آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
پیوستن زندان شیبان اهواز به #کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام در هفته سی و نهم

  همزمان با سالگرد "اعتراضات ۱۴۰۱" و سالگرد جانباختگان این جنبش و گستردگی بحران‌های داخلی و خارجی حکومت، شاهد شتاب فزاینده و گسترده اعدام‌ها بوده و هستیم ؛ که تنها در مهرماه امسال بیش از ۱۴۰ تن به دار آویخته شده‌اند.(از این تعداد ۵ تن زن بوده اند.)

بنا بر اخبار منتشر شده در یک هفته گذشته قریب به ۳۵ تن اعدام شده‌اند که تنها در روز ۲۵ مهر  ۱۷ تن اعدام شدند. در اقدام سرکوبگرانه دیگر، ۴ زندانی سیاسی محکوم به اعدام از هموطنان عرب در زندان شیبان اهواز  برای اجرای حکم اعدام به انفرادی منتقل شده‌اند که جانشان در خطر جدی قرار دارد. در پی این احکام ضد انسانی، جمعی از زندانیان سیاسی زندان شیبان اهواز طی بیانیه‌ای پیوستن خود به کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" را اعلام کردند.

بنابراین کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام ضمن محکوم کردن این اعدام‌های سیستماتیک، به تمام فعالان و نهادهای سیاسی، مدنی، صنفی و حقوق بشری و تمام وجدان‌های بیدار داخل و بین‌المللی برای مقابله با این سرکوب‌ها فراخوان می‌دهد امروز ایستادن در برابر صدور و اجرای احکام اعدام باید بخشی از مطالبه اجتماعی باشد. این محقق نخواهد شد مگر با مقاومت ، همبستگی و اراده جمعی. ما می‌توانیم این ماشین کشتار و اعدام را متوقف کنیم و بنیان چنین احکام غیر انسانی را در میهنمان براندازیم.

اعضای کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"، سه‌شنبه یکم آبان ۱۴۰۳ در هفته سی و نهم در ۲۳ زندان مختلف در اعتصاب غذا هستند و جمعی از زندانیان اعتصابی در زندان‌های زیر در اعتصاب غذا هستند.

زندان اوین(بند زنان،بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم آباد، زندان اراک، زندان اسد آباد اصفهان، زندان نظام شیراز، زندان بم، زندان مشهد، زندان لاکان رشت(بند زنان و مردان)،زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان شیبان اهواز

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
۱ آبان ۱۴۰۳

#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نامه جمعی از  زنان‌زندانی اوین درباره تعلل و امتناع این زندان در رسیدگی پزشکی به زندانیان:
نرگس محمدی را با وجود شرایط اورژانسی به بیمارستان اعزام نمی‌کنند

ما جمعی از زنان هم‌بندی نرگس محمدی در بند نسوان اوین نسبت به امتناع زندان در اعزام او به بیمارستان اعتراض داشته و نگران سلامتی او هستیم.
نرگس محمدی ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ به علت درد در ناحیه‌ی سینه به بیمارستان اعزام و به بخش ICU منتقل شد.

به دستور پزشک او باید خرداد ماه برای عمل آنژیو بار دیگر به بیمارستان اعزام می‌شد. زندان پس از یک ماه و نیم تأخیر یعنی ۱۸ تیر ماه بار دیگر او را به بیمارستان منتقل کرد. در این اعزام پزشکان متوجه توده‌ای در سینه‌ی او شدند و اقدام به بایوپسی کرده و به دلیل نگرانی از نیاز فوری به عمل جراحی، عمل آنژیو را به تعویق انداختند.
بنا به دستور پزشک او باید شهریور ماه برای عمل آنژیو به بیمارستان اعزام می‌شد.

در این مدت علاوه بر ۳ نامه از سوی پزشک متخصص بیمارستان،  پزشک معتمد زندان نیز او را معاینه کرده و خواهان اعزام اورژانسی او به بیمارستان شده است. رئیس بهداری اوین نیز بارها ضرورت اعزام اورژانسی او به بیمارستان را به مسئولان زندان متذکر شده، اما زندان از اعزام نرگس امتناع کرده و دلیل آن را دستور نهادهای بالادستی عنوان می‌کند. نرگس در چند روز گذشته نیز به دلیل درد در قفسه سینه به بهداری مراجعه کرده و نوار قلب او تغییراتی را نشان داده که به گفته‌ی پزشک اوین به معنای نوسان فشار خون و شرایط پرریسک سلامتی اوست.

گذشته از اورژانسی بودن عمل آنژیو، آبان ماه ۱۴۰۲ نرگس ناگهان دچار درد شدید در کمر شد، که به بیمارستان اعزام و طبق دستور پزشک باید حداقل ۱۰ جلسه فیزیوتراپی و کایروپراکتیک برای او انجام می‌شد، که زندان هیچ گاه در این زمینه او را برای درمان اعزام نکرد.
در واقع تاکنون زندان هر بار پس از اعتراض‌های متعدد زندانیان حاضر به اعزام نرگس محمدی به بیمارستان شده  است.

نرگس از شهریور ماه باید برای انجام عمل آنژیو به بیمارستان اعزام می‌شد، اما با وجود اورژانسی بودن شرایط و اعتراض‌های متعدد همبندیان و زنان زندانی همچنان زندان اقدام به اعزام او نکرده و هر بار که وعده‌هایی داده شده، در نهایت صبح روز اعزام، از انجام آن سر باز زده‌ است.

ما تنها خواهان رسیدگی پزشکی و اعزام هم‌بندی خود برای درمان هستیم. خواسته‌ای قانونی که زندان وظیفه انجام آن را برعهده دارد. مگر نه اینکه زندان مسئول رسیدگی به سلامت زندانی است؟ چرا ما هر بار برای اعزام نرگس و حتی دیگر زندانیان باید به روش‌های متعدد به زندان اعتراض خود را اعلام کنیم و پس از کشمکش‌های بسیار اقدام به اعزام یک بیمار کنند؟

لازم به ذکر است، بسیاری از زنان زندانی اوین دچار بیماری‌های سخت و لاعلاج بوده یا کهولت سنی دارند که اگر برچسب زندانی امنیتی نداشتند، قطعا عدم تحمل برای آنها صادر می‌شد. به وضعیت این زندانیان رسیدگی نشده و به نظر می‌رسد زندان اساسا امکان رسیدگی مداوم به این زندانیان را دارا نیست. با این حال با نگاه داشتن این زندانیان، جان آنان را در خطر انداخته و اضطراب و نگرانی برای وضعیت سلامتی آنها را به هم‌بندیان و خانواده‌های آنان تحمیل می‌کند.

زندانی بودن خود به معنای زندگی در اضطراب و دشواری بسیار است و بند نسوان در حال حاضر پرجمعیت‌ترین دوران خود در سال‌های اخیر را سپری می‌کند و زندان در چنین شرایطی به جای رسیدگی بیشتر از ابتدایی‌ترین وظایف قانونی خود، چون اعزام به بیمارستان سر باز زده و بر اضطراب و دشواری حبس ما در این دوران می‌افزاید.

امضاکنندگان:
ویدا ربانی، مطهره گونه‌ای، آنیشا اسدالهی، سپیده قلیان، گلرخ ایرایی، مریم یحیوی، سمانه اصغری، نسیم سیمیاری، سعیده شفیعی، پخشان عزیزی، نسرین خضری جوادی، سکینه پروانه، ریحانه انصاری‌نژاد، شکیلا منفرد، زهره سرو، حورا نیکبخت، راحله راحمی‌پور، مهوش شهریاری، محبوبه رضایی، معصومه نساجی، ناهید خداجو و سعیده قربانعلی
دوم آبان ۱۴۰۳
زندان اوین، بند زنان

#بیانیه #نرگس_محمدی #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زرتشت احمدی‌راغب و رضا محمدحسینی، زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار، به مناسبت هفتم آبان «روز کوروش»، بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کردند:

امروز دوشنبه ۷ آبان ماه ۱۴۰۳ در آستانه «چهلمین هفته کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» هستیم که همراه با اعتصاب غذا خواهد بود، اما این کنش در حمایت از جان انسان‌ها ما را به یاد انسانی بزرگ در تاریخ ایران و جهان می‌اندازد که نامش از دیر باز تاکنون با حقوق بشر گره خورده است و این نام همچنان لرزه بر اندام خودکامگان می‌اندازد.
هفتم آبان روز گرامیداشت کوروش بزرگ است، انسانی که درباره او بسیار گفته‌اند و نوشته‌اند. از حکمت و عدالت‌خواهی‌اش، از احترامی که به عقاید، آیین و مذاهب مردم خود و دیگر ملل جهان می‌گذاشت، او با وجود قدرت فراوانی که داشت هیچ‌گاه دست به ستم نزد و از جمله پادشاهان بی‌همتایی بود که بردگان را رهایی بخشید و در دوران کهن تاریخ، بزرگ‌ترین امپراطوری جهان را بر پایه عدل و داد بنیان نهاد، که اساس آن حکومت مطلقه نبود چرا که به دادگری و مشورت و استفاده از دیدگاه نیک و انسانی خردمندان و شایستگان باور داشت، ماندگاری نامش به جهت تسخیر قلب‌های انسان‌ها بود و فرهنگ ایران با یاد او می‌درخشد.

اما اکنون که درگیر حکومتی استبدادی هستیم که از جنگ و تروریست و انسان‌کشی حمایت می‌کند و این سیستم تبهکار حتی از رفتن مردم به پاسارگاد برای بزرگداشت یاد کوروش ،سخت در وحشت و هراس است، می‌خواهیم روش و منش نیک آن بزرگمرد تاریخ انسانیت را پاس بداریم تا با همدلی و همبستگی ایران را نجات بدهیم.

ما ضمن گرامیداشت هفتم آبان خواهان رعایت حقوق بشر، صلح و دادگری در ایران و جهان هستیم.

زرتشت احمدی راغب
رضا محمد حسینی
زندان قزلحصار
۷ ابان ۱۴۰۳


#روز_کوروش #کوروش_بزرگ #زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
منوچهر بختیاری، زندانی سیاسی و پدر دادخواه جاویدنام پویا بختیاری، با ارسال پیامی صوتی از زندان قزوین گفت: «از هفت آبان‌ماه تا زمان آزادی‌ام از زندان اعتصاب غذا می‌کنم و مسئولیت آنچه برای من اتفاق بیافتد بر عهده جمهوری اسلامی است.»

صبا بختیاری، خواهر آقای بختیاری نیز نوشت:
«امروز مورخ ۷آبان ۱۴۰۳
برادرم #منوچهر_بختیاری اعتصاب غذا کرد
(در صورتیکه اعتصاب برای ایشان بسیار خطرناک است)
در طی سال‌ها زندان، تبعید و انفرادی با وجود بیماری و نیاز مبرم
به جراحی و نامه‌های‌های پزشکی قانونی بر مبنای معالجه و عمل
جراحی، با وجود وثیقه‌های متعدد، سند و فیش حقوقی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی از آزادی و حتی مرخصی درمانی برادرم جلوگیری نموده است.
جان برادرم در خطر است و نیاز فوری به معالجه دارد
لطفا صدای برادرم باشید»


#بیانیه
#منوچهر_بختیاری
#ناهید_شیرپیشه
#مهرداد_بختیاری
#پویا_بختیاری
#آرین_شیرپیشه
#دادخواهی
#آبان۹۸
#آبان_خونین
#آبان_ادامه_دارد
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیوستن زندان کهنوج به کارزار «سه‌شنبه‌های‌ نه به اعدام» در چهلمین هفته این کارزار

«تایید حکم اعدام چهار تن از اعضای کارزار»

این روزها ماشین اعدام در حکومت مستبدِ ولایت فقیه، بی‌دنده و ترمز سرعت گرفته و سر باز ایستادن ندارد. در حکومت قرون وسطایی حاکم بر ایران روزانه شاهد گسترش فزاینده اعدام‌ها هستیم. از  ابتدای سال جاری تاکنون قریب به ۵۶۷ اعدام صورت گرفته که ۱۵۰ تن از محکومان تنها در مهرماه اعدام شده‌اند. به طوری که در هفته اول آبان ماه، ۲۷ تن به دار آویخته شدند و ۲۱ اعدام در ۳ روز اجرا شد. یعنی هر روز هفت اعدام.

متاسفانه روز گذشته، جمشید شارمهد پس از ۴ سال حبس ظالمانه اعدام شد. جمشید شارمهد تمام این مدت در بازداشگاه امنیتی محبوس بود و نهادهای امنیتی در چهار سال گذشته با هدف پنهان نگه داشتن شکنجه‌ها و نقض حقوق انسانی وی، اجاره انتقال جمشید شارمهد به بند عمومی را نداده بودند.

در اقدام سرکوبگرانه دیگر، روز ۴ آبان حکم چهار زندانی سیاسی _عقیدتی بلوچ توسط دیوان تایید و به اجرای احکام دادسرای امنیت تهران ارجاع داده شد؛ این چهار زندانی به نام‌های عیدو شه‌بخش، عبدالغنی شه‌بخش، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شه‌بخش از اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» هستند و در شرایط بسیار اسفبار نزدیک از ۱۶ ماه پیش در «بند امن» واحد سه زندان قزلحصار محبوس بوده و جانشان در خطر جدی است و هر لحظه احتمال اجرای حکم آنان وجود دارد.
در ادامه این سرکوب‌ها در چند روز گذشته بی‌دادگاه کیفری دو تهران، ۵ زندانی سیاسی زنِ محبوس در اوین را که به اعدام‌ها‌ی گسترده، اعتراض کرده بودند مجموعاً به ۲۷ ماه حبس اضافی محکوم نمود. که یکی از آنها زندانی سیاسی وریشه مرادی است که با اتهام واهی بغی روبرو بوده و خود در معرض حکم اعدام است. وی ۱۹ روز  است در اعتراض به صدور احکام عدام و گسترش آنها اعتصاب غذا کرده‌است.

با تمام این سرکوب‌ها و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، اما مقاومت و ایستادگی همچنان ادامه‌ دارد. چنان‌که هفته گذشته همزمان با کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» جمعی از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام مقابل مجلس تجمع اعتراضی علیه اعدام برگزار نمودند. شعار نه به اعدام سر دادند و از نیروهای سرکوبگر نترسیدند. ما این شجاعت را ستایش می‌کنیم و به این خانواده‌های مقاوم درود می‌فرستیم.

در خبری دیگر، روز گذشته جمعی از زندانیان سیاسی زندان کهنوج استان کرمان، در نامه‌ای اعلام کردند که از این هفته به کارزار‌ «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» می‌پیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.

اعضای این کارزار در چهلمین هفته خود در ۲۴ زندان مختلف، اعدامهای گسترده در ایران و همچنین ارجاع پرونده  ۴ زندانی بلوچ ـ که در دادگاهی بسیار مبهم و به دور از حق دادرسی منصفانه محکوم شده‌اند ـ را شدیداً محکوم می‌کند و از همه فعالان سیاسی، حقوق بشری و تمام وجدان‌های بیدار می‌خواهد صدای این زندانیان بی نام و نشان و تمام محکومان به اعدام باشند و خواهان حمایت عملی از خانواده‌های محکومان به اعدام هستند. ما همچنان تاکید می‌کنیم تنها راه توقف ماشین اعدام، اقدام و همبستگی جمعی است.

در هفته چهلم، زندانیان اعتصابی در زندان‌های زیر در اعتصاب هستند:

زندان اوین(بند زنان،بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم آباد، زندان اراک، زندان اسد آباد اصفهان، زندان نظام شیراز، زندان شیبان اهواز ، زندان بم، زندان مشهد، زندان لاکان رشت(بند زنان و مردان)،زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان کهنوج کرمان

سه‌شنبه‌ ۸ آبان ۱۴۰۳
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

بیش از ۲۵۰ تن از فعالان کارگری، سیاسی، مدنی و حقوق بشری و زندانیان سیاسی پیرامون وضعیت «نسرین جوادی» فعال صنفی کارگری محبوس در زندان اوین با طی بیانیه‌ای، خواستار آزادی فوری نسرین جوادی این فعال صنفی کارگری شدند.

اسامی برخی امضاکنندگان: صدیقه وسمقی، پوران ناظمی، مهدی نصیری، کمال جعفری یزدی، اسماعیل عبدی، جعفر عظیم‌زاده، زرتشت احمدی راغب، کیوان صمیمی، جواد لعل‌محمدی، عزیز قاسم‌زاده، عباس واحدیان شاهرودی، عبدالرسول مرتضوی، محمود بهشتی لنگرودی، عیسی‌خان حاتمی و....

▫️درود به آزادگان و انسان‌های پاک‌نهاد ایران و جهان؛
بانو نسرین جوادی کارگر بازنشسته و فعال صنفی که از تیر ماه سال ۱۴۰۱ شمسی (حدود ۲/۵ سال) بدلیل شرکت در تجمع کارگران شاغل و بازنشسته در مقابل مجلس شورای اسلامی در زندان اوین محبوس می‌باشد و از بیماری‌هایی همچون پوکی شدید استخوان، قند خون، فشار خون بالا و نارسایی اعضاء داخلی با ۶۸ سال سن رنج می‌برد، اخیرا با بیماری مهلک و به کما رفتن و بستری شدن تنها فرزندش (کوروش) در بیمارستان در شرایط بسیار سخت و شکنجه‌آوری قرار گرفته است.
فرزند چهل ساله نسرین که پدرش را نیز از دست داده و بدنبال زندانی شدن مادر شرایط روحی نامناسبی پیدا کرده است، به بیماری دیابت نوع یک مبتلا و نیاز حیاتی به مراقبت دارد؛ با این‌حال و به رغم سپری شدن حدود نیمی از دوران پنج سال محکومیت نسرین جوادی، مسئولین قضایی و امنیتی از دادن آزادی مشروط به وی خودداری و به‌رغم گذشت ده روز از بستری شدن تنها فرزندش در آی‌سی‌یو و سپس بخش مراقبتی بیمارستان، حتی از دادن مرخصی به این مادر رنج‌دیده و حق‌طلب خودداری می‌کنند!
تنها جرم نسرین به عنوان یک کارگر بازنشسته، فعالیت صنفی برای احقاق حقوق بازنشستگان و شرکت در تجمعات صنفی در مقابل مجلس است.

لذا ما امضا کنندگان این بیانیه از داخل و خارج ایران عزیزمان، با تاکید بر آزادی فوری نسرین جوادی و پایان دادن به نگرانی طاقت‌فرسا و درد و رنج یک مادر، بدینوسیله و ابتدا از دستگاه قضایی و سپس از تمامی مردم آزاده ایران، فعالان و مجامع حقوق بشری و عفو بین‌الملل در سراسر جهان تقاضا داریم برای آزادی فوری نسرین جوادی هرگونه اقدام لازم را بعمل آورده و حاکمان و دستگاه قضایی ایران را به تمکین در قبال خواست اکثریت مردم و جامعه جهانی مجاب نمایند.
بدیهی است اعلام داریم، تبعات بُروز هر اتفاقی برای زندانیان بی‌گناه سیاسی و خانواده‌های‌ مظلوم‌شان، مستقیما متوجه حکومت جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی آن است که به استقلال آن هیچ اعتماد و اطمینانی نداریم.

جامعه مدنی و مردم خوب‌ ایران و آزادگان و فعالان حقوق بشر در قبال این رفتارهای غیرقانونی، غیردموکراتیک  و غیرانسانی و زندانی کردن انبوه بی‌گناهان و هموطنان ذیحقِ خود نباید سکوت کنند، و با اعتراضات و مطالبات مداوم مدنی، صدای زندانیان سیاسی که بخشی از عمر خود را بناحق در زندان‌ها سپری کرده‌ و می‌کنند، باشند.

#بیانیه #نسرین_جوادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، در واکنش به قتل حکومتی جمشید شارمهد، خواستار اعتراض به اعدام همه افراد فارغ از هرگونه اختلاف عقیدتی و فکری شد. او قتل جمشید شارمهد را نشانه استیصال رژیم رو به زوال اسلامی دانست. متن بیانیه گلرخ ایرایی به شرح زیر است:


«قتل جمشید شارمهد نشان دهنده استیصال رژیم رو به زوال اسلامی است

برای گفتن #نه_به_اعدام باید نام او که در دورترین نقطه سیاسی و عقیدتی از ما ایستاده است را نیز با همان آهنگ و خشمی که نام رفقای‌مان را بر زبان می‌آوریم فریاد کنیم.

ریسمانِ استبداد بر گردن همه‌مان روز به روز فربه‌تر می‌شود. این ریسمان قطور و زنجیر ستم زمانی پاره خواهد شد که سرکوب و کشتار سیستماتیک متوقف شود. نه فقط برای دایره‌ی خودی‌هایمان، بلکه برای همه آنانی که با آن دست به گریبانند.

قتل جمشید شارمهد نشان‌دهنده‌ استیصال رژیم رو به زوال اسلامی است. رژیمی ورشکسته، دچار بحران مشروعیت و دست به ماشه که با برپاکردن چوبه‌های دار و جوخه‌های آتش هویت و حیات یافته است.

گلرخ ایرایی
آبان ۱۴۰۳، زندان اوین»

#گلرخ_ایرایی #جمشید_شارمهد #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی و برنده جایزه صلح نوبل، در واکنش به اعتراض دختر دانشجوی دانشگاه علوم و تحقیقات و بازداشت او نوشت زنان تاوان «سرپیچی» را می‌دهند اما در مقابل زور سر خم نمی‌کنند. محمدی «تن» زن معترض دانشگاه را نماد عصیان، خشم و طغیان دانست و خواهان‌ آزادی او و توقف سرکوب و آزار زنان شد. او همچنین در اعتراض به پروژه مجنون سازی زن معترض، نوشت که به جای زنِ معترض، می‌بایست عاملان و آمران پدیده‌ی ننگین «حجاب اجباری» تحت آزمایش روانی قرار گیرند.

متن بیانیه خانم محمدی به شرح زیر است:

«زنان تاوان “سرپیچی” را میدهند، اما در مقابل زور سر خم نمی‌کنند. “تنِ” زنِ معترضِ دانشگاه، نماد عصیان و شدت خشم و طغیان است. زن دانشجو با لباسهای معمولی برای شرکت در کلاس درس وارد دانشگاه می شود. ماموران حراست به دلیل “حجاب اجباری” مانع ورود او می شوند. درگیری تا جایی پیش می رود که او لباسش را در می آورد. یادآوری آنچه بر زنان ایران در این لحظه های تحقیر و توهین وزورگویی رفته است، هولناک، تحمل ناپذیر و شکننده است.

مسئولان و مأموران حکومت اعلام کرده‌اند، زنی را که در دانشگاه برهنه شد، تحت آزمایشاتِ روانی قرار داده‌اند. به جای زنِ معترض، می‌بایست عاملان و آمران پدیده‌ی ننگین “حجاب اجباری” تحت آزمایش روانی قرار گیرند که به خود اجازه می‌دهند در هر مکان و هر زمانی، بدنِ زن را ابزار خشونت علیه او قرار دهند. حکومت نمی‌تواند با برچسبِ «روانی»، بیمار «جنسی» و “فریب‌خورده” علیهِ زنان معترض که بدن‌هایشان را نمادِ اعتراض و طغیان علیه زن‌ستیزی و استبداد کرده‌اند، آن‌ها را وادار به عقب‌نشینی کند. زنِ معترض در دانشگاه، «بدنی» را که حکومت سال‌ها در تلاش است تا ابزار شرم، سرکوب و جنسی قرار دهد، به ابزارِ اعتراضِ کوبنده علیه‌شان تبدیل کرد. او نه تنها در مقابل زورگویی برای تحمیل “حجاب اجباری” و پوشاندن موهای سرش عقب ننشست، بلکه بدنش را نمادِ سرپیچی و عصیان کرد. خواهان‌ آزادی او و توقف سرکوب و آزار زنان هستم.

نرگس محمدی زندان اوین - ۱۳ آبان ۱۴۰۳»
narges_mohamadi_51

عکس دیوار نویسی از صفحه اتحاد جوانان ایران
fa_uyi

#دختر_علوم_تحقیقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #نرگس_محمدی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی در نامه‌ای از زندان، نسبت به بی‌توجهی به پرونده بچه‌های اکباتان هشدار داد و گفت: «ما در آن‌چه رخ می‌دهد سهیم هستیم.»

متن بیانیه گلرخ ایرایی:
«بچه‌های شهرک اکباتان محاکمه شدند. بعد از دو سال تحمل انفرادی، بازجویی و شکنجه و بی کمترین توجه و مهری از سوی افکار عمومی.

برای برخی‌شان بیمِ صدور و اجرای حکمِ مرگ می‌رود. بی‌توجهی نسبت به پرونده‌ بچه‌های اکباتان کار را برای رژیم راحت‌تر می‌کند. برخی‌شان به قید وثیقه از زندان آزاد شده بودند؛ آنان را هم بدون توضیحی به خانواده یا وکلا بعد از پایان جلسه‌ دادگاه به زندان بردند و این نیز برای افکار عمومی مسئله نشد.
بچه‌های اکباتان در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ با ما در خیابان بودند و پابه‌پای ما علیه ستم شوریدند. ما جان به در بردیم و آن‌ها زیر تیغ و روی سکوی مرگ ایستاده‌اند. دادگاه‌شان بدون کمترین واکنشی از سوی افکار عمومی برگزار می‌شود و نظر فعالان سیاسی و حقوق‌بشری را به شکلی که باید به خود جلب نمی‌کند.

مثل بچه‌های عرب که چند هفته‌ پیش به انفرادی برده شدند و هیچ خبری از آنان نیست. فراموش‌شان کردیم و خانواده‌های‌شان را پشت دیوارهای زندان اهواز رها کردیم.

وقتی ما خسته از خمیازه‌های یک روزِ کش‌دار و در خلسه‌ جامعه‌ای رو به زوال، بی‌تفاوت به آن‌چه در حال وقوع است، سوار بر موج‌های ریز و درشت مجازی به این‌سو و آن‌سو می‌رویم، بچه‌ها در چرخه‌ قتل‌های حکومتی کشته می‌شوند. بی کمترین هزینه‌ای برای رژیم.

ما در آن‌چه رخ می‌دهد سهیم هستیم.

گلرخ ایرایی
آبان ۱۴۰۳
زندان اوین»

#میلاد_آرمون #مهدی_ایمانی #محمدمهدی_حسینی و #نوید_نجاران از حدود دو سال پیش به صورت بلاتکلیف در زندان قزل‌حصار کرج به‌سر می‌برند. #علیرضا_برمرزپورناک #امیرمحمد_خوش_اقبال #علیرضا_کفایی و #حسین_نعمتی که با وثیقه آزاد بودند هم روز ۱۳ آبان پس از جلسه دادگاه به زندان قزل‌حصار کرج منتقل شده‌اند.

#بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه هفته چهل‌ویکم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»

هشدار درباره متهمان پرونده اکباتان پشت درهای بسته

در حکومت اعدامی، سرکوب و اعدام کماکان در حال افزایش است و متاسفانه این رویکرد ضد انسانی علیه شهروندان و زندانیان مثل همیشه به عنوان یک رویه ادامه دارد.

در ماه گذشته میلادی برابر با ۱۰ مهر تا ۱۰ آبان، دست‌کم ۱۶۶ نفر اعدام شدند و این بالاترین تعداد اعدام گزارش شده در یک ماه و طی دو دهه گذشته در ایران است، از هفته گذشته تا کنون نیز دستکم ۲۳ تن حلق آویز شده اند، که یکی از این اعدام شده‌ها یک زندانی هموطن یهودی به اسم آروین قهرمانی  در زندان دیزل آباد کرمانشاه بود که در روند دادرسی بسیار مبهم و ناعادلانه محکوم به اعدام شده بود.

در طی روز‌های شنبه و یکشنبه نیز شاهد محاکمه هشت تن از جوانان بازداشت شده اعتراضات ۱۴۰۱ موسوم به پرونده اکباتان در پشت درهای بسته بودیم که با توجه به اتهامات سنگین وارده به آنها بیم آن می‌رود در معرض حکم اعدام قرار گیرند.

کارزار " سه‌شنبه‌های نه به اعدام" اکنون در هفته چهل‌و‌یکم در ۲۴ زندان مختلف کشور گسترش پیدا کرده و هموطنان در داخل و خارج از کشور در هفته‌های اخیر در حمایت از کارزار تجمع‌های مختلفی داشته‌اند و این نشان از عزم راسخ مردم ایران در لغو حکم غیر انسانی "اعدام" است.

خاطر نشان می‌شود همانطور که در گزارش هفته پیش آمده بود چهار تن از هم‌وطنان بلوچ به نام‌های عیدو شه‌بخش، عبدالغنی شه‌بخش، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شه‌بخش، از اعضای کارزار، حکم اعدامشان در دیوان عالی تایید و به شعبه یکم اجرای احکام دادسرای ناحیه ۳۳ ارجاع شده‌است و هر لحظه ممکن است حکمشان اجرا و به چوبه دار سپرده شوند.

با توجه به  اینکه سرعت ماشین کشتار روز به روز در حال افزایش و فزونی است، ضروری است که تمام فعالان در حوزه‌های مختلف جهت توقف و لغو حکم اعدام در ایران مخالفتشان را بسیار رساتر از قبل فریاد کنند و عاملان و آمران ماشین اعدام و کشتار را در برابر وجدان‌های بیدار افشا نموده و آنان را نسبت عمل جنایتکارانه خود پاسخگو و محاکمه نمایند. این خواسته ممکن نخواهد بود جز با مقاومت و عمل جمعی مردم آزاده و تمامی فعالان سیاسی، حقوق بشری، صنفی، مدنی و ... که توقف اقدام برایشان امری ضروری و مهم است.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در هفته چهل‌و‌یکم روز سه‌شنبه ۱۵ آبان در ۲۴ زندان مختلف در اعتصاب خواهند بود.

این زندان‌ها شامل زندان‌های زیر هستند:
زندان اوین (بند زنان ،۴و ۸)، قزلحصار(واحد ۳و ۴)، مرکزی کرج، تهران بزرگ، اراک، خرم آباد، اسد آباد اصفهان، شیبان اهواز، نظام شیراز، بم، کهنوج، مشهد، قائمشهر، رشت (بند مردان و زنان )، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، زندان نقده، سقز، بانه، مریوان و زندان کامیاران

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳

#نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
هفت زن هم‌بندی پخشان عزیزی:
امدادرسانی به جنگ‌زدگان جرم نیست. حضور در مناطق جنگی و امدادرسانی به زنان و کودکانِ جنگ‌زده و تحمل مخاطراتِ حضور در مناطقی که توسط نیروهای داعش احاطه شده بود، قابل‌تقدیر است. پاسخ به آن حکم مرگ نیست.

متن کامل نامه را در ادامه بخوانید:
«امدادرسانی به جنگ‌زدگان جرم نیست.
حضور در مناطق جنگی و امدادرسانی به زنان و کودکانِ جنگ‌زده و تحمل مخاطراتِ حضور در مناطقی که توسط نیروهای داعش احاطه شده بود، قابل‌تقدیر است. پاسخ به آن حکم مرگ نیست.
حدود یک‌سال است که با پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی و فعال در حوزه‌ی ژنولوژی هم‌بند هستیم.
بعد از تحمل ماه‌ها انفرادی، بازجویی و شکنجه وارد بند زنان زندان اوین شد و در تیرماه سال گذشته، در دادگاهی فرمایشی، بدون ملاقات با وکیل در روزهای متنهی به برگزاری دادگاه و بدون آنکه فرصتِ دفاع از خود داشته باشد، با اتهاماتی واهی محکوم به اعدام شد.
حدود پنج ماه است که از ملاقات با وکیلان و خانواده محروم است. حتا حالا که پرونده برای بازبینی مجدد به دیوان ارسال شد نیز از حق ملاقات با وکلا و فرصتِ مشاوره با آنان محروم است.
پخشان سال‌های طولانی از عمر خود را در کمپ‌های آوارگان جنگی به امدادرسانی به زنان و کودکان جنگ‌زده که از حمله‌های داعش جان به در برده بودند، سپری کرد و پس از بازگشت به ایران و نزد خانواده، به همراه تعدادی از اعضای خانواده‌اش بازداشت شد.
صدور حکم مرگ برای یک مددکار که به امدادرسانی به قربانیان داعش برخاسته بود _که جمهوری اسلامی خود مدعی مقابله با آنان است_ و اعمال فشار بیشتر بر او و خانواده از طریق محدود کردنِ او در زندان با محرومیت از حقوق اولیه‌ی یک زندانی را خالی از غرض نمی‌بینیم.
ما نگران عواقب صدور این حکم هستیم. حکمی که آن را پاسخ به خیزشِ زنان علیه آن‌چه به ناحق بر آنان روا داشته‌اند می‌دانیم.
واکنش شما پیش از آنکه دیر شود، کارساز خواهد بود.

ریحانه انصاری
گلرخ ایرایی
سکینه پروانه
ناهید خداجو
نسرین خضری جوادی
وریشه مرادی
مریم یحیوی

بند زنان اوین. آبان ۱۴۰۳»

#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیوستن زندان دستگرد اصفهان در چهل و دومین هفته از کارزار " سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
گسترشِ کارزار به ۲۵ زندان کشور ؛
«گروگان‌گیری زنان، اقلیت‌های مذهبی و قومی با صدور احکام اعدام»

در آستانه پنجمین سالگرد قیام آبان خونین ۱۳۹۸ یاد بیش از ۱۵۰۰ تن از زنان، مردان، جوانان و کودکان جان‌باخته اعتراضات آبان را گرامی می‌داریم و به پایداری خانواده‌های جانباختگان در احقاق حق دادخواهی‌شان با وجود سرکوب حاکمیت مستبد درود می‌فرستیم.

سایه سیاه و سنگین اعدام روی سر زندانیان در سیاه‌چال‌های حکومت فاشیستی ولایت فقیه سنگینی می‌کند. موتور اعدام و کشتار زندانیان کماکان فعال است. به طوری که اقلیت چپاولگر حاکم بر ایران از ابتدای ماه آبان تا کنون بیش از ۱۰۳ تن از جمله ۲ زن را اعدام کرده است. یعنی به طور میانگین ۵ تن به چوبه دار سپرده شده‌اند. از ابتدای روی کار آمدن پزشکیان نیز بیش از ۴۵۰ تن اعدام شده‌اند که این تنها دستاورد ملموس و در عین حال شوم دولت جدید این حکومت است‌.

همانطور که شاهد بودیم در ماه‌های اخیر قضائیه فاسد با صدور و اجرای احکام اعدام در ایران آمارهای جدیدی از سرکوب را به ثبت رسانده است.
چنان‌که در چند روز گذشته شاهد صدور حکم ضدانسانی اعدام برای دو زندانی با اتهامات سیاسی و جاسوسی در زندانهای اوین و ارومیه بودیم.
زندانی سیاسی وریشه مرادی، هموطن زن کُرد در زندان اوین ، به اتهام واهی و حکومت ساخته بغی محکوم به اعدام شده است؛ در زندان ارومیه نیز ناصر بکرزاده به اتهام جاسوسی توسط شعبه ۳ دادگاه انقلاب ارومیه به اعدام محکوم شده است. پیشتر نیز سه زندانی دیگر ( ادریس آلی، آزاد شجاعی و رسول احمد محمد) توسط همین شعبه به اعدام محکوم شده‌اند.

در عمل سرکوبگرانه دیگر در زندان شیبان اهواز چهار هموطن عرب به اسامی علی مجدم ، معین خنفری، محمدرضا مقدم و عدنان غبیشاوی که دو هفته پیش به قرنطینه زندان جهت اجرای حکم اعدام منتقل شده بودند در وضعیت اسفباری قرار دارند. در اعتراض به این وضعیت غیرانسانی، سه تن از آنها در اعتصاب غذا به سر می‌برند و جانشان به شدت در معرض خطر است.

با وجود رفتار جنون آمیز حکومت در صدور و اجرای احکام اعدام، زندانیان همچنان به مقاومت و همبستگی خود در زندان‌ها ادامه می‌دهند و در ادامه این همبستگی در کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در هفته چهل و یکم جمعی از زندانیان زندان دستگرد اصفهان با پس دادن غذای ناهار زندان اعلام اعتصاب غذا کردند و به کارزار " سه‌شنبه‌های نه به اعدام" پیوستند.

این کارزار صدور احکام اعدام برای زنان هموطن‌مان همچون وریشه مرادی و پخشان عزیزی و نیز صدور ده‌ها حکم برای هموطنان کُرد، بلوچ و عرب و... و عموم شهروندان معترض را که همراه با نقض گسترده «حق دادرسی عادلانه و منصفانه» برای این عزیزان بوده نوعی گروگانگیری برای کنترل موج فزاینده اعتراضات در میان مردم به‌جان آمده و فرودست جامعه می‌داند، و این روند "گروگانگیری به وسیله صدور حکم اعدام" را شدیداً محکوم کرده و خواستار مقابله همگانی با این روند غیر انسانی است.

کارزار"سه‌شنبه‌های نه به اعدام" برای آگاهی هموطنان با توجه به بی‌پایه بودن این گونه احکام اعدام برای نخستین بار فاش می‌کند که در پرونده چهار شهروند بلوچ (عیدو شه‌بخش ، عبدالغنی شه‌بخش ، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شه‌بخش) در مقطعی به این زندانیان گفته شده که "چیزی در پرونده شما نیست و به زودی آزاد می‌شوید" و حتی عیدو شه‌بخش برای مدتی آزاد شده بود اما پس از چندی بازداشت و همراه با دیگر متهمان این پرونده محکوم به اعدام شده است. سیر غیرطبیعی پرونده درباره این چهار هموطن بلوچ نشان می‌دهد که نگهداری این عزیزان و عموم زندانیان زیر حکم اعدام چنان‌که گفته شد جز با هدف "گروگانگیری" برای ایجاد فضای ارعاب و سرکوب در جامعه نیست. همانطور که می‌دانید متاسفانه حکم اعدام این زندانیان بی‌گناه برای اجرا به شعبه اجرای احکام فرستاده شده و هر لحظه ممکن است سر این عزیزان بر دار شود.

کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام که بارها خطر اجرای حکم زندانیان محکوم به اعدام را هشدار داده است. مجدداً از تمام وجدان‌های بیدار و فعالان سیاسی، صنفی، مدنی، حقوق بشری و... که موضوع اعدام برایشان حیاتی است، می‌خواهد برای نجات جان زندانیان محکوم به اعدام و توقف و لغو اعدام در ایران تلاش کنند، تا این حجم از خشونت و سرکوب علیه شهروندان و زندانیان در ایران به پایان رسد. ما تاکید می‌کنیم ماشین کشتار جمهوری اعدام تنها با کنش‌گری فعال و همبستگی جمعی و اتحاد عمل ممکن است.
اعضای کارزار "سه‌شنبه های نه به اعدام" روز سه‌شنبه، ۲۲ آبان ۱۴۰۳، در هفته چهل و دوم در ۲۵ زندان مختلف در اعتصاب غذا هستند.

متن کامل اینجا:
https://tinyurl.com/3c5sxxcd

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
سه‌شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳

#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تنت فریاد خشمی شد چو آتش زیر خاکستر
قدم‌هایت چراغی شد به جان خسته میهن

تو تنها نیستی آهو، تو یک موجی از این دریا
نهیب خشم ما روزی به آتش می‌کشد شب را

به عریانی شعر من، به عریانی جسم تو
به خون پاک ژیناها، به اشک و آه مادرها

به نام انقلاب زن، به نام پاک این میهن
طلوع صبح ازادی، به مبهن بازخواهد تافت

شعر و صدا از یکی از شاعران داخل میهن
در حمایت از آهو دریایی

بیش از ۳۴۵ نفر از فعالین کارگری، معلمان، زنان و اجتماعی و مدنی در محکومیت اقدامات خشونت آمیز و بدور از انصاف
علیه #دختر_علوم‌_تحقيقات (آهو دریایی ) و حمایت از آزادی‌های فردی بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کردند؛

ما، جمعی از شهروندان و کنشگران مدنی، اقدامات سرکوبگرانه علیه آهو دریایی #دختر_علوم‌_تحقيقات را به شدت محکوم می‌کنیم.
بستری کردن اجباری دانشجوی ترم هفتم زبان، در بیمارستان روانپزشکی، اقدامی آشکار در جهت خاموش کردن صدای اعتراض، و نقض آشکار حقوق بشر است.
تلاش نابخردانه و بزدلانه شما برای خاموش نمودن صدای ملت با پروپاگاندا، مجنون‌سازی و حبس، ما را از مبارزه برای آزادی خواهی و عدالت طلبی باز نمی‌دارد. اگر از قیام مهسا و جنبش #زن_زندگی_آزادی درس عبرت نگرفته‌اید، بدانید که تاریخ پر است از درس های عبرت آموز.
بدون هیچ کاستی، اقدام آهو دریایی، خط بطلانی است بر رویکرد لجوجانه حکومت درباره نوع پوشش زنان و دختران، بی شک، او نماد جسارت و ایستادگی در برابر خشونت و تحقیر زنان است؛ آهو دریایی با اقدامی شجاعانه، بعد از پاره‌ شدن لباس‌هایش توسط نیروهای حراستی، به حق خود، برای انتخاب پوشش اعتراض کرد و به صدای میلیون‌ها زن ایرانی تبدیل شد.
ما از جامعه جهانی می‌خواهیم، تا در برابر این بی‌عدالتی سکوت نکنند، و از حکومت جمهوری اسلامی بخواهند، تا به حقوق اساسی شهروندان ایران احترام بگذارد.
در پایان، از همه آزادی‌خواهان و فعالان صنفی و مدنی، که به ارزش‌های انسانی پایبندند، درخواست می‌کنیم، تا با امضا این بیانیه، صدای اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند.
ما خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط #آهو_دریایی هستیم و از شما می‌خواهیم هرچه سریعتر، #دختر_علوم_تحقیقات  را آزاد کنید و نسبت به اقدامات سرکوبگرانه و خشونت آمیز درباره حجاب اجباری پایان دهید، پیش از آنکه "خیلی زود دیر شود".
با هم برای آزادی و عدالت تلاش کنیم.

اسامی امضاکنندگان را در لینک زیر بخوانید
https://tinyurl.com/2p9keze2

#بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نامه احمدرضا حائری از زندان قزلحصار در واکنش به افزایش غیرقانونی حکم به شش سال و سه ماه:

عصبانیم از قلدری شما که زندگی ملتی را گروگان گرفته!


دیوان عالی حکم سه سال و هشت ماه زندانم را که دو سال پیش شعبه ۲۶ صادر و عباسعلی خوزان در شعبه ۳۶ تجدیدنظر تایید کرده را نقض کرده بود، و پرونده برای رسیدگی مجدد و احتمالا آزادی موقتم با وثیقه به شعبه ۲۱ تجدیدنظر رفته بود.

شب‌ها در زندان، داخل اتاق دو در یک‌ونیم متری که «قبر زندگان»‌ش می‌خوانم، بار عشق به همسرم و دخترکم «هستی»، عشق به پدرم و مادرم و عشق به زندگی ضریب می‌خورد و صدها برابر می‌شود و قرار را از دل و خواب را از چشمانم می‌رباید.
اما این اواخر با نقض حکم ظالمانه، فکر به آزادی و اینکه پس از یک‌ونیم سال دوری، به خانه برگردم و بروم پیش دخترکم و به تلافی غصه ۶۰۰ روز دوری، ساعت‌ها در آغوشش گرفته و برایش قصه بخوانم قلبم را جلا می‌دهد و چشمم دیگر کمتر متوجه دیوارهای این «قبر زندگان» و نزدیکی غریب‌شان به هم می‌شود.
در چنین حالاتی بودم که وکلا خبر آوردند، شعبه ۲۱ اعاده را رد کرده است!
چرا؟
چون یک سال پیش وقتی شعبه یک اجرای احکام دادسرای امنیت حکم ۹۱ روز زندان(شکایت سازمان زندان‌ها به دلیل اینکه مرگ زنده یاد ساسان نیک‌نفس و امیرحسین حاتمی در زندان را «قتل سیستماتیک» نامیده بودم) را برای ادغام با حکم اصلی نزد شعبه ۳۶ می‌فرستد، این شعبه به‌ جای ادغام دو حکم، هر دو را باطل کرده و با افزودن ۲۰ماه حکم زندان در مجموع، حکم تازه‌ای صادر می‌کند.(متن حکم پیوست است)
سه سال و هشت ماه حبس اقدام علیه امنیت ملی می‌شود چهار سال؛ هشت ماه حبس تبلیغ! می‌شود یک سال، ۹۱ روز حبس نشر اکاذیب! نیز می‌شود ۱۵ ماه زندان!
تاریخ صدور حکم جدید کی بوده؟
۱۵ مهر ۱۴۰۱، یعنی درست چهار روز پس از انتشار نامه سرگشاده من به محسنی اژه‌ای رئیس عدلیه! که در جایی از آن نوشته بودم:«حکم یک خطی شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب که بر اساس آن این‌جانب به چهار سال و چهار ماه زندان محکوم شده‌ام، از مصادیق بارز آپارتاید قضایی است. حکمی شرم‌آور که به صراحت حق آزادی بیان و آزادی قلم را به سخره گرفته و مصاحبه‌ها و نوشتن نامه سرگشاده به گزارشگران سازمان ملل را مصادیق عمل مجرمانه دانسته است!»

بله!
به همین سادگی!
آقای عباسعلی خوزان در شعبه ۳۶ از فرط عصبانیت بابت اینکه حکمش را «شرم‌آور» خوانده‌ بودم، ۲۰ ماه حکم اضافه برایم برید! و از آن بدتر در عملی غیرقانونی به مدت یک سال یعنی از مهر پارسال تا همین چند روز پیش حکم فراقضایی و کینه‌ورزانه خود را از من، دو وکیل محترم و حتی قضات دیوان عالی کشور پنهان می‌دارد! تا اگر احیانا رای «بی‌پایه و اساس» قبلی‌اش در دیوان نقض شد؛ با توجه به عدم اطلاع وکلا و دیوان از رای تازه، روند اعاده دادرسی مختل و مانعی ایجاد کند بر سر راه آزادی من!، البته در مسیر انجام این تخلف و رفتار غیرقانونی و تحقق این هدف از یاری شعبه یک اجرای احکام دادسرای امنیت نیز بهره‌مند می‌شود که رای آخر پرونده یک سال در خفا بماند!

بله!
به همین سادگی!
گوئی نه چیزی به نام قانون وجود دارد و نه دستگاه عریض و طویلی به نام قوه قضائیه! زورشان می‌رسد که همه موازین قانونی و انسانی را نادیده بگیرند و می‌گیرند!

‏بسیار عصبانی هستم، در داخل بند رفقای هم‌بندیم که ۴۱ هفته است سه‌شنبه‌ها همراه با هم علیه «اعدام» دست به اعتصاب غذا می‌زنیم، دلایل اصلی عصبانیتم را می‌دانندِ اما رفیقی شفیق تلفنی می‌گوید:
«مجموع حکمت الان شش سال و سه ماه است اما اشد‌ش که چهار سال است قابل اجراست و....!»
می‌گویم:
«برادر! من برای خودم و بی‌قانونی که در حق‌ام شده و مانع از آزادی احتمالی‌ام شده ناراحت نیستم! عصبانیتم بابت این است که وقتی با ما که خبری از حال و روزمان به بیرون از این زندان می‌رود، چنین بی‌پروا رفتار می‌کنند و حقوق‌مان را نادیده می‌گیرند، گویی که «شهر هرت است» این مملکت! وای به حال آن‌ها که بی نام و نشانی در دست این‌ها اسیر می‌شوند.

من عصبانی‌ام برای حکم اعدام «عیدو؛ سلیمان‌ و عبدالغنی شه‌بخش و عبدالرحیم گرگیج که الان اجرای‌شان به شعبه یک دادسرای امنیت ابلاغ شده!
من عصبانی‌ام برای وضعیت چهار هموطن عربی که در اهواز به اعدام محکوم شده و چندین روز است به انفرادی منتقل شده‌ و هیچ خبری از آن‌ها نیست.

من عصبانی‌ام از دادگاه بچه‌های اکباتان که پشت درهای بسته برگزار شده و بیش‌تر به قرعه‌کشی می‌ماند که در آن گردن انسانی را انتخاب می‌کنند برای به دار کشیدن!»

متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
https://tavaana.org/ahmadrea-haeri_letter/

احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
۲۱ آبان ۱۴۰۳

#احمدرضا_حائری #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه زرتشت احمدی‌راغب و رضا محمدحسینی، دو زندانی محبوس در زندان قزلحصار

ما در سرزمینی زندگی می‌کنیم که دارای فرهنگ و تاریخی کهن است، مردمانی بردبار، پهلوان و فداکار دارد که با روشن نگهداشتن چراغ انسانیت، هنر و ادب همواره به خود و جهانیان نشان داده‌اند که جایگاه صلح، دانش و خردمندی همیشه بلند‌مرتبه و والاست. آثار و اندیشه‌های باقی‌مانده از پیشینیان در کشورمان خود بیانگر آن است که ما میراث‌دار راستین همان مردمان هستیم که می‌خواهیم در آزادی و صلح، همراه با نیکی و مهر زندگی کنیم.

با اینکه ایران از دیر باز تاکنون جایگاه شجاعان و دلاوران هست و در طی تاریخ، جنگ‌های بسیار به مردمان این سرزمین تحمیل‌شده، با این حال همواره از خشونت پرهیز کرده‌ایم.

سوگمندانه اینک و در این روزگار کنونی شاهدیم که سرکوبگران و جانیان سیستم دیکتاتوری برای بقا و ماندگاری حکومت فاسدان دست به چه جنایت‌هایی که نمی‌زنند! ما در اینجا به کشتار وحشیانه مردم در خیابان‌ها توسط نیروهای امنیتی، انتظامی، سپاهی و لباس شخصی‌های مزدور در آبان خونین۹۸ که پنجمین سالگرد این جنایت علیه بشریت پیش روی ما قرار دارد، اشاره می‌کنیم. کشتار و به گلوله بستن جوانان بی‌سلاح و بی‌دفاع که برای دگرگونی‌های بنیادین با امید و آرزوهای فراوان آمده‌بودند و آزادی و دادگری می‌خواستند. آنها فریاد نه به جمهوری اسلامی و نه به استبداد را سردادند.

علاوه بر این، جنایت‌های آشکار دیگری نیز در سال های ۸۸ و همینطور ۱۴۰۱ در صفحات سیاه تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شده‌است و اکنون باید از خانواده‌های دادخواه بر جای مانده از قساوت‌های غیرانسانی یاد کنیم که تحت شدیدترین فشارهای امنیتی قراردارند.

پرونده‌سازی و زندان برای داغدارانی همچون؛ نسرین شاکرمی، ناهیدشیرپیشه، ماشالله کرمی، خانواده بختیاری و... همچنان ادامه دارد که ما در اینجا از اعماق وجودمان فریاد بر می آوریم، باید همه این عزیزان فوری و بی قید و شرط آزادشوند.

ضمن گرامی‌داشت نام و یاد همه جانباختگان راه آزادی در گذر این سال‌ها همراهی و احترام خود را به تمامی خانواده‌های دادخواه تقدیم می‌داریم.

پافشاری دستگاه سرکوب حاکم در استمرار روند زورگویی، خفقان، سانسور و دیکتاتوری، حمایت از تروریسم و جنگ افروزی، اسباب ویرانی ایران و فرو‌رفتن هر چه بیش‌تر مردم در منجلاب فقر، فلاکت، اعتیاد، فساد و گرانی و افزون‌تر شدن شکاف کهکشانی طبقاتی گردیده‌است و این نشان می‌دهد که تغییرات بزرگ و اصلی با همدلی و همبستگی مردم، بی تردید امکان پذیر و در دسترس است.

ما نیز همانند مردمان کشورهای آزاد و دموکراتیک جهان، حق زندگی، آزادی و انتخاب داریم، چرا که تمامی ویژگی‌های زندگی انسانی در جغرافیای چهار فصل ایران همراه با منابع و ذخایر فراوان آن برایمان فراهم است اما حاکمان فاسد پیرو قدرت مطلقه، فرصت زیست انسانی همراه با راستی و درستی را از ملت ایران گرفته‌اند.

دریغ و افسوس که ۴۶ سال زمان طولانی پیشرفت و آبادانی، به اجبار از ما گرفته‌شده، اما با تمامی این اوصاف ما در زندان‌های سیستم ولایی، امنیتی و قضایی جنایتکار همچنان با مبارزه و ایستادگی، حمایت از حقوق بشر، آزادی و حاکمیت مردم برای رهایی و نجات ملی ایران با تمامی توان تلاش خواهیم‌کرد. لذا به حکام مستبد جمهوری اسلامی به شدت هشدار می‌دهیم، با ادامه روند موجود، سیلاب‌های مهیب و گرد‌بادهای بنیان‌کن و بزرگ انسانی در راه است. به همین جهت خواهان پایان سیطره استبداد و خشونت در کشور محبوب‌مان هستیم...

زرتشت احمدی راغب
رضا محمد حسینی
۲۴ آبان ۴۰۳
زندان قزلحصار

#بیانیه #زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسسنی #زنذان_قزلحصار #نه_به_جمهوری_اسلامی #آبان_ادامه_دارد #آبان۹۸ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، در پی صدور حکم اعدام برای شش تن از متهمان پرونده بچه‌های اکباتان، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:


پرونده شهرک اکباتان یکی از قدیمی‌ترین پرونده‌های جنبش زن زندگی آزادی است. متهمان زیادی در این رابطه بازداشت، بازجویی و شکنجه شدند. این شهرک به عنوان یکی از نقاط حائز اهمیت برای حکومت به شمار می‌رفت. اکباتان علی‌رغم فاصله‌ی نسبتاً زیادش با مرکز شهر تبدیل به یکی از کانون‌های اصلی اعتراضی شد. امری که تمرکز بخش زیادی از نیروی سرکوب را به خود اختصاص داده بود.

با این‌حال اعتراضات در این شهرک متوقف نشد و همچنان یکی از کانون‌های مقاومت محسوب می‌شود. به شکلی که شعارنویسی‌های شبانه و حرکات اعتراضی به شیوه‌های متنوع همچنان در این شهرک ادامه دارد.

بر همین اساس می‌توان گفت صدور حکم اعدام برای متهمان پرونده‌ی کشته شدن یک بسیجی، بیش از جزئیات پرونده، به کینه‌ی عمیق حاکمیت و دستگاه سرکوب نسبت به شهرک اکباتان بازمی‌گردد و اقدامی برای ارعاب و تهدید شهروندان انقلابی محسوب می‌شود.

با توجه به آن‌که شدت سرکوب در مناطق مختلف تهران ارتباط زیادی با بافت مسکونی و ویژگی‌های شهرسازی آن نواحی دارد، به راحتی می‌توان حدس زد که سرکوب در شهرک اکباتان به عنوان یک منطقه‌ی متمرکز، با خشونت بسیار بیش‌تری جریان داشت.

بدون شک باید اعلام کرد برای میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش‌اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک که به قصاص نفس محکوم شده‌اند، کلیه‌ی حقوق متهم و تمام قوانین در حوزه‌ی آئین دادرسی در خصوص ایشان نقض شده است.

تک‌تک افراد بازداشت‌شده بی‌گناه هستند و باید فوراً و بدون هیچ قید و شرطی آزاد شوند. همچنین حق شکایت نسبت به این روند ناعادلانه و غیرقانونی نیز برای ایشان وجود دارد. هرچند همه‌ی ما به خوبی می‌دانیم که این مسئله در چارچوب این نظام حاکم روی نخواهد داد.

ضمن آن‌که صدور حکم اعدام برای این شش نفر را محکوم می‌کنم عمیقاً باور دارم که صدور این حکم بخشی از فرایند ایجاد فضای رعب و وحشت و همچنین انتقام‌گیری حکومت از جنبش زن زندگی آزادی است. همان واقعیتی که در خصوص احکام گذشته از جمله حکم اعدام برای پخشان عزیزی، وریشه مرادی، مجاهد کور‌کور و دیگر زندانيان سیاسی وجود دارد. از سوی دیگر باید تأکید کرد که مقابله با احکام اعدام، نیازمند همبستگی سراسری و سازماندهی اساسی است.

#پرونده_اکباتان #علیرضا_کفایی #میلاد_آرمون #امیرمحمد_خوش_اقبال #علیرضا_برمرزپورناک #نه_به_جمهورى_اسلامى #بیانیه #شیرین_عبادی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران، ۶ تن از متهمان ⁧ پرونده اکباتان شامل میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش‌اقبال، نوید نجاران ، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک را به اتهام «مشارکت در قتل عمد» به قصاص نفس (اعدام) محکوم کرده است.

چهار نفر از این افراد، تا دو هفته پیش با وثیقه آزاد بودند. دو مستشار دادگاه برخلاف نظر قاضی دادگاه حکم به بازداشت مجدد آن‌ها دادند و همان دو مستشار باز بر خلاف رای قاضی دادگاه حکم به اعدام این افراد دادند!

مستشارهایی که کاملا مشخص است که گماشته نهادهای امنیتی هستند..

متهمان پرونده بچه‌های اکباتان، پرونده دیگری در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مرتضوی با اتهام محاربه دارند.

این عزیزان در طی دوران بازداشت به شدت شکنجه شده بودند.

رای دادگاه بچه‌های اکباتان به طور مشخص انتقام‌گیری حکومت از مردم قهرمان ایران به ویژه ساکنان شهرک اکباتان است که نقش برجسته‌ای در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ داشتند.

ویدیو از پوریا افضلی

#بچه‌های_اکباتان #پرونده_اکباتان #علیرضا_کفایی #میلاد_آرمون #امیرمحمد_خوش_اقبال #علیرضا_برمرزپورناک #نه_به_جمهورى_اسلامى #بیانیه #شیرین_عبادی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
آرشام رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، به مناسبت واقعه جان‌باختن کیانوش سنجری و سالگرد قیام آبان ۹۸، بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کرد:

«۱۳ سال و ۱۰ ماه و ۲۵ روز پیش محمد بو عزیزی در تونس اقدام به خود سوزی کرد و با این تراژدی غمناک بود که شاهد اعتراضاتی در تونس و دیگر کشورهای عربی بودیم که به بهار عربی معروف گشت.
دو روز پیش یکی دیگر از فرزندان عزیز این سرزمین به نام کیانوش سنجری که پیش تر نیز به عنوان یک زندانی و فعال سیاسی در اسارت جمهوری اسلامی بوده با مرگی خود خواسته به زندگی‌اش پایان داد.
در تونس مرگ محمد بو عزیزی به انقلاب ختم شد ولی در ایران این چنین نبود واین خزان آخوندی هم چنان ادامه دار است، نمی‌دانم چند تن دیگر باید به زندگی  خود پایان دهد تا وجدان‌های خفته مان بیدار شود و ما نیز به این استبداد آخوندی پایان دهیم و شاهد بهاری در ایران باشیم.
امروز در پنجمین سالگرد آبان خونین ۹۸ که مصادف است با خاکسپاری جاوید نام کیانوش سنجری من از شما هم میهنانم پرسشی دارم، چند تن دیگر از ما باید به زندگی خود پایان دهند تا بیدار شویم؟
در نهایت خطاب به آنهایی که در این۴۶سال دستشان به خون عزیزانمان آغشته است، اعلام می‌دارم یک روز بابت تمامی این جنایات به شما گل خواهیم داد تا بدانید فرق ما و شما در چیست، اون گل را روی سنگ قبر تان خواهیم گذاشت.

آرشام رضایی
زندان قزلحصار
۲۵ آبان ۲۵۸۳»


ـ لازم به ذکر است، یکی از زندانیان سیاسی که کیانوش در توییت خود خواهان آزادی او شده بود، آرشام رضایی بود.


#آرشام_رضایی #کیانوش_سنجری #آبان_ادامه_دارد #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
خانواده‌ شش زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد، از جمله چهار زندانی محکوم به اعدام، با انتشار نامه‌ای سرگشاده خواستار حمایت داخلی و بین‌المللی برای آزادی عزیزان‌شان شدند.
آن‌ها ضمن طلب استمداد از مردم ایران، از دبیرکل سازمان ملل و کشورهای حامی حقوق‌بشر، درخواست کردند که با اقدامات فوری، به شرایط سخت زندانیان سیاسی و خانواده‌های‌شان پایان دهند.
«هرانا» متن کامل این نامه را منتشر کرده است:

«با درود فراوان بر مردمان سرزمین بزرگ و نام‌آور ایران‌زمین

این دل‌نوشته از طرف ما، خانواده‌های زندانیانی است که در بند مستکبران به اسارت گرفته شده‌اند. ما نیز، مانند عزیزان‌مان، قربانی بی‌عدالتی‌ای هستیم که شاید در تصور شما بزرگواران نگنجد. ۸ تا ۱۰ سال است که در فراق عزیزان‌مان، در کنار وضعیت اسف‌بار اقتصادی که دزدان رژیم بر ما تحمیل کرده‌اند و فشارهای مضاعفی که باید به دوش بکشیم، روزگار می‌گذرانیم. در اوج تنهایی‌ها و بی‌سرپرستی، این متن را با هم‌فکری چند تن از خانواده‌های زندانیان و دوستان آزادشده از بند زندان وکیل‌آباد مشهد نگاشته‌ایم.

این نامه زنگ خطری است برای خانواده بزرگ ایران‌زمین که آگاه باشند این آخوندهای اجنبی و مزدوران‌شان دیگر چیزی به نام شرافت و انسانیت در وجودشان باقی نگذاشته‌اند. آنان هم‌قسم شده‌اند برای نابودی ایران‌زمین، که این روند را با گرفتن بزرگ‌ترین سرمایه این کشور، یعنی جوانان غیور ما، آغاز کرده‌اند. در این سال‌ها شاهد بوده‌ایم که چه عزیزانی آسمانی و جاویدنام شده‌اند.

آیا وقت آن نرسیده است که تمام کسانی که خود را غم‌خوار ملت می‌دانند، دست از اختلافات بچگانه بردارند و اتحاد پیشه کنند؟ آیا زمان آن نیست که برای آزادی ایران‌زمین و با پشتیبانی از خانواده‌های زندانیان و فریاد نام زندانیان سیاسی، عقیدتی و امنیتی، در تمام جوامع بین‌المللی و حقوق‌بشری، نشان دهید که ما خانواده‌های زندانیان تنها نیستیم، بلکه یک ملت واحد هستیم؟

ما از دبیرکل سازمان ملل و کشورهای حامی حقوق بشر درخواست داریم که ما را از اسارت این رژیم آخوندی رهایی بخشند و خطاب به رژیم آخوندی می‌گوییم: بگذارید ما هم نفس بکشیم. شما که تمام سرمایه‌های کشور عزیزمان را غارت کرده‌اید و به خاطر جاه‌طلبی‌های احمقانه‌تان در خاورمیانه، نام اسلام و انسانیت را لکه‌دار کرده‌اید، منتظر باشید که خشم مردم، این ماشین کشتار حکومت‌تان را متوقف خواهد کرد.

در پایان، از دوستان رهاشده از بند اسارت که به ما کمک کردند تا بتوانیم فریادمان را به گوش جهان برسانیم، تشکر فراوان داریم و درخواست رسیدگی عاجل از سازمان ملل در مورد پرونده عزیزان‌مان داریم.

خانواده‌های عیسی عید محمدی/ فرهاد شاکری/ عبدالباسط اورسن/ عبدالرحمن گرگیچ/ حبیب پیر محمدی/ عبدالحکیم عظیم گرگیچ»

اوایل مرداد سال ۱۴۰۲ شعبه چهارم دادگاه انقلاب مشهد، پس از محاکمه مجدد، فرهاد شاکری، عیسی عیدمحمدی، عبدالحکیم عظیم گرگیج و عبدالرحمن گرگیج را در یک پرونده مشترک از بابت اتهام «بغی» به اعدام محکوم کرده بود.
مردادماه ۱۴۰۳ هم حکم این زندانیان سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد توسط شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تایید شد.
عبدالباسط اورسن و حبیب پیر محمدی زندانیان سنی‌مذهب نیز دوران محکومیت ۱۵ سال حبس خود را در زندان وکیل‌آباد مشهد سپری می‌کنند.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
حساب کاربری گلرخ ایرایی در شبکه‌های اجتماعی، بیانیه‌ای را از قول «زنان اوین» در محکومیت صدور حکم اعدام برای وریشه مرادی و پخشان عزیزی به شرح زیر منتشر کرد:

«‏ما زنان اوین از شما آحاد مردم ایران خواستاریم:
با واکنش فعالانه‌ی خود اجازه ندهید جمهوری اسلامی جان‌های عزیز را قربانی تسویه حساب خود با جنبش‌های آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه بکند.

دستگاه سرکوب و استبداد دینی جمهوری اسلامی، بار دیگر قساوت خود را عیان ساخت و در شرایطی که ایران را با سیاست‌های تمامیت‌خواهانه در منطقه به ورطه‌ی جنگ و چرخه‌ی خون و جنون کشانده است، برای یک زندانی سیاسی دیگر حکم اعدام صادر کرد.
وریشه مرادی در شعبه‌ی ۱۵ بیدادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی به اعدام محکوم شد.

این حکم ناعادلانه با پرونده‌سازی نهادهای امنیتی و در نبودِ مستندات مستدل و کافی، پس از پانزده ماه بازجویی‌های منافی حقوق متهم، همراه با شکنجه‌های روحی و جسمی شدید، با وجود ایرادات شکلی و ماهوی پرونده، صرفا به استناد علم قاضی صادر شده است.

این در حالی است که پیش از آن دو زن فعال سیاسی دیگر (پخشان عزیزی و شریفه محمدی) هم با چنین حکمی روبه‌رو شدند و هم‌اکنون بیش از ۴۲ تن از زندانیان سیاسی کشور در خطر اجرای این حکم غیر انسانی قرار دارند.

این حکومت خودکامه تلاش می‌کند تا به ناکامی‌های مکرر خود در عرصه‌ی سیاست‌های داخلی و خارجی، ضعف قدرت‌های نظامی، نفوذهای امنیتی، شکست نیروهای نیابتی خود در منطقه از یک‌سو و از سوی دیگر ایستادگی و مقاومت ستودنی و بی‌پایان مردم، از کردستان تا تهران و از خوزستان تا بلوچستان، با ستاندن جان‌های عزیز فعالان سیاسی و مدنی پاسخ دهد. حکومت در این راه از زیر پا گذاشتن هیچ مرز انسانی و اخلاقی‌ای فروگذار نمی‌کند تا از فروپاشی قدرت پوشالی خود جلوگیری و بقایش را تضمین کند.

ما زنان زندانی در اوین، ضمن محکوم کردن رویه‌های خصمانه، بی‌شرمانه و فراقانونی دستگاه قضا برای سرکوب فعالان سیاسی، مدنی و عقیدتی و مخالفت با حکم اعدام، لغو همه‌ی احکام صادر شده‌ی اعدام برای زندانیان سراسر کشور را خواستاریم.

ما از آحاد مردم ایران (حقوق‌دانان، فعالان سیاسی، مدنی، صنفی، فعالان حوزه‌ی زنان، دانشجویان و استادان و ...) می‌خواهیم که با واکنش فعالانه‌ی خود اجازه ندهند هیچ‌کدام از محکومانِ در خطر اجرای حکم اعدام، از جمله پخشان عزیزی و وریشه مرادی، قربانی تسویه حساب جمهوری اسلامی با جنبش آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه‌ی مردم ایران شوند.

آبان ۱۴۰۳
بند زنان اوین»

#نه_به_اعدام #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #بیانیه #بند_زنان_اوین #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech