آموزشکده توانا
59K subscribers
29.2K photos
35.7K videos
2.54K files
18.4K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«مادران سرزمین من همسو با هم و یک‌دل با پیش‌گرفتن یک راە مشترک، دادخواە خون فرزندان بی گناە و آزادی‌خواهشان هستند.
ما جوانان انقلابی و خواهران و برادران دادخواه، رفتن پای صندوق رٲی را همانند پنجە درخون برادرانمان کشیدن و خیانت بە مادران شهید می‌دانیم.

نە میبخشیم نە فراموش میکنیم.

در ادامەی راە شهیدانمان همچنان در راهیم.»

از صفحه اسرین محمدی، خواهر جاویدنام شهریار
shahryar.mohammady1373

#نه_به_راى #رای_بی_رای #رای_نمیدهم #انگشت_در_خون #رای_من_سرنگونی #نه_ميبخشيم_نه_فراموش_ميكنيم #زن_زندگی_آزادی #ژن_ژيان_ئازادي #شهريار_محمدى #عرفان_خزایی #سپهر_اعظمی #ميلاد_معروفى #هژار_مام_خسروی
#هيوا_جان_جان #مصطفى_شعبانى #سمكو_مولودى #كبرى_شيخه
#نيكا_شاكرمى #محسن_شكارى #يلدا_آقافضلى #محمدرضا_اسكندرى
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«به نام آزادی و سرافرازی
به نام آن دیروز خاموش‌ناشدنی
و برای فروغ فردا.

به یاد میلاد عزیزمان گرد هم آمدیم. میلادی که خروشی علیه شقاوت، سیاهی و ددمنشی بود. ما نه برای عزا که به پاسداشت و احترام زندگی پر افتخار او دور هم آمدیم تا بار دیگر در این ظلمتگاه چراغی از همدلی و همبستگی بیافروزیم. این تصاویر ما خانواده‌های دادخواه گواهیِ رنجی‌ست که سال‌ها به دوش کشیده‌ایم و دعوتی است برای فریادزدن این رنج و رنج‌های بسیار دیگر تا پژواکی باشد برای خفتگان و غفلت‌زدگان؛ شاید بیداری و آگاهی حاصل آید و صحنه‌‌‌های نمایش را خالی کنند.

میلادجان
فرزند عزیزِ وطن
زادروزت مبارک.

خانواده‌های داخواده جنبش آبان تا انقلاب زن، زندگی، آزادی که در جشن زادروز میلاد حضور داشتند:

خانواده‌ عزیز مهدی ببرنژاد (جمهوری اسلامی مهدی را سال ۱۴۰۱ در قوچان کشت.)

خانواده‌ عزیز فرهاد مجدم (جمهوری اسلامی فرهاد را آبان ۱۳۹۸ در ملارد کشت.)

خانواده عزیز امیرمهدی فرخی‌پور (جمهوری اسلامی مهدی را سال ۱۴۰۱ در تهران کشت)

خانواده‌ عزیز عرفان خزایی (جمهوری اسلامی عرفان را سال ۱۴۰۱ در شهریار کشت.)

خانواده‌ عزیز محمدرضا اسکندری (جمهوری اسلامی محمدرضا را سال ۱۴۰۱ در پاکدشت کشت.)

خانواده‌ عزیز سیاوش محمودی (جمهوری اسلامی محمدرضا را سال ۱۴۰۱ در تهران کشت.)

خانواده‌ عزیز پویا بختیاری (جمهوری اسلامی پویا را آبان ۱۳۹۸ در کرج کشت.)

خانواده‌ عزیز شهریار محمدی (جمهوری اسلامی شهریار را سال ۱۴۰۱ در بوکان کشت.)

خانواده‌ عزیز یلدا آقافضلی (جمهوری اسلامی یلدا را سال ۱۴۰۱ در تهران کشت.)

خانواده‌ عزیز جوادحیدری (جمهوری اسلامی جواد را سال ۱۴۰۱ در قزوین کشت.)»

از صفحه فاطمه حیدری
heydari_fatemeh

#میلاد_سعیدیان_جو #شهریار_محمدی #سیاوش_محمودی #جواد_حیدری #پویا_بختیاری #محمدرضا_اسکندری #عرفان_خزایی #امیرمهدی_فرخی_پور #فرهاد_مجدم #مهدی_ببرنژاد #یلدا_آقافضلی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
خانواده‌های جان‌باختگان راه آزادی با به اشتراک گذاشتن تصاویری از چهارشنبه‌سوری سال‌هایی که آن عزیزان در کنارشان بودند، یاد آن‌ها را گرامی داشتند.
هر مناسبتی، کلی خاطره زنده می‌کند. شب یلدا، چهارشنبه‌سوری، سیزده‌به‌در و ...

نوروز در پیش است و حتما همه خانواده‌ها از این ایام خاطرات زیادی ذارند، اما پیش از آن در آخرین پنجشنبه سال، بر مزار عزیزانشان حاضر خواهند شد.چه‌خوب است در کنارشان باشیم، با شاخه گلی، هدیه‌ای، آغوشی باز و ابراز همدلی، دلدارشان باشیم.

تصویر:

استوری امیر شهیدی‌نژاد، پدر مهرشاد
استوری شبنم اسکندری، خواهر محمدرضا

#چهارشنبه_سوری #مهرشاد_شهیدی #محمدرضا_اسکندری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دومین بهار نبودنت دارد از راه میرسد...
به امید روزی که درخت آزادی که با خون خود کاشتید در ایرانی آزاد شکوفه بزند...
ممنونم از حضور‌گرم عزیزانی که زحمت کشیدن و در کنارمون بودن🕊»

متن و ویدیو از اینستاگرام مریم اسکندری، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری

- محمدرضا اسکندری ۲۵ساله اهل پاکدشت، ورزشکار بود و همراه پدرش که راننده ماشین است کار می‌کرد. ۳۰ شهریور وقتی از باشگاه برمی‌گردد در تماسی با خانواده می‌گوید که به مرکز شهر می‌رود، در جریان تظاهرات مرکز شهر با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر مجروح و نرسیده به بیمارستان جان می‌سپارد.

#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
همبستگی و اتحاد را از خانواده‌های دادخواه بیاموزیم. خانواده جاویدنام محسن محمدی کوچکسرایی از مازندران به پاکدشت رفتند و بر مزار جاویدنام محمدرضا اسکندری حاضر شدند.

شبنم، خواهر محمدرضا نوشت:

«خانواده دادخواه و شریف «جاویدنام #محسن_محمدی_کوچکسرائی»
در نوروز باستانی از دیار آرش کمانگیر ، به پسرخودشون محمدرضای عزیز سر زدن ،و استواری ،شجاعت این خانواده قابل ستایشه...
💚🤍❤️

پدرش میگفت :محسن برق مسجد روستا رو بدون هیچ هزینه و رایگان انجام داد، می‌گفت به خانوادهای نیازمند کمک می‌کرد و حتی ما بعدا فهمیدیم ....

و دقیقا ساعتی که برادرم کشته شد، در همان ساعات با « گلوله جنگی» جاویدنام شد ....»

#محمدرضا_اسکندری #جاویدنامان_آزادی #دادخواهی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
محمدرضا مرادبهروزی، زندانی سیاسی سابق، به اتهام انتشار یک فايل صوتی، به یک‌سال حبس و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.

۱۴ تیر ۱۴۰۲، زمانی‌که محمدرضا مرادبهروزی پس از تحمل یک سال حبس از زندان مرکزی قزوین واقع در شهر چوبیندر آزاد شد، در سخنانی گفت:
«تا سقوط رژیم جمهوری اسلامی سکوت نخواهم کرد.»
این سخنان اکنون باعث شده جمهوری اسلامی او را به حبس و مجازات تکمیلی دیگر محکوم کند.
آقای رضا مرادبهروزی کارگری است که به دلیل انتشار مطالب انتقادی در صفحه اینستاگرام خود بازداشت شده بود، او همچنین در کمپین حجاب‌بی‌حجاب، همسرش خانم سوری چگینی بابائی را همراهی کرده بود و پس از آن هر دو بازداشت شدند.
این دو زندانی سابق، در طی دوران حبس، چند بار اعتصاب غذا کردند و مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفتند.


#محمدرضا_مرادبهروزی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی در بهمن ۸۸ اعدام شدند. به اتهام دست داشتن در اعتراضات انتخاباتی. دروغ بود چون هر دو را «قبل از» انتخابات ۸۸ گرفته بودند.

پنج روز بعد از دار زدن این دو جوان، ابراهیم رئیسی که در آن زمان معاون اول قوه قضاییه بود، در سخنرانی توجیهی خود برای نیروهای بسیج و سپاه و در پاسخ به ابهامات مطرح در مورد اعدام رحمانی پور و علی زمانی، به تکذیب "شایعه عدم حضور اعدام شدگان در اغتشاشات اخیر" پرداخت و مدعی دستگیری آن‌ها پس از انتخابات شد. به گزارش خبرگزاری فارس، آقای رئیسی در "نشست سیاسی بصیرت" در شهر قم اعلام کرد: "دو نفری که اعدام شده‌اند و ۹ نفر دیگر که به زودی اعدام خواهند شد قطعا در جریان آشوب‌های اخیر دستگیر شدند و هر کدام به یکی از جریان‌های ضد انقلاب مرتبط بوده و با انگیزه نفاق و براندازی نظام در اغتشاشات حضور یافته‌اند."

اظهارات ابراهیم رئیسی، در تایید اطلاعیه کذب دادسرای عمومی و انقلاب تهران در روز اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی بود که این دو بازداشتیِ پیش از خرداد ۸۸ را در وقایع پس از انتخابات و مشخصا تظاهرات روز عاشورا در ۶ دی ۸۸ دخیل می‌دانست. این اطلاعیه در سایت رسمی دولت نیز، با تیتر "اعدام دو محکوم اغتشاشات عاشورا" منتشر شد؛ بدون نگرانی از آنکه افراد دستگیر شده قبل از انتخابات، چطور می‌توانسته‌اند "محکوم" تظاهرات عاشورا در حدود شش ماه پس از انتخابات باشند.

دادستان وقت تهران هم در روز اعدام اعلام کرد این دو جوان «از عوامل ضد انقلاب سلطنت طلب بوده‌اند که اتهام آنها... حضور در اغتشاشات اخیر بوده است.»
حضرات با همین خونسردی دروغ گفتند تا دار زدن دو انسان را توجیه کنند، به اتهام مشارکت در اقداماتی زدند که در زمان وقوع‌شان در زندان بودند.

بخشی از گزارش حسین باستانی در بی‌بی‌سی با عنوان انسانیت‌زدایی از اعدامی
https://www.bbc.com/persian/iran-features-57371963

قتل این دو جوان بخشی کوچک از هزاران جنایتی است ابراهیم رئیسی در آن دست داشته است.

#آرش_رحمانی_پور #محمدرضا_علی_زمانی #ابراهیم_رئیسی #نه_به_اعدام #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام عرفان خزابی، سی و دومین زادروزش را با حضور جمعی از خانواده‌های دادخواه در منزل و سر مزارش گرامی داشتند.

هستی خزایی ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
«تو نبودی عرفان .....
در بزم غمگین زادروزت
آشفته حالی مارا
ندیدی.....
تو نبودی عرفان
درمیهمانی زمینی شدنت
عزای آسمانی بودنت را گرم گرفتیم😭🥹🥹
سپاس از همه خانواده عزیز که لطف کردند امروز مارو تنها نزاشتند ونام ویاد عرفان و تمام جاویدنامان را گرامی داشتیم ...»

#عرفان_خزایی
#یلدا_آقافضلی
#میلاد_سعیدیان_جو
#جواد_حیدری
#محسن_شکاری
#سپهر_اعظمی
#امیرمهدی_فرخی_پور
#شهریار_محمدی
#محمدرضا_اسکندری
#فرهاد_مجدم
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
در سراسر کشورمان در زندان‌های جمهوری اسلامی، زندانیانی گمنام در حبس هستند که حتی اسامی آن‌ها منتشر نشده است. افرادی که از حق دسترسی به دادگاهی عادلانه محروم بوده‌اند. افرادی که تحت شکنجه قرار گرفته‌اند. افرادی که حقوق انسانی آن‌ها تضییع شده است.

در ادامه نام ۱۰ زندانی سیاسی محکوم به اعدام می‌آید که در زندان‌های اهواز محبوس هستند:

#علی_مجدم فرزند صالح
#محمدرضا_مقدم فرزند محمدعلی
#سیدسالم_موسوی فرزند سید خلف
#معین_خنفری فرزند صادق
#حبیب_دریس
#سیدعدنان_موسوی (آلبوغبیش) در #زندان_سپیدار

#محمد_داورشناس فرزند سید راشد
#مهدی_شریفی
#محمد_امین_عبیات
#مرتضی_مهناپور

صدای آن‌ها باشیم که دسترسی به دادخواهی هم ندارند.
ایران را فراموش نکنیم

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رنج‌ها و غم‌ها به کشتار رقص‌هایمان آمده ... به سلاخی آوازهایمان... به قصد شکستن سازهایمان!
وای‌تان باد اگر روزی زنان سرزمین‌تان، رقصیدن را فراموش کرده باشند...
وای‌تان باد اگر آوازخوانان‌تان غمباد گرفته باشند و شاعران و نوازنده‌هایتان به پیشه‌ی دیگری روی آورده باشند ...
رقص و آواز، شعر و موسیقی، آخرین علایم حیاتی یک جامعه‌ی زنده و پویاست .
اگر میخواهی سرزمینی را نابود کنی، با تخریب شهرها و خانه‌های مردم نمی‌توانی آن دیار را به خاک مذلت بنشانی.
اما اگر توانستی میل به شادی، رقص، شعر و آواز  را در آنان خفه کنی، آنگاه می‌توانی به راستی ادعا کنی که سرزمینی را به شهری سوخته، بدل کرده‌ای.
اما بازهم، سال‌ها بعد، در همان شهر سوخته، تمام غم‌ها و ناامیدی‌ها ، تمام آلام و دردها ، تمام سوگواری‌ها و گریه‌ها، در یک لحظه تمام خواهد شد. درست در همان لحظه‌ای که پیرزنی داریه‌زنگی خود را از زیر آوارهای خانه‌اش بیرون می‌کشد، مردی آخرین سیم‌ کمانچه‌‌اش را کوک می‌کند و مادری داغدار، ناگهان اشک‌هایش را با آستینش پاک می‌کند و همگام با ردیف کمانچه و داریه، از عمق جان آواز سر می‌دهد که :
بغل وا کن منو کنج بغل گیر ... که دیشب در بیابون مونده‌ام مو ... که سرما خورده‌ام مو ...عزیز جان ... جگر جان ... دل ای دل ای دل ای دل ...

و آنگاه،
گاهِ رقصیدن آغاز می‌شود... و زندگی
بر استخوان ران‌هایِ خود
دوباره خواهد ایستاد...

✍️مسعود احمدی شامکانی

masoudahmadi912

#شجریان #محمدرضا_شجریان #محمد_رضا_شجریان #رقص_ایرانی #رقص_محلی #آواز_محلی #آواز_سنتی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«شام برام نگه‌داریدا! میام خونه»
محمدرضا اسکندری، جوانی که کشورش را شایسته آزادی می‌دانست و به خیابان آمد تا به مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را به خفقان و دیکتاتوری نشان دهد.
محمدرضا جوان ۲۵ ساله‌ای بود اهل پاکدشت؛ او ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در این شهر با شلیک مستقیم نیروهای انتظامی و امنیتی کشته شد.
پاسخ مسئولان جمهوری اسلامی به دادخواهی خانواده‌اش؛
دیه بگیرید و فراموش کنید!

اما پرسش از شما
آیا در هر انتخاباتی که جمهوری اسلامی برگزار کند، شرکت می‌کنید؟

#یاری_مدنی_توانا
#رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#محمدرضا_اسکندری
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرضیه، خواهر جاویدنام ابوالفضل آدبنه‌زاده ویدیویی از حضور خانواده عزیز و باشرف جاویدنام محمدرضا‌ اسکندری
بر مزار یگانه برادرش منتشر کرد.

می‌شود این ویدیو را ببینیم و دلمان نلرزد؟
صدای پدر محمدرضا را بشنوید، زبان بدنش را ببینید...
باید خون گریست برای میهنی که در چنگ دیکتاتوری خون‌ریز گرفتار است.
هر روز باید به خودمان یادآوری کنیم که وامدار خانواده‌های دادخواه هستیم...


#ابوالفضل_آدینه‌زاده #ابوالفضل_آدینه_زاده #محمدرضا_اسکندری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
شبنم، خواهر دادخواه جاویدنام محمدرضا اسکندری، از جان‌باختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، ضمن انتشار این تصاویر نوشت:

«یه ورزشکاری هم بود هرچقد تلاش کرد گرما سرما، بدلیل عدالت خیلی زیاد!نتونست به تیم ملی راه پیدا کنه،
آخرین روز زندگیش باشگاه بود،
با فکر اگاهش؛ بطریِ آب و گوشی جلو جلادا ایستاده بود، قد و هیکل نازنینشو به خون بستن ...»

مسابقات المپیک پاریس در جریان است، در این میان صدای جوانانی در تاریخ پیچیده که فریاد می‌زدند من حق زندگی دارم!
«عزیز این‌ها برای ورزشه!»
یا عکس‌ها و دست‌نوشته محمدمهدی کرمی و هر کدام از هم‌وطنانی که جمهوری اسلامی آن‌ها را به قتل رسانده طی این ۴۵ سال! ما در آموزشکده توانا پیشتر از قتل و اعدام ورزشکاران در دهه ۶۰ نوشته بودیم.

#محمدرضا_اسکندری
#ورزش
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#المپیک
@Tavaana_TavaanaTech
محمدرضا اسکندری، جوان ۲۶ ساله‌ی پاکدشتی، عصر روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ بر اثر شلیک مستقیم ماموران امنیتی به قلبش جان باخت. محمدرضا روی دستش کلمه آزادی را خال‌کوبی کرده بود. پدر گرامی او از جانبازان جنگ هشت ساله است. پیکر او تحت تدابیر امنیتی شدید و فشار بر خانواده‌ی داغدارش به‌خاک سپرده شد. روانش شاد. زنده باد آزادی. پاینده ایران کهن.

برادر که روشن‌جهان من‌ست / گزیده‌پسر پهلوان من‌ست، همی‌گویی از خویشتن دور کن / زِ بخرد چُنین خام باشد سَخُن
مرا مرگ باید بدان زندگی / که سالار باشم کنم بندگی
یکی داستان زد برین‌بر پلنگ / که با شیر جنگاورش خاست جنگ: به نام اَر بریزی زِ من - گفت - خون / به از زندگانی به ننگ‌اندرون

داستان رزم یازده رخ / پادشاهی کیخسرو / سخنان پیران به گیو شاهنامه فردوسی تصحیح خالقی مطلق / دفتر چهارم / ص 18

طرح و متن از آدرگشسپ
azzargoshasp


#محمدرضا_اسکندری #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #برای_ایران #برای_آزادی #فراموش_نمیکنیم #اتحاد #نه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا
سازمان حقوق‌بشری «هه‌نگاو» در آستانه دومین سالگرد قتل ژینا، مهسا امینی، ویدیوئی از انتقال خودروهای نظامی و نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی از همدان به سنندج منتشر کرده است. این تصاویر امروز شنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ در جاده همدان به سنندج ضبط شده است. در ماه‌های…
با نزدیک‌شدن به دومین سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی، شبنم خواهر دادخواه محمدرضا اسکندری در شبکه اکس، توییتر، نوشت:
من نگاهت کردم محمدرضا
همان خنده
همان چشم‌ها
همان اشتیاق به زندگی


محمدرضا اسکندری، ۲۶ ساله‌، عصر روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم ماموران سرکوبگر جمهوری اسلامی به قلبش جان باخت.
محمدرضا روی دستش واژه آزادی را خال‌کوبی کرده بود.
پدرش از جانبازان جنگ ایران و عراق است.
پیکر او تحت تدابیر امنیتی شدید و فشار بر خانواده‌ داغدارش به‌ خاک سپرده شد.
محمدرضا اسکندری، جوانی که کشورش را شایسته آزادی می‌دانست و به خیابان آمد تا به مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را به خفقان و دیکتاتوری نشان دهد.

#یاری_مدنی_توانا
#مهسا_امینی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دادخواهی
#محمدرضا_اسکندری
@Tavaana_TavaanaTech
شبنم، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، ضمن انتشار این تصاویر نوشت:

عکس سمت چپ اخرین عکسمون برای۱۴۰۱/۴/۲۸
شب عروسیم....

عکس سمت راست
۱۴۰۱/۶/۳۱
فاصله این عکسها فقط دوماه بود.
.
.
.
محمدرضا اسکندری، ۲۶ ساله‌، عصر روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم ماموران سرکوبگر جمهوری اسلامی به قلبش جان باخت.
محمدرضا روی دستش واژه آزادی را خال‌کوبی کرده بود.
پدرش از جانبازان جنگ ایران و عراق است.
پیکر او تحت تدابیر امنیتی شدید و فشار بر خانواده‌ داغدارش به‌ خاک سپرده شد.
محمدرضا اسکندری، جوانی که کشورش را شایسته آزادی می‌دانست و به خیابان آمد تا به مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را به خفقان و دیکتاتوری نشان دهد.

#قهرمان_آزادی
#محمدرضا_اسکندری
#شهریور_خون_بار #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شبنم، خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری، ضمن انتشار این ویدئو نوشت:

«به یاد برادر ؛آن جوانِ دلیرِ و بی باک، ۳۰عدد لوازم تحریر در روستای پدری محمدرضا (اطراف همدان ) به کودکان، هدیه داده شد..


محمدرضا اسکندری، ۲۶ ساله‌، عصر روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم ماموران سرکوبگر جمهوری اسلامی به قلبش جان باخت.
محمدرضا روی دستش واژه آزادی را خال‌کوبی کرده بود.
پدرش از جانبازان جنگ ایران و عراق است.
پیکر او تحت تدابیر امنیتی شدید و فشار بر خانواده‌ داغدارش به‌ خاک سپرده شد.
محمدرضا اسکندری، جوانی که کشورش را شایسته آزادی می‌دانست و به خیابان آمد تا به مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را به خفقان و دیکتاتوری نشان دهد.

#محمدرضا_اسکندری
#شهریور_خونین۱۴۰۱ #آبان_۹۸ #جاویدنامان_آزادی #قهرمان_آزادی #محمدرضااسکندری #مدرسه #کودکان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مراسم دومین سالگرد جان‌باختن عرفان خزائی با حضور جمعی از خانواده‌های دادخواه و آسیب‌دیده‌های چشمی برگزار شد.

هستی خزائی، ضمن انتشار این ویدئو نوشت:

«به نام شادی
که از ما ربودند
گرفتن
محروم کردند
کشتند
دفن کردند
به نام رخت دامادیت که تن نکردی
وحسرتش تا ابد در قلبمان ماند
به نام عشق
که موج میزد در وجودت نازنین برادرم
به نام کام شیرینت
که ناکام ماند
کجایی،برادر
تالار،میهمان،گل ،شیرینی،همه وهمه فراهم بود
تو کجا بودی
تو کجا ماندی
همه آمدند
ماندن منتظر
چشم به راه نیامدی که نیامدی
من،سفره‌عقدت را چیدم,
گل خریدم
نبات گذاشتم
آب،آینه،عشق
تو نیامدی که نیامدی
باشد اشکالی ندارد
نیا میدانم جای ماندنت بهشتیست نیلی،ابدی
ولی مرا از احوالت بی خبر نذار
با تشکر از تمام خانواده های دادخواه و داغدیده
اقوام آشنایان، و دوستان عرفان که لطف کردن ودر مجلس گرامی داشت (دومین سالگرد )نام نیک عرفان حضور داشتند...
#یلدا_آقافضلی
#محمدرضا_اسکندری
#سپهر_اعظمی
#محمد_جامعه_بزرگ
#سیاوش_محمودی
#پژمان_قلی_پور
#نوید_بهبودی
#فرزین_معروفی
#محسن_شکاری
#ابوالفضل_امیرعطایی
#محسن_جعفرپناه
#مصطفی_کریم_بیگی
#فرهاد_مجدم
#امیررضا_همت_آزاد
آسیب دیده چشمی
#حسین_نادربیگی برادر عزیز و قهرمانم»


- عرفان خزایی جوان اهل شهریار، در سی شهریور و در جریان خیزش انقلابی مردم علیه جمهوری اسلامی، هدف گلوله نیروهای سرکوبگر قرارگرفت و جان باخت. مراسم چهلم عرفان به صحنه تظاهرات علیه حکومت تبدیل شد.

#عرفان_خزایی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از مراسم سالگرد جان‌باختن جاویدنام محمد رضا اسکندری با حضور جمعی از خانواده‌های دادخواه، از جمله خانواده عرفان خزایی، یلدا اقا فضلی، محسن شکاری، ابوالفضل امیر عطایی و تعدادی از کنشگران سیاسی

محمدرضا اسکندری، ۲۶ ساله‌، عصر روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم ماموران سرکوبگر جمهوری اسلامی به قلبش جان باخت.
محمدرضا روی دستش واژه آزادی را خال‌کوبی کرده بود.
پدرش از جانبازان جنگ ایران و عراق است.
پیکر او تحت تدابیر امنیتی شدید و فشار بر خانواده‌ داغدارش به‌ خاک سپرده شد.
محمدرضا اسکندری، جوانی که کشورش را شایسته آزادی می‌دانست و به خیابان آمد تا به مسالمت‌آمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را به خفقان و دیکتاتوری نشان دهد.

#محمدرضا_اسکندری
#شهریور_خونین۱۴۰۱ #محمدرضااسکندری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌دلنوشته مریم اسکندری، در دومین سالگرد کشته شدن برادرش، جاویدنام محمدرضا اسکندری
 
دوسال گذشت ...
دوسال از شوم‌ترین شب زندگیم گذشت...
لحظه به لحظه ثانیه‌های زجرآورش تو ذهنم مرور میشه تا آخرین لحظه زندگیم..‌.
از بعدازظهر اون روز لعنتی شروع میکنم: با خیالی راحت میخوام  خونه را به قصد مهمونی ترک کنم. شنیدم که مرکز پاکدشت شلوغ شده، بابت محمدرضا خیالم راحته شبهای قبل حرفایی از شلوغیا و اعتراضا میزد میگفت چندتا امبولانس دیدم رد شدن ولی شکل امبولانس نبودن میگفت اینا به هیچکس رحم نمیکنن! اما خب میدونستم که با مصطفی باشگاهه و قبلشم سرکار پس خطری نیست...
مصطفی از باشگاه برگشت خونه گفتم محمدرضا کو نرفت مامازند که گفت نه مثل اینکه بهش گفته بود میره خونه دوش بگیره و بره پیش دوستش ابی!مامان ساعتای ۷ بهش زنگ میزنه اخرین نفری که باهاش صحبت کرده مامانه به مامان میگه میرم پیش ابی مامان میگه شام کبابه که دوست داری میگه برام نگه دار گشنمه میام!
میرم به مهمونی با لباسای تمیز و اتو کشیده!ساعت حدودای ۸ شده میلاد(پسرخالم و رفیق صمیمش)یهو نگران میشه بهش زنگ میزنه میبینه در دسترس نیست زنگ میزنه به مصطفی میگه بیا بریم دنبالش محمدرضا گوشیش خاموشه!
به چشمای نگران مصطفی نگاه میکنم جوابمو نمیده و با دمپایی و سراسیمه میره!
هرچی زنگ‌میزدم هیچکس جواب نمیداد میلاد جواب نمیداد محمدرضام جواب نمیداد فقط مصطفی گفت اینجا قیامته و قطع کرد...
آجی زنگ میزنه میگه مریم چه خبره بابا کجا رفت گفتم آجی فک کنم گرفتنش بدبخت شدیم ..‌
مهمونا نگاهم میکنن سفره شام وسط باز مونده
بغض میکنم و گریه نمیکنم میترسم نکنه گرفتنش وای محمدرضا اگه گرفته باشنت چی ...دم به دیقه خطشو میگیرم  کسی جواب نمیده...
مامان زنگ‌میزنه با صدایی که نفسی نداره میگه چیشده محمدرضا تصادف کرده؟گفتم نه نه هیچی نیست...سراسیمه بلند میشم میگم توروخدا یکی منو ببره پیش مامانم الان دق میکنه...
تو راه خط بابا رو میگیرم خطشو یه غریبه جواب میده میگه بابات حالش خوب نیست بیاید درمونگاه مرجان میگم وای محمدرضا رو گرفتن بابا حالش بد شده به میلاد زنگ میزنم فقط میگه مریم بدبخت شدیم و گریه میکنه‌...
راه میفتیم به سمت درمونگاه لعنتی تموم خیابونا رو بستن از کوچه پس کوچه میریم تا درمونگاه اجی با مامان ازونطرف دارن میان اجی زنگ زد گفتم اجی مامانو چرا اوردی ببر بابا حالش خوب نیس محمدرضا رو گفتن گفت تو فقط بگو محمدرضا سالمه من میرم گفتم نمیدونم نمیدونم...
میرسیم دم در درمونگاه انگار وارد یه جبهه جنگ شدیم پر از مامور اسلحه به دست جلو درو احاطه کردن....


اطرافیانم نمیذارن پیاده شم‌میگن صبر کن ببینیم چه خبره ولی از دور دیدم مامان و اجی با پاهای سست رفتن تو دیگ نتونستن نگهم دارن دوییدم دوییدم رفتم تو اخ کاش نمیرفتم کاش دنیا تو همون لحظه تموم میشد اخ کاش هیچ وقت پام نمیرسید دیگه هیچی یادم نیست با تمام وجود داد میزنم عربده میزنم همه و فحش میدم داد میزنم کف درمونگاه خوابونده بودنت بدن غرق خونتو میبینم نمیذارن بیام سمتت جلوی دهنمو میگیرن میگن داد نزن میبرنش میبرنش ...
باید به چی فکر کنم به آواری که رو سرمون هوار شده یا به اینکه ممکنه ببرنت؟؟ میخوان با امبولانس ببرنت بیمارستان خودمو میندازم روت میگم منم ببرید با اجی و مصطفی دوستش سوار میشیم به دوستش التماس میکنم میگم توروخدا فیلم بگیر ازش تو اوج درد به فکر جمع کردن مدرکیم!
اون لباسای مهمونی و اتو کشیدم حالا غرق خونه پاکه محمدرضامه...
دستای آجی از چند جا پاره شده دستای میلاد و مصطفی پر ازشیشه و زخمه!
بابا و مصطفی تو حال خودشون نیستن کلی بهشون آمپول تزریق کردن!
لحظه به لحظه این زجرا رو میتونم با جزئیات تعریف کنم از بیدار موندنمون بگم که تا دور روز بعد از استرس خوابمون نمیبرد که بدونیم پیکر پاکتو بهمون میدن یا نه...از بابا بگم که التماس ماشینا میکرد کا راهو باز کنن تا ببریمت چون گفته بودن اگر شلوغ بشه اگر بیارنت خونه از همونجا برت میگردونن...از مامان بگم که نتونست واسه پذیرایی از مهمونا بیاد به تالاری که برات گرفتیم آخه قرار بود واسه عروسی یکی یدونش بیاد تالار بگم که کبابی برات نگه داشته بود تا چند وقت تو یخچال بود میگفت بچم‌گشنش بود...از آجی بگم که مثل دیوونه ها با دستای خونین و پاره تو کوچه زجه میزد آی مردم بیاید داداشمو کشتن...محمدرضا همه اینا سرمون اومد ولی به کدوم‌گناه چرا ؟ تو با دستای خالیت با اون چشمای معصومت قرار بود چه خطری داشته باشی که قلبتو شکافتن؟ با ساک باشگاهت قرار بود چیکار کنی که مثل کفتارا دورت کردن؟؟


#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech