آموزشکده توانا
55.9K subscribers
31.6K photos
37.3K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
قربانیان بی‌دادگاه‌های قاضی مقیسه و رازینی، همچنان در حال نوشتن روایت‌های خود از رنجی هستند که به واسطه خلق و خوی غیر انسانی، ناعادلانه، غیراخلاقی و زننده آن‌ها متحمل شده‌اند.
زندگی‌هایی که تغییر یافت، خانواده‌هایی که سال‌ها رنج و اضطراب را متحمل شدند، عزیزانی که تحقیر شدند و مورد توهین قرار گرفتند و بی‌جهت حبس‌های طولانی متحمل شدند.

مقیسه و رازینی، دو مهره از سیستم ناعادلانه حکمرانی جمهوری اسلامی بودند و تا وقتی که این رژیم برقرار است، شاهد تداوم چنین ظلم‌هایی خواهیم بود.

#نه_به_جمهورى_اسلامى #محمد_مقیسه #علی_رازینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مارتین لوتر کینگ؛ یک عمر مبارزه برای برابری


بیستم ژانویه، روز مارتین لوترکینگ است، از رهبران الهام‌بخشی که بسیاری از جنبش‌های آزادی‌خواهانه معاصر از روش مبارزاتی او الهام گرفتند.

«هر کسی مسئولیت اخلاقی دارد که قوانین ناعادلانه را رعایت نکند.» این بخشی از نامه‌ی معروف مارتین لوتر کینگ از زندان بیرمنگام است.
کینگ که رهبر جنبش مدنی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار بود، همراه با دیگر فعالان مدنی، ده‌ها سال تلاش کرد توجه عمومی را به نژادپرستی نهادینه‌شده در جامعه جلب کند.
سرانجام، علی‌رغم ترور کینگ، تلاش‌های جنبش برابری‌خواهی نتیجه داد و به جداسازی در سراسر کشور پایان داد و رویای برابری و عدالت به واقعیت تبدیل شد.

متن نوشتاری:
https://tavaana.org/martin_luther_king/

یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=j2ZOUfWgA3Q


#پادکست #جنبش_ها_و_خیزش_ها
#مارتین_لوترکینگ #نژادپرستی #تبعیض_نژادی
#یاری_مدنی_توانا

#martinlutherking
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمهوری اسلامی و انرژی خورشیدی!

پزشکیان، بهمن‌ماه ۱۴۰۳:
«قصد داریم با انرژی خورشیدی کمبودها را جبران کنیم.»

روح‌الله خمینی، ۱۰خرداد/۱۷مهر ۱۳۵۷:

«ایشون [شاه] می‌خوان از انرژی خورشید استفاده کنن. آقا چرا؟ این حرف‌ها چیه میزنی؟ خجالت بکش. این حرف‌ها را برای کی میزنی؟ دیگه توی رادیو نگن مردم و اروپا بشنوند بخندند.
این آقا می‌گوید که باید از چیز خورشید ما چیز بگیریم. این حرف‌ها چیه؟ برای اغفال مردم است».
می‌گویند جهان‌بینی حاکمان یک جامعه می‌تواند تعیین‌کننده آینده‌ یک جامعه باشد.
پیش از انقلاب ۵۷، حکومتی در ایران بر سر کار بود که به پروژه شهرک‌های خورشیدی می‌اندیشید و سال‌ها پیش از آنکه استفاده از این انرژی در دنیا فراگیر شود، به بهره‌گیری از آن فکر می‌کرد.

در همان زمان خمینی این ایده محمدرضاشاه برای استفاده از انرژی خورشیدی را به سخره می‌گرفت!

خمینی در ۵۷ روی کار آمد و او و افراد زیردست او چنان کردند که ایران نه تنها از انرژي خورشیدی استفاده نمی‌کند بلکه توان فروش نفت خود را همانند دوران پیش از انقلاب ندارد و به علت روابط خصمانه با غرب، روسیه جای بازار ایران در صدور گاز به اروپا را گرفته است و ایران این بازار را از دست داده است.

آری! جهان‌بینی حاکمان یک جامعه می‌تواند تعیین‌کننده‌ آینده یک جامعه باشد.

#خمینی #محمدرضا_شاه_پهلوی #انرژی_خورشیدی #انقلاب۵۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمله به تجمع اعتراضی فرهنگیان بازنشسته
عوامل سرکوبگر جمهوری اسلامی، با اسپری فلفل به تجمع فرهنگیان بازنشسته حمله کرد.

امروز دوشنبه ۱ بهمن‌ماه ۱۴۰۳، گروهی از فرهنگیان بازنشسته در اعتراض به تاخیر ۱۷ ماهه ۶۰ درصد پاداش بازنشستگی، سنوات پایان خدمت ۱۴۰۲ مقابل وزارتخانه آموزش و پرورش تجمع کردند‌ و با سردادن شعار «وزیر بیا پایین» خواهان پاسخگویی او شدند.
اما در اثنای این تجمع مسالمت‌آمیز، سرکوبگران جمهوری اسلامی با اسپری فلفل به معلمان بازنشسته حمله کردند.

مدت‌ها ست بازنشستگان تامین اجتماعی، بازنشستگان مخابرات، کارگران و کارمندان دیگر هم دست به تجمع اعتراضی می‌زنند.
از اعتراضات سراسری حمایت کنیم و هزینه برخورد سرکوبگران را برای جمهوری اسلامی بالا ببریم.
تصاویر از دقایق پیش سرکوب اعتراض معلمان بازنشسته

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#تجمع_اعتراضی
@Tavaana_TavaanaTech
امروز دوشنبه ۱ بهمن‌ماه، شش حزب کرد با انتشار فراخوانی مشترک، خواستار اعتصاب سراسری پیش‌گیرانه، در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی شده‌اند.
شیرین عبادی، فعال مدنی برنده جایزه صلح جهانی نوبل، در پستی که در اینستاگرام خود منتشر کرد از این فراخوان حمایت کرد و نوشت:

«ایران امروز از سردمداران اجرای اعدام در دنیاست. همین امروز زندانیان سیاسی دیگری هم با خطر اجرای حکم رو به رو هستند؛ جان محراب‌ عبدالله‌زاده، مجاهد کورکور، مهدی حسنی، بچه‌های اکباتان، عباس دریس و … در گرو تصمیم‌های سیاسی و نابخردانه‌ی دستگاه قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی است. نجات جان همه محکومین به اعدام، نیازمند اقدام فراگیر و گسترده در سراسر کشور است.
ضمن حمایت از فراخوان اعتصاب روز چهارشنبه، از تمام جریان‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و صنفی می‌خواهم، با این اعتصاب همراه شوند و در روز چهارشنبه، قدرت اتحاد و همبستگی را، به کسانی که به دنبال گردن‌هایی برای طناب‌های دارشان هستند نشان دهند.»

جمهوری اسلامی با صدور احکام اعدام علیه معترضان قصد سرکوب جامعه را دارد. با اتحاد علیه استبداد ضحاک ایستادگی کنیم.

شما چگونه از این فراخوان اعتصاب حمایت می‌کنید؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعتصاب_سراسری
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
#عباس_دریس
@Tavaana_TavaanaTech
در حاشیه کشته‌شدن دو قاضی بدنام جمهوری اسلامی
ریزش قضایی
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در ایران‌وایر

#محمد_مقیسه
#علی_رازینی
#یاری_مدنی_توانا

@Farsi_Iranwire

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجمع اعتراضی بازنشستگان مخابرات در شهرهای مختلف کشور

دوشنبه ۱ بهمن‌ماه ۱۴۰۳
تصاویری از شهرهای کرمانشاه و ایلام انتخاب شده است.
چگونه می‌توانیم از تجمعات اعتراضی در شهرمان حمایت کنیم؟

#بازنشستگان #تورم #فقر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🔆 اتحاد، کلید رهایی از ظلم: فراخوانی برای همبستگی صنفی در برابر جمهوری اسلامی

✍️سارا سیاهپور/ فعال صنفی معلمان

امروز فضای مجازی مملو از اخبار تجمع اعتراضی معلمان بازنشسته سراسر کشور در تهران است. این اعتراضات، که بارها و بارها تکرار شده‌اند، نشان‌دهنده‌ عزم راسخ معلمان برای احقاق حقوق خود است. معلمان، همان‌طور که همواره گفته‌اند، خیابان‌ها را به عنوان تنها راه نجات و مطالبه‌گری خود انتخاب کرده‌اند و به شکلی مقتدرانه فریاد عدالت‌خواهی سر داده اند.

با این حال، حسرت می‌خورم که چرا در این اعتراضات، همه‌ی ما به عنوان اقشار مختلف جامعه متحد نمی‌شویم تا ریشه ظلم و ستم را با هم بخشکانیم.

کارگر، معلم، پرستار، دانشجو و سایر اقشار آسیب‌دیده، همگی از وضعیت موجود گله‌مندیم. همه می‌دانیم که مسئول اصلی این وضعیت، حاکمان جمهوری اسلامی هستند. اما چرا هر کدام از ما به‌طور جداگانه اعتراض می‌کنیم؟

اتحاد نیاز امروز ماست.
اتحاد در این روزهای سخت می‌تواند به آزادی سریع‌تر و اطمینان بخش تری منتهی شود. بیایید دست در دست هم، این ظلم را پایان دهیم و جمهوری اسلامی را به خاک بسپاریم.


ـسارا سیاهپور، فعال صنفی معلمان است که بارها احضار و بازداشت شده است. پیام او روشن است،چرا اصناف مختلف جدا جدا تجمع برگزار می‌کنند؟ معلمان بازنشسته، پرستاران، معلمان شاغل، دانشجویان، بازنشستگان مخابرات، بازنشستگان فولاد، کارگران نفت و ... در اکثر روزها جدا جدا تجمع برگزار می‌کنند. اگر همه اقشار با هم متحد حضور پیدا کنند و مشکل اصلی و علت‌العلل همه نابسامانی‌ها را هدف قرار دهند، قدرت بیشتری خواهند داشت و نتیجه مطلوب حاصل خواهد گردید.

نظر شما چیست؟

#سارا_سیاهپور #همبستگی #اتحاد #نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
هشدار کارشناسان سازمان ملل درباره سرکوب زنان بهائی در ایران

در بیانیه‌ای که توسط ۱۸ کارشناس حقوق بشر سازمان ملل متحد در تاریخ ۱ بهمن ۱۴۰۳ منتشر شد، نگرانی عمیق نسبت به افزایش سرکوب سیستماتیک زنان بهائی در ایران ابراز گردید. این کارشناسان با اشاره به موارد گسترده نقض حقوق بشر علیه زنان بهائی، از جمله «دستگیری‌های خودسرانه، ناپدیدسازی اجباری، یورش به منازل و محرومیت از حقوق اساسی» تاکید کردند که این زنان به دلیل «پیروی از آیین بهائی و زن بودن» تحت آزار مضاعف قرار گرفته‌اند.

در این بیانیه آمده است: «افزایش شدید سرکوب‌ها علیه زنان بهائی در بستر گسترده‌تر هدف قرار دادن زنان در ایران و چالش‌های مربوط به برابری جنسیتی، نمایانگر بحرانی نگران‌کننده است.»

کارشناسان به نمونه‌هایی چون پرونده ۱۰ زن بهائی در اصفهان اشاره کردند که در مهرماه ۱۴۰۳ به ۹۰ سال زندان محکوم شدند. آن‌ها گفتند: «این زنان خودسرانه و بدون دلیل مشخصی دستگیر شده‌ و در زندان دولت‌آباد تحت شکنجه قرار گرفته‌اند.»

سیمین فهندژ، نماینده جامعه جهانی بهائی در ژنو، با تاکید بر تبعات این سرکوب‌ها گفت: «هدف قرار دادن بی‌وقفۀ زنان بهائی نه تنها به زندگی افراد ضربه می‌زند، بلکه شالودۀ خانواده و جامعه را نیز تضعیف می‌کند. این نشانۀ آشکاری از کارزار سیستماتیک حکومت ایران در زدودن کرامت و انسانیت بهائیان است.»

این کارشناسان در نامه‌ای که پیشتر در ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ به جمهوری اسلامی ارسال کردند، خواستار توقف فوری این سرکوب‌ها و آزادی تمامی زندانیان بهائی شدند. با این حال، حکومت ایران در پاسخ، این نگرانی‌ها را «بی‌اساس» خوانده و همچنان به اعمال فشار ادامه داده است.

در این بیانیه همچنین تاکید شد: «زنان بهائی در حال حاضر حدود دو سوم از تمامی زندانیان بهائی در ایران را تشکیل می‌دهند. بسیاری از آن‌ها بدون طی روند قانونی بازداشت شده‌اند و از محل نگهداری آن‌ها اطلاعی در دست نیست.»
در پایان، کارشناسان خواستار اقدام فوری جامعه جهانی و فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی شدند. آن‌ها تصریح کردند که حکومت ایران باید به تعهدات حقوق بشری خود پایبند باشد و چرخه تبعیض علیه جامعه بهائی را متوقف کند. در بیانیه آمده است: «حکومت ایران باید توصیه‌های کارشناسان سازمان ملل را بپذیرد و چرخۀ رنج و تبعیضی را که ۴۵ سال قبل آغاز کرده، پایان دهد. اکنون زمان این کار است.»

این بیانیه و درخواست‌های مطرح‌شده در نشست بررسی ادواری جهانی، نقطه‌ای کلیدی برای بررسی عملکرد جمهوری اسلامی ایران در حوزه حقوق بشر خواهد بود.


#بهائی #بهائیان_ایران #آزادی_عقیده #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@dialogue1402
زخمی شدن حمزه درویش با چاقو در زندان لاکان رشت

حمزه درویش، زندانی عقیدتی، روز شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳، توسط دو زندانی که به تحریک مسئولان زندان لاکان رشت اقدام کردند، با چاقو از ناحیه دست مجروح شد. چند زندانی دیگر که برای کمک به او رفتند نیز زخمی شدند. پیش از این، مقامهای زندان او را در انفرادی تهدید کرده بودند که به دست زندانیان کشته خواهد شد.

حمزه درویش پیش‌تر در نامه‌ای که به گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران نوشته بود، به نقض حقوق، محرومیت از حقوق اساسی و صدور احکام ناعادلانه علیه خود اعتراض کرده بود و خواستار رسیدگی بین‌المللی به این بی‌عدالتی‌ها و بازگرداندن حقوق شهروندی‌اش شده بود.

او در این نامه حتی به شکنجه‌های جسمی و روحی، انفرادی‌های طولانی، محرومیت از حقوق اساسی مانند ملاقات و تماس با خانواده اشاره کرده بود.

آقای حمزه درویش، چندی پیش هم در اعتراض به وضعیت خود در زندان، دست به اعتصاب غذا زده بود و به سلول انفرادی منتقل شده بود.

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان_لاکان
#حمزه_درویش
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیلی مهدوی، مادر جاویدنام سیاوش محمودی، نوجوان معترض کشته‌شده در خیزش انقلابی، با انتشار ویدیویی در اینستاگرام خود گفت: «از خون به ناحق ریخته‌شده پسرم نخواهم گذشت.» او در این پست اینستاگرامی نوست: «پاره‌ تنم به دست ظالمان بچه‌کُش و با تیر جنگی در خیابان، در شهر و کشور خودم آسمانی شد.»

متن کامل نوشته خانم مهدوی به شرح زیر است:

«سیاوش من...
پاره‌ی تنم، جان بی‌گناهی که به دست ظالمان بچه‌کُش، با تیر جنگی در خیابان در شهر و کشور خودم آسمانی شد.
خونی که به ناحق ریخته شد، نه بخشیدنی است، نه معامله‌پذیر. من دیه نمی‌گیرم! چراکه خون عزیزم، بهایی ندارد. هیچ طلا و نقره‌ای نمی‌تواند قلب شکسته‌ی مادری را که فرزندش را برای آزادی و حق‌خواهی از دست داده، تسکین دهد.

این خون، چراغ راه است، نه باری بر دوش.
به همه‌ی ظالمان می گویم:خون سیاوش من و دیگر بی‌گناهان این سرزمین، در زمین نمی‌ماند. روزی می‌رسد که عدالت از دل همین خون‌ها جوانه می‌زند.

یاد سیاوش من، یاد همه‌ی فرزندان آسمانی‌مان جاودان باد.
ما زنده‌ایم، ما ایستاده‌ایم. برای حق، برای عدالت.


ـ لازم به ذکر است، جمهوری اسلامی به بسیاری از خانواده‌های جان‌باختگان راه آزادی پیشنهاد داده که به شما از محل بیت‌المال دیه می‌دهیم! تلاش کرده به خصوص در خانواده‌هایی که در فقر زندگی می‌کنند، خانواده پدری برخی جان‌باختگان را راضی کند که دیه بگیرند و از دادخواهی دست بکشند! این موضوع با مخالفت بسیاری از خانواده‌ها مواجه شده است.

#سیاوش_محمودی #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
امروز اول بهمن‌ماه، زادروز شاعر بلندپایه، حکیم ابوالقاسم فردوسی‌ست. فردوسی با سرودن داستان‌های ملی به زبان فارسی نو، آنها را از خطر فراموشی نجات داد. داستان‌های ملی ایرانیان که به زبان پهلوی (فارسی میانه) موجود بودند، با فروپاشی شاهنشاهی ساسانی و حاکمیت دو امپراطوری اسلامی (خاندان امیه و بنی‌عباس) در شرف نابودی بودند. شاهنامه فردوسی با پیوند دادن دوران پیش از اسلام به پس از اسلام، به حفظ یکپارچگی هویت ایرانیان کمک بزرگی کرد و موجب شد که نام سراینده این اثر، یعنی فردوسی، برای همیشه میان ایرانیان جاوید شود.

گفتنی‌ست که شاهنامه‌سرایی میان ایرانیان اوائل قرون اسلامی به یک سنت تبدیل شده بود و خود فردوسی، از شاهنامه ابومنصوری برای کار خود الهام گرفته بود. او مقارن با حکومت سامانیان می‌زیست که روزگار هویت‌خواهی و استقلال‌طلبی ایرانیان بود و جالب اینجاست که هر گاه ایران‌گرایی میان ایرانیان اوج می‌گیرد، نام فردوسی دوباره به بزرگی یاد می‌شود.

در دوران پهلوی اول، یعنی دوران رضاشاه، قبر فردوسی گم شده بود و کسی از محل دقیق او اطلاعی نداشت. با موج جدید ایران‌گرایی در این دوره، دولتمردان به فکر احیا نام و یاد فردوسی افتادند و کیخسرو شاهرخ، نماینده بهدینان (زرتشتیان) در مجلس شورای ملی، مامور به پیدا کردن محل دفن فردوسی و احداث بنایی درخور برای او شد. همچنین جشن هزاره فردوسی برای تقدیر از جایگاه ادبی و ملی او برگزار گردید.

برای مطالعه ماجرای پیدا کردن مدفن فردوسی و احداث بنایی برای او، به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید جایی که از خدمات کیخسرو شاهرخ نوشته‌ایم:

https://dialog.tavaana.org/arbab_keykhosro_shahrokh/

#هویت #هویت_ملی #ایران #ایران_گرایی #گفتگو #رواداری

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
محمد نوری­زاد، از طرفداران سابق و مخالفان امروز رژیم جمهوری اسلامی با انتشار مقاله «بوسه بر پای یک بهایی کوچک» در ۲۴ تیرماه ۱۳۹۲ و شرح دیدار خود از آرتین، فرزند یک زوج زندانی بهایی، برگ جدیدی را در فعالیت­های مدنی در دفاع از حقوق بهاییان گشود. هدف اولیه فعالان حقوق اقلیت­ها در این راستا، متوقف ساختن «برخوردهای تند و توفانی با اندیشه­های مغایر» از جمله آیین بهاییت و پیروان آن است. نوری­زاد با انتشار مقاله «جنجال یک بوسه نابهنگام» در تاریخ ۲۸ تیرماه ۹۲ در وبسایت خود در پاسخ به جنجال­ها و اعتراضات نسبت به اقدام خود، بیان می­دارد که این برخوردها «در این سال­های دراز، بیش از آن که نگرانی روحانیان ما را از انحراف مسلمین به نمایش بگذارد، نشانگر این است که روحانیان ما در همه ادوار تاریخ، حیاتشان را در دست به یقه شدن با یک دشمن اعتقادی یافته­اند. و این دست به یقه شدن، برای روحانیان ما یک "نیاز" حتمی و حیاتی برای بقای خودشان بوده و هست.»

در این راستا، آزادی زندانیان بهایی که صرفا به دلیل عقاید مذهبی خود در زندان به سر می­برند و شناسایی حق تحصیل برای جوانان بهایی از خواسته­های اولیه این اقدامات است. دیدار از خانواده زندانیان و جوانان محروم از تحصیل، با هدف "اظهار شرمندگی" و نوعی تبری جستن از اقدامات حکومت اسلامی در تضییع حقوق بهاییان به یکی از فعالیت­های محوری فعالان حقوق بهاییان تبدیل شده است. نوری­زاد که به همراه جمعی از فعالان سیاسی و مدنی از جمله آیت­الله معصومی تهرانی، عیسی سحرخیز، نسرین ستوده، و نرگس محمدی در ششمین سالگرد دستگیری مدیران جامعه بهایی در اردیبهشت ۱۳۹۳ شرکت داشت، بیان نمود که «هر کدام از ما به خاطر رنجی که این عزیزان به خاطر اعتقادشان متحمل می شوند باید به گونه ای اظهار شرمندگی کنیم.»

ارتقای هم­زیستی مسالمت­آمیز میان پیروان ادیان مختلف در ایران و پرهیز از تعصبات کور مذهبی از دیگر اهداف اصلی است. بر این اساس، آیت­الله عبدالحمید معصومی تهرانی، روحانی سرشناس و نواندیش شیعی، ضمن تقدیر و اعلام حمایت از اقدام نوری­زاد، اقدام وی را «شكل نمادين سخن از انسان‌دوستی و احترام به انسانيت انسان» بدون توجه به دين و مذهب و نژاد و مليت  قلمداد نمود.


#رواداری #گفتگو #همزیستی #حقوق_اقلیت #آزادی_دینی #رواداری #گفتگو_توانا #محمد_نوریزاد


@Tavaana_TavaanaTech
سعید ملک‌پور، زندانی سیاسی سابق که توانست در یازدهمین سال حبس خود در یک مرخصی کوتاه فرار کند و جان به در ببرد، از تجربه مواجهه خود با قاضی مقیسه که اخیرا کشته شد، چنین نوشت:

«زمانی که انفرادی بودم وقتی برای چندمین بار به تمدید حکم بازداشت موقت خودم اعتراض کردم من رو بردند پیش مقیسه، در راه راننده اطلاعات سپاه بهم گفت که می‌بریمت پیش قاضی پرونده، برای اولین بار که من رو دید بدون هیچ دلیلی شروع کرد داد و فریاد و فحش دادن به من، گفت امکان نداره بگذاره من زنده از انفرادی بیرون بیام.
چند ماه بعد به بند عمومی منتقل شدم، مقیسه من رو به اعدام محکوم کرد و ...
الان من زنده ام و آزاد اون مردک فحاش و بد دهان و فاسد مرده، همه ما می‌میریم ولی احتمال اینکه بعد مردن من پشت سرم مثل مقیسه کارناوال شادی راه بیفته خیلی خیلی کمتره.»

ـ لازم به ذکر است، محمد مقیسه، در دادگاه بدوی، سعید ملک‌پور را به اعدام محکوم کرده بود!

تجربه سعید ملک‌پور یادآور عمق بی‌عدالتی‌ای است که نظام قضایی جمهوری اسلامی با تکیه بر افرادی چون محمد مقیسه بر مردم تحمیل کرده است. قاضی‌ای که نه تنها در جایگاه قانون‌مداری و انصاف قرار نگرفت، بلکه خود نماد خشونت، توهین و بی‌حرمتی شد. رفتار او نشان می‌دهد چگونه قدرت در غیاب نظارت و اخلاق، به ابزاری برای سرکوب و تحقیر انسان‌ها تبدیل می‌شود. اما این روایت یک تضاد عمیق را نیز آشکار می‌کند: فردی که به بی‌رحمی و فساد شهرت داشت، اکنون از میان رفته است، در حالی که صدای افرادی چون سعید ملک‌پور همچنان زنده است و روایتگر ظلمی است که بر آنان رفته.
از کشته‌شدگان و آسیب‌دیدگان توسط مقیسه و امثالهم نام نیک بر جای مانده و درباره مقیسه همه شاهدیم که چه لعن و نفرین‌هایی می‌شنویم و از مرگ او چقدر ابراز خوشحالی دیده‌ایم.

#سعید_ملکپور #محمد_مقیسه #نه_به_جمهورى_اسلامى
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلنوشته زندانی سیاسی سابق #ابوالفضل_ابری که چند روزی با #عباس_واحدیان_شاهرودی در بند ۶/۱ هم‌سلول بوده است.

به یاد مبارز شریف عباس واحدیان شاهرودی

دنیا محل زندگی همه مردم جهان است و ما تنها به قسمتی کوچک از آن  دل بسته‌ایم، که نامش ایران است.
ایران که از قرن‌ها نامش جاودان بوده، خواهد ماند.
ایران که مردمانش با هر نژاد و قومیت در تمام مراحل و حوادث در کنار هم ایستادند و نجات‌بخش این سرزمین بودند.
شاید فراموش کردیم ایام جنگ که غیرت مردانی برای حفظ خاک و ناموس، خود را جلو گلوله سپر کردند تا به ما بیاموزند برای وطن کمترینش جان است.
اری ما از تاریخ‌سازان این وطن فقط داستان‌هایشان را شنیدیم،
و غرور افتخارشان را به دوش می‌کشیم،
در این برهه زمانی ما خیلی چیزها را فراموش کردیم
از فقر که در کوچه پس کوچه‌ها که صدایش به عرش کبریا رسیده
تا اعتیاد که بلای جان جوانان ما شده
چرا از کودکان کار نگوییم؟
چرا از زباله گردها نگوییم؟
چرا از گور خواب‌ها نگوییم؟
چرا از کپرنشینان سیستان نگوییم؟
چرا از بیماران پروانه‌ای نگوییم؟
چرا از مادری که برای سیر کردن شکم فرزندش سنگ به شکم بسته نگوییم ؟
چرا از آن پیرمردی نگوییم که فقط برای حیاتش گاری کهنه‌اش را در کوچه‌های ما به آن سو این سو می‌کشد؟
چرا از فقر به فحشا رسیدم؟
آری این من و شما هستیم
بی‌تفاوت از آن چیزی که بر ما می‌گذرد
یادمان نرود کسانی بودند  صدای بی‌صدایان شدند و خود را فدای ما کردند که صدای ما باشند
یادمان نرود گلوله سینه فرزندان ما را درید،
یادمان نرود که مادران داغ فرزندانشان را به دوش می‌کشند
یادمان نرود از مظلومیت مردان و زنان شرافتمندی که با جبر روزگار ایام زندگی خود را  پشت دیوارهای بلند سپری می‌کنند 
یادمان باشد که هنوز غیرت  ایران و ایرانی زندست
مبارز وطن می‌گوید اگر کسی نتواند به هر دلیلی به وطن خدمت کند،
بهتر است مرده باشد.
پس تو خودت منجی هستی به دنبال منجی مباش
چو ایران مباشد تن من مباد.


#نه_به_جمهورى_اسلامى
#زندان_وکیل‌آباد
#بیانه۱۴
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهرام احمدی، زندانی سیاسی کُرد اهل سنت، «دو مرتبه» توسط قاضی #محمد_مقیسه به اعدام محکوم شد.

آقای شهرام احمدی، زندانی عقیدتی اهل سنت، در اردیبهشت  ۱۳۸۸ بازداشت و در تاریخ ۱۱ مهر ۱۳۹۱ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه
در یک محاکمه «شش دقیقه‌ای» غیرعلنی به اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شد.
حکم اعدام در دیوان عالی نقض و مجددا به شعبه ۲۸ ارجاع داده شد. قاضی مقیسه در مرداد ۱۳۹۴ بار دیگر با استناد به اعترافات تحت فشار در زمان بازداشت، آقای احمدی را به اعدام محکوم کرد. این‌بار حکم در دیوان عالی کشور تایید شد.

به شهادت آقای احمدی، بازجوها برای اخذ اعتراف او را ۳۳ ماه در سلول انفرادی نگهداری کردند و با شوکر برقی او را شکنجه کرده بودند.
آقای مزین، وکیل آقای احمدی، گفت جلسات دادگاه در زمانی کوتاه و در حد سه تا پنج دقیقه برگزار می‌شد و هیچ فرصتی برای دفاع واقعی به وکیل و متهم داده نمی‌شد و قاضی توجهی به دفاعیات او و درخواست‌های قانونی برای بررسی شواهد و مدارک نکرد: «بارها به مقیسه گفتم که من دارم دفاع می‌کنم، ولی او سرش را پایین می‌انداخت و با تلفن مشغول می‌شد.»

حکم اعدام آقای احمدی به همراه ۳۰ تن از زندانیان سیاسی سنی در ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ در زندان رجایی‌شهر کرج به اجرا درآمد.
او در نامه‌ای نوشته بود:


«آرزو دارم که مثل یک انسان، مثل یک متهم، در یک دادگاه عادلانه محاکمه شوم، وکیلم را دیده باشم، او پرونده‌ام را خوانده باشد، شکنجه‌گرم کنار قاضی نایستاده باشد، قاضی خشمگین نباشد، قاضی نگوید یا از مملکت شیعه می‌روید، یا می‌میرید، دادگاه از پنج دقیقه بیش‌تر باشد و من اجازه صحبت کردن داشته باشم.
اگر این رویا متحقق شود، در آن‌جا خواهم گفت

- آقای قاضی، من عضو هیچ گروهی نبوده‌ام و هیچ خشونتی در هیچ سطحی از من سر نزده است. من در زندگی خطاهای زیادی مرتکب شده‌ام، اما مجازات هیچ‌کدام‌شان به موجب هیچ قانونی مرگ نیست، مگر قانون آنان که می‌گویند یا با ما، یا بر دار.
- آقای قاضی، زمانی که در بازداشتگاه سپاه بودم، کسی که پایش را روی زخم‌هایم فشار می‌داد، از من می‌خواست که به سناریویی که ساخته بود اعتراف کنم. وقتی به اطلاعات رفتم، آن‌ها داستان سپاه را نپسندیدند. با ریتم شلاق بازجو، ریتم زمان به هم ریخت، سوار بر بدن از هم پاشیده من شدیم و به گذشته رفتیم و او داستانش را روی ورق‌های با چشم‌بند انگشت‌خورده من، از نو نوشت. آقای قاضی، این سرگذشت من نیست، داستانی است که آن مردان خشمگین سرائیده‌اند، دست خود را به خون بی‌گناه آلوده نکنید.»

ویدیو ظاهراً در داخل زندان و مخفیانه ضبط شده است.


پرونده «یادبود امید» آقای #شهرام_احمدی را در لینک زیر بخوانید:
https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-8012/shahram-ahmadi

#نه_به_اعدام #اهل_سنت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
یاسمن آریانی، فعال مخالف حجاب اجباری که چند سال پیش بازداشت شده بود و چندین سال را در زندان گذرانده بود، ماجرای دادگاهش با قضاوت محمد مقیسه را به شرح زیر نوشت:

«من هر دوبار که بازداشت شدم قاضیم مقیسه بود. بار دوم بد جور ازم کینه گرفته بود. شنیده بودم میگفتن مقیسه و صلواتی تو جلسه‌ها فحش و بد و بیراه میگن ولی فکر نمی‌کردم برای خودمم اتفاق بیفته.
با خودم می‌گفتم من کم سن و سالم جوونم، برای من چنین چیزی پیش نمیاد، ولی انگار برعکس بود.
یادمه همه رو از اتاق انداخت بیرون تا خودم و خودش تنها باشیم و شروع کرد به گفتن.
تو بی لیاقتی، بی حرمتی، فاحشه‌ای، باید می‌ذاشتم بار اول تو زندان بپوسی...
چشماش داشت از کاسه در میومد. کله گنده‌اش شکل چقندر شده بود.  نمی‌دونم چرا تو اون حالت پر از تنش و عصبی من خنده ام گرفته بود. هی اون می‌گفت، من می‌گفتم ... تا جایی که میرزا بنویسش اومد وسط سعی کرد جو کمی آروم کنه.
آخرشم زل زد تو چشمام گفت بهت اشد فساد و فحشا میدم تا حالت جا بیاد.
می‌خواست ازم انتقام بگیره.
خبر نداشت یه روزی میرسه، مثل همه روزا، یه روز عادی
عبا شو تنش می‌کنه، عمامه شو سرش میذاره، از در خونه میاد بیرون، می‌ره محل کارش، وضو شو می‌گیره، بسم الله الرحمن الرحیم شو میگه آماده میشه تا زندگی آدم‌های بیگناه بیشتری رو تباه کنه که یه دفعه یکی از در میاد تو و ...
انتقام واقعی به اون میگن قاضی مقیسه»

#آبدارچی_قهرمان
#مقیسه
#پخشان_عزیزی


#محمد_مقیسه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یاسمن آریانی، فعال مخالف حجاب اجباری که چند سال پیش بازداشت شده بود و چندین سال را در زندان گذرانده بود، ماجرای دادگاهش با قضاوت محمد مقیسه را به شرح زیر نوشت:

«من هر دوبار که بازداشت شدم قاضیم مقیسه بود. بار دوم بد جور ازم کینه گرفته بود. شنیده بودم میگفتن مقیسه و صلواتی تو جلسه‌ها فحش و بد و بیراه میگن ولی فکر نمی‌کردم برای خودمم اتفاق بیفته.
با خودم می‌گفتم من کم سن و سالم جوونم، برای من چنین چیزی پیش نمیاد، ولی انگار برعکس بود.
یادمه همه رو از اتاق انداخت بیرون تا خودم و خودش تنها باشیم و شروع کرد به گفتن.
تو بی لیاقتی، بی حرمتی، فاحشه‌ای، باید می‌ذاشتم بار اول تو زندان بپوسی...
چشماش داشت از کاسه در میومد. کله گنده‌اش شکل چقندر شده بود.  نمی‌دونم چرا تو اون حالت پر از تنش و عصبی من خنده ام گرفته بود. هی اون می‌گفت، من می‌گفتم ... تا جایی که میرزا بنویسش اومد وسط سعی کرد جو کمی آروم کنه.
آخرشم زل زد تو چشمام گفت بهت اشد فساد و فحشا میدم تا حالت جا بیاد.
می‌خواست ازم انتقام بگیره.
خبر نداشت یه روزی میرسه، مثل همه روزا، یه روز عادی
عبا شو تنش می‌کنه، عمامه شو سرش میذاره، از در خونه میاد بیرون، می‌ره محل کارش، وضو شو می‌گیره، بسم الله الرحمن الرحیم شو میگه آماده میشه تا زندگی آدم‌های بیگناه بیشتری رو تباه کنه که یه دفعه یکی از در میاد تو و ...
انتقام واقعی به اون میگن قاضی مقیسه»

#آبدارچی_قهرمان
#مقیسه
#پخشان_عزیزی


#محمد_مقیسه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech