ادب‌سار
14.8K subscribers
4.95K photos
123 videos
21 files
860 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
اگر خواهیم که فرزندانمان نکو مردان باشند و آراسته به نیکی‌ها، چاره‌ای نیست جز آنکه نیک‌تر نمونه باشیم بهر ایشان.
و چون فرزندان در برابر خویش جز نیکی نمی‌بینند، فرومایگی و پستی نمی‌شناسند و بسوی‌اش گام نمی‌نهند.
#کوروش

برگرفته از: «کوروش‌نامه» گزنفون، دفتر ۷، بخش ۵، بند ۸۶.

فرتور(عکس): تندیس کوروش در گنجینه‌ی کشوری تاجیکستان

@AdabSar
🖋📚 پندنامه‌ی اردشیر بابکان که پس از اوستا کهن‌ترین نوشته‌ای است که از ایرانیان به‌جا مانده است:

۱- راستی
شاه را نسزد که دروغ گوید، که کسی به دروغ گفتنش ناگزیر نسازد.
پیشینیان گفته‌اند درستی شهریار برای مردم از فراوانی بهتر است. شاه اگر نزدیکان خویش را راست آرد، هر یک از آنان نیز با نزدیکان خویش چنین کنند تا سرانجام همگی مردم راست آیند. بدانید شهریار تا آن‌گاه که راست‌آوردن ویژگان را آغاز نکند، نباید در اندیشه‌ی راست آوردن توده‌ی مردم برآید و شاه اگر نادرست باشد به که فرمان نراند.

۲- دوراندیشی
پیشینیان گفته‌اند دگرگونی‌ها آنگاه روی دهند که به روزگار خوش‌گمان باشیم. پادشاهانی بوده‌اند که در سربلندی به یاد خواری و در آسودگی به یاد نگرانی و در شادی به یاد اندوه و در سرمستی به یاد توده‌ی مردم و در توانایی به یاد ناتوانی بوده‌اند و دوراندیشی در داشتن همه است. از پادشاهانی نباشید که نه‌تنها کاری نکردند، که کارهای نیک گذشتگان را تباه کردند و کشور را برای آیندگان ویران برجای نهادند.

۳- میانه‌روی
بدانید روزگار شما را به چند خوی وا دارد:
بخشندگی تا آن‌جا که کار به ریخت و پاش انجامد
سختگیری تا کار به زفتی* کشد
شکیبایی تا به کودنی رسد
گزک‌جویی تا به سبک‌سنگی انجامد
زبان‌بازی تا به ژاژخایی/یاوه‌سرایی کشد
خاموشی تا به گنگی نزدیک شود
شاه باید که در هریک از این خوی‌ها تا آن‌جا که نکوست پیش رود و چون به مرز رسد بایستد و خویشتن بدارد و پای‌فراتر ننهد.

۴- برنامه‌ریزی
شاه اگر برای کار و بیکاری و خوردن و آشامیدن و دانش‌اندوختن و خوش‌گذرانی برنامه نهد، کارها به گاه خویش انجام گیرد و پیش و پس نشود و کارهای امروزش از کارهای فردا باز ندارد .از نابسامانی کارها دو زیان برخیزد: یکی آن که خِرد کاستی گیرد که این سخت‌تر است. دیگر، ناتوانی تن که از کمبود در خوراک و جنبش پدید آید. بدانید که زیور شاهان در بسامانی کارهای روزانه‌شان باشد.

۵- پرهیز از چاپلوسان
بدانید که شاه باید از چاپلوسان بیش‌تر از آنان که از وی دوری کنند بترسد و از ویژگان بد بیش از توده‌ی بد بپرهیزد. نیک می‌دانم که شما فزون بر کار شهریاری، گرفتار همسران، فرزندان، وزیران، هم‌نشینان و دوستان نیز خواهید بود. از اینان جز اندکی از ایشان پرهیز کنید که کاری اگر کنند برای گرمی بازار امروز و زندگی فردای خویش است و خویشتن را توده‌ی مردم دانند و توده را جز ویژگان که خود از آنان باشند نشناسند.

۶- رایزنی با مردم
بدانید اگر شهریار به کسانی جز ویژگان نیز روی آرد و جز وزیران را نیز به خود نزدیک کند و از آنان سخن بشنود، درهایی تازه بر او گشاده شود و از آن‌چه بر وی پوشیده مانده بوده است آگاه شود. چه گفته‌اند: هر گاه شهریار از آنان که هنوز استوارشان نمی‌دارد پرهیز کند، پرده‌ی تاریک بی‌خبری بر او افتد. نیز گفته‌اند: هرچه مردم از شاه دورتر، وزیران آسوده‌تر.

۷- فرهنگ‌سازی
بدانید شهریاری از دو جای آسیب ببیند: یکی از چیرگی دشمن و دیگری تباهی فرهنگ. بدانید رزمتان با مردم دیگر پیش از جنگیدن با فرهنگ نادرستی که در مردم خودتان است، این نه پاسداری که از دست‌دادن است. با دل‌هایی که یکرنگ نیستند و دست‌هایی که دشمن یکدیگرند با دشمنان چگونه می‌رزمید؟ بازداشتن دشمن و پایداری و پاسداری از مرز، انجام‌ نپذیرد مگر به فرهنگ نیک و راهبردی درست.

۸- کارآفرینی
بدانید که نابودی شهریاری‌ها از سستی در گماردن مردم به کارها و پیشه‌های شناخته است. اگر بیکاری در مردم فزونی گیرد، در کارها بنگرند و در ریشه‌ها بیندیشند و از آن‌جا که سرشت‌ها گوناگون است، از گونه‌گونی منش‌ها، روش‌های ناهمگون برخیزد و از ناهمگونی روش‌ها، دشمنی و کینه‌توزی و خرده‌گیری. از ناهمسازی مردم دشواری دیگری برخیزد و آن این که شاه از هم‌داستان کردن ایشان درماند.

۹- نقدپذیری**
بدانید که چیرگی‌تان تنها بر تن مردم است که شاهان را بر دل‌ها دستی نیست. شما هرگز نتوانید که زبان مردم را از بدگویی و نکوهش خویش بسته نگاه دارید، چنان‌که زشت را نتوانید زیبا سازید. از این رو، هر کسی از شما بخواهد شیوه‌ای برگزیند که از وی جز به نیکی یاد نکنند، چشمانی بر خویش بگمارد تا در آگاهی بر کاستی‌های خویش، از مردم کشور پیش افتد.

۱۰- مهرورزی
برترین رهبری گشودن دو در برای مردم است: یکی در دلسوزی و مهر و بخشندگی و چشم‌پوشی و گشاده‌رویی، و دیگری در تندی و بیم‌دادن و سخت‌گیری و پافشاری و ترش‌رویی. من هر دو را در مهر می‌نامم. چه گشودن در ناخوشایند در کنار در خوشایند، به بستن در ناخوشایند بهتر می‌انجامد. بدانید که خوشی شهریاران درست در مهر ورزیدن به مردم است و هر که بدخواه همه‌ی مردم باشد دشمن خویش است.


فرستنده: #کوروش_آریاویج
برگردان شده به #پیام_پارسی


📜 پی‌نوشت ادبسار:
*به‌گمان فردید(منظور)تندخویی و درشتی باشد
**نقدپذیری= سنجش‌پذیری، نکوهش‌پذیری

@AdabSar
🔷💠🔹🔹
☀️🌿 آواره

دلبرم زیباترین اندر جهان
گر کنی دوری ز چشم اشکم روان

چهره‌ات زیباتر از خوشه‌ی زرین
غنچه لب، با موی بور، ابرو کمان

بر تنت خورشید فر، سوزان و هار
چشم تو دریای ژرف ای بیکران

بوسه‌ات چون آتشی سوزد مرا
با سُهِش گویم ز تو، جانم پران

رفته‌ای از خانه‌ام، جانا کجا
مهر خود از دیده‌ام کردی نهان

گر ز من دوری کنی نالان شوم
سر سپیدی می‌زند سالَم جوان

گشته دل دیوانه از مهرت بسی
مانده‌ام تنها غمین* چو بی‌کسان

جان من با این نبود آواره شد
روز و‌ شب در جست‌وجو گردم دوان

اَی خدا یا که تنم به گَه بکُش
یا دلم به درگه جانان رسان

وخت* مرگ آیی اگر دیگر چه سود؟
مرده‌ام در خاک نم، چه ناگهان

🌿☀️

سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی

خوشه زرین: خورشید
پران: در حال پرواز
سهش: احساس
وخت: وقت
*غم: تنها واژه‌ی بیگانه

🌿☀️ @AdabSar
☀️🐎
برای رفتگان این سرزمین خاموش
هزار دریچه آرزو دارم
هزار سرای سرود
هزار اسپ بادپا
با نشان اهورایی…
ابرمرد بی‌باک!
از خفتگان بیدار، هیچ اندوهناک مباش
در فره فرشته‌ی «اشی»
در پرتو ایزد مهر و سروش
مهرانه و مهرآیین
تاج زرین فرهنگ را به مهمانی خورشید ببر
نیزاران را در اشتیاق روز موعود آبیاری کن
اسبان حادثه را سیراب کن
و روح دلاوران ایران زمین را
از پشت دریچه فریاد بزن!
آیندگانِ خاک می‌شنوند:
هیاهوی سواران پیشاهنگ
شیهه‌ی اسبان تازه‌نفس
که سم بر زمین سرد می‌کوبند!
به پدربزگ بگو:
دوباره شاهنامه
دوباره شاهنامه
و گرز حماسه را در هوا بچرخان!
ما در شب نشستگانیم
برگرد
ای مهر گردان!
ای ابرمرد خردبیدار!
در گوشِ یادها، بادها می‌خوانند:
روزی در گوش زمین سرد،
صدای سم اسبان اصیل پارسی خواهد پیچید!

سراینده و فرستنده: #کوروش_زرفتن

☀️🐎 @AdabSar
❤️‍🔥 تباهی

خداوندا دلم کوهی ز درد است
خزانم خون، بهارم زار و زرد است

زمانه با دلم ناسازِگار است
برایم زندگانی ناگوار است

هزاران تیر ناکس خورده جانم
شده مویم سپید، اینک جوانم

زنم بر چرخ گردون با تبرزین
بدی کرده دلش گشته پر از کین

امیدی بهر شادی در دلم نیست
نَمیدانم لب خندان دگر چیست

جوانی شد تباه، ای داد و بیداد
ستم دیدم، نیامد کس به فریاد

سدایم* کرده کر گوش زمانه
خدا کرده فراموش این جوانه

دلم خونین شده، رودش خروشان
دو چشم آتشفشان سرخ و جوشان

جهانم را گرفت ابر سیاهی
ز هستی بهر من گشته تباهی

ندارم نای رفتن، تاب ماندن
گرفتار دوراهی گشته‌ام من

اگر روزی بمیرم، گرچه دورم
بکن سالی گذر بر سنگ گورم

سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی

*سدا: صدا
❤️‍🔥 @AdabSar
🐆 @AdabSar

موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار
زین چهار چو بگذری نهنگ آید و مار
آنگاه به اسب و گوسفند است حساب
حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار

ابیات فوق که ریشه در متون کهن ادب فارسی دارد، حکایت از این دارد که در گاهشماری ایرانی سالی به نام «ببر» نداشته و نداریم و امسال سال «پلنگ» است.
پلنگ ایرانی که متاسفانه نسل آن رو به نابودی است، در نزد جهانیان زبانزد است و ایران را به پلنگ ایرانی می‌شناسند. ببر ریشه در گاهشماری چینی دارد و یکی از نمادهای فرهنگ چین است.

متاسفانه در ماه‌های پایانی سال شاهد رسوخ تعمدی این نماد چینی و جایگزینی آن به جای پلنگ ایرانی هستیم و دردآورتر از همه اینکه فرهیختگان جامعه نسبت به این موضوع بی‌تفاوت بوده و توجهی به آن نداشته‌اند.
ما باید ضمن ادای مسئولیت فرهنگی خود در قبال اصالت‌های فرهنگ ایرانی، از پلنگ رو به انقراض ایرانی هم حمایت کنیم. حیوانی که حامیان آن تحت عنوان فعالان محیط زیست در حال حاضر در زندان‌ها به سر می‌برند.

نویسنده: #فرزین_طاهری
فرستنده: #کوروش

🐆 @AdabSar
🇮🇷🌳
سُرایَم ز لُرهای ایران‌زمین
بزرگ و دلاور، سخنور، بهین

ز روزی که ایزد زمین آفرید
کسی ناسپاسی ز لُرها ندید

ز لُر نادرستی ندیده کسی
گذشته بگفته به نیکی بسی

گذشته هزاران ز سال کهن
نبوده لُری مهر و پیمان‌شکن

جهانی سرآمد به زور و به سور
تَن دشمنان را سپرده به گور

نکرده کمر خم به پیش شهان
ز نامش درخشد زمان و کَهان

ز مهمان‌نوازی سخن رانده‌اند
که لُرها به هرجا فراخوانده‌اند

سرآمد ز دانش، فَر و بختیار
نشان مردمی، آریایی‌تبار

شناسانده همیاری اندر جهان
ز لُرها شده بهترینِ شهان

سهند اندر ایران‌زمین بوده‌اند
درخشان ز خوشه‌ی زرین بوده‌اند

بِوَرزیده مهرش به ایران فُزون
گرفته ز دادار و دِی رهنمون

به تن کرده چوغا* ز ایران نماد
کلاهی به سر، خسرَوی فَر نهاد

به تن کرده مینا ز رنگین‌کمان
زنانش لچک‌ها به گوهر نشان

پرستد خدا بی میانجی‌گری
سرآمد به مردانگی، رَگبَری*

ببالم به خود که لُرم، پاک‌دل
پرستم خدا؛ ایزد مهر و گِل

به سوگند آتش بُوَم پایبند
ندیده ز لُر، هم‌تباری گزند

منک بختیاری ز لُر زاده‌ام
که رَگدار و سرمست و آزاده‌ام


سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی
b2n.ir/r43001
پی‌نوشت:
چوغا: پوشش مردان بختیاری
با نگاره‌ای برگرفته از چغازنبیل و کنگره‌های تخت جمشید
رگبری: غیرت

🇮🇷🌳 @AdabSar
زمانه چه ز من خواهی شب و روز
ندارم تابش و ماه شب افروز

زمانه با دلم ناسازگار است
ستاره بخت من خاموش و تار است

چه خواهی از دلم، لبریز درد است
ندیدی جان من گلبرگ زرد است

خدایا روزگار ابری، سیاه است
ببارد بر سرم بختُم تباه است

ندارم باوری بینم خوشی‌ها
که دیدم بی‌شمار این خودکشی‌ها

نمانده آگهی از روزگاران
ندیدم روز خوش در زیر باران

ستم‌ها دیده‌ام از زندگانی
ندیدم روز شاد اندر جوانی

زمانه کرده‌ای جان و دلُم خُرد
فتاده پشت سر زنهار من برد

گرفته بی‌کسی بر جان من زور
گمانم دیدگان بس گشته شب‌کور

زمانه تلخ و بد گشته به سویم
ندارم راه پس، ره پیش رویم

ز بخت و زندگی دل گشته بیزار
زمانه چرخشی وارونه در کار

زد آتش بر دلم با ناله‌ی کوه
تنیده بر تنم جامه‌ی اندوه

نمانده آرمان در بند بالان*
چه تنها گشته‌ام، دلتنگ و نالان

ندارم همنشین، بی‌کس شده دل
دو دیده بَر رهی، تن مانده در گِل

خدایا تو برس به داد و فریاد
بکن با مهر خود جان و دلم شاد


سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی


*بالان: تله
🥀🍂 @AdabSar
تنِ خونین، شب تاریک و سرما
سیه دیوی پلید، آکنده بر ما
ز خواب فَر پریده شاهِ کوروش
که دیده بر دل و جان رخنه پَرما

ببین خوشه زرین گوشه خزیده
ز ابر سهمگین خورده کشیده
ز دشنه اَهرمن بر جان ایزد
که رخسار جهان رنگش پریده

ز دستان ستمگر می‌چکد خون
شده گور ستمکَش سرد و گلگون
زده سرباز نادان تیر کاری
روان گشته چو رگ‌ها رود کارون

سیاهی، تلخ‌کامی، بند و بالان
سراسر سرزمین گشته نمایان
سدای[صدای] مردگان از گور تاریک
ز سوگ لاله‌ها گریان و نالان

ز موی دختران پیله تنیده
به گَردِ مادرانی داغ‌دیده
پدر با دست پینه‌بسته، خسته
برادر بهر خواهر جان خریده

رسیده روز آزادی در ایران
به‌پا خیزد تبار پاک شیران
ز خاکستر دوباره خیزد آتش
کنیم آباد و شادان خاک ویران


سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
🚴‍♀هنرمند: #فرید_یاحقی
#چکامه_پارسی

پی‌نوشت:
پرما: مَته اسکنه
خوشه زرین: خورشید
بالان: تله، دام

#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
💇🏻‍♀ @AdabSar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سپندارمذگان  بُوَد  جشن مهر
کند شادمان آسمان و سپهر

سپندارمذ مهر و نیکی بورز
به یار و زمین با دلی شاد و ارز

سپندارمذ باشکوه و سپند
برفتی به دیدار یارت بخند

ببر شاخه گل پیشکش سوی یار
بزن بوسه لب‌های او مست و هار

بگو دوست داری تو او را بسی
نگیرد  به دل جای او را کسی

به  روز سپند ای پسر بهر یار
نهال و گلی در زمینی بکار

ببین  دختر خوشگل و نازنین
بکاران  نهال و گلی در زمین

بروید ز مهرت درختی بزرگ
شود بارور با بهاری سترگ

سپندارمذ روز جشن و خوشی
نباید دگر جان و دل را کشی


روز مهرورزی به یار و دلدار و زن
روز مهر به زمین شاد و فرخنده
روز مهر، سپندارمذگان شادباش


سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
👨‍👩‍👧‍👦 گویندگان: کوروش، رامتین، اَرشین


#سپندارمذگان #اسپندگان
#زن_زندگی_آزادی

🌍💚 @AdabSar
🖋📚 پندنامه‌ی اردشیر بابکان که از کهن‌ترین نوشته‌های به‌جا مانده است:

۱- راستی
شاه را نسزد که دروغ گوید، که کسی به دروغ گفتنش ناگزیر نسازد.
پیشینیان گفته‌اند درستی شهریار برای مردم از فراوانی بهتر است. شاه اگر نزدیکان خویش را راست آرد، هر یک از آنان نیز با نزدیکان خویش چنین کنند تا سرانجام همگی مردم راست آیند. بدانید شهریار تا آن‌گاه که راست‌آوردن ویژگان را آغاز نکند، نباید در اندیشه‌ی راست آوردن توده‌ی مردم برآید و شاه اگر نادرست باشد به که فرمان نراند.

۲- دوراندیشی
پیشینیان گفته‌اند دگرگونی‌ها آنگاه روی دهند که به روزگار خوش‌گمان باشیم. پادشاهانی بوده‌اند که در سربلندی به یاد خواری و در آسودگی به یاد نگرانی و در شادی به یاد اندوه و در سرمستی به یاد توده‌ی مردم و در توانایی به یاد ناتوانی بوده‌اند و دوراندیشی در داشتن همه است. از پادشاهانی نباشید که نه‌تنها کاری نکردند، که کارهای نیک گذشتگان را تباه کردند و کشور را برای آیندگان ویران برجای نهادند.

۳- میانه‌روی
بدانید روزگار شما را به چند خوی وا دارد:
بخشندگی تا آن‌جا که کار به ریخت و پاش انجامد
سختگیری تا کار به زفتی* کشد
شکیبایی تا به کودنی رسد
گزک‌جویی تا به سبک‌سنگی انجامد
زبان‌بازی تا به ژاژخایی/یاوه‌سرایی کشد
خاموشی تا به گنگی نزدیک شود
شاه باید که در هریک از این خوی‌ها تا آن‌جا که نکوست پیش رود و چون به مرز رسد بایستد و خویشتن بدارد و پای‌فراتر ننهد.

۴- برنامه‌ریزی
شاه اگر برای کار و بیکاری و خوردن و آشامیدن و دانش‌اندوختن و خوش‌گذرانی برنامه نهد، کارها به گاه خویش انجام گیرد و پیش و پس نشود و کارهای امروزش از کارهای فردا باز ندارد .از نابسامانی کارها دو زیان برخیزد: یکی آن که خِرد کاستی گیرد که این سخت‌تر است. دیگر، ناتوانی تن که از کمبود در خوراک و جنبش پدید آید. بدانید که زیور شاهان در بسامانی کارهای روزانه‌شان باشد.

۵- پرهیز از چاپلوسان
بدانید که شاه باید از چاپلوسان بیش‌تر از آنان که از وی دوری کنند بترسد و از ویژگان بد بیش از توده‌ی بد بپرهیزد. نیک می‌دانم که شما فزون بر کار شهریاری، گرفتار همسران، فرزندان، وزیران، هم‌نشینان و دوستان نیز خواهید بود. از اینان جز اندکی از ایشان پرهیز کنید که کاری اگر کنند برای گرمی بازار امروز و زندگی فردای خویش است و خویشتن را توده‌ی مردم دانند و توده را جز ویژگان که خود از آنان باشند نشناسند.

۶- رایزنی با مردم
بدانید اگر شهریار به کسانی جز ویژگان نیز روی آرد و جز وزیران را نیز به خود نزدیک کند و از آنان سخن بشنود، درهایی تازه بر او گشاده شود و از آن‌چه بر وی پوشیده مانده بوده است آگاه شود. چه گفته‌اند: هر گاه شهریار از آنان که هنوز استوارشان نمی‌دارد پرهیز کند، پرده‌ی تاریک بی‌خبری بر او افتد. نیز گفته‌اند: هرچه مردم از شاه دورتر، وزیران آسوده‌تر.

۷- فرهنگ‌سازی
بدانید شهریاری از دو جای آسیب ببیند: یکی از چیرگی دشمن و دیگری تباهی فرهنگ. بدانید رزمتان با مردم دیگر پیش از جنگیدن با فرهنگ نادرستی که در مردم خودتان است، این نه پاسداری که از دست‌دادن است. با دل‌هایی که یکرنگ نیستند و دست‌هایی که دشمن یکدیگرند با دشمنان چگونه می‌رزمید؟ بازداشتن دشمن و پایداری و پاسداری از مرز، انجام‌ نپذیرد مگر به فرهنگ نیک و راهبردی درست.

۸- کارآفرینی
بدانید که نابودی شهریاری‌ها از سستی در گماردن مردم به کارها و پیشه‌های شناخته است. اگر بیکاری در مردم فزونی گیرد، در کارها بنگرند و در ریشه‌ها بیندیشند و از آن‌جا که سرشت‌ها گوناگون است، از گونه‌گونی منش‌ها، روش‌های ناهمگون برخیزد و از ناهمگونی روش‌ها، دشمنی و کینه‌توزی و خرده‌گیری. از ناهمسازی مردم دشواری دیگری برخیزد و آن این که شاه از هم‌داستان کردن ایشان درماند.

۹- نقدپذیری**
بدانید که چیرگی‌تان تنها بر تن مردم است که شاهان را بر دل‌ها دستی نیست. شما هرگز نتوانید که زبان مردم را از بدگویی و نکوهش خویش بسته نگاه دارید، چنان‌که زشت را نتوانید زیبا سازید. از این رو، هر کسی از شما بخواهد شیوه‌ای برگزیند که از وی جز به نیکی یاد نکنند، چشمانی بر خویش بگمارد تا در آگاهی بر کاستی‌های خویش، از مردم کشور پیش افتد.

۱۰- مهرورزی
برترین رهبری گشودن دو در برای مردم است: یکی در دلسوزی و مهر و بخشندگی و چشم‌پوشی و گشاده‌رویی، و دیگری در تندی و بیم‌دادن و سخت‌گیری و پافشاری و ترش‌رویی. من هر دو را در مهر می‌نامم. چه گشودن در ناخوشایند در کنار در خوشایند، به بستن در ناخوشایند بهتر می‌انجامد. بدانید که خوشی شهریاران درست در مهر ورزیدن به مردم است و هر که بدخواه همه‌ی مردم باشد دشمن خویش است.


فرستنده: #کوروش_آریاویج
برگردان شده به #پیام_پارسی


📜 پی‌نوشت ادبسار:
*به‌گمان فردید(منظور)تندخویی و درشتی باشد
**نقدپذیری= سنجش‌پذیری، نکوهش‌پذیری

@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻غروب = فروشُدن، فروشُد، فروشُدان، فرورفتن، شامگاه، ایوار، خورنشینش، اِوارَک، پایان‌یافتن، پایان روز
🔻غروب آفتاب = آفتاب‌نشستن، آفتاب بر زمین نشستن
🔻غروب خورشید = خوررَفت، آفتاب‌نشین، پیگاه، بیگاه، آفتاب‌زرد، دست بر زمین زدن خورشید، آدواره، اَدوارَک
🔻غروب‌کردن = فروتافتن، خوررَفتن، ناپدیدشدن
🔻غروب‌گاه = اِوارَک‌گاه، شبانگاه
🔻تنگِ غروب = نزدیکِ فرورَفت، نزدیک فروشُد، نزدیک شامگاه

✍️نمونه:
🔺آفتاب زندگی‌اش غروب کرد =
آفتاب زندگی‌اش فروتافت
زندگی‌اش به پایان رسید
زندگی‌اش پایان یافت

🔺دست در دست معشوق، غروب آفتاب را تماشا می‌کرد =
دست در دست دلدار، فرورفتن آفتاب را نگاه می‌کرد
دست در دست یار، دست‌برزمین‌زدن خورشید را می‌نگریست

🔺از فَرازَند تا «فروشُدِ» خورشید از تنبلی بگریزید، زیرا تن‌آسایی، سرآغاز تباهی است #کوروش

🔺ز هر دژ به گوش آید آوای کوس
ز «ایوار» تا گاهِ بانگ خروس #بهار

🔺«بیگاه» شد، خورشید سوی چاه شد
خیزید ای خوش‌طالعان، گاه طلوع ماه شد #مولوی

🔺و «آفتاب‌زرد» را امیر به آب رسید (تاریخ بیهقی)

🌄 خوررَفت(غروب) و مانندسازی‌های دل‌انگیز و جان‌فزای #فردوسی در شاهنامه:
ـ چو پژمرده شد چادر آفتاب
همی ساخت هر مهتری جای خواب

ـ چو خورشید را پشت باریک شد
ز دیدار شب، روز تاریک شد

ـ چنین تا شب تیره سر برکشید
درخشنده‌خورشید شد ناپدید

ـ چو خورشید بر چرخ بنمود پشت
شبی تیره شد از نمودن درشت

ـ چو خورشید تابان ز گنبد بگشت
ز بالا همی سوی خاور گذشت

ـ چو چرخ بلند از شَبَه* تاج کرد
شَمامَه(ماه) پراکند بر لاژورد(لاجورد)
(*شَبَه=سنگ سیاه درخشان)

ـ چو خورشید تابان به گنبد رسید
به جایی پی گور و آهو ندید

ـ چو خورشید بر تیغ گنبد رسید
سکندر ز بالا خروشی شنید

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#غروب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
کوروش، کوروش
<unknown>
سرایم‌ ز کوروش هخایی‌منش
همان شاه شاهان به داد و دهش

پسر بردیا بود و کمبوجیه
ز همسر کَساندان سه دختی زیه

ز خاور به سامان سر باختر
شناسنده کوروش شهه دادگر

نوشته به رو سنگ شاهی ز داد
بکن مهر و نیکی تو ای پاکزاد

ز فرمان شاهی به سنگی گران
شده در جهان رهنما کشوران

بگفت او نباشد روا بردگی
به زیوَش نکن سر خم و بندگی

نوشته به فرمان خود مهر ورز
بکن پاسداری در این خاک و مرز

چو کوروش نیامد دگر پادشاه
بزرگ و دلاور به داد و به جاه

پدر بر پدر شاه و فرمانروا
به اَنشان و بَردی دژ اَندِکا

ز پاکی بهی دین و آتش‌سپند
که کوروش بود شاه ایزدپسند

اهوراپرست و گرامی‌تبار
به جنگ و به آسودگی بختیار

شکوهش نمایان به پاسارگاد
سپس تخت‌جمشید شاهان راد

بدان بهترین آفریده خداست
شمارش ز هرکس بگویی جداست

فر ایزدی در دل و جان سرشت
زمانش شد ایران سرای بهشت

نویسندگان گفته‌اند از فَرَّش
نگفته کسی بد ز فرمانبرش

به نیمی ز گیتی بهشت آفرید
چو کوروش نیامد به شاهی پدید

ز نوباوگی تا کهنسال شا
هخایی‌منش بختیار و کیا

✍🏻#کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی #روز_کوروش

پی‌نوشت:
زیوش: عمر، زندگی
زیه: زایش، زایاندن
شا: مخفف شاد
سپند: مقدس

@AdabSar
شبی، روزی، پسینی، دور و نزدیک
سپارم  جان و تن به دارِ لالیک‌

شود جانم رها از بخت تَلخَند
شود تن همنشین با گور تاریک‌


#کوروش_دورکی_بختیاری
🍂 #چکامه_پارسی


🍂 لالیک: درختی خاردار در اَپاختر (شمال) ایران

🍂 @AdabSar
بی‌آرمان

کجایی آرزوی رفته بر باد
گمانم که خدا را بردم از یاد

ندارم یار و یاور بی‌خدایم
شدم  بی‌آرِمان از جان جدایم

امید سرزمینُم گشته نابود
ز درد دیدگان دل زار و فرسود

دلم تنگه گلی  که دور و نزدیک
زِ یادم برد و بختم کرده تاریک

زبانه آتش غم در دل و چشم
گلویم میزند داد از سر خشم

ندارد درد دیرینه دلُم نوش
ز دوری یارِ تنها خانه بر دوش

زده پتک ستم بر دار جانم
که افتاده درخت شادمانم

دلم تاوان گرفت از من به سختی
ندیدم رنگ شادی بد چه بختی


🍂 سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی

🍂 @AdabSar

بیامد شب چله آغاز دی شد
خزان رفت و زمستان خیز پی شد
در این سَرما شده خانه تب و گرم
گمانم  که خدا هم  مست می شد

❄️☀️🍉

شب چله شب مزدا پرستان
شبُ شوریدگی شیرین مستان‌
شب شهنامه‌خوانی، همنشینی
بکوبان پا بِاَفشان بال و دستان


سراینده و فرستنده:
#کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی


#یلدا #چله
@AdabSar

زنانِ میهن من بزرگ و برازنده‌اند
خان‌ومانِ ملت من شادمان و سترگ است
پدران‌مان دانا
و فرزندانمان دلیرند
بدین دلیل هرگز شکست نخواهیم خورد.


#کوروش
#سپندارمذگان #اسپندگان
👸🏻 @AdabSar

نگاه انگیزشی داری بسی هار
ز چَشمانت وَرَن می‌بارد ای یار
فُسونی، کامجوی دل فریبی
لبت با خواهش بوسه منم چار


سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی


*پی‌نوشت سراینده:
هار: سرمست، درنده
ورن: شهوت
فسونی: جادوگری
چار: سزاوار

@AdabSar
ادب‌سار
🍂🍃 شهریورگان جشن پر شور و سور با رنگ و بوی پاییز 🍂🍃 یک رشته از جشن‌های باستانی ایران جشن‌های آتش بودند و جشن شهریورگان یکی از آن‌ها بود. جشن‌های آتش در میان تیره‌های هند و ایرانی و هند و اروپایی ریشه‌دار و فراگیر بودند. سده، سوری، شهریورگان و آذرگان بزرگ‌ترین…
👑 شهریورگان همزمان با زادروز کدام پادشاه باستانی است؟


👑 بر پایه‌ی شاهنامه‌ی فردوسی، چهارم شهریور و هم‌زمان با جشن شهریورگان زادروز «داراب» یکی از پادشاهان داستانی ایران است. برخی از شاهنامه‌پژوهان داراب را همان کوروش هخامنشی و چهارم شهریور را زادروز کوروش می‌دانند.
به گمان آن‌ها زمان زندگی داراب در داستان‌های ایرانی نزدیک به کوروش است و شاید یافته‌های تازه‌ای درباره‌ی زندگی کوروش به دست دهد.

👑 از سویی در افسانه‌ها و بر پایه‌ی شاهنامه نشانه‌های «کیخسرو» نزدیک به کوروش هخامنشی است. «فریدون» هم بی‌پیوند با کوروش نیست و همسانی بسیاری با او دارد.
ولی باور روشنی که در میان پژوهندگان پیروان بیشتری دارد این است که داراب بیشترین همسانی را با داریوش هخامنشی دارد.

👑 شاید از آنجایی زادروز کوروش هم‌زمان با جشن شهریورگان دانسته شده که شهریورگان روز شهریار آرمانی، پادشاه نیرومند و دادگر است.

👑 آنچه باید بدانیم این است که روز بزرگداشت کوروش در هفتم آبان، زادروز این پادشاه خوشنام نیست.
هفتم آبان روز گام نهادن کوروش به بابِـل است. بر پایه‌ی سنگ‌نبشته‌ی باستانی «رویدادنامه‌ی نبونئید» (ستون ۳، بند ۱۸) روز سوم ماه Arahsamna بابلی، کوروش به شهر بابِل رسید و مردم بابِل با شادی به پیشواز او رفتند. این روز برابر با ۲۹ اکتبر و هفتم آبان است.

👑 بر پایه‌ی آگاهی به دست آمده از دو تخته(لوح) گِلی در بابل، گمان می‌رود که درگذشت کوروش ۵۳۰ سال پیش از زایش (میلاد) و در نهمین سال از فرمانروایی‌اش روزی میان ۲۲ امرداد تا دهم شهریور باشد. در این تخته‌های گلی روز بابلی برابر با ۲۲ امرداد آغاز نهمین سال فرمانروایی کوروش و دهم شهریور همان سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه است.


#مجید_خالقیان
تارنمای خردگان

#جشن_های_ایرانی #جشن_شهریورگان #شهریورگان #آذرجشن #کوروش

👑 @AdabSar