آموزشکده توانا
55.9K subscribers
31.7K photos
37.3K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
سعید ماسوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در نامه‌ای خطاب به کمیسر عالی حقوق بشر، اعدام‌ها در جمهوری اسلامی را روشی برای حذف مخالفان و در ادامه کشتار آن‌ها در خیابان دانست و از او خواست که برای متوقف کردن ماشین اعدام تلاش کند.

متن این نامه به شرح زیر است:

🔴 خطاب به کمیسر عالی حقوق بشر، جناب فولکر تورک، و اجلاس جاری حقوق بشر

🔹اعدام‌ها برای پاکسازی و ادامه کشتار مردم در خیابان است

در سالگرد باز شدن درهای اردوگاه مرگ آشویتس، به یاد می‌آوریم که در آنجا دادرسی عادلانه هیچ معنایی نداشت؛ همان‌گونه که در ایران تحت حاکمیت استبداد نیز چنین است. در آشویتس، هدف تنها کشتار و پاکسازی بود، و در ایران امروز نیز هدف چیزی جز حذف مخالفان برای جلوگیری از خیزش‌های اعتراضی نیست.
چگونه ممکن است که حتی بر اساس قوانین "خودنوشته" این رژیم، دو زندانی سیاسی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، هم‌زمان باغی (متهم به بغی)، محارب (متهم به محاربه)، و مفسد فی‌الارض باشند؟ چگونه ممکن است در پرونده‌ای، نه قتلی رخ داده باشد، نه مقتولی وجود داشته باشد، نه شاکی و شکایتی مطرح شده باشد، نه خونی ریخته شده باشد، و نه ولی‌دم و طالب قصاصی در میان باشد، اما همچنان این دو زندانی مستحق اعدام شناخته شوند؟ اگر این اعدام‌ها چیزی جز ایجاد رعب و وحشت، پاکسازی و ادامه کشتار مردم در خیابان‌ها نیست، پس هدف از آن چیست؟
جناب فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر:
حکومت ایران برای اجرای این اعدام‌ها شتاب دارد (شاهد آنکه هنوز در سلول اعدام هستند)، و حتی اگر اجرای احکام را موقتاً به تعویق انداخته باشد، نباید از سرنوشت زنده‌یاد محمد قبادلو غافل شد که دقیقاً در همین ایام، با همین روش، ناگهانی به دار آویخته شد.
به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین زندانیان سیاسی، برای نجات جان زنان و مردانی که زیر حکم اعدام هستند، به‌ویژه مهدی حسنی و بهروز احسانی که همین حالا طناب دار بر گردنشان است، هر دری را می‌کوبم.
مردم ایران و هم‌وطنانم، با اعتراضات خیابانی، اعتصاب، امضای طومار، حمل پلاکارد و دست‌نوشته، ارسال نامه و شکایت به همه مراجع ممکن، هر آنچه در توان دارند برای مقابله با این احکام اعدام به کار گرفته‌اند. آنان با شکستن سکوت و فریاد زدن حقیقت (البته به بهای زندان و شکنجه)، صف خود را از این جانیان ضدبشر جدا کرده‌اند.
اکنون از شما، به‌عنوان اصلی‌ترین متولیان بین‌المللی کرامت انسانی و حقوق بشر، انتظار می‌رود که برای توقف این ماشین اعدام و پاکسازی مخالفان، از دولت‌های عضو بخواهید که حداقل مراودات سیاسی و دیپلماتیک خود را مشروط به توقف این احکام کنند.
این حکومت، اعدام و طناب دار را بر گردن همه مردم ایران انداخته، زیرا بقای خود را در اعدام تک‌تک مردم ایران می‌بیند. برای حفظ قدرت، لاجرم چارپایه را از زیر پای مردم خواهد زد، اگر از حسابرسی بین‌المللی نترسد!

سعید ماسوری
یکی از اعضای
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
۱۰ بهمن ۱۴۰۳

#نه_به_اعدام #بیانیه #سعید_ماسوری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نمایش فریبکارانه حقوق بشری در سایه ماشین اعدام و شکنجه

رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار، در نامه‌ای، بازدید مسئولان از زندان را نمایشی فریبکارانه دانست، چرا که همچنان ماشین اعدام و شکنجه مشغول کار است. او علاوه بر تاکید بر وضعیت وخیم زندان‌های شهرهای مختلف، به وجود بازداشتگاه‌ها و خانه‌های امن غیرقانونی و عدم پاسخگویی حکومت در قبال مرگ زندانیان در اثر عدم رسیدگی پزشکی یا شکنجه اشاره کرده است.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

حشمت‌الله حیات‌الغیب، مدیرکل زندان‌های استان تهران، روز چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳، همراه با گروهی از مشاوران، دستیاران و مدیرانش از کشتارگاه و شکنجه‌گاه زندان مشترک رجایی‌شهر و قزلحصار بازدید کرد. این بازدید در شرایطی انجام شد که ماشین اعدام جمهوری اسلامی همچنان بی‌وقفه به کار خود ادامه می‌دهد، سلول‌های انفرادی به ابزار شکنجه روحی و جسمی زندانیان تبدیل شده‌اند، و قتل‌های سیستماتیک در زندان‌های این حکومت همچنان جریان دارد. اما آیا این نمایش فریبکارانه تغییری در وضعیت هزاران زندانی رنج‌کشیده و تحت شکنجه ایجاد خواهد کرد؟

سرکوب زندانیان، خانه‌های امن غیرقانونی و وضعیت وخیم زندان‌های شهرستان‌ها

جمهوری اسلامی نه‌تنها در زندان‌های رسمی، بلکه در خانه‌های امن غیرقانونی و بازداشتگاه‌های مخفی، همچنان به شکنجه و سرکوب ادامه می‌دهد. وضعیت زندان‌های بسیاری از شهرها، از مشهد، ارومیه، زاهدان و اهواز گرفته تا دیگر نقاط ایران، فاجعه‌بار است. زندان‌های این شهرها به شکنجه‌گاه‌هایی تبدیل شده‌اند که حتی ابتدایی‌ترین نیازهای زندانیان، از جمله مراقبت‌های پزشکی و بهداشتی، نادیده گرفته می‌شود. زندانیان در این مراکز نه‌تنها از حقوق قانونی خود محروم‌اند، بلکه تحت شکنجه‌های مداوم و شرایط غیرانسانی قرار دارند.

لزوم پاسخگویی درباره مرگ زندانیان سیاسی؛ پرونده‌ای سیاه از جنایت

قبل از اینکه حکومت بخواهد با نمایش‌های تبلیغاتی، خود را حامی حقوق بشر جلوه دهد، ابتدا باید پاسخگوی قتل سیستماتیک زندانیان سیاسی در سال‌های گذشته باشد. حکومت جمهوری اسلامی باید توضیح دهد که چگونه زندانیانی مانند:
وحید صیادی نصیری – که به دلیل اعتصاب غذا و عدم رسیدگی پزشکی جان باخت،
علیرضا شیرمحمدعلی – که در زندان تهران بزرگ توسط عوامل حکومتی به قتل رسید،
عادل کیانپور – که پس از اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت زندان‌ها جان خود را از دست داد،
ستار بهشتی – که در بازداشتگاه پلیس فتا در زیر شکنجه کشته شد،
بکتاش آبتین – شاعر و مستندسازی که به دلیل اهمال پزشکی و عدم رسیدگی به موقع، جانش را از دست داد،
ساسان نیک‌نفس – که در اثر شکنجه‌های جسمی و عدم درمان پزشکی کشته شد،
شاهین ناصری – که به عنوان شاهد شکنجه نوید افکاری، در زندان جان خود را از دست داد،
و ده‌ها زندانی دیگر که قربانی سیستم سرکوبگر جمهوری اسلامی شدند.

رژیمی که با گلوله، شکنجه، اعدام و سرکوب مردم ایران را به سکوت واداشته، نمی‌تواند اکنون خود را مصلح و مدافع حقوق بشر جلوه دهد.

دوران فریبکاری و سرکوب به پایان رسیده است

این نمایش‌های حقوق بشری، نه‌تنها چیزی از جنایات جمهوری اسلامی کم نمی‌کند، بلکه تنها یک هدف دارد: سرپوش گذاشتن بر سال‌ها نقض گسترده حقوق بشر، سرکوب مخالفان و بقای غیرقانونی حکومت. اما ملت ایران که ۴۶ سال است سرکوب، شکنجه و جنایت را تجربه کرده، دیگر فریب این ترفندهای تبلیغاتی را نخواهد خورد.

تمامی عوامل این رژیم، از صدر تا ذیل، باید بدانند که با روش‌های نخ‌نما، بازدیدهای نمایشی و تبلیغات دروغین، نمی‌توانند مانع گذار کامل مردم ایران از این حکومت فاسد، بی‌کفایت و جنایتکار شوند.

رضا محمدحسینی
۱۰ بهمن ۱۴۰۳ – زندان قزلحصار

#رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #حقوق_بشر #شکنجه #زندان_قزلحصار #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وکیل خسرو علیکردی، دقایقی پیش آزاد شد

او امروز همراه با مجید خوش‌منظر، از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی، با لباس زندان به شعبه اجرای احکام برده شده بود.

اما پیش از آزادی‌اش، در تماسی تلفنی در زندان از پیوستن خود به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام خبر داده و خواستار لغو فوری احکام اعدام به خصوص احکام پخشان عزیزی و محمد جواد وفایی ثانی شده بود.

او در این پیام می‌گوید:

به نام خداوند رنگین‌کمان، خداوند مهسا، نیکا و کیان.

من خسرو علی کردی، وکیل دادگستری، دادخواه و زندانی سیاسی زندان وکیل‌آباد مشهد، به سه‌شنبه‌های نه به اعدام می‌پیوندم و خواستار لغو فوری احکام اعدام پخشان عزیزی و محمدجواد وفایی ثانی هستم.

محمدجواد وفایی ثانی در طول حدود پنج سال از زمان بازداشت تاکنون، سه بار با صدور حکم اعدام از شعب مختلف دادگاه انقلاب مشهد مواجه شده است. پرونده او در حال حاضر جهت رسیدگی به فرجام‌خواهی نسبت به سومین حکم اعدام صادره از دادگاه انقلاب مشهد در دیوان عالی کشور مطرح است.

من و محمدجواد وفایی ثانی در حال حاضر در بند ۳ زندان وکیل‌آباد مشهد، روزها و شب‌ها را پشت سر می‌گذاریم، با امید به رسیدن به صبح آزادی.

و در پایان، به قول مارتین لوتر کینگ:
«مهم نیست این سیستم تا کی ادامه داشته باشد، من هرگز آن را نخواهم پذیرفت.»

زن، زندگی، آزادی.


برخی از تصاویر امروز که با لباس زندان این وکیل دادخواه را به اجرای احکام بردند، در این ویدیو مشاهده می‌کنید.


#خسرو_علیکردی #بیانیه #نه_به_اعدام #پخشان_عزيزى #محمدجواد_وفایی_ثانی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عبدالرسول مرتضوی (رسول آزادی)، جانباز جنگ و زندانی سیاسی، در این فایل صوتی از زندان مرکزی اصفهان می‌گوید:

در جوانی، به‌عنوان یک پاسدار، جمهوری اسلامی را مترادف با وطن و ملت می‌دانستیم و برای حفظ آن از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کردیم. در شرایطی که تنها دو کانال تلویزیونی تحت کنترل روحانیت منبع اخبار بود، بسیاری از ما بدون شناخت کافی از ماهیت واقعی این نظام، با جان و دل خدمت می‌کردیم. اما به‌مرور، چشمانمان به حقیقتی تلخ باز شد: جمهوری اسلامی نه برای مردم، که برای حفظ قدرت روحانیت شکل گرفته بود.

ایده‌آل‌های ما که در ابتدا بر مبنای دفاع از میهن بود، به‌تدریج جای خود را به پرستش شخص رهبر داد. روحانیت قدرت‌طلب، به رهبری احمد خمینی، این انحراف را تقویت کرد. به‌جای آنکه دغدغه‌ حکومت، پیشرفت و رفاه مردم باشد، تنها هدف حفظ قدرت به هر قیمت شد. امروزه، حامیان نظام نه‌تنها دغدغه‌ای برای آبروی جمهوری اسلامی ندارند، بلکه از کشتن مردم و فروش وطن نیز ابایی نمی‌کنند.

اما نظام پادشاهی، با همه ایراداتش، دلسوزانی داشت که اگر شاهی را نالایق می‌دیدند، او را کنار می‌گذاشتند تا کشور و ملت حفظ شوند. حتی روحانیون بزرگ مانند کاشانی، بروجردی و خود خمینی، تا پیش از انقلاب، حامی نظام سلطنتی بودند. خمینی در سال‌های قبل از انقلاب، شاه را "اعلی‌حضرت همایونی" خطاب می‌کرد و دغدغه او، تغییر شخص شاه بود، نه تغییر نظام پادشاهی.

مردم ایران در سال ۱۳۵۸ فکر می‌کردند جمهوری اسلامی فقط یک تغییر نام است و قدرت را از شاه به خمینی منتقل می‌کنند، اما متوجه نشدند که خمینی نه به ایران، بلکه به مفهومی مبهم و کلی به نام اسلام وفادار است. او که تخلص خود را "هندی" گذاشته بود، هیچ وابستگی به ایران نداشت.

اکنون هزینه این اشتباه تاریخی را با جان، مال و آبرو پرداخته‌ایم. ما که روزی دلسوز این نظام بودیم، امروز فهمیده‌ایم که یک حکومت استبدادی و شخص‌محور، حتی از یک سلطنت مطلقه نیز خطرناک‌تر است.

#عبدالرسول_مرتضوی #رسول_آزادی #بیانیه #انقلاب۵۷ #خمینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بهمنی که آوار شد؛ یادداشتی از مهناز طراح در سالگرد ورود خمینی به ایران

«در بهمنی که بر سر ما آوار شد، بیگانه‌ای با "احساسی از هیچ" از راه رسید و در گورستانی که نماد ماهیتش بود، بر "دهان" شرافت، اصالت، و انسانیت کوبید تا مرگ‌های بی‌شمار را "تعیین" کند.

از آن بهمن تاکنون، زندان و چوبه‌داری به وسعت ایران برپاست؛ تا به اسارت کشد هر آن‌کس که مدح نکند و مجیز نگوید، و سربدار کند هر آن‌کس که حقارت و قساوتشان را عیان سازد.

آن بهمن، سرآغاز ریختن خونِ پاکان و جولان دادن پتیارگان در سرزمینی است که، گرچه هجوم‌های بی‌شماری از سر گذرانده، ولی ریشه و هویتش همواره منجی روزهای تاریکش بوده است.

تکرار تاریخ نشان خواهد داد که بهمن، نه ماه خون و قیام، بلکه اندیشه نیک خواهد بود در راه سرنگونی اهریمن.

و ننگی ابدی بر پیشانی آنانی خواهد ماند که، دست در دست آن بیگانه، خفت و جنایت را به ارمغان آوردند.»

مهناز طراح، بند زنان زندان اوین
بهمن ماه ۱۴۰۳

- مهناز طراح، آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش«زن، زندگی، آزادی» بازداشت و تا اواخر بهمن همان سال که در جریان عفو عمومی آزاد شد، در زندان «قرچک» محبوس بود.
این زندانی سیاسی یک بار دیگر در آبان ۱۴۰۲ بازداشت شد و دی‌ماه همان سال، به حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هشت ماه حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه زندان محکوم شد و حکم او در پی تسلیم به رای به دو سال و نه ماه زندان کاهش پیدا کرد و اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان اوین است.

#مهناز_طراح #بند_زنان_اوین #انقلاب۵۷ #خمینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
۴۶ سال پس از فریب بزرگ بهمن ۵۷؛ ایران در چنگال استبداد، فساد و تباهی

زرتشت احمدی‌راغب، آرشام رضایی و رضا محمدحسینی، سه زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار در بیانیه‌ای مشترک نگاهی به ۴۶ سال گذشته کردند و در انتها گفتند:
«این حکومت رفتنی است. هیچ ظلمی تا ابد دوام نخواهد داشت. چراغ آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد!»

متن کامل این پیام به شرح زیر است:

۴۶ سال از فریب بهمن ۵۷ می‌گذرد؛ فریبی که نه‌تنها آزادی، عدالت و پیشرفت را به ارمغان نیاورد، بلکه ایران را در سیاه‌چاله‌ی دیکتاتوری مذهبی، سرکوب، فقر و عقب‌ماندگی فرو برد. آنچه رخ داد، نه انقلاب، بلکه یک کودتای حساب‌شده علیه ایران و مردم آن بود؛ کودتایی که با فریبکاری، خشونت، سرکوب و اعدام پایه‌گذاری شد و همچنان ادامه دارد.

مردم ایران این دهه‌ی سیاه را "دهه‌ی زجر" نامیده‌اند، زیرا چیزی جز خونریزی، فلاکت و خفقان در پی نداشته است. برای جنایتکاران بهمن ۵۷ گنبد و بارگاه ساختند، اما خانواده‌های دادخواه را از سوگواری بر مزار عزیزانشان محروم کردند. جوانانی که برای آزادی به خیابان آمدند، با گلوله‌ی سرکوبگران بر خاک افتادند، و نظامی که با وعده‌ی عدالت روی کار آمد، خود به نماد بی‌عدالتی مطلق تبدیل شد.

حکومتی که بر پایه‌ی خون و خیانت بنا شد

از همان آغاز، جمهوری اسلامی با اعدام، شکنجه، زندان، و حذف مخالفان، پایه‌های خود را مستحکم کرد. پیرمردی واپسگرا و فریبکار را بر ایران مسلط کردند تا فرهنگ ایرانی را سرکوب، و هویت ملی را با تاریکی و جهل جایگزین کند.

موسیقی ممنوع شد، عشق و شادی جرم شد، و اندوه و عزا جایگزین آن گردید.
جوخه‌های اعدام، دادگاه‌های فرمایشی و شکنجه‌گاه‌ها گسترده شدند.
مدیران، افسران و متخصصان دوران پهلوی، قتل‌عام یا مجبور به فرار شدند.
در میان این آشوب، نظام ولایت‌فقیه را بدون رأی واقعی مردم به کشور تحمیل کردند.

جنگ ۸ ساله؛ بهانه‌ای برای تثبیت استبداد

حاکمان جدید، جنگ ایران و عراق را فرصتی برای نابودی هرگونه صدای مخالف دیدند.
میلیون‌ها ایرانی در جنگی کشته شدند که می‌توانست پایان یابد.
میلیاردها دلار از سرمایه‌های ملی صرف جنگ شد، درحالی‌که مردم در فقر فرو رفتند.
در سایه‌ی جنگ، اعدام‌های دسته‌جمعی، تصفیه‌های گسترده و نسل‌کشی سیاسی اوج گرفت.

۴۶ سال چپاول، فقر و سقوط ایران

فرار نخبگان، که ایران را از استعدادها و پیشرفت محروم کرد.
فساد سیستماتیک، که قدرت را به دست فاسدان سپرد و کشور را به ورطه‌ی نابودی کشاند.
حمایت از گروه‌های تروریستی، که ایران را در جهان منزوی و دشمنانش را قوی‌تر کرد.
افزایش سرسام‌آور فقر، بیکاری، تورم و اختلاف طبقاتی، که مردم را به ستوه آورده است.

قیام‌های مردمی و پاسخ حکومت؛ سرکوب، اعدام، جنایت

در چهار دهه‌ی گذشته، مردم ایران بارها برای بازپس‌گیری حقوق خود به خیابان آمدند، اما پاسخ حکومت چیزی جز سرکوب وحشیانه نبود:
جنبش دانشجویی ۷۸
اعتراضات گسترده ۸۸
خیزش مردمی آبان ۹۸
انقلاب "زن، زندگی، آزادی" در ۱۴۰۱

هزاران نفر در خیابان‌ها کشته یا زخمی شدند، صدها هزار نفر بازداشت، شکنجه و اعدام شدند، اما حکومت همچنان بر بقای خود اصرار دارد، بی‌آنکه کوچک‌ترین پاسخی به مطالبات مردم بدهد.

ایران، قربانی خیانت‌های حکومتی و قراردادهای ننگین

قراردادهای حقارت‌آمیز با روسیه و چین، که ایران را به حیاط‌خلوت قدرت‌های خارجی تبدیل کرد.
هزینه‌های میلیاردی برای تسلیحات و برنامه‌های هسته‌ای، درحالی‌که مردم برای تأمین ابتدایی‌ترین نیازهایشان در رنج‌اند.
تداوم غارت ثروت‌های ملی و منابع کشور، که ایران را به مرز ورشکستگی کشانده است.


پیام ما از درون زندان: این استبداد رفتنی است!

با توجه به این همه ستم، بیداد و بی‌عدالتی که تنها بخشی از آن را بیان کردیم، اکنون ما از قعر زندان‌های رژیم غاصب و توتالیتر جمهوری اسلامی، که بارها مرتکب جنایت علیه بشریت شده است، بار دیگر فریاد خود را بلند می‌کنیم.
🔹 ما در کنار ملت سرافراز ایران، خانواده‌های دادخواه و همه‌ی آزادی‌خواهان این سرزمین ایستاده‌ایم.
🔹 تا پای جان، برای برچیدن بساط فساد، تباهی، ریاکاری و استبداد، همبستگی خود را با مردم ایران اعلام می‌داریم.
🔹 ما خواهان آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و پایان چرخه‌ی اعدام، خشونت، سانسور و سرکوب در ایران هستیم.
این حکومت رفتنی است. هیچ ظلمی تا ابد دوام نخواهد داشت. چراغ آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد!

زرتشت احمدی راغب
آرشام رضایی
رضا محمدحسینی
📅 ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ – زندان قزلحصار

#بیانیه #زرنشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #نه_به_جمهوری_اسلامی
#انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زرتشت احمدی‌راغب، از امروز تا ۲۲ بهمن اعلام اعتصاب غذا کرد

او اعلام کرد که در مخالفت با اعدام‌ها، گرانی، تورم و بی‌عدالتی‌ها و در ایام «دهه زجر» اعتصاب غذا خواهد کرد.
ایشان اعلام کردند که این‌ها (حاکمان) نماینده مردم نیستند و هر توافق یا قراردادی که توسط مسئولان جمهوری اسلامی با هر دولتی انجام گیرد، باطل هست.

#زرتشت_احمدی_راغب #بیانیه #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهریار براتی‌ (براتی‌نیا)، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، این پیام را در دومین تولدش در اوین، داده است:

اطراف اول: شوگار.

در مرگ‌آباد شرط آزاد شدن مردگی است. نمیر هم‌بندی نمیر هم‌بندی. آنان که مرده‌اند دو بار پشیمانند. آنکه می‌گوید تسلیم شو تا رها شوی، پیشوای حرامزادگان است به قفس وفا کن در این شوگار، شاهین در قفس شاهین است. پرواز نکن! آسمان غربت است. مردمانی که شاهین را نمی‌شناسند آن را کباب می کنند، الذي ما یعرفه....

اطراف دوم: شرم

و مردگان. که در سکوت متکثرند گفتند: آه چه می‌گویی شهریار، ما به تو خیانت خواهیم کرد. ما تو را تنها خواهیم گذاشت و آنگاه که پنجه در سیاهی افکنده‌ای خنجری در کمرت فرو خواهیم کرد. تا شرم آیندگان شوی، آنچه که ما نداشتیم.

باشد که تاریخ یک دم از ما یاد کند. آن دم که از تو برائت کردیم.

اطراف سوم: عشق

قربانگاه ذات ندارد. چرا که مسیح و گوسفند هر دو با هم به مسلخ می‌روند. یکی در مقام خدایی می‌نشیند، دیگری در مقام قربانی. مسیح عاشق بود.

اطراف چهارم: جاذبه خون و خاک.

آنکه به تاریکی آغشته نشده تاکنون با آن نجنگیده است. نجیب‌زاده آن است که دنبال قبر پدرش رفته باشد. دستان نجیب‌زاده خاکی است، دستان نجیب‌زاده خونیست. قبر پدرت را نبش کن. آنگاه که آخوند به تاریخ سروری می‌کند. این تنها راه نجابت است.

اطراف پنجم: حقیقت سرزمین است.

شهریار براتی، زندان اوین بند ۴ سالن ۴ اتاق ۶
بهمن ماه ۱۴۰۳

#شهریار_براتی فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی زاده #کهگیلویه_بویراحمد تیرماه ۱۴۰۲ توسط پلیس ترکیه دستگیر و به جمهوری اسلامی تحویل داده شد. شهریار به مدت ۸۴ روز در انفرادی و بازداشتگاه ۲۰۹ و ۲۴۰ اوین  برای گرفتن اعتراف اجباری تلویزیونی تحت بازجویی و شکنجه سفید قرار گرفت. او در بند ۲۰۹ به مدت ده روز اعتصاب غذا کرده بود.
شهریار براتی را سپس با دو اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی/خارجی» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به بند ۴ زندان اوین تحویل دادند و ایشان به پنج سال و هشت ماه حبس توسط قاضی افشاری (شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب) محکوم شد. هم چنین از دو استان آذربایجان غربی(ماکو) و کهگیلویه و بویراحمد نیز دو حکم دیگر برای ایشان صادر شده و طبق روند قضایی وکیل ایشان تقاضای ادغام و اجماع پرونده‌ها را داده است که تا کنون این درخواست دوبار رد شده است.
این فعال حقوق بشر کماکان در زندان اوین است.

#شهریار_براتی_نیا #بیانیه #صدای_زندانی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نامه سرگشاده‌ی احمدرضا حائری به دو تن از مراجع قم:
سکوت را بشکنید


احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در نامه‌ای سرگشاده خطاب به دو تن از مراجع مستقل شیعه، آیت‌الله بیات زنجانی و علوی بروجردی، خواستار شکستن سکوت حوزه‌های علمیه و آشکار کردن واقعیت فقر، سرکوب، اعدام و فساد در جمهوری اسلامی شد.

"بیش از چهار دهه سرکوب، فقر و فساد"

وی در این نامه به وضعیت اسفبار اقتصادی اشاره کرد و نوشت:
«حاکمیت، با بیش از چهار دهه حکمرانی استبدادی، اقتصاد ایران را به ویرانی کشانده است. بیش از سی میلیون نفر در فقر مطلق به سر می‌برند و میلیون‌ها نفر در خطر مرگ ناشی از گرسنگی، بیماری و سرما هستند. نظامی که روزی وعده‌ی عدالت می‌داد، حالا فقر را در سراسر کشور نهادینه کرده است.»

"از جمهوری اسلامی به حکومت موروثی رسیده‌ایم"

حائری با اشاره به روند تمرکز قدرت در دستان علی خامنه‌ای و سیاست‌های او طی بیست سال اخیر، تأکید کرد که همه قوا، نهادها، رسانه‌ها و منابع مالی کشور، مستقیماً تحت کنترل او بوده‌اند، اما وضعیت کشور هر روز وخیم‌تر شده است. او نوشت:
«حاکمیت، از "جمهوری اسلامی" به "حکومت اسلامی" و اکنون به سوی "خلافت موروثی" گام برداشته است.»

"اعدام، سرکوب و شکنجه به نام اسلام"

وی با اشاره به افزایش اعدام‌ها و نقض گسترده‌ی حقوق بشر، تأکید کرد که سکوت حوزه‌های علمیه، مشروعیت‌بخش این جنایات است.

«سالانه هزاران نفر در ایران به بهانه‌های شرعی مانند "محاربه"، "بغی" و "افساد فی‌الارض" بدون دادرسی عادلانه اعدام می‌شوند، درحالی‌که مفسدان حکومتی با هزاران میلیارد اختلاس، تنها چند سال زندان را تجربه می‌کنند و سپس آزاد می‌شوند.»

"تقیه، مشروعیت‌بخش جنایات جمهوری اسلامی است"

حائری با انتقاد از سکوت و انفعال حوزه‌های علمیه، خطاب به مراجع نوشت:
«چگونه است که در زمان حکومت پهلوی، یک حادثه‌ی فیضیه کافی بود تا علما، اسلام را در خطر بدانند، اما امروز، با این حجم از ظلم، قتل، فساد و فقر، حوزه‌های علمیه سکوت پیشه کرده‌اند؟»

"نه به اعدام، نه به سرکوب؛ وقت موضع‌گیری علماست"

وی تأکید کرد که سرکوب‌ها، شکنجه‌ها و سیاست‌های فاجعه‌بار جمهوری اسلامی، تنها مردم را قربانی نمی‌کند، بلکه بقای حوزه‌های دینی و مشروعیت آن‌ها را نیز به خطر انداخته است.

«اگر سکوت علما ادامه یابد، دیر یا زود، موجودیت حوزه‌های علمیه نیز در نظام آینده به چالش کشیده خواهد شد.»

"حاکمیت دیکتاتوری دوام نخواهد داشت"

او در پایان با ابراز امیدواری نسبت به تحقق دموکراسی در ایران، از روحانیت مستقل خواست که برای دفاع از حقوق مردم، سکوت را کنار بگذارند و در برابر جنایات حکومت موضع بگیرند.
📌 برای خواندن متن کامل، به این لینک مراجعه کنید:

https://tinyurl.com/tw9uhwcn

#احمدرضا_حائری #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیوستن زندان گنبد کاووس به کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در هفته پنجاه‌ و چهارم

هموطنان عزیز،
زندانیان دربند در سراسر ایران، با پیوستن زندان گنبدکاووس به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام، روز ۱۶ بهمن‌ماه در ۳۵ زندان سراسر کشور برای پنجاه‌ و چهارمین سه‌شنبه‌ی پیاپی دست به اعتصاب غذا می‌زنند.

همچنین، شماری از زندانیان سیاسی زندان وکیل‌آباد مشهد که پیش‌تر برخی دیگر از زندانیان آن به این کارزار پیوسته بودند، در هفته گذشته با این کنش جمعی زندانیان علیه اعدام اعلام همبستگی کرده و به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام پیوستند.

این در حالی است که از ابتدای بهمن‌ماه تاکنون، بیش از ۳۰ زندانی اعدام شده‌اند که یکی از آن‌ها یک زندانی زن در زندان خرم‌آباد بوده است. همچنین، در اقدامی ضدانسانی دیگر، منوچهر فلاح، زندانی سیاسی و از اعضای کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام که در زندان لاکان رشت محبوس است، به اتهام "محاربه" در یک روند دادرسی بسیار ناعادلانه، مبهم و بدون حضور وکیل، توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب رشت محکوم به اعدام شده است. روشن است که هدف حکومت از این احکام و اتهامات خودسرانه و سیستماتیک، ایجاد وحشت در جامعه و جلوگیری از اعتراضات خیابانی و قیام است. فراموش نکنیم که خامنه‌ای پیش‌تر اذعان کرده بود که قضات در احکام خود هیچ توجه و اعتنایی به مبانی حقوق بشر بین‌المللی نداشته باشند.

اما از سوی دیگر، همبستگی و اتحاد مردم در مقابله با احکام ضدانسانی اعدام در هفته‌های گذشته مثال‌زدنی بوده، به‌طوری که کارزار داخلی و بین‌المللی علیه اعدام زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، ابعاد گسترده‌ای پیدا کرده است؛ که خود نشان‌دهنده‌ی اعتراض به تمامیت حکومت مستبدی است که بدون اعدام دوام نمی‌آورد.

کارزار نه به اعدام در سراسر ایران و اعتصاب غذای سه‌شنبه‌های زندانیان، در حال تبدیل شدن به یک کنش همگانی است و هر هفته نیز گسترش می‌یابد. باشد که این کارزار، کمک ناچیزی به مبارزات آزادی‌خواهانه‌ی مردم و جوانان دلیر و بی‌باک برای آزادی میهن اسیرمان و رفع فساد و تبعیض باشد.

اعضای کارزار، از تمامی فعالیت‌های حمایت‌گرانه در سالگرد کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در فضای اجتماعی و رسانه‌ای و همچنین در تجمعات خارجی و داخلی اقشار مختلف قدردانی کرده و امیدوارند که این حمایت‌ها، که در راستای دفاع از حق حیات و مبانی حقوق بشر است، تداوم داشته باشد.

اعضای کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام روز سه‌شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، در هفته پنجاه‌ و چهارم، در ۳۵ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان گنبد کاووس.

هفته پنجاه‌ و چهارم
۱۶ بهمن ۱۴۰۳
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#نه_به_اعدام #بیانیه #منوچهر_فلاح #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
رضا خندان، زندانی سیاسی، چند روزی است که به بند قرنطینه زندان اوین منتقل شده است. او پیش از آن در خصوص رفتار خشن و غیرقانونی با خانواده‌اش دست به اعتصاب غذا زده است و بیانیه‌ای به شرح زیر نوشته است:

نامه رضا خندان از زندان اوین: «تا رسیدن به حقوق قانونی‌ام اعتصاب غذا خواهم کرد»

از عصر چهارشنبه به‌دنبال حمله به خانواده‌ام و ضرب و شتم پسر ۱۷ ساله‌ام در سالن ملاقات و قطع ارتباطم با خانواده دست به اعتصاب غذا زده‌ام و تا رسیدن به حقوق قانونی و اعاده حیثیت از خانواده‌ام و تغییر شرایط اداره زندان ادامه خواهم داد. باشد تا روزی سایه وحشت و استبداد از کشور عزیزمان دور شود.

شش سال و نیم پیش، من و دوست فرهیخته‌ام، فرهاد میثمی، همسرم نسرین و تعداد دیگری از دوستان، در پی سال‌ها مبارزه زنان برای به‌دست آوردن حقوق بدیهی‌شان، دست به‌کار شدیم تا به نوبه‌ی خود سهم اندکی در راه احقاق حق آزادی پوشش زنان داشته باشیم.

ما به مدنی‌ترین و متمدنانه‌ترین شکل ممکن به حجاب اجباری اعتراض کردیم. «جنایتی» که ما مرتکب شدیم نوشتن یک جمله بود: «من به حجاب اجباری اعتراض دارم.»

در آن سال فرهاد میثمی بازداشت و بارها دست به اعتصاب غذا های طولانی و نفس گیر زد که در یک مورد منجر به آزادی موقت من از زندان شد. همزمان با بازداشت من و فرهاد عده زیادی از دوستان احضار و تهدید شدند.

بیش از شش سال و نیم است، چه در زندان و چه بیرون، درگیر پرونده‌ای هستم که جرم‌ام نوشتن جمله‌ی مورد اشاره بوده است.

اکنون که به گذشته نگاه می کنم و حقوقی که زنان ایران با وجود تغییر نکردن قانون حجاب، با چنگ و دندان و جانفشانی‌ها و فداکاری‌های خیره کننده خود کم و بیش به دست آورده‌اند و همچنان با قدرت از آن محافظت می‌کنند، به کارمان افتخار می‌کنم و مطمئن‌ام که راه را درست پیموده‌ایم.

بازداشت امثال من و فعالان جنبش زنان و معترضان به حجاب اجباری آخرین تلاش‌های مذبوحانه و بی‌خردانه ای است که می‌شود انجام داد.

قریب دو ماه است از ورود همسر و دخترم (در مدتی که ایران بود) به بهانه‌ی نداشتن حجاب اجباری جلوگیری می‌کنند. این در حالی است که من دقیقا به‌دلیل اعتراض به حجاب اجباری زندانی شده‌ام.

در ادامه‌ی مزاحمت‌ها و فشارهای گوناگون به‌ویژه در روزهای ملاقات، چهارشنبه‌ی گذشته با اینکه با ملاقات حضوری‌ام به‌صورت کتبی و شفاهی موافقت کرده بودند و من با در دست داشتن برگه‌ی ملاقات حضوری حاضر شده بودم، از ملاقاتم جلوگیری کردند.
.
همزمان با ممانعت از ملاقات حضوری، کارت تلفن‌ام را نیز غیر فعال کردند تا از وضعیت وحشتناک پیش آمده برای خانواده‌ام در آن سوی سالن ملاقات خبردار نشوم.

از طریق تلفن هم بندی‌ام متوجه گوشه‌ای از اتفاقات هولناک آن سوی سالن ملاقات شدم که بلافاصله کارت تلفن هم‌بندی‌ام را نیز از کار انداختند.

اکنون که این خطوط را می‌نویسم با چند واسطه خبردار شده‌ام چندین تن از ماموران سالن ملاقات به‌دلیل اعتراض فرزندمان، نیما بابت لغو ناگهانی ملاقات حضوری به او حمله کرده و او را به‌شدت کتک زده‌اند.

حال مادر کهنسال و بیمارم با دیدن این صحنه‌ها وخیم شده و او را به بیمارستان منتقل کرده‌اند. نیما به همراه ماموران به کلانتری ولنجک منتقل شده است. عصر چهارشنبه پس از آزادی نیمای عزیزم، توسط همسرم جهت معاینات و تشکیل پرونده به پزشکی قانونی مراجعه کرده‌اند.

با وجود تمام این اتفاقات تا این لحظه نتوانسته‌ام با خانواده‌ام تماس برقرار کنم و از حجم اتفاقات بیرون بی‌خبرم.

چند ماه پیش بود که ضیا نبوی به‌دلیل اعلام وجود گسترده ساس در زندان اوین محاکمه و البته به‌دلیل مستند بودن گفته‌هایش تبرئه شد.

ساس همچنان از سر و کول زندانیان بالا می‌رود. مواد مخدر در اینجا بیداد می‌کند. حیاط زندان به‌دلیل مصرف مواد به‌صورت علنی در مقابل دوربین‌های فعال زندان، غیر قابل استفاده شده است. نیمه شب‌ها به‌سختی می‌شود دستشویی خالی پیدا کرد، چرا که مصرف‌کنندگان مواد گاهی دو نفره در یک دستشویی مشترکا مشغول استفاده از موادند.

این اتفاق‌ها در حالی رخ می‌دهند که تمام توجه روی زندانیان سیاسی است و مدام تحت نظر و پیگردند.

کوچک‌ترین اعتراض و ایرادی به عملکرد مدیران زندان به‌شدت سرکوب می‌شود. آن‌ها از قوانین خود نوشته نیز تبعیت نمی‌کنند. ظرف ۲۴ ساعت گذشته تلفن ۵ تن از ما، صرفا به‌دلیل تماس با خانواده و پیگیری احوال خانواده‌ام غیرفعال شده است.

همین چند روز پیش بود که آقای نوریزاد توسط یکی از زندانیان مالی از ناحیه سر به قصد کشت مورد حمله قرار گرفت که خوشبختانه نجات پیدا کرد.

ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/2s4jnuvy

#رضا_خندان #بیانیه #نه_به_حجاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
محمود ملاکی، معلم و فعال صنفی در زمانی که در زندان بوشهر محبوس بود، در پیامی خطاب به دانش‌آموزان، از آن‌ها خواست تا نظام آموزشی موجود را کنار بگذارند و راه خودشان را بروند.

متن این پیام به شرح زیر است:

«سخنی با شاگردان مدارس

✍🏽 محمود ملاکی؛ معلم بوشهر

نیک آگاهید که ساختار نظام آموزش عمومی و محتوای آن هیچ تناسبی با نیازهای شما برای زیست انسانی و اخلاقی ندارد. مقاومت طولانی مدیران، برنامه‌ریزان و سیاست‌های کلی حاکمیت نیز در برابر پذیرش این حقیقت و تلاشی برای اصلاح و بنیان‌گذاری طرحی نو، از آفتاب نیمروز امرداد جنوب روشن‌تر است.

چاره چیست؟ راه‌حل کدام است؟

مختصر و مفید می‌گویم: به‌عنوان معلمی که نزدیک به بیست سال در این ساختار برای اصلاح امور کوشیدم، راهی جز کنار گذاشتن شیوه این مکتب‌خانه و پیمودن مسیر خودتان نمی‌بینم. راه نجات در همین است؛ هرچند طاقت‌فرسا و پرهزینه، اما روشن و امیدبخش، زیرا دیگر در چنگال آموزه‌های غیرانسانی این ساختار گرفتار نخواهید ماند.

مردادماه ۱۴۰۲ خورشیدی زندان مرکزی بوشهر»

محمود ملاکی، معلم زندانی و از اعضای هیات مدیره کانون صنفی بوشهر است.
این فعال صنفی معلمان که با پرونده سازی نهادهای امنیتی به زندان محکوم شده و پس از گذراندن دوران محکومیت آزاد شده، پیش‌تر توسط هیات تخلفات آموزش و پرورش اخراج شد و این رای در دیوان عالی اداری مورد تایید قرار گرفت.

مرتبط:
دانش‌آموزان و عوارض نظام آموزشی ایدئولوژیک
https://tavaana.org/live_ies/

دوره آموزشی دموکراسی در کلاس درس
https://tavaana.org/democratization-of-classes/

دوره آموزشی حمایت از آموزش لیبرال در ایران
https://tavaana.org/advocating-liberal-education-for-iran/

دموکراسی در آموزش
https://tavaana.org/democracy-in-education/


#محمود_ملاکی #نظام_آموزشی #بیانیه #آموزش_ایدئولوژیک #بوشهر #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
در اعتراض به ۴۶ سال استبداد، سرکوب، اعدام، خشونت، سانسور و دهه‌ی زجر، سه تن از زندانیان سیاسی به نام‌های زرتشت احمدی راغب، آرشام رضایی و رضا محمد حسینی، محبوس در زندان قزلحصار، از چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ تا ۲۲ بهمن ۱۴۰۳، هر روز با سر دادن فریادهایی همچون:

«جمهوری اسلامی واژگون باید گردد!»

«حکومت اعدامی نابود باید گردد!»

«این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت!»

«زندانی سیاسی آزاد باید گردد!»

اعتراض مدنی خود را علیه دیکتاتوری اعلام می‌کنند.


#بیانیه #دهه_زجر #نه_به_جمهوری_اسلامی #زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسین رزاق، زندانی سیاسی سابق، ضمن انتشار یک فایل صوتی از مهدی محمودیان، از اعتصاب غذا و داروی او خبر داد و نوشت:

«‏مهدی محمودیان در اعتراض به صدور احکام ناعادلانه و سرکوب‌ها از لحظه ورود به زندان اوین دست به اعتصاب غذای خشک و دارو زده است.»

مهدی محمودیان، فعال حقوق‌بشر و زندانی سیاسی پیشین، دو روز پیش برای اجرای حکم هشت ماه زندان بازداشت شد.
گزارش‌ها حاکی است او پس از احضار بازداشت شده است. احضار او در ارتباط با محکومیتش به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در پرونده افشای وجود ساس در زندان اوین صورت گرفته است.

#مهدی_محمودیان #بیانیه #زندانی_سیاسی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech