آموزشکده توانا
50.8K subscribers
36.9K photos
39.8K videos
2.56K files
20.8K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
خانواده جاویدنام نیما نوری، در آخرین پنجشنبه سال، سنگ مزار او را نصب کردند.

- نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تک‌فرزند خانوداه‌شان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیش‌تر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
نیما نوری، ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم چهلم جاویدنام حدیث نجفی و پارسا رضادوست عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی شد.

به گفته یک منبع آگاه: «نیما در راه کمال‌شهر به سمت بهشت سکینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و ابتدا به درمانگاه وصال در کرج منتقل شده،
در درمانگاه وصال گفته بودند خون‌ریزی دارد و کار ما نیست باید به بیمارستان برده شود. به آمبولانس زنگ زده بودند و بعد به بیمارستان شهید مدنی بردند. حدود ساعت ۴-۵ بعداز ظهر بود که خانواده‌اش از این با خبر شدند. نخست به آنها گفتند تیر جنگی به ران‌ پای‌اش برخورد کرده و در اتاق عمل است، به همین دلیل اجازه ورود به بیمارستان را نمی‌دادند و بعد از چند ساعت حدود ساعت ۱۲ شب گفتند که فوت کرده و مشخص شد گلوله به پهلو و ران پای‌اش شلیک شده است.»

نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.

نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.

ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدت‌ها تحویل خانواده نمی‌دادند. روی سنگ مزار نیما نوشته شده: تو راه آزادی کشته شدم، قول بده به جای منم آزاده زندگی کنی.
پدر و مادر نیما در چهلم فرزندشان، با فریادزدن نام او، کبوترانی را رها کردند.

https://tavaana.org/nimanouri/



#نیما_نوری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔31👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام سپهر اعظمی، بر سر مزار فرزندش، در آخرین پنجشنبه سال سبزه عید می‌گذارد...

«به یاد جوانان عزیزمان در آخرین پنجشنبه سال، سبزه‌ای گذاشتم. این سبزه نمادی از زندگی و امید است برای جوانانی که با دل‌های پرشور و آرزوهای بزرگ، اکنون در میان ما نیستند.
سبزه‌هایمان نمایانگر عشق و یاد آن‌هاست؛ خواستیم با این عمل کوچک، یادشان را گرامی بداریم و به آینده‌ای روشن‌تر برای نسل‌های آینده امیدوار باشیم. 🌱❤️»
f_alami46

#سپهر_اعظمی
#سید_محمد_حسینی
#نیما_نوری
#محمد_مهدی_کرمی
#مهدی_حضرتی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
28💔4👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام نیما نوری، در آخرین پنجشنبه سال بر سر مزار جاویدنام محمد حسینی حضور یافت و ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«خواهر همدردم کاملیا سجادی همانطور که خواسته بودید پنج شنبه آخر سال سر مزار نیما و سید محمد حسینی رفتم و یک شاخه گل از طرف شما گذاشتم سر مزارش»


#کیان_حسینی #محمد_حسینی #نیما_نوری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊23👍6💔5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام اتحاد و همبستگی خانواده‌های دادخواه به کل ایران

ایران با ترک و کرد و گیلک ، لر ، فارس و... ایران است.
خون عرفان و تمام جاویدنامان راه آزادی برای تمام هموطنانمان در سراسر ایران ریخته شده است و ما خانواده‌های دادخواه ، صدای دادخواهی کل ایران هستیم.

#عرفان_خزایی ، لک زبان (ایران من)
#جواد_حیدری ، ترک زبان(ایران من)
#نیما_نوری ، ترک زبان(ایران من)
#یلدا_آقافضلی ، ترک زبان(ایران من)
#محسن_محمدی_کوچکسرائی ، گیلک زبان(ایران من)
#رحیم_کلیج ، گیلک زبان(ایران من)
#محمد_رضا_اسکندری ، ترک زبان (ایران من)
#امیر_مهدی_فرخی_پور ، ترک زبان (ایران من)
#متین_نادرخانی ، ترک زبان (ایران من)
#فرزین_معروفی ، کرد زبان (ایران من)
#مهدی_ببرنژاد ، قوچانی (ایران من)
#آرشام_رضایی ، لر زبان ( ایران من)
#حسین_نادربیگی ، لر زبان ( ایران من)

khazaei_ehsan66 yazdan_khazaeiii

#ایران #همبستگی #اتحاد_رمز_پیروزی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
💯36🕊95👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«به نام شادی
که از ما ربودند
گرفتند
محروم کردند
کشتند
دفن کردند
و اما ما همچنان استوار ایستاده‌ایم برای آنچه که عزیزانمان برایش جنگیدند
عرفان امروز مهمان‌های عزیزی داشت، جمعی ازخانواده‌های دادخواه و داغدیده»

از صفحه هستی خزایی و مهرداد آقافضلی (پدر یلدا)


#عرفان_خزایی
#یلدا_آقافضلی
#جواد_حیدری
#مهدی_ببرنژاد_قوچانى
#رحیم_کلیج
#سیاوش_محمودی
#محسن_محمدی_کوچکسرایی
#فرزين_معروفى
#محمد_جامعه_بزرگ
#امیرمهدی_فرخی_پور
#متین_نادرخانی
#نیما_نوری
#محمدرضا_اسکندری
#سپهر_اعظمى
#شهريار_محمدى
#حسین_نادربیگی
#آرشام_رضایی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
34💔9👍7
نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تک‌فرزند خانوداه‌شان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیش‌تر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
نیما نوری، ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم چهلم جاویدنام حدیث نجفی و پارسا رضادوست عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی شد.

به گفته یک منبع آگاه: «نیما در راه کمال‌شهر به سمت بهشت سکینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و ابتدا به درمانگاه وصال در کرج منتقل شده،
در درمانگاه وصال گفته بودند خون‌ریزی دارد و کار ما نیست باید به بیمارستان برده شود. به آمبولانس زنگ زده بودند و بعد به بیمارستان شهید مدنی بردند. حدود ساعت ۴-۵ بعداز ظهر بود که خانواده‌اش از این با خبر شدند. نخست به آنها گفتند تیر جنگی به ران‌ پای‌اش برخورد کرده و در اتاق عمل است، به همین دلیل اجازه ورود به بیمارستان را نمی‌دادند و بعد از چند ساعت حدود ساعت ۱۲ شب گفتند که فوت کرده و مشخص شد گلوله به پهلو و ران پای‌اش شلیک شده است.»

نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.

نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.

ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدت‌ها تحویل خانواده نمی‌دادند. روی سنگ مزار نیما نوشته شده: تو راه آزادی کشته شدم، قول بده به جای منم آزاده زندگی کنی.
پدر و مادر نیما در چهلم فرزندشان، با فریادزدن نام او، کبوترانی را رها کردند.

https://tavaana.org/nimanouri/



#نیما_نوری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔43🕊6👍43
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم تولد جاویدنام نیما نوری در کنار پدر محترمش و خانواده محترم جاویدنامان وطن متین نادرخانی، فرزین معروفی، امیرمهدی فرخی‌پور، یلدا آقافضلی

و با حضور حسین نادربیگی از اسیب‌دیدگان چشمی ... و با همراهی هنرمند معترض دانیال مقدم

با یاد و خاطر تمام جاویدنامان وطن💚☀️

نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تک‌فرزند خانوداه‌شان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیش‌تر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
نیما نوری، ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم چهلم جاویدنام حدیث نجفی و پارسا رضادوست عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی شد.

به گفته یک منبع آگاه: «نیما در راه کمال‌شهر به سمت بهشت سکینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و ابتدا به درمانگاه وصال در کرج منتقل شده،
در درمانگاه وصال گفته بودند خون‌ریزی دارد و کار ما نیست باید به بیمارستان برده شود. به آمبولانس زنگ زده بودند و بعد به بیمارستان شهید مدنی بردند. حدود ساعت ۴-۵ بعداز ظهر بود که خانواده‌اش از این با خبر شدند. نخست به آنها گفتند تیر جنگی به ران‌ پای‌اش برخورد کرده و در اتاق عمل است، به همین دلیل اجازه ورود به بیمارستان را نمی‌دادند و بعد از چند ساعت حدود ساعت ۱۲ شب گفتند که فوت کرده و مشخص شد گلوله به پهلو و ران پای‌اش شلیک شده است.»

نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.

نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.

ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدت‌ها تحویل خانواده نمی‌دادند. روی سنگ مزار نیما نوشته شده: تو راه آزادی کشته شدم، قول بده به جای منم آزاده زندگی کنی.
پدر و مادر نیما در چهلم فرزندشان، با فریادزدن نام او، کبوترانی را رها کردند.

https://tavaana.org/nimanouri/

#نیما_نوری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊19👍31
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه حیدری، خواهر جاویدنام جواد حیدری، ویدیویی از رقص جاویدنام نیما نوری در آخرین تولدش منتشر کرد و نوشت:

یه حسرت همیشه باهامه:
کاش جواد گوشی می‌برد.
کاش فقط یه بار زنگ می‌زد.
فقط یکی‌مون صداشو می‌شنید…
ولی این “کاش‌ها” مرهم نیستن.

چون نیما زنگ زد.
بعد از تیر خوردن، با پدرش تماس گرفت.
آروم گفت:
«بابا خوبم، فقط ساچمه‌ایه… دارم می‌رم درمانگاه.»

تا پدر برسه، زنگ زدن:
«آقا، زود بیا… بچه‌ت از دستت می‌ره‌ها…»

پدر رسید…
اما نه به نیما.

گفتن بردنش بیمارستان مدنی.
اما بعدش، انگار نیما از روی زمین محو شد.
هیچ‌کس نگفت چی شد.
فقط می‌دونیم تا عصر زنده بود…
تا شب، خبر رسید.

نیما مبارز بود.
قبلاً هم تو اعتراضات بود.
قبلاً هم ساچمه خورده بود.
می‌گفت:
«چه آبانی بشه امسال…»
و شد.

۱۲ آبان، نیما هم رفت.

اما ما موندیم.
برای نیما، برای جواد،
برای همه‌ی اون‌هایی که صداشونو از ما گرفتن—
و تا آخرش می‌ریم.

تولدت مبارک نیما.
#ایران

🎵 Music: "One Shot" by whtrwl

heydari_fatemeh


نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تک‌فرزند خانوداه‌شان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیش‌تر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
نیما نوری، ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم چهلم جاویدنام حدیث نجفی و پارسا رضادوست عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی شد.

نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.

نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.

ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدت‌ها تحویل خانواده نمی‌دادند. روی سنگ مزار نیما نوشته شده: تو راه آزادی کشته شدم، قول بده به جای منم آزاده زندگی کنی.
پدر و مادر نیما در چهلم فرزندشان، با فریادزدن نام او، کبوترانی را رها کردند.

https://tavaana.org/nimanouri/

#نیما_نوری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊20💔16👍1👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئوکلیپ سرود #خط_مقدم

با همراهی خانواده ارجمند #جاویدنامان_وطن ( #متین_نادرخانی - #امیرمهدی_فرخی_پور _ #نیما_نوری ) و از اسیب دیدگان چشمی #حسین_نادربیگی ...
با شعر و اجرای هنرمند مَردمى و آزاديخواه #دانیال_مقدم كه با پابند الكتريكى دوران محكوميتش را مي‌گذراند، تقديم تمام مردم شريف ايران...

به ياد تمام جاويدنامان وطن و خانواده هاي صبور و داغدارشان...

*بهر ساخت وطن خطِ مقدمم*

سرود #خط_مقدم هفتمين قطعه از آلبوم #خط_مقدم تقديم حضور پُر مهر و عشقتان💚☀️❤️


#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍253
نیما ارکانی‌حامد؛ نابغه فیزیک

نیما ارکانی‌حامد، پنجم آوریل ۱۹۷۲ در شهر هیوستون ایالت تگزاس آمریکا به دنیا آمد. پدرش، جعفرقلی ارکانی‌حامد، فیزیکدان بزرگی بود که از دانشگاه MIT مدرک دکترا گرفته بود. او ۱۴ سال استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف بود و بارها به همراه همسرش، «حمیده الستی»، که او هم فیزیکدان مشهوری بود، برای همکاری در پروژه‌های ناسا از جمله «آپولو» و «ماژلان» به آمریکا سفر کرده بود.

هنگام انقلاب ایران این خانواده به تورنتو کانادا مهاجرت کردند. نیما که علاقه فراوانی به فیزیک، ریاضیات و انگلیسی داشت همیشه در مسابقات سراسری فیزیک دبیرستان‌های کانادا بالاترین مقام را از آن خود می‌کرد. او به دانشگاه تورنتو رفت و در سال آخر تحصیل در این دانشگاه، نظریه میدان‌های کوانتومی را به دانشجویان مقاطع بالاتر تدریس می‌کرد.

پدر نیما پس از انقلاب به ایران بازگشت و از نخستین اعضای فرهنگستان علوم ایران به شمار می رود. پس از بسته شدن مراکز دانشگاهی به دلایلی خاص جعفر که تحقیقاتش را نیمه کاره می‌دید، ترجیح داد همراه خانواده از کشور خارج شود.
خانواده ارکانی ناگزیر به خروج زمینی شدند اما در میانه راه و در کوهستان‌های بین ایران و ترکیه سرگردان شدند. یک هفته سرگردانی در این کوهستان ها باعث شد نیما و خواهرش «ساناز» که سن و سال چندانی نداشتند به تب بسیار بالا مبتلا شده و تا پای مرگ پیش بروند.

پدر نیما برای نجات فرزندانش ناچار شد آنها را در یک دره رها کرده و برای پیدا کردن کمک به کوه و کمر بزند. شانس با او یار بود و مدتی بعد به عشایر کُرد برخورد کرد. افرادی که در ذهن نیما به عنوان فرشته نجات نقش بسته‌اند با اسب و آذوقه به یاری آنها آمده و در سیاهی شب این خانواده را از سد مرزبانان ترکیه عبور دادند. حمیده الستی، مادر نیما که خود او هم فیزیکدان است درباره این ماجراجویی خطرناک می گوید:

نیما در شرایط بسیار بدی به سر می برد و برای افزایش انگیزه‌اش با اشاره به کهکشان راه شیری به او قول دادم بعد از گذشتن از خطرات برایش یک تلسکوپ می خرم.


نیما در سال ۱۹۹۳ در دو رشته ریاضیات و فیزیک از دانشگاه تورنتو لیسانس گرفت. مقصد بعدی‌اش دانشگاه برکلی در ایالت کالیفرنیا بود. در این دانشگاه متوجه شد که دیموپولوس، یکی از بزرگ‌ترین فیزیکدانان نظری، در حال آماده‌کردن مقاله‌ای برای انتشار است، نیما با یافتن ایرادی در مقاله دیموپولوس، همکاری خود را با او آغاز کرد. آن‌ها نظریه ابعاد بزرگ را ارائه کردند. نیما که با ارائه این نظریه در ذرات بنیادی و نسبیت عام صاحب‌نظر شده بود، برای درک قابل پیش‌بینی‌بودن کیهان به تحقیق در نظریه گرانش کوانتومی پرداخت. در سال ۱۹۹۷ موفق شد مدرک دکترای خود را از دانشگاه برکلی کسب کند و برای گذراندن دوره فوق دکترا به دانشکده استنفورد برود.

ادامه مطلب 🌐

نسخه ویدئویی 📱

#نیما_ارکانی #فیزیک

@tavaanatech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3510
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
احسان، برادر جاویدنام عرفان خزائی، ابن ویدیو از مراسم زادروز عرفان را منتشر کرد و نوشت:

«زادروزت در آسمان‌ها خجسته باد عرفان عزیزم
به جای تو شمع آرزویت را به امید نابودی ظلم و ظالم فوت کردیم.
سپاسگزارم از خانواده های دادخواه که در این همبستگی و در کنار آرامگاه جاوید نام #عرفان_خزایی حضوری سبز داشتند.

#سپهر_اعظمی #محمد_جامعه_بزرگ #یلدا_آقافضلی #متین_نادر_خانی #ابوالفضل_آدینه_زاده #جواد_حیدری #محمد_رضا_اسکندری #ابراهیم_کتابدار #سیاوش_محمودی #امیر_مهدی_فرخی_پور #رضا_رسایی #فرهاد_مجدم #عادل_کیانپور #امین_کیانپور #آزیتا_کیانپور #فرزین_معروفی #نیما_نوری #کیان_حسینی #کومار_کرمی
و تمام جاوید نامان راه آزادی ...
وهمچنین شیر دلان و دلیران آسیب دیده چشمی
#علی_طاحونه #حسین_نادربیگی #امید_رضایی
راه عزیزانمان راه انسانیت و شرف است ، و جان سپردن در این راه افتخار و سربلندیست .دنباله رو راهتان هستیم تا آخرین نفسمان»


khazaei_ehsan66

#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
21💔8

مهسا شفیعی، پس از ۷ روز بازجویی، چهارشنبه ۱ مرداد از اداره اطلاعات به زندان مرکزی یاسوج منتقل شد.

او یک کارگر زحمت‌کش بود. با گچ‌کاری و کارگری خرج زندگی‌اش را تأمین می‌کرد.
نه سلاحی داشت، نه تریبونی—جز خاکی که پیکر برادرش در آن آرمیده بود.

تنها «جرمش» دادخواهی برادرش #نیما_شفیعی بود.
چرا زندانی‌اش کردید؟

مهسا شفیعی روز ۲۶ تیر ماه با هجوم ماموران اطلاعات به منزل پدری‌اش با ضرب و شتم بازداشت شده بود.
او در جریان خیزش مهسا در سال ۱۴۰۱ هم بازداشت شده بود.
او پیشتر در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«مهسا شفیعی هستم !در روز ۲۷ آبان ۱۴۰۱ توسط ماموران لباس شخصی ربوده شدم و به ناحق تا ۵ آذر در بازداشت به سر بردم
روزی که آزاد شدم بخاطر فشار روانی بسیار زیاد از یاسوج موقتا رفتم و ۳ روز بعد یعنی شب ۸ آذر باخبر شدم برادرم هنگام دیدن بازی تیم ج.ا و آمریکا .دچار ایست قلبی شد. و این درحالی بود که نیما(پارسا) هیچگونه بیماری زمینه ای نداشت و حتی در طول ۱۸ سال عمرش یک نخ سیگار هم نکشیده بود ...بدنش کاملا پاک بود .برادرم انسانی دغدغه مند و هنرمند بود و طراحی‌هایی که تو پیجش هست نشان دهنده طرز تفکر او بود.
اما شبِ خاکسپاری رسانه‌های خبرگزاری حکومتی خبری را پوشش دادند: جوانی ساکن یاسوج بخاطر باخت تیم ملی سکته کرد!)چگونه ممکن است برادر من! با آن طرز تفکر! برادرِ دختری که زندانی سیاسی بود؛ بخاطر باخت تیم ج.ا سکته کند؟
پارسا برای آن فوتبال سیاسی و آن گل خورده شادی کرد!پارسا قلبش سرشار از نگرانی و بیخبری از خواهرش بود از آینده بود از بلاتکلیفی بود از نیکا ومهسا و خدانور و کیان و.. .بود
برادرِ عزیزم!جانِ مهسا! هزینه‌ای پرداخت کردم که کمرم را شکست اما نوووور خیلی نزدیکه.... در نهایت در ۱۴۰۱/۹/۹ داغی را بر دلمان گذاشتند.
اینجا هیچ مرگی طبیعی نیست»

#مهسا_شفیعی #دادخواهی #پارسا_شفیعی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔333🕊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

تداوم بازداشت «مهسا شفیعی» خواهر دادخواه «نیما شفیعی»

این ویدیو مهسا را در حال انجام کارگری نشان می‌دهد. او از طریق کارگری مخارج زندگی خود را تأمین می‌کند.

#مهسا_شفیعی روز ۲۶ تیر ۱۴۰۴ به شکلی خشونت‌آمیز بازداشت شد و بعد از ۷ روز بازجویی در مکان نامعلوم، چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۴ به زندان یاسوج منتقل شده است.

او پیشتر در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«مهسا شفیعی هستم !در روز ۲۷ آبان ۱۴۰۱ توسط ماموران لباس شخصی ربوده شدم و به ناحق تا ۵ آذر در بازداشت به سر بردم
روزی که آزاد شدم بخاطر فشار روانی بسیار زیاد از یاسوج موقتا رفتم و ۳ روز بعد یعنی شب ۸ آذر باخبر شدم برادرم هنگام دیدن بازی تیم ج.ا و آمریکا .دچار ایست قلبی شد. و این درحالی بود که نیما(پارسا) هیچگونه بیماری زمینه ای نداشت و حتی در طول ۱۸ سال عمرش یک نخ سیگار هم نکشیده بود ...بدنش کاملا پاک بود .برادرم انسانی دغدغه مند و هنرمند بود و طراحی‌هایی که تو پیجش هست نشان دهنده طرز تفکر او بود.
اما شبِ خاکسپاری رسانه‌های خبرگزاری حکومتی خبری را پوشش دادند: جوانی ساکن یاسوج بخاطر باخت تیم ملی سکته کرد!)چگونه ممکن است برادر من! با آن طرز تفکر! برادرِ دختری که زندانی سیاسی بود؛ بخاطر باخت تیم ج.ا سکته کند؟
پارسا برای آن فوتبال سیاسی و آن گل خورده شادی کرد!پارسا قلبش سرشار از نگرانی و بیخبری از خواهرش بود از آینده بود از بلاتکلیفی بود از نیکا ومهسا و خدانور و کیان و.. .بود
برادرِ عزیزم!جانِ مهسا! هزینه‌ای پرداخت کردم که کمرم را شکست اما نوووور خیلی نزدیکه.... در نهایت در ۱۴۰۱/۹/۹ داغی را بر دلمان گذاشتند.
اینجا هیچ مرگی طبیعی نیست»

#علیه_فراموشی #زن_زندگی_آزادی #اعتراضات_۱۴۰۱ #نیما_شفیعی #مهسا_شفیعی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

ارسالی از انجمن دادخواهان «زن،زندگی،آزادی»

@Tavaana_TavaanaTech
💔40🕊53
تداوم بازداشت پنج فعال فرهنگی و سیاسی در تهران و بی‌خبری از آن‌ها

روز چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ نیروهای «اطلاعات سپاه» در اقدامی هم‌زمان پنج تن از فعالان فرهنگی و سیاسی کشور را در منازل شخصی‌شان بازداشت کردند. اسامی بازداشت‌شدگان عبارت‌اند از: احسان رستمی، رامین رستمی، حسن توزنده‌جانی، نیما مهدی‌زادگان و مرجان اردشیرزاده.

احسان رستمی، مترجم شناخته‌شده در حوزه اقتصاد سیاسی و نقد سرمایه‌داری جهانی است و آثار متعددی در زمینه فلسفه، اقتصاد و جنبش‌های اجتماعی-سیاسی ترجمه و منتشر کرده است.
حسن توزنده‌جانی نیز شاعر و فعال فرهنگی در عرصه کتاب است که همان روز در منزل شخصی‌اش بازداشت شد.
همچنین مرجان اردشیرزاده مترجم کتاب‌های «سواد رسانه و تفکر انتقادی» و «زن درمان در انگلیس قرن نوزدهم» است.
به گزارش نزدیکان این افراد، از زمان بازداشت تاکنون همگی آنان از حق تماس تلفنی محروم بوده‌اند و خانواده‌ها هیچ اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت سلامتی عزیزان خود ندارند.
خانواده‌های بازداشت‌شدگان طی روزهای گذشته بارها به شعبه بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۳ مستقر در زندان اوین مراجعه کرده‌اند اما پاسخی روشن و مشخص دریافت نکرده‌اند. این بی‌خبری، نگرانی‌ها درباره وضعیت آنان را افزایش داده است.

تنها عکس احسان و رامین رستمی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.
از سه بازداشت شده دیگر عکسی در دست نیست.

#احسان_رستمی، #رامین_رستمی، #حسن_توزنده‌جانی، #نیما_مهدی‌زادگان ، #مرجان_اردشیرزاده #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔19🕊1
بازداشت دوباره نیما فلاحی، زندانی سیاسی ـ امنیتی در خرم‌آباد

نیما فلاحی، کارمند رسمی پیشین وزارت اطلاعات و از زندانیان سیاسی ـ امنیتی محبوس در زندان مرکزی خرم‌آباد، پس از آزادی موقت با وثیقه چندین میلیاردی، بار دیگر توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت شد.

به گفته نزدیکان او، نیما فلاحی در روز اول جنگ ۱۲ روزه به اتهام «جاسوسی به نفع دولت‌های غربی»، و «ارتباط با عناصر تجزیه‌طلب کُرد و سلطنت‌طلب» بازداشت و طی حدود سه ماه گذشته در زندان خرم‌آباد نگهداری شد. او در این مدت در بندی مشترک با چند نظامی بازداشتی محبوس بود.

فلاحی که سابقه همکاری در بخش‌های مختلف وزارت اطلاعات و حتی دفترداری حسین صباغ (رئیس سازمان حراست کل کشور) در تهران و واحد عملیات در زاهدان و کردستان و سابقه ماموریت خارجی را داشته است، پس از آزادی موقت با وثیقه، تنها دو روز بعد دوباره بازداشت شد. یک منبع مطلع می‌گوید دستگاه‌های امنیتی با وجود پذیرش وثیقه، به دلیل «شک نسبت به احتمال خروج او از کشور» مجدداً او را در بازداشت نگه داشته‌اند.

به گفته همین منبع، پرونده او به دستور مستقیم از تهران «محرمانه» اعلام شده و حتی حق دسترسی به وکیل برایش سلب شده است. یکی از آشنایان او تأکید کرده است که آقای فلاحی هیچ اعترافی در خصوص اتهامات انتسابی نکرده‌ است.

نیما فلاحی ۲۵ سال دارد و بنا بر گزارش‌ دریافتی، ارتباط او با سید محمد خاتمی و همچنین انتشار یک استوری با عکس خاتمی و آهنگ «برای» شروین نیز به پرونده‌اش افزوده شده است.

تاکنون هیچ نهاد قضایی یا امنیتی توضیح شفافی درباره وضعیت این زندانی ارائه نداده است، اما تجربه نشان داده است که چنین متهمانی که سابقه کار در نهادهای امنیتی را دارند، معمولا با احکام سنگینی مواجه می‌شوند.

حق داشتن وکیل انتخابی، تماس با وکیل و خانواده، از جمله حقوقی است که از زندانیان با برچسب امنیتی و سیاسی نقض می‌شود و سناریوسازی بر اساس اعترافات اجباری، بر عادلانه بودن دادرسی خدشه وارد می‌کند.

#نیما_فلاخی #خرم_آباد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
15💔7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سومین سالگرد جان‌باختن جاویدنام جواد حیدری، با حضور جمعی از خانواده‌های دادخواه برگزار شد

فاطمه حیدری، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«متحدیم و سوگند می‌خوریم راه فرزندان ایران را تا پیروزی کامل ادامه دهیم.

سومین سالگرد یادبود برادرم جواد، با حضور خانواده‌های دادخواه و به یاد همه‌ی جانباختگان راه آزادی.⁩»


#سیاوش_محمودی
#متین_نادرخانی
#سپهر_اعظمی
#امیرمهدی_فرخی‌پور
#عادل_کیانپور
#ابراهیم_کتابدار
#عرفان_خزایی
#یلدا_آقافضلی
#محمد_جامه‌بزرگ
#حسین_نادر‌بیگی
#نیما_نوری
#محمدرضا_اسکندری
#جواد_حیدری⁩⁩⁩
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔312
نیما شفق دوست ۱۷ساله، اهل ارومیه در ۲۹شهریور از ناحیه دوتا پایش با شلیک نیروهای امنیتی مجروح شد، خانوادش خواستند او را به بیمارستان ببرند اما به دلیل حضور انبوه ماموران در بیمارستان وارس از بازداشت نیما او را به خانه باز گرداندند و در خانه او را مدوا کردند.
نیما در ۱۲مهر حالش به شدت وخیم میشود و اورا به بیمارستان میبرند اما نیم ساعت بعد جانش را از دست می‌دهد.
بعد از دو روز پیکر فرزندشان را تحویل می‌دهند و با تهدید به آن‌ها می‌گویند «اعلام کنند فرزندشان را سگ گاز گرفته و به دلیل عفونت و مراجعه نکردن به دکتر جانش را از دست داده»
مادرش در نهایت حدود دو ماه بعد در یک ویدیویی حقایق را می‌گوید و بعد از فشارهایی که به خانواده آن‌ها وارد شد، پدر خانواده به طرز مشکوکی سکته قلبی می‌کند و جانش را از دست می‌دهد...

#نیما_شفق_دوست #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
💔343🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهناز قدیانی، مادر دادخواه نیما نوری، با انتشار این ویدئو در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«تک‌فرزندم رو ازم گرفتن! ای مردم! نیما برای شما رفت سالگرد نیمامه ۱۲ آبان (کی این جنایت و از یاد میبره)🖤»
اکانت این مادر دادخواه در اینستاگرام
mahnaz_ghadiani
نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تک‌فرزند خانوداه‌شان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیش‌تر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدت‌ها تحویل خانواده نمی‌دادند.
#نیما_نوری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
23💔6🕊5
بازداشت خشونت‌آمیز سه شهروند در یاسوج؛ بی‌خبری از سرنوشت آنان

محمدعلی محمدحسینی، ۴۵ ساله، از فعالان سیاسی اهل یاسوج، در هفته‌ پایانی مهرماه ۱۴۰۴ به همراه دو شهروند دیگر به نام‌های نیما حسن‌پور و سیروس اکرم‌کیش (حدوداً ۴۰ ساله و ساکن شهر مادوان از توابع یاسوج) توسط نیروهای اداره اطلاعات یاسوج به‌صورت خشونت‌آمیز بازداشت شده‌اند.

بر اساس گزارش‌های رسیده، این سه نفر با اتهاماتی از قبیل «اقدام علیه امنیت ملی» و سایر اتهامات امنیتی تحت بازداشت قرار گرفته‌اند. با وجود گذشت بیش از دو هفته از بازداشت، هیچ اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت فعلی آنان در دست نیست. قاضی پرونده در شعبه سوم بازپرسی یاسوج تا کنون اجازه‌ی ملاقات خانواده‌ها با بازداشت‌شدگان، دسترسی به وکیل، یا هرگونه اطلاع‌رسانی در خصوص روند پرونده را صادر نکرده است.

گفته می‌شود محمدعلی محمدحسینی از بیماری‌های خطرناکی از جمله دیابت (قند خون) و اختلالات خودایمنی رنج می‌برد و نیازمند مراقبت شبانه‌روزی و درمان‌های مستمر پزشکی است. بی‌توجهی قاضی پرونده و مسئولان بازداشتگاه به وضعیت جسمی او موجب نگرانی جدی خانواده و نزدیکانش شده است.
بر اساس شواهد و رویه‌های مشابه، به نظر می‌رسد نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی قصد دارند با بازداشت و قربانی کردن این افراد تحت اتهامات واهی، فضای رعب و وحشت در میان شهروندان ایجاد کنند تا از هرگونه فعالیت اعتراضی یا آزادی‌خواهانه‌ی مردم جلوگیری کنند.


#محمدعلی_محمدحسینی #نیما_حسن_پور #سیروس_اکرم_کیش #یاسوج #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔20🕊72
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محمد نوری، پدر جاویدنام نیما نوری در سومین سالگرد او جان‌باختن او، هنگامی که مشاهده کرد بار دیگر سنگ مزار فرزندش را شکستند، می‌گوید:
«قرار بود پسرم هشتاد سال عمر کنه، شماها تو هجده سالگی کشتینش.»

نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تک‌فرزند خانوداه‌شان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیش‌تر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدت‌ها تحویل خانواده نمی‌دادند.
#نیما_نوری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔32🕊4👍21