آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.7K photos
34.7K videos
2.53K files
17.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

شبنم خواهر ‎جاویدنام ​محمدرضا ا​سکندری در اسپیس خانواده‌های دادخواه: «برادرم را در حالی که گلوله جنگی خورده بود، روی زمین درمانگاه رها کرده بودند و به ما اجازه ورود نمی‌دادند، مادرم باورش نمی‌شد می‌گفت این بیچاره کیه اینجا افتاده؟ در حالی از دست خودم خون می‌رفت می‌ترسیدم پیکرش را بدزدند»

او می‌گوید: «دستم رو‌ به خون داداشم تبرک‌ دادم و تا آخر عمر دادخواه خون برادرم هستم»

سخنان این خواهر دادخواه را بشنوید.

محمدرضا اسکندری، با گلوله مستقیم نیروهای سرکوبگر در جریان خیزش انقلابی مردم ایران کشته شده است.

#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر داغدار محمدرضا اسکندری، تولد ابوالفضل آدینه‌زاده را جشن گرفت

۲۷ خرداد ۱۴۰۲

#محمدرضا_اسکندری #ابوالفضل_آدینه_‌زاده #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شبنم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، در اولین سالگرد ازدواجش بار دیگر بر دادخواهی خون برادرش تاکید می‌کند. او در این ویدیو می‌گوید که تنها دو بار میزبان برادرش در خانه‌اش بوده و اگر محمدرضا زنده بود، امروز در خانه‌شان باید جشنی با حضور او که گرم‌کننده مجلسشان بود، برگزار می‌شد. اما اهریمنان چشم دیدن شادی ندارد و او را ظالمانه به قتل رساندند.
این خواهر داغدار تاکید می‌کند که تا جان در بدن دارد، صدای عدالت خواهی و حق‌طلبی برادرش خواهد شد و مسیر دادخواهی را ادامه خواهد داد.

چندی پیش شبنم در اسپیس خانواده‌های دادخواه گفته بود: «برادرم را در حالی که گلوله جنگی خورده بود، روی زمین درمانگاه رها کرده بودند و به ما اجازه ورود نمی‌دادند، مادرم باورش نمی‌شد می‌گفت این بیچاره کیه اینجا افتاده؟ در حالی از دست خودم خون می‌رفت می‌ترسیدم پیکرش را بدزدند»

او همچنین گفته بود: «دستم رو‌ به خون داداشم تبرک‌ دادم و تا آخر عمر دادخواه خون برادرم هستم»

محمدرضا اسکندری ۲۵ساله اهل پاکدشت، ورزشکار بود و همراه پدرش که راننده ماشین است کار می‌کرد. ۳۰ شهریور وقتی از باشگاه برمی‌گردد در تماسی با خانواده می‌گوید که به مرکز شهر می‌رود، در جریان تظاهرات مرکز شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر مجروح و نرسیده به بیمارستان جان می‌سپارد.

#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تعدادی از خانواده‌های دادخواه جان‌باختگان راه آزادی، این ویدیو و متن را به طور مشترک منتشر کرده‌اند:

«مرگ قسمتی از زندگیست که در دستان خداوند ما رقم می‌خورد نه خداوند شما که مرگ نابه هنگام ظالمانه را به جوانمان تحمیل کرد،
جوانانی که سینه سپر کردند و برای خون به ناحق ریخته شده هموطنشان پا به میدان گذاشتند.
در نبردی نابرابر با دستانی خالی، مرگ بر زندگیمان سایه افکند،
جان شیرین جوانانمان را گرفت و داغ تلخ نبودنشان تا ابد بر ما نشست.
ای دینداران متظاهر
ای ریا کاران پر ادعا
ای پیشانی بر مهر ساییده
ای متظاهران هزار رنگ
دین ما آیین ما آزادگیست
که اگر دین نداری آزاده باش
این کلام آشنا را حتما شنیده اید
که نه دین دارید ونه آزاده اید
خون جوانان پاک ما
پایمال نخواهد شد....✌️🕊️»

#شهریار_محمدی #عرفان‌_خزایی #کومار_درافتاده #سپهر_اعظمی
#امجد_عنایتی #میلاد_سعیدیان_جو #اسعد_رحیمی #جمشید_مختاری #هیوا_جان_جان #شمال_خدیری_پور
#هژار_مام_خسروی #هیمن_امان #کبری_شیخه #دانیال_پابندی
#محمد_جواد_زاهدی #مهران_توانا #جواد_حیدری #محمد_حاجی_رسولپور #آزاد_حسین_پوری #مهران_رحمانی
#پارسا_شفیعی #شورش_نیکنام #مسکو_مولودی #محمدرضا_اسکندری #فواد_قدیمی #فریدون_محمودی #مجتبی_قناعتی #زانیار_ابوبکری #سامان_قادربیگ #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سی شهریور یکی از خونین‌ترین روزهای انقلاب ۱۴۰۱ بود.
در این روز بالغ بر ۵۵ شهروند معترض توسط ماموران امنیتی به روش‌های گوناگون کشته‌ شدند، درحالی که آنها تنها در اعتراضات و تجمعات حضور داشته‌اند و براساس قانونی که توسط دستگاه قضایی و ضابطان قضایی نادیده گرفته می‌شود، حضور در تجمعات مسالمت‌‌‌آمیز از حقوق مسلم هر شهروندی محسوب می‌شود و ضابطان قضایی باید حافظ جان معترضان باشند.

تعدادی از این شهروندان در روز ۳۰ شهریورماه کشته شده‌اند و یا اینکه به دلیل جراحت در روزهای گذشته، روز ۳۰ شهریورماه جان شیرین خود را از دست داده‌اند.

مهدی زاهدی، متین عبدالله‌پور، دانش رهنما، پویا شیدا، صدرالدین لیتانی، میلان حقیقی، امین معرفت، فواد قدیمی، محمد مام‌صالح، امیرعلی فولادی، سعید محمدی، ایمان محمدی، محسن قیصری، محمدرضا اسکندری، مهدی عسگری، محسن پازوکی، محمد زارعی، محمدحسین مروتی، نیکا شاکرمی، امیرمهدی ملک‌محمدی، سیاوش محمودی، محمدرضا سروری، محمد زمانی، عرفان خزایی، روزبه خادمیان، محمدجواد زاهدی، محسن محمدی، رحیم کلیچ، ابوالفضل مهدی‌پور، ابوالفضل بائو، محمدحسین ترکمان، سیدسینا موسوی، عرفان رضایی، غزاله چلابی، محمد فلاح، هدیه نعیمایی، مهرزاد عوض‌پور، امیرحسین شمس، حنانه کیا، حسین علی‌کیا، محسن مالمیر، یاسین جمال‌زاده، مرتضی نوروزی، فرزین لطفی، سیدعباس موسوی، ساسان قربانی، علیرضا فتحی، بهنام لایق‌پور، امیرحسین مهدوی، مهرداد قربانی، محراب دولت‌پناه، مهدی ببرنژاد، علی مظفری و مهراب نجفی از کسانی بودند که در این روز جان خود را برای آزادی و خیزش زن، زندگی، آزادی از دست دادند.

یادشان را با تکرار نامشان گرامی بداریم.
اگر خانواده داغدار هر کدام از این عزیزان در شهر یا محله شما زندگی می‌کنند، با حضور در کنار آن‌ها می‌توانیم مایه دلگرمی‌شان باشیم.

#نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #عرفان_خزایی #حنانه_کیا #غزاله_چلابی #محسن_مالمیر #محمدرضا_اسکندری #محمدجواد_زاهدی #رحیم_کلیج #محسن_قیصری ...... #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مریم اسکندری خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، در سالگرد جان‌باختن برادرش نوشت:
«سی شهریور پارسال همین دقایق زجر آور در به در تو خیابون دنبالت بودیم .... زنگ‌ میزدم به گوشی بابا و مصطفی جواب نمیدادن بعد از چند بار زنگ زدن یکی گوشی بابا رو جواب داد گفت بیاید درمونگاه بابات حالش بده زنگ زدم به میلاد داشت زجه میزد بدبخت شدیم به خیال خام خودم تو رو گرفتن و بابا حالش خراب شده.... رسیدم نزدیک درمونگاه آجی زنگ‌زد گفت من و مامان داریم میایم گفتم برگرد مامان حالش بدمیشه گفت تو فقط بگو سالمه برمیگردم گفتم نمیدونم نمیدونم.... آره عزیزم نمیدونستم تن غرق به خونت کف درمونگاه چشم به راه ماست آخه چشمات نیمه باز بود عزیزدل خواهر.... آه محمدرضا از سینه جانم میرود 😭😭😭😭»

maryam.eskandari73

- به خانواده محمدرضا اسکندری هم اجازه ندادند که بر سر مزار او حاضر شوند.

#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"در مرام ما رندان حرص مال دنیا نیست
گوش ما بدهکار قیل و قال دنیا نیست"
بخوان محمدرضا بخوان که صدایت آواز زندگیست
بخوان که خواندنت فریاد رهاییست
بخوان تا این کفتار صفتان چسبیده به این ذلت دنیا  بدانند در مرام تو حرص مال دنیا و زرق برق ناچیزش نبود
بخوان محمدرضا تا همگان بدانند از داشته هایت از خانواده ات از خودت از جان عزیزت  چه سبک بال دست شستی برای هدف بزرگی که داشتی:"آزادی"
"در آخرین میزبانی مهمانانت جمعه بیست وپنج شهریور چه قهرمانانه صدایت را جاودانه کردی"...
از خون پاکت نخواهیم گذشت و تا روز دادخواهی دست بردار نخواهیم بود .....
((برای کنسرت معین که برای همیشه حسرتش را به دلت گذاشتند.....))


از صفحه مریم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری
maryam.eskandari73

#محمدرضا_اسکندری #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
جاویدنام محمدرضا اسکندری، بر روی دستش آزادی را تتو کرده بود.
تصویر از استوری اینستاگرام مریم اسکندری، خواهر محمدرضا

- محمدرضا اسکندری ۲۵ساله اهل پاکدشت، ورزشکار بود و همراه پدرش که راننده ماشین است کار می‌کرد. ۳۰ شهریور وقتی از باشگاه برمی‌گردد در تماسی با خانواده می‌گوید که به مرکز شهر می‌رود، در جریان تظاهرات مرکز شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر مجروح و نرسیده به بیمارستان جان می‌سپارد.

«روی دستش freedom رو تتو کرده بود چون همیشه در آرزوی آزادی بود.» این گفته مریم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، درباره اوست.
محمدرضا اسکندری، که پدرش جانباز جنگ ایران و عراق، ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در محله پاکدشت به ضرب گلوله‌های ماموران امنیتی کشته شد: « ورزشکار بود و آخرین بار هم از باشگاه رفته بود مرکز پاکدشت که اونجا شلوغ میشه و تیراندازی می‌کنند، با گلوله جنگی به قلبش زدند. ساک باشگاهش آخرین چیزیه که همراهش بوده.»
محمدرضا در آخرین تماس تلفنی به مادرش گفت: «شام میام؛ میام خونه.»
مادر حدود ساعت ۷ و نیم عصر به محمدرضا زنگ می‌زند و جویای حال او می‌شود که در این تماس همه چیز عادی است و صدای اعتراضات به گوش مادر نمی‌رسد. به نظر می‌آید هنوز محمدرضا به محل اعتراضات نرسیده است.
ساعت ۹ شب از محمدرضا خبری نمی‌شود. خانواده که از اعتراضات و تیراندازی در پاکدشت باخبر شده است، به محل می‌روند، ماشین محمدرضا را پیدا می‌کنند، اما از خودش خبری نیست. به درمانگاه محل می‌روند. یکی از نزدیکان خانواده اسکندری در گفت‌وگویی درباره آن شب می‎‌گوید: «پیکر محمدرضا روی زمین افتاده بود. غرق در خون؛ یعنی این [...]ها حتی محمدرضا را روی تخت نگذاشته بودند؛ روی زمین بود؛ یک چیزی شبیه به نوعی بنر هم روی محمدرضا کشیده بودند؛ جای گلوله روی قلب محمدرضا به وضوح دیده می‌شد که روی آن چسب زده بودند؛ باور نمی‌کنید کف درمانگاه همه‌اش خون بود.»
ماموران امنیتی و لباس شخصی‌ها اغلب «با لباس مشکی» و «چماق‌های چوبی در دست» بالای سر پیکر محمدرضا و خانواده او ایستاده‌ بودند


#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
شبنم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، از برادرش و نحوه مواجهه افراد مختلف با این موضوع جان‌باختن او نوشته است:

«بعد از ناجوانمردانه رفتنت :
_گروهی از افراد جامعه (هموطنان آگاه هرجای دنیا و ایران عزیزمون) تو وحرکتت رو ارزشمند دونستن و نامت نزدشان تا ابد جاودانه شده حتی زمانی که ما نباشیم، نام تو برای کودکان برای ایندگان تکرار می‌شود از شور اشتیاقت برای زندگی تا به خون غلتیدنت، چون قصه‌های قهرمانانه سینه به سینه نَقل می‌شود. این عده از مردم را میبنم، قلبم اندکی آرام و التیام می‌بابد. نیاز نیست حتما با من سخن بگویند همینکه «محمدرضاها» را درک کنند باارزشه....

_عده‌ای هم هستند آنچه در درون خود پنهان کردند چون بزدلی، نادان‌بودن و بی‌تفاوتی را به تو فرافکنی کرده و رو بما گفتند: اصلا چرا رفته اعتراضات!؟ می‌خواست نرود! نمک به زخم می‌پاشند و می‌روند...، دلم بحال حماقت چنین افرادی می‌سوزد، بی خرد و کوته‌نظر و البته سنگدل چطور جوانک زیبایی ببینی بخاک افتاده و خیلی بی‌تفاوت بگذری!؟ اینها مثل همان راننده که چنین حرفی زد، مثل همان آدمهایی که تو بیمارستان به من زل زده بودن! با دست تبرک‌شده به خون تو ضجه زدم. این عده گویی تاتر می‌بینند، من و موهای ژولیده مانتو پاره پاره‌ام را نگاه می‌کردند!!!

_گروهی هم هستند که خب نانشان با خون تو گره خورده و می‌بایست پا بر خونت بگذارند تا نانشان تامین شود (این گروه در داخل شرف خود را فروخته و مزدور شدند، در خارج همان‌هاییکه دنبال امتیازند!!! ) این افراد تعفن خالص هستند ونمی‌خواهم حتی بنویسم از آن‌ها!»

shabnam_eskandarii


#قهرمانان_وطن #جاویدنامان #محمدرضا_اسکندری #شهریور_خونین_۱۴۰۱ #پاکدشت #بدنسازی #برادر_جان #بسکتبالیست #همدان #حمید_فولادوند #محسن_پازوکی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زادروز جاویدنام محمدرضا اسکندری با حضور خانواده، دوستان و برخی از دیگر خانواده‌های دادخواه بر سر مزارش برگزار شد

- محمدرضا اسکندری ۲۵ساله اهل پاکدشت، ورزشکار بود و همراه پدرش که راننده ماشین است کار می‌کرد. ۳۰ شهریور وقتی از باشگاه برمی‌گردد در تماسی با خانواده می‌گوید که به مرکز شهر می‌رود، در جریان تظاهرات مرکز شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر مجروح و نرسیده به بیمارستان جان می‌سپارد.

«روی دستش freedom رو تتو کرده بود چون همیشه در آرزوی آزادی بود.» این گفته مریم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، درباره اوست.
محمدرضا اسکندری، که پدرش جانباز جنگ ایران و عراق، ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در محله پاکدشت به ضرب گلوله‌های ماموران امنیتی کشته شد: « ورزشکار بود و آخرین بار هم از باشگاه رفته بود مرکز پاکدشت که اونجا شلوغ میشه و تیراندازی می‌کنند، با گلوله جنگی به قلبش زدند. ساک باشگاهش آخرین چیزیه که همراهش بوده.»
محمدرضا در آخرین تماس تلفنی به مادرش گفت: «شام میام؛ میام خونه.»
مادر حدود ساعت ۷ و نیم عصر به محمدرضا زنگ می‌زند و جویای حال او می‌شود که در این تماس همه چیز عادی است و صدای اعتراضات به گوش مادر نمی‌رسد. به نظر می‌آید هنوز محمدرضا به محل اعتراضات نرسیده است.
ساعت ۹ شب از محمدرضا خبری نمی‌شود. خانواده که از اعتراضات و تیراندازی در پاکدشت باخبر شده است، به محل می‌روند، ماشین محمدرضا را پیدا می‌کنند، اما از خودش خبری نیست. به درمانگاه محل می‌روند. یکی از نزدیکان خانواده اسکندری در گفت‌وگویی درباره آن شب می‎‌گوید: «پیکر محمدرضا روی زمین افتاده بود. غرق در خون؛ یعنی این [...]ها حتی محمدرضا را روی تخت نگذاشته بودند؛ روی زمین بود؛ یک چیزی شبیه به نوعی بنر هم روی محمدرضا کشیده بودند؛ جای گلوله روی قلب محمدرضا به وضوح دیده می‌شد که روی آن چسب زده بودند؛ باور نمی‌کنید کف درمانگاه همه‌اش خون بود.»
ماموران امنیتی و لباس شخصی‌ها اغلب «با لباس مشکی» و «چماق‌های چوبی در دست» بالای سر پیکر محمدرضا و خانواده او ایستاده‌ بودند


#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«من خواهر #محمدجواد_زاهدی
دادخواه خون برادرمم
که در 30شهریور چهارشنبه خونین
شهر #ساری با شلیک گلوله کشته شد...

#علیه_فراموشی
حق هیچکدومتون نبود
آرزوهاتونو باخودتون خاک کنن...
آهای «مردم شریف ایران»
فراموش نکنین
بچهامون ازخودشون گذشتن
آرزوهاشونو گذاشتن
هدفاشون برداشتن ...
خودخواه نباشیم
همه خانواده ها پیر شدن
میگن خاک سرده !!خداصبر میده !!!
نه خاک سرده نه صبری میتونه
این غم رو ازبین ببره
هیچ چیز عادی نیست
تنها انتقام بچهاست ک
دل مارو شاید اندکی آروم کنه
هرروز خشممون بیشتر میشه
ولی من میگم مرگ حس شیرینیه
اون قاتلایی که رو بچهای مااسلحه کشیدن
باید ب بدترین شکل مجازات بشن
! ب دست خود خانواده ها !
ما برادرو خواهراییو ازدس دادیم که شاید
ب کوچیکترین آرزو و رویاشونم نرسیدن
داغیو دیدیدیم که حقمون نبود ...
ازهمه مردم انتظار داریم
حداقل سکوت نکنن
هیچ چیز عادی نیست...

تویی ک قاتلی باید براخودت
دنبال سوراخ موش باشی👊🏾

نور بر تاریکی پیروزه ✌🏾»

mitra.zahedy


#محمدجواد_زاهدی #رحیم_کلیج #محمدحسن_ترکمان #محسن_محمدی_کوچکسرائی #محمدرضا_اسکندری #حنانه_کیا #ایران #ساری #مهسا_امینی #آرام_مجد #عرفان_رضایی #ابوالفضل_مهدی_پور #ابوالفضل_آدینه_زاده #کیان_پیرفلک #علی_سیدی #میلاد_زارع #احمد_شکراللهی #سیاوش_محمودی #غزاله_چلاوی #محمدرسول_مومنی_زاده #فرید_ملکی #محمد_جواد_زاهدی #محمد_حسینی #محمدمهدی_کرمی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مریم اسکندری، ویدیویی از اجرای یک هنرمند بر سر مزار برادرش جاویدنام محمدرضا اسکندری منتشر کرد و متن زیر را نوشت:

«آنجا چه آمد بر سر آن سروآزاد؟
ای میهن، ای غم!
چنگ هزار آوای بارانهای ماتم!
در سایه افکند کدامین ناربن ریخت
خون از گلوی مرغ عاشق ؟
مرغی که می خواند
مرغی که می خواست
پرواز باشد …
ای میهن، ای پیر
بالنده ی افتاده، آزاد زمین گیر !
خون می چکد اینجا هنوز از زخم دیرین تبرها .
ای میهن ! در اینجا سینه ی من چون تو زخمی است ...
در اینجا، دمادم دارکوبی بر درخت پیر می کوبد ،
دمادم، دمادم ...

ممنونم از حضور پرمهر هنرمند عزیز کشورمون که در کنار ما بودند و قطعاتی رو با تمام وجود وچشمانی اشکبار به یاد محمدرضا اجرا کردند...
محمدرضایی که از کودکی با استعداد ذاتی خودش تنبک میزد و علاقه خاصی به انواع ساز و موسیقی داشت و قصد یادگیری و ساز زدن رو در سر داشت ....که دژخیمان زمان این فرصت رو برای همیشه از او گرفتند....»


محمدرضا اسکندری ۲۵ساله اهل پاکدشت، ورزشکار بود و همراه پدرش که راننده ماشین است کار می‌کرد. ۳۰ شهریور وقتی از باشگاه برمی‌گردد در تماسی با خانواده می‌گوید که به مرکز شهر می‌رود، در جریان تظاهرات مرکز شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر مجروح و نرسیده به بیمارستان جان می‌سپارد.

یکی از نزدیکان خانواده اسکندری در گفت‌وگویی درباره آن شب می‎‌گوید: «پیکر محمدرضا روی زمین افتاده بود. غرق در خون؛ یعنی این [...]ها حتی محمدرضا را روی تخت نگذاشته بودند؛ روی زمین بود؛ یک چیزی شبیه به نوعی بنر هم روی محمدرضا کشیده بودند؛ جای گلوله روی قلب محمدرضا به وضوح دیده می‌شد که روی آن چسب زده بودند؛ باور نمی‌کنید کف درمانگاه همه‌اش خون بود.»
ماموران امنیتی و لباس شخصی‌ها اغلب «با لباس مشکی» و «چماق‌های چوبی در دست» بالای سر پیکر محمدرضا و خانواده او ایستاده‌ بودند


#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«به نام آزادی و سرافرازی
به نام آن دیروز خاموش‌ناشدنی
و برای فروغ فردا.

به یاد میلاد عزیزمان گرد هم آمدیم. میلادی که خروشی علیه شقاوت، سیاهی و ددمنشی بود. ما نه برای عزا که به پاسداشت و احترام زندگی پر افتخار او دور هم آمدیم تا بار دیگر در این ظلمتگاه چراغی از همدلی و همبستگی بیافروزیم. این تصاویر ما خانواده‌های دادخواه گواهیِ رنجی‌ست که سال‌ها به دوش کشیده‌ایم و دعوتی است برای فریادزدن این رنج و رنج‌های بسیار دیگر تا پژواکی باشد برای خفتگان و غفلت‌زدگان؛ شاید بیداری و آگاهی حاصل آید و صحنه‌‌‌های نمایش را خالی کنند.

میلادجان
فرزند عزیزِ وطن
زادروزت مبارک.

خانواده‌های داخواده جنبش آبان تا انقلاب زن، زندگی، آزادی که در جشن زادروز میلاد حضور داشتند:

خانواده‌ عزیز مهدی ببرنژاد (جمهوری اسلامی مهدی را سال ۱۴۰۱ در قوچان کشت.)

خانواده‌ عزیز فرهاد مجدم (جمهوری اسلامی فرهاد را آبان ۱۳۹۸ در ملارد کشت.)

خانواده عزیز امیرمهدی فرخی‌پور (جمهوری اسلامی مهدی را سال ۱۴۰۱ در تهران کشت)

خانواده‌ عزیز عرفان خزایی (جمهوری اسلامی عرفان را سال ۱۴۰۱ در شهریار کشت.)

خانواده‌ عزیز محمدرضا اسکندری (جمهوری اسلامی محمدرضا را سال ۱۴۰۱ در پاکدشت کشت.)

خانواده‌ عزیز سیاوش محمودی (جمهوری اسلامی محمدرضا را سال ۱۴۰۱ در تهران کشت.)

خانواده‌ عزیز پویا بختیاری (جمهوری اسلامی پویا را آبان ۱۳۹۸ در کرج کشت.)

خانواده‌ عزیز شهریار محمدی (جمهوری اسلامی شهریار را سال ۱۴۰۱ در بوکان کشت.)

خانواده‌ عزیز یلدا آقافضلی (جمهوری اسلامی یلدا را سال ۱۴۰۱ در تهران کشت.)

خانواده‌ عزیز جوادحیدری (جمهوری اسلامی جواد را سال ۱۴۰۱ در قزوین کشت.)»

از صفحه فاطمه حیدری
heydari_fatemeh

#میلاد_سعیدیان_جو #شهریار_محمدی #سیاوش_محمودی #جواد_حیدری #پویا_بختیاری #محمدرضا_اسکندری #عرفان_خزایی #امیرمهدی_فرخی_پور #فرهاد_مجدم #مهدی_ببرنژاد #یلدا_آقافضلی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
خانواده‌های جان‌باختگان راه آزادی با به اشتراک گذاشتن تصاویری از چهارشنبه‌سوری سال‌هایی که آن عزیزان در کنارشان بودند، یاد آن‌ها را گرامی داشتند.
هر مناسبتی، کلی خاطره زنده می‌کند. شب یلدا، چهارشنبه‌سوری، سیزده‌به‌در و ...

نوروز در پیش است و حتما همه خانواده‌ها از این ایام خاطرات زیادی ذارند، اما پیش از آن در آخرین پنجشنبه سال، بر مزار عزیزانشان حاضر خواهند شد.چه‌خوب است در کنارشان باشیم، با شاخه گلی، هدیه‌ای، آغوشی باز و ابراز همدلی، دلدارشان باشیم.

تصویر:

استوری امیر شهیدی‌نژاد، پدر مهرشاد
استوری شبنم اسکندری، خواهر محمدرضا

#چهارشنبه_سوری #مهرشاد_شهیدی #محمدرضا_اسکندری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دومین بهار نبودنت دارد از راه میرسد...
به امید روزی که درخت آزادی که با خون خود کاشتید در ایرانی آزاد شکوفه بزند...
ممنونم از حضور‌گرم عزیزانی که زحمت کشیدن و در کنارمون بودن🕊»

متن و ویدیو از اینستاگرام مریم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری

- محمدرضا اسکندری ۲۵ساله اهل پاکدشت، ورزشکار بود و همراه پدرش که راننده ماشین است کار می‌کرد. ۳۰ شهریور وقتی از باشگاه برمی‌گردد در تماسی با خانواده می‌گوید که به مرکز شهر می‌رود، در جریان تظاهرات مرکز شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر مجروح و نرسیده به بیمارستان جان می‌سپارد.

#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
همبستگی و اتحاد را از خانواده‌های دادخواه بیاموزیم. خانواده جاویدنام محسن محمدی کوچکسرایی از مازندران به پاکدشت رفتند و بر مزار جاویدنام محمدرضا اسکندری حاضر شدند.

شبنم، خواهر محمدرضا نوشت:

«خانواده دادخواه و شریف «جاویدنام #محسن_محمدی_کوچکسرائی»
در نوروز باستانی از دیار آرش کمانگیر ، به پسرخودشون محمدرضای عزیز سر زدن ،و استواری ،شجاعت این خانواده قابل ستایشه...
💚🤍❤️

پدرش میگفت :محسن برق مسجد روستا رو بدون هیچ هزینه و رایگان انجام داد، می‌گفت به خانوادهای نیازمند کمک می‌کرد و حتی ما بعدا فهمیدیم ....

و دقیقا ساعتی که برادرم کشته شد، در همان ساعات با « گلوله جنگی» جاویدنام شد ....»

#محمدرضا_اسکندری #جاویدنامان_آزادی #دادخواهی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام عرفان خزابی، سی و دومین زادروزش را با حضور جمعی از خانواده‌های دادخواه در منزل و سر مزارش گرامی داشتند.

هستی خزایی ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
«تو نبودی عرفان .....
در بزم غمگین زادروزت
آشفته حالی مارا
ندیدی.....
تو نبودی عرفان
درمیهمانی زمینی شدنت
عزای آسمانی بودنت را گرم گرفتیم😭🥹🥹
سپاس از همه خانواده عزیز که لطف کردند امروز مارو تنها نزاشتند ونام ویاد عرفان و تمام جاویدنامان را گرامی داشتیم ...»

#عرفان_خزایی
#یلدا_آقافضلی
#میلاد_سعیدیان_جو
#جواد_حیدری
#محسن_شکاری
#سپهر_اعظمی
#امیرمهدی_فرخی_پور
#شهریار_محمدی
#محمدرضا_اسکندری
#فرهاد_مجدم
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech