بیانیه مشترک با ۱۶۱ امضا از داخل و خارج کشور:
آواز زنان، پژواک آزادی
سرکوب صدای زن، سرکوب آزادی است
۱۶۱ فعال حقوق زنان ساکن داخل و خارج از کشور با امضای بیانیهای سرکوب زنان را توسط جمهوری اسلامی محکوم کردند.
متن کامل بیانیه:
«دهههاست که زنان از ابتداییترین حق انسانی خود، یعنی آوازخوانی و حضور آزادانه در عرصه موسیقی، محروم شدهاند.
پس از قتل حکومتی ژینامهسا امینی و آغاز انقلاب "زن زندگی آزادی" زنان آوازخوان از سایهها بیرون آمده و در دانشگاه، خیابانها، مترو، و دیگر اماکن عمومی و همچنین در شبکههای اجتماعی، طنین اعتراض و ایستادگی را بلندتر از همیشه در تاریخ مبارزه و مقاومت حک کردهاند.
اما جمهوری اسلامی، که از قدرت زن و صدای زن در هراس است، سرکوب را شدیدتر کرده است؛ تهدید، بازداشت، بستن صفحات شخصی و فشارهای قضایی و امنیتی بر زنان خواننده تنها بخشی از رویکرد خفهکردن این صداست.
سرکوب خوانندگان زن، تنها یک محدودیت فرهنگی نیست؛ بلکه امری سیاسی و بخشی از پروژه سرکوب سیستماتیک زنان است که با پیشروی انقلاب زن زندگی آزادی در شکستن دیوارهای آپارتاید جنسیتی، بهویژه فتح خاکریز حجاب، شدت گرفته است. وقتی زنی به جرم خواندن زندانی میشود، این تنها یک اقدام سرکوبگرایانه علیه هنر نیست، بلکه تلاشی برای تثبیت نظامی زنستیز و تبعیض جنسیتی است.
حذف زنان از عرصه موسیقی، نه فقط آنها را از هنر، که از استقلال اقتصادی و اجتماعی نیز محروم میکند. این یک خشونت ساختاری است که زنان را به حاشیه، وابستگی و فقر سوق میدهد.
✍️ما امضا کنندگان این بیانیه، با صدای بلند اعلام میکنیم:
- سرکوب آوازخوانی زنان، جنایتی علیه هنر و آزادی بیان، نقض حقوق انسانی و خشونت آشکار علیه زنان است. ما تلاش حکومت برای حذف صدای زن را به شدت محکوم میکنیم و از تمامی زنان خواننده قاطعانه حمایت مینماییم.
- حکومت باید تمامی خوانندگان زن که به دلیل خوانندگی بازداشت یا زندانی شدهاند را فوراً و بیقیدوشرط آزاد کند. خواندن زن جرم نیست؛ مجرم، حکومتی است که صدای زنان را خفه میکند.
- همچنین تاکید داریم صفحات بستهشده زنان خواننده در شبکههای اجتماعی باید فورا و تمام و کمال بازگردانده شوند.
نسخه کامل متن بیانیه مشترک و لیست امضا کنندگان در ۶ اسلاید موجود است.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
آواز زنان، پژواک آزادی
سرکوب صدای زن، سرکوب آزادی است
۱۶۱ فعال حقوق زنان ساکن داخل و خارج از کشور با امضای بیانیهای سرکوب زنان را توسط جمهوری اسلامی محکوم کردند.
متن کامل بیانیه:
«دهههاست که زنان از ابتداییترین حق انسانی خود، یعنی آوازخوانی و حضور آزادانه در عرصه موسیقی، محروم شدهاند.
پس از قتل حکومتی ژینامهسا امینی و آغاز انقلاب "زن زندگی آزادی" زنان آوازخوان از سایهها بیرون آمده و در دانشگاه، خیابانها، مترو، و دیگر اماکن عمومی و همچنین در شبکههای اجتماعی، طنین اعتراض و ایستادگی را بلندتر از همیشه در تاریخ مبارزه و مقاومت حک کردهاند.
اما جمهوری اسلامی، که از قدرت زن و صدای زن در هراس است، سرکوب را شدیدتر کرده است؛ تهدید، بازداشت، بستن صفحات شخصی و فشارهای قضایی و امنیتی بر زنان خواننده تنها بخشی از رویکرد خفهکردن این صداست.
سرکوب خوانندگان زن، تنها یک محدودیت فرهنگی نیست؛ بلکه امری سیاسی و بخشی از پروژه سرکوب سیستماتیک زنان است که با پیشروی انقلاب زن زندگی آزادی در شکستن دیوارهای آپارتاید جنسیتی، بهویژه فتح خاکریز حجاب، شدت گرفته است. وقتی زنی به جرم خواندن زندانی میشود، این تنها یک اقدام سرکوبگرایانه علیه هنر نیست، بلکه تلاشی برای تثبیت نظامی زنستیز و تبعیض جنسیتی است.
حذف زنان از عرصه موسیقی، نه فقط آنها را از هنر، که از استقلال اقتصادی و اجتماعی نیز محروم میکند. این یک خشونت ساختاری است که زنان را به حاشیه، وابستگی و فقر سوق میدهد.
✍️ما امضا کنندگان این بیانیه، با صدای بلند اعلام میکنیم:
- سرکوب آوازخوانی زنان، جنایتی علیه هنر و آزادی بیان، نقض حقوق انسانی و خشونت آشکار علیه زنان است. ما تلاش حکومت برای حذف صدای زن را به شدت محکوم میکنیم و از تمامی زنان خواننده قاطعانه حمایت مینماییم.
- حکومت باید تمامی خوانندگان زن که به دلیل خوانندگی بازداشت یا زندانی شدهاند را فوراً و بیقیدوشرط آزاد کند. خواندن زن جرم نیست؛ مجرم، حکومتی است که صدای زنان را خفه میکند.
- همچنین تاکید داریم صفحات بستهشده زنان خواننده در شبکههای اجتماعی باید فورا و تمام و کمال بازگردانده شوند.
نسخه کامل متن بیانیه مشترک و لیست امضا کنندگان در ۶ اسلاید موجود است.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته خبردار شدیم که پدر جاویدنام عرفان رضایی پس از سالها رنجبردن از اثرات جانبازی در جنگ و پس از غم و رنج ناشی از فراق فرزندش، جانش را از دست داد.
پدر دادخواه عرفان را یک بار در آبان ماه ۱۴۰۲ بازداشت کرده و هنگام بازداشت در چشمش اسپری فلفل زده بودند.
خانواده عرفان سالها رنج کشیدند، پدر عرفان هزینه درمان نداشت، به علت صدمات ناشی از جانبازی در اثر موج انفجار توانایی کار نداشت، تنها شد، کسی نمیتوانست شرایط او را تحمل کند، او که برای دفاع از وطن رفته بود، فرزندش را هم گرفتند که امید زندگیش بود و با گرفتن عرفان او را نابود کردند.
محسن رضایی میگفت، از حکومتی که فرزندش را کشته، کمک دریافت نمیکند... او رنج کشید و درد کشید تا بالاخره جانش را از دست داد... این سرنوشت بسیاری از جانبازان جنگ است که حکومت از نام آنها برای پیش بردن ایدئولوژی خود سوءاستفاده میکند...
این ویدیو را فرزانه برزهکار، مادر عرفان منتشر کرده است.
ـ عرفان رضایی نوائی، جوان ۲۱ سالهای که در مسیر عدالتخواهی و اعتراض به سرکوبهای جمهوری اسلامی، جانش را از دست داد، نماد آگاهی و شجاعت بود. او در خانوادهای بزرگ شد که پدرش، محسن، جانباز شیمیایی و موج انفجار بود؛ مردی که سلامتش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و سالها با رنجهای ناشی از جنگ دستوپنجه نرم کرد. عرفان، پسری کتابخوان و آگاه، با وجود تمام دشواریهای زندگی در خانوادهای با مشکلات مالی و فشارهای ناشی از جانبازی پدر، شخصیتی قوی و پرامید داشت.
قتل عرفان در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، صحنهای دردناک از جنایت جمهوری اسلامی را به تصویر کشید. او پس از پایین کشیدن تصویر علی خامنهای، با دو گلوله مأموران امنیتی جان باخت. مادرش، فرزانه برزهکار، از رنجهای فرزندش و دلتنگی عمیق خود میگوید؛ دلتنگی برای پسری که او را به ایستادگی و قدرت دعوت میکرد و زندگیاش را در راه آزادی گذاشت. فرزانه امروز، در برابر فشارها و تهدیدهای حکومت، همچنان با صدای بلند از حقانیت پسرش دفاع میکند. داغ عرفان، زخمی است که هیچگاه التیام نمییابد.
#عرفان_رضایی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر دادخواه عرفان را یک بار در آبان ماه ۱۴۰۲ بازداشت کرده و هنگام بازداشت در چشمش اسپری فلفل زده بودند.
خانواده عرفان سالها رنج کشیدند، پدر عرفان هزینه درمان نداشت، به علت صدمات ناشی از جانبازی در اثر موج انفجار توانایی کار نداشت، تنها شد، کسی نمیتوانست شرایط او را تحمل کند، او که برای دفاع از وطن رفته بود، فرزندش را هم گرفتند که امید زندگیش بود و با گرفتن عرفان او را نابود کردند.
محسن رضایی میگفت، از حکومتی که فرزندش را کشته، کمک دریافت نمیکند... او رنج کشید و درد کشید تا بالاخره جانش را از دست داد... این سرنوشت بسیاری از جانبازان جنگ است که حکومت از نام آنها برای پیش بردن ایدئولوژی خود سوءاستفاده میکند...
این ویدیو را فرزانه برزهکار، مادر عرفان منتشر کرده است.
ـ عرفان رضایی نوائی، جوان ۲۱ سالهای که در مسیر عدالتخواهی و اعتراض به سرکوبهای جمهوری اسلامی، جانش را از دست داد، نماد آگاهی و شجاعت بود. او در خانوادهای بزرگ شد که پدرش، محسن، جانباز شیمیایی و موج انفجار بود؛ مردی که سلامتش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و سالها با رنجهای ناشی از جنگ دستوپنجه نرم کرد. عرفان، پسری کتابخوان و آگاه، با وجود تمام دشواریهای زندگی در خانوادهای با مشکلات مالی و فشارهای ناشی از جانبازی پدر، شخصیتی قوی و پرامید داشت.
قتل عرفان در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، صحنهای دردناک از جنایت جمهوری اسلامی را به تصویر کشید. او پس از پایین کشیدن تصویر علی خامنهای، با دو گلوله مأموران امنیتی جان باخت. مادرش، فرزانه برزهکار، از رنجهای فرزندش و دلتنگی عمیق خود میگوید؛ دلتنگی برای پسری که او را به ایستادگی و قدرت دعوت میکرد و زندگیاش را در راه آزادی گذاشت. فرزانه امروز، در برابر فشارها و تهدیدهای حکومت، همچنان با صدای بلند از حقانیت پسرش دفاع میکند. داغ عرفان، زخمی است که هیچگاه التیام نمییابد.
#عرفان_رضایی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسین رونقی، در ویدئویی که منتشر کرده درباره مسدودکردن اکانتهای اینستاگرام توسط مأموران جمهوری اسلامی میگوید:
«نگذاریم ترس برای ما تصمیم بگیرد.
این روزها صفحههای اینستاگرام بسیاری از شهروندان، با محوریت زنان، توسط مأموران جمهوری اسلامی ضبط و مسدود میشوند. به این صورت که از طریق شمارههای ناشناس، یا همان پرایوت نامبر، تماس میگیرند، تهدید و فضای ارعاب ایجاد میکنند، فریب میدهند و گاه با لحنی تند و بد به آن شخص حمله میکنند و میگویند: اگر نیایی، با گونی میآییم میبریمت، یا بازداشتت میکنیم و میفرستیمت دادگاه، و گران تمام میشود برایت.
این فضا باعث میشود شخص بترسد و از خواسته نیروهای امنیتی تمکین کند و به دفتر آنها مراجعه نماید. همین مسئله موجب میشود که در آنجا، یوزرنیم، پسورد، اکانت و گاه حتی گوشی شخص را از وی بگیرند، پستها و مطالبش را پاک کنند و لوگوی پلیس، که عامل ناامنی مردم است، را روی اکانت بارگذاری نمایند، بهطوری که بر روی آن نوشته شده: «این اکانت به دستور مقام قضایی توقیف گردید.»
این را باید بدانیم اساساً هیچ قانونی چنین اجازهای را به هیچ مأمور، معذور یا مقام قضایی نداده است که اکانت شخصی را مسدود یا توقیف کند. این نکات را باید در ذهن داشته باشیم.
اگر با شمارهای ناشناس با شما تماس گرفته شد، لطفاً پاسخ ندهید؛ این کار هیچ مسئولیتی برای شما ایجاد نمیکند. و اگر پاسخ دادید، نترسید؛ با شجاعت و آگاهی از حق خود دفاع کنید. و اگر پاسخ دادید و به هر طریقی شما را مرعوب کردند، حتماً با یک وکیل یا فردی آشنا به این امور مشورت نمایید.
بهخاطر داشته باشیم، در قانون و در هیچ جای دنیا، چیزی به نام احضار تلفنی وجود ندارد و به رسمیت شناخته نشده و اگر از نظر آنها ما مرتکب جرمی شده باشیم، سامانهای دارند که میتوانند از طریق آن احضاریه یا ابلاغیه ارسال نمایند. در آن صورت، میتوانید در دادسرا یا دادگاه از خودتان دفاع کنید. اما انتخاب نوع پوشش، عکس بیحجاب، رقصیدن، نقد کردن، حرف زدن، مخالفت با حکومت و فعالیتهای اقتصادی یا اجتماعی، و حتی سیاسی در فضای مجازی، جرم نیست.
از شما خواهش میکنم نترسید؛ شما حق شهروندی دارید و حق دارید بهعنوان ورزشکار، خواننده، بلاگر، بازیگر، آرایشگر، عکاس، هنرمند، رقثنده و... فعالیت حرفهای، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داشته باشید و کسی نمیتواند این حق را از شما بگیرد. گاهی اکانت شما محل کسب درآمد شماست و نباید بدون هزینه برای حکومت، آن را در اختیار نیروهای لباسشخصی، پلیس امنیت غیراخلاقی، وزارت اطلاعات و حتی سپاه قرار دهید.
حتی اگر در مغازهای جرمی رخ دهد، مغازه آن شخص را توقیف نمیکنند. این برخوردها بخشی از سیستم سرکوب است و باید در برابر آن ایستاد. اگر پسورد را ندهید، هیچ اتفاقی نمیافتد؛ نهایتاً شدت فحاشیها یا برخوردها کمی تندتر میشود، اما هیچ مسئله یا مشکلی برای شما پیش نخواهد آمد. حفظ حریم خصوصی، حفظ محل کسب درآمد و حفظ اکانت، حق شماست.
دوباره تأکید میکنم: اگر شما را مجبور میکنند، یا مرعوب میسازند، سکوت نکنید. حتماً اطلاعرسانی کنید، با وکیل یا افراد باتجربه مشورت نمایید. سکوت، آغاز تشدید سرکوب شما خواهد بود. خواهش میکنم نترسید؛ اکانت خود را در اختیار اشخاصی که تمام عملکردشان غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرانسانی است، نگذارید. نگذارید کسانی که باید از اراده و قدرت شما مردم بترسند، برایتان تصمیم بگیرند، و نگذارید ترس بهجای شما تصمیم بگیرد.
به قول بابک خرمدین:
آز یاشا، آزاد یاشا، انسان یاشا
کم زندگی کن، آزاد زندگی کن و انسان زندگی کن
پاینده ایران
زن، زندگی، آزادی»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
«نگذاریم ترس برای ما تصمیم بگیرد.
این روزها صفحههای اینستاگرام بسیاری از شهروندان، با محوریت زنان، توسط مأموران جمهوری اسلامی ضبط و مسدود میشوند. به این صورت که از طریق شمارههای ناشناس، یا همان پرایوت نامبر، تماس میگیرند، تهدید و فضای ارعاب ایجاد میکنند، فریب میدهند و گاه با لحنی تند و بد به آن شخص حمله میکنند و میگویند: اگر نیایی، با گونی میآییم میبریمت، یا بازداشتت میکنیم و میفرستیمت دادگاه، و گران تمام میشود برایت.
این فضا باعث میشود شخص بترسد و از خواسته نیروهای امنیتی تمکین کند و به دفتر آنها مراجعه نماید. همین مسئله موجب میشود که در آنجا، یوزرنیم، پسورد، اکانت و گاه حتی گوشی شخص را از وی بگیرند، پستها و مطالبش را پاک کنند و لوگوی پلیس، که عامل ناامنی مردم است، را روی اکانت بارگذاری نمایند، بهطوری که بر روی آن نوشته شده: «این اکانت به دستور مقام قضایی توقیف گردید.»
این را باید بدانیم اساساً هیچ قانونی چنین اجازهای را به هیچ مأمور، معذور یا مقام قضایی نداده است که اکانت شخصی را مسدود یا توقیف کند. این نکات را باید در ذهن داشته باشیم.
اگر با شمارهای ناشناس با شما تماس گرفته شد، لطفاً پاسخ ندهید؛ این کار هیچ مسئولیتی برای شما ایجاد نمیکند. و اگر پاسخ دادید، نترسید؛ با شجاعت و آگاهی از حق خود دفاع کنید. و اگر پاسخ دادید و به هر طریقی شما را مرعوب کردند، حتماً با یک وکیل یا فردی آشنا به این امور مشورت نمایید.
بهخاطر داشته باشیم، در قانون و در هیچ جای دنیا، چیزی به نام احضار تلفنی وجود ندارد و به رسمیت شناخته نشده و اگر از نظر آنها ما مرتکب جرمی شده باشیم، سامانهای دارند که میتوانند از طریق آن احضاریه یا ابلاغیه ارسال نمایند. در آن صورت، میتوانید در دادسرا یا دادگاه از خودتان دفاع کنید. اما انتخاب نوع پوشش، عکس بیحجاب، رقصیدن، نقد کردن، حرف زدن، مخالفت با حکومت و فعالیتهای اقتصادی یا اجتماعی، و حتی سیاسی در فضای مجازی، جرم نیست.
از شما خواهش میکنم نترسید؛ شما حق شهروندی دارید و حق دارید بهعنوان ورزشکار، خواننده، بلاگر، بازیگر، آرایشگر، عکاس، هنرمند، رقثنده و... فعالیت حرفهای، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داشته باشید و کسی نمیتواند این حق را از شما بگیرد. گاهی اکانت شما محل کسب درآمد شماست و نباید بدون هزینه برای حکومت، آن را در اختیار نیروهای لباسشخصی، پلیس امنیت غیراخلاقی، وزارت اطلاعات و حتی سپاه قرار دهید.
حتی اگر در مغازهای جرمی رخ دهد، مغازه آن شخص را توقیف نمیکنند. این برخوردها بخشی از سیستم سرکوب است و باید در برابر آن ایستاد. اگر پسورد را ندهید، هیچ اتفاقی نمیافتد؛ نهایتاً شدت فحاشیها یا برخوردها کمی تندتر میشود، اما هیچ مسئله یا مشکلی برای شما پیش نخواهد آمد. حفظ حریم خصوصی، حفظ محل کسب درآمد و حفظ اکانت، حق شماست.
دوباره تأکید میکنم: اگر شما را مجبور میکنند، یا مرعوب میسازند، سکوت نکنید. حتماً اطلاعرسانی کنید، با وکیل یا افراد باتجربه مشورت نمایید. سکوت، آغاز تشدید سرکوب شما خواهد بود. خواهش میکنم نترسید؛ اکانت خود را در اختیار اشخاصی که تمام عملکردشان غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرانسانی است، نگذارید. نگذارید کسانی که باید از اراده و قدرت شما مردم بترسند، برایتان تصمیم بگیرند، و نگذارید ترس بهجای شما تصمیم بگیرد.
به قول بابک خرمدین:
آز یاشا، آزاد یاشا، انسان یاشا
کم زندگی کن، آزاد زندگی کن و انسان زندگی کن
پاینده ایران
زن، زندگی، آزادی»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
فخرالدوله؛ شاهزاده قاجاری و زنی حاضر در عرصه سیاست
اشرفالملوک امینی معروف به «فخرالدوله» از معدود زنان قاجار بود که از اندرونی بیرون آمد و پای به دنیای سیاست و اقتصاد گذاشت.
داستانهای نقل شده از زندگی فخرالدوله، او را زنی اجتماعی، اهل مراوده، وفادار به عقاید شخصی و اطرافیانش ترسیم میکند. تصویری که برعکس زنان پردهنشین دوره قاجار است.
اشرف امینی تواناییاش را در مدیریت و کشاورزی نشان میدهد و در امر اداره ملک به موفقیتی بیمثال دست پیدا میکند. او تجربیات و دانشش را در فعالیتهای اقتصادی و کارآفرینی به کار میگیرد.
فخرالدوله در پایان عمر سرش را با کارهای خیریه گرم میکند. مسجد فخرالدوله را در خیابان فخرآباد ساخته و پرورشگاهی با عنوان «بنگاه بانوان برای نگهداری یتیمان» با هدف نگهداری از کودکان بیسرپرست باز میکند.
ابتکار پایهریزی شرکت «میکی ماست» و «ب.ب. تاکسی» از او بود و نشان از تفکر خلاق و به روزش در جامعهای در حال رشد داشت و پسرش محمد امینی آنها را پایهریزی و اداره کرد.
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/ashrafmolookamini/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
اشرفالملوک امینی معروف به «فخرالدوله» از معدود زنان قاجار بود که از اندرونی بیرون آمد و پای به دنیای سیاست و اقتصاد گذاشت.
داستانهای نقل شده از زندگی فخرالدوله، او را زنی اجتماعی، اهل مراوده، وفادار به عقاید شخصی و اطرافیانش ترسیم میکند. تصویری که برعکس زنان پردهنشین دوره قاجار است.
اشرف امینی تواناییاش را در مدیریت و کشاورزی نشان میدهد و در امر اداره ملک به موفقیتی بیمثال دست پیدا میکند. او تجربیات و دانشش را در فعالیتهای اقتصادی و کارآفرینی به کار میگیرد.
فخرالدوله در پایان عمر سرش را با کارهای خیریه گرم میکند. مسجد فخرالدوله را در خیابان فخرآباد ساخته و پرورشگاهی با عنوان «بنگاه بانوان برای نگهداری یتیمان» با هدف نگهداری از کودکان بیسرپرست باز میکند.
ابتکار پایهریزی شرکت «میکی ماست» و «ب.ب. تاکسی» از او بود و نشان از تفکر خلاق و به روزش در جامعهای در حال رشد داشت و پسرش محمد امینی آنها را پایهریزی و اداره کرد.
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/ashrafmolookamini/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
آرمین، برادر جاویدنام آیدا رستمی شعر زیر را از زبان آیدا، برای نگار کورکور نوشته است
قولی در حلقهای ناتمام
(از زبان آیدا، برای نگار)
نگار عزیزم…
انگشتر کوچکی داشتم،
نه از طلا،
بلکه از تکههای ایمانِ شکستهام ساخته شده بود.
میخواستم آن را به تو بدهم،
در روزی روشن،
وقتی لبخندت کامل باشد
و چشمانت بیهراس.
اما زود رفتی…
نه وقتِ خداحافظی بود،
نه وقتِ هدیه دادن.
حالا این حلقه در دست من نمانده،
در دستان تو هم نیست…
میان ماست،
آویخته بر سکوتِ این سرزمین.
هر زنی که صدای تو را بشنود،
هر دختری که راه تو را دنبال کند،
انگشتر را از نو به انگشت میکند.
تو شاید دیگر نباشی، نگار،
اما حلقهای که برایت نگه داشته بودم،
حالا به گرد جهان افتاده؛
و هر بار که دستی بالا میرود برای داد،
نور این حلقه دوباره زنده میشود.
armin_rst69
#نگار_کورکور #مجاهد_کورکور #دکتر_آیدا_رستمی #آرمین_رستمی #دادخواهی_ادامه_دارد #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قولی در حلقهای ناتمام
(از زبان آیدا، برای نگار)
نگار عزیزم…
انگشتر کوچکی داشتم،
نه از طلا،
بلکه از تکههای ایمانِ شکستهام ساخته شده بود.
میخواستم آن را به تو بدهم،
در روزی روشن،
وقتی لبخندت کامل باشد
و چشمانت بیهراس.
اما زود رفتی…
نه وقتِ خداحافظی بود،
نه وقتِ هدیه دادن.
حالا این حلقه در دست من نمانده،
در دستان تو هم نیست…
میان ماست،
آویخته بر سکوتِ این سرزمین.
هر زنی که صدای تو را بشنود،
هر دختری که راه تو را دنبال کند،
انگشتر را از نو به انگشت میکند.
تو شاید دیگر نباشی، نگار،
اما حلقهای که برایت نگه داشته بودم،
حالا به گرد جهان افتاده؛
و هر بار که دستی بالا میرود برای داد،
نور این حلقه دوباره زنده میشود.
armin_rst69
#نگار_کورکور #مجاهد_کورکور #دکتر_آیدا_رستمی #آرمین_رستمی #دادخواهی_ادامه_دارد #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه مجتبایی، مادر جاویدنام غزاله چلابی این کلیپ را منتشر کرد و نوشت:
«وقتی سوگواری، هر چیزی تو رو به یاد عزیزت میندازه 😔
بهار و زیباییهاش، طبیعت و جنگل و دشت و دمن
تورو به یادم میندازه 💔
خاطراتت، عکسهات و زیباییهات، تنها سرمایهای است که برایم مانده 😔
قاتلانت را نمیبخشم، نفرین هم نمیکنم ،فقط عدالت میخوام اماااا، نه در این حکومت، که خود عامل تمام جنایتهاست 👎👎👎👎»
fateme.mojtabaei.2113
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#عدالت #دادخواهی
#زن_زندگی_آزادی
#غزاله_چلابی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«وقتی سوگواری، هر چیزی تو رو به یاد عزیزت میندازه 😔
بهار و زیباییهاش، طبیعت و جنگل و دشت و دمن
تورو به یادم میندازه 💔
خاطراتت، عکسهات و زیباییهات، تنها سرمایهای است که برایم مانده 😔
قاتلانت را نمیبخشم، نفرین هم نمیکنم ،فقط عدالت میخوام اماااا، نه در این حکومت، که خود عامل تمام جنایتهاست 👎👎👎👎»
fateme.mojtabaei.2113
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#عدالت #دادخواهی
#زن_زندگی_آزادی
#غزاله_چلابی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرستو کماسی، اینفلوئنسر فعال در حوزه مد و فشن در اینستاگرام، در زمانی که ساکن ایران بود، به دلیل فعالیتهایش در این شبکه اجتماعی، بارها از سوی پلیس فتا و دستگاه قضایی احضار شد. او و خانوادهاش تحت فشار، تهدید و آزار قرار گرفتند.
این تنها تجربه پرستو کماسی نیست، بلکه واقعیتی تلخ و تکراریست که بسیاری از زنان و فعالان فضای مجازی با آن مواجهاند. فشارها و تهدیدهای نهادهای امنیتی، به رویهای معمول بدل شده است. صفحات این افراد به دستور مقامات قضایی مسدود میشود و عملا از دسترسشان خارج میگردد.
حالا، او با انتشار این ویدئو و در پیامی خطاب به دادستان و مأموران پلیس فتا، نوشته است:
«این پست تقدیم به آقای حسینی مامور پلیس فتا و قاضی و دادستانی
که ۲سال تمام زندگی من و خانوادمو تحت شدیدترین فشار گذاشتن
تقدیم به شما که حتی بعد از خارج شدنم از ایران، باز برام پرونده جدید باز کردید و خانوادمو به دادگاه کشوندین و حکم غیابی دادید و نذاشتین دیگه رنگ کشورمو ببینم فقط بخاطر اینکه من یک مدل دخترم و به گفته شما حتی اجازه کار خارج از ایرانم ندارم!
شما کاری با من کردید که هرشب با گریه و دلتنگی خوابیدم و با گریه بیدار شدم.
خواستم بگم ثانیه به ثانیه لحظه هایی که با پای تو آتل پله های “جهنمی” به اسم وزرا و دادستانی رو بالا و پایین میکردم و منو جلوی خانوادم مُجرم و مُتهم صدا میکردید یادم هست، ولی:
همون دختر الان اینجاست، با موفقیتهایی که یه روز فقط آرزو بودن.
و هنوزم داره ادامه میده، برای آزادی، برای کشورش، برای همهی دخترایی که مثل خودش هستن.»
#زن_زندگی_آزادی #سانسور #حجاب_اجباری
@tavaanatech
این تنها تجربه پرستو کماسی نیست، بلکه واقعیتی تلخ و تکراریست که بسیاری از زنان و فعالان فضای مجازی با آن مواجهاند. فشارها و تهدیدهای نهادهای امنیتی، به رویهای معمول بدل شده است. صفحات این افراد به دستور مقامات قضایی مسدود میشود و عملا از دسترسشان خارج میگردد.
حالا، او با انتشار این ویدئو و در پیامی خطاب به دادستان و مأموران پلیس فتا، نوشته است:
«این پست تقدیم به آقای حسینی مامور پلیس فتا و قاضی و دادستانی
که ۲سال تمام زندگی من و خانوادمو تحت شدیدترین فشار گذاشتن
تقدیم به شما که حتی بعد از خارج شدنم از ایران، باز برام پرونده جدید باز کردید و خانوادمو به دادگاه کشوندین و حکم غیابی دادید و نذاشتین دیگه رنگ کشورمو ببینم فقط بخاطر اینکه من یک مدل دخترم و به گفته شما حتی اجازه کار خارج از ایرانم ندارم!
شما کاری با من کردید که هرشب با گریه و دلتنگی خوابیدم و با گریه بیدار شدم.
خواستم بگم ثانیه به ثانیه لحظه هایی که با پای تو آتل پله های “جهنمی” به اسم وزرا و دادستانی رو بالا و پایین میکردم و منو جلوی خانوادم مُجرم و مُتهم صدا میکردید یادم هست، ولی:
همون دختر الان اینجاست، با موفقیتهایی که یه روز فقط آرزو بودن.
و هنوزم داره ادامه میده، برای آزادی، برای کشورش، برای همهی دخترایی که مثل خودش هستن.»
#زن_زندگی_آزادی #سانسور #حجاب_اجباری
@tavaanatech
مردی در نهبندان خراسان جنوبی، همسر باردار خود را به قتل رساند.
زنی که شش ماهه باردار بوده به دلیل ضربوجرح به بیمارستان منتقل میشود که پس از چند ساعت فوت میکند جنین این زن هم فوت شده و سقط شده است.
رسانههای جمهوری اسلامی دلیل قتل را «اختلافات خانوادگی» نوشتهاند.
حقیقت اینکه حمایت قوانین موضوعه جمهوری اسلامی از زنکشی در ایران باعث شده آمار این پدیده شوم هر ساله افزایش یابد.
امروز زنی در نهبندان دیروز زنی در بندرعباس روز پیشتر زنی در اهواز دختری در ایلام کودکی در کرمانشاه ....
تاثیر این قتلها بر جامعه چیست؟ این خشونت به کجا میرسد؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_کشی #دختر_کشی #قتل
@Tavaana_TavaanaTech
زنی که شش ماهه باردار بوده به دلیل ضربوجرح به بیمارستان منتقل میشود که پس از چند ساعت فوت میکند جنین این زن هم فوت شده و سقط شده است.
رسانههای جمهوری اسلامی دلیل قتل را «اختلافات خانوادگی» نوشتهاند.
حقیقت اینکه حمایت قوانین موضوعه جمهوری اسلامی از زنکشی در ایران باعث شده آمار این پدیده شوم هر ساله افزایش یابد.
امروز زنی در نهبندان دیروز زنی در بندرعباس روز پیشتر زنی در اهواز دختری در ایلام کودکی در کرمانشاه ....
تاثیر این قتلها بر جامعه چیست؟ این خشونت به کجا میرسد؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_کشی #دختر_کشی #قتل
@Tavaana_TavaanaTech
تفاهمنامه آموزش و پرورش و نیروی انتظامی برای ورود پلیس به مدارس برای تحمیل حجاب به دانشآموزان
با امضای تفاهمنامهای میان احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی، و علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان، پای نیروهای نظامی و امنیتی رسماً به مدارس کشور باز شد؛ آن هم نه برای حفظ امنیت آموزشی، بلکه برای نظارت بر «حجاب» و اجرای سیاستهای تحمیلشدهی «عفاف اجباری».
کاظمی در مراسم امضای این تفاهمنامه، خود را «با افتخار سرباز رادان» نامید و گفت با این همکاری، میتوان اقدامات «فرهنگی» را در مدارس گسترش داد. او در اظهاراتی نگرانکننده، از «حجاب و عفاف» به عنوان یکی از «آسیبهای فرهنگی» کشور نام برد که نیازمند «معرفتافزایی» است. وی حتی پا را فراتر گذاشته و ریشه همه مسائل اقتصادی و اجتماعی را «فرهنگی» دانست و خواستار نهادینهسازی «فرهنگ امنیت» از دوره ابتدایی شد.
این در حالیست که بحرانهای واقعی مدارس—از ترک تحصیل گسترده، تا کمبود امکانات آموزشی، تا فقر شدید در مناطق محروم—روزبهروز عمیقتر میشود. در چنین شرایطی، حضور پلیس در مدارس نه تنها پاسخی به این مشکلات نیست، بلکه نشانهای هشداردهنده از اراده حاکمیت برای سرکوب و کنترل دانشآموزان، بهویژه دختران نوجوان است.
نامهایی مانند سارینا اسماعیلزاده، سارینا ساعدی، اسرا پناهی، آرمیتا گراوند، آیناز کریمی و آرزو خاوری و ...، که قربانیان مستقیم سیاستهای تحمیلی حجاب اجباری بودند، دیگر فقط در گزارشها تکرار نمیشوند؛ آنها به نمادهایی از مقاومت نسل جدید علیه سلطه بدل شدهاند. این تفاهمنامه، بازگشتی خطرناک به سیاستهاییست که در خیزش «زن، زندگی، آزادی» با یورش به مدارس، بازداشت، ضربوشتم، و حتی جانباختن شماری از دانشآموزان همراه بود.
اکنون این سؤال مطرح است: آیا حضور نیروهای نظامی در مدارس، پاسخی به بحران ترک تحصیل است یا نشانهای از برنامهریزی برای تربیت نسلی مطیع، سرکوبشده، و بیصدا؟ نسلی که قرار است از همان سالهای ابتدایی، «امنیت» را در هیبت باتوم و اجبار یاد بگیرد؟
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با امضای تفاهمنامهای میان احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی، و علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان، پای نیروهای نظامی و امنیتی رسماً به مدارس کشور باز شد؛ آن هم نه برای حفظ امنیت آموزشی، بلکه برای نظارت بر «حجاب» و اجرای سیاستهای تحمیلشدهی «عفاف اجباری».
کاظمی در مراسم امضای این تفاهمنامه، خود را «با افتخار سرباز رادان» نامید و گفت با این همکاری، میتوان اقدامات «فرهنگی» را در مدارس گسترش داد. او در اظهاراتی نگرانکننده، از «حجاب و عفاف» به عنوان یکی از «آسیبهای فرهنگی» کشور نام برد که نیازمند «معرفتافزایی» است. وی حتی پا را فراتر گذاشته و ریشه همه مسائل اقتصادی و اجتماعی را «فرهنگی» دانست و خواستار نهادینهسازی «فرهنگ امنیت» از دوره ابتدایی شد.
این در حالیست که بحرانهای واقعی مدارس—از ترک تحصیل گسترده، تا کمبود امکانات آموزشی، تا فقر شدید در مناطق محروم—روزبهروز عمیقتر میشود. در چنین شرایطی، حضور پلیس در مدارس نه تنها پاسخی به این مشکلات نیست، بلکه نشانهای هشداردهنده از اراده حاکمیت برای سرکوب و کنترل دانشآموزان، بهویژه دختران نوجوان است.
نامهایی مانند سارینا اسماعیلزاده، سارینا ساعدی، اسرا پناهی، آرمیتا گراوند، آیناز کریمی و آرزو خاوری و ...، که قربانیان مستقیم سیاستهای تحمیلی حجاب اجباری بودند، دیگر فقط در گزارشها تکرار نمیشوند؛ آنها به نمادهایی از مقاومت نسل جدید علیه سلطه بدل شدهاند. این تفاهمنامه، بازگشتی خطرناک به سیاستهاییست که در خیزش «زن، زندگی، آزادی» با یورش به مدارس، بازداشت، ضربوشتم، و حتی جانباختن شماری از دانشآموزان همراه بود.
اکنون این سؤال مطرح است: آیا حضور نیروهای نظامی در مدارس، پاسخی به بحران ترک تحصیل است یا نشانهای از برنامهریزی برای تربیت نسلی مطیع، سرکوبشده، و بیصدا؟ نسلی که قرار است از همان سالهای ابتدایی، «امنیت» را در هیبت باتوم و اجبار یاد بگیرد؟
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زادروز جاویدنام دکتر پریسا بهمنی از جانباختگان انقلاب مهسا
دکتر پریسا بهمنی ساکن تهران بود و در روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در تجمع پزشکان مقابل سازمان نظام پزشکی تهران به ضرب ۳ گلوله کشته شد.
پریسا بهمنی متولد اول اردیبهشت سال ۱۳۴۹ اهل زنجان و ساکن تهران بود، پزشک متخصص جراح عمومی و تخصص سرطان شناسی از دانشگاه لیون فرانسه، عاشق ایران و مردمش و طبیعتگردی بود.
بعد از کشته شدن مهسا امینی و شروع خیزش مردمی و کشته شدن جوانان ایرانی، او هم از پزشکانی بود که بیانیه پزشکان در محکومیت خشونت علیه شهروندان ایران و بررسی شفاف و دقیق پرونده مهسا امینی را امضا کرده بودند، در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱ همزمان با چهلم مهسا، پزشکان و کادر درمانی جلوی سازمان نظام پزشکی تهران در خیابان امیر آباد تجمع اعتراضی برگزار کردند و دکتر پریسا بهمنی هم در این تجمع شرکت کرده بود، تجمعشان در اعتراض به سرکوب خونین جوانان معترض، برخورد امنیتی با مجروحان و سوءاستفاده از آمبولانسها و ربودن اسناد محرمانه بیماران بود، اما مزدوران حکومتی این تجمع مسالمت آمیز را به خشونت کشیدند و با گاز اشک آور به تجمع کنندگان حمله کردند و با سلاحهای جنگی به سمتشان شلیک کردند، دکتر بهمنی به ضرب ۳ گلوله از ناحیه گردن و سینه زخمی شد و به زمین افتاد.»
اگر چه در آن زمان رییس روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کل کشور تلاش کرد علت مرگ او را تصادف با اتوبوس «بیآرتی» عنوان کند.
یادش گرامی
#پریسا_بهمنی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر پریسا بهمنی ساکن تهران بود و در روز ۴ آبان ۱۴۰۱ در تجمع پزشکان مقابل سازمان نظام پزشکی تهران به ضرب ۳ گلوله کشته شد.
پریسا بهمنی متولد اول اردیبهشت سال ۱۳۴۹ اهل زنجان و ساکن تهران بود، پزشک متخصص جراح عمومی و تخصص سرطان شناسی از دانشگاه لیون فرانسه، عاشق ایران و مردمش و طبیعتگردی بود.
بعد از کشته شدن مهسا امینی و شروع خیزش مردمی و کشته شدن جوانان ایرانی، او هم از پزشکانی بود که بیانیه پزشکان در محکومیت خشونت علیه شهروندان ایران و بررسی شفاف و دقیق پرونده مهسا امینی را امضا کرده بودند، در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱ همزمان با چهلم مهسا، پزشکان و کادر درمانی جلوی سازمان نظام پزشکی تهران در خیابان امیر آباد تجمع اعتراضی برگزار کردند و دکتر پریسا بهمنی هم در این تجمع شرکت کرده بود، تجمعشان در اعتراض به سرکوب خونین جوانان معترض، برخورد امنیتی با مجروحان و سوءاستفاده از آمبولانسها و ربودن اسناد محرمانه بیماران بود، اما مزدوران حکومتی این تجمع مسالمت آمیز را به خشونت کشیدند و با گاز اشک آور به تجمع کنندگان حمله کردند و با سلاحهای جنگی به سمتشان شلیک کردند، دکتر بهمنی به ضرب ۳ گلوله از ناحیه گردن و سینه زخمی شد و به زمین افتاد.»
اگر چه در آن زمان رییس روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کل کشور تلاش کرد علت مرگ او را تصادف با اتوبوس «بیآرتی» عنوان کند.
یادش گرامی
#پریسا_بهمنی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«در سوگ حمید، در خشم بیدار
حمید حسیننژاد حیدرانلو را، در تاریکیِ شب، بیصدا به چوبهی دار سپردند.
بی دادگاهی عادل، بی گواهی روشن، بی خبر از خانوادهای که شش روز تمام، بدون خواب و بیقرار، در مقابل زندان ارومیه نشسته بودند؛ تنها با امیدی کوچک، تنها برای شنیدن یک صدا…
اما رژیم جنایتکار، آن صدا را هم برید.
ما، نه فقط در سوگ حمید، بلکه در خشم و آگاهی ایستادهایم.
این سکوت، سکوت ما نخواهد بود.
این شب، شب ما نخواهد ماند.
حمید، نه تنها یک فرد، بلکه نمادِ تمام صداییست که جمهوری اسلامی از آن میترسد؛
نمادِ انسانِ آزاد، اندیشمند، معترض، زنده.
ما این خون را فراموش نخواهیم کرد.
ما نخواهیم گذاشت نامها خاموش شوند.
ما نخواهیم ایستاد تا عدالت در خاک دفن شود.
به نام حمید،
به نام مهسا،
به نام هر زنی، هر مردی، هر دختری که بیصدا به دار سپرده شد،
ما راه را ادامه میدهیم —
با صدا، با قلم، با خیابان، با مقاومت.
اعدام، ابزار حاکمیتی است که از واژه میترسد.
و ما، با واژه، ادامه خواهیم داد.
تا سقوط آنکه مرگ را حکومت مینامد.»
از صفحهی:
sa_lyrics
لازم به ذکر است به نوشته برخی منابع، بهزاد سرخانلو، معاون دادستان ارومیه، به خانواده حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی اعدامشده، اعلام کرده «جنازەای در کار نیست و اجازه برگزاری هیچ گونه مراسمی را ندارید.»
#نه_به_اعدام #اعدام_نکنید #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حمید حسیننژاد حیدرانلو را، در تاریکیِ شب، بیصدا به چوبهی دار سپردند.
بی دادگاهی عادل، بی گواهی روشن، بی خبر از خانوادهای که شش روز تمام، بدون خواب و بیقرار، در مقابل زندان ارومیه نشسته بودند؛ تنها با امیدی کوچک، تنها برای شنیدن یک صدا…
اما رژیم جنایتکار، آن صدا را هم برید.
ما، نه فقط در سوگ حمید، بلکه در خشم و آگاهی ایستادهایم.
این سکوت، سکوت ما نخواهد بود.
این شب، شب ما نخواهد ماند.
حمید، نه تنها یک فرد، بلکه نمادِ تمام صداییست که جمهوری اسلامی از آن میترسد؛
نمادِ انسانِ آزاد، اندیشمند، معترض، زنده.
ما این خون را فراموش نخواهیم کرد.
ما نخواهیم گذاشت نامها خاموش شوند.
ما نخواهیم ایستاد تا عدالت در خاک دفن شود.
به نام حمید،
به نام مهسا،
به نام هر زنی، هر مردی، هر دختری که بیصدا به دار سپرده شد،
ما راه را ادامه میدهیم —
با صدا، با قلم، با خیابان، با مقاومت.
اعدام، ابزار حاکمیتی است که از واژه میترسد.
و ما، با واژه، ادامه خواهیم داد.
تا سقوط آنکه مرگ را حکومت مینامد.»
از صفحهی:
sa_lyrics
لازم به ذکر است به نوشته برخی منابع، بهزاد سرخانلو، معاون دادستان ارومیه، به خانواده حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی اعدامشده، اعلام کرده «جنازەای در کار نیست و اجازه برگزاری هیچ گونه مراسمی را ندارید.»
#نه_به_اعدام #اعدام_نکنید #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرشید محسنی، از بازداشتشدگان خیزش «زن، زندگی، آزادی»، بار دیگر بازداشت و در انتظار محاکمه است
فرشید محسنی، فیلمنامهنویس و از بازداشتشدگان خیزش سراسری مردم ایران در سال ۱۴۰۱، که پیشتر پس از تحمل ماهها حبس، شکنجه، و دریافت حکم سنگین، در بهمنماه ۱۴۰۳ از زندان آزاد شده بود، در تاریخ چهارم اسفند ۱۴۰۳ مجدداً توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
بر پایه اطلاعات دریافتی، وی هماکنون با دو اتهام مواجه است و در بازداشت موقت بهسر میبرد. محل نگهداری او اندرزگاه ۴ زندان اوین اعلام شده و علیرغم پیگیریهای خانواده، مقامات قضایی از پذیرش وثیقه و آزادی موقت او جلوگیری کردهاند.
قرار است جلسه رسیدگی به اتهامات فرشید محسنی در تاریخ بیستم اردیبهشت ۱۴۰۴ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شود.
فرشید محسنی دارای مدرک تخصصی در زمینه فیلمنامهنویسی است و پیش از بازداشت در حوزه سینما و نویسندگی مشغول به فعالیت حرفهای بود.
#فرشید_محسنی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرشید محسنی، فیلمنامهنویس و از بازداشتشدگان خیزش سراسری مردم ایران در سال ۱۴۰۱، که پیشتر پس از تحمل ماهها حبس، شکنجه، و دریافت حکم سنگین، در بهمنماه ۱۴۰۳ از زندان آزاد شده بود، در تاریخ چهارم اسفند ۱۴۰۳ مجدداً توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
بر پایه اطلاعات دریافتی، وی هماکنون با دو اتهام مواجه است و در بازداشت موقت بهسر میبرد. محل نگهداری او اندرزگاه ۴ زندان اوین اعلام شده و علیرغم پیگیریهای خانواده، مقامات قضایی از پذیرش وثیقه و آزادی موقت او جلوگیری کردهاند.
قرار است جلسه رسیدگی به اتهامات فرشید محسنی در تاریخ بیستم اردیبهشت ۱۴۰۴ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شود.
فرشید محسنی دارای مدرک تخصصی در زمینه فیلمنامهنویسی است و پیش از بازداشت در حوزه سینما و نویسندگی مشغول به فعالیت حرفهای بود.
#فرشید_محسنی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئوکلیپ سرود #خط_مقدم
با همراهی خانواده ارجمند #جاویدنامان_وطن ( #متین_نادرخانی - #امیرمهدی_فرخی_پور _ #نیما_نوری ) و از اسیب دیدگان چشمی #حسین_نادربیگی ...
با شعر و اجرای هنرمند مَردمى و آزاديخواه #دانیال_مقدم كه با پابند الكتريكى دوران محكوميتش را ميگذراند، تقديم تمام مردم شريف ايران...
به ياد تمام جاويدنامان وطن و خانواده هاي صبور و داغدارشان...
*بهر ساخت وطن خطِ مقدمم*
سرود #خط_مقدم هفتمين قطعه از آلبوم #خط_مقدم تقديم حضور پُر مهر و عشقتان💚☀️❤️
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با همراهی خانواده ارجمند #جاویدنامان_وطن ( #متین_نادرخانی - #امیرمهدی_فرخی_پور _ #نیما_نوری ) و از اسیب دیدگان چشمی #حسین_نادربیگی ...
با شعر و اجرای هنرمند مَردمى و آزاديخواه #دانیال_مقدم كه با پابند الكتريكى دوران محكوميتش را ميگذراند، تقديم تمام مردم شريف ايران...
به ياد تمام جاويدنامان وطن و خانواده هاي صبور و داغدارشان...
*بهر ساخت وطن خطِ مقدمم*
سرود #خط_مقدم هفتمين قطعه از آلبوم #خط_مقدم تقديم حضور پُر مهر و عشقتان💚☀️❤️
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سنندج، امروز دوم اردیبهشت ماە زادروز امید حسنی یکی از جانباختگان انقلاب مهسا بر سر مزارش برگزار شد.
امروز خانوادە امید ضمن گرامی داشتن یاد او، با گذاشتن کیک و شمع بر سر مزارش یاد زادروزش را گرامی داشتند.
جاویدنام امید حسنی، جوان ۲۰ ساله که بیست و ششم آبان ماه در مراسم چهلم جانباختگان سنندج توسط نیروهای سرکوبگر ربوده شد و پس از پنج ساعت بازداشت در کلانتری ۱۲فروردین این شهر زیر شکنجه، جان خود را از دست داد.
نهادهای امنیتی رژیم، ۲۴ ساعت بعد پیکر این جانباخته راه آزادی را به خانواده او تحویل دادند و با تدابیر امنیتی، ساعت ۱۰ شب بیست و هفتم آبان ماه با حضور پنج نفر از نزدیکان او در قطعه ۱۱ آرامستان بهشت محمدی سنندج به خاک سپرده شد.
#امید_حسنی #زن_زندگی_آزادی #سنندج #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز خانوادە امید ضمن گرامی داشتن یاد او، با گذاشتن کیک و شمع بر سر مزارش یاد زادروزش را گرامی داشتند.
جاویدنام امید حسنی، جوان ۲۰ ساله که بیست و ششم آبان ماه در مراسم چهلم جانباختگان سنندج توسط نیروهای سرکوبگر ربوده شد و پس از پنج ساعت بازداشت در کلانتری ۱۲فروردین این شهر زیر شکنجه، جان خود را از دست داد.
نهادهای امنیتی رژیم، ۲۴ ساعت بعد پیکر این جانباخته راه آزادی را به خانواده او تحویل دادند و با تدابیر امنیتی، ساعت ۱۰ شب بیست و هفتم آبان ماه با حضور پنج نفر از نزدیکان او در قطعه ۱۱ آرامستان بهشت محمدی سنندج به خاک سپرده شد.
#امید_حسنی #زن_زندگی_آزادی #سنندج #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قوانین تبعیضآمیز، تسهیلکننده جنایتهای ناموسی هستند. قتل زن و دختر توسط همسر یا پدر، توسط برادر... این روزها در خبرها زیاد شنیده میشود.
قوانینی که بر اساس شرع تدوین شدهاند متاسفانه زمینه را برای چنین قتلهایی بیشتر فراهم میآورند و مجازات موجود پیشگیرانه نیست.
حکومت هم در نظامآموزشی و برنامههای رسمی و منابر، تبعیض و خشونت علیه زنان را رواج میدهد.
خشونت و تبعیضی که بعضاً به عنوان یک «حق» با پشتوانه قوانین شریعت به رسمیت شناخته میشود و اینقدر تکرار شده که برای برخی امری عادی به نظر میرسد!
فرگل قدیمی ضمن انتشار این طرح نوشت:
«از همچین دولت و رهبر بی شرف و کثیفی، قوانین بهتر از این برنمیاد.... قوانینی که حامی دزدها، جانیها و قاتلاس. به امید روزی که دیگه از این اخبار نشنویم ....»
fargol_ghadimi
#زن_زندگی_آزادی #حقوق_زنان #حقوق_بشر #قتل_ناموسی #ناموس_کشی #زن_کشی #خشونت_علیه_زنان_را_متوقف_کنید #خشونت_خانگي #قانون_مجازات_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی #قتل_فرزند_توسط_پدر #قتل_ناموسی_پدر #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قوانینی که بر اساس شرع تدوین شدهاند متاسفانه زمینه را برای چنین قتلهایی بیشتر فراهم میآورند و مجازات موجود پیشگیرانه نیست.
حکومت هم در نظامآموزشی و برنامههای رسمی و منابر، تبعیض و خشونت علیه زنان را رواج میدهد.
خشونت و تبعیضی که بعضاً به عنوان یک «حق» با پشتوانه قوانین شریعت به رسمیت شناخته میشود و اینقدر تکرار شده که برای برخی امری عادی به نظر میرسد!
فرگل قدیمی ضمن انتشار این طرح نوشت:
«از همچین دولت و رهبر بی شرف و کثیفی، قوانین بهتر از این برنمیاد.... قوانینی که حامی دزدها، جانیها و قاتلاس. به امید روزی که دیگه از این اخبار نشنویم ....»
fargol_ghadimi
#زن_زندگی_آزادی #حقوق_زنان #حقوق_بشر #قتل_ناموسی #ناموس_کشی #زن_کشی #خشونت_علیه_زنان_را_متوقف_کنید #خشونت_خانگي #قانون_مجازات_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی #قتل_فرزند_توسط_پدر #قتل_ناموسی_پدر #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
صبح پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالیکه آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبهرو شد که نه از روی عصبانیت لحظهای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که بهخاطر خشونتهای مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شمارهای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بیخبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.
قوانینی که با تکیه بر فقه سنتی و برداشتهای تاریخی از متون دینی تدوین شدهاند، در مواردی چون فرزندکشی یا زنکشی، عملاً راه را برای شکلگیری نوعی مصونیت قضایی برای خشونتورزان درون خانواده هموار کردهاند. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، که پدر را از قصاص بابت قتل فرزند معاف میکند، نمونهای بارز از چنین قانونی است؛ قانونی که نه از عدالت، بلکه از یک خوانش خاص و محافظهکار از فقه تبعیت میکند. این نگاه، پدر را بهعنوان «مالک» جان فرزند تلقی میکند و نه شریک برابر در خانوادهای انسانی، و در نتیجه، قتل فرزند را نه جنایت کامل بلکه نوعی تخلف شخصی میبیند که تنها با دیه جبرانپذیر است.
حمایت قانون از چنین رویکردهایی، در عمل به نفی حق حیات و امنیت برای قربانیان خشونت خانگی میانجامد و به مردانی که در جایگاه پدر یا شوهر هستند، این پیام را میدهد که میتوانند بدون ترس از مجازاتهای جدی، تصمیمی مرگبار بگیرند. این قوانین، نهتنها با اصول جهانشمول حقوق بشر در تضاد هستند، بلکه با خودِ روح عدالتطلب و رحمانی دین نیز بیگانهاند. در نظامی که قانون به جای دفاع از جان بیدفاع، قاتل را مصون میدارد، نهتنها عدالت، بلکه کرامت انسانی نیز قربانی میشود. فاطمه سلطانی، تنها یکی از هزاران قربانی این بیعدالتی ساختاری است.
تصویر از صفحه ایکس آقای معین خزائلی، حقوقدان
#فقه_شیعه #حکومت_فقهی #فرزندکشی #زن_کشی #خشونت_خانگی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
صبح پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالیکه آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبهرو شد که نه از روی عصبانیت لحظهای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که بهخاطر خشونتهای مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شمارهای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بیخبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.
قوانینی که با تکیه بر فقه سنتی و برداشتهای تاریخی از متون دینی تدوین شدهاند، در مواردی چون فرزندکشی یا زنکشی، عملاً راه را برای شکلگیری نوعی مصونیت قضایی برای خشونتورزان درون خانواده هموار کردهاند. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، که پدر را از قصاص بابت قتل فرزند معاف میکند، نمونهای بارز از چنین قانونی است؛ قانونی که نه از عدالت، بلکه از یک خوانش خاص و محافظهکار از فقه تبعیت میکند. این نگاه، پدر را بهعنوان «مالک» جان فرزند تلقی میکند و نه شریک برابر در خانوادهای انسانی، و در نتیجه، قتل فرزند را نه جنایت کامل بلکه نوعی تخلف شخصی میبیند که تنها با دیه جبرانپذیر است.
حمایت قانون از چنین رویکردهایی، در عمل به نفی حق حیات و امنیت برای قربانیان خشونت خانگی میانجامد و به مردانی که در جایگاه پدر یا شوهر هستند، این پیام را میدهد که میتوانند بدون ترس از مجازاتهای جدی، تصمیمی مرگبار بگیرند. این قوانین، نهتنها با اصول جهانشمول حقوق بشر در تضاد هستند، بلکه با خودِ روح عدالتطلب و رحمانی دین نیز بیگانهاند. در نظامی که قانون به جای دفاع از جان بیدفاع، قاتل را مصون میدارد، نهتنها عدالت، بلکه کرامت انسانی نیز قربانی میشود. فاطمه سلطانی، تنها یکی از هزاران قربانی این بیعدالتی ساختاری است.
تصویر از صفحه ایکس آقای معین خزائلی، حقوقدان
#فقه_شیعه #حکومت_فقهی #فرزندکشی #زن_کشی #خشونت_خانگی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر فرهاد میثمی سنجاقسینه با شعار اعتراضی میسازد
این فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق با انتشار ویدیویی در اینستاگرامش نوشت:
« #زن_زندگی_آزادی
جامعهی مدنی و خصوصاً زنان این سرزمین، جبهههای ایستادگی و مقاومت را طی این سالها بسیار به پیش بردهاند. کاری که ۷سال پیش یک همراهیِ کوچکِ مدنی محسوب میشد، امروز دیگر در میانِ این همه کنشهای جسورانهی ایستادگی، محلّی از اِعراب ندارد؛ برای این زمان دیگر خیلی عقب است. امّا این کارِ کوچک برای من یادی از یک دوستِ دربند است و نمادی از همراهی و ایستادگیِ او برای حقوقِ جمعیمان.
اگرچه همگی ما، زنان و مردان این سرزمین، ذیل سلطه و تضییعِ حقوق جمعیِ کلان قرار داشتهایم، امّا در این مسیر، نیمی از جمعیت (زنان ایران) همواره تحتِ ظلم و تبعیضِ "مضاعفی" زیستهاند. #رضا_خندان بهعنوانِ یک تلاشگرِ اصیلِ حقوق انسان معتقد بود اگر نیمی از جمعیت رضایت دهند به بردگیِ مضاعفِ نیمی دیگر، در چنین شرایطی هرگز آزادیِ واقعی برای هیچکس قابل تحقّق نخواهد بود. او را بابتِ ایستادن پای این اعتقاد، محکوم کردهاند به سپری کردنِ سالهایی از عمر پشت میلههای زندان.
در میان این همه مصیبتها و معضلاتِ عدیده که مردمانِ این سرزمین امروزه با آن دست به گریبانند، شاید هیچ محسوب شود امروز باز به چنین کارِ کوچکی پرداختن. امّا در حدودِ مورچهسانی که بازهی زیستِ من است هم، نمیتوان و نباید عاطل نشست به بهانهی کوچک بودن؛ در همان اندازه هم وظیفههایی هست به تداوم و استمرار، به یادداری و ارج نهادن بر تمام هزینههای بزرگی که بسیاری دیگران در ایستادگیهای بزرگ و ارزشمندشان پرداختهاند و همچنان میپردازند.»
#نه_به_حجاب_اجباری
#من_به_حجاب_اجباری_اعتراض_دارم
#آزادی_رضا_خندان #رضا_خندان #فرهاد_میثمی
#آزادی_همه_زندانیان_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق با انتشار ویدیویی در اینستاگرامش نوشت:
« #زن_زندگی_آزادی
جامعهی مدنی و خصوصاً زنان این سرزمین، جبهههای ایستادگی و مقاومت را طی این سالها بسیار به پیش بردهاند. کاری که ۷سال پیش یک همراهیِ کوچکِ مدنی محسوب میشد، امروز دیگر در میانِ این همه کنشهای جسورانهی ایستادگی، محلّی از اِعراب ندارد؛ برای این زمان دیگر خیلی عقب است. امّا این کارِ کوچک برای من یادی از یک دوستِ دربند است و نمادی از همراهی و ایستادگیِ او برای حقوقِ جمعیمان.
اگرچه همگی ما، زنان و مردان این سرزمین، ذیل سلطه و تضییعِ حقوق جمعیِ کلان قرار داشتهایم، امّا در این مسیر، نیمی از جمعیت (زنان ایران) همواره تحتِ ظلم و تبعیضِ "مضاعفی" زیستهاند. #رضا_خندان بهعنوانِ یک تلاشگرِ اصیلِ حقوق انسان معتقد بود اگر نیمی از جمعیت رضایت دهند به بردگیِ مضاعفِ نیمی دیگر، در چنین شرایطی هرگز آزادیِ واقعی برای هیچکس قابل تحقّق نخواهد بود. او را بابتِ ایستادن پای این اعتقاد، محکوم کردهاند به سپری کردنِ سالهایی از عمر پشت میلههای زندان.
در میان این همه مصیبتها و معضلاتِ عدیده که مردمانِ این سرزمین امروزه با آن دست به گریبانند، شاید هیچ محسوب شود امروز باز به چنین کارِ کوچکی پرداختن. امّا در حدودِ مورچهسانی که بازهی زیستِ من است هم، نمیتوان و نباید عاطل نشست به بهانهی کوچک بودن؛ در همان اندازه هم وظیفههایی هست به تداوم و استمرار، به یادداری و ارج نهادن بر تمام هزینههای بزرگی که بسیاری دیگران در ایستادگیهای بزرگ و ارزشمندشان پرداختهاند و همچنان میپردازند.»
#نه_به_حجاب_اجباری
#من_به_حجاب_اجباری_اعتراض_دارم
#آزادی_رضا_خندان #رضا_خندان #فرهاد_میثمی
#آزادی_همه_زندانیان_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نیروی انتظامی در مدارس برای تحمیل حجاب؛ جمهوری اسلامی بهدرستی دانشآموزان را تهدیدی برای بقای خود میبیند!
در ادامهی روند امنیتیسازی محیط آموزش و پرورش، بهتازگی جلسهای میان احمدرضا رادان، فرمانده فراجا و علیرضا کاظمی، وزیر آموزشوپرورش برگزار شد که در آن، تفاهمنامهای رسمی بین این دو نهاد امضا شد. تفاهمنامهای که عملاً مدارس را به پادگانهایی برای کنترل بدن، فکر و رفتار دانشآموزان تبدیل میکند.
این سند تازهترین گام در پروژهای است که جمهوری اسلامی سالهاست دنبال میکند:
خنثیسازی مدرسه.
اما از زمان آغاز انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، سرعت و شدت این پروژه بهطرز چشمگیری افزایش یافته:
– نصب دوربین برای کنترل پوشش
– تحمیل حجاب اجباری
– بازداشت، تهدید و پروندهسازی برای دانشآموزان معترض
– حملات شیمیایی به مدارس دخترانه
– اخراج و تهدید معلمان مستقل
– تبدیل محیط آموزشی به فضای تبلیغاتی و ایدئولوژیک حکومت
اکنون نیز با رسمی شدن حضور پلیس در مدارس، حاکمیت حتی تظاهر به آموزشی بودن مدرسه را کنار گذاشته.
اما ما دانشآموزان پیشرو، ایستادهایم.
در انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، دانشآموزان یکی از پیشتازترین نیروها بودند. ما نهتنها از حکومت عبور کردیم، بلکه به صدای بلند مقاومت در برابرش تبدیل شدیم:
در خیابان فریاد زدیم، در کلاس مقاومت کردیم، مقنعهها را کنار گذاشتیم، عکسهای رهبران حکومت را پاره کردیم، آخوندها را از مدرسه بیرون انداختیم و با معلمانی که کنارمان ایستادند، متحد شدیم.
بازداشت شدیم، مجروح شدیم، کشته دادیم — اما عقب ننشستیم.
اعتصاب کردیم، تحریم کردیم، سکوت نکردیم.
ما ساختار مدرسه را از درون به چالش کشیدیم. و نسلی که این توان را در مدرسه نشان داد، فردا در دانشگاه به خطر بزرگتری برای جمهوری اسلامی بدل خواهد شد.
مدرسه برای ما زندان نخواهد شد.
آنها میخواهند مدرسه را به کارخانهای برای تولید نسل مطیع تبدیل کنند، اما ما بارها نشان دادهایم که تسلیمناپذیر هستیم.
خطاب به دانشآموزان سراسر کشور:
ما با همیم، متحد، مصمم و آمادهی ادامهی مبارزه.
از یاد نبریم: نه پلیس، نه تهدید، نه دیوارهای بلند مدرسه نمیتوانند جلوی نسلی را بگیرند که «آزادی» را انتخاب کرده است.
ـ این بیانیه در کانال تلگرام دانسآموزان انقلابی بوشهر منتشر شده است.
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_پوشش_اجباری #مدرسه_جای_پلیس_نیست #مدرسه_پادگان_نیست #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ادامهی روند امنیتیسازی محیط آموزش و پرورش، بهتازگی جلسهای میان احمدرضا رادان، فرمانده فراجا و علیرضا کاظمی، وزیر آموزشوپرورش برگزار شد که در آن، تفاهمنامهای رسمی بین این دو نهاد امضا شد. تفاهمنامهای که عملاً مدارس را به پادگانهایی برای کنترل بدن، فکر و رفتار دانشآموزان تبدیل میکند.
این سند تازهترین گام در پروژهای است که جمهوری اسلامی سالهاست دنبال میکند:
خنثیسازی مدرسه.
اما از زمان آغاز انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، سرعت و شدت این پروژه بهطرز چشمگیری افزایش یافته:
– نصب دوربین برای کنترل پوشش
– تحمیل حجاب اجباری
– بازداشت، تهدید و پروندهسازی برای دانشآموزان معترض
– حملات شیمیایی به مدارس دخترانه
– اخراج و تهدید معلمان مستقل
– تبدیل محیط آموزشی به فضای تبلیغاتی و ایدئولوژیک حکومت
اکنون نیز با رسمی شدن حضور پلیس در مدارس، حاکمیت حتی تظاهر به آموزشی بودن مدرسه را کنار گذاشته.
اما ما دانشآموزان پیشرو، ایستادهایم.
در انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، دانشآموزان یکی از پیشتازترین نیروها بودند. ما نهتنها از حکومت عبور کردیم، بلکه به صدای بلند مقاومت در برابرش تبدیل شدیم:
در خیابان فریاد زدیم، در کلاس مقاومت کردیم، مقنعهها را کنار گذاشتیم، عکسهای رهبران حکومت را پاره کردیم، آخوندها را از مدرسه بیرون انداختیم و با معلمانی که کنارمان ایستادند، متحد شدیم.
بازداشت شدیم، مجروح شدیم، کشته دادیم — اما عقب ننشستیم.
اعتصاب کردیم، تحریم کردیم، سکوت نکردیم.
ما ساختار مدرسه را از درون به چالش کشیدیم. و نسلی که این توان را در مدرسه نشان داد، فردا در دانشگاه به خطر بزرگتری برای جمهوری اسلامی بدل خواهد شد.
مدرسه برای ما زندان نخواهد شد.
آنها میخواهند مدرسه را به کارخانهای برای تولید نسل مطیع تبدیل کنند، اما ما بارها نشان دادهایم که تسلیمناپذیر هستیم.
خطاب به دانشآموزان سراسر کشور:
ما با همیم، متحد، مصمم و آمادهی ادامهی مبارزه.
از یاد نبریم: نه پلیس، نه تهدید، نه دیوارهای بلند مدرسه نمیتوانند جلوی نسلی را بگیرند که «آزادی» را انتخاب کرده است.
ـ این بیانیه در کانال تلگرام دانسآموزان انقلابی بوشهر منتشر شده است.
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_پوشش_اجباری #مدرسه_جای_پلیس_نیست #مدرسه_پادگان_نیست #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر دستان خونین مزدوران جمهوری اسلامی، شهریار محمدی را به قتل نمیرساندند، امروز، در سیویکمین زادروزش، در آغوش مادرش بود؛ خواهر و برادرش کنار او، و لبخندها میان خانهشان جاری.
اما شهریار، شیر دلیر بوکان، تاب ستم نیاورد. در برابر هیولای استبداد، بیهراس ایستاد و جان خویش را در راه آزادی مردم سرزمینش فدا کرد.
او رفت، اما نامش، آرمانش، و راهش، در دل ما جاریست.
امروز، مادر داغدار اما قهرمان او، کنار رودخانهای، شمع و کیک در دست، با بادکنکهایی بر دوش باد، نام فرزندان جاوید ایران را به آسمان میسپارد؛ نامهایی که خاموش نشدند، بلکه در سپیدهدم آزادی روشن خواهند درخشید.
او تولد فرزند شهیدش را، نه در سکوت، که با نجوای مادرانه خود در دل طبیعت، گرامی میدارد؛ آوایی از جنس عشق، دادخواهی، و امید به فردایی روشن.
شهریار زنده است، در قلب هر که آزادی را میخواهد.
#شهریار_محمدی #دادخواهی #مینا_سلطانی #بوکان
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اما شهریار، شیر دلیر بوکان، تاب ستم نیاورد. در برابر هیولای استبداد، بیهراس ایستاد و جان خویش را در راه آزادی مردم سرزمینش فدا کرد.
او رفت، اما نامش، آرمانش، و راهش، در دل ما جاریست.
امروز، مادر داغدار اما قهرمان او، کنار رودخانهای، شمع و کیک در دست، با بادکنکهایی بر دوش باد، نام فرزندان جاوید ایران را به آسمان میسپارد؛ نامهایی که خاموش نشدند، بلکه در سپیدهدم آزادی روشن خواهند درخشید.
او تولد فرزند شهیدش را، نه در سکوت، که با نجوای مادرانه خود در دل طبیعت، گرامی میدارد؛ آوایی از جنس عشق، دادخواهی، و امید به فردایی روشن.
شهریار زنده است، در قلب هر که آزادی را میخواهد.
#شهریار_محمدی #دادخواهی #مینا_سلطانی #بوکان
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در تقویم جمهوری اسلامی، مناسبتی مذهبی را روز دختر نامگذاری کرذهاند، مناسبتی که مشخص نیست رابطهاش با دختران ایران امروز چیست.
کوثر افتخاری، از مصدومان چشم، در این ویدیو به این امر اعتراض میکند. او ضمن انتشار این ویدیو نوشته:
«روز دختر؟
روز دختر در تقویم حکومت اسلامی؟
روز دختر رو دارید به من تبریک میگید؟
به منی که به اسم اسلام به چشمم شلیک کردند؟
روز دخترهای ایرانی که به اسم اسلام بهشون تجاوز میشه، شلاق میخورن، کتک میخورن با روز دختر در تقویم حکومتی هیچ سنخیتی نداره.
روز دختر ایرانی ، روزیه که بتونه آزادانه و در کمال امنیت و آرامش در کوچههای شهر قدم بزنه …»
او متن حود را با هشتگ #بیزارم_از_دین_شما_نفرین_به_آیین_شما به پایان رسانده است.
بسیاری از افراد انقیاد زیاد در ایران را ناشی از تفکر و قوانین برگرفته از شریعت میدانند. نظر شما چیست؟ شما در مورد این مناسبت و این روز چه فکر میکنید؟ آیا میتوان خوانشی از دین داشت که در آن حقوق زنان محترم شمرده شود؟
لازم به ذکر است، در ماهها و هفتههای گذشته موارد متعددی از دخترکشی گزارش شده است. کشتاری که به پشتوانه قوانین جمهوری اسلامی که ملهم از فقه و شریعت اسلامی است، دست پدر را برای کشتن دختر باز گذاشته است.
#کوثر_افتخاری #زن_کشی #دخترکشی #انقیاد_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کوثر افتخاری، از مصدومان چشم، در این ویدیو به این امر اعتراض میکند. او ضمن انتشار این ویدیو نوشته:
«روز دختر؟
روز دختر در تقویم حکومت اسلامی؟
روز دختر رو دارید به من تبریک میگید؟
به منی که به اسم اسلام به چشمم شلیک کردند؟
روز دخترهای ایرانی که به اسم اسلام بهشون تجاوز میشه، شلاق میخورن، کتک میخورن با روز دختر در تقویم حکومتی هیچ سنخیتی نداره.
روز دختر ایرانی ، روزیه که بتونه آزادانه و در کمال امنیت و آرامش در کوچههای شهر قدم بزنه …»
او متن حود را با هشتگ #بیزارم_از_دین_شما_نفرین_به_آیین_شما به پایان رسانده است.
بسیاری از افراد انقیاد زیاد در ایران را ناشی از تفکر و قوانین برگرفته از شریعت میدانند. نظر شما چیست؟ شما در مورد این مناسبت و این روز چه فکر میکنید؟ آیا میتوان خوانشی از دین داشت که در آن حقوق زنان محترم شمرده شود؟
لازم به ذکر است، در ماهها و هفتههای گذشته موارد متعددی از دخترکشی گزارش شده است. کشتاری که به پشتوانه قوانین جمهوری اسلامی که ملهم از فقه و شریعت اسلامی است، دست پدر را برای کشتن دختر باز گذاشته است.
#کوثر_افتخاری #زن_کشی #دخترکشی #انقیاد_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech