«حکم شریفه محمدی، حکم اعدامِ فعالیت مدنی در ایران است»
جلوه جواهری، فعال حقوق زنان، در واکنش به صدور مجدد حکم اعدام علیه شریفه محمدی، نوشت:
آروزی که خبر بازداشت شریفه محمدی را شنیدم، تعجب نکردم. در جغرافیای ما، بازداشت انسانهای شریف بدون ارتکاب هیچ جرمی، در حالی که مجرمان واقعی آزادانه میگردند، به امری طبیعی بدل شده است. ما همیشه منتظر شنیدن خبر دستگیری وجدانهای آگاهیهستیم که گناهشان چیزی جز تلاش برای بهبود زندگی مردمانی گرفتار در خشونت، بیعدالتی و تبعیض نیست؛ مردمی که خود نیز در همین رنجها سهیماند: کودکان کار، زنان، افراد دارای معلولیت، کارگران، اقوام تحت ستم و...
پس خبر بازداشت شریفه چندان غافلگیرم نکرد. بااینحال، دلشوره داشتیم. نمیدانستیم چرا بازداشت شده و این بلاتکلیفی تا کِی ادامه خواهد داشت. ابتدا امید داشتیم که زود آزاد شود، اما وقتی بازداشت اوطولانی شد و نهم دیماه ۱۴۰۲، در بیست و دومین روز بازداشت انفرادیاش در لاکان رشت، بدون اطلاع قبلی به خانواده به زندان سنندج منتقل شد، نگرانیمان به دلآشوبی بدل شد. ناباورانه از خود میپرسیدیم: چرا؟! ما میدانستیم که شریفه و همسرش، سیروس فتحی، جز برای ستمدیدگان دل نسوزاندهاند و تنها شکل فعالیت آنها فعالیت صنفی بوده است. سالها در سختترین شرایط زیستهاند و همواره منافع دیگران را بر خود ترجیح دادهاند. آنها فرزندی چون آیدین را پرورش دادهاند؛ کودکی که نهتنها در این دشواریها تاب آورده است، بلکه به دیگران نیز امید و انگیزه میبخشد.
با هر خبری که درباره پرونده شریفه و شرایط او منتشر میشد، ابهامها بیشتر میشد. یکی از تلخترین خبرها این بود که به او در یکی از جلسات بازجویی در سنندج آسیب رسانده بودند، بهحدیکه کبودی دور چشم و صورتش گواه آن بود. بعدها برایم تعریف کرد که در یکی از بازجوییها، بازجو چنان عصبانی شده که با شدت بر میز کوبیده، میز برگشته و محکم به صورتش برخورد کرده است؛ ضربهای که تا مدتها صورتش را متورم و کبود نگه داشت.
شریفه محمدی پس از ۸۳ روز بیخبری، در حالی که همچنان ممنوعالملاقات و تحت بازجوییهای سنگینبود، در ششم اسفند ۱۴۰۲ از زندان سنندج به زندان لاکان رشت منتقل شد. در چنین شرایطی، فرد بازداشتشده نه میتواند از وضعیت خود خبری بدهد و نه حق دفاع از خود دارد. شریفه نیز از ابتداییترینحقوق خود محروم بود، در حالی که خانوادهاش نیزتحت فشار قرار داشتند و برای اطلاعرسانی تهدیدمیشدند. در تمام این مدت، او را در سلول انفرادینگهداری کرده و تحت فشارهای شدید بازجویی برایاعتراف غیرواقعی علیه خود قرار داده بودند. در همینحال، از تماس با فرزند و خانوادهاش و همچنین از حق داشتن وکیل محروم بود. سیروس، که از لحظهٔ بازداشت همسرش پیگیر وضعیت او بود، بارها با تهدید نیروهای امنیتی و در نهایت پروندهسازیقضایی روبهرو شد.
در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳، تنها دو روز پس از اولین جلسه دادگاه شریفه، مأموران وزارت اطلاعات سیروس را به اتهام نشر اکاذیب بازداشت کردند. او تا ۳۱ خرداد در بازداشت و تحت بازجویی بود. تصور کنید در این مدت بر شریفه چه گذشته است؛ زنی که تنها دلگرمیاش حضور همسرش در کنار فرزندشان بود، حالا با بازداشت سیروس، زیر فشاری مضاعف قرار گرفته بود. فشاری که هدفی جز خاموش کردن هرگونه اعتراض احتمالی او و خانوادهاش به روند دادگاه و حکم از پیش تعیینشده نداشت.
.....
اکنون ۴۸۶ روز از بازداشت شریفه محمدی میگذرد؛ بازداشتی که بیش از سه ماه آن در انفرادی و بیخبری خانواده از وضعیت او سپری شد. در تمام این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامد و در شرایط آزاد، همسر، پسر و مادر خود را در آغوش نگرفت. تصور رنجی که بر شریفه و خانوادهاش، بهویژه سیروس و آیدین گذشته، بسیار دردناک است.
حکم اعدام علیه او، نهفقط حکمی علیه یک فرد، بلکه اقدامی علیه هرگونه فعالیت مدنی در ایران و تهدیدی برای همه فعالان اجتماعی است. این رنج اگرچه مستقیمبه او و خانوادهاش تحمیل شده است، اما نباید تصور کنیم که ما در آن سهیم نیستیم و در شرایطی امن زندگی میکنیم. این ناامنی هر روز گستردهتر میشود و اگر سکوت کنیم، دیر یا زود دامن همهمان را خواهد گرفت.»
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
صدای زندانیان باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جلوه جواهری، فعال حقوق زنان، در واکنش به صدور مجدد حکم اعدام علیه شریفه محمدی، نوشت:
آروزی که خبر بازداشت شریفه محمدی را شنیدم، تعجب نکردم. در جغرافیای ما، بازداشت انسانهای شریف بدون ارتکاب هیچ جرمی، در حالی که مجرمان واقعی آزادانه میگردند، به امری طبیعی بدل شده است. ما همیشه منتظر شنیدن خبر دستگیری وجدانهای آگاهیهستیم که گناهشان چیزی جز تلاش برای بهبود زندگی مردمانی گرفتار در خشونت، بیعدالتی و تبعیض نیست؛ مردمی که خود نیز در همین رنجها سهیماند: کودکان کار، زنان، افراد دارای معلولیت، کارگران، اقوام تحت ستم و...
پس خبر بازداشت شریفه چندان غافلگیرم نکرد. بااینحال، دلشوره داشتیم. نمیدانستیم چرا بازداشت شده و این بلاتکلیفی تا کِی ادامه خواهد داشت. ابتدا امید داشتیم که زود آزاد شود، اما وقتی بازداشت اوطولانی شد و نهم دیماه ۱۴۰۲، در بیست و دومین روز بازداشت انفرادیاش در لاکان رشت، بدون اطلاع قبلی به خانواده به زندان سنندج منتقل شد، نگرانیمان به دلآشوبی بدل شد. ناباورانه از خود میپرسیدیم: چرا؟! ما میدانستیم که شریفه و همسرش، سیروس فتحی، جز برای ستمدیدگان دل نسوزاندهاند و تنها شکل فعالیت آنها فعالیت صنفی بوده است. سالها در سختترین شرایط زیستهاند و همواره منافع دیگران را بر خود ترجیح دادهاند. آنها فرزندی چون آیدین را پرورش دادهاند؛ کودکی که نهتنها در این دشواریها تاب آورده است، بلکه به دیگران نیز امید و انگیزه میبخشد.
با هر خبری که درباره پرونده شریفه و شرایط او منتشر میشد، ابهامها بیشتر میشد. یکی از تلخترین خبرها این بود که به او در یکی از جلسات بازجویی در سنندج آسیب رسانده بودند، بهحدیکه کبودی دور چشم و صورتش گواه آن بود. بعدها برایم تعریف کرد که در یکی از بازجوییها، بازجو چنان عصبانی شده که با شدت بر میز کوبیده، میز برگشته و محکم به صورتش برخورد کرده است؛ ضربهای که تا مدتها صورتش را متورم و کبود نگه داشت.
شریفه محمدی پس از ۸۳ روز بیخبری، در حالی که همچنان ممنوعالملاقات و تحت بازجوییهای سنگینبود، در ششم اسفند ۱۴۰۲ از زندان سنندج به زندان لاکان رشت منتقل شد. در چنین شرایطی، فرد بازداشتشده نه میتواند از وضعیت خود خبری بدهد و نه حق دفاع از خود دارد. شریفه نیز از ابتداییترینحقوق خود محروم بود، در حالی که خانوادهاش نیزتحت فشار قرار داشتند و برای اطلاعرسانی تهدیدمیشدند. در تمام این مدت، او را در سلول انفرادینگهداری کرده و تحت فشارهای شدید بازجویی برایاعتراف غیرواقعی علیه خود قرار داده بودند. در همینحال، از تماس با فرزند و خانوادهاش و همچنین از حق داشتن وکیل محروم بود. سیروس، که از لحظهٔ بازداشت همسرش پیگیر وضعیت او بود، بارها با تهدید نیروهای امنیتی و در نهایت پروندهسازیقضایی روبهرو شد.
در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳، تنها دو روز پس از اولین جلسه دادگاه شریفه، مأموران وزارت اطلاعات سیروس را به اتهام نشر اکاذیب بازداشت کردند. او تا ۳۱ خرداد در بازداشت و تحت بازجویی بود. تصور کنید در این مدت بر شریفه چه گذشته است؛ زنی که تنها دلگرمیاش حضور همسرش در کنار فرزندشان بود، حالا با بازداشت سیروس، زیر فشاری مضاعف قرار گرفته بود. فشاری که هدفی جز خاموش کردن هرگونه اعتراض احتمالی او و خانوادهاش به روند دادگاه و حکم از پیش تعیینشده نداشت.
.....
اکنون ۴۸۶ روز از بازداشت شریفه محمدی میگذرد؛ بازداشتی که بیش از سه ماه آن در انفرادی و بیخبری خانواده از وضعیت او سپری شد. در تمام این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامد و در شرایط آزاد، همسر، پسر و مادر خود را در آغوش نگرفت. تصور رنجی که بر شریفه و خانوادهاش، بهویژه سیروس و آیدین گذشته، بسیار دردناک است.
حکم اعدام علیه او، نهفقط حکمی علیه یک فرد، بلکه اقدامی علیه هرگونه فعالیت مدنی در ایران و تهدیدی برای همه فعالان اجتماعی است. این رنج اگرچه مستقیمبه او و خانوادهاش تحمیل شده است، اما نباید تصور کنیم که ما در آن سهیم نیستیم و در شرایطی امن زندگی میکنیم. این ناامنی هر روز گستردهتر میشود و اگر سکوت کنیم، دیر یا زود دامن همهمان را خواهد گرفت.»
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
صدای زندانیان باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from حملات هک حکومتی؛ پیشگیری، محافظت و واکنش
درود به شما همراهان عزیز
لطفا پیش از جلسه نخست فقط دقایقی کوتاه وقت بگذارید و این آزمون را انجام دهید.
انجام این آزمون پیش و پس از جلسه، نشانگر این است که چه میزان این جلسه برای شما سودمند بوده است.
سپاس از همراهی شما.
با احترام
تیم آموزشی توانا
فرم پیشآزمون جلسه نخست
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeDzVGZTyrWR5gwSj0irxvNtL5moVe1GJc1BjCPDdS0zfQwZQ/viewform?usp=header
سوالهای خود را به این آدرس بفرستید.
info.tavaana@gmail.com
کانال تلگرام دوره:
t.me/Government_Hacking
کانال واتساپ دوره:
https://whatsapp.com/channel/0029Vb9XdErElagxP5cRMZ3p
لطفا پیش از جلسه نخست فقط دقایقی کوتاه وقت بگذارید و این آزمون را انجام دهید.
انجام این آزمون پیش و پس از جلسه، نشانگر این است که چه میزان این جلسه برای شما سودمند بوده است.
سپاس از همراهی شما.
با احترام
تیم آموزشی توانا
فرم پیشآزمون جلسه نخست
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeDzVGZTyrWR5gwSj0irxvNtL5moVe1GJc1BjCPDdS0zfQwZQ/viewform?usp=header
سوالهای خود را به این آدرس بفرستید.
info.tavaana@gmail.com
کانال تلگرام دوره:
t.me/Government_Hacking
کانال واتساپ دوره:
https://whatsapp.com/channel/0029Vb9XdErElagxP5cRMZ3p
Google Docs
پیشآزمون جلسه نخست دوره هک حکومتی
درود به شما همراهان عزیز آموزشکده توانا
از اینکه در دوره «هک حکومتی» ما را همراهی میکنید خرسندیم.
لطفا پیش از جلسه نخست دقایقی کوتاه وقت بگذارید و این آزمون را انجام دهید.
انجام این آزمون پیش و پس از جلسه، نشانگر این است که چه میزان این جلسه برای شما…
از اینکه در دوره «هک حکومتی» ما را همراهی میکنید خرسندیم.
لطفا پیش از جلسه نخست دقایقی کوتاه وقت بگذارید و این آزمون را انجام دهید.
انجام این آزمون پیش و پس از جلسه، نشانگر این است که چه میزان این جلسه برای شما…
#شهین_عبدالقادری بیش از دو سال و نیم است که ۳۰۰ ساچمه در سمت راست صورتش دارد.
پس از اینکه در بوکان شهین عبدلقادری(۶مهر)مورد هدف ساچمه، قرار گرفت(۲۷آبان) همسرش، #عثمان_مامه ربوده شد. حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمهها را در سر و صورت خود حمل میکند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمیداند که او زنده است یا جانش را گرفتهاند.
در این مدت، به دلیل سرکوب و فشارهای امنیتی، نتوانستهاند وضعیت خود را علنی کنند. بارها به نهادهای مختلف در استان آذربایجان مراجعه کردهاند تا از سرنوشت عثمان مامه باخبر شوند، اما هر بار تنها پاسخی که شنیدهاند این بوده: «به شما اطلاع میدهیم.» و صرفاً گفتهاند که او زنده است.
خطاب به ج اسلامی:
هیچ حکومتی با شکنجه و جنایت دوام نیاورده است. شما هم از این سرنوشت فرار نخواهید کرد. روزی خواهد رسید که شهین عبدالقادری و هزاران آسیب دیده و خانواده داغدار، پاسخ این ظلم را خواهند گرفت و شما جنایتکاران به سزای کارهایتان خواهید رسید.
متن و تصاویر از صفحه فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جانباختگان انقلاب مهسا
farhad.mahmoudi9582
#عثمان_مامه #شهین_عبدالقادری
#عثمان_مامه_کجاست
#بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از اینکه در بوکان شهین عبدلقادری(۶مهر)مورد هدف ساچمه، قرار گرفت(۲۷آبان) همسرش، #عثمان_مامه ربوده شد. حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمهها را در سر و صورت خود حمل میکند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمیداند که او زنده است یا جانش را گرفتهاند.
در این مدت، به دلیل سرکوب و فشارهای امنیتی، نتوانستهاند وضعیت خود را علنی کنند. بارها به نهادهای مختلف در استان آذربایجان مراجعه کردهاند تا از سرنوشت عثمان مامه باخبر شوند، اما هر بار تنها پاسخی که شنیدهاند این بوده: «به شما اطلاع میدهیم.» و صرفاً گفتهاند که او زنده است.
خطاب به ج اسلامی:
هیچ حکومتی با شکنجه و جنایت دوام نیاورده است. شما هم از این سرنوشت فرار نخواهید کرد. روزی خواهد رسید که شهین عبدالقادری و هزاران آسیب دیده و خانواده داغدار، پاسخ این ظلم را خواهند گرفت و شما جنایتکاران به سزای کارهایتان خواهید رسید.
متن و تصاویر از صفحه فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جانباختگان انقلاب مهسا
farhad.mahmoudi9582
#عثمان_مامه #شهین_عبدالقادری
#عثمان_مامه_کجاست
#بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گلی که باید بر سر آرمیتا ریخته میشد، امروز بر روی مزارش ریخته شده است. او را کشتند، جرمش چه بود؟ اینکه میخواست به تحقیر تن ندهد، میخواست خودش انتخاب کند که چه بپوشد.
جنایتی که هیچگاه فراموش نخواهد شد...
امروز تولدش بود.
ویدیو از استوری آوا گراوند
awvageravand_
#آرمیتا_گراوند #دادخواهی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جنایتی که هیچگاه فراموش نخواهد شد...
امروز تولدش بود.
ویدیو از استوری آوا گراوند
awvageravand_
#آرمیتا_گراوند #دادخواهی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پسرم بیگناهه، پاسپورتش مهر خروج داره؛ چرا حکم اعدام؟»
قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در ویدیو از شکنجهها، بیعدالتیها و اتهامات بیپایهای میگوید که منجر به صدور حکم اعدام برای فرزندش شده است.
او میگوید:
«من قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو هستم، اهل چالدران. دو ساله پسرم رو بازداشت کردن. یه سال کامل بدون تماس تو بازداشتگاه بود. همون روزی که میگن درگیر شده، ما با هم تو ترکیه بودیم، پاسپورتش مهر خروج داره، تلفنش هم نشون میده اون روز خارج از ایرانه. ولی گرفتنش و زیر شکنجه مجبورش کردن اعتراف کنه. اون بیسواده، نمیدونسته چی داره امضا میکنه.
وکیلش بیگناهیشو ثابت کرده. چرا باید اعدامش کنن؟ پسر من بیگناهه. من دارم از درد میمیرم. نوههام بیپدر موندن. کمکمون کنید…»
حمید حسیننژاد، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند، روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و پس از آن به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت تا به «شرکت در درگیری مسلحانه با نیروهای مرزبانی» اعتراف کند؛ اعترافی که تحت فشار و بدون حضور وکیل اخذ شد.
وی متهم به «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کوردستان (PKK) شده؛ اتهامی که اسناد و شواهد موجود آن را بهکلی رد میکنند.
او تنها دو بار اجازه تماس کوتاه با خانوادهاش را داشته و از تمام حقوق پایهای همچون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.
با وجود دفاعیات و مدارک متعدد مبنی بر بیگناهی او، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و صرفاً بر اساس «علم قاضی»، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر کرده است.
#حمید_حسین_نژاد #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در ویدیو از شکنجهها، بیعدالتیها و اتهامات بیپایهای میگوید که منجر به صدور حکم اعدام برای فرزندش شده است.
او میگوید:
«من قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو هستم، اهل چالدران. دو ساله پسرم رو بازداشت کردن. یه سال کامل بدون تماس تو بازداشتگاه بود. همون روزی که میگن درگیر شده، ما با هم تو ترکیه بودیم، پاسپورتش مهر خروج داره، تلفنش هم نشون میده اون روز خارج از ایرانه. ولی گرفتنش و زیر شکنجه مجبورش کردن اعتراف کنه. اون بیسواده، نمیدونسته چی داره امضا میکنه.
وکیلش بیگناهیشو ثابت کرده. چرا باید اعدامش کنن؟ پسر من بیگناهه. من دارم از درد میمیرم. نوههام بیپدر موندن. کمکمون کنید…»
حمید حسیننژاد، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند، روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و پس از آن به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت تا به «شرکت در درگیری مسلحانه با نیروهای مرزبانی» اعتراف کند؛ اعترافی که تحت فشار و بدون حضور وکیل اخذ شد.
وی متهم به «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کوردستان (PKK) شده؛ اتهامی که اسناد و شواهد موجود آن را بهکلی رد میکنند.
او تنها دو بار اجازه تماس کوتاه با خانوادهاش را داشته و از تمام حقوق پایهای همچون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.
با وجود دفاعیات و مدارک متعدد مبنی بر بیگناهی او، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و صرفاً بر اساس «علم قاضی»، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر کرده است.
#حمید_حسین_نژاد #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توماج صالحی، فعال مدنی، بخشهایی از کتاب ارزشمند قدرت بیقدرتان اثر واسلاو هاول را بازخوانی کرده است. او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
درواقع ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداریِ روبنای نظام پساتوتالیتر است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده، ستونی ساخته شده بر پایههای دروغ.
«این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقفِ دروغ زندگی کنند»
یوتیوب توماج صالحی:
https://youtu.be/bpPoGdr8lns?feature=shared
«ایدئولوژی مانند یک پُل، فرد و نظام را به هم وصل مىكند، فاصله میان خواست نظام با اهداف زندگی را میپوشاند و مدعی است که مطالبات نظام ناشی از ضرورتهای زندگی است. زندگی در این نظام، آکنده از فریبکاری و دروغ خواهد بود.»
هاول، نویسندهایی است که با مقالهها و نمایشنامههایش ساختمان پوسیده رژیم کمونیستی را به لرزه میانداخت و در این کار بسیار موفق بود، او سیستم کمونیستی را یک دیکتاتوری فاقد ریشههای تاریخی میدانست که با «قدرت نظامی» به خود مشروعیت داده است.
«هاول» در «قدرت بیقدرتان» از هم وطنانش مصرانه میخواهد فعالیت سیاسی خود را به نفع استراتژیای که به باور او موفقیت بیشتری به بار خواهد آورد، تغییر دهند: استراتژی تقویت و پرورش حوزه حقیقت در روان هر فرد به امید آن که پرورش این حوزه پنهان به نیرویی غیرقابل مقاومت برای دگرگونی جامعه تبدیل شود. برخلاف آنچه که بسیاری از نویسندگان علیه کمونیسم نوشتهاند، «واسلاو هاول» به دگرگونی روی داده در روان آدمی در جامعه میپردازد؛ جامعهای که مردم یاد میگیرند برای زنده ماندن، دروغی به نام دروغ کمونیسم را حفظ و ترویج کنند. هاول به تشریح آن دروغ و چگونگی نهادینه شدن آن میپردازد.
آموزشکده توانا پیشتر این کتاب را به صورت صوتی منتشر کرده است:
کتاب قدرت بیقدرتان را به طور کامل بشنوید
https://tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
کستباکس
https://castbox.fm/vb/592928904
ساندکلاود
https://soundcloud.com/tavaana/dq8es2ekzhvw
این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران» به فارسی برگردانده شده است.
@IRANRIGHTS
#یاری_مدنی_توانا
#کتاب #توماج_صالحی
#کتاب_صوتی
@Tavaana_TavaanaTech
درواقع ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداریِ روبنای نظام پساتوتالیتر است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده، ستونی ساخته شده بر پایههای دروغ.
«این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقفِ دروغ زندگی کنند»
یوتیوب توماج صالحی:
https://youtu.be/bpPoGdr8lns?feature=shared
«ایدئولوژی مانند یک پُل، فرد و نظام را به هم وصل مىكند، فاصله میان خواست نظام با اهداف زندگی را میپوشاند و مدعی است که مطالبات نظام ناشی از ضرورتهای زندگی است. زندگی در این نظام، آکنده از فریبکاری و دروغ خواهد بود.»
هاول، نویسندهایی است که با مقالهها و نمایشنامههایش ساختمان پوسیده رژیم کمونیستی را به لرزه میانداخت و در این کار بسیار موفق بود، او سیستم کمونیستی را یک دیکتاتوری فاقد ریشههای تاریخی میدانست که با «قدرت نظامی» به خود مشروعیت داده است.
«هاول» در «قدرت بیقدرتان» از هم وطنانش مصرانه میخواهد فعالیت سیاسی خود را به نفع استراتژیای که به باور او موفقیت بیشتری به بار خواهد آورد، تغییر دهند: استراتژی تقویت و پرورش حوزه حقیقت در روان هر فرد به امید آن که پرورش این حوزه پنهان به نیرویی غیرقابل مقاومت برای دگرگونی جامعه تبدیل شود. برخلاف آنچه که بسیاری از نویسندگان علیه کمونیسم نوشتهاند، «واسلاو هاول» به دگرگونی روی داده در روان آدمی در جامعه میپردازد؛ جامعهای که مردم یاد میگیرند برای زنده ماندن، دروغی به نام دروغ کمونیسم را حفظ و ترویج کنند. هاول به تشریح آن دروغ و چگونگی نهادینه شدن آن میپردازد.
آموزشکده توانا پیشتر این کتاب را به صورت صوتی منتشر کرده است:
کتاب قدرت بیقدرتان را به طور کامل بشنوید
https://tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
کستباکس
https://castbox.fm/vb/592928904
ساندکلاود
https://soundcloud.com/tavaana/dq8es2ekzhvw
این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران» به فارسی برگردانده شده است.
@IRANRIGHTS
#یاری_مدنی_توانا
#کتاب #توماج_صالحی
#کتاب_صوتی
@Tavaana_TavaanaTech
امیرعباس هویدا؛ سیاستمداری که جلای وطن نکرد
یکی از تاثیرگذارترین و ماندگارترین تصاویر انقلاب ۵۷ تصویر پیکر امیرعباس هویدا است که از کشو سردخانه بیرون آمده، همراه با نگاه خیره و لبخند انقلابیونِ تفنگ به دست به پیکر هویدا.
هویدا در یک قتل فراقضایی، توسط هادی غفاری با کلت کمری به قتل رسید.
او میخواست تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسد. در آخرین دفاعیهاش گفت: «من نمیگویم بیتقصیر بودم. کارهای مفیدی هم کردم. سبکسنگین کنید. میخواهم تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسم، بگذارید بنویسم.» صادق خلخالی، قاضی دادگاه و حاکم شرع، درخاطراتش مینویسد: «گفتم بعد از این تاریخنویس زیاد خواهد بود و سبکسنگین کردیم. دیدیم هویدا مفسد فیالارض است.»
هویدا که ۱۳ سال نخستوزیر ایران بود و طولانیترین مدت صدارت در تاريخ ايران پس از مشروطیت را بر عهده داشت، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ کشته شد. اگر چه دو جلسه دادگاه برای هویدا تشکیل شد، اما آن دادگاه جایی برای ستاندن «داد» نبود. هویدا در دادگاه به جرم «مفسد فیالارض» محکوم شده بود، اما روایتهای مختلفی از چگونگی کشتهشدن هویدا گفته شده است...
دوران نخستوزیری هویدا همراه با دوران رونق اقتصادی ایران بود. در دوره او تولید ناخالص کشور به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد به طوری که در سال ۱۳۵۵ تولید ناخالص داخلی ایران در یک روند صعودی، از ۴۴ هزار میلیارد ریال به ۲۴۲ میلیارد ریال رسید. در این دوره تولید سرانه هر ایرانی نیز از دو میلیون ریال به ۷.۲ میلیون ریال در سال ۵۵ رسید. هویدا از تولید داخلی حمایت میکرد و انتخاب خودش برای اتومبیل نیز پیکان بود. ۱۳ مرداد ۵۶ هویدا از نخستوزیری استعفا داد. او در دیدار با شاه گفت: «اوضاع تازه به گمانش، خون و روحیه تازهای میطلبد». جمشید آموزگار جانشین او شد و هویدا نیز به وزارت دربار منصوب شد.
شاه از طرق مختلف در پاییز ۵۷ به هویدا پیشنهاد کرد با قبول پست سفارت در یکی از کشورهای اروپایی، ایران را ترک کند. مهناز افخمی هم که وزیر کابینه امیرعباس هویدا بوددر این باره میگوید: «آقای هویدا به من گفت که شاه به ایشان پیشنهاد سفارت دادهاند تا در خارج از ایران مشغول به کار شوند. اما آقای هویدا، با وجود اینکه ذکاوت عجیبی داشت و بسیار سیاستمدار خوبی بود، مدام میگفت من که کاری نکردهام که بروم. درست مانند خانم فرخرو پارسا (وزیر آموزش و پرورش) یا عبدالله ریاضی (رئیس مجلس شورای ملی) که به ایران بازگشتند چون معتقد بودند که کاری نکردهاند.»
بیشتر بخوانید:
tavaana.org/amirabas_hoveyda
#هویدا #خلخالی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech
یکی از تاثیرگذارترین و ماندگارترین تصاویر انقلاب ۵۷ تصویر پیکر امیرعباس هویدا است که از کشو سردخانه بیرون آمده، همراه با نگاه خیره و لبخند انقلابیونِ تفنگ به دست به پیکر هویدا.
هویدا در یک قتل فراقضایی، توسط هادی غفاری با کلت کمری به قتل رسید.
او میخواست تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسد. در آخرین دفاعیهاش گفت: «من نمیگویم بیتقصیر بودم. کارهای مفیدی هم کردم. سبکسنگین کنید. میخواهم تاریخ ۲۵ ساله ایران را بنویسم، بگذارید بنویسم.» صادق خلخالی، قاضی دادگاه و حاکم شرع، درخاطراتش مینویسد: «گفتم بعد از این تاریخنویس زیاد خواهد بود و سبکسنگین کردیم. دیدیم هویدا مفسد فیالارض است.»
هویدا که ۱۳ سال نخستوزیر ایران بود و طولانیترین مدت صدارت در تاريخ ايران پس از مشروطیت را بر عهده داشت، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ کشته شد. اگر چه دو جلسه دادگاه برای هویدا تشکیل شد، اما آن دادگاه جایی برای ستاندن «داد» نبود. هویدا در دادگاه به جرم «مفسد فیالارض» محکوم شده بود، اما روایتهای مختلفی از چگونگی کشتهشدن هویدا گفته شده است...
دوران نخستوزیری هویدا همراه با دوران رونق اقتصادی ایران بود. در دوره او تولید ناخالص کشور به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد به طوری که در سال ۱۳۵۵ تولید ناخالص داخلی ایران در یک روند صعودی، از ۴۴ هزار میلیارد ریال به ۲۴۲ میلیارد ریال رسید. در این دوره تولید سرانه هر ایرانی نیز از دو میلیون ریال به ۷.۲ میلیون ریال در سال ۵۵ رسید. هویدا از تولید داخلی حمایت میکرد و انتخاب خودش برای اتومبیل نیز پیکان بود. ۱۳ مرداد ۵۶ هویدا از نخستوزیری استعفا داد. او در دیدار با شاه گفت: «اوضاع تازه به گمانش، خون و روحیه تازهای میطلبد». جمشید آموزگار جانشین او شد و هویدا نیز به وزارت دربار منصوب شد.
شاه از طرق مختلف در پاییز ۵۷ به هویدا پیشنهاد کرد با قبول پست سفارت در یکی از کشورهای اروپایی، ایران را ترک کند. مهناز افخمی هم که وزیر کابینه امیرعباس هویدا بوددر این باره میگوید: «آقای هویدا به من گفت که شاه به ایشان پیشنهاد سفارت دادهاند تا در خارج از ایران مشغول به کار شوند. اما آقای هویدا، با وجود اینکه ذکاوت عجیبی داشت و بسیار سیاستمدار خوبی بود، مدام میگفت من که کاری نکردهام که بروم. درست مانند خانم فرخرو پارسا (وزیر آموزش و پرورش) یا عبدالله ریاضی (رئیس مجلس شورای ملی) که به ایران بازگشتند چون معتقد بودند که کاری نکردهاند.»
بیشتر بخوانید:
tavaana.org/amirabas_hoveyda
#هویدا #خلخالی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaabaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صداوسیمای جمهوری اسلامی سخنان شهروندی معترض به محمدمهدی ماندگاری، سخنران مذهبی حکومتی، در جمکران را که در برنامهای زنده مردم ایران را به صبوری بعد از ۴۶ سال دعوت میکرد، قطع کرد.
این شهروند با فریاد میگوید: جلوی دوربینهای جمکران، یکسره میگویند غزه، لبنان، سوریه و یمن، الان دلار ۱۰۵ هزار تومان شده.
ماندگاری، سخنران مذهبی، خطاب به فرد میگوید که «گوش بده» و صحبتهایش را قطع میکند. او در ادامه بخشی از مشکلات را به سبک زندگی مردم نسبت داد و گفت باید فشارهای دشمنان را تحمل کرد.
#حکومت_ایدئولوژیک #دیکتاتور #حق_اعتراض #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
صداوسیمای جمهوری اسلامی سخنان شهروندی معترض به محمدمهدی ماندگاری، سخنران مذهبی حکومتی، در جمکران را که در برنامهای زنده مردم ایران را به صبوری بعد از ۴۶ سال دعوت میکرد، قطع کرد.
این شهروند با فریاد میگوید: جلوی دوربینهای جمکران، یکسره میگویند غزه، لبنان، سوریه و یمن، الان دلار ۱۰۵ هزار تومان شده.
ماندگاری، سخنران مذهبی، خطاب به فرد میگوید که «گوش بده» و صحبتهایش را قطع میکند. او در ادامه بخشی از مشکلات را به سبک زندگی مردم نسبت داد و گفت باید فشارهای دشمنان را تحمل کرد.
#حکومت_ایدئولوژیک #دیکتاتور #حق_اعتراض #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار اعلام کرد که از امروز دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است.
متن بیانیه آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
«بیانیه آغاز اعتصاب غذای نامحدود
رضا محمدحسینی | زندان قزلحصار
من، رضا محمدحسینی، اعلام میکنم که از امروز دست به اعتصاب غذای نامحدود میزنم. این تصمیم را نه از روی ضعف، بلکه از سر ایمان و مسئولیت در برابر جانهایی که بیصدا سرکوب میشوند، گرفتهام.
در اعتراض به اعدامهای پیدرپی، به زندانیبودن زنان و مردانی که تنها گناهشان ایستادن در برابر ظلم است، به نقض سیستماتیک حقوق بشر در زندانها، به شکنجه، به فشارهای امنیتی و به سکوت مرگباری که تحمیل میشود، با جانم فریاد میزنم: بس است!
ما زندانی نیستیم؛ ما گروگان یک حکومت بیرحم هستیم. آیا جای یک انسان تنها به خاطر اعتراض یا حرفزدن، باید سلول انفرادی و شکنجهگاه باشد؟ چرا باید در حالی که هیچ جرمی مرتکب نشدهایم، ماهها و سالها در حبس بمانیم؟
امروز که خیلی از حرفهایی که ما زدیم و بابتش زندانی شدیم را همه میزنند، قرار بود ما زندانی شویم تا عبرتی باشیم برای بقیه، تا بترسند و سکوت کنند، ولی این حربه حکومت بیفایده بود. صدای اعتراض امروز از هر گوشه و کنار مملکت برخاسته است. پس چرا هنوز ما را در حبس نگه داشتهاید؟ چرا باید جوانیمان در زندان بگذرد؟
در دل این چهاردیواری، چه ابزاری برایمان مانده جز آنکه بدنمان را، جانمان را به سلاحی علیه دیکتاتوری بدل کنیم؟ وقتی همه صداها را خفه میکنند، جسممان میشود فریاد؛ فریادی علیه ظلم.
اعتصاب غذای نامحدودم را با اعتصاب غذای تر از امروز آغاز میکنم. این آخرین ابزار من است برای اعتراض به بیداد، برای یادآوری این حقیقت به جامعه جهانی که هنوز انسانهایی هستند که ایستادهاند، حتی در میانه دیوارهای بلند زندان.
من میخواهم جانم، فریاد بیصدای آنهایی باشد که پیش از ما زیر این سرکوب له شدند و آنهایی که بعد از ما، اگر ما سکوت کنیم، نوبتشان خواهد رسید.
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار
۱۸ فروردین ۱۴۰۴»
#بیانیه #رضا_محمدحسینی #اعتصاب_غذا #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
«بیانیه آغاز اعتصاب غذای نامحدود
رضا محمدحسینی | زندان قزلحصار
من، رضا محمدحسینی، اعلام میکنم که از امروز دست به اعتصاب غذای نامحدود میزنم. این تصمیم را نه از روی ضعف، بلکه از سر ایمان و مسئولیت در برابر جانهایی که بیصدا سرکوب میشوند، گرفتهام.
در اعتراض به اعدامهای پیدرپی، به زندانیبودن زنان و مردانی که تنها گناهشان ایستادن در برابر ظلم است، به نقض سیستماتیک حقوق بشر در زندانها، به شکنجه، به فشارهای امنیتی و به سکوت مرگباری که تحمیل میشود، با جانم فریاد میزنم: بس است!
ما زندانی نیستیم؛ ما گروگان یک حکومت بیرحم هستیم. آیا جای یک انسان تنها به خاطر اعتراض یا حرفزدن، باید سلول انفرادی و شکنجهگاه باشد؟ چرا باید در حالی که هیچ جرمی مرتکب نشدهایم، ماهها و سالها در حبس بمانیم؟
امروز که خیلی از حرفهایی که ما زدیم و بابتش زندانی شدیم را همه میزنند، قرار بود ما زندانی شویم تا عبرتی باشیم برای بقیه، تا بترسند و سکوت کنند، ولی این حربه حکومت بیفایده بود. صدای اعتراض امروز از هر گوشه و کنار مملکت برخاسته است. پس چرا هنوز ما را در حبس نگه داشتهاید؟ چرا باید جوانیمان در زندان بگذرد؟
در دل این چهاردیواری، چه ابزاری برایمان مانده جز آنکه بدنمان را، جانمان را به سلاحی علیه دیکتاتوری بدل کنیم؟ وقتی همه صداها را خفه میکنند، جسممان میشود فریاد؛ فریادی علیه ظلم.
اعتصاب غذای نامحدودم را با اعتصاب غذای تر از امروز آغاز میکنم. این آخرین ابزار من است برای اعتراض به بیداد، برای یادآوری این حقیقت به جامعه جهانی که هنوز انسانهایی هستند که ایستادهاند، حتی در میانه دیوارهای بلند زندان.
من میخواهم جانم، فریاد بیصدای آنهایی باشد که پیش از ما زیر این سرکوب له شدند و آنهایی که بعد از ما، اگر ما سکوت کنیم، نوبتشان خواهد رسید.
رضا محمدحسینی
زندان قزلحصار
۱۸ فروردین ۱۴۰۴»
#بیانیه #رضا_محمدحسینی #اعتصاب_غذا #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
«باغی» از آن دست اصطلاحاتی است که عمیقا بار مذهبی و فقهی دارد و بسیار حیرتانگیز است که کسانی از چنین اصطلاحی در مناسبات عصر جدید بهره میگیرد.
چنانکه این اصطلاح در قانون مجازات اسلامی در کشور ما وجود دارد و افرادی را بر آن اساس مجازات میکنند.
اما باغی کیست؟ طبق تعاریف فقهی مورد قبول جمهوری اسلامی: «باغى به معنای خروج کننده بر امام معصوم علیه السّلام است...باغى بر کسى اطلاق مىشود که بیعت خویش را با پیشوای معصوم علیه السّلام شکسته و از اطاعت وى بیرون رفته باشد».
در همان تعاریف و توضیح فقهی نه تنها جنگ با باغی واجب است بلکه: «فرار از جنگ با باغى همچون فرار از جهاد با کافر و مشرک، حرام، بلکه از گناهان کبیره است».
همانگونه که در بالا اشاره شد، در قانون مجازات اسلامی مصوب جمهوری اسلامی نیز اعتراض علیه جمهوری ااسلامی در ردیف «بغی» قرار گرفته و برای آن مجازات اعدام هم در نظر گرفته شده است.
به بیان دیگر جمهوری اسلامی خود را در جایگاه حکومت «امام معصوم» میبیند و کسانی را که علیه این حکومت اقدام کرده باشند (فارغ از درستی یا نادرستی و محتوای آن اقدام)، باغی بر میشمارد!
تلویحا ولی فقیه را همردیف امام معصوم دانستهاند!
اینجاست که میتوان دریافت حضور روحانیون یک مذهب خاص بر صدر حکومت و حکمرانی کشور چه اندازه میتواند پیشران اقدامات بازگشتناپذیر علیه مداراگری و ترویج آن باشد.
#گفتگو_توانا #باغی #مجازات_اسلامی #حکم_بغی
@Dialogue1402
چنانکه این اصطلاح در قانون مجازات اسلامی در کشور ما وجود دارد و افرادی را بر آن اساس مجازات میکنند.
اما باغی کیست؟ طبق تعاریف فقهی مورد قبول جمهوری اسلامی: «باغى به معنای خروج کننده بر امام معصوم علیه السّلام است...باغى بر کسى اطلاق مىشود که بیعت خویش را با پیشوای معصوم علیه السّلام شکسته و از اطاعت وى بیرون رفته باشد».
در همان تعاریف و توضیح فقهی نه تنها جنگ با باغی واجب است بلکه: «فرار از جنگ با باغى همچون فرار از جهاد با کافر و مشرک، حرام، بلکه از گناهان کبیره است».
همانگونه که در بالا اشاره شد، در قانون مجازات اسلامی مصوب جمهوری اسلامی نیز اعتراض علیه جمهوری ااسلامی در ردیف «بغی» قرار گرفته و برای آن مجازات اعدام هم در نظر گرفته شده است.
به بیان دیگر جمهوری اسلامی خود را در جایگاه حکومت «امام معصوم» میبیند و کسانی را که علیه این حکومت اقدام کرده باشند (فارغ از درستی یا نادرستی و محتوای آن اقدام)، باغی بر میشمارد!
تلویحا ولی فقیه را همردیف امام معصوم دانستهاند!
اینجاست که میتوان دریافت حضور روحانیون یک مذهب خاص بر صدر حکومت و حکمرانی کشور چه اندازه میتواند پیشران اقدامات بازگشتناپذیر علیه مداراگری و ترویج آن باشد.
#گفتگو_توانا #باغی #مجازات_اسلامی #حکم_بغی
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در ادامه مسدودسازی صفحات مجازی خوانندگان زن در ایران، صفحه اینستاگرام مهربان جَزینی، نیز روز یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ توسط قوه قضاییه جمهوری اسلامی مسدود شد.
صفحه خانم جزینی بیش از ۸۳ هزار فالوور داشت و اغلب آثار ایشان به زبان لری و موسیقی سنتی بود.
جمهوری اسلامی، از زن، از صدای زن و از زندگی و از آزادی هراس دارد.
#مهربان_جزینی #صدای_زنان #آواز_زنان #آواز_زن #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صفحه خانم جزینی بیش از ۸۳ هزار فالوور داشت و اغلب آثار ایشان به زبان لری و موسیقی سنتی بود.
جمهوری اسلامی، از زن، از صدای زن و از زندگی و از آزادی هراس دارد.
#مهربان_جزینی #صدای_زنان #آواز_زنان #آواز_زن #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واکنش طنز شاکر بوری، طنزپرداز، به سخنان مشاور مدیر حوزه علمیه که گفته بود:
«در زمینه رفاه ما از آمریکا جلوتریم.»
پاسخ شما به این سخنان یاوه چیست؟ زیر سایه حاکمیت جمهوری اسلامی ایرانیان از دسترسی به آب آشامیدنی برق گاز محرومند و قدرت خرید مردم روزبهروز کاهش مییابد. البته شاید منظور محمدحسن زمانی، مشاور مدیر حوزه علمیه رفاه طلاب حوزه علمیه بوده! و نه رفاه ایرانیان.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#طنز
@Tavaana_TavaanaTech
«در زمینه رفاه ما از آمریکا جلوتریم.»
پاسخ شما به این سخنان یاوه چیست؟ زیر سایه حاکمیت جمهوری اسلامی ایرانیان از دسترسی به آب آشامیدنی برق گاز محرومند و قدرت خرید مردم روزبهروز کاهش مییابد. البته شاید منظور محمدحسن زمانی، مشاور مدیر حوزه علمیه رفاه طلاب حوزه علمیه بوده! و نه رفاه ایرانیان.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#طنز
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام آرمیتا گراوند این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«بهشت من...
زادروزت مبارک زیباترینم آرمیتای عزیزم...🖤»
shhynahmadi_60
ـ چه چیزی دردناکتر از این که خانوادههای بسیاری به خاطر ظلمی که حکومت بر مردم ایران روا داشته تولد عزیزانشان را بر سر مزار آنها جشن بگیرند؟
تا وقتی که این حکومت باقی است، جان مهساها و آرمیتاها و سیاوشها و حمیدرضاها و نیکاها و ساریناها و ... در خطر است.
برای عبور از استبداد، باید با سازماندهی، اراده و پشتکار و مسئولیتپذیری آنچه جانباختگانمان در سالهای گذشته شروع کردند، به نتیجه رساند تا دیگر شاهد جانباختن فرزندان ایران توسط حکومت نباشیم.
#آرمیتا_گراوند #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بهشت من...
زادروزت مبارک زیباترینم آرمیتای عزیزم...🖤»
shhynahmadi_60
ـ چه چیزی دردناکتر از این که خانوادههای بسیاری به خاطر ظلمی که حکومت بر مردم ایران روا داشته تولد عزیزانشان را بر سر مزار آنها جشن بگیرند؟
تا وقتی که این حکومت باقی است، جان مهساها و آرمیتاها و سیاوشها و حمیدرضاها و نیکاها و ساریناها و ... در خطر است.
برای عبور از استبداد، باید با سازماندهی، اراده و پشتکار و مسئولیتپذیری آنچه جانباختگانمان در سالهای گذشته شروع کردند، به نتیجه رساند تا دیگر شاهد جانباختن فرزندان ایران توسط حکومت نباشیم.
#آرمیتا_گراوند #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ضرورت حمایت همهجانبه معلمان از مصطفی مهرآئین
مصطفی مهرآئین، استادیار جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که به انتقاد از دیکتاتوری جمهوری اسلامی میپردازد. او تاکنون نامههایی خطاب به علی خامنهای نوشته که بعد از انتشار نامه نخست به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد.
تهدید و احضار مصطفی مهرآئین مورد اعتراض جامعه مدنی قرار گرفته است. از جمله عزیز قاسمزاده فعال صنفی حقوق معلمان یادداشتی «در ضرورت حمایت همهجانبه معلمان از مصطفی مهرآئین» منتشر کرد.
متن یادداشت:
«مصطفی مهرآیین استاد جامعهشناسی است. او علاوه بر اینکه مدام با تاکید میگوید که یک معلم است، تمام کنشش و منشش نیز معلمانه است. اگر مهمترین رکن رکین معلمی را تلاش مجدانه برای پراکندن آگاهی بدانیم، مصطفی مهرآیین دستکم طی سه سال اخیر در عرصه عمومی بیش از هر کسی در این مسیر قدم نهاده است. او به رغم اینکه میتوانست یک آکادمیسین مرجع و مولد صرف باقی بماند، اما پا را فراتر نهاد و نه فقط به برقراری و نسبت میان تولیدات نظری خود با شرایط عینی جامعه ایرانی بسنده نکرد، بلکه خود در مقام یک اکتیویست، توانست از یک سو با سادهسازی پیچیدهترین نظرهای سیاسی آن را برای عامیترین مردم هم ملموس و قابل فهم کند و از سوی دیگر دردمندانه و بر اساس «اخلاق وظیفهگرا» و فراتر از آن «اخلاق فضیلتگرا» خود را موظف به بیان موضع نسبت به شرایط موجود نماید تا هم مسیر معیشت خود را تنگ کند و هم در پیچوخمها و دالانهای قضایی گرفتار آید. مسیری که همت بلند و کلام پر از سوز و شور او نشان میدهد که انتخاب این «دشواری وظیفه» آگاهانه و از سر دردمندی بوده است.
مهرآیین نه برای سلبریتیشدن این مسیر را رفته و نه نیازی به شهرت در این راه دارد. او معلمی است که از سر رنجبردن بر سر نابرابریهای موجود و ویرانی کشور، هم درد را فریاد کرده و هم شرط علاج را بیان نموده.
مهرآیین به رغم اینکه قهرمان زمانه خود شده است، تمام تئوری او از قضا این است که قهرمانی را امری همگانی بداند و راه نجات را از حضور و مطالبه همه شهروندان در مسیر حقطلبی بیاید. او هم حکومت را مخاطب خود قرار میدهد و هم مردم را و مسئولیت را از همه میخواهد از حاکم جاریکردن حق مردم را و از مردم تنندادن به هر رذیلتی را و شاید این دو از مهمترین رسالتهای یک معلم آگاه است که مهرآیین مدام به انذار آن میکوشد.
اساتیدی هستند که از عظمت ایران و قهرمانان تاریخیش هم بسیار میدانند و هم بسیار میگویند. اهل هیچ رشوه کلامی و رفتاری به حکومت و دولت هم نیستند اما میخواهند در همان تاریخ باقی بمانند. قهرمانان گذشته را بسی دوست میدارند و در ستایش آنها و مذمت ستمهای ظالمان تاریخ، سخنها میگویند و حکایتها مینویسند. اما بیآنکه نان ارتزاق از دولتمردان کنونی بخورند، نسبت به شرایط اسفبار کنونی، صامت و ساکتند، مهرآیین اما خواسته است در مقام روشنفکری که از فربهی نظری بسیار نیز بهره برده، استثنایی بر قاعده چنین روشنفکرانی باشد که یک آکادمسین صرف بیموضع هستند.
تلاشهای ارزنده نظری و عملی او کمک شایانی به آینده کشور ماست که به دنبال یافتن خرد جمعی و اداره کشور از سوی خردمندان است.
اگر حقوق شهروندی در تمامی ابعاد آن و احترام به آزادیهای فردی و اجتماعی و سیاسی برای ما مهم است، تلاشهای فکری و عملی مصطفی مهرآیین در این سه سال مدام و مستمر و بیوقفه بوده است. زبان سلیس و صریح در آمیختگی هم و با دانشی عمیق، ما را بر آن میدارد که صدای مهرآیین باشیم.
در یک کلام مصطفی مهرآیین به جامعه ایرانی بیش از همه آموخته است که «خوشبختی امری جمعی است تا فردی» از همین رو او همه رنجها و مشقتهای فردی را در مسیر آزادی و عدالت، معلمانه پیموده است حمایت از او اگر امری اخلاقی و وظیفه شهروندی و همگانی است، بر معلمان جامعه این فرض واجبتر است...»
مخاطب گرامی توانا! پیشنهاد شما چیست؟
شما برای حمایت از مصطفی مهرآئین چه اقداماتی انجام میدهید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مصطفی_مهرآئین
#بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی مهرآئین، استادیار جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که به انتقاد از دیکتاتوری جمهوری اسلامی میپردازد. او تاکنون نامههایی خطاب به علی خامنهای نوشته که بعد از انتشار نامه نخست به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد.
تهدید و احضار مصطفی مهرآئین مورد اعتراض جامعه مدنی قرار گرفته است. از جمله عزیز قاسمزاده فعال صنفی حقوق معلمان یادداشتی «در ضرورت حمایت همهجانبه معلمان از مصطفی مهرآئین» منتشر کرد.
متن یادداشت:
«مصطفی مهرآیین استاد جامعهشناسی است. او علاوه بر اینکه مدام با تاکید میگوید که یک معلم است، تمام کنشش و منشش نیز معلمانه است. اگر مهمترین رکن رکین معلمی را تلاش مجدانه برای پراکندن آگاهی بدانیم، مصطفی مهرآیین دستکم طی سه سال اخیر در عرصه عمومی بیش از هر کسی در این مسیر قدم نهاده است. او به رغم اینکه میتوانست یک آکادمیسین مرجع و مولد صرف باقی بماند، اما پا را فراتر نهاد و نه فقط به برقراری و نسبت میان تولیدات نظری خود با شرایط عینی جامعه ایرانی بسنده نکرد، بلکه خود در مقام یک اکتیویست، توانست از یک سو با سادهسازی پیچیدهترین نظرهای سیاسی آن را برای عامیترین مردم هم ملموس و قابل فهم کند و از سوی دیگر دردمندانه و بر اساس «اخلاق وظیفهگرا» و فراتر از آن «اخلاق فضیلتگرا» خود را موظف به بیان موضع نسبت به شرایط موجود نماید تا هم مسیر معیشت خود را تنگ کند و هم در پیچوخمها و دالانهای قضایی گرفتار آید. مسیری که همت بلند و کلام پر از سوز و شور او نشان میدهد که انتخاب این «دشواری وظیفه» آگاهانه و از سر دردمندی بوده است.
مهرآیین نه برای سلبریتیشدن این مسیر را رفته و نه نیازی به شهرت در این راه دارد. او معلمی است که از سر رنجبردن بر سر نابرابریهای موجود و ویرانی کشور، هم درد را فریاد کرده و هم شرط علاج را بیان نموده.
مهرآیین به رغم اینکه قهرمان زمانه خود شده است، تمام تئوری او از قضا این است که قهرمانی را امری همگانی بداند و راه نجات را از حضور و مطالبه همه شهروندان در مسیر حقطلبی بیاید. او هم حکومت را مخاطب خود قرار میدهد و هم مردم را و مسئولیت را از همه میخواهد از حاکم جاریکردن حق مردم را و از مردم تنندادن به هر رذیلتی را و شاید این دو از مهمترین رسالتهای یک معلم آگاه است که مهرآیین مدام به انذار آن میکوشد.
اساتیدی هستند که از عظمت ایران و قهرمانان تاریخیش هم بسیار میدانند و هم بسیار میگویند. اهل هیچ رشوه کلامی و رفتاری به حکومت و دولت هم نیستند اما میخواهند در همان تاریخ باقی بمانند. قهرمانان گذشته را بسی دوست میدارند و در ستایش آنها و مذمت ستمهای ظالمان تاریخ، سخنها میگویند و حکایتها مینویسند. اما بیآنکه نان ارتزاق از دولتمردان کنونی بخورند، نسبت به شرایط اسفبار کنونی، صامت و ساکتند، مهرآیین اما خواسته است در مقام روشنفکری که از فربهی نظری بسیار نیز بهره برده، استثنایی بر قاعده چنین روشنفکرانی باشد که یک آکادمسین صرف بیموضع هستند.
تلاشهای ارزنده نظری و عملی او کمک شایانی به آینده کشور ماست که به دنبال یافتن خرد جمعی و اداره کشور از سوی خردمندان است.
اگر حقوق شهروندی در تمامی ابعاد آن و احترام به آزادیهای فردی و اجتماعی و سیاسی برای ما مهم است، تلاشهای فکری و عملی مصطفی مهرآیین در این سه سال مدام و مستمر و بیوقفه بوده است. زبان سلیس و صریح در آمیختگی هم و با دانشی عمیق، ما را بر آن میدارد که صدای مهرآیین باشیم.
در یک کلام مصطفی مهرآیین به جامعه ایرانی بیش از همه آموخته است که «خوشبختی امری جمعی است تا فردی» از همین رو او همه رنجها و مشقتهای فردی را در مسیر آزادی و عدالت، معلمانه پیموده است حمایت از او اگر امری اخلاقی و وظیفه شهروندی و همگانی است، بر معلمان جامعه این فرض واجبتر است...»
مخاطب گرامی توانا! پیشنهاد شما چیست؟
شما برای حمایت از مصطفی مهرآئین چه اقداماتی انجام میدهید؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مصطفی_مهرآئین
#بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
کتیبه مهم داریوش بزرگ در آستانه نابودی است.
کتیبه داریوش یکم هخامنشی که به عنوان «نخستین فرمان داریوش بزرگ» و بزرگترین کتیبه تخت جمشید شناخته میشود، دچار فرسایش شده و به گفته سیاوش آریا، کنشگر میراث فرهنگی، بخشهایی از آن ریخته است.
جمهوری اسلامی به جنگ با ایران و تاریخ ایران رفته است. عدم توجه به میراث فرهنگی و تاریخ کشورمان باعث شده شاهد چنین صحنههایی باشیم. ثروت کشورمان در راه تسلیح گروههای تروریستی در منطقه خرج میشود.
به گزارش تایمز اسرائیل، اخیرن از تونلهای حماس مدارکی به دست آمده که نشان میدهد رهبران گروه حماس؛ یحیی سنوار و محمد الضیف، در ژوئن ۲۰۲۱ نامهای به فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اسماعیل قاآنی، ارسال کردهاند و در آن خواستار حمایت مالی برای اجرای طرحی به منظور حمله به اسرائیل شدهاند. آنها ۵۰۰ میلیون دلار از جمهوری اسلامی خواسته بودند.
در حالی که بیش از نیمی از ایرانیان زیر خط فقر زندگی میکنند آثار باستانی ایران در معرض نابودی است و ...
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#تاریخ
#آثار_باستانی
@Tavaana_TavaanaTech
کتیبه داریوش یکم هخامنشی که به عنوان «نخستین فرمان داریوش بزرگ» و بزرگترین کتیبه تخت جمشید شناخته میشود، دچار فرسایش شده و به گفته سیاوش آریا، کنشگر میراث فرهنگی، بخشهایی از آن ریخته است.
جمهوری اسلامی به جنگ با ایران و تاریخ ایران رفته است. عدم توجه به میراث فرهنگی و تاریخ کشورمان باعث شده شاهد چنین صحنههایی باشیم. ثروت کشورمان در راه تسلیح گروههای تروریستی در منطقه خرج میشود.
به گزارش تایمز اسرائیل، اخیرن از تونلهای حماس مدارکی به دست آمده که نشان میدهد رهبران گروه حماس؛ یحیی سنوار و محمد الضیف، در ژوئن ۲۰۲۱ نامهای به فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اسماعیل قاآنی، ارسال کردهاند و در آن خواستار حمایت مالی برای اجرای طرحی به منظور حمله به اسرائیل شدهاند. آنها ۵۰۰ میلیون دلار از جمهوری اسلامی خواسته بودند.
در حالی که بیش از نیمی از ایرانیان زیر خط فقر زندگی میکنند آثار باستانی ایران در معرض نابودی است و ...
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#تاریخ
#آثار_باستانی
@Tavaana_TavaanaTech