آموزشکده توانا
56K subscribers
31.6K photos
37.2K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر مرتضی نعمتی، این ویدیو را با شرح زیر منتشر کرده است:

«ماردوشِ پیر»

شعر و آهنگ: مرتضی نعمتی

ــــــــــــــــــــــــــــــــ
هنگامی که خوراک ماردوش مغزِ گرامی‌ترینِ جان‌‌هاست، تنهایی آن جانِ شیرینی را تصور کن که مرگ فرا می‌خواندش، به نخستین دیدار بامدادی!
آن گمنامی غریب را دریاب و بر مصلحت زیستن تُف کن!
ــــــــــــــــــــــــــــــــ

لازم به ذکر است، آقای دکتر نعمتی در روزهای شنبه و سه‌شنبه هفته آینده برای رسیدگی به اتهامات خود باید در جلسه دادگاه حضور یابد.

دکتر نعمتی چندی پیش نوشته بود:

من یک استاد دانشگاه وظیفه‌شناسم!
مرتضی نعمتی

آنها که شغل و موقعیت‌ دانشگاهی مرا گرفتند، به من اتهام «نشر اکاذیب» زده‌اند و «تبلیغ علیه نظام»!
ارتباطی منطقی میان این دو اتهام وجود دارد. «نشر اکاذیب» چیزی نیست جز گفتن حقایقی که طرح و نشر آنها برای این نظام تهدید و خطر تلقی می‌شود!
بنابراین معنای این دو اتهام این است: «چرا حقایقی را به زبان آورده‌ای که برای ما خطر و تهدید تلقی می‌شود»؟ از قضا آنچه ناخواسته مرا به وادی سیاست کشاند، تعهد حرفه‌ای‌ام به بیان حقیقت است. وظایف ذاتی دانشگاه در تعارض با ساختاری است که از دروغ بنا شده و به این اعتبار راستگویی خطرناک‌ترین و رادیکال‌ترین کنش سیاسی در روزگار ماست.
به عنوان یک فرد دانشگاهی همواره خود را متعهد به راستگویی و بیان حقیقت می‌دانم حتی اگر هزینه‌ی آن زندان و اسارت باشد.
آنکه باید از نشر اکاذیب دست بردارد شما هستید! من یک استاد وظیفه‌شناسم!


«در روزگار استبداد و اختناق، سخنِ راست در حکم کشیدن شمشیر اعتراض است. شجاع، عریان و بی‌پروا چشم دوختن است در چشم استبداد! و دروغ شاه‌واژه‌ی بقا و سازگاری با تباهی محیط؛ کالایی با تولید انبوه است!»
(از کانال جغرافیای شخصی)

آقای نعمتی در سال ۱۴۰۲ وقتی که گفته شد دانشگاه تهران، می‌خواهد به بشار اسد و شیخ زکزاکی مدرک دکترای افتخاری بدهد، در اعتراض به این موضوع مدرک دانشگاهی‌اش را پاره کرد.

او به تدریس مداحانی مثل سعید حدادیان در دانشگاه تهران نیز اعتراض کرده بود.

https://t.me/MortezaNemati1

#مرتضی_نعمتی #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دوره آموزشی دموکراسی در کلاس درس
جلسه سوم: تفکر انتقادی


پدیده‌ها و واقعیت‌های زندگی انسانی درهم‌تنیده‌اند و تحلیل آن‌ها و پیچیدگی‌ها و اجزاء مختلف‌شان همیشه آسان نیست. در این جلسه درباره این صحبت می‌کنیم که چگونه باید بدون تعصب و پیش‌داوری و با پرسشگری به سراغ تحلیل پدیده‌ها رفت.

https://tavaana.org/session-3-critical-thinking/

در یوتیوب:
https://youtu.be/vUHggKXYtdU?feature=shared

در ساندکلاد:
https://bit.ly/335t5AE

لینک جلسه دوم:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/89558

کانال دوره
https://t.me/joinchat/AAAAAEYvlUOFzInkhWXZSA


#دوره_آموزشی #دموکراسی #مدرسه #آزادی #تفکر_انتقادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خسرو آذربیگ: شما که خدمت بلد نیستید، حداقل خیانت نکردن را یاد بگیرید

خسرو آذربیگ، هنرمند، نوازنده دف و شهروند معترض، در مترو تهران با مردم سخن گفت و اعلام کرد:
«من دارم می‌روم جلوی مجلس. چندی پیش، یکی از نمایندگان مجلس، حمید رسایی، گفت: «بهتر است این مجلس را تعطیل کنیم و برویم در خانه‌هایمان بنشینیم.» این عاقلانه‌ترین جمله‌ای بود که در ۴۰ سال گذشته از تریبون این مجلس شنیده‌ایم.
من به همین دلیل، کتاب «امیر و ایران» را به مجلس‌نشینان هدیه می‌دهم، تا شاید متوجه شوند که این مجلس جز ضرر برای ایران و ایرانی چیزی ندارد. اگر حداقل کمی خردمندی دارند، از حقوقدانان و جامعه‌شناسان دعوت کنند تا یک قانون اساسی جدید بنویسند و کشور را از این فاجعه‌ای که ساخته‌اند، نجات دهند.
به قول سعدی:
یکی از پادشاهان ستمگر از یک پارسا پرسید: «کدام عبادت برتر است؟»
پارسا پاسخ داد: «خواب نیمروز تو، که در آن ساعت مردمان را نیازاری.»
ظالمی را خفته دیدم نیمروز
گفتم این فتنه است، خوابش برده به
آنکه خوابش بهتر از بیداری است
این چنین بد زندگانی، مرده به
پس به نمایندگان می‌گویم: «شما که خدمت کردن بلد نیستید، حداقل خیانت نکردن را یاد بگیرید.»
متن منتشرشده در صفحه اینستاگرام خسرو آذربیگ:
آقای رسایی،
با احترام، شما چندی پیش در مجلس گفتید که «بهتر است این مجلس را تعطیل کنیم و در خانه‌های خود بنشینیم.»
این، عاقلانه‌ترین و مفیدترین جمله‌ای بود که در **۴۰ سال گذشته از تریبون این مجلس شنیده‌ایم. تعطیلی این مجلس، منطقی‌ترین و خردمندانه‌ترین تصمیمی است که می‌توان به نتایج سراسر فایده‌ی آن امید داشت.
به همین دلیل، من به عنوان یک شهروند دغدغه‌مند و میهن‌دوست، این کتاب را به پاس بر زبان آوردن این جمله‌ی عاقلانه، به شما هدیه می‌کنم. همچنین، از شما می‌خواهم که به دیگر نمایندگان مجلس، که همگی پیروان آقاخان نوری‌ها، وثوق‌الدوله‌ها و شیخ فضل‌الله نوری‌ها هستید، یادآوری کنید که پس از تعطیلی این مجلس، یک جلد از این کتاب را تهیه کرده و مطالعه کنند، شاید تحت تأثیر امیرکبیر، این رعیت‌زاده‌ی نجیب، فرهیخته و خردمند، قرار بگیرند و دست از خیانت و آزار جامعه بردارند.
به عبارت دیگر: شما که خدمت بلد نیستید، حداقل خیانت نکردن را یاد بگیرید.
با بهترین آرزوها برای ایران‌مان.


#خسرو_آذربیگ #ایران #آزادی #عدالت #برابری #امیرکبیر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آزادی و شناخت

«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم… بگذار دریچه‌های شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
جان آدامز

میان آزادی و شناخت پیوندی ناگسستنی وجود دارد. هرکجا که شناخت عمومی گسترش یافته، استبداد و سرکوب رو به کاهش گذاشته است. انسان ذاتاً موجودی متفکر و آزاد است؛ اما همین تمایل به شناخت، اگر مهار شود، او را به بردگی می‌کشاند و اگر آزاد باشد، موجب رهایی و آزادی او خواهد شد.

بدون آگاهی، آزادی دوام نمی‌آورد. مردم از حق مسلم شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خود برخوردارند، حقی که همیشه موجب ترس و هراس مستبدان بوده است. حاکمان چیزی جز نماینده، امانتدار و خادم مردم نیستند و اگر به این اعتماد خیانت کنند، مردم حق دارند قدرت را از آنان بازپس گیرند و حاکمان شایسته‌تری را برگزینند.

بنابراین، حفاظت از ابزارهای شناخت، از جمله آموزش عمومی، آزادی مطبوعات و جریان آزاد اطلاعات، نه‌تنها برای مردم عادی، بلکه برای والادستان و آیندگان آنان نیز حیاتی است. در جهانی که ناآگاهی گسترش یابد، استبداد رشد می‌کند؛ و در هر جامعه‌ای که آگاهی بیدار شود، پایه‌های ظلم فرو می‌ریزد.
«در فقدان دانش عمومی، آزادی دوام نخواهد یافت.»
شناخت، سلاح مردم در برابر فساد و ظلم است.

جان آدامز؛ اندیشمندی در خدمت آزادی

جان آدامز (۱۷۳۵–۱۸۲۶)، دومین رئیس‌جمهور ایالات متحده و از شخصیت‌های برجسته انقلاب آمریکا بود. او در سال ۱۷۶۵، بدون امضا، مقاله‌ای در مخالفت با قانون تمبر در مستعمرات آمریکایی در روزنامه «بوستون گازت» منتشر کرد.

این مقاله که بعدها با عنوان «رساله‌ای بر قانون شرع و قانون فئودال» شناخته شد، به بررسی نقش تاریخی این قوانین در ایجاد ظلم و استبداد مذهبی و سیاسی پرداخت. آدامز در این اثر بر اهمیت تحصیلات عمومی به‌عنوان ضامن آزادی تأکید کرد و هشدار داد که بدون آگاهی مردم، آزادی از بین خواهد رفت.

او همچنین نقش مطبوعات را در گسترش آگاهی و مبارزه با فساد سیاسی ستود و آزادی بیان را یکی از ابزارهای افشای استبداد و دفاع از حقوق مردم دانست.

📚 برای مطالعه کامل این اثر ارزشمند، «آزادی و شناخت» را با ترجمه آموزشکده توانا به رایگان دانلود کنید:
🔗 لینک دانلود

#کتاب_توانا #پدران_بنیانگذار #آزادی #آگاهی #ترجمه #جان_آدامز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
صلح، توسعه و حقوق بشر، اثر آندره ساخاروف

آندره ساخاروف (Andrei Sakharov) یکی از دانشمندان فیزیک هسته‌ای روسیه بود که بمب هیدروژنی شوروی را ساخت. بعدها او به یکی از برجسته‌ترین چهره‌های مدافع حقوق بشر در قرن بیستم تبدیل شد. ساخاروف یکی از بنیان‌گذاران کمیته حقوق بشر اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۰ بود، همچنین اولین شخصیت روسی است که برنده جایزه صلح نوبل شده است.

خطابه ساخاروف در مراسم اعطای جایزه نوبل در سال ۱۹۷۵ با عنوان «صلح، پیشرفت و حقوق بشر» نشانگر باور عمیق او به این نکته است که: «… غیرممکن است که یکی از این سه هدف (صلح، پیشرفت و حقوق بشر) با بی‌اعتنایی به دو هدف دیگر به دست آید.» ساخاروف با این استدلال که حقوق مدنی و سیاسی سرنوشت بشر را شکل می‌دهند، نه شرایط اقتصادی و اجتماعی؛ اذعان می‌کند که تنها یک جامعه باز که حقوق اساسی در آن پذیرفته شده، می‌تواند پایه‌ای برای تفاهم متقابل باشد و به پیشرفت و امنیت بین‌المللی بیانجامد.

به گفته مجله تایم «تا زمان درگذشت او در سال ۱۹۸۹ این فیزیکدان فروتن موجب پراکنده‌شدن ایده‌های دموکراتیک در سرتاسر دنیای کمونیست شده بود. چالش‌های اخلاقی او با استبداد، اعتقاد او به عقل فردی و قدرت آن، شجاعتش در مقابل محکومیت (از طرف شوروی) و نهایتا حبس خانگی‌اش، او را به قهرمانی برای شهروندان عادی در همه جای دنیا تبدیل کرد.»

«صلح، پیشرفت و حقوق بشر» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!

https://tavaana.org/peace-progress-humanrights/

#آزادی_بیان #ساخاروف #حقوق_بشر #سخنرانی #کتاب_توانا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«۵۳۰ روز گذشت…
۵۳۰ روز از بی‌عدالتی، از ظلم، از اسارت پدری که جز دادخواهی گناهی نداشت.

۵۳۰ روز از روزی که عمو ماشاالله کرمی را بی‌هیچ مدرک و جرمی به بند کشیدند، فقط به جرم اینکه دادخواه خون فرزندش بود—فرزندی که جمهوری اسلامی اعدامش کرد.

آزادی‌اش را گرفتید، اموال و زندگیش را هم از او ربودید…
دیگر چه از او باقی مانده که بخواهید بگیرید؟
عمو از بی‌کسی‌اش این بلا را دید، اما شما جانیان، ظلم را بر ظلم می‌افزایید.

اما آن روز خواهد آمد…
روزی که تک‌تک شما مزدوران، به پای عمو ماشاالله می‌افتید.
و آن روز، عدالت دیگر شعاری نخواهد بود، عدالت اجرا خواهد شد!»

از صفحه میلاد محمدی، برادر جاویدنام شهریار محمدی


#ماشاالله_کرمی #محمد_مهدی_کرمی #آزادی
#ایران #ورزش #محبت #انسانیت #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بهروز بهزادی، مدیرمسئول روزنامه اعتماد، به یک سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی محکوم شد.

این روزنامه‌نگار پیشکسوت با انتشار مطلبی اعلام کرد که به مدت یک سال، از فعالیت در کار مطبوعاتی منع شده است. او بدون اشاره به جزئیات بیشتر در این خصوص، از حکم صادره انتقاد کرد و نوشت:
«غروب یکشنبه ۱۴ بهمن، عدالت به من جایزه داد و ۵۷ سال کار مطبوعاتی من در برابر شوک یک انقطاع قرار گرفت.»

از یاد نبریم سخنان خامنه‌ای را که گفته بود:
«در کشور ما آزادی بیان به طور کامل وجود دارد و ملت دارد آن را می‌بیند.»
او ادامه داده بود:
«هیچ کس امروز بخاطر اینکه طبق عقیده خود حرف زده است، مورد مواخذه دستگاه نیست.»

این در حالی‌ست که زندان‌ها مملو از زندانیانی‌ست که فقط به دلیل ابراز عقیده محکوم شده‌اند.


#یاری_مدنی_توانا
#آزادی_بیان
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بهروز_بهزادی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چهارم فوریه، زادروز رزا پارکس بود.

ویدیویی درباره نافرمانی مدنی رُزا پارکس و مقاومت در برابر تسلیم صندلی در اتوبوس‌ جداسازی‌شده در جریان جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان در آمریکا، ۱ دسامبر ۱۹۵۵

رزا پارکس (۱۹۱۳- ۲۰۰۵) زنی ۴۲ ساله و کارگر ساده سیاه‌پوست ساکن شهر مونت‌گومری ایالت آلاباما آمریکا، تصمیم می‌گیرد در اول دسامبر ۱۹۵۵ با یک روش ساده در اعتراض به تبعیضی نهادینه در آمریکا، دست به نافرمانی مدنی بزند. اعتراض او به تفکیک صندلی‌ها و محل نشستن مسافران سفیدپوست و آفریقایی‌تبار بود.

گرچه در اواخر قرن نوزدهم در کشور محل زندگی رزا، برده‌داری ملغی و حتی به سیاه‌پوستان حق رای اعطا شده بود، قوانین تبعیض‌آمیز و نژادپرستی نهادینه بر همه ارکان زندگی آنان سایه افکنده بود. از سیستم آموزشی و تفکیک در مدارس تا برتری‌دادن سفیدپوستان بر سیاه‌پوستان در استخدام، تهیه مسکن و … . قطعا الویت سرویس‌دهی در وسایل نقلیه عمومی، کم‌ترین و نامحسوس‌ترین آسیب و خسارت را به سیاه‌پوستان آمریکا تحمیل می‌کرد؛ گرچه احتمالا جزء فراگیرترین و عیان‌ترین تبعیض‌ها بود.

اعتراض رزا پارکس، دستگیری و جریمه او با حمایت و سازمان‌دهی هم‌فکرانش توانست توجه افکار عمومی را، فارغ از رنگ و نژاد، بدین نقض حقوق سیاه‌پوستان جلب و با خود همراه کند. پس از یک سال بایکوت حمل و نقل عمومی شهر مونت‌گومری دادگاه منطقه‌ای دستور به رفع تبعیض و جداسازی نژادی در اتوبوس‌های این شهر داد، ولی این پایان ماجرا نبود؛ سیاه‌پوستان کم‌کم توانستند با استمرار حرکت‌های مدنی و حفظ انسجام و تاکید بر مطالبات، پیروزی‌های کوچک و محلی خود را به سطح ملی و مشکلات اساسی‌تر بکشانند و بسیاری از قوانین تبعیض‌آمیز را به نفع خود تغییر دهند.

در ایران، به خصوص در ده سال اخیر، زنان بسیاری با نافرمانی مدنی در برابر قانون ظالمانه حجاب اجباری ایستادگی کردند و الهام‌بخش مبارزات مدنی شده‌اند، مبارزه‌ای که همچنان ادامه دارد و به یقین با استمرار و انسجام، می‌تواند حکومت استبدادی را شکست دهد.
گرچه بین نظام مستقر در ایران و آمریکا تفاوت اساسی وجود دارد و خواسته مردم امروز فراتر از لغو یک قانون ظالمانه است، ولی مدل مبارزاتی، شهامت و ایستادگی روی خواسته‌های برحق برای رقم‌زدن تغییر اساسی در جامعه و تلاش برای ارزش‌های جهان‌شمول می‌تواند الهام‌بخش باشد.

مرتبط:
رزا پارکس در خیابان‌های تهران
tinyurl.com/3xtdyaj2

رزا پارکس اینبار تسلیم نمی‌شود
https://tavaana.org/rosa-parks/

#رزا_پارکس #نافرمانی_مدنی #برابری #رفع_تبعیض #آزادی #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech