آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر جاویدنام مهدی ببرنژاد، از جان‌باختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در قوچان، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«۲سال شده......
داداشی کاش میشدی دوباره برگردی واسه یبارم شده بلغت میکردم 😭
قشنگ حسرت دیدنت تا ابد در دل من موند💔😭
۱۴۰۱/۶/۳۰ شهریور خونین »

مهدی ببرنژاد ۲۲ ساله، ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۱ در شهرستان قوچان. توسط جمهوری اسلامی به قتل رسید. آن شب در قوچان ۴ نفر کشته شدند و مهدی از اخرین نفراتی بود که تیر خورده بود. او با وجود تیراندازی ماموران و زخمی شدن چندین نفر، پا پس نکشید و میدان را خالی نکرد. وقتی او را به بیمارستان رساندند، هنوز جان در بدن داشت و اما مأمورانی که آنجا بودند اجازه انتقالش به اتاق عمل را ندادند و او ساعتی بعد جان سپرد.

طبق گزارش یکی از آشنایان با خانواده مهدی،  آن‌ها با تاخیر از موضوع خبردار شدند و پس از سه روز تلاش توانستند پیکر مهدی را تحویل بگیرند.

#مهدی_ببرنژادقوچانی
#علی_مظفری
#مهدی_ببرنژاد #قوچان #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سی‌وپنجمین هفته کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۲۱ زندان کشور

«ما را در راه دفاع از حق زندگی زندانیان یاری دهید»

روز یک‌شنبه یکم مهرماه با شروع سال تحصیلی جدید، شاهد فاجعه انفجار معدن در شهر طبس بودیم. در این فاجعه بیش از ۵۰ نفر از کارگران معدن جان خود را از دست داده یا مفقود شدند و تعدادی نیز مجروح شدند. کارگرانی که در محیطی بدون کمترین ایمنی برای مخارج اولیه زندگی، با به خطر انداختن جانشان، نان خانواده‌شان را تامین می‌کردند. این نوع فجایع که به دفعات در کشور اتفاق افتاده، حاصل فساد و ناکارآمدی ساختاری حکومت استبدادی است که ضمن چپاول و غارت دست‌رنج مردم زحمت‌کش ایران، هرگز پاسخگوی عملکرد فاجعه‌آفرین خود نبوده است.

فعالان کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، با خانواده‌های جان‌باختگان صمیمانه ابراز همدردی می‌کنند و آرزوی سلامتی برای مجروحین این حادثه را دارند.

همچنین در آغاز سال تحصیلی یادی می‌کنیم از بیش از یک میلیون کودک و نوجوانی که به دلیل فقر گسترده از تحصیل باز می‌مانند و عموما به دلیل فقر مجبور به کار کردن می‌شوند.

و گرامی می‌داریم خاطره دانش‌آموزان و معلمانی که در قیام ژینا جان خود را از دست دادند و کشته شدند.

ما زندانیان کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»  در زندان‌ها و در میان زندانیان غیرسیاسی تعداد زیادی زندانی محکوم به اعدام به دلیل جرائم مواد مخدر و... دیده‌ایم و از نزدیک روایت زندگی آن‌ها را شنیده‌ایم. ما نیک می‌دانیم که آن‌ها عموما در کودکی و نوجوانی، به دلیل فقر، ترک‌تحصیل کرده و در کودکی و در بزرگسالی نیز دچار آسیب‌های اجتماعی گوناگون شده‌اند. حکومت ولایت فقیه که با گسترش فقر بستر زندگی سخت آن‌ها را در کودکی و نوجوانی فراهم آورده، اکنون با به دار کشیدنشان به وسیله حکم غیرانسانی اعدام، نقطه پایانی بر زندگی کوتاه این قربانیان می‌گذارد.

در یک هفته گذشته استبداد دینی حاکم بر ایران دو زندانی سیاسی به نام‌های مهدی حسنی و بهروز احسانی را که در اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بودند، با نقض حق دادرسی منصفانه، پشت درهای بسته و با اتهامات ساختگی محکوم به اعدام کرد. محمدجواد وفایی‌ثانی، بوکسور و زندانی سیاسی بازداشت‌ شده در اعتراضات آبان ۱۳۹۸، پس از دو بار نقض حکم اعدام در دیوان عالی کشور،  برای سومین بار به اعدام محکوم شد. حکم اعدام حاتم اوزدمیر، زندانی سیاسی تبعه کشور ترکیه که از سال ۱۳۹۸ در زندان است هم پس از یک بار نقض، تایید شد.

باور ما این است که این احکام غیرانسانی اعدام که با نقض تمامی موازین حقوق‌بشری صادر می‌شود، تنها در راستای ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه و جلوگیری از به راه افتادن موج تازه‌ای از اعتراضات سراسری و استفاده مردم از حق بنیادین «اعتراض» صورت می‌گیرد.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» از تمامی نمایندگان دولت‌ها در سازمان ملل و همه  نهادهای حقوق‌بشری می‌خواهد در سفر رئیس دولت حکومت اعدام که روانه سازمان ملل شده است، او را در ارتباط با موج گسترده کشتار و اعدام زندانیان مورد سوال و بازخواست قرار دهند. سوال اساسی این است که چگونه با تحریم گسترده انتخابات و بدون کسب رای اکثریت، پزشکیان خود را نماینده مردم ایران می‌داند!؟

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در سی‌و‌پنجمین هفته از این کارزار، روز سه‌شنبه سوم مهر ۱۴۰۳ در ۲۱ زندان مختلف از جمله زندان اوین (بند زنان، بند چهار و هشت)، قزلحصار (واحد سه و چهار)، مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، خرم آباد، نظام شیراز، اسدآباد اصفهان، بم، مشهد، قائم شهر، لاکان رشت، اردبیل، تبریز، ارومیه، خوی، نقده، سلماس، سقز، بانه، مریوان و زندان کامیاران علیه حکم غیرانسانی اعدام دست به اعتصاب غذا می‌زنند.

زندانیان حاضر در این کارزار ضمن هشدار نسبت به اجرای حکم ده‌ها زندانی سیاسی و غیر سیاسی زیر حکم اعدام، صدور احکام اعدام برای چهار زندانی سیاسی مهدی حسنی، بهروز احسانی، محمدجواد وفایی‌ثانی، حاتم اوزدمیر و تمام محکومان به اعدام با هر اتهامی را محکوم می‌کنند و از مردم و تمامی فعالان حقوق‌بشری داخلی و بین‌المللی می‌خواهند، با یاری کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» ما را در جهت نجات جان این عزیزان و دفاع از «حق حیات» زندانیان و لغو حکم اعدام یاری دهند.

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
سه‌شنبه سوم مهرماه ۱۴۰۳

#بیانیه #نه_به_اعدام #مهدی_حسنی #بهروز_احسانی #محمدجواد_وفایی_ثانی #حاتم_اوزدمیر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی ساورعلیا، زندانی سیاسی سابق، در این ویدیو حمایت خود از کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام را اعلام می‌کند.

۱۲ شهریور سال ۱۴۰۲ بود که رسانه‌ها از تبعید تعدادی از زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان قزلحصار خبر دادند. زندانی که تا پیش از آن به عنوان بزرگترین زندان مواد مخدر در ایران و بلکه در کل منطقه غرب آسیا از آن یاد می‌شد. اما مدت زیادی طول نکشید که قزلحصار نه به عنوان زندان مواد مخدر بلکه به عنوان کانون اصلی ایستادگی در برابر «اعدام» به عنوان مجازاتی غیرانسانی، در رسانه‌ها و افکار عمومی شناخته شد.

کمتر از شش ماه پس از تبعید زندانیان سیاسی به نام‌های جعفر ابراهیمی، احمدرضا حائری، زرتشت احمدی راغب، رضا سلمان‌‌زاده، سعید ماسوری، حمزه سواری، سپهر امام‌جمعه، میثم دهبان‌زاده، لقمان امین‌پور و رضا محمدحسینی از زندان اوین به زندان قزلحصار، با وجود فشار و سرکوب پس از تبعید، کارزاری را با عنوان «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» شکل دادند.
کارزاری که اکنون به بیش از ۲۳ زندان ایران گسترش یافته و در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۲ نیز ۶۸ تشکل و سازمان حقوق‌ بشری ایرانی و بین‌المللی در حمایت از آن بیانیه‌ مهمی را صادر کردند.

براساس بررسی و تحلیل متن بیانیه‌ها و نامه‌های منتشر شده از زندانیان سیاسی قزلحصار در رابطه با کمپین «سه شنبه‌های نه به اعدام» خواسته اصلی آنان و تفاوتش با برخی کنش‌های قبلی، در ۴ مورد است:
۱. توجه بیشتر نسبت به اعدام زندانیان با جرائم غیرسیاسی
۲. تأکید بر عمل جمعی به منظور موفقیت
۳. لزوم استمرار و تداوم عمل جمعی
۴. توجه بیشتر به زندانیان سیاسی و عقیدتی گمنام زیر حکم اعدام

متن کامل گزارش خانم شیرین عبادی را درباره این کارزار:
tinyurl.com/ShiEdm

کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، متعلق به هیچ گروه سیاسی خاصی نیست و زندانیان سیاسی و عقیدتی با گرایش‌ها و باورهای مختلف در آن مشارکت دارند.

#مهدی_ساور_علیا #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
«‌در حالی که مقامات ارشد و مسئول کشور هیچ سخنی از رویارویی مستقیم نظامی و جنگ با هیچ کشوری نگفته‌اند، برخی کاسبان جنگ و تحریم، کاسه‌های داغتر از آش شده‌اند و به مقامات بالا دارند فشار وارد کنند که ایران را به باتلاق جنگ با اسرائیل و لاجرم امریکا بکشانند...
کاش یکنفر به اینها بگوید که تعریف جنگ در دنیای امروز با ۴۰ سال قبل فرق می‌کند... جنگ برای کشور ما حتی اگر فقط منجر به از بین رفتن پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌های برق ما شود _ و در این وسط حتی یکنفر هم کشته نشود_ یعنی بازگشت به دوران قجر ...یعنی خوردن مردم توسط همدیگر ... فقط کافی‌ست تصور کنید که چند ماه نه برق دارید و نه بنزین و نه نفت 😔

آقای چمران، روبروی آیینه از خودت بپرس چرا برخی از مردم از شکست حزب‌الله لبنان خوشحالند ... بی‌گمان شخص درون آیینه جواب تو را خواهد داد.
جناب چمران، بدون شک این سخنان شما در راستای ایجاد نفاق و تفرقه و زمینه‌ساز جنگ داخلی، قبل از شروع یک جنگ خارجی است .
لطفا سریعا این حماقت خود را اصلاح کنید. مطمئن باشید اگر روزی این کشور وارد جنگ شود دوباره همان کسانی که چشم دیدن امثال تو را ندارند، اسلحه به دست خواهند گرفت تا از تجزیه و فروپاشی این سرزمین جاویدان جلوگیری کنند و شما و فرزندان‌تان، در پشت جبهه‌ها و پناهگاه‌ها به خوردن آب پرتقال تگری مشغول خواهید شد.

کمی لوله را آنطرفتر بگیر جناب چمران...
تفنگت را به سمت مردم گرفته‌ای!»


✍️ مسعود احمدی شامکانی

ahmadi_shamakani912


- متنی که خواندید واکنش یکی از هموطنان به سخنان مهدی چمران است. نظر شما چیست؟
به نظر شما چرا با وجود آگاهی از تبعات جنگ برای ایران، مقامات جمهوری اسلامی کشور را در معرض تهدید جنگ قرار می‌دهند؟

#مهدی_چمران #چمران #جنگ_لبنان #جنگ_لبنان_اسرائیل #حسن_نصراللّٰه_تروریست #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای یلدا آقافضلی، انگار صدای بسیاری دیگر از فرزندان این سرزمین است. جوانانی که توسط حکومت شکنجه فیزیکی و روانی شدند. برخی در زندان جان سپردند، برخی خارج از زندان به طرز مشکوکی جان خود را از دست دادند.
آزار بازجویان حتی پس از آزادی موقت ادامه دارد و از این موضوع نباید به راحتی گذر کرد. بازجویانی که دستشان باز است تا هر وقت که بخواهند با تماس‌های گاه‌وبی‌گاه، با مزاحمت در خیابان، مبارزان را آزار دهند.‌
هدف‌شان واداشتن به سکوت یا همکاری با دستگاه امنیتی است.
مگر جوانان ما چریک هستند و آموزش دیده که اینهمه فشار به آن‌ها می‌آورند؟!
شهروندانی عادی اما به ستوه آمده از زندگی زیر سیطره حکومتی ستمگر هستند که می‌خواهند آزاد باشند و از چنگ حکومتی که سیطره خود را در تمام عرصه‌های عمومی و خصوصی زندگی مردم گسترده، رها شوند.
یلدا آقافضلی‌ها و سارا تبریزی‌های زیادی اکنون در جامعه ایران هستند که با دیدن تماس‌های ناشناس و شنیدن صدای زنگ تلفن دچار تپش قلب شدید می‌شوند. چون نمی‌خواهند دیگر صدای بازجویی را بشنوند که قبلا در شرایط دشوار بازجویی بالای سرشان بوده و آن‌ها را که چشمشان بسته و بی‌پناه بودند، تحت فشار قرار داده و حالا با تهدید خواسته‌های دیگری دارد.


#یلدا_آقافضلی #عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #منصوره_سگوند #بامشاد_سلیمانخانی #مهدی_زارع_اشکذری #متهم_اظهار_پشیمانی_نکرد #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
مهدی یراحی، هنرمند مردمی، با انتشار متنی کوتاه از مطهره گونه‌ای حمایت کرد.

خانم گونه‌ای در پی انتشار یک متن کوتاه در انتقاد از اصلاح‌طلبانی که پشت سر خامنه‌ای به نماز ایستادند، بازداشت شد.

مسئولان حکومت، همواره از وجود آزادی بیان در ایران سخن می‌گویند، ولی بعد بیان مواضع انتقادی و عبور از خط قرمزها، اصلاح‌طلب و اصولگرا برای گوینده انتقادات پرونده‌سازی می‌کنند و نیروهای آتش‌به‌اختیار هم شروع به تهدید و‌ توهین می‌کنند.


#مطهره_گونه_ای #مهدی_یراحی #آزادی_بیان #دانشگاه_در_زنجیر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Tavaana آموزشکده توانا:
مهدی مسکین‌نواز، زندانی سیاسی محبوس در زندان بندرانزلی، در نامه‌ای خطاب به اعضای کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل، بخشی از جنایت‌های جمهوری اسلامی را برشمرده است.

متن این نامه به شرح زیر است:

اعضای محترم کمیته حقیقت یاب درود

ما شاهدین جنایت‌های بسیاریم

با توجه به التهاب زیرپوستی موجود در سراسر کشور به قطعیت میتوان گفت ج ا نخواهد گذاشت به ایران سفر کنید، رژیم خوب میداند ورود شما به ایران انگیزه حضور و رویارویی علنی خیابانی را افزایش خواهد داد. اما از آنجاکه راهی جز رفتن نداریم و رفتن هم مقصد است هم مقصود، چنانچه در مکانیزم‌های فشار حداکثری موفق شدید به ایران سفر کنید در سفارتخانه‌هایی مستقر شوید که دولت‌هایشان صدای عموم مردم بودند نه صدای اقلیت خائن.

مستقر کردن شما در هر هتل یا مکان دیگری نتیجه تحقیقاتتان را بسمت مطلوب رژیم سوق میدهد، تحقیقی که نهایتا در گزارش با چند قتل و مرگ مشکوک و آسیب جزئی اعضای بدن، جنایت عریان علیه بشریت به حاشیه خواهد رفت.

مواضع اخیر ج ا در خصوص گزارش اخیرتان نشان از ماهیت ضدبشری یک دولت غیر دموکراتیک دارد، که برای حفظ خود طبق فتوای خمینی گذشتن از جان امام زمان برای حفظ نظام را مجاز می‌داند، چه برسد به مخالفی که معاند و سرسپرده بیگانگان نامیده و در خاک آرمیدنشان رسالت با فضیلتی پنداشته می‌شود.

در ج ا، جنایت علیه بشریت فقط به قتل و حبس و سرکوب خلاصه نمی‌شود، بلکه تحریف حقوق شهروندی براساس منشور قضایی اسلامی طی نیم قرن گذشته، جنگ علیه اقلیت های باورمند و جنسی را به امری معمول بدل ساخته، جنگی که بر شغل، تحصیل، استخدام، ازدواج و حتی برپایی مراسم عزاداری، سنگ قبر و آرامگاه متوفی چنگ نفرت می‌زند.

در ج ا، بشر نه فقط بخاطر نوشیدنی که بخاطر اختیار در انتخاب، تازیانه می‌خورد، زنان بجرم زن بودن در سازوکار طرح نور بصورت علنی و غیرعلنی دزدیده و رژیم برای فرار از پاسخگویی، آنان را با اتهامات فساد، سرقت و اعتیاد به شعبات عمومی یا به مراکز روان درمانی که به قول بهنام محجوبی افول انسانیت را ماموریت می‌کنند، منتقل می‌شوند.

بانو سارا حسین؛ مشاهدات پنج ساله‌ام داخل زندان حاکی از شلیک‌های عامدانه به نقاط حساس بدن معترضین یا وارد آوردن ضربات به اعضای اسیب پذیری که بقا و نسل یک خانواده را تهدید می‌کند، گواه جنگی هدفمند توسط آتش به اختیاران آموزش دیده‌ای را می‌دهد که هر یک به تنهایی چون قاتلی حرفه ای علیه بشریت اشدا علی الکفار را ماموریتی الهی قلمداد می‌کنند و از ستار بهشتی تا نیکا شاکرمی را با ذکر به قتل می‌رسانند.

از زمان روی کار آمدن ج ا امری قهری در رفتار اجتماعی با خودزنی تا خودکشی شکل اعتراضی که خلاصه به یک رده سنی یا یک قشر نمیشود در کشور گسترش یافته، امری که خلاصه به مرزنشین و محروم نشین نمی‌شود، بلکه در مرکز افزایش چشم گیری داشته.
در این نوع اعتراض های بی بازگشت از کودک در حجله تا پرسنل مراکز درمانی یا بازنشسته و زندانی چون خودم را می‌توان لیست کرد که با هزینه‌کردن خودشان، مقابل کوله‌باری از سلاح‌های قضایی، نظامی و ایدئولوژیکی گویی قصد دارند سلاحی جدید را به معادلات نه گفتن‌های مدنی وارد کنند، هستیم.

معلول تمام چنین علت‌هایی یکه تازی رژیمی روان‌پریش است که خشونت را بصورت هدفمند در تمام حوزه‌های حیاتی تبلیغ و ترویج میکند، خشونتی که خفقان و سرکوب حاصل از آن جامعه را افسرده و دغدغه‌مند را به انزوا کشانیده

چنین رژیم سرکوبگری حتی رها شدن تیریگر را جرم می‌داند و به پشتوانه ایین نامه مجازات اسلامی دستش برای برپایی قاپوق و سپردن دامی‌ین‌های بی‌دفاع و بی‌دادرس به دست فرشته عذاب و برپایی جشن نفرت‌انگیز اعدام باز میشود.

در ج ا جان مخالف تا خاک سرد به باریکی موی می‌باشد، مویی که با بستن چشمان دولت‌ها در سیاسی‌کاری‌های پر منفعت، زمینه جنایت علیه بشریت و کشتار جمعی سیستماتیک را نه تنها با گلوله جنگی یا گلوله های ساچمه‌ای یا طناب دار بلکه قتل‌های بیولوژیک تا تعرض به خصوصی ترین حریم زندگی و تجاوزهای گروهی را باز گذاشته  و داریم بسیاری از بازداشت‌شدگان که به بیماری‌های متعدد میتوان لیست کرد.

رژیمی که در پنجمین دهه از عمر خود است برخلاف منشور قضایی سازمان ملل همچنان با حفظ دادگاه‌های انقلاب، به تقویت هیئت های مرگ و چپاول اموال مردم می‌پردازد، در این به اصطلاح دادگاه‌ها از جریمه خانواده ای که تمایل به نگهداری حیوان خانگی دارد تا مصادره اموال اقلیت ها و دادخواهانی که پای میز خون شویی عزیزانشان تن به معامله نمی‌دهند مصادیق فراوان است

ادامه را اینجا بخوانید:
https://tavaana.org/mehdi-meskinnavaaz-letter-1403/

#مهدی_مسکین_نواز #بیانیه #کمیته_حقیفت_یاب #اعدام #شکنجه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
فرزند رضا سلمان‌زاده، زندانی سیاسی، از وخامت حال پدرش در اثر اعتصاب غذا خبر داد.

مهدی سلمان‌زاده، نوجوان ۱۴ساله‌ای بودکه در دی‌۱۳۹۸ در چهلم زنده‌یاد پویا بختیاری در بهشت سکینه کرج مورد ضرب وشتم قرار گرفت وبه قتل رسید.

رضا سلمان‌زاده،(پدر دادخواه مهدی سلمان‌زاده) ، در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد. و در دادگاه انقلاب به سه سال و هشت ماه حبس محکوم شده است.
او از بیماری هایی نظیر دیسک گردن، سنگ کلیه، سنگ مثانه، فتق و هموروئید رنج میبرد، با کار شکنی مسئولان زندان، همچنان از رسیدگی مناسب پزشکی و اعزام به بیمارستان محروم مانده است.
هنگام آتش‌سوزی زندان اوین هم برای این زندانی پرونده‌سازی صورت گرفته است.

مورخ بیست و نهم خردادماه، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات چهل تن از متهمین پرونده موسوم به آتش سوزی زندان اوین، در شعبه ۱۱۴۸ دادگاه کیفری دو تهران برگزار شد.

سپس رضا سلمان زاده از بابت اتهام تخریب اموال به پنج سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق، از بابت اتهام اخلال در نظم زندان یک سال حبس و از بابت اتهام سرپیچی و تمرد از دستور مامورین به یک سال زندان محکوم شد.

#مهدی_سلمان_زاده
#رضا_سلمان_زاده
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
مهدی یراحی خواننده مردمی ایران، در پیامی در شبکه اکس، توییتر، نوشت:

‏ز نیکا سر، ز نسرین، دل شکستند

ز قمری پا، ز بلبل، پر شکستند

فارغ از هر زنده‌باد و مرده‌باد، صدای هم باشیم.

● شعر (با کمی تغییر) از بانو «پروین اعتصامی» است

نسرین شاکرمی، مادر نیکا، در خرم‌آباد بازداشت شده. روز گذشته آیدا، خواهر نیکا، خبر داد که مادرش ممنوع‌التماس و ممنوع‌الملاقات است.
جمهوری اسلامی همواره تلاش می‌کند تا با اعمال فشار بر دادخواهان، آن‌ها را به سکوت وادارد. مادر نیکا همواره مواضع خود را با صراحت در اینستاگرام نشر می‌داد.

#نیکا_شاکرمی #نسرین_شاکرمی #یاری_مدنی_توانا
#مهدی_یراحی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی نصیری خطاب به حامیان حکومت: این موجود در حال مرگ را نمی‌توانید نجات دهید.

مهدی نصیری از چهره‌های مهم اصولگرا در جمهوری اسلامی بود. وی سالها پیش سردبیر کیهان و مدیر مجله صبح بود که از مجلات تندروی انقلابی در زمان خود محسوب می‌شد. او همچنین از حوزویان بوده و تحصیلات دینی و حوزوی دارد.

مهدی نصیری چند سالی است که به منتقد و حتی مخالف جمهوری اسلامی تبدیل شده و سخنان صریحی علیه حکومت بر زبان می‌آورد و خواهان اتحاد جریانهای سیاسی برای عبور از این حکومت است.

وی این سخنان را روز گذشته و در گفتگو با نجات بهرامی بیان کرده‌است.

#مهدی_نصیری #جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مهدی نصیری:

ماندن چنین نظامی خلاف همه سنت‌های تاریخی و تجربی و حتی سنت‌های الهی است.

مهدی نصیری از چهره‌های مهم اصولگرا در جمهوری اسلامی بود. وی سالها پیش سردبیر کیهان و مدیر مجله صبح بود که از مجلات تندروی انقلابی در زمان خود محسوب می‌شد. او همچنین از حوزویان بوده و تحصیلات دینی و حوزوی دارد.

مهدی نصیری چند سالی است که به منتقد و حتی مخالف جمهوری اسلامی تبدیل شده و سخنان صریحی علیه حکومت بر زبان می‌آورد و خواهان اتحاد جریانهای سیاسی برای عبور از این حکومت است.

وی این سخنان را در گفتگویی که با نجات بهرامی داشت بیان کرده‌است.

#مهدی_نصیری #جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
من #علی_فاضلی هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۵ آبان ماه ۱۴۰۱. بیست و نه سالم بود، متولد ۱ خرداد ماه ۱۳۷۲. فرزند حسن و پری، یه خواهرداشتم و یه برادر بنام خسرو و اهل و ساکن آمل در استان مازندران بودم. پدرم مذهبی و از هیأتیهای قدیمی آمل بود. لیسانس حسابداری داشتم و مشغول بکار. اهل ورزش و دوستدار فوتبال و تیم مورد علاقم هم پرسپولیس بود. اصولا آدم خوش خنده و شادی بودم و اهل بزن و برقص، هر کسی احتیاج به کمک داشت تا حد امکانم از جون و دل براش انجام میدادم.

با شروع اعتراضات سراسری بعد از کشته شدن مهسا ژینا امینی، وقتی مردم آمل هم به اعتراضات پیوستن منم از همون اول در کنارشون بودم و تو خیابونا فریاد آزادیخواهی سر میدادم. من یکی از لیدرهای تجمعات تو آمل بودم. میرفتم دانشگاه آمل بچه ها رو جمع میکردم حرف میزدم و میگفتم که چجوری تجمع کنیم و آتش انقلاب رو روشن نگاه داریم. روز ۵ آبان ماه ۱۴۰۱ روز بعد از چهلم مهسا بود، اون روز با دوستام قرار گذاشتیم که تا هوا تاریک شد جمع بشیم و هسته مرکزی اعتراضات رو تشکیل بدیم. قرار بود تو خیابون هراز که خیابون اصلی شهر بود و کوچه هاش آفتاب بودن جمع بشیم، من زودتر از بقیه رسیدم اونجا، تا ساعت هفت و نیم یه تعدادی جمع شدیم، میخواستیم حرکت کنیم به طرف فلکه آمل که یه دفعه یه عالمه گارد ویژه و موتورسوار و مامور ریختن و محاصرمون کردن. از دوطرف آفتاب بیست شش رو که تجمع کرده بودیم بستن، با گلوله ساچمه ای، باتوم و گلوله جنگی به مردم حمله ور شدن. اونا رو میزدن و کسانی که گیر میاوردن رو کشون کشون میبردن تو ماشین. ناگهان یکی از مزدورا توی شلوغی تو آفتاب ۳ با کلاشینکف از پشت بهم شلیک کرد، غرق در خون افتادم زمین. دوستام به خانوادم اطلاع دادن و سریع منو رسوندن بیمارستان شمال ولی اونا قبول نکردن که درمانم کنن چون تیر خورده بودم و از معترضین بودم! بعد منو بردن بیمارستان هفده شهریور ولی دیر شده بود…
برادرم خودشو رسوند بیمارستان کنار پیکر بیجون من فریاد میکشید «خدایا یعنی تمام؟؟ کی جوابگو هست؟
ل ع ن ت به خامنه ای! علی بهم گفته بود نیم ساعت میرم یه دور میزنم بعد میام خونه با هم مشروب بخوریم»…کادر درمان تمام سعیشونو‌کردن ولی من خون زیادی از دست داده بودم، بدنم تاب نیاورد و چشم از دنیا فرو بستم…
اونشب مزدورای رژیم من و #مهدی_چاکسری رو با گلوله جنگی کشتن…

بعد از کشته شدنم خانوادم متوجه شدن که نیروهای امنیتی میخوان جنازه منو بردارن ببرن و گروگان بگیرن به همین خاطر سریع جسدمو با خودشون بردن خونه! دو روز جنازه منو توی خونه نگه داشتن و دنبال گرفتن اجازه دفن بودن ولی مزدورا بهشون مجوز نمیدادن و اصرار داشتن جنازمو تحویل بگیرن. خواهر و برادرم ساعتها توی جلسه شورای تامین استان بودن ولی عاقبت مزدورا مادر و خواهرمو گروگان گرفتن تو فرمانداری تا پدرمو مجبور کنن هم جسد منو تحویل بده هم مصاحبه تلویزیونی و اعتراف اجباری بکنه. پدرمو مجبور کردن که بگه من در راه بازگشت از باشگاه توسط تروریستا کشته شدم! خانوادمو بشدت تهدید کردن و تو فشار گذاشتن که منو بسیجی معرفی کنن که توی عملیات تروریستی شهید شدم!! مرتب مزدورا رو میفرستادن خونمون که خانوادمو ساکت کنن. معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران گفت: «تو این حادثه نقش سرویسهای امنیتی به طور خاص سیا و موساد مشهوده»!!!

عاقبت با اعتراف اجباری پدرم روز جمعه ۸ آبان ۱۴۰۱ پیکر بیجون من در قطعه شهدای آمل امامزاده ابراهیم به عنوان «شهید بسیجی عملیات تروریستی» با حضور سنگین مزدورا و قاتلام و دوربین‌ رسانه های حکومتی به خاک سپرده شد….
مراسم هفتم در تاریخ ۱۳ آبان ماه بر سر مزارم برگزار شد، توی اون مراسم مادر داغدارم روی سنگ قبرم قند میسايید و میگفت علی برات عروس ندارم ولی برات قند میسابم…برادرم هم با شیون میگفت: «على شرمندومه على علی مه ره ببخش علی »…

بعد از خاکسپاری خانوادم ساکت نموندن و تمام استوریهای ضد حکومتی منو منتشر کردن و سناریوهای ساختگی و جعل م ر گ منو نقش بر آب کردن. مامورای امنیتی از روزی که دیدن خانوادم زیر بار دروغاشون نمیرن شروع کردن به آزار و اذیتشون.

مراسم چهلم در تاریخ سه شنبه ۱۵ آذرماه برپا شد، مادرم حین عزاداری میگفت: «بچه ها جمع بشین و هلهله کنین، پسرم میاد به خدا میاد، نگین علی نمیاد.»

روز ۱ خرداد ماه ۱۴۰۲ خانوادم تولد ۳۰ سالگیمو بر سر مزارم با دل خون جشن گرفتن. مزدورا راههای منتهی به آرامستان رو بسته بودن و از ورود مردم که از سراسر مازندران (ساری، بابل، محمودآباد و قائمشهر) به محل اومده بودن جلوگیری کردن.

برای سالگرد کشته شدنم مزدورا به خانوادم گفتن فقط ۴۵ دقیقه اجازه برگزاری مراسم دارین. حتی نمیذاشتن دوستام بیان سر مزارم.

ادامه متن
https://tinyurl.com/bdfmn6v3

جمع‌آوری اطلاعات و تنظیم متن از خانم لعبت
loabatk

#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز دومین سالگرد جان‌باختن جاویدنام نیما نوری ست. مهناز قدیانی، مادرش این ویدیو را منتشر کرده است. لحظاتی از زندگی و آخرین لحظه‌های زندگی نیما پس از مجروح شدن، ضجه‌های مادر بر سر مزار و صدای دلتنگ پدر...

- نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تک‌فرزند خانوداه‌شان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیش‌تر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
نیما نوری، ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم چهلم جاویدنام حدیث نجفی و پارسا رضادوست عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی شد.

به گفته یک منبع آگاه: «نیما در راه کمال‌شهر به سمت بهشت سکینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و ابتدا به درمانگاه وصال در کرج منتقل شده،
در درمانگاه وصال گفته بودند خون‌ریزی دارد و کار ما نیست باید به بیمارستان برده شود. به آمبولانس زنگ زده بودند و بعد به بیمارستان شهید مدنی بردند. حدود ساعت ۴-۵ بعداز ظهر بود که خانواده‌اش از این با خبر شدند. نخست به آنها گفتند تیر جنگی به ران‌ پای‌اش برخورد کرده و در اتاق عمل است، به همین دلیل اجازه ورود به بیمارستان را نمی‌دادند و بعد از چند ساعت حدود ساعت ۱۲ شب گفتند که فوت کرده و مشخص شد گلوله به پهلو و ران پای‌اش شلیک شده است.»

نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.

نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.

ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدت‌ها تحویل خانواده نمی‌دادند. روی سنگ مزار نیما نوشته شده: تو راه آزادی کشته شدم، قول بده به جای منم آزاده زندگی کنی.
پدر و مادر نیما در چهلم فرزندشان، با فریادزدن نام او، کبوترانی را رها کردند.

https://tavaana.org/nimanouri/



#نیما_نوری #کشته_شدگان_اعتراضات_سراسری #اعتراضات_سراسری #کرج #مهسا_امینی #مهدی_حضرتی #محمد_مهدی_کرمی #محمد_حسینی #حمید_رضا_روحی #سپهر_اعظمی #یلدا_آقافضلی #حدیث_نجفی #پژمان_قلی_پور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی صالحی‌پور، مهندس برق ۵۲ ساله‌ای بود که از پسر ۱۴ ساله و مادر سالمندش نگهداری می‌کرد. مهدی متولد ۱۵فروردین ۱۳۴۹ و پدر یک پسر نوجوان و یک دختر فوتبالیست بنام غزاله بود.

او روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱، راهی آرامستان بهشت سکینه کرج شد تا در مراسم چهلم حدیث نجفی شرکت کند. ویدیو مربوط به همان روز است و او راهی بهشت سکینه می‌شود و می‌گوید «در مسیر انقلاب به سر می‌بریم، خدا وکیای اگر شهید شدم، همین آهنگو بذارید، می‌خوام برم انقلابو‌ کنترات کنم.»
مهدی، در آن روز تلاش می‌کند دختری را که تیر خورده بود نجات دهد، اما خود از پشت سر مورد اصابت هفت گلوله قرار می‌گیرد. پیکرش را با دریافت ۲۵۰ میلیون تومان به خانواده تحویل می‌دهند و آن‌ها را تهدید می‌کنند که چیزی نگویند. خانواده‌اش وقتی پیکرش را می‌بینند، متوجه می‌شوند علاوه بر اصابت گلوله، پایش را هم شکسته‌اند.
موبایل و خودروی مهدی صالحی‌پور را توقیف کردند.

اسم مهدی صالحی‌پور چندین ماه پس از کشته شدن او رسانه‌ای شد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

#مهدی_صالحی_پور #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
#IRGCterrorists

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی؛

‌امروز دومین سالگرد کشته شدن مظلومانه مهدی حضرتی است.

روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱، وقتی سیل عظیمی از جمعیت در مراسم چهلم حدیث نجفی و پارسا رضا‌دوست حضور داشتند، خرمدشت کرج، خیابان میثم، مقابل فروشگاه شهروند شاهد جنایتی فراموش‌نشدنی بود.

مهدی حضرتی، نوجوان ۱۷ ساله، اهل سراب، در همین خیابان، وقتی با دستان خالی، اعتراض می‌کرد، نیرو‌های یگان ویژه شات‌گان‌ به دست به سمتش شلیک می‌کنند، از فاصله ۴۵ متری، گلوله تن مهدی را می‌شکافد و او مظلومانه در اوج تنهایی بر زمین می‌افتد.

ماموران به مهدی شلیک می‌کنند، اما این برایشان کافی نبود، به او نزدیک می‌شوند، به تن بی‌جانش لگد می‌زنند، پیکر مهدی را سوار وانتی می‌کنند، آخر آمبولانسی در دسترس نیست، در سطح شهر نیروهای سرکوب را جابجا می‌کنند، روی مهدی را با بنری تبلیغاتی می‌پوشانند و او را می‌برند تا در این مرحله سناریو جنازه‌دزدی را بازی کنند.

پس از چند روز بی‌خبری، نیمه‌شب به خانواده مهدی می‌گویند پسرتان را در روستای‌تان خاک کردیم، خانواده به طرف روستا راهی می‌شود و در میانه راه گروگان‌گیران زنگ می‌زنند، برگردید او را در کرج خاک کرده‌ایم.

تا مدت‌ها محل جان‌سپردن و خون مهدی با گل پوشانده می‌شد، نام مهدی را نکند فراموش کنیم. او جانش را برای آزادی داد.

خواهر مهدی می‌گوید: «این کودک خردسال،
چشم چراغ خانواده اش بود!
خدا بیامرز مادرم نمیگذاشت آب توی دلش تکان بخورد.
اجازه نمی‌داد خاری دست بچه‌اش را بخراشد
یا حتی گزندی به پسر دردانه اش برسد.
خدا بیامرز مادرم
«مهدی جانم» از دهنش نمی افتاد
هول شد واز جایش بلند شد.
و آماده بود که با کوچکترین اتفاقی خودش را سپر مهدی کند
چهار چشمی مراقبش بود و شش دانگ هوایش را داشت
کم و کسری برای مهدی وجود نداشت
نور چشمان خدا بیامرز مادرم
خدا بیامرز مادر وقتی که فوت شد
دست مهدی را به دست ما داد
(چه بد امانت داری بودیم ما)
خدا بیامرز چه خوب وقتی فوت شد
ندیدشلیک مستقیم بر پیشانی مهدی جانش را»

این تصاویر سند جنایتی است که باید به خاطر بسپاریم.
نامش را صدا بزنیم و علیه فراموش بپاخیزیم.


#مهدی_حضرتی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
«تلماسه»
معرفی فیلم

می‌گه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی می‌گه: سی‌هایا! (Sihaya) می‌پرسه این اسم چه معنی داره؟ می‌گه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب می‌شنوه: خیلی زیباست! اما چانی می‌گه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!

چانی در واقع می‌گه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامی‌ست و در شناسنامه درج می‌شود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همان‌گونه تجربه می‌کنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشم‌انداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟

آنکه مردم بومی سیاره‌ی اترکیس، «مهدی» می‌خوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسه‌ای نشسته‌اند و «مهدی» توضیح می‌دهد که قلعه‌ی پدرانش در سیاره‌ی دیگر بر صخره‌ای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیاره‌ی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمی‌داند دریا چیست و چطور می‌توان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط می‌داند که در بیابان، بهاری رخ نمی‌دهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح می‌دهد.

از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباس‌های سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباس‌ها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴)‌ از شبکه‌های تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقه‌مندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کرده‌اید.

چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانواده‌ی اشرافی…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/dune-2/

#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه

@Dialogue1402
چهار متهم پرونده اکباتان تهران؛ حسین نعمتی، علیرضا برمرزپورناک، علیرضا کفایی و امیرمحمد خوش‌اقبال که پیشتر با قید وثیقه آزاد شده بودند، امروز یکشنبه ۱۳ آبان پس از برگزاری آخرین جلسه رسیدگی در دادگاه کیفری، مجددا بازداشت شده‌اند.
این چهار متهم بهمن ماه سال گذشته (۱۴۰۲) با قید وثیقه ۵ میلیارد تومانی پس از بیش از یکسال بازداشت موقت از زندان آزاد شده بودند.
چهار متهم دیگر این پرونده؛ میلاد آرمون، محمدمهدی حسینی، مهدی ایمانی و نوید نجاران، با اتهام «محاربه» هنوز در زندان هستند.
آخرین جلسه رسیدگی به پرونده اکباتان در دادگاه کیفری دیروز شنبه ۱۲ آبان و امروز سه‌شنبه ۱۳ آبان در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.

متهمان پرونده اکباتان متهم به قتل یکی از اعضای یگان امنیتی امام رضا به نام آرمان علی‌وردی هستند. این در حالی است که تا کنون مدرک و سندی که نشان دهد کشته‌شدن این نیروی سرکوبگر کار این افراد باشد، وجود ندارد. پرونده دارای تناقض‌های بسیار است، ولی بازجویان تلاش دارند تا با اعمال فشار بر بازداشت‌شدگان آن‌ها را قاتل معرفی کنند.

لازم به ذکر است، یگان امنیتی امام علی، همان یگانی است که قتل نیکا شاکرمی و بسیاری از جان‌باختگان را انجام داده است. گفته می‌شود علی‌وردی برای جمع‌آوری اطلاعات به میان معترضان رفته و شناسایی شده بود. کاری که قاتلان نیکا هم پیش از ربودنش انجام داده بودند.

#شهرک_اکباتان #میلاد_آرمون #نوید_نجاران #محمدمهدی_حسینی #مهدی_ایمانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی در نامه‌ای از زندان، نسبت به بی‌توجهی به پرونده بچه‌های اکباتان هشدار داد و گفت: «ما در آن‌چه رخ می‌دهد سهیم هستیم.»

متن بیانیه گلرخ ایرایی:
«بچه‌های شهرک اکباتان محاکمه شدند. بعد از دو سال تحمل انفرادی، بازجویی و شکنجه و بی کمترین توجه و مهری از سوی افکار عمومی.

برای برخی‌شان بیمِ صدور و اجرای حکمِ مرگ می‌رود. بی‌توجهی نسبت به پرونده‌ بچه‌های اکباتان کار را برای رژیم راحت‌تر می‌کند. برخی‌شان به قید وثیقه از زندان آزاد شده بودند؛ آنان را هم بدون توضیحی به خانواده یا وکلا بعد از پایان جلسه‌ دادگاه به زندان بردند و این نیز برای افکار عمومی مسئله نشد.
بچه‌های اکباتان در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ با ما در خیابان بودند و پابه‌پای ما علیه ستم شوریدند. ما جان به در بردیم و آن‌ها زیر تیغ و روی سکوی مرگ ایستاده‌اند. دادگاه‌شان بدون کمترین واکنشی از سوی افکار عمومی برگزار می‌شود و نظر فعالان سیاسی و حقوق‌بشری را به شکلی که باید به خود جلب نمی‌کند.

مثل بچه‌های عرب که چند هفته‌ پیش به انفرادی برده شدند و هیچ خبری از آنان نیست. فراموش‌شان کردیم و خانواده‌های‌شان را پشت دیوارهای زندان اهواز رها کردیم.

وقتی ما خسته از خمیازه‌های یک روزِ کش‌دار و در خلسه‌ جامعه‌ای رو به زوال، بی‌تفاوت به آن‌چه در حال وقوع است، سوار بر موج‌های ریز و درشت مجازی به این‌سو و آن‌سو می‌رویم، بچه‌ها در چرخه‌ قتل‌های حکومتی کشته می‌شوند. بی کمترین هزینه‌ای برای رژیم.

ما در آن‌چه رخ می‌دهد سهیم هستیم.

گلرخ ایرایی
آبان ۱۴۰۳
زندان اوین»

#میلاد_آرمون #مهدی_ایمانی #محمدمهدی_حسینی و #نوید_نجاران از حدود دو سال پیش به صورت بلاتکلیف در زندان قزل‌حصار کرج به‌سر می‌برند. #علیرضا_برمرزپورناک #امیرمحمد_خوش_اقبال #علیرضا_کفایی و #حسین_نعمتی که با وثیقه آزاد بودند هم روز ۱۳ آبان پس از جلسه دادگاه به زندان قزل‌حصار کرج منتقل شده‌اند.

#بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی یراحی، هنرمند ایرانی، در واکنش به جان‌باختن کیانوش سنجری، جمله‌ای از آخرین توییت کیانوش را بازنشر داد و نوشت: «مرگ بر مرگ»

کیانوش سنجری در آخرین توئیتش نوشته بود:
«هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانی‌ست.

زندگی من پس از این توییت به پایان خواهد رسید اما فراموش نکنیم که ما برای عشق به زندگی جان داده و می‌دهیم، و نه مرگ.

آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.

پاینده ایران»

کیانوش سنجری عاشق ایران بود. عامل جان‌باختن این جوان رعنا، بی‌شک رژیم جمهوری اسلامی است.
جمهوری اسلامی که یک زندگی معمولی را از مردم کشورمان گرفته است. همچنان آزادی‌خواهان را می‌کشد و شکنجه می‌دهد.

روز سرنگونی جمهوری اسلامی، پیروزی زندگی را جشن خواهیم گرفت و در آن روز یاد کیانوش سنجری و محمد مرادی و بسیاری از جان‌های شیفته آزادی را گرامی خواهیم داشت.

#کیانوش_سنجری #مهدی_یراحی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مخاطبان توانا از تهران، ایو ویدیو را در حمایت از بچه‌های اکباتان که به اعدام محکوم شده‌اند، ارسال کرده و نوشته:

پروژه‌های کشته‌سازی جنایت است
تهدید و اعتراف به کشته‌سازی از جانب بازجوها و حکومت ضحاک نهایت وقاحت است.
حکومت می‌خواهد بچه‌های بیگناه ما را قربانی کند
کاش تمام دغدغه امان نجات بود…
بر مدار حقیقت، حقطلب و ظلم‌ستیز باشیم...
تکلیف معلوم است یا حقیقت‌جو و حقیقت‌گو هستیم و
یا ظالم و گمراه و کافر، حق و مظاهر حق را نفی می‌کنیم و می‌پوشانیم
نقش دل را متجلی کنیم و تکلیف خود را تعیین کنیم ...
اگر ظالم نیستیم، پس ظلم را بشناسیم ..و آگاه باشیم…»


ـ تا وقتی که کشتار مخالفان برای حکومت کم‌هزینه باشد، این حکومت به کشتار ادامه می‌دهد.

اگر می‌خواهیم که چند وقت دیگر با تیتر «بچه‌های اکباتان اعدام شدند» مواجه نشویم، باید گامی فراتر از هشتگ‌زدن برداریم.


#میلاد_آرمون
#علیرضا_کفایی
#امیرمحمد_خوش_اقبال
#مهدی_ایمانی
#علیرضا_برمرزپورناک
#نوید_نجاران
#بچه_های_اکباتان
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech