This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیرضا انجوی، جوان ۲۶ سالهای بود که در رشته معماری فارغالتحصیل شده بود. او نور چشم و تنها فرزند مادر بود؛ دو برادر علیرضا سالها پیش، از دنیا رفته بودند و پدر جانبازش هم شهید شده بود.
تنها همدم و یار مادر، علیرضا بود. علیرضا پس از تحصیلات دانشگاهی، مکانی را اجاره کرده بود تا با ارائه مشاوره به دانشجویان معماری، مخارج زندگی را تأمین کند. اما در روز ۲۵ آبان ۹۸، علیرضا انجوی، در حالی که در راه بین محل کار و منزل در شهر صدرا شیراز بود، مزدوران جمهوریاسلامی به پیشانی او شلیک مستقیم کردند و جهان آرزوها و رویاهای علیرضا و مادرش را برای همیشه به تاریکی کشاندند.
آبان ۹۸، ماه خون و فریاد بود؛ جایی که صدای حقطلبی مردم با گلوله پاسخ داده شد. جوانانی بیدفاع، تنها برای خواستن زندگی بهتر، جانشان را در خیابانها گذاشتند. یادشان جاودان، دردشان بیپایان.
اکانت این مادر دادخواه در اینستاگرام
@alireza.enji_aban98
#علیرضا_انجوی #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تنها همدم و یار مادر، علیرضا بود. علیرضا پس از تحصیلات دانشگاهی، مکانی را اجاره کرده بود تا با ارائه مشاوره به دانشجویان معماری، مخارج زندگی را تأمین کند. اما در روز ۲۵ آبان ۹۸، علیرضا انجوی، در حالی که در راه بین محل کار و منزل در شهر صدرا شیراز بود، مزدوران جمهوریاسلامی به پیشانی او شلیک مستقیم کردند و جهان آرزوها و رویاهای علیرضا و مادرش را برای همیشه به تاریکی کشاندند.
آبان ۹۸، ماه خون و فریاد بود؛ جایی که صدای حقطلبی مردم با گلوله پاسخ داده شد. جوانانی بیدفاع، تنها برای خواستن زندگی بهتر، جانشان را در خیابانها گذاشتند. یادشان جاودان، دردشان بیپایان.
اکانت این مادر دادخواه در اینستاگرام
@alireza.enji_aban98
#علیرضا_انجوی #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔32❤5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پدر دادخواه مهرشاد شهیدی، این ویدئو را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. او به صراحت اعلام میکند که دو طلبه حوزه علمیه از قاتلان مهرشاد بودهاند.
این پدر دادخواه همچنین نوشته است:
«مهرشاد جان در شامگاه چهارم آبان ۱۴۰۱ مصادف با چهلم جاویدنام مهسا امینی توسط شش تن از ماموران انتظامی، بسیجی، لباس شخصی و دو تن از طلاب حوزه علمیه در شهر اراک به قتل رسید.
علیرغم سه سال تلاش خانواده شهیدی و وکلای محترم، هیچ توفیقی در خصوص مطالعه پرونده حاصل نشد.»
او در این ویدئو درباره پیگیری قضائی پرونده میگوید که موضوع پرونده از قتل عمد به «قتل شبه عمد» تغییر کرده و حکم حبس محکومان نیز قابل خرید است.
او افزود: «تعداد قاتلان که از اعضای بسیج، نیروهای امنیتی و لباسشخصی بودند، از شش نفر به پنج نفر کاهش یافته است که دو تن از آنان طلبه حوزه علمیهاند.»
#مهرشاد_شهیدی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
این پدر دادخواه همچنین نوشته است:
«مهرشاد جان در شامگاه چهارم آبان ۱۴۰۱ مصادف با چهلم جاویدنام مهسا امینی توسط شش تن از ماموران انتظامی، بسیجی، لباس شخصی و دو تن از طلاب حوزه علمیه در شهر اراک به قتل رسید.
علیرغم سه سال تلاش خانواده شهیدی و وکلای محترم، هیچ توفیقی در خصوص مطالعه پرونده حاصل نشد.»
او در این ویدئو درباره پیگیری قضائی پرونده میگوید که موضوع پرونده از قتل عمد به «قتل شبه عمد» تغییر کرده و حکم حبس محکومان نیز قابل خرید است.
او افزود: «تعداد قاتلان که از اعضای بسیج، نیروهای امنیتی و لباسشخصی بودند، از شش نفر به پنج نفر کاهش یافته است که دو تن از آنان طلبه حوزه علمیهاند.»
#مهرشاد_شهیدی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔26❤5🕊3👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۲۶ میلیون نفر فقیر مطلق داریم
۴ میلیون نفر هم فقر شدید داریم
کسانی که کل درآمدشان کفاف غذایشان را نمیدهد
این سخنان سیدهادی موسوینیک، عضو هیئت علمی مرکز پژوهشهای مجلس است که برنامه نود اقتصادی منتشر کرده است.
۲۶ میلیون نفر فقیر مطلق یعنی ۳۰ درصد کل جامعه ایران دچار فقر مطلق هستند.
ایران با ذخایر عظیم نفت و گاز و معادن، ایران با اهمیت ژئوپلیتیک ایران با جمعیتی بالای۹۰ میلیون نفر چه پتانسیلی برای پیشرفت و رشد دارد اما با حاکمیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی اکنون میلیونها نفر در کشورمان فقیر مطلق هستند و میلیونها نفر هم دچار فقر شدید شدهاند که حتی درآمدشان کفاف غذایشان را هم نمیدهد.
دقت کنید که این آمار حکومتی قابل اعتماد نیست چه بسا آمار واقعی بسی بیش از این باشد.
در ایران موضوع فقر به فساد سیستماتیک، ناکارآمدی حکومت، فاصله طبقاتی، تبعیض بیعدالتی گره خورده است.
در ایران ریشهکنی فقر با ریشه کنی حکومت ظالمان پیوند یافته است.
#فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۴ میلیون نفر هم فقر شدید داریم
کسانی که کل درآمدشان کفاف غذایشان را نمیدهد
این سخنان سیدهادی موسوینیک، عضو هیئت علمی مرکز پژوهشهای مجلس است که برنامه نود اقتصادی منتشر کرده است.
۲۶ میلیون نفر فقیر مطلق یعنی ۳۰ درصد کل جامعه ایران دچار فقر مطلق هستند.
ایران با ذخایر عظیم نفت و گاز و معادن، ایران با اهمیت ژئوپلیتیک ایران با جمعیتی بالای۹۰ میلیون نفر چه پتانسیلی برای پیشرفت و رشد دارد اما با حاکمیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی اکنون میلیونها نفر در کشورمان فقیر مطلق هستند و میلیونها نفر هم دچار فقر شدید شدهاند که حتی درآمدشان کفاف غذایشان را هم نمیدهد.
دقت کنید که این آمار حکومتی قابل اعتماد نیست چه بسا آمار واقعی بسی بیش از این باشد.
در ایران موضوع فقر به فساد سیستماتیک، ناکارآمدی حکومت، فاصله طبقاتی، تبعیض بیعدالتی گره خورده است.
در ایران ریشهکنی فقر با ریشه کنی حکومت ظالمان پیوند یافته است.
#فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍12👌1
ورود خاتمی برای فرونپاشیدن نظام
تصاویری از خاتمی رئیسجمهوری پیشین جمهوری اسلامی منتشر شده که ایشان را در حال بازی پینگپنگ نشان میدهد. او در پایان این ویدئو میگوید «برویم کاراته!»
یادآور میشویم خاتمی سال گذشته از مردم خواسته بود با تمام قوا در مراسم حکومتی ۲۲ بهمن حضور داشته باشند.
در تمام ۴۷ سال حاکمیت جمهوری اسلامی، خاتمی حتی یکبار هم حاضر نشد به عملکرد انقلابیون در اشفال سفارت آمریکا یا اعدام ایرانیان واکنش نشان دهد.
حتی واکنش خاتمی به آبان خونین هم بحثبرانگیز بوده او تنها به ابراز تاسف و تسلیت بسنده کرد و جامعه را به دو دسته معترض و آشوبطلب تقسیم کرد.
طرح از بهنام محمدی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #خاتمی
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از خاتمی رئیسجمهوری پیشین جمهوری اسلامی منتشر شده که ایشان را در حال بازی پینگپنگ نشان میدهد. او در پایان این ویدئو میگوید «برویم کاراته!»
یادآور میشویم خاتمی سال گذشته از مردم خواسته بود با تمام قوا در مراسم حکومتی ۲۲ بهمن حضور داشته باشند.
در تمام ۴۷ سال حاکمیت جمهوری اسلامی، خاتمی حتی یکبار هم حاضر نشد به عملکرد انقلابیون در اشفال سفارت آمریکا یا اعدام ایرانیان واکنش نشان دهد.
حتی واکنش خاتمی به آبان خونین هم بحثبرانگیز بوده او تنها به ابراز تاسف و تسلیت بسنده کرد و جامعه را به دو دسته معترض و آشوبطلب تقسیم کرد.
طرح از بهنام محمدی
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #خاتمی
@Tavaana_TavaanaTech
👍23👎3
صفحه وزارت خارجه آمریکا به فارسی، با انشتار پستی در شبکههای اجتماعی یاد و خاطره جمشید شارمهد را گرامی داشت و خواهان فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی شد.
«امروز، ما یاد جمشید شارمهد، شهروند آلمانی ایرانی تبار که توسط رژیم ایران ربوده، شکنجه، و کشته شد را گرامی میداریم. ما به اعمال فشار حداکثری علیه رژیم ایران ادامه خواهیم داد تا مطمئن شویم که در قبال فعالیتهای بدخیمش پاسخگو خواهد بود. ما از دولت آلمان به خاطر تسهیل بازگرداندن بقایای جسد آقای شارمهد ابراز قدردانی میکنیم.»
جمهوری اسلامی، جمشید شارمهد را سال ۹۹ در دوبی ربود و بهسختی شکنجه کرد.
دادگستری استان تهران دوم اسفند ۱۴۰۲ گزارش داد که شارمهد به اتهام «طراحی عملیات انفجار در حسینیه سیدالشهدای شیراز» به اعدام محکوم شده است.
هفتم آبانماه ۱۴۰۳، خبرگزاری میزان خبر فوت جمشید شارمهد را به این شکل اعلام کرد:
«شارمهد به سزای اعمالش رسید.»
آنچه مشخص است این است که جمشید شارمهد در زندان جمهوری اسلامی به قتل رسیده است.
#یاری_مدنی_توانا #جمشید_شارمهد
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز، ما یاد جمشید شارمهد، شهروند آلمانی ایرانی تبار که توسط رژیم ایران ربوده، شکنجه، و کشته شد را گرامی میداریم. ما به اعمال فشار حداکثری علیه رژیم ایران ادامه خواهیم داد تا مطمئن شویم که در قبال فعالیتهای بدخیمش پاسخگو خواهد بود. ما از دولت آلمان به خاطر تسهیل بازگرداندن بقایای جسد آقای شارمهد ابراز قدردانی میکنیم.»
جمهوری اسلامی، جمشید شارمهد را سال ۹۹ در دوبی ربود و بهسختی شکنجه کرد.
دادگستری استان تهران دوم اسفند ۱۴۰۲ گزارش داد که شارمهد به اتهام «طراحی عملیات انفجار در حسینیه سیدالشهدای شیراز» به اعدام محکوم شده است.
هفتم آبانماه ۱۴۰۳، خبرگزاری میزان خبر فوت جمشید شارمهد را به این شکل اعلام کرد:
«شارمهد به سزای اعمالش رسید.»
آنچه مشخص است این است که جمشید شارمهد در زندان جمهوری اسلامی به قتل رسیده است.
#یاری_مدنی_توانا #جمشید_شارمهد
@Tavaana_TavaanaTech
❤12💔5💯2
نقض اصول دادرسی در پروندهی زندانی سیاسی و حقوقدان بهفر لالهزاری
و صدور و تأیید ۵ سال حبس تعزیری از سوی قاضی شعبه ۲۱ تجدیدنظر دادگاه انقلاب تهران
در اقدامی غیرقانونی و مغایر با اصول دادرسی منصفانه، شعبه ۲۱ دادگاه تجدیدنظر انقلاب تهران، حکم پنج سال حبس تعزیری با اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت داخلی/خارجی» را برای بهفر لالهزاری – فعال مدنی و زندانی سیاسی – عیناً تأیید کرده است.
این در حالیست که دیوان عالی کشور پیشتر حکم صادره را نقض کرده و پرونده را جهت رسیدگی مجدد به دادگاه تجدیدنظر همعرض ارجاع داده بود. مطابق صراحت قانون، در چنین مواردی، پرونده باید توسط شعبهای دیگر و قاضی متفاوت رسیدگی شود، نه همان قاضی و شعبهای که حکم قبلی را صادر کردهاند.
با این حال، برخلاف مفاد قانونی و اصول عدالت، قاضی زنجانی که در دو سال گذشته در مقام قاضی شعبه ۳۶ تجدیدنظر دادگاه انقلاب حکم پیشین بهفر لالهزاری را صادر کرده بود، اکنون در سمت جدید خود به عنوان قاضی شعبه ۲۱ تجدیدنظر، مجدداً همان پرونده را بررسی و حکم پنج سال حبس را تأیید کرده است.
این اقدام آشکارا نقض اصل بیطرفی قضایی و تخلف از روند قانونی ارجاع پرونده به شعبه همعرض محسوب میشود. رفتار این قاضی، که پیشتر از سوی دیوان عالی کشور به دلیل ایرادات در رأی صادره مورد تذکر و نقض قرار گرفته بود، نشاندهندهی خصومت شخصی و تصمیمگیری مغرضانه در قبال متهم است.
این تخلف حقوقی و اداری نهتنها تضییع حق یک زندانی سیاسی بیدفاع است، بلکه نمونهای روشن از نقض نظاممند قانون در ساختار قضایی جمهوری اسلامی به شمار میرود. خواستهی روشن ما، رسیدگی مستقل به این تخلف، ارجاع مجدد پرونده به شعبهی همعرض دیگر و لغو حکم غیرقانونی صادرشده است.
در حال حاضر، این زندانی دو سال و دو ماه است که در حبس بهسر میبرد و توسط فرزادی (رئیس کل زندان اوین)، رئیس بند ۷ و وکیل بند (یکی از زندانیان با اتهام مالی)، بارها از حق قانونی ملاقات حضوری با همسر و دختر کوچکش محروم شده است. حق ملاقات او به زندانیان مالی دیگر داده میشود، در حالیکه مطابق قانون، هر زندانی حق دارد ماهی یکبار خانوادهی خود را بهصورت حضوری ملاقات کند.
با وجود ابتلا به بیماریهای جسمی و روحی متعدد و شدت گرفتن آن، از اعزام او به بهداری یا مراکز درمانی جلوگیری شده و نام وی هر بار از فهرست نوبت پزشکی و ویزیت خط میخورد. بهفر لالهزاری در زندان با ناراحتی و درد قلب، وضعیت تاری دید و ضعف بینایی دستوپنجه درد میکند که تا کنون ازحق درمان محروم مانده است.
خانوادهی بهفر لالهزاری نگران جان او هستند و بارها تأکید کردهاند که جان وی در زندان در خطر کامل قرار دارد و مسئولیت جان او بر عهدهی مسئولان زندان، ضابط پرونده و نهادهای قضایی مربوطه است.
تاریخ ابلاغ رأی، ۶ آبانماه بوده و ابلاغ تنها بهصورت شفاهی به اطلاع وکیل پرونده رسیده است. این شعبه به دلایل امنیتی از ارائهی ابلاغ کتبی رأی به وکیل یا ابلاغ آن به خود زندانی خودداری کرده است.
#بهفر_لاله_زاری #بهفر_لاله_زاری_را_آزاد_کنید #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
و صدور و تأیید ۵ سال حبس تعزیری از سوی قاضی شعبه ۲۱ تجدیدنظر دادگاه انقلاب تهران
در اقدامی غیرقانونی و مغایر با اصول دادرسی منصفانه، شعبه ۲۱ دادگاه تجدیدنظر انقلاب تهران، حکم پنج سال حبس تعزیری با اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت داخلی/خارجی» را برای بهفر لالهزاری – فعال مدنی و زندانی سیاسی – عیناً تأیید کرده است.
این در حالیست که دیوان عالی کشور پیشتر حکم صادره را نقض کرده و پرونده را جهت رسیدگی مجدد به دادگاه تجدیدنظر همعرض ارجاع داده بود. مطابق صراحت قانون، در چنین مواردی، پرونده باید توسط شعبهای دیگر و قاضی متفاوت رسیدگی شود، نه همان قاضی و شعبهای که حکم قبلی را صادر کردهاند.
با این حال، برخلاف مفاد قانونی و اصول عدالت، قاضی زنجانی که در دو سال گذشته در مقام قاضی شعبه ۳۶ تجدیدنظر دادگاه انقلاب حکم پیشین بهفر لالهزاری را صادر کرده بود، اکنون در سمت جدید خود به عنوان قاضی شعبه ۲۱ تجدیدنظر، مجدداً همان پرونده را بررسی و حکم پنج سال حبس را تأیید کرده است.
این اقدام آشکارا نقض اصل بیطرفی قضایی و تخلف از روند قانونی ارجاع پرونده به شعبه همعرض محسوب میشود. رفتار این قاضی، که پیشتر از سوی دیوان عالی کشور به دلیل ایرادات در رأی صادره مورد تذکر و نقض قرار گرفته بود، نشاندهندهی خصومت شخصی و تصمیمگیری مغرضانه در قبال متهم است.
این تخلف حقوقی و اداری نهتنها تضییع حق یک زندانی سیاسی بیدفاع است، بلکه نمونهای روشن از نقض نظاممند قانون در ساختار قضایی جمهوری اسلامی به شمار میرود. خواستهی روشن ما، رسیدگی مستقل به این تخلف، ارجاع مجدد پرونده به شعبهی همعرض دیگر و لغو حکم غیرقانونی صادرشده است.
در حال حاضر، این زندانی دو سال و دو ماه است که در حبس بهسر میبرد و توسط فرزادی (رئیس کل زندان اوین)، رئیس بند ۷ و وکیل بند (یکی از زندانیان با اتهام مالی)، بارها از حق قانونی ملاقات حضوری با همسر و دختر کوچکش محروم شده است. حق ملاقات او به زندانیان مالی دیگر داده میشود، در حالیکه مطابق قانون، هر زندانی حق دارد ماهی یکبار خانوادهی خود را بهصورت حضوری ملاقات کند.
با وجود ابتلا به بیماریهای جسمی و روحی متعدد و شدت گرفتن آن، از اعزام او به بهداری یا مراکز درمانی جلوگیری شده و نام وی هر بار از فهرست نوبت پزشکی و ویزیت خط میخورد. بهفر لالهزاری در زندان با ناراحتی و درد قلب، وضعیت تاری دید و ضعف بینایی دستوپنجه درد میکند که تا کنون ازحق درمان محروم مانده است.
خانوادهی بهفر لالهزاری نگران جان او هستند و بارها تأکید کردهاند که جان وی در زندان در خطر کامل قرار دارد و مسئولیت جان او بر عهدهی مسئولان زندان، ضابط پرونده و نهادهای قضایی مربوطه است.
تاریخ ابلاغ رأی، ۶ آبانماه بوده و ابلاغ تنها بهصورت شفاهی به اطلاع وکیل پرونده رسیده است. این شعبه به دلایل امنیتی از ارائهی ابلاغ کتبی رأی به وکیل یا ابلاغ آن به خود زندانی خودداری کرده است.
#بهفر_لاله_زاری #بهفر_لاله_زاری_را_آزاد_کنید #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔10🕊2❤1
مرضیه حسینی، روزنامهنگار حوزه اقتصاد، به دلیل فشار مقامات قضائی سکته مغزی کرد.
این روزنامهنگار بارها بهدلیل انتشار گزارشهایی درباره منطقه آزاد چندین بار از سوی مقامهای قضایی احضار شده بود.
«ایراناینترنشنال» اعلام کرده است که مرضیه حسینی پس از سکته مغزی، بخشی از حافظه کوتاهمدت خود را از دست داده است و اکنون در بیمارستان بستری است. با این حال، مقامهای قضایی بار دیگر او را احضار کردهاند.
خردادماه سال جاری، رئیس دادسرای عمومی و انقلاب قشم با صدور ابلاغیهای از این روزنامهنگار خواسته بود، جهت دفاع از اتهام انتسابی در این شعبه حاضر شود.
«افترا، نشر اکاذیب، هجو و توهین به مقامات و مامورین و توهین به اشخاص عادی» از اتهامات مطروحه علیه این خبرنگار است.
#یاری_مدنی_توانا ##ازادی_بیان
@Tavaana_TavaanaTech
این روزنامهنگار بارها بهدلیل انتشار گزارشهایی درباره منطقه آزاد چندین بار از سوی مقامهای قضایی احضار شده بود.
«ایراناینترنشنال» اعلام کرده است که مرضیه حسینی پس از سکته مغزی، بخشی از حافظه کوتاهمدت خود را از دست داده است و اکنون در بیمارستان بستری است. با این حال، مقامهای قضایی بار دیگر او را احضار کردهاند.
خردادماه سال جاری، رئیس دادسرای عمومی و انقلاب قشم با صدور ابلاغیهای از این روزنامهنگار خواسته بود، جهت دفاع از اتهام انتسابی در این شعبه حاضر شود.
«افترا، نشر اکاذیب، هجو و توهین به مقامات و مامورین و توهین به اشخاص عادی» از اتهامات مطروحه علیه این خبرنگار است.
#یاری_مدنی_توانا ##ازادی_بیان
@Tavaana_TavaanaTech
💔26❤3🕊1
زرتشت احمدی راغب؛ نماد انسانیت و مبارزه با دیکتاتوری و اعدام
✍️ رضا محمدحسینی
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در نهمین روز اعتصاب غذای خود در زندان قزلحصار بهسر میبرد. زرتشت احمدی راغب از جمله کنشگران مدنی شناختهشده در ایران است که به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود بارها بازداشت و زندانی شده است. وی پیشتر آتشنشان شهرداری شهریار بود و پس از ۱۷ سال خدمت، به دلیل اعتراض به بیعدالتی و فعالیتهای مدنی از کار اخراج شد. در سال ۱۳۹۸ از امضاکنندگان بیانیهی موسوم به «بیانیهی ۱۴ نفر» بود که در آن، امضاکنندگان خواستار کنارهگیری علی خامنهای از قدرت و گذار از نظام جمهوری اسلامی شدند.
زرتشت در سالهای اخیر بارها در زندانهای مختلف از جمله اوین، تهران بزرگ، رجاییشهر و قزلحصار محبوس بوده است. مأموران قرارگاه ثارالله او را در مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت کردند و با اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به زندان فرستادند.
در سال گذشته، پس از ارائهی درخواست آزادی مشروط، دو پروندهی مختومهی پیشین او مجدداً فعال شد. نخست در دادسرای شهریار، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دلیل در دست داشتن پلاکارد «نه به اعدام» در خارج از زندان، و پروندهای در زندان رجاییشهر که قبلاً مختومه اعلام شده بود. در ادامه، با شکایت رئیس زندان قزلحصار و نهاد حفاظت اطلاعات، پروندهی جدیدی علیه او تشکیل شد. بر اساس حکم قاضی آصفالحسینی، وی به اتهام انتشار فایل صوتی از داخل زندان به یک سال حبس تعزیری و دو سال تبعید محکوم شد. در حال حاضر زرتشت در حال گذراندن سال دوم همین حکم است. درخواست ادغام احکام او که چندین ماه پیش ارائه شده، تاکنون بدون پاسخ مانده است؛ در صورت تأیید، وی میتواند آزاد شود.
در بهمن ۱۴۰۲، به دنبال اعتراض جمعی در بند چهار زندان قزلحصار، من، زرتشت احمدی راغب و آرشام رضایی از تاریخ ۱۷ تا ۲۲ بهمن اقدام به اعتراض و تحصن کردیم. هدف این حرکت، اعتراض به احکام اعدام و سیاستهای سرکوبگرانهی حاکمیت بود. مأموران زندان دستور انتقال ما به سلول انفرادی را صادر کردند، اما با مقاومت ما مواجه شدند. در جریان این اعتراض، پرچمهای نصبشده در راهروی بند پایین کشیده شد و تنش میان زندانیان و مأموران بالا گرفت. در نهایت، مأموران ما را به انفرادی منتقل کردند.
در زمان انتقال، یکی از مأموران به من حملهور شد. هنگامی که مقاومت کردم و گفتم «فریاد علیه دیکتاتور جرم نیست»، آقای زرتشت احمدی راغب خطاب به افسر جانشین گفت: «رهایش کنید، بند دلش پاره میشود.» در پی این تذکر، مأموران از ادامهی درگیری خودداری کردند.
پس از اعتراضات و فریادهایی که علیه اعدام و سرکوب سر دادیم، من را از سلولانفرادی خارج کردند، به من سیلی زدند و به پدرم توهین کردند. به منظور جلوگیری از آسیب بیشتر به دیگر زندانیان، از واکنش خودداری کردم.
زرتشت احمدی راغب پیشتر نیز چندین بار در اعتراض به بیعدالتی و شرایط غیرانسانی زندانها دست به اعتصاب غذا زده است؛ از جمله در سال ۱۴۰۱ و نیز در زمستان ۱۴۰۲ که اعتصابش را تنها پس از درخواست فرزندش متوقف کرد.
زرتشت از چهرههای ثابت کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» و از فعالان همبستگی با خانوادههای دادخواه، معلمان و کارگران است. در طول دوران حبس نیز به دفعات به انفرادی منتقل شده و تحت فشار قرار گرفته است.
در حال حاضر، وضعیت جسمی او به دلیل اعتصاب غذا نگرانکننده است. زرتشت احمدی راغب و سایر زندانیان سیاسی، گروگان حکومتی هستند که هیچ مرزی برای سرکوب و مجازات مخالفان خود قائل نیست.
جمهوری اسلامی باید بیدرنگ زندانیان سیاسی را آزاد کند.
زندانیان سیاسی تحت فشارهای جسمی و روحی فراوانی در زندانهای جمهوری اسلامی و زیر سایهی اعدام قرار دارند. وقتی روح و روان فرد آسیب میبیند، بهتدریج جسم او نیز دچار آسیب میشود؛ اعتصاب غذا، ضربوشتم، و فشارهای روانی تأثیر مستقیم بر سلامت و تندرستی زندانیان دارد.
ما از فریاد و اعتراض دست نخواهیم کشید و حاکمان مستبد را به زیر خواهیم کشید؛ اجازه نخواهیم داد ایران را ویران کنند. ما هر هفته اخبار اعدام، مرگ، شکنجه و حبس را میشنویم و میبینیم؛ این شرایط بر اعصاب و روان و سیستم ایمنی ما تأثیر میگذارد و سلامت عمومی ما را به خطر میاندازد.
ما خواستار توقف فوری سرکوب، پایان دادن به پروندهسازیهای سیاسی و احقاق حقوق زندانیان سیاسی هستیم. حکومت باید پاسخگوی اقدامات خود باشد و بهطور عاجل اقدامات لازم برای آزادی زندانیان سیاسی و تضمین سلامت آنان را فراهم کند.
رضا محمدحسینی، زندان قزلحصار
۹ آبان ۱۴۰۴
#زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️ رضا محمدحسینی
زرتشت احمدی راغب، فعال مدنی و زندانی سیاسی، در نهمین روز اعتصاب غذای خود در زندان قزلحصار بهسر میبرد. زرتشت احمدی راغب از جمله کنشگران مدنی شناختهشده در ایران است که به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز خود بارها بازداشت و زندانی شده است. وی پیشتر آتشنشان شهرداری شهریار بود و پس از ۱۷ سال خدمت، به دلیل اعتراض به بیعدالتی و فعالیتهای مدنی از کار اخراج شد. در سال ۱۳۹۸ از امضاکنندگان بیانیهی موسوم به «بیانیهی ۱۴ نفر» بود که در آن، امضاکنندگان خواستار کنارهگیری علی خامنهای از قدرت و گذار از نظام جمهوری اسلامی شدند.
زرتشت در سالهای اخیر بارها در زندانهای مختلف از جمله اوین، تهران بزرگ، رجاییشهر و قزلحصار محبوس بوده است. مأموران قرارگاه ثارالله او را در مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت کردند و با اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به زندان فرستادند.
در سال گذشته، پس از ارائهی درخواست آزادی مشروط، دو پروندهی مختومهی پیشین او مجدداً فعال شد. نخست در دادسرای شهریار، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دلیل در دست داشتن پلاکارد «نه به اعدام» در خارج از زندان، و پروندهای در زندان رجاییشهر که قبلاً مختومه اعلام شده بود. در ادامه، با شکایت رئیس زندان قزلحصار و نهاد حفاظت اطلاعات، پروندهی جدیدی علیه او تشکیل شد. بر اساس حکم قاضی آصفالحسینی، وی به اتهام انتشار فایل صوتی از داخل زندان به یک سال حبس تعزیری و دو سال تبعید محکوم شد. در حال حاضر زرتشت در حال گذراندن سال دوم همین حکم است. درخواست ادغام احکام او که چندین ماه پیش ارائه شده، تاکنون بدون پاسخ مانده است؛ در صورت تأیید، وی میتواند آزاد شود.
در بهمن ۱۴۰۲، به دنبال اعتراض جمعی در بند چهار زندان قزلحصار، من، زرتشت احمدی راغب و آرشام رضایی از تاریخ ۱۷ تا ۲۲ بهمن اقدام به اعتراض و تحصن کردیم. هدف این حرکت، اعتراض به احکام اعدام و سیاستهای سرکوبگرانهی حاکمیت بود. مأموران زندان دستور انتقال ما به سلول انفرادی را صادر کردند، اما با مقاومت ما مواجه شدند. در جریان این اعتراض، پرچمهای نصبشده در راهروی بند پایین کشیده شد و تنش میان زندانیان و مأموران بالا گرفت. در نهایت، مأموران ما را به انفرادی منتقل کردند.
در زمان انتقال، یکی از مأموران به من حملهور شد. هنگامی که مقاومت کردم و گفتم «فریاد علیه دیکتاتور جرم نیست»، آقای زرتشت احمدی راغب خطاب به افسر جانشین گفت: «رهایش کنید، بند دلش پاره میشود.» در پی این تذکر، مأموران از ادامهی درگیری خودداری کردند.
پس از اعتراضات و فریادهایی که علیه اعدام و سرکوب سر دادیم، من را از سلولانفرادی خارج کردند، به من سیلی زدند و به پدرم توهین کردند. به منظور جلوگیری از آسیب بیشتر به دیگر زندانیان، از واکنش خودداری کردم.
زرتشت احمدی راغب پیشتر نیز چندین بار در اعتراض به بیعدالتی و شرایط غیرانسانی زندانها دست به اعتصاب غذا زده است؛ از جمله در سال ۱۴۰۱ و نیز در زمستان ۱۴۰۲ که اعتصابش را تنها پس از درخواست فرزندش متوقف کرد.
زرتشت از چهرههای ثابت کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» و از فعالان همبستگی با خانوادههای دادخواه، معلمان و کارگران است. در طول دوران حبس نیز به دفعات به انفرادی منتقل شده و تحت فشار قرار گرفته است.
در حال حاضر، وضعیت جسمی او به دلیل اعتصاب غذا نگرانکننده است. زرتشت احمدی راغب و سایر زندانیان سیاسی، گروگان حکومتی هستند که هیچ مرزی برای سرکوب و مجازات مخالفان خود قائل نیست.
جمهوری اسلامی باید بیدرنگ زندانیان سیاسی را آزاد کند.
زندانیان سیاسی تحت فشارهای جسمی و روحی فراوانی در زندانهای جمهوری اسلامی و زیر سایهی اعدام قرار دارند. وقتی روح و روان فرد آسیب میبیند، بهتدریج جسم او نیز دچار آسیب میشود؛ اعتصاب غذا، ضربوشتم، و فشارهای روانی تأثیر مستقیم بر سلامت و تندرستی زندانیان دارد.
ما از فریاد و اعتراض دست نخواهیم کشید و حاکمان مستبد را به زیر خواهیم کشید؛ اجازه نخواهیم داد ایران را ویران کنند. ما هر هفته اخبار اعدام، مرگ، شکنجه و حبس را میشنویم و میبینیم؛ این شرایط بر اعصاب و روان و سیستم ایمنی ما تأثیر میگذارد و سلامت عمومی ما را به خطر میاندازد.
ما خواستار توقف فوری سرکوب، پایان دادن به پروندهسازیهای سیاسی و احقاق حقوق زندانیان سیاسی هستیم. حکومت باید پاسخگوی اقدامات خود باشد و بهطور عاجل اقدامات لازم برای آزادی زندانیان سیاسی و تضمین سلامت آنان را فراهم کند.
رضا محمدحسینی، زندان قزلحصار
۹ آبان ۱۴۰۴
#زرتشت_احمدی_راغب #رضا_محمدحسینی #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤17👍7🕊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شرمِ بیشرمانگی در مجلس
نمایندهای در مجلس جمهوری اسلامی، با کمال وقاحت گفته است:
«اگر بانوان پشت موتورسیکلت بنشینند، وقتی باد میوزد لباسشان میچسبد و ما دچار مشکل میشویم!»
این را رشیدی کوچی نماینده سابق در یک مناظره بیان کرده است.
به تفکری که شأن زن را تا این حد پایین میآورد و مسئولیت اخلاقی را از انسانِ ناظر سلب میکند، چه باید گفت؟ این سخن، اگر حماقت نباشد، حتماً خیانت است؛ خیانت به شرافت زن، به عقل، و به کرامت انسانی.
مجلس قانونگذاری جایی است برای دفاع از آزادی و حقوق شهروندان، نه صحن بیان عقدههای سرکوبشدهی مردانی که حضور زن را تهدید میپندارند. زن، سوژهی میل شما نیست؛ شهروندی برابر است که حق دارد زندگی کند، رانندگی کند، پشت موتورسیکلت بنشیند، و آزادانه در جامعه حضور داشته باشد.
در جهانی که زنان فضانورد میشوند و در ایران هنوز باید از عبورشان در خیابان دفاع کرد، این سخنان یادآور سقوط فکری و اخلاقی حاکمیتی است که به جای حل بحران فقر، فساد، و تباهی، درگیر «چسبیدن لباس» است.
مشکل نه «لباس زن»، بلکه «ذهن بیمار مردان قدرتدوست» است که حتی از آزادی باد هم میترسند.
#موتورسواری_زنان #حقوق_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نمایندهای در مجلس جمهوری اسلامی، با کمال وقاحت گفته است:
«اگر بانوان پشت موتورسیکلت بنشینند، وقتی باد میوزد لباسشان میچسبد و ما دچار مشکل میشویم!»
این را رشیدی کوچی نماینده سابق در یک مناظره بیان کرده است.
به تفکری که شأن زن را تا این حد پایین میآورد و مسئولیت اخلاقی را از انسانِ ناظر سلب میکند، چه باید گفت؟ این سخن، اگر حماقت نباشد، حتماً خیانت است؛ خیانت به شرافت زن، به عقل، و به کرامت انسانی.
مجلس قانونگذاری جایی است برای دفاع از آزادی و حقوق شهروندان، نه صحن بیان عقدههای سرکوبشدهی مردانی که حضور زن را تهدید میپندارند. زن، سوژهی میل شما نیست؛ شهروندی برابر است که حق دارد زندگی کند، رانندگی کند، پشت موتورسیکلت بنشیند، و آزادانه در جامعه حضور داشته باشد.
در جهانی که زنان فضانورد میشوند و در ایران هنوز باید از عبورشان در خیابان دفاع کرد، این سخنان یادآور سقوط فکری و اخلاقی حاکمیتی است که به جای حل بحران فقر، فساد، و تباهی، درگیر «چسبیدن لباس» است.
مشکل نه «لباس زن»، بلکه «ذهن بیمار مردان قدرتدوست» است که حتی از آزادی باد هم میترسند.
#موتورسواری_زنان #حقوق_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤18
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسن حسننیا، فرمانده پیشین تیپ مالکاشتر مازندران، پنجشنبه هشتم آبان در یادواره شهدای روستای ریحانآباد از توابع شهرستان گلوگاه، در مورد حجاب اجباری گفت: «اگر شهدا امروز بودند، پوست از کله کسانی که با شعار «زن، زندگی، آزادی» خود را لخت کرده و سگ بهدست راه میروند، درمیآوردند.»
او افزود: «حجاب مال قرآن است و هر که آن را منکر شود باید اعدام شود.»
حسننیا تاکید کرد «حجاب در قانون اساسی آمده» و ضمن درخواست برخورد با اشد مجازات با افراد بدون حجاب اجباری اظهار کرد: «در صورت موافقت رهبری همین جمع پوست از کله اینها در میآورند.»
سخنان سخیف و نفرتپراکنِ حسن حسننیا، فرمانده پیشین تیپ مالکاشتر مازندران، تنها نظر شخصی یک فرد تندرو نیست؛ پژواکی است از ذهنیت مسلط بخشی از حاکمیت که هنوز گمان میکنند میتوان با تهدید، اعدام و «پوست از سر کندن» مردم، جامعه را به عقب راند. این زبانِ خشونت، میراثِ چهل و هفت سال سیاستِ ارعاب است؛ سیاستی که میخواست ترس را جایگزین اعتماد، و زور را جایگزین قانون کند.
اما آن دوران به پایان رسیده است. جامعهای که از دل «زن، زندگی، آزادی» برخاسته، دیگر از رجزخوانیها و تهدیدهای خونبار نمیهراسد. امروز، دختران و پسران این سرزمین با چشمان باز ایستادهاند؛ آنان فهمیدهاند که حاکمیت، وقتی از گفتوگو ناتوان میشود، به زبان خشونت پناه میبرد.
تفکری که امثال حسننیا نمایندگی میکنند، بر پایهی مالکیت انحصاری بر حقیقت بنا شده است؛ گویی گروهی خود را مأمور خدا و دیگران را مطرود میدانند. این تفکر در دهههای گذشته هزاران انسان را به جرم «اندیشیدن» یا «پوشیدن» به زندان و چوبه دار سپرده، اما هرگز نتوانسته وجدان جامعه را به اسارت بگیرد.
در پسِ این تهدیدها، چیزی جز درماندگی و خشم از بیاعتباری باقی نمانده است. وقتی قدرت درونتهی میشود، صدایش بلندتر میشود؛ وقتی مشروعیت فرو میپاشد، تهدید به جای گفتوگو مینشیند. حسننیاها زیادند، اما نفوذشان رو به زوال است. نسل امروز، دیگر با مشت گرهکرده و شعار نمیترسد؛ با آگاهی، با همبستگی و با شهامت مدنی، در برابر این نگاه ایستاده است.
آنها میتوانند در یادوارهها فریاد بزنند و به نام دین، مرگ بخواهند، اما ایران دیگر در عصر ترس زندگی نمیکند. مردمی که طعم آزادی را چشیدهاند، هرگز به زنجیر بازنمیگردند.
#زن_زندگی_آزادی #آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او افزود: «حجاب مال قرآن است و هر که آن را منکر شود باید اعدام شود.»
حسننیا تاکید کرد «حجاب در قانون اساسی آمده» و ضمن درخواست برخورد با اشد مجازات با افراد بدون حجاب اجباری اظهار کرد: «در صورت موافقت رهبری همین جمع پوست از کله اینها در میآورند.»
سخنان سخیف و نفرتپراکنِ حسن حسننیا، فرمانده پیشین تیپ مالکاشتر مازندران، تنها نظر شخصی یک فرد تندرو نیست؛ پژواکی است از ذهنیت مسلط بخشی از حاکمیت که هنوز گمان میکنند میتوان با تهدید، اعدام و «پوست از سر کندن» مردم، جامعه را به عقب راند. این زبانِ خشونت، میراثِ چهل و هفت سال سیاستِ ارعاب است؛ سیاستی که میخواست ترس را جایگزین اعتماد، و زور را جایگزین قانون کند.
اما آن دوران به پایان رسیده است. جامعهای که از دل «زن، زندگی، آزادی» برخاسته، دیگر از رجزخوانیها و تهدیدهای خونبار نمیهراسد. امروز، دختران و پسران این سرزمین با چشمان باز ایستادهاند؛ آنان فهمیدهاند که حاکمیت، وقتی از گفتوگو ناتوان میشود، به زبان خشونت پناه میبرد.
تفکری که امثال حسننیا نمایندگی میکنند، بر پایهی مالکیت انحصاری بر حقیقت بنا شده است؛ گویی گروهی خود را مأمور خدا و دیگران را مطرود میدانند. این تفکر در دهههای گذشته هزاران انسان را به جرم «اندیشیدن» یا «پوشیدن» به زندان و چوبه دار سپرده، اما هرگز نتوانسته وجدان جامعه را به اسارت بگیرد.
در پسِ این تهدیدها، چیزی جز درماندگی و خشم از بیاعتباری باقی نمانده است. وقتی قدرت درونتهی میشود، صدایش بلندتر میشود؛ وقتی مشروعیت فرو میپاشد، تهدید به جای گفتوگو مینشیند. حسننیاها زیادند، اما نفوذشان رو به زوال است. نسل امروز، دیگر با مشت گرهکرده و شعار نمیترسد؛ با آگاهی، با همبستگی و با شهامت مدنی، در برابر این نگاه ایستاده است.
آنها میتوانند در یادوارهها فریاد بزنند و به نام دین، مرگ بخواهند، اما ایران دیگر در عصر ترس زندگی نمیکند. مردمی که طعم آزادی را چشیدهاند، هرگز به زنجیر بازنمیگردند.
#زن_زندگی_آزادی #آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👎3❤2