رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، طی بیانیهای که نسخهای از آن به دست توانا رسید، از مجتمع بینالمللی حقوق بشری خواست تا همه مقامات جمهوری اسلامی را مورد بازخواست و پاسخگویی قرار بدهند:
«جمهوری اسلامی با زندانی کردن آزادیخواهان و سرکوب معترضان در خیابانها، همواره پیام خفقان به جامعه میدهد.
حکومتی که جای قاتل و مقتول را عوض میکند و در طی ۴۶ سال هزاران انسان را با احکام اعدام به مسلخ مرگ میفرستد و همین طور در ادامهی استبداد گستری با گلوله و ساچمه و باتوم به جان و پیکر مردمان، آسیب میرساند، نه تنها در ایران بلکه در مجامع بین المللی نمایندگان مردم ایران نیستند.
من رضا محمد حسینی زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج از تمامی نهادهای فعال حقوق بشری خواستارم تمامی مقامات جنایتکار جمهوری اسلامی را مورد بازخواست و پاسخگویی قرار دهید.
جمهوری اسلامی انتخاب من نیست
نه به جمهوری اسلامی»
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«جمهوری اسلامی با زندانی کردن آزادیخواهان و سرکوب معترضان در خیابانها، همواره پیام خفقان به جامعه میدهد.
حکومتی که جای قاتل و مقتول را عوض میکند و در طی ۴۶ سال هزاران انسان را با احکام اعدام به مسلخ مرگ میفرستد و همین طور در ادامهی استبداد گستری با گلوله و ساچمه و باتوم به جان و پیکر مردمان، آسیب میرساند، نه تنها در ایران بلکه در مجامع بین المللی نمایندگان مردم ایران نیستند.
من رضا محمد حسینی زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج از تمامی نهادهای فعال حقوق بشری خواستارم تمامی مقامات جنایتکار جمهوری اسلامی را مورد بازخواست و پاسخگویی قرار دهید.
جمهوری اسلامی انتخاب من نیست
نه به جمهوری اسلامی»
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی یراحی، هنرمند مردمی، در واکنش به خبر درگذشت پدر زندانی سیاسی وفا احمدپور، مطلبی منتشر کرد و در آن از رضا محمدحسینی یاد کرد که او هم همچون وفا از حضور بر بالین پدر و نیز شرکت در مراسم خاکسپاری محروم مانده بود.
آقای یراحی نوشت:
«برای غربت #وفا_احمدپور هنگامی که محبوس است، خبر ناگوار مرگ پدر را میشنود.
دریغا که تجربه مشاهده این پرده غمانگیز را در زندان اوین دارم.
وقتی که خبر تلخ مرگ پدر #رضا_محمدحسینی (که بنا بود دو روز ديگر، بعد از مدتها با هم ملاقات کنند) را به او میدادند… و سختترین کار همدردی بود و دلداری.
به رضا هم مثل وفا اجازه حضور در مراسم خاکسپاری پدر را (ولو تحت الحفظ) ندادند.
به راستی؛ این همه زندان و درد، این همه جوخه و دار
تنها به گناه آزادمنشی و دادخواهی است؟
نعرههایت کو خاک گلگون»
ـ لازم به ذکر است، اخیرا پدر محمد داوری، دیگر زندانی سیاسی، نیز درگذشت و او از حضور در مراسم پدرش محروم مانده است.
متاسفانه زندانیان عقیدتی و سیاسیای داشتهایم که ۲۵ سال حتی یک ساعت هم مرخصی نداشتهاند و در طی این دوران بسیاری از عزیزان خود را از دست دادهاند و رنج بسیاری متحمل شدهاند.
#مهسا_امینی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای یراحی نوشت:
«برای غربت #وفا_احمدپور هنگامی که محبوس است، خبر ناگوار مرگ پدر را میشنود.
دریغا که تجربه مشاهده این پرده غمانگیز را در زندان اوین دارم.
وقتی که خبر تلخ مرگ پدر #رضا_محمدحسینی (که بنا بود دو روز ديگر، بعد از مدتها با هم ملاقات کنند) را به او میدادند… و سختترین کار همدردی بود و دلداری.
به رضا هم مثل وفا اجازه حضور در مراسم خاکسپاری پدر را (ولو تحت الحفظ) ندادند.
به راستی؛ این همه زندان و درد، این همه جوخه و دار
تنها به گناه آزادمنشی و دادخواهی است؟
نعرههایت کو خاک گلگون»
ـ لازم به ذکر است، اخیرا پدر محمد داوری، دیگر زندانی سیاسی، نیز درگذشت و او از حضور در مراسم پدرش محروم مانده است.
متاسفانه زندانیان عقیدتی و سیاسیای داشتهایم که ۲۵ سال حتی یک ساعت هم مرخصی نداشتهاند و در طی این دوران بسیاری از عزیزان خود را از دست دادهاند و رنج بسیاری متحمل شدهاند.
#مهسا_امینی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه زرتشت احمدیراغب، رضا محمدحسینی و آرشام رضایی، از زندان قزلحصار
خواهان لغو حکم اعدام و پایان دیکتاتوری هستیم
زرتشت احمدیراغب، آرشام رضایی و رضا محمدحسینی، زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، همزمان با روز جهانی حقوق بشر با صدور بیانیهای ضمن تاکید بر ارزشهای جهانی اعلامیه جهانی حقوق بشر، خواهان لغو اعدام، آزادی زندانیان سیاسی و پایان دیکتاتوری شدند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
نقض حقوق بشر در ایران، کشوری که خاستگاه دیرینه اندیشه و رفتارهای انسانی است، به راستی اسباب تأسف و شگفتی است. چرا که منادیان حقوق بشر از هزاران سال پیش، ایرانی بودهاند و فرهنگ، ادبیات و هنر بازمانده از نیاکان فرزانه، سراسر اشاره به انسانیت دارد.
جمهوری اسلامی طی ۴۶ سال گذشته، نهتنها در ایران، بلکه با دخالت در امور چندین کشور منطقه از جمله سوریه، عراق، یمن، لبنان و فلسطین، از طریق جنگافروزی و حمایت از تروریسم، نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در جهان ثبت کرده است.
پس از جنایات، کشتار و خرابیهای فراوانی که در دو جنگ جهانی اول و دوم رخ داد و میلیونها انسان در این گرداب جان و هستی خود را از دست دادند، اندیشمندان و سیاستمداران به دنبال تشکیل سازمانی برای صلح جهانی برآمدند. در نتیجه، سازمان ملل متحد شکل گرفت که یکی از پایههای اساسی آن، علاوه بر آزادی، دموکراسی و امنیت، حقوق بشر بود.
پس از پیوستن اغلب کشورهای جهان به این سازمان، از جمله ایران، اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط اعضای سازمان ملل امضا و منتشر شد. مفاد این اعلامیه بر برخورداری تمامی انسانها در همه کشورها از حقوق بنیادی فرهنگی، مدنی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تأکید دارد.
در بندهایی از این اعلامیه آمده است:
تمامی افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از هر لحاظ با هم برابرند. فارغ از هر نژاد، رنگ، جنسیت، مذهب یا عقیده، هر انسانی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد. همچنین، اعلامیه بر آزادی اندیشه، قلم و زبان تأکید میکند.
امروز، سهشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ (۱۰ دسامبر ۲۰۲۴)، در چهلوششمین هفته کارزار سهشنبههای نه به اعدام که با روز جهانی حقوق بشر همزمان شده است، وظیفه ما ایجاب میکند که همچنان، هر کجا که هستیم، حتی در زندان ستم و بیداد حاکم، فریادگر مقابله با صدور و اجرای احکام اعدام باشیم. سکوت نکنیم، خفقان را به چالش بکشیم، گریبان ستمگران را بگیریم و به خاطر سالها جنایت، کشتار، اعدام، تاراج، فساد و دروغ، که توسط زمامداران بیکفایت و دستگاه سرکوب بر مردم و میهن تحمیل شده، بر پایه حقوق اساسیمان آنان را به زیر بکشیم.
در همین راستا، نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در روز شنبه ۱۷ آذر، سه فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، مسعود وظیفه، سهراب حسنخانی و مجتبی ابراهیمی، را در مقابل ستاد حقوق بشر قوه قضاییه بازداشت کردند. آنها به صدور حکم اعدام برای بچههای اکباتان معترض بودند و تنها به جرم ابراز عقیده و اعتراض مسالمتآمیز بازداشت شدند. این سه نفر جرمی مرتکب نشدهاند و تنها صدای اعتراض خود را نسبت به نقض حقوق بشر و احکام غیرانسانی اعدام ابراز کردهاند. ما خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط این سه معترض هستیم و اعلام میکنیم که سکوت در برابر این ظلم، خیانت به اصول انسانی و حقوق بشری است.
سقوط و سرنگونی بشار اسد جنایتکار در این روزها میتواند درسی برای دیکتاتوری حکومت خودکامه خامنهای باشد، که میلیاردها دلار از درآمد و دارایی مردم ایران را بدون اجازه، هزینه بقای استبداد بشار کرد.
کنشگران، آزادیخواهان، دلسوزان و زندانیان سیاسی، طی سالیان گذشته بارها و بارها تأکید کردند که ایران نباید در دام جنگافروزی، حمایت از تروریسم و وابستگی به روسیه و چین بیفتد. اما گوش و چشم حاکمان مستبد همواره به روی این خواستهها بسته مانده است.
ما، زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار، که تنها به جرم ابراز عقیده، گروگان دستگاه سرکوبگر استبداد هستیم، اعلام میکنیم که خواهان رعایت حقوق بشر، لغو احکام اعدام، آزادی زندانیان سیاسی و پایان دیکتاتوری هستیم.
زرتشت احمدی راغب
آرشام رضایی
رضا محمد حسینی
سهشنبه، ۲۰ آذر ۱۴۰۳ (۱۰ دسامبر ۲۰۲۴)
زندان قزلحصار
#بیانبه #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #زرتشت_احمدی_راغب #نه_به_اعدام #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خواهان لغو حکم اعدام و پایان دیکتاتوری هستیم
زرتشت احمدیراغب، آرشام رضایی و رضا محمدحسینی، زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، همزمان با روز جهانی حقوق بشر با صدور بیانیهای ضمن تاکید بر ارزشهای جهانی اعلامیه جهانی حقوق بشر، خواهان لغو اعدام، آزادی زندانیان سیاسی و پایان دیکتاتوری شدند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
نقض حقوق بشر در ایران، کشوری که خاستگاه دیرینه اندیشه و رفتارهای انسانی است، به راستی اسباب تأسف و شگفتی است. چرا که منادیان حقوق بشر از هزاران سال پیش، ایرانی بودهاند و فرهنگ، ادبیات و هنر بازمانده از نیاکان فرزانه، سراسر اشاره به انسانیت دارد.
جمهوری اسلامی طی ۴۶ سال گذشته، نهتنها در ایران، بلکه با دخالت در امور چندین کشور منطقه از جمله سوریه، عراق، یمن، لبنان و فلسطین، از طریق جنگافروزی و حمایت از تروریسم، نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در جهان ثبت کرده است.
پس از جنایات، کشتار و خرابیهای فراوانی که در دو جنگ جهانی اول و دوم رخ داد و میلیونها انسان در این گرداب جان و هستی خود را از دست دادند، اندیشمندان و سیاستمداران به دنبال تشکیل سازمانی برای صلح جهانی برآمدند. در نتیجه، سازمان ملل متحد شکل گرفت که یکی از پایههای اساسی آن، علاوه بر آزادی، دموکراسی و امنیت، حقوق بشر بود.
پس از پیوستن اغلب کشورهای جهان به این سازمان، از جمله ایران، اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط اعضای سازمان ملل امضا و منتشر شد. مفاد این اعلامیه بر برخورداری تمامی انسانها در همه کشورها از حقوق بنیادی فرهنگی، مدنی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تأکید دارد.
در بندهایی از این اعلامیه آمده است:
تمامی افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از هر لحاظ با هم برابرند. فارغ از هر نژاد، رنگ، جنسیت، مذهب یا عقیده، هر انسانی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد. همچنین، اعلامیه بر آزادی اندیشه، قلم و زبان تأکید میکند.
امروز، سهشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ (۱۰ دسامبر ۲۰۲۴)، در چهلوششمین هفته کارزار سهشنبههای نه به اعدام که با روز جهانی حقوق بشر همزمان شده است، وظیفه ما ایجاب میکند که همچنان، هر کجا که هستیم، حتی در زندان ستم و بیداد حاکم، فریادگر مقابله با صدور و اجرای احکام اعدام باشیم. سکوت نکنیم، خفقان را به چالش بکشیم، گریبان ستمگران را بگیریم و به خاطر سالها جنایت، کشتار، اعدام، تاراج، فساد و دروغ، که توسط زمامداران بیکفایت و دستگاه سرکوب بر مردم و میهن تحمیل شده، بر پایه حقوق اساسیمان آنان را به زیر بکشیم.
در همین راستا، نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در روز شنبه ۱۷ آذر، سه فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، مسعود وظیفه، سهراب حسنخانی و مجتبی ابراهیمی، را در مقابل ستاد حقوق بشر قوه قضاییه بازداشت کردند. آنها به صدور حکم اعدام برای بچههای اکباتان معترض بودند و تنها به جرم ابراز عقیده و اعتراض مسالمتآمیز بازداشت شدند. این سه نفر جرمی مرتکب نشدهاند و تنها صدای اعتراض خود را نسبت به نقض حقوق بشر و احکام غیرانسانی اعدام ابراز کردهاند. ما خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط این سه معترض هستیم و اعلام میکنیم که سکوت در برابر این ظلم، خیانت به اصول انسانی و حقوق بشری است.
سقوط و سرنگونی بشار اسد جنایتکار در این روزها میتواند درسی برای دیکتاتوری حکومت خودکامه خامنهای باشد، که میلیاردها دلار از درآمد و دارایی مردم ایران را بدون اجازه، هزینه بقای استبداد بشار کرد.
کنشگران، آزادیخواهان، دلسوزان و زندانیان سیاسی، طی سالیان گذشته بارها و بارها تأکید کردند که ایران نباید در دام جنگافروزی، حمایت از تروریسم و وابستگی به روسیه و چین بیفتد. اما گوش و چشم حاکمان مستبد همواره به روی این خواستهها بسته مانده است.
ما، زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار، که تنها به جرم ابراز عقیده، گروگان دستگاه سرکوبگر استبداد هستیم، اعلام میکنیم که خواهان رعایت حقوق بشر، لغو احکام اعدام، آزادی زندانیان سیاسی و پایان دیکتاتوری هستیم.
زرتشت احمدی راغب
آرشام رضایی
رضا محمد حسینی
سهشنبه، ۲۰ آذر ۱۴۰۳ (۱۰ دسامبر ۲۰۲۴)
زندان قزلحصار
#بیانبه #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #زرتشت_احمدی_راغب #نه_به_اعدام #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، طی بیانیهای با اشاره به موج رو به گسترش اعدامها، این اقدام را ابزاری برای سرکوب و تحمیل خفقان از سوی حکومت دانست. او تأکید کرده که اعدامها نهتنها صدای آزادیخواهی را خاموش نمیکنند، بلکه عزم و اراده مردم برای ایستادگی و مبارزه را تقویت میکنند. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
اعدام و زندان نمیتواند صدای آزادیخواهی ما را خاموش کند
هر روز خبر از صدور یا اجرای احکام اعدام تازهای میرسد؛ ابزار سرکوبی که حکومت با آن میکوشد خفقان را تحمیل و وحشت را نهادینه کند. اما آنها نمیدانند که این احکام، دیگر نه عامل ترس، بلکه شعلهای برای آگاهی و ایستادگی مردم است. این احکام، از دل خشم و کینهای برمیخیزد که در برابر خواست مردم برای آزادی، خود را ناتوان میبیند.
ما، زندانیان سیاسی، با تمام فشارها، سرکوبها و شکنجهها، ایستادهایم تا صدای مردمی باشیم که در برابر این بیداد سکوت نکردهاند. این سختیها هرگز نتوانستند شخصیت ما را بگیرند یا ما را به انسانهایی منفعل و خاموش تبدیل کنند. برعکس، مانند میخی پولادین، هرچه بیشتر بر ما کوبیدند، استوارتر در دل صخره فرو رفتیم و توان ایستادگی مان را در برابر سیستم دیکتاتوری نشان دادیم.
امروز جانهای بسیاری در خطر است. از جمله عزیزانی چون پخشان عزیزی، بهروز احسانی، مهدی حسنی و چهار زندانی عقیدتی اهل سنت بلوچ که به واحد دو زندان قزلحصار منتقل شدهاند. این افراد نه تنها قربانی استبداد، بلکه نمایانگر چهره واقعی سیستمی هستند که عدالت را به نفع بقای خود سرکوب میکند. اما اعدام، نه توان خاموش کردن صداها را دارد و نه میتواند حقیقت را تغییر دهد.
ما باور داریم که نباید اجازه دهیم این فاجعهها به سکوت سپرده شوند. هرکس در برابر این جنایات، بیتفاوت بماند، بهنوعی شریک جرم آمران و عاملان آن است. وظیفه همه ماست که فارغ از هرگونه اختلاف، تلاشمان را بر شکستن تیغه این ابزار سرکوب متمرکز کنیم.
این مبارزه، مبارزهای است برای زندگی؛ برای حق زیستن و برای آیندهای که در آن هیچ طناب داری بر گردن آزادیخواهان نیفتد. این امید، انگیزهای است که ما را در تاریکترین روزها نیز استوار نگه داشته است و الهامبخش ما برای ایستادن تمام قد در کنار مردم بوده است تا با همبستگی زمینه رهایی و نجات ملی ایران را فراهم کنیم. این روز بیگمان دور و دیر نخواهد بود.
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار
دی ماه ۱۴۰۳
#رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #بیانیه #پخشان_عزیزی #مهدی_حسنی #بهروز_احسانی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعدام و زندان نمیتواند صدای آزادیخواهی ما را خاموش کند
هر روز خبر از صدور یا اجرای احکام اعدام تازهای میرسد؛ ابزار سرکوبی که حکومت با آن میکوشد خفقان را تحمیل و وحشت را نهادینه کند. اما آنها نمیدانند که این احکام، دیگر نه عامل ترس، بلکه شعلهای برای آگاهی و ایستادگی مردم است. این احکام، از دل خشم و کینهای برمیخیزد که در برابر خواست مردم برای آزادی، خود را ناتوان میبیند.
ما، زندانیان سیاسی، با تمام فشارها، سرکوبها و شکنجهها، ایستادهایم تا صدای مردمی باشیم که در برابر این بیداد سکوت نکردهاند. این سختیها هرگز نتوانستند شخصیت ما را بگیرند یا ما را به انسانهایی منفعل و خاموش تبدیل کنند. برعکس، مانند میخی پولادین، هرچه بیشتر بر ما کوبیدند، استوارتر در دل صخره فرو رفتیم و توان ایستادگی مان را در برابر سیستم دیکتاتوری نشان دادیم.
امروز جانهای بسیاری در خطر است. از جمله عزیزانی چون پخشان عزیزی، بهروز احسانی، مهدی حسنی و چهار زندانی عقیدتی اهل سنت بلوچ که به واحد دو زندان قزلحصار منتقل شدهاند. این افراد نه تنها قربانی استبداد، بلکه نمایانگر چهره واقعی سیستمی هستند که عدالت را به نفع بقای خود سرکوب میکند. اما اعدام، نه توان خاموش کردن صداها را دارد و نه میتواند حقیقت را تغییر دهد.
ما باور داریم که نباید اجازه دهیم این فاجعهها به سکوت سپرده شوند. هرکس در برابر این جنایات، بیتفاوت بماند، بهنوعی شریک جرم آمران و عاملان آن است. وظیفه همه ماست که فارغ از هرگونه اختلاف، تلاشمان را بر شکستن تیغه این ابزار سرکوب متمرکز کنیم.
این مبارزه، مبارزهای است برای زندگی؛ برای حق زیستن و برای آیندهای که در آن هیچ طناب داری بر گردن آزادیخواهان نیفتد. این امید، انگیزهای است که ما را در تاریکترین روزها نیز استوار نگه داشته است و الهامبخش ما برای ایستادن تمام قد در کنار مردم بوده است تا با همبستگی زمینه رهایی و نجات ملی ایران را فراهم کنیم. این روز بیگمان دور و دیر نخواهد بود.
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار
دی ماه ۱۴۰۳
#رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #بیانیه #پخشان_عزیزی #مهدی_حسنی #بهروز_احسانی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامه دو زندانی سیاسی به شاهزاده رضا پهلوی و دعوت از او برای حمایت از همه زندانیان و مبارزه با اعدام
دو زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار طی نامهای از شاهزاده رضا پهلوی خواستند تا به عنوان نماد همبستگی و وحدت ملی، صدای همه زندانیان باشد و با حمایت از کنشگران مخالف با اعدام، پیام حمایت از حق حیات، آزادی و عدالت را به جهان مخابره کند.
رضا محمدحسینی و زرتشت احمدیراغب از شاهزاده رضا پهلوی خواستند «با راهبری و همصدایی با کنشگران حقوق بشر» در «میدان مبارزه برای لغو و جلوگیری از اجرای احکام اعدام، نقشی پررنگتر» ایفا کند و صدای همه زندانیان سیاسی فارغ از هر گرایشی باشد.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
«به نام ایران
جناب شاهزاده رضا پهلوی،
با درود و احترام،
ما، رضا محمدحسینی طامه و زرتشت احمدیراغب، بهعنوان دو زندانی سیاسی و دلنگران آینده میهن، که باورهای ما بر آزادی، عدالت، و کرامت انسانی استوار است، مفتخریم که در این برهه حساس از تاریخ ایران، خطاب به شما سخن میگوییم.
نقش شما بهعنوان یکی از چهرههای برجسته و مورد احترام در عرصه مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران، همواره مایه امید و الهام بوده است. تلاشهای شما در تقویت اتحاد ملی و پایبندی به ارزشهای آزادی، عدالت و حقوق بشر، ستودنی است و بیشک مسئولیت بزرگی که بر دوش دارید، شما را به نمادی از همبستگی و وحدت ملی تبدیل کرده است.
جناب آقای پهلوی، ما بر این باوریم که دوران گذار از استبداد به آزادی، مستلزم همدلی و همراهی تمامی اقشار ملت ایران است. از این رو، از شما تقاضا داریم که در سخنان و اقدامات خود، صدای تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، فارغ از گرایشها، باورها، قومیتها و زبانهایشان باشید. این زنان و مردان شریف که به دلیل ایستادگی در برابر ظلم و دفاع از کرامت انسانی در بند هستند، نیازمند حمایت شما و تمامی افراد آزادهاند.
همچنین، از شما درخواست داریم که در میدان مبارزه برای لغو و جلوگیری از اجرای احکام اعدام، نقشی پررنگتر ایفا کنید. شمشیر دولبه اعدام که توسط حاکمان دیکتاتور جمهوری اسلامی با اهرم مذهب و قانون به کار گرفته میشود، همواره پیام خشونت و اختناق را به جامعه تحمیل کرده است. شما میتوانید با راهبری و همصدایی با کنشگران حقوق بشر، مشوق اقدامات انسانی بسیاری باشید. این ابزار ظلم باید با اتحاد و همدلی از دستان این حکومت بیرون آورده شود. ما وظیفه داریم از جان انسانها حمایت کنیم و پیام صلح، زندگی و کرامت انسانی را جایگزین این چرخه خشونت کنیم.
ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به اتحاد و همبستگی نیاز دارد؛ اتحادی که بر پایه احترام به حقوق انسانی همه ایرانیان، بدون هیچگونه تبعیض، بنا شده باشد. از شما انتظار میرود که این اصل مهم را در رهبری اخلاقی خود به کار گیرید و پیامی روشن از حمایت از حق حیات، آزادی و عدالت برای تمامی ایرانیان به جهان ارسال کنید.
ما باور داریم که رویکرد فراگیر شما در این مسیر، به دور از مرزبندیهای سیاسی و جناحی، میتواند الهامبخش تمامی ایرانیان در داخل و خارج از کشور باشد و چراغ راهی برای آیندهای روشن و آزاد گردد.
در پایان، با آرزوی توفیق روزافزون برای شما و با امید به پیروزی نور آزادی بر تاریکی استبداد، از شما میخواهیم که همچنان صدای رسا و همبسته ملت ایران باشید و به راه پرغرور خود ادامه دهید.
با احترام و ارادت،
رضا محمدحسینی طامه و زرتشت احمدیراغب»
ـ لازم به ذکر است، شاهزاده رضا پهلوی به زودی در یک کنفرانس حقوق بشری در ژنو، سخنرانی خواهد کرد.
در سالهای گذشته هموطنانی همچون مسیح علینژاد، شیما بابایی، نازنین افشینجم، نازنین بنیادی، لادن برومند، ابراهیم مهتری، مازیار بهاری، غزاله شارمهد، دریا صفایی، نرگس اسکندری، علی احساسی، علیرضا آخوندی، مریم کلارن، آدرین قمی، شاپرک شجریزاده، کاوه شهروز، تقی رحمانی، نغمه عابدینی، پتکین آذرمهر، محمد مصطفایی، کاسپین ماکان و احمد باطبی و چند تن از زندانیان سابق خارجی که در ایران بازداشت بودند در این کنفرانس سخنرانی کرده و درباره موارد نقض حقوق بشر در ایران سخن گفتهاند.
#رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #بیانیه #حقوق_بشر #نه_به_اعدام #همبستگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دو زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار طی نامهای از شاهزاده رضا پهلوی خواستند تا به عنوان نماد همبستگی و وحدت ملی، صدای همه زندانیان باشد و با حمایت از کنشگران مخالف با اعدام، پیام حمایت از حق حیات، آزادی و عدالت را به جهان مخابره کند.
رضا محمدحسینی و زرتشت احمدیراغب از شاهزاده رضا پهلوی خواستند «با راهبری و همصدایی با کنشگران حقوق بشر» در «میدان مبارزه برای لغو و جلوگیری از اجرای احکام اعدام، نقشی پررنگتر» ایفا کند و صدای همه زندانیان سیاسی فارغ از هر گرایشی باشد.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
«به نام ایران
جناب شاهزاده رضا پهلوی،
با درود و احترام،
ما، رضا محمدحسینی طامه و زرتشت احمدیراغب، بهعنوان دو زندانی سیاسی و دلنگران آینده میهن، که باورهای ما بر آزادی، عدالت، و کرامت انسانی استوار است، مفتخریم که در این برهه حساس از تاریخ ایران، خطاب به شما سخن میگوییم.
نقش شما بهعنوان یکی از چهرههای برجسته و مورد احترام در عرصه مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران، همواره مایه امید و الهام بوده است. تلاشهای شما در تقویت اتحاد ملی و پایبندی به ارزشهای آزادی، عدالت و حقوق بشر، ستودنی است و بیشک مسئولیت بزرگی که بر دوش دارید، شما را به نمادی از همبستگی و وحدت ملی تبدیل کرده است.
جناب آقای پهلوی، ما بر این باوریم که دوران گذار از استبداد به آزادی، مستلزم همدلی و همراهی تمامی اقشار ملت ایران است. از این رو، از شما تقاضا داریم که در سخنان و اقدامات خود، صدای تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، فارغ از گرایشها، باورها، قومیتها و زبانهایشان باشید. این زنان و مردان شریف که به دلیل ایستادگی در برابر ظلم و دفاع از کرامت انسانی در بند هستند، نیازمند حمایت شما و تمامی افراد آزادهاند.
همچنین، از شما درخواست داریم که در میدان مبارزه برای لغو و جلوگیری از اجرای احکام اعدام، نقشی پررنگتر ایفا کنید. شمشیر دولبه اعدام که توسط حاکمان دیکتاتور جمهوری اسلامی با اهرم مذهب و قانون به کار گرفته میشود، همواره پیام خشونت و اختناق را به جامعه تحمیل کرده است. شما میتوانید با راهبری و همصدایی با کنشگران حقوق بشر، مشوق اقدامات انسانی بسیاری باشید. این ابزار ظلم باید با اتحاد و همدلی از دستان این حکومت بیرون آورده شود. ما وظیفه داریم از جان انسانها حمایت کنیم و پیام صلح، زندگی و کرامت انسانی را جایگزین این چرخه خشونت کنیم.
ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به اتحاد و همبستگی نیاز دارد؛ اتحادی که بر پایه احترام به حقوق انسانی همه ایرانیان، بدون هیچگونه تبعیض، بنا شده باشد. از شما انتظار میرود که این اصل مهم را در رهبری اخلاقی خود به کار گیرید و پیامی روشن از حمایت از حق حیات، آزادی و عدالت برای تمامی ایرانیان به جهان ارسال کنید.
ما باور داریم که رویکرد فراگیر شما در این مسیر، به دور از مرزبندیهای سیاسی و جناحی، میتواند الهامبخش تمامی ایرانیان در داخل و خارج از کشور باشد و چراغ راهی برای آیندهای روشن و آزاد گردد.
در پایان، با آرزوی توفیق روزافزون برای شما و با امید به پیروزی نور آزادی بر تاریکی استبداد، از شما میخواهیم که همچنان صدای رسا و همبسته ملت ایران باشید و به راه پرغرور خود ادامه دهید.
با احترام و ارادت،
رضا محمدحسینی طامه و زرتشت احمدیراغب»
ـ لازم به ذکر است، شاهزاده رضا پهلوی به زودی در یک کنفرانس حقوق بشری در ژنو، سخنرانی خواهد کرد.
در سالهای گذشته هموطنانی همچون مسیح علینژاد، شیما بابایی، نازنین افشینجم، نازنین بنیادی، لادن برومند، ابراهیم مهتری، مازیار بهاری، غزاله شارمهد، دریا صفایی، نرگس اسکندری، علی احساسی، علیرضا آخوندی، مریم کلارن، آدرین قمی، شاپرک شجریزاده، کاوه شهروز، تقی رحمانی، نغمه عابدینی، پتکین آذرمهر، محمد مصطفایی، کاسپین ماکان و احمد باطبی و چند تن از زندانیان سابق خارجی که در ایران بازداشت بودند در این کنفرانس سخنرانی کرده و درباره موارد نقض حقوق بشر در ایران سخن گفتهاند.
#رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #بیانیه #حقوق_بشر #نه_به_اعدام #همبستگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، پس از کشته شدن قاضی مقیسه متنی در خصوص دادرسیهای ناعادلانه دادگاههای انقلابی و ظلمی که متحمل شده به شرح زیر نوشته است:
چند روز پیش جریان کشتهشدن قاضی محمد مقیسه، بار دیگر تمام خاطرات بازداشتها و دادگاه و ظلمهایی که به من شد را به خاطر آورد و لازم دیدم که برای ثبت در تاریخ این موارد را بنویسم.
در سال ۱۳۹۸، قاضی محمد مقیسه، که به صدور احکام ناعادلانه علیه فعالان حقوق بشر شهرت دارد، تنها به دلیل نوشتن جمله «مرگ بر دیکتاتور» بر دیوار، مرا به ۷ سال حبس محکوم کرد. این حکم ظالمانه بخشی از ظلمی بود که جوانیام را در زندان گرفت. در همان سال، پدرم که برای دفاع از من به دادگاه آمده بود، با توهین مقیسه مواجه شد و از دادگاه بیرون انداخته شد. او گفته بود: «پسرت ضد انقلابه، برو بیرون». این برخورد غیرانسانی زخمی عمیق بر روح خانوادهام گذاشت و بخشی از فشارهایی بود که بر ما تحمیل شد.
پس از آزادی کوتاه ۷۵ روزه در بهمن ۱۴۰۱، به دلیل گفتن جمله «ما به چه زبانی بگوییم که شما را نمیخواهیم؟» بار دیگر بازداشت شدم. در ۱۱ اردیبهشت، مأموران اطلاعات سپاه در حضور پدرم مرا با ضربوجرح شدید دستگیر کردند. در نمایشی به نام «جلسه رسیدگی» در شعبه ۲۸ بیدادگاه انقلاب، قاضی محمدرضا عموزاد مرا به ۷ سال و ۹ ماه حبس محکوم کرد. این حکم ظالمانه در تجدیدنظر توسط آخوند حوزان به ۶ سال و ۳ ماه کاهش یافت. پدرم که تاب دیدن این خشونتها و فشارهای روانی ناشی از وضعیت من را نداشت، بیمار شد و در مهرماه همان سال بر اثر ایست قلبی درگذشت. با وجود این فاجعه، رژیم ستمگر حتی اجازه حضور در مراسم خاکسپاری او را نیز به من نداد.
در طول این سالها، بیش از پنج سال از جوانیام را با زندان، تبعید و انفرادی از من گرفتند. یکی از تلخترین تجربیاتم تبعید از زندان اوین به قزلحصار بود. زمانی که به این تبعید اعتراض کردم، به دستور هدایتالله فرزادی، رئیس زندان اوین، و مدیر داخلی، میثم باقری، به سلول انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شدم و سپس سه هفته را در شرایطی سخت درسلول انفرادی موسوم به سوییت ویژه شکنجه آخرین لحظات زندگی زندانیان اعدامی زندان قزلحصار سپری کردم. شبی در آبان ۱۴۰۲، زندانیای را دیدم که صورت خونینش به حلقههای دیوار بسته شده بود. او با دستبند و پابند، زیر پنجره از سرما میلرزید و التماس میکرد، اما مأموران کوچکترین توجهی به او نداشتند. این رفتارهای غیرانسانی هرگز از ذهنم پاک نخواهد شد.
پدرم زیر خاک آرمیده، اما آمرین این جنایات، از جمله مقامات سپاه پاسداران، هدایتالله فرزادی، محمدرضا عموزاد، آخوند حوزان، و دیگر عوامل سرکوب، هنوز محاکمه نشدهاند. رژیمی که با خشونت، اعدام، زندان و سرکوب، آزادیخواهان را خاموش میکند، هیچ مشروعیتی ندارد و روزی به دست عدالت سپرده خواهد شد. وظیفه انسانی من این است که روشنگری کنم و صدای قربانیان این جنایات باشم. عدالت روزی برقرار خواهد شد و عاملان این ظلمها در برابر نگاه جهانیان محاکمه خواهند شد.
#محمد_مقیسه #رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چند روز پیش جریان کشتهشدن قاضی محمد مقیسه، بار دیگر تمام خاطرات بازداشتها و دادگاه و ظلمهایی که به من شد را به خاطر آورد و لازم دیدم که برای ثبت در تاریخ این موارد را بنویسم.
در سال ۱۳۹۸، قاضی محمد مقیسه، که به صدور احکام ناعادلانه علیه فعالان حقوق بشر شهرت دارد، تنها به دلیل نوشتن جمله «مرگ بر دیکتاتور» بر دیوار، مرا به ۷ سال حبس محکوم کرد. این حکم ظالمانه بخشی از ظلمی بود که جوانیام را در زندان گرفت. در همان سال، پدرم که برای دفاع از من به دادگاه آمده بود، با توهین مقیسه مواجه شد و از دادگاه بیرون انداخته شد. او گفته بود: «پسرت ضد انقلابه، برو بیرون». این برخورد غیرانسانی زخمی عمیق بر روح خانوادهام گذاشت و بخشی از فشارهایی بود که بر ما تحمیل شد.
پس از آزادی کوتاه ۷۵ روزه در بهمن ۱۴۰۱، به دلیل گفتن جمله «ما به چه زبانی بگوییم که شما را نمیخواهیم؟» بار دیگر بازداشت شدم. در ۱۱ اردیبهشت، مأموران اطلاعات سپاه در حضور پدرم مرا با ضربوجرح شدید دستگیر کردند. در نمایشی به نام «جلسه رسیدگی» در شعبه ۲۸ بیدادگاه انقلاب، قاضی محمدرضا عموزاد مرا به ۷ سال و ۹ ماه حبس محکوم کرد. این حکم ظالمانه در تجدیدنظر توسط آخوند حوزان به ۶ سال و ۳ ماه کاهش یافت. پدرم که تاب دیدن این خشونتها و فشارهای روانی ناشی از وضعیت من را نداشت، بیمار شد و در مهرماه همان سال بر اثر ایست قلبی درگذشت. با وجود این فاجعه، رژیم ستمگر حتی اجازه حضور در مراسم خاکسپاری او را نیز به من نداد.
در طول این سالها، بیش از پنج سال از جوانیام را با زندان، تبعید و انفرادی از من گرفتند. یکی از تلخترین تجربیاتم تبعید از زندان اوین به قزلحصار بود. زمانی که به این تبعید اعتراض کردم، به دستور هدایتالله فرزادی، رئیس زندان اوین، و مدیر داخلی، میثم باقری، به سلول انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شدم و سپس سه هفته را در شرایطی سخت درسلول انفرادی موسوم به سوییت ویژه شکنجه آخرین لحظات زندگی زندانیان اعدامی زندان قزلحصار سپری کردم. شبی در آبان ۱۴۰۲، زندانیای را دیدم که صورت خونینش به حلقههای دیوار بسته شده بود. او با دستبند و پابند، زیر پنجره از سرما میلرزید و التماس میکرد، اما مأموران کوچکترین توجهی به او نداشتند. این رفتارهای غیرانسانی هرگز از ذهنم پاک نخواهد شد.
پدرم زیر خاک آرمیده، اما آمرین این جنایات، از جمله مقامات سپاه پاسداران، هدایتالله فرزادی، محمدرضا عموزاد، آخوند حوزان، و دیگر عوامل سرکوب، هنوز محاکمه نشدهاند. رژیمی که با خشونت، اعدام، زندان و سرکوب، آزادیخواهان را خاموش میکند، هیچ مشروعیتی ندارد و روزی به دست عدالت سپرده خواهد شد. وظیفه انسانی من این است که روشنگری کنم و صدای قربانیان این جنایات باشم. عدالت روزی برقرار خواهد شد و عاملان این ظلمها در برابر نگاه جهانیان محاکمه خواهند شد.
#محمد_مقیسه #رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نمایش فریبکارانه حقوق بشری در سایه ماشین اعدام و شکنجه
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در نامهای، بازدید مسئولان از زندان را نمایشی فریبکارانه دانست، چرا که همچنان ماشین اعدام و شکنجه مشغول کار است. او علاوه بر تاکید بر وضعیت وخیم زندانهای شهرهای مختلف، به وجود بازداشتگاهها و خانههای امن غیرقانونی و عدم پاسخگویی حکومت در قبال مرگ زندانیان در اثر عدم رسیدگی پزشکی یا شکنجه اشاره کرده است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
حشمتالله حیاتالغیب، مدیرکل زندانهای استان تهران، روز چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳، همراه با گروهی از مشاوران، دستیاران و مدیرانش از کشتارگاه و شکنجهگاه زندان مشترک رجاییشهر و قزلحصار بازدید کرد. این بازدید در شرایطی انجام شد که ماشین اعدام جمهوری اسلامی همچنان بیوقفه به کار خود ادامه میدهد، سلولهای انفرادی به ابزار شکنجه روحی و جسمی زندانیان تبدیل شدهاند، و قتلهای سیستماتیک در زندانهای این حکومت همچنان جریان دارد. اما آیا این نمایش فریبکارانه تغییری در وضعیت هزاران زندانی رنجکشیده و تحت شکنجه ایجاد خواهد کرد؟
سرکوب زندانیان، خانههای امن غیرقانونی و وضعیت وخیم زندانهای شهرستانها
جمهوری اسلامی نهتنها در زندانهای رسمی، بلکه در خانههای امن غیرقانونی و بازداشتگاههای مخفی، همچنان به شکنجه و سرکوب ادامه میدهد. وضعیت زندانهای بسیاری از شهرها، از مشهد، ارومیه، زاهدان و اهواز گرفته تا دیگر نقاط ایران، فاجعهبار است. زندانهای این شهرها به شکنجهگاههایی تبدیل شدهاند که حتی ابتداییترین نیازهای زندانیان، از جمله مراقبتهای پزشکی و بهداشتی، نادیده گرفته میشود. زندانیان در این مراکز نهتنها از حقوق قانونی خود محروماند، بلکه تحت شکنجههای مداوم و شرایط غیرانسانی قرار دارند.
لزوم پاسخگویی درباره مرگ زندانیان سیاسی؛ پروندهای سیاه از جنایت
قبل از اینکه حکومت بخواهد با نمایشهای تبلیغاتی، خود را حامی حقوق بشر جلوه دهد، ابتدا باید پاسخگوی قتل سیستماتیک زندانیان سیاسی در سالهای گذشته باشد. حکومت جمهوری اسلامی باید توضیح دهد که چگونه زندانیانی مانند:
وحید صیادی نصیری – که به دلیل اعتصاب غذا و عدم رسیدگی پزشکی جان باخت،
علیرضا شیرمحمدعلی – که در زندان تهران بزرگ توسط عوامل حکومتی به قتل رسید،
عادل کیانپور – که پس از اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت زندانها جان خود را از دست داد،
ستار بهشتی – که در بازداشتگاه پلیس فتا در زیر شکنجه کشته شد،
بکتاش آبتین – شاعر و مستندسازی که به دلیل اهمال پزشکی و عدم رسیدگی به موقع، جانش را از دست داد،
ساسان نیکنفس – که در اثر شکنجههای جسمی و عدم درمان پزشکی کشته شد،
شاهین ناصری – که به عنوان شاهد شکنجه نوید افکاری، در زندان جان خود را از دست داد،
و دهها زندانی دیگر که قربانی سیستم سرکوبگر جمهوری اسلامی شدند.
رژیمی که با گلوله، شکنجه، اعدام و سرکوب مردم ایران را به سکوت واداشته، نمیتواند اکنون خود را مصلح و مدافع حقوق بشر جلوه دهد.
دوران فریبکاری و سرکوب به پایان رسیده است
این نمایشهای حقوق بشری، نهتنها چیزی از جنایات جمهوری اسلامی کم نمیکند، بلکه تنها یک هدف دارد: سرپوش گذاشتن بر سالها نقض گسترده حقوق بشر، سرکوب مخالفان و بقای غیرقانونی حکومت. اما ملت ایران که ۴۶ سال است سرکوب، شکنجه و جنایت را تجربه کرده، دیگر فریب این ترفندهای تبلیغاتی را نخواهد خورد.
تمامی عوامل این رژیم، از صدر تا ذیل، باید بدانند که با روشهای نخنما، بازدیدهای نمایشی و تبلیغات دروغین، نمیتوانند مانع گذار کامل مردم ایران از این حکومت فاسد، بیکفایت و جنایتکار شوند.
✍ رضا محمدحسینی
۱۰ بهمن ۱۴۰۳ – زندان قزلحصار
#رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #حقوق_بشر #شکنجه #زندان_قزلحصار #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در نامهای، بازدید مسئولان از زندان را نمایشی فریبکارانه دانست، چرا که همچنان ماشین اعدام و شکنجه مشغول کار است. او علاوه بر تاکید بر وضعیت وخیم زندانهای شهرهای مختلف، به وجود بازداشتگاهها و خانههای امن غیرقانونی و عدم پاسخگویی حکومت در قبال مرگ زندانیان در اثر عدم رسیدگی پزشکی یا شکنجه اشاره کرده است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
حشمتالله حیاتالغیب، مدیرکل زندانهای استان تهران، روز چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳، همراه با گروهی از مشاوران، دستیاران و مدیرانش از کشتارگاه و شکنجهگاه زندان مشترک رجاییشهر و قزلحصار بازدید کرد. این بازدید در شرایطی انجام شد که ماشین اعدام جمهوری اسلامی همچنان بیوقفه به کار خود ادامه میدهد، سلولهای انفرادی به ابزار شکنجه روحی و جسمی زندانیان تبدیل شدهاند، و قتلهای سیستماتیک در زندانهای این حکومت همچنان جریان دارد. اما آیا این نمایش فریبکارانه تغییری در وضعیت هزاران زندانی رنجکشیده و تحت شکنجه ایجاد خواهد کرد؟
سرکوب زندانیان، خانههای امن غیرقانونی و وضعیت وخیم زندانهای شهرستانها
جمهوری اسلامی نهتنها در زندانهای رسمی، بلکه در خانههای امن غیرقانونی و بازداشتگاههای مخفی، همچنان به شکنجه و سرکوب ادامه میدهد. وضعیت زندانهای بسیاری از شهرها، از مشهد، ارومیه، زاهدان و اهواز گرفته تا دیگر نقاط ایران، فاجعهبار است. زندانهای این شهرها به شکنجهگاههایی تبدیل شدهاند که حتی ابتداییترین نیازهای زندانیان، از جمله مراقبتهای پزشکی و بهداشتی، نادیده گرفته میشود. زندانیان در این مراکز نهتنها از حقوق قانونی خود محروماند، بلکه تحت شکنجههای مداوم و شرایط غیرانسانی قرار دارند.
لزوم پاسخگویی درباره مرگ زندانیان سیاسی؛ پروندهای سیاه از جنایت
قبل از اینکه حکومت بخواهد با نمایشهای تبلیغاتی، خود را حامی حقوق بشر جلوه دهد، ابتدا باید پاسخگوی قتل سیستماتیک زندانیان سیاسی در سالهای گذشته باشد. حکومت جمهوری اسلامی باید توضیح دهد که چگونه زندانیانی مانند:
وحید صیادی نصیری – که به دلیل اعتصاب غذا و عدم رسیدگی پزشکی جان باخت،
علیرضا شیرمحمدعلی – که در زندان تهران بزرگ توسط عوامل حکومتی به قتل رسید،
عادل کیانپور – که پس از اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت زندانها جان خود را از دست داد،
ستار بهشتی – که در بازداشتگاه پلیس فتا در زیر شکنجه کشته شد،
بکتاش آبتین – شاعر و مستندسازی که به دلیل اهمال پزشکی و عدم رسیدگی به موقع، جانش را از دست داد،
ساسان نیکنفس – که در اثر شکنجههای جسمی و عدم درمان پزشکی کشته شد،
شاهین ناصری – که به عنوان شاهد شکنجه نوید افکاری، در زندان جان خود را از دست داد،
و دهها زندانی دیگر که قربانی سیستم سرکوبگر جمهوری اسلامی شدند.
رژیمی که با گلوله، شکنجه، اعدام و سرکوب مردم ایران را به سکوت واداشته، نمیتواند اکنون خود را مصلح و مدافع حقوق بشر جلوه دهد.
دوران فریبکاری و سرکوب به پایان رسیده است
این نمایشهای حقوق بشری، نهتنها چیزی از جنایات جمهوری اسلامی کم نمیکند، بلکه تنها یک هدف دارد: سرپوش گذاشتن بر سالها نقض گسترده حقوق بشر، سرکوب مخالفان و بقای غیرقانونی حکومت. اما ملت ایران که ۴۶ سال است سرکوب، شکنجه و جنایت را تجربه کرده، دیگر فریب این ترفندهای تبلیغاتی را نخواهد خورد.
تمامی عوامل این رژیم، از صدر تا ذیل، باید بدانند که با روشهای نخنما، بازدیدهای نمایشی و تبلیغات دروغین، نمیتوانند مانع گذار کامل مردم ایران از این حکومت فاسد، بیکفایت و جنایتکار شوند.
✍ رضا محمدحسینی
۱۰ بهمن ۱۴۰۳ – زندان قزلحصار
#رضا_محمدحسینی #نه_به_اعدام #حقوق_بشر #شکنجه #زندان_قزلحصار #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۴۶ سال پس از فریب بزرگ بهمن ۵۷؛ ایران در چنگال استبداد، فساد و تباهی
زرتشت احمدیراغب، آرشام رضایی و رضا محمدحسینی، سه زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار در بیانیهای مشترک نگاهی به ۴۶ سال گذشته کردند و در انتها گفتند:
«این حکومت رفتنی است. هیچ ظلمی تا ابد دوام نخواهد داشت. چراغ آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد!»
متن کامل این پیام به شرح زیر است:
۴۶ سال از فریب بهمن ۵۷ میگذرد؛ فریبی که نهتنها آزادی، عدالت و پیشرفت را به ارمغان نیاورد، بلکه ایران را در سیاهچالهی دیکتاتوری مذهبی، سرکوب، فقر و عقبماندگی فرو برد. آنچه رخ داد، نه انقلاب، بلکه یک کودتای حسابشده علیه ایران و مردم آن بود؛ کودتایی که با فریبکاری، خشونت، سرکوب و اعدام پایهگذاری شد و همچنان ادامه دارد.
مردم ایران این دههی سیاه را "دههی زجر" نامیدهاند، زیرا چیزی جز خونریزی، فلاکت و خفقان در پی نداشته است. برای جنایتکاران بهمن ۵۷ گنبد و بارگاه ساختند، اما خانوادههای دادخواه را از سوگواری بر مزار عزیزانشان محروم کردند. جوانانی که برای آزادی به خیابان آمدند، با گلولهی سرکوبگران بر خاک افتادند، و نظامی که با وعدهی عدالت روی کار آمد، خود به نماد بیعدالتی مطلق تبدیل شد.
حکومتی که بر پایهی خون و خیانت بنا شد
از همان آغاز، جمهوری اسلامی با اعدام، شکنجه، زندان، و حذف مخالفان، پایههای خود را مستحکم کرد. پیرمردی واپسگرا و فریبکار را بر ایران مسلط کردند تا فرهنگ ایرانی را سرکوب، و هویت ملی را با تاریکی و جهل جایگزین کند.
▪ موسیقی ممنوع شد، عشق و شادی جرم شد، و اندوه و عزا جایگزین آن گردید.
▪ جوخههای اعدام، دادگاههای فرمایشی و شکنجهگاهها گسترده شدند.
▪ مدیران، افسران و متخصصان دوران پهلوی، قتلعام یا مجبور به فرار شدند.
▪ در میان این آشوب، نظام ولایتفقیه را بدون رأی واقعی مردم به کشور تحمیل کردند.
جنگ ۸ ساله؛ بهانهای برای تثبیت استبداد
▪ حاکمان جدید، جنگ ایران و عراق را فرصتی برای نابودی هرگونه صدای مخالف دیدند.
▪ میلیونها ایرانی در جنگی کشته شدند که میتوانست پایان یابد.
▪ میلیاردها دلار از سرمایههای ملی صرف جنگ شد، درحالیکه مردم در فقر فرو رفتند.
▪ در سایهی جنگ، اعدامهای دستهجمعی، تصفیههای گسترده و نسلکشی سیاسی اوج گرفت.
۴۶ سال چپاول، فقر و سقوط ایران
▪ فرار نخبگان، که ایران را از استعدادها و پیشرفت محروم کرد.
▪ فساد سیستماتیک، که قدرت را به دست فاسدان سپرد و کشور را به ورطهی نابودی کشاند.
▪ حمایت از گروههای تروریستی، که ایران را در جهان منزوی و دشمنانش را قویتر کرد.
▪ افزایش سرسامآور فقر، بیکاری، تورم و اختلاف طبقاتی، که مردم را به ستوه آورده است.
قیامهای مردمی و پاسخ حکومت؛ سرکوب، اعدام، جنایت
در چهار دههی گذشته، مردم ایران بارها برای بازپسگیری حقوق خود به خیابان آمدند، اما پاسخ حکومت چیزی جز سرکوب وحشیانه نبود:
✔ جنبش دانشجویی ۷۸
✔ اعتراضات گسترده ۸۸
✔ خیزش مردمی آبان ۹۸
✔ انقلاب "زن، زندگی، آزادی" در ۱۴۰۱
هزاران نفر در خیابانها کشته یا زخمی شدند، صدها هزار نفر بازداشت، شکنجه و اعدام شدند، اما حکومت همچنان بر بقای خود اصرار دارد، بیآنکه کوچکترین پاسخی به مطالبات مردم بدهد.
ایران، قربانی خیانتهای حکومتی و قراردادهای ننگین
▪ قراردادهای حقارتآمیز با روسیه و چین، که ایران را به حیاطخلوت قدرتهای خارجی تبدیل کرد.
▪ هزینههای میلیاردی برای تسلیحات و برنامههای هستهای، درحالیکه مردم برای تأمین ابتداییترین نیازهایشان در رنجاند.
▪ تداوم غارت ثروتهای ملی و منابع کشور، که ایران را به مرز ورشکستگی کشانده است.
پیام ما از درون زندان: این استبداد رفتنی است!
با توجه به این همه ستم، بیداد و بیعدالتی که تنها بخشی از آن را بیان کردیم، اکنون ما از قعر زندانهای رژیم غاصب و توتالیتر جمهوری اسلامی، که بارها مرتکب جنایت علیه بشریت شده است، بار دیگر فریاد خود را بلند میکنیم.
🔹 ما در کنار ملت سرافراز ایران، خانوادههای دادخواه و همهی آزادیخواهان این سرزمین ایستادهایم.
🔹 تا پای جان، برای برچیدن بساط فساد، تباهی، ریاکاری و استبداد، همبستگی خود را با مردم ایران اعلام میداریم.
🔹 ما خواهان آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و پایان چرخهی اعدام، خشونت، سانسور و سرکوب در ایران هستیم.
این حکومت رفتنی است. هیچ ظلمی تا ابد دوام نخواهد داشت. چراغ آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد!
✍ زرتشت احمدی راغب
✍ آرشام رضایی
✍ رضا محمدحسینی
📅 ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ – زندان قزلحصار
#بیانیه #زرنشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #نه_به_جمهوری_اسلامی
#انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زرتشت احمدیراغب، آرشام رضایی و رضا محمدحسینی، سه زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار در بیانیهای مشترک نگاهی به ۴۶ سال گذشته کردند و در انتها گفتند:
«این حکومت رفتنی است. هیچ ظلمی تا ابد دوام نخواهد داشت. چراغ آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد!»
متن کامل این پیام به شرح زیر است:
۴۶ سال از فریب بهمن ۵۷ میگذرد؛ فریبی که نهتنها آزادی، عدالت و پیشرفت را به ارمغان نیاورد، بلکه ایران را در سیاهچالهی دیکتاتوری مذهبی، سرکوب، فقر و عقبماندگی فرو برد. آنچه رخ داد، نه انقلاب، بلکه یک کودتای حسابشده علیه ایران و مردم آن بود؛ کودتایی که با فریبکاری، خشونت، سرکوب و اعدام پایهگذاری شد و همچنان ادامه دارد.
مردم ایران این دههی سیاه را "دههی زجر" نامیدهاند، زیرا چیزی جز خونریزی، فلاکت و خفقان در پی نداشته است. برای جنایتکاران بهمن ۵۷ گنبد و بارگاه ساختند، اما خانوادههای دادخواه را از سوگواری بر مزار عزیزانشان محروم کردند. جوانانی که برای آزادی به خیابان آمدند، با گلولهی سرکوبگران بر خاک افتادند، و نظامی که با وعدهی عدالت روی کار آمد، خود به نماد بیعدالتی مطلق تبدیل شد.
حکومتی که بر پایهی خون و خیانت بنا شد
از همان آغاز، جمهوری اسلامی با اعدام، شکنجه، زندان، و حذف مخالفان، پایههای خود را مستحکم کرد. پیرمردی واپسگرا و فریبکار را بر ایران مسلط کردند تا فرهنگ ایرانی را سرکوب، و هویت ملی را با تاریکی و جهل جایگزین کند.
▪ موسیقی ممنوع شد، عشق و شادی جرم شد، و اندوه و عزا جایگزین آن گردید.
▪ جوخههای اعدام، دادگاههای فرمایشی و شکنجهگاهها گسترده شدند.
▪ مدیران، افسران و متخصصان دوران پهلوی، قتلعام یا مجبور به فرار شدند.
▪ در میان این آشوب، نظام ولایتفقیه را بدون رأی واقعی مردم به کشور تحمیل کردند.
جنگ ۸ ساله؛ بهانهای برای تثبیت استبداد
▪ حاکمان جدید، جنگ ایران و عراق را فرصتی برای نابودی هرگونه صدای مخالف دیدند.
▪ میلیونها ایرانی در جنگی کشته شدند که میتوانست پایان یابد.
▪ میلیاردها دلار از سرمایههای ملی صرف جنگ شد، درحالیکه مردم در فقر فرو رفتند.
▪ در سایهی جنگ، اعدامهای دستهجمعی، تصفیههای گسترده و نسلکشی سیاسی اوج گرفت.
۴۶ سال چپاول، فقر و سقوط ایران
▪ فرار نخبگان، که ایران را از استعدادها و پیشرفت محروم کرد.
▪ فساد سیستماتیک، که قدرت را به دست فاسدان سپرد و کشور را به ورطهی نابودی کشاند.
▪ حمایت از گروههای تروریستی، که ایران را در جهان منزوی و دشمنانش را قویتر کرد.
▪ افزایش سرسامآور فقر، بیکاری، تورم و اختلاف طبقاتی، که مردم را به ستوه آورده است.
قیامهای مردمی و پاسخ حکومت؛ سرکوب، اعدام، جنایت
در چهار دههی گذشته، مردم ایران بارها برای بازپسگیری حقوق خود به خیابان آمدند، اما پاسخ حکومت چیزی جز سرکوب وحشیانه نبود:
✔ جنبش دانشجویی ۷۸
✔ اعتراضات گسترده ۸۸
✔ خیزش مردمی آبان ۹۸
✔ انقلاب "زن، زندگی، آزادی" در ۱۴۰۱
هزاران نفر در خیابانها کشته یا زخمی شدند، صدها هزار نفر بازداشت، شکنجه و اعدام شدند، اما حکومت همچنان بر بقای خود اصرار دارد، بیآنکه کوچکترین پاسخی به مطالبات مردم بدهد.
ایران، قربانی خیانتهای حکومتی و قراردادهای ننگین
▪ قراردادهای حقارتآمیز با روسیه و چین، که ایران را به حیاطخلوت قدرتهای خارجی تبدیل کرد.
▪ هزینههای میلیاردی برای تسلیحات و برنامههای هستهای، درحالیکه مردم برای تأمین ابتداییترین نیازهایشان در رنجاند.
▪ تداوم غارت ثروتهای ملی و منابع کشور، که ایران را به مرز ورشکستگی کشانده است.
پیام ما از درون زندان: این استبداد رفتنی است!
با توجه به این همه ستم، بیداد و بیعدالتی که تنها بخشی از آن را بیان کردیم، اکنون ما از قعر زندانهای رژیم غاصب و توتالیتر جمهوری اسلامی، که بارها مرتکب جنایت علیه بشریت شده است، بار دیگر فریاد خود را بلند میکنیم.
🔹 ما در کنار ملت سرافراز ایران، خانوادههای دادخواه و همهی آزادیخواهان این سرزمین ایستادهایم.
🔹 تا پای جان، برای برچیدن بساط فساد، تباهی، ریاکاری و استبداد، همبستگی خود را با مردم ایران اعلام میداریم.
🔹 ما خواهان آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و پایان چرخهی اعدام، خشونت، سانسور و سرکوب در ایران هستیم.
این حکومت رفتنی است. هیچ ظلمی تا ابد دوام نخواهد داشت. چراغ آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد!
✍ زرتشت احمدی راغب
✍ آرشام رضایی
✍ رضا محمدحسینی
📅 ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ – زندان قزلحصار
#بیانیه #زرنشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #نه_به_جمهوری_اسلامی
#انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در اعتراض به ۴۶ سال استبداد، سرکوب، اعدام، خشونت، سانسور و دههی زجر، سه تن از زندانیان سیاسی به نامهای زرتشت احمدی راغب، آرشام رضایی و رضا محمد حسینی، محبوس در زندان قزلحصار، از چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ تا ۲۲ بهمن ۱۴۰۳، هر روز با سر دادن فریادهایی همچون:
«جمهوری اسلامی واژگون باید گردد!»
«حکومت اعدامی نابود باید گردد!»
«این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت!»
«زندانی سیاسی آزاد باید گردد!»
اعتراض مدنی خود را علیه دیکتاتوری اعلام میکنند.
#بیانیه #دهه_زجر #نه_به_جمهوری_اسلامی #زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«جمهوری اسلامی واژگون باید گردد!»
«حکومت اعدامی نابود باید گردد!»
«این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت!»
«زندانی سیاسی آزاد باید گردد!»
اعتراض مدنی خود را علیه دیکتاتوری اعلام میکنند.
#بیانیه #دهه_زجر #نه_به_جمهوری_اسلامی #زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #آرشام_رضایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سه زندانی زندان قزلحصار در پی سر دادن شعارهایی علیه جمهوری اسلامی به سلول انفرادی منتقل شدند.
رضا محمدحسینی، زرتشت احمدیراغب و آرشام رضایی، که چند روز پیش اطلاع داده بودند که از هفدهم تا ۲۲ بهمن علیه حکومت شعار خواهند داد، روز ۲۱ بهمن ماه در پی سر دادن شعارهایی علیه حکومت، به سلول انفرادی منتقل شدند.
#رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #آرشام_رضایی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زرتشت احمدیراغب و آرشام رضایی، که چند روز پیش اطلاع داده بودند که از هفدهم تا ۲۲ بهمن علیه حکومت شعار خواهند داد، روز ۲۱ بهمن ماه در پی سر دادن شعارهایی علیه حکومت، به سلول انفرادی منتقل شدند.
#رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #آرشام_رضایی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سه زندانی سیاسی زندان قزلحصار که از ۱۷ تا ۲۲ بهمن ماه به مناسبت چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، علیه حکومت شعار سر داده بودند و به سلول انفرادی منتقل شده بودند از لحظه ورود به انفرادی دست به اعتصاب غذا زدند.
آنها همچنان در انفرادی به سر میبرند.
آرشام رضایی، زرتشت احمدی راغب و رضا محمدحسینی شعارهایی همچون مرگ بر حکومت اعدامی و مرگ بر دیکتاتور سر داده و انزجار خود را از رژیم جمهوری اسلامی اعلام کرده بودند.
اما حکومت تاب شنیدن صدای مخالف خود ولو در حصارهای زندان و در یک مکان محدود را هم ندارد!
#زرتشت_احمدی_راغب #آرشام_رضایی #رضا_محمدحسینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها همچنان در انفرادی به سر میبرند.
آرشام رضایی، زرتشت احمدی راغب و رضا محمدحسینی شعارهایی همچون مرگ بر حکومت اعدامی و مرگ بر دیکتاتور سر داده و انزجار خود را از رژیم جمهوری اسلامی اعلام کرده بودند.
اما حکومت تاب شنیدن صدای مخالف خود ولو در حصارهای زندان و در یک مکان محدود را هم ندارد!
#زرتشت_احمدی_راغب #آرشام_رضایی #رضا_محمدحسینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در سلول انفرادی مورد ضرب. شتم قرار گرفت
علی شریفزاده اردکانی، وکیل دادگستری، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«رضا محمدحسینی از زندان قزلحصار تماس گرفتند پس از ده روز انفرادی و اعتصاب غذا به بند عمومی برگشتند و در انفرادی مورد ضرب وشتم قرار گرفتند چرا با یک زندانی که ازجامعه و خانواده بدور است اینگونه رفتار می شود تا کی باید شاهد اینگونه رفتارهای غیرانسانی باشیم.»
لازم به ذکر است، در روز ۲۲ بهمن ماه، سه زندانی سیاسی، رضا محمد حسینی، زرتشت احمدی راغب و آرشام رضایی، در پی سر دادن شعار علیه جمهوری اسلامی، به سلول انفرادی انتقال یافتند.
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علی شریفزاده اردکانی، وکیل دادگستری، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«رضا محمدحسینی از زندان قزلحصار تماس گرفتند پس از ده روز انفرادی و اعتصاب غذا به بند عمومی برگشتند و در انفرادی مورد ضرب وشتم قرار گرفتند چرا با یک زندانی که ازجامعه و خانواده بدور است اینگونه رفتار می شود تا کی باید شاهد اینگونه رفتارهای غیرانسانی باشیم.»
لازم به ذکر است، در روز ۲۲ بهمن ماه، سه زندانی سیاسی، رضا محمد حسینی، زرتشت احمدی راغب و آرشام رضایی، در پی سر دادن شعار علیه جمهوری اسلامی، به سلول انفرادی انتقال یافتند.
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامه سرگشاده رضا محمد حسینی، زندانی سیاسی در خصوص تهدید به تجاوز گروهی از سوی افسر جانشین واحد ۳ زندان قزلحصار
با درود و احترام،
مردم شریف و آزاده ایران،
من، رضا محمد حسینی، زندانی سیاسی، در تاریخ یکشنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۳، از سوی مدیران زندان قزلحصار مطلع شدم که به همراه دو همبندم، آرشام رضایی و زرتشت احمدی راغب، به دلیل اعتراضات مدنی و مخالفت با اعدام و دیکتاتوری، باید به سلولهای انفرادی واحد ۳ بند ۳۵، ویژه زندانیان محکوم به اعدام، منتقل شویم. ما که در واحد ۴ سالن ۲۱ بند ویژه زندانیان سیاسی محبوس بودیم، به مدیر داخلی زندان اعلام کردیم که سلولهای انفرادی را شکنجهگاههایی غیرقانونی میدانیم و حاضر نیستیم با پای خود به آنجا برویم
در این هنگام، افسر جانشین به همراه زندانبانان وارد بند شدند و ادعا کردند که طبق دستور قضایی باید به سلول انفرادی منتقل شویم. اما هنگامی که خواستار مشاهده دستور قضایی شدیم، هیچ سندی ارائه نشد و ادعای آنان واهی بود. ما در اعتراض به این تصمیم غیرقانونی، وارد کریدور اصلی شدیم و با سر دادن فریادهای آزادیخواهانه، مخالفت خود را با دیکتاتوری و اعدام اعلام کردیم. در این میان، من و آرشام رضایی مقابل دفتر مدیریت داخلی تحصن کردیم. زندانبانان به آرشام دستبند زدند و مرا با زور از واحد ۴ خارج کرده و تحویل گارد زندان دادند. سپس زرتشت احمدی راغب را به سلولهای انفرادی منتقل کردند. ما در اعتراض به این اقدامات غیرانسانی، اعتصاب غذا کردیم و در روزهای دوشنبه ۲۲ بهمن و سهشنبه ۲۳ بهمن، همچنان در سلولهای جداگانه به اعتراضات خود ادامه دادیم.
اما در روز سهشنبه ۲۳ بهمن، افسر جانشین واحد ۳، قاسم صحرایی، به همراه معاونش کمالی، در برابر سلول انفرادی من ایستادند. قاسم صحرایی شروع به فحاشیهای رکیک و توهین به خانواده و پدر زندهیاد من کرد. لازم به ذکر است که پیشتر گزارشهایی درباره رفتارهای خشونتآمیز و غیرانسانی قاسم صحرایی منتشر شده است. من به او تاکید کردم که رفتارش غیرقانونی و ناقض کرامت انسانی است. متأسفانه، پس از باز کردن درب سلول، مرا به نقطه کور دوربینها کشیدند و در حضور مدیر بند انفرادی، امید محمدزاده، مورد ضرب و شتم قرار دادند. قاسم صحرایی حتی مرا به تجاوز گروهی توسط مجرمان خطرناک تهدید کرد
سلولهای انفرادی زندان قزلحصار، که بارها درباره شرایط غیرانسانی آن صحبت کردهایم، فاقد حداقل استانداردهای بهداشتی و انسانی هستند. این سلولها بدون نور کافی، به شدت سرد، بدون تهویه مناسب، فاقد آب گرم برای استحمام، و محروم از هواخوری و تماس با دیگر زندانیان هستند. این شرایط نه تنها سلامت جسمی، بلکه سلامت روانی زندانیان را به شدت تهدید میکند
سوال من این است: آیا میهندوستی، عشق به مردم، ارج نهادن به انسانیت، مخالفت با اعدام، خشونت و سانسور، و ایستادگی در برابر سرکوب و استبداد، جرم محسوب میشود؟ آیا در دنیایی که حقوق بشر و عدالت باید حرف اول و آخر را بزند، چنین خواستههای بنیادین انسانی باید با زندان، شکنجه و تحقیر پاسخ داده شود؟
ما زندانیان سیاسی، با وجود تمام فشارها و آزارها، به عهد خود با ملت و سرزمین بزرگ ایران پایبندیم. ما بر اساس وظیفهای میهنی و انسانی، در برابر رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی ایستادهایم و اتحاد و همدلی خود را با مردم ایران برای رهایی از چنگال اهریمنان حاکم اعلام میکنیم.
ما به جهانیان میگوییم: سکوت در برابر این جنایات، همدستی با ظلم است. ما از جامعه بینالمللی، سازمانهای حقوق بشر، و همه انسانهای آزاده میخواهیم که صدای ما باشند و برای پایان دادن به این بیعدالتیها اقدام کنند.
رضا محمد حسینی
زندان قزلحصار
۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۳
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با درود و احترام،
مردم شریف و آزاده ایران،
من، رضا محمد حسینی، زندانی سیاسی، در تاریخ یکشنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۳، از سوی مدیران زندان قزلحصار مطلع شدم که به همراه دو همبندم، آرشام رضایی و زرتشت احمدی راغب، به دلیل اعتراضات مدنی و مخالفت با اعدام و دیکتاتوری، باید به سلولهای انفرادی واحد ۳ بند ۳۵، ویژه زندانیان محکوم به اعدام، منتقل شویم. ما که در واحد ۴ سالن ۲۱ بند ویژه زندانیان سیاسی محبوس بودیم، به مدیر داخلی زندان اعلام کردیم که سلولهای انفرادی را شکنجهگاههایی غیرقانونی میدانیم و حاضر نیستیم با پای خود به آنجا برویم
در این هنگام، افسر جانشین به همراه زندانبانان وارد بند شدند و ادعا کردند که طبق دستور قضایی باید به سلول انفرادی منتقل شویم. اما هنگامی که خواستار مشاهده دستور قضایی شدیم، هیچ سندی ارائه نشد و ادعای آنان واهی بود. ما در اعتراض به این تصمیم غیرقانونی، وارد کریدور اصلی شدیم و با سر دادن فریادهای آزادیخواهانه، مخالفت خود را با دیکتاتوری و اعدام اعلام کردیم. در این میان، من و آرشام رضایی مقابل دفتر مدیریت داخلی تحصن کردیم. زندانبانان به آرشام دستبند زدند و مرا با زور از واحد ۴ خارج کرده و تحویل گارد زندان دادند. سپس زرتشت احمدی راغب را به سلولهای انفرادی منتقل کردند. ما در اعتراض به این اقدامات غیرانسانی، اعتصاب غذا کردیم و در روزهای دوشنبه ۲۲ بهمن و سهشنبه ۲۳ بهمن، همچنان در سلولهای جداگانه به اعتراضات خود ادامه دادیم.
اما در روز سهشنبه ۲۳ بهمن، افسر جانشین واحد ۳، قاسم صحرایی، به همراه معاونش کمالی، در برابر سلول انفرادی من ایستادند. قاسم صحرایی شروع به فحاشیهای رکیک و توهین به خانواده و پدر زندهیاد من کرد. لازم به ذکر است که پیشتر گزارشهایی درباره رفتارهای خشونتآمیز و غیرانسانی قاسم صحرایی منتشر شده است. من به او تاکید کردم که رفتارش غیرقانونی و ناقض کرامت انسانی است. متأسفانه، پس از باز کردن درب سلول، مرا به نقطه کور دوربینها کشیدند و در حضور مدیر بند انفرادی، امید محمدزاده، مورد ضرب و شتم قرار دادند. قاسم صحرایی حتی مرا به تجاوز گروهی توسط مجرمان خطرناک تهدید کرد
سلولهای انفرادی زندان قزلحصار، که بارها درباره شرایط غیرانسانی آن صحبت کردهایم، فاقد حداقل استانداردهای بهداشتی و انسانی هستند. این سلولها بدون نور کافی، به شدت سرد، بدون تهویه مناسب، فاقد آب گرم برای استحمام، و محروم از هواخوری و تماس با دیگر زندانیان هستند. این شرایط نه تنها سلامت جسمی، بلکه سلامت روانی زندانیان را به شدت تهدید میکند
سوال من این است: آیا میهندوستی، عشق به مردم، ارج نهادن به انسانیت، مخالفت با اعدام، خشونت و سانسور، و ایستادگی در برابر سرکوب و استبداد، جرم محسوب میشود؟ آیا در دنیایی که حقوق بشر و عدالت باید حرف اول و آخر را بزند، چنین خواستههای بنیادین انسانی باید با زندان، شکنجه و تحقیر پاسخ داده شود؟
ما زندانیان سیاسی، با وجود تمام فشارها و آزارها، به عهد خود با ملت و سرزمین بزرگ ایران پایبندیم. ما بر اساس وظیفهای میهنی و انسانی، در برابر رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی ایستادهایم و اتحاد و همدلی خود را با مردم ایران برای رهایی از چنگال اهریمنان حاکم اعلام میکنیم.
ما به جهانیان میگوییم: سکوت در برابر این جنایات، همدستی با ظلم است. ما از جامعه بینالمللی، سازمانهای حقوق بشر، و همه انسانهای آزاده میخواهیم که صدای ما باشند و برای پایان دادن به این بیعدالتیها اقدام کنند.
رضا محمد حسینی
زندان قزلحصار
۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۳
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech