مسیب رئیسییگانه در زندان اوین اقدام به خودکشی کرد
این زندانی سیاسی، که از طریق بلعیدن قرص دست به خودکشی زده بود، امروز پنجشنبه ۱۷ اسفندماه، به بیمارستان لقمان منتقل شد.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی به هرانا گفت:
«هم اکنون در مورد وضعیت جسمانی او اطلاعی در دست نیست.»
لازم به ذکر است، در پی آتشسوزی سال گذشته در زندان اوین، مسیب رئیسی از ناحیه ریه دچار آسیبدیدگی شدید شده بود. مسیب در مدت زمان کوتاهی که بین آزادی و بازداشت مجدد خود داشت، موفق به تکمیل دوره درمانی خود نشد. این امر به مرور زمان و بدون رسیدگی پزشکی در زندان، منجر به ابتلای او به بیماری برونشیت شده است. هم اکنون محرومیت او و دیگر زندانیان از دسترسی به حق درمان همچنان ادامه دارد و جان زندانیان بسیار دیگری در خطر است.
این زندانی روز یکشنبه ۱۳ اسفندماه، به بیمارستان شهدای تجریش اعزام شده بود، اما به او اجازه اسکن ریه داده نشد و علیرغم حال نامساعد، بدون نتیجه مشخص او را به زندان اوین بازگردانده بودند.
#مسیب_رئیسی_یگانه #زندان_اوین #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این زندانی سیاسی، که از طریق بلعیدن قرص دست به خودکشی زده بود، امروز پنجشنبه ۱۷ اسفندماه، به بیمارستان لقمان منتقل شد.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی به هرانا گفت:
«هم اکنون در مورد وضعیت جسمانی او اطلاعی در دست نیست.»
لازم به ذکر است، در پی آتشسوزی سال گذشته در زندان اوین، مسیب رئیسی از ناحیه ریه دچار آسیبدیدگی شدید شده بود. مسیب در مدت زمان کوتاهی که بین آزادی و بازداشت مجدد خود داشت، موفق به تکمیل دوره درمانی خود نشد. این امر به مرور زمان و بدون رسیدگی پزشکی در زندان، منجر به ابتلای او به بیماری برونشیت شده است. هم اکنون محرومیت او و دیگر زندانیان از دسترسی به حق درمان همچنان ادامه دارد و جان زندانیان بسیار دیگری در خطر است.
این زندانی روز یکشنبه ۱۳ اسفندماه، به بیمارستان شهدای تجریش اعزام شده بود، اما به او اجازه اسکن ریه داده نشد و علیرغم حال نامساعد، بدون نتیجه مشخص او را به زندان اوین بازگردانده بودند.
#مسیب_رئیسی_یگانه #زندان_اوین #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤1👍1
پس از حدود ۱۹ سال تحمل حبس؛ ممانعت دادستانی و سازمان زندانها از اعزام حمزه سواری به مراکز درمانی
بنا به گزارش منابع نزدیک به حمزه سواری، زندانی سیاسی که با حکم حبس ابد از ۱۶ سالگی (سال ۱۳۸۴) - تاکنون دربند بوده است (برخی منابع نوشتهاند موقع بازداشت حمزه سواری ۱۹ ساله بوده)؛ دادستانی تهران و مقامات سازمان زندانها با وجود ابنلای این زندانی سیاسی با بیماریهای متعدد از اعزام او به مراکز درمانی خارج از زندان ممانعت به عمل میآورند. حمزه سواری که اکنون در واحد چهار زندان قزلحصار دربند است دچار کیست بیکر پشت زانوی راست است که از پنج سال پیش با این بیماری درگیر بوده است، این کیست طی این پنج سال بزرگتر شده و به زیر تاندون پا حرکت کرده و موجب درد شدید در این ناحیه شده است.
بیماری واریکوسل نیز دیگر بیماریای است که آقای سواری طی دوران طولانی زندان دچار آن شده است و یازده سال است که با این بیماری درگیر است، لازم به ذکر است نه سال پیش این زندانی سیاسی با اعزام به مراکز درمانی مورد جراحی قرار گرفته، اما از سه سال پیش این بیماری دوباره عود کرده است.
پیش از این مقامات دادستانی و مسولان سازمان زندانها از اعزام احمدرضا حائری دیگر زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار به بیمارستان چشمپزشکی فارابی تهزان به دلیل امتناع آقای حائری از زدن دستبند جلوگیری کرده بودند که بنا بر گزارش منابع مطلع این محرومیت از رسیدگی پزشکی سلامت قرنیه چشم آقای حائری را به مخاطره انداخته است.
حمزه سواری چندی پیش با نوشتن نامهای از وقوع یک فاجعه انسانی در زندان قزلحصار خبر داده بود، متن نامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/muaxuj93
اجرا و روایت زیبا شیرازی، خواننده و ترانهسرا، بر اساس نامهای که حمزه سواری در مهرماه ۱۴۰۰ در زندان نوشته است:
https://tavaana.org/letters_from_prison_savari/
روایت پرونده حمزه سواری، در برنامه کلاب هاوس آموزشکده توانا در سال ۱۴۰۰:
https://youtu.be/onZyqvPK_N0
#حمزه_سواری #احمدرضا_حائری #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بنا به گزارش منابع نزدیک به حمزه سواری، زندانی سیاسی که با حکم حبس ابد از ۱۶ سالگی (سال ۱۳۸۴) - تاکنون دربند بوده است (برخی منابع نوشتهاند موقع بازداشت حمزه سواری ۱۹ ساله بوده)؛ دادستانی تهران و مقامات سازمان زندانها با وجود ابنلای این زندانی سیاسی با بیماریهای متعدد از اعزام او به مراکز درمانی خارج از زندان ممانعت به عمل میآورند. حمزه سواری که اکنون در واحد چهار زندان قزلحصار دربند است دچار کیست بیکر پشت زانوی راست است که از پنج سال پیش با این بیماری درگیر بوده است، این کیست طی این پنج سال بزرگتر شده و به زیر تاندون پا حرکت کرده و موجب درد شدید در این ناحیه شده است.
بیماری واریکوسل نیز دیگر بیماریای است که آقای سواری طی دوران طولانی زندان دچار آن شده است و یازده سال است که با این بیماری درگیر است، لازم به ذکر است نه سال پیش این زندانی سیاسی با اعزام به مراکز درمانی مورد جراحی قرار گرفته، اما از سه سال پیش این بیماری دوباره عود کرده است.
پیش از این مقامات دادستانی و مسولان سازمان زندانها از اعزام احمدرضا حائری دیگر زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار به بیمارستان چشمپزشکی فارابی تهزان به دلیل امتناع آقای حائری از زدن دستبند جلوگیری کرده بودند که بنا بر گزارش منابع مطلع این محرومیت از رسیدگی پزشکی سلامت قرنیه چشم آقای حائری را به مخاطره انداخته است.
حمزه سواری چندی پیش با نوشتن نامهای از وقوع یک فاجعه انسانی در زندان قزلحصار خبر داده بود، متن نامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/muaxuj93
اجرا و روایت زیبا شیرازی، خواننده و ترانهسرا، بر اساس نامهای که حمزه سواری در مهرماه ۱۴۰۰ در زندان نوشته است:
https://tavaana.org/letters_from_prison_savari/
روایت پرونده حمزه سواری، در برنامه کلاب هاوس آموزشکده توانا در سال ۱۴۰۰:
https://youtu.be/onZyqvPK_N0
#حمزه_سواری #احمدرضا_حائری #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مسیب رئیسی یگانه، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، به شدت از درد دندان رنج میبرد و با وجود درخواست اعزام به خارج از زندان برای درمان، مسئولان زندان از این کار امتناع میکنند.
مسیب رئیسی یگانه آذر ماه سال جاری در بیدادگاه انقلاب تهران به ریاست ایمان افشاری به ۲۳ سال و ۸ ماه حبس محکوم شد
یک منبع مطلع درباره این زندانی به توانا اطلاع داده: «این زندانی سیاسی چهارماه است که برای درمان عفونت دندانش درخواست اعزام داده، ولی همچنان نه دندانپزشک در بند ۸ اوین هست که او را درمان کند و نه به بیرون از زندان اعزام میشود و صرفا از طریق رابط بهداری روزانه با مصرف آنتیبیوتیک و مسکن موقتا درد او را کاهش میدهند.»
لازم به یادآوری است، چند سال پیش عدم رسیدگی به وضعیت دندانها در خصوص علیرضا رجایی، زندانی سیاسی سابق، موجب عفونت شدید شده و نصف صورت او را درگیر کرده و موجب خساراتی جبران ناپذیر به او شد.
#مسیب_رئیسی_یگانه #مسیب_رئیسی #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مسیب رئیسی یگانه آذر ماه سال جاری در بیدادگاه انقلاب تهران به ریاست ایمان افشاری به ۲۳ سال و ۸ ماه حبس محکوم شد
یک منبع مطلع درباره این زندانی به توانا اطلاع داده: «این زندانی سیاسی چهارماه است که برای درمان عفونت دندانش درخواست اعزام داده، ولی همچنان نه دندانپزشک در بند ۸ اوین هست که او را درمان کند و نه به بیرون از زندان اعزام میشود و صرفا از طریق رابط بهداری روزانه با مصرف آنتیبیوتیک و مسکن موقتا درد او را کاهش میدهند.»
لازم به یادآوری است، چند سال پیش عدم رسیدگی به وضعیت دندانها در خصوص علیرضا رجایی، زندانی سیاسی سابق، موجب عفونت شدید شده و نصف صورت او را درگیر کرده و موجب خساراتی جبران ناپذیر به او شد.
#مسیب_رئیسی_یگانه #مسیب_رئیسی #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔41👍4❤1
ویدا ربانی: اعتصاب کردیم چون راه دیگری پیش روی خود نمیبینیم
نامهای از قلب درد و مقاومت
ویدا ربانی، روزنامهنگار و زندانی سیاسی، از بند زنان زندان اوین، در نامهای تکاندهنده وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی، بیتوجهی به حقوق اولیه آنها، و محرومیتهای سیستماتیک در حق درمان را به تصویر کشیده است. او و مطهره گونهای، دانشجوی اخراجی ترم آخر. دندانپزشکی، برای اعتراض به شرایط درمانی نرگس محمدی و دیگر همبندیهای خود، از ۲۸ آبان ماه اعتصاب غذا کردهاند؛ اقدامی که از سر استیصال و درد صورت گرفته، اما فریادی است علیه بیعدالتی.
این نامه، علاوه بر شرح شرایط طاقتفرسای جسمی و روحی زندانیان، به وضعیت هشداردهنده محرومیت از درمان و استفاده از فشارهای روانی و جسمی بر زندانیان سیاسی اشاره میکند. ویدا با صداقت و جسارت، از نظامی مینویسد که حتی نیازهای ابتدایی انسانی را دستمایهی تنبیه و کنترل قرار داده است. متن کامل این نامه، فراخوانی است برای توجه، همبستگی و عمل.
متن کامل نامه را به نقل از رسانه ایرانوایر بخوانید:
روی برانکارد چرخدار میآید توی بند، مردمک چشمهای سیاه و درشتش گشاد شده و با اینکه مدام به اطرافش و به انبوه جمعیتی که دورهاش کردهاند نگاه میکند، اما انگار چیزی نمیبیند یا وارد جای عجیب و ناآشنایی شده است. با نگاه خیره و مبهوتش چشم در چشم میشوم، بلند صدایش میزنم، نرگس؟ نگاه میکند اما انگار من را نمیشناسد.
پرسنل زندان میگويند ببریدش بالا. صدای اعتراضها زندانیها بلند میشود که این کار ما نیست، چطور ببریم و...
چند زندانی رای باز مرد و یکی دو مرد که از پرسنل زندان هستند دارند بحث میکنند که چطور برانکارد با پایههای چرخدار را از دو ردیف پلههای بند زنان بالا ببرند. بالاخره برانکارد را سر و ته، طوری که سر نرگس پایین است از پلهها بالا میبرند.
میآیند توی اتاق سه، میخواهند نرگس را بلند کنند و بگذارند روی تخت خودش، پای راستش تا بالای ران توی آتل است و نباید خم شود. وقتی میخواهند بلندش کنند نرگس کمی به خودش میآید. میگوید اگر پا خم شود با وجود جراحی استخوان میشکند، ده دقیقهای بگو مگو میکنند و در آخر نرگس میگوید اجازه نمیدهم، کار شما نیست.
بیسیم میزنند و با ما شرط میکنند که در تمام مسیر هیچ زندانی نباشد تا پرسنل آمبولانس بیمارستان بیاید و او را جابهجا کنند. اول به خاطر اینکه بندان زنان امنیتی است اجازه ورود به آنها نداده بودند.
بالاخره نرگس را از روی برانکارد بلند میکنند. تخت زندان خیلی کوتاه است و تا او را بگذارند روی تخت فریادش بلند میشود: «پااااام، آخ پااام، سپیده پام پام پام....صدای دلخراش و هق هق گریه بلند میشود.
یکی دو بار تلاش میکنند، بلندش میکنند و بالاخره میگذارند روی تخت و میروند! تنها ۴۸ ساهت از جراحیش گذشته، درد در چهرهاش پیداست. صدای هق هق گریه به تدریج آرامتر میشود. مهوش و سپیده اتاق را خلوت میکنند، نرگس دوست ندارد کسی حال و روزش را ببیند.
یک ساعت بعد رفتم نگاهی به نرگس انداختم، چشمانش قرمز و پف کرده بود، گریه نمیکرد اما از درد اشک در چشمانش حلقه میزد و به پایین میغلتید. اینبار مرا شناخت، شروع با خندیدن کرد و گفت باور کن همش داشتم به مصطفی(نیلی، وکیلش) میگفتم برای ویدا شیرینی بخر.
و برای بقیه توضیح میداد: «دفعه قبل که از بیمارستان برگشتم ویدا یک جعبه شیرینی فرانسه توی وسایل پیدا کرد و با ذوق بازش کرد ولی تویش نان بربری بود. آنقدر غر زد که اینبار هی به مصطفی گفتم شیرینی را فراموش نکنی.»
نمیتوانم به صورتش نگاه کنم. برمیگردم از این وضعیت فرار کنم توی تختم، جوانا (وریشه مرادی) کنار تخت ایستاده، یک لیوان آب جوش که چند آلو بخارا داخل آن انداخته را هم میزند و میپرسد. نرگس چطوره؟
تختمان مشترک است، او طبقه بالای تخت است.
من فقط خشم و بغضم را قورت میدهم و میپرسم زخم عثنیعشر با آب جوش و آلوچه درمان میشه؟ بدبخت داری از خونریزی میمیری.
وریشه بعد از آن اعتصاب غذای طولانی حالا خونریزی دارد. مستقیم نمیگویند اما ما میدانیم چون در مراسمهای اعتراض به اعدام شرکت کرده اعزامش به بیمارستان را لغو کردهاند. فقط او نبود، بدون اینکه مستقیما بگویند هر کسی در اعتراض به اعدامها شرکت داشت را به نحوی تنبیه کردند. بسته به اینکه زندانی چه چیزی داشته باشد که بشود از آن محرومش کرد، از تحویل ندادن وسایل تا قطع تلفن و ملاقات و اعزام به بیمارستان.
مدتی است که میگويند ملاقات حضوری و ملاقات خصوصی با همسر امتیاز است و در صورت حسن رفتار به زندانی تعلق میگیرد.
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/3xfhxhzd
#بیانیه #ویدا_ربانی #مطهره_گونه_ای #بند_زنان_اوین #نرگس_محمدی #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #حق_درمان #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامهای از قلب درد و مقاومت
ویدا ربانی، روزنامهنگار و زندانی سیاسی، از بند زنان زندان اوین، در نامهای تکاندهنده وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی، بیتوجهی به حقوق اولیه آنها، و محرومیتهای سیستماتیک در حق درمان را به تصویر کشیده است. او و مطهره گونهای، دانشجوی اخراجی ترم آخر. دندانپزشکی، برای اعتراض به شرایط درمانی نرگس محمدی و دیگر همبندیهای خود، از ۲۸ آبان ماه اعتصاب غذا کردهاند؛ اقدامی که از سر استیصال و درد صورت گرفته، اما فریادی است علیه بیعدالتی.
این نامه، علاوه بر شرح شرایط طاقتفرسای جسمی و روحی زندانیان، به وضعیت هشداردهنده محرومیت از درمان و استفاده از فشارهای روانی و جسمی بر زندانیان سیاسی اشاره میکند. ویدا با صداقت و جسارت، از نظامی مینویسد که حتی نیازهای ابتدایی انسانی را دستمایهی تنبیه و کنترل قرار داده است. متن کامل این نامه، فراخوانی است برای توجه، همبستگی و عمل.
متن کامل نامه را به نقل از رسانه ایرانوایر بخوانید:
روی برانکارد چرخدار میآید توی بند، مردمک چشمهای سیاه و درشتش گشاد شده و با اینکه مدام به اطرافش و به انبوه جمعیتی که دورهاش کردهاند نگاه میکند، اما انگار چیزی نمیبیند یا وارد جای عجیب و ناآشنایی شده است. با نگاه خیره و مبهوتش چشم در چشم میشوم، بلند صدایش میزنم، نرگس؟ نگاه میکند اما انگار من را نمیشناسد.
پرسنل زندان میگويند ببریدش بالا. صدای اعتراضها زندانیها بلند میشود که این کار ما نیست، چطور ببریم و...
چند زندانی رای باز مرد و یکی دو مرد که از پرسنل زندان هستند دارند بحث میکنند که چطور برانکارد با پایههای چرخدار را از دو ردیف پلههای بند زنان بالا ببرند. بالاخره برانکارد را سر و ته، طوری که سر نرگس پایین است از پلهها بالا میبرند.
میآیند توی اتاق سه، میخواهند نرگس را بلند کنند و بگذارند روی تخت خودش، پای راستش تا بالای ران توی آتل است و نباید خم شود. وقتی میخواهند بلندش کنند نرگس کمی به خودش میآید. میگوید اگر پا خم شود با وجود جراحی استخوان میشکند، ده دقیقهای بگو مگو میکنند و در آخر نرگس میگوید اجازه نمیدهم، کار شما نیست.
بیسیم میزنند و با ما شرط میکنند که در تمام مسیر هیچ زندانی نباشد تا پرسنل آمبولانس بیمارستان بیاید و او را جابهجا کنند. اول به خاطر اینکه بندان زنان امنیتی است اجازه ورود به آنها نداده بودند.
بالاخره نرگس را از روی برانکارد بلند میکنند. تخت زندان خیلی کوتاه است و تا او را بگذارند روی تخت فریادش بلند میشود: «پااااام، آخ پااام، سپیده پام پام پام....صدای دلخراش و هق هق گریه بلند میشود.
یکی دو بار تلاش میکنند، بلندش میکنند و بالاخره میگذارند روی تخت و میروند! تنها ۴۸ ساهت از جراحیش گذشته، درد در چهرهاش پیداست. صدای هق هق گریه به تدریج آرامتر میشود. مهوش و سپیده اتاق را خلوت میکنند، نرگس دوست ندارد کسی حال و روزش را ببیند.
یک ساعت بعد رفتم نگاهی به نرگس انداختم، چشمانش قرمز و پف کرده بود، گریه نمیکرد اما از درد اشک در چشمانش حلقه میزد و به پایین میغلتید. اینبار مرا شناخت، شروع با خندیدن کرد و گفت باور کن همش داشتم به مصطفی(نیلی، وکیلش) میگفتم برای ویدا شیرینی بخر.
و برای بقیه توضیح میداد: «دفعه قبل که از بیمارستان برگشتم ویدا یک جعبه شیرینی فرانسه توی وسایل پیدا کرد و با ذوق بازش کرد ولی تویش نان بربری بود. آنقدر غر زد که اینبار هی به مصطفی گفتم شیرینی را فراموش نکنی.»
نمیتوانم به صورتش نگاه کنم. برمیگردم از این وضعیت فرار کنم توی تختم، جوانا (وریشه مرادی) کنار تخت ایستاده، یک لیوان آب جوش که چند آلو بخارا داخل آن انداخته را هم میزند و میپرسد. نرگس چطوره؟
تختمان مشترک است، او طبقه بالای تخت است.
من فقط خشم و بغضم را قورت میدهم و میپرسم زخم عثنیعشر با آب جوش و آلوچه درمان میشه؟ بدبخت داری از خونریزی میمیری.
وریشه بعد از آن اعتصاب غذای طولانی حالا خونریزی دارد. مستقیم نمیگویند اما ما میدانیم چون در مراسمهای اعتراض به اعدام شرکت کرده اعزامش به بیمارستان را لغو کردهاند. فقط او نبود، بدون اینکه مستقیما بگویند هر کسی در اعتراض به اعدامها شرکت داشت را به نحوی تنبیه کردند. بسته به اینکه زندانی چه چیزی داشته باشد که بشود از آن محرومش کرد، از تحویل ندادن وسایل تا قطع تلفن و ملاقات و اعزام به بیمارستان.
مدتی است که میگويند ملاقات حضوری و ملاقات خصوصی با همسر امتیاز است و در صورت حسن رفتار به زندانی تعلق میگیرد.
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/3xfhxhzd
#بیانیه #ویدا_ربانی #مطهره_گونه_ای #بند_زنان_اوین #نرگس_محمدی #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #حق_درمان #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊18👍9❤6🥰2
محرومیت عباس واحدیانشاهرودی، فعال مدنی زندانی، از دسترسی به درمان
عباس واحدیانشاهرودی، فعال مدنی محبوس در زندان وکیلآباد مشهد، با وجود نیاز به درمان فوری ناشی از بیماری قلبی و ریوی، همچنان از دسترسی به حق درمان محروم است.
وضعیت جسمانی این فعال مدنی زندانی، مدتی است که رو به وخامت گذاشته و بیماری قلبی و ریوی او بدتر شده و نیاز به درمان فوری دارد.
به گفته یک منبع آگاه:
«عباس واحدیان شاهرودی سابقه بیماری قلبی دارد و تاکنون به دلیل مشکلات قلبی، دستکم دو بار در زندان از حال رفته و به بهداری زندان منتقل شده است. او همچنین اخیرا دچار عفونت لثه شده که این مساله برای بیماران قلبی به شدت خطرناک است.»
آنطور که این منبع مطلع میگوید، درخواست عباس واحدیانشاهرودی مبنی بر دارا بودن شرایط عدم تحمل کیفر به دلیل وضعیت جسمانی، از سوی پزشکی قانونی تایید شده اما مقامات قضایی و مقامات زندان وکیلآباد با این درخواست مخالفت کردهاند.
این در حالی است که این زندانی از نظر قانونی با توجه به وضعیت جسمانی خود مشمول «شرایط عدم تحمل کیفر» موضوع ماده ۵۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری است و باید فورا آزاد شود.
#یاری_مدنی_توانا #عباس_واحدیان_شاهرودی #حق_درمان_زندانیان #حقوق_زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
محرومیت عباس واحدیانشاهرودی، فعال مدنی زندانی، از دسترسی به درمان
عباس واحدیانشاهرودی، فعال مدنی محبوس در زندان وکیلآباد مشهد، با وجود نیاز به درمان فوری ناشی از بیماری قلبی و ریوی، همچنان از دسترسی به حق درمان محروم است.
وضعیت جسمانی این فعال مدنی زندانی، مدتی است که رو به وخامت گذاشته و بیماری قلبی و ریوی او بدتر شده و نیاز به درمان فوری دارد.
به گفته یک منبع آگاه:
«عباس واحدیان شاهرودی سابقه بیماری قلبی دارد و تاکنون به دلیل مشکلات قلبی، دستکم دو بار در زندان از حال رفته و به بهداری زندان منتقل شده است. او همچنین اخیرا دچار عفونت لثه شده که این مساله برای بیماران قلبی به شدت خطرناک است.»
آنطور که این منبع مطلع میگوید، درخواست عباس واحدیانشاهرودی مبنی بر دارا بودن شرایط عدم تحمل کیفر به دلیل وضعیت جسمانی، از سوی پزشکی قانونی تایید شده اما مقامات قضایی و مقامات زندان وکیلآباد با این درخواست مخالفت کردهاند.
این در حالی است که این زندانی از نظر قانونی با توجه به وضعیت جسمانی خود مشمول «شرایط عدم تحمل کیفر» موضوع ماده ۵۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری است و باید فورا آزاد شود.
#یاری_مدنی_توانا #عباس_واحدیان_شاهرودی #حق_درمان_زندانیان #حقوق_زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
👍14💔8🕊1
کامران رضاییفر، زندانی سیاسی محبوس در بند ۴ زندان اوین، در حالی با وضعیت جسمانی وخیم ناشی از ابتلا به سرطان معده و لوزالمعده و همچنین لختههای خون در ریه دست و پنجه نرم میکند که از ابتداییترین امکانات درمانی، تغذیهای و بهداشتی محروم است.
کامران رضاییفر، زندانی سیاسی ۵۹ ساله، در وضعیت وخیم جسمی بهسر میبرد. او به دلیل ابتلا به سرطان دستگاه گوارش، پس از ماهها محرومیت از حق درمان، در اسفند ۱۴۰۳ تحت عمل جراحی قرار گرفت و بخشی از رودهاش برداشته شد.
با وجود شرایط بحرانی، تنها دو روز پس از عمل، در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجبر شده بود، به زندان اوین بازگردانده شد. او از آن زمان با عوارض پس از جراحی، کاهش وزن شدید، و کمخونی شدید مواجه است و مسئولان زندان همچنان از انتقالش به مراکز درمانی تخصصی خودداری میکنند.
تلاش پزشکان زندان برای پیگیری درمان نیز با کارشکنی هدایتالله فرزادی، رئیس زندان اوین، بینتیجه مانده و رضاییفر عملاً از دریافت تغذیه مناسب، دارو، و پیگیری پزشکی محروم مانده است.
کامران رضاییفر نخستینبار در دی ۱۳۹۸ توسط وزارت اطلاعات بازداشت و پس از ۷۷ روز بازجویی در سلول انفرادی، به قید وثیقه آزاد شد. در خرداد ۱۳۹۹ دوباره بازداشت و به اتهام "افساد فیالارض" در شهریور ۱۴۰۰ به اعدام محکوم شد. این حکم پس از نقض در دیوان عالی کشور به ۵ سال زندان کاهش یافت.
او بار دیگر در شهریور ۱۴۰۲، در پروندهای جدید به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بازداشت و به ۵ سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد.
رضاییفر اکنون در بند ۴ زندان اوین نگهداری میشود و جان او در پی وخامت وضعیت جسمیاش در خطر جدی قرار دارد.
شرایط وخیم حال آقای رضاییفر، به عنوان یک انسان نگرانکننده است و خطر مرگ او را تهدید میکند. طبق گزارش دریافتی، زندانیان سیاسی اوین از طیفهای مختلف سیاسی شدیدا نگران وضعیت او هستند.
#کامران_رضایی_فر #حق_درمان #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کامران رضاییفر، زندانی سیاسی ۵۹ ساله، در وضعیت وخیم جسمی بهسر میبرد. او به دلیل ابتلا به سرطان دستگاه گوارش، پس از ماهها محرومیت از حق درمان، در اسفند ۱۴۰۳ تحت عمل جراحی قرار گرفت و بخشی از رودهاش برداشته شد.
با وجود شرایط بحرانی، تنها دو روز پس از عمل، در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجبر شده بود، به زندان اوین بازگردانده شد. او از آن زمان با عوارض پس از جراحی، کاهش وزن شدید، و کمخونی شدید مواجه است و مسئولان زندان همچنان از انتقالش به مراکز درمانی تخصصی خودداری میکنند.
تلاش پزشکان زندان برای پیگیری درمان نیز با کارشکنی هدایتالله فرزادی، رئیس زندان اوین، بینتیجه مانده و رضاییفر عملاً از دریافت تغذیه مناسب، دارو، و پیگیری پزشکی محروم مانده است.
کامران رضاییفر نخستینبار در دی ۱۳۹۸ توسط وزارت اطلاعات بازداشت و پس از ۷۷ روز بازجویی در سلول انفرادی، به قید وثیقه آزاد شد. در خرداد ۱۳۹۹ دوباره بازداشت و به اتهام "افساد فیالارض" در شهریور ۱۴۰۰ به اعدام محکوم شد. این حکم پس از نقض در دیوان عالی کشور به ۵ سال زندان کاهش یافت.
او بار دیگر در شهریور ۱۴۰۲، در پروندهای جدید به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بازداشت و به ۵ سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد.
رضاییفر اکنون در بند ۴ زندان اوین نگهداری میشود و جان او در پی وخامت وضعیت جسمیاش در خطر جدی قرار دارد.
شرایط وخیم حال آقای رضاییفر، به عنوان یک انسان نگرانکننده است و خطر مرگ او را تهدید میکند. طبق گزارش دریافتی، زندانیان سیاسی اوین از طیفهای مختلف سیاسی شدیدا نگران وضعیت او هستند.
#کامران_رضایی_فر #حق_درمان #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔13👍10❤2
مهوش(سایه) صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، نامهای تحلیلی و حقوقی خطاب به نهادهای بینالمللی حقوق بشری درباره حق درمان زنان زندانی نوشت.
"حق سلامت، قربانی سیاست سرکوب"
مهوش (سایه) صیدال – دکترای حقوق بینالملل و زندانی سیاسی در اوین – از درون زندان، روایتگر نظام درمانی و نقض ساختاری حق سلامت زنان زندانی است.
این بیانیه، فراتر از یک هشدار حقوقی، سندی از شکنجه سفید و فرسایش جسم و روان در بند زنان اوین است.
#حق_سلامت یک حق بنیادین است، نه امتیازی قابل معامله با امنیت.
از سازمان ملل، نهادهای ناظر و وجدان جهانی میخواهیم: سکوت نکنید.
Legal-Analytical Statement
Mahvash (Saeh) Seydal
Ph.D. in International Law | Political Prisoner
Evin Prison – Women’s Ward
Addressed to International Human Rights Bodies
The Right to Health — Sacrificed to Politics
I, Mahvash (Sāyeh) Seydal, a political prisoner currently held in the women’s ward of Evin Prison and holder of a doctorate in international law, hereby present this formal statement — from the perspective of a victim, witness, and legal expert — to the international public, specialized bodies, and UN human rights mechanisms. I report the widespread violation of fundamental rights of women prisoners, particularly political prisoners, within the healthcare system of the Islamic Republic of Iran’s prison system.
What is occurring here is not merely incidental medical neglect, but a politically-driven and discriminatory pattern of denying the right to health, human dignity, and protection from torture.
#زندان_اوین #حقوق_بشر_در_ایران #سایه_صیدال #نه_به_اعدام
@unitednations – سازمان ملل
@unhumanrights – دفتر حقوق بشر سازمان ملل (OHCHR)
@amnesty – عفو بینالملل
@hrw – دیدهبان حقوق بشر
@fidh_org – فدراسیون بینالمللی حقوق بشر
@sp_iran – گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران (گاهی شخصی، گاهی نهادی؛ بسته به دوره)
@reaprights – ابتکار حقوقی برای پاسخگویی به نقض حقوق بشر
@womensrightsarehumanrights – کمپین حقوق زنان
@freefromtorture – سازمان مبارزه با شکنجه
@pen_int – PEN International (مدافعان آزادی بیان و نویسندگان زندانی)
متن کامل نامه به فارسی و انگلیسی در اسلایدها آمده است.
متن کامل نامه به فارسی و انگلیسی در لینک زیر آمده است.
https://tinyurl.com/2h9bxwke
#بیانیه #زنان_زندانی #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
"حق سلامت، قربانی سیاست سرکوب"
مهوش (سایه) صیدال – دکترای حقوق بینالملل و زندانی سیاسی در اوین – از درون زندان، روایتگر نظام درمانی و نقض ساختاری حق سلامت زنان زندانی است.
این بیانیه، فراتر از یک هشدار حقوقی، سندی از شکنجه سفید و فرسایش جسم و روان در بند زنان اوین است.
#حق_سلامت یک حق بنیادین است، نه امتیازی قابل معامله با امنیت.
از سازمان ملل، نهادهای ناظر و وجدان جهانی میخواهیم: سکوت نکنید.
Legal-Analytical Statement
Mahvash (Saeh) Seydal
Ph.D. in International Law | Political Prisoner
Evin Prison – Women’s Ward
Addressed to International Human Rights Bodies
The Right to Health — Sacrificed to Politics
I, Mahvash (Sāyeh) Seydal, a political prisoner currently held in the women’s ward of Evin Prison and holder of a doctorate in international law, hereby present this formal statement — from the perspective of a victim, witness, and legal expert — to the international public, specialized bodies, and UN human rights mechanisms. I report the widespread violation of fundamental rights of women prisoners, particularly political prisoners, within the healthcare system of the Islamic Republic of Iran’s prison system.
What is occurring here is not merely incidental medical neglect, but a politically-driven and discriminatory pattern of denying the right to health, human dignity, and protection from torture.
#زندان_اوین #حقوق_بشر_در_ایران #سایه_صیدال #نه_به_اعدام
@unitednations – سازمان ملل
@unhumanrights – دفتر حقوق بشر سازمان ملل (OHCHR)
@amnesty – عفو بینالملل
@hrw – دیدهبان حقوق بشر
@fidh_org – فدراسیون بینالمللی حقوق بشر
@sp_iran – گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران (گاهی شخصی، گاهی نهادی؛ بسته به دوره)
@reaprights – ابتکار حقوقی برای پاسخگویی به نقض حقوق بشر
@womensrightsarehumanrights – کمپین حقوق زنان
@freefromtorture – سازمان مبارزه با شکنجه
@pen_int – PEN International (مدافعان آزادی بیان و نویسندگان زندانی)
متن کامل نامه به فارسی و انگلیسی در اسلایدها آمده است.
متن کامل نامه به فارسی و انگلیسی در لینک زیر آمده است.
https://tinyurl.com/2h9bxwke
#بیانیه #زنان_زندانی #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊15
آموزشکده توانا
مهوش(سایه) صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، نامهای تحلیلی و حقوقی خطاب به نهادهای بینالمللی حقوق بشری درباره حق درمان زنان زندانی نوشت. "حق سلامت، قربانی سیاست سرکوب" مهوش (سایه) صیدال – دکترای حقوق بینالملل و زندانی سیاسی در اوین – از درون زندان،…
مهوش(سایه) صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، نامهای تحلیلی و حقوقی خطاب به نهادهای بینالمللی حقوق بشری درباره حق درمان زنان زندانی نوشت.
"حق سلامت، قربانی سیاست سرکوب"
مهوش (سایه) صیدال – دکترای حقوق بینالملل و زندانی سیاسی در اوین – از درون زندان، روایتگر نظام درمانی و نقض ساختاری حق سلامت زنان زندانی است.
این بیانیه، فراتر از یک هشدار حقوقی، سندی از شکنجه سفید و فرسایش جسم و روان در بند زنان اوین است.
#حق_سلامت یک حق بنیادین است، نه امتیازی قابل معامله با امنیت.
از سازمان ملل، نهادهای ناظر و وجدان جهانی میخواهیم: سکوت نکنید.
Legal-Analytical Statement
Mahvash (Saeh) Seydal
Ph.D. in International Law | Political Prisoner
Evin Prison – Women’s Ward
Addressed to International Human Rights Bodies
The Right to Health — Sacrificed to Politics
I, Mahvash (Sāyeh) Seydal, a political prisoner currently held in the women’s ward of Evin Prison and holder of a doctorate in international law, hereby present this formal statement — from the perspective of a victim, witness, and legal expert — to the international public, specialized bodies, and UN human rights mechanisms. I report the widespread violation of fundamental rights of women prisoners, particularly political prisoners, within the healthcare system of the Islamic Republic of Iran’s prison system.
What is occurring here is not merely incidental medical neglect, but a politically-driven and discriminatory pattern of denying the right to health, human dignity, and protection from torture.
#زندان_اوین #حقوق_بشر_در_ایران #سایه_صیدال #نه_به_اعدام
@unitednations – سازمان ملل
@unhumanrights – دفتر حقوق بشر سازمان ملل (OHCHR)
@amnesty – عفو بینالملل
@hrw – دیدهبان حقوق بشر
@fidh_org – فدراسیون بینالمللی حقوق بشر
@sp_iran – گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران (گاهی شخصی، گاهی نهادی؛ بسته به دوره)
@reaprights – ابتکار حقوقی برای پاسخگویی به نقض حقوق بشر
@womensrightsarehumanrights – کمپین حقوق زنان
@freefromtorture – سازمان مبارزه با شکنجه
@pen_int – PEN International (مدافعان آزادی بیان و نویسندگان زندانی)
متن کامل نامه به فارسی و انگلیسی در اسلایدها آمده است.
متن کامل نامه به فارسی و انگلیسی در لینک زیر آمده است.
https://tinyurl.com/2h9bxwke
#بیانیه #زنان_زندانی #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
"حق سلامت، قربانی سیاست سرکوب"
مهوش (سایه) صیدال – دکترای حقوق بینالملل و زندانی سیاسی در اوین – از درون زندان، روایتگر نظام درمانی و نقض ساختاری حق سلامت زنان زندانی است.
این بیانیه، فراتر از یک هشدار حقوقی، سندی از شکنجه سفید و فرسایش جسم و روان در بند زنان اوین است.
#حق_سلامت یک حق بنیادین است، نه امتیازی قابل معامله با امنیت.
از سازمان ملل، نهادهای ناظر و وجدان جهانی میخواهیم: سکوت نکنید.
Legal-Analytical Statement
Mahvash (Saeh) Seydal
Ph.D. in International Law | Political Prisoner
Evin Prison – Women’s Ward
Addressed to International Human Rights Bodies
The Right to Health — Sacrificed to Politics
I, Mahvash (Sāyeh) Seydal, a political prisoner currently held in the women’s ward of Evin Prison and holder of a doctorate in international law, hereby present this formal statement — from the perspective of a victim, witness, and legal expert — to the international public, specialized bodies, and UN human rights mechanisms. I report the widespread violation of fundamental rights of women prisoners, particularly political prisoners, within the healthcare system of the Islamic Republic of Iran’s prison system.
What is occurring here is not merely incidental medical neglect, but a politically-driven and discriminatory pattern of denying the right to health, human dignity, and protection from torture.
#زندان_اوین #حقوق_بشر_در_ایران #سایه_صیدال #نه_به_اعدام
@unitednations – سازمان ملل
@unhumanrights – دفتر حقوق بشر سازمان ملل (OHCHR)
@amnesty – عفو بینالملل
@hrw – دیدهبان حقوق بشر
@fidh_org – فدراسیون بینالمللی حقوق بشر
@sp_iran – گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران (گاهی شخصی، گاهی نهادی؛ بسته به دوره)
@reaprights – ابتکار حقوقی برای پاسخگویی به نقض حقوق بشر
@womensrightsarehumanrights – کمپین حقوق زنان
@freefromtorture – سازمان مبارزه با شکنجه
@pen_int – PEN International (مدافعان آزادی بیان و نویسندگان زندانی)
متن کامل نامه به فارسی و انگلیسی در اسلایدها آمده است.
متن کامل نامه به فارسی و انگلیسی در لینک زیر آمده است.
https://tinyurl.com/2h9bxwke
#بیانیه #زنان_زندانی #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊14❤4💯3
اعتصاب غذا و دارو توسط زندانی سیاسی مهوش (سایه) صیدال، در اعتراض به نقض حقوق درمانی
مهوش(سایه) صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، هفته گذشته نامهای تحلیلی و حقوقی خطاب به نهادهای بینالمللی حقوق بشری درباره حق درمان زنان زندانی نوشت. اما در پی انتشار آن نامه با محدودیتهای تنبیهی از جمله ممنوعیت تماس و ممنوعالملاقات شدن مواجه شد.
او که دارای دکترای حقوق بینالملل است، در آن نامه به موارد نقض حقوق زندانیان اشاره کرده بود و حالا با انتشار نامهای دیگر از اعتصاب غذا و دارو در اعتراض به نقض حق درمان اطلاع داده است.
نامه سرگشاده شماره ۲ مهوش (سایه) صیدال
به:
مردم شریف ایران شورای حقوق بشر سازمان ملل، گزارشگران ویژه حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی حقوق بشری
موضوع: اعتصاب غذا و دارو توسط زندانی سیاسی مهوش (سایه) صیدال در اعتراض به نقض حقوق درمانی
اینجانب، مهوش (سایه) صیدال، دکترای حقوق بینالملل و زندانی سیاسی در زندان اوین، به دلیل نقض مشخص حق دسترسی به درمان مناسب و تحمیل محدودیتهای تنبیهی از جمله ممنوعالملاقات و ممنوعالتماس، از تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴ وارد اعتصاب غذا و دارو شدهام.
چند روز پیش در بیانیهای رسمی مواردی از جمله نبود پزشک عمومی، محدودیت دسترسی به پزشکان متخصص، فرایندهای امنیتی و تحمیل هزینههای غیرقانونی درمان را مستند کردم، اما هیچ اقدامی صورت نگرفت و به جای آن، محدودیتهای بیشتری علیه من اعمال شد.
مطالبات من شامل:
رفع فوری ممنوعیتهای ارتباطی
تضمین دسترسی بدون تبعیض به خدمات درمانی
اصلاح ساختارهای درمانی زندان
پیگیری و نظارت بینالمللی بر وضعیت حقوق بشری زندانها
با آگاهی کامل از عواقب، مسئولیت هرگونه آسیب جسمی و روانی را متوجه مقامات جمهوری اسلامی ایران میدانم و از نهادهای بینالمللی درخواست رسیدگی فوری دارم.
با احترام و تعهدبه حقیقت
مهوش (سایه) صیدال
۵ خرداد ۱۴۰۴
To:
UN Human Rights Council, Special Rapporteurs, International Human Rights Organizations, and the Honorable People of Iran
Subject: Hunger and Medicine Strike by Political Prisoner Mahvash (Sayeh) Seydal in Protest of Healthcare Rights Violations
I, Mahvash (Sayeh) Seydal, PhD in International Law and political prisoner at Evin Prison, hereby declare that as of May 26, 2025, I have begun a hunger and medicine strike due to systemic violations of my right to adequate healthcare and punitive restrictions including visitation and phone bans.
A few days ago, I issued an official statement documenting the absence of general physicians, restricted access to specialists, security-imposed obstacles, and unlawful medical costs. Despite this, no corrective action was taken, and further punitive measures were imposed against me.
I address this message to the honorable people of Iran, international human rights bodies, and the global community.
My demands include:
Immediate lifting of communication bans
Guaranteed, non-discriminatory access to medical care
Reform of prison healthcare systems
International monitoring and investigation of human rights violations in Iranian prisons
Fully aware of the risks involved, I hold the Iranian authorities responsible for any harm to my health and call on all concerned parties to urgently act.
Respectfully,
Mahvash (Sayeh) Seydal
May 26, 2025
#سایه_صیدال #مهوش_صیدال #حق_درمان #حقوق_زندانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهوش(سایه) صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، هفته گذشته نامهای تحلیلی و حقوقی خطاب به نهادهای بینالمللی حقوق بشری درباره حق درمان زنان زندانی نوشت. اما در پی انتشار آن نامه با محدودیتهای تنبیهی از جمله ممنوعیت تماس و ممنوعالملاقات شدن مواجه شد.
او که دارای دکترای حقوق بینالملل است، در آن نامه به موارد نقض حقوق زندانیان اشاره کرده بود و حالا با انتشار نامهای دیگر از اعتصاب غذا و دارو در اعتراض به نقض حق درمان اطلاع داده است.
نامه سرگشاده شماره ۲ مهوش (سایه) صیدال
به:
مردم شریف ایران شورای حقوق بشر سازمان ملل، گزارشگران ویژه حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی حقوق بشری
موضوع: اعتصاب غذا و دارو توسط زندانی سیاسی مهوش (سایه) صیدال در اعتراض به نقض حقوق درمانی
اینجانب، مهوش (سایه) صیدال، دکترای حقوق بینالملل و زندانی سیاسی در زندان اوین، به دلیل نقض مشخص حق دسترسی به درمان مناسب و تحمیل محدودیتهای تنبیهی از جمله ممنوعالملاقات و ممنوعالتماس، از تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴ وارد اعتصاب غذا و دارو شدهام.
چند روز پیش در بیانیهای رسمی مواردی از جمله نبود پزشک عمومی، محدودیت دسترسی به پزشکان متخصص، فرایندهای امنیتی و تحمیل هزینههای غیرقانونی درمان را مستند کردم، اما هیچ اقدامی صورت نگرفت و به جای آن، محدودیتهای بیشتری علیه من اعمال شد.
مطالبات من شامل:
رفع فوری ممنوعیتهای ارتباطی
تضمین دسترسی بدون تبعیض به خدمات درمانی
اصلاح ساختارهای درمانی زندان
پیگیری و نظارت بینالمللی بر وضعیت حقوق بشری زندانها
با آگاهی کامل از عواقب، مسئولیت هرگونه آسیب جسمی و روانی را متوجه مقامات جمهوری اسلامی ایران میدانم و از نهادهای بینالمللی درخواست رسیدگی فوری دارم.
با احترام و تعهدبه حقیقت
مهوش (سایه) صیدال
۵ خرداد ۱۴۰۴
To:
UN Human Rights Council, Special Rapporteurs, International Human Rights Organizations, and the Honorable People of Iran
Subject: Hunger and Medicine Strike by Political Prisoner Mahvash (Sayeh) Seydal in Protest of Healthcare Rights Violations
I, Mahvash (Sayeh) Seydal, PhD in International Law and political prisoner at Evin Prison, hereby declare that as of May 26, 2025, I have begun a hunger and medicine strike due to systemic violations of my right to adequate healthcare and punitive restrictions including visitation and phone bans.
A few days ago, I issued an official statement documenting the absence of general physicians, restricted access to specialists, security-imposed obstacles, and unlawful medical costs. Despite this, no corrective action was taken, and further punitive measures were imposed against me.
I address this message to the honorable people of Iran, international human rights bodies, and the global community.
My demands include:
Immediate lifting of communication bans
Guaranteed, non-discriminatory access to medical care
Reform of prison healthcare systems
International monitoring and investigation of human rights violations in Iranian prisons
Fully aware of the risks involved, I hold the Iranian authorities responsible for any harm to my health and call on all concerned parties to urgently act.
Respectfully,
Mahvash (Sayeh) Seydal
May 26, 2025
#سایه_صیدال #مهوش_صیدال #حق_درمان #حقوق_زندانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍20🕊1
«امروز سومین روز اعتصاب غذا و داروی مهوش صيدال، زندانی سیاسی در زندان اوین است.
حسب تماس تلفنی ایشان فشار خون او به ۱۵ روی ۹ رسیده و بدلیل نوسان فشار خون در برخی ساعات به ۹ روی ۶ هم رسیده
مضاف بر اینکه با حملههای میگرنی شدید هم مواجه گردید، با وجود وخامت وضعیت جسمانیاش متاسفانه تاکنون هیچ اقدامی از سوی مسئولین نسبت به مطالبات بحق ایشان صورت نگرفته است.
و سایه صراحتا اعلام کرده تا احقاق مطالبتاتش اعتصابات دارویی و غذایی خود را ادامه خواهد داد
تاکید میکنم هر گونه مسئولیت کامل آن بر عهدهی جمهوری اسلامی خواهد بود.»
ـ از استوری اینستاگرام مهوش صیدال
ـ مهوش(سایه) صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، هفته گذشته نامهای تحلیلی و حقوقی خطاب به نهادهای بینالمللی حقوق بشری درباره حق درمان زنان زندانی نوشت. اما در پی انتشار آن نامه با محدودیتهای تنبیهی از جمله ممنوعیت تماس و ممنوعالملاقات شدن مواجه شد.
او که دارای دکترای حقوق بینالملل است، در آن نامه به موارد نقض حقوق زندانیان اشاره کرده بود و روز پنجم خرداد ماه با انتشار نامهای دیگر از اعتصاب غذا و دارو در اعتراض به نقض حق درمان اطلاع داده بود.
او در آن نامه نوشته بود:
«اینجانب، مهوش (سایه) صیدال، دکترای حقوق بینالملل و زندانی سیاسی در زندان اوین، به دلیل نقض مشخص حق دسترسی به درمان مناسب و تحمیل محدودیتهای تنبیهی از جمله ممنوعالملاقات و ممنوعالتماس، از تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴ وارد اعتصاب غذا و دارو شدهام.
چند روز پیش در بیانیهای رسمی مواردی از جمله نبود پزشک عمومی، محدودیت دسترسی به پزشکان متخصص، فرایندهای امنیتی و تحمیل هزینههای غیرقانونی درمان را مستند کردم، اما هیچ اقدامی صورت نگرفت و به جای آن، محدودیتهای بیشتری علیه من اعمال شد.
مطالبات من شامل:
رفع فوری ممنوعیتهای ارتباطی
تضمین دسترسی بدون تبعیض به خدمات درمانی
اصلاح ساختارهای درمانی زندان
پیگیری و نظارت بینالمللی بر وضعیت حقوق بشری زندانها
با آگاهی کامل از عواقب، مسئولیت هرگونه آسیب جسمی و روانی را متوجه مقامات جمهوری اسلامی ایران میدانم و از نهادهای بینالمللی درخواست رسیدگی فوری دارم.»
#مهوش_صیدال #سایه_صیدال #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسب تماس تلفنی ایشان فشار خون او به ۱۵ روی ۹ رسیده و بدلیل نوسان فشار خون در برخی ساعات به ۹ روی ۶ هم رسیده
مضاف بر اینکه با حملههای میگرنی شدید هم مواجه گردید، با وجود وخامت وضعیت جسمانیاش متاسفانه تاکنون هیچ اقدامی از سوی مسئولین نسبت به مطالبات بحق ایشان صورت نگرفته است.
و سایه صراحتا اعلام کرده تا احقاق مطالبتاتش اعتصابات دارویی و غذایی خود را ادامه خواهد داد
تاکید میکنم هر گونه مسئولیت کامل آن بر عهدهی جمهوری اسلامی خواهد بود.»
ـ از استوری اینستاگرام مهوش صیدال
ـ مهوش(سایه) صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، هفته گذشته نامهای تحلیلی و حقوقی خطاب به نهادهای بینالمللی حقوق بشری درباره حق درمان زنان زندانی نوشت. اما در پی انتشار آن نامه با محدودیتهای تنبیهی از جمله ممنوعیت تماس و ممنوعالملاقات شدن مواجه شد.
او که دارای دکترای حقوق بینالملل است، در آن نامه به موارد نقض حقوق زندانیان اشاره کرده بود و روز پنجم خرداد ماه با انتشار نامهای دیگر از اعتصاب غذا و دارو در اعتراض به نقض حق درمان اطلاع داده بود.
او در آن نامه نوشته بود:
«اینجانب، مهوش (سایه) صیدال، دکترای حقوق بینالملل و زندانی سیاسی در زندان اوین، به دلیل نقض مشخص حق دسترسی به درمان مناسب و تحمیل محدودیتهای تنبیهی از جمله ممنوعالملاقات و ممنوعالتماس، از تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴ وارد اعتصاب غذا و دارو شدهام.
چند روز پیش در بیانیهای رسمی مواردی از جمله نبود پزشک عمومی، محدودیت دسترسی به پزشکان متخصص، فرایندهای امنیتی و تحمیل هزینههای غیرقانونی درمان را مستند کردم، اما هیچ اقدامی صورت نگرفت و به جای آن، محدودیتهای بیشتری علیه من اعمال شد.
مطالبات من شامل:
رفع فوری ممنوعیتهای ارتباطی
تضمین دسترسی بدون تبعیض به خدمات درمانی
اصلاح ساختارهای درمانی زندان
پیگیری و نظارت بینالمللی بر وضعیت حقوق بشری زندانها
با آگاهی کامل از عواقب، مسئولیت هرگونه آسیب جسمی و روانی را متوجه مقامات جمهوری اسلامی ایران میدانم و از نهادهای بینالمللی درخواست رسیدگی فوری دارم.»
#مهوش_صیدال #سایه_صیدال #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍13💔8
۲۷ تن از زندانیان زن محبوس در بند زنان زندان اوین، طی بیانیهای، از مهوش صیدال حمایت کردند و خواستار رسیدگی به مطالبه بهداشت و درمان انسانی زندانیان شدند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
«صدای مشترک ۲۷ زن زندانی سیاسی اوین در حمایت از مهوش صیدال و مطالبهی بهداشت و درمان انسانی زندانیان
مدیرکل سازمان زندانهای استان تهران؛
همبندیمان مهوش (سایه) صیدال، در اعتراض به شرایط نامناسب درمانی و بهداشتی بند زنان، دست به اعتصاب غذا و دارو زده است. این اقدام از سرِ ناامیدی ناشی از بیتوجهی به برخی از حقوق اولیه ماست؛ فریادی که نمایانگر رنج جمعی زنان این بند است. پاسخ این اعتراض نباید با اقداماتی نظیر ممنوعالتماسی یا ممنوعالملاقاتی باشد، بلکه نیازمند رسیدگی فوری به مشکلات موجود است.
بند ما از برخی امکانات بهداشتی و درمانی محروم است. فقدان پزشک مستقر و نبود پرستار در برخی از روزها، شرایط را برای زندانیان، بهویژه وقتی میانگین سنی بند ۵۶ سال است، بسیار دشوار کرده است. پزشکی قانونی برای برخی بیماران این بند که از بیماریهای جدی مانند مشکلات تنفسی رنج میبرند، دستور داده که در صورت تأمین امکانات درمانی، تحمل کیفر بلامانع است. با این حال، بارها شاهد بودهایم که این بیماران، بهدلایل نبود پرستار یا تأخیر در درمان، در شرایط وخیم پشت درهای بسته رها شدهاند.
علاوه بر این، شرایط ویژهی بند امنیتی اوین، دسترسی به مرخصی، آزادی مشروط و سایر حقوق قانونی را با محدودیتهای جدی مواجه کرده است. اعزام به مراکز درمانی با موانع متعدد، از جمله مخالفت نهادهای امنیتی، همراه است. مدیریت ناکارآمد بهداری زندان نیز بارها منجر به اعزامهای ناقص یا اشتباه شده و هزینههای سنگین درمان، فشار مضاعفی بر دوش زندانیان نهاده است.
ما، زنان این بند، در کنار همبندی خود، با قاطعیت خواستار رفع فوری این کاستیها هستیم:
۱. استقرار پزشک و پرستار ثابت در بند، مطابق با استانداردهای قانونی
۲. تسهیل اعزامهای درمانی، بدون دخالت نهادهای امنیتی
۳. اصلاح شیوهی مدیریت بهداری زندان برای جلوگیری از خطاهای درمانی
۴. حذف هزینههای درمانی که برای زندانیان کمرشکن است»
ـ لازم به ذکر است، مهوش (سایه) صیدال از روز پنجم خرداد ماه اعتصاب غذا و دارو را آغاز کرده است و حال عمومی او نامساعد گزارش شده است.
#مهوش_صیدال #سایه_صیدال #حق_درمان #همبستگی #بند_زنان_اوین #حقوق_زندانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۷ تن از زندانیان زن محبوس در بند زنان زندان اوین، طی بیانیهای، از مهوش صیدال حمایت کردند و خواستار رسیدگی به مطالبه بهداشت و درمان انسانی زندانیان شدند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
«صدای مشترک ۲۷ زن زندانی سیاسی اوین در حمایت از مهوش صیدال و مطالبهی بهداشت و درمان انسانی زندانیان
مدیرکل سازمان زندانهای استان تهران؛
همبندیمان مهوش (سایه) صیدال، در اعتراض به شرایط نامناسب درمانی و بهداشتی بند زنان، دست به اعتصاب غذا و دارو زده است. این اقدام از سرِ ناامیدی ناشی از بیتوجهی به برخی از حقوق اولیه ماست؛ فریادی که نمایانگر رنج جمعی زنان این بند است. پاسخ این اعتراض نباید با اقداماتی نظیر ممنوعالتماسی یا ممنوعالملاقاتی باشد، بلکه نیازمند رسیدگی فوری به مشکلات موجود است.
بند ما از برخی امکانات بهداشتی و درمانی محروم است. فقدان پزشک مستقر و نبود پرستار در برخی از روزها، شرایط را برای زندانیان، بهویژه وقتی میانگین سنی بند ۵۶ سال است، بسیار دشوار کرده است. پزشکی قانونی برای برخی بیماران این بند که از بیماریهای جدی مانند مشکلات تنفسی رنج میبرند، دستور داده که در صورت تأمین امکانات درمانی، تحمل کیفر بلامانع است. با این حال، بارها شاهد بودهایم که این بیماران، بهدلایل نبود پرستار یا تأخیر در درمان، در شرایط وخیم پشت درهای بسته رها شدهاند.
علاوه بر این، شرایط ویژهی بند امنیتی اوین، دسترسی به مرخصی، آزادی مشروط و سایر حقوق قانونی را با محدودیتهای جدی مواجه کرده است. اعزام به مراکز درمانی با موانع متعدد، از جمله مخالفت نهادهای امنیتی، همراه است. مدیریت ناکارآمد بهداری زندان نیز بارها منجر به اعزامهای ناقص یا اشتباه شده و هزینههای سنگین درمان، فشار مضاعفی بر دوش زندانیان نهاده است.
ما، زنان این بند، در کنار همبندی خود، با قاطعیت خواستار رفع فوری این کاستیها هستیم:
۱. استقرار پزشک و پرستار ثابت در بند، مطابق با استانداردهای قانونی
۲. تسهیل اعزامهای درمانی، بدون دخالت نهادهای امنیتی
۳. اصلاح شیوهی مدیریت بهداری زندان برای جلوگیری از خطاهای درمانی
۴. حذف هزینههای درمانی که برای زندانیان کمرشکن است»
ـ لازم به ذکر است، مهوش (سایه) صیدال از روز پنجم خرداد ماه اعتصاب غذا و دارو را آغاز کرده است و حال عمومی او نامساعد گزارش شده است.
#مهوش_صیدال #سایه_صیدال #حق_درمان #همبستگی #بند_زنان_اوین #حقوق_زندانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍15❤5💔1
وخامت حال پریوش مسلمی و آغاز اعتصاب غذا؛ ادامه بیتوجهی به رشد غده هیپوفیز و اختلال در تعادل حرکتی و گفتاری
پریوش مسلمی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، در پی وخامت وضعیت جسمانیاش و بیتوجهی مسئولان به درمان فوری، از امروز ۱۷ خرداد ماه ۱۴۰۴ دست به اعتصاب غذا زده است.
خانم مسلمی چند ماه پیش هم به همین دلیل اعتصاب غذا کرده بود.
خانم مسلمی با رشد غیرعادی غده هیپوفیز، سردرهای مزمن، کمکاری غده تیروئید، کم خونی شدید، پایین بودن سیستم ایمنی بدن، استخوان درد و درد عضلات مواجه است.
بنا بر گزارش دریافتی، نتیجه MRI هفته گذشته نشان داده است که غده هیپوفیز او رشد بیشتری داشته؛ بهگونهای که تعادل حرکتی و گفتاریاش دچار اختلال شده است.
در شرایطی که تیم پزشکی زندان نیز پیشتر بر لزوم اعزام وی به مراکز درمانی تخصصی خارج از زندان تأکید کرده بود، مقامهای قضایی همچنان از اعزام او به مرخصی درمانی یا اعطای آزادی مشروط خودداری میکنند.
همزمان با وخامت حال جسمی، یک پرونده جدید نیز علیه خانم مسلمی با عنوان «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی» بدون ارائه هیچگونه مصداق مشخصی گشوده شده است.
پریوش مسلمی در تاریخ ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳، پس از مراجعه به دادسرای اوین بازداشت و سپس به بند زنان زندان اوین منتقل شده است. این زندانی سیاسی در دادسرای اوین بابت اتهاماتی همچون تبلیغ علیه نظام، اهانت به بنیانگذار و رهبری و اجتماع و تبانی مورد تفهیم اتهام قرار گرفت.
وی در نهایت در تاریخ ۳۰ مردادماه ۱۴۰۳، توسط دادگاه انقلاب تهران بابت اتهام اجتماع و تبانی به دو سال حبس، بابت اتهام اهانت به رهبری به یک سال حبس و بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه حبس محکوم شد.
خانم مسلمی پیشتر در شهریورماه ۱۴۰۲، همزمان با سالگرد وفات مهسا امینی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و نهایتا یک ماه بعد با قرار تامین کیفری از زندان قرچک ورامین آزاد شد.همچنین وی در فروردین ماه سال جاری نیز توسط نیروهای امنیتی در شهر نور بازداشت شد. او پس از سه روز از یکی از بازداشتگاههای امنیتی این شهر آزاد شده بود.
خانواده و نزدیکان او نسبت به سلامت وی در زندان ابراز نگرانی کرده و خواهان اعزام فوری او به بیمارستان تخصصی هستند. با توجه به وخامت وضعیت، نگرانیها از بروز آسیبهای جبرانناپذیر جسمی و عصبی در صورت تداوم این بیتوجهی جدی است.
#پریوش_مسلمی #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پریوش مسلمی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، در پی وخامت وضعیت جسمانیاش و بیتوجهی مسئولان به درمان فوری، از امروز ۱۷ خرداد ماه ۱۴۰۴ دست به اعتصاب غذا زده است.
خانم مسلمی چند ماه پیش هم به همین دلیل اعتصاب غذا کرده بود.
خانم مسلمی با رشد غیرعادی غده هیپوفیز، سردرهای مزمن، کمکاری غده تیروئید، کم خونی شدید، پایین بودن سیستم ایمنی بدن، استخوان درد و درد عضلات مواجه است.
بنا بر گزارش دریافتی، نتیجه MRI هفته گذشته نشان داده است که غده هیپوفیز او رشد بیشتری داشته؛ بهگونهای که تعادل حرکتی و گفتاریاش دچار اختلال شده است.
در شرایطی که تیم پزشکی زندان نیز پیشتر بر لزوم اعزام وی به مراکز درمانی تخصصی خارج از زندان تأکید کرده بود، مقامهای قضایی همچنان از اعزام او به مرخصی درمانی یا اعطای آزادی مشروط خودداری میکنند.
همزمان با وخامت حال جسمی، یک پرونده جدید نیز علیه خانم مسلمی با عنوان «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی» بدون ارائه هیچگونه مصداق مشخصی گشوده شده است.
پریوش مسلمی در تاریخ ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳، پس از مراجعه به دادسرای اوین بازداشت و سپس به بند زنان زندان اوین منتقل شده است. این زندانی سیاسی در دادسرای اوین بابت اتهاماتی همچون تبلیغ علیه نظام، اهانت به بنیانگذار و رهبری و اجتماع و تبانی مورد تفهیم اتهام قرار گرفت.
وی در نهایت در تاریخ ۳۰ مردادماه ۱۴۰۳، توسط دادگاه انقلاب تهران بابت اتهام اجتماع و تبانی به دو سال حبس، بابت اتهام اهانت به رهبری به یک سال حبس و بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه حبس محکوم شد.
خانم مسلمی پیشتر در شهریورماه ۱۴۰۲، همزمان با سالگرد وفات مهسا امینی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و نهایتا یک ماه بعد با قرار تامین کیفری از زندان قرچک ورامین آزاد شد.همچنین وی در فروردین ماه سال جاری نیز توسط نیروهای امنیتی در شهر نور بازداشت شد. او پس از سه روز از یکی از بازداشتگاههای امنیتی این شهر آزاد شده بود.
خانواده و نزدیکان او نسبت به سلامت وی در زندان ابراز نگرانی کرده و خواهان اعزام فوری او به بیمارستان تخصصی هستند. با توجه به وخامت وضعیت، نگرانیها از بروز آسیبهای جبرانناپذیر جسمی و عصبی در صورت تداوم این بیتوجهی جدی است.
#پریوش_مسلمی #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔28❤4
بیانیه جمعی از فعالان سیاسی درباره لزوم آزادی زندانیان سالخورده و بیمار
جمعی از فعالان سیاسی داخل و خارج از ایران که در بین آنها اسامی چند زندانی سیاسی کنونی و سابق به چشم میخورد، با انتشار بیانیهای خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی سالمند و بیمار شدند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
در شرایطی که زندانهای جمهوری اسلامی حتی پاسخگوی ابتداییترین نیازهای انسانی نیستند، تداوم بازداشت زندانیان سیاسی و عقیدتیِ سالخورده و بیمار، چیزی جز نقض آشکار حقوق بشر و نقض صریح قوانین داخلی و بینالمللی نیست.
زندانیانی چون ابوالفضل قدیانی، کیوان رحیمیان، فریبا کمالآبادی، فاطمه سپهری، ماشاالله کرمی، کاظم علینژاد، ناهید شیرپیشه، رضا سلمانزاده، علی معزی، علیاصغر حسنی، اسدالله هادی، محمد نوریزاد، رضا اکبریمنفرد، یوسف یونسی، معصومه عسکری، هاشم خواستار، جواد لعلمحمدی، عباس واحدیان شاهرودی، عبدالرسول مرتضوی، ابوالحسن منتظر، کمال جعفری یزدی، محمد باقر بختیار، ناهید خداجو، نسرین جوادی، آذر کوروندی موسیزاده، مولود صفایی، کبری بیگی، مینا خواجوی، زهرا صفایی، مهران رئوف، محمدباقر بختیار و بسیاری زندانیان دیگر، یا در سنین بالا هستند یا به بیماریهای مزمن و جدی دچارند. محرومکردن آنان از حق درمان، در حقیقت نوعی «اعدام خاموش» است که به تدریج جان و سلامتی آنان را میگیرد.
قوانین ایران نیز بر «حق دسترسی به درمان مناسب برای همه زندانیان» تأکید دارد. جمهوری اسلامی حتی به همین قوانین خود نیز پایبند نیست. امروز خانوادههای بسیاری در نگرانی و اضطراب دائمی بهسر میبرند، زیرا عزیزانشان با وجود بیماریهای قلبی، ریوی، کلیوی و یا شرایط جسمی خاص، در زندان رها شده و از دارو و مراقبت پزشکی محرومند.
در حال حاضر اکثریت زندانیان سیاسی به مشکلات گوارشی و بیماریهایی مانند دردهای مفصلی، مشکلات بینایی، مشکلات دندان، اعصاب و روان که بر اثر شکنجهها و فشارهای شدید امنیتی ایجاد شده، دچار هستند.
ما تأکید میکنیم که آزادی فوری این زندانیان نه فقط یک ضرورت انسانی بلکه یک مطالبه حقوقی و مدنی است. زندانیکردن افراد به خاطر عقیده و اعتراض، خود غیرقانونی است؛ اما زندانیکردن بیماران و سالخوردگان و محرومکردن آنان از درمان، مصداق روشن شکنجه است.
از جامعه مدنی، نهادهای حقوق بشری، و وجدانهای بیدار میخواهیم که بر این خواسته پافشاری کنند:
آزادی فوری زندانیان سالخورده و بیمار، پیش از آنکه دیر شود.
امضاکنندگان:
زهره سرو
گلاره عباسی
پریوش مسلمی
مسعود وظیفه
پیام باستانی
سامان رضایی
عبدالله عالیجانی اردشیر
حامد وظیفه
خلیل جعفری
مینو روزهدار
پرفسور سیف اهدایی
دکتر نیما بهرامی
دکتر ندا پلار
سرهنگ پولاد علیآبادی
هاشم امینی
مظاهر حیدری
ابراهیم رحیمی
کامران چاهتل
ژیلا عمرانی
اریاسب باوند
محمد رضا خسروی
روح الله سلیمانی دشتکی
سیروس کرکی
سینا مالکی
آرش مرادی
#زندانی_سیاسی #حق_درمان #آزادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از فعالان سیاسی داخل و خارج از ایران که در بین آنها اسامی چند زندانی سیاسی کنونی و سابق به چشم میخورد، با انتشار بیانیهای خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی سالمند و بیمار شدند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
در شرایطی که زندانهای جمهوری اسلامی حتی پاسخگوی ابتداییترین نیازهای انسانی نیستند، تداوم بازداشت زندانیان سیاسی و عقیدتیِ سالخورده و بیمار، چیزی جز نقض آشکار حقوق بشر و نقض صریح قوانین داخلی و بینالمللی نیست.
زندانیانی چون ابوالفضل قدیانی، کیوان رحیمیان، فریبا کمالآبادی، فاطمه سپهری، ماشاالله کرمی، کاظم علینژاد، ناهید شیرپیشه، رضا سلمانزاده، علی معزی، علیاصغر حسنی، اسدالله هادی، محمد نوریزاد، رضا اکبریمنفرد، یوسف یونسی، معصومه عسکری، هاشم خواستار، جواد لعلمحمدی، عباس واحدیان شاهرودی، عبدالرسول مرتضوی، ابوالحسن منتظر، کمال جعفری یزدی، محمد باقر بختیار، ناهید خداجو، نسرین جوادی، آذر کوروندی موسیزاده، مولود صفایی، کبری بیگی، مینا خواجوی، زهرا صفایی، مهران رئوف، محمدباقر بختیار و بسیاری زندانیان دیگر، یا در سنین بالا هستند یا به بیماریهای مزمن و جدی دچارند. محرومکردن آنان از حق درمان، در حقیقت نوعی «اعدام خاموش» است که به تدریج جان و سلامتی آنان را میگیرد.
قوانین ایران نیز بر «حق دسترسی به درمان مناسب برای همه زندانیان» تأکید دارد. جمهوری اسلامی حتی به همین قوانین خود نیز پایبند نیست. امروز خانوادههای بسیاری در نگرانی و اضطراب دائمی بهسر میبرند، زیرا عزیزانشان با وجود بیماریهای قلبی، ریوی، کلیوی و یا شرایط جسمی خاص، در زندان رها شده و از دارو و مراقبت پزشکی محرومند.
در حال حاضر اکثریت زندانیان سیاسی به مشکلات گوارشی و بیماریهایی مانند دردهای مفصلی، مشکلات بینایی، مشکلات دندان، اعصاب و روان که بر اثر شکنجهها و فشارهای شدید امنیتی ایجاد شده، دچار هستند.
ما تأکید میکنیم که آزادی فوری این زندانیان نه فقط یک ضرورت انسانی بلکه یک مطالبه حقوقی و مدنی است. زندانیکردن افراد به خاطر عقیده و اعتراض، خود غیرقانونی است؛ اما زندانیکردن بیماران و سالخوردگان و محرومکردن آنان از درمان، مصداق روشن شکنجه است.
از جامعه مدنی، نهادهای حقوق بشری، و وجدانهای بیدار میخواهیم که بر این خواسته پافشاری کنند:
آزادی فوری زندانیان سالخورده و بیمار، پیش از آنکه دیر شود.
امضاکنندگان:
زهره سرو
گلاره عباسی
پریوش مسلمی
مسعود وظیفه
پیام باستانی
سامان رضایی
عبدالله عالیجانی اردشیر
حامد وظیفه
خلیل جعفری
مینو روزهدار
پرفسور سیف اهدایی
دکتر نیما بهرامی
دکتر ندا پلار
سرهنگ پولاد علیآبادی
هاشم امینی
مظاهر حیدری
ابراهیم رحیمی
کامران چاهتل
ژیلا عمرانی
اریاسب باوند
محمد رضا خسروی
روح الله سلیمانی دشتکی
سیروس کرکی
سینا مالکی
آرش مرادی
#زندانی_سیاسی #حق_درمان #آزادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍23❤8
سمیه رشیدی در اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ هنگام شعارنویسی روی دیوارهای محله جوادیه تهران بازداشت شد؛ مأموران او را به بازداشتگاه منتقل کردند و پس از مدتی به بند زنان زندان اوین و پس از حمله اسراییل همراه با سایر زنان زندانی به زندان قرچک ورامین منتقل شد.
طی ماههای پس از بازداشت گزارشها حاکی از آنست که سمیه بارها دچار تشنج شد اما با کمتوجهی مسئولان زندان و تأخیر در اعزام به بیمارستان روبه رو گردید؛ امری که بار دیگر نشان میدهد بیتوجهی به سلامت زندانیان، رویه همیشگی مسئولان است.
سرانجام اعزام دیرهنگام و کم توجهی مداوم، وضعیت جسمی او را به مرحله ای بحرانی رساند؛ در حال حاضر در کما و با سطح هوشیاری بسیار پایین در بیمارستان بستری است و پزشکان وضعیت او را بحرانی توصیف کردهاند.
امروز در حالی که صدای خانواده و کنشگران تنها سنگر دفاع از جان اوست یادآوری این حقیقت ضروری ست
آنان که در سکوت و گمنامی با شعارنویسی بر دیوارهای شهر روح مبارزه را زنده نگه میدارند با هر خط جوهری که بر بتن سرد میکشند خود چراغ مقاومتاند حتی اگر در سایه ایستاده باشند...
از استوری اینستاگرام مریم بحیوی، زندانی سیاسی سابق
#سمیه_رشیدی #حق_درمان #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طی ماههای پس از بازداشت گزارشها حاکی از آنست که سمیه بارها دچار تشنج شد اما با کمتوجهی مسئولان زندان و تأخیر در اعزام به بیمارستان روبه رو گردید؛ امری که بار دیگر نشان میدهد بیتوجهی به سلامت زندانیان، رویه همیشگی مسئولان است.
سرانجام اعزام دیرهنگام و کم توجهی مداوم، وضعیت جسمی او را به مرحله ای بحرانی رساند؛ در حال حاضر در کما و با سطح هوشیاری بسیار پایین در بیمارستان بستری است و پزشکان وضعیت او را بحرانی توصیف کردهاند.
امروز در حالی که صدای خانواده و کنشگران تنها سنگر دفاع از جان اوست یادآوری این حقیقت ضروری ست
آنان که در سکوت و گمنامی با شعارنویسی بر دیوارهای شهر روح مبارزه را زنده نگه میدارند با هر خط جوهری که بر بتن سرد میکشند خود چراغ مقاومتاند حتی اگر در سایه ایستاده باشند...
از استوری اینستاگرام مریم بحیوی، زندانی سیاسی سابق
#سمیه_رشیدی #حق_درمان #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔32🕊3❤1
در سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، روایت تلخی از وضعیت محمدباقر بختیار، از فرماندهان و جانبازان جنگ منتشر شد؛ روایتی به قلم رحیم قمیشی، دیگر جانباز جنگ، که از دیدار تعدادی از رزمندگان جنگ با محمدباقر بختیار که در اثر مخاطرات دوران زندان در بیمارستان بستری شده، نوشته شده است.
آقای قمیشی نوشته؛
«حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند! تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅در سالگرد آغاز جنگ، رفتهام دیدن یکی از یادگارهای آن دوران.
میگویم باقر اگر استخوانهایمان برگشته بود، لابد خیلی احترام داشتیم!
هر دو بغض میکنیم. باقر تازه از زندان اوین آمده بیرون، نمیتواند بخندد، آنهم حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند!
تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅میگوید سوزنی فرو کن تا متوجه شوی دیگر هیچ حسی ندارند.
مگر دلم میآید!
✅موقع عکس یادگاری خواهش میکنم کمی بخندد. نمیتواند!
درکش میکنم. دلش مانده همان زندان.
پیش آنها که کسی به فکرشان نیست.
باقر امروز یاد روزهای جبهه افتاده.
میگوید رحیم، اگر بچهها نبودند من مُرده بودم. ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان از جان برای او مایه گذاشتهاند. میگفت وقتی افتاده بودم و آنها باید به تاولهایم میرسیدند خجالت میکشیدم.
✅همه دوستانی که آمدهاند ملاقاتش از بچههای قدیمی جنگ هستند. بعضی هایشان مثل باقر طعم زندانی پس از پایان جنگ را هم چشیدهاند!
آن که همراه شهید داوود کریمی مظلوم در زندان بوده، میگوید بختیار! تو که وقت خوبی رفتی زندان، اگر آن موقع رفته بودی چه میکردی!؟
آهی میکشد و میگوید حیف داوود اجازه نداده بگویم در آن زندانها چه کشید! هفتهها بدون یک ساعت خواب!
✅میگویم باقر، تو خوب میشوی، میآیی بیرون، بچههای دیگر هم آزاد میشوند، کوچهها را چراغانی میکنیم، خانهها را پر میکنیم از گلهای رز.
نمیدانم چرا باقر بهجای خنده، اشک میریزد.
چطور باید او را بخندانم؟
اتاق بیمارستان پر شده از گل، پر شده از دوستانش.
میگوید قبل از اینکه حکم آزادیام بیاید چهار مامور در بیمارستان همراهم کرده بودند، مراقبم باشند، فرار نکنم، آخر کجا میتوانم بروم من! با این پاها.
آتش است که از سینهاش بیرون میریزد.
میگویم باقر در عراق هم وقتی برای هر کدام از ما اسیرهای بیمار یا مجروح، دو مامور میگذاشتند، میگفتیم چقدر میترسند!
حالا چه بگوییم؟!
✅هر چند دقیقه یک پرستار میآید و آمپولی میزند، میخواهم به پرستارها بگویم شما را بهخدا کمی آرامتر، او جای سالمی ندارد. او دلش شکسته است.
این هفته برای تجلیل از او بوده.
خجالت میکشم.
نمیخواهم جلوی باقر دلگیریام معلوم شود. میگویم کاری دارم، باید زودتر بروم...
باقر نگاهم میکند.
رحیم! ما که نخواستیم وضع مردم این شود!
رحیم! ما که دلمان نمیخواست زندان جای آزادیخواهان باشد.
رحیم! ما که نخواستیم این روزها را
✅بی خداحافظی میآیم بیرون.
باید خانهاش را آماده کنیم.
باید خانوادهاش جشن بگیرند.
با همان دلهای شکسته.
باقر آزاد شده
اگر چه پاهایش حرکت ندارند...
✅چرا خجالت نکشیدند
بچههای جنگ را بخاطر عقایدشان بردند زندان
چرا خجالت نکشیدند
وقتی دستشان به جاسوسهای اسرائیل
به دزدهای بیتالمال نمیرسد
دست از سر دلسوزان منتقد بردارند
چرا خجالت نمیکشند
باقر بختیار را وقتی رها کنند
که تمام بدنش را تاول پوشانده
و پاهایش دیگر حرکت ندارند!
چرا خجالت نمیکشند
شادی را از مردم میگیرند...
✅چرا خجالت نمیکشند
دیگران را آزاد نمیکنند!
ایران را رها نمیکنند...»
ـ لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان میرسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیبهای دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.
#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای قمیشی نوشته؛
«حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند! تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅در سالگرد آغاز جنگ، رفتهام دیدن یکی از یادگارهای آن دوران.
میگویم باقر اگر استخوانهایمان برگشته بود، لابد خیلی احترام داشتیم!
هر دو بغض میکنیم. باقر تازه از زندان اوین آمده بیرون، نمیتواند بخندد، آنهم حالا که عوارض شیمیاییاش عود کردهاند!
تمام بدنش تاول شده، یک آمپول اشتباهی هر دو پایش را نیمه فلج کرده، از زانو به پایین هیچ حسی ندارد.
✅میگوید سوزنی فرو کن تا متوجه شوی دیگر هیچ حسی ندارند.
مگر دلم میآید!
✅موقع عکس یادگاری خواهش میکنم کمی بخندد. نمیتواند!
درکش میکنم. دلش مانده همان زندان.
پیش آنها که کسی به فکرشان نیست.
باقر امروز یاد روزهای جبهه افتاده.
میگوید رحیم، اگر بچهها نبودند من مُرده بودم. ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان از جان برای او مایه گذاشتهاند. میگفت وقتی افتاده بودم و آنها باید به تاولهایم میرسیدند خجالت میکشیدم.
✅همه دوستانی که آمدهاند ملاقاتش از بچههای قدیمی جنگ هستند. بعضی هایشان مثل باقر طعم زندانی پس از پایان جنگ را هم چشیدهاند!
آن که همراه شهید داوود کریمی مظلوم در زندان بوده، میگوید بختیار! تو که وقت خوبی رفتی زندان، اگر آن موقع رفته بودی چه میکردی!؟
آهی میکشد و میگوید حیف داوود اجازه نداده بگویم در آن زندانها چه کشید! هفتهها بدون یک ساعت خواب!
✅میگویم باقر، تو خوب میشوی، میآیی بیرون، بچههای دیگر هم آزاد میشوند، کوچهها را چراغانی میکنیم، خانهها را پر میکنیم از گلهای رز.
نمیدانم چرا باقر بهجای خنده، اشک میریزد.
چطور باید او را بخندانم؟
اتاق بیمارستان پر شده از گل، پر شده از دوستانش.
میگوید قبل از اینکه حکم آزادیام بیاید چهار مامور در بیمارستان همراهم کرده بودند، مراقبم باشند، فرار نکنم، آخر کجا میتوانم بروم من! با این پاها.
آتش است که از سینهاش بیرون میریزد.
میگویم باقر در عراق هم وقتی برای هر کدام از ما اسیرهای بیمار یا مجروح، دو مامور میگذاشتند، میگفتیم چقدر میترسند!
حالا چه بگوییم؟!
✅هر چند دقیقه یک پرستار میآید و آمپولی میزند، میخواهم به پرستارها بگویم شما را بهخدا کمی آرامتر، او جای سالمی ندارد. او دلش شکسته است.
این هفته برای تجلیل از او بوده.
خجالت میکشم.
نمیخواهم جلوی باقر دلگیریام معلوم شود. میگویم کاری دارم، باید زودتر بروم...
باقر نگاهم میکند.
رحیم! ما که نخواستیم وضع مردم این شود!
رحیم! ما که دلمان نمیخواست زندان جای آزادیخواهان باشد.
رحیم! ما که نخواستیم این روزها را
✅بی خداحافظی میآیم بیرون.
باید خانهاش را آماده کنیم.
باید خانوادهاش جشن بگیرند.
با همان دلهای شکسته.
باقر آزاد شده
اگر چه پاهایش حرکت ندارند...
✅چرا خجالت نکشیدند
بچههای جنگ را بخاطر عقایدشان بردند زندان
چرا خجالت نکشیدند
وقتی دستشان به جاسوسهای اسرائیل
به دزدهای بیتالمال نمیرسد
دست از سر دلسوزان منتقد بردارند
چرا خجالت نمیکشند
باقر بختیار را وقتی رها کنند
که تمام بدنش را تاول پوشانده
و پاهایش دیگر حرکت ندارند!
چرا خجالت نمیکشند
شادی را از مردم میگیرند...
✅چرا خجالت نمیکشند
دیگران را آزاد نمیکنند!
ایران را رها نمیکنند...»
ـ لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان میرسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیبهای دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.
#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔42❤8
واکنش آمریکا به مرگهای زنجیرهای در زندان قرچک؛
به استفاده ابزاری از عدم رعایت حق درمان زندانیان برای سرکوب مخالفان پایان دهید
صفحه فارسی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به مرگ چند زندانی در زندان قرچک نوشت:
«تنها در طول ۱۴ روز، سه زن، سمیه رشیدی، جمیله عزیزی و سودابه اسدی، قربانی محرومیت بیرحمانه رژیم از مراقبتهای پزشکی شدند و به طرز اسفباری در زندان قرچک ورامین جان خود را از دست دادند. متأسفانه، این مرگها به دنبال درگذشت فرزانه بیژنپور در ژانویه رخ داد. در پی از دست دادن این قربانیان، ۴۵ زندانی سیاسی زن در زندان قرچک ورامین با صدور بیانهای، رفتار غیرانسانی با سمیه و سایر زندانیان را محکوم کردند. عدم ارائه مراقبتهای بهداشتی تنها یکی از راههای رژیم برای سرکوب مخالفان استفاده شده است. ممانعت از درمان معترضان مجروح، وادار کردن پزشکان به سکوت، و جعل گزارشهای کالبد شکافی جهت پنهانکردن جنایات خود از موارد دیگر میباشد. ایالات متحده این تخلفات هولناک را به شدت محکوم میکند و از ایران میخواهد که حقوق زندانیان را رعایت کرده و به استفاده ابزاری از مراقبتهای پزشکی با هدف سرکوب مخالفان پایان دهد.»
ـ لازم به ذکر است، محرومیت زندانیان از خدمات پزشکی به ویژه خدمات تخصصی در همه زندانها جریان دارد و جانهای زیادی در معرض خطر قرار دارد. بسیاری از آسیبهای زندانیان در اثر شکنجه در دوران بازجویی یا شرایط ناگوار و ناسالم زندان به وجود میآید و فعالان حقوق بشر بارها در این زمینه هشدار دادهاند.
هم اکنون تعدادی از زندانیان سیاسی در اعتراض به محرومیت از درمان یا شرایط نامناسب زندان در اعتصاب غذا به سر میبرند.
۱۹ نفر از زندانیان زن در زندان قرچک نیز اعلام کردهاند در اعتراض به این شرایط دو روز اعتصاب غذا خواهند کرد.
@USABehFarsi
#سمیه_رشیدی #حق_درمان #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به استفاده ابزاری از عدم رعایت حق درمان زندانیان برای سرکوب مخالفان پایان دهید
صفحه فارسی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به مرگ چند زندانی در زندان قرچک نوشت:
«تنها در طول ۱۴ روز، سه زن، سمیه رشیدی، جمیله عزیزی و سودابه اسدی، قربانی محرومیت بیرحمانه رژیم از مراقبتهای پزشکی شدند و به طرز اسفباری در زندان قرچک ورامین جان خود را از دست دادند. متأسفانه، این مرگها به دنبال درگذشت فرزانه بیژنپور در ژانویه رخ داد. در پی از دست دادن این قربانیان، ۴۵ زندانی سیاسی زن در زندان قرچک ورامین با صدور بیانهای، رفتار غیرانسانی با سمیه و سایر زندانیان را محکوم کردند. عدم ارائه مراقبتهای بهداشتی تنها یکی از راههای رژیم برای سرکوب مخالفان استفاده شده است. ممانعت از درمان معترضان مجروح، وادار کردن پزشکان به سکوت، و جعل گزارشهای کالبد شکافی جهت پنهانکردن جنایات خود از موارد دیگر میباشد. ایالات متحده این تخلفات هولناک را به شدت محکوم میکند و از ایران میخواهد که حقوق زندانیان را رعایت کرده و به استفاده ابزاری از مراقبتهای پزشکی با هدف سرکوب مخالفان پایان دهد.»
ـ لازم به ذکر است، محرومیت زندانیان از خدمات پزشکی به ویژه خدمات تخصصی در همه زندانها جریان دارد و جانهای زیادی در معرض خطر قرار دارد. بسیاری از آسیبهای زندانیان در اثر شکنجه در دوران بازجویی یا شرایط ناگوار و ناسالم زندان به وجود میآید و فعالان حقوق بشر بارها در این زمینه هشدار دادهاند.
هم اکنون تعدادی از زندانیان سیاسی در اعتراض به محرومیت از درمان یا شرایط نامناسب زندان در اعتصاب غذا به سر میبرند.
۱۹ نفر از زندانیان زن در زندان قرچک نیز اعلام کردهاند در اعتراض به این شرایط دو روز اعتصاب غذا خواهند کرد.
@USABehFarsi
#سمیه_رشیدی #حق_درمان #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤31
جان ابوالحسن منتظر، زندانی سیاسی ۶۶ ساله، در خطر است
ریما شیرمحمدی در خصوص شرایط او نوشت:
«چند روز پیش، ابوالحسن منتظر دچار تب و لرز شدید و مداوم شد. پس از مراجعه به بهداری زندان، آزمایش اورژانسی نشان داد که پلاکت خون او به سطح خطرناک ۳۸ هزار واحد رسیده است (حد نرمال بین ۱۵۰ تا ۴۵۰ هزار).
بهدلیل وخامت وضعیت، وی به بیمارستان امام علی کرج اعزام شد.
علیرغم فوریت پزشکی، به دلیل اعلام «نبود تخت»، وی بهمدت ۲۴ ساعت روی صندلی و با دستبند نگه داشته میشود. در این مدت هیچ پزشکی او را معاینه نمیکند و غذایی هم به وی داده نمیشود. بالاخره پس از ۲۴ ساعت، منتظر بستری میشود.
آزمایشهای جدید نشان داد که پلاکت خون باز هم کاهش یافته است. پزشک دستور تزریق ۱۰ واحد پلاکت را صادر کرد، اما بیمارستان به دلیل کمبود ذخیره خون، بهمدت سه روز از تزریق خودداری نمود. در این فاصله، حال جسمی او بهشدت وخیم شد:
- خونریزی شدید بینی بهمدت شش ساعت که راه تنفس او را مسدود کرده بود.
- خونریزی زیرجلدی در دستها و دفع خون از مقعد با منشأ نامعلوم.
- از دست دادن هوشیاری و توهمهای شدید.
پس از پنج روز، فقط ۵ واحد پلاکت به او تزریق شد و عدد پلاکت به ۱۰۴ هزار رسید؛ همچنان پایینتر از حد نرمال (حد نرمال بین ۱۵۰ تا ۴۵۰ هزار). پزشک دو آمپول حیاتی برای افزایش پلاکت تجویز کرد، اما زندان از تأمین دارو امتناع کرد. بیمارستان نیز مسئولیت را نپذیرفت و درمان بهصورت نیمهکاره رها شد.
در این شرایط و علیرغم توافق اولیه بر عدم استفاده از پابند، در دو روز اول بستری، پابند بر پای او بسته شد. پزشک آزمایشهای تخصصی خارج از بیمارستان را ضروری دانست، ولی زندان از صدور مجوز جلوگیری کرد، حتی زمانی که اعلام کرد که خود او هزینه های درمانی را پرداخت خواهد کرد.
بر اساس مستندات موجود، رفتار نهادهای مسئول با آقای ابوالحسن منتظر، مصداق روشن بیتوجهی به حق حیات و سلامت، و رفتار غیرانسانی است. تأخیر عامدانه در درمان، استفاده غیرضروری از پابند، و عدم تأمین دارو و خدمات پزشکی، همه در راستای محرومسازی سیستماتیک از حقوق اولیه انسانها ارزیابی میشود.»
آقای منتظر به بیماریهای قلبی، ریوی، کلیه، مجاری ادراری و آرتروز مبتلاست به رسیدگی تخصصی پزشکی نیاز دارد.
او یک بار عمل سنگین جراحی قلب باز انجام داده است.
لازم به ذکر است، آقای منتظر ۶۶ ساله و زندانی سیاسی محکوم به اعدام است.
او پیشتر در سال ۱۳۹۷ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و چندی بعد آزاد شد. در نهایت توسط دادگاه انقلاب تهران به پنج سال حبس محکوم شد. آقای منتظر در سال ۹۹ جهت تحمل حبس به زندان منتقل شد و در فروردین ماه سال ۱۴۰۲ پس از تحمل ۳ سال حبس به دنبال صدور بخشنامه عفو از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد.
او مجددا در دی ماه ۱۴۰۲ بازداشت شد و در آذر ماه ۱۴۰۳ توسط قاضی ایمان افشاری به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
ابوالحسن منتظر، ۶۶ ساله و از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ است و سه سال و شش ماه زندانی بود.
#ابوالحسن_منتظر #حق_درمان #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ریما شیرمحمدی در خصوص شرایط او نوشت:
«چند روز پیش، ابوالحسن منتظر دچار تب و لرز شدید و مداوم شد. پس از مراجعه به بهداری زندان، آزمایش اورژانسی نشان داد که پلاکت خون او به سطح خطرناک ۳۸ هزار واحد رسیده است (حد نرمال بین ۱۵۰ تا ۴۵۰ هزار).
بهدلیل وخامت وضعیت، وی به بیمارستان امام علی کرج اعزام شد.
علیرغم فوریت پزشکی، به دلیل اعلام «نبود تخت»، وی بهمدت ۲۴ ساعت روی صندلی و با دستبند نگه داشته میشود. در این مدت هیچ پزشکی او را معاینه نمیکند و غذایی هم به وی داده نمیشود. بالاخره پس از ۲۴ ساعت، منتظر بستری میشود.
آزمایشهای جدید نشان داد که پلاکت خون باز هم کاهش یافته است. پزشک دستور تزریق ۱۰ واحد پلاکت را صادر کرد، اما بیمارستان به دلیل کمبود ذخیره خون، بهمدت سه روز از تزریق خودداری نمود. در این فاصله، حال جسمی او بهشدت وخیم شد:
- خونریزی شدید بینی بهمدت شش ساعت که راه تنفس او را مسدود کرده بود.
- خونریزی زیرجلدی در دستها و دفع خون از مقعد با منشأ نامعلوم.
- از دست دادن هوشیاری و توهمهای شدید.
پس از پنج روز، فقط ۵ واحد پلاکت به او تزریق شد و عدد پلاکت به ۱۰۴ هزار رسید؛ همچنان پایینتر از حد نرمال (حد نرمال بین ۱۵۰ تا ۴۵۰ هزار). پزشک دو آمپول حیاتی برای افزایش پلاکت تجویز کرد، اما زندان از تأمین دارو امتناع کرد. بیمارستان نیز مسئولیت را نپذیرفت و درمان بهصورت نیمهکاره رها شد.
در این شرایط و علیرغم توافق اولیه بر عدم استفاده از پابند، در دو روز اول بستری، پابند بر پای او بسته شد. پزشک آزمایشهای تخصصی خارج از بیمارستان را ضروری دانست، ولی زندان از صدور مجوز جلوگیری کرد، حتی زمانی که اعلام کرد که خود او هزینه های درمانی را پرداخت خواهد کرد.
بر اساس مستندات موجود، رفتار نهادهای مسئول با آقای ابوالحسن منتظر، مصداق روشن بیتوجهی به حق حیات و سلامت، و رفتار غیرانسانی است. تأخیر عامدانه در درمان، استفاده غیرضروری از پابند، و عدم تأمین دارو و خدمات پزشکی، همه در راستای محرومسازی سیستماتیک از حقوق اولیه انسانها ارزیابی میشود.»
آقای منتظر به بیماریهای قلبی، ریوی، کلیه، مجاری ادراری و آرتروز مبتلاست به رسیدگی تخصصی پزشکی نیاز دارد.
او یک بار عمل سنگین جراحی قلب باز انجام داده است.
لازم به ذکر است، آقای منتظر ۶۶ ساله و زندانی سیاسی محکوم به اعدام است.
او پیشتر در سال ۱۳۹۷ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و چندی بعد آزاد شد. در نهایت توسط دادگاه انقلاب تهران به پنج سال حبس محکوم شد. آقای منتظر در سال ۹۹ جهت تحمل حبس به زندان منتقل شد و در فروردین ماه سال ۱۴۰۲ پس از تحمل ۳ سال حبس به دنبال صدور بخشنامه عفو از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد.
او مجددا در دی ماه ۱۴۰۲ بازداشت شد و در آذر ماه ۱۴۰۳ توسط قاضی ایمان افشاری به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
ابوالحسن منتظر، ۶۶ ساله و از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ است و سه سال و شش ماه زندانی بود.
#ابوالحسن_منتظر #حق_درمان #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤15💔14🕊3
اعلام اعتصاب غذای محدود مصطفی رمضانی در اعتراض به عدم رسیدگی درمانی به زندانیان سالمند و بیمار
حتماً. با توجه به تیتر انتخابی شما، یک لید پیشنهادی:
مصطفی رمضانی، زندانی سیاسی و عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، از درون زندان قزلحصار اعلام کرد که در چهارمین سالگرد جانباختن بکتاش آبتین، از ۱۵ مهر ۱۴۰۴ به مدت یک هفته دست به اعتصاب غذای محدود خواهد زد. او هدف این اقدام را اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی سالخورده و بیمار، عنوان کرده است.
بنام ایران، برای آزادی
با درود فراوان به ملت شریف ایران و تمامی آزادیخواهان شریفی که در بند یا بیرون از زندان در مسیر عظمت و شکوفایی ایران عزیزمان قدم برمیدارند، برای همبستگی و آزادی...
در چهارمین سالگرد قتل سیستماتیک جاویدنام بکتاش آبتین ـ که به دلیل عدم رسیدگی پزشکی بهموقع در زندان اوین جان خود را از دست داد ـ و همچنین یاد جاویدنامهای پیش و پس از او که در زندانهای ایران به قتل رسیدند، نگرانی ما نسبت به دیگر زندانیان سیاسی سالخورده و بیمار که اغلب مورد غضب حکومت هستند، بیش از پیش شده است.
بر خود لازم میدانم که در برابر چنین جنایاتی سکوت نکنیم. افراد شریفی همچون بانو فاطمه سپهری، شیرزن مبارز ایران، و بانو شکیلا منفرد، شیر دختر مبارز ایران، نمونهای بارز از این جنایتها هستند. جان آنان همواره تهدید میشود و در حال حاضر نیز در وخامت احوال بهسر میبرند.
برای جلوگیری از این بیتوجهی به وضعیت زندانیان بیمار و در مطالبه آزادی بیقید و شرط آنان، از روز سهشنبه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۴ به مدت یک هفته دست به اعتصاب غذا خواهم زد. از تمامی آزادیخواهان تقاضا دارم از زندانیان سیاسی بیمار، علیالخصوص بانو فاطمه سپهری و بانو شکیلا منفرد، حمایت ویژه بهعمل آورند.
به امید آزادی تمام آزادیخواهان ایران.
مصطفی رمضانی
زندانی سیاسی و عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
زندان قزلحصار
لازم به ذکر است، چند تن از همبندیهای آقای رمضانی از جمله ابوالحسن منتطر، علی معزی، اسدالله هادی، رضا سلمانزاده و افشین بایمانی با بیماریهای متعددی درگیر هستند و به خصوص حال آقلی منتظر وخیم گزارش شده است.
#بیانیه #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حتماً. با توجه به تیتر انتخابی شما، یک لید پیشنهادی:
مصطفی رمضانی، زندانی سیاسی و عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، از درون زندان قزلحصار اعلام کرد که در چهارمین سالگرد جانباختن بکتاش آبتین، از ۱۵ مهر ۱۴۰۴ به مدت یک هفته دست به اعتصاب غذای محدود خواهد زد. او هدف این اقدام را اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی سالخورده و بیمار، عنوان کرده است.
بنام ایران، برای آزادی
با درود فراوان به ملت شریف ایران و تمامی آزادیخواهان شریفی که در بند یا بیرون از زندان در مسیر عظمت و شکوفایی ایران عزیزمان قدم برمیدارند، برای همبستگی و آزادی...
در چهارمین سالگرد قتل سیستماتیک جاویدنام بکتاش آبتین ـ که به دلیل عدم رسیدگی پزشکی بهموقع در زندان اوین جان خود را از دست داد ـ و همچنین یاد جاویدنامهای پیش و پس از او که در زندانهای ایران به قتل رسیدند، نگرانی ما نسبت به دیگر زندانیان سیاسی سالخورده و بیمار که اغلب مورد غضب حکومت هستند، بیش از پیش شده است.
بر خود لازم میدانم که در برابر چنین جنایاتی سکوت نکنیم. افراد شریفی همچون بانو فاطمه سپهری، شیرزن مبارز ایران، و بانو شکیلا منفرد، شیر دختر مبارز ایران، نمونهای بارز از این جنایتها هستند. جان آنان همواره تهدید میشود و در حال حاضر نیز در وخامت احوال بهسر میبرند.
برای جلوگیری از این بیتوجهی به وضعیت زندانیان بیمار و در مطالبه آزادی بیقید و شرط آنان، از روز سهشنبه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۴ به مدت یک هفته دست به اعتصاب غذا خواهم زد. از تمامی آزادیخواهان تقاضا دارم از زندانیان سیاسی بیمار، علیالخصوص بانو فاطمه سپهری و بانو شکیلا منفرد، حمایت ویژه بهعمل آورند.
به امید آزادی تمام آزادیخواهان ایران.
مصطفی رمضانی
زندانی سیاسی و عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
زندان قزلحصار
لازم به ذکر است، چند تن از همبندیهای آقای رمضانی از جمله ابوالحسن منتطر، علی معزی، اسدالله هادی، رضا سلمانزاده و افشین بایمانی با بیماریهای متعددی درگیر هستند و به خصوص حال آقلی منتظر وخیم گزارش شده است.
#بیانیه #حق_درمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊21❤2
♦️هیچگاه چنین درد شدیدی را تجربه نکردهام
✍️نامه مطلب احمدیان زندانی سیاسی از زندان اوین
مطلب احمدیان، زندانی سیاسی که از سال ۱۳۸۹ تاکنون در زندان اوین محبوس است، در نامهای از درد شدید جسمانی و رنجهای طولانی خود نوشت و با وجود وخامت وضعیت سلامتیاش تأکید کرد که هرگز از ایستادگی در مسیر آزادی و عدالت دست نخواهد کشید. او ضمن قدردانی از همراهی مردم و نهادهای حقوق بشری، از تداوم درد و بیتوجهی مسئولان به وضعیت درمانیاش سخن گفت و نوشت: «این حد از عجزم فقط جسمانی است؛ هرگز به این معنا نیست که از ایستادگی و امید دست برداشته باشم.»
متن این نامه به شرح زیر است:
با درد ایستادهام و سپاس میگذارم.
قلم را در حالی به دست گرفتهام که کمابیش از گرداندن آن بر کاغذ عاجزم. با همین نیم رمقم مینویسم و امیدوارم قلم مرا در میان راه وا نگذارد.
این حد از عجزم فقط جسمانی است. هرگز بدان معنا نیست که از سر پا ایستادن و ایستادگی در راه آزادی حتی یک لحظه واماندهام. هرگز به این معنا نیست که در این راه ثانیهای سر خم کرده باشم یا در یک لحظه از این سالهای طولانی که کلمهای برای توصیفش نمیشناسم زانوانم با خاک آشنا شده باشد؛ بلکه همچنان با تمام سختیها، به یاری و پشتیبانی مردم و اندیشهام سرافرازانه سرپا ایستاده ام.
این متن را در حالتی مینویسم که تمام اعضای بدنم به منتها درجه خود درد میکند؛ یا لااقل امیدوارم این حد از درد، حد نهائی آن باشد؛ چون تجربه ای از این دردناکتر در زندگیام نداشتهام. از آخرین نامهای که نوشتهام اوضاع جسمانیام نه تنها بهتر نشده که بدتر هم شده است. گاهی در اوج درد موضوع را به طنز و شوخی برگزار میکنم.
دوستان گاه و بیگاه، از سر لطف می پرسند حالت چطور است؟ یا موضوع اعزام و بیمارستانت چه شد؟ با پوزخندی درد آلود جواب می دهم که از بار قبل که پرسیدی گویا چند درد جدید به «کلکسیون» بیماریهایم اضافه شده و بحمدالله این کلکسیون در حال تکمیل است. این جملات را به شوخی میگویم و چیزی از جزییات دردهایم به این عزیزان نمیگویم تا مبادا درد و پریشانی جدیدی به دردهای این دوستان رنجیده و محنت چشیده بیفزایم.
بگذریم و به اصل مطلب برسیم.
ای کاش میشد این حرفها را حضوری به تک تکتان بگویم. ای دریغ که مجال چنین کاری فعلا وجود ندارد. حیف.
شاید تنها نکته مثبت این برزخ زندان (که نیمه دهه دوم آن را هم پشت سر گذاشتهام) این باشد که در این راه سخت که هم آکنده از حادثه بوده است و هم مالامال از ملال، با کسانی آشنا و دوست و حتی رفیق شدهام که اگر بدین برزخ گرفتار نمیشدم، احتمالا مجال مصاحبت ایشان هرگز فراهم نمیشد.
از تمام کسانی که در این سالیان طولانی، چه در زندان و چه عمدتا بیرون از زندان از هیچ کمکی در حق من، برادر کوچکشان مطلب احمدیان، دریغ نکردهاند و همواره چه در صورت چه در معنا کنارم بودهاند یا حتی یادی از من کرده اند، صمیمانه و از عمق وجودم سپاسگزارم.
نهایت لطف و محبت را از این عزیزان گاه ناشناس دیدهام و به نهایت از ایشان ممنونم؛ همینطور از نهادهای آزاده حقوق بشری که از هیچ لطفی در حق من فروگذار نکردهاند.
خرسندم که در جامعه ای زندگی میکنم که با تمام فشارهای وارده از سوی حاکمیت (اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی) همچنان جامعه پویا و زنده و به روز است.
امیدوارم در مسیر مبارزاتیام که خود زندگی است و نمود آن در زندان، ایستادگی و مقاومت است، روزی به جایی برسم که بتوانم با افتخار بگویم لیاقت این همه مهر و محبت را داشتهام.
با سپاس بیکران
مطلب احمدیان، زندانی سیاسی (محبوس از سال ۱۳۸۹ تا کنون) زن، زندگی، آزادی، مهرماه ۱۴۰۴″
در این برنامه توانا درباره مطلب احمدیان، صحبت شده است.
https://youtu.be/CBQomYFor98
#مطلب_احمدیان #حق_درمان #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️نامه مطلب احمدیان زندانی سیاسی از زندان اوین
مطلب احمدیان، زندانی سیاسی که از سال ۱۳۸۹ تاکنون در زندان اوین محبوس است، در نامهای از درد شدید جسمانی و رنجهای طولانی خود نوشت و با وجود وخامت وضعیت سلامتیاش تأکید کرد که هرگز از ایستادگی در مسیر آزادی و عدالت دست نخواهد کشید. او ضمن قدردانی از همراهی مردم و نهادهای حقوق بشری، از تداوم درد و بیتوجهی مسئولان به وضعیت درمانیاش سخن گفت و نوشت: «این حد از عجزم فقط جسمانی است؛ هرگز به این معنا نیست که از ایستادگی و امید دست برداشته باشم.»
متن این نامه به شرح زیر است:
با درد ایستادهام و سپاس میگذارم.
قلم را در حالی به دست گرفتهام که کمابیش از گرداندن آن بر کاغذ عاجزم. با همین نیم رمقم مینویسم و امیدوارم قلم مرا در میان راه وا نگذارد.
این حد از عجزم فقط جسمانی است. هرگز بدان معنا نیست که از سر پا ایستادن و ایستادگی در راه آزادی حتی یک لحظه واماندهام. هرگز به این معنا نیست که در این راه ثانیهای سر خم کرده باشم یا در یک لحظه از این سالهای طولانی که کلمهای برای توصیفش نمیشناسم زانوانم با خاک آشنا شده باشد؛ بلکه همچنان با تمام سختیها، به یاری و پشتیبانی مردم و اندیشهام سرافرازانه سرپا ایستاده ام.
این متن را در حالتی مینویسم که تمام اعضای بدنم به منتها درجه خود درد میکند؛ یا لااقل امیدوارم این حد از درد، حد نهائی آن باشد؛ چون تجربه ای از این دردناکتر در زندگیام نداشتهام. از آخرین نامهای که نوشتهام اوضاع جسمانیام نه تنها بهتر نشده که بدتر هم شده است. گاهی در اوج درد موضوع را به طنز و شوخی برگزار میکنم.
دوستان گاه و بیگاه، از سر لطف می پرسند حالت چطور است؟ یا موضوع اعزام و بیمارستانت چه شد؟ با پوزخندی درد آلود جواب می دهم که از بار قبل که پرسیدی گویا چند درد جدید به «کلکسیون» بیماریهایم اضافه شده و بحمدالله این کلکسیون در حال تکمیل است. این جملات را به شوخی میگویم و چیزی از جزییات دردهایم به این عزیزان نمیگویم تا مبادا درد و پریشانی جدیدی به دردهای این دوستان رنجیده و محنت چشیده بیفزایم.
بگذریم و به اصل مطلب برسیم.
ای کاش میشد این حرفها را حضوری به تک تکتان بگویم. ای دریغ که مجال چنین کاری فعلا وجود ندارد. حیف.
شاید تنها نکته مثبت این برزخ زندان (که نیمه دهه دوم آن را هم پشت سر گذاشتهام) این باشد که در این راه سخت که هم آکنده از حادثه بوده است و هم مالامال از ملال، با کسانی آشنا و دوست و حتی رفیق شدهام که اگر بدین برزخ گرفتار نمیشدم، احتمالا مجال مصاحبت ایشان هرگز فراهم نمیشد.
از تمام کسانی که در این سالیان طولانی، چه در زندان و چه عمدتا بیرون از زندان از هیچ کمکی در حق من، برادر کوچکشان مطلب احمدیان، دریغ نکردهاند و همواره چه در صورت چه در معنا کنارم بودهاند یا حتی یادی از من کرده اند، صمیمانه و از عمق وجودم سپاسگزارم.
نهایت لطف و محبت را از این عزیزان گاه ناشناس دیدهام و به نهایت از ایشان ممنونم؛ همینطور از نهادهای آزاده حقوق بشری که از هیچ لطفی در حق من فروگذار نکردهاند.
خرسندم که در جامعه ای زندگی میکنم که با تمام فشارهای وارده از سوی حاکمیت (اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی) همچنان جامعه پویا و زنده و به روز است.
امیدوارم در مسیر مبارزاتیام که خود زندگی است و نمود آن در زندان، ایستادگی و مقاومت است، روزی به جایی برسم که بتوانم با افتخار بگویم لیاقت این همه مهر و محبت را داشتهام.
با سپاس بیکران
مطلب احمدیان، زندانی سیاسی (محبوس از سال ۱۳۸۹ تا کنون) زن، زندگی، آزادی، مهرماه ۱۴۰۴″
در این برنامه توانا درباره مطلب احمدیان، صحبت شده است.
https://youtu.be/CBQomYFor98
#مطلب_احمدیان #حق_درمان #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔36❤5🕊3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعد از ۳۵ روز از بستری محمدباقر بختیار در بیمارستان، درمان او همچنان ادامه دارد
او در دیدار همرزمانش در جنگ، شرایطش را بازگو میکند.
محمدباقر بختیار، زندانی سیاسی و جانباز جنگ نزدیک به ۷۰ ساله، ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ در زندان دچار عارضه قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان طالقانی، به دلیل تزریق داروی ممنوعه دچار واکنش شدید جسمی و تاولزدگی گسترده شد؛ در حالی که حساسیت دارویی او در پرونده ثبت شده و خود نیز هشدار داده بود.
مأموران قصد داشتند او را با وجود وضعیت حاد و تنها یک ماه مانده به پایان محکومیت، با دستبند و پابند به زندان بازگردانند.
از ۱۸ شهریور، با تشدید بیماری و احتمال ابتلا به سندروم استیون جانسون، بهداری زندان دستور اعزام فوری صادر کرد، اما کارشکنی رئیس زندان و قاضی ناظر مانع انتقال به بیمارستانهای تخصصی شد.
چهار روز بعد او دوباره به بیمارستان طالقانی منتقل گردید، اما به دلیل وخامت شرایط از پذیرش وی خودداری شد و بدون درمان به زندان بازگردانده شد و با اعتراض زندانیان و تحصن آنها بالاخره به بیمارستان منتقل شد.
لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان میرسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیبهای دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.
#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در دیدار همرزمانش در جنگ، شرایطش را بازگو میکند.
محمدباقر بختیار، زندانی سیاسی و جانباز جنگ نزدیک به ۷۰ ساله، ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ در زندان دچار عارضه قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان طالقانی، به دلیل تزریق داروی ممنوعه دچار واکنش شدید جسمی و تاولزدگی گسترده شد؛ در حالی که حساسیت دارویی او در پرونده ثبت شده و خود نیز هشدار داده بود.
مأموران قصد داشتند او را با وجود وضعیت حاد و تنها یک ماه مانده به پایان محکومیت، با دستبند و پابند به زندان بازگردانند.
از ۱۸ شهریور، با تشدید بیماری و احتمال ابتلا به سندروم استیون جانسون، بهداری زندان دستور اعزام فوری صادر کرد، اما کارشکنی رئیس زندان و قاضی ناظر مانع انتقال به بیمارستانهای تخصصی شد.
چهار روز بعد او دوباره به بیمارستان طالقانی منتقل گردید، اما به دلیل وخامت شرایط از پذیرش وی خودداری شد و بدون درمان به زندان بازگردانده شد و با اعتراض زندانیان و تحصن آنها بالاخره به بیمارستان منتقل شد.
لازم به ذکر است که اگرچه محکومیت آقای بختیار روز ۱۳ مهرماه به پایان میرسید، اما به دلیل وخامت جسمانی ناشی از عوارض شیمیایی جنگ و آسیبهای دوران زندان، در حالی که در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود، برای او مرخصی استعلاجی متصل به آزادی صادر شد.
#محمدباقر_بختیار #حق_درمان #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔25🕊4❤1