Forwarded from گفتوشنود
صبح پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالیکه آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبهرو شد که نه از روی عصبانیت لحظهای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که بهخاطر خشونتهای مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شمارهای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بیخبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.
قوانینی که با تکیه بر فقه سنتی و برداشتهای تاریخی از متون دینی تدوین شدهاند، در مواردی چون فرزندکشی یا زنکشی، عملاً راه را برای شکلگیری نوعی مصونیت قضایی برای خشونتورزان درون خانواده هموار کردهاند. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، که پدر را از قصاص بابت قتل فرزند معاف میکند، نمونهای بارز از چنین قانونی است؛ قانونی که نه از عدالت، بلکه از یک خوانش خاص و محافظهکار از فقه تبعیت میکند. این نگاه، پدر را بهعنوان «مالک» جان فرزند تلقی میکند و نه شریک برابر در خانوادهای انسانی، و در نتیجه، قتل فرزند را نه جنایت کامل بلکه نوعی تخلف شخصی میبیند که تنها با دیه جبرانپذیر است.
حمایت قانون از چنین رویکردهایی، در عمل به نفی حق حیات و امنیت برای قربانیان خشونت خانگی میانجامد و به مردانی که در جایگاه پدر یا شوهر هستند، این پیام را میدهد که میتوانند بدون ترس از مجازاتهای جدی، تصمیمی مرگبار بگیرند. این قوانین، نهتنها با اصول جهانشمول حقوق بشر در تضاد هستند، بلکه با خودِ روح عدالتطلب و رحمانی دین نیز بیگانهاند. در نظامی که قانون به جای دفاع از جان بیدفاع، قاتل را مصون میدارد، نهتنها عدالت، بلکه کرامت انسانی نیز قربانی میشود. فاطمه سلطانی، تنها یکی از هزاران قربانی این بیعدالتی ساختاری است.
تصویر از صفحه ایکس آقای معین خزائلی، حقوقدان
#فقه_شیعه #حکومت_فقهی #فرزندکشی #زن_کشی #خشونت_خانگی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
صبح پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالیکه آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبهرو شد که نه از روی عصبانیت لحظهای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که بهخاطر خشونتهای مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شمارهای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بیخبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.
قوانینی که با تکیه بر فقه سنتی و برداشتهای تاریخی از متون دینی تدوین شدهاند، در مواردی چون فرزندکشی یا زنکشی، عملاً راه را برای شکلگیری نوعی مصونیت قضایی برای خشونتورزان درون خانواده هموار کردهاند. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، که پدر را از قصاص بابت قتل فرزند معاف میکند، نمونهای بارز از چنین قانونی است؛ قانونی که نه از عدالت، بلکه از یک خوانش خاص و محافظهکار از فقه تبعیت میکند. این نگاه، پدر را بهعنوان «مالک» جان فرزند تلقی میکند و نه شریک برابر در خانوادهای انسانی، و در نتیجه، قتل فرزند را نه جنایت کامل بلکه نوعی تخلف شخصی میبیند که تنها با دیه جبرانپذیر است.
حمایت قانون از چنین رویکردهایی، در عمل به نفی حق حیات و امنیت برای قربانیان خشونت خانگی میانجامد و به مردانی که در جایگاه پدر یا شوهر هستند، این پیام را میدهد که میتوانند بدون ترس از مجازاتهای جدی، تصمیمی مرگبار بگیرند. این قوانین، نهتنها با اصول جهانشمول حقوق بشر در تضاد هستند، بلکه با خودِ روح عدالتطلب و رحمانی دین نیز بیگانهاند. در نظامی که قانون به جای دفاع از جان بیدفاع، قاتل را مصون میدارد، نهتنها عدالت، بلکه کرامت انسانی نیز قربانی میشود. فاطمه سلطانی، تنها یکی از هزاران قربانی این بیعدالتی ساختاری است.
تصویر از صفحه ایکس آقای معین خزائلی، حقوقدان
#فقه_شیعه #حکومت_فقهی #فرزندکشی #زن_کشی #خشونت_خانگی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔28👍1
Forwarded from گفتوشنود
یاشار سلطانی، روزنامهنگار، خطاب به وزیر نیرو: اگر دعای مردم و علما اثر داشت، کمر شما الان دو نصف شده بود!
وزیر نیرو در اظهارنظری عجیب، علت خالی بودن سدها را به دعا و بیتوجهی علما گره زد.
«سدها خالیست؛ چرا علما فکری نمیکنند؟» – وزیر نیرو
یاشار سلطانی در پاسخ در صفحه کاربری خود در شبکه ایکس نوشت:
پیشتر نیز مدیران بیکفایت برای کاهش بلایای طبیعی، تفاهمنامهای با حوزههای علمیه امضا کرده بودند؛ نتیجه چه شد؟ هیچ! کشور با عقل ساخته میشود، نه با توهم و شعار.
#وزیر_نیرو #یاشار_سلطانی #حوزه_علمیه #بیکفایتی #ایران #خشکسالی #خرافه #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
یاشار سلطانی، روزنامهنگار، خطاب به وزیر نیرو: اگر دعای مردم و علما اثر داشت، کمر شما الان دو نصف شده بود!
وزیر نیرو در اظهارنظری عجیب، علت خالی بودن سدها را به دعا و بیتوجهی علما گره زد.
«سدها خالیست؛ چرا علما فکری نمیکنند؟» – وزیر نیرو
یاشار سلطانی در پاسخ در صفحه کاربری خود در شبکه ایکس نوشت:
پیشتر نیز مدیران بیکفایت برای کاهش بلایای طبیعی، تفاهمنامهای با حوزههای علمیه امضا کرده بودند؛ نتیجه چه شد؟ هیچ! کشور با عقل ساخته میشود، نه با توهم و شعار.
#وزیر_نیرو #یاشار_سلطانی #حوزه_علمیه #بیکفایتی #ایران #خشکسالی #خرافه #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍44
Forwarded from گفتوشنود
غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری، شاعر، فیلسوف، ستارهشناس و ریاضیدان بزرگ ایرانی، نگاه شکاکانهای به جهان و مفاهیم دینی و فلسفی داشت.
در اشعارش، بارها تردید و پرسشگری نسبت به باورهای رایج، سرنوشت انسان، مفهوم بهشت و دوزخ، و عدالت الهی مشاهده میشود.
خیام بهجای پذیرش کورکورانهی آموزهها، با ذهنی کاوشگر و پرسشگر به جهان مینگریست.
او در برابر قطعیتهای ظاهری، شک را نه نشانهی ضعف، بلکه بخشی از مسیر دانایی و ابزاری برای رسیدن به درک عمیقتر میدانست.
این نگاه، خیام را به چهرهای فراتر از زمان خود بدل کرده است؛ متفکری که فلسفه را در بستر شعر جاری ساخت.
در جهانبینی خیام، شک مقدمهای است برای تفکر و سنجش. او نه برای نفی حقیقت، بلکه برای گشودن راهی به سوی حقیقتِ ناب شک میکند. به همین دلیل، شکاکیت خیام را باید بخشی از خرد و عقلانیت او دانست؛ چرا که تنها خردمند است که میپرسد، تردید میورزد و در پی پاسخ میگردد.
خیام، با نگاه شکاکانهاش، ما را به تأمل دعوت میکند؛ تأملی که با شک آغاز میشود و با آگاهی ژرفتر از هستی و انسان ادامه مییابد. در جهانی که قطعیتهای سادهانگارانه حاکماند، شک خیامی فرصتی برای رهایی از جزماندیشی و پروازی به سوی فهم آزاد است.
#خیام #شک_گرایی #خردگرایی #جزم_اندیشی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری، شاعر، فیلسوف، ستارهشناس و ریاضیدان بزرگ ایرانی، نگاه شکاکانهای به جهان و مفاهیم دینی و فلسفی داشت.
در اشعارش، بارها تردید و پرسشگری نسبت به باورهای رایج، سرنوشت انسان، مفهوم بهشت و دوزخ، و عدالت الهی مشاهده میشود.
خیام بهجای پذیرش کورکورانهی آموزهها، با ذهنی کاوشگر و پرسشگر به جهان مینگریست.
او در برابر قطعیتهای ظاهری، شک را نه نشانهی ضعف، بلکه بخشی از مسیر دانایی و ابزاری برای رسیدن به درک عمیقتر میدانست.
این نگاه، خیام را به چهرهای فراتر از زمان خود بدل کرده است؛ متفکری که فلسفه را در بستر شعر جاری ساخت.
در جهانبینی خیام، شک مقدمهای است برای تفکر و سنجش. او نه برای نفی حقیقت، بلکه برای گشودن راهی به سوی حقیقتِ ناب شک میکند. به همین دلیل، شکاکیت خیام را باید بخشی از خرد و عقلانیت او دانست؛ چرا که تنها خردمند است که میپرسد، تردید میورزد و در پی پاسخ میگردد.
خیام، با نگاه شکاکانهاش، ما را به تأمل دعوت میکند؛ تأملی که با شک آغاز میشود و با آگاهی ژرفتر از هستی و انسان ادامه مییابد. در جهانی که قطعیتهای سادهانگارانه حاکماند، شک خیامی فرصتی برای رهایی از جزماندیشی و پروازی به سوی فهم آزاد است.
#خیام #شک_گرایی #خردگرایی #جزم_اندیشی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍14
Forwarded from گفتوشنود
عادل ضاهر، فیلسوف لبنانی-آمریکایی متولد ۱۹۳۹، یکی از چهرههای برجسته در حوزه فلسفه دین و نقد اندیشههای اسلامگرایانه است. او تحصیلات خود را در دانشگاه آمریکایی بیروت و دانشگاه فرانکفورت آغاز کرد و در سال ۱۹۶۷ دکترای فلسفه را از دانشگاه نیویورک دریافت کرد. ضاهر بیش از یک دهه در دانشگاههای نیویورک تدریس کرد و در نهایت بهعنوان استاد در دانشگاه پِیس فعالیت داشت. از آثار مهم او میتوان به «فلسفه و سیاست» (۱۹۹۰)، «مبانی فلسفی سکولاریسم» (۱۹۹۳) و «اولویت عقل: نقد میراث اسلام سیاسی» (۲۰۰۱) اشاره کرد.
کتاب «سنجش فلسفی اسلامگرایی» یکی از آثار مهم عادل ضاهر است که در آن به بررسی و نقد سه آموزه کلیدی اسلامگرایان میپردازد: پیوند ضروری اسلام و سیاست، ضرورت راهنمایی الهی برای اداره امور اجتماعی و سیاسی، و محدودیت شدید اجتهاد در تفسیر قرآن. ضاهر با تحلیل دقیق این آموزهها، نشان میدهد که این باورها به تناقضاتی منجر میشوند که نمیتوان بهراحتی از آنها عبور کرد. او در نهایت نتیجه میگیرد که این سه باور را باید از اساس کنار گذاشت. این کتاب با ترجمه فارسی آموزشکده توانا در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
برای دانلود رایگان این کتاب، به لینک زیر مراجعه کنید:
https://tavaana.org/adel-daher-a-philosophical-critique-of-islamism/
☝️ دانلود کتاب «سنجش فلسفی اسلامگرایی» از وبسایت آموزشکده توانا
#عادل_ضاهر #نقد_دین #اسلام #فلسفه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
عادل ضاهر، فیلسوف لبنانی-آمریکایی متولد ۱۹۳۹، یکی از چهرههای برجسته در حوزه فلسفه دین و نقد اندیشههای اسلامگرایانه است. او تحصیلات خود را در دانشگاه آمریکایی بیروت و دانشگاه فرانکفورت آغاز کرد و در سال ۱۹۶۷ دکترای فلسفه را از دانشگاه نیویورک دریافت کرد. ضاهر بیش از یک دهه در دانشگاههای نیویورک تدریس کرد و در نهایت بهعنوان استاد در دانشگاه پِیس فعالیت داشت. از آثار مهم او میتوان به «فلسفه و سیاست» (۱۹۹۰)، «مبانی فلسفی سکولاریسم» (۱۹۹۳) و «اولویت عقل: نقد میراث اسلام سیاسی» (۲۰۰۱) اشاره کرد.
کتاب «سنجش فلسفی اسلامگرایی» یکی از آثار مهم عادل ضاهر است که در آن به بررسی و نقد سه آموزه کلیدی اسلامگرایان میپردازد: پیوند ضروری اسلام و سیاست، ضرورت راهنمایی الهی برای اداره امور اجتماعی و سیاسی، و محدودیت شدید اجتهاد در تفسیر قرآن. ضاهر با تحلیل دقیق این آموزهها، نشان میدهد که این باورها به تناقضاتی منجر میشوند که نمیتوان بهراحتی از آنها عبور کرد. او در نهایت نتیجه میگیرد که این سه باور را باید از اساس کنار گذاشت. این کتاب با ترجمه فارسی آموزشکده توانا در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
برای دانلود رایگان این کتاب، به لینک زیر مراجعه کنید:
https://tavaana.org/adel-daher-a-philosophical-critique-of-islamism/
☝️ دانلود کتاب «سنجش فلسفی اسلامگرایی» از وبسایت آموزشکده توانا
#عادل_ضاهر #نقد_دین #اسلام #فلسفه #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💯10❤2👍2
Forwarded from گفتوشنود
کتاب «اصلاح اندیشه اسلامی» اثر نصر حامد ابوزید، پژوهشی ژرف در زمینه بازاندیشی در تفسیرهای سنتی از اسلام است. ابوزید در این اثر، با بررسی آثار اندیشمندان مسلمان از کشورهای مختلف مانند مصر، ایران و اندونزی، تلاش میکند نشان دهد که چگونه این متفکران در پی گشودن افقهای جدیدی برای فهم اسلام هستند. او تأکید میکند که بسیاری از این روشنفکران، به جای تکیه بر تفسیرهای فقهی و سنتی، به دنبال ارائه قرائتی فرهنگی، روشنگرانه و فردمحور از اسلام هستند. این کتاب با زبانی ساده و غیر فنی نگاشته شده و تحلیلی بایسته از وضعیت کنونی و آینده اسلام ارائه میدهد.
نصر حامد ابوزید، متفکر و قرآنپژوه برجسته مصری، در سال ۱۹۴۳ در قُهافه مصر به دنیا آمد. او پس از تحصیل در رشته زبان و ادبیات عربی در دانشگاه قاهره، به عنوان استاد در همان دانشگاه مشغول به کار شد. دیدگاههای نوگرایانه او در تفسیر قرآن، که بر مبنای رویکردهای ادبی و هرمنوتیکی استوار بود، با مخالفتهای شدید محافظهکاران مواجه شد. در سال ۱۹۹۵، دادگاهی در مصر او را مرتد اعلام کرد و حکم به جدایی اجباری او از همسرش داد. این فشارها باعث شد ابوزید به هلند مهاجرت کند و در دانشگاههای لیدن و اوترخت به تدریس بپردازد. او در سال ۲۰۱۰ درگذشت.
این کتاب توسط آموزشکده توانا منتشر شده، برای مطالعه و دانلود رایگان نسخه فارسی کتاب «اصلاح اندیشه اسلامی» با ترجمه یاسر میردامادی، میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://tavaana.org/nasr-abu-zayd-reformation-of-islamic-thought/
#نصر_حامد_ابوزید #نقد_اسلام #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
کتاب «اصلاح اندیشه اسلامی» اثر نصر حامد ابوزید، پژوهشی ژرف در زمینه بازاندیشی در تفسیرهای سنتی از اسلام است. ابوزید در این اثر، با بررسی آثار اندیشمندان مسلمان از کشورهای مختلف مانند مصر، ایران و اندونزی، تلاش میکند نشان دهد که چگونه این متفکران در پی گشودن افقهای جدیدی برای فهم اسلام هستند. او تأکید میکند که بسیاری از این روشنفکران، به جای تکیه بر تفسیرهای فقهی و سنتی، به دنبال ارائه قرائتی فرهنگی، روشنگرانه و فردمحور از اسلام هستند. این کتاب با زبانی ساده و غیر فنی نگاشته شده و تحلیلی بایسته از وضعیت کنونی و آینده اسلام ارائه میدهد.
نصر حامد ابوزید، متفکر و قرآنپژوه برجسته مصری، در سال ۱۹۴۳ در قُهافه مصر به دنیا آمد. او پس از تحصیل در رشته زبان و ادبیات عربی در دانشگاه قاهره، به عنوان استاد در همان دانشگاه مشغول به کار شد. دیدگاههای نوگرایانه او در تفسیر قرآن، که بر مبنای رویکردهای ادبی و هرمنوتیکی استوار بود، با مخالفتهای شدید محافظهکاران مواجه شد. در سال ۱۹۹۵، دادگاهی در مصر او را مرتد اعلام کرد و حکم به جدایی اجباری او از همسرش داد. این فشارها باعث شد ابوزید به هلند مهاجرت کند و در دانشگاههای لیدن و اوترخت به تدریس بپردازد. او در سال ۲۰۱۰ درگذشت.
این کتاب توسط آموزشکده توانا منتشر شده، برای مطالعه و دانلود رایگان نسخه فارسی کتاب «اصلاح اندیشه اسلامی» با ترجمه یاسر میردامادی، میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://tavaana.org/nasr-abu-zayd-reformation-of-islamic-thought/
#نصر_حامد_ابوزید #نقد_اسلام #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍5
Forwarded from گفتوشنود
محمدجعفر پوینده، نویسنده، مترجم و جامعهشناس ایرانی، متولد ۱۷ خرداد ۱۳۳۳، از چهرههای برجسته جنبش روشنفکری ایران بود که در آخرین مصاحبه خود پیش از کشته شدنش گفت: «تأیید وضع موجود، توهین به زندگی است» و به دفاع از آزادی، عدالت و حقوق بشر پرداخت.
او با ترجمه آثار مهمی چون تاریخ و آگاهی طبقاتی لوکاچ و فعالیت در کانون نویسندگان ایران، نقشی کلیدی در ترویج اندیشههای انتقادی و دموکراتیک داشت.
پوینده به دلیل تعهدش به آزادی بیان و مبارزه با سانسور، هدف فشارهای سیاسی قرار گرفت و سرانجام در ۱۸ آذر ۱۳۷۷، در جریان قتلهای زنجیرهای، ربوده و به طرز فجیعی به قتل رسید.
مرگ او، که در خیابان فریاد زد «مردم، من محمدجعفر پوینده، نویسندهام»، نمادی از مقاومت روشنفکران ایرانی در برابر سرکوب است.
در سالروز تولدش، یاد او را بهعنوان سمبل شجاعت و شرافت فکری گرامی میداریم
#محمدجعفر_پوینده #قتل_های_زنجیره_ای #نقد_اجتماعی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محمدجعفر پوینده، نویسنده، مترجم و جامعهشناس ایرانی، متولد ۱۷ خرداد ۱۳۳۳، از چهرههای برجسته جنبش روشنفکری ایران بود که در آخرین مصاحبه خود پیش از کشته شدنش گفت: «تأیید وضع موجود، توهین به زندگی است» و به دفاع از آزادی، عدالت و حقوق بشر پرداخت.
او با ترجمه آثار مهمی چون تاریخ و آگاهی طبقاتی لوکاچ و فعالیت در کانون نویسندگان ایران، نقشی کلیدی در ترویج اندیشههای انتقادی و دموکراتیک داشت.
پوینده به دلیل تعهدش به آزادی بیان و مبارزه با سانسور، هدف فشارهای سیاسی قرار گرفت و سرانجام در ۱۸ آذر ۱۳۷۷، در جریان قتلهای زنجیرهای، ربوده و به طرز فجیعی به قتل رسید.
مرگ او، که در خیابان فریاد زد «مردم، من محمدجعفر پوینده، نویسندهام»، نمادی از مقاومت روشنفکران ایرانی در برابر سرکوب است.
در سالروز تولدش، یاد او را بهعنوان سمبل شجاعت و شرافت فکری گرامی میداریم
#محمدجعفر_پوینده #قتل_های_زنجیره_ای #نقد_اجتماعی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍25💔12❤4
Forwarded from گفتوشنود
محمدجعفر پوینده، نویسنده، مترجم و جامعهشناس ایرانی، متولد ۱۷ خرداد ۱۳۳۳، از چهرههای برجسته جنبش روشنفکری ایران بود که در آخرین مصاحبه خود پیش از کشته شدنش گفت: «تأیید وضع موجود، توهین به زندگی است» و به دفاع از آزادی، عدالت و حقوق بشر پرداخت.
او با ترجمه آثار مهمی چون تاریخ و آگاهی طبقاتی لوکاچ و فعالیت در کانون نویسندگان ایران، نقشی کلیدی در ترویج اندیشههای انتقادی و دموکراتیک داشت.
پوینده به دلیل تعهدش به آزادی بیان و مبارزه با سانسور، هدف فشارهای سیاسی قرار گرفت و سرانجام در ۱۸ آذر ۱۳۷۷، در جریان قتلهای زنجیرهای، ربوده و به طرز فجیعی به قتل رسید.
مرگ او، که در خیابان فریاد زد «مردم، من محمدجعفر پوینده، نویسندهام»، نمادی از مقاومت روشنفکران ایرانی در برابر سرکوب است.
در سالروز تولدش، یاد او را بهعنوان سمبل شجاعت و شرافت فکری گرامی میداریم
#محمدجعفر_پوینده #قتل_های_زنجیره_ای #نقد_اجتماعی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محمدجعفر پوینده، نویسنده، مترجم و جامعهشناس ایرانی، متولد ۱۷ خرداد ۱۳۳۳، از چهرههای برجسته جنبش روشنفکری ایران بود که در آخرین مصاحبه خود پیش از کشته شدنش گفت: «تأیید وضع موجود، توهین به زندگی است» و به دفاع از آزادی، عدالت و حقوق بشر پرداخت.
او با ترجمه آثار مهمی چون تاریخ و آگاهی طبقاتی لوکاچ و فعالیت در کانون نویسندگان ایران، نقشی کلیدی در ترویج اندیشههای انتقادی و دموکراتیک داشت.
پوینده به دلیل تعهدش به آزادی بیان و مبارزه با سانسور، هدف فشارهای سیاسی قرار گرفت و سرانجام در ۱۸ آذر ۱۳۷۷، در جریان قتلهای زنجیرهای، ربوده و به طرز فجیعی به قتل رسید.
مرگ او، که در خیابان فریاد زد «مردم، من محمدجعفر پوینده، نویسندهام»، نمادی از مقاومت روشنفکران ایرانی در برابر سرکوب است.
در سالروز تولدش، یاد او را بهعنوان سمبل شجاعت و شرافت فکری گرامی میداریم
#محمدجعفر_پوینده #قتل_های_زنجیره_ای #نقد_اجتماعی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💔34
Forwarded from گفتوشنود
احمد کسروی (۱۲۶۹–۱۳۲۴) نویسنده، تاریخنگار، زبانشناس و روشنفکر ایرانی بود که به دلیل نقدهای صریح خود از تشیع و روحانیت شهرت داشت.
او در کتابهایی مانند "شیعیگری" و "صوفیگری"، روحانیت شیعه را متهم به سوءاستفاده از دین برای منافع شخصی کرد و معتقد بود که تشیع، جامعه ایران را به عقبماندگی کشانده است.
کسروی به شدت با خرافات مذهبی، تقلید کورکورانه از علما و عزاداریهای بیهدف مخالف بود و جنبشی به نام "پاکدینی" را بنیان گذاشت که خواستار اصلاح دین و بازگشت به خردگرایی بود.
دیدگاههای او با مخالفت شدید روحانیون و گروههای مذهبی مواجه شد.
در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴، در دادگستری تهران، اعضای گروه تروریستی فدائیان اسلام به رهبری نواب صفوی، او را با ضربات چاقو به قتل رساندند.
کسروی پیشتر نیز از چندین سوءقصد جان سالم به در برده بود، اما سرانجام قربانی تعصبات مذهبی و خشونت شد.
#کسروی #شیعی_گری #نقد_دین #خرافات #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
احمد کسروی (۱۲۶۹–۱۳۲۴) نویسنده، تاریخنگار، زبانشناس و روشنفکر ایرانی بود که به دلیل نقدهای صریح خود از تشیع و روحانیت شهرت داشت.
او در کتابهایی مانند "شیعیگری" و "صوفیگری"، روحانیت شیعه را متهم به سوءاستفاده از دین برای منافع شخصی کرد و معتقد بود که تشیع، جامعه ایران را به عقبماندگی کشانده است.
کسروی به شدت با خرافات مذهبی، تقلید کورکورانه از علما و عزاداریهای بیهدف مخالف بود و جنبشی به نام "پاکدینی" را بنیان گذاشت که خواستار اصلاح دین و بازگشت به خردگرایی بود.
دیدگاههای او با مخالفت شدید روحانیون و گروههای مذهبی مواجه شد.
در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴، در دادگستری تهران، اعضای گروه تروریستی فدائیان اسلام به رهبری نواب صفوی، او را با ضربات چاقو به قتل رساندند.
کسروی پیشتر نیز از چندین سوءقصد جان سالم به در برده بود، اما سرانجام قربانی تعصبات مذهبی و خشونت شد.
#کسروی #شیعی_گری #نقد_دین #خرافات #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
💯32👍16💔14❤7🕊1
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
در حالی که تحلیلگران و ناظران صحنه سیاست معاصر ایران، نواندیشان دینی کت و شلواری را در بیرون کشیدن دلالتهای سیاسی از فرهنگ دینی ملامت میکنند، و روحانیت سنتی را از این اتهام عموما مبرّی میدانند، بودهاند کسانی از میان خود روحانیت سنتی که نظریه حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه را با «اجتهاد علمی» از متون بیرون کشیدهاند و آن را تئوریزه کردهاند. از میان این عده «آخوند نواندیش»، کسی بود که به انتخابیبودن ولایت فقیه اعتقاد داشت، موازین بینالمللی از جمله دموکراسی را در تعارض با اسلام نمیدید، له ضرورت تساهل با اپوزیسیون سیاسی برمبنای سیره امام علی استدلال میکرد، و حتی روش سنتی فقها در حذف زنان به دلیل جنسیتشان را نادرست میانگاشت. این فرد، نعمتالله صالحی نجفآبادی بود.
صالحی نجفآبادی متولد ۱۳۰۲ خورشیدی در نجفآباد اصفهان از پدری کشاورز بود. او ضمن اینکه در حوزه از شاگردان علامه طباطبایی و روحالله خمینی بود، خود پیش از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ استاد کسانی بود که بعدها از رهبران سیاسی حکومت جمهوری اسلامی شدند.
مطابق با مقدمه ناشر بر کتاب «عصای موسی یا درمان غلو» تالیف صالحی نجفآبادی، هاشمی رفسنجانی، حسن لاهوتی، امامی کاشانی، محمدی گیلانی و مهدوی کنی فقط تعدادی از این رهبران بودند. (شرح حال مولف؛ صفحه ۱۱) صالحی نجفآبادی در ۲۳ سالگی از اصفهان به قم آمد تا تحصیلات حوزوی خود را در این شهر مذهبی پی بگیرد…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/nematollah-salehi-najafabadi/
#صالحی_نجف_آبادی #گفتگو #نقد_دینی #نقد_دین #اجتهاد #رواداری
@dialogue1402
در حالی که تحلیلگران و ناظران صحنه سیاست معاصر ایران، نواندیشان دینی کت و شلواری را در بیرون کشیدن دلالتهای سیاسی از فرهنگ دینی ملامت میکنند، و روحانیت سنتی را از این اتهام عموما مبرّی میدانند، بودهاند کسانی از میان خود روحانیت سنتی که نظریه حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه را با «اجتهاد علمی» از متون بیرون کشیدهاند و آن را تئوریزه کردهاند. از میان این عده «آخوند نواندیش»، کسی بود که به انتخابیبودن ولایت فقیه اعتقاد داشت، موازین بینالمللی از جمله دموکراسی را در تعارض با اسلام نمیدید، له ضرورت تساهل با اپوزیسیون سیاسی برمبنای سیره امام علی استدلال میکرد، و حتی روش سنتی فقها در حذف زنان به دلیل جنسیتشان را نادرست میانگاشت. این فرد، نعمتالله صالحی نجفآبادی بود.
صالحی نجفآبادی متولد ۱۳۰۲ خورشیدی در نجفآباد اصفهان از پدری کشاورز بود. او ضمن اینکه در حوزه از شاگردان علامه طباطبایی و روحالله خمینی بود، خود پیش از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ استاد کسانی بود که بعدها از رهبران سیاسی حکومت جمهوری اسلامی شدند.
مطابق با مقدمه ناشر بر کتاب «عصای موسی یا درمان غلو» تالیف صالحی نجفآبادی، هاشمی رفسنجانی، حسن لاهوتی، امامی کاشانی، محمدی گیلانی و مهدوی کنی فقط تعدادی از این رهبران بودند. (شرح حال مولف؛ صفحه ۱۱) صالحی نجفآبادی در ۲۳ سالگی از اصفهان به قم آمد تا تحصیلات حوزوی خود را در این شهر مذهبی پی بگیرد…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/nematollah-salehi-najafabadi/
#صالحی_نجف_آبادی #گفتگو #نقد_دینی #نقد_دین #اجتهاد #رواداری
@dialogue1402
❤11👎2
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میرزا محمد مهرابی، روحانی سابق و منتقد علی خامنهای در پیام ویدئویی که نسخهای از آن بدست ما رسیده با انتقاد از وضعیت کشور خطاب به رهبر جمهوری اسلامی میگوید:
اگر قرار بود این ملت با رهبری شما بگریند و به چنین روزی بیافتند، باور کنید چنین شده و مردم بسیار در گرفتاری و بدبختی فرورفتهاند.
مهرابی در ادامه میگوید:
مردم سزاوار این همه بدبختی نیستند،
این مساله را تمام کنید و به مردم بسپارید.
میرزا محمد مهرابی (متولد ۱۳۴۰)، روحانی سابق، منتقد مذهبی و فعال سیاسی ایرانی است. او از شاگردان برجسته آیتالله حسینعلی منتظری و دارای مدارک تحصیلی در تاریخ و فلسفه دین است.
مهرابی دبیر حزب وفاق در قم بوده و در جنگ ایران و عراق نیز حضور داشته است. او به دلیل مواضع انتقادیاش، در سال ۱۳۹۸ به اتهاماتی در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
#نقد #منتقد_مذهبی #میرزا_محمد_مهرابی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
میرزا محمد مهرابی، روحانی سابق و منتقد علی خامنهای در پیام ویدئویی که نسخهای از آن بدست ما رسیده با انتقاد از وضعیت کشور خطاب به رهبر جمهوری اسلامی میگوید:
اگر قرار بود این ملت با رهبری شما بگریند و به چنین روزی بیافتند، باور کنید چنین شده و مردم بسیار در گرفتاری و بدبختی فرورفتهاند.
مهرابی در ادامه میگوید:
مردم سزاوار این همه بدبختی نیستند،
این مساله را تمام کنید و به مردم بسپارید.
میرزا محمد مهرابی (متولد ۱۳۴۰)، روحانی سابق، منتقد مذهبی و فعال سیاسی ایرانی است. او از شاگردان برجسته آیتالله حسینعلی منتظری و دارای مدارک تحصیلی در تاریخ و فلسفه دین است.
مهرابی دبیر حزب وفاق در قم بوده و در جنگ ایران و عراق نیز حضور داشته است. او به دلیل مواضع انتقادیاش، در سال ۱۳۹۸ به اتهاماتی در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
#نقد #منتقد_مذهبی #میرزا_محمد_مهرابی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍30❤3
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوال السعداوی (۲۰۲۱-۱۹۳۱) پزشک، نویسنده و فمینیست برجسته مصری بود که با آثار و سخنرانیهایش به نقد ساختارهای مذهبی و سیاسی در جهان عرب و فراتر از آن پرداخت. او بیش از پنج دهه علیه تبعیض جنسیتی، نژادپرستی، و ستم طبقاتی مبارزه کرد و از جایگاه پزشک و روشنفکر، بیپرده از پیوند دین با سیاست سخن گفت. السعداوی معتقد بود که ادیان بزرگ جهان، از اسلام و مسیحیت تا یهودیت و دیگر مکاتب، بهطور سیستماتیک علیه زنان و طبقات فرودست عمل کردهاند و این ساختارها بهطور تاریخی برای توجیه بیعدالتیها و تثبیت قدرت سیاسی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در این گفتوگو، او تأکید میکند که دین نه یک ایدئولوژی اخلاقی بلکه یک ایدئولوژی سیاسی است که جدایی واقعی از سیاست ندارد. به باور او، دولتها، احزاب سیاسی و حتی جنبشهای ایدئولوژیکی مانند مارکسیسم نیز در عمل از مفاهیم مذهبی برای مشروعیتبخشی به بیعدالتی بهره میبرند. او با نقد نگاه «آزادی انتخاب» در بحث حجاب، این پرسش را مطرح میکند که آیا زنان واقعاً در شرایط اجتماعی و فرهنگی موجود آزادانه تصمیم میگیرند؟ السعداوی نتیجه میگیرد که اگر حجاب یا برهنگی قرار است انتخابی باشد، این انتخاب باید بدون تبعیض جنسیتی و برای همه یکسان اعمال شود.
#نوال_السعداوی #نقد_دین #آزادی_عقیده #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نوال السعداوی (۲۰۲۱-۱۹۳۱) پزشک، نویسنده و فمینیست برجسته مصری بود که با آثار و سخنرانیهایش به نقد ساختارهای مذهبی و سیاسی در جهان عرب و فراتر از آن پرداخت. او بیش از پنج دهه علیه تبعیض جنسیتی، نژادپرستی، و ستم طبقاتی مبارزه کرد و از جایگاه پزشک و روشنفکر، بیپرده از پیوند دین با سیاست سخن گفت. السعداوی معتقد بود که ادیان بزرگ جهان، از اسلام و مسیحیت تا یهودیت و دیگر مکاتب، بهطور سیستماتیک علیه زنان و طبقات فرودست عمل کردهاند و این ساختارها بهطور تاریخی برای توجیه بیعدالتیها و تثبیت قدرت سیاسی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در این گفتوگو، او تأکید میکند که دین نه یک ایدئولوژی اخلاقی بلکه یک ایدئولوژی سیاسی است که جدایی واقعی از سیاست ندارد. به باور او، دولتها، احزاب سیاسی و حتی جنبشهای ایدئولوژیکی مانند مارکسیسم نیز در عمل از مفاهیم مذهبی برای مشروعیتبخشی به بیعدالتی بهره میبرند. او با نقد نگاه «آزادی انتخاب» در بحث حجاب، این پرسش را مطرح میکند که آیا زنان واقعاً در شرایط اجتماعی و فرهنگی موجود آزادانه تصمیم میگیرند؟ السعداوی نتیجه میگیرد که اگر حجاب یا برهنگی قرار است انتخابی باشد، این انتخاب باید بدون تبعیض جنسیتی و برای همه یکسان اعمال شود.
#نوال_السعداوی #نقد_دین #آزادی_عقیده #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍22❤4👎1
Forwarded from گفتوشنود
سلمان رشدی نویسندهای هندیتبار و بریتانیا-آمریکایی است که در سال ۱۹۴۷ در بمبئی متولد شد. او به خاطر رمانهایش با مضامین پیچیده، طنز و استفاده از عناصر رئالیسم جادویی شناخته میشود. اثر برجسته او، بچههای نیمهشب (۱۹۸۱)، جایزه بوکر را برایش به ارمغان آورد و جایگاهش را در دنیای ادبیات جهانی تثبیت کرد. اما رشدی به دلیل انتشار کتاب آیات شیطانی (۱۹۸۸) به موضوع جنجال و دشمنیهای گسترده تبدیل شد.
این کتاب که به مسائل دینی، قدرت و هویت میپردازد، از سوی برخی مسلمانان توهینآمیز تلقی شد. در ۱۴ ژانویه ۱۹۸۹، روحالله خمینی، رهبر وقت ایران، با صدور فتوایی، قتل رشدی را به دلیل آنچه توهین به اسلام و پیامبر آن خوانده شد، واجب اعلام کرد. این فتوا موجب شد رشدی سالها تحت حفاظت شدید زندگی کند.
فتوای خمینی نقطه عطفی در بحثهای جهانی پیرامون آزادی بیان، نقد دین و تنشهای میان فرهنگها بود. رشدی علیرغم تهدیدها، به نوشتن ادامه داده و به نمادی از مقاومت در برابر افراطگرایی تبدیل شده است.
#سلمان_رشدی #خمینی #آیات_شیطانی #آزادی_بیان #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
سلمان رشدی نویسندهای هندیتبار و بریتانیا-آمریکایی است که در سال ۱۹۴۷ در بمبئی متولد شد. او به خاطر رمانهایش با مضامین پیچیده، طنز و استفاده از عناصر رئالیسم جادویی شناخته میشود. اثر برجسته او، بچههای نیمهشب (۱۹۸۱)، جایزه بوکر را برایش به ارمغان آورد و جایگاهش را در دنیای ادبیات جهانی تثبیت کرد. اما رشدی به دلیل انتشار کتاب آیات شیطانی (۱۹۸۸) به موضوع جنجال و دشمنیهای گسترده تبدیل شد.
این کتاب که به مسائل دینی، قدرت و هویت میپردازد، از سوی برخی مسلمانان توهینآمیز تلقی شد. در ۱۴ ژانویه ۱۹۸۹، روحالله خمینی، رهبر وقت ایران، با صدور فتوایی، قتل رشدی را به دلیل آنچه توهین به اسلام و پیامبر آن خوانده شد، واجب اعلام کرد. این فتوا موجب شد رشدی سالها تحت حفاظت شدید زندگی کند.
فتوای خمینی نقطه عطفی در بحثهای جهانی پیرامون آزادی بیان، نقد دین و تنشهای میان فرهنگها بود. رشدی علیرغم تهدیدها، به نوشتن ادامه داده و به نمادی از مقاومت در برابر افراطگرایی تبدیل شده است.
#سلمان_رشدی #خمینی #آیات_شیطانی #آزادی_بیان #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤34👍8💔4👎1
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محمدتقی اکبرنژاد، عمامه از سر برداشت
محمدتقی اکبرنژاد، روحانی منتقد، با انتشار ویدئویی در کانال یوتویوب خود ضمن شرح حکم دادگاه ویژه روحانیت و دیدگاههای خود، عمامه از سر برداشت.
او در بخشی از این ویدئو میگوید:
حاظر نیستم بجای دفاع از مردم دربرابر کسانی که از دین دستاویزی برای چپاول ملت ساختند، زبان به تملق ستمکاران باز کنم.
میبینم پدران این جامعه شرمنده زن و بچه خود هستند.
میبینم مردم ما علیرغم وعده هایی که در ابتدای انقلاب داده شد بعد از ۵۰ سال در ضروریات زندگی شان که آب و برق باشه به مشکل خوردند.
میبینم وضعیت تورم کمرشکن شده و مردم به استیصال رسیدند.
نمیتوانم صدای مردم نباشم.
اگر بناباشد من نظاره گر باشم و دم بر نیارم این لباس به چه کار من میآید؟
@akbarnejad_ir
#خلع_لباس #مرجعیت_شیعه #مجتهد #نقد #روحانی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محمدتقی اکبرنژاد، عمامه از سر برداشت
محمدتقی اکبرنژاد، روحانی منتقد، با انتشار ویدئویی در کانال یوتویوب خود ضمن شرح حکم دادگاه ویژه روحانیت و دیدگاههای خود، عمامه از سر برداشت.
او در بخشی از این ویدئو میگوید:
حاظر نیستم بجای دفاع از مردم دربرابر کسانی که از دین دستاویزی برای چپاول ملت ساختند، زبان به تملق ستمکاران باز کنم.
میبینم پدران این جامعه شرمنده زن و بچه خود هستند.
میبینم مردم ما علیرغم وعده هایی که در ابتدای انقلاب داده شد بعد از ۵۰ سال در ضروریات زندگی شان که آب و برق باشه به مشکل خوردند.
میبینم وضعیت تورم کمرشکن شده و مردم به استیصال رسیدند.
نمیتوانم صدای مردم نباشم.
اگر بناباشد من نظاره گر باشم و دم بر نیارم این لباس به چه کار من میآید؟
@akbarnejad_ir
#خلع_لباس #مرجعیت_شیعه #مجتهد #نقد #روحانی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊40❤29👍12👎4
Forwarded from گفتوشنود
چرا باید به پیامبران اعتماد کنیم؟
نگاهی از زکریای رازی تا به امروز
زکریای رازی، پزشک و فیلسوف برجسته ایرانی، تنها در علوم طبیعی پیشگام نبود؛ او جرأت داشت بنیادهای ایمان دینی را نیز به پرسش بکشد. پرسش او این بود: اگر خدا حقیقتی برای بشر دارد، چرا باید آن را از طریق پیامبر منتقل کند؟ و چه معیاری وجود دارد که به پیامبران اعتماد کنیم؟
این پرسش در پرتو آیات قرآن روشنتر میشود. مؤمنان میگویند: «سمعنا و أطعنا» و در آیهای دیگر آمده است: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم». این آموزهها نشان میدهد که در سنت دینی، اطاعت از پیامبران و حاکمان مشروع بخشی از نظام اجتماعی و اخلاقی است. اما آیا شنیدن و اطاعت بیچونوچرا کافی است؟
رازی معتقد بود وحی تجربهای شخصی است که برای دیگران تنها به صورت «ادعا» عرضه میشود. اعتماد صرف به شنیدهها بدون سنجش عقلانی میتواند خطرناک باشد. حتی وقتی انسان به پزشک مراجعه میکند، توصیهها و درمانها را صرفاً به دلیل عنوان «پزشک» نمیپذیرد؛ بلکه آنها را با مدارک و تجربهٔ علمی میسنجد. این قیاس نشان میدهد که اعتماد واقعی به هر مرجعی—چه دینی، چه علمی—باید بر اساس شواهد و سنجش عقلانی باشد، نه صرفاً بر اساس ادعا یا موقعیت.
اعمال آیهی «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» در برخی نظامهای سیاسی، از جمله جمهوری اسلامی، نشان میدهد که اطاعت از مرجع دینی به ولی فقیه تسری یافته و از شهروندان طلب میشود. این نمونه جنبهٔ محدودکننده و منفی اطاعت بیچونوچرا است که آزادی اندیشه را محدود میکند. در عین حال، تاریخ نشان میدهد پیامبران نقش الهامبخش و مثبت در اصلاح اجتماعی، عدالتخواهی و هدایت اخلاقی داشتهاند. بررسی هر دو جنبه اهمیت نقد عقلانی رازی را روشن میکند.
زکریای رازی نشان داد که اعتماد به پیامبران باید بر عقل و تجربه استوار باشد، نه صرفاً بر اطاعت کورکورانه. شنیدن یک ندا یا تسری قدرت پیامبر به حاکمان سیاسی، بدون سنجش عقلانی، زمینهٔ محدودیت آزادی اندیشه را فراهم میکند. بازخوانی اندیشهٔ او یادآور این پرسش است: آیا اطاعت واقعی بدون ارزیابی عقلانی ممکن است؟
#خردگرایی #نبوت #ادیان #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
چرا باید به پیامبران اعتماد کنیم؟
نگاهی از زکریای رازی تا به امروز
زکریای رازی، پزشک و فیلسوف برجسته ایرانی، تنها در علوم طبیعی پیشگام نبود؛ او جرأت داشت بنیادهای ایمان دینی را نیز به پرسش بکشد. پرسش او این بود: اگر خدا حقیقتی برای بشر دارد، چرا باید آن را از طریق پیامبر منتقل کند؟ و چه معیاری وجود دارد که به پیامبران اعتماد کنیم؟
این پرسش در پرتو آیات قرآن روشنتر میشود. مؤمنان میگویند: «سمعنا و أطعنا» و در آیهای دیگر آمده است: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم». این آموزهها نشان میدهد که در سنت دینی، اطاعت از پیامبران و حاکمان مشروع بخشی از نظام اجتماعی و اخلاقی است. اما آیا شنیدن و اطاعت بیچونوچرا کافی است؟
رازی معتقد بود وحی تجربهای شخصی است که برای دیگران تنها به صورت «ادعا» عرضه میشود. اعتماد صرف به شنیدهها بدون سنجش عقلانی میتواند خطرناک باشد. حتی وقتی انسان به پزشک مراجعه میکند، توصیهها و درمانها را صرفاً به دلیل عنوان «پزشک» نمیپذیرد؛ بلکه آنها را با مدارک و تجربهٔ علمی میسنجد. این قیاس نشان میدهد که اعتماد واقعی به هر مرجعی—چه دینی، چه علمی—باید بر اساس شواهد و سنجش عقلانی باشد، نه صرفاً بر اساس ادعا یا موقعیت.
اعمال آیهی «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» در برخی نظامهای سیاسی، از جمله جمهوری اسلامی، نشان میدهد که اطاعت از مرجع دینی به ولی فقیه تسری یافته و از شهروندان طلب میشود. این نمونه جنبهٔ محدودکننده و منفی اطاعت بیچونوچرا است که آزادی اندیشه را محدود میکند. در عین حال، تاریخ نشان میدهد پیامبران نقش الهامبخش و مثبت در اصلاح اجتماعی، عدالتخواهی و هدایت اخلاقی داشتهاند. بررسی هر دو جنبه اهمیت نقد عقلانی رازی را روشن میکند.
زکریای رازی نشان داد که اعتماد به پیامبران باید بر عقل و تجربه استوار باشد، نه صرفاً بر اطاعت کورکورانه. شنیدن یک ندا یا تسری قدرت پیامبر به حاکمان سیاسی، بدون سنجش عقلانی، زمینهٔ محدودیت آزادی اندیشه را فراهم میکند. بازخوانی اندیشهٔ او یادآور این پرسش است: آیا اطاعت واقعی بدون ارزیابی عقلانی ممکن است؟
#خردگرایی #نبوت #ادیان #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍15❤3👎1
Forwarded from گفتوشنود
چرا هنوز در بندِ داستانهای دینی هستیم؟
پرسش هراری
یووال نوح هراری مثالی مشهور دارد: اگر به یک میمون بگویید «این موز را به من بده، بعد از مرگت باغی بیپایان از موز خواهی داشت»، او حتی لحظهای به این وعده اعتنا نمیکند. چون تنها آنچه پیش رویش است را میفهمد. اما انسان موجودی استثنایی است؛ ما توانایی بینظیری در باور به داستانهای جمعی داریم. همین ویژگی باعث شده است که در طول تاریخ، به روایتهایی دل ببندیم که اغلب واقعیتی بیرونی ندارند، اما زندگی ما را شکل دادهاند.
دین از برجستهترین این روایتهاست. پرسشهای بزرگ انسان – از منشأ جهان و معنای رنج گرفته تا سرنوشت پس از مرگ – همواره ذهن بشر را مشغول کردهاند. دینها برای این پرسشها پاسخهایی ساده، روشن و داستانوار عرضه کردهاند. همین سادگی، آرامش میآورد، امید میبخشد و زندگی را معنادار میسازد. دین همچنین توانسته است میلیونها نفر را متحد کند، به جوامع هویت ببخشد و بنیانهای اخلاقی و قانونی را تقویت کند.
اما روی دیگر سکه را نباید نادیده گرفت. زمانی که این داستانها به «حقیقت مطلق» بدل میشوند، راه پرسشگری بسته میشود. تاریخ مملو از نمونههایی است که ایمان بیچونوچرا به روایتهای مقدس، سرچشمهی جنگهای خونین، تعصب کور، نفرت از دیگری و مقاومت در برابر علم و آزادی بوده است. قدرت داستان، اگر بیمهار شود، میتواند از معنا و همبستگی، به ابزار سرکوب و خشونت تبدیل گردد.
امروز پرسش هراری همچنان بهجا است: چرا هنوز در بندِ این داستانها ماندهایم؟ آیا وعدهی بهشتی در دوردست، ما را از ساختن جهانی بهتر و انسانیتر در همینجا و همین امروز باز نمیدارد؟ فراموش نکنیم که حکومتهای توتالیتر مذهبی نیز از همین روایتها برای تحکیم قدرت خود بهره میبرند؛ با وعدهی پاداش اخروی و تهدید مجازات الهی، اطاعت میخواهند و اعتراض را گناه مینامند.
شاید زمان آن رسیده باشد که ارزش «موزی که در دست داریم» را دریابیم: توانایی اندیشیدن، عشق ورزیدن و ساختن آیندهای واقعی. آیندهای که به جای دل بستن به داستانهای دینی، بر شجاعت رویارویی با حقیقت استوار باشد.
#باور #دین #یوال_نوح_هراری #پرسشگری #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
چرا هنوز در بندِ داستانهای دینی هستیم؟
پرسش هراری
یووال نوح هراری مثالی مشهور دارد: اگر به یک میمون بگویید «این موز را به من بده، بعد از مرگت باغی بیپایان از موز خواهی داشت»، او حتی لحظهای به این وعده اعتنا نمیکند. چون تنها آنچه پیش رویش است را میفهمد. اما انسان موجودی استثنایی است؛ ما توانایی بینظیری در باور به داستانهای جمعی داریم. همین ویژگی باعث شده است که در طول تاریخ، به روایتهایی دل ببندیم که اغلب واقعیتی بیرونی ندارند، اما زندگی ما را شکل دادهاند.
دین از برجستهترین این روایتهاست. پرسشهای بزرگ انسان – از منشأ جهان و معنای رنج گرفته تا سرنوشت پس از مرگ – همواره ذهن بشر را مشغول کردهاند. دینها برای این پرسشها پاسخهایی ساده، روشن و داستانوار عرضه کردهاند. همین سادگی، آرامش میآورد، امید میبخشد و زندگی را معنادار میسازد. دین همچنین توانسته است میلیونها نفر را متحد کند، به جوامع هویت ببخشد و بنیانهای اخلاقی و قانونی را تقویت کند.
اما روی دیگر سکه را نباید نادیده گرفت. زمانی که این داستانها به «حقیقت مطلق» بدل میشوند، راه پرسشگری بسته میشود. تاریخ مملو از نمونههایی است که ایمان بیچونوچرا به روایتهای مقدس، سرچشمهی جنگهای خونین، تعصب کور، نفرت از دیگری و مقاومت در برابر علم و آزادی بوده است. قدرت داستان، اگر بیمهار شود، میتواند از معنا و همبستگی، به ابزار سرکوب و خشونت تبدیل گردد.
امروز پرسش هراری همچنان بهجا است: چرا هنوز در بندِ این داستانها ماندهایم؟ آیا وعدهی بهشتی در دوردست، ما را از ساختن جهانی بهتر و انسانیتر در همینجا و همین امروز باز نمیدارد؟ فراموش نکنیم که حکومتهای توتالیتر مذهبی نیز از همین روایتها برای تحکیم قدرت خود بهره میبرند؛ با وعدهی پاداش اخروی و تهدید مجازات الهی، اطاعت میخواهند و اعتراض را گناه مینامند.
شاید زمان آن رسیده باشد که ارزش «موزی که در دست داریم» را دریابیم: توانایی اندیشیدن، عشق ورزیدن و ساختن آیندهای واقعی. آیندهای که به جای دل بستن به داستانهای دینی، بر شجاعت رویارویی با حقیقت استوار باشد.
#باور #دین #یوال_نوح_هراری #پرسشگری #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍22❤5💯5👌1
Forwarded from گفتوشنود
دین؛ تجربه زنده و شخصی یا یک نهاد اجتماعی؟
نگاه روانشناختی ویلیام جیمز به تنوع تجربه دینی
ویلیام جیمز (فیلسوف، روانشناس و موسس مکتب پراگماتیسم) در کتاب تنوع تجربه دینی نقطه عزیمت خود را از نهادیبودن دین به سمت تجربه فردی میبرد. به نظر او، دین پیش از آنکه در قالب کلیسا، مسجد یا معبد نهادینه شود، در دل و روان افراد شکل میگیرد. همین تجربههای درونی است که به دین معنا میبخشد و بدون آن، نهادهای دینی صرفاً پوستهای خالی خواهند بود.
از نگاه جیمز، تجربه دینی یک امر زنده و شخصی است؛ امری که فرد در خلوت خود با احساسات، عواطف و ناخودآگاه خویش میآزماید. بنابراین دین را نمیتوان صرفاً مجموعهای از قواعد اجتماعی دانست. تجربه دینی همان لحظههای وجد، ایمان، اضطراب یا آرامشی است که فرد در ارتباط با امر متعالی تجربه میکند.
جیمز با رویکرد روانشناختی، تنوع این تجربهها را برجسته میکند. برخی افراد دین را در قالب شادی و خوشبینی تجربه میکنند و برخی دیگر از مسیر رنج، اضطراب و احساس گناه به سوی رستگاری و آرامش میرسند. این تنوع نشان میدهد که دین در جوهرهاش به شدت فردی و وابسته به ساختار روانی و زیستی اشخاص است.
در مقابل، نهادهای دینی کوشیدهاند تجربههای متنوع افراد را به قالبهای یکسان و قواعد ثابت درآورند. از این منظر، دین به یک سازمان اجتماعی و مجموعهای از آیینها تبدیل میشود. اما جیمز هشدار میدهد که اگر جوهره زنده تجربه فردی فراموش شود، دین نهادی توان پاسخگویی به نیازهای واقعی انسان را از دست میدهد.
نگاه پراگماتیستی جیمز نیز به همین بحث معنا میبخشد. او ارزش دین را نه در صحت یا بطلان گزارههای الهیاتی، بلکه در آثار عملی آن بر زندگی فردی میبیند. اگر تجربه دینی موجب معنا یافتن زندگی، آرامش روانی، یا توان غلبه بر دشواریها شود، آن تجربه حقیقی و ارزشمند است، حتی اگر نهادهای دینی آن را تأیید نکنند.
در جمعبندی، جیمز دین را بیش از آنکه یک نهاد اجتماعی بداند، تجربهای زنده و روانشناختی معرفی میکند که در تکتک افراد رخ میدهد. نهادهای دینی تنها زمانی معنا مییابند که بازتابدهنده و نگهدارنده این تجربههای فردی باشند. به بیان دیگر، در نگاه او دین اگر از تجربه شخصی جدا شود، به قالبی خشک و بیروح بدل خواهد شد.
#ویلیام_جیمز #دین #دین_حکومتی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دین؛ تجربه زنده و شخصی یا یک نهاد اجتماعی؟
نگاه روانشناختی ویلیام جیمز به تنوع تجربه دینی
ویلیام جیمز (فیلسوف، روانشناس و موسس مکتب پراگماتیسم) در کتاب تنوع تجربه دینی نقطه عزیمت خود را از نهادیبودن دین به سمت تجربه فردی میبرد. به نظر او، دین پیش از آنکه در قالب کلیسا، مسجد یا معبد نهادینه شود، در دل و روان افراد شکل میگیرد. همین تجربههای درونی است که به دین معنا میبخشد و بدون آن، نهادهای دینی صرفاً پوستهای خالی خواهند بود.
از نگاه جیمز، تجربه دینی یک امر زنده و شخصی است؛ امری که فرد در خلوت خود با احساسات، عواطف و ناخودآگاه خویش میآزماید. بنابراین دین را نمیتوان صرفاً مجموعهای از قواعد اجتماعی دانست. تجربه دینی همان لحظههای وجد، ایمان، اضطراب یا آرامشی است که فرد در ارتباط با امر متعالی تجربه میکند.
جیمز با رویکرد روانشناختی، تنوع این تجربهها را برجسته میکند. برخی افراد دین را در قالب شادی و خوشبینی تجربه میکنند و برخی دیگر از مسیر رنج، اضطراب و احساس گناه به سوی رستگاری و آرامش میرسند. این تنوع نشان میدهد که دین در جوهرهاش به شدت فردی و وابسته به ساختار روانی و زیستی اشخاص است.
در مقابل، نهادهای دینی کوشیدهاند تجربههای متنوع افراد را به قالبهای یکسان و قواعد ثابت درآورند. از این منظر، دین به یک سازمان اجتماعی و مجموعهای از آیینها تبدیل میشود. اما جیمز هشدار میدهد که اگر جوهره زنده تجربه فردی فراموش شود، دین نهادی توان پاسخگویی به نیازهای واقعی انسان را از دست میدهد.
نگاه پراگماتیستی جیمز نیز به همین بحث معنا میبخشد. او ارزش دین را نه در صحت یا بطلان گزارههای الهیاتی، بلکه در آثار عملی آن بر زندگی فردی میبیند. اگر تجربه دینی موجب معنا یافتن زندگی، آرامش روانی، یا توان غلبه بر دشواریها شود، آن تجربه حقیقی و ارزشمند است، حتی اگر نهادهای دینی آن را تأیید نکنند.
در جمعبندی، جیمز دین را بیش از آنکه یک نهاد اجتماعی بداند، تجربهای زنده و روانشناختی معرفی میکند که در تکتک افراد رخ میدهد. نهادهای دینی تنها زمانی معنا مییابند که بازتابدهنده و نگهدارنده این تجربههای فردی باشند. به بیان دیگر، در نگاه او دین اگر از تجربه شخصی جدا شود، به قالبی خشک و بیروح بدل خواهد شد.
#ویلیام_جیمز #دین #دین_حکومتی #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👌12👍1
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«…آن کتاب ننگین! با آن اسم شرمآور!… »
۸ مهر سالروز تولد احمد کسروی است او در
۲۰ اسفند ۱۳۲۴ به دست سازمان تروریستی فداییان اسلام به طرز فجیعی به قتل رسید.
قتل او، اولین مورد بارز از حذف یک دگراندیش به مقصود ایجاد ترس و وحشت در منتقدان شیعه، پس از تشکیل دولت مدرن ایرانیست.
او کتابی نوشته بود با عنوان «شیعیگری» و خشم روحانیت شیعه را برانگیخته بود.
روحالله خمینی جوان در واکنش به محتوای کتاب «شیعیگری» کسروی و با تمسخر نثر آن در «کشفالاسرار» نوشته بود:
«آن کتاب ننگین، با آن اسم شرمآور که گویی با لغت جن نوشته شده، و آمیغها، اخشیجها و صدها کلمات وحشی دور از فهم را به رخ مردم کشیده و زردشت مجوس مشترک آتشپرست را… مرد پاک خداپرست خوانده…»
#دیگری_نامه #ترور #تروریسم #ترور_ایدئولوژیک #احمد_کسروی #کسروی #حذف #حذف_فیزیکی #رواداری #شیعیگری #نقد_دین #فرقه #فرقه_گرایی
@Dialogue1402
«…آن کتاب ننگین! با آن اسم شرمآور!… »
۸ مهر سالروز تولد احمد کسروی است او در
۲۰ اسفند ۱۳۲۴ به دست سازمان تروریستی فداییان اسلام به طرز فجیعی به قتل رسید.
قتل او، اولین مورد بارز از حذف یک دگراندیش به مقصود ایجاد ترس و وحشت در منتقدان شیعه، پس از تشکیل دولت مدرن ایرانیست.
او کتابی نوشته بود با عنوان «شیعیگری» و خشم روحانیت شیعه را برانگیخته بود.
روحالله خمینی جوان در واکنش به محتوای کتاب «شیعیگری» کسروی و با تمسخر نثر آن در «کشفالاسرار» نوشته بود:
«آن کتاب ننگین، با آن اسم شرمآور که گویی با لغت جن نوشته شده، و آمیغها، اخشیجها و صدها کلمات وحشی دور از فهم را به رخ مردم کشیده و زردشت مجوس مشترک آتشپرست را… مرد پاک خداپرست خوانده…»
#دیگری_نامه #ترور #تروریسم #ترور_ایدئولوژیک #احمد_کسروی #کسروی #حذف #حذف_فیزیکی #رواداری #شیعیگری #نقد_دین #فرقه #فرقه_گرایی
@Dialogue1402
👍16❤4
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جرج کارلین کمدین و نویسنده آمریکایی، با طنز تند و انتقادیاش از مذهب و ساختارهای اجتماعی شناخته میشود.
او به خاطر دیدگاههای بیپروای خود نسبت به مذهب، آن را منبع نفاق و کنترل اجتماعی میدانست و اغلب با زبان تیز و صریح خود تعصبات دینی و باورهای مرسوم را به چالش میکشید.
کارلین در کمدی خود از مسائل مذهبی برای برانگیختن اندیشه و نقد دیدگاههای سنتی استفاده میکرد و به عنوان یکی از صدایان برجسته تفکر آزاد و نقادانه شناخته میشود.
#جرج_کارلین #استندآپ #نقد_اجتماعی #نقد_دین #آزاد_اندیش
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
جرج کارلین کمدین و نویسنده آمریکایی، با طنز تند و انتقادیاش از مذهب و ساختارهای اجتماعی شناخته میشود.
او به خاطر دیدگاههای بیپروای خود نسبت به مذهب، آن را منبع نفاق و کنترل اجتماعی میدانست و اغلب با زبان تیز و صریح خود تعصبات دینی و باورهای مرسوم را به چالش میکشید.
کارلین در کمدی خود از مسائل مذهبی برای برانگیختن اندیشه و نقد دیدگاههای سنتی استفاده میکرد و به عنوان یکی از صدایان برجسته تفکر آزاد و نقادانه شناخته میشود.
#جرج_کارلین #استندآپ #نقد_اجتماعی #نقد_دین #آزاد_اندیش
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👌25
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوال السعداوی (۲۰۲۱-۱۹۳۱) پزشک، نویسنده و فعال مدنی برجسته مصری بود که با آثار و سخنرانیهایش به نقد ساختارهای مذهبی و سیاسی در جهان عرب و فراتر از آن پرداخت.
او بیش از پنج دهه علیه تبعیض جنسیتی، نژادپرستی، و ستم طبقاتی مبارزه کرد و از جایگاه پزشک و روشنفکر، بیپرده از پیوند دین با سیاست سخن گفت.
السعداوی معتقد بود که ادیان بزرگ جهان، از اسلام و مسیحیت تا یهودیت و دیگر مکاتب، بهطور سیستماتیک علیه زنان و طبقات فرودست عمل کردهاند و این ساختارها بهطور تاریخی برای توجیه بیعدالتیها و تثبیت قدرت سیاسی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در این گفتوگو، او با نقد سیستم آموزش دینی تأکید میکند آموزههای دینی باید از سیستم حذف و آموزههایی مانند عدالت، برابری، صلح و اخلاق جایگزین شوند.
#نوال_السعداوی #نقد_دین #آزادی_عقیده #گفتگو_توانا
نوال السعداوی (۲۰۲۱-۱۹۳۱) پزشک، نویسنده و فعال مدنی برجسته مصری بود که با آثار و سخنرانیهایش به نقد ساختارهای مذهبی و سیاسی در جهان عرب و فراتر از آن پرداخت.
او بیش از پنج دهه علیه تبعیض جنسیتی، نژادپرستی، و ستم طبقاتی مبارزه کرد و از جایگاه پزشک و روشنفکر، بیپرده از پیوند دین با سیاست سخن گفت.
السعداوی معتقد بود که ادیان بزرگ جهان، از اسلام و مسیحیت تا یهودیت و دیگر مکاتب، بهطور سیستماتیک علیه زنان و طبقات فرودست عمل کردهاند و این ساختارها بهطور تاریخی برای توجیه بیعدالتیها و تثبیت قدرت سیاسی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در این گفتوگو، او با نقد سیستم آموزش دینی تأکید میکند آموزههای دینی باید از سیستم حذف و آموزههایی مانند عدالت، برابری، صلح و اخلاق جایگزین شوند.
#نوال_السعداوی #نقد_دین #آزادی_عقیده #گفتگو_توانا
❤30
Forwarded from گفتوشنود
🔹️فرامرز سهدهی، شاعر و از اعضای کانون نویسندگان ایران، توسط شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری دو شهرستان بهبهان به اتهام «توهین به مقدسات» به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
سهدهی، از اهالی شهرستان بهبهان در استان خوزستان، پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای ادبی و اجتماعی خود با فشارهای قضایی و امنیتی مواجه بوده است.
او در ابتدای سال جاری در پروندهای دیگر، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب ماهشهر به بیش از ۲۲ ماه حبس محکوم شده بود.
پیشینه این شاعر نشان میدهد که او طی سالهای گذشته چندین بار به دلیل دیدگاهها و اشعارش تحت پیگرد دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است.
❓️مرز میان «آزادی بیان» و «توهین به مقدسات» در جامعهای چندصدایی کجاست و چه کسی باید این مرز را تعیین کند؟
🔹️در جوامعی که آزادی بیان یکی از ارکان بنیادین آنهاست، انتقاد از باورها، سنتها و حتی مقدسات بخشی از گفتوگوی عمومی به شمار میرود.
اما در نظامهایی که مفهوم «مقدسات» توسط نهادهای دینی و سیاسی تعریف میشود، این مرز به ابزاری برای سرکوب اندیشههای مستقل و متفاوت تبدیل میگردد.
در چنین شرایطی، آزادی بیان نهتنها محدود میشود بلکه از ماهیت خود تهی میگردد، زیرا هر پرسش یا انتقاد میتواند بهسادگی «توهین» تعبیر شود.
جامعهای آزاد زمانی شکل میگیرد که دفاع از آزادی بیان شامل آزادی برای بیان سخنانی باشد که ممکن است برای برخی ناخوشایند یا حتی آزاردهنده تلقی شود.
#توهین_به_مقدسات #نقد #رواداری #آزادی_بیان #گفتگو_توانا
@Dialigue1402
🔹️فرامرز سهدهی، شاعر و از اعضای کانون نویسندگان ایران، توسط شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری دو شهرستان بهبهان به اتهام «توهین به مقدسات» به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
سهدهی، از اهالی شهرستان بهبهان در استان خوزستان، پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای ادبی و اجتماعی خود با فشارهای قضایی و امنیتی مواجه بوده است.
او در ابتدای سال جاری در پروندهای دیگر، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب ماهشهر به بیش از ۲۲ ماه حبس محکوم شده بود.
پیشینه این شاعر نشان میدهد که او طی سالهای گذشته چندین بار به دلیل دیدگاهها و اشعارش تحت پیگرد دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است.
❓️مرز میان «آزادی بیان» و «توهین به مقدسات» در جامعهای چندصدایی کجاست و چه کسی باید این مرز را تعیین کند؟
🔹️در جوامعی که آزادی بیان یکی از ارکان بنیادین آنهاست، انتقاد از باورها، سنتها و حتی مقدسات بخشی از گفتوگوی عمومی به شمار میرود.
اما در نظامهایی که مفهوم «مقدسات» توسط نهادهای دینی و سیاسی تعریف میشود، این مرز به ابزاری برای سرکوب اندیشههای مستقل و متفاوت تبدیل میگردد.
در چنین شرایطی، آزادی بیان نهتنها محدود میشود بلکه از ماهیت خود تهی میگردد، زیرا هر پرسش یا انتقاد میتواند بهسادگی «توهین» تعبیر شود.
جامعهای آزاد زمانی شکل میگیرد که دفاع از آزادی بیان شامل آزادی برای بیان سخنانی باشد که ممکن است برای برخی ناخوشایند یا حتی آزاردهنده تلقی شود.
#توهین_به_مقدسات #نقد #رواداری #آزادی_بیان #گفتگو_توانا
@Dialigue1402
🕊16👍5❤2