آموزشکده توانا
54.5K subscribers
32.8K photos
38.2K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM


صدا‌وسیمای جمهوری اسلامی سخنان شهروندی معترض به محمد‌مهدی ماندگاری، سخنران مذهبی حکومتی، در جمکران را که در برنامه‌ای زنده مردم ایران را به صبوری بعد از ۴۶ سال دعوت می‌کرد، قطع کرد.
این شهروند با فریاد می‌گوید: جلوی دوربین‌های جمکران، یکسره می‌گویند غزه، لبنان، سوریه و یمن، الان دلار ۱۰۵ هزار تومان شده.
ماندگاری، سخنران مذهبی، خطاب به فرد می‌گوید که «گوش بده» و صحبت‌هایش را قطع می‌کند. او در ادامه بخشی از مشکلات را به سبک زندگی مردم نسبت داد و گفت باید فشار‌های دشمنان را تحمل کرد.

#حکومت_ایدئولوژیک #دیکتاتور #حق_اعتراض #گفتگو_توانا


@Dialogue1402
یکی از مخاطبان توانا روایتی به شرح زیر برای ما فرستاده است:

«درود بر شما،
امروز صبح در خیابان انقلاب، حوالی دانشگاه، شاهد صحنه‌ای بودم که هنوز از ذهنم پاک نشده. دو مأمور زن حجاب‌بان به دختری نوجوان که لباس کراپ پوشیده بود و حجاب نداشت، گیر داده بودند. کمی آن‌طرف‌تر، دو مأمور مرد کنار یک ون ایستاده بودند. دخترک، ترسیده اما مقاوم بود؛ سعی می‌کرد سوار ون نشود.

رهگذران بیشترشان بی‌تفاوت بودند، انگار عجله داشتند یا نمی‌خواستند درگیر شوند. چند نفر جمع شده بودند و تلاش می‌کردند موضوع را با حرف فیصله دهند. اما متأسفانه ماجرا به درگیری کشید؛ آن دو مأمور زن با زور سعی داشتند دختر بیچاره را به طرف ون ببرند.

من که سه بار سابقه بازداشت در اعتراضات را دارم، با اینکه خانواده‌ام بارها خواسته بودند خودم را به دردسر نیندازم، نتوانستم فقط تماشاگر باشم. جلو رفتم و دخالت کردم. چند ثانیه بیشتر نگذشت که یکی از مأموران مرد با مشت محکم زد توی چشمم. ضربه آن‌قدر شدید بود که به عقب پرت شدم و افتادم داخل جوی آب.

جمعیت داشت زیاد می‌شد، اما مأمور دیگر، همراه با یک نفر تازه‌وارد که نمی‌دانم از کجا پیدایش شد، با فریاد و تهدید مردم را متفرق می‌کردند. هرکسی را که موبایل به دست داشت، می‌گرفتند. آن دخترک بی‌پناه را سوار ون کردند... و من با چشمی کبود، بدنی کوفته و اعصابی به هم‌ریخته برگشتم سمت خانه.

تمام مسیر برگشت فقط به اشکال مختلف شکنجه‌ای فکر می‌کردم که ممکن است آن دختر تحمل کند... و حالا، این متن که تصویرش را فرستادم بازتاب همون حادثه‌ی امروز صبحه.»

«شکنجه شدن، گاهی با ابزار فیزیکی اتفاق می‌افته.
گاهی با تفتیش عقاید.
گاهی با حبس شدن توی سلول انفرادی.
و خیلی روش‌های دیگه.
اما شکنجه، لایه‌های نامرئی‌تر و البته دردناک‌تری هم داره.
مثلاً زندگی در جامعه‌ای که صاحبان قدرت و جیره‌خورهاشون نمی‌تونن تو رو خارج از چارچوب عقاید و منافع خودشون بپذیرن...
وقتی نمی‌تونی مطابق اندیشه‌هات زندگی کنی.
وقتی حضور داری، اما انکارت می‌کنن.
وقتی حق انتخاب‌هات محدود به دو راهه:
یا باید برای داشتن حداقل‌ها سکوت کنی و بابت بردگیِ تحمیلی، قدردانِ اربابت باشی؛
یا باید به‌خاطر نداشتن همون حداقل‌ها، سکوت نکنی و عمر و جوونی‌ت رو صرف فرار از تازیانه‌هاشون کنی.
اگه این اسمش شکنجه نیست... پس چیه؟»

او همچنین عکسی از صورت خود فرستاد ـ که نزد ما محفوظ است ـ و نوشت:

«اینم عکس چشم و گونه‌مه؛
البته درد اصلی نه این کبودی فیزیکی، که زندگی کردن در این حجم از بلاهت، سرکوب و خفقانه... چیزی فراتر از تحمل و عمقاً منزجرکننده است.»

#حق_انتخاب #شکنجه #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
کامران رضایی‌فر، زندانی سیاسی محبوس در بند ۴ زندان اوین، در حالی با وضعیت جسمانی وخیم ناشی از ابتلا به سرطان معده و لوزالمعده و همچنین لخته‌های خون در ریه دست و پنجه نرم می‌کند که از ابتدایی‌ترین امکانات درمانی، تغذیه‌ای و بهداشتی محروم است.
کامران رضایی‌فر، زندانی سیاسی ۵۹ ساله، در وضعیت وخیم جسمی به‌سر می‌برد. او به دلیل ابتلا به سرطان دستگاه گوارش، پس از ماه‌ها محرومیت از حق درمان، در اسفند ۱۴۰۳ تحت عمل جراحی قرار گرفت و بخشی از روده‌اش برداشته شد.
با وجود شرایط بحرانی، تنها دو روز پس از عمل، در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجبر شده بود، به زندان اوین بازگردانده شد. او از آن زمان با عوارض پس از جراحی، کاهش وزن شدید، و کم‌خونی شدید مواجه است و مسئولان زندان همچنان از انتقالش به مراکز درمانی تخصصی خودداری می‌کنند.
تلاش پزشکان زندان برای پیگیری درمان نیز با کارشکنی هدایت‌الله فرزادی، رئیس زندان اوین، بی‌نتیجه مانده و رضایی‌فر عملاً از دریافت تغذیه مناسب، دارو، و پیگیری پزشکی محروم مانده است.
کامران رضایی‌فر نخستین‌بار در دی ۱۳۹۸ توسط وزارت اطلاعات بازداشت و پس از ۷۷ روز بازجویی در سلول انفرادی، به قید وثیقه آزاد شد. در خرداد ۱۳۹۹ دوباره بازداشت و به اتهام "افساد فی‌الارض" در شهریور ۱۴۰۰ به اعدام محکوم شد. این حکم پس از نقض در دیوان عالی کشور به ۵ سال زندان کاهش یافت.
او بار دیگر در شهریور ۱۴۰۲، در پرونده‌ای جدید به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بازداشت و به ۵ سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد.
رضایی‌فر اکنون در بند ۴ زندان اوین نگهداری می‌شود و جان او در پی وخامت وضعیت جسمی‌اش در خطر جدی قرار دارد.
شرایط وخیم حال آقای رضایی‌فر، به عنوان یک انسان نگران‌کننده است و خطر مرگ او را تهدید می‌کند. طبق گزارش دریافتی، زندانیان سیاسی اوین از طیف‌های مختلف سیاسی شدیدا نگران وضعیت او هستند.

#کامران_رضایی_فر #حق_درمان #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
نامه سپیده قلیان از زندان اوین به روناهی حسین‌نژاد در دفاع از حق زندگی و محکومیت اعدام

جان حمید حسین‌نژاد حیدرانلو در خطر جدی است و شاید اکنون در حال گذراندن آخرین ساعات زندگی خود باشد. دیروز به عنوان آخرین ملاقات، ده دقیقه با خانواده‌اش دیدار کرد. خانواده‌ای که نگران و مضطرب هستند. روناهی، فرزند ارشدش که نوجوان است، در ویدیویی گفته پدرش کولبر است، نه قاتل هموطن. او از مردم برای نجات پدرش کمک خواسته است و حالا از بند زنان اوین، سپیده قلیان در نامه‌ای این دختر نوجوان را خطاب قرار می‌دهد:


«به نام انسانیت، به نام عدالت
روناهی عزیزم، سلام.
متأسفم که این نامه در چنین شرایط تلخی نوشته می‌شه، اما برای من افتخار بزرگیه که به خاطر تو، خواهر کوچک و شجاعم، دوباره معنای عدالت و حق حیات رو عمیق‌تر لمس کردم.
تو هم‌سن‌وسال برادرزاده‌هام، طهورا و مهرا، هستی؛ همون‌قدر پر از شور زندگی، همون‌قدر شیفته‌ی دنیایی که همه‌ی آدما توش حق حیات داشته باشن. تو با صدای رسا و قلب بزرگت، عدالت‌خواهی رو به من و خیلی‌های دیگه یادآوری کردی. تو این سرزمینی که حکمرانان آن با حق زندگی ما در ستیزند، شنیدن فریاد تو و فرزندان این خاک برای حق حیات، تکان‌دهنده‌ست؛ این‌که به جای کودکی کردن، پرچم عدالت رو دست بگیری و با شجاعت بگی «نه به مرگ».
روناهی عزیزم، ما همه یه زنجیریم. حق حیاتمون مثل دومینو به هم وصله. اگه یکی از ما این حق رو از دست بده، انگار همه‌مون یه تیکه از وجودمون رو گم کردیم. تو با ویدیوی پراحساست، با اشک‌ها و کلماتت، بهمون نشون دادی که نباید از این حق ساده بگذریم. من و خیلی‌های دیگه کنار تو هستیم، برای پدرت، حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، و برای همه‌ی کسایی که در خطر بالارفتن سرهایشان بر چوبه‌ی دار است.
سلب حق حیات، در هر شکل و لباسی، نکوهیدنیه.
حق حیات و عدالت‌خواهی ارزش‌هایی نیستن که بتونیم به سادگی ازشون بگذریم. جامعه‌ی ما به آدمایی مثل تو نیاز داره؛ به کسایی که با شجاعتشون بیدارمون می‌کنن. امروز شاید سیاه باشه، اما من خیلی امیدوارم. فردایی که تو و امثال تو توش باشین، یعنی جامعه‌ای داریم که هوشیاره، که می‌گه «نه به اعدام»، «نه به مرگ» در هر هیئت و لباسی.
حق حیات پایه‌ی هر جامعه‌ی سالمه. وقتی حق زندگی کردن رو از یه نفر می‌گیرن، اعتماد و همبستگی اجتماعی ترک برمی‌داره. جامعه‌ای که به حق حیات احترام می‌ذاره، نه فقط افرادش رو زنده نگه می‌داره، بلکه امید، انسانیت و حس تعلق رو تو قلب همه‌مون تقویت می‌کنه.
تو، روناهی عزیز، با فریاد عدالت‌خواهیت، بهمون یادآوری کردی که برای ساختن همچین جامعه‌ای باید کنار هم بایستیم و از حق زندگی هر انسان، مثل پدرت، دفاع کنیم.
امید، روناهی عزیزم، شعله‌ایه که تو قلب تو زبانه می‌کشه؛ یه باور ریشه‌دار که حتی تو سیاهی شب، با هر فریاد عدالت، ستاره‌ای تو آسمون جامعه‌مون روشن می‌شه.
روناهی عزیزم، بدون که صدات شنیده شده. من قول می‌دم داستان تو و پدرت رو با هر راهی که بتونم به گوش بقیه برسونم.
تو تنها نیستی. ما همه پشت تو و خونوادت هستیم.
با تمام قلبم برای تو و پدرت آرزوی آزادی و زندگی می‌کنم. صدایت رسا عزیزم و سرت سلامت، خواهر کوچکم.
رفیق تو،
سپیده قلیان
از زندان اوین


امید، روناهی عزیزم، شعله‌ایه که تو قلب تو زبانه می‌کشه؛ یه باور ریشه‌دار که حتی تو سیاهی شب، با هر فریاد عدالت، ستاره‌ای تو آسمون جامعه‌مون روشن می‌شه.  

روناهی عزیزم، بدون که صدات شنیده شده. من قول می‌دم داستان تو و پدرت رو با هر راهی که بتونم به گوش بقیه برسونم.
تو تنها نیستی. ما همه پشت تو و خونوادت هستیم.  
با تمام قلبم برای تو و پدرت آرزوی آزادی و زندگی می‌کنم. صدایت رسا عزیزم و سرت سلامت خواهر کوچکم.  

رفیق تو سپیده قلیان
از زندان اوین»

#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو #سپیده_قلیان #بیانیه #حق_حیات #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech