Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محمود جامساز، اقتصاددان، در گفتوگویی که از کانال یوتیوبی راه و چاه منتشر شده است، میگوید:
«بیش از ۶۰ درصد ثروت ملی در دستان چهار نهاد است؛ ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی و قرارگاه خاتمالانبیا»
این سخنان مورد توجه جامعه قرار گرفته است. ثروت ملی ایرانیان برای اهداف ایدئولوژیک و ضدانسانی جمهوری اسلامی تلف میشود و ایرانیان روزبهروز فقیرتر میشوند.
۶۰ درصد ثروت کشورمان در دست چهار نهادی ست که پاسخگو نیستند که هیچ، آوردهای هم ندارند برای ایران و ایرانی جز ویرانی.
#یاری_مدنی_توانا #فقر_فساد_گرونی #تورم #اقتصاد
@Tavaana_TavaanaTech
«بیش از ۶۰ درصد ثروت ملی در دستان چهار نهاد است؛ ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی و قرارگاه خاتمالانبیا»
این سخنان مورد توجه جامعه قرار گرفته است. ثروت ملی ایرانیان برای اهداف ایدئولوژیک و ضدانسانی جمهوری اسلامی تلف میشود و ایرانیان روزبهروز فقیرتر میشوند.
۶۰ درصد ثروت کشورمان در دست چهار نهادی ست که پاسخگو نیستند که هیچ، آوردهای هم ندارند برای ایران و ایرانی جز ویرانی.
#یاری_مدنی_توانا #فقر_فساد_گرونی #تورم #اقتصاد
@Tavaana_TavaanaTech
👍22❤3💯2
سعید شیخ، وکیل دادگستری، به یک سال و شش ماه حبس، پرداخت جزای نقدی و یک سال محرومیت از اشتغال در حرفه وکالت محکوم شد.
این وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در این خصوص نوشت:
«به دلیل فعالیت و اظهارنظر در فضای مجازی توسط دادگاه خاوران به یک سال و نیم حبس، پرداخت جزای نقدی و یک سال محرومیت از اشتغال در حرفه وکالت محکوم شدم.»
سعید شیخ ۲۰ مهرماه ۱۴۰۱، در جریان تجمع اعتراضی وکلای دادگستری مقابل ساختمان کانون وکلا در تهران بازداشت شد و پس از انتقال به زندان اوین و گذراندن مراحل بازجویی، با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.
او در دیماه همان سال، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست محمدرضا عموزاد مهدریجی، به دو سال حبس تعزیری بابت اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و یک سال حبس تعزیری دیگر به اتهام «تبلیغ علیه نظام» محکوم شده بود.
این وکیل دادگستری بدون اشاره به جزئیات بیشتر، اعم از تاریخ صدور حکم، اعلام کرد که دو سوم از محکومیت حبس وی یعنی ۱۲ ماه حبس به حالت تعلیق درآمده است.
جمهوری اسلامی به قصد ارعاب جامعه وکلا را تحت فشار مضاعف قرار میدهد.
#یاری_مدنی_توانا #سعید_شیخ
@Tavaana_TavaanaTech
این وکیل دادگستری با انتشار مطلبی در این خصوص نوشت:
«به دلیل فعالیت و اظهارنظر در فضای مجازی توسط دادگاه خاوران به یک سال و نیم حبس، پرداخت جزای نقدی و یک سال محرومیت از اشتغال در حرفه وکالت محکوم شدم.»
سعید شیخ ۲۰ مهرماه ۱۴۰۱، در جریان تجمع اعتراضی وکلای دادگستری مقابل ساختمان کانون وکلا در تهران بازداشت شد و پس از انتقال به زندان اوین و گذراندن مراحل بازجویی، با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.
او در دیماه همان سال، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست محمدرضا عموزاد مهدریجی، به دو سال حبس تعزیری بابت اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و یک سال حبس تعزیری دیگر به اتهام «تبلیغ علیه نظام» محکوم شده بود.
این وکیل دادگستری بدون اشاره به جزئیات بیشتر، اعم از تاریخ صدور حکم، اعلام کرد که دو سوم از محکومیت حبس وی یعنی ۱۲ ماه حبس به حالت تعلیق درآمده است.
جمهوری اسلامی به قصد ارعاب جامعه وکلا را تحت فشار مضاعف قرار میدهد.
#یاری_مدنی_توانا #سعید_شیخ
@Tavaana_TavaanaTech
💔13🕊3❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جلال رشیدی کوچی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو سابق سپاه پاسداران (حفاظت اطلاعات سپاه فجر فارس) است. شرایط حکومت اما طوری شده است که این فرد حامی حکومت هم مخالف گشت ارشاد و مخالف فیلترینگ و مخالف اجرای قانون عفاف و حجاب شده است. چرا؟ چون او هم متوجه شده است که اگر قانون عفاف و حجاب اجرایی شود «پرونده حکومت جمهوری اسلامی بسته میشود.» او فهمیده که مردم از این حکومت متنفر و منزجر شدهاند و برای بقا هم که شده باید عقبنشینی کرد.
چندی پیش مناظرهای بین او و یک فرد اصولگرا و مدافع سرسخت اجرای قانون عفاف و حجاب برگزار شد. این ویدیو بخشهایی از همان مناظره است.
البته که امثال آقای رشیدی کوچی، برای بقای جمهوری اسلامی تلاش میکنند و در اصول اسرائیلستیزی و آمریکاستیزی و ... با بقیه حامیان رژیم اشتراک دارند. ولی اختلاف در برخی منافع با گروه مقابلشان سبب میشود که در مناظرهها به شکست جمهوری اسلامی در برابر خواستههای عموم مردم اعتراف کنند.
اگر امروز چنین سخنانی را در بخشهایی از رژیم میشنویم، حاصل مبارزان مدنی و جانفشانی مردم ایران است. مردمی که از اصلاحطلب و اصولگرا عبور کردهاند و خواستهشان فقط آزادی پوشش نیست، خواستههای دیگری چون حق تعیین سرنوشت، حق آزادی بیان و اندیشه، لغو ممیزی، ارتباط آزاد با جهان خارج، عدم حمایت از گروههای تروریستی، عدم مداخله سپاه و نهادهای امنیتی در اقتصاد، انحلال نهادهای اقتصادی تحت نظر بیت رهبری، جلوگیری از فساد اقتصادی و ... دارند که جز با سرنگونی جمهوری اسلامی محقق نخواهند شد.
#گشت_ارشاد #قانون_عفاف_و_حجاب #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چندی پیش مناظرهای بین او و یک فرد اصولگرا و مدافع سرسخت اجرای قانون عفاف و حجاب برگزار شد. این ویدیو بخشهایی از همان مناظره است.
البته که امثال آقای رشیدی کوچی، برای بقای جمهوری اسلامی تلاش میکنند و در اصول اسرائیلستیزی و آمریکاستیزی و ... با بقیه حامیان رژیم اشتراک دارند. ولی اختلاف در برخی منافع با گروه مقابلشان سبب میشود که در مناظرهها به شکست جمهوری اسلامی در برابر خواستههای عموم مردم اعتراف کنند.
اگر امروز چنین سخنانی را در بخشهایی از رژیم میشنویم، حاصل مبارزان مدنی و جانفشانی مردم ایران است. مردمی که از اصلاحطلب و اصولگرا عبور کردهاند و خواستهشان فقط آزادی پوشش نیست، خواستههای دیگری چون حق تعیین سرنوشت، حق آزادی بیان و اندیشه، لغو ممیزی، ارتباط آزاد با جهان خارج، عدم حمایت از گروههای تروریستی، عدم مداخله سپاه و نهادهای امنیتی در اقتصاد، انحلال نهادهای اقتصادی تحت نظر بیت رهبری، جلوگیری از فساد اقتصادی و ... دارند که جز با سرنگونی جمهوری اسلامی محقق نخواهند شد.
#گشت_ارشاد #قانون_عفاف_و_حجاب #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍16❤2🕊2💯1
Forwarded from گفتوشنود
دنی آلوز، ستاره پیشین تیمهای بارسلونا و برزیل، پس از تبرئه از اتهام آزار جنسی، با حضور در یک کلیسا در شهر خیرونا اسپانیا، طرفدارانش را شگفتزده کرد. او در سخنرانی احساسی خود گفت که «با خدا پیمان بسته» و از یافتن ایمان پس از «سختترین دوران زندگیاش» گفت.
سایت گل در گزارشی درباره دنی آلوز، نوشته: «دنی آلوز، یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان، حالا مسیری کاملاً متفاوت را در اسپانیا آغاز کرده است. این مدافع راست پیشین بارسلونا و برزیل، در کلیسای الیم خیرونا در میان جمعی از مؤمنان سخن گفت و از «ایمان و رستگاری» پس از تبرئه از اتهام آزار جنسی صحبت کرد.»
آلوز که در سال ۲۰۲۲ در یک کلوب شبانه در بارسلونا به تعرض به یک زن متهم شده بود، ۱۴ ماه در بازداشت موقت بود و در فوریه ۲۰۲۴ به چهار سال و نیم زندان محکوم شد. اما دادگاه عالی کاتالونیا در مارس ۲۰۲۵ حکم او را به دلیل «ناهماهنگی در شواهد» لغو کرد.
آلوز در تازهترین حضورش در خیرونا، در برابر جمعیت گفت: «باید امور مربوط به خدا را جدی بگیریم و ایمان داشته باشیم. من خودم گواه این هستم. من با خدا پیمان بستم. در میان طوفان و بحران، همیشه فرستادهای از سوی خدا هست. در بدترین لحظه زندگیام، آن فرستاده مرا پیدا کرد، به کلیسا آورد و من امروز به لطف او در مسیر ایمان قرار دارم.»
#فوتبال #تجاوز #ایمان #گفتگو_توانا
@Dialigue1402
دنی آلوز، ستاره پیشین تیمهای بارسلونا و برزیل، پس از تبرئه از اتهام آزار جنسی، با حضور در یک کلیسا در شهر خیرونا اسپانیا، طرفدارانش را شگفتزده کرد. او در سخنرانی احساسی خود گفت که «با خدا پیمان بسته» و از یافتن ایمان پس از «سختترین دوران زندگیاش» گفت.
سایت گل در گزارشی درباره دنی آلوز، نوشته: «دنی آلوز، یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان، حالا مسیری کاملاً متفاوت را در اسپانیا آغاز کرده است. این مدافع راست پیشین بارسلونا و برزیل، در کلیسای الیم خیرونا در میان جمعی از مؤمنان سخن گفت و از «ایمان و رستگاری» پس از تبرئه از اتهام آزار جنسی صحبت کرد.»
آلوز که در سال ۲۰۲۲ در یک کلوب شبانه در بارسلونا به تعرض به یک زن متهم شده بود، ۱۴ ماه در بازداشت موقت بود و در فوریه ۲۰۲۴ به چهار سال و نیم زندان محکوم شد. اما دادگاه عالی کاتالونیا در مارس ۲۰۲۵ حکم او را به دلیل «ناهماهنگی در شواهد» لغو کرد.
آلوز در تازهترین حضورش در خیرونا، در برابر جمعیت گفت: «باید امور مربوط به خدا را جدی بگیریم و ایمان داشته باشیم. من خودم گواه این هستم. من با خدا پیمان بستم. در میان طوفان و بحران، همیشه فرستادهای از سوی خدا هست. در بدترین لحظه زندگیام، آن فرستاده مرا پیدا کرد، به کلیسا آورد و من امروز به لطف او در مسیر ایمان قرار دارم.»
#فوتبال #تجاوز #ایمان #گفتگو_توانا
@Dialigue1402
❤7👎4💔2
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
شقایق دهقان:
معیارتان برای حرفهای زشت و زننده چیست؟
شقایق دهقان، بازیگر و هنرمند سینما، در واکنش به صحبتهای زشت و زننده یک دختر در صدا و سیما با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش نوشت:
«سال گذشته در پى قطع شدن هاى مكرر برق، موتور يخچالم سوخت، تعميركار اومد و تعميرش كرد، از آقاى تعميركار پرسيدم ضمانتى هست با قطع و وصل شدنِ برق دوباره نسوزه، كه ايشون گفتن "خير، مگه اين كه يه دستگاه ترانس برق اضافه ديگه هم به جز اين يكى كه دارين بخرين و به سيستم برق يخچالتون اضافه كنين"!
عصبانى و كلافه، مهجورترين نوع اعتراض رو انتخاب كردم و بدون نام بردن از شخص خاصى تنها مسببين اين وضعيت رو كه باعث شدن ما دائم نگران هزينه ى تعميرات وسايلمون باشيم نفرين كردم و در غالب متن در همين فضا به اشتراك گذاشتم، بابت ابراز دلخورى برام پرونده تشكيل شد، نفرين كردن من به لحاظِ قانونى، توليد محتواى مبتذل و مستهجن شناخته شد و مقرر شد مبلغى رو بابت جريمه پرداخت كنم كه كردم. سر جمعِ هزينه ى تعويض موتور يخچال و خريد ترانس اضافه كه يخچال دوباره نسوزه و جريمه ى حرف زدن در موردِ سنگينى هزينه ى تعميرات روى هم شد دو برابر خريد خود يخچال در زمانى كه خريده بودمش! اينا هيچى...
_سوالم اينه؛ دقيقا چه چيزى با چه الفاظى بايد گفته شه كه از نظر شما توليد محتواى مبتذل و مستهجن تشخيص داده شه و چه چيزهايى با چه الفاظى ميتونه اجازه پيدا كنه از آنتن تلويزيون رسميتون با افتخار پخش بشه؟!
معيارتون براى اينكه يه حرف هايى زشت و زننده است چيه؟!»
💰 tavaanatech
معیارتان برای حرفهای زشت و زننده چیست؟
شقایق دهقان، بازیگر و هنرمند سینما، در واکنش به صحبتهای زشت و زننده یک دختر در صدا و سیما با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش نوشت:
«سال گذشته در پى قطع شدن هاى مكرر برق، موتور يخچالم سوخت، تعميركار اومد و تعميرش كرد، از آقاى تعميركار پرسيدم ضمانتى هست با قطع و وصل شدنِ برق دوباره نسوزه، كه ايشون گفتن "خير، مگه اين كه يه دستگاه ترانس برق اضافه ديگه هم به جز اين يكى كه دارين بخرين و به سيستم برق يخچالتون اضافه كنين"!
عصبانى و كلافه، مهجورترين نوع اعتراض رو انتخاب كردم و بدون نام بردن از شخص خاصى تنها مسببين اين وضعيت رو كه باعث شدن ما دائم نگران هزينه ى تعميرات وسايلمون باشيم نفرين كردم و در غالب متن در همين فضا به اشتراك گذاشتم، بابت ابراز دلخورى برام پرونده تشكيل شد، نفرين كردن من به لحاظِ قانونى، توليد محتواى مبتذل و مستهجن شناخته شد و مقرر شد مبلغى رو بابت جريمه پرداخت كنم كه كردم. سر جمعِ هزينه ى تعويض موتور يخچال و خريد ترانس اضافه كه يخچال دوباره نسوزه و جريمه ى حرف زدن در موردِ سنگينى هزينه ى تعميرات روى هم شد دو برابر خريد خود يخچال در زمانى كه خريده بودمش! اينا هيچى...
_سوالم اينه؛ دقيقا چه چيزى با چه الفاظى بايد گفته شه كه از نظر شما توليد محتواى مبتذل و مستهجن تشخيص داده شه و چه چيزهايى با چه الفاظى ميتونه اجازه پيدا كنه از آنتن تلويزيون رسميتون با افتخار پخش بشه؟!
معيارتون براى اينكه يه حرف هايى زشت و زننده است چيه؟!»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤31👍15🕊1💔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گوهر عشقی، مادر دادخواه جاویدنام ستار بهشتی، به مناسبت فرارسیدن آبان خونین مردم را به همبستگی برای سرنگونی جمهوری اسلامی و خامنهای فرامیخواند.
او در پایان پیام خود میگوید:
آبان ماه خونه، خامنهای سرنگونه
#آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #گوهر_عشقی #ستار_بهشتی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در پایان پیام خود میگوید:
آبان ماه خونه، خامنهای سرنگونه
#آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #گوهر_عشقی #ستار_بهشتی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤44💔10🕊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به یاد آنانی که با چشمان بسته، حقیقت را دیدند و با لبهای تشنه، فریاد آزادی شدند.
امیر جان…
این روزها دلم برایتان بیتاب است.
هر بار که میبینم چگونه میخواهند نام و یاد شما و سال خونین ۸۸ را از خاطرها پاک کنند، زخمهایم تازه میشود.
اما چطور میشود فراموشتان کرد؟
چطور میشود تصویر لبخند آرامت را در کنج آن قرنطینهی سرد، آن نگاه ساده و پر از امید و درد را از یاد برد؟
سالها گذشته، اما حضور تو، محمد و محسن هنوز در جانم زنده است.
در سکوت شبهای بیخوابی، در گوشههای تنهایی و در لحظههایی که یاد ظلم و بیعدالتی چون باری سنگین بر دلم مینشیند.
یادت هست… همان جهنم آخر دنیا را؟
وقتی با چشمانی که زیر ضرب و شتم ضالمان نابینا شده بود، با صدایی خسته و بریده پرسیدی:
چرا یکی از چشمانم دیگر نمیبیند؟
و من در دل میسوختم، میلرزیدم و پاسخی نداشتم جز سکوتی پر از بغض.
در میان آن تاریکی و فریاد، هنوز نوری در دلت میدرخشید،
از مادرت چشم هایت و آغوشش را میخواستی ،
همان آغوشی که سالها بود در آسمان منتظرت مانده بود.
و بعد… آن روز داغ و سنگین فرا رسید.
روی آسفالت سوزان افتاده بودی، خسته، بیجان، با لبهایی خشک و چشمانی که دیگر نمیدیدند.
از تشنگی میسوختی، اما لب به شکایت باز نکردی.
ما فریاد زدیم، التماس کردیم، گفتیم: جرعهای آب، فقط پیش از مرگش…
اما مأموران نشنیدند. کسی ندید. کسی رحم نکرد.
و تو آرام، بیصدا، با لبهایی تشنه و قلبی پر از ایمان، رفتی…
رفتی تا دوباره در آغوش مادرت آرام بگیری.
و پدرت…
پدری که با ایمان، تو را به قانون سپرد.
پدری که هنوز هر بار کنار مزار تو میایستد، با صدایی لرزان و دلی شکسته فریاد میزند: پسرم… منو ببخش… کاش به آنها نمیسپردمت، کاش میتوانستم نگهت دارم یا فراریت بدم، با گذاشتن وثیقه بهشون اعتماد کرد، فرزندش را با حالت وخیم تحویل داد و تنها پیکر بیجانش را باز پس گرفت و این داغ تا همیشه بر جانش ماند.
امیر جان…
تو رفتی، اما خاموش نشدی. هنوز کنار مایی
در اشک پدرت، در بغض برادرت، در نفس های لبخندت ، در نفسهای ما، در هر سحری که با نام تو آغاز میشود.
ببخش اگر نتوانستم در آن جهنم کاری کنم، اگر نتوانستم فریادتان را به اندازهی دردتان بلند کنم.
سالهاست تنها ماندهام، خسته و زخمی،
اما یاد شما و نوری که در دلتان بود، مرا زنده نگه داشت.
به خودم قول دادهام:
تا آخرین نفس، صدایتان را فریاد بزنم.
با تمام درد، با تمام عشق، با تمام ایمان.
✍️مسعود علیزاده
#بازداشتگاه_کهریزک
#امیر_جوادی_فر
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امیر جان…
این روزها دلم برایتان بیتاب است.
هر بار که میبینم چگونه میخواهند نام و یاد شما و سال خونین ۸۸ را از خاطرها پاک کنند، زخمهایم تازه میشود.
اما چطور میشود فراموشتان کرد؟
چطور میشود تصویر لبخند آرامت را در کنج آن قرنطینهی سرد، آن نگاه ساده و پر از امید و درد را از یاد برد؟
سالها گذشته، اما حضور تو، محمد و محسن هنوز در جانم زنده است.
در سکوت شبهای بیخوابی، در گوشههای تنهایی و در لحظههایی که یاد ظلم و بیعدالتی چون باری سنگین بر دلم مینشیند.
یادت هست… همان جهنم آخر دنیا را؟
وقتی با چشمانی که زیر ضرب و شتم ضالمان نابینا شده بود، با صدایی خسته و بریده پرسیدی:
چرا یکی از چشمانم دیگر نمیبیند؟
و من در دل میسوختم، میلرزیدم و پاسخی نداشتم جز سکوتی پر از بغض.
در میان آن تاریکی و فریاد، هنوز نوری در دلت میدرخشید،
از مادرت چشم هایت و آغوشش را میخواستی ،
همان آغوشی که سالها بود در آسمان منتظرت مانده بود.
و بعد… آن روز داغ و سنگین فرا رسید.
روی آسفالت سوزان افتاده بودی، خسته، بیجان، با لبهایی خشک و چشمانی که دیگر نمیدیدند.
از تشنگی میسوختی، اما لب به شکایت باز نکردی.
ما فریاد زدیم، التماس کردیم، گفتیم: جرعهای آب، فقط پیش از مرگش…
اما مأموران نشنیدند. کسی ندید. کسی رحم نکرد.
و تو آرام، بیصدا، با لبهایی تشنه و قلبی پر از ایمان، رفتی…
رفتی تا دوباره در آغوش مادرت آرام بگیری.
و پدرت…
پدری که با ایمان، تو را به قانون سپرد.
پدری که هنوز هر بار کنار مزار تو میایستد، با صدایی لرزان و دلی شکسته فریاد میزند: پسرم… منو ببخش… کاش به آنها نمیسپردمت، کاش میتوانستم نگهت دارم یا فراریت بدم، با گذاشتن وثیقه بهشون اعتماد کرد، فرزندش را با حالت وخیم تحویل داد و تنها پیکر بیجانش را باز پس گرفت و این داغ تا همیشه بر جانش ماند.
امیر جان…
تو رفتی، اما خاموش نشدی. هنوز کنار مایی
در اشک پدرت، در بغض برادرت، در نفس های لبخندت ، در نفسهای ما، در هر سحری که با نام تو آغاز میشود.
ببخش اگر نتوانستم در آن جهنم کاری کنم، اگر نتوانستم فریادتان را به اندازهی دردتان بلند کنم.
سالهاست تنها ماندهام، خسته و زخمی،
اما یاد شما و نوری که در دلتان بود، مرا زنده نگه داشت.
به خودم قول دادهام:
تا آخرین نفس، صدایتان را فریاد بزنم.
با تمام درد، با تمام عشق، با تمام ایمان.
✍️مسعود علیزاده
#بازداشتگاه_کهریزک
#امیر_جوادی_فر
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤23💔13
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تهران، فروشگاه رفاه پیروزی، چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴
این ویدئو با این عنوان در برخی کانال های تلگرامی منتشر شده که:
چند دقیقه پس از اعلام افزایش قیمت گوشت قرمز، گوشتها از قفسهها جمع آوری شد
از طرفی کارکنان فروشگاه بلافاصله پس از اعلام افزایش قیمت گوشت قرمز، بستهبندیهای گوشت را از قفسهها جمعآوری کردند تا مردم نتوانند با نرخ قبلی خرید کنند.
موضوعی که برخی از کاربران به آن اشاره و انتقاد کردهاند، نحوه برخورد کارکنان این فروشگاه در هنگامی است که در حال جمعآوری گوشتها از قفسهها هستند، به جای پاسخگویی، اقدام به اعتراض به فیلمبردار میکنند.
اما عصر شبکههای اجتماعی، عصر سانسور و پنهان کاری نیست. مردم با دوربینهای موبایل خود، گزارشگران واقعی جامعه شدهاند.
برخی کاربران شبکههای اجتماعی به زبان کنایه و طعنه نوشتهاند:
- ویدئو از کانال وحید آنلاین
💰 tavaanatech
این ویدئو با این عنوان در برخی کانال های تلگرامی منتشر شده که:
چند دقیقه پس از اعلام افزایش قیمت گوشت قرمز، گوشتها از قفسهها جمع آوری شد
از طرفی کارکنان فروشگاه بلافاصله پس از اعلام افزایش قیمت گوشت قرمز، بستهبندیهای گوشت را از قفسهها جمعآوری کردند تا مردم نتوانند با نرخ قبلی خرید کنند.
موضوعی که برخی از کاربران به آن اشاره و انتقاد کردهاند، نحوه برخورد کارکنان این فروشگاه در هنگامی است که در حال جمعآوری گوشتها از قفسهها هستند، به جای پاسخگویی، اقدام به اعتراض به فیلمبردار میکنند.
اما عصر شبکههای اجتماعی، عصر سانسور و پنهان کاری نیست. مردم با دوربینهای موبایل خود، گزارشگران واقعی جامعه شدهاند.
برخی کاربران شبکههای اجتماعی به زبان کنایه و طعنه نوشتهاند:
«در این کشور، نه گرانفروش مواخذه میشود، نه مسئول گرانی؛ فقط باید منتظر بود فیلمبردار را به جرم انتشار واقعیت بازداشت کنند!»
- ویدئو از کانال وحید آنلاین
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤11💔5👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خشایار سفیدی، دانشجو و جوان شریفی که وجدان بیدارش اجازه نداد در برابر ظلم سکوت کند. بهایش زندان و اخراج از دانشگاه بود.
روایت او را بشنوید.
ویدیوی کامل:
https://youtu.be/4dw_wLh7t48?si=pd1Tr5OlN094Wrrx
#خشایار_سفیدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روایت او را بشنوید.
ویدیوی کامل:
https://youtu.be/4dw_wLh7t48?si=pd1Tr5OlN094Wrrx
#خشایار_سفیدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔25❤6
مراسم چهلم زندهیاد بابک شهبازی با حضور خانواده و جمع کثیری از هموطنان در آرامستان بهشت سکینه کرج برگزار شد
بابک شهبازی قربانی یک پرونده ساختگی با مستندات جعلی شد. پرونده بابک شهبازی در از تناقض بود.
در نامهای که از بابک شهبازی به جا مانده و بعد از اعدامش منتشر شده، او نوشته بود:
«من نه جاسوس بودهام و نه جاسوسی کردهام گرچه اینان میگویند به همراه مرحوم اسماعیل فکری به اسرائیل اطلاعاتی دادهام که من به جد همه این حرفها و اتهامات را هم در بازجویی هم در دادگاه و هم اکنون نزد شما عزیزان تکذیب میکنم چه اگر این کار را کرده بودم در دوماهی که مرحوم فکری قبل از من دستگیر شده بود از کشور خارج میشدم نه این که دو ماه بعد از دستگیری آن مرحوم مرا هنگامی که فرزندم را صبح به مدرسه رسانده بودم دستگیر کنند و بگویند در حال فرار از کشور بوده است! اگر در حال فرار بودن پس بلیط من کجاست؟ پس ارز من کجاست؟ پس ویزای من کجاست؟ و...اگر جاسوس بودهام پس چرا ریالی از حسابهای بنده مشکوک نیست و هر پولی که به حساب من آمده و خارج شده کاملا منشأ و مقصد مشخص دارند.
تهمتها زیاد است ولی خود آقایان هم میدانند برای اتهاماتی که به اینجانب نسبت دادهاند مستندات و مدارکی ندارند و صرفا جهت پر کردن تیتر اخبار ۲۰:۳۰ به دنبال اعدام اینجانب هستند گرچه فکر نمیکنم بجز خودشان کسی آن را نگاه کند.»
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بابک شهبازی قربانی یک پرونده ساختگی با مستندات جعلی شد. پرونده بابک شهبازی در از تناقض بود.
در نامهای که از بابک شهبازی به جا مانده و بعد از اعدامش منتشر شده، او نوشته بود:
«من نه جاسوس بودهام و نه جاسوسی کردهام گرچه اینان میگویند به همراه مرحوم اسماعیل فکری به اسرائیل اطلاعاتی دادهام که من به جد همه این حرفها و اتهامات را هم در بازجویی هم در دادگاه و هم اکنون نزد شما عزیزان تکذیب میکنم چه اگر این کار را کرده بودم در دوماهی که مرحوم فکری قبل از من دستگیر شده بود از کشور خارج میشدم نه این که دو ماه بعد از دستگیری آن مرحوم مرا هنگامی که فرزندم را صبح به مدرسه رسانده بودم دستگیر کنند و بگویند در حال فرار از کشور بوده است! اگر در حال فرار بودن پس بلیط من کجاست؟ پس ارز من کجاست؟ پس ویزای من کجاست؟ و...اگر جاسوس بودهام پس چرا ریالی از حسابهای بنده مشکوک نیست و هر پولی که به حساب من آمده و خارج شده کاملا منشأ و مقصد مشخص دارند.
تهمتها زیاد است ولی خود آقایان هم میدانند برای اتهاماتی که به اینجانب نسبت دادهاند مستندات و مدارکی ندارند و صرفا جهت پر کردن تیتر اخبار ۲۰:۳۰ به دنبال اعدام اینجانب هستند گرچه فکر نمیکنم بجز خودشان کسی آن را نگاه کند.»
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤33💔6
سید مصطفی تاجزاده به مرخصی آمد.
درپی اعلام خبر درگذشت محمد تاجزاده، برادر این زندانی سیاسی، مصطفی تاجزاده برای شرکت در مراسم تشییع و ترحیم برادر خود به مرخصی آمد.
فخرالسادات محتشمیپور همسر او و جمعی از فعالان سیاسی از ساعتی قبل مقابل زندان با هدف پیگیری این مرخصی تجمع کرده بودند.
لازم به ذکر است، همسر تاجزاده اعلام کرده بود جلوی در زندان تحصن خواهد کرد و این کار را هم انجام داد.
مصطفی تاجزاده طی سه سال گذشته از مرخصی محروم بود. محروم کردن زندانیان سیاسی از حق مرخصی یکی از روشهای اعمال فشار حکومت بر آنان است. هم اینک زندانیان زیادی هستند که برخی بیش از دو دهه از هر گونه مرخصیای محروم بودهاند. (عبدالامام زائری، عبدالزهرا هلیچی، یحیی ناصری، افشین بایمانی[افشین چند وقت پیش مرخصی اعزام شده بود]، علی حلیفی، سعید شاهقلعه، ناظم بریهی، غلامحسین کلبی، حمزه سواری و سعید ماسوری) رضا محمدحسینی اجازه حضور در مراسم تشییع، ترحیم و سالگرد پدرش را نیافت. زینب جلالیان بیش از ۱۷ سال و مریم اکبریمنفرد بیش از ۱۵ سال مرخصی نداشتهاند و صدها زندانی سیاسی دیگر نیز محروم از مرخصی هستند.
همچنین هفته گذشته، بازپرس شعبه یک دادسرای امنیت تهران با ارسال احضاریه به سید مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی محبوس، اعلام کرد که پرونده جدیدی برای او به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» تشکیل شده است. بر اساس این ابلاغیه، برای تاجزاده قرار کفالت به مبلغ یک میلیارد ریال صادر شده است.
در واکنش فخرالسادات محتشمیپور، همسر مصطفی تاجزاده، با انتشار این خبر نوشت که همسرش در حال گذراندن یازدهمین سال از حبس خود به دلیل نقد رهبر جمهوری اسلامی است.
وی همچنین اعلام کرد که تاجزاده از حضور در جلسه بازپرسی خودداری کرده و تأکید داشته است تنها در صورتی در دادگاه حاضر میشود که محاکمه بر اساس اصل ۱۶۸ قانون اساسی، به صورت علنی، با حضور هیئت منصفه و خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شود.
به گفته محتشمیپور، تاجزاده قصد دارد در چنین دادگاهی نشان دهد «چه کسی نظام حکمرانی را به انحراف و استبداد کشانده و ایران را ضعیف و میلیونها ایرانی را دچار فقر و فلاکت کرده است.»
#مصطفی_تاجزاده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درپی اعلام خبر درگذشت محمد تاجزاده، برادر این زندانی سیاسی، مصطفی تاجزاده برای شرکت در مراسم تشییع و ترحیم برادر خود به مرخصی آمد.
فخرالسادات محتشمیپور همسر او و جمعی از فعالان سیاسی از ساعتی قبل مقابل زندان با هدف پیگیری این مرخصی تجمع کرده بودند.
لازم به ذکر است، همسر تاجزاده اعلام کرده بود جلوی در زندان تحصن خواهد کرد و این کار را هم انجام داد.
مصطفی تاجزاده طی سه سال گذشته از مرخصی محروم بود. محروم کردن زندانیان سیاسی از حق مرخصی یکی از روشهای اعمال فشار حکومت بر آنان است. هم اینک زندانیان زیادی هستند که برخی بیش از دو دهه از هر گونه مرخصیای محروم بودهاند. (عبدالامام زائری، عبدالزهرا هلیچی، یحیی ناصری، افشین بایمانی[افشین چند وقت پیش مرخصی اعزام شده بود]، علی حلیفی، سعید شاهقلعه، ناظم بریهی، غلامحسین کلبی، حمزه سواری و سعید ماسوری) رضا محمدحسینی اجازه حضور در مراسم تشییع، ترحیم و سالگرد پدرش را نیافت. زینب جلالیان بیش از ۱۷ سال و مریم اکبریمنفرد بیش از ۱۵ سال مرخصی نداشتهاند و صدها زندانی سیاسی دیگر نیز محروم از مرخصی هستند.
همچنین هفته گذشته، بازپرس شعبه یک دادسرای امنیت تهران با ارسال احضاریه به سید مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی محبوس، اعلام کرد که پرونده جدیدی برای او به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» تشکیل شده است. بر اساس این ابلاغیه، برای تاجزاده قرار کفالت به مبلغ یک میلیارد ریال صادر شده است.
در واکنش فخرالسادات محتشمیپور، همسر مصطفی تاجزاده، با انتشار این خبر نوشت که همسرش در حال گذراندن یازدهمین سال از حبس خود به دلیل نقد رهبر جمهوری اسلامی است.
وی همچنین اعلام کرد که تاجزاده از حضور در جلسه بازپرسی خودداری کرده و تأکید داشته است تنها در صورتی در دادگاه حاضر میشود که محاکمه بر اساس اصل ۱۶۸ قانون اساسی، به صورت علنی، با حضور هیئت منصفه و خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شود.
به گفته محتشمیپور، تاجزاده قصد دارد در چنین دادگاهی نشان دهد «چه کسی نظام حکمرانی را به انحراف و استبداد کشانده و ایران را ضعیف و میلیونها ایرانی را دچار فقر و فلاکت کرده است.»
#مصطفی_تاجزاده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍23❤14👎6🕊5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی؛
همین ویدئوی کوتاه خود به خوبی نشان میدهد جمهوری اسلامی چه اندازه مقابل اراده ملت ایران ذلیل است.
در تلویزیون ادعا میکنند آنها مردم را نمیکشند و در خیابان به مردم میگویند پایش برسد زن و بچه خود را هم میکشند!
جمهوری اسلامی مقابل اراده ملت عملا اسیر و ذلیل شده است.
ارادهای که به عزم تغییر این رژیم و جایگزینی یک نظام ملی و دموکراتیک حرکت میکند.
در این ویدیو در سال ۱۴۰۱ منتشر شده بود، حمید رسایی فعال سیاسی اصولگرا اعتراف میکند که مداخله جمهوری اسلامی در سوریه برای حفظ دیکتاتوری بشار اسد بود، امروز اما بشار اسد بعد از آنهمه هزینه جمهوری اسلامی و روسیه، شکست خورده و فراری شده است.
#مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #همبستگی_ملی #همبستگی #اعتصابات_سراسری #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
همین ویدئوی کوتاه خود به خوبی نشان میدهد جمهوری اسلامی چه اندازه مقابل اراده ملت ایران ذلیل است.
در تلویزیون ادعا میکنند آنها مردم را نمیکشند و در خیابان به مردم میگویند پایش برسد زن و بچه خود را هم میکشند!
جمهوری اسلامی مقابل اراده ملت عملا اسیر و ذلیل شده است.
ارادهای که به عزم تغییر این رژیم و جایگزینی یک نظام ملی و دموکراتیک حرکت میکند.
در این ویدیو در سال ۱۴۰۱ منتشر شده بود، حمید رسایی فعال سیاسی اصولگرا اعتراف میکند که مداخله جمهوری اسلامی در سوریه برای حفظ دیکتاتوری بشار اسد بود، امروز اما بشار اسد بعد از آنهمه هزینه جمهوری اسلامی و روسیه، شکست خورده و فراری شده است.
#مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #همبستگی_ملی #همبستگی #اعتصابات_سراسری #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍18👎2❤1
«گلیم خودت را از آب بکش»:
از رهایی فردی تا فروپاشی اخلاق جمعی
پیام همراهان
آخرین جملهی قاضی به من این بود:
«مجازاتت را تعلیق کردهام، برو و به فکر خانوادهات باش.»
آن لحظه نفهمیدم چرا این جمله بیش از حکم محکومیت، در من سنگینی کرد. از در دادگاه بیرون آمدم، اما در ذهنم چیزی شکست؛ نوعی اعتماد، نوعی باور به پیوند میان انسان و جامعه. حس کردم این جمله نه فقط خطاب به من، بلکه خطاب به نسلی است که یادش دادهاند در هر شرایطی فقط گلیم خودش را از آب بیرون بکشد.
این توصیه، که در ظاهر رنگ عقل معاش دارد، در عمق خود پژواکی است از مرگ مسئولیت مدنی. وقتی هرکس تنها به نجات خود میاندیشد، پیوندهای اجتماعی یکییکی میگسلند. در چنین فضایی، استبداد برای بقا به زور چندانی نیاز ندارد؛ ترس، سکوت و بیتفاوتیِ مردم برایش کافی است. رسانهها دروغ میگویند، همسایه فریاد مظلوم را میشنود و خاموش میماند، معلم حقیقت را میداند اما از ترس نان لب فرو میبندد — و چرخ بیعدالتی نرم و بیصدا میچرخد.
آلبر کامو گفته بود: «ستمگر بدون کمک قربانیاش نمیتواند کاری کند.»
وقتی ما از خیر جمعی میگریزیم، ناآگاهانه طناب تداوم ظلم را میتابیم.
و با هر بار گفتن «به من چه»، دیواری دیگر میان انسان و انسان بالا میرود.
شجاعت مدنی لزوماً فریاد در میدان نیست؛ گاه تنها یعنی نترسیدن از اندیشیدن، نپذیرفتن دروغ و ایستادن بر حقیقت در محدودهی توان.
هانا آرنت نوشته بود: «ریشهی شر در بیتفاوتی است.»
آری، وقتی مردم از شجاعت اخلاقی در بیان حقیقت دست میکشند، دیگر نیازی به سرکوب نیست.
نجات فردی بدون نجات جمعی توهمی بیش نیست. جامعهای که دروغ و ترس در تار و پودش تنیده، حتی نجاتیافتگانش را نیز میبلعد.
بازسازی اخلاق جمعی از لحظهای آغاز میشود که کسی دوباره جرأت کند چراغی بیفروزد؛ حتی اگر در باد خاموش شود.
عکس: وکیل محمد نجفی، انسان مسئولی که میتوانست سکوت کند، وکالت چند پرونده اختلاف مالی را بر عهده بگیرد و گلیم خودش را از آب بکشد و زندگی مرفهی هم داشته باشد. ولی وجدان او اجازه نداد که در برابر ظلم ظالمان خاموش بنشیند. هزینهاش را هم داده است، اما فضیلتی اخلاقی را زندگی کرده است.
#شهامت #مسئولیت_فردی #شهامت_مدنی #نه_به_بیتفاوتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از رهایی فردی تا فروپاشی اخلاق جمعی
پیام همراهان
آخرین جملهی قاضی به من این بود:
«مجازاتت را تعلیق کردهام، برو و به فکر خانوادهات باش.»
آن لحظه نفهمیدم چرا این جمله بیش از حکم محکومیت، در من سنگینی کرد. از در دادگاه بیرون آمدم، اما در ذهنم چیزی شکست؛ نوعی اعتماد، نوعی باور به پیوند میان انسان و جامعه. حس کردم این جمله نه فقط خطاب به من، بلکه خطاب به نسلی است که یادش دادهاند در هر شرایطی فقط گلیم خودش را از آب بیرون بکشد.
این توصیه، که در ظاهر رنگ عقل معاش دارد، در عمق خود پژواکی است از مرگ مسئولیت مدنی. وقتی هرکس تنها به نجات خود میاندیشد، پیوندهای اجتماعی یکییکی میگسلند. در چنین فضایی، استبداد برای بقا به زور چندانی نیاز ندارد؛ ترس، سکوت و بیتفاوتیِ مردم برایش کافی است. رسانهها دروغ میگویند، همسایه فریاد مظلوم را میشنود و خاموش میماند، معلم حقیقت را میداند اما از ترس نان لب فرو میبندد — و چرخ بیعدالتی نرم و بیصدا میچرخد.
آلبر کامو گفته بود: «ستمگر بدون کمک قربانیاش نمیتواند کاری کند.»
وقتی ما از خیر جمعی میگریزیم، ناآگاهانه طناب تداوم ظلم را میتابیم.
و با هر بار گفتن «به من چه»، دیواری دیگر میان انسان و انسان بالا میرود.
شجاعت مدنی لزوماً فریاد در میدان نیست؛ گاه تنها یعنی نترسیدن از اندیشیدن، نپذیرفتن دروغ و ایستادن بر حقیقت در محدودهی توان.
هانا آرنت نوشته بود: «ریشهی شر در بیتفاوتی است.»
آری، وقتی مردم از شجاعت اخلاقی در بیان حقیقت دست میکشند، دیگر نیازی به سرکوب نیست.
نجات فردی بدون نجات جمعی توهمی بیش نیست. جامعهای که دروغ و ترس در تار و پودش تنیده، حتی نجاتیافتگانش را نیز میبلعد.
بازسازی اخلاق جمعی از لحظهای آغاز میشود که کسی دوباره جرأت کند چراغی بیفروزد؛ حتی اگر در باد خاموش شود.
عکس: وکیل محمد نجفی، انسان مسئولی که میتوانست سکوت کند، وکالت چند پرونده اختلاف مالی را بر عهده بگیرد و گلیم خودش را از آب بکشد و زندگی مرفهی هم داشته باشد. ولی وجدان او اجازه نداد که در برابر ظلم ظالمان خاموش بنشیند. هزینهاش را هم داده است، اما فضیلتی اخلاقی را زندگی کرده است.
#شهامت #مسئولیت_فردی #شهامت_مدنی #نه_به_بیتفاوتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤16
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#علیه_فراموشی
۹ آبان ۱۴۰۱ روز خاکسپاری جاویدنام کومار درافتاده بود. او را جمهوری اسلامی در روز ۸ آبان همان سال به قتل رساند.
نوجوانی شانزده ساله که در پیرانشهر کشته شد.
یک شاهد عینی درباره نحوه کشته شدن کومار گفته بود: «دو سمند سبز و سفید بدون پلاک پس از توقف با اسلحه تهپر و از فاصله سه متری به سوی کومار تیراندازی کردند» و «دو نوجوان دیگر همراه کومار بودهاند که یکی از آنها نیز همانزمان توسط نیروهای حکومتی ربوده شد.»
کومار درافتاده در آخرین پست اینستاگرامی خود ترجمهای شعری را بازنشر کرده بود: «ما مردم خاورمیانه هستیم، بعضیھامان در جنگ كشته میشويم، بعضی در زندان، بعضی در جاده، بعضی در دريا، حتی بلندترين كوهها هم انتقام تنهايیشان را از ما میگيرند، چرا كه ما شغلمان مردن است.»
پدر کومار در مراسم خاکسپاری فرزندش گفت: «این پسرم ٢٥ مرداد به دنیا آمد اسمش را کومار گذاشتم، خوشبختم که در راه آزادی و وطن شهید شده است، خوشبختم که شهید شد، از دیشب جگرم تکه تکه شده اما فدای این خاک و آزادی شد، به خدا همه ما را خواهند کشت، به خدا بیگناه بود.»
پدر کومار ادامه داد : «پسرم در بچگی شهید شد، بالغ نشده، کومار پسر من نیست، پسر تمام ملتهای تحت ستم است، کومار خیلی بیگناه بود، به اندازه سن کماش، مامورها فکرکردند دیو بزرگی است، من بعدا فهمیدم چقدر کومار بزرگ بود، اگر دیکتاتورها پسر خودشان اینطور به ناحق کشتهمیشد حاضر بودند خون هزار بچه دیگر را بریزند، خون ما را بیدلیل میریزند تا خودشان را بیگناه نشان دهند.»
#کومار_درافتاده #پیرانشهر #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۹ آبان ۱۴۰۱ روز خاکسپاری جاویدنام کومار درافتاده بود. او را جمهوری اسلامی در روز ۸ آبان همان سال به قتل رساند.
نوجوانی شانزده ساله که در پیرانشهر کشته شد.
یک شاهد عینی درباره نحوه کشته شدن کومار گفته بود: «دو سمند سبز و سفید بدون پلاک پس از توقف با اسلحه تهپر و از فاصله سه متری به سوی کومار تیراندازی کردند» و «دو نوجوان دیگر همراه کومار بودهاند که یکی از آنها نیز همانزمان توسط نیروهای حکومتی ربوده شد.»
کومار درافتاده در آخرین پست اینستاگرامی خود ترجمهای شعری را بازنشر کرده بود: «ما مردم خاورمیانه هستیم، بعضیھامان در جنگ كشته میشويم، بعضی در زندان، بعضی در جاده، بعضی در دريا، حتی بلندترين كوهها هم انتقام تنهايیشان را از ما میگيرند، چرا كه ما شغلمان مردن است.»
پدر کومار در مراسم خاکسپاری فرزندش گفت: «این پسرم ٢٥ مرداد به دنیا آمد اسمش را کومار گذاشتم، خوشبختم که در راه آزادی و وطن شهید شده است، خوشبختم که شهید شد، از دیشب جگرم تکه تکه شده اما فدای این خاک و آزادی شد، به خدا همه ما را خواهند کشت، به خدا بیگناه بود.»
پدر کومار ادامه داد : «پسرم در بچگی شهید شد، بالغ نشده، کومار پسر من نیست، پسر تمام ملتهای تحت ستم است، کومار خیلی بیگناه بود، به اندازه سن کماش، مامورها فکرکردند دیو بزرگی است، من بعدا فهمیدم چقدر کومار بزرگ بود، اگر دیکتاتورها پسر خودشان اینطور به ناحق کشتهمیشد حاضر بودند خون هزار بچه دیگر را بریزند، خون ما را بیدلیل میریزند تا خودشان را بیگناه نشان دهند.»
#کومار_درافتاده #پیرانشهر #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊25❤13
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا خامنهای عقبنشینی نمیکند؟
منطقِ سرسختی در برابر مردم
در این ویدئو فائزه هاشمی میگوید پدرش اکبر هاشمی رفسنجانی به خامنهای پیشنهاد داده بود که پس از آرامتر شدن فضای جامعه در سال ۱۳۸۹ و بعد از جنبش سبز، از مردم دلجویی کنیم، زندانیان را آزاد کنیم و ... ما خامنهای در پاسخ گفته بود
«اگر من یک قدم عقبنشینی کنم، مردم ده قدم جلو میآیند سرنوشت من مثل شاه میشود و باید از ایران بروم.»
این نقلقول در واقع کلید درک منطق سیاسی اوست.
این جمله نشان میدهد خامنهای میان اصلاح و سقوط هیچ مرزی قائل نیست. در ذهن او، پذیرش خواست مردم نه نشانهی بلوغ سیاسی، بلکه اعتراف به ضعف است. بنابراین، از دید او تنها راه بقا «ایستادگی مطلق» است؛ حتی اگر این ایستادگی بر ویرانهی جامعه باشد.
در نظامهای خودکامه، عقبنشینی مساوی است با شکستن ترس مردم. دیکتاتور از لحظهای میترسد که مردم بفهمند او میتواند عقب برود. بنابراین خامنهای آگاهانه بحران میسازد تا بتواند در بحران حکومت کند.
هر گشایشی در فضا میتواند آغاز مطالبهگری شود، و مطالبهگری آغاز پایان اقتدار مطلق.
ایدئولوژی فرسوده جمهوری اسلامی
با سرکوب مداوم و ایجاد ترس بقا پیدا کرده است و اگر جامعه از دیوار ترس عبور کند، ترس به حاکم مستبد منتقل میشود.
نظام در ظاهر در موضع قدرت است اما در باطن، دائماً از ترسِ مردم تغذیه میکند.
هاشمی رفسنجانی در دهههای اول استقرار جمهوری اسلامی در سرکوب و از صحنه خارج کردن مخالفان نقشی تعیین کننده داشت. او اگر به خامنهای انتقاد میکرد، نه برای دادن آزادی به گروههای مخالف، بلکه برای دادن سهمی از قدرت به جناحهای «خودی» داخل حکومت بود.
این بخش از سخنان فائزه هاشمی، فرزند اکبر هاشمیرفسنجانی، در گفتوگو با کانال یوتیوبی «یزدان تاکشو» مورد توجه کاربران قرار گرفته است.
یادآور میشویم قوه قضائیه جمهوری اسلامی پس از این گفتگو علیه فائزه هاشمی پرونده قضائی گشوده است. فائزه هاشمی در این مصاحبه همچنین مدعی شد که پدرش به مرگ طبیعی درنگذشته، بلکه «کشته شده» است.
هاشمی رفسنجانی که زمانی در به قدرت رسیدن خامنهای نقش اصلی را ایفا کرده بود و با بیان یک خاطره و یک قیام و قعود، او را رهبر کرده بود، بعدها با او اختلافات جدی پیدا کرد. میتوان گفت که هاشمی رفسنجانی پس از احمد خمینی دومین قربانی مهم بحران جانشینی در جمهوری اسلامی بوده است.
خامنهای به بار وفادار و دیرین خود هم رحم نداشت و همان روزی که از «شیطان اکبر» سخن گفت، همزمان دستور قتل او را صادر کرده بود.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #هاشمی_رفسنجانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
منطقِ سرسختی در برابر مردم
در این ویدئو فائزه هاشمی میگوید پدرش اکبر هاشمی رفسنجانی به خامنهای پیشنهاد داده بود که پس از آرامتر شدن فضای جامعه در سال ۱۳۸۹ و بعد از جنبش سبز، از مردم دلجویی کنیم، زندانیان را آزاد کنیم و ... ما خامنهای در پاسخ گفته بود
«اگر من یک قدم عقبنشینی کنم، مردم ده قدم جلو میآیند سرنوشت من مثل شاه میشود و باید از ایران بروم.»
این نقلقول در واقع کلید درک منطق سیاسی اوست.
این جمله نشان میدهد خامنهای میان اصلاح و سقوط هیچ مرزی قائل نیست. در ذهن او، پذیرش خواست مردم نه نشانهی بلوغ سیاسی، بلکه اعتراف به ضعف است. بنابراین، از دید او تنها راه بقا «ایستادگی مطلق» است؛ حتی اگر این ایستادگی بر ویرانهی جامعه باشد.
در نظامهای خودکامه، عقبنشینی مساوی است با شکستن ترس مردم. دیکتاتور از لحظهای میترسد که مردم بفهمند او میتواند عقب برود. بنابراین خامنهای آگاهانه بحران میسازد تا بتواند در بحران حکومت کند.
هر گشایشی در فضا میتواند آغاز مطالبهگری شود، و مطالبهگری آغاز پایان اقتدار مطلق.
ایدئولوژی فرسوده جمهوری اسلامی
با سرکوب مداوم و ایجاد ترس بقا پیدا کرده است و اگر جامعه از دیوار ترس عبور کند، ترس به حاکم مستبد منتقل میشود.
نظام در ظاهر در موضع قدرت است اما در باطن، دائماً از ترسِ مردم تغذیه میکند.
هاشمی رفسنجانی در دهههای اول استقرار جمهوری اسلامی در سرکوب و از صحنه خارج کردن مخالفان نقشی تعیین کننده داشت. او اگر به خامنهای انتقاد میکرد، نه برای دادن آزادی به گروههای مخالف، بلکه برای دادن سهمی از قدرت به جناحهای «خودی» داخل حکومت بود.
این بخش از سخنان فائزه هاشمی، فرزند اکبر هاشمیرفسنجانی، در گفتوگو با کانال یوتیوبی «یزدان تاکشو» مورد توجه کاربران قرار گرفته است.
یادآور میشویم قوه قضائیه جمهوری اسلامی پس از این گفتگو علیه فائزه هاشمی پرونده قضائی گشوده است. فائزه هاشمی در این مصاحبه همچنین مدعی شد که پدرش به مرگ طبیعی درنگذشته، بلکه «کشته شده» است.
هاشمی رفسنجانی که زمانی در به قدرت رسیدن خامنهای نقش اصلی را ایفا کرده بود و با بیان یک خاطره و یک قیام و قعود، او را رهبر کرده بود، بعدها با او اختلافات جدی پیدا کرد. میتوان گفت که هاشمی رفسنجانی پس از احمد خمینی دومین قربانی مهم بحران جانشینی در جمهوری اسلامی بوده است.
خامنهای به بار وفادار و دیرین خود هم رحم نداشت و همان روزی که از «شیطان اکبر» سخن گفت، همزمان دستور قتل او را صادر کرده بود.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #هاشمی_رفسنجانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍23❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام صالح میرهاشمی از سر به داران پرونده خانه اصفهان ویدیویی از آهرین حضور صالح در تولد خواهرش منتشر کرد. خواهری که قصد مهاجرت به خارج از ایران را داشت و برای فکر دوری از خانواده و به خصوص برادرش ابراز ناراحتی میکرد. اما نمیدانست که کمتر از یک ماه بعد قرار است صالح بازداشت شود و دوری از برادرش ابدی خواهد بود.
در این ویدیو وقتی به صالح میگویند تو هم از ایران مهاجرت کن، او میگوید در ایران میماند و با آخوندها کار دارد....
مادر صالح حالا دلتنگ هر دو فرزندش است. پسر دلیری که اعدام شد و دختری که حالا دور از وطن است.
او نوشته :
هشت آبان ۱۴۰۱ اخرین جشنی که بچههام در کنارم بودن
و حتی آخرین جشنی که داشتیم و تمام.
شما شادی را از ما گرفتید، خوشحالی را، خنده را ...و ۲۶ آبان ۱۴۰۱ صالح دستگیر شد ...
والان دوسال و پنج ماهه صالح بیگناهم در قبرستان و
پسرم بزرگترین غم زندگیم شد 😔
زندگی ما را مانند طوفانی بهم ریختید😔
و دخترم در غربت و سکوت و بغض فرو خورده در گلو...
امشب تولدشه و من جای خالی صالح که پشت و پناه خواهرانش
بود را از اعماق وجودم حس کردم
واز ته دلم برایشان گریه کردم و درد کشیدم.»
#صالح_میرهاشمی #خانه_اصفهان #نه_به_اعدام #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این ویدیو وقتی به صالح میگویند تو هم از ایران مهاجرت کن، او میگوید در ایران میماند و با آخوندها کار دارد....
مادر صالح حالا دلتنگ هر دو فرزندش است. پسر دلیری که اعدام شد و دختری که حالا دور از وطن است.
او نوشته :
هشت آبان ۱۴۰۱ اخرین جشنی که بچههام در کنارم بودن
و حتی آخرین جشنی که داشتیم و تمام.
شما شادی را از ما گرفتید، خوشحالی را، خنده را ...و ۲۶ آبان ۱۴۰۱ صالح دستگیر شد ...
والان دوسال و پنج ماهه صالح بیگناهم در قبرستان و
پسرم بزرگترین غم زندگیم شد 😔
زندگی ما را مانند طوفانی بهم ریختید😔
و دخترم در غربت و سکوت و بغض فرو خورده در گلو...
امشب تولدشه و من جای خالی صالح که پشت و پناه خواهرانش
بود را از اعماق وجودم حس کردم
واز ته دلم برایشان گریه کردم و درد کشیدم.»
#صالح_میرهاشمی #خانه_اصفهان #نه_به_اعدام #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊26❤4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیرضا انجوی، جوان ۲۶ سالهای بود که در رشته معماری فارغالتحصیل شده بود. او نور چشم و تنها فرزند مادر بود؛ دو برادر علیرضا سالها پیش، از دنیا رفته بودند و پدر جانبازش هم شهید شده بود.
تنها همدم و یار مادر، علیرضا بود. علیرضا پس از تحصیلات دانشگاهی، مکانی را اجاره کرده بود تا با ارائه مشاوره به دانشجویان معماری، مخارج زندگی را تأمین کند. اما در روز ۲۵ آبان ۹۸، علیرضا انجوی، در حالی که در راه بین محل کار و منزل در شهر صدرا شیراز بود، مزدوران جمهوریاسلامی به پیشانی او شلیک مستقیم کردند و جهان آرزوها و رویاهای علیرضا و مادرش را برای همیشه به تاریکی کشاندند.
آبان ۹۸، ماه خون و فریاد بود؛ جایی که صدای حقطلبی مردم با گلوله پاسخ داده شد. جوانانی بیدفاع، تنها برای خواستن زندگی بهتر، جانشان را در خیابانها گذاشتند. یادشان جاودان، دردشان بیپایان.
اکانت این مادر دادخواه در اینستاگرام
@alireza.enji_aban98
#علیرضا_انجوی #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تنها همدم و یار مادر، علیرضا بود. علیرضا پس از تحصیلات دانشگاهی، مکانی را اجاره کرده بود تا با ارائه مشاوره به دانشجویان معماری، مخارج زندگی را تأمین کند. اما در روز ۲۵ آبان ۹۸، علیرضا انجوی، در حالی که در راه بین محل کار و منزل در شهر صدرا شیراز بود، مزدوران جمهوریاسلامی به پیشانی او شلیک مستقیم کردند و جهان آرزوها و رویاهای علیرضا و مادرش را برای همیشه به تاریکی کشاندند.
آبان ۹۸، ماه خون و فریاد بود؛ جایی که صدای حقطلبی مردم با گلوله پاسخ داده شد. جوانانی بیدفاع، تنها برای خواستن زندگی بهتر، جانشان را در خیابانها گذاشتند. یادشان جاودان، دردشان بیپایان.
اکانت این مادر دادخواه در اینستاگرام
@alireza.enji_aban98
#علیرضا_انجوی #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔33❤6