فریب در زندان قرچک؛ نمایشی برای بازرسها و حقیقتی تلخ برای بازداشتشدگان
روایت یک زندانی سیاسی سابق
روایت دست اول از زندان قرچک که به تازگی به دست ما رسیده، تصویر تکاندهندهای از سرکوب، خشونت و فریبکاری نظام جمهوری اسلامی را آشکار میکند. این روایت، از لحظه دستگیری در میدان انقلاب تا انتقال به زندان قرچک، نه تنها ظلم سیستماتیک و فشار روحی و جسمی علیه معترضان زن را شرح میدهد، بلکه بهخوبی نشان میدهد چگونه مقامات با ترفندهایی مانند نمایشهای موقت و تغییرات سطحی تلاش میکنند چهره واقعی این زندان مخوف را پنهان کنند.
یکی از بازداشت شدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ روایت کرده است که مسئولان زندان، موقعی که در اثر افشاگریهای زندانیان و درز کردن شرایط ناگوار زندان به بیرون و رسانهها، تحت فشار قرار گرفتند، چگونه با ظاهرسازی برای بازرسان، تلاش کردند تا حقیقت را پنهان کنند.
متن این گزارش به شرح زیر است:
«۲۵ آذر بود که در میدان انقلاب توسط نیروی انتظامی (تعداد زیادی زن و مرد) زنها با عینک دودی و مقنعه و مانتو و شلوار بودند و هر کسی را که مقاومت میکرد را با کتک و لگد چند نفره، به داخل ون پرتاب میکردند. به یاد دارم دختر ۱۶ سالهای که با دوستش و با فریاد «زن، زندگی، آزادی» و گریه و فریاد را پرتاب کردند. به قدری با این بچه با خشونت رفتار کردند که من به یکی از آنها که بیشتر فحاشی میکرد، گفتم از ابروهایت (مدل شیطانی رنگ کرده) شناساییات کردم. مراقب خودت باش!!
از آنجا، علیرغم همه دروغهایی که میگفتند، (کمی پایینتر آزادتان میکنیم) ما را به یک پادگان در افسریه انتقال دادند. خیلی اتفاقها افتاد که در مجال دیگری بازگویی میکنم. حدود ۷۰۰ یا بیشتر، زن بودیم و شاید حدود ۲۰۰ نفر مرد!
مردان را با کتک در حالی که لباسهایشان را روی سرشان کشیده بودند، به سالن دیگری هدایت کردند و زنها را در نماز خانه و خوابگاه سربازان جای دادند. تقریبا ۴۰ ساعت بدون این که بدانیم چه خواهد شد، در محوطه ماندیم. ماموران قدرت نداشتند با زنها مقابله کنند، چون دقیقا همان مامور زنی که گفته بودم با فحاشی برای جمعکردن زنها در داخل خوابگاه آمده بود را به دستگیرشدگان داخل کشیدند و حسابی کتکش زدند. پس از آن دیگر جرأت نزدیک شدن به ما را نداشتند. روز دوم غروب، چند مثلا قاضی هر کدام از ما را دیدند و با سلیقه خودشان حکم آزادی یا زندان دادند.
وقتی نامم را بردند، گفتند که این اسامی آزادند اما با بیرون آمدن ما دستهایمان را با تسمه به یکدیگر بستند و در یک اتوبوس که همه صندلی هایش جمع شده بود و پنجره نداشت و فقط از درز کوچکی که بین صفحههای فلزی وجود داشت میشد فهمید که به خارج از شهر میرویم. در نهایت ما را به زندان قرچک یا همان زندان زنان شهر ری انتقال دادند. در بدو ورود ما را بررسی پزشکی و روانی میکردند و بعد باید درون یک اتاق جلوی یک خانم لخت میشدیم و مینشستیم و بر روی زانو بلند میشدیم که چیزی را وارد نکرده باشیم.»
نویسنده پس از شرح درباره وضعیت زندان و بازدید تیم بازرسی مینویسد:
«متوجه شدیم که تعداد دیگری از دستگیرشدگان همان روز، در ورزشگاه زندان در شرایط بسیار بدی نگهداری میشدند و جالب این بود که این بخش اصلاً به بازرسین نشان داده نشده بود.
بعد از آزادی خبرهایی شنیدم که شوکه شدم. ظاهراً قبل از ماجرای زندانیشدن ما، یک صدای ضبطشده از زندان قرچک بیرون آمده بود که از شرایط وحشتناک بندهای قرچک و بند قرنطینه، خونهای شتکزده، کثیفی زیاد و رفتار بد نگهبانان گزارش داده بود. ضمن این که هفته قبل از آن، تعدادی از زنان یک بند را به آتش کشیده بودند.
رئیس زندان برای این که بتواند این خبرها را خنثی کند، قبل از دستگیری ما، با توجه به این که مطمئن بود تعدادی به آنجا منتقل میشوند، تغییراتی را داده بود که ما فریب بخوریم و بعد از آزادی، از ویژگیهای این زندان تعریف کنیم. نه قبل و نه بعد از آن روز، هرگز نشنیدم که ملحفه تمیز و سفید به هیچ زندانیای داده باشند. باید از پارچههای سفید و نو میفهمیدیم که فریب خوردهایم. ما خیلی خام بودیم و باید میدانستیم که جمهوری اسلامی بر اساس دروغ پایهریزی شده است.
این روزها که گزارش دیگری از آن روزهای زندان منتشر شده، بر خودم واجب دانستم که به همه بگویم چه بر ما گذشت. هنوز برخی از ما حکمهای سنگینی داریم. یکی از ما را روز دستگیری آنقدر زده بودند که در سرش سه ناحیه خون لخته شده بود و سکته مغزی کرده و اکنون تحت درمان است. دوست دیگری را آنقدر زده بودند که پایش آسیب دیده بود و مجبور شدیم شلوار جینش را پاره کنیم که مشکلی پیش نیاید.»
گزارش کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/deception-qarchak-prison/
#زندان_قرچک #زندان_زنان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روایت یک زندانی سیاسی سابق
روایت دست اول از زندان قرچک که به تازگی به دست ما رسیده، تصویر تکاندهندهای از سرکوب، خشونت و فریبکاری نظام جمهوری اسلامی را آشکار میکند. این روایت، از لحظه دستگیری در میدان انقلاب تا انتقال به زندان قرچک، نه تنها ظلم سیستماتیک و فشار روحی و جسمی علیه معترضان زن را شرح میدهد، بلکه بهخوبی نشان میدهد چگونه مقامات با ترفندهایی مانند نمایشهای موقت و تغییرات سطحی تلاش میکنند چهره واقعی این زندان مخوف را پنهان کنند.
یکی از بازداشت شدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ روایت کرده است که مسئولان زندان، موقعی که در اثر افشاگریهای زندانیان و درز کردن شرایط ناگوار زندان به بیرون و رسانهها، تحت فشار قرار گرفتند، چگونه با ظاهرسازی برای بازرسان، تلاش کردند تا حقیقت را پنهان کنند.
متن این گزارش به شرح زیر است:
«۲۵ آذر بود که در میدان انقلاب توسط نیروی انتظامی (تعداد زیادی زن و مرد) زنها با عینک دودی و مقنعه و مانتو و شلوار بودند و هر کسی را که مقاومت میکرد را با کتک و لگد چند نفره، به داخل ون پرتاب میکردند. به یاد دارم دختر ۱۶ سالهای که با دوستش و با فریاد «زن، زندگی، آزادی» و گریه و فریاد را پرتاب کردند. به قدری با این بچه با خشونت رفتار کردند که من به یکی از آنها که بیشتر فحاشی میکرد، گفتم از ابروهایت (مدل شیطانی رنگ کرده) شناساییات کردم. مراقب خودت باش!!
از آنجا، علیرغم همه دروغهایی که میگفتند، (کمی پایینتر آزادتان میکنیم) ما را به یک پادگان در افسریه انتقال دادند. خیلی اتفاقها افتاد که در مجال دیگری بازگویی میکنم. حدود ۷۰۰ یا بیشتر، زن بودیم و شاید حدود ۲۰۰ نفر مرد!
مردان را با کتک در حالی که لباسهایشان را روی سرشان کشیده بودند، به سالن دیگری هدایت کردند و زنها را در نماز خانه و خوابگاه سربازان جای دادند. تقریبا ۴۰ ساعت بدون این که بدانیم چه خواهد شد، در محوطه ماندیم. ماموران قدرت نداشتند با زنها مقابله کنند، چون دقیقا همان مامور زنی که گفته بودم با فحاشی برای جمعکردن زنها در داخل خوابگاه آمده بود را به دستگیرشدگان داخل کشیدند و حسابی کتکش زدند. پس از آن دیگر جرأت نزدیک شدن به ما را نداشتند. روز دوم غروب، چند مثلا قاضی هر کدام از ما را دیدند و با سلیقه خودشان حکم آزادی یا زندان دادند.
وقتی نامم را بردند، گفتند که این اسامی آزادند اما با بیرون آمدن ما دستهایمان را با تسمه به یکدیگر بستند و در یک اتوبوس که همه صندلی هایش جمع شده بود و پنجره نداشت و فقط از درز کوچکی که بین صفحههای فلزی وجود داشت میشد فهمید که به خارج از شهر میرویم. در نهایت ما را به زندان قرچک یا همان زندان زنان شهر ری انتقال دادند. در بدو ورود ما را بررسی پزشکی و روانی میکردند و بعد باید درون یک اتاق جلوی یک خانم لخت میشدیم و مینشستیم و بر روی زانو بلند میشدیم که چیزی را وارد نکرده باشیم.»
نویسنده پس از شرح درباره وضعیت زندان و بازدید تیم بازرسی مینویسد:
«متوجه شدیم که تعداد دیگری از دستگیرشدگان همان روز، در ورزشگاه زندان در شرایط بسیار بدی نگهداری میشدند و جالب این بود که این بخش اصلاً به بازرسین نشان داده نشده بود.
بعد از آزادی خبرهایی شنیدم که شوکه شدم. ظاهراً قبل از ماجرای زندانیشدن ما، یک صدای ضبطشده از زندان قرچک بیرون آمده بود که از شرایط وحشتناک بندهای قرچک و بند قرنطینه، خونهای شتکزده، کثیفی زیاد و رفتار بد نگهبانان گزارش داده بود. ضمن این که هفته قبل از آن، تعدادی از زنان یک بند را به آتش کشیده بودند.
رئیس زندان برای این که بتواند این خبرها را خنثی کند، قبل از دستگیری ما، با توجه به این که مطمئن بود تعدادی به آنجا منتقل میشوند، تغییراتی را داده بود که ما فریب بخوریم و بعد از آزادی، از ویژگیهای این زندان تعریف کنیم. نه قبل و نه بعد از آن روز، هرگز نشنیدم که ملحفه تمیز و سفید به هیچ زندانیای داده باشند. باید از پارچههای سفید و نو میفهمیدیم که فریب خوردهایم. ما خیلی خام بودیم و باید میدانستیم که جمهوری اسلامی بر اساس دروغ پایهریزی شده است.
این روزها که گزارش دیگری از آن روزهای زندان منتشر شده، بر خودم واجب دانستم که به همه بگویم چه بر ما گذشت. هنوز برخی از ما حکمهای سنگینی داریم. یکی از ما را روز دستگیری آنقدر زده بودند که در سرش سه ناحیه خون لخته شده بود و سکته مغزی کرده و اکنون تحت درمان است. دوست دیگری را آنقدر زده بودند که پایش آسیب دیده بود و مجبور شدیم شلوار جینش را پاره کنیم که مشکلی پیش نیاید.»
گزارش کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/deception-qarchak-prison/
#زندان_قرچک #زندان_زنان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔34👍7🕊4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صفحه اینستاگرام سایه صیدال یک فایل صوتی از او منتشر کرد که شرایط زندانیان بند زنان زندان اوین را پس انتقال به قرچک شرح میدهد.
او میگوید:
«بمباران آمریکا و اسرائیل ما را نکشت!
جمهوری اسلامی ما را به جایی برده که عملاً به کشتن بده؛ یعنی جایی که دیگر انسان زندگی نمیکند. اصلاً یک مرگ تدریجی است.
انگار میخواهد داغ اسرائیل و آمریکا را سر ما، زندانیان سیاسی، خالی کند.
همه را چپانده توی قرنطینه؛ یک هلوفتونی واقعی. دستشوییها صحراییاند. حمام؟ انگار حمام صحرایی.
بوی کثافت همهجا را برداشته.
حتی آب... آبی که به صورتت میزنی، شور است.
غذا؟ اصلاً نمیشود خورد.
یک وضعیت وحشتناک.
جمهوری اسلامی ما را به جایی آورده که انگار میخواهد داغ اسرائیل و آمریکا را از گردن خودش بردارد و ما را راحت به کشتن بدهد.»
ویدا ربانی زندانی سیاسی سابق نوشت:
« #زندان_اوین نماد مقاومت و مبارزه بود.
مدتها بود که میخواستند زنان را از بند ۵ به بند ۶ منتقل کنند، و هر بار که شایعهی انتقال میپیچید، همه وحشت میکردند، مضطرب میشدند، نماینده میفرستادند تا با مسئول زندان مذاکره کند و بگوید: «حتی حرفش را هم نزنید!»
حالا؟ همه به #زندان_قرچک منتقل شدهاند.
تا کسی #زندانی نبوده باشد، نمیتواند عمق فاجعهی #انتقال را درک کند.
اسفندماه، وقتی اوین بودم، گفتند دستور انتقالت به قرچک آمده.
همه گفتند: شاید بخواهند از آنجا آزادت کنند.
اما من؟ حاضر بودم یک سال دیگر هم بکشم ولی منتقل نشوم و بلافاصله آزاد نشوم.
انتقال، به اندازهی یک بازداشت و زندانی شدن از نو دردناک است.
آن هم کجا؟
انتقال از #اوین که ذرهذره امکانات و آزادیهایی که زندانیان داشتند، با مبارزهای طولانی و پرهزینه به دست آمده بود.
دیگران عکسهای زندانیان اوین را میدیدند که با لاک و آرایش آزاد میشوند.
ما برای گرفتن همانها تحصن کردیم.
میفهمید؟ میخواستیم شبیه خودمان باقی بمانیم.
من یک هفته تمام، ساعتها جلوی دفتر زندان مینشستم تا بالاخره توانستم از وسایل نقاشیام، دو تا قلممو و یک کاردک را بگیرم.
یک شب تا صبح با سپیده قلیان و نرگس محمدی توی راهرو بند تحصن کردیم تا این داستان آزار و اذیت برای تحویل وسایل زندانیها را تمام کنند.
و حالا؟ همه چیز بر باد رفته...
روی #زندان_قرچک حتی نمیشود اسم «زندان» گذاشت.
یک سری سولهاند که به اندازهی سلولهای ۲۰۹ پنجره ندارند.
هوا؟ نزدیک محل سوزاندن زباله است؛ هوایی آلوده و فاجعهبار.
آب؟ آب شور و کمفشار که بعد از یک هفته پوست صورت و بدن را خاکستری میکند.
#آب_و_هوا هم از زنها گرفته شد.»
#سایه_صیدال #مهوش_صیدال #ج_ا_یعنی_جنگ
@Tavaana_TavaanaTech
صفحه اینستاگرام سایه صیدال یک فایل صوتی از او منتشر کرد که شرایط زندانیان بند زنان زندان اوین را پس انتقال به قرچک شرح میدهد.
او میگوید:
«بمباران آمریکا و اسرائیل ما را نکشت!
جمهوری اسلامی ما را به جایی برده که عملاً به کشتن بده؛ یعنی جایی که دیگر انسان زندگی نمیکند. اصلاً یک مرگ تدریجی است.
انگار میخواهد داغ اسرائیل و آمریکا را سر ما، زندانیان سیاسی، خالی کند.
همه را چپانده توی قرنطینه؛ یک هلوفتونی واقعی. دستشوییها صحراییاند. حمام؟ انگار حمام صحرایی.
بوی کثافت همهجا را برداشته.
حتی آب... آبی که به صورتت میزنی، شور است.
غذا؟ اصلاً نمیشود خورد.
یک وضعیت وحشتناک.
جمهوری اسلامی ما را به جایی آورده که انگار میخواهد داغ اسرائیل و آمریکا را از گردن خودش بردارد و ما را راحت به کشتن بدهد.»
ویدا ربانی زندانی سیاسی سابق نوشت:
« #زندان_اوین نماد مقاومت و مبارزه بود.
مدتها بود که میخواستند زنان را از بند ۵ به بند ۶ منتقل کنند، و هر بار که شایعهی انتقال میپیچید، همه وحشت میکردند، مضطرب میشدند، نماینده میفرستادند تا با مسئول زندان مذاکره کند و بگوید: «حتی حرفش را هم نزنید!»
حالا؟ همه به #زندان_قرچک منتقل شدهاند.
تا کسی #زندانی نبوده باشد، نمیتواند عمق فاجعهی #انتقال را درک کند.
اسفندماه، وقتی اوین بودم، گفتند دستور انتقالت به قرچک آمده.
همه گفتند: شاید بخواهند از آنجا آزادت کنند.
اما من؟ حاضر بودم یک سال دیگر هم بکشم ولی منتقل نشوم و بلافاصله آزاد نشوم.
انتقال، به اندازهی یک بازداشت و زندانی شدن از نو دردناک است.
آن هم کجا؟
انتقال از #اوین که ذرهذره امکانات و آزادیهایی که زندانیان داشتند، با مبارزهای طولانی و پرهزینه به دست آمده بود.
دیگران عکسهای زندانیان اوین را میدیدند که با لاک و آرایش آزاد میشوند.
ما برای گرفتن همانها تحصن کردیم.
میفهمید؟ میخواستیم شبیه خودمان باقی بمانیم.
من یک هفته تمام، ساعتها جلوی دفتر زندان مینشستم تا بالاخره توانستم از وسایل نقاشیام، دو تا قلممو و یک کاردک را بگیرم.
یک شب تا صبح با سپیده قلیان و نرگس محمدی توی راهرو بند تحصن کردیم تا این داستان آزار و اذیت برای تحویل وسایل زندانیها را تمام کنند.
و حالا؟ همه چیز بر باد رفته...
روی #زندان_قرچک حتی نمیشود اسم «زندان» گذاشت.
یک سری سولهاند که به اندازهی سلولهای ۲۰۹ پنجره ندارند.
هوا؟ نزدیک محل سوزاندن زباله است؛ هوایی آلوده و فاجعهبار.
آب؟ آب شور و کمفشار که بعد از یک هفته پوست صورت و بدن را خاکستری میکند.
#آب_و_هوا هم از زنها گرفته شد.»
#سایه_صیدال #مهوش_صیدال #ج_ا_یعنی_جنگ
@Tavaana_TavaanaTech
💔72❤7🕊2
نامه گلرخ ایرایی، ریحانه انصاری و وریشه مرادی از زندان قرچک:
مسیر مبارزه همچنان ادامه دارد
رنج امروز خود را فراتر از آنچه بر مردم ایران تحمیل شد، نمیدانیم. روز دوشنبه دوم تیر، درحالیکه بیش از سه هزار نفر در #زندان_اوین در بندهای مختلف پشت درهای بسته محبوس بودند، راکتهای اسرائیل در محوطه زندان و بر ساختمانهای اوین فرود آمدند. علاوه بر کشتهشدگان از تعدادی از بازداشتشدگان که در سلولهای انفرادی محبوس بودند نیز تاکنون خبری در دست نیست.
ما زنان اوین صبح سهشنبه با اعمال محدودیتهای شدید امنیتی به زندان قرچک ورامین منتقل و حدود سه هزار نفر مردان اوین نیز به زندان تهران بزرگ منتقل شدند. اگرچه نسبت به پیش از انتقال در شرایط نامساعدتری قرار گرفتهایم، اما همسو با رفقا و برادرانمان در زندان تهران بزرگ که همزمان با ما مورد حمله و اعمال فشار قرار گرفتهاند، اعلام میکنیم شرایط فعلی خللی در مبارزاتمان ایجاد نخواهد کرد. چرا که میدانیم «این مسیری نیست که در آن بی مکافات به مقصد رسید.»
......
ما امروز در زندان قرچک هستیم و در شرایطی قرار گرفتهایم که بیش از هزار زن با جرائم مختلف سالها با آن مواجه و آن را زندگی کرده و میکنند. زنانی از اعماق با رنجهایی که در نهانخانهی چشمانشان نقش بسته است و گویای پرسههای بیدادی است که برای درهمشکستنشان پا به مسیر امروز گذاشتهایم. پرتشدگانی در انتهای دنیا که در هیچ یک از معادلات زندگی و مناسبات خبری و موجهای رسانهای جایی ندارند و در گزارشهای حقوقبشری، نامی و نشانی و ردی از رنجهایشان دیده و شنیده نمیشود. آنچه در این چند روز ما را مبهوت کرده است حقیقت زندگی این زنان است. زنانی خمیده در تختهای کوتاه به ابعاد قبر، با حسرت برخوردار بودن از حداقل امکانات زیستی و بهداشتی. در میان دیوارهای چرکین و کبرهبسته از کثافت سالها زندگی مشقتبار، بسیاریشان بدون ریالی واریزی، برای پول سیگار روزانه خود را در اختیار همبندیان قرار میدهند. برای بهرهکشی. برای بهرهکشی جنسی. و تن به هر حقارتی میدهند. برای سیرکردن شکمشان. و برای برخورداری از حداقلِ آنچه بر دلهاشان حسرت شده است. در بخش کارگری زندان مشغول به کار میشوند و در ازای ساعتها کار سخت روزانه (از هلدادن گاری حمل غذا و زباله تا نظافت اتاق استراحت و کار زندانبانان) بدون دریافت مزد فقط از دقایقی زمان بیشتر برای تماس تلفنی برخوردار میشوند. در کارگاه زندان به بیگاری مشغول و به دوخت و دوز میپردازند تا از پاکتی سیگار در انتهای روز برخوردار شوند. زنانی که عموما مانع از همزیستی ما زندانیان سیاسی با آنان میشوند؛ مگر به قصد تنبیه و تبعیدمان به حکم قضایی. و حالا اگرچه در زندان قرچک و جدا از آنان اسکان داده شدهایم، اما مصائبمان جدا از آنان نیست.
ما در کنار مبارزات خستگیناپذیر مردم علیه دیکتاتوری، با اهدافی روشن و خطمشی محکم، مسیر مبارزه را تا سرنگونی و برچیدن هر شکلی از خودکامگی ادامه خواهیم داد. و در کنار این فراموششدگان که از چرخه زندگی بیرون گذاشته شدند، با عزمی راسختر از پیش مقاومت را دوره میکنیم. و به آنانی که صدایشان برای ما و شرایط نامساعدمان بلند است، با صدایی رساتر میگوییم آنچه امروز بر ما تحمیل شد، فراتر از رنج سالیان این زنان نیست. پس برای بهبود شرایط «ما» بدون در نظر گرفتن جرائممان و برای بهبود شرایط «ما» که به زندان قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهایم، بدون در نظر گرفتن جنسیتمان تلاش کنید و بدانید آنان که در زیر آوارِ ناشی از حمله مفقود و آنانی که در چرخه بیرحم زندگی مترود شدهاند، بر ما ارجحاند.
............
گلرخ ایرایی، ریحانه انصاری، وریشه مرادی
تیر ۱۴۰۴»
#زندان_قرچک_ورامین
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
مسیر مبارزه همچنان ادامه دارد
رنج امروز خود را فراتر از آنچه بر مردم ایران تحمیل شد، نمیدانیم. روز دوشنبه دوم تیر، درحالیکه بیش از سه هزار نفر در #زندان_اوین در بندهای مختلف پشت درهای بسته محبوس بودند، راکتهای اسرائیل در محوطه زندان و بر ساختمانهای اوین فرود آمدند. علاوه بر کشتهشدگان از تعدادی از بازداشتشدگان که در سلولهای انفرادی محبوس بودند نیز تاکنون خبری در دست نیست.
ما زنان اوین صبح سهشنبه با اعمال محدودیتهای شدید امنیتی به زندان قرچک ورامین منتقل و حدود سه هزار نفر مردان اوین نیز به زندان تهران بزرگ منتقل شدند. اگرچه نسبت به پیش از انتقال در شرایط نامساعدتری قرار گرفتهایم، اما همسو با رفقا و برادرانمان در زندان تهران بزرگ که همزمان با ما مورد حمله و اعمال فشار قرار گرفتهاند، اعلام میکنیم شرایط فعلی خللی در مبارزاتمان ایجاد نخواهد کرد. چرا که میدانیم «این مسیری نیست که در آن بی مکافات به مقصد رسید.»
......
ما امروز در زندان قرچک هستیم و در شرایطی قرار گرفتهایم که بیش از هزار زن با جرائم مختلف سالها با آن مواجه و آن را زندگی کرده و میکنند. زنانی از اعماق با رنجهایی که در نهانخانهی چشمانشان نقش بسته است و گویای پرسههای بیدادی است که برای درهمشکستنشان پا به مسیر امروز گذاشتهایم. پرتشدگانی در انتهای دنیا که در هیچ یک از معادلات زندگی و مناسبات خبری و موجهای رسانهای جایی ندارند و در گزارشهای حقوقبشری، نامی و نشانی و ردی از رنجهایشان دیده و شنیده نمیشود. آنچه در این چند روز ما را مبهوت کرده است حقیقت زندگی این زنان است. زنانی خمیده در تختهای کوتاه به ابعاد قبر، با حسرت برخوردار بودن از حداقل امکانات زیستی و بهداشتی. در میان دیوارهای چرکین و کبرهبسته از کثافت سالها زندگی مشقتبار، بسیاریشان بدون ریالی واریزی، برای پول سیگار روزانه خود را در اختیار همبندیان قرار میدهند. برای بهرهکشی. برای بهرهکشی جنسی. و تن به هر حقارتی میدهند. برای سیرکردن شکمشان. و برای برخورداری از حداقلِ آنچه بر دلهاشان حسرت شده است. در بخش کارگری زندان مشغول به کار میشوند و در ازای ساعتها کار سخت روزانه (از هلدادن گاری حمل غذا و زباله تا نظافت اتاق استراحت و کار زندانبانان) بدون دریافت مزد فقط از دقایقی زمان بیشتر برای تماس تلفنی برخوردار میشوند. در کارگاه زندان به بیگاری مشغول و به دوخت و دوز میپردازند تا از پاکتی سیگار در انتهای روز برخوردار شوند. زنانی که عموما مانع از همزیستی ما زندانیان سیاسی با آنان میشوند؛ مگر به قصد تنبیه و تبعیدمان به حکم قضایی. و حالا اگرچه در زندان قرچک و جدا از آنان اسکان داده شدهایم، اما مصائبمان جدا از آنان نیست.
ما در کنار مبارزات خستگیناپذیر مردم علیه دیکتاتوری، با اهدافی روشن و خطمشی محکم، مسیر مبارزه را تا سرنگونی و برچیدن هر شکلی از خودکامگی ادامه خواهیم داد. و در کنار این فراموششدگان که از چرخه زندگی بیرون گذاشته شدند، با عزمی راسختر از پیش مقاومت را دوره میکنیم. و به آنانی که صدایشان برای ما و شرایط نامساعدمان بلند است، با صدایی رساتر میگوییم آنچه امروز بر ما تحمیل شد، فراتر از رنج سالیان این زنان نیست. پس برای بهبود شرایط «ما» بدون در نظر گرفتن جرائممان و برای بهبود شرایط «ما» که به زندان قرچک و تهران بزرگ منتقل شدهایم، بدون در نظر گرفتن جنسیتمان تلاش کنید و بدانید آنان که در زیر آوارِ ناشی از حمله مفقود و آنانی که در چرخه بیرحم زندگی مترود شدهاند، بر ما ارجحاند.
............
گلرخ ایرایی، ریحانه انصاری، وریشه مرادی
تیر ۱۴۰۴»
#زندان_قرچک_ورامین
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
👍29🕊12❤10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ندا فتوحی، زندانی عقیدتی در زندان قرچک، در یک فایل صوتی از تجربه زندگی در قرنطینه این زندان میگوید؛ جایی با تختهای سهطبقه و فضای تنگی که به گفته او، فشار قبر را به زندانیان تحمیل میکند.
او با یادآوری ضربههایی که زندانیان عمومی در اثر برخورد سرشان به میلههای تخت تحمل کردهاند، از رنج مشترک، از بیعدالتی، و از دیوارهای بلند قضاوت میان زندانیان سیاسی و عمومی میگوید.
ندا در این پیام صوتی میگوید: «من و تو یکی هستیم؛ هر دو زندانی، هر دو انسان. زندانیِ زندان در زندان قرچک. و البته، به امید خدا، آزادگان آینده.»
ندا فتوحی، از پیروان عرفان حلقه، مدرس پیشین دانشگاه علامه طباطبایی و ساکن تهران در حال گذراندن دوران ۳ سال و ۸ ماه حبس تعزیری است.
مشاهده شرایط دردناک زندانیان جرایم عادی در زندان قرچک، تاثر زیادی در بین زندانیان سیاسی و عقیدتی انتقال داده شده از زندان اوین برانگیخت، به طوری که هنگامی که پس از چند روز مسئولان زندان خواستند آنها را تفکیک کنند، چند تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی حاضر به ترک آنجا نشدند و با انتخاب خود در آنجا ماندند تا به این زندانیان کمک کنند.
#زندان_قرچک #ندا_فتوحی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او با یادآوری ضربههایی که زندانیان عمومی در اثر برخورد سرشان به میلههای تخت تحمل کردهاند، از رنج مشترک، از بیعدالتی، و از دیوارهای بلند قضاوت میان زندانیان سیاسی و عمومی میگوید.
ندا در این پیام صوتی میگوید: «من و تو یکی هستیم؛ هر دو زندانی، هر دو انسان. زندانیِ زندان در زندان قرچک. و البته، به امید خدا، آزادگان آینده.»
ندا فتوحی، از پیروان عرفان حلقه، مدرس پیشین دانشگاه علامه طباطبایی و ساکن تهران در حال گذراندن دوران ۳ سال و ۸ ماه حبس تعزیری است.
مشاهده شرایط دردناک زندانیان جرایم عادی در زندان قرچک، تاثر زیادی در بین زندانیان سیاسی و عقیدتی انتقال داده شده از زندان اوین برانگیخت، به طوری که هنگامی که پس از چند روز مسئولان زندان خواستند آنها را تفکیک کنند، چند تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی حاضر به ترک آنجا نشدند و با انتخاب خود در آنجا ماندند تا به این زندانیان کمک کنند.
#زندان_قرچک #ندا_فتوحی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔35❤5🕊2👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام آیدا نجفلو از زندان قرچک: رنج مشترک زنان زندانی در بیآبی، بیبهداشتی و آوار جنگ
آیدا نجفلو، نوکیش مسیحی محبوس در زندان قرچک در این پیام صوتی میگوید:
«صدای من، صدای ۶۲ نفر از زندانیان عقیدتی و سیاسی زن در زندان قرچک است.
فیض خاص خداوند بر ما باد؛ گویی رابطهای عمیق میان رنج و دلدادگی وجود دارد. رنجی که امروز در زندان زنان قرچک جاری است.
این همان رنجی است که در روز دوشنبه، دوم تیرماه، ساعت ۱۱:۵۰، با انفجار موشک اسرائیل در اوین بر سر ما آوار شد. رنجی که با انتقال پرهیاهوی ۶۲ نفر از زنان زندانی عقیدتی و سیاسی از اوین به قرچک، دوچندان شد.
اما از همه دردناکتر، رنج بیش از ۱۲۰۰ زن زندانی در قرچک است که بدون دسترسی به آب شیرین، سرمایش و گرمایش، و در شرایط فقدان بهداشت و غذای مناسب، درهمفشرده و درمانده، بار این مصیبت را به دوش میکشند.»
#آیدا_نجفلو #زندان_اوین #زندان_قرچک #ج_ا_یعنی_جنگ #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیدا نجفلو، نوکیش مسیحی محبوس در زندان قرچک در این پیام صوتی میگوید:
«صدای من، صدای ۶۲ نفر از زندانیان عقیدتی و سیاسی زن در زندان قرچک است.
فیض خاص خداوند بر ما باد؛ گویی رابطهای عمیق میان رنج و دلدادگی وجود دارد. رنجی که امروز در زندان زنان قرچک جاری است.
این همان رنجی است که در روز دوشنبه، دوم تیرماه، ساعت ۱۱:۵۰، با انفجار موشک اسرائیل در اوین بر سر ما آوار شد. رنجی که با انتقال پرهیاهوی ۶۲ نفر از زنان زندانی عقیدتی و سیاسی از اوین به قرچک، دوچندان شد.
اما از همه دردناکتر، رنج بیش از ۱۲۰۰ زن زندانی در قرچک است که بدون دسترسی به آب شیرین، سرمایش و گرمایش، و در شرایط فقدان بهداشت و غذای مناسب، درهمفشرده و درمانده، بار این مصیبت را به دوش میکشند.»
#آیدا_نجفلو #زندان_اوین #زندان_قرچک #ج_ا_یعنی_جنگ #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔47❤4👎1🕊1
انتشار گزارش اختصاصی موسسه کویپی از بند مادران قرچک و قرنطینه اوین، همزمان با روز مادران زندانی
موسسه بینالمللی کودکان زندانیان (کویپی) توانسته است به اطلاعاتی درباره بند هشت زندان قرچک، محل نگهداری زنان حامله، مادران و کودکان نوزاد و خردسال دست پیدا کند.
از آخرین زمانی که امکان داشتن اطلاعات دقیقی از داخل این بند فراهم بود، حدود شش سال میگذرد. موسسه کویپی در گزارش پیشین خود که آذر ۱۴۰۲ در رادیو زمانه منتشر شد، برآورد کرده بود که حداقل ۲۰ مادر و با لااقل ۲۰ کودک و حدود ۱۰ زن حامله در این بند نگهداری میشوند.
اطلاعات تازه نشان میدهد که تعداد مادران و زنان حامله لااقل ۵۰ نفر است. مشخص نیست چه تعداد از این افراد حامله هستند و تعداد کودکانی که در این بند نگهداری میشوند نیز نامعلوم است.
این بند، دارای ۴ اتاق است که هر کدام به طور متوسط حدود ۱۲ متر مربع مساحت دارند.
پیش از انتقال زندانیان زن از بند زنان اوین به زندان قرچک، که دو روز بعد از حمله اسرائیل به این زندان انجام شد، مادر و دختر خردسال ۱۶ ماههاش، در قرنطینه بند زنان زندان اوین نگهداری میشدند. این زن، اسفند ۱۴۰۲، زمانی که هفتههای آخر بارداریاش بود از بند ۲۰۹ زندان اوین به قرنطینه منتقل شد؛ اتاقی ۱۲ متری، بدون پنجره و با دسترسی محدود به امکانات عمومی زندان. اواخر تابستان یا اوایل پاییز ۱۴۰۳، ابتدا یک مادر و کودک پسر ۶ ماههاش، از بند ۲۰۹ اوین به قرنطینه آورده شدند و سپس ۶ زن زندانی، که یکی از آنها، حامله بود، همگی از بند ۲۰۹، وارد این اتاق ۱۲ متری شدند. پسر خردسال و مادرش پاییز همان سال از زندان اوین خارج شدند. سایر زنان، چند روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، از زندان آزاد شدند. در آن زمان، زنی که پیش از آن حامله بود، دختری حدودا ۴ ماهه داشت. شواهد موجود نشان میدهد این سه کودک، علاوه بر نقض حقوقشان به دلیل شرایط نگهداریشان در زندان، با نقض حق محفوظ ماندن از تبعیض هم مواجه بودند و شرایطی که آنها تجربه کردند با تابعیت، تعلق اتنیکی و مذهب مادرانشان مرتبط بوده است.
صفحه این موسسه در اینستاگرام
coipiorg
سایت موسسه کودکان زندانیان (کویپی)
https://coipi-fa.org
#خشونت_علیه_کودکان #کودکان_مادران_زندانی #تبعیض #زندان_اوین #زندان_قرچک #بند_مادران #حمله_اسرائیل #روز_مادران_زندانی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
موسسه بینالمللی کودکان زندانیان (کویپی) توانسته است به اطلاعاتی درباره بند هشت زندان قرچک، محل نگهداری زنان حامله، مادران و کودکان نوزاد و خردسال دست پیدا کند.
از آخرین زمانی که امکان داشتن اطلاعات دقیقی از داخل این بند فراهم بود، حدود شش سال میگذرد. موسسه کویپی در گزارش پیشین خود که آذر ۱۴۰۲ در رادیو زمانه منتشر شد، برآورد کرده بود که حداقل ۲۰ مادر و با لااقل ۲۰ کودک و حدود ۱۰ زن حامله در این بند نگهداری میشوند.
اطلاعات تازه نشان میدهد که تعداد مادران و زنان حامله لااقل ۵۰ نفر است. مشخص نیست چه تعداد از این افراد حامله هستند و تعداد کودکانی که در این بند نگهداری میشوند نیز نامعلوم است.
این بند، دارای ۴ اتاق است که هر کدام به طور متوسط حدود ۱۲ متر مربع مساحت دارند.
پیش از انتقال زندانیان زن از بند زنان اوین به زندان قرچک، که دو روز بعد از حمله اسرائیل به این زندان انجام شد، مادر و دختر خردسال ۱۶ ماههاش، در قرنطینه بند زنان زندان اوین نگهداری میشدند. این زن، اسفند ۱۴۰۲، زمانی که هفتههای آخر بارداریاش بود از بند ۲۰۹ زندان اوین به قرنطینه منتقل شد؛ اتاقی ۱۲ متری، بدون پنجره و با دسترسی محدود به امکانات عمومی زندان. اواخر تابستان یا اوایل پاییز ۱۴۰۳، ابتدا یک مادر و کودک پسر ۶ ماههاش، از بند ۲۰۹ اوین به قرنطینه آورده شدند و سپس ۶ زن زندانی، که یکی از آنها، حامله بود، همگی از بند ۲۰۹، وارد این اتاق ۱۲ متری شدند. پسر خردسال و مادرش پاییز همان سال از زندان اوین خارج شدند. سایر زنان، چند روز پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، از زندان آزاد شدند. در آن زمان، زنی که پیش از آن حامله بود، دختری حدودا ۴ ماهه داشت. شواهد موجود نشان میدهد این سه کودک، علاوه بر نقض حقوقشان به دلیل شرایط نگهداریشان در زندان، با نقض حق محفوظ ماندن از تبعیض هم مواجه بودند و شرایطی که آنها تجربه کردند با تابعیت، تعلق اتنیکی و مذهب مادرانشان مرتبط بوده است.
صفحه این موسسه در اینستاگرام
coipiorg
سایت موسسه کودکان زندانیان (کویپی)
https://coipi-fa.org
#خشونت_علیه_کودکان #کودکان_مادران_زندانی #تبعیض #زندان_اوین #زندان_قرچک #بند_مادران #حمله_اسرائیل #روز_مادران_زندانی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔15❤11
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سایه صیدال، از زندان قرچک:
«شرافتتون کجاست که ما هنوز تو این شرایط غیرانسانی هستیم؟»
سایه صیدال، در این فایل صوتی که در استوری اینستاگرام او توسط ادمین، منتشر شده، از تداوم شرایط اسفبار نگهداری زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان قرچک انتقاد میکند.
او میگوید: «خسته شدیم. چهار هفته است که ما رو آوردن این شکنجهگاه. جمهوری اسلامی با سیاستهاش همهمون رو به مرز جنون رسونده. ما از دل بمباران و بیبرقی و بیغذایی جون سالم به در بردیم. شبی رو با وحشت و بدون امکانات اولیه، فقط زنده موندیم.
صبح فرداش با گاردی صدنفره، گارد ویژه و مدیرکل زندانها اومدن و گفتن یا سوار اتوبوس بشید یا با زور میبریمتون. ما رو با دستبند سوار اتوبوس کردن. اونجا بود که به آقای حیاتالقب، مدیرکل زندانها، گفتم: «شما باید به شرافتتون قسم بخورید جایی که ما رو میبرید مثل همون جایی باشه که داریم زندگی میکنیم.» ایشون هم به شرافتش قسم خورد و گفت طی چند روز آینده پیگیر پروندههای آزادی قانونی و مرخصی خواهیم بود.
اما حالا چهار هفته گذشته و هیچ اقدامی نشده. الان باید از آقای حیاتالقب پرسید: شرافتتون کجاست که ما هنوز در این شرایط غیرانسانی گرفتاریم؟»
او در بخشی از این پیام در توصیف شرایط تحمیل شده بر زندانیان سیاسی و عقیدتی، میگوید:
«خانم خدادادی، رئیس زندان، و آقای کولیوند، معاون قضایی زندان قرچک، از روز اول گفتند: شما هیچ تفاوتی با زندانیان عمومی ندارید. کوچکترین خطایی کنید، باهاتون مثل زندانیهای عادی برخورد میشه.
تا الان چهار نفر رو بردن انفرادی. شبا چراغ بالای سرمون تا صبح روشنه. فشار روانی و شرایطی که داریم، واقعا غیرقابل تحمله. هرچی زمان میگذره، وضعیت بدتر میشه.
آقای کولیوند میگه باید تابع قانون ما باشید. اما اینجا حتی ربطی به قانون نداره. حتی اگه شش ماه اعتصاب کنیم، انگار نه انگار. هیچ فایدهای نداره.»
ـ لازم به ذکر است، سایه (مهوش) صیدال، در روزهای اول جنگ ۱۲ روزه، طی نامهای خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی با توجه به شرایط اضطراری شده بود، اما حکومت اهمیتی به این موضوع نداد و زندانیان را در معرض خطر قرار داد.
#سایه_صیدال #مهوش_صیدال #بیانیه #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«شرافتتون کجاست که ما هنوز تو این شرایط غیرانسانی هستیم؟»
سایه صیدال، در این فایل صوتی که در استوری اینستاگرام او توسط ادمین، منتشر شده، از تداوم شرایط اسفبار نگهداری زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان قرچک انتقاد میکند.
او میگوید: «خسته شدیم. چهار هفته است که ما رو آوردن این شکنجهگاه. جمهوری اسلامی با سیاستهاش همهمون رو به مرز جنون رسونده. ما از دل بمباران و بیبرقی و بیغذایی جون سالم به در بردیم. شبی رو با وحشت و بدون امکانات اولیه، فقط زنده موندیم.
صبح فرداش با گاردی صدنفره، گارد ویژه و مدیرکل زندانها اومدن و گفتن یا سوار اتوبوس بشید یا با زور میبریمتون. ما رو با دستبند سوار اتوبوس کردن. اونجا بود که به آقای حیاتالقب، مدیرکل زندانها، گفتم: «شما باید به شرافتتون قسم بخورید جایی که ما رو میبرید مثل همون جایی باشه که داریم زندگی میکنیم.» ایشون هم به شرافتش قسم خورد و گفت طی چند روز آینده پیگیر پروندههای آزادی قانونی و مرخصی خواهیم بود.
اما حالا چهار هفته گذشته و هیچ اقدامی نشده. الان باید از آقای حیاتالقب پرسید: شرافتتون کجاست که ما هنوز در این شرایط غیرانسانی گرفتاریم؟»
او در بخشی از این پیام در توصیف شرایط تحمیل شده بر زندانیان سیاسی و عقیدتی، میگوید:
«خانم خدادادی، رئیس زندان، و آقای کولیوند، معاون قضایی زندان قرچک، از روز اول گفتند: شما هیچ تفاوتی با زندانیان عمومی ندارید. کوچکترین خطایی کنید، باهاتون مثل زندانیهای عادی برخورد میشه.
تا الان چهار نفر رو بردن انفرادی. شبا چراغ بالای سرمون تا صبح روشنه. فشار روانی و شرایطی که داریم، واقعا غیرقابل تحمله. هرچی زمان میگذره، وضعیت بدتر میشه.
آقای کولیوند میگه باید تابع قانون ما باشید. اما اینجا حتی ربطی به قانون نداره. حتی اگه شش ماه اعتصاب کنیم، انگار نه انگار. هیچ فایدهای نداره.»
ـ لازم به ذکر است، سایه (مهوش) صیدال، در روزهای اول جنگ ۱۲ روزه، طی نامهای خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی با توجه به شرایط اضطراری شده بود، اما حکومت اهمیتی به این موضوع نداد و زندانیان را در معرض خطر قرار داد.
#سایه_صیدال #مهوش_صیدال #بیانیه #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊30❤8💔3👍2
خانواده سایه صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک، از اعمال شکنجه و خشونت شدید علیه او خبر داده و اعلام کردند که او در اعتراض به این رفتار اعتصاب غذا و دارو کرده است.
صفحه اینستاگرام خانم صیدال نوشت:
«سایه صیدال در تماس تلفنی امروز اعلام کرده که در انفرادی زندان قرچک، تحت شکنجه و خشونت شدید قرار گرفته
صدایش میلرزید نفسش به شماره افتاده بود و توان حرف زدن نداشت.
در واکنش به این رفتار غیرانسانی سایه از امروز دوباره دست به اعتصاب غذا و دارو زده
حال سايه وخيمه و خانوادهاش شدیدا نگراناند.
جان سایه در خطره
ساکت نباشیم.
صدای سایه باشیم.»
ـ سایه (مهوش صیدال) اخیرا وقتی که در زندان اوین بودند، در اعتراض به عدم رسیدگی درمانی به زندانیان، اعتصاب غذا کرده بود. پس از انتقال زندانیان زن اوین به زندان قرچک، ایشان در چند پیام صوتی درباره شرایط غیرانسانی این زندان اطلاعرسانی و به آن اعتراض کرد. چند روز پیش خانم صیدال به دستور کولیوند معاون قضایی زندان قرچک به سلول انفرادی منتقل شد. حالا خبر داده است که مورد خشونت شدید و شکنجه قرار گرفته و حالش خوب نیست.
#سایه_صيدال #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صفحه اینستاگرام خانم صیدال نوشت:
«سایه صیدال در تماس تلفنی امروز اعلام کرده که در انفرادی زندان قرچک، تحت شکنجه و خشونت شدید قرار گرفته
صدایش میلرزید نفسش به شماره افتاده بود و توان حرف زدن نداشت.
در واکنش به این رفتار غیرانسانی سایه از امروز دوباره دست به اعتصاب غذا و دارو زده
حال سايه وخيمه و خانوادهاش شدیدا نگراناند.
جان سایه در خطره
ساکت نباشیم.
صدای سایه باشیم.»
ـ سایه (مهوش صیدال) اخیرا وقتی که در زندان اوین بودند، در اعتراض به عدم رسیدگی درمانی به زندانیان، اعتصاب غذا کرده بود. پس از انتقال زندانیان زن اوین به زندان قرچک، ایشان در چند پیام صوتی درباره شرایط غیرانسانی این زندان اطلاعرسانی و به آن اعتراض کرد. چند روز پیش خانم صیدال به دستور کولیوند معاون قضایی زندان قرچک به سلول انفرادی منتقل شد. حالا خبر داده است که مورد خشونت شدید و شکنجه قرار گرفته و حالش خوب نیست.
#سایه_صيدال #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊23❤3
وضعیت نگرانکننده سایه صیدال در سلول انفرادی زندان قرچک
سایه صیدال، زندانی سیاسی، همچنان در سلول انفرادی نگهداری میشود و مسئولان زندان تصمیم گرفتهاند تا او را از سایر زندانیان سیاسی جدا کنند و به بند زندانیان جرایم خطرناک منتقل کنند.
صفحه اینستاگرام سایه صیدال، نوشت:
سایه صیدال، زندانی سیاسی، چند روز پیش به بهانه ملاقات با مسئولان زندان و طرح مشکلات موجود، توسط مأموران زندان فراخوانده شد. اما در اقدامی غیرمنتظره، به دلیل اعتراضات مکرر وی به شرایط زندان و انتشار فایلهای صوتی، به سلول انفرادی منتقل شد.
بر اساس گزارشها، سایه صیدال طی تماس تلفنی کوتاهی از انفرادی، از وضعیت جسمی و روحی نامناسبی خبر داده که نگرانی عمیق خانوادهاش را به دنبال داشته است. در این تماس، فردی در کنار او حضور داشت تا مانع از آزادی بیان وی شده و مکالمه را به سرعت پایان دهد تا او به سلول انفرادی بازگردانده شود.
همچنین، به سایه صیدال اعلام شده که پس از پایان دوره انفرادی، به بند عمومی و محل نگهداری زندانیان خطرناک منتقل خواهد شد. وی در پاسخ تأکید کرده که حاضر به انتقال به بند عمومی نیست و ترجیح میدهد در انفرادی بماند، مگر اینکه به اجبار منتقل شود.
این وضعیت، نگرانیهای جدی درباره شرایط نگهداری این زندانی سیاسی و نقض حقوق وی ایجاد کرده است.
#سایه_صیدال #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سایه صیدال، زندانی سیاسی، همچنان در سلول انفرادی نگهداری میشود و مسئولان زندان تصمیم گرفتهاند تا او را از سایر زندانیان سیاسی جدا کنند و به بند زندانیان جرایم خطرناک منتقل کنند.
صفحه اینستاگرام سایه صیدال، نوشت:
سایه صیدال، زندانی سیاسی، چند روز پیش به بهانه ملاقات با مسئولان زندان و طرح مشکلات موجود، توسط مأموران زندان فراخوانده شد. اما در اقدامی غیرمنتظره، به دلیل اعتراضات مکرر وی به شرایط زندان و انتشار فایلهای صوتی، به سلول انفرادی منتقل شد.
بر اساس گزارشها، سایه صیدال طی تماس تلفنی کوتاهی از انفرادی، از وضعیت جسمی و روحی نامناسبی خبر داده که نگرانی عمیق خانوادهاش را به دنبال داشته است. در این تماس، فردی در کنار او حضور داشت تا مانع از آزادی بیان وی شده و مکالمه را به سرعت پایان دهد تا او به سلول انفرادی بازگردانده شود.
همچنین، به سایه صیدال اعلام شده که پس از پایان دوره انفرادی، به بند عمومی و محل نگهداری زندانیان خطرناک منتقل خواهد شد. وی در پاسخ تأکید کرده که حاضر به انتقال به بند عمومی نیست و ترجیح میدهد در انفرادی بماند، مگر اینکه به اجبار منتقل شود.
این وضعیت، نگرانیهای جدی درباره شرایط نگهداری این زندانی سیاسی و نقض حقوق وی ایجاد کرده است.
#سایه_صیدال #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔23👍4❤1👎1
راحله راحمیپور، زندانی سیاسی سالمند، با حالی نامساعد به بیمارستان منتقل شد
راحله راحمیپور، زندانی سیاسی ۷۳ ساله محبوس در زندان قرچک ورامین، صبح امروز سهشنبه ۲۱ مردادماه، بر اثر برهم خوردن تعادل در حمام این زندان به زمین افتاد و از ناحیه سر و صورت دچار آسیب شد. شدت جراحت به حدی بود که حمام بند غرق در خون شد. او پس از این حادثه و به دلیل وخامت حال جسمی، به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شده است.
براساس گزارشهای رسیده، روز گذشته قصد داشتند خانم راحمیپور را با دستبند و پابند به خارج از زندان اعزام کنند که به دلیل مخالفت با این شرایط، اعزام انجام نشد.
راحله راحمیپور علاوه بر کهولت سن، با مشکلات جدی جسمی از جمله تومور مغزی، تالاسمی، فشار خون بالا و سابقه بیماری قلبی دست و پنجه نرم میکند. پیشتر در پی تشدید سردردها، آزمایشهای پزشکی نشان داده بود که تومور مغزی او رشد کرده و یک تومور جدید نیز ایجاد شده است. او همچنین چندین بار در دوران حبس دچار حمله قلبی شده و یک بار تحت عمل آنژیو قرار گرفته است.
این فعال مدنی در آبانماه ۱۴۰۲ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، اما پس از بمباران این زندان، به همراه گروهی از زنان زندانی سیاسی به زندان قرچک ورامین انتقال یافت.
خانم راحمی پور به خاطر پیگیری وضعیت فرزند برادرش که در دهه شصت در زندان از پدر و مادر گرفته شد، مورد تعقیب قضایی قرار گرفته است. برادر خانم راحمیپور در دهه شصت اعدام شد. همسر برادرش هم آن زمان زندانی بود و وضع حمل کرده بود. فرزندش را از او گرفتند و دیگری خبری از سرنوشت آن نوزاد در دست نیست.
#راحله_راحمی_پور #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
راحله راحمیپور، زندانی سیاسی ۷۳ ساله محبوس در زندان قرچک ورامین، صبح امروز سهشنبه ۲۱ مردادماه، بر اثر برهم خوردن تعادل در حمام این زندان به زمین افتاد و از ناحیه سر و صورت دچار آسیب شد. شدت جراحت به حدی بود که حمام بند غرق در خون شد. او پس از این حادثه و به دلیل وخامت حال جسمی، به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شده است.
براساس گزارشهای رسیده، روز گذشته قصد داشتند خانم راحمیپور را با دستبند و پابند به خارج از زندان اعزام کنند که به دلیل مخالفت با این شرایط، اعزام انجام نشد.
راحله راحمیپور علاوه بر کهولت سن، با مشکلات جدی جسمی از جمله تومور مغزی، تالاسمی، فشار خون بالا و سابقه بیماری قلبی دست و پنجه نرم میکند. پیشتر در پی تشدید سردردها، آزمایشهای پزشکی نشان داده بود که تومور مغزی او رشد کرده و یک تومور جدید نیز ایجاد شده است. او همچنین چندین بار در دوران حبس دچار حمله قلبی شده و یک بار تحت عمل آنژیو قرار گرفته است.
این فعال مدنی در آبانماه ۱۴۰۲ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، اما پس از بمباران این زندان، به همراه گروهی از زنان زندانی سیاسی به زندان قرچک ورامین انتقال یافت.
خانم راحمی پور به خاطر پیگیری وضعیت فرزند برادرش که در دهه شصت در زندان از پدر و مادر گرفته شد، مورد تعقیب قضایی قرار گرفته است. برادر خانم راحمیپور در دهه شصت اعدام شد. همسر برادرش هم آن زمان زندانی بود و وضع حمل کرده بود. فرزندش را از او گرفتند و دیگری خبری از سرنوشت آن نوزاد در دست نیست.
#راحله_راحمی_پور #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔29👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فایلی صوتی از نرگس منصوری، زندانی سیاسی منتشرشده که در آن از انتقال همراه با خشونت زندانیان و وضعیت بد زنان زندانی سیاسی در زندان قرچک میگوید. او همچنین میگوید: «انگار میخواهند انتقام حمله اسرائیل را از زندانیان سیاسی بگیرند.»
نرگس منصوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک و از جمله امضاکنندگان نامه مشهور به «بیانیه ۱۴ زن کنشگر داخلِ ایران» در مرداد ۱۳۹۸ است که با وجود ابتلا به انواع بیماریها، همچنان در حال تحمل حبس است.
#نرگس_منصوری #بیانیه #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نرگس منصوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک و از جمله امضاکنندگان نامه مشهور به «بیانیه ۱۴ زن کنشگر داخلِ ایران» در مرداد ۱۳۹۸ است که با وجود ابتلا به انواع بیماریها، همچنان در حال تحمل حبس است.
#نرگس_منصوری #بیانیه #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔33👍5❤4
یورش گارد زندان قرچک به بند زنان سیاسی
صبح امروز ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، نیروهای گارد ویژه زندان قرچک ورامین شامل تعداد زیادی مأمور مرد و زن به بند زنان زندانی سیاسی یورش بردند. مأموران قصد داشتند زندانیان را به اجبار از اتاقها خارج کرده و به هواخوری منتقل کنند تا به بهانه «بازرسی» کف زمین بند را مورد بررسی قرار دهند.
این اقدام با مقاومت زنان زندانی سیاسی مواجه شد و آنان با اعتراض و سر دادن شعار مانع از اجرای کامل این طرح شدند. بنا بر گزارشها، مسئولان زندان پس از ناکامی در این یورش، زندانیان را تهدید به قطع تلفن و ملاقات کردند.
کیوان مهتدی، همسر زندانی سیاسی آنیشا اسدالهی، در واکنش به این رویداد در استوری اینستاگرام نوشت:
«نه تنها بعد از وضعیت جنگی زندانیان را آزاد نکردهاند، نه تنها همزمان با مردان آنها را به اوین بازنگرداندهاند، بلکه در وضعیت تبعید بعد از جنگ، به اشکال مختلف انتقام شکستهای کلان خود را از زنان زندانی سیاسی میگیرند.»
مریم یحیوی، زندانی سیاسی سابق، نیز در استوری خود نوشت:
«نزدیک سه ماه است که زنان زندانی سیاسی اوین به قرچک منتقل شدهاند و در شرایط بسیار سخت نگهداری میشوند. امروز گفتند میخواهیم کف زمین را بازرسی کنیم، شاید تونل زده باشید! فیلم زیاد دیدهاید یا زندانی سیاسی را نمیشناسید؟»
سه ماه پس از انتقال اجباری این زندانیان از اوین به قرچک، نه خبری از آزادی آنان است و نه بازگرداندنشان به اوین. حالا علاوه بر شرایط طاقتفرسا، یورشهای امنیتی و تهدیدهای مکرر نیز بر فشارها افزوده شده است.
#زندان_قرچک #زنان_زندانی_سیاسی #نه_به_سرکوب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صبح امروز ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، نیروهای گارد ویژه زندان قرچک ورامین شامل تعداد زیادی مأمور مرد و زن به بند زنان زندانی سیاسی یورش بردند. مأموران قصد داشتند زندانیان را به اجبار از اتاقها خارج کرده و به هواخوری منتقل کنند تا به بهانه «بازرسی» کف زمین بند را مورد بررسی قرار دهند.
این اقدام با مقاومت زنان زندانی سیاسی مواجه شد و آنان با اعتراض و سر دادن شعار مانع از اجرای کامل این طرح شدند. بنا بر گزارشها، مسئولان زندان پس از ناکامی در این یورش، زندانیان را تهدید به قطع تلفن و ملاقات کردند.
کیوان مهتدی، همسر زندانی سیاسی آنیشا اسدالهی، در واکنش به این رویداد در استوری اینستاگرام نوشت:
«نه تنها بعد از وضعیت جنگی زندانیان را آزاد نکردهاند، نه تنها همزمان با مردان آنها را به اوین بازنگرداندهاند، بلکه در وضعیت تبعید بعد از جنگ، به اشکال مختلف انتقام شکستهای کلان خود را از زنان زندانی سیاسی میگیرند.»
مریم یحیوی، زندانی سیاسی سابق، نیز در استوری خود نوشت:
«نزدیک سه ماه است که زنان زندانی سیاسی اوین به قرچک منتقل شدهاند و در شرایط بسیار سخت نگهداری میشوند. امروز گفتند میخواهیم کف زمین را بازرسی کنیم، شاید تونل زده باشید! فیلم زیاد دیدهاید یا زندانی سیاسی را نمیشناسید؟»
سه ماه پس از انتقال اجباری این زندانیان از اوین به قرچک، نه خبری از آزادی آنان است و نه بازگرداندنشان به اوین. حالا علاوه بر شرایط طاقتفرسا، یورشهای امنیتی و تهدیدهای مکرر نیز بر فشارها افزوده شده است.
#زندان_قرچک #زنان_زندانی_سیاسی #نه_به_سرکوب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊21💔12❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیانیه نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و زندانی سیاسی سابق، در خصوص هجوم ماموران به بند زنان سیاسی زندان قرچک:
«تنها دو روز تا سالگرد کشته شدن مهسا، ژینا امینی مانده است. تنها دو روز به خلق جنبش مردمی قدرتمند زن، زندگی، آزادی باقی مانده است که امروز ناگهان تعداد زیادی گارد مرد و ماموران زن به بند زنان سیاسی قرچک حمله ور شدهاند.
جمهوری اسلامی با این حمله قصد ایجاد ارعاب و وحشت و گرفتن انتقام جنبش زن، زندگی، آزادی از زنان دربند را دارد. این روزها مردم ایران به یاد عزیزانشان که به دست ماموران حکومتی کشته شدند، به یاد عزیزانشان که به دست ماموران زندانها به طنابهای دار آویخته شدند و به یاد زندانیان بی پناه و تحت ظلم هستند.
این روزها مردم خشمگین وضعیت زندگیشان که به دست حکومت نالایق استبداد دینی به فاجعه رسیده است، هستند. آن وقت حکومت به جای رسیدگی به امور مردم و جامعه، یکسره سودای سرکوب، سلطه و ارعاب را دارد.
خواهران ما در زندان قرچک تنها نیستند.
در آن زندان زنانی به اسارت کشیده شدهاند که مبارزه، مقاومت و زندگی را معنا و عمق بخشیدهاند.
زنان از هجوم و یورش ماموران حکومت جمهوری اسلامی نمیهراسند.
نرگس محمدی
۲۳ شهریور ۱۴۰۴
تهران ایران»
#نرگس_محمدی #زندان_قرچک #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«تنها دو روز تا سالگرد کشته شدن مهسا، ژینا امینی مانده است. تنها دو روز به خلق جنبش مردمی قدرتمند زن، زندگی، آزادی باقی مانده است که امروز ناگهان تعداد زیادی گارد مرد و ماموران زن به بند زنان سیاسی قرچک حمله ور شدهاند.
جمهوری اسلامی با این حمله قصد ایجاد ارعاب و وحشت و گرفتن انتقام جنبش زن، زندگی، آزادی از زنان دربند را دارد. این روزها مردم ایران به یاد عزیزانشان که به دست ماموران حکومتی کشته شدند، به یاد عزیزانشان که به دست ماموران زندانها به طنابهای دار آویخته شدند و به یاد زندانیان بی پناه و تحت ظلم هستند.
این روزها مردم خشمگین وضعیت زندگیشان که به دست حکومت نالایق استبداد دینی به فاجعه رسیده است، هستند. آن وقت حکومت به جای رسیدگی به امور مردم و جامعه، یکسره سودای سرکوب، سلطه و ارعاب را دارد.
خواهران ما در زندان قرچک تنها نیستند.
در آن زندان زنانی به اسارت کشیده شدهاند که مبارزه، مقاومت و زندگی را معنا و عمق بخشیدهاند.
زنان از هجوم و یورش ماموران حکومت جمهوری اسلامی نمیهراسند.
نرگس محمدی
۲۳ شهریور ۱۴۰۴
تهران ایران»
#نرگس_محمدی #زندان_قرچک #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👎18🕊15❤3👍3
بیانیه وریشه مرادی، از زندان قرچک در سومین سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی»
وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام و محبوس در زندان قرچک ورامین، در پیامی به مناسبت سومین سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی» تأکید کرد که این سالگرد نباید تنها به مراسم سوگواری محدود شود، بلکه باید «به مانیفستی برای زندگی آزاد بدل شود».
او در این بیانیه نوشت: «سومین سالگرد فروغیست که جنبش زن ـ ژیان ـ آزادی در جانها افروخت. این جنبش، با کاراکتری پیچیده و چندبعدی، نه صرفاً انفجار خشم خیابانی است و نه تنها مطالبهٔ جزئی یک قشر. طیفِ مطالباتش از آزادیهای فردی و کلکتیو تا حقِ تعیینِ سرنوشتِ جمعی، از مطالبات اقتصادیِ پایه تا عدالتِ فرهنگی و حقوقِ قومی و زبانی، و از مقابله با سرکوب جنسیتی تا خواستِ یک جامعهٔ دموکراتیکِ واقعی گسترده است.»
مرادی با اشاره به سرکوبهای حکومتی افزود: «احکامِ اعدام و یا سرکوب صداهای معترض را باید دقیقتر دید: این احکام نه تنها علیهِ افراد است، بلکه علیهِ ذهنیتیست که این نمادها نمایندگی میکنند. این حکمها شکلی از انتقامگیریِ سیستماتیکاند — انتقام از جنبشی که خواهانِ بازاندیشیِ بنیادینِ قدرت است.»
او در ادامه یادآور شد: «ذهنیتِ رهاییبخش را نمیتوان با طناب، سلول یا حکم نابود کرد. چنین احکامی نه نشانهٔ قدرت، که اعترافی به ضعف مشروعیت و ترس از گسترشِ اندیشهاند.»
این فعال سیاسی زندانی تأکید کرد: «ادامهٔ آرمان زن، زندگی، آزادی یک ضرورت تاریخی است. این آرمان، پیوندی است میان تئوری و عمل روزمره؛ راهی برای سازماندهی، آموزش سیاسی، شکلدهی نهادهای دموکراتیک موازی و پذیرش نقش زنان در رهبری جمعی، و بازسازی اقتصاد، فرهنگ و عدالت بر پایه کرامت انسانی.»
او در پایان خطاب به مردم گفت: «از شما میخواهم که این سالگرد را تنها به سوگ تبدیل نکنید؛ آن را به مانیفستی برای زندگی آزاد بدل کنید.»
📌 وریشه مرادی – شهریور ۱۴۰۴ – زندان قرچک ورامین
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #زندان_قرچک #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام و محبوس در زندان قرچک ورامین، در پیامی به مناسبت سومین سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی» تأکید کرد که این سالگرد نباید تنها به مراسم سوگواری محدود شود، بلکه باید «به مانیفستی برای زندگی آزاد بدل شود».
او در این بیانیه نوشت: «سومین سالگرد فروغیست که جنبش زن ـ ژیان ـ آزادی در جانها افروخت. این جنبش، با کاراکتری پیچیده و چندبعدی، نه صرفاً انفجار خشم خیابانی است و نه تنها مطالبهٔ جزئی یک قشر. طیفِ مطالباتش از آزادیهای فردی و کلکتیو تا حقِ تعیینِ سرنوشتِ جمعی، از مطالبات اقتصادیِ پایه تا عدالتِ فرهنگی و حقوقِ قومی و زبانی، و از مقابله با سرکوب جنسیتی تا خواستِ یک جامعهٔ دموکراتیکِ واقعی گسترده است.»
مرادی با اشاره به سرکوبهای حکومتی افزود: «احکامِ اعدام و یا سرکوب صداهای معترض را باید دقیقتر دید: این احکام نه تنها علیهِ افراد است، بلکه علیهِ ذهنیتیست که این نمادها نمایندگی میکنند. این حکمها شکلی از انتقامگیریِ سیستماتیکاند — انتقام از جنبشی که خواهانِ بازاندیشیِ بنیادینِ قدرت است.»
او در ادامه یادآور شد: «ذهنیتِ رهاییبخش را نمیتوان با طناب، سلول یا حکم نابود کرد. چنین احکامی نه نشانهٔ قدرت، که اعترافی به ضعف مشروعیت و ترس از گسترشِ اندیشهاند.»
این فعال سیاسی زندانی تأکید کرد: «ادامهٔ آرمان زن، زندگی، آزادی یک ضرورت تاریخی است. این آرمان، پیوندی است میان تئوری و عمل روزمره؛ راهی برای سازماندهی، آموزش سیاسی، شکلدهی نهادهای دموکراتیک موازی و پذیرش نقش زنان در رهبری جمعی، و بازسازی اقتصاد، فرهنگ و عدالت بر پایه کرامت انسانی.»
او در پایان خطاب به مردم گفت: «از شما میخواهم که این سالگرد را تنها به سوگ تبدیل نکنید؛ آن را به مانیفستی برای زندگی آزاد بدل کنید.»
📌 وریشه مرادی – شهریور ۱۴۰۴ – زندان قرچک ورامین
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #زندان_قرچک #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤35👍6👎1🕊1
مریم یحیوی زندانی سیاسی سابق نوشت:
«#سمیه_رشیدی زندانی سیاسی در زندان قرچک طی ماههای گذشته بارها دچار تشنج شده،به بهداری مراجعه کرده اما هربار پزشک گفته تمارض میکنی و داروهای اعصاب تجویز کردن،در ابتدای این هفته وضعیتش رو به وخامت رفته.سه شنبه به بیمارستان منتقل شده. سطح هوشیاریش روی ۵ است و دکترها قطع امید کردن😢»
به گزارش ایراناینترنشنال، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی متولد ۱۳۶۲ که چهارم اردیبهشت در حال شعارنویسی در محله جوادیه تهران بازداشت شده بود، پس از چند بار تشنج در روزهای اخیر به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شده و خانوادهاش نسبت به وضعیت او ابراز نگرانی کردهاند.
رشیدی ششم اردیبهشت از بازداشتگاه آگاهی ۱۵ خرداد به بند زنان اوین منتقل و پس از حمله دوم تیرماه اسرائیل به زندان اوین، به زندان قرچک ورامین فرستاده شد. او در زمان بازداشت بهشدت از سوی ماموران مورد ضربوشتم قرار گرفته و بارها از سردرد و مشکلات جسمی شکایت کرده بود. یک منبع مطلع گفت که او ماهها به بهداری زندان مراجعه میکرد اما پزشک زندان به او میگفت تمارض میکند و تنها قرص اعصاب تجویز میکرد، تا جایی که با وخامت حال و بروز تشنجهای مکرر، ناچار به انتقالش به بیمارستان شدند.
اکنون پزشکان اعلام کردهاند که سطح هوشیاری رشیدی به پنج رسیده و در صورت کاهش به سه، احتمال مرگ وجود دارد. منابع نزدیک به خانواده تاکید کردهاند که مسئولان امنیتی میکوشند علت انتقال او را «اقدام به خودکشی» جلوه دهند تا مسئولیت وضعیت وخیم او را نپذیرند.
پیشتر شماری از زندانیان سیاسی زن قرچک در نامهای به رئیس قوه قضاییه، از پایمال شدن حقوق انسانیشان تنها بهدلیل تفاوت دیدگاه سیاسی شکایت کرده بودند. همچنین گزارشها حاکی است که مسئولان زندان قرچک برای ارائه خدمات درمانی و اعزام زندانیان بیمار از خانوادهها پول مطالبه میکنند؛ سیاستی که جان بیش از هزار و دویست زندانی، از جمله بیش از شصت زندانی سیاسی را به خطر انداخته است.
یک زندانی سابق قرچک نیز شهادت داده که مسئولان زندان و بهداریها بدون تشخیص پزشک متخصص، هر دارویی را برای آرام کردن زندانیان تجویز میکنند و همین امر در بسیاری موارد به وخامت بیماریها و حتی مرگ زندانیان منجر شده است.
سازمانهای حقوق بشری بارها هشدار دادهاند که محروم کردن زندانیان از خدمات درمانی در ایران بهویژه علیه زندانیان سیاسی، ابزاری برای شکنجه و وادار کردن آنها به سکوت است.
ـ عکسی از سمیه رشیدی منتشر نشده است.
#زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«#سمیه_رشیدی زندانی سیاسی در زندان قرچک طی ماههای گذشته بارها دچار تشنج شده،به بهداری مراجعه کرده اما هربار پزشک گفته تمارض میکنی و داروهای اعصاب تجویز کردن،در ابتدای این هفته وضعیتش رو به وخامت رفته.سه شنبه به بیمارستان منتقل شده. سطح هوشیاریش روی ۵ است و دکترها قطع امید کردن😢»
به گزارش ایراناینترنشنال، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی متولد ۱۳۶۲ که چهارم اردیبهشت در حال شعارنویسی در محله جوادیه تهران بازداشت شده بود، پس از چند بار تشنج در روزهای اخیر به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شده و خانوادهاش نسبت به وضعیت او ابراز نگرانی کردهاند.
رشیدی ششم اردیبهشت از بازداشتگاه آگاهی ۱۵ خرداد به بند زنان اوین منتقل و پس از حمله دوم تیرماه اسرائیل به زندان اوین، به زندان قرچک ورامین فرستاده شد. او در زمان بازداشت بهشدت از سوی ماموران مورد ضربوشتم قرار گرفته و بارها از سردرد و مشکلات جسمی شکایت کرده بود. یک منبع مطلع گفت که او ماهها به بهداری زندان مراجعه میکرد اما پزشک زندان به او میگفت تمارض میکند و تنها قرص اعصاب تجویز میکرد، تا جایی که با وخامت حال و بروز تشنجهای مکرر، ناچار به انتقالش به بیمارستان شدند.
اکنون پزشکان اعلام کردهاند که سطح هوشیاری رشیدی به پنج رسیده و در صورت کاهش به سه، احتمال مرگ وجود دارد. منابع نزدیک به خانواده تاکید کردهاند که مسئولان امنیتی میکوشند علت انتقال او را «اقدام به خودکشی» جلوه دهند تا مسئولیت وضعیت وخیم او را نپذیرند.
پیشتر شماری از زندانیان سیاسی زن قرچک در نامهای به رئیس قوه قضاییه، از پایمال شدن حقوق انسانیشان تنها بهدلیل تفاوت دیدگاه سیاسی شکایت کرده بودند. همچنین گزارشها حاکی است که مسئولان زندان قرچک برای ارائه خدمات درمانی و اعزام زندانیان بیمار از خانوادهها پول مطالبه میکنند؛ سیاستی که جان بیش از هزار و دویست زندانی، از جمله بیش از شصت زندانی سیاسی را به خطر انداخته است.
یک زندانی سابق قرچک نیز شهادت داده که مسئولان زندان و بهداریها بدون تشخیص پزشک متخصص، هر دارویی را برای آرام کردن زندانیان تجویز میکنند و همین امر در بسیاری موارد به وخامت بیماریها و حتی مرگ زندانیان منجر شده است.
سازمانهای حقوق بشری بارها هشدار دادهاند که محروم کردن زندانیان از خدمات درمانی در ایران بهویژه علیه زندانیان سیاسی، ابزاری برای شکنجه و وادار کردن آنها به سکوت است.
ـ عکسی از سمیه رشیدی منتشر نشده است.
#زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔22❤10🕊4
سمیه رشیدی در اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ هنگام شعارنویسی روی دیوارهای محله جوادیه تهران بازداشت شد؛ مأموران او را به بازداشتگاه منتقل کردند و پس از مدتی به بند زنان زندان اوین و پس از حمله اسراییل همراه با سایر زنان زندانی به زندان قرچک ورامین منتقل شد.
طی ماههای پس از بازداشت گزارشها حاکی از آنست که سمیه بارها دچار تشنج شد اما با کمتوجهی مسئولان زندان و تأخیر در اعزام به بیمارستان روبه رو گردید؛ امری که بار دیگر نشان میدهد بیتوجهی به سلامت زندانیان، رویه همیشگی مسئولان است.
سرانجام اعزام دیرهنگام و کم توجهی مداوم، وضعیت جسمی او را به مرحله ای بحرانی رساند؛ در حال حاضر در کما و با سطح هوشیاری بسیار پایین در بیمارستان بستری است و پزشکان وضعیت او را بحرانی توصیف کردهاند.
امروز در حالی که صدای خانواده و کنشگران تنها سنگر دفاع از جان اوست یادآوری این حقیقت ضروری ست
آنان که در سکوت و گمنامی با شعارنویسی بر دیوارهای شهر روح مبارزه را زنده نگه میدارند با هر خط جوهری که بر بتن سرد میکشند خود چراغ مقاومتاند حتی اگر در سایه ایستاده باشند...
از استوری اینستاگرام مریم بحیوی، زندانی سیاسی سابق
#سمیه_رشیدی #حق_درمان #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طی ماههای پس از بازداشت گزارشها حاکی از آنست که سمیه بارها دچار تشنج شد اما با کمتوجهی مسئولان زندان و تأخیر در اعزام به بیمارستان روبه رو گردید؛ امری که بار دیگر نشان میدهد بیتوجهی به سلامت زندانیان، رویه همیشگی مسئولان است.
سرانجام اعزام دیرهنگام و کم توجهی مداوم، وضعیت جسمی او را به مرحله ای بحرانی رساند؛ در حال حاضر در کما و با سطح هوشیاری بسیار پایین در بیمارستان بستری است و پزشکان وضعیت او را بحرانی توصیف کردهاند.
امروز در حالی که صدای خانواده و کنشگران تنها سنگر دفاع از جان اوست یادآوری این حقیقت ضروری ست
آنان که در سکوت و گمنامی با شعارنویسی بر دیوارهای شهر روح مبارزه را زنده نگه میدارند با هر خط جوهری که بر بتن سرد میکشند خود چراغ مقاومتاند حتی اگر در سایه ایستاده باشند...
از استوری اینستاگرام مریم بحیوی، زندانی سیاسی سابق
#سمیه_رشیدی #حق_درمان #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔32🕊3❤1
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، با اشاره به شرایط اسفبار زندان قرچک، به ویژه عدم رسیدگی به زندانیان بیمار و سالمند، خواستار تعطیلی فوری این زندان (که آن را قتلگاه نامید) شد.
او نوشت:
قرچک ورامین؛ زندان نیست، قتلگاه است
🔹زندان قرچک ورامین، چیزی جز یک قتلگاه نیست. جایی که نه از حقوق انسانی خبری هست، نه از ابتداییترین استانداردهای پزشکی و بهداشتی. امروز، سمیه رشیدی، زنی که بزرگترین «جرمش» شعارنویسی اعتراضی بود، در کماست و پزشکان نسبت به وضعیت بحرانی او هشدار دادهاند. این سرنوشت تلخ گواهی است بر آنکه قرچک نه محل حبس، بلکه اردوگاه مرگ زنان زندانی است.
🔹در همین زندان، پریوش مسلمی مبتلا به سرطان از هرگونه خدمات درمانی محروم است و روز به روز به مرگ نزدیکتر میشود. راحله راحمیپور، زن دادخواه ۷۴ ساله که مستقیما از بیمارستان به همین زندان منتقل شده، با ضعف جسمانی و کهولت سن، در خطر جدی است. فریبا کمالآبادی، ۶۳ ساله و از جامعه بهایی، سیزدهمین سال حبس خود را در همین دیوارهای پوسیده میگذراند. دیگر زندانیان سیاسی زن از جمله الهام صالحی نیز در شرایط نگرانکننده به سر میبرند؛ شرایطی که عملا به فرسایش تدریجی جان و روان آنان میانجامد.
🔹قرچک تنها قتلگاه زندانیان سیاسی نیست. زندانیان عادی، قربانیان جرایم عمومی، نیز در این جهنم زنده زنده میسوزند. همین چند روز پیش یک زندانی زن در همین زندان جان باخت، بیآنکه دسترسی به درمان داشته باشد. در قرچک، بیماری، گرسنگی، آلودگی، و تحقیر، بخشی از برنامهریزی آگاهانه است، روشی برای شکستن تن و روح انسانها.
🔹چند انسان بیگناه دیگر باید سالم وارد قرچک شوند و سپس یا جنازهشان بیرون بیاید یا با بیماری لاعلاج بازگردند، تا این شکنجهگاه تعطیل شود؟! زندان قرچک ورامین نه فقط لکه ننگی بر کارنامه جمهوری اسلامی است، که یک جنایت سازمانیافته علیه زنان زندانی است. امروز، توجه فوری همه ما باید به وضعیت حاد این زندان و بهویژه جان سمیه رشیدی معطوف باشد. فردا بدون شک دیر خواهد بود.
🔹شکنجهگاه قرچک ورامین باید تعطیل شود.
#زندان_قرچک #راحله_راحمی_پور #سمیه_رشیدی #فریبا_کمال_آبادی #پریوش_مسلمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
قرچک ورامین؛ زندان نیست، قتلگاه است
🔹زندان قرچک ورامین، چیزی جز یک قتلگاه نیست. جایی که نه از حقوق انسانی خبری هست، نه از ابتداییترین استانداردهای پزشکی و بهداشتی. امروز، سمیه رشیدی، زنی که بزرگترین «جرمش» شعارنویسی اعتراضی بود، در کماست و پزشکان نسبت به وضعیت بحرانی او هشدار دادهاند. این سرنوشت تلخ گواهی است بر آنکه قرچک نه محل حبس، بلکه اردوگاه مرگ زنان زندانی است.
🔹در همین زندان، پریوش مسلمی مبتلا به سرطان از هرگونه خدمات درمانی محروم است و روز به روز به مرگ نزدیکتر میشود. راحله راحمیپور، زن دادخواه ۷۴ ساله که مستقیما از بیمارستان به همین زندان منتقل شده، با ضعف جسمانی و کهولت سن، در خطر جدی است. فریبا کمالآبادی، ۶۳ ساله و از جامعه بهایی، سیزدهمین سال حبس خود را در همین دیوارهای پوسیده میگذراند. دیگر زندانیان سیاسی زن از جمله الهام صالحی نیز در شرایط نگرانکننده به سر میبرند؛ شرایطی که عملا به فرسایش تدریجی جان و روان آنان میانجامد.
🔹قرچک تنها قتلگاه زندانیان سیاسی نیست. زندانیان عادی، قربانیان جرایم عمومی، نیز در این جهنم زنده زنده میسوزند. همین چند روز پیش یک زندانی زن در همین زندان جان باخت، بیآنکه دسترسی به درمان داشته باشد. در قرچک، بیماری، گرسنگی، آلودگی، و تحقیر، بخشی از برنامهریزی آگاهانه است، روشی برای شکستن تن و روح انسانها.
🔹چند انسان بیگناه دیگر باید سالم وارد قرچک شوند و سپس یا جنازهشان بیرون بیاید یا با بیماری لاعلاج بازگردند، تا این شکنجهگاه تعطیل شود؟! زندان قرچک ورامین نه فقط لکه ننگی بر کارنامه جمهوری اسلامی است، که یک جنایت سازمانیافته علیه زنان زندانی است. امروز، توجه فوری همه ما باید به وضعیت حاد این زندان و بهویژه جان سمیه رشیدی معطوف باشد. فردا بدون شک دیر خواهد بود.
🔹شکنجهگاه قرچک ورامین باید تعطیل شود.
#زندان_قرچک #راحله_راحمی_پور #سمیه_رشیدی #فریبا_کمال_آبادی #پریوش_مسلمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍27❤6💯1
اعتصاب غذای حمید اردلان در اعتراض به مرگ سمیه رشیدی و وضعیت زنان زندانی سیاسی
حمید اردلان، زندانی سیاسی محبوس در بند هفت زندان اوین، با انتشار نامهای خطاب به «زندانبانان تاریکی، پیامآوران مرگ و سفیران اسارت در سازمان زندانها» از آغاز اعتصاب غذای خود خبر داده است. او دلیل این تصمیم را «قتل سمیه رشیدی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین» و نیز «محرومیت زنان زندانی سیاسی و عقیدتی از حقوق اولیه چون درمان، امکانات بهداشتی و اصل تفکیک جرایم» عنوان کرده است.
اردلان در این نامه تصریح میکند که اعتصاب غذای تر خود را از چهارم مهر ۱۴۰۴ آغاز کرده و آن را تا زمان تحقق خواستههای زیر ادامه خواهد داد:
انتقال زنان زندانی سیاسی-عقیدتی به بند زنان زندان اوین و فراهمشدن امکانات بهداشتی و درمانی برای آنان.
او در پایان هشدار داده است که حتی اگر «جنازهاش روی دست بماند» دست از اعتصاب غذا برنخواهد داشت.
متن کامل نامه حمید اردلان
از: حمید اردلان، فرزند ابوالفضل، زندانی سیاسی بند هفت زندان اوین
به: زندانبانان تاریکی، پیامآوران مرگ، سفیران و پیامآوران اسارت در سازمان زندانها
«هرگز از مرگ نهراسیدهام/ اگرچه دستانش از ابتذال شکنندهتر بود./
هراس من -باری- همه از مردن در سرزمینی است/
که مزد گورکن از آزادیِ آدمی افزونتر باشد.»
با توجه به قتل خانم سمیه رشیدی، زندانی سیاسی بند زنان قرچک که خودِ شما باید نگهبان سلامت و امنیت ایشان باشید، و دسترسی نداشتن ایشان و سایر زنان زندانی سیاسی و عقیدتی به امکانات و حقوقِ اولیهای که قوانین خودتان برایشان تعریف کرده (حق درمان، حق دسترسی به امکانات بهداشتی، قانونِ تفکیک جرایم و...)، و در اعتراض به این جنایات و همچنین در اعتراض به منتقلنشدنِ زنانِ زندانی سیاسی و عقیدتی به زندان سابقشان (بند زنان اوین) و اهمال و سهلانگاری در بازسازی و مهیا کردن این بند برای زنان زندانی سیاسی-عقیدتی،
من، زندانی سیاسی حمید اردلان، فرزند این آب و خاک، اعتصاب غذای ترِ خود را از تاریخ ۰۴/۰۷/۱۴۰۴ تا تحققِ انتقال زنان زندانی سیاسی و عقیدتی به زندان اوین و مهیاشدن امکانات بهداشتی و درمانی برای آنها، اعلام میکنم.
همچنین بدین وسیله اعلام میکنم که تا زمان منتقل شدن زنان زندانی سیاسی-عقیدتی به بند زنان زندان اوین و برقراری امکانات درمانی برای آنها، حتی اگر جنازهام روی دستتان بیفتد، از اعتصاب غذا دست نخواهم کشید.
#حمید_اردلان #سمیه_رشیدی #زندان_قرچک #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حمید اردلان، زندانی سیاسی محبوس در بند هفت زندان اوین، با انتشار نامهای خطاب به «زندانبانان تاریکی، پیامآوران مرگ و سفیران اسارت در سازمان زندانها» از آغاز اعتصاب غذای خود خبر داده است. او دلیل این تصمیم را «قتل سمیه رشیدی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین» و نیز «محرومیت زنان زندانی سیاسی و عقیدتی از حقوق اولیه چون درمان، امکانات بهداشتی و اصل تفکیک جرایم» عنوان کرده است.
اردلان در این نامه تصریح میکند که اعتصاب غذای تر خود را از چهارم مهر ۱۴۰۴ آغاز کرده و آن را تا زمان تحقق خواستههای زیر ادامه خواهد داد:
انتقال زنان زندانی سیاسی-عقیدتی به بند زنان زندان اوین و فراهمشدن امکانات بهداشتی و درمانی برای آنان.
او در پایان هشدار داده است که حتی اگر «جنازهاش روی دست بماند» دست از اعتصاب غذا برنخواهد داشت.
متن کامل نامه حمید اردلان
از: حمید اردلان، فرزند ابوالفضل، زندانی سیاسی بند هفت زندان اوین
به: زندانبانان تاریکی، پیامآوران مرگ، سفیران و پیامآوران اسارت در سازمان زندانها
«هرگز از مرگ نهراسیدهام/ اگرچه دستانش از ابتذال شکنندهتر بود./
هراس من -باری- همه از مردن در سرزمینی است/
که مزد گورکن از آزادیِ آدمی افزونتر باشد.»
با توجه به قتل خانم سمیه رشیدی، زندانی سیاسی بند زنان قرچک که خودِ شما باید نگهبان سلامت و امنیت ایشان باشید، و دسترسی نداشتن ایشان و سایر زنان زندانی سیاسی و عقیدتی به امکانات و حقوقِ اولیهای که قوانین خودتان برایشان تعریف کرده (حق درمان، حق دسترسی به امکانات بهداشتی، قانونِ تفکیک جرایم و...)، و در اعتراض به این جنایات و همچنین در اعتراض به منتقلنشدنِ زنانِ زندانی سیاسی و عقیدتی به زندان سابقشان (بند زنان اوین) و اهمال و سهلانگاری در بازسازی و مهیا کردن این بند برای زنان زندانی سیاسی-عقیدتی،
من، زندانی سیاسی حمید اردلان، فرزند این آب و خاک، اعتصاب غذای ترِ خود را از تاریخ ۰۴/۰۷/۱۴۰۴ تا تحققِ انتقال زنان زندانی سیاسی و عقیدتی به زندان اوین و مهیاشدن امکانات بهداشتی و درمانی برای آنها، اعلام میکنم.
همچنین بدین وسیله اعلام میکنم که تا زمان منتقل شدن زنان زندانی سیاسی-عقیدتی به بند زنان زندان اوین و برقراری امکانات درمانی برای آنها، حتی اگر جنازهام روی دستتان بیفتد، از اعتصاب غذا دست نخواهم کشید.
#حمید_اردلان #سمیه_رشیدی #زندان_قرچک #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊21❤5👍3
واکنش آمریکا به مرگهای زنجیرهای در زندان قرچک؛
به استفاده ابزاری از عدم رعایت حق درمان زندانیان برای سرکوب مخالفان پایان دهید
صفحه فارسی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به مرگ چند زندانی در زندان قرچک نوشت:
«تنها در طول ۱۴ روز، سه زن، سمیه رشیدی، جمیله عزیزی و سودابه اسدی، قربانی محرومیت بیرحمانه رژیم از مراقبتهای پزشکی شدند و به طرز اسفباری در زندان قرچک ورامین جان خود را از دست دادند. متأسفانه، این مرگها به دنبال درگذشت فرزانه بیژنپور در ژانویه رخ داد. در پی از دست دادن این قربانیان، ۴۵ زندانی سیاسی زن در زندان قرچک ورامین با صدور بیانهای، رفتار غیرانسانی با سمیه و سایر زندانیان را محکوم کردند. عدم ارائه مراقبتهای بهداشتی تنها یکی از راههای رژیم برای سرکوب مخالفان استفاده شده است. ممانعت از درمان معترضان مجروح، وادار کردن پزشکان به سکوت، و جعل گزارشهای کالبد شکافی جهت پنهانکردن جنایات خود از موارد دیگر میباشد. ایالات متحده این تخلفات هولناک را به شدت محکوم میکند و از ایران میخواهد که حقوق زندانیان را رعایت کرده و به استفاده ابزاری از مراقبتهای پزشکی با هدف سرکوب مخالفان پایان دهد.»
ـ لازم به ذکر است، محرومیت زندانیان از خدمات پزشکی به ویژه خدمات تخصصی در همه زندانها جریان دارد و جانهای زیادی در معرض خطر قرار دارد. بسیاری از آسیبهای زندانیان در اثر شکنجه در دوران بازجویی یا شرایط ناگوار و ناسالم زندان به وجود میآید و فعالان حقوق بشر بارها در این زمینه هشدار دادهاند.
هم اکنون تعدادی از زندانیان سیاسی در اعتراض به محرومیت از درمان یا شرایط نامناسب زندان در اعتصاب غذا به سر میبرند.
۱۹ نفر از زندانیان زن در زندان قرچک نیز اعلام کردهاند در اعتراض به این شرایط دو روز اعتصاب غذا خواهند کرد.
@USABehFarsi
#سمیه_رشیدی #حق_درمان #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به استفاده ابزاری از عدم رعایت حق درمان زندانیان برای سرکوب مخالفان پایان دهید
صفحه فارسی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به مرگ چند زندانی در زندان قرچک نوشت:
«تنها در طول ۱۴ روز، سه زن، سمیه رشیدی، جمیله عزیزی و سودابه اسدی، قربانی محرومیت بیرحمانه رژیم از مراقبتهای پزشکی شدند و به طرز اسفباری در زندان قرچک ورامین جان خود را از دست دادند. متأسفانه، این مرگها به دنبال درگذشت فرزانه بیژنپور در ژانویه رخ داد. در پی از دست دادن این قربانیان، ۴۵ زندانی سیاسی زن در زندان قرچک ورامین با صدور بیانهای، رفتار غیرانسانی با سمیه و سایر زندانیان را محکوم کردند. عدم ارائه مراقبتهای بهداشتی تنها یکی از راههای رژیم برای سرکوب مخالفان استفاده شده است. ممانعت از درمان معترضان مجروح، وادار کردن پزشکان به سکوت، و جعل گزارشهای کالبد شکافی جهت پنهانکردن جنایات خود از موارد دیگر میباشد. ایالات متحده این تخلفات هولناک را به شدت محکوم میکند و از ایران میخواهد که حقوق زندانیان را رعایت کرده و به استفاده ابزاری از مراقبتهای پزشکی با هدف سرکوب مخالفان پایان دهد.»
ـ لازم به ذکر است، محرومیت زندانیان از خدمات پزشکی به ویژه خدمات تخصصی در همه زندانها جریان دارد و جانهای زیادی در معرض خطر قرار دارد. بسیاری از آسیبهای زندانیان در اثر شکنجه در دوران بازجویی یا شرایط ناگوار و ناسالم زندان به وجود میآید و فعالان حقوق بشر بارها در این زمینه هشدار دادهاند.
هم اکنون تعدادی از زندانیان سیاسی در اعتراض به محرومیت از درمان یا شرایط نامناسب زندان در اعتصاب غذا به سر میبرند.
۱۹ نفر از زندانیان زن در زندان قرچک نیز اعلام کردهاند در اعتراض به این شرایط دو روز اعتصاب غذا خواهند کرد.
@USABehFarsi
#سمیه_رشیدی #حق_درمان #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤31
سایه صیدال، زندانی سیاسی که در مرخصی درمانی به سر میبرد، با حضور در جاپز زندان قرچک، خواستار نجات همبندیهای خود از این قتلگاه شده است.
او پیشتر وقتی که در زندان بود، شرایط فاجعهبار این زندان را در فایل صوتیای شرح داده بود.
چندی پیش جمعی از زنان زندانی سیاسی در نامهای به رئیس قوه قضاییه
آقای اژهای، رئیس قوه قضاییه، محل نگهداری خود را «کنج ستم» نامیده بودند، و در توصیفش نوشته بودند: «جایی که به جرم تفاوت در نظر سیاسی، نهتنها حقوق شهروندیمان، بلکه انسانیتمان پایمال شده است. جایی که درهای عدالت را با قفلهای آهنینِ محرومیت از ابتداییترین حقوق انسانی به روی ما بسته و ما را در سیاهچالی از ظلم و تبعیض به اسارت گرفتهاید. ما در زندان قرچک نیستیم؛ ما در کنج ستم، در گوشهای طراحیشده برای محو کردنمان محبوس شدهایم.»
آنها ضمن اشاره به مشکلاتی همچون عدم دسترسی به آب آشامیدنی و حداقلهای حقوق انسانی پشته بودند »ما در این سیستم انسان به شمار نمیآییم. شرایط اسفناک قرچک را ضرب در ده کنید، باز هم به عمق فلاکت ما در این کنج ستم نمیرسد. ما را نه در رده یک قاتل زنجیرهای، که کمتر از موجودات زنده میدانید؛ گویی از بمب و موشک نیز خطرناکتریم.»
در هفتههای گذشته، جانباختن سه زندانی زن در زندان قرچک، در اثر عدم رسیدگی درمانی خبرساز شده است، به طوری که وزارت امور خارجه آمریکا هم طی بیانیهای خواستار پایان دادن به سرکوب زندانیان سیاسی زن شده است.
نرگس محمدی و شیرین عبادی برندههای ایرانی جایزه صلح نوبل هم در بیانیههایی خواستار تعطیلی قتلگاه قرچک شدهاند.
#سایه_صیدال #زندان_قرچک #قتلگاه_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او پیشتر وقتی که در زندان بود، شرایط فاجعهبار این زندان را در فایل صوتیای شرح داده بود.
چندی پیش جمعی از زنان زندانی سیاسی در نامهای به رئیس قوه قضاییه
آقای اژهای، رئیس قوه قضاییه، محل نگهداری خود را «کنج ستم» نامیده بودند، و در توصیفش نوشته بودند: «جایی که به جرم تفاوت در نظر سیاسی، نهتنها حقوق شهروندیمان، بلکه انسانیتمان پایمال شده است. جایی که درهای عدالت را با قفلهای آهنینِ محرومیت از ابتداییترین حقوق انسانی به روی ما بسته و ما را در سیاهچالی از ظلم و تبعیض به اسارت گرفتهاید. ما در زندان قرچک نیستیم؛ ما در کنج ستم، در گوشهای طراحیشده برای محو کردنمان محبوس شدهایم.»
آنها ضمن اشاره به مشکلاتی همچون عدم دسترسی به آب آشامیدنی و حداقلهای حقوق انسانی پشته بودند »ما در این سیستم انسان به شمار نمیآییم. شرایط اسفناک قرچک را ضرب در ده کنید، باز هم به عمق فلاکت ما در این کنج ستم نمیرسد. ما را نه در رده یک قاتل زنجیرهای، که کمتر از موجودات زنده میدانید؛ گویی از بمب و موشک نیز خطرناکتریم.»
در هفتههای گذشته، جانباختن سه زندانی زن در زندان قرچک، در اثر عدم رسیدگی درمانی خبرساز شده است، به طوری که وزارت امور خارجه آمریکا هم طی بیانیهای خواستار پایان دادن به سرکوب زندانیان سیاسی زن شده است.
نرگس محمدی و شیرین عبادی برندههای ایرانی جایزه صلح نوبل هم در بیانیههایی خواستار تعطیلی قتلگاه قرچک شدهاند.
#سایه_صیدال #زندان_قرچک #قتلگاه_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤32🕊6