آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
در سراسر کشورمان در زندان‌های جمهوری اسلامی، زندانیانی گمنام در حبس هستند که حتی اسامی آن‌ها منتشر نشده است. افرادی که از حق دسترسی به دادگاهی عادلانه محروم بوده‌اند. افرادی که تحت شکنجه قرار گرفته‌اند. افرادی که حقوق انسانی آن‌ها تضییع شده است.

در ادامه نام ۱۰ زندانی سیاسی محکوم به اعدام می‌آید که در زندان‌های اهواز محبوس هستند:

#علی_مجدم فرزند صالح
#محمدرضا_مقدم فرزند محمدعلی
#سیدسالم_موسوی فرزند سید خلف
#معین_خنفری فرزند صادق
#حبیب_دریس
#سیدعدنان_موسوی (آلبوغبیش) در #زندان_سپیدار

#محمد_داورشناس فرزند سید راشد
#مهدی_شریفی
#محمد_امین_عبیات
#مرتضی_مهناپور

صدای آن‌ها باشیم که دسترسی به دادخواهی هم ندارند.
ایران را فراموش نکنیم

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
«جهت یادآوری برای آنهایی که خس و خاشاک گویان را فراموش کردند

وقتی اسم شخص پلید محمود احمدی‌نژاد در ذهنم می‌پیچه ناخداگاه به یاد چهره‌ی زیبای امیر جوادی‌فر می‌افتم که در هنگام دستگیری تمام بدنش زیر شکنجه‌ها و ضربه‌های باتون و پوتین ضحاکان خورد شده بود، به یاد روزی می‌افتم که امیر زخم‌هایش عفونت کرده بود و همش نگران این بود که چرا یکی از چشم‌های زیبایش نمی ‌بیند! گفتن واقعیت برای من بسیار سخت بود که بگویم برادر عزیزم، امیر جان! متأسفانه یکی از چشم‌هایت را از دست داده‌ای، به یاد شب‌های سوزان جهنم کهریزک می‌افتم که امیر از شدت درد و تب با صدای بلند همش ناله می‌کرد و از مادرش که قبلاً فوت کرده بود چشم‌هایش را می‌خواست، به یاد آخرین روز حضورمان در جهنمی به نام کهریزک می‌افتم که سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک با پوتین بر سر و صورت بدن بی جان امیر می‌کوبید تا از زیر سایه بیرون بیایید و روی آسفالت داغ و زیر گرمای خورشید بشیند و در آخر به یاد روزی می‌افتم که امیر مظلوم با لب‌های تشنه در راه انتقال کهریزک به اوین در حسرت یک قطره آب مرتب خون بالا آورد و نابآورانه با ما وداع کرد و به سوی مادرش شتافت.

امیر جانم ! یاد و خاطره‌ات تا همیشه در قلبم زنده و گرامیست.💔😞🕊️🌱💔»

از صفحه اینستاگرام مسعود علی‌زاده از جان‌به‌دربردگان جنایت کهریزک


#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_الامینی
#رامین_پوراندرجانی
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#احمد_نجاتی_کارگر
#ندا_آقاسلطان
#سهراب_اعرابی
#اشکان_سهرابی
#مصطفی_کریم_بیگی
#علی_حسن_پور
#علیرضا_صبوری
#هجده_تیر
#بازداشتگاه_کهریزک
#علیه_فراموشی
#انتخابات۸۸
#محمود_احمدی_نژاد
#رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رنج‌ها و غم‌ها به کشتار رقص‌هایمان آمده ... به سلاخی آوازهایمان... به قصد شکستن سازهایمان!
وای‌تان باد اگر روزی زنان سرزمین‌تان، رقصیدن را فراموش کرده باشند...
وای‌تان باد اگر آوازخوانان‌تان غمباد گرفته باشند و شاعران و نوازنده‌هایتان به پیشه‌ی دیگری روی آورده باشند ...
رقص و آواز، شعر و موسیقی، آخرین علایم حیاتی یک جامعه‌ی زنده و پویاست .
اگر میخواهی سرزمینی را نابود کنی، با تخریب شهرها و خانه‌های مردم نمی‌توانی آن دیار را به خاک مذلت بنشانی.
اما اگر توانستی میل به شادی، رقص، شعر و آواز  را در آنان خفه کنی، آنگاه می‌توانی به راستی ادعا کنی که سرزمینی را به شهری سوخته، بدل کرده‌ای.
اما بازهم، سال‌ها بعد، در همان شهر سوخته، تمام غم‌ها و ناامیدی‌ها ، تمام آلام و دردها ، تمام سوگواری‌ها و گریه‌ها، در یک لحظه تمام خواهد شد. درست در همان لحظه‌ای که پیرزنی داریه‌زنگی خود را از زیر آوارهای خانه‌اش بیرون می‌کشد، مردی آخرین سیم‌ کمانچه‌‌اش را کوک می‌کند و مادری داغدار، ناگهان اشک‌هایش را با آستینش پاک می‌کند و همگام با ردیف کمانچه و داریه، از عمق جان آواز سر می‌دهد که :
بغل وا کن منو کنج بغل گیر ... که دیشب در بیابون مونده‌ام مو ... که سرما خورده‌ام مو ...عزیز جان ... جگر جان ... دل ای دل ای دل ای دل ...

و آنگاه،
گاهِ رقصیدن آغاز می‌شود... و زندگی
بر استخوان ران‌هایِ خود
دوباره خواهد ایستاد...

✍️مسعود احمدی شامکانی

masoudahmadi912

#شجریان #محمدرضا_شجریان #محمد_رضا_شجریان #رقص_ایرانی #رقص_محلی #آواز_محلی #آواز_سنتی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«کاشت درخت انار در سالروز تولد محمد حسین عرفان به یاد جان باختگان آبان و جان باختگان راه حق و آزادی
باشد که این درخت راوی رشادت قهرمانان وطن برای آیندگان باشد.»

جاویدنام محمد حسین عرفان در زمان آسیب‌دیدن چشمانش ۲۴ سال داشت.
در آبان ۹۸ و در فردیس شهر کرج در اعترضات به گرانی بنزین، برق منطقه قطع شده بود و نیروهای سرکوبگر یگان ویژه با موتور به مردم حمله‌ور شده بودند، مردم در حال فرار بودند.
دو دختر روی زمین و زیر مشت و لگد مامورها بودند که محمدحسین با چند نفر دیگر به کمک آن‌ها می‌روند که با شلیک مستقیم ساچمه از ناحیه دو چشم و سر و صورت آسیب می‌بیند. چشم چپ بینایی را کامل از دست می‌دهد و چشم راست با وجود بینایی ۳۰ درصدی به مرور زمان ضعیف‌تر می‌شود.
محمدحسین در اعترضات ۱۴۰۱ نیز با همان بینایی محدود به خیابان آمد و بارها کتک خورد تا نهایتا چشمانش عفونت کرد و در ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۲ در سن ۲۹ سالگی در بیمارستان به علت ورود عفونت در خون، جان خود را از دست داد و در سوم اسفند به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی در آبان ۹۸ در بیمارستان محمدحسین را تحت فشار قرار می‌دهند و پس از آن با گرفتن برگه رضایت حق هر گونه شکایت را از او می‌گیرند و در چهلم وی با حضور بر مزار او با فشار بر خانواده، جو را امنیتی می‌کنند.

محمد در شرف ازدواج بود و به جای لباس دامادی در جشن عروسی، لباس خواستگاری او در کنار قاب عکس مراسم سوگواری او قرار گرفت.
او بر روی تصاویری از چشمانش نوشته بود.
«قیمت چشم تو چند است که در کشور من، هر چه مرغوب و نفیس است، بهایش جان است»
او در کار تاسیساتی شاغل بود.

یادش گرامی باد
#محمد_حسین_عرفان #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حکم اعدام ماموستا محمد خضرنژاد تایید شده است.
شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور به ریاست علی رازینی، حکم ۱۶ سال حبس و اعدام این روحانی اهل سنت را عینا تایید کرد.
محمد خضرنژاد از بازداشت‌شدگان انقلاب زن، زندگی آزادی ست که در اعتراض به قتل مهسا امینی در شهر بوکان در انقلاب شرکت کرده بود.

پیشتر شعبه ۳ دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی رضا نجف‌زاده، محمد خضرنژاد را به اتهام‌ «افساد فی الارض»، «لطمه واردکردن به تمامیت یا استقلال کشور» و «تبلیغ علیه نظام» به اعدام و ۱۶ سال حبس محکوم کرده بود.
در روزهای گذشته ده‌ها نفر از علمای اهل سنت در مناطق کردنشین کشورمان با امضای طوماری به صدور حکم اعدام برای ماموستا ملا محمد خضرنژاد بوکانی اعتراض کرده بودند.

جمهوری اسلامی که خود حکومتی فرقه‌ای است، با اعمال تبعیض شدید مذهبی، به همبستگی ملی لطمه می‌زند و گروهی بزرگ از شهروندان ایران را تحت آزار و اذیت قرار می‌دهد.

صدای هم‌وطنان‌مان باشیم

#محمد_خضرنژاد #ماموستا_خضرنژاد #بوکان
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز نوزدهم خرداد ماه، زادروز #رامین_پوراندرجانی پزشک مظلوم کهریزک است.

رامین پوراندرجانی؛ پزشکی بود که شرافت و وجدان را هرگز به دیکتاتور نفروخت! مرگ رامین پوراندرجانی نه مسمومیت غذایی بود و نه خودکشی بلکه مسئولان رده بالای نیروی انتظامی و امنیتی او را کشتند تا جنایت‌هایشان در بازداشتگاه کهریزک از زبان رامین برملا نشود.

رامین پور اندرجانی پزشکی که مظلومانه کشته شد. انسانی که به زور در بازداشتگاه کهریزک بود و شاهد جنایات آنجا، صدایش را بریدند تا صحبت از بسیاری از ناگفته‌ها نکند. تا صحبت از نبض گرفتن‌ها با پوتین نکند. تا صحبت از گونی ‌های سفید رنگ نکند. رامین تو را کشتند و خانواده‌ات را داغدار کردند، فقط به آن دلیل که شاهد فجایع بودی... آری، در کشور ما ایران شاهد باشی هم مجرمی، تو مجرم به آنی که زیر بار زور نرفتی و دست خود را به جنایات آنجا آلوده نکردی و هرگز زیر برگه مننژیت را امضا نکردی، برگه‌ای که از سوی سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران، سرتیپ عزیزالله رجب‌زاده فرمانده نیروی انتظامی پیشین تهران و سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک تهیه شده بود تا بگویند کشته‌شدگان کهریزک بر اثر ضرب و شتم و شکنجه کشته نشدند بلکه آنها بر اثر بیماری مننژیت فوت کردند.

رامین جان ؛ تو را از این دنیا گرفتند ولی نمی‌توانند از یاد ملت بگیرند، یاد تا همیشه برای زنده و گرامی‌ست!.

تولدت در آسمان‌ها مبارک مرد بزرگ.🌹🌹»

از اینستاگرام مسعود علیزاده، از بازماندگان کهریزک
masoudalizadeh___

روایت قتل حکومتی رامین پوراندرجانی را در لینک زیر بخوانید:

https://tinyurl.com/3webxk4p

رامین پوراندرجانی، جان بر سر قسم
https://tavaana.org/ramin_pourandarjani/

#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#رامین_پوراندرجانی
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_لامینی
#احمد_نجاتی_کارگر
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پویا جگروند، فعال مدنی، در پستی در شبکه اکس، توییتر سابق، خبر از اعتصاب غذا و داروی محمد نوری‌زاد داده است.
به گفته این فعال مدنی، محمد نوری‌زاد در اعتراض به مافیای فساد و غارت در زندان اوین اعتصاب غذا و دارو کرده است.
«نوری‌زاد امروز اعلام کرد به خاطر این‌که همه راه‌هایی که درباره فساد در زندان اوین انجام داده به نتیجه نرسیده، با جان‌اش تصمیم به مبارزه گرفته است.»

صدای او باشیم که پیامش به مردم ایستادگی بوده است.

#زن_زندگی_آزادی
#محمد_نوریزاد
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد اردشیر خاموشی جوان دارای معلولیت شدید جسمی حرکتی اهل و ساکن روستاهای باخرز در تربت‌جام واقع در خراسان رضوی
در سوم خرداد ماه و پس از گذاشتن استوری برای مرگ ابراهیم رئیسی، احضار و بازداشت و متعاقب آن تحت‌الحفظ به بیمارستان روانی ابن‌سینای مشهد منتقل شد!!
طبق گزارش دریافتی، او بیش از دو هفته است که در آن بیمارستان نگهداری می‌شود و در طی این مدت به او داروها و آمپول‌های ناشناخته خورانده و تزریق می‌شود!

مسئولیت حفظ جان وی به عهده نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی و رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی است.

محمد اردشیر خاموشی، چند هفته پیش پس از دریافت احضاریه، با انتشار ویدئویی از احضارش به اداره اطلاعات شهر محل زندگی‌اش به دلیل واکنش نشان دادن به مرگ ابراهیم رئیسی خبر داده و گفته بود: «یک جان دارم، آن هم فدای ایران و ملت ایران، ‎رضاشاه روحت شاد، شاهنشاه روحت شاد»

جمهوری اسلامی مخالفان خود را دارای بیماری روانی قلمداد می‌کند و گمان می‌کند که افرادی که مخالف این رژیم هستند اگر روان سالمی داشتند، از مخالفت دست بر می‌داشتند!!
انگ بیمار روانی زدن به مخالفان از شگردهای همیشگی حکومت‌های استبدادی به خصوص جمهوری اسلامی است.

#محمد_اردشیر_خاموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری، فعال کارگری محبوس در زندان عادل‌آباد شیراز، بیش از ۵ روز است که از بند سبز این زندان به مکان نامعلومی منتقل شده است و تاکنون با خانواده خود هیچ تماسی نداشته است.
به گفته یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این فعال کارگری زندانی، آقای داوری از روز شنبه ۱۹ خردادماه به دلیل اعتراض به نحوه برخورد مسئول فروشگاه زندان عادل‌‌آباد شیراز، به صورت تنبیهی از بند سبز بزرگ‌سالان این زندان خارج شده و به مکان نامعلومی منتقل شده است.

به گزارش هرانا شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی سید محمود ساداتی، محمد داوری را
به اتهام توهین به رهبری
به سه سال حبس تعزیری، منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه، منع فعالیت در فضای مجازی و اقامت اجباری در شهرستان بردسیر کرمان به مدت دو سال محکوم کرده است
همچنین از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به نفع گروه‌های معاند در فضای مجازی
این فعال کارگری را به یک سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم کرده است.

آقای داوری پیش از این نیز به دلیل فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت را داشته است.

صدای زندانیان باشیم جمهوری اسلامی می‌خواهد ارتباط جامعه را با زندانیان قطع کند در حالی که هزاران نفر به دلیل حمایت از جامعه در زندان هستند.
محمد داوری جوانی ست تحصیل‌کرده که علاوه بر کارشناسی مهندسی عمران دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه گلستان شیراز هم بوده است.


#باری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#زندانی
#محمد_داوری
@Tavaana_TavaanaTech
محمد نوری‌زاد به صورت تنبیهی به انفرادی منتقل شده است.
این فعال مدنی محبوس در زندان اوین، در اعتراض به مافیای فساد و غارت در زندان دست به اعتصاب غذا و دارو زده بود.

فاطمه ملکی، همسر محمد نوری‌زاد، در یک فایل صوتی از انتقال این زندانی سیاسی به انفرادی خبر داد. دلیل اعتصاب غذا و داروی آقای نوری‌زاد اعتراض نسبت به گران‌شدن مواد غذایی عرضه‌شده به زندانیان بوده است.

در بهمن‌ماه سال ۱۴۰۲، محمد نوری‌زاد به ۶۱ ماه حبس محکوم شد و در تیرماه همان سال در پرونده ای دیگر توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به دو سال حبس محکوم شد.

«هرانا» درباره محکومیت‌های پیشین نوری‌زاد می‌نویسد: در تاریخ ۲۰ مرداد ماه ۹۸، به دلیل امضای بیانیه ۱۴ نفر،‌ نامه‌ای که با امضای ۱۴ تن از کنشگران مدنی مبنی بر استعفای آیت الله خامنه‌ای منتشر شده بود، همچنین به دلیل حضور در مقابل ساختمان محل برگزاری دادگاه تجدیدنظر کمال جعفری‌یزدی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او نهایتا سال ۱۳۹۹ از زندان وکیل آباد مشهد به زندان اوین منتقل شد.
وی در بخش نخست پرونده خود در بهمن ماه ۹۸، توسط شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی منصوری از بابت اتهامات «توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، تشویش اذهان عمومی، همکاری با رسانه‌های خارجی، شرکت در تجمعات غیرقانونی» به ۱۵ سال حبس، ۳ سال تبعید به ایذه و ۳ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.
علاوه براین، محمد نوری زاد اردیبهشت ۱۳۹۹ از صدور حکم یک سال زندان دیگر برای خود به دلیل دفاع از حقوق شهروندان بهائی ساکن شهر ایوانکی در استان سمنان توسط دادگاه شهرستان ایوانکی خبر داد.
همچنین مردادماه ۱۳۹۹ در بخش دوم پرونده خود توسط دادگاه کیفری دو مشهد به دلیل حضور در مقابل ساختمان محل برگزاری دادگاه تجدیدنظر کمال جعفری‌یزدی، از بابت اتهام «اخلال در نظم عمومی» به ۸ ماه حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و تبعید به طبس و از بابت اتهام «نشر اکاذیب» به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

محمد نوری زاد نهایتا در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱۴۰۰، در پی موافقت دادستان با توقف اجرای حکم، از زندان اوین آزاد شد، اما در تاریخ ۳ بهمن ۱۴۰۰، جهت تحمل باقیمانده دوران محکومیت خود احضار شده و به زندان اوین بازگشت.
این کارگردان، فیلمنامه‌نویس و روزنامه‌نگار ۷۲ ساله ایرانی پیش از این هم سابقه بازداشت و زندان در جمهوری اسلامی داشته است. او که از روزنامه‌نگاران تندرو و مذهبی محسوب می‌شد، در سال‌های پایانی دهه هشتاد به صف منتقدان فعال جمهوری اسلامی پیوست.


صدای او باشیم که پیامش به مردم ایستادگی بوده است.

#زن_زندگی_آزادی
#محمد_نوریزاد
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام محمد قبادلو ضمن انتشار این کلیپ نوشت:

اگر اینان مسلمانند یارب، کافرم گردان
وگر من کافرم، از مسلک ایشان برم گردان

قهرمانم، آنان که در حق تو ظلم کردند بی شک کافرند و ظلم هیچوقت پایدار نخواهد‌بود.

محمد قبادلو از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی مردم ایران بود که در روز سوم بهمن ۱۴۰۲ با وجود مخالفت گسترده مردم و‌ نهادهای بین‌المللی، در زندان قزلحصار اعدام‌شد.

#محمد_قبادلو #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام محمد قبادلو این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

«محمدم در دفاع از زنان و دختران سرزمینش رسالتی بر دوش داشت که پس از انجامش آسوده خاطر پر کشید.
هر قدر انسان شریف‌تر باشد از جنایت دیگران بیشتر رنج می‌برد.
خانواده کرمپور با اینکه می‌دانستند فرزندشان در جای دیگری کشته شده، برای قربانی کردن محمد به پای چوبه دار رفتند و حکم ناعادلانه‌ی محمد را اجرا کردند و پسرم را قربانی حماقت و سنگدلی خود کردند.
عید قربان را به تمامی خانواده‌هایی که فرزندان و عزیزانشان قربانی شدند تسلیت عرض می‌کنم.»


#مهسا_امینی
#محمد_قبادلو
#محمدقبادلو
#عید_قربان
#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
#رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مگسک: تیر خلاص به محمد ثلاث

 از آن‌جا که قوه قصابیه مستقل است متهم را به سرعت اعدام می‌کند و پس از آن زحمت دفن متهم را خودشان می‌کشند و بعد به خانواده می‌گویند بروید فلان قطعه
https://youtu.be/S9Wy0l7Y0es

امروز، ۲۸ خرداد، سالگرد اعدام محمد ثلاث است. او در تماس تلفنی از زندان اتهاماتش را تکذیب کرده و گفته بود که راننده اتوبوس مرگ نبوده و او را وادار به اعتراف علیه خودش کرده بودند. ولی عوامل قوه‌قضاییه به این سخنان اهمیتی نداده و با سرعت حکم اعدام را صادر و احرا کردند!

این ویدئو در سال ۱۳۹۷ توسط زنده‌یاد علیرضا رضایی ساخته شده بود.

#مگسک #محمد_ثلاث #گلستان_هفتم #نه_به_اعدام #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«سلام توانا، وقتی به روز جهانی پدر رسیدیم، اولین چهره‌ای که حتی پیش از پدر خودم جلوی چشمم اومد، آقا ماشاالله کرمی بود. پدر زحمتکشی که داغدار پسر برومندش شد. پدر دادخواهی که فقط به خاطر اینکه هر روز سر مزار پسرش می‌رفت و استوری می‌گذاشت و از میهمانانش استقبال می‌کرد، به شش سال حبس محکوم شده، پدر رنج کشیده‌ای که با دستفروشی پسر قهرمانی رو بزرگ کرد و حالا این حکومت نه تنها پسرش رو کشت، پدر رو هم زندانی کرد، مثل پدر پویا بختیاری و مهدی سلمان‌زاده و بسیاری پدران دیگه...
یاد تنهایی منیژه خانوم افتادم، که این روزها چقدر درد می‌کشه... این ویدیو رو تقدیم می‌کنم به ماشاالله کرمی و همه پدران دادخواه»

- ویدیو و متن ارسالی مخاطبان توانا

#روز_پدر #محمدمهدی_کرمی #کومار_کرمی #کیان_حسینی #محمد_حسینی #دادخواهی #ماشالله_کرمی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالروز اعدام محمد ثلاث
‏درویش مظلوم گنابادی

‏۳۰ بهمن ۱۳۹۶ وقتی درویشان برای آزادی یکی از همکیشان خود مقابل پاسگاه ۱۰۲ خیابان پاسداران تهران تجمع کرده بودند، ماموران اطلاعات سپاه به همراهی نیروهای انتظامی به آنها حمله‌ور شده و اقدام به شلیک کردند. در حین درگیری‌ها، اتوبوسی حرکت کرد و خود را به محل تجمع چند نفر دژخیم رسانیده و سه نفر از آنها را کشت.

‏ماموران اطلاعات سپاه، درویشی به نام محمد ثلاث را به اتهام قتل سه مأمور بازداشت کرده و در بازداشتگاه بدون د سترسی به وکیل، زیر شکنجه‌های جسمی گرفتند. این درویش که در آن زمان ۵۰ ساله و پدر دو فرزند بود، ابتدا اتهام وارد شده را پذیرفت؛ و سپس موکداً اعلام کرد که زیر شکنجه وادار به این کار شده است.

‏حکومت جمهوری اسلامی، بی توجه به اعتراضات جهانی به سرکوب درویشان و بی‌توجه به اشکالات عدیده‌ی حقوقی وارد به پرونده، در ۲۸ خردادماه ۱۳۹۷، محمد ثلاث را اعدام کرد. خبر اعدام این درویش مظلوم، موجی از خشم در داخل و خارج ایران به وجود آورد.

‏ سرکوب تنوع دینی، آن هم به شکل خشن، روش همیشگی حکومت اسلامی از زمان تصدی قدرت در ایران بوده است. در کتابچه‌ی «ناباورمندان» در بخش «علل تعقیب و سرکوب دینی در ایران» ضمن گزارش مختصر این سرکوب سیستماتیک، به تعلیل و تبیین آن پرداخته شده و از جمله آمده است:

‏«سرکوب دینی پس از ۵۷ در ایران شدت گرفت و به یک برنامه‌ حکومتی سیستماتیک تبدیل شد. بهاییان پیش از ۵۷ هم گاهی مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند؛ اما این برنامه‌ای از ناحیه‌ حکومت وقت نبود. به‌ همین ترتیب می‌توان دید که رهبران بسیاری از فرقه‌های صوفیه، به‌ علت قتل‌های مشکوکی که رخ داد، پس از ۵۷ ایران را ترک کردند و از میان آنها تنها مشایخ صوفیه‌ گنابادی اصرار به ماندن در ایران نشان دادند. کم‌ترین علتی که برای تشدید سرکوب‌های دینی پس از ۵۷ به ذهن متبادر می‌شود، حاکمیت ذهنیت جزمیت‌اندیش روحانیت شیعه است؛ ذهنیتی که خود را حقیقت مطلق می‌داند و مدعیان رقیب را تحمل نمی‌کند.»

‏برای دسترسی به این گزارش رجوع کنید به:

‏⁦ dialog.tavaana.org/nonbelievers-5/

‏⁧ #ناباورمندان⁩ ⁧ #ادیان_غیررسمی⁩ ⁧ #درویش⁩ ⁧ #درویش_گنابادی⁩ ⁧ #تصوف⁩ ⁧ #صوفی⁩ ⁧ #محمد_ثلاث⁩ ⁧ #نه_به_اعدام

https://t.me/majzooban_org
‏⁦ @Dialogue1402
«حامیان پزشکیان در سیرک انتخابات، دارند در حمایت از محمد فاضلی ، مشاور پزشکیان که صداوسیما میکروفنش رو قطع کرد، هشتگ می‌زنن که #بگذارید_حرفش_رو بزنه
البته به نظر من این مظلوم نمایی برای گرم‌کردن تنور انتخابات برنامه‌ریزی شده بوده و ما از این بازی‌ها زیاد از سوی رژیم دیدیم.
اما من می‌خوام به زندانیامون اشاره کنم، زندانی‌هایی که جرمی جز حرف زدن ندارن و الان توی زندان هستن و هیچوقت صدایی از همین اصلاح‌طلبان در نیومد که #بگذارید_حرفش_رو_بزنه

همیشه هم با حکومت در سرکوب‌ها همراهی کردند و لباس سپاه تروریست رو پوشیدن و با افتخار گفتن که سپاهی هستند!

همین یک سال پیش دو نفر فقط به خاطر عقیده‌شون و خداناباور بودن، اعدام شدند، کدوم یک از این اصلاح‌طلبا اعتراض کردن؟!
الان مجید توکلی، فاطمه سپهری، سعید مدنی، مهوش ثابت، نرگس محمدی، احمدرضا حائری، امیرسالار داوودی، نرگس محمدی، سپیده قلیان و ... جز حرف زدن مگه چه کار کرده بودن که زندانی هستن؟

تریبونتون قطع شد ناراحت شدین؟ دیدم محمد حبیبی، معلم و کنشگر صنفی و زندانی سیاسی سابق توییت خوبی نوشته بود:
"‏سخت بود آقای ‎#محمد_فاضلی ؟
دفعه بعد که خواستی بیانیه روزنه گشایی بدهی، به هزاران معلم و دانشجو و کارگری فکر کن که بازداشت شدند، کتک خوردند، حبس کشیدند، تحقیر شدند و اخراج شدند.
به آن بازنشسته‌ای که در مقابل چشمان همسرش، دستش را شکستند.
به دخترانی که هر روز سرکوب می‌شوند."

راستی، وقتی قاضی نمی‌ذاشت نوید افکاری تو دادگاه حرفشو بزنه، نمی‌ذاشت محمد حسینی حرفشو بزنه و .... اونوقت کجا بودین؟ شماها مگه معترض‌ها رو به کرکس و ویرانی‌طلب بودن متهم نکرده بودین؟ شماها مگه به ماها نمی‌گفتین اغتشاشگر؟

خلاصه اینکه این تنور انتخابات با این شوهای تلویزیونی گرم بشو نیست، ما داغ دیدیم، می‌فهمید؟ می‌دونید داغ چیه؟!
ما می‌خوایم اصلا این رژیم نباشه، بعد بیایم گول بازی‌تون رو بخوریم و به حکومت آخوندها مشروعیت بدیم؟»

- متن ارسالی مخاطبان توانا

#سیرک_انتخابات #نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای #زندانیان_سیاسی #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری، فعال کارگری محبوس در زندان عادل‌آباد شیراز، در سلول انفرادی ست و همچنان در حال اعتصاب غذا.
این زندانی بیش از دو هفته است که در سلول انفرادی نگهداری می‌شود و همچنان در اعتصاب غذا است. در این مدت خانواده این زندانی هیچ خبری از او ندارند.
هرانا درباره اتهامات محمد داوری می‌نویسد:
شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی سید محمود ساداتی، محمد داوری را
به اتهام توهین به رهبری
به سه سال حبس تعزیری، منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه، منع فعالیت در فضای مجازی و اقامت اجباری در شهرستان بردسیر کرمان به مدت دو سال محکوم کرده است
همچنین از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به نفع گروه‌های معاند در فضای مجازی
این فعال کارگری را به یک سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم کرده است.

آقای داوری پیش از این نیز به دلیل فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت را داشته است.

صدای زندانیان باشیم جمهوری اسلامی می‌خواهد ارتباط جامعه را با زندانیان قطع کند در حالی که هزاران نفر به دلیل حمایت از جامعه در زندان هستند.
محمد داوری جوانی ست تحصیل‌کرده که علاوه بر کارشناسی مهندسی عمران دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه گلستان شیراز هم بوده است.


#باری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#زندانی
#محمد_داوری
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در غروبی غمگین چند نفر از دوستان محمد حسینی، پیکر او را تحویل می‌گیرند و به مزارستانی می‌برند که محمدمهدی کرمی هم آنجا دفن‌شده. پدر و مادر محمدمهدی می‌بینند که هیچ کس بر مزار او حاضرنیست و محمد درست مانند زمانی که زنده‌بود، تنها و غریب است. به همین خاطر به مزار او می‌روند و اشکی نثارش می‌کنند…

مگر می‌شود این جنایت‌ها را فراموش کرد؟ مگر چند سال گذشته که باز هم عده‌ای از رای‌دادن به این حکومت می‌گویند؟!

- همراهان

#محمد_حسینی #مهسا_امینی #کیان_حسینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فایل صوتی محمد داوری از زندان عادل‌آباد شیراز:
در اعتراض به شکنجه و رفتارهای غیر قانونی نسبت به زندانیان سیاسی اعتصاب غذا کرده‌ام

محمد داوری، فعال مدنی و کارگری محبوس در زندان عادل‌آباد شیراز، با انتشار یک فایل صوتی از داخل زندان، دلایل اعتصاب غذای خود پس از ۱۷ روز و شرایط موجود در ایران زندان را تشریح کرده است.

او همچنین در متنی که در صفحه اینستاگرامش منتشر شده، نوشته:
بند ارشاد متشکل از چهار سلول است و ورودی بند در راهروی مرکزی زندان هیچ‌گونه تابلو و اعلانی ندارد تا کسی از بازدیدکنندگان از وجود آن آگاه باشد. حتی به گفته زندانیان مسئولان حفاظت اطلاعات درب آن را با بنری بزرگ از انظار پنهان می‌کنند و یا آن را قبل از حضور بازدیدکنندگانی که از دیگر مراکز و ارگان‌ها می‌آیند، خالی می‌کنند.
این بند دارای ۴ سلول است؛ سلول‌هایی تاریک که فاقد تهویه و سیستم سرمایشی و گرمایشی می‌باشد. زندانیان در این سلول‌ها باید روی موکت و یا پلاستیک زباله بخوابند. در زمستان وضعیت به گونه‌ای است که محبوسان این موکت را به روی خود می‌کشند موکتی که آنقدر کثیف است که اگر چند دقیقه بر روی آن قدم بزنید کف پاهای‌تان سیاه و کدر می‌شود.
ازدحام زندانیان در فضایی بسیار کوچک، نبود حمام و هیچگونه وسایل بهداشتی و عدم رسیدگی پزشکی و عدم دسترسی به ارتباط با خانواده و حتی مسئولان زندان این فضا را تبدیل به شکنجه‌گاه مخوفی کرده است.


بسیاری از زندانیان تحت فشار روحی و روانی دست یه خودکشی و خودزنی می‌زنند تا کسی صدای آن‌ها را بشنود. شیوع بیماری پوستی و وجود حشره‌های موذی در فضایی که حتی جارویی برای نظافت سلول وجود ندارد و انبوه زباله‌ها فضای ناچیز این سلول را تنگ‌تر کرده است.
تجاوز، تهدید به قتل و سواستفاده کارمندان زندان از این فضا چیزی جز رعب و وحشت را برای زندانی تداعی نمی‌کند.
سرویس بهداشتی که با دیواره کوتاهی از اتاق جدا شده فاقد دمپایی است و استفاده از سرویس را دشوار کرده است. بوی تعفن و موش‌های بزرگ که شبانه از چاه فاضلاب بیرون می‌آیند و ترس گزیدن انگشت‌ها خواب را بر زندانیان حرام می‌کند. حتی برای صرف غذا چیزی به نام قاشق و سفره وجود ندارد و با دست‌های کثیف باید آن غذا را نوش جان کرد.
آب گرم تنها نوشیدنی در دسترس برای زندانیان است و آن‌ها باید با دست از سرویس آب بخورند.
زندانیان مبتلا به هپاتیت و ایدز از دیگر زندانیان تفکیک نشده و هیج انسانی نمی‌تواند خود را مصون از آن‌ها بدارد، همچین فضای مخوفی را برای تنبیه زندانیان در نظر گرفته‌اند.

#محمد_داوری #بیانیه #زندان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«پانزده سال گذشت ! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر

ماه تیری که در اوج ناباورانه طعم تلخ زندان ، شکنجه و مرگ انسانیت را تجربه کردم. پانزده سال گذشت ! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر ، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن‌هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود، می‌رفتیم .. می‌رفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود، صدای شکستن استخوان یاران به گوش می‌رسید، هوشی نمانده بود در زیر تابشی که ما را بی‌تاب کرده بود.انگار زمان ایستاده بود، خورشید مرده بود ! روز شب می‌شد و شب آنقدر بلند، که روشنی‌های تیر، تار می‌شد. هر ماه تیری که می‌رسد، شب ناله‌های امیر برایم زنده می‌شود که از مادرش چشم‌هایش را می‌خواست، تصویر لب‌های خشک و تشنه‌اش وقتی که ناباورانه با ما وداع کرد، هر ماه تیر که می‌رسد، تنم دوباره از تب آن کابوس تیره می سوزد.. تو یادت هست محسن ! لباست را درآوردی و مرا با آن باد می‌زدی ! محسن؛ هنوز تنم می‌سوزد ، هنوز ! زخم‌هایت بزرگ و بزرگ تر می شد و تو ایستاده‌تر، حیرانم از آن همه ایستادگی ! چه سربلند زندگان را ترک گفتی!

من ماه تیر را دوست ندارم، آخر یاد دستهای بسته ی محمد می‌افتم ، از آنجا که می‌آمدیم، در اوین، از ما جدا شد. ما در اوین بودیم و او در بیمارستانی ، با دست‌های زنجیر شده بر تخت، در آنجا جهنم کهریزک را می‌گویم! او مدام نگران بود و بی‌قرار، انگار چند روزی به آزمون کنکورش نمانده بود. بعداً خبر قبولیش را شنیدم، البته نه در کنکور، شنیدم در آزمون دیگری پذیرفته شد.

از تمام آن روزهای سرد و سیاه ، از آن روزی که دوباره در روزنگارمان، یادآور تلخی و سیاهی شد. از آن هجده ِ تیر ده سال گذشته بود و هنوز چیزی تمام نشده بود که دوباره روز بد دیگری آغاز شد، هجده ِ تیری دیگر خون‌های ریخته و پایمال شده‌ی هجده تیر ۷۸ و مادری که از آن سال تا به امروز سعیدش ( #سعید_زینالی ) را هنوز جستجو می‌کند! و دوباره هجده تیری دیگر و زخم های من همه از این روز است از این روز ! هر ماه تیری که از راه می‌رسد، دوباره باز تنم می لرزد از یادِ آن همه، از دیدن زخم‌های مانده بر تنم پانزده سال گذشت ! و هنوز مانده بر تنم، مانده بر قلبم، زخم‌های آن ماه تیرگی.»
.

✍️ مسعود علیزاده

#محسن_روح_الامینی
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#احمد_نجاتی_کارگر
#رامین_پوراندرجانی
#سعید_زینالی
#رای_بی_رای
#نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech