«خبرنامه امیرکبیر» در یکگزارش اختصاصی جزئیاتی از قتل یک دانشجو توسط نیروهای بسیج را منتشر کرد. «هومن کیانی» نام دانشجویی که با شلیک نیروهای بسیج در اصفهان کشته شد. هومن دانشجوی ۲۲ ساله دانشگاه علمیکاربردی اصفهان، بود که در روز سوم جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی به دست نیروهای بسیج به قتل رسید.
شامگاه ۲۵ خرداد، زمانی که هومن کیانی به همراه یکی از دوستانش در حال بازگشت از خیابان چهارباغ به سمت دروازه شیراز بود، بر اثر شلیک مستقیم نیروهای بسیج مجروح شد و در ساعت ۳:۳۰ بامداد ۲۶ خرداد جان خود را از دست داد.
خانواده این دانشجو خواستار روشنشدن ابعاد حادثه و پاسخگویی مسئولان درباره نحوه و چرایی شلیک مستقیم به خودروی فرزند خود هستند.
پیشتر هم روایتهایی هولناک از ایستگاههای ایستبازرسی منتشر شدهبود.
تهدید و ارعاب هموطنانمان و تیراندازیهای بیضابطه به سوی شهروندان باعث قتل دستکم ۷ نفر از هموطنانمان شده است. یک خانواده در خمین دو جوان در همدان هم از قربانیان این حوادث بودهاند.
تجربه شما از این ایستگاههای ایستبازرسی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
#هومن_کیانی
@Tavaana_TavaanaTech
شامگاه ۲۵ خرداد، زمانی که هومن کیانی به همراه یکی از دوستانش در حال بازگشت از خیابان چهارباغ به سمت دروازه شیراز بود، بر اثر شلیک مستقیم نیروهای بسیج مجروح شد و در ساعت ۳:۳۰ بامداد ۲۶ خرداد جان خود را از دست داد.
خانواده این دانشجو خواستار روشنشدن ابعاد حادثه و پاسخگویی مسئولان درباره نحوه و چرایی شلیک مستقیم به خودروی فرزند خود هستند.
پیشتر هم روایتهایی هولناک از ایستگاههای ایستبازرسی منتشر شدهبود.
تهدید و ارعاب هموطنانمان و تیراندازیهای بیضابطه به سوی شهروندان باعث قتل دستکم ۷ نفر از هموطنانمان شده است. یک خانواده در خمین دو جوان در همدان هم از قربانیان این حوادث بودهاند.
تجربه شما از این ایستگاههای ایستبازرسی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
#هومن_کیانی
@Tavaana_TavaanaTech
💔37❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اشکان امینی، برادر مهسا امینی، با انتشار این ویدئو از حضور خود بر مزار خواهرش، زادروز او را گرامی داشت.
مهسا امینی همراه با اشکان بود که ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۱ در تهران بازداشت شد و در بازداشت گشت ارشاد به قتل رسید.
او متولد هفدهم مهرماه ۱۳۷۹، بود و در زمان مرگ کمتر از ۲۲ سال داشت. با قتل مهسا امینی خیزش انقلابی بزرگ شکل گرفت و نه تنها خانواده مهسا که کل ایرانیان در جایجای جهان به دادخواهی او برخاستند.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
@Tavaana_TavaanaTech
مهسا امینی همراه با اشکان بود که ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۱ در تهران بازداشت شد و در بازداشت گشت ارشاد به قتل رسید.
او متولد هفدهم مهرماه ۱۳۷۹، بود و در زمان مرگ کمتر از ۲۲ سال داشت. با قتل مهسا امینی خیزش انقلابی بزرگ شکل گرفت و نه تنها خانواده مهسا که کل ایرانیان در جایجای جهان به دادخواهی او برخاستند.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
@Tavaana_TavaanaTech
❤32💔11
مهدی محمودیان، فعال سیاسی:
اعدام، نه نتیجه دادرسی عادلانه، بلکه تداوم همان سرکوبی است که در خیابان، زندان و اتاق بازجویی جریان دارد
مهدی محمودیان، زندانی سیاسی سابق، در یادداشتی به مناسبت روز جهانی مبارزه با اعدام نوشت:
«در حالی که بیش از ۱۷۰ کشور جهان مجازات اعدام را لغو یا اجرای آن را متوقف کردهاند، جمهوری اسلامی ایران همچنان در میان صدرنشینان جهانیِ اعدام قرار دارد؛ نظامی که مرگ را نه ابزار عدالت، بلکه وسیلهی بقا و سرکوب میداند.
،در سال گذشته آمار اعدامها در ایران بیش از ۸۰ درصد افزایش یافته است؛ رشدی تکاندهنده که نشان میدهد حکومت از طناب دار بهعنوان آخرین تکیهگاه برای حفظ اقتدار خود استفاده میکند.
در ایرانِ امروز، اعدام نه نتیجهی دادرسی عادلانه، بلکه ادامهی همان سرکوبی است که در خیابان، زندان و بازجویی جریان دارد. دستگاه قضایی، وابسته و فاقد استقلال، با پروندهسازی، اعترافات اجباری و محاکمههای چند دقیقهای، جان انسانها را به سادگی تصمیمات امنیتی میگیرد. این روند هیچ نسبتی با عدالت ندارد؛ این فقط ادارهی جامعه از طریق ترس و مرگ است.
در کشوری که حتی قوانین ناقص موجودش رعایت نمیشود، اعدام به ابزاری سیاسی برای انتقام از معترضان، فعالان و اقلیتها بدل شده است. حکومت با هر طناب دار، پیامی میفرستد: «سکوت کنید یا نوبت شماست.» اما تاریخ نشان داده که هیچ ملتی با تهدید به مرگ خاموش نشده است.
اعدام، پایان یک زندگی نیست؛ آغاز موج تازهای از خشم و نفرت است.
هیچ حکومتی با کشتن مردم خود ماندگار نشده و نخواهد شد.»
مهدی محمودیان، روزنامهنگار و فعال سیاسی است که بارها در زندانهای جمهوری اسلامی محبوس شده است. آخرین بار به دلیل واکنش به تکذیبیه قوه قضائیه درباره وجود ساس در زندان، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۸ ماه حبس محکوم شده بود که ماه گذشته با اتمام مدت حبس از زندانآزاد شد.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
اعدام، نه نتیجه دادرسی عادلانه، بلکه تداوم همان سرکوبی است که در خیابان، زندان و اتاق بازجویی جریان دارد
مهدی محمودیان، زندانی سیاسی سابق، در یادداشتی به مناسبت روز جهانی مبارزه با اعدام نوشت:
«در حالی که بیش از ۱۷۰ کشور جهان مجازات اعدام را لغو یا اجرای آن را متوقف کردهاند، جمهوری اسلامی ایران همچنان در میان صدرنشینان جهانیِ اعدام قرار دارد؛ نظامی که مرگ را نه ابزار عدالت، بلکه وسیلهی بقا و سرکوب میداند.
،در سال گذشته آمار اعدامها در ایران بیش از ۸۰ درصد افزایش یافته است؛ رشدی تکاندهنده که نشان میدهد حکومت از طناب دار بهعنوان آخرین تکیهگاه برای حفظ اقتدار خود استفاده میکند.
در ایرانِ امروز، اعدام نه نتیجهی دادرسی عادلانه، بلکه ادامهی همان سرکوبی است که در خیابان، زندان و بازجویی جریان دارد. دستگاه قضایی، وابسته و فاقد استقلال، با پروندهسازی، اعترافات اجباری و محاکمههای چند دقیقهای، جان انسانها را به سادگی تصمیمات امنیتی میگیرد. این روند هیچ نسبتی با عدالت ندارد؛ این فقط ادارهی جامعه از طریق ترس و مرگ است.
در کشوری که حتی قوانین ناقص موجودش رعایت نمیشود، اعدام به ابزاری سیاسی برای انتقام از معترضان، فعالان و اقلیتها بدل شده است. حکومت با هر طناب دار، پیامی میفرستد: «سکوت کنید یا نوبت شماست.» اما تاریخ نشان داده که هیچ ملتی با تهدید به مرگ خاموش نشده است.
اعدام، پایان یک زندگی نیست؛ آغاز موج تازهای از خشم و نفرت است.
هیچ حکومتی با کشتن مردم خود ماندگار نشده و نخواهد شد.»
مهدی محمودیان، روزنامهنگار و فعال سیاسی است که بارها در زندانهای جمهوری اسلامی محبوس شده است. آخرین بار به دلیل واکنش به تکذیبیه قوه قضائیه درباره وجود ساس در زندان، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۸ ماه حبس محکوم شده بود که ماه گذشته با اتمام مدت حبس از زندانآزاد شد.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
🕊19👍4
سام، فرزند زندهیاد بابک شهبازی، در روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام تصویری از پدرش کشیده و در کنار آن نوشته «نه به اعدام»
حمزه سواری، زندانی سیاسی که از نوجوانی تا کنون حدود بیست سال است در زندان است و دو برادرش توسط جمهوری اسلامی اعدام شدهاند، در سال ۱۴۰۰ در نامهای از زندان نوشته بود:
«اعدام فارغ از هر عنوانی که به یدک میکشد و فارغ از هر دلیلی که پشت آن باشد یک رویداد تلخ و غمانگیز خواهد بود. اما اعدام سیاسی در کشوری مثل ایران داستانی به مراتب تلختر و غم انگیزتر دارد و در بسیاری از مواقع بسان پروسه انتقام بیپایان میماند. پروسهای که اعدام فرد نقطه آغازین آن است. لحظه اعدام سیاسی ممکن است برای فرد معدوم نقظه اوج و پایان عذاب و شکنجه روحی و جسمی باشد اما برای بازماندگان او نقطه آغاز غم و غصه بیپایان و پرسشهای بیپاسخ خواهد بود.
زندگی برای بازماندگان فرد معدوم به دو دوره ماقبل و مابعد اعدام عزیزشان تقسیم میشود؛ دوره مابعد اعدام برای آنها دوره حیرت و ناباوری خواهد بود. من این حقیقت ناگوار را به وضوح در پرسش مشابه عمر، برادرزاده خردسالم و مادر داغدیده زامل باوی مشاهده کردم. هنگامیکه عمر باصدای آهسته گویی که نمیخواست کسی متوجه شود از من پرسید که “عمو! بابا کجاست؟” و یا هنگامیکه مادر زامل سراغ فرزندش را از من میگرفت پرسشی که برای پاسخ دادن به آن زبانم یارای چرخیدن نداشت. کودکی که تا همین دیروز، پدری داشت و به یکباره دیگر آن پدر را نداشت. اینکه آن پدر کجا و چرا رفته هرگز برای او کاملا قابل درک نخواهد بود و مادری که چندان درکی از معادلات سیاسی و یا بازی کثیف قدرت ندارد، تنها پسرش را میخواهد و هیچ عذر و توجیهی برای حذف پسرش را نمیپذیرد.»
سام شهبازی و خواهرش ناباورانه سوگوار پدری شدند که تا روز آخر امید به لغو حکم اعدامش و بازگشتش به خانه داشتند و حالا زندگیشان به دو دوره قبل و بعد از اعدام بابا تقسیم شده است.
سام هنوز درگیر سوالات زیادی است، چرا در ویدیوی پخش شده توسط حکومت، خودروی پدرش چیز دیگر و محل دستگیری او جای دیگر نمایش داده شد، چرا تصویری فتوشاپی از بابایش ارائه دادند؟ چرا به او اتهامی دروغین بستند؟ چرا صدای فرزندانش را نشنیدند و بیرحمانه پدرشان را کشتند؟ چرا مردی حکومتی در خیابان حرف ناروایی به این کودک ۱۲ ساله زد، و دهها چرای دیگر ...
او حق دارد خشمگین باشد. او سوگوار است و در قالب نقاشیهایش دلتنگیاش را نشان میدهد.
کودکان را باید شنید و با آنها همدل بود.
امیدواریم با مشاوره و راهنمایی درست فرزندان سوگوار به زندگی بازگردند و امیدواریم در ایران به زودی حقیقت روشن شود و عدالت برقرار شود و از هیچ جانی حق حیات سلب نشود.
#نه_به_اعدام #بابک_شهبازی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حمزه سواری، زندانی سیاسی که از نوجوانی تا کنون حدود بیست سال است در زندان است و دو برادرش توسط جمهوری اسلامی اعدام شدهاند، در سال ۱۴۰۰ در نامهای از زندان نوشته بود:
«اعدام فارغ از هر عنوانی که به یدک میکشد و فارغ از هر دلیلی که پشت آن باشد یک رویداد تلخ و غمانگیز خواهد بود. اما اعدام سیاسی در کشوری مثل ایران داستانی به مراتب تلختر و غم انگیزتر دارد و در بسیاری از مواقع بسان پروسه انتقام بیپایان میماند. پروسهای که اعدام فرد نقطه آغازین آن است. لحظه اعدام سیاسی ممکن است برای فرد معدوم نقظه اوج و پایان عذاب و شکنجه روحی و جسمی باشد اما برای بازماندگان او نقطه آغاز غم و غصه بیپایان و پرسشهای بیپاسخ خواهد بود.
زندگی برای بازماندگان فرد معدوم به دو دوره ماقبل و مابعد اعدام عزیزشان تقسیم میشود؛ دوره مابعد اعدام برای آنها دوره حیرت و ناباوری خواهد بود. من این حقیقت ناگوار را به وضوح در پرسش مشابه عمر، برادرزاده خردسالم و مادر داغدیده زامل باوی مشاهده کردم. هنگامیکه عمر باصدای آهسته گویی که نمیخواست کسی متوجه شود از من پرسید که “عمو! بابا کجاست؟” و یا هنگامیکه مادر زامل سراغ فرزندش را از من میگرفت پرسشی که برای پاسخ دادن به آن زبانم یارای چرخیدن نداشت. کودکی که تا همین دیروز، پدری داشت و به یکباره دیگر آن پدر را نداشت. اینکه آن پدر کجا و چرا رفته هرگز برای او کاملا قابل درک نخواهد بود و مادری که چندان درکی از معادلات سیاسی و یا بازی کثیف قدرت ندارد، تنها پسرش را میخواهد و هیچ عذر و توجیهی برای حذف پسرش را نمیپذیرد.»
سام شهبازی و خواهرش ناباورانه سوگوار پدری شدند که تا روز آخر امید به لغو حکم اعدامش و بازگشتش به خانه داشتند و حالا زندگیشان به دو دوره قبل و بعد از اعدام بابا تقسیم شده است.
سام هنوز درگیر سوالات زیادی است، چرا در ویدیوی پخش شده توسط حکومت، خودروی پدرش چیز دیگر و محل دستگیری او جای دیگر نمایش داده شد، چرا تصویری فتوشاپی از بابایش ارائه دادند؟ چرا به او اتهامی دروغین بستند؟ چرا صدای فرزندانش را نشنیدند و بیرحمانه پدرشان را کشتند؟ چرا مردی حکومتی در خیابان حرف ناروایی به این کودک ۱۲ ساله زد، و دهها چرای دیگر ...
او حق دارد خشمگین باشد. او سوگوار است و در قالب نقاشیهایش دلتنگیاش را نشان میدهد.
کودکان را باید شنید و با آنها همدل بود.
امیدواریم با مشاوره و راهنمایی درست فرزندان سوگوار به زندگی بازگردند و امیدواریم در ایران به زودی حقیقت روشن شود و عدالت برقرار شود و از هیچ جانی حق حیات سلب نشود.
#نه_به_اعدام #بابک_شهبازی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔40❤2👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، به مناسبت روز جهانی مبارزه علیه اعدام، طی بیانیهای خواستار سرنگونی حکومت اعدامی شد. متن این بیانیه به شرح زیر است:
«فریاد ما علیه اعدام، وظیفه اخلاقی و یک ضرورت تاریخی است.
امروز، روز جهانی مبارزه با اعدام است.
هموطنان
آزادیخواهان
برابری طلبان
هزاران زندانی در سراسر کشور عزیزمان ایران در صف اعدام هستند.
صدها زندانی در زندان بدنام و ننگین قزل حصار در بندهای مخوف اعدام نشسته اند.
بیایید همه با هم فریاد نه به اعدام شویم.
سکوت نکنیم.
سکوت ما، تداوم و تکثیر چوبه های دار را سهل و ممکن خواهد کرد.
فریاد ما علیه اعدام، وظیفه اخلاقی و یک ضرورت تاریخی است.
من هم همصدا با برادران مبارزم در زندان قزلحصار فریاد میزنم:
حکومت اعدامی، سرنگون، سرنگون.
نه به اعدام نه به اعدام
نرگس محمدی»
ـ لازم به ذکر است یکی از دلایل زندانی شدن خانم محمدی در سالیان گذشته همکاری او در کمپین «گام به گام تا لغو اعدام» بود.
ـ عکس قدیمی و آرشیوی است.
#نه_به_اعدام #بیانیه #نرگس_محمدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«فریاد ما علیه اعدام، وظیفه اخلاقی و یک ضرورت تاریخی است.
امروز، روز جهانی مبارزه با اعدام است.
هموطنان
آزادیخواهان
برابری طلبان
هزاران زندانی در سراسر کشور عزیزمان ایران در صف اعدام هستند.
صدها زندانی در زندان بدنام و ننگین قزل حصار در بندهای مخوف اعدام نشسته اند.
بیایید همه با هم فریاد نه به اعدام شویم.
سکوت نکنیم.
سکوت ما، تداوم و تکثیر چوبه های دار را سهل و ممکن خواهد کرد.
فریاد ما علیه اعدام، وظیفه اخلاقی و یک ضرورت تاریخی است.
من هم همصدا با برادران مبارزم در زندان قزلحصار فریاد میزنم:
حکومت اعدامی، سرنگون، سرنگون.
نه به اعدام نه به اعدام
نرگس محمدی»
ـ لازم به ذکر است یکی از دلایل زندانی شدن خانم محمدی در سالیان گذشته همکاری او در کمپین «گام به گام تا لغو اعدام» بود.
ـ عکس قدیمی و آرشیوی است.
#نه_به_اعدام #بیانیه #نرگس_محمدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊18👍13👎6❤4
شیرین عبادی و نرگس محمدی، برندگان ایرانی جایزه صلح نوبل، در پیامهایی جداگانه به ماریا کورینا ماچادو، بابت دریافت جایزه صلح نوبل ۲۰۲۵، تبریک گفتند.
خانم شیرین عبادی نوشت:
«کمیته نوبل صلح در نروژ جایزه صلح نوبل را به یکی از برازندهترین دریافتکنندگان این جایزه اهدا کرد: خانم مارینا کورینا ماچادو، کسی که توانست اپوزیسیون ونزوئلا را متحد کند.
خانم ماچادو بیش از هشت سال است که اجازه خروج از ونزوئلا را ندارد و سالهاست مخفیانه زندگی میکند. هنوز معلوم نیست او آیا او خواهد توانست در ماه دسامبر در روز اهدای جایزه حضور پیدا کند یا او نیز مانند نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل دو سال قبل، امکان حضور نخواهد داشت.
دموکراسی در جهان از همیشه شکنندهتر به نظر میرسد. استبداد، تمامیتخواهی و قدرتطلبی سیاستمداران هر روز چهرهای سیاهتر به جهان میدهد. اما هر اندازه که استبداد پیش میرود، نیروهای مترقی و مبارز نیز با قدرت بیشتری برای شکستن دیوارهای تمامیتخواهی تلاش میکنند. از این رو، تصمیم اختصاص این جایزه بزرگ به تنها یک نفر کاری دشوار است.
با این وجود، خانم مارینا کورینا ماچادو سزاوار این جایزه بود. او نقشی برجسته در اتحاد اپوزیسیون ونزوئلا داشت و مدل رفتار و سیاستورزی او میتواند درسهای ارزشمندی برای اپوزیسیون ایران داشته باشد.
به خانم ماچادو تبریک میگویم. صدای مارینا که سرکوب، تهدید و فشار امنیتی خاموشش نکرد، از امروز رساتر به گوش مردم جهان خواهد رسید.»
خانم نرگس محمدی هم در بیانیهای کوتاه نوشت:
«گذار دموکراتیک از استبداد به دموکراسی راه مشترک ماست.
تبریک به ماریا کورینا ماچادو، برنده جایزه صلح امسال، یکی از برجستهترین نمونههای شجاعت مدنی در آمریکای لاتین در سالهای اخیر.
با تو و مردم آزادی خواه ونزوئلا اعلام همبستگی می کنم و یقین دارم ما مردم ایران و ونزوئلا دموکراسی را تثبیت و دیکتاتوری را سرنگون خواهیم کرد.
تا روز پیروزی دست در دست هم.
نرگس محمدی»
#جایزه_صلح_نوبل #ماریا_کورینا_ماچادو #نرگس_محمدی #شیرین_عبادی #صلح #آزادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانم شیرین عبادی نوشت:
«کمیته نوبل صلح در نروژ جایزه صلح نوبل را به یکی از برازندهترین دریافتکنندگان این جایزه اهدا کرد: خانم مارینا کورینا ماچادو، کسی که توانست اپوزیسیون ونزوئلا را متحد کند.
خانم ماچادو بیش از هشت سال است که اجازه خروج از ونزوئلا را ندارد و سالهاست مخفیانه زندگی میکند. هنوز معلوم نیست او آیا او خواهد توانست در ماه دسامبر در روز اهدای جایزه حضور پیدا کند یا او نیز مانند نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل دو سال قبل، امکان حضور نخواهد داشت.
دموکراسی در جهان از همیشه شکنندهتر به نظر میرسد. استبداد، تمامیتخواهی و قدرتطلبی سیاستمداران هر روز چهرهای سیاهتر به جهان میدهد. اما هر اندازه که استبداد پیش میرود، نیروهای مترقی و مبارز نیز با قدرت بیشتری برای شکستن دیوارهای تمامیتخواهی تلاش میکنند. از این رو، تصمیم اختصاص این جایزه بزرگ به تنها یک نفر کاری دشوار است.
با این وجود، خانم مارینا کورینا ماچادو سزاوار این جایزه بود. او نقشی برجسته در اتحاد اپوزیسیون ونزوئلا داشت و مدل رفتار و سیاستورزی او میتواند درسهای ارزشمندی برای اپوزیسیون ایران داشته باشد.
به خانم ماچادو تبریک میگویم. صدای مارینا که سرکوب، تهدید و فشار امنیتی خاموشش نکرد، از امروز رساتر به گوش مردم جهان خواهد رسید.»
خانم نرگس محمدی هم در بیانیهای کوتاه نوشت:
«گذار دموکراتیک از استبداد به دموکراسی راه مشترک ماست.
تبریک به ماریا کورینا ماچادو، برنده جایزه صلح امسال، یکی از برجستهترین نمونههای شجاعت مدنی در آمریکای لاتین در سالهای اخیر.
با تو و مردم آزادی خواه ونزوئلا اعلام همبستگی می کنم و یقین دارم ما مردم ایران و ونزوئلا دموکراسی را تثبیت و دیکتاتوری را سرنگون خواهیم کرد.
تا روز پیروزی دست در دست هم.
نرگس محمدی»
#جایزه_صلح_نوبل #ماریا_کورینا_ماچادو #نرگس_محمدی #شیرین_عبادی #صلح #آزادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍22❤3
ماریا کورینا ماچادو: «جایزه صلح نوبل را به به مردم ونزوئلا و پرزیدنت ترامپ تقدیم میکنم»
برندهٔ جایزه صلح نوبل ۲۰۲۵ در بیانیهای از ادامهٔ مبارزه برای آزادی و گذار به دموکراسی سخن گفت
ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا، پس از دریافت جایزهٔ صلح نوبل، در پیامی در شبکهٔ اجتماعی «ایکس» نوشت:
«این قدردانی از مبارزهٔ همهٔ مردم ونزوئلا، انگیزهای است برای بهپایان رساندن مأموریت ما: فتح آزادی. ما در آستانهٔ پیروزی هستیم و بیش از هر زمان، بر حمایت رئیسجمهور ترامپ، مردم ایالات متحده، ملتهای آمریکای لاتین و کشورهای دموکراتیک جهان بهعنوان متحدان اصلی خود تکیه داریم. این جایزه را به مردم رنجدیدهٔ ونزوئلا و به رئیسجمهور ترامپ برای حمایت قاطعش تقدیم میکنم.»
ماچادو سپس در بیانیهای رسمی که از کاراکاس منتشر کرد، با قدردانی از کمیتهٔ نروژی نوبل اعلام کرد این جایزه را «به نمایندگی از مردم ونزوئلا» میپذیرد — مردمی که به گفتهٔ او «با شجاعت، شرافت و عشقی ستودنی برای آزادی خود جنگیدهاند».
او در این بیانیه تأکید کرد:
«ما ونزوئلاییها ۲۶ سال خشونت و تحقیر را بهدست استبدادی متحمل شدهایم که با بازداشت، شکنجه، ناپدیدسازی اجباری و اعدامهای فراقضایی مشخص میشود؛ همهٔ اینها جنایت علیه بشریت و تروریسم دولتیاند.»
ماچادو افزود که پاسخ مردم به این سرکوب، «قاطع و سرسخت» بوده و ونزوئلا اکنون یک جنبش مدنی نیرومند دارد که «ملت را در آرزوی مشترک صلح در آزادی متحد کرده است».
او با یاد قربانیان و مهاجران ونزوئلایی گفت:
«این مسیر طولانی هزینههای بیشماری داشته است — هزاران نفر جان خود را از دست دادهاند و میلیونها نفر مجبور به ترک وطن شدهاند.»
رهبر اپوزیسیون با تأکید بر نزدیک بودن «گذار به دموکراسی»، افزود که جایزهٔ نوبل صلح «انرژی و اعتماد بهنفس تازهای به ونزوئلاییها، چه در داخل و چه در تبعید» میدهد و نشانهای از آن است که «جهان دموکراتیک، مبارزهٔ ما را درک میکند و با آن همدل است.»
او خطاب به مردم ونزوئلا نوشت:
«این جایزه متعلق به شماست. یادآور چیزی است که با هم بهدست آوردهایم و آنچه هنوز باید کامل کنیم. با قدرت، ایمان و اعتماد به خدا تا پایان راه پیش میرویم.»
#ماریا_کورینا_ماچادو #جایزه_صلح_نوبل #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برندهٔ جایزه صلح نوبل ۲۰۲۵ در بیانیهای از ادامهٔ مبارزه برای آزادی و گذار به دموکراسی سخن گفت
ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا، پس از دریافت جایزهٔ صلح نوبل، در پیامی در شبکهٔ اجتماعی «ایکس» نوشت:
«این قدردانی از مبارزهٔ همهٔ مردم ونزوئلا، انگیزهای است برای بهپایان رساندن مأموریت ما: فتح آزادی. ما در آستانهٔ پیروزی هستیم و بیش از هر زمان، بر حمایت رئیسجمهور ترامپ، مردم ایالات متحده، ملتهای آمریکای لاتین و کشورهای دموکراتیک جهان بهعنوان متحدان اصلی خود تکیه داریم. این جایزه را به مردم رنجدیدهٔ ونزوئلا و به رئیسجمهور ترامپ برای حمایت قاطعش تقدیم میکنم.»
ماچادو سپس در بیانیهای رسمی که از کاراکاس منتشر کرد، با قدردانی از کمیتهٔ نروژی نوبل اعلام کرد این جایزه را «به نمایندگی از مردم ونزوئلا» میپذیرد — مردمی که به گفتهٔ او «با شجاعت، شرافت و عشقی ستودنی برای آزادی خود جنگیدهاند».
او در این بیانیه تأکید کرد:
«ما ونزوئلاییها ۲۶ سال خشونت و تحقیر را بهدست استبدادی متحمل شدهایم که با بازداشت، شکنجه، ناپدیدسازی اجباری و اعدامهای فراقضایی مشخص میشود؛ همهٔ اینها جنایت علیه بشریت و تروریسم دولتیاند.»
ماچادو افزود که پاسخ مردم به این سرکوب، «قاطع و سرسخت» بوده و ونزوئلا اکنون یک جنبش مدنی نیرومند دارد که «ملت را در آرزوی مشترک صلح در آزادی متحد کرده است».
او با یاد قربانیان و مهاجران ونزوئلایی گفت:
«این مسیر طولانی هزینههای بیشماری داشته است — هزاران نفر جان خود را از دست دادهاند و میلیونها نفر مجبور به ترک وطن شدهاند.»
رهبر اپوزیسیون با تأکید بر نزدیک بودن «گذار به دموکراسی»، افزود که جایزهٔ نوبل صلح «انرژی و اعتماد بهنفس تازهای به ونزوئلاییها، چه در داخل و چه در تبعید» میدهد و نشانهای از آن است که «جهان دموکراتیک، مبارزهٔ ما را درک میکند و با آن همدل است.»
او خطاب به مردم ونزوئلا نوشت:
«این جایزه متعلق به شماست. یادآور چیزی است که با هم بهدست آوردهایم و آنچه هنوز باید کامل کنیم. با قدرت، ایمان و اعتماد به خدا تا پایان راه پیش میرویم.»
#ماریا_کورینا_ماچادو #جایزه_صلح_نوبل #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍13❤7🕊3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
من بهار هستم، یکی از میلیونها جوان ایرانی
این ویدیو بر اساس پیام یکی از مخاطبان توانا ساخته شده است. او در پاسخ فراخوان ما که برای تعدادی از جوانان فعال در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ فرستاده بودیم و خواسته بودیم خواستهها، انگیزهها، چالشها و تجربههای جوانان ایرانی را توصیف کنند و به خصوص بگویند «زندگی معمولی» برای یک جوان ایرانی چیست و چه توقعاتی دارند و در خیزش «زن، زندگی، آزادی» چه تجربهای آموختهاند و پیامشان برای جوانان دیگر در ایران و کشورهای دیگر چیست، یک فایل صوتی فرستاده است، اما به دلیل اینکه بیم شناساییشدن داشت ما تلاش کردیم این پیام را با وفاداری به نوع گویش، لحن و بغضهای او توسط یکی از گویندگانمان بازخوانی کنیم.
فراموش نکنید که این پیامِ تاثیرگذارِ یکی از میلیونها جوان معترض ایرانی است که تبعیض و درد و رنج را با تمام وجودشان حس کردهاند. او به عنوان یک معترض در کف خیابان برای آزادی مبارزه کرده و در قالب این پیام به نمایندگی از جوانان ایران خواسته آنها را بیان میکند و میگوید که چه انتظاری از جهانیان دارند و چرا همچنان در مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایستادگی میکنند.
او میگوید: «دختری که به اندازه ابراز هویت خودش هم آزاد نیست و امنیت ندارد، میخواهد برایتان از رویای آزادی بگوید، از قصه ایران
من بهار هستم!
یکی از میلیونها جوان ایرانی میخواد براتون از رویای آزادی بگه میخواد براتون از قصه ایران بگه من بهار هستم؛ دختری که در اعتراضات ایران دستگیر شد
آزار جنسی دید، تحقیر شد، شکنجه شد
ولی اینجاست که برای شما نه از شکستن، که از شکفتن بگه به من گفتن از انگیزهت برای مبارزه بگو،
و من خندهم گرفته بود؛ مگه مبارزهکردن انگیزه میخواد؟
ما برای مبارزهکردن انگیزه نمیخوایم،
ما چارهای به جز مبارزهکردن نداریم من توی کشورم بهکل نمیتونم حرف بزنم
دختری معمولی مثل مهسا امینی مثل سارینا مثل نیکا مثل خیلیهای دیگه
اینجا آزادی برای ما یک تمرین روزمره شده
من یک جوان معمولیم و آرزو دارم یک زندگی معمولی داشته باشم
ما هم میتونیم جهان رو به جای بهتری تبدیل کنیم کشور من رو با دولت اون نشناسید،
ما از درون در حال مبارزه با این هیولای خونخواریم این تاریکی، یعنی صبح نزدیک است
آیا در منشور حقوقبشر جایی هم برای حقوق ما هست؟»
خواهشمندیم با ارسال آن برای افراد دیگر، در دیده و شنیده شدن این پیام تاثیرگذار کمک کنید.
https://tavaana.org/i-am-bahar/
#برای_آزادی #برای_ایران #برای_یک_زندگی_معمولی #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این ویدیو بر اساس پیام یکی از مخاطبان توانا ساخته شده است. او در پاسخ فراخوان ما که برای تعدادی از جوانان فعال در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ فرستاده بودیم و خواسته بودیم خواستهها، انگیزهها، چالشها و تجربههای جوانان ایرانی را توصیف کنند و به خصوص بگویند «زندگی معمولی» برای یک جوان ایرانی چیست و چه توقعاتی دارند و در خیزش «زن، زندگی، آزادی» چه تجربهای آموختهاند و پیامشان برای جوانان دیگر در ایران و کشورهای دیگر چیست، یک فایل صوتی فرستاده است، اما به دلیل اینکه بیم شناساییشدن داشت ما تلاش کردیم این پیام را با وفاداری به نوع گویش، لحن و بغضهای او توسط یکی از گویندگانمان بازخوانی کنیم.
فراموش نکنید که این پیامِ تاثیرگذارِ یکی از میلیونها جوان معترض ایرانی است که تبعیض و درد و رنج را با تمام وجودشان حس کردهاند. او به عنوان یک معترض در کف خیابان برای آزادی مبارزه کرده و در قالب این پیام به نمایندگی از جوانان ایران خواسته آنها را بیان میکند و میگوید که چه انتظاری از جهانیان دارند و چرا همچنان در مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایستادگی میکنند.
او میگوید: «دختری که به اندازه ابراز هویت خودش هم آزاد نیست و امنیت ندارد، میخواهد برایتان از رویای آزادی بگوید، از قصه ایران
من بهار هستم!
یکی از میلیونها جوان ایرانی میخواد براتون از رویای آزادی بگه میخواد براتون از قصه ایران بگه من بهار هستم؛ دختری که در اعتراضات ایران دستگیر شد
آزار جنسی دید، تحقیر شد، شکنجه شد
ولی اینجاست که برای شما نه از شکستن، که از شکفتن بگه به من گفتن از انگیزهت برای مبارزه بگو،
و من خندهم گرفته بود؛ مگه مبارزهکردن انگیزه میخواد؟
ما برای مبارزهکردن انگیزه نمیخوایم،
ما چارهای به جز مبارزهکردن نداریم من توی کشورم بهکل نمیتونم حرف بزنم
دختری معمولی مثل مهسا امینی مثل سارینا مثل نیکا مثل خیلیهای دیگه
اینجا آزادی برای ما یک تمرین روزمره شده
من یک جوان معمولیم و آرزو دارم یک زندگی معمولی داشته باشم
ما هم میتونیم جهان رو به جای بهتری تبدیل کنیم کشور من رو با دولت اون نشناسید،
ما از درون در حال مبارزه با این هیولای خونخواریم این تاریکی، یعنی صبح نزدیک است
آیا در منشور حقوقبشر جایی هم برای حقوق ما هست؟»
خواهشمندیم با ارسال آن برای افراد دیگر، در دیده و شنیده شدن این پیام تاثیرگذار کمک کنید.
https://tavaana.org/i-am-bahar/
#برای_آزادی #برای_ایران #برای_یک_زندگی_معمولی #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔29❤5🕊4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا بعضیها از ساختاری دفاع میکنن که خودشون قربانیش هستن؟
چرا زنی از نظام زنستیز حمایت میکنه؟ چرا شهروندی از دیکتاتور دفاع میکنه؟
پاسخ شاید در «ترس از آزادی» باشه.
انسانی که سالها در یک ساختار سرکوبگر زندگی کرده، ذهنش یاد گرفته بقا رو با «آشنایی» اشتباه بگیره. مغز ما برای زنده موندن دنبال محیط آشناست، نه محیط بهتر.
برای همین، جهنم آشنا برای خیلیها امنتر از بهشت ناشناس به نظر میرسه.
در کرهٔ شمالی آدمهایی هستن که با خطر مرگ از کشورشون فرار میکنن، اما بعد از رسیدن به آزادی، برمیگردن… چون آزادی براشون ترسناکتر از زندان بوده.
زندگی در نظام انتخاب و مسئولیت، ذهنی رو که سالها در بند ترس و کنترل بوده، میلرزونه.
ما همین الگو رو در جای دیگه هم میبینیم: در کودکی که پدر و مادرش رابطهای سمی دارن و بعدها همان الگو رو در عشقش تکرار میکنه؛ در گروگانی که فرصت فرار داره اما نمیتونه بره.
مغز میگه: «درسته بد است، اما زندهایم. همینه که هست.»
اما رهایی فقط وقتی ممکنه که بفهمیم این «امنیت» دروغیه که ترس برای ما ساخته.
آزادی، مسئولیت میخواهد، جرأت سقوط در خلأ.
برای کسی که تمام عمرش را در قفس زیسته، پرواز با یک سخنرانی توضیحدادنی نیست — باید خودش لمسش کند.
شما فکر میکنید، آیا آمادگی دارید که در حکومتی دموکراتیک زندگی کنید؟ آمادگی دارید که از برخی چیزها که بهشون عادت کردید، دل بکنید؟ آیا آماده پذیرش مسئولیت و انتخابهای جدید در زندگی هستید؟ به نظر شما الگوهای شناخته شده در زندگی تحت سیطره جمهوری اسلامی چه چیزهایی هستند؟ به چه چیزهایی عادت کردیم؟
ویدیو از صفحه آیه، زن خوشفکر ایرانی ساکن ایتالیا:
worldofayeh
#مسئولیت_پذیری #مسئولیت_آزادی #منطقه_امن #گفتگو_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چرا زنی از نظام زنستیز حمایت میکنه؟ چرا شهروندی از دیکتاتور دفاع میکنه؟
پاسخ شاید در «ترس از آزادی» باشه.
انسانی که سالها در یک ساختار سرکوبگر زندگی کرده، ذهنش یاد گرفته بقا رو با «آشنایی» اشتباه بگیره. مغز ما برای زنده موندن دنبال محیط آشناست، نه محیط بهتر.
برای همین، جهنم آشنا برای خیلیها امنتر از بهشت ناشناس به نظر میرسه.
در کرهٔ شمالی آدمهایی هستن که با خطر مرگ از کشورشون فرار میکنن، اما بعد از رسیدن به آزادی، برمیگردن… چون آزادی براشون ترسناکتر از زندان بوده.
زندگی در نظام انتخاب و مسئولیت، ذهنی رو که سالها در بند ترس و کنترل بوده، میلرزونه.
ما همین الگو رو در جای دیگه هم میبینیم: در کودکی که پدر و مادرش رابطهای سمی دارن و بعدها همان الگو رو در عشقش تکرار میکنه؛ در گروگانی که فرصت فرار داره اما نمیتونه بره.
مغز میگه: «درسته بد است، اما زندهایم. همینه که هست.»
اما رهایی فقط وقتی ممکنه که بفهمیم این «امنیت» دروغیه که ترس برای ما ساخته.
آزادی، مسئولیت میخواهد، جرأت سقوط در خلأ.
برای کسی که تمام عمرش را در قفس زیسته، پرواز با یک سخنرانی توضیحدادنی نیست — باید خودش لمسش کند.
شما فکر میکنید، آیا آمادگی دارید که در حکومتی دموکراتیک زندگی کنید؟ آمادگی دارید که از برخی چیزها که بهشون عادت کردید، دل بکنید؟ آیا آماده پذیرش مسئولیت و انتخابهای جدید در زندگی هستید؟ به نظر شما الگوهای شناخته شده در زندگی تحت سیطره جمهوری اسلامی چه چیزهایی هستند؟ به چه چیزهایی عادت کردیم؟
ویدیو از صفحه آیه، زن خوشفکر ایرانی ساکن ایتالیا:
worldofayeh
#مسئولیت_پذیری #مسئولیت_آزادی #منطقه_امن #گفتگو_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍20❤8💔2
کودکهمسری در ایران فقط یک «ازدواج زودهنگام» نیست؛ قطع ناگهانیِ کودکی است. دختربچهها پیش از آنکه فرصت بازی، یادگیری و شکلگیری هویت پیدا کنند، ناگهان باید نقش «همسر» و بعد «مادر» را ایفا کنند؛ نقشی که نه از نظر جسمی و نه روانی برایش آماده نیستند. پیامدها روشن است: ترک تحصیل، وابستگی اقتصادی، خشونت خانگی، بارداری پرخطر، افسردگی و اضطراب. وقتی کودکی حذف میشود، چرخهٔ فقر و خشونت بازتولید میگردد و جامعه از استعدادهایی که میتوانست آیندهاش را بسازد محروم میشود.
در حالیکه انتشار آمار رسمی درباره کودکهمسری و تولد از مادران کمسن بارها متوقف یا محدود شده، شواهد میدانی نشان میدهد این پدیده در برخی مناطق همچنان رو به افزایش است. قانون هم با پایین نگهداشتن سن و امکان ازدواج با «اذن ولی و حکم دادگاه» عملاً راه را باز گذاشته است. نتیجه؟ دختری که باید درس بخواند، ناگهان زیر بار مسئولیت بزرگسالی خم میشود؛ بیمهارت، بیپشتیبان و بیصدایی که شنیده شود.
بعدِ سالها، تبعات به پروندههای کیفری هم سرریز میکند: بخش قابل توجهی از زنانی که امروز به اتهام قتل در زنداناند و حتی تا پای اعدام رفتهاند، قربانی همین ازدواجهای اجباریِ کمسنوسال بودهاند؛ زندگانی که با خشونت، اجبار و بنبست گره خورده است. کودکهمسری نه «مسئلهای فرهنگی» که نقضِ صریحِ حقوق کودک و تهدیدی علیه سلامت عمومی است. راه حل از شفافیت آماری، اصلاح قانون، حمایت آموزشی–اقتصادی خانوادهها و آگاهیرسانی آغاز میشود؛ تا کودکی، دوباره «کودکی» بماند.
در جمهوری اسلامی، روزی به عنوان روز دختر تعریف شده است که در آن روز درباره دختران سخنها گفته میشود و به عنوان الگوی دختر نمونه، افرادی از ۱۴۰۰ سال پیش معرفی میشوند ولی دختران امروز ایران فراموش میشوند، پدیدههای دختران فراری، کودک همسری، ترک تحصیل دختران، اعتیاد دختران و ... همچنان بر سرنوشت بسیاری از دختران ایران سایه افکنده است.
طرح از محمد یاوری
مطالب سایت توانا در خصوص کودک همسری را ببینید و مطالعه کنید:
https://tinyurl.com/KodkHmsRi
#روز_دختر #کودک_همسری #هنر_اعتراض #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در حالیکه انتشار آمار رسمی درباره کودکهمسری و تولد از مادران کمسن بارها متوقف یا محدود شده، شواهد میدانی نشان میدهد این پدیده در برخی مناطق همچنان رو به افزایش است. قانون هم با پایین نگهداشتن سن و امکان ازدواج با «اذن ولی و حکم دادگاه» عملاً راه را باز گذاشته است. نتیجه؟ دختری که باید درس بخواند، ناگهان زیر بار مسئولیت بزرگسالی خم میشود؛ بیمهارت، بیپشتیبان و بیصدایی که شنیده شود.
بعدِ سالها، تبعات به پروندههای کیفری هم سرریز میکند: بخش قابل توجهی از زنانی که امروز به اتهام قتل در زنداناند و حتی تا پای اعدام رفتهاند، قربانی همین ازدواجهای اجباریِ کمسنوسال بودهاند؛ زندگانی که با خشونت، اجبار و بنبست گره خورده است. کودکهمسری نه «مسئلهای فرهنگی» که نقضِ صریحِ حقوق کودک و تهدیدی علیه سلامت عمومی است. راه حل از شفافیت آماری، اصلاح قانون، حمایت آموزشی–اقتصادی خانوادهها و آگاهیرسانی آغاز میشود؛ تا کودکی، دوباره «کودکی» بماند.
در جمهوری اسلامی، روزی به عنوان روز دختر تعریف شده است که در آن روز درباره دختران سخنها گفته میشود و به عنوان الگوی دختر نمونه، افرادی از ۱۴۰۰ سال پیش معرفی میشوند ولی دختران امروز ایران فراموش میشوند، پدیدههای دختران فراری، کودک همسری، ترک تحصیل دختران، اعتیاد دختران و ... همچنان بر سرنوشت بسیاری از دختران ایران سایه افکنده است.
طرح از محمد یاوری
مطالب سایت توانا در خصوص کودک همسری را ببینید و مطالعه کنید:
https://tinyurl.com/KodkHmsRi
#روز_دختر #کودک_همسری #هنر_اعتراض #کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔24❤2🕊2
با فریاد «نه به اعدام»، متحد و سراسری به جنگ حکومت اعدامی رویم!
بهمناسبت ۱۰ اکتبر، جمعی از تشکلهای دانشجویی با صدور بیانیهای اعلام کردند که افزایش نزدیک به دو برابری اعدامها در سال جاری تحملناپذیر است و مبارزه علیه این «جنایت حکومتی» باید به محور اصلی هر جنبش آزادیخواه تبدیل شود. آنها از مردم آزاده و جنبشهای صنفی میخواهند همبستگیِ خود را عملی کنند، از خانوادههای محکومان پشتیبانی کنند و کارزارهای هفتگی مانند «سهشنبههای نه به اعدام» را گسترش دهند—زیرا لغو اعدام، گامی بنیادین در راه حفظ انسانیت و سرنگونی «حکومت اعدامی» است.
متن بیانیه:
بیانیه مشترک تشکلها و جمعهای دانشجویی از سراسر کشور به مناسبت روز جهانی مبارزه علیه اعدام
«روز جهانی مبارزه علیه اعدام» در حالی فرامیرسد که جمهوری اسلامی در سال جاری میلادی، به نسبت سال گذشته، اعدامها را نزدیک به دو برابر! افزایش داده.
تصور کنید در مقطع انتشار همین بیانیه، همین حالا که سطر به سطر آنرا میخوانید، عده زیادی در سیاهچالههای این رژیم جنایتکار، منتظر هستند تا لحظه قتلشان فرا رسد. این حکومت میکشد و جان میگیرد تا بماند و به قتل و غارت و تجاوز سیستماتیک ادامه دهد.
اعدام، این قتل عمد حکومتی، نه فقط سرکوبگری و جنایت سیستماتیک، بلکه به معنای سلاخی کردن مفهوم انسانیت است. از این رو ما این بیانیه را خطاب به مردم آزاده مینویسیم و از همه میخواهیم که همبسته و سراسری مبارزه علیه اعدامها را جزء لاینفک فعالیتهای خود بدانیم و برای لغو همیشگی این ننگ بر پیشانی جامعه انسانی تلاش سراسریتری کنیم.
ما مبارزات مداوم علیه اعدام را ارج مینهیم و یادآور میشویم، تک تک ما در حال جدال با حکومتی هستیم که رتبه اول را در ارتکاب این جنایت سازمانیافته حکومتی در سراسر دنیا دارد. از همین رو، ضروری است که بخش بزرگی از مبارزه ما نیز به همین موضوع اختصاص یابد.
آنچه باید در مبارزات امروزمان علیه اعدام، مورد توجه قرار دهیم:
حکومت اعدامی نابود باید گردد
پیروز باد انقلاب #زن_زندگی_آزادی
✍️ امضاکنندگان:
لیست تشکلها:
- تشکل دانشجویان پیشرو
- نهاد آزادیخواهان دانشگاه تهران شمال
- جمعیت دانشجویان دادخواه دانشگاه تهران
- انجمن دانشجویان آزادیخواه دانشگاه بهشتی
- اتحاد دانشجویان الزهرا
- اتحاد دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان
- نهاد دانشجویان دانشگاه آزاد اصفهان
- صدای آزاد دانشگاه (دانشگاه هنر اصفهان)
جمعهای دانشجویی از دانشگاههای:
- دانشگاه اصفهان
- دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
- دانشگاه ارومیه
مهر ۱۴۰۴
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بهمناسبت ۱۰ اکتبر، جمعی از تشکلهای دانشجویی با صدور بیانیهای اعلام کردند که افزایش نزدیک به دو برابری اعدامها در سال جاری تحملناپذیر است و مبارزه علیه این «جنایت حکومتی» باید به محور اصلی هر جنبش آزادیخواه تبدیل شود. آنها از مردم آزاده و جنبشهای صنفی میخواهند همبستگیِ خود را عملی کنند، از خانوادههای محکومان پشتیبانی کنند و کارزارهای هفتگی مانند «سهشنبههای نه به اعدام» را گسترش دهند—زیرا لغو اعدام، گامی بنیادین در راه حفظ انسانیت و سرنگونی «حکومت اعدامی» است.
متن بیانیه:
بیانیه مشترک تشکلها و جمعهای دانشجویی از سراسر کشور به مناسبت روز جهانی مبارزه علیه اعدام
«روز جهانی مبارزه علیه اعدام» در حالی فرامیرسد که جمهوری اسلامی در سال جاری میلادی، به نسبت سال گذشته، اعدامها را نزدیک به دو برابر! افزایش داده.
تصور کنید در مقطع انتشار همین بیانیه، همین حالا که سطر به سطر آنرا میخوانید، عده زیادی در سیاهچالههای این رژیم جنایتکار، منتظر هستند تا لحظه قتلشان فرا رسد. این حکومت میکشد و جان میگیرد تا بماند و به قتل و غارت و تجاوز سیستماتیک ادامه دهد.
اعدام، این قتل عمد حکومتی، نه فقط سرکوبگری و جنایت سیستماتیک، بلکه به معنای سلاخی کردن مفهوم انسانیت است. از این رو ما این بیانیه را خطاب به مردم آزاده مینویسیم و از همه میخواهیم که همبسته و سراسری مبارزه علیه اعدامها را جزء لاینفک فعالیتهای خود بدانیم و برای لغو همیشگی این ننگ بر پیشانی جامعه انسانی تلاش سراسریتری کنیم.
ما مبارزات مداوم علیه اعدام را ارج مینهیم و یادآور میشویم، تک تک ما در حال جدال با حکومتی هستیم که رتبه اول را در ارتکاب این جنایت سازمانیافته حکومتی در سراسر دنیا دارد. از همین رو، ضروری است که بخش بزرگی از مبارزه ما نیز به همین موضوع اختصاص یابد.
آنچه باید در مبارزات امروزمان علیه اعدام، مورد توجه قرار دهیم:
- افشا کنیم که رژیم اسلامی در تلاش است تا انتقام شکستش در جنگ ۱۲ روزه مقابل اسرائیل را از مردم ایران گرفته و مخالفانش را به بهانه «جاسوسی برای اسرائیل»، اما برای تامین امنیت خودش، به قتل میرساند.
- انتقامجوییهای این جنایتکاران، دامان تمام بخشهای جامعه را گرفته؛ از دانشجویان و فعالان کارگری تا گروههای اتنیکی، زنان و کوئیرها، همه ما در صف بیانتهای اجرای حکم ایستادهایم و تنها نوبتمان نرسیده ... پس همه ما در جنبشهای اعتراضی مختلف، باید علیه اعدامها هم فعالانه و متحدانه اقدام کنیم.
- جمهوری اسلامی همیشه در بزنگاههای مبارزه علیه اعدام، طیفی از جرائم را برجسته میکند که گرچه ماهیت سیاسی ندارند، ولی قربانیان آن به سیاسیترین ابزار حکومت یعنی چوبههای دار سپرده میشوند. فراموش نکنیم که #نه_به_اعدام، یعنی «نه» گفتن به تمامی اعدامها؛ از زندانیان سیاسی تا محکومین مواد مخدر تا هر آنچه اراذل و اوباش حاکم، پروندههای «بزهکاری» میخوانند.
- محکومان به اعدام و خانوادههای آنان، باید فارغ از «جرائم» انتسابی، در مسیر مبارزه علیه این مجازات ضدانسانی با یکدیگر متحدانه عمل کنند. اعدام تصمیم سیاسی حکومت است و محکومین به جرائم غیرسیاسی، خواهناخواه وارد عرصه سیاست شدهاند.
- کارزار سهشنبههای نه به اعدام، یک دستآورد مبارزاتی و انسانی برآمده از انقلاب «زن زندگی آزادی» است. باید از این دستآورد با ارزش پاسبانی کنیم و هر هفته با زندانیان سیاسی ابراز همبستگی کنیم و آنرا گسترش دهیم.
- خلع سلاح حکومت اعدامی، نیازمند اعتراضات فراگیر و سراسری همه بخشهای جامعه علیه اعدام است؛ بر این مبنا یکی از محورهای اصلی اعتراضات همهروزه کارگران، بازنشستگان، معلمان، دانشجویان، پرستاران و ... باید مبارزه پیگیرانه علیه اعدام باشد.
- هرگونه همبستگی، ائتلاف و اتحاد سیاسی مبتنی بر «زن زندگی آزادی» و برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، باید مبارزه علیه اعدام و لغو همیشگی این حکم قرون وسطایی را جزء اصول ابتدایی خود قرار دهد.ما دانشجویان از سراسر کشور، تاکید میکنیم که مبارزه متشکلتر و سراسریتر علیه اعدام یکی از تمرکزات ما در مسیر سرنگونی جمهوری اسلامی است.
حکومت اعدامی نابود باید گردد
پیروز باد انقلاب #زن_زندگی_آزادی
✍️ امضاکنندگان:
لیست تشکلها:
- تشکل دانشجویان پیشرو
- نهاد آزادیخواهان دانشگاه تهران شمال
- جمعیت دانشجویان دادخواه دانشگاه تهران
- انجمن دانشجویان آزادیخواه دانشگاه بهشتی
- اتحاد دانشجویان الزهرا
- اتحاد دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان
- نهاد دانشجویان دانشگاه آزاد اصفهان
- صدای آزاد دانشگاه (دانشگاه هنر اصفهان)
جمعهای دانشجویی از دانشگاههای:
- دانشگاه اصفهان
- دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
- دانشگاه ارومیه
مهر ۱۴۰۴
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍21❤6🕊3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام همبستگی جمعی از فعالان مدنی به مناسبت ده اکتبر، روز جهانی علیه اعدام
جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴
جمعی از فعالان مدنی، در روز جمعه ۱۸ مهر ماه، به دیدار راحله راحمیپور، زندانی سیاسی ۷۳ ساله، رفتند. خانم راحمیپور بهدلیل وخامت حال جسمی در مرخصی استعلاجی به سر میبرد. او از خانوادههای دادخواه اعدامهاب دهه شصت است که سالها با این سوال که بر سر برادرزادهی نوزادش در زندان در دهه شصت چه آمده، اعتراض خود را بیان کرده و بارها زندانی شده است.
حسین راحمیپور دندانپزشک بود و در سال ۱۳۶۳ به اتهام عضویت در سازمان راه کارگر، از گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اعدام شد. همسر او، که کارمند تامین اجتماعی بود، نیز به دلیل صدمات روحی و ابتلا به عارضه شدید قلبی در دیماه ۶۳ از زندان آزاد شد. جمهوری اسلامی نه پیکر حسین را به خانواده تحویل داد و نه نشانی از محل دفن او را. تنها پاسخی که پس از اعدام، از سوی مقامات به خانواده داده شد این بود: «به درک واصل شده، بیایید وسایلش را بگیرید.»
راحله راحمیپور اما بیش از ۴۰ سال است که به دادخواهی خون برادر و نوزاد مفقودشدهاش از پا ننشسته است.
https://tavaana.org/raheleh_rahemipuor/
#نه_به_اعدام #راحله_راحمی_پور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴
جمعی از فعالان مدنی، در روز جمعه ۱۸ مهر ماه، به دیدار راحله راحمیپور، زندانی سیاسی ۷۳ ساله، رفتند. خانم راحمیپور بهدلیل وخامت حال جسمی در مرخصی استعلاجی به سر میبرد. او از خانوادههای دادخواه اعدامهاب دهه شصت است که سالها با این سوال که بر سر برادرزادهی نوزادش در زندان در دهه شصت چه آمده، اعتراض خود را بیان کرده و بارها زندانی شده است.
حسین راحمیپور دندانپزشک بود و در سال ۱۳۶۳ به اتهام عضویت در سازمان راه کارگر، از گروههای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اعدام شد. همسر او، که کارمند تامین اجتماعی بود، نیز به دلیل صدمات روحی و ابتلا به عارضه شدید قلبی در دیماه ۶۳ از زندان آزاد شد. جمهوری اسلامی نه پیکر حسین را به خانواده تحویل داد و نه نشانی از محل دفن او را. تنها پاسخی که پس از اعدام، از سوی مقامات به خانواده داده شد این بود: «به درک واصل شده، بیایید وسایلش را بگیرید.»
راحله راحمیپور اما بیش از ۴۰ سال است که به دادخواهی خون برادر و نوزاد مفقودشدهاش از پا ننشسته است.
https://tavaana.org/raheleh_rahemipuor/
#نه_به_اعدام #راحله_راحمی_پور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤17💔6