراض زدند. شاهدان گزارش داده‌اند که زندانیان با سردادن شعارهایی چون «یا مرگ یا آزادی»، به مدت چندین ساعت مانع بسته شدن درهای حیاط زندان شدند.

این اعتراض گسترده، با افزایش حضور نیروهای امنیتی در داخل زندان همراه بود. گزارش‌های تأییدنشده‌ای نیز از درگیری محدود بین برخی زندانیان و مأموران منتشر شده، هرچند تاکنون اطلاعات دقیقی در این خصوص از منابع رسمی منتشر نشده است.


#آیدین_شریعتمدار #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
خبرگزاری حکومتی دانشجو، وابسته به بسیج دانشجویی، از اجرای حکم ظالمانه اعدام «مجاهد کورکور» خبر داد

اعدام، قتل حکومتی است و حکومت از این حربه برای سرکوب مخالفان استفاده می‌کند.

سحرگاه امروز ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، ‎مجاهد کورکور توسط جمهوری اسلامی کشته شد. یکی از جوانان انقلابی ایذه، که دادخواه کیان پیرفلک و سایر جان‌باختگان بود.

ـ در حالی که خانواده‌های جان‌باختگان ایذه در ۲۵ آبان ۱۴۰۱ شهادت داده‌اند او نقشی در آن ماجرا نداشته و قاتل از نیروهای حکومتی است.

- دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی، اعلام کرده که جان‌باختگان ایذه توسط انقلابیون کشته شده‌اند. ابتدا اعلام کردند که افرادی را در همان شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در مرز ماکو بازداشت کردند (که با توجه به بعد مسافت باورپذیر نبود)، بعد چند نفر را که از قضا دادخواه خون کیان و سایر جان‌باختگان بودند متهم کردند و با لشکرکشی به روستای پرسوراخ دو نفر را به قتل رساندند و تا کنون پیکرشان را به خانواده‌ها تحویل نداده‌اند. حالا مجاهد کورکور را که در آن روستا بازداشت کرده بودن، کشتنپ، در حالی که خانواده‌های دادخواه و داغدار ایذه بارها گفته‌اند که مجاهد و یارانش قاتل عزیزانشان نیستند. میثم پیرفلک به صراحت نام فرمانده نیروهای سرکوب و عامل کشتار ایذه را به زبان آورده است.

#مجاهد_کورکور #ایذه #دادخواهی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خبرگزاری حکومتی دانشجو، وابسته به بسیج دانشجویی، از اجرای حکم ظالمانه اعدام «مجاهد کورکور» خبر داد

اعدام، قتل حکومتی است و حکومت از این حربه برای سرکوب مخالفان استفاده می‌کند.

سحرگاه امروز ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، ‎مجاهد کورکور توسط جمهوری اسلامی کشته شد. یکی از جوانان انقلابی ایذه، که دادخواه کیان پیرفلک و سایر جان‌باختگان بود.

جمهوری اسلامی، مجاهد کورکور را در زادروز کیان پیرفلک و بدون برگزاری آخرین ملاقات به فتل رساند.

ـ در حالی که خانواده‌های جان‌باختگان ایذه در ۲۵ آبان ۱۴۰۱ شهادت داده‌اند او نقشی در آن ماجرا نداشته و قاتل از نیروهای حکومتی است.

- دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی، اعلام کرده که جان‌باختگان ایذه توسط انقلابیون کشته شده‌اند. ابتدا اعلام کردند که افرادی را در همان شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در مرز ماکو بازداشت کردند (که با توجه به بعد مسافت باورپذیر نبود)، بعد چند نفر را که از قضا دادخواه خون کیان و سایر جان‌باختگان بودند متهم کردند و با لشکرکشی به روستای پرسوراخ دو نفر را به قتل رساندند و تا کنون پیکرشان را به خانواده‌ها تحویل نداده‌اند. حالا مجاهد کورکور را که در آن روستا بازداشت کرده بودن، کشتنپ، در حالی که خانواده‌های دادخواه و داغدار ایذه بارها گفته‌اند که مجاهد و یارانش قاتل عزیزانشان نیستند. میثم پیرفلک به صراحت نام فرمانده نیروهای سرکوب و عامل کشتار ایذه را به زبان آورده است.

#مجاهد_کورکور #ایذه #دادخواهی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قتل حکومتی مجاهد کورکور در همین ساعات اولیه انتشار خبر، واکنش‌های زیادی را برانگیخته است.

سعید دهقان، حقوقدان و فعال حقوق بشر نوشت:
«از همان روزی که خانواده کیان پیرفلک گفتند شکایتی از #مجاهد_کورکور ندارند چون خودشان شاهد تیراندازی نیروهای امنیتی بودند، روشن بود که نه جرم، نه قانون، نه وجدان، بلکه تصمیم نظام برای انتقام و بقا به قیمت خون، سرنوشت او را رقم زده است.»

رضا یعقوبی، پژوهشگر علوم انسانی، نویسنده و مترجم چنین نوشت:
«جز خون، جز درد، جز ناکارامدی و ناتوانی و بی‌کفایتی، فساد، رانت، فقر، قحطی، کمبود انرژی، جنگ، تحریم، سرکوب، سانسور، زندان، شکنجه، رکود، تورم، تباهی، حاصل دیگرشان برای مردم ما مرگ و اعدام است!»

آتنا دائمی یادآور شد که این قتل در زادروز کیان پیرفلک انجام شده و نوشت:

«همزمان با سالروز تولد کیان پیرفلک، #مجاهد_کورکور را اعدام کردند…
تروریست‌های سپاه پاسداران کیان را کشتند و به مجاهد کوکور اتهام کذب قتل کیان و‌ شهروندان دیگر را نسبت دادند، خانواده پیرفلک از مجاهد کوکور حمایت کردند اما جمهوری اسلامی وقیحانه در سالروز تولد کیان پیرفلک، مجاهد را اعدام کرد…»

#نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی؛

امروز ۲۱ خرداد روز تولد کیان پیرفلک است. مجاهد کورکور که ابتدا به اتهام قتل او، و پس از آنکه معلوم شد او ضارب کیان نبوده، به اتهام «محاربه و افساد فی‌الارض» محکوم شد، در روز تولد کیان اعدام شد.

ماه‌منیر مولایی‌راد، مادر کیان، با انتشار عکسی که او را در حال دست‌دادن با مادر مجاهد کورکور نشان می‌داد، بارها تاکید کرد که حکومت در پی پنهان‌کردن نقش نیروهایش در مرگ کیان است. همچنین میثم پیرفلک، پدر کیان که خود نیز در جریان تیراندازی مجروح شد، با انتشار ویدیویی، اتهام‌های وارده به کورکور را بی‌اساس خوانده بود.

در این سال‌ها فشار‌ حکومت بر خانواده پیرفلک و دیگر دادخواهان جنبش مهسا ادامه یافته است. پویا مولایی‌راد، پسرعموی ماه‌منیر مولایی‌راد، در مراسم تولد کیان در سال ۱۴۰۲ در محل مزار او با تیراندازی مستقیم ماموران انتظامی مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان جان باخت.

خانواده کورکور هم از این فشارها در امان نمانده است. نگار کورکور، خواهر دادخواه مجاهد کورکور، تا لحظات پایانی زندگی خود برای دادخواهی و اثبات بی‌گناهی برادرش تا پیش از مرگش به دلیل سرطان تلاش کرد.

کیان پیرفلک، که ۲۱ خرداد ۱۳۹۲ به دنیا آمده بود، امروز تولد ۱۲‌سالگی‌اش را جشن می گرفت.

متن از ایران اینترنشنال

#کیان_پیرفلک #مجاهد_کورکور #نه_به_اعدام #دادخواهی #ایذه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

‏«خیر العمل»...

‏حکم ناعادلانه اعدام مجاهد کورکور اجرا و او توسط جمهوری اسلامی به قتل رسید

‏کاری از رضا عقیلی
‏⁦ @Rezacartoon

‏سال‌هاست اذان صبح برای ایرانیان یادآور لحظات کشته‌شدن آن دسته از مبارزان راه آزادی وطن است که به دار آویخته شده‌اند.

‏⁧ #مجاهد_کورکور #گفتگو_توانا #کارتون#نه_به_اعدام #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، در واکنش به قتل حکومتی مجاهد کورکور بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کرد:
‏علیه سیاست‌ وحشت‌آفرین اعدام‌ها که توسط حکومت استبدادی و برای نا امید کردن مردم شدت یافته است، راهی جز اتحاد، همبستگی، به پا خاستن و مقاومت وجود ندارد.

در سالروز تولد کیان پیرفلک، مجاهد کورکور به دار آویخته شد. کیان پیرفلک با تیراندازی مستقیم عوامل سرکوبگر جمهوری اسلامی در روزهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» کشته شد.
عباس کورکور که از شکنجه‌هایش در سلول‌های انفرادی بسیار شنیده‌ایم، با ادعای بی اساس و کذب بازجویان، شکنجه‌گران و عوامل قضایی متهم به قتل کیان شد. پدر کیان شهادت داد که با چشم‌هایش دیده که عیدی علیپور دستور تیراندازی را داده بود.
آیا کوچکترین امیدی برای تحقق عدالت در نظام قضایی وابسته به سناریو نویسانِ دالان‌های تاریک نیروهای سرکوبگر و‌ فریبکار امنیتی وجود دارد ؟ قوه‌ی قضائیه‌ای که به ابزاری در دست نیروهای سرکوب تنزل یافته است.

هر روز صدای فریاد و رخت عزا بر تن خانواده‌‌ای رنج کشیده و بی‌پناه را به نظاره می‌نشینیم.
این ما بازماندگان این اعدام‌ها هستیم که از انسانیت تهی میشویم .

نرگس محمدی
۲۱ خرداد ۱۴۰۴

#مجاهد_کورکور #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
شاهزاده رضا پهلوی در واکنش به قتل حکومتی مجاهد کورکور در زادروز جاویدنام کیان پیرفلک، در متن کوتاهی نوشت:

«قاتل کیان پیرفلک، مجاهد کورکور و دیگر فرزندان بی‌گناه ایران یک نفر است: علی خامنه‌ای. تا زمانی که پیروز نشویم، او و رژیم ضحاکیش به این کشتار روزانه ادامه خواهند داد. یکی شویم، پیروز می‌شویم.»


#مجاهد_کورکور #کیان_پیرفلک🌈 #نه_به_جمهورى_اسلامى #اتحاد_رمز_پیروزی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر باقری‌نیا، در واکنش به قتل حکومتی مجاهد کورکور می‌گوید:
«با اذان صبح امروز، مجاهد کورکور را اعدام کردند. اذان صبح، بار دیگر ناقوس مرگ شد، مانند بسیاری از سحرهای این سرزمین که به‌جای آغاز یک روز تازه، به پایان یک زندگی گره خورد.

جمهوری اسلامی او را کشت، نه فقط برای انتقام، نه فقط برای نمایش قدرت، بلکه برای آن‌که بگوید تنها روایتِ اوست که باید غالب باشد؛ فقط اوست که تعیین می‌کند چه کسی قاتل است، چه کسی بی‌گناه است، چه کسی باید زنده بماند و چه کسی باید بمیرد.

و حالا ما مانده‌ایم و این غم سنگین، این خشم، این حسِ استیصالِ ناشی از بی‌عدالتی.
مانده‌ایم با این پرسش: حالا با این‌همه درد چه باید کرد؟ با این بغضی که در گلومان گیر کرده، چه کنیم؟ با این خشم، با این درماندگی چه کنیم؟

اول باید بپذیریم که این احساس‌ها طبیعی‌اند؛ نه نشانه ضعف‌اند، نه نشانه شکست.
ما انسان‌ایم، و این غم اگر فقط در دل بماند، می‌تواند خفه‌مان کند. اما اگر اجازه دهیم ما را به حرکت وادارد، اگر آن را به کنش تبدیل کنیم، آن‌گاه می‌تواند منشأ یک کار بزرگ باشد.

آری، غم‌مان را می‌توانیم به یک کنش بزرگ بدل کنیم: به روایت، به مستندسازی، به حفظ حافظه جمعی.
خشم‌مان را می‌توانیم به فریادهای جمعی، به هم‌دلی، به اعتراض، و به پیوندهایی تبدیل کنیم که قدرت می‌آفرینند.
حتی آن لحظه‌های استیصال نیز می‌توانند جرقه‌ای برای حرکت باشند، اگر بفهمیم که تنها نیستیم.

ما زیادیم. بی‌شماریم. ما می‌توانیم همدیگر را بلند کنیم، می‌توانیم با هم، از دل همین تاریکی، راه بسازیم.

جمهوری اسلامی می‌خواهد بزرگ و شکست‌ناپذیر جلوه کند.
اما واقعیت این است که از همین صداهای کوچک، از همین یادآوری‌ها، از همین غم‌های ما می‌ترسد.

و این یعنی هنوز امید هست.

غم ما بزرگ است، اما ما می‌توانیم بزرگ‌تر باشیم؛
فقط کافی‌ست به هم وصل شویم، به هم تکیه کنیم و ادامه دهیم.»

#مجاهد_کورکور #نه_به_اعدام #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
حسین باستانی، روزنامه‌نگار، در واکنش به قتل حکومتی مجاهد کورکور نوشت:

بهانه آشنای اعدام در ج.ا این بوده که «قصاص حق خانواده مقتول است، به نظام ربطی ندارد». اما وقتی تصمیم نظام به اعدام کسی باشد، معطل «حق خانواده مقتول» نمی‌ماند: حتی اگر خانواده #کیان_پیر‌فلک به نفع #مجاهد_کور‌کور شهادت بدهند، نظام بهانه اعدام را از «قصاص» به «محاربه» تغییر می‌دهد.

ـ عکس: ماه‌منیر مولایی‌راد، مادر کیان، دست در دست مادر مجاهد کورکور، بر سر مزار کیان (عکسی که ماه‌منیر در استوری اینستاگرام منتشر کرده بود و بر بی‌گناهی مجاهد کورکور تاکید کرده بود.)

#نه_به_اعدام #ایذه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
ابوالحسن منتظر زندانی سیاسی ۶۶ ساله از رسیدگی پزشکی محروم است.

این زندانی محکوم به اعدام، هم‌اکنون در زندان قزلحصار کرج به سر می‌برد و به بیماری‌های متعددی از جمله مشکلات قلبی، ریوی و سنگ کلیه مبتلا ست.
ابوالحسن منتظر در دوره حبس پیشین تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفته بود. در جریان بازداشت مجدد، به دلیل ضرب و شتم مأموران، بخیه‌های جراحی او باز شد. در اثر همین ضربات، چند ناحیه از قفسه سینه او هم دچار شکستگی شده است. هم‌اکنون وضعیت جسمی‌اش نامساعد گزارش شده است اما مسئولان زندان با اعزام او به بیمارستان خارج از زندان مخالفت می‌کنند.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی به «هرانا» گفته است: «علیرغم وضعیت جسمانی نامناسب ابوالحسن منتظر، مسئولان زندان از اعزام وی به مراکز درمانی خارج از زندان خودداری می‌کنند. آن‌ها تنها وعده درمان و انتقال به بیمارستان می‌دهند، اما اقدامی انجام نمی‌دهند.»

صدای زندانیان باشیم

#ابوالحسن_منتظر #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی

@Tavaana_TavaanaTech
صدیقه وسمقی، دین‌پژوه، با انتشار مطلبی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

«اعدام مجاهد کورکور جنایت محسوب می‌شود.»
او درباره جنایتی که دست‌اندرکاران صدور تا اجرای این حکم انجام داده‌اند نوشت:
«هنگامی که شاکی و قاضی هم‌دست باشند و محاکمه پشت درهای بسته صورت گیرد، در حالی که صدای متهم به جایی نمی‌رسد و ده‌ها شبهه و اشکال بر پرونده وارد باشد، حکم صادره در چنین شرایطی باطل و نامشروع است و اگر حکم صادره اعدام باشد، اجرای آن در چنین شرایطی بر اساس شریعت اسلامی قتل عمد و جنایت محسوب می‌شود و قاضی و رئیس دستگاه قضایی و دیگر عوامل آگاه دست اندر کار، مسئول این جنایت‌اند.»

صدیقه وسمقی در پایان تاکید می‌کند:
«اعدام مجاهد کورکور از این موارد است. جمهوری اسلامی متهم به قتل معترضان و مخالفان سیاسی است.»

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #کیان_پیر‌فلک #نه_به_اعدام #مجاهد_کورکور

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مشهد؛ قدرت اتحاد مردم مانع بازداشت یک شهروند شد

ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی با این شرح منتشر شده است:
«مردم مشهد مانع بازداشت جوانی شدند که به حمایت از مادرش در حق انتخاب پوشش با ماموران برخورد کرده بود.»

از تاریخ وقوع این ماجرا اطلاعی نداریم، ولی آنچه که مشاهده می‌شود شجاعت مردم و به ویژنب زنی است که فریاد میزد «نذارید ببرنش» و شهامت او بقیه مردم را به ایستادگی واداشت.
همیشه یک نفر باید پیشگام باشد و بایستد و به بقیه دل و جرات بدهد....

#مشهد #تکثیر_شجاعت #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
با وجود آنکه دیوان عالی کشور در ابتدا با نقض پرونده، تقاضای اعاده دادرسی را نپذیرفته بود، اما در نهایت، دیروز اعاده دادرسی محمدامین مهدوی شایسته در سایه تلاش وکلا پذیرفته شد و پرونده او به شعبه نهم دیوان عالی کشور به ریاست قاضی مزینانی ارجاع داده شده است.

روزنه‌ای از امید در برابر حکم ظالمانه‌ی اعدام که علیه این جوان ۲۶ ساله صادر شده؛ گشوده شده است تا شاید در بیدادگاه جمهوری اسلامی وجدان بیداری پیدا شود اما در عین حال، شواهد موجود حاکی از آن است که جمهوری اسلامی همچنان قصد جدی برای اجرای این حکم دارد.

نسبت به خطر قریب‌الوقوع اجرای حکم هشدار می‌دهیم و از مردم، فعالان مدنی، رسانه‌ها و نهادهای حقوق بشری می‌خواهیم که با صدایی واحد، مانع از سلب حیات این فرزند ایران شوند.

تمامی اخبار رسمی و معتبر درباره وضعیت محمدامین مهدوی شایسته، تنها از طریق صفحات رسمی هم‌بندیان و وکلای پرونده منتشر می‌شود.

Despite the Supreme Court’s initial rejection of the request for a retrial by dismissing the case, yesterday, thanks to the relentless efforts of his lawyers, the retrial request for Mohammad-Amin Mahdavi Shayesteh was finally accepted. The case has now been referred to Branch 9 of the Supreme Court, presided over by Judge Mazinani.

A glimmer of hope has emerged in the face of the cruel death sentence issued against this 26-year-old young man—a chance, perhaps, for a conscience to awaken within the unjust judicial system of the Islamic Republic.
However, existing evidence clearly shows that the Islamic Republic remains seriously determined to carry out the execution.

We issue a grave warning about the imminent risk of the sentence being enforced, and we call on the people, civil society activists, the media, and international human rights organizations to raise a unified voice and prevent the state-sanctioned killing of this son of Iran.

#محمدامین_مهدوی_شایسته #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران، حکم صادره علیه بهتاش صناعی‌ها، مریم مقدم و غلامرضا موسوی را بدون تغییر تأیید کرد. طبق این حکم، مجموع محکومیت این سه نفر برابر با پنج سال و چهار ماه حبس و ۱۴۰ میلیون تومان جزای نقدی است.

در مرحله بدوی، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق نشر اکاذیب با هدف تشویش اذهان عمومی» به ۱۴ ماه حبس تعزیری و ۴۰ میلیون تومان جزای نقدی برای هر یک محکوم کرده بود. اجرای حکم حبس این دو سینماگر به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمده است.

علاوه بر این، هر سه متهم پرونده – صناعی‌ها، مقدم و موسوی – به اتهام «مشارکت در تهیه محتوای مبتذل» به یک سال حبس تعزیری با تعلیق پنج‌ساله و ضبط تجهیزات مربوطه محکوم شده‌اند. همچنین، قاضی ایمان افشاری آن‌ها را به دلیل «نمایش بدون مجوز فیلم» به پرداخت ۲۰ میلیون تومان جزای نقدی و ضبط کلیه تجهیزات فنی محکوم کرده است.

جلسه رسیدگی به اتهامات این سه نفر، به همراه سه متهم دیگر شامل دو بازیگر و یک فیلمبردار، در تاریخ ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۳ برگزار شد. کیفرخواست سازندگان این فیلم در بهمن‌ماه همان سال صادر شده بود.

بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم، زوج سینماگر ایرانی، به‌رغم موفقیت فیلمشان در جشنواره‌های بین‌المللی – از جمله دریافت جایزه هوگوی نقره‌ای جشنواره شیکاگو – به دلیل ممنوعیت خروج از کشور نتوانستند در این رویدادها شرکت کنند.

فیلم «کیک محبوب من» در ژانر درام و محصول سال ۲۰۲۴، بدون سانسور و بدون رعایت پوشش اجباری برای بازیگران زن ساخته شده است؛ موضوعی که با واکنش منفی مقامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مواجه شد.

بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم، سازندگان فیلم «کیک محبوب من» در پستی مشترک اینستاگرام نوشتند:

«دوستان عزیز سلام متاسفانه امروز مطلع شدیم که درخواست تجدید‌نظر پرونده ما در شعبه ۳۶ تجدید‌نظر دادگاه انقلاب رد شده. با وجود ارائه لایحه‌ای مفصل و کامل در جهت دفاع از خود، قاضی هیچکدام از استدلالات را وارد ندانسته و عینا رای قبلی دادگاه انقلاب مبنی بر جمعن بیست و شش ماه زندان تعلیقی، جریمه نقدی و توقیف تجهیزات برای ساخت فیلم "کیک محبوب من" را تایید کرده. آخرین امکانی که برای ما وجود دارد درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور است که وکلای ما به زودی با ارائه لایحه‌ای جدید درخواست بررسی پرونده در این بالاترین نهاد قوه قضائیه ایران را ارائه خواهند داد.»


#بهتاش_صناعی_ها #مریم_مقدم #کیک_محبوب_من #نه_به_پوشش_اجباری
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
درباره‌ی مناسک حذف و انحصار حافظه در جمهوری اسلامی
✍️صدرا عبدالهی، نویسنده و کارگردان

در رژیم‌های تمامیت‌خواه، مرگ پایان نمی‌یابد. آن‌چه به‌نام «اعدام» رخ می‌دهد، اغلب نه صرفاً به‌مثابه خاتمه‌ی زیستِ زیستی، بلکه آغاز پروژه‌ای دوم درون منطق قدرت است: پروژه‌ی حذف حافظه، تصاحب بدن، و تحریف مناسک وداع. نظام جمهوری اسلامی، با امتناع از تحویل اجسادِ اعدامی‌ها به خانواده‌ها و نیز پنهان‌کاری عامدانه درباره‌ی مکان دفن، در عمل مرزهای مرگ فیزیکی را به قلمرو سیاست بسط داده است. این بسط، نه امری حاشیه‌ای، بلکه نشانه‌ای ساختاری از شیوه‌ی حکمرانی‌ای‌ست که در آن قدرت، نه صرفاً بر بدنِ زنده، بلکه بر معنای مرگ نیز اعمال می‌شود.
مورد تحویل ندادن جسد «مجاهد کورکور»، معترض اعدام‌شده‌ی خیزش ۱۴۰۱ به خانواده اش، صرفاً یک مصداق نیست؛ یک پدیدار‌شناسی است از مواجهه‌ی حاکمیت با بدن مخالف. این مواجهه را نمی‌توان صرفاً به سطح بی‌رحمی یا انتقام‌جویی تقلیل داد. آن‌چه در این رفتار ظاهر می‌شود، تصویر عریان حکومتی است که حتی در مرگ نیز تاب بازگشت سوبژکتیویته‌ی مخالف را ندارد. یعنی حتی وقتی سوژه از مقام فاعلی ساقط شده و صرفاً به پیکر بدل گشته، هنوز برای نظام حامل خطر است. این ترس، نه ترس از مرده، بلکه ترس از معنای مرگ اوست.
از منظر فلسفه‌ی سیاسی، این رویکرد ریشه در منطق “حاکمیت مطلق بر حیات و ممات” دارد. اگر در تحلیل‌های سنتی، حاکم کسی بود که وضعیت استثنایی را تعیین می‌کرد، در ساختار جمهوری اسلامی، حاکم کسی‌ست که حتی مناسک تدفین را نیز مشروط به انقیاد سیاسی می‌سازد. یعنی “وضعیت استثنایی” دیگر در سطح قانون اضطراری نیست، بلکه به سطح آیین‌های مرگ و خاک‌سپاری نیز نفوذ کرده است. حاکم، مرگ را نیز در زمره‌ی امور امنیتی می‌فهمد.
از سوی دیگر، در سطح روان‌شناسی اجتماعی، امتناع از تحویل پیکر، نه صرفاً خشونتی منفرد، بلکه تکنیکی است برای تعلیق فرآیند سوگواری. سوگواری، همان‌گونه که روانشناسی تأکید می‌کند، تنها ابراز اندوه نیست، بلکه شکل‌دادن به فقدان و ادغام آن در نظم روانی فرد و جامعه است. وقتی این فرآیند مسدود می‌شود، فقدان بدل به گسست روانی می‌شود. حکومت، با مهندسی این گسست، در واقع ضربه‌ای روان‌شناختی به پیکره‌ی خانواده، خویشاوندان، و جمع اعتراضی وارد می‌کند؛ خشونتی ثانویه که در ظاهر “فراقانونی” است، اما عمیقاً سازمان‌یافته و هدف‌مند است.
از منظر اخلاقی نیز، این‌جا با یک تناقض عمیق در نظام مشروعیت مواجهیم. حکومتی که خود را مبتنی بر اصول دینی و اخلاقی معرفی می‌کند، در عمل، پیکرِ انسانی را از کرامتِ ذاتی تهی می‌کند. در هیچ یک از سنت‌های دینیِ معتبر – چه در فقه، چه در کلام و چه در عرفان – بدن مرده، ولو مجرم، موضوع انتقام یا ابزار انضباط سیاسی نبوده است. آن‌چه در این‌جا رخ می‌دهد، نه فقط عدول از اخلاق دینی، بلکه خیانت به تمام بنیادهای توجیهی قدرت است. جمهوری اسلامی با این رفتار، بی‌آن‌که خود اقرار کند، مشروعیت اخلاقی‌اش را به‌نفع بقای سیاسی‌اش ابطال می‌کند.
در این نسبت میان اعدام، پنهان‌کاری، و امتناع از آیین‌های تدفین، ما با یک ساختار مواجهیم؛ ساختاری که مرگ را به امری تکنولوژیک، و مناسک آن را به امری امنیتی تقلیل داده است. آن‌چه حذف می‌شود، فقط بدن نیست، بلکه امکان سوگواری، امکان حافظه، و امکان بازخوانی اعتراض است. جمهوری اسلامی از جسد نمی‌ترسد؛ از امکان تبدیل جسد به نشانه می‌ترسد. و درست به همین دلیل، آن را می‌رباید.
در این چارچوب، تقبیح رفتار حکومت در تحویل‌ندادن اجساد یا پنهان‌کردن گور، نه امری عاطفی یا اخلاق‌گرایانه‌ی سطحی، بلکه نقدی بنیادی بر خودِ شیوه‌ی حکمرانی است؛ شیوه‌ای که هر چیزی را – از زبان و بدن تا مرگ و خاطره – در قلمرو انحصار خود در می‌آورد.
در پایان، شاید بتوان چنین گفت: اعدام در جمهوری اسلامی، نه نقطه‌ی پایان عدالت، بلکه نقطه‌ی آغاز نوعی از خشونت است که تا غیاب کامل نشانه‌های فرد ادامه می‌یابد. پنهان‌سازی اجساد، حذف گورها، و تحمیل سکوت، نشانه‌هایی است از حکومتی که نه بر قانون، بلکه بر ترومای ممتد حکم می‌راند.


#مجاهد_کورکور #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته ویدئویی از قدرت اتحاد مردم در مشهد منتشر شد.
در شرح این ویدئو آمده است:
«مردم مشهد مانع بازداشت جوانی شدند که به حمایت از مادرش در حق انتخاب پوشش با ماموران برخورد کرده بود.»

از تاریخ وقوع این ماجرا اطلاعی نداریم، ولی آنچه که مشاهده می‌شود شجاعت مردم و به ویژنب زنی است که فریاد میزد «نذارید ببرنش» و شهامت او بقیه مردم را به ایستادگی واداشت.
همیشه یک نفر باید پیشگام باشد و بایستد و به بقیه دل و جرات بدهد....

جامعه مدنی ایران دیگر در برابر سرکوبگران سکوت نمی‌کند.
حجاب اجباری، ابزار سرکوب‎
طرحی از شاهرخ حیدری

لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/forced-hijab-suppression/

#گفتگو_توانا #شاهرخ_حیدری #حجاب_اجباری #سرکوب_ملت
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دادگاه فقط مجری نظر نهاد امنیتی است»

طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری: در پرونده‌های بغی، حکم را از پیش نوشته‌اند

از طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، پرسیده شده که «اکثر پرونده‌های زندانیان سیاسی که حکم اعدام گرفته‌اند، از جمله پخشان عزیزی و وریشه مرادی، با اتهام بغی حکم اعدام گرفته‌اند.
پخشان مددکار اجتماعی بود و وریسه هم در حال مبارزه با داعش بوده، این دو هیچ مبارزه مسلحانه‌ای با رژیم جمهوری اسلامی نداشتند. چطور چنین اتهامی به این دو نفر نسبت داده شده است؟»


طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، در پاسخ  به نقد مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی پرداخته و با اشاره به نحوه اجرای این مواد، به ویژه ماده ۲۸۷ با عنوان «بغی»، بر استفاده نادرست و سیاسی از آن در پرونده‌های موسوم به امنیتی تأکید کرد.

او با تشریح عنصر قانونی این مواد، توضیح داد که ماده ۲۸۶ ناظر به محاربه و افساد فی‌الارض است و در صورت تحقق شرایط خاصی چون اخلال شدید در نظم عمومی، مجازات اعدام را پیش‌بینی کرده است. این ماده البته دارای تبصره‌ای است که امکان تخفیف مجازات را در صورت پایین‌تر بودن شدت اخلال فراهم می‌کند. اما در ماده ۲۸۷ که در سال ۱۳۹۲ به قانون افزوده شد، موضوع «بغی» بدون هیچ تبصره یا استثناء مطرح شده است؛ ماده‌ای که به گفته خانم کلاهچیان، مبنای فقهی مشخصی نداشته و صرفاً به آیه‌ای از قرآن ارجاع دارد.

مطابق این ماده، تنها «گروهی» که «در برابر نظام اسلامی» دست به اسلحه ببرند مشمول عنوان بغی خواهند بود؛ اما در پرونده‌های اخیر، این شروط رعایت نمی‌شود و افراد صرف‌نظر از وجود گروه یا استفاده از سلاح، با این اتهام سنگین مواجه می‌شوند. به گفته این وکیل دادگستری، روند بازداشت، بازجویی و رسیدگی قضایی نیز مغایر اصول حقوقی و دادرسی عادلانه است: بازجویی‌ها همراه با شکنجه روانی، عدم دسترسی به وکیل، عدم ارتباط با خانواده، و استخراج اعترافات اجباری.

وی همچنین به نقش «گردش‌کار» نهادهای امنیتی در روند دادرسی اشاره کرد و گفت: «در این نوع پرونده‌ها، محتوای گردش‌کار تعیین‌کننده نوع و شدت حکم است و عملاً دادگاه صرفاً مجری تصمیم نهاد امنیتی است». او در پایان تأکید کرد که در این پرونده‌ها نه تنها مفاد قانونی رعایت نمی‌شود، بلکه سیر رسیدگی نیز به شکلی چیده شده تا به نتیجه از پیش تعیین‌شده و مطلوب نهادهای امنیتی منتهی شود؛ امری که عدالت را به شدت زیر سؤال می‌برد.

مشروح سخنان خانم کلاهچیان را در فایل صوتی، بشنوید.

#طناز_کلاهچیان #نه_به_اعدام #بغی #محاربه #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech