Forwarded from ادبسار
🌋🌋🌋🌋
@AdabSar
🔅دماوند
ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی، ای دماوند!
از سیم به سر یکی کلهخود
ز آهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر، چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیومانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت ز خشم بر فلک مشت
آن مشت تویی، تو ای دماوند!
@AdabSar
تو مشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پس افکند
ای مشتِ زمین، بر آسمان شو
بر ری بنواز ضربتی چند
نی نی، تو نه مشت روزگاری
ای کوه، نیَم ز گفته خرسند
تو قلب فسردهی زمینی
از درد ورم نموده یک چند
شو منفجر ای دل زمانه
وآن آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین، سخن همی گوی
افسرده مباش، خوش همی خند
ای مادر سر سپید، بشنو
این پند سیاهبخت فرزند
بگرای چو اژدهای گرزه
بخروش چو شرزه شیر ارغند...
#بهار
#روز_دماوند
@AdabSar
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@AdabSar
🔅دماوند
ای دیو سپید پای در بند
ای گنبد گیتی، ای دماوند!
از سیم به سر یکی کلهخود
ز آهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر، چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیومانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین ز جور گردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت ز خشم بر فلک مشت
آن مشت تویی، تو ای دماوند!
@AdabSar
تو مشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پس افکند
ای مشتِ زمین، بر آسمان شو
بر ری بنواز ضربتی چند
نی نی، تو نه مشت روزگاری
ای کوه، نیَم ز گفته خرسند
تو قلب فسردهی زمینی
از درد ورم نموده یک چند
شو منفجر ای دل زمانه
وآن آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین، سخن همی گوی
افسرده مباش، خوش همی خند
ای مادر سر سپید، بشنو
این پند سیاهبخت فرزند
بگرای چو اژدهای گرزه
بخروش چو شرزه شیر ارغند...
#بهار
#روز_دماوند
@AdabSar
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
Forwarded from ادبسار
🏔🏔🏔🏔🏔🏔
goo.gl/KhwBCu
🔅روز دماوند
ای دیوِ سپیدِ پای در بند!
ای گنبد گیتی، ای دماوند! #بهار
🗻 "دماوند"، برکشیدهترین کوه ایران و برافراشتهترین چَکادِ(قلهی) آتشفشانی آسیا است.
❓ بر چرایی نامگذاری "دماوند"، گمانزدهای گوناگونی رواگ(رواج) دارد:
۱. دَماوند = دم (دمه، گاز، بخار) + آوند(پسوند دارندگی) = دارای دمه و دود
۲. دُماوند = دُما(پشت، دنبال) + وند(نهادن، ایستادن بر جایی) = شهر یا آبادی یا کلاتِ(قلعهی) ایستاده در دنبال و پشت.
"دماوند" همچنین جایگاه ویژهای در افسانههای ایران دارد:
🌋 در افسانهها آمده است که "گیومرت"(کیومرث) در کوه دماوند میزیسته است و گور فرزند وی "سیامک" هم آنجا دانسته شده است. آمده است که چون فرزندش کشته شد، خداوند چاهی بر سر کوه دماوند برآورد و "گیومرت" فرزند را در چاه فروهِشت. سپس بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز آتش بارها پر زند و به هوا بَرشود و این آتش دیو را از فرزند او دور بدارد.
@AdabSar
⚔ "دماوند" همچنین جایی است که فریدون، پادشاه پیشدادی و از چهرههای افسانهای ایران، با آژیدهاک(ضحاک)، فرمانروای ستمگر و خونریز، رویاروی شده و میجنگد.
بر پایهی افسانهها، سپاه فریدون به سپهسالاری "کاوه آهنگر"، در نبرد با آژیدهاک پیروز شده و او را در غاری در دماوند به بند میکشد. و آژیدهاک آنجا زندانی است تا پایان جهان، که بند بگسلد و کشتن مردمان آغاز کند و سرانجام به دست "گرشاسپ" کشته شود.
بیاورد ضحاک را چون نوند
به کوه دماوند کردش به بند #فردوسی
ز بیدادی سمر گشتهست ضحاک
که گویند او به بند است در دماوند #ناصرخسرو
🏹 "دماوند" دیگربار در گاهِ پادشاهی "منوچهر" زبانزد میشود. آنگاه که بر آن مینهند تا "آرش کمانگیر"، دلاور ایرانی، از فراز "دماوند" تیری بپراند و بدانجای که تیر فرود آید مرز ایران و توران باشد.
از این رو "آرش" از چکاد دماوند تیری بیفکند که از بامداد تا نیمروز برفت و به کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد و آنجا مرز شناخته شد.
🌄 همچنین آوردهاند که "کیخسرو" پادشاه کیانی و پیشوای دادگر ایرانی، پس از واگذاری پادشاهی به "لهراسب"، به "دماوند"رفته و از آنجا به فَراز میرود(عروج میکند).
سیزدهم تیرماه، روز "دماوند" این بَرماندِ نیادی(میراثِ طبیعی) و میهنی، اِسپَهبُدِ پایداری و ایستادگی، و نماد سرزمین ایران، گرامی باد.
#مجید_دری
#روز_دماوند
@AdabSar
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
goo.gl/KhwBCu
🔅روز دماوند
ای دیوِ سپیدِ پای در بند!
ای گنبد گیتی، ای دماوند! #بهار
🗻 "دماوند"، برکشیدهترین کوه ایران و برافراشتهترین چَکادِ(قلهی) آتشفشانی آسیا است.
❓ بر چرایی نامگذاری "دماوند"، گمانزدهای گوناگونی رواگ(رواج) دارد:
۱. دَماوند = دم (دمه، گاز، بخار) + آوند(پسوند دارندگی) = دارای دمه و دود
۲. دُماوند = دُما(پشت، دنبال) + وند(نهادن، ایستادن بر جایی) = شهر یا آبادی یا کلاتِ(قلعهی) ایستاده در دنبال و پشت.
"دماوند" همچنین جایگاه ویژهای در افسانههای ایران دارد:
🌋 در افسانهها آمده است که "گیومرت"(کیومرث) در کوه دماوند میزیسته است و گور فرزند وی "سیامک" هم آنجا دانسته شده است. آمده است که چون فرزندش کشته شد، خداوند چاهی بر سر کوه دماوند برآورد و "گیومرت" فرزند را در چاه فروهِشت. سپس بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز آتش بارها پر زند و به هوا بَرشود و این آتش دیو را از فرزند او دور بدارد.
@AdabSar
⚔ "دماوند" همچنین جایی است که فریدون، پادشاه پیشدادی و از چهرههای افسانهای ایران، با آژیدهاک(ضحاک)، فرمانروای ستمگر و خونریز، رویاروی شده و میجنگد.
بر پایهی افسانهها، سپاه فریدون به سپهسالاری "کاوه آهنگر"، در نبرد با آژیدهاک پیروز شده و او را در غاری در دماوند به بند میکشد. و آژیدهاک آنجا زندانی است تا پایان جهان، که بند بگسلد و کشتن مردمان آغاز کند و سرانجام به دست "گرشاسپ" کشته شود.
بیاورد ضحاک را چون نوند
به کوه دماوند کردش به بند #فردوسی
ز بیدادی سمر گشتهست ضحاک
که گویند او به بند است در دماوند #ناصرخسرو
🏹 "دماوند" دیگربار در گاهِ پادشاهی "منوچهر" زبانزد میشود. آنگاه که بر آن مینهند تا "آرش کمانگیر"، دلاور ایرانی، از فراز "دماوند" تیری بپراند و بدانجای که تیر فرود آید مرز ایران و توران باشد.
از این رو "آرش" از چکاد دماوند تیری بیفکند که از بامداد تا نیمروز برفت و به کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد و آنجا مرز شناخته شد.
🌄 همچنین آوردهاند که "کیخسرو" پادشاه کیانی و پیشوای دادگر ایرانی، پس از واگذاری پادشاهی به "لهراسب"، به "دماوند"رفته و از آنجا به فَراز میرود(عروج میکند).
سیزدهم تیرماه، روز "دماوند" این بَرماندِ نیادی(میراثِ طبیعی) و میهنی، اِسپَهبُدِ پایداری و ایستادگی، و نماد سرزمین ایران، گرامی باد.
#مجید_دری
#روز_دماوند
@AdabSar
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🏴🖤
فغان ز جغد جنگ و مرغوای او
که تا ابد بریده باد نای او
بریده باد نای او و تا ابد
گسسته و شکسته پر و پای او
چه باشد از بلای جنگ صعبتر
که کس امان نیابد از بلای او
همی زند صلای مرگ و نیست کس
که جان برد ز صدمت صلای او
به هر زمین که باد جنگ بر وزد
به حلقها گره شود هوای او
جهان شود چو آسیا و دم به دم
به خون تازه گردد آسیای او!
#ملک_الشعرا_بهار #بهار
@AdabSar
فغان ز جغد جنگ و مرغوای او
که تا ابد بریده باد نای او
بریده باد نای او و تا ابد
گسسته و شکسته پر و پای او
چه باشد از بلای جنگ صعبتر
که کس امان نیابد از بلای او
همی زند صلای مرگ و نیست کس
که جان برد ز صدمت صلای او
به هر زمین که باد جنگ بر وزد
به حلقها گره شود هوای او
جهان شود چو آسیا و دم به دم
به خون تازه گردد آسیای او!
#ملک_الشعرا_بهار #بهار
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻غروب = فروشُدن، فروشُد، فروشُدان، فرورفتن، شامگاه، ایوار، خورنشینش، اِوارَک، پایانیافتن، پایان روز
🔻غروب آفتاب = آفتابنشستن، آفتاب بر زمین نشستن
🔻غروب خورشید = خوررَفت، آفتابنشین، پیگاه، بیگاه، آفتابزرد، دست بر زمین زدن خورشید، آدواره، اَدوارَک
🔻غروبکردن = فروتافتن، خوررَفتن، ناپدیدشدن
🔻غروبگاه = اِوارَکگاه، شبانگاه
🔻تنگِ غروب = نزدیکِ فرورَفت، نزدیک فروشُد، نزدیک شامگاه
✍️نمونه:
🔺آفتاب زندگیاش غروب کرد =
آفتاب زندگیاش فروتافت
زندگیاش به پایان رسید
زندگیاش پایان یافت
🔺دست در دست معشوق، غروب آفتاب را تماشا میکرد =
دست در دست دلدار، فرورفتن آفتاب را نگاه میکرد
دست در دست یار، دستبرزمینزدن خورشید را مینگریست
🔺از فَرازَند تا «فروشُدِ» خورشید از تنبلی بگریزید، زیرا تنآسایی، سرآغاز تباهی است #کوروش
🔺ز هر دژ به گوش آید آوای کوس
ز «ایوار» تا گاهِ بانگ خروس #بهار
🔺«بیگاه» شد، خورشید سوی چاه شد
خیزید ای خوشطالعان، گاه طلوع ماه شد #مولانا
🔺و «آفتابزرد» را امیر به آب رسید (تاریخ بیهقی)
🌄 خوررَفت(غروب) و مانندسازیهای دلانگیز و جانفزای #فردوسی در شاهنامه:
ـ چو پژمرده شد چادر آفتاب
همی ساخت هر مهتری جای خواب
ـ چو خورشید را پشت باریک شد
ز دیدار شب، روز تاریک شد
ـ چنین تا شب تیره سر برکشید
درخشندهخورشید شد ناپدید
ـ چو خورشید بر چرخ بنمود پشت
شبی تیره شد از نمودن درشت
ـ چو خورشید تابان ز گنبد بگشت
ز بالا همی سوی خاور گذشت
ـ چو چرخ بلند از شَبَه* تاج کرد
شَمامَه(ماه) پراکند بر لاژورد(لاجورد)
(*شَبَه=سنگ سیاه درخشان)
ـ چو خورشید تابان به گنبد رسید
به جایی پی گور و آهو ندید
ـ چو خورشید بر تیغ گنبد رسید
سکندر ز بالا خروشی شنید
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#غروب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻غروب = فروشُدن، فروشُد، فروشُدان، فرورفتن، شامگاه، ایوار، خورنشینش، اِوارَک، پایانیافتن، پایان روز
🔻غروب آفتاب = آفتابنشستن، آفتاب بر زمین نشستن
🔻غروب خورشید = خوررَفت، آفتابنشین، پیگاه، بیگاه، آفتابزرد، دست بر زمین زدن خورشید، آدواره، اَدوارَک
🔻غروبکردن = فروتافتن، خوررَفتن، ناپدیدشدن
🔻غروبگاه = اِوارَکگاه، شبانگاه
🔻تنگِ غروب = نزدیکِ فرورَفت، نزدیک فروشُد، نزدیک شامگاه
✍️نمونه:
🔺آفتاب زندگیاش غروب کرد =
آفتاب زندگیاش فروتافت
زندگیاش به پایان رسید
زندگیاش پایان یافت
🔺دست در دست معشوق، غروب آفتاب را تماشا میکرد =
دست در دست دلدار، فرورفتن آفتاب را نگاه میکرد
دست در دست یار، دستبرزمینزدن خورشید را مینگریست
🔺از فَرازَند تا «فروشُدِ» خورشید از تنبلی بگریزید، زیرا تنآسایی، سرآغاز تباهی است #کوروش
🔺ز هر دژ به گوش آید آوای کوس
ز «ایوار» تا گاهِ بانگ خروس #بهار
🔺«بیگاه» شد، خورشید سوی چاه شد
خیزید ای خوشطالعان، گاه طلوع ماه شد #مولانا
🔺و «آفتابزرد» را امیر به آب رسید (تاریخ بیهقی)
🌄 خوررَفت(غروب) و مانندسازیهای دلانگیز و جانفزای #فردوسی در شاهنامه:
ـ چو پژمرده شد چادر آفتاب
همی ساخت هر مهتری جای خواب
ـ چو خورشید را پشت باریک شد
ز دیدار شب، روز تاریک شد
ـ چنین تا شب تیره سر برکشید
درخشندهخورشید شد ناپدید
ـ چو خورشید بر چرخ بنمود پشت
شبی تیره شد از نمودن درشت
ـ چو خورشید تابان ز گنبد بگشت
ز بالا همی سوی خاور گذشت
ـ چو چرخ بلند از شَبَه* تاج کرد
شَمامَه(ماه) پراکند بر لاژورد(لاجورد)
(*شَبَه=سنگ سیاه درخشان)
ـ چو خورشید تابان به گنبد رسید
به جایی پی گور و آهو ندید
ـ چو خورشید بر تیغ گنبد رسید
سکندر ز بالا خروشی شنید
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#غروب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
سعدیا چون تو کجا نادرهگفتاری هست
یا چو شیرینسخنت نخل شکرباری هست
یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست
هیچم ار نیست تمنای تواَم باری هست
«مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جز فکر تواَم کاری هست»
لطف گفتار تو شد دام ره مرغ هوس
به هوس بال زد و گشت گرفتار قفس
پایبند تو ندارد سر دمسازی کس
موسی اینجا بنهد رخت به امید قبس
«به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقهی زلف تو گرفتاری هست»
بی گلستان تو در دست به جز خاری نیست
به ز گفتار تو بیشائبهگفتاری نیست
فارغ از جلوهی حسنت در و دیواری نیست
ای که در دار ادب غیر تو دیاری نیست
«گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست»
دل ز باغ سخنت ورد کرامت بوید
پیرو مسلک تو راه سلامت پوید
دولت نام توحاشا که تمامت جوید
کآب گفتار تو دامان قیامت شوید
«هرکه عیبم کند از عشق و ملامت گوید
تا ندیده است تورا بر منش انکاری هست»
روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم
شب نباشد که ثنای تو مکرر نکنم
منکر فضل تو را نهی ز منکر نکنم
نزد اعمی صفت مهر منور نکنم
«صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
همه دانند که در صحبت گل خاری هست»
هرکه را عشق نباشد نتوان زنده شمرد
وآن که جانش ز محبت اثری یافت نمرد
تربت پارس چو جان جسم تو در سینه فشرد
لیک در خاک وطن آتش عشقت نفسرد
«باد خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد
آب هر طیب که در طبلهی عطاری هست»
سعدیا نیست به کاشانهی دل غیر تو کس
تا نفس هست به یاد تو برآریم نفس
ما بجز حشمت و جاه تو نداریم هوس
ای دم گرم تو آتش زده در ناکس و کس
«نه من خام طمع عشق تو میورزم و بس
که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست»
کام جان پر شکر از شعر چو قند تو بود
بیت معمور ادب طبع بلند تو بود
زنده جان بشر از حکمت و پند تو بود
سعدیا گردن جانها به کمند تو بود
«من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست»
راستی دفتر سعدی به گلستان ماند
طیباتش به گل و لاله و ریحان ماند
اوست پیغمبر و آن نامه به فرقان ماند
وآن که او را کند انکار به شیطان ماند
«عشق سعدی نه حدیثی است که پنهان ماند
داستانیست که بر هر سر بازاری هست»
#بهار
@AdabSar
سعدیا چون تو کجا نادرهگفتاری هست
یا چو شیرینسخنت نخل شکرباری هست
یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست
هیچم ار نیست تمنای تواَم باری هست
«مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جز فکر تواَم کاری هست»
لطف گفتار تو شد دام ره مرغ هوس
به هوس بال زد و گشت گرفتار قفس
پایبند تو ندارد سر دمسازی کس
موسی اینجا بنهد رخت به امید قبس
«به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقهی زلف تو گرفتاری هست»
بی گلستان تو در دست به جز خاری نیست
به ز گفتار تو بیشائبهگفتاری نیست
فارغ از جلوهی حسنت در و دیواری نیست
ای که در دار ادب غیر تو دیاری نیست
«گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست»
دل ز باغ سخنت ورد کرامت بوید
پیرو مسلک تو راه سلامت پوید
دولت نام توحاشا که تمامت جوید
کآب گفتار تو دامان قیامت شوید
«هرکه عیبم کند از عشق و ملامت گوید
تا ندیده است تورا بر منش انکاری هست»
روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم
شب نباشد که ثنای تو مکرر نکنم
منکر فضل تو را نهی ز منکر نکنم
نزد اعمی صفت مهر منور نکنم
«صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
همه دانند که در صحبت گل خاری هست»
هرکه را عشق نباشد نتوان زنده شمرد
وآن که جانش ز محبت اثری یافت نمرد
تربت پارس چو جان جسم تو در سینه فشرد
لیک در خاک وطن آتش عشقت نفسرد
«باد خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد
آب هر طیب که در طبلهی عطاری هست»
سعدیا نیست به کاشانهی دل غیر تو کس
تا نفس هست به یاد تو برآریم نفس
ما بجز حشمت و جاه تو نداریم هوس
ای دم گرم تو آتش زده در ناکس و کس
«نه من خام طمع عشق تو میورزم و بس
که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست»
کام جان پر شکر از شعر چو قند تو بود
بیت معمور ادب طبع بلند تو بود
زنده جان بشر از حکمت و پند تو بود
سعدیا گردن جانها به کمند تو بود
«من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست»
راستی دفتر سعدی به گلستان ماند
طیباتش به گل و لاله و ریحان ماند
اوست پیغمبر و آن نامه به فرقان ماند
وآن که او را کند انکار به شیطان ماند
«عشق سعدی نه حدیثی است که پنهان ماند
داستانیست که بر هر سر بازاری هست»
#بهار
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
🏔🏔🏔🏔🏔🏔
goo.gl/KhwBCu
🔅روز دماوند
ای دیوِ سپیدِ پای در بند!
ای گنبد گیتی، ای دماوند! #بهار
🗻 "دماوند"، برکشیدهترین کوه ایران و برافراشتهترین چَکادِ(قلهی) آتشفشانی آسیا است.
❓ بر چرایی نامگذاری "دماوند"، گمانزدهای گوناگونی رواگ(رواج) دارد:
۱. دَماوند = دم (دمه، گاز، بخار) + آوند(پسوند دارندگی) = دارای دمه و دود
۲. دُماوند = دُما(پشت، دنبال) + وند(نهادن، ایستادن بر جایی) = شهر یا آبادی یا کلاتِ(قلعهی) ایستاده در دنبال و پشت.
"دماوند" همچنین جایگاه ویژهای در افسانههای ایران دارد:
🌋 در افسانهها آمده است که "گیومرت"(کیومرث) در کوه دماوند میزیسته است و گور فرزند وی "سیامک" هم آنجا دانسته شده است. آمده است که چون فرزندش کشته شد، خداوند چاهی بر سر کوه دماوند برآورد و "گیومرت" فرزند را در چاه فروهِشت. سپس بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز آتش بارها پر زند و به هوا بَرشود و این آتش دیو را از فرزند او دور بدارد.
@AdabSar
⚔ "دماوند" همچنین جایی است که فریدون، پادشاه پیشدادی و از چهرههای افسانهای ایران، با آژیدهاک(ضحاک)، فرمانروای ستمگر و خونریز، رویاروی شده و میجنگد.
بر پایهی افسانهها، سپاه فریدون به سپهسالاری "کاوه آهنگر"، در نبرد با آژیدهاک پیروز شده و او را در غاری در دماوند به بند میکشد. و آژیدهاک آنجا زندانی است تا پایان جهان، که بند بگسلد و کشتن مردمان آغاز کند و سرانجام به دست "گرشاسپ" کشته شود.
بیاورد ضحاک را چون نوند
به کوه دماوند کردش به بند #فردوسی
ز بیدادی سمر گشتهست ضحاک
که گویند او به بند است در دماوند #ناصرخسرو
🏹 "دماوند" دیگربار در گاهِ پادشاهی "منوچهر" زبانزد میشود. آنگاه که بر آن مینهند تا "آرش کمانگیر"، دلاور ایرانی، از فراز "دماوند" تیری بپراند و بدانجای که تیر فرود آید مرز ایران و توران باشد.
از این رو "آرش" از چکاد دماوند تیری بیفکند که از بامداد تا نیمروز برفت و به کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد و آنجا مرز شناخته شد.
🌄 همچنین آوردهاند که "کیخسرو" پادشاه کیانی و پیشوای دادگر ایرانی، پس از واگذاری پادشاهی به "لهراسب"، به "دماوند"رفته و از آنجا به فَراز میرود(عروج میکند).
سیزدهم تیرماه، روز "دماوند" این بَرماندِ نیادی(میراثِ طبیعی) و میهنی، اِسپَهبُدِ پایداری و ایستادگی، و نماد سرزمین ایران، گرامی باد.
#مجید_دری
#روز_دماوند
@AdabSar
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
goo.gl/KhwBCu
🔅روز دماوند
ای دیوِ سپیدِ پای در بند!
ای گنبد گیتی، ای دماوند! #بهار
🗻 "دماوند"، برکشیدهترین کوه ایران و برافراشتهترین چَکادِ(قلهی) آتشفشانی آسیا است.
❓ بر چرایی نامگذاری "دماوند"، گمانزدهای گوناگونی رواگ(رواج) دارد:
۱. دَماوند = دم (دمه، گاز، بخار) + آوند(پسوند دارندگی) = دارای دمه و دود
۲. دُماوند = دُما(پشت، دنبال) + وند(نهادن، ایستادن بر جایی) = شهر یا آبادی یا کلاتِ(قلعهی) ایستاده در دنبال و پشت.
"دماوند" همچنین جایگاه ویژهای در افسانههای ایران دارد:
🌋 در افسانهها آمده است که "گیومرت"(کیومرث) در کوه دماوند میزیسته است و گور فرزند وی "سیامک" هم آنجا دانسته شده است. آمده است که چون فرزندش کشته شد، خداوند چاهی بر سر کوه دماوند برآورد و "گیومرت" فرزند را در چاه فروهِشت. سپس بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز آتش بارها پر زند و به هوا بَرشود و این آتش دیو را از فرزند او دور بدارد.
@AdabSar
⚔ "دماوند" همچنین جایی است که فریدون، پادشاه پیشدادی و از چهرههای افسانهای ایران، با آژیدهاک(ضحاک)، فرمانروای ستمگر و خونریز، رویاروی شده و میجنگد.
بر پایهی افسانهها، سپاه فریدون به سپهسالاری "کاوه آهنگر"، در نبرد با آژیدهاک پیروز شده و او را در غاری در دماوند به بند میکشد. و آژیدهاک آنجا زندانی است تا پایان جهان، که بند بگسلد و کشتن مردمان آغاز کند و سرانجام به دست "گرشاسپ" کشته شود.
بیاورد ضحاک را چون نوند
به کوه دماوند کردش به بند #فردوسی
ز بیدادی سمر گشتهست ضحاک
که گویند او به بند است در دماوند #ناصرخسرو
🏹 "دماوند" دیگربار در گاهِ پادشاهی "منوچهر" زبانزد میشود. آنگاه که بر آن مینهند تا "آرش کمانگیر"، دلاور ایرانی، از فراز "دماوند" تیری بپراند و بدانجای که تیر فرود آید مرز ایران و توران باشد.
از این رو "آرش" از چکاد دماوند تیری بیفکند که از بامداد تا نیمروز برفت و به کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد و آنجا مرز شناخته شد.
🌄 همچنین آوردهاند که "کیخسرو" پادشاه کیانی و پیشوای دادگر ایرانی، پس از واگذاری پادشاهی به "لهراسب"، به "دماوند"رفته و از آنجا به فَراز میرود(عروج میکند).
سیزدهم تیرماه، روز "دماوند" این بَرماندِ نیادی(میراثِ طبیعی) و میهنی، اِسپَهبُدِ پایداری و ایستادگی، و نماد سرزمین ایران، گرامی باد.
#مجید_دری
#روز_دماوند
@AdabSar
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌱 یکم اردیبهشت
روز بزرگداشت خداوندگار ادب و شهسوار سخن، «سعدی» جاودانه، روز پرواز «ملکالشعرای بهار»، سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید و روز پرواز «سهراب سپهری»، فرزند آب و خرد و روشنی را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی سعدی، بهار و سهراب:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🦚 #سعدی
امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است
🌳 #بهار
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد
🪴 #سهراب_سپهری
#چکامه_پارسی
🌿🌺 @AdabSar
روز بزرگداشت خداوندگار ادب و شهسوار سخن، «سعدی» جاودانه، روز پرواز «ملکالشعرای بهار»، سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید و روز پرواز «سهراب سپهری»، فرزند آب و خرد و روشنی را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی سعدی، بهار و سهراب:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🦚 #سعدی
امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است
🌳 #بهار
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد
🪴 #سهراب_سپهری
#چکامه_پارسی
🌿🌺 @AdabSar
🌱 اردیبهشت با نام چامهسرایان بزرگ آغاز میشود.
روز بزرگداشت خداوندگار ادب و شهسوار سخن، «سعدی» جاودانه، روز پرواز «ملکالشعرای بهار»، سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید و روز پرواز «سهراب سپهری»، فرزند آب و خرد و روشنی و درگذشت «اقبال لاهوری» را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی سعدی، بهار، سهراب و اقبال:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دیماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🦚 #سعدی
امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است
🌳 #بهار
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد
🪴 #سهراب_سپهری
گمان مبر که به پایان رسید کار مُغان
هزار بادهی ناخورده در رَگ تاک است
🍃 #اقبال_لاهوری
#چکامه_پارسی
🌿🌺 @AdabSar
روز بزرگداشت خداوندگار ادب و شهسوار سخن، «سعدی» جاودانه، روز پرواز «ملکالشعرای بهار»، سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید و روز پرواز «سهراب سپهری»، فرزند آب و خرد و روشنی و درگذشت «اقبال لاهوری» را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی سعدی، بهار، سهراب و اقبال:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دیماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🦚 #سعدی
امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است
🌳 #بهار
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد
🪴 #سهراب_سپهری
گمان مبر که به پایان رسید کار مُغان
هزار بادهی ناخورده در رَگ تاک است
🍃 #اقبال_لاهوری
#چکامه_پارسی
🌿🌺 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔹آفرین فردوسی
آنچه کورش کرد و دارا، وآنچه زردشت مهین
زنده گشت از همت فردوسی سحرآفرین
تازه گشت از طبع حکمتزای فردوسی به دهر
آنچه کردند آن بزرگان در جهان از داد و دین
شد درفش کاویانی باز برپا تا کشید
این سوار پارسی رخش فصاحت زیر زین
پس برون آمد ز «پاز» توس برناشاعری
هم خردمندی حکیم و هم سخنسنجی وزین
گرچه خورد از گنج خویش و برنخورد از رنجخویش
لیک ماند ازخویش گنجی بیعدیل و بیقرین
از سخن بنهاد دارویی مفرح در میان
تا بدان خرم کنند این قوم دلهای حزین
تا برافروزند روزی بابکانی دوده را
وز نشاط رفتگان از رخ فرو شویند چین
آنچه گفت اندر اوستا زردهشت و آنچه کرد
اردشیر بابکان تا یزدگرد بافرین
زنده کرد آن جمله فردوسی به الفاظ دری
اینت کرداری شگرف و اینت گفتاری متین
ای مبارک اوستاد، ای شاعر والانژاد
ای سخنهایت به سوی راستی حبلی متین
نامهی تو هست چون والادرفش کاویان
فر یزدانی وزان بر وی چو باد فرودین
#بهار (کوتاهشده)
#روز_فردوسی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔹آفرین فردوسی
آنچه کورش کرد و دارا، وآنچه زردشت مهین
زنده گشت از همت فردوسی سحرآفرین
تازه گشت از طبع حکمتزای فردوسی به دهر
آنچه کردند آن بزرگان در جهان از داد و دین
شد درفش کاویانی باز برپا تا کشید
این سوار پارسی رخش فصاحت زیر زین
پس برون آمد ز «پاز» توس برناشاعری
هم خردمندی حکیم و هم سخنسنجی وزین
گرچه خورد از گنج خویش و برنخورد از رنجخویش
لیک ماند ازخویش گنجی بیعدیل و بیقرین
از سخن بنهاد دارویی مفرح در میان
تا بدان خرم کنند این قوم دلهای حزین
تا برافروزند روزی بابکانی دوده را
وز نشاط رفتگان از رخ فرو شویند چین
آنچه گفت اندر اوستا زردهشت و آنچه کرد
اردشیر بابکان تا یزدگرد بافرین
زنده کرد آن جمله فردوسی به الفاظ دری
اینت کرداری شگرف و اینت گفتاری متین
ای مبارک اوستاد، ای شاعر والانژاد
ای سخنهایت به سوی راستی حبلی متین
نامهی تو هست چون والادرفش کاویان
فر یزدانی وزان بر وی چو باد فرودین
#بهار (کوتاهشده)
#روز_فردوسی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌱 گل همیشه بهار سخنوری سعدی است.
اردیبهشت با نام چامهسرایان بزرگ آغاز میشود.
روز بزرگداشت خداوندگار ادب و شهسوار سخن «سعدی» جاودانه، روز پرواز «ملکالشعرای بهار» سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید، روز پرواز «سهراب سپهری» فرزند آب و خرد و روشنی و درگذشت «اقبال لاهوری» را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی سعدی، بهار، سهراب و اقبال:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دیماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🦚 #سعدی
امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است
🌳 #بهار
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد
🪴 #سهراب_سپهری
گمان مبر که به پایان رسید کار مُغان
هزار بادهی ناخورده در رَگ تاک است
🍃 #اقبال_لاهوری
#چکامه_پارسی
🌿🌺 @AdabSar
اردیبهشت با نام چامهسرایان بزرگ آغاز میشود.
روز بزرگداشت خداوندگار ادب و شهسوار سخن «سعدی» جاودانه، روز پرواز «ملکالشعرای بهار» سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید، روز پرواز «سهراب سپهری» فرزند آب و خرد و روشنی و درگذشت «اقبال لاهوری» را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی سعدی، بهار، سهراب و اقبال:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دیماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🦚 #سعدی
امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است
🌳 #بهار
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد
🪴 #سهراب_سپهری
گمان مبر که به پایان رسید کار مُغان
هزار بادهی ناخورده در رَگ تاک است
🍃 #اقبال_لاهوری
#چکامه_پارسی
🌿🌺 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻غروب = فروشُدن، فروشُد، فروشُدان، فرورفتن، شامگاه، ایوار، خورنشینش، اِوارَک، پایانیافتن، پایان روز
🔻غروب آفتاب = آفتابنشستن، آفتاب بر زمین نشستن
🔻غروب خورشید = خوررَفت، آفتابنشین، پیگاه، بیگاه، آفتابزرد، دست بر زمین زدن خورشید، آدواره، اَدوارَک
🔻غروبکردن = فروتافتن، خوررَفتن، ناپدیدشدن
🔻غروبگاه = اِوارَکگاه، شبانگاه
🔻تنگِ غروب = نزدیکِ فرورَفت، نزدیک فروشُد، نزدیک شامگاه
✍️نمونه:
🔺آفتاب زندگیاش غروب کرد =
آفتاب زندگیاش فروتافت
زندگیاش به پایان رسید
زندگیاش پایان یافت
🔺دست در دست معشوق، غروب آفتاب را تماشا میکرد =
دست در دست دلدار، فرورفتن آفتاب را نگاه میکرد
دست در دست یار، دستبرزمینزدن خورشید را مینگریست
🔺از فَرازَند تا «فروشُدِ» خورشید از تنبلی بگریزید، زیرا تنآسایی، سرآغاز تباهی است #کوروش
🔺ز هر دژ به گوش آید آوای کوس
ز «ایوار» تا گاهِ بانگ خروس #بهار
🔺«بیگاه» شد، خورشید سوی چاه شد
خیزید ای خوشطالعان، گاه طلوع ماه شد #مولوی
🔺و «آفتابزرد» را امیر به آب رسید (تاریخ بیهقی)
🌄 خوررَفت(غروب) و مانندسازیهای دلانگیز و جانفزای #فردوسی در شاهنامه:
ـ چو پژمرده شد چادر آفتاب
همی ساخت هر مهتری جای خواب
ـ چو خورشید را پشت باریک شد
ز دیدار شب، روز تاریک شد
ـ چنین تا شب تیره سر برکشید
درخشندهخورشید شد ناپدید
ـ چو خورشید بر چرخ بنمود پشت
شبی تیره شد از نمودن درشت
ـ چو خورشید تابان ز گنبد بگشت
ز بالا همی سوی خاور گذشت
ـ چو چرخ بلند از شَبَه* تاج کرد
شَمامَه(ماه) پراکند بر لاژورد(لاجورد)
(*شَبَه=سنگ سیاه درخشان)
ـ چو خورشید تابان به گنبد رسید
به جایی پی گور و آهو ندید
ـ چو خورشید بر تیغ گنبد رسید
سکندر ز بالا خروشی شنید
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#غروب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻غروب = فروشُدن، فروشُد، فروشُدان، فرورفتن، شامگاه، ایوار، خورنشینش، اِوارَک، پایانیافتن، پایان روز
🔻غروب آفتاب = آفتابنشستن، آفتاب بر زمین نشستن
🔻غروب خورشید = خوررَفت، آفتابنشین، پیگاه، بیگاه، آفتابزرد، دست بر زمین زدن خورشید، آدواره، اَدوارَک
🔻غروبکردن = فروتافتن، خوررَفتن، ناپدیدشدن
🔻غروبگاه = اِوارَکگاه، شبانگاه
🔻تنگِ غروب = نزدیکِ فرورَفت، نزدیک فروشُد، نزدیک شامگاه
✍️نمونه:
🔺آفتاب زندگیاش غروب کرد =
آفتاب زندگیاش فروتافت
زندگیاش به پایان رسید
زندگیاش پایان یافت
🔺دست در دست معشوق، غروب آفتاب را تماشا میکرد =
دست در دست دلدار، فرورفتن آفتاب را نگاه میکرد
دست در دست یار، دستبرزمینزدن خورشید را مینگریست
🔺از فَرازَند تا «فروشُدِ» خورشید از تنبلی بگریزید، زیرا تنآسایی، سرآغاز تباهی است #کوروش
🔺ز هر دژ به گوش آید آوای کوس
ز «ایوار» تا گاهِ بانگ خروس #بهار
🔺«بیگاه» شد، خورشید سوی چاه شد
خیزید ای خوشطالعان، گاه طلوع ماه شد #مولوی
🔺و «آفتابزرد» را امیر به آب رسید (تاریخ بیهقی)
🌄 خوررَفت(غروب) و مانندسازیهای دلانگیز و جانفزای #فردوسی در شاهنامه:
ـ چو پژمرده شد چادر آفتاب
همی ساخت هر مهتری جای خواب
ـ چو خورشید را پشت باریک شد
ز دیدار شب، روز تاریک شد
ـ چنین تا شب تیره سر برکشید
درخشندهخورشید شد ناپدید
ـ چو خورشید بر چرخ بنمود پشت
شبی تیره شد از نمودن درشت
ـ چو خورشید تابان ز گنبد بگشت
ز بالا همی سوی خاور گذشت
ـ چو چرخ بلند از شَبَه* تاج کرد
شَمامَه(ماه) پراکند بر لاژورد(لاجورد)
(*شَبَه=سنگ سیاه درخشان)
ـ چو خورشید تابان به گنبد رسید
به جایی پی گور و آهو ندید
ـ چو خورشید بر تیغ گنبد رسید
سکندر ز بالا خروشی شنید
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#غروب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻شَمال = باد اَپاختَری، باد باختَری، نرمباد، باد نرم، باد خوش، دمباد، باد خنک
🔻شِمال = اَپاختَر، باختر*، بالادست، بالا، دست چپ
🔻شِمال شرقی = اَپاختَر خورآیی، اَپاختَر خورآیانی
🔻شِمال غربی = اَپاختَر خوربَری
🔻شِمالی = اَپاختَری، اَپاختَریک
🔻نیمکره شِمالی = نیمپادَک اَپاختَری، نیمگویال اَپاختَری
🔻نیمه شِمالی = اَپاختَرنیمه، نیمهی اَپاختَری، نیمهی بالایی
❗️پینوشت:
۱. «باختَر» دِگَریدهی «اَپاختَر» است که بهنادرست بهجای «غرب» بهکار میرود.
۲. گفته میشود «شِمال» را میتوان پارسی دانست. چرا که «شِم» به چم(معنی) «سرما» است و در واژهی «شمیران»(=جای سردسیر، در برابر تهران=جای گرمسیر) نیز با همین چِمار(معنی) آمده است.
✍️نمونه:
🔺بحر خزر در شمال ایران قرار دارد =
دریای مازندران در اَپاختَر ایران است
دریای کاسپیَن در بالای ایران است
🔺شَمال از جانب بغداد خیزد
گناه مردم شطالعرب چیست؟ =
باد خنک از سوی بغداد خیزد
گناه مردم اروندرود چیست؟
🔺ز البرز بزرگ در شِمال ری
هر شب دم دلکش شَمال آید #بهار =
ز البرز بزرگ در بالای ری
هر شب دم دلکش نرمباد آید
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#شمال #شمالی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻شَمال = باد اَپاختَری، باد باختَری، نرمباد، باد نرم، باد خوش، دمباد، باد خنک
🔻شِمال = اَپاختَر، باختر*، بالادست، بالا، دست چپ
🔻شِمال شرقی = اَپاختَر خورآیی، اَپاختَر خورآیانی
🔻شِمال غربی = اَپاختَر خوربَری
🔻شِمالی = اَپاختَری، اَپاختَریک
🔻نیمکره شِمالی = نیمپادَک اَپاختَری، نیمگویال اَپاختَری
🔻نیمه شِمالی = اَپاختَرنیمه، نیمهی اَپاختَری، نیمهی بالایی
❗️پینوشت:
۱. «باختَر» دِگَریدهی «اَپاختَر» است که بهنادرست بهجای «غرب» بهکار میرود.
۲. گفته میشود «شِمال» را میتوان پارسی دانست. چرا که «شِم» به چم(معنی) «سرما» است و در واژهی «شمیران»(=جای سردسیر، در برابر تهران=جای گرمسیر) نیز با همین چِمار(معنی) آمده است.
✍️نمونه:
🔺بحر خزر در شمال ایران قرار دارد =
دریای مازندران در اَپاختَر ایران است
دریای کاسپیَن در بالای ایران است
🔺شَمال از جانب بغداد خیزد
گناه مردم شطالعرب چیست؟ =
باد خنک از سوی بغداد خیزد
گناه مردم اروندرود چیست؟
🔺ز البرز بزرگ در شِمال ری
هر شب دم دلکش شَمال آید #بهار =
ز البرز بزرگ در بالای ری
هر شب دم دلکش نرمباد آید
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#شمال #شمالی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌱 گل همیشه بهار سخنوری سعدی است.
اردیبهشت با نام چامهسرایان بزرگ آغاز میشود.
روز بزرگداشت خداوندگار ادب و شهسوار سخن «سعدی» جاودانه، روز پرواز «ملکالشعرای بهار» سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید، روز پرواز «سهراب سپهری» فرزند آب و خرد و روشنی و درگذشت «اقبال لاهوری» را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی سعدی، بهار، سهراب و اقبال:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دیماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🦚 #سعدی
امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است
🌳 #بهار
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد
🪴 #سهراب_سپهری
گمان مبر که به پایان رسید کار مُغان
هزار بادهی ناخورده در رَگ تاک است
🍃 #اقبال_لاهوری
فرتور(عکس) از نمای درونی آرامگاه سعدی
فرتورگر: «هربرت کریممسیحی»
#چکامه_پارسی
🌿🌺 @AdabSar
🌱 گل همیشه بهار سخنوری سعدی است.
اردیبهشت با نام چامهسرایان بزرگ آغاز میشود.
روز بزرگداشت خداوندگار ادب و شهسوار سخن «سعدی» جاودانه، روز پرواز «ملکالشعرای بهار» سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید، روز پرواز «سهراب سپهری» فرزند آب و خرد و روشنی و درگذشت «اقبال لاهوری» را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی سعدی، بهار، سهراب و اقبال:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دیماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🦚 #سعدی
امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است
🌳 #بهار
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد
🪴 #سهراب_سپهری
گمان مبر که به پایان رسید کار مُغان
هزار بادهی ناخورده در رَگ تاک است
🍃 #اقبال_لاهوری
فرتور(عکس) از نمای درونی آرامگاه سعدی
فرتورگر: «هربرت کریممسیحی»
#چکامه_پارسی
🌿🌺 @AdabSar
با آن مرد کجا پدر و مادر از او آزرده و ناخشنودند همکار مباش
کت داد به دوبار ندارد
هیچت با آن کس دوستی و دوشارم مباد.
جوانی کز او نیست خشنود باب
هم آزرده زو مادر مهریاب
مشو هیچ همکار چونین کسی
کزان مرد بیداد بینی بسی
به جای تو نیکی ندارد نگاه
ازین دوستان تا توانی مخواه
#بهار
#چکامه_پارسی
🟫🔸 @AdabSar
با آن مرد کجا پدر و مادر از او آزرده و ناخشنودند همکار مباش
کت داد به دوبار ندارد
هیچت با آن کس دوستی و دوشارم مباد.
جوانی کز او نیست خشنود باب
هم آزرده زو مادر مهریاب
مشو هیچ همکار چونین کسی
کزان مرد بیداد بینی بسی
به جای تو نیکی ندارد نگاه
ازین دوستان تا توانی مخواه
#بهار
#چکامه_پارسی
🟫🔸 @AdabSar
goo.gl/KhwBCu
🗻 ای دیوِ سپیدِ پای در بند!
ای گنبد گیتی ای دماوند #بهار
🗻 «دماوند» برکشیدهترین کوه ایران و برافراشتهترین چَکادِ(قلهی) آتشفشانی آسیا است.
🗻 بر چرایی نامگذاری دماوند گمانزدهای گوناگونی رواگ(رواج) دارد:
۱. دَماوند = دم(دمه، گاز، بخار) + آوند(پسوند دارندگی) = دارای دمه و دود
۲. دُماوند = دُما(پشت، دنبال) + وند(نهادن، ایستادن بر جایی) = شهر یا آبادی یا کلاتِ(قلعهی) ایستاده در دنبال و پشت.
🗻 دماوند همچنین جایگاه ویژهای در افسانههای ایران دارد:
در افسانهها آمده است که «گیومرت»(کیومرث) در کوه دماوند میزیسته است و گور فرزند وی «سیامک» هم آنجا دانسته شده است. آمده است که چون فرزندش کشته شد خداوند چاهی بر سر کوه دماوند برآورد و گیومرت فرزند را در چاه فروهِشت، سپس بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز آتش بارها پر زند و به هوا بَرشود و این آتش دیو را از فرزند او دور بدارد.
🗻 دماوند همچنین جایی است که فریدون پادشاه پیشدادی و از چهرههای افسانهای ایران با آژیدهاک(ضحاک) فرمانروای ستمگر و خونریز رویاروی شده و میجنگد.
بر پایهی افسانهها سپاه فریدون به سپهسالاری «کاوه آهنگر» در نبرد با آژیدهاک پیروز شده و او را در غاری در دماوند به بند میکشد و آژیدهاک آنجا زندانی است تا پایان جهان که بند بگسلد و کشتن مردمان آغاز کند و سرانجام به دست «گرشاسپ» کشته شود.
بیاورد ضحاک را چون نوند
به کوه دماوند کردش به بند #فردوسی
ز بیدادی سمر گشتهست ضحاک
که گویند او به بند است در دماوند #ناصرخسرو
🗻 دماوند دیگربار در گاهِ پادشاهی «منوچهر» زبانزد میشود. آنگاه که بر آن مینهند تا «آرش کمانگیر» دلاور ایرانی از فراز دماوند تیری بپراند و بدانجای که تیر فرود آید مرز ایران و توران باشد.
از این رو آرش از چکاد دماوند تیری بیفکند که از بامداد تا نیمروز برفت و به کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد و آنجا مرز شناخته شد.
🗻 همچنین آوردهاند که «کیخسرو» پادشاه کیانی و پیشوای دادگر ایرانی پس از واگذاری پادشاهی به «لهراسب» به دماوند رفته و از آنجا به فَراز میرود(عروج میکند).
سیزدهم تیرماه «روز دماوند» این بَرماندِ نیادی(میراثِ طبیعی) و میهنی، اِسپَهبُدِ پایداری و ایستادگی و نماد سرزمین ایران گرامی باد.
#مجید_دری
#روز_دماوند
🗻 @AdabSar
🗻 ای دیوِ سپیدِ پای در بند!
ای گنبد گیتی ای دماوند #بهار
🗻 «دماوند» برکشیدهترین کوه ایران و برافراشتهترین چَکادِ(قلهی) آتشفشانی آسیا است.
🗻 بر چرایی نامگذاری دماوند گمانزدهای گوناگونی رواگ(رواج) دارد:
۱. دَماوند = دم(دمه، گاز، بخار) + آوند(پسوند دارندگی) = دارای دمه و دود
۲. دُماوند = دُما(پشت، دنبال) + وند(نهادن، ایستادن بر جایی) = شهر یا آبادی یا کلاتِ(قلعهی) ایستاده در دنبال و پشت.
🗻 دماوند همچنین جایگاه ویژهای در افسانههای ایران دارد:
در افسانهها آمده است که «گیومرت»(کیومرث) در کوه دماوند میزیسته است و گور فرزند وی «سیامک» هم آنجا دانسته شده است. آمده است که چون فرزندش کشته شد خداوند چاهی بر سر کوه دماوند برآورد و گیومرت فرزند را در چاه فروهِشت، سپس بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز آتش بارها پر زند و به هوا بَرشود و این آتش دیو را از فرزند او دور بدارد.
🗻 دماوند همچنین جایی است که فریدون پادشاه پیشدادی و از چهرههای افسانهای ایران با آژیدهاک(ضحاک) فرمانروای ستمگر و خونریز رویاروی شده و میجنگد.
بر پایهی افسانهها سپاه فریدون به سپهسالاری «کاوه آهنگر» در نبرد با آژیدهاک پیروز شده و او را در غاری در دماوند به بند میکشد و آژیدهاک آنجا زندانی است تا پایان جهان که بند بگسلد و کشتن مردمان آغاز کند و سرانجام به دست «گرشاسپ» کشته شود.
بیاورد ضحاک را چون نوند
به کوه دماوند کردش به بند #فردوسی
ز بیدادی سمر گشتهست ضحاک
که گویند او به بند است در دماوند #ناصرخسرو
🗻 دماوند دیگربار در گاهِ پادشاهی «منوچهر» زبانزد میشود. آنگاه که بر آن مینهند تا «آرش کمانگیر» دلاور ایرانی از فراز دماوند تیری بپراند و بدانجای که تیر فرود آید مرز ایران و توران باشد.
از این رو آرش از چکاد دماوند تیری بیفکند که از بامداد تا نیمروز برفت و به کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد و آنجا مرز شناخته شد.
🗻 همچنین آوردهاند که «کیخسرو» پادشاه کیانی و پیشوای دادگر ایرانی پس از واگذاری پادشاهی به «لهراسب» به دماوند رفته و از آنجا به فَراز میرود(عروج میکند).
سیزدهم تیرماه «روز دماوند» این بَرماندِ نیادی(میراثِ طبیعی) و میهنی، اِسپَهبُدِ پایداری و ایستادگی و نماد سرزمین ایران گرامی باد.
#مجید_دری
#روز_دماوند
🗻 @AdabSar
☀️
مهرگان آمد به آیین فریدون و قباد
وز فریدون و قباد اندرزها دارد به یاد
گوید ای فرزند ایران راستگویی پیشه کن
پیشهی ایران چنین بود از زمان پیشداد
#بهار
#مهرگان #چکامه_پارسی
☀️ @AdabSar
مهرگان آمد به آیین فریدون و قباد
وز فریدون و قباد اندرزها دارد به یاد
گوید ای فرزند ایران راستگویی پیشه کن
پیشهی ایران چنین بود از زمان پیشداد
#بهار
#مهرگان #چکامه_پارسی
☀️ @AdabSar