آموزشکده توانا
56.4K subscribers
31.4K photos
37.1K videos
2.55K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
عزیز قاسم‌زاده، معلم و کنشگر مدنی که حدود یک سال را در زندان گذراند و اخیرا آزاد شد، هنوز دلش پیش هم‌بندی‌هایش است که از نزدیک با آن‌ها معاشرت داشته و از صدق و صفای آن‌ها آگاه شده است. به همین منظور یادداشتی را در کانال تلگرامش درباره چهار زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، نوشته است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:

نوروز ۱۴۰۳ فرا رسید و هم‌بندی‌هایم حافظ و آرمان و مهدی و منوچهر لحظات نوروز را برای دومین بار از آن سوی میله‌های زندان به نظاره نشسته‌اند. درباره تک تک این دوستان که نزدیک به یک سال با آنها لحظه به لحظه زندگی کرده‌ام، خاطرات شیرین بسیار دارم. در یک زندگی جمعی و لحظه به لحظه اگر لختی ناسازگاری باشد، گذشت روزها و شب‌ها، اوقات را به ملال انگیزترین تکراری می‌رساند که کمترین پیامدش، تنشی پیوسته و مدام است؛ اما وقتی عشق و محبت و مودت میان جمعی حاکم باشد، دیگر نه تنها این بودن‌های همیشگی را بو و گرد تکرار نمی‌نشیند، بلکه هر آیینه چنین جمعی انبانی از احساسات نو را بی تکراری، کنار هم تجربه می‌کند و شور و سور و نور و سرور وجودشان را انباشته می‌کند و از شادی، درونشان سرشار می‌شود. هر کدام از این دوستان واجد خصایصی هستند که بودن در کنارشان را لذت بخش می‌کند.
«حافظ» جوانی متولد ۷۴ است در عین صلابتی مغرورانه، مهربانی ناتمام دارد که او را دوست داشتنی می‌کند. هفته‌های اول زندانی شدنم اتفاق جالبی روی داد که نشان داد پاکی درون این جوان تا کجاست. در زندان هیچ وسیله‌ای برای پوست کندن میوه و سیب زمینی و... پیدا نیست و باید با ابتکار و اختراعی از پس این امور برآیی کارمندان بخش تأسیسات برای درست کردن حمام به بند آمده‌اند و یک تیغ موکت بری را جا گذاشته‌اند. ناگهان دیدم میان حافظ و «امین» بحثی طولانی در گرفته است رفتم و نشستم و گوش کردم. حافظ می‌گوید: این بیت‌المال است باید برگردانیمش. امین می‌گوید: ما که ندزدیده‌ایم، قصد فروش و منتفع شدن از آن را هم نداریم. حافظ اما می‌گوید: اینها همه توجیه است این وسیله مال ما نیست حتی اگر محروم از پوست کندن چیزهایی باشیم که مشقت ما را دو صد چندان کند. ...

ادامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/j7am2r2r

#حافظ_فروحی #آرمان_صدقی #مهدی_میرزایی #منوچهر_فلاح #زندان_لاکان_رشت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حافظ فروحی و منوچهر فلاح، دو زندانی سیاسی در زندان لاکان رشت، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
حافظ فروحی بیش از ۱۹ ماه است که به صورت بلاتکلیف در این زندان به سر می‌برد.
منوچهر فلاح هم ۱۴ ماه است که زندانی ست. آنها در بیانیه‌ای که منتشر کرده‌اند می‌گویند:
«گرچه این اعتصاب، ضربه‌ دیگری به سلامتی خودمان است، اما چون برای انعکاس صدای اعتراض‌مان، هیچ راه دیگری برای‌مان نمانده، ناچاریم از این طریق به این همه بی‌عدالتی و بی‌داد معترض شویم.»

صدای زندانیانی باشیم که در زندان اسیر دیکتاتوری جمهوری اسلامی هستند و هیچ قانونی برای حمایت از آنان وجود ندارد.
متن بیانیه این دو زندانی سیاسی در پی می‌آید:

«به نام خدا

اینجانبان حافظ فروحی و منوچهر فلاح که هر کدام به ترتیب ۱۹ ماه و ۱۴ ماه بلاتکلیف در زندان لاکان رشت اسیر بند بی‌قانونی و بی‌عدالتی شده‌ایم، پس از گذشت ماه‌ها نه وثیقه‌ ما را می‌پذیرند و نه تکلیف پرونده را روشن می‌کنند. ما در طول این مدت با افراد مسئولی که به بند آمده‌اند صحبت کردیم و نامه‌نگاری‌های قانونی را انجام داده‌ایم اما در برابر این حجم از قانون‌شکنی و بیعدالتی در حق خود، چاره‌ای جز اعتصاب غذا نداریم. گرچه این اعتصاب، ضربه‌ دیگری به سلامتی خودمان است، اما چون برای انعکاس صدای اعتراض‌مان، هیچ راه دیگری برای‌مان نمانده، ناچاریم از این طریق به این همه بی‌عدالتی و بی‌داد معترض شویم.
مسئولین ارشد کشور در رسانه‌ ملی، مشخصا بیان می‌کنند که متهمین را در زندان بلاتکلیف نگذارید ولی مجریان مکررا بر خلاف این اصل و بر خلاف قانون عمل می‌کنند. در رسانه تماما صحبت از عدالت و حقوق انسانی است، اما این ادعاها با آن چیزی که ما لمس می‌کنیم،کاملا تفاوت دارد.
آیا ما حق اعتراض داریم یا به طور کلی بیان واقعیت‌ها بعد از این همه بازیچه‌شدن نیز تخلف و جرم محسوب می‌گردد؟ ظاهرا کسی برای روح و جان انسانی اهمیت چندانی قائل نیست و ما در سرزمین خود طعم غربت را می‌چشیم؛ از همین رو به ناچار، از روز دوشنبه مورخه ۱ مرداد ۱۴۰۳ دست به اعتصاب غذا می‌زنیم. به امید تحقق پدیده‌ ناشناخته اما نام‌آشنایی به اسم آزادی برای تمام انسان‌های اسیر دربند ظلم و با آرزوی دل/ شادی برای تمام ایران...

حافظ فروحی
منوچهر فلاح

زندان لاکان رشت»

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#منوچهر_فلاح
#حافظ_فروحی #بیانیه

@Tavaana_TavaanaTech
محرومیت از درمان ۱۳ زندانی سنی‌مذهب در زندان شیبان اهواز

#علی_رضا_فریسات
#وسام_مزرعه
#یوسف_ساعدی
#قاسم_بروایه
#محمد_الحایی
#حسن_نعامی
#علی_کعبی
#محمد_باوی
#توفیق_بالدی
#علی_سویدی
#حافظ_سلامات
#عادل_بدوی
#عباس_سواعدی
زندانیان سنی‌مذهب محبوس در بند ۸ زندان شیبان اهواز، علیرغم حال نامساعد جسمانی از رسیدگی پزشکی مناسب محروم مانده‌اند.

به گزارش «هرانا» این زندانیان مشکلات جسمانی متعددی از جمله بیماری‌های قلبی، دیابت، دیسک کمر، زانو درد، تومور در نواحی سر، شکم و سینه رنج می‌برند؛ با این وجود از رسیدگی مناسب پزشکی و اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان محروم بوده‌اند.
علیرضا فریسات، نیازمند عمل جراحی رباط پا است.
محمد الحایی، توفیق بالدی، قاسم بروایه، عباس سواعدی و یوسف ساعدی هم از مشکلات دیسک کمر و زانو درد رنج می‌برند.

وسام مزرعه غده بدخیم در ناحیه سر دارد. او نیازمند رسیدگی فوری و درمان است تا از تبعات جبران‌ناپذیر این بیماری جلوگیری شود.

علی کعبی یک تومور بدخیم در ناحیه بالای سینه دارد.
محمد باوی توموری در شکم دارد.
حافظ سلامات مشکلات قلبی دارد و کماکان از رسیدگی پزشکی محروم مانده است.
حسن نعامی چندی پیش سکته خفیف مغزی کرد، اکنون به‌درستی قادر به راه رفتن نیست و در انجام کارهای روزمره خود دچار مشکل شده است.

عادل بدوی، دیگر زندانی سنی‌مذهب محبوس در بند هشتم این زندان با شکستگی دست مواجه بوده و نیازمند عمل جراحی است.
علی سویدی نیز از مشکلات دیابت و چربی خون رنج می‌برد.
به گفته یک منبع مطلع: «بهداری زندان تنها اقدام به رسیدگی‌های اولیه و جزئی کرده و مقامات امنیتی و دادستان با اعزام این زندانیان به مراکز درمانی خارج از زندان مخالفت می‌کند.»

این زندانیان مشکلاتی دارند که رنج تحمل حبس را برای این زندانیان دوچندان کرده است.
صدای زندانیان گمنام باشیم محرومیت از حق درمان شکنجه‌ای غیرانسانی ست در حق زندانیان.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه زندانیان سیاسی از زندان لاکان رشت در پیوستن به اعتصاب سه‌شنبه‌های نه به اعدام | ادامه‌ی اعتصاب غذای دو زندانی سیاسی در اعتراض به بلاتکلیفی به دلیل نپذیرفتن وثیقه‌ی قانونی


جمعی از زندانیان سیاسی مرد در زندان لاکان رشت با انتشار بیانیه‌ای در روز یک‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ اعلام کردند به اعتصاب زندانیان سیاسی سراسر کشور در اعتراض به احکام اعدام به «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» می‌پیوندند.
متن کامل این بیانیه را در ادامه بخوانید:

«مردم آگاه و مبارز ایران»
اعدام حکمی قرون وسطایی و بگونه ای قتل حکومتی است. که نه متهم می تواند با تبعات عمل خود مواجه شود و نه فرصت تجدیدنظر برای دستگاه قضایی باقی میگذارد.
این مهم انجایی ترسناکتر می شود که حکومت با استفاده ابزاری از اعدام برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه بهره برداری می کند.
لذا ما زندانیان بند سیاسی زندان لاکان رشت ضمن محکوم کردن این حکم غیر انسانی، به کمپین سشنبه های اعتراضی « نه به اعدام » می پیوندیم.
۱- عیسی چولاندیم
۲- هومن طاهری
۳- ساسان خانزاده
۴- جمشید عزیزی
۵- حافظ فروحی
۶- مهدی میرزایی
۷- مهیار زربخش
۸- محسن هوشمند
۹- منوچهر فلاح
۱۰- محمد میری
۱۱- آرمان صدقی

شایان ذکر است که پیش از این در تاریخ چهارشنبه ۱۰مرداد ۱۴۰۳، زنان زندانی سیاسی لاکان رشت به جمع زندانیان اعتصاب کننده در کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» پیوسته بودند.

ادامه‌ی اعتصاب غذای دو زندانی سیاسی در اعتراض به بلاتکلیفی به دلیل نپذیرفتن وثیقه‌ی قانونی

همزمان در همین روز و در پی درخواست چهار تن از زندانیان سیاسی سابق زندان لاکان رشت از حافظ فروحی و منوچهر فلاح برای پایان دادن به اعتصاب غذای‌شان در اعتراض به بلاتکلیفی، این دو زندانی سیاسی هم با انتشار نامه‌ای ضمن تشکر و قدردانی از هم‌بندیان سابق خود آقایان: یونس آزادبر، عزیز قاسم‌زاده، عباس حقگو و پیمان سکوتی «که خیرخواهانه درخواست شکستن اعتصاب ما را داشتند» اعلام کردند: «با توجه به عدم رسیدگی مسئولان مربوطه و ادامه یافتن این روند ناعادلانه، علیرغم میل باطنی، تا حصول نتیجه و پذیرش وثیقه، به اعتصاب خود ادامه خواهیم داد».

#نه_به_جمهوری‌_اسلامی #نه_به_اعدام #بیانیه #حافظ_فروحی #منوچهر_فلاح #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
@dialogue1402

«از کوچه رندان»
عبدالحسین زرین‌کوب
معرفی کتاب

«راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
خوش درخشید؛ ولی دولت مستعجل بود»

این آقای بواسحاقی، حاکم شیراز از خاندان اینجو در عصر حافظ بود و این بیت حافظ، ستایش و احترام این شاعر پرآوازه کشورمان را نسبت به او نشان می‌دهد. خاندان اینجو، مغول بودند و پس از سیطره چنگیزخان مغول و جانشینانش بر ایران حکم می‌راندند. اما سیاست دینی چنگیزخان، علیرغم وحشی‌گری و خشونتی که به سپاهیانش نسبت داده شده، سیاست رواداری بود.

چنگیزخان خود مذهب شمنی داشت اما این مذهب را به سرزمین‌هایی که به مراتب از جهات مختلف، از جمله از حیث دینی، پیشرفته‌تر بودند، تحمیل نکرد. سنت سیاسی چنگیزخان حمایت از ادیان مختلف بود و لاجرم، در سرزمین‌هایی که مدت‌ها پیش مسلمان شده بودند و حکومت‌هاشان، زیر حکم خلیفه عباسی مستقر در بغداد مشروعیت خود را تضمین می‌کردند، فضای تنفسی پیدا شده بود و بساط باده‌گساری و عیاشی از هر نوع دور از چشم «مُحْتَسِب» (تحت‌الفظی یعنی کسی که حساب می‌کند: محاسبه‌گر) میسر بود. علت علاقه حافظ و همین‌طور عبید زاکانی را به «فیروزه بواسحاقی» همین آزادروشی گماشتگان مغول می‌پندارند؛ و «محتسب» در اشعار حافظ که فرد بدی‌ست که شرع را به مردم با روی و ریا حُقنه می‌کند، مصداق تاریخی مشخصی دارد: رقیب سیاسی- نظامی بواسحق آل اینجو، یعنی امیرمبارزالدین از خاندان مظفر که اصالتا یزدی بودند و حاکم یزد.

این امیرمبارزالدین که با نظامی‌گری و بعد با تشرع، یعنی تظاهر به دین‌داری و اتکاء به شریعت، بر بواسحاق غالب آمد، با خلیفه فرارکرده عباسی به مصر همدست شد و در شیراز هم پس از غلبه بر ابواسحق، بساط اجرای حد شرعی و مقررات سفت و سخت را فراهم کرد. پژوهشگران معتقدند که آن گربه ناقلا و متظاهری که مطابق با منظومه «موش و گربه » عبید زاکانی، از کرمان بر موشان تاخت و توبه نمایشی‌اش مشهور است، همین امیر مبارزالدین است!…

برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/az-kocheye-rendan/

#رواداری #آزادی #مدارا #گفتگو #حافظ
@dialogue1402