This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرهام پروری، قهرمان جوان شنای ایران، امروز نه در آب، که در زندان میجنگد. راستی جرم پرهام چیست؟ همان که هزاران جوان بیگناه دیگر به خاطرش، زندانی، شکنجه و از آزادی محروم شدند: ایستادن کنار مردمشان برای پس گرفتن کرامت انسانیشان. زندانیان ما مجرم نیستند. آنکه مجرم است و جنایت مرتکب شده است مسولان حکومتند. مامورانی که به معترضان بیسلاح شلیک کردند. ما فراموش نمیکنیم و خاموش نمیشویم. نگذاریم آنان که در خیابان کنار ما بودند و اکنون در اسارت هستند نیز فراموش شوند.
از صفحه سردار پاشایی، قهرمان سابق کشتی
#پرهام_پروری
#زندانی_سیاسی
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از صفحه سردار پاشایی، قهرمان سابق کشتی
#پرهام_پروری
#زندانی_سیاسی
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حضور حمیده بیغم، مادر جاویدنام بهنام لایقپور، بر سر مزار جاویدنام مهران سماک
مادر بهنام که نتوانسته بود برای تولد مهران بر سر مزار او حاضر شود، امروز به بندرانزلی رفت و بر سر مزار مهران سماک حاضر شده و با او سخن میگوید...
#بهنام_لایق_پور #مهران_سماک #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر بهنام که نتوانسته بود برای تولد مهران بر سر مزار او حاضر شود، امروز به بندرانزلی رفت و بر سر مزار مهران سماک حاضر شده و با او سخن میگوید...
#بهنام_لایق_پور #مهران_سماک #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
سپاه اعلام کرد در حال ساخت مکانی شبیه جهنم با آتش واقعی برای مردم است
محسن جعفری، فرمانده سپاه پاسداران فومن، اعلام کرد که در پروژهای به نام «ساعت به وقت بهشت» برای شهروندان «وضعیت قبر»، «مواجهه با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» را با آتش واقعی در مکانی شبیه جهنم میسازد.
به گفته جعفری، در این مکان شهروندان در غرفههای «جهنم» حاضر میشوند که در زیر آن به شکل واقعی روشن است و حس میشود. او گفت مراجع تقلید قم این پروژه را تایید کردهاند.
کانال تلگرامی این پروژه نوشت که در این برنامه، نمایشگاه جذابی از غول پیکرهای نظامی برای بازدیدکنندگان تهیه شده است تا از نزدیک برخی از تجهیزات نظامی روز را تماشا کنند./ایران اینترنشنال
#بهشت #جهنم #سپاه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محسن جعفری، فرمانده سپاه پاسداران فومن، اعلام کرد که در پروژهای به نام «ساعت به وقت بهشت» برای شهروندان «وضعیت قبر»، «مواجهه با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» را با آتش واقعی در مکانی شبیه جهنم میسازد.
به گفته جعفری، در این مکان شهروندان در غرفههای «جهنم» حاضر میشوند که در زیر آن به شکل واقعی روشن است و حس میشود. او گفت مراجع تقلید قم این پروژه را تایید کردهاند.
کانال تلگرامی این پروژه نوشت که در این برنامه، نمایشگاه جذابی از غول پیکرهای نظامی برای بازدیدکنندگان تهیه شده است تا از نزدیک برخی از تجهیزات نظامی روز را تماشا کنند./ایران اینترنشنال
#بهشت #جهنم #سپاه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدا از دیوار در میآید، از دانشگاه نه!
سعادتی در بند، دانشگاه در سکوت!
در این ویدیو دکتر حسن باقرینیا، استاد اخراجی دانشگاه، با لحنی معترضانه نسبت به ادامه بازداشت دکتر محمد سعادتی و سکوت دانشگاهیان واکنش نشان داده است. باقرینیا میگوید: «۷ ماه زندان دکتر سعادتی حالا شده ۲ سال. چرا؟ چون حتی در زندان هم افشاگری کرد و ساکت نماند.»
او یادآور میشود که سعادتی نه اهل خشونت بود، نه شورشگر، بلکه فقط ایستاد و سخن گفت. از اعدامها نوشت، از اهل سنت دفاع کرد، جمعه خونین زاهدان را یادآور شد و از مولوی عبدالحمید گفت؛ و همینها باعث اخراج و زندانیشدنش شد.
باقرینیا خطاب به استادان دانشگاه میپرسد: «چگونه میتوانید در اتاقها و کلاسها بنشینید و وانمود کنید هیچ اتفاقی نیفتاده؟ کجاست صدای اعتراض شما؟ کجاست بیانیهها و حمایتهای نمادین؟»
او تاکید میکند که چیزی خطرناکتر از حکم قضایی، سکوت دانشگاهیان است و هشدار میدهد: «اگر امروز حرف نزنیم، فردا نوبت ماست. سعادتی تنها نیست، و ما باید پژواک صدای او باشیم.»
باقرینیا در پایان با انتقاد از مسئولان دولت و وزیر علوم، از بیتفاوتی آنان نسبت به سرکوب آزادی اندیشه گلایه میکند و میگوید: «شرافت علمی با مدرک نمیآید، با ایستادگی میآید.»
#حسن_باقری_نیا #محمد_سعادتی #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سعادتی در بند، دانشگاه در سکوت!
در این ویدیو دکتر حسن باقرینیا، استاد اخراجی دانشگاه، با لحنی معترضانه نسبت به ادامه بازداشت دکتر محمد سعادتی و سکوت دانشگاهیان واکنش نشان داده است. باقرینیا میگوید: «۷ ماه زندان دکتر سعادتی حالا شده ۲ سال. چرا؟ چون حتی در زندان هم افشاگری کرد و ساکت نماند.»
او یادآور میشود که سعادتی نه اهل خشونت بود، نه شورشگر، بلکه فقط ایستاد و سخن گفت. از اعدامها نوشت، از اهل سنت دفاع کرد، جمعه خونین زاهدان را یادآور شد و از مولوی عبدالحمید گفت؛ و همینها باعث اخراج و زندانیشدنش شد.
باقرینیا خطاب به استادان دانشگاه میپرسد: «چگونه میتوانید در اتاقها و کلاسها بنشینید و وانمود کنید هیچ اتفاقی نیفتاده؟ کجاست صدای اعتراض شما؟ کجاست بیانیهها و حمایتهای نمادین؟»
او تاکید میکند که چیزی خطرناکتر از حکم قضایی، سکوت دانشگاهیان است و هشدار میدهد: «اگر امروز حرف نزنیم، فردا نوبت ماست. سعادتی تنها نیست، و ما باید پژواک صدای او باشیم.»
باقرینیا در پایان با انتقاد از مسئولان دولت و وزیر علوم، از بیتفاوتی آنان نسبت به سرکوب آزادی اندیشه گلایه میکند و میگوید: «شرافت علمی با مدرک نمیآید، با ایستادگی میآید.»
#حسن_باقری_نیا #محمد_سعادتی #دانشگاه #دانشگاه_در_زنجیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دختر مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، ضمن انتشار این ویدئو نوشت:
«🎂 تولدت مبارک بابا
سومین سالیه که نیستی، اما هنوز برای من همهجایی
امروز با صدات جشن گرفتم… از کیلومترها دورت پشت یه خط تلفن لعنتی که هر بار، درست وسط حرفهامون قطع میشه
من محکومم به شنیدن صدای پدرم از پشت دیوار و سیم و سکوت
محکومم به ندیدن، به لمس نکردن، فقط شنیدن.
اما بدون… صدات هنوزم برام قویترین صدای دنیاس.
تو پشت میلههایی چون حقیقت رو گفتی…
و من اینجام تا نذارم فراموشت کنن.
این ویدیو فقط تبریک نیست… یه اعترافه، یه درد، یه فریاده.
برای پدری که هرگز نباخت، حتی تو سلول انفرادی.»
#مهدی_حسنی #بهروز_احسانی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«🎂 تولدت مبارک بابا
سومین سالیه که نیستی، اما هنوز برای من همهجایی
امروز با صدات جشن گرفتم… از کیلومترها دورت پشت یه خط تلفن لعنتی که هر بار، درست وسط حرفهامون قطع میشه
من محکومم به شنیدن صدای پدرم از پشت دیوار و سیم و سکوت
محکومم به ندیدن، به لمس نکردن، فقط شنیدن.
اما بدون… صدات هنوزم برام قویترین صدای دنیاس.
تو پشت میلههایی چون حقیقت رو گفتی…
و من اینجام تا نذارم فراموشت کنن.
این ویدیو فقط تبریک نیست… یه اعترافه، یه درد، یه فریاده.
برای پدری که هرگز نباخت، حتی تو سلول انفرادی.»
#مهدی_حسنی #بهروز_احسانی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز زادروز زندهیاد شلر فرهادی بود، مادرش نوشت:
«دوم خرداد؛ تولد شلر من، دختر آزادی
امروز، ۳۸ سال پیش، شلر به دنیا اومد...
دختری با چشمهایی پر از رؤیا، با قلبی که برای همه میتپید.
شلر فقط دختر من نبود، شلر صدای زنانی بود که سکوت رو شکستند،
آیندهای بود که برای دیدنش جنگید،
و جانی که در راه آزادی بخشید.
دلم تنگه برای صداش، آغوشش، و اون لحظههایی که بودنش سادهترین خوشبختی من بود.
اما میدونم اون هنوز زندهست،
در صدای خیابون، در امید نسلهایی که از دل تاریکی میجنگن.
شلر من، تولدت مبارک.
تا همیشه در قلب منی.
تا همیشه در تاریخ این سرزمین.»
ـ «شلر فرهادی» فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی دانشگاه رازی کرمانشاه بود. دختر رزمیکاری از ایل سنجابی که در پاییز ۱۳۹۰ در حالی که خود را برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد آماده میکرد، ناپدید شد
پس از گذشت حدود ۵ ماه خانوادهاش او را در حالیکه از لحاظ جسمی به شدت ضعیف بود و در وضعیت روحی بغرنجی قرار داشت از بازداشتگاه وزارت اطلاعات در زندان اوین تحویل گرفتند و به روستای خود در کرمانشاه بازگرداندند. ماموران وزارت اطلاعات با این شرط او را به خانوادهاش تحویل دادند که در صورت احضار به زندان مراجعه کند.
علت دستگیری شلر، امضای بیانیهای انتقادی بود که از سوی تعدادی از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه در جریان سفر خامنهای به این شهر (۲۴ مهر ۱۳۹۰) منتشر شد. از اینکه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات چه بر این دختر جوان گذشت اطلاعی در دست نیست اما او پس از بازگشت به خانه، تا هفتهها وضعیت روحی نابسامانی داشت. از همه هراس داشت و از خانه خارج نمیشد و تا ماهها با کسی حرف نمیزد.
۱۰ ماه پس از آزادی، در دی ماه ۱۳۹۴، اداره اطلاعات کرمانشاه «شلر فرهادی» را احضار کرد ولی او پس از آگاهی از این احضار، تفنگ شکاری پدرش را برداشت و با شلیک گلولهای به زندگی خود پایان داد.
سرگذشت این دختر جوان در سکوت خبری، همچنان پر از ابهام مانده، اما چیزی که روشن است اینکه آینده پر از امید او با یک بازداشت و یک تماس تلفنی به یک قطعه خاک در تاریکی و سکوت خلاصه شد.
#شلر_فرهادی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دوم خرداد؛ تولد شلر من، دختر آزادی
امروز، ۳۸ سال پیش، شلر به دنیا اومد...
دختری با چشمهایی پر از رؤیا، با قلبی که برای همه میتپید.
شلر فقط دختر من نبود، شلر صدای زنانی بود که سکوت رو شکستند،
آیندهای بود که برای دیدنش جنگید،
و جانی که در راه آزادی بخشید.
دلم تنگه برای صداش، آغوشش، و اون لحظههایی که بودنش سادهترین خوشبختی من بود.
اما میدونم اون هنوز زندهست،
در صدای خیابون، در امید نسلهایی که از دل تاریکی میجنگن.
شلر من، تولدت مبارک.
تا همیشه در قلب منی.
تا همیشه در تاریخ این سرزمین.»
ـ «شلر فرهادی» فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی دانشگاه رازی کرمانشاه بود. دختر رزمیکاری از ایل سنجابی که در پاییز ۱۳۹۰ در حالی که خود را برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد آماده میکرد، ناپدید شد
پس از گذشت حدود ۵ ماه خانوادهاش او را در حالیکه از لحاظ جسمی به شدت ضعیف بود و در وضعیت روحی بغرنجی قرار داشت از بازداشتگاه وزارت اطلاعات در زندان اوین تحویل گرفتند و به روستای خود در کرمانشاه بازگرداندند. ماموران وزارت اطلاعات با این شرط او را به خانوادهاش تحویل دادند که در صورت احضار به زندان مراجعه کند.
علت دستگیری شلر، امضای بیانیهای انتقادی بود که از سوی تعدادی از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه در جریان سفر خامنهای به این شهر (۲۴ مهر ۱۳۹۰) منتشر شد. از اینکه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات چه بر این دختر جوان گذشت اطلاعی در دست نیست اما او پس از بازگشت به خانه، تا هفتهها وضعیت روحی نابسامانی داشت. از همه هراس داشت و از خانه خارج نمیشد و تا ماهها با کسی حرف نمیزد.
۱۰ ماه پس از آزادی، در دی ماه ۱۳۹۴، اداره اطلاعات کرمانشاه «شلر فرهادی» را احضار کرد ولی او پس از آگاهی از این احضار، تفنگ شکاری پدرش را برداشت و با شلیک گلولهای به زندگی خود پایان داد.
سرگذشت این دختر جوان در سکوت خبری، همچنان پر از ابهام مانده، اما چیزی که روشن است اینکه آینده پر از امید او با یک بازداشت و یک تماس تلفنی به یک قطعه خاک در تاریکی و سکوت خلاصه شد.
#شلر_فرهادی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محسن جعفری، فرمانده سپاه پاسداران فومن، از اجرای پروژهای با عنوان «ساعت به وقت بهشت» خبر داد که در آن، شهروندان تجربهای شبیهسازیشده از مفاهیمی مانند «وضعیت قبر»، «رویارویی با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» خواهند داشت. به گفته او، این تجربه با استفاده از آتش واقعی و در فضایی طراحیشده مشابه جهنم اجرا میشود.
جعفری توضیح داد که در این برنامه، غرفههایی با عنوان «جهنم» ساخته شدهاند که در زیر آنها شعلههای واقعی روشن است تا حس گرما و ترس بهطور ملموس منتقل شود. او همچنین افزود که این پروژه با تایید برخی مراجع تقلید در قم اجرا شده است.
#جهنم #قبر #نکیر_و_منکر #سپاه #مراجع_تقلید #حوزه_علمیه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محسن جعفری، فرمانده سپاه پاسداران فومن، از اجرای پروژهای با عنوان «ساعت به وقت بهشت» خبر داد که در آن، شهروندان تجربهای شبیهسازیشده از مفاهیمی مانند «وضعیت قبر»، «رویارویی با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» خواهند داشت. به گفته او، این تجربه با استفاده از آتش واقعی و در فضایی طراحیشده مشابه جهنم اجرا میشود.
جعفری توضیح داد که در این برنامه، غرفههایی با عنوان «جهنم» ساخته شدهاند که در زیر آنها شعلههای واقعی روشن است تا حس گرما و ترس بهطور ملموس منتقل شود. او همچنین افزود که این پروژه با تایید برخی مراجع تقلید در قم اجرا شده است.
#جهنم #قبر #نکیر_و_منکر #سپاه #مراجع_تقلید #حوزه_علمیه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
تکاب؛ تداوم احضار و بازجویی از فرشاد فرجی پس از بازداشت خودسرانه و آزادی با وثیقه ۳ میلیاردی
فرشاد فرجی، شهروند اهل تکاب، پس از سه روز بازداشت خودسرانه و خشونتآمیز و آزادی موقت با وثیقه ۳ میلیارد تومانی، همچنان تحت احضار و بازجویی نهادهای امنیتی قرار دارد.
روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشت، مأموران امنیتی بدون ارائه حکم قضایی به منزل فرجی یورش بردند. در این اقدام، ضمن تفتیش منزل و ضبط تلفن همراه، او را با خشونت و در برابر چشمان وحشتزده دختر ششسالهاش بازداشت کرده و به مکانی نامعلوم منتقل کردند. مأموران در جریان این یورش، وسایل منزل را به حیاط خانه پرتاب کرده و تلفن همراه او را نیز با خود بردهاند؛ این گوشی تا زمان انتشار این گزارش بازگردانده نشده است.
فرجی روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت، پس از تفهیم اتهام «تبلیغ علیه نظام»، با وثیقه سنگین سه میلیارد تومانی آزاد شد. اما تنها دو روز بعد، مجدداً به نهادهای امنیتی احضار و مورد بازجویی قرار گرفت و باید روز شنبه سوم خرداد نیز بار دیگر مراجعه کند. روند بازجویی از وی همچنان ادامه دارد.
درحالحاضر مشخص نیست که او طی دوره بازداشت در چه محلی نگهداری شده است. در تکاب، بهدلیل نبود بازداشتگاه رسمی وابسته به اطلاعات یا سپاه، بازداشتشدگان معمولاً در اداره اماکن مورد بازجویی قرار میگیرند و در صورت لزوم به بازداشتگاههای امنیتی در میاندوآب یا ارومیه منتقل میشوند.
منبع: کردپا
#تکاب #فرشاد_فرجی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرشاد فرجی، شهروند اهل تکاب، پس از سه روز بازداشت خودسرانه و خشونتآمیز و آزادی موقت با وثیقه ۳ میلیارد تومانی، همچنان تحت احضار و بازجویی نهادهای امنیتی قرار دارد.
روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشت، مأموران امنیتی بدون ارائه حکم قضایی به منزل فرجی یورش بردند. در این اقدام، ضمن تفتیش منزل و ضبط تلفن همراه، او را با خشونت و در برابر چشمان وحشتزده دختر ششسالهاش بازداشت کرده و به مکانی نامعلوم منتقل کردند. مأموران در جریان این یورش، وسایل منزل را به حیاط خانه پرتاب کرده و تلفن همراه او را نیز با خود بردهاند؛ این گوشی تا زمان انتشار این گزارش بازگردانده نشده است.
فرجی روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت، پس از تفهیم اتهام «تبلیغ علیه نظام»، با وثیقه سنگین سه میلیارد تومانی آزاد شد. اما تنها دو روز بعد، مجدداً به نهادهای امنیتی احضار و مورد بازجویی قرار گرفت و باید روز شنبه سوم خرداد نیز بار دیگر مراجعه کند. روند بازجویی از وی همچنان ادامه دارد.
درحالحاضر مشخص نیست که او طی دوره بازداشت در چه محلی نگهداری شده است. در تکاب، بهدلیل نبود بازداشتگاه رسمی وابسته به اطلاعات یا سپاه، بازداشتشدگان معمولاً در اداره اماکن مورد بازجویی قرار میگیرند و در صورت لزوم به بازداشتگاههای امنیتی در میاندوآب یا ارومیه منتقل میشوند.
منبع: کردپا
#تکاب #فرشاد_فرجی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شعری از شهریار براتی، زندانی سیاسی
شعر زیر با نام "اوین خون تاریخ را میمکد" از شهریار براتی است:
دوست
از اوین میشنویام
ای آخرین امید راستین
کورسوی مانده در افق
ای شبیه آمال مدفون ما
همصدا در میان خیل ساکتان
شرمسار بر فراز دستهای ملتمس؛ آنگاه
که ایلات را از یاد برده بودی و میگفتی:«اما ایل تو مرا از یاد مبر».
ای تن بریده از تن
هُرم خواهران دلهره
متعفن جمعهایِ خوب لولیده در احترام
ای آغار بنیانِ بر بیریشگیٍ ما
چشم باز کرده در بوران؛ آنگاه که سوز ستم ما را بسته بود.
ای که هزار مرد را کشتی تا تنها یک زن را به کوه فرا بخوانی
و ای که هرگاه شک کردی، خیانتی در کار بود.
زحمت! عبرت تاریخ، گلوله! در تنت به احترام، کامات! تلخ، مزه خون بر لبانت جاوید، سوراخ باد سینهات، دریده باد.
تاریخ بار دگر به خویش خواهد دید، آنکه باید زاده شود تا گَرد برافشاند بر رُخ زنگار گرفتهی تاریخ.
ای که در شکستت هم وقاری هست، بجنگ! برای ما ناموجودان ستمکش بجنگ.
شهریار
حجتش را تمام کرد
و دیگر ترسی ندارد این خطبه بر گوش کدامین انسان خوانده خواهد شد.
اوین
خون تاریخ را میمکد.
ای هارون!
مارها همیشه در خنکگاه انتظار تو را میکشند.
فقر پدرانمان، پلیدی پدرانشان را از یاد نخواهد بُرد، چنانکه اشک یتیمان خشکی نان را.
ای که در برخاستنات انتقامی هست،
برخیز.
سالهاست که رفتهای
و ما بیدینها در قتلگاهِ پیامبر قبلی به انتظارت نشستهایم؛ در تَنگ سَپو.
از کوه سرآزیر شو زرتشت
از دنا
ما لالیم
کلاممان شو.
ما ذلیلایم
فدایمان شو.
هی
هی
هی
ناتوانی! ناتوانی، ناتوانی
گاهی از تن تو نیست
از ذهن تو نیست
از جبر توست، از دنیای توست.
و مرد
همیشه از دست میرود ...
اما سوال این جاست:
«با یوغی بر گردن یا برنویی در دست»؟
قریب به هفتصد روز( ۸۴ روز انفرادی و ۶۱۶ روز بند عمومی) از حبس شهریار براتی میگذرد.
#شهریار_براتی فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی زاده #کهگیلویه_بویراحمد تیرماه ۱۴۰۲ توسط پلیس ترکیه دستگیر و به جمهوری اسلامی تحویل داده شد. شهریار به مدت ۸۴ روز در انفرادی و بازداشتگاه ۲۰۹ و ۲۴۰ اوین برای گرفتن اعتراف اجباری تلویزیونی تحت بازجویی و شکنجه سفید قرار گرفت. او در بند ۲۰۹ به مدت ده روز اعتصاب غذا کرده بود.
شهریار براتی را سپس با دو اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی/خارجی» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به بند ۴ زندان اوین تحویل دادند و ایشان به پنج سال و هشت ماه حبس توسط قاضی افشاری (شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب) محکوم شد. هم چنین از دو استان آذربایجان غربی(ماکو) و کهگیلویه و بویراحمد نیز دو حکم دیگر برای ایشان صادر شده و طبق روند قضایی وکیل ایشان تقاضای ادغام و اجماع پروندهها را داده است که تا کنون این درخواست دوبار رد شده است.
این فعال حقوق بشر کماکان در زندان اوین است.
#شهریار_براتی_نیا #بیانیه #صدای_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شعر زیر با نام "اوین خون تاریخ را میمکد" از شهریار براتی است:
دوست
از اوین میشنویام
ای آخرین امید راستین
کورسوی مانده در افق
ای شبیه آمال مدفون ما
همصدا در میان خیل ساکتان
شرمسار بر فراز دستهای ملتمس؛ آنگاه
که ایلات را از یاد برده بودی و میگفتی:«اما ایل تو مرا از یاد مبر».
ای تن بریده از تن
هُرم خواهران دلهره
متعفن جمعهایِ خوب لولیده در احترام
ای آغار بنیانِ بر بیریشگیٍ ما
چشم باز کرده در بوران؛ آنگاه که سوز ستم ما را بسته بود.
ای که هزار مرد را کشتی تا تنها یک زن را به کوه فرا بخوانی
و ای که هرگاه شک کردی، خیانتی در کار بود.
زحمت! عبرت تاریخ، گلوله! در تنت به احترام، کامات! تلخ، مزه خون بر لبانت جاوید، سوراخ باد سینهات، دریده باد.
تاریخ بار دگر به خویش خواهد دید، آنکه باید زاده شود تا گَرد برافشاند بر رُخ زنگار گرفتهی تاریخ.
ای که در شکستت هم وقاری هست، بجنگ! برای ما ناموجودان ستمکش بجنگ.
شهریار
حجتش را تمام کرد
و دیگر ترسی ندارد این خطبه بر گوش کدامین انسان خوانده خواهد شد.
اوین
خون تاریخ را میمکد.
ای هارون!
مارها همیشه در خنکگاه انتظار تو را میکشند.
فقر پدرانمان، پلیدی پدرانشان را از یاد نخواهد بُرد، چنانکه اشک یتیمان خشکی نان را.
ای که در برخاستنات انتقامی هست،
برخیز.
سالهاست که رفتهای
و ما بیدینها در قتلگاهِ پیامبر قبلی به انتظارت نشستهایم؛ در تَنگ سَپو.
از کوه سرآزیر شو زرتشت
از دنا
ما لالیم
کلاممان شو.
ما ذلیلایم
فدایمان شو.
هی
هی
هی
ناتوانی! ناتوانی، ناتوانی
گاهی از تن تو نیست
از ذهن تو نیست
از جبر توست، از دنیای توست.
و مرد
همیشه از دست میرود ...
اما سوال این جاست:
«با یوغی بر گردن یا برنویی در دست»؟
قریب به هفتصد روز( ۸۴ روز انفرادی و ۶۱۶ روز بند عمومی) از حبس شهریار براتی میگذرد.
#شهریار_براتی فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی زاده #کهگیلویه_بویراحمد تیرماه ۱۴۰۲ توسط پلیس ترکیه دستگیر و به جمهوری اسلامی تحویل داده شد. شهریار به مدت ۸۴ روز در انفرادی و بازداشتگاه ۲۰۹ و ۲۴۰ اوین برای گرفتن اعتراف اجباری تلویزیونی تحت بازجویی و شکنجه سفید قرار گرفت. او در بند ۲۰۹ به مدت ده روز اعتصاب غذا کرده بود.
شهریار براتی را سپس با دو اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی/خارجی» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به بند ۴ زندان اوین تحویل دادند و ایشان به پنج سال و هشت ماه حبس توسط قاضی افشاری (شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب) محکوم شد. هم چنین از دو استان آذربایجان غربی(ماکو) و کهگیلویه و بویراحمد نیز دو حکم دیگر برای ایشان صادر شده و طبق روند قضایی وکیل ایشان تقاضای ادغام و اجماع پروندهها را داده است که تا کنون این درخواست دوبار رد شده است.
این فعال حقوق بشر کماکان در زندان اوین است.
#شهریار_براتی_نیا #بیانیه #صدای_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیهی بیش از ۵۰۰ چهرهی فرهنگی، هنری و اجتماعی، در همراهی با خانوادهی مهرجویی
در متن این بیانیه آمده است:
مریم، صفا و مونا مهرجویی عزیز،
شهامت شما را در «نه» گفتن به اعدام میستاییم و همراه شما مخالفتمان را با مجازات اعدام در همه شرایط اعلام میکنیم. همصدا با شما تکرار میکنیم که با پایان رسیدگی قضایی به فاجعه قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر پرسشهای فراوانمان به پایان نرسیده و همچنان خواستار رسیدگی دقیق و مجازاتِ غیر از اعدامِ عاملین این قتل وحشیانه هستیم.
فهرست کامل امضاکنندگان بیانیه را در اینجا ببینید.
#داریوش_مهرجویی
#وحیده_محمدی_فر
#مونا_مهرجویی
#مریم_مهرجویی
#صفا_مهرجویی
#نه_به_اعدام
#قاتل_در_میان_ماست
#بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در متن این بیانیه آمده است:
مریم، صفا و مونا مهرجویی عزیز،
شهامت شما را در «نه» گفتن به اعدام میستاییم و همراه شما مخالفتمان را با مجازات اعدام در همه شرایط اعلام میکنیم. همصدا با شما تکرار میکنیم که با پایان رسیدگی قضایی به فاجعه قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر پرسشهای فراوانمان به پایان نرسیده و همچنان خواستار رسیدگی دقیق و مجازاتِ غیر از اعدامِ عاملین این قتل وحشیانه هستیم.
فهرست کامل امضاکنندگان بیانیه را در اینجا ببینید.
#داریوش_مهرجویی
#وحیده_محمدی_فر
#مونا_مهرجویی
#مریم_مهرجویی
#صفا_مهرجویی
#نه_به_اعدام
#قاتل_در_میان_ماست
#بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
حسن کامشاد، مترجم، پژوهشگر و از چهرههای اثرگذار در ادبیات و اندیشه معاصر ایران، در سن ۱۰۰ سالگی در لندن درگذشت. او در ۴ تیر ۱۳۰۴ در اصفهان به دنیا آمد، تا سطح دیپلم در همانجا تحصیل کرد و سپس وارد دانشکده حقوق شد. پس از پایان تحصیلات، به استخدام شرکت نفت درآمد. در سال۱۳۳۳ برای ادامه تحصیل به دانشگاه کمبریج رفت، زبان انگلیسی را به سطح عالی آموخت و با دریافت مدرک دکترا، به ایران بازگشت و تا سالهای پس از انقلاب، کارمند عالیرتبه شرکت نفت بود.
بازنشستگی زودهنگام کامشاد آغازی شد بر مسیر تازهای در زندگیاش؛ دیداری تصادفی با صادق چوبک او را به سمت ترجمه کشاند. اگرچه چهرههایی چون ابراهیم گلستان و چوبک در برهههایی از زندگی بر او تأثیر داشتند، اما خود او شاهرخ مسکوب را مهمترین تأثیرگذار بر مسیر فکری و نوشتاریاش میدانست. او معتقد بود: «مترجم تا نویسنده نباشد، نمیتواند مترجم باشد» و این باور در آثار دقیق و روان او مشهود است.
از جمله ترجمههای مهم کامشاد میتوان به عیسی نوشته هامفریز کارپنتر، دریای ایمان اثر دانیل کیوپت، دنیای سوفی از یوستین گردر و سرگذشت فلسفه اثر برایان مگی و بسیاری آثار ادبی دیگر اشاره کرد. این ترجمهها سهم مهمی در آشنایی مخاطبان ایرانی با جریانهای فکری و فلسفی جهان غرب داشتند.
#حسن_کامشاد #مترجم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
حسن کامشاد، مترجم، پژوهشگر و از چهرههای اثرگذار در ادبیات و اندیشه معاصر ایران، در سن ۱۰۰ سالگی در لندن درگذشت. او در ۴ تیر ۱۳۰۴ در اصفهان به دنیا آمد، تا سطح دیپلم در همانجا تحصیل کرد و سپس وارد دانشکده حقوق شد. پس از پایان تحصیلات، به استخدام شرکت نفت درآمد. در سال۱۳۳۳ برای ادامه تحصیل به دانشگاه کمبریج رفت، زبان انگلیسی را به سطح عالی آموخت و با دریافت مدرک دکترا، به ایران بازگشت و تا سالهای پس از انقلاب، کارمند عالیرتبه شرکت نفت بود.
بازنشستگی زودهنگام کامشاد آغازی شد بر مسیر تازهای در زندگیاش؛ دیداری تصادفی با صادق چوبک او را به سمت ترجمه کشاند. اگرچه چهرههایی چون ابراهیم گلستان و چوبک در برهههایی از زندگی بر او تأثیر داشتند، اما خود او شاهرخ مسکوب را مهمترین تأثیرگذار بر مسیر فکری و نوشتاریاش میدانست. او معتقد بود: «مترجم تا نویسنده نباشد، نمیتواند مترجم باشد» و این باور در آثار دقیق و روان او مشهود است.
از جمله ترجمههای مهم کامشاد میتوان به عیسی نوشته هامفریز کارپنتر، دریای ایمان اثر دانیل کیوپت، دنیای سوفی از یوستین گردر و سرگذشت فلسفه اثر برایان مگی و بسیاری آثار ادبی دیگر اشاره کرد. این ترجمهها سهم مهمی در آشنایی مخاطبان ایرانی با جریانهای فکری و فلسفی جهان غرب داشتند.
#حسن_کامشاد #مترجم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دلنوشتهای از نزدیکان شریفه محمدی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام
آیدین! پسر بردبار؛ هیچگاه ندیدمت، نه برق چشمانت را و نه قامت نوجوانیات را که لابد شبیه مادر است: روشن و استوار، اما تو را میان واژههای شریفه شناختم، در دلواپسیهای او از پشت دیوارهای بلند، در نجوای بیصدایش با تو، در امیدی که از زیر خاکستر شکنجهها سربرآورده بود و در دل سلول انفرادی زمزمه کرده تا مبادا «بهار دلنشین» شکوفههای جانش زیر سرمای ظلم یخ بزند.
زنی که در تنگنای شبهای زندان، هرگز فانوس باور به زندگی را خاموش نکرد. آیدین عزیزم! نام تو در میان مردم ترکزبان، خود سرشار از معناست: آیدین یعنی روشنی، فروغ، سپیده. و چه نام شایستهایست برای پسر شریفه!
او که با وقار، بار آرزوی برابری، مهربانی و حق را بر شانههای خویش کشیده و سرخم نکرده، بر شرافت پافشاری کرده، و نان و آزادی را برای همهی انسانها فریاد زده. و یقین دارم تو نیز همچو ماهی سیاه کوچولویی که صمد بهرنگی روایتش را گفت، راه دریا را خواهی شناخت… دریایی که مادرت با تمام رنجهایش، نشانیاش را در قلب تو نهاده است. و هرگز فراموش نکن که تو فرزند زنی هستی که شبهای بیانتها را به امید روشنایی صبح تاب آورده… روزی خواهد رسید که آسمان، بر دستان آزاد و پاک مادرت به گواهی میایستد و خورشید، با چشمانت میخندد… آن روز روشن دور نیست، آیدین!»
از صفحه بامداد بیدار
#نه_به_اعدام #شریفه_محمدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیدین! پسر بردبار؛ هیچگاه ندیدمت، نه برق چشمانت را و نه قامت نوجوانیات را که لابد شبیه مادر است: روشن و استوار، اما تو را میان واژههای شریفه شناختم، در دلواپسیهای او از پشت دیوارهای بلند، در نجوای بیصدایش با تو، در امیدی که از زیر خاکستر شکنجهها سربرآورده بود و در دل سلول انفرادی زمزمه کرده تا مبادا «بهار دلنشین» شکوفههای جانش زیر سرمای ظلم یخ بزند.
زنی که در تنگنای شبهای زندان، هرگز فانوس باور به زندگی را خاموش نکرد. آیدین عزیزم! نام تو در میان مردم ترکزبان، خود سرشار از معناست: آیدین یعنی روشنی، فروغ، سپیده. و چه نام شایستهایست برای پسر شریفه!
او که با وقار، بار آرزوی برابری، مهربانی و حق را بر شانههای خویش کشیده و سرخم نکرده، بر شرافت پافشاری کرده، و نان و آزادی را برای همهی انسانها فریاد زده. و یقین دارم تو نیز همچو ماهی سیاه کوچولویی که صمد بهرنگی روایتش را گفت، راه دریا را خواهی شناخت… دریایی که مادرت با تمام رنجهایش، نشانیاش را در قلب تو نهاده است. و هرگز فراموش نکن که تو فرزند زنی هستی که شبهای بیانتها را به امید روشنایی صبح تاب آورده… روزی خواهد رسید که آسمان، بر دستان آزاد و پاک مادرت به گواهی میایستد و خورشید، با چشمانت میخندد… آن روز روشن دور نیست، آیدین!»
از صفحه بامداد بیدار
#نه_به_اعدام #شریفه_محمدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرش احترامی، ترانهسرا، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«با اشک نوشتم این تکستو !»
#آرش_احترامی #هنر_اعتراض #رپ_اعتراضی #رپ_فارسی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #ژینا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«با اشک نوشتم این تکستو !»
#آرش_احترامی #هنر_اعتراض #رپ_اعتراضی #رپ_فارسی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #ژینا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ورق بزنید!
امروز سوم خردادماه، سالروز آزادسازی خرمشهر است.
۴۳ سال از آزادسازی خرمشهر گذشت اما این شهر هنوز خرم نیست.
تصاویری که خبرگزاری ایسنا در سال ۱۴۰۱ منتشر کرده نشان میدهد کماکان آثار خرابی گلوله و توپ در سراسر شهر به چشم میخورد ... مهمتر مردم حتی به آب آشامیدنی هم دسترسی ندارند ... جمهوری اسلامی تابستان ۱۴۰۰ اعتراض مردم به قطعی آب را با گلوله پاسخ داد ... اینترنت را قطع کرد و با گلوله و خون و قتل هموطنانمان این اعتراضات را سرکوب کرد.
هماکنون هم ایرانیان ساکن خوزستان از حق دسترسی به آب آشامیدنی محرومند و به اعتراف اعضای مجلس شورای اسلامی «مردم آبادان و خرمشهر آب فاضلاب میخورند.»
صدای ایران باشیم
#خرمشهر #ایران #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
امروز سوم خردادماه، سالروز آزادسازی خرمشهر است.
۴۳ سال از آزادسازی خرمشهر گذشت اما این شهر هنوز خرم نیست.
تصاویری که خبرگزاری ایسنا در سال ۱۴۰۱ منتشر کرده نشان میدهد کماکان آثار خرابی گلوله و توپ در سراسر شهر به چشم میخورد ... مهمتر مردم حتی به آب آشامیدنی هم دسترسی ندارند ... جمهوری اسلامی تابستان ۱۴۰۰ اعتراض مردم به قطعی آب را با گلوله پاسخ داد ... اینترنت را قطع کرد و با گلوله و خون و قتل هموطنانمان این اعتراضات را سرکوب کرد.
هماکنون هم ایرانیان ساکن خوزستان از حق دسترسی به آب آشامیدنی محرومند و به اعتراف اعضای مجلس شورای اسلامی «مردم آبادان و خرمشهر آب فاضلاب میخورند.»
صدای ایران باشیم
#خرمشهر #ایران #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech