This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لوازم شخصی و لباسهای زندهیادان، عادل، امین و آزیتا کیانپور در نمایشگاه آنچه باقی ماند در وین اتریش
صدایی که در ویدیو میشنوید، صدای آزیتا کیانپور است که در نمایشگاه پخش میشود.
عادل کیانپور زندانی سیاسیای بود که از چهارم دیماه سال ۱۴۰۰ در اعتراض به محرومیت از حق دادرسی عادلانه و بدون رسيدگى پزشكى اعتصاب غذای خود را آغاز کرده بود و در پی وخامت حال بعدازظهر روز شنبه، ۱۱ دی ۱۴۰۰ در زندان شیبان اهواز جان باخت.
بعدها برادرش امین و خواهرش آزیتا هم توسط حکومت کشته شدند....
«آنچه باقی ماند» فقط نمایشگاه اندوه نیست. موزه مبارزه است. حافظه صدها جان عزیزی که صدایشان، آرام یا بلند، در روان ما میپیچد؛ صدایی که هر روز آزادی را در گوشمان زمزمه میکند.
این نمایشگاه که با همکاری خانوادههای دادخواه و فعالان حقوق بشر برپا شده، مجموعهای از اشیای شخصی، عکسها، نامهها و یادگاریهای جانباختگان سرکوبها را به نمایش میگذارد. هدف اصلی این نمایشگاه جلوگیری از فراموشی، مبارزه با تبدیل قربانیان به اعداد و ارقام آماری، و تأکید بر ارزش تکتک جانهای از دسترفته است.
نمایشگاه حاوی اشیائی است که هر کدام داستانی تلخ و غمانگیز را روایت میکنند؛ از کفشهای قرمز کوردیا تا لباس عروسیای که سفیدیاش به سرخی خون آغشته است، از کلاه بچگانهی خونین تا عینکهایی که زمانی برای دیدن زیباییهای جهان به چشم عزیزانمان بود، و اکنون تنها نمادی از جنایات ظالمانهاند. این اشیاء، که بسیاری از آنها به تازگی از ایران منتقل شدهاند، نه تنها یادآور دردها و رنجهای خانوادههای قربانیاناند، بلکه تجسمی از ارادهی مردم ایران برای آزادی و عدالت به شمار میروند.
این نمایشگاه همچنین تأکید میکند که مبارزه برای عدالت، همدلی با خانوادههای قربانیان، و حفظ یاد و خاطرهی آنها بخشی از هویت هر انسانی است که به آزادی و کرامت انسان اعتقاد دارد.
آنچه باقی ماند، نمایشگاهی برای پاسداشت دادخواهی
https://tavaana.org/advocacy-exhibition-colog
#دادخواهی #عادل_کیانپور #امین_کیانپور #آزیتا_کیانپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدایی که در ویدیو میشنوید، صدای آزیتا کیانپور است که در نمایشگاه پخش میشود.
عادل کیانپور زندانی سیاسیای بود که از چهارم دیماه سال ۱۴۰۰ در اعتراض به محرومیت از حق دادرسی عادلانه و بدون رسيدگى پزشكى اعتصاب غذای خود را آغاز کرده بود و در پی وخامت حال بعدازظهر روز شنبه، ۱۱ دی ۱۴۰۰ در زندان شیبان اهواز جان باخت.
بعدها برادرش امین و خواهرش آزیتا هم توسط حکومت کشته شدند....
«آنچه باقی ماند» فقط نمایشگاه اندوه نیست. موزه مبارزه است. حافظه صدها جان عزیزی که صدایشان، آرام یا بلند، در روان ما میپیچد؛ صدایی که هر روز آزادی را در گوشمان زمزمه میکند.
این نمایشگاه که با همکاری خانوادههای دادخواه و فعالان حقوق بشر برپا شده، مجموعهای از اشیای شخصی، عکسها، نامهها و یادگاریهای جانباختگان سرکوبها را به نمایش میگذارد. هدف اصلی این نمایشگاه جلوگیری از فراموشی، مبارزه با تبدیل قربانیان به اعداد و ارقام آماری، و تأکید بر ارزش تکتک جانهای از دسترفته است.
نمایشگاه حاوی اشیائی است که هر کدام داستانی تلخ و غمانگیز را روایت میکنند؛ از کفشهای قرمز کوردیا تا لباس عروسیای که سفیدیاش به سرخی خون آغشته است، از کلاه بچگانهی خونین تا عینکهایی که زمانی برای دیدن زیباییهای جهان به چشم عزیزانمان بود، و اکنون تنها نمادی از جنایات ظالمانهاند. این اشیاء، که بسیاری از آنها به تازگی از ایران منتقل شدهاند، نه تنها یادآور دردها و رنجهای خانوادههای قربانیاناند، بلکه تجسمی از ارادهی مردم ایران برای آزادی و عدالت به شمار میروند.
این نمایشگاه همچنین تأکید میکند که مبارزه برای عدالت، همدلی با خانوادههای قربانیان، و حفظ یاد و خاطرهی آنها بخشی از هویت هر انسانی است که به آزادی و کرامت انسان اعتقاد دارد.
آنچه باقی ماند، نمایشگاهی برای پاسداشت دادخواهی
https://tavaana.org/advocacy-exhibition-colog
#دادخواهی #عادل_کیانپور #امین_کیانپور #آزیتا_کیانپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شانزدهم فروردین ماه، زادروز جاویدنام آرام حبیبی بود. خانوادههای دادخواه سنندج در کنار مادرش بر سر مزار او تولدش را گرامی داشتند.
آرام حبیبی در ۱۶ فروردین ۱۳۷۴ در محله جورآباد سنندج چشم به جهان گشود.
او عاشق خانواده و دوستانش بود؛ در شادیها و غمها همدل مردم بود و همواره در مراسمهای دوستان و آشنایان مشارکت میکرد.
در سال ۱۳۹۲ وارد دانشگاه شد و تحصیل در رشته معماری را آغاز کرد. پس از گذراندن دوره کاردانی، به دلیل بیعدالتیهای موجود در بازار کار کردستان – جایی که پروژههای ساختمانی تنها به غیر بومیها داده میشد – ناچار شد دانشگاه را نیمهتمام رها کند. با این حال، فعالیت خود را در زمینه ساخت سازههای فلزی آغاز کرد و با وجود سن کم، در کارش موفق و مستقل بود.
آرام دلباخته طبیعت و طبیعتگردی بود؛ در سفرهای خانوادگی همیشه مسئول آشپزی و چای بود. پسر کوچک خانواده بود و پس از درگذشت پدر، تکیهگاه مادر پیرش شد؛ مادری که با بیعدالتی، فرزندی را از دست داد که تمام دنیایش بود.
آرام در روز ۲۶ آبان ۱۴۰۱، در چهلم برادران جانباختهاش، برای دادخواهی به میدان رفت و توسط عوامل حکومت کشته شد.
او در روز جانباختن، با شکمی گرسنه از خانه بیرون رفت و به مادر چشمانتظارش قول داد که دو ساعت دیگر بازمیگردد؛ اما هیچگاه بازنگشت...
#آرام_حبیبی #سنندج #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آرام حبیبی در ۱۶ فروردین ۱۳۷۴ در محله جورآباد سنندج چشم به جهان گشود.
او عاشق خانواده و دوستانش بود؛ در شادیها و غمها همدل مردم بود و همواره در مراسمهای دوستان و آشنایان مشارکت میکرد.
در سال ۱۳۹۲ وارد دانشگاه شد و تحصیل در رشته معماری را آغاز کرد. پس از گذراندن دوره کاردانی، به دلیل بیعدالتیهای موجود در بازار کار کردستان – جایی که پروژههای ساختمانی تنها به غیر بومیها داده میشد – ناچار شد دانشگاه را نیمهتمام رها کند. با این حال، فعالیت خود را در زمینه ساخت سازههای فلزی آغاز کرد و با وجود سن کم، در کارش موفق و مستقل بود.
آرام دلباخته طبیعت و طبیعتگردی بود؛ در سفرهای خانوادگی همیشه مسئول آشپزی و چای بود. پسر کوچک خانواده بود و پس از درگذشت پدر، تکیهگاه مادر پیرش شد؛ مادری که با بیعدالتی، فرزندی را از دست داد که تمام دنیایش بود.
آرام در روز ۲۶ آبان ۱۴۰۱، در چهلم برادران جانباختهاش، برای دادخواهی به میدان رفت و توسط عوامل حکومت کشته شد.
او در روز جانباختن، با شکمی گرسنه از خانه بیرون رفت و به مادر چشمانتظارش قول داد که دو ساعت دیگر بازمیگردد؛ اما هیچگاه بازنگشت...
#آرام_حبیبی #سنندج #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تقدیم به آنان که جان ما بودند
ما هم باهم هستیم تا آزادی✌️✌️»
💚🤍❤️
از صفحه میلاد زنیدپور
milad_zeneyedpour7
ویدیو از پوریا افضلی
pouriazeraati
ناهید شیرپیشه، مادر دادخواه جاویدنام پویا بختیاری میگفت، پیش از آنکه دادخواه شوید و مثل ما مادران عکس فرزندانتان را در دست بگیرید، مطالبهگر باشید.
این جوانان به خون خفته همگی فرزندان ایران بودند. فرزندان پدران و مادرانشان، خواهر و برادر بودند، فامیل و دوست و رفیق بودند. برای زندگیشان رویاها داشتند و برای آزادی به خیابان رفتند و کشته شدند.
ممکن است فردا با تداوم رژیم جمهوری اسلامی، فرزند، همسر، برادر، خواهر، نامزد، دوست، رفیق یا فامیل هر یک از ما به نحوی قربانی بعدی باشد.
پس، مطالبهگر و دادخواه باشیم، برای آزادی، عدالت و رفاه و آبادی ایران بایستیم، تا نسلهای بعدی قربانی استبداد و جهل و ظلم نشوند.
#دادخواهی #من_هم_مادر_کسی_هستم #من_هم_پسر_کسی_هستم #من_هم_دختر_کسی_هستم #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ما هم باهم هستیم تا آزادی✌️✌️»
💚🤍❤️
از صفحه میلاد زنیدپور
milad_zeneyedpour7
ویدیو از پوریا افضلی
pouriazeraati
ناهید شیرپیشه، مادر دادخواه جاویدنام پویا بختیاری میگفت، پیش از آنکه دادخواه شوید و مثل ما مادران عکس فرزندانتان را در دست بگیرید، مطالبهگر باشید.
این جوانان به خون خفته همگی فرزندان ایران بودند. فرزندان پدران و مادرانشان، خواهر و برادر بودند، فامیل و دوست و رفیق بودند. برای زندگیشان رویاها داشتند و برای آزادی به خیابان رفتند و کشته شدند.
ممکن است فردا با تداوم رژیم جمهوری اسلامی، فرزند، همسر، برادر، خواهر، نامزد، دوست، رفیق یا فامیل هر یک از ما به نحوی قربانی بعدی باشد.
پس، مطالبهگر و دادخواه باشیم، برای آزادی، عدالت و رفاه و آبادی ایران بایستیم، تا نسلهای بعدی قربانی استبداد و جهل و ظلم نشوند.
#دادخواهی #من_هم_مادر_کسی_هستم #من_هم_پسر_کسی_هستم #من_هم_دختر_کسی_هستم #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کریم خجسته، زندانی سیاسی، با اتهام سنگین "بغی" مواجه شده است
بر پایه گزارشهای منتشرشده از منابع حقوق بشری، کریم خجسته، فعال در صنایع ماشین سازی (ساخت ماشینهای صنعتی)، اهل شهرستان «خمام» در استان گیلان، از اسفند ۱۴۰۳ بازداشت شده و به زندان لاکان رشت منتقل گردیده است. پیشتر نیز در تیرماه همان سال، او به دلیل اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و پس از چند ماه، در آذر ۱۴۰۳ با سپردن وثیقه آزاد شده بود.
اگرچه جزئیات دقیق مصادیق اتهامی او تاکنون مشخص نشده، اما اتهام بغی، یکی از جرایم امنیتی مندرج در قانون مجازات اسلامی است که در مواردی میتواند منجر به صدور حکم اعدام شود.
طبق ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، «باغی» به فردی اطلاق میشود که با سلاح، علیه «اساس نظام جمهوری اسلامی» به اقدام و قیام مسلحانه دست بزند. مطابق همین ماده، صدور حکم اعدام صرفاً زمانی مجاز است که فرد متهم، به صورت مسلحانه و مشخصاً با استفاده از سلاح گرم، علیه اساس نظام اقدام کرده باشد.
همچنین بنا بر ماده ۲۸۸ قانون مذکور، اگر فرد پیش از بروز درگیری مسلحانه و استفاده از سلاح بازداشت شود، مجازات اعدام شامل حال او نخواهد شد.
جمهوری اسلامی در موارد متعددی اتهامهای سنگینی را به زندانیان سیاسی، بدون وجود مدارک و مستندات و انجام فعل اشاره شده در قوانین، منتسب میکند.
مشخص نیست شرایط بازجویی ایشان به چه صورت بوده و آیا از حق داشتن وکیل انتخابی برخوردار بودهاند یا خیر؟ ولی طبق روالی که تا کنون در خصوص سایر متهمان سیاسی دیده شده، در مراحل تحقیقات بر خلاف قانون اجازه ورود وکیل را نمیدهند.
#کریم_خجسته #خمام #گیلان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر پایه گزارشهای منتشرشده از منابع حقوق بشری، کریم خجسته، فعال در صنایع ماشین سازی (ساخت ماشینهای صنعتی)، اهل شهرستان «خمام» در استان گیلان، از اسفند ۱۴۰۳ بازداشت شده و به زندان لاکان رشت منتقل گردیده است. پیشتر نیز در تیرماه همان سال، او به دلیل اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و پس از چند ماه، در آذر ۱۴۰۳ با سپردن وثیقه آزاد شده بود.
اگرچه جزئیات دقیق مصادیق اتهامی او تاکنون مشخص نشده، اما اتهام بغی، یکی از جرایم امنیتی مندرج در قانون مجازات اسلامی است که در مواردی میتواند منجر به صدور حکم اعدام شود.
طبق ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، «باغی» به فردی اطلاق میشود که با سلاح، علیه «اساس نظام جمهوری اسلامی» به اقدام و قیام مسلحانه دست بزند. مطابق همین ماده، صدور حکم اعدام صرفاً زمانی مجاز است که فرد متهم، به صورت مسلحانه و مشخصاً با استفاده از سلاح گرم، علیه اساس نظام اقدام کرده باشد.
همچنین بنا بر ماده ۲۸۸ قانون مذکور، اگر فرد پیش از بروز درگیری مسلحانه و استفاده از سلاح بازداشت شود، مجازات اعدام شامل حال او نخواهد شد.
جمهوری اسلامی در موارد متعددی اتهامهای سنگینی را به زندانیان سیاسی، بدون وجود مدارک و مستندات و انجام فعل اشاره شده در قوانین، منتسب میکند.
مشخص نیست شرایط بازجویی ایشان به چه صورت بوده و آیا از حق داشتن وکیل انتخابی برخوردار بودهاند یا خیر؟ ولی طبق روالی که تا کنون در خصوص سایر متهمان سیاسی دیده شده، در مراحل تحقیقات بر خلاف قانون اجازه ورود وکیل را نمیدهند.
#کریم_خجسته #خمام #گیلان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر جاویدنام عیسی بیگلری، ضمن انتشار این ویدیو عشق و اندوه خود را چنین بیان میکند:
«مهربونم، ببخش که تو نیستی و ما داریم به زندگی کردن ادامه میدیم.»
این جمله کوتاه، زخم عمیق دلی است که ناچار به ادامه راه شده، اما هر قدمش در غیاب عزیزیست که نبودنش هر روز سنگینتر میشود.
عیسی بیگلری، مردی ۴۰ ساله، پدری مهربان با دو فرزند خردسال، پیمانکاری پرتلاش بود که روزهایش را با کار بر روی پلها میگذراند، و شبهایش را با آرزوی آزادی برای مردمش. در اعتراضات شهر سنندج، حضوری پررنگ و مؤثر داشت. ایمان داشت که «این نسل، طعم آزادی را خواهد چشید»؛ اما حکومت جمهوری اسلامی در ۲۴ آبان ۱۴۰۱، زندگیاش را در میانه این آرزو، خاموش کرد.
صدای او هنوز در ویدیویی شنیده میشود که با فریاد «مرگ بر دیکتاتور» دلها را به لرزه میاندازد. و هنوز، پسلرزههای این فریاد، دامن خانوادهاش را گرفته؛ خانوادهای که حتی در مراسم عزای او، از سوی نیروهای امنیتی تهدید و سرکوب شدند. پدر سالمندش، در حالی که فرزندش را به خاک میسپرد، شجاعانه شعار «مرگ بر خامنهای» سر داد؛ صدایی که لرزشش تا همیشه در حافظه جمعی خواهد ماند.
نوشتۀ خواهر عیسی، اعترافیست از دلهایی که هرگز التیام نمییابند؛ دلهایی که از نبود عزیزشان رنج میکشند، اما چارهای جز ادامه دادن ندارند. این درد، درد هزاران خانوادهایست که با داغ عزیزانشان زندگی میکنند؛ عزیزانی که فقط برای آزادی، برای حق، و برای عدالت برخاستند.
ما با شما هستیم. در خاطره، در صدا، در راه.
عیسی بیگلری تنها یک نام نیست؛ او یک پل است، میان دیروز تلخ و فردای آزاد.
#عیسی_ببگلری #سنندج #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مهربونم، ببخش که تو نیستی و ما داریم به زندگی کردن ادامه میدیم.»
این جمله کوتاه، زخم عمیق دلی است که ناچار به ادامه راه شده، اما هر قدمش در غیاب عزیزیست که نبودنش هر روز سنگینتر میشود.
عیسی بیگلری، مردی ۴۰ ساله، پدری مهربان با دو فرزند خردسال، پیمانکاری پرتلاش بود که روزهایش را با کار بر روی پلها میگذراند، و شبهایش را با آرزوی آزادی برای مردمش. در اعتراضات شهر سنندج، حضوری پررنگ و مؤثر داشت. ایمان داشت که «این نسل، طعم آزادی را خواهد چشید»؛ اما حکومت جمهوری اسلامی در ۲۴ آبان ۱۴۰۱، زندگیاش را در میانه این آرزو، خاموش کرد.
صدای او هنوز در ویدیویی شنیده میشود که با فریاد «مرگ بر دیکتاتور» دلها را به لرزه میاندازد. و هنوز، پسلرزههای این فریاد، دامن خانوادهاش را گرفته؛ خانوادهای که حتی در مراسم عزای او، از سوی نیروهای امنیتی تهدید و سرکوب شدند. پدر سالمندش، در حالی که فرزندش را به خاک میسپرد، شجاعانه شعار «مرگ بر خامنهای» سر داد؛ صدایی که لرزشش تا همیشه در حافظه جمعی خواهد ماند.
نوشتۀ خواهر عیسی، اعترافیست از دلهایی که هرگز التیام نمییابند؛ دلهایی که از نبود عزیزشان رنج میکشند، اما چارهای جز ادامه دادن ندارند. این درد، درد هزاران خانوادهایست که با داغ عزیزانشان زندگی میکنند؛ عزیزانی که فقط برای آزادی، برای حق، و برای عدالت برخاستند.
ما با شما هستیم. در خاطره، در صدا، در راه.
عیسی بیگلری تنها یک نام نیست؛ او یک پل است، میان دیروز تلخ و فردای آزاد.
#عیسی_ببگلری #سنندج #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه حمایت از دکتر مصطفی مهرآیین و اعتراض به احضار ایشان به دادسرا
جمعی از اساتید دانشگاههای کشور با انتشار بیانیهای، مراتب اعتراض خود را نسبت به احضار دکتر مصطفی مهرآیین، جامعهشناس و استاد دانشگاه، به دادسرا اعلام کردند و این اقدام را تهدیدی جدی علیه آزادی بیان و فضای علمی کشور دانستند.
در این بیانیه آمده است: «ما، اساتید دانشگاههای کشور، اعتراض شدید خود را به احضار دکتر مصطفی مهرآیین اعلام میداریم. این اقدام، نه تنها نقض آشکار آزادی اندیشه و بیان، بلکه تهدیدی برای زیست علمی، فکری و فرهنگی کشور است. دکتر مهرآیین همواره بر اهمیت تفکر انتقادی، گفتوگو و آزادی اندیشه تأکید داشتهاند.»
اساتید امضاکننده این بیانیه تأکید کردهاند که در شرایط بحرانی امروز، کشور بیش از هر زمان دیگری به فضای باز برای نقد و تبادل آزاد اندیشه نیاز دارد، و برخورد با استادان دانشگاه بهدلیل دیدگاههای انتقادیشان، پیامدهایی ویرانگر برای دانشگاه و جامعه بههمراه خواهد داشت.
در پایان این بیانیه، از تمامی نهادهای مسئول خواسته شده است که بهجای سرکوب آزادی اندیشه، زمینهساز رشد گفتوگوی آزاد و اندیشهورزی در کشور باشند، و هشدار دادهاند که سکوت در برابر چنین اقداماتی، به تضعیف هرچه بیشتر حقوق فردی و اجتماعی خواهد انجامید.
این بیانیه توسط بیش از ۱۰۰ تن از استادان دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه تهران، صنعتی شریف، شهید بهشتی، علم و صنعت، شیراز، فردوسی مشهد، خلیج فارس، سیستان و بلوچستان، تربیت مدرس، حکیم سبزواری، خواجه نصیر، دانشگاههای آزاد و پژوهشگاههای علمی کشور امضا شده است.
ـ ابن که اعضای هر صنف از یکدیگر حمایت کنند، یک فعالیت مدنی موثر و نشانگر وجود همبستگی است.
فراموش نکنیم که حکومت بارها استادان دانشگاهها را از فیلترهای مختلف رد میکند و بسیاری را اخراج، تعلیق و بازنشسته زودهنگام کرده است و تلاش کرده افراد بسیجی را عضو هیئت علمی کند، با اینحال هنوز استادانی که از حکومت انتقاد کرده و از همکارانشان حمایت کنند، کم نیستند.
اسامی امضاکنندگان در قسمت کامنت.های این پست اینستاگرام توانا آمده تست
#مصطفی_مهرآیین #بیانبه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از اساتید دانشگاههای کشور با انتشار بیانیهای، مراتب اعتراض خود را نسبت به احضار دکتر مصطفی مهرآیین، جامعهشناس و استاد دانشگاه، به دادسرا اعلام کردند و این اقدام را تهدیدی جدی علیه آزادی بیان و فضای علمی کشور دانستند.
در این بیانیه آمده است: «ما، اساتید دانشگاههای کشور، اعتراض شدید خود را به احضار دکتر مصطفی مهرآیین اعلام میداریم. این اقدام، نه تنها نقض آشکار آزادی اندیشه و بیان، بلکه تهدیدی برای زیست علمی، فکری و فرهنگی کشور است. دکتر مهرآیین همواره بر اهمیت تفکر انتقادی، گفتوگو و آزادی اندیشه تأکید داشتهاند.»
اساتید امضاکننده این بیانیه تأکید کردهاند که در شرایط بحرانی امروز، کشور بیش از هر زمان دیگری به فضای باز برای نقد و تبادل آزاد اندیشه نیاز دارد، و برخورد با استادان دانشگاه بهدلیل دیدگاههای انتقادیشان، پیامدهایی ویرانگر برای دانشگاه و جامعه بههمراه خواهد داشت.
در پایان این بیانیه، از تمامی نهادهای مسئول خواسته شده است که بهجای سرکوب آزادی اندیشه، زمینهساز رشد گفتوگوی آزاد و اندیشهورزی در کشور باشند، و هشدار دادهاند که سکوت در برابر چنین اقداماتی، به تضعیف هرچه بیشتر حقوق فردی و اجتماعی خواهد انجامید.
این بیانیه توسط بیش از ۱۰۰ تن از استادان دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه تهران، صنعتی شریف، شهید بهشتی، علم و صنعت، شیراز، فردوسی مشهد، خلیج فارس، سیستان و بلوچستان، تربیت مدرس، حکیم سبزواری، خواجه نصیر، دانشگاههای آزاد و پژوهشگاههای علمی کشور امضا شده است.
ـ ابن که اعضای هر صنف از یکدیگر حمایت کنند، یک فعالیت مدنی موثر و نشانگر وجود همبستگی است.
فراموش نکنیم که حکومت بارها استادان دانشگاهها را از فیلترهای مختلف رد میکند و بسیاری را اخراج، تعلیق و بازنشسته زودهنگام کرده است و تلاش کرده افراد بسیجی را عضو هیئت علمی کند، با اینحال هنوز استادانی که از حکومت انتقاد کرده و از همکارانشان حمایت کنند، کم نیستند.
اسامی امضاکنندگان در قسمت کامنت.های این پست اینستاگرام توانا آمده تست
#مصطفی_مهرآیین #بیانبه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام صالح میرهاشمی، دسته گلی را نثار مزار فرزند دلیرش میکند و بر آن بوسه میزند.
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«نامت تا ابد جاودان صالح مادر
جان و جهانم»
ـ صالح میرهاشمی، ورزشکار و جوان بامرام اصفهانی، در جریان اعتراضات محله خانه اصفهان در آبان ۱۴۰۱ بازداشت و در پروندهای پر از ابهام به اعدام محکوم شد. او در ۲۶ آبان، در مسیر رفتن به شمال ایران دستگیر شد و در همان ابتدا، بدون بازجویی، از تلویزیون بهعنوان «تروریست خانه اصفهان» معرفی شد. خانواده او ۴۷ روز بیخبر ماندند و هیچگونه دسترسی به وکیل یا اطلاعات پرونده نداشتند.
در دوران بازجویی، صالح تحت فشارهای شدید جسمی و روانی، از جمله اعدام مصنوعی، ضربوشتم با شوکر، و تهدید به آسیب به خانوادهاش، مجبور به اعترافات اجباری شد. با این حال، او علیه کسی شهادت نداد و سناریوی بازجویان را نپذیرفت. حکم اعدام او بدون مدارک معتبر، تنها بر اساس اعترافات اجباری و تحت فشار برخی بازداشتشدگان دیگر صادر شد.
دادگاه صالح در شرایطی برگزار شد که او گیج و خسته از فشارها قادر به دفاع از خود نبود. خانواده او نیز تحت تهدید و فشارهای مداوم نیروهای امنیتی قرار گرفتند و اجازه هیچگونه اطلاعرسانی یا اقدام قانونی موثر را نداشتند. پس از تأیید حکم توسط دیوان عالی، اعدام صالح در شبی تعطیل و با عجله انجام شد، بدون اینکه اجازه ثبت اعاده دادرسی داده شود.
صالح میرهاشمی، که به دلیل روحیه پهلوانی و محبوبیتش هدف قرار گرفت، امروز به نمادی از قربانیان بیعدالتی در ایران تبدیل شده است. خانوادهاش، بهویژه مادر و همسرش، غمگین و ویران از فقدان او، یادش را گرامی میدارند.
#نه_به_اعدام #صالح_میرهاشمی #دادخواهی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«نامت تا ابد جاودان صالح مادر
جان و جهانم»
ـ صالح میرهاشمی، ورزشکار و جوان بامرام اصفهانی، در جریان اعتراضات محله خانه اصفهان در آبان ۱۴۰۱ بازداشت و در پروندهای پر از ابهام به اعدام محکوم شد. او در ۲۶ آبان، در مسیر رفتن به شمال ایران دستگیر شد و در همان ابتدا، بدون بازجویی، از تلویزیون بهعنوان «تروریست خانه اصفهان» معرفی شد. خانواده او ۴۷ روز بیخبر ماندند و هیچگونه دسترسی به وکیل یا اطلاعات پرونده نداشتند.
در دوران بازجویی، صالح تحت فشارهای شدید جسمی و روانی، از جمله اعدام مصنوعی، ضربوشتم با شوکر، و تهدید به آسیب به خانوادهاش، مجبور به اعترافات اجباری شد. با این حال، او علیه کسی شهادت نداد و سناریوی بازجویان را نپذیرفت. حکم اعدام او بدون مدارک معتبر، تنها بر اساس اعترافات اجباری و تحت فشار برخی بازداشتشدگان دیگر صادر شد.
دادگاه صالح در شرایطی برگزار شد که او گیج و خسته از فشارها قادر به دفاع از خود نبود. خانواده او نیز تحت تهدید و فشارهای مداوم نیروهای امنیتی قرار گرفتند و اجازه هیچگونه اطلاعرسانی یا اقدام قانونی موثر را نداشتند. پس از تأیید حکم توسط دیوان عالی، اعدام صالح در شبی تعطیل و با عجله انجام شد، بدون اینکه اجازه ثبت اعاده دادرسی داده شود.
صالح میرهاشمی، که به دلیل روحیه پهلوانی و محبوبیتش هدف قرار گرفت، امروز به نمادی از قربانیان بیعدالتی در ایران تبدیل شده است. خانوادهاش، بهویژه مادر و همسرش، غمگین و ویران از فقدان او، یادش را گرامی میدارند.
#نه_به_اعدام #صالح_میرهاشمی #دادخواهی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درخواست اعداده دادرسی حکم اعدام علیه پخشان عزیزی برای دومین بار در دیوان عالی کشور رد شده است.
مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
مازیار طاطایی، وکیل دادگستری، اعلام کرد که دیوان عالی کشور، دومین درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را رد کرده است. به گفته وکیل پخشان عزیزی، «شعبه رسیدگیکننده بدون بررسی پرونده محاکماتی و بیتوجه به دفاعیات وکلا، این درخواست را بیاساس خوانده و رد کرده است.»
پخشان عزیزی، ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲، در تهران بازداشت شد. سه ماه و سه هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری شد و پس از آن به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، مردادماه ۱۴۰۳ پخشان عزیزی را از بابت اتهام «بغی» از طریق «عضویت در جمعیتهای معارض کشور» به اعدام و چهار سال حبس محکوم کرد.
این در حالی است که به گفته وکلا و خانواده، پخشان عزیزی هیچ گونه عضویتی در گروهها و دستهجات نداشته و تنها به عنوان مددکار به مدت ۱۰ سال در کمپهای آوارگان روژاوا فعالیت میکرده است و حوزه کاری او ژنولوژی، مطالعات زنان، بوده است.
در بهمن امیر رئیسیان، وکیل دادگستری اعلام کرد که شعبه نهم دیوان عالی کشور، در پرونده خانم عزیزی قرار رد اعاده دادرسی صادر کرده است. پیش از این، مازیار طاطائی، یکی دیگر از وکلای مدافع خانم عزیزی، اعلام کرده بود که در مراجعه به دیوان عالی کشور جهت پیگیری درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، با درخواست توقف اجرای حکم در اجرای تبصره ماده ۴۷۸ قانون آئین دادرسی موافقت کرده است.
اواسط دی ماه سال گذشته، امیر رئیسیان از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و اعلام کرد که شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، حکم اعدام را تایید کرده است.
پخشان عزیزی، اهل مهاباد، پیش از این نیز سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. در سال ۱۳۸۸ وی به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و پس از چهار ماه با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا ایفای مسئولیت شهروندی، برای تغییر سیاستها یک وظیفه است
در ابتدای این ویدیو، دکتر حسن باقرینیا با پرسش و نقد یک قاضی دادگاه انقلاب را بیان میکند:
«شما روانشناس هستید؛ چرا درباره سیاست و مسائل اجتماعی اظهارنظر میکنید؟ مگر در این زمینهها تخصص دارید؟»
و در ادامه پاسخ خود را شرح میدهد:
زمانی که در اتاق درمان مینشینم، میبینم بسیاری از رنجهای روانی مراجعان، ناشی از مشکلات فردی نیست، بلکه ریشه در ساختارهای معیوب اجتماعی، سیاسی و قانونی دارد.
والدینی که با فرزند نوجوان خود در تعارضاند، اغلب تحت تأثیر آموزههایی هستند که از طریق نظام آموزشی یا رسانهای رسمی ترویج شدهاند.
کودکی که از حریم شخصی خود محافظت نمیکند و آسیب میبیند، قربانی خلأهای آموزشی است.
زنی که در کلینیک از نابرابری در ارث با برادر خود میگوید، قربانی قوانینیست که عدالت جنسیتی را نادیده گرفتهاند.
زوجهایی که روابطشان تحتتأثیر تفسیرهای تحمیلی و نادرست از متون دینی دچار بحران شدهاند، نتیجه مستقیم فقدان آموزشهای سالم و سیاستگذاریهای نادرستاند.
همانطور که هانا آرنت میگوید، «هیچکس واقعاً غیرسیاسی نیست.»
امنیت، سلامت، آموزش و حتی حال روانی انسانها، مستقیماً تحتتأثیر تصمیمات سیاسیاند.
حتماً، در ادامه متن شما با لحنی رسمیتر و منسجمتر بازنویسی شده است:
ما انسانها در دل ساختارهای اجتماعی زندگی میکنیم؛ بنابراین نمیتوان بهسادگی گفت که حالِ خوب یا بدِ ما تنها به خودمان وابسته است و اگر بخواهیم، میتوانیم حالمان را بهبود ببخشیم.
«سایکولوژیسم» یا روانشناسیگرایی، نگاهی تقلیلگرایانه به مسائل انسانیست که همهچیز را به فرد و مسئولیت شخصی او تقلیل میدهد؛ گویی هر کس اگر حال بدی دارد، مقصر اصلی خودش است.
در حالیکه انسانها کنشگرانی هستند که عملکردشان در بستر ساختارهای اجتماعی معنا پیدا میکند. و اگر این ساختارهای کلان، معیوب و ناکارآمد باشند، عاملیت فردی نیز بینتیجه خواهد بود.
از اینرو، ایفای نقش و مسئولیت شهروندی برای اصلاح و تغییر سیاستهای کلان، وظیفهای ضروریست؛ چرا که تنها در سایه ساختارهای عادلانه و انسانی، میتوان امید به تجربه حال خوب و پایدار داشت.
#حسن_باقری_نیا #مسئولیت_اجتماعی #مسئولیت_شهروندی #کنشگری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ابتدای این ویدیو، دکتر حسن باقرینیا با پرسش و نقد یک قاضی دادگاه انقلاب را بیان میکند:
«شما روانشناس هستید؛ چرا درباره سیاست و مسائل اجتماعی اظهارنظر میکنید؟ مگر در این زمینهها تخصص دارید؟»
و در ادامه پاسخ خود را شرح میدهد:
زمانی که در اتاق درمان مینشینم، میبینم بسیاری از رنجهای روانی مراجعان، ناشی از مشکلات فردی نیست، بلکه ریشه در ساختارهای معیوب اجتماعی، سیاسی و قانونی دارد.
والدینی که با فرزند نوجوان خود در تعارضاند، اغلب تحت تأثیر آموزههایی هستند که از طریق نظام آموزشی یا رسانهای رسمی ترویج شدهاند.
کودکی که از حریم شخصی خود محافظت نمیکند و آسیب میبیند، قربانی خلأهای آموزشی است.
زنی که در کلینیک از نابرابری در ارث با برادر خود میگوید، قربانی قوانینیست که عدالت جنسیتی را نادیده گرفتهاند.
زوجهایی که روابطشان تحتتأثیر تفسیرهای تحمیلی و نادرست از متون دینی دچار بحران شدهاند، نتیجه مستقیم فقدان آموزشهای سالم و سیاستگذاریهای نادرستاند.
همانطور که هانا آرنت میگوید، «هیچکس واقعاً غیرسیاسی نیست.»
امنیت، سلامت، آموزش و حتی حال روانی انسانها، مستقیماً تحتتأثیر تصمیمات سیاسیاند.
حتماً، در ادامه متن شما با لحنی رسمیتر و منسجمتر بازنویسی شده است:
ما انسانها در دل ساختارهای اجتماعی زندگی میکنیم؛ بنابراین نمیتوان بهسادگی گفت که حالِ خوب یا بدِ ما تنها به خودمان وابسته است و اگر بخواهیم، میتوانیم حالمان را بهبود ببخشیم.
«سایکولوژیسم» یا روانشناسیگرایی، نگاهی تقلیلگرایانه به مسائل انسانیست که همهچیز را به فرد و مسئولیت شخصی او تقلیل میدهد؛ گویی هر کس اگر حال بدی دارد، مقصر اصلی خودش است.
در حالیکه انسانها کنشگرانی هستند که عملکردشان در بستر ساختارهای اجتماعی معنا پیدا میکند. و اگر این ساختارهای کلان، معیوب و ناکارآمد باشند، عاملیت فردی نیز بینتیجه خواهد بود.
از اینرو، ایفای نقش و مسئولیت شهروندی برای اصلاح و تغییر سیاستهای کلان، وظیفهای ضروریست؛ چرا که تنها در سایه ساختارهای عادلانه و انسانی، میتوان امید به تجربه حال خوب و پایدار داشت.
#حسن_باقری_نیا #مسئولیت_اجتماعی #مسئولیت_شهروندی #کنشگری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز ۱۷ فروردینماه زادروز آرمیتا گراوند است، یکی از همراهان توانا این ویدئو را ساخته است.
دادخواهی رشته محکمی است که جامعه ایران را به هم پیوند داده است.
صبح روز نهم مهرماه ۱۴۰۲، آرمیتا در حالی که مقنعه بر دوشش افتاده بود، سوار بر مترو شد شاد و خندان همراه دوستانش به مدرسه میرفت.
یک مامور حجاب او را هل میدهد و سر او بر جسمی سخت میخورد و بیهوش میشود و از آن روز هیچ گاه به خانه برنمیگردد و این موضوع مصداق بارز قتل است.
آرمیتا دختری ورزشکار و نقاش بود. جمهوری اسلامی به دروغ مدعی شد که افت فشار خون باعث زمین خوردن او شد. اما منابع موثقی به توانا اطلاع دادند که حجاببانی با نام بهاره جنگروی او را در داخل واگن مترو هل داده و باعث مرگش شده است.
جمهوری اسلامی مرگ آرمیتا را با تاخیر اعلام کرد تا وقایع مختلف و مرور زمان این جنایت را تحتالشعاع قرار دهد. اما جنایت مشمول مرور زمان نمیشود.
#آرمیتا_گراوند #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دادخواهی رشته محکمی است که جامعه ایران را به هم پیوند داده است.
صبح روز نهم مهرماه ۱۴۰۲، آرمیتا در حالی که مقنعه بر دوشش افتاده بود، سوار بر مترو شد شاد و خندان همراه دوستانش به مدرسه میرفت.
یک مامور حجاب او را هل میدهد و سر او بر جسمی سخت میخورد و بیهوش میشود و از آن روز هیچ گاه به خانه برنمیگردد و این موضوع مصداق بارز قتل است.
آرمیتا دختری ورزشکار و نقاش بود. جمهوری اسلامی به دروغ مدعی شد که افت فشار خون باعث زمین خوردن او شد. اما منابع موثقی به توانا اطلاع دادند که حجاببانی با نام بهاره جنگروی او را در داخل واگن مترو هل داده و باعث مرگش شده است.
جمهوری اسلامی مرگ آرمیتا را با تاخیر اعلام کرد تا وقایع مختلف و مرور زمان این جنایت را تحتالشعاع قرار دهد. اما جنایت مشمول مرور زمان نمیشود.
#آرمیتا_گراوند #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز نامهای از شریفه محمدی، فعال کارگری محکوم به اعدام، منتشر شد. او در یادداشتی از زندان لاکان رشت خطاب به پسر و همسرش، با اشاره به تلاش بازجویان برای گرفتن اعترافات دروغین از او، نوشت: «با آنکه مسئولان زندان دو ماه برای ابلاغ "حکم جدید" اعدام فرصت داشتهاند، اما حکم را "درست در ساعتی قبل از ملاقات با همسر و فرزند" او، آنهم در روز تولد پسرش، ابلاغ کردهاند.»
پس از انتشار این نامه، فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان زندانی سابق، در پستی در اینستاگرام به شرح وضعیت ناگوار شریفه محمدی در زندان اشاره کرد و خطاب به شریفه محمدی نوشت:
«من تو را با همان تصویر به خاطر سپردهام؛ شریفه محمدی آزاد و رها.»
ورق بزنید و متن نامه را بخوانید.
صدای زندانیان باشیم
#شریفه_محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
پس از انتشار این نامه، فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان زندانی سابق، در پستی در اینستاگرام به شرح وضعیت ناگوار شریفه محمدی در زندان اشاره کرد و خطاب به شریفه محمدی نوشت:
«من تو را با همان تصویر به خاطر سپردهام؛ شریفه محمدی آزاد و رها.»
ورق بزنید و متن نامه را بخوانید.
صدای زندانیان باشیم
#شریفه_محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، فعال سیاسی، از حق تحصیل محروم شده است. او در پستی که در شبکه اکس منتشر کرد نوشته است که برای احقاق حق خود به دانشگاه رفته و قصد داشته با ظفرقندی، وزیر بهداشت جمهوری اسلامی، حرف بزند که نیروهای امنیتی او را محاصره کردهاند و مانع او شدهاند.
مطهره گونهای از دانشگاه اخراج شد در حالیکه در آستانه دفاع از پایاننامه دکترای دندانپزشکی بود. او ایستادگی و شرافت را به سر خم کردن ترجیح داد اخراج شد و حتی زندانی شد. او بهتازگی پس از تحمل ۶ ماه حبس از زندان آزاد شده است. با این حال به مبارزه با دیکتاتور ادامه میدهد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مطهره_گونه_ای
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای از دانشگاه اخراج شد در حالیکه در آستانه دفاع از پایاننامه دکترای دندانپزشکی بود. او ایستادگی و شرافت را به سر خم کردن ترجیح داد اخراج شد و حتی زندانی شد. او بهتازگی پس از تحمل ۶ ماه حبس از زندان آزاد شده است. با این حال به مبارزه با دیکتاتور ادامه میدهد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مطهره_گونه_ای
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز یکشنبه ۱۷ فروردینماه ۱۴۰۴ بازنشستگان در سراسر کشور تجمع اعتراضی برگزار کردند.
آنها زندانیان سیاسی و کارگران زندانی را هم فراموش نکردند و برای آزادی آنان هم شعار دادند.
از شعارهایی که بازنشستگان سر دادند:
کارگر زندانی آزاد باید گردد
معلم زندانی آزاد باید گردد
حسین حسین شعارشون / دروغ و دزدی کارشون
به دلیل حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران، میلیونها ایرانی، زیر خط فقر زندگی میکنند. ثروت ایران خرج تسلیح نیروهای نیابتی و تروریستها میشود از یاد نبریم که حزبالله لبنان چندماه گذشته اعلام کرده بود ۵۷ میلیون دلار از جمهوری اسلامی پول دریافت کرده و ۲۰ میلیون دلار دیگر هم بهزودی به آنها پرداخت خواهد شد.
#بازنشستگان #اهواز
#شوش
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها زندانیان سیاسی و کارگران زندانی را هم فراموش نکردند و برای آزادی آنان هم شعار دادند.
از شعارهایی که بازنشستگان سر دادند:
کارگر زندانی آزاد باید گردد
معلم زندانی آزاد باید گردد
حسین حسین شعارشون / دروغ و دزدی کارشون
به دلیل حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران، میلیونها ایرانی، زیر خط فقر زندگی میکنند. ثروت ایران خرج تسلیح نیروهای نیابتی و تروریستها میشود از یاد نبریم که حزبالله لبنان چندماه گذشته اعلام کرده بود ۵۷ میلیون دلار از جمهوری اسلامی پول دریافت کرده و ۲۰ میلیون دلار دیگر هم بهزودی به آنها پرداخت خواهد شد.
#بازنشستگان #اهواز
#شوش
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دادخواهی
اهمیت زنده نگاهداشتن یاد و خاطره مبارزان با دیکتاتور بر کسی پوشیده نیست. مبارزه خانوادههای دادخواه با دیکتاتوری جمهوری اسلامی نیاز به حمایت جامعه دارد. از یادشان نکاهیم
در ادامه عکس مادران همسران و خانوادههای دادخواه میآید. شما برای حمایت از خانوادههای دادخواه چه اقداماتی انجام دادهاید؟
این کارزار با فراخوان کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان، آغاز شده است.
عکس جاویدنام محمدمهدی کرمی
عکس جاویدنام کیان پیرفلک
عکس جاویدنام رضا معظمی
عکس جاویدنام علی فتوحی
عکس جاویدنام حنانه کیا
عکس جاویدنام عرفان ساریخانیدشتی
عکس جاویدنام بهنام لایقپور
عکس جاویدنام محسن جعفرپناه
عکس جاویدنام مریم آروین
عکس جاویدنام رضا رسایی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
اهمیت زنده نگاهداشتن یاد و خاطره مبارزان با دیکتاتور بر کسی پوشیده نیست. مبارزه خانوادههای دادخواه با دیکتاتوری جمهوری اسلامی نیاز به حمایت جامعه دارد. از یادشان نکاهیم
در ادامه عکس مادران همسران و خانوادههای دادخواه میآید. شما برای حمایت از خانوادههای دادخواه چه اقداماتی انجام دادهاید؟
این کارزار با فراخوان کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان، آغاز شده است.
عکس جاویدنام محمدمهدی کرمی
عکس جاویدنام کیان پیرفلک
عکس جاویدنام رضا معظمی
عکس جاویدنام علی فتوحی
عکس جاویدنام حنانه کیا
عکس جاویدنام عرفان ساریخانیدشتی
عکس جاویدنام بهنام لایقپور
عکس جاویدنام محسن جعفرپناه
عکس جاویدنام مریم آروین
عکس جاویدنام رضا رسایی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
«حکم شریفه محمدی، حکم اعدامِ فعالیت مدنی در ایران است»
جلوه جواهری، فعال حقوق زنان، در واکنش به صدور مجدد حکم اعدام علیه شریفه محمدی، نوشت:
آروزی که خبر بازداشت شریفه محمدی را شنیدم، تعجب نکردم. در جغرافیای ما، بازداشت انسانهای شریف بدون ارتکاب هیچ جرمی، در حالی که مجرمان واقعی آزادانه میگردند، به امری طبیعی بدل شده است. ما همیشه منتظر شنیدن خبر دستگیری وجدانهای آگاهیهستیم که گناهشان چیزی جز تلاش برای بهبود زندگی مردمانی گرفتار در خشونت، بیعدالتی و تبعیض نیست؛ مردمی که خود نیز در همین رنجها سهیماند: کودکان کار، زنان، افراد دارای معلولیت، کارگران، اقوام تحت ستم و...
پس خبر بازداشت شریفه چندان غافلگیرم نکرد. بااینحال، دلشوره داشتیم. نمیدانستیم چرا بازداشت شده و این بلاتکلیفی تا کِی ادامه خواهد داشت. ابتدا امید داشتیم که زود آزاد شود، اما وقتی بازداشت اوطولانی شد و نهم دیماه ۱۴۰۲، در بیست و دومین روز بازداشت انفرادیاش در لاکان رشت، بدون اطلاع قبلی به خانواده به زندان سنندج منتقل شد، نگرانیمان به دلآشوبی بدل شد. ناباورانه از خود میپرسیدیم: چرا؟! ما میدانستیم که شریفه و همسرش، سیروس فتحی، جز برای ستمدیدگان دل نسوزاندهاند و تنها شکل فعالیت آنها فعالیت صنفی بوده است. سالها در سختترین شرایط زیستهاند و همواره منافع دیگران را بر خود ترجیح دادهاند. آنها فرزندی چون آیدین را پرورش دادهاند؛ کودکی که نهتنها در این دشواریها تاب آورده است، بلکه به دیگران نیز امید و انگیزه میبخشد.
با هر خبری که درباره پرونده شریفه و شرایط او منتشر میشد، ابهامها بیشتر میشد. یکی از تلخترین خبرها این بود که به او در یکی از جلسات بازجویی در سنندج آسیب رسانده بودند، بهحدیکه کبودی دور چشم و صورتش گواه آن بود. بعدها برایم تعریف کرد که در یکی از بازجوییها، بازجو چنان عصبانی شده که با شدت بر میز کوبیده، میز برگشته و محکم به صورتش برخورد کرده است؛ ضربهای که تا مدتها صورتش را متورم و کبود نگه داشت.
شریفه محمدی پس از ۸۳ روز بیخبری، در حالی که همچنان ممنوعالملاقات و تحت بازجوییهای سنگینبود، در ششم اسفند ۱۴۰۲ از زندان سنندج به زندان لاکان رشت منتقل شد. در چنین شرایطی، فرد بازداشتشده نه میتواند از وضعیت خود خبری بدهد و نه حق دفاع از خود دارد. شریفه نیز از ابتداییترینحقوق خود محروم بود، در حالی که خانوادهاش نیزتحت فشار قرار داشتند و برای اطلاعرسانی تهدیدمیشدند. در تمام این مدت، او را در سلول انفرادینگهداری کرده و تحت فشارهای شدید بازجویی برایاعتراف غیرواقعی علیه خود قرار داده بودند. در همینحال، از تماس با فرزند و خانوادهاش و همچنین از حق داشتن وکیل محروم بود. سیروس، که از لحظهٔ بازداشت همسرش پیگیر وضعیت او بود، بارها با تهدید نیروهای امنیتی و در نهایت پروندهسازیقضایی روبهرو شد.
در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳، تنها دو روز پس از اولین جلسه دادگاه شریفه، مأموران وزارت اطلاعات سیروس را به اتهام نشر اکاذیب بازداشت کردند. او تا ۳۱ خرداد در بازداشت و تحت بازجویی بود. تصور کنید در این مدت بر شریفه چه گذشته است؛ زنی که تنها دلگرمیاش حضور همسرش در کنار فرزندشان بود، حالا با بازداشت سیروس، زیر فشاری مضاعف قرار گرفته بود. فشاری که هدفی جز خاموش کردن هرگونه اعتراض احتمالی او و خانوادهاش به روند دادگاه و حکم از پیش تعیینشده نداشت.
.....
اکنون ۴۸۶ روز از بازداشت شریفه محمدی میگذرد؛ بازداشتی که بیش از سه ماه آن در انفرادی و بیخبری خانواده از وضعیت او سپری شد. در تمام این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامد و در شرایط آزاد، همسر، پسر و مادر خود را در آغوش نگرفت. تصور رنجی که بر شریفه و خانوادهاش، بهویژه سیروس و آیدین گذشته، بسیار دردناک است.
حکم اعدام علیه او، نهفقط حکمی علیه یک فرد، بلکه اقدامی علیه هرگونه فعالیت مدنی در ایران و تهدیدی برای همه فعالان اجتماعی است. این رنج اگرچه مستقیمبه او و خانوادهاش تحمیل شده است، اما نباید تصور کنیم که ما در آن سهیم نیستیم و در شرایطی امن زندگی میکنیم. این ناامنی هر روز گستردهتر میشود و اگر سکوت کنیم، دیر یا زود دامن همهمان را خواهد گرفت.»
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
صدای زندانیان باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جلوه جواهری، فعال حقوق زنان، در واکنش به صدور مجدد حکم اعدام علیه شریفه محمدی، نوشت:
آروزی که خبر بازداشت شریفه محمدی را شنیدم، تعجب نکردم. در جغرافیای ما، بازداشت انسانهای شریف بدون ارتکاب هیچ جرمی، در حالی که مجرمان واقعی آزادانه میگردند، به امری طبیعی بدل شده است. ما همیشه منتظر شنیدن خبر دستگیری وجدانهای آگاهیهستیم که گناهشان چیزی جز تلاش برای بهبود زندگی مردمانی گرفتار در خشونت، بیعدالتی و تبعیض نیست؛ مردمی که خود نیز در همین رنجها سهیماند: کودکان کار، زنان، افراد دارای معلولیت، کارگران، اقوام تحت ستم و...
پس خبر بازداشت شریفه چندان غافلگیرم نکرد. بااینحال، دلشوره داشتیم. نمیدانستیم چرا بازداشت شده و این بلاتکلیفی تا کِی ادامه خواهد داشت. ابتدا امید داشتیم که زود آزاد شود، اما وقتی بازداشت اوطولانی شد و نهم دیماه ۱۴۰۲، در بیست و دومین روز بازداشت انفرادیاش در لاکان رشت، بدون اطلاع قبلی به خانواده به زندان سنندج منتقل شد، نگرانیمان به دلآشوبی بدل شد. ناباورانه از خود میپرسیدیم: چرا؟! ما میدانستیم که شریفه و همسرش، سیروس فتحی، جز برای ستمدیدگان دل نسوزاندهاند و تنها شکل فعالیت آنها فعالیت صنفی بوده است. سالها در سختترین شرایط زیستهاند و همواره منافع دیگران را بر خود ترجیح دادهاند. آنها فرزندی چون آیدین را پرورش دادهاند؛ کودکی که نهتنها در این دشواریها تاب آورده است، بلکه به دیگران نیز امید و انگیزه میبخشد.
با هر خبری که درباره پرونده شریفه و شرایط او منتشر میشد، ابهامها بیشتر میشد. یکی از تلخترین خبرها این بود که به او در یکی از جلسات بازجویی در سنندج آسیب رسانده بودند، بهحدیکه کبودی دور چشم و صورتش گواه آن بود. بعدها برایم تعریف کرد که در یکی از بازجوییها، بازجو چنان عصبانی شده که با شدت بر میز کوبیده، میز برگشته و محکم به صورتش برخورد کرده است؛ ضربهای که تا مدتها صورتش را متورم و کبود نگه داشت.
شریفه محمدی پس از ۸۳ روز بیخبری، در حالی که همچنان ممنوعالملاقات و تحت بازجوییهای سنگینبود، در ششم اسفند ۱۴۰۲ از زندان سنندج به زندان لاکان رشت منتقل شد. در چنین شرایطی، فرد بازداشتشده نه میتواند از وضعیت خود خبری بدهد و نه حق دفاع از خود دارد. شریفه نیز از ابتداییترینحقوق خود محروم بود، در حالی که خانوادهاش نیزتحت فشار قرار داشتند و برای اطلاعرسانی تهدیدمیشدند. در تمام این مدت، او را در سلول انفرادینگهداری کرده و تحت فشارهای شدید بازجویی برایاعتراف غیرواقعی علیه خود قرار داده بودند. در همینحال، از تماس با فرزند و خانوادهاش و همچنین از حق داشتن وکیل محروم بود. سیروس، که از لحظهٔ بازداشت همسرش پیگیر وضعیت او بود، بارها با تهدید نیروهای امنیتی و در نهایت پروندهسازیقضایی روبهرو شد.
در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳، تنها دو روز پس از اولین جلسه دادگاه شریفه، مأموران وزارت اطلاعات سیروس را به اتهام نشر اکاذیب بازداشت کردند. او تا ۳۱ خرداد در بازداشت و تحت بازجویی بود. تصور کنید در این مدت بر شریفه چه گذشته است؛ زنی که تنها دلگرمیاش حضور همسرش در کنار فرزندشان بود، حالا با بازداشت سیروس، زیر فشاری مضاعف قرار گرفته بود. فشاری که هدفی جز خاموش کردن هرگونه اعتراض احتمالی او و خانوادهاش به روند دادگاه و حکم از پیش تعیینشده نداشت.
.....
اکنون ۴۸۶ روز از بازداشت شریفه محمدی میگذرد؛ بازداشتی که بیش از سه ماه آن در انفرادی و بیخبری خانواده از وضعیت او سپری شد. در تمام این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامد و در شرایط آزاد، همسر، پسر و مادر خود را در آغوش نگرفت. تصور رنجی که بر شریفه و خانوادهاش، بهویژه سیروس و آیدین گذشته، بسیار دردناک است.
حکم اعدام علیه او، نهفقط حکمی علیه یک فرد، بلکه اقدامی علیه هرگونه فعالیت مدنی در ایران و تهدیدی برای همه فعالان اجتماعی است. این رنج اگرچه مستقیمبه او و خانوادهاش تحمیل شده است، اما نباید تصور کنیم که ما در آن سهیم نیستیم و در شرایطی امن زندگی میکنیم. این ناامنی هر روز گستردهتر میشود و اگر سکوت کنیم، دیر یا زود دامن همهمان را خواهد گرفت.»
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
صدای زندانیان باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#شهین_عبدالقادری بیش از دو سال و نیم است که ۳۰۰ ساچمه در سمت راست صورتش دارد.
پس از اینکه در بوکان شهین عبدلقادری(۶مهر)مورد هدف ساچمه، قرار گرفت(۲۷آبان) همسرش، #عثمان_مامه ربوده شد. حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمهها را در سر و صورت خود حمل میکند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمیداند که او زنده است یا جانش را گرفتهاند.
در این مدت، به دلیل سرکوب و فشارهای امنیتی، نتوانستهاند وضعیت خود را علنی کنند. بارها به نهادهای مختلف در استان آذربایجان مراجعه کردهاند تا از سرنوشت عثمان مامه باخبر شوند، اما هر بار تنها پاسخی که شنیدهاند این بوده: «به شما اطلاع میدهیم.» و صرفاً گفتهاند که او زنده است.
خطاب به ج اسلامی:
هیچ حکومتی با شکنجه و جنایت دوام نیاورده است. شما هم از این سرنوشت فرار نخواهید کرد. روزی خواهد رسید که شهین عبدالقادری و هزاران آسیب دیده و خانواده داغدار، پاسخ این ظلم را خواهند گرفت و شما جنایتکاران به سزای کارهایتان خواهید رسید.
متن و تصاویر از صفحه فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جانباختگان انقلاب مهسا
farhad.mahmoudi9582
#عثمان_مامه #شهین_عبدالقادری
#عثمان_مامه_کجاست
#بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از اینکه در بوکان شهین عبدلقادری(۶مهر)مورد هدف ساچمه، قرار گرفت(۲۷آبان) همسرش، #عثمان_مامه ربوده شد. حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمهها را در سر و صورت خود حمل میکند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمیداند که او زنده است یا جانش را گرفتهاند.
در این مدت، به دلیل سرکوب و فشارهای امنیتی، نتوانستهاند وضعیت خود را علنی کنند. بارها به نهادهای مختلف در استان آذربایجان مراجعه کردهاند تا از سرنوشت عثمان مامه باخبر شوند، اما هر بار تنها پاسخی که شنیدهاند این بوده: «به شما اطلاع میدهیم.» و صرفاً گفتهاند که او زنده است.
خطاب به ج اسلامی:
هیچ حکومتی با شکنجه و جنایت دوام نیاورده است. شما هم از این سرنوشت فرار نخواهید کرد. روزی خواهد رسید که شهین عبدالقادری و هزاران آسیب دیده و خانواده داغدار، پاسخ این ظلم را خواهند گرفت و شما جنایتکاران به سزای کارهایتان خواهید رسید.
متن و تصاویر از صفحه فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جانباختگان انقلاب مهسا
farhad.mahmoudi9582
#عثمان_مامه #شهین_عبدالقادری
#عثمان_مامه_کجاست
#بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گلی که باید بر سر آرمیتا ریخته میشد، امروز بر روی مزارش ریخته شده است. او را کشتند، جرمش چه بود؟ اینکه میخواست به تحقیر تن ندهد، میخواست خودش انتخاب کند که چه بپوشد.
جنایتی که هیچگاه فراموش نخواهد شد...
امروز تولدش بود.
ویدیو از استوری آوا گراوند
awvageravand_
#آرمیتا_گراوند #دادخواهی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جنایتی که هیچگاه فراموش نخواهد شد...
امروز تولدش بود.
ویدیو از استوری آوا گراوند
awvageravand_
#آرمیتا_گراوند #دادخواهی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پسرم بیگناهه، پاسپورتش مهر خروج داره؛ چرا حکم اعدام؟»
قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در ویدیو از شکنجهها، بیعدالتیها و اتهامات بیپایهای میگوید که منجر به صدور حکم اعدام برای فرزندش شده است.
او میگوید:
«من قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو هستم، اهل چالدران. دو ساله پسرم رو بازداشت کردن. یه سال کامل بدون تماس تو بازداشتگاه بود. همون روزی که میگن درگیر شده، ما با هم تو ترکیه بودیم، پاسپورتش مهر خروج داره، تلفنش هم نشون میده اون روز خارج از ایرانه. ولی گرفتنش و زیر شکنجه مجبورش کردن اعتراف کنه. اون بیسواده، نمیدونسته چی داره امضا میکنه.
وکیلش بیگناهیشو ثابت کرده. چرا باید اعدامش کنن؟ پسر من بیگناهه. من دارم از درد میمیرم. نوههام بیپدر موندن. کمکمون کنید…»
حمید حسیننژاد، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند، روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و پس از آن به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت تا به «شرکت در درگیری مسلحانه با نیروهای مرزبانی» اعتراف کند؛ اعترافی که تحت فشار و بدون حضور وکیل اخذ شد.
وی متهم به «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کوردستان (PKK) شده؛ اتهامی که اسناد و شواهد موجود آن را بهکلی رد میکنند.
او تنها دو بار اجازه تماس کوتاه با خانوادهاش را داشته و از تمام حقوق پایهای همچون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.
با وجود دفاعیات و مدارک متعدد مبنی بر بیگناهی او، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و صرفاً بر اساس «علم قاضی»، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر کرده است.
#حمید_حسین_نژاد #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در ویدیو از شکنجهها، بیعدالتیها و اتهامات بیپایهای میگوید که منجر به صدور حکم اعدام برای فرزندش شده است.
او میگوید:
«من قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو هستم، اهل چالدران. دو ساله پسرم رو بازداشت کردن. یه سال کامل بدون تماس تو بازداشتگاه بود. همون روزی که میگن درگیر شده، ما با هم تو ترکیه بودیم، پاسپورتش مهر خروج داره، تلفنش هم نشون میده اون روز خارج از ایرانه. ولی گرفتنش و زیر شکنجه مجبورش کردن اعتراف کنه. اون بیسواده، نمیدونسته چی داره امضا میکنه.
وکیلش بیگناهیشو ثابت کرده. چرا باید اعدامش کنن؟ پسر من بیگناهه. من دارم از درد میمیرم. نوههام بیپدر موندن. کمکمون کنید…»
حمید حسیننژاد، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند، روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و پس از آن به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت تا به «شرکت در درگیری مسلحانه با نیروهای مرزبانی» اعتراف کند؛ اعترافی که تحت فشار و بدون حضور وکیل اخذ شد.
وی متهم به «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کوردستان (PKK) شده؛ اتهامی که اسناد و شواهد موجود آن را بهکلی رد میکنند.
او تنها دو بار اجازه تماس کوتاه با خانوادهاش را داشته و از تمام حقوق پایهای همچون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.
با وجود دفاعیات و مدارک متعدد مبنی بر بیگناهی او، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و صرفاً بر اساس «علم قاضی»، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر کرده است.
#حمید_حسین_نژاد #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توماج صالحی، فعال مدنی، بخشهایی از کتاب ارزشمند قدرت بیقدرتان اثر واسلاو هاول را بازخوانی کرده است. او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
درواقع ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداریِ روبنای نظام پساتوتالیتر است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده، ستونی ساخته شده بر پایههای دروغ.
«این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقفِ دروغ زندگی کنند»
یوتیوب توماج صالحی:
https://youtu.be/bpPoGdr8lns?feature=shared
«ایدئولوژی مانند یک پُل، فرد و نظام را به هم وصل مىكند، فاصله میان خواست نظام با اهداف زندگی را میپوشاند و مدعی است که مطالبات نظام ناشی از ضرورتهای زندگی است. زندگی در این نظام، آکنده از فریبکاری و دروغ خواهد بود.»
هاول، نویسندهایی است که با مقالهها و نمایشنامههایش ساختمان پوسیده رژیم کمونیستی را به لرزه میانداخت و در این کار بسیار موفق بود، او سیستم کمونیستی را یک دیکتاتوری فاقد ریشههای تاریخی میدانست که با «قدرت نظامی» به خود مشروعیت داده است.
«هاول» در «قدرت بیقدرتان» از هم وطنانش مصرانه میخواهد فعالیت سیاسی خود را به نفع استراتژیای که به باور او موفقیت بیشتری به بار خواهد آورد، تغییر دهند: استراتژی تقویت و پرورش حوزه حقیقت در روان هر فرد به امید آن که پرورش این حوزه پنهان به نیرویی غیرقابل مقاومت برای دگرگونی جامعه تبدیل شود. برخلاف آنچه که بسیاری از نویسندگان علیه کمونیسم نوشتهاند، «واسلاو هاول» به دگرگونی روی داده در روان آدمی در جامعه میپردازد؛ جامعهای که مردم یاد میگیرند برای زنده ماندن، دروغی به نام دروغ کمونیسم را حفظ و ترویج کنند. هاول به تشریح آن دروغ و چگونگی نهادینه شدن آن میپردازد.
آموزشکده توانا پیشتر این کتاب را به صورت صوتی منتشر کرده است:
کتاب قدرت بیقدرتان را به طور کامل بشنوید
https://tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
کستباکس
https://castbox.fm/vb/592928904
ساندکلاود
https://soundcloud.com/tavaana/dq8es2ekzhvw
این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران» به فارسی برگردانده شده است.
@IRANRIGHTS
#یاری_مدنی_توانا
#کتاب #توماج_صالحی
#کتاب_صوتی
@Tavaana_TavaanaTech
درواقع ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداریِ روبنای نظام پساتوتالیتر است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده، ستونی ساخته شده بر پایههای دروغ.
«این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقفِ دروغ زندگی کنند»
یوتیوب توماج صالحی:
https://youtu.be/bpPoGdr8lns?feature=shared
«ایدئولوژی مانند یک پُل، فرد و نظام را به هم وصل مىكند، فاصله میان خواست نظام با اهداف زندگی را میپوشاند و مدعی است که مطالبات نظام ناشی از ضرورتهای زندگی است. زندگی در این نظام، آکنده از فریبکاری و دروغ خواهد بود.»
هاول، نویسندهایی است که با مقالهها و نمایشنامههایش ساختمان پوسیده رژیم کمونیستی را به لرزه میانداخت و در این کار بسیار موفق بود، او سیستم کمونیستی را یک دیکتاتوری فاقد ریشههای تاریخی میدانست که با «قدرت نظامی» به خود مشروعیت داده است.
«هاول» در «قدرت بیقدرتان» از هم وطنانش مصرانه میخواهد فعالیت سیاسی خود را به نفع استراتژیای که به باور او موفقیت بیشتری به بار خواهد آورد، تغییر دهند: استراتژی تقویت و پرورش حوزه حقیقت در روان هر فرد به امید آن که پرورش این حوزه پنهان به نیرویی غیرقابل مقاومت برای دگرگونی جامعه تبدیل شود. برخلاف آنچه که بسیاری از نویسندگان علیه کمونیسم نوشتهاند، «واسلاو هاول» به دگرگونی روی داده در روان آدمی در جامعه میپردازد؛ جامعهای که مردم یاد میگیرند برای زنده ماندن، دروغی به نام دروغ کمونیسم را حفظ و ترویج کنند. هاول به تشریح آن دروغ و چگونگی نهادینه شدن آن میپردازد.
آموزشکده توانا پیشتر این کتاب را به صورت صوتی منتشر کرده است:
کتاب قدرت بیقدرتان را به طور کامل بشنوید
https://tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
کستباکس
https://castbox.fm/vb/592928904
ساندکلاود
https://soundcloud.com/tavaana/dq8es2ekzhvw
این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران» به فارسی برگردانده شده است.
@IRANRIGHTS
#یاری_مدنی_توانا
#کتاب #توماج_صالحی
#کتاب_صوتی
@Tavaana_TavaanaTech
امیرعباس هویدا؛ سیاستمداری که جلای وطن نکرد
یکی از تاثیرگذارترین و ماندگارترین تصاویر انقلاب ۵۷ تصویر پیکر امیرعباس هویدا است که از کشو سردخانه بیرون آمده، همراه با نگاه خیره و لبخند انقلابیونِ تفنگ به دست به پیکر هویدا.
هویدا در یک قتل فراقضایی، توسط هادی غفاری با کلت کمری به قتل رسید.
او میخواست تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسد. در آخرین دفاعیهاش گفت: «من نمیگویم بیتقصیر بودم. کارهای مفیدی هم کردم. سبکسنگین کنید. میخواهم تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسم، بگذارید بنویسم.» صادق خلخالی، قاضی دادگاه و حاکم شرع، درخاطراتش مینویسد: «گفتم بعد از این تاریخنویس زیاد خواهد بود و سبکسنگین کردیم. دیدیم هویدا مفسد فیالارض است.»
هویدا که ۱۳ سال نخستوزیر ایران بود و طولانیترین مدت صدارت در تاريخ ايران پس از مشروطیت را بر عهده داشت، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ کشته شد. اگر چه دو جلسه دادگاه برای هویدا تشکیل شد، اما آن دادگاه جایی برای ستاندن «داد» نبود. هویدا در دادگاه به جرم «مفسد فیالارض» محکوم شده بود، اما روایتهای مختلفی از چگونگی کشتهشدن هویدا گفته شده است...
دوران نخستوزیری هویدا همراه با دوران رونق اقتصادی ایران بود. در دوره او تولید ناخالص کشور به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد به طوری که در سال ۱۳۵۵ تولید ناخالص داخلی ایران در یک روند صعودی، از ۴۴ هزار میلیارد ریال به ۲۴۲ میلیارد ریال رسید. در این دوره تولید سرانه هر ایرانی نیز از دو میلیون ریال به ۷.۲ میلیون ریال در سال ۵۵ رسید. هویدا از تولید داخلی حمایت میکرد و انتخاب خودش برای اتومبیل نیز پیکان بود. ۱۳ مرداد ۵۶ هویدا از نخستوزیری استعفا داد. او در دیدار با شاه گفت: «اوضاع تازه به گمانش، خون و روحیه تازهای میطلبد». جمشید آموزگار جانشین او شد و هویدا نیز به وزارت دربار منصوب شد.
شاه از طرق مختلف در پاییز ۵۷ به هویدا پیشنهاد کرد با قبول پست سفارت در یکی از کشورهای اروپایی، ایران را ترک کند. مهناز افخمی هم که وزیر کابینه امیرعباس هویدا بوددر این باره میگوید: «آقای هویدا به من گفت که شاه به ایشان پیشنهاد سفارت دادهاند تا در خارج از ایران مشغول به کار شوند. اما آقای هویدا، با وجود اینکه ذکاوت عجیبی داشت و بسیار سیاستمدار خوبی بود، مدام میگفت من که کاری نکردهام که بروم. درست مانند خانم فرخرو پارسا (وزیر آموزش و پرورش) یا عبدالله ریاضی (رئیس مجلس شورای ملی) که به ایران بازگشتند چون معتقد بودند که کاری نکردهاند.»
بیشتر بخوانید:
tavaana.org/amirabas_hoveyda
#هویدا #خلخالی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech
یکی از تاثیرگذارترین و ماندگارترین تصاویر انقلاب ۵۷ تصویر پیکر امیرعباس هویدا است که از کشو سردخانه بیرون آمده، همراه با نگاه خیره و لبخند انقلابیونِ تفنگ به دست به پیکر هویدا.
هویدا در یک قتل فراقضایی، توسط هادی غفاری با کلت کمری به قتل رسید.
او میخواست تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسد. در آخرین دفاعیهاش گفت: «من نمیگویم بیتقصیر بودم. کارهای مفیدی هم کردم. سبکسنگین کنید. میخواهم تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسم، بگذارید بنویسم.» صادق خلخالی، قاضی دادگاه و حاکم شرع، درخاطراتش مینویسد: «گفتم بعد از این تاریخنویس زیاد خواهد بود و سبکسنگین کردیم. دیدیم هویدا مفسد فیالارض است.»
هویدا که ۱۳ سال نخستوزیر ایران بود و طولانیترین مدت صدارت در تاريخ ايران پس از مشروطیت را بر عهده داشت، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ کشته شد. اگر چه دو جلسه دادگاه برای هویدا تشکیل شد، اما آن دادگاه جایی برای ستاندن «داد» نبود. هویدا در دادگاه به جرم «مفسد فیالارض» محکوم شده بود، اما روایتهای مختلفی از چگونگی کشتهشدن هویدا گفته شده است...
دوران نخستوزیری هویدا همراه با دوران رونق اقتصادی ایران بود. در دوره او تولید ناخالص کشور به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد به طوری که در سال ۱۳۵۵ تولید ناخالص داخلی ایران در یک روند صعودی، از ۴۴ هزار میلیارد ریال به ۲۴۲ میلیارد ریال رسید. در این دوره تولید سرانه هر ایرانی نیز از دو میلیون ریال به ۷.۲ میلیون ریال در سال ۵۵ رسید. هویدا از تولید داخلی حمایت میکرد و انتخاب خودش برای اتومبیل نیز پیکان بود. ۱۳ مرداد ۵۶ هویدا از نخستوزیری استعفا داد. او در دیدار با شاه گفت: «اوضاع تازه به گمانش، خون و روحیه تازهای میطلبد». جمشید آموزگار جانشین او شد و هویدا نیز به وزارت دربار منصوب شد.
شاه از طرق مختلف در پاییز ۵۷ به هویدا پیشنهاد کرد با قبول پست سفارت در یکی از کشورهای اروپایی، ایران را ترک کند. مهناز افخمی هم که وزیر کابینه امیرعباس هویدا بوددر این باره میگوید: «آقای هویدا به من گفت که شاه به ایشان پیشنهاد سفارت دادهاند تا در خارج از ایران مشغول به کار شوند. اما آقای هویدا، با وجود اینکه ذکاوت عجیبی داشت و بسیار سیاستمدار خوبی بود، مدام میگفت من که کاری نکردهام که بروم. درست مانند خانم فرخرو پارسا (وزیر آموزش و پرورش) یا عبدالله ریاضی (رئیس مجلس شورای ملی) که به ایران بازگشتند چون معتقد بودند که کاری نکردهاند.»
بیشتر بخوانید:
tavaana.org/amirabas_hoveyda
#هویدا #خلخالی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech