منوچهر بختیاری
۲۵ آبان ۱۳۹۸، دومین روز اعتراضات گسترده مردم به گرانی بنزین، پویا بختیاری، مهندس ۲۷ ساله، جوان و ایراندوست، به میان مردم معترض کرج میرود. او در حالی که فیلمی از خود ضبط کرده و استوری میکند، مردم را به شهامت فراخوانده و میگوید:
«من هم پسر کسی هستم! میدونید اومدم اینجا جونم رو به خطر گذاشتم. مادرا، پدرا، شما هم بچههاتون رو بگید بیان بیرون! یکبار برای همیشه این رژیم فاسد و تبهکار رو که چهل ساله مردم عزیز ایران رو بدبخت کرده، از بین ببریم! مردم این فرصت رو از دست ندید.»
دقایقی بعد از ملحق شدن پویا به جمعیت معترض، در مقابل چشمان مادرش ناهید شیربیشه، با تیری که به سرش اصابت کرد، بر زمین میافتد.
برای خانواده بختیاری، زندگی از ۲۵ آبان ۱۳۹۸ به بعد یک معنا داشت: دادخواهی.
پدر پویا نگذاشت پرچم محبوب فرزندش که آن را درفش حقیقی ایران میدانست بر زمین بیفتد. هر جایی که پا میگذاشت، به نام پویا، به مردم پرچم شیر و خورشید میبخشید.
منوچهر بختیاری کارزار بینالمللی برای #دادخواهی جان فرزندش و کلیهٔ جانباختگان نظام جمهوری اسلامی را به راه انداخت و لحظهای از پا ننشست.
او در چهلمین روز مرگ فرزندش، با نوشتن نامهای به میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، از مرگ فرزند جوان خود و آزارهایی که کل خانواده بختیاری از بازداشت تا بیکاری و تهدید متحمل شدند، خبر داد.
در دیماه ۱۳۹۸، وقتی با زور و تهدید منوچهر بختیاری و برادرش مهرداد را به تشییع جنازه قاسم سلیمانی بردند، او در پیامی ویدئویی، قاسم سلیمانی را «مزدور و آلتدست ملاها» نامید و حضور خود را از سر اجبار و با تهدید نیروهای امنیتی اعلام کرد.
منوچهر بختیاری هماکنون در زندان، محکوم به ۳ سال و نیم حبس، ۲ سال و نیم تبعید، و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، «به جرم دادخواهی» و پیگیری پرونده کشته شدن پسرش است. او این حکم را «ناعادلانه» میداند و تأکید کرده است که در جریان رسیدگی به پرونده خود، از داشتن وکیل بیبهره بوده و هیچگاه از زمان برگزاری جلسات نیز اطلاعی نداشته است.
او در آبان ۱۴۰۳، به دنبال وخامت بیماری و عدم دریافت امکانات پزشکی، اعتصاب غذا کرد که به درخواست شاهزاده رضا پهلوی، بعد از ۹ روز به اعتصاب خود پایان داد.
#منوچهر_بختیاری، پدری دادخواه است که رژیم جمهوری اسلامی از هیچ شکنجه و آسیبی در حق او و خانوادهاش دریغ نکرده است. امروز وظیفه خود میدانیم او را به یاد آوریم و مقاومتش در برابر بیداد جمهوری اسلامی را ارج بگذاریم، تا روز آزادی او و همهی دادخواهان.
از صفحه مانا نیستانی
#منوچهر_بختیاری #دادخواهی #پویا_بختیاری #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۵ آبان ۱۳۹۸، دومین روز اعتراضات گسترده مردم به گرانی بنزین، پویا بختیاری، مهندس ۲۷ ساله، جوان و ایراندوست، به میان مردم معترض کرج میرود. او در حالی که فیلمی از خود ضبط کرده و استوری میکند، مردم را به شهامت فراخوانده و میگوید:
«من هم پسر کسی هستم! میدونید اومدم اینجا جونم رو به خطر گذاشتم. مادرا، پدرا، شما هم بچههاتون رو بگید بیان بیرون! یکبار برای همیشه این رژیم فاسد و تبهکار رو که چهل ساله مردم عزیز ایران رو بدبخت کرده، از بین ببریم! مردم این فرصت رو از دست ندید.»
دقایقی بعد از ملحق شدن پویا به جمعیت معترض، در مقابل چشمان مادرش ناهید شیربیشه، با تیری که به سرش اصابت کرد، بر زمین میافتد.
برای خانواده بختیاری، زندگی از ۲۵ آبان ۱۳۹۸ به بعد یک معنا داشت: دادخواهی.
پدر پویا نگذاشت پرچم محبوب فرزندش که آن را درفش حقیقی ایران میدانست بر زمین بیفتد. هر جایی که پا میگذاشت، به نام پویا، به مردم پرچم شیر و خورشید میبخشید.
منوچهر بختیاری کارزار بینالمللی برای #دادخواهی جان فرزندش و کلیهٔ جانباختگان نظام جمهوری اسلامی را به راه انداخت و لحظهای از پا ننشست.
او در چهلمین روز مرگ فرزندش، با نوشتن نامهای به میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، از مرگ فرزند جوان خود و آزارهایی که کل خانواده بختیاری از بازداشت تا بیکاری و تهدید متحمل شدند، خبر داد.
در دیماه ۱۳۹۸، وقتی با زور و تهدید منوچهر بختیاری و برادرش مهرداد را به تشییع جنازه قاسم سلیمانی بردند، او در پیامی ویدئویی، قاسم سلیمانی را «مزدور و آلتدست ملاها» نامید و حضور خود را از سر اجبار و با تهدید نیروهای امنیتی اعلام کرد.
منوچهر بختیاری هماکنون در زندان، محکوم به ۳ سال و نیم حبس، ۲ سال و نیم تبعید، و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، «به جرم دادخواهی» و پیگیری پرونده کشته شدن پسرش است. او این حکم را «ناعادلانه» میداند و تأکید کرده است که در جریان رسیدگی به پرونده خود، از داشتن وکیل بیبهره بوده و هیچگاه از زمان برگزاری جلسات نیز اطلاعی نداشته است.
او در آبان ۱۴۰۳، به دنبال وخامت بیماری و عدم دریافت امکانات پزشکی، اعتصاب غذا کرد که به درخواست شاهزاده رضا پهلوی، بعد از ۹ روز به اعتصاب خود پایان داد.
#منوچهر_بختیاری، پدری دادخواه است که رژیم جمهوری اسلامی از هیچ شکنجه و آسیبی در حق او و خانوادهاش دریغ نکرده است. امروز وظیفه خود میدانیم او را به یاد آوریم و مقاومتش در برابر بیداد جمهوری اسلامی را ارج بگذاریم، تا روز آزادی او و همهی دادخواهان.
از صفحه مانا نیستانی
#منوچهر_بختیاری #دادخواهی #پویا_بختیاری #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سخنرانی تاریخی وداع با هموطنان، اثر جورج واشنگتن
جورج واشنگتن (۱۷۳۲ - ١۷٩٩) اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. او که فرماندهی کل قوای نظامی آمریکا را در جنگهای استقلالطلبانه بر عهده داشت، در سال ۱۷۸۳ با برقراری صلح از ارتش کنارهگیری کرد اما به دلیل نگرانی از ضعف دولت مرکزی، با کمکگرفتن از اعتبار و نام خود برای اصلاحات کوشید.
حاصل تلاشهای واشنگتن، نوشتن پیشنویس قانون اساسی جدید آمریکا در سال ۱۷۸۷ بود. پس از تصویب قانون اساسی از سوی قاطبه نمایندگان مجمع فیلادلفیا، که واشنگتن ریاست آن را بر عهده داشت، او بدون هیچ مخالفتی به عنوان اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برگزیده شد.
جورج واشنگتن در آخرین سخنرانی مهمی که در مقام رئیس جمهور آمریکا خطاب به مردم ایراد کرد، نسبت به دستبردن در قانون اساسی شدیدا هشدار داد. او باور داشت که تجربه، بهتر از هر آزمون دیگری قابلیتهای قانون اساسی جدید را نشان میدهد.
واشنگتن بیش از هر چیز دلنگران ظهور روحیه حزبگرایی بود و در سخنرانیاش ضمن تایید جنبههای مثبت حضور احزاب در کشورهای آزاد، از خطرات احتمالی ناشی از آن ابراز نگرانی کرد. او بهویژه نگران بود وابستگیهای حزبی به تفکیک قوا و نظارت و توازن پیشبینیشده در قانون اساسی، آسیب وارد کند. مثلا اینکه نمایندگان کنگره و قضات هوادار حزب جمهوریخواه نسبت به رئیس جمهور برآمده از حزب متبوعشان تمکین بیمورد نشان دهند.
واشنگتن باور داشت که «فضیلت یا اخلاق ضرورتا سرچشمه هر حکومت مردمی است» و خطاب به مردم گفت: «تلاش کنید اولین و مهمترین هدفتان ایجاد موسساتی برای گسترش و اشاعه معرفت باشد.»
«متن سخنرانی تاریخی وداع با هموطنان» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
دانلود کنید:
https://tavaana.org/book_farewell_george_washington/
#کتاب_توانا #قانون_اساسی #ترجمه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جورج واشنگتن (۱۷۳۲ - ١۷٩٩) اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. او که فرماندهی کل قوای نظامی آمریکا را در جنگهای استقلالطلبانه بر عهده داشت، در سال ۱۷۸۳ با برقراری صلح از ارتش کنارهگیری کرد اما به دلیل نگرانی از ضعف دولت مرکزی، با کمکگرفتن از اعتبار و نام خود برای اصلاحات کوشید.
حاصل تلاشهای واشنگتن، نوشتن پیشنویس قانون اساسی جدید آمریکا در سال ۱۷۸۷ بود. پس از تصویب قانون اساسی از سوی قاطبه نمایندگان مجمع فیلادلفیا، که واشنگتن ریاست آن را بر عهده داشت، او بدون هیچ مخالفتی به عنوان اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برگزیده شد.
جورج واشنگتن در آخرین سخنرانی مهمی که در مقام رئیس جمهور آمریکا خطاب به مردم ایراد کرد، نسبت به دستبردن در قانون اساسی شدیدا هشدار داد. او باور داشت که تجربه، بهتر از هر آزمون دیگری قابلیتهای قانون اساسی جدید را نشان میدهد.
واشنگتن بیش از هر چیز دلنگران ظهور روحیه حزبگرایی بود و در سخنرانیاش ضمن تایید جنبههای مثبت حضور احزاب در کشورهای آزاد، از خطرات احتمالی ناشی از آن ابراز نگرانی کرد. او بهویژه نگران بود وابستگیهای حزبی به تفکیک قوا و نظارت و توازن پیشبینیشده در قانون اساسی، آسیب وارد کند. مثلا اینکه نمایندگان کنگره و قضات هوادار حزب جمهوریخواه نسبت به رئیس جمهور برآمده از حزب متبوعشان تمکین بیمورد نشان دهند.
واشنگتن باور داشت که «فضیلت یا اخلاق ضرورتا سرچشمه هر حکومت مردمی است» و خطاب به مردم گفت: «تلاش کنید اولین و مهمترین هدفتان ایجاد موسساتی برای گسترش و اشاعه معرفت باشد.»
«متن سخنرانی تاریخی وداع با هموطنان» را با ترجمه اختصاصی آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
دانلود کنید:
https://tavaana.org/book_farewell_george_washington/
#کتاب_توانا #قانون_اساسی #ترجمه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دهم بهمن زادروزجاویدنام سجاد قائمی است، خواهرش شیوا، ضمن انتشار این ویدیو نوشت؛
«باز ۱۰بهمن دیگری از راه رسید و تو نیستی
تلخ ترین تولد زندگیم روز تولد توست سجادم💔
تولدت مبارک عزیز خواهر»
سجاد قائمی فرزند علی و گلبس در ۱۰ بهمن ۱۳۷۰ در خانوادهای قشقایی در شیراز به دنیا آمد. دو سال پیش از تولد او خانوادهاش داغدار مرگ مهران برادر بزرگترش بودند که در همان روز و همان ساعت ۱۰ بهمن ۱۳۶۸ ساعت ۹ صبح از دنیا رفته بود.
تولد سجاد در دومین سالگرد فقدان مهران امید و شور تازهای در دل خانوادهاش ایجاد کرد او را معجزهای برای تغییر سرنوشتشان میدانستند، او آرام، مهربان و صبور بود. دیپلم داشت و قبلاً کافهداری میکرد اما مدتی بود که بیکار شده بود.
با آغاز خیزش انقلابی در سال ۱۴۰۱ پس از قتل مهسا امینی، سجاد نیز همچون بسیاری از جوانان معترض در خیابانهای شیراز حاضر شد شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱، همراه با یکی از دوستانش به معالی آباد یکی از مراکز تجمع مردم رفت خیابانها شلوغتر از همیشه بود نیروهای سرکوبگر با خشونتی وحشیانه مردم را مورد حمله قرار میدادند.
سجاد که ماشینش را در یکی از کوچهها پارک کرده بود زمانی که قصد داشت به سمت آن برود ناگهان موتورسیکلتی با دو سرنشین وارد کوچه شد. سرنشین عقب از فاصله نزدیک با هشتاد گلوله ساچمهای به بدنش شلیک کرد و سپس از محل گریخت. سجاد غرق در خون بر زمین افتاد مردم او را سریع به بیمارستان رساندند اما به دلیل خونریزی شدید و جراحات سنگین در ساعت ۱۰:۳۰ همان شب جان باخت.
پیکر بی جان او در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۱، با حضور گسترده مردم در دارالرحمهی شهرک کشن شیراز به خاک سپرده شد. اما مراسم تدفین او به اعتراض و قیامی مردمی تبدیل شد قشقاییها که در عزاداریهایشان سنت دیرینهی ده وره" (وارونه) - موسیقی سوگواری خاص جوانان کشته شده و مجرد را اجرا میکنند با نواختن این موسیقی و سر دادن شعارهای ضد حکومتی خشم خود را نشان دادند نیروهای امنیتی با گلولههای جنگی به سوی مردم شلیک کردند و چندین نفر را زخمی و به قتل رساندند.
هیچ نهادی مسئولیت قتل سجاد را بر عهده نگرفت. مأموران به خانوادهاش گفتند که فرد شلیک کننده یک تروریست بوده که برای رد گم کردن لباس نیروهای امنیتی را بر تن کرده است.
مدتی پیش از جانباختن، سجاد یادداشتی نوشته بود
زندگی دفترچهای است که شروع و پایانش در اختیار ما نیست. ما که شروعش را نفهمیدیم پایانش را هم نخواهیم دید. شاید گوشهای ما سنگین شده یا چشمهایمان ضعیف که حقیقت را به شکل دیگری مینویسیم زندگی کوتاه است به اندازه یک جملهای که حتی شروع و پایانش را خودمان تعیین نمیکنیم
خانواده سجاد باور داشتند که خداوند او را به جای مهران به آنها بخشیده و همیشه از او مراقبت خواهد کرد. اما او همچون پرندهای از میانشان پر کشید. خودش معتقد بود که برای آزاد شدن وطن باید افرادی مثل او برای آزادی مبارزه کنند.
سجاد رفت اما یاد و نامش دل مردم آزادی خواه زنده خواهد ماند.
#سجاد_قائمی #شیراز #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«باز ۱۰بهمن دیگری از راه رسید و تو نیستی
تلخ ترین تولد زندگیم روز تولد توست سجادم💔
تولدت مبارک عزیز خواهر»
سجاد قائمی فرزند علی و گلبس در ۱۰ بهمن ۱۳۷۰ در خانوادهای قشقایی در شیراز به دنیا آمد. دو سال پیش از تولد او خانوادهاش داغدار مرگ مهران برادر بزرگترش بودند که در همان روز و همان ساعت ۱۰ بهمن ۱۳۶۸ ساعت ۹ صبح از دنیا رفته بود.
تولد سجاد در دومین سالگرد فقدان مهران امید و شور تازهای در دل خانوادهاش ایجاد کرد او را معجزهای برای تغییر سرنوشتشان میدانستند، او آرام، مهربان و صبور بود. دیپلم داشت و قبلاً کافهداری میکرد اما مدتی بود که بیکار شده بود.
با آغاز خیزش انقلابی در سال ۱۴۰۱ پس از قتل مهسا امینی، سجاد نیز همچون بسیاری از جوانان معترض در خیابانهای شیراز حاضر شد شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱، همراه با یکی از دوستانش به معالی آباد یکی از مراکز تجمع مردم رفت خیابانها شلوغتر از همیشه بود نیروهای سرکوبگر با خشونتی وحشیانه مردم را مورد حمله قرار میدادند.
سجاد که ماشینش را در یکی از کوچهها پارک کرده بود زمانی که قصد داشت به سمت آن برود ناگهان موتورسیکلتی با دو سرنشین وارد کوچه شد. سرنشین عقب از فاصله نزدیک با هشتاد گلوله ساچمهای به بدنش شلیک کرد و سپس از محل گریخت. سجاد غرق در خون بر زمین افتاد مردم او را سریع به بیمارستان رساندند اما به دلیل خونریزی شدید و جراحات سنگین در ساعت ۱۰:۳۰ همان شب جان باخت.
پیکر بی جان او در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۱، با حضور گسترده مردم در دارالرحمهی شهرک کشن شیراز به خاک سپرده شد. اما مراسم تدفین او به اعتراض و قیامی مردمی تبدیل شد قشقاییها که در عزاداریهایشان سنت دیرینهی ده وره" (وارونه) - موسیقی سوگواری خاص جوانان کشته شده و مجرد را اجرا میکنند با نواختن این موسیقی و سر دادن شعارهای ضد حکومتی خشم خود را نشان دادند نیروهای امنیتی با گلولههای جنگی به سوی مردم شلیک کردند و چندین نفر را زخمی و به قتل رساندند.
هیچ نهادی مسئولیت قتل سجاد را بر عهده نگرفت. مأموران به خانوادهاش گفتند که فرد شلیک کننده یک تروریست بوده که برای رد گم کردن لباس نیروهای امنیتی را بر تن کرده است.
مدتی پیش از جانباختن، سجاد یادداشتی نوشته بود
زندگی دفترچهای است که شروع و پایانش در اختیار ما نیست. ما که شروعش را نفهمیدیم پایانش را هم نخواهیم دید. شاید گوشهای ما سنگین شده یا چشمهایمان ضعیف که حقیقت را به شکل دیگری مینویسیم زندگی کوتاه است به اندازه یک جملهای که حتی شروع و پایانش را خودمان تعیین نمیکنیم
خانواده سجاد باور داشتند که خداوند او را به جای مهران به آنها بخشیده و همیشه از او مراقبت خواهد کرد. اما او همچون پرندهای از میانشان پر کشید. خودش معتقد بود که برای آزاد شدن وطن باید افرادی مثل او برای آزادی مبارزه کنند.
سجاد رفت اما یاد و نامش دل مردم آزادی خواه زنده خواهد ماند.
#سجاد_قائمی #شیراز #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سال گذشته فرزند او و سه زندانی سیاسی دیگر را کشتند، ولی محل دفن پیکرها را از خانوادهها مخفی نگاه داشتند.
گناه خانوادهها چیست؟!
به این کار ناپدیدسازی قهری پیکر کشتهشدهها و آزار و شکنجه خانواده آنها میگویند.
رفیق حسینپناهی، که محل مزار برادر او رامین هم هنوز پس از شش سال نامعلوم است، مثل مزار فرزاد کمانگر و ... نوشته:
«من مادر سربدارم؛ فریادی که تاریخ را میلرزاند
من مادر سربدارم؛ مادری که فرزندش را نه بر خاک، که در آغوش دلش دفن کرده است. مادری که حتی از یک مزار برای ریختن اشکهایش محروم است، اما داغ فرزندش را در هر نفس با خود میکشد.
امروز یادآور روزی است که چهار جوان؛ پژمان فاتحی، محسن مظلوم، وفا آذربار و محمد فرامرزی، که بر چوبههای دار ایستادند. آنها رفتند، اما سرهایشان را سربلند بردند، و این خاک را به خون خود آبیاری کردند.
آنان سربداران عصر ما بودند؛ دلیرانی که مرگ را به زندگی در زنجیر ترجیح دادند. اما دریغ و درد که حتی سنگ مزاری ندارند تا مادرانشان اشکهایشان را بر خاک بریزند. فرزندانمان را گرفتند، مزارشان را انکار کردند، اما نامشان را چه میتوانند کنند؟ نامشان فریاد این ملت است.
من مادر سربدارم؛ اشکهایم آتشی است که قلب ظالمان را خواهد سوزاند. هر شب به یاد فرزندم، به یاد آن خاکی که حتی سهم او نشد، دعا میکنم؛ نه برای آرامش خود، که برای بیداری مردمان.
روزی خواهد رسید که این خاک، مزار تمام آزادیخواهان خواهد شد. روزی که هیچ مادری بیمزار نماند و عدالت، یادگار خونهای ریخته شده باشد. آن روز، خورشید آزادی بر این سرزمین طلوع خواهد کرد.»
#پژمان_فاتحی
#محسن_مظلوم
#محمد_فرامرزی
#وفا_آذربار #نه_به_اعدام #ناپدیدسازی_قهری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گناه خانوادهها چیست؟!
به این کار ناپدیدسازی قهری پیکر کشتهشدهها و آزار و شکنجه خانواده آنها میگویند.
رفیق حسینپناهی، که محل مزار برادر او رامین هم هنوز پس از شش سال نامعلوم است، مثل مزار فرزاد کمانگر و ... نوشته:
«من مادر سربدارم؛ فریادی که تاریخ را میلرزاند
من مادر سربدارم؛ مادری که فرزندش را نه بر خاک، که در آغوش دلش دفن کرده است. مادری که حتی از یک مزار برای ریختن اشکهایش محروم است، اما داغ فرزندش را در هر نفس با خود میکشد.
امروز یادآور روزی است که چهار جوان؛ پژمان فاتحی، محسن مظلوم، وفا آذربار و محمد فرامرزی، که بر چوبههای دار ایستادند. آنها رفتند، اما سرهایشان را سربلند بردند، و این خاک را به خون خود آبیاری کردند.
آنان سربداران عصر ما بودند؛ دلیرانی که مرگ را به زندگی در زنجیر ترجیح دادند. اما دریغ و درد که حتی سنگ مزاری ندارند تا مادرانشان اشکهایشان را بر خاک بریزند. فرزندانمان را گرفتند، مزارشان را انکار کردند، اما نامشان را چه میتوانند کنند؟ نامشان فریاد این ملت است.
من مادر سربدارم؛ اشکهایم آتشی است که قلب ظالمان را خواهد سوزاند. هر شب به یاد فرزندم، به یاد آن خاکی که حتی سهم او نشد، دعا میکنم؛ نه برای آرامش خود، که برای بیداری مردمان.
روزی خواهد رسید که این خاک، مزار تمام آزادیخواهان خواهد شد. روزی که هیچ مادری بیمزار نماند و عدالت، یادگار خونهای ریخته شده باشد. آن روز، خورشید آزادی بر این سرزمین طلوع خواهد کرد.»
#پژمان_فاتحی
#محسن_مظلوم
#محمد_فرامرزی
#وفا_آذربار #نه_به_اعدام #ناپدیدسازی_قهری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گروهی تحت عنوان شبکه سراسری انقلاب «زن زندگی آزادی» بیانیهای به شرح زیر به مناسبت آغاز دومین سال فعالیت کارزار سهشنبههای نه به اعدام منتشر کردند و نسخهای از آن را برای ما ارسال کردند.
جمهوری اسلامی حکومتی است که حیاتش مستمرا به جنایت، کشتار، اعدام، شکنجه، زندان و سرکوب وابسته است. از آنجا که در میان همه این ابزارهای بقا، اعدام همواره نقشی منحصر به فرد برای حکومت داشته، مبارزه و جنبش علیه اعدام در ایران هم به عنوان نمادی از مقاومت مردم چند دهه قدمت دارد. مبارزهای که در سالهای اخیر به یکی از مهمترین جنبشهای زنده درون جامعه بدل شده است.
در دل این روند تاریخی جامعه ایران علیه اعدام و برای دفاع از حق زندگی، کارزار سهشنبههای نه به اعدام در زندانهای ایران که از ۹ بهمن ۱۴۰۲ در پی اعدام #محمد_قبادلو و #فرهاد_سلیمی در زندان قزلحصار اعلام موجودیت کرد. اقدامی درخشان از سوی زندانیان، که در تولد یکسالگیاش باید از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات کل جامعه علیه اعدام یاد کرد.
همزمان با آغاز دومین سال فعالیت کارزار سهشنبههای نه به اعدام و به پاس تلاشهای سرسختانه و مستمر زندانیان، باید بر نکات کلیدی زیر به عنوان دستاوردهای این کارزار تاکید کرد:
۱. این کارزار با به میدان آوردن زندانیان ۳۴ زندان کشور ظرف مدت یکسال و ایجاد فضایی برای فعالیت هماهنگ، منظم و سراسری، سیاهچالههای جمهوری اسلامی، این نمادهای وحشت حکومت را اکنون به یکی از کانونهای اعتراض و سنگر محکم جامعه برابر رژیم تبدیل کرده است.
۲. پیوند دادن زندانیان سیاسی و غیرسیاسی در مبارزه هدفمند علیه اعدام، از جمله دیگر دستاوردهای مهم این کارزار بوده که نه فقط بر دامنه اجتماعی آن افزوده؛ بلکه اساسا سنتها و فرهنگهای مبارزاتی تازهای را در زندانهای جمهوری اسلامی بنا نهاده است.
۳. سهشنبههای نه به اعدام، در عین حال از روز نخست فراخوانی بوده است به مردم، سازمانها و نهادهای حقوق بشری ایرانی و بینالمللی و نیز احزاب و سازمانهای اپوزیسیون؛ فراخوانی که پس از یک سال به خوبی میبینیم حول آن چه مجموعه عظیمی از فعالیتها، همکاریها و همصداییها در داخل و خارج کشور به راه افتاده است.
بله! کارزار سهشنبههای نه به اعدام در زندانهای ایران، یک سرمایه سیاسی مهم جامعه ایران و انقلاب «زن زندگی آزادی» و سلاح قدرتمند مردم ایران علیه حکومت اعدامی است؛ کارزاری که از یکسو خود نتیجه دههها مبارزه در سطح جامعه است و از سوی دیگر خواستار این است که پژواک صدای مبارزه علیه اعدام، باید دهها برابر بلندتر شود.
به همین دلیل، در آغاز به کار دومین سال فعالیت کارزار سهشنبههای نه به اعدام، بیش از پیش ضروری است که همه نیروهای مخالف اعدام، همه انسانهای آزادیخواه و برابریطلب، از این کارزار در میدان عمل و به صورت فعالانه حمایت کنند. وقت آن است که تمامی تشکلها و فعالین در داخل کشور، همه کارگران، بازنشستگان، دانشجویان، پرستاران، دانشآموزان، معلمان، زنان و رنگینکمانیها، تمامی سازمانها، نهادها و احزاب سیاسی اپوزیسیون، پشتیبانی کامل عملی خود را از این کارزار درخشان علیه اعدام و علیه حکومت اعدامی نشان دهند.
در برابر حکومتی که برای بقای سیاسیاش به دنبال گردنی برای طناب دارش میگردد، ما مردم ایران چیزی برای دفاع از خود نداریم جز زنجیرهای انسانی که همه مبارزات، فعالیتها، دردها، رنجها و دادخواهیهایمان را به هم پیوند میزند.
✊ حکومت اعدامی نابود باید گردد
✌️ پیروز باد انقلاب زن زندگی آزادی
🌐 #شبکه_سراسری_انقلاب_زن_زندگی_آزادی
(شامل تشکلها و گروههای مبارزاتی دانشجویی، زنان، جوانان و دانشآموزان)
۹ بهمن ۱۴۰۳
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی حکومتی است که حیاتش مستمرا به جنایت، کشتار، اعدام، شکنجه، زندان و سرکوب وابسته است. از آنجا که در میان همه این ابزارهای بقا، اعدام همواره نقشی منحصر به فرد برای حکومت داشته، مبارزه و جنبش علیه اعدام در ایران هم به عنوان نمادی از مقاومت مردم چند دهه قدمت دارد. مبارزهای که در سالهای اخیر به یکی از مهمترین جنبشهای زنده درون جامعه بدل شده است.
در دل این روند تاریخی جامعه ایران علیه اعدام و برای دفاع از حق زندگی، کارزار سهشنبههای نه به اعدام در زندانهای ایران که از ۹ بهمن ۱۴۰۲ در پی اعدام #محمد_قبادلو و #فرهاد_سلیمی در زندان قزلحصار اعلام موجودیت کرد. اقدامی درخشان از سوی زندانیان، که در تولد یکسالگیاش باید از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات کل جامعه علیه اعدام یاد کرد.
همزمان با آغاز دومین سال فعالیت کارزار سهشنبههای نه به اعدام و به پاس تلاشهای سرسختانه و مستمر زندانیان، باید بر نکات کلیدی زیر به عنوان دستاوردهای این کارزار تاکید کرد:
۱. این کارزار با به میدان آوردن زندانیان ۳۴ زندان کشور ظرف مدت یکسال و ایجاد فضایی برای فعالیت هماهنگ، منظم و سراسری، سیاهچالههای جمهوری اسلامی، این نمادهای وحشت حکومت را اکنون به یکی از کانونهای اعتراض و سنگر محکم جامعه برابر رژیم تبدیل کرده است.
۲. پیوند دادن زندانیان سیاسی و غیرسیاسی در مبارزه هدفمند علیه اعدام، از جمله دیگر دستاوردهای مهم این کارزار بوده که نه فقط بر دامنه اجتماعی آن افزوده؛ بلکه اساسا سنتها و فرهنگهای مبارزاتی تازهای را در زندانهای جمهوری اسلامی بنا نهاده است.
۳. سهشنبههای نه به اعدام، در عین حال از روز نخست فراخوانی بوده است به مردم، سازمانها و نهادهای حقوق بشری ایرانی و بینالمللی و نیز احزاب و سازمانهای اپوزیسیون؛ فراخوانی که پس از یک سال به خوبی میبینیم حول آن چه مجموعه عظیمی از فعالیتها، همکاریها و همصداییها در داخل و خارج کشور به راه افتاده است.
بله! کارزار سهشنبههای نه به اعدام در زندانهای ایران، یک سرمایه سیاسی مهم جامعه ایران و انقلاب «زن زندگی آزادی» و سلاح قدرتمند مردم ایران علیه حکومت اعدامی است؛ کارزاری که از یکسو خود نتیجه دههها مبارزه در سطح جامعه است و از سوی دیگر خواستار این است که پژواک صدای مبارزه علیه اعدام، باید دهها برابر بلندتر شود.
به همین دلیل، در آغاز به کار دومین سال فعالیت کارزار سهشنبههای نه به اعدام، بیش از پیش ضروری است که همه نیروهای مخالف اعدام، همه انسانهای آزادیخواه و برابریطلب، از این کارزار در میدان عمل و به صورت فعالانه حمایت کنند. وقت آن است که تمامی تشکلها و فعالین در داخل کشور، همه کارگران، بازنشستگان، دانشجویان، پرستاران، دانشآموزان، معلمان، زنان و رنگینکمانیها، تمامی سازمانها، نهادها و احزاب سیاسی اپوزیسیون، پشتیبانی کامل عملی خود را از این کارزار درخشان علیه اعدام و علیه حکومت اعدامی نشان دهند.
در برابر حکومتی که برای بقای سیاسیاش به دنبال گردنی برای طناب دارش میگردد، ما مردم ایران چیزی برای دفاع از خود نداریم جز زنجیرهای انسانی که همه مبارزات، فعالیتها، دردها، رنجها و دادخواهیهایمان را به هم پیوند میزند.
✊ حکومت اعدامی نابود باید گردد
✌️ پیروز باد انقلاب زن زندگی آزادی
🌐 #شبکه_سراسری_انقلاب_زن_زندگی_آزادی
(شامل تشکلها و گروههای مبارزاتی دانشجویی، زنان، جوانان و دانشآموزان)
۹ بهمن ۱۴۰۳
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
پدران بنیانگذار آمریکا به عنوان برجستهترین شخصیتهای تاریخی جهان به ویژه طی ۵۰۰ سال اخیر به حساب میآیند.
آنان با ایدههای خلاقانه و دید آزادانه و جهاننگری خردمندانه توانستند کشوری همچون آمریکا را بنیان بگذارند که پس از گذشت چند سده همچنان بر همان اصولی میچرخد که پدران بنیانگذار برای نهادیکردن آن کوشیده بودند.
پدران بنیانگذار که خود از تنگنظریهای مذهبی در اروپای مسیحی عمیقا آزرده و اذیت بودند تلاش کردند علیرغم باورهای مذهبی و مسیحی خود، بنای یک کشور آزاد را بگذارند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/john-adams-liberty-and-knowledge/
https://t.me/Dialogue1402/298
#گفتگو_توانا #پدران_بنیانگذار #جرج_واشنگتن #توماس_جفرسون
@dialogue1402
پدران بنیانگذار آمریکا به عنوان برجستهترین شخصیتهای تاریخی جهان به ویژه طی ۵۰۰ سال اخیر به حساب میآیند.
آنان با ایدههای خلاقانه و دید آزادانه و جهاننگری خردمندانه توانستند کشوری همچون آمریکا را بنیان بگذارند که پس از گذشت چند سده همچنان بر همان اصولی میچرخد که پدران بنیانگذار برای نهادیکردن آن کوشیده بودند.
پدران بنیانگذار که خود از تنگنظریهای مذهبی در اروپای مسیحی عمیقا آزرده و اذیت بودند تلاش کردند علیرغم باورهای مذهبی و مسیحی خود، بنای یک کشور آزاد را بگذارند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/john-adams-liberty-and-knowledge/
https://t.me/Dialogue1402/298
#گفتگو_توانا #پدران_بنیانگذار #جرج_واشنگتن #توماس_جفرسون
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینها جملات علیاکبر حکمیزاده است. او مجموعهای از جدلیات بیپرده و بیپروای خود علیه آنچه دین مسلط ایرانیان مینامید را در نشریهی پرچم در سال ۱۳۲۲ منتشر کرد و سپس در قالب کتابی به نام «اسرار هزارساله» منتشر نمود.
«اسرار هزارساله» با واکنش خمینی جوان هم مواجه شد و رسالهی «کشفالاسرار» خمینی در پاسخ به آن نوشته شد. غمانگیز است که با فروپاشی نظام شاهنشاهی، ورق به نفع حامیان راستکیش شیعیگری برگشت. مطالعهی کتاب «اسرار هزارساله» از حیث نکتهسنجیهای عقلگرایانهای که میکند و به ویژه، وقتی در بستر تاریخ غمبار صد سال. اخیر نگریسته شود، هنوز خواندنیست. متن این کتاب به صورت رایگان و در قالب پی.دی.اف، به. آسانی قابل دانلود است.
https://dialog.tavaana.org/asrare-hezarsaleh/
#اسرار_هزرساله #علی_اکبر_حکمی_زاده #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
اینها جملات علیاکبر حکمیزاده است. او مجموعهای از جدلیات بیپرده و بیپروای خود علیه آنچه دین مسلط ایرانیان مینامید را در نشریهی پرچم در سال ۱۳۲۲ منتشر کرد و سپس در قالب کتابی به نام «اسرار هزارساله» منتشر نمود.
«اسرار هزارساله» با واکنش خمینی جوان هم مواجه شد و رسالهی «کشفالاسرار» خمینی در پاسخ به آن نوشته شد. غمانگیز است که با فروپاشی نظام شاهنشاهی، ورق به نفع حامیان راستکیش شیعیگری برگشت. مطالعهی کتاب «اسرار هزارساله» از حیث نکتهسنجیهای عقلگرایانهای که میکند و به ویژه، وقتی در بستر تاریخ غمبار صد سال. اخیر نگریسته شود، هنوز خواندنیست. متن این کتاب به صورت رایگان و در قالب پی.دی.اف، به. آسانی قابل دانلود است.
https://dialog.tavaana.org/asrare-hezarsaleh/
#اسرار_هزرساله #علی_اکبر_حکمی_زاده #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا انقلاب ما انفجار نور بود؟
این سوالی است که دکتر حسن باقرینیا، استاد اخراجشده دانشگاه، سخنانش را با آن آغاز میکند
او در ادامه میگوید؛
«۱۸ سال پیش وقتی این جمله را به شکل پرسشی در جلسه شورای اداری شهرستان اسفراین مطرح کردم، متهم شدم که به روح الله خمینی توهین کردهام چرا که این جمله منتسب به اوست!
شاید نمیدانستم رئیس یک اداره در جمهوری اسلامی حق ندارد آسیب شناسی کند، او باید سرسپرده باشد و فقط از انقلاب تعریف و تمجید نماید. در آن زمان بر این تصور بودم که جمهوری اسلامی اصلاح شدنی است! چه خیال باطلی!»
درباره دکتر باقرینیا بخوانید:
https://tavaana.org/hassan-bagherinia
#حسن_باقری_نیا #انقلاب۵۷ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این سوالی است که دکتر حسن باقرینیا، استاد اخراجشده دانشگاه، سخنانش را با آن آغاز میکند
او در ادامه میگوید؛
«۱۸ سال پیش وقتی این جمله را به شکل پرسشی در جلسه شورای اداری شهرستان اسفراین مطرح کردم، متهم شدم که به روح الله خمینی توهین کردهام چرا که این جمله منتسب به اوست!
شاید نمیدانستم رئیس یک اداره در جمهوری اسلامی حق ندارد آسیب شناسی کند، او باید سرسپرده باشد و فقط از انقلاب تعریف و تمجید نماید. در آن زمان بر این تصور بودم که جمهوری اسلامی اصلاح شدنی است! چه خیال باطلی!»
درباره دکتر باقرینیا بخوانید:
https://tavaana.org/hassan-bagherinia
#حسن_باقری_نیا #انقلاب۵۷ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی سعی دارد با صدور احکام اعدام علیه معترضان نابودی خود را به تعویق بیندازد اما ...
صدای بچههای اکباتان باشیم که به دلیل شرکت در انقلاب ۱۴۰۱ به اعدام محکوم شدهاند
صدای عباس دریس باشیم که به دلیل شرکت در اعتراضات آبان خونین به اعدام محکوم شده است
صدای پخشان عزیزی و وریشه مرادی باشیم
صدای زندانیان گمنام باشیم
طرح از بهنام محمدی
@behtoons
https://tavaana.org/fa/Revo100
#کارتون #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدای بچههای اکباتان باشیم که به دلیل شرکت در انقلاب ۱۴۰۱ به اعدام محکوم شدهاند
صدای عباس دریس باشیم که به دلیل شرکت در اعتراضات آبان خونین به اعدام محکوم شده است
صدای پخشان عزیزی و وریشه مرادی باشیم
صدای زندانیان گمنام باشیم
طرح از بهنام محمدی
@behtoons
https://tavaana.org/fa/Revo100
#کارتون #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
ازدحام مرگبار در "کوم میلا"، بزرگترین گردهمایی مذهبی بشر
دستکم ۱۵ کشته
در جریان گردهمایی مذهبی عظیم کوم میلا در هند، دستکم ۱۵ زائر در ساعات نخستین بامداد چهارشنبه، ۱۰ بهمن، بر اثر ازدحام جان باختند.
خبرگزاری فرانسه این آمار را به نقل از منابع بیمارستانی شهر پریاگراج (اللهآباد سابق) منتشر کرده، اما مقامات محلی و دولت فدرال هند هنوز واکنشی رسمی نشان ندادهاند.
کوم میلا بزرگترین گردهمایی مذهبی جهان است و امسال بیش از ۴۰۰ میلیون نفر در آن شرکت میکنند.
این مراسم دو هفته پیش آغاز شده و تا یک ماه دیگر ادامه خواهد داشت. گفته میشود گردهمایی امسال، بزرگترین آیین مذهبی در بیش از یک قرن گذشته است.
این مراسم که هر سه سال یک بار برگزار میشود شش هفته طول خواهد کشید و در هفته آخر ماه فوریه پایان خواهد یافت.
ریشه جشنواره کوم میلا (خم ملا) در یک داستان اساطیری نهفته است که درباره نبرد خدایان و شیاطین بر سر یک «خم» یا کوزهای از شهدی است که طی همزدن اقیانوس به دست آمد.
#کوم_میلا #آئین_باستانی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ازدحام مرگبار در "کوم میلا"، بزرگترین گردهمایی مذهبی بشر
دستکم ۱۵ کشته
در جریان گردهمایی مذهبی عظیم کوم میلا در هند، دستکم ۱۵ زائر در ساعات نخستین بامداد چهارشنبه، ۱۰ بهمن، بر اثر ازدحام جان باختند.
خبرگزاری فرانسه این آمار را به نقل از منابع بیمارستانی شهر پریاگراج (اللهآباد سابق) منتشر کرده، اما مقامات محلی و دولت فدرال هند هنوز واکنشی رسمی نشان ندادهاند.
کوم میلا بزرگترین گردهمایی مذهبی جهان است و امسال بیش از ۴۰۰ میلیون نفر در آن شرکت میکنند.
این مراسم دو هفته پیش آغاز شده و تا یک ماه دیگر ادامه خواهد داشت. گفته میشود گردهمایی امسال، بزرگترین آیین مذهبی در بیش از یک قرن گذشته است.
این مراسم که هر سه سال یک بار برگزار میشود شش هفته طول خواهد کشید و در هفته آخر ماه فوریه پایان خواهد یافت.
ریشه جشنواره کوم میلا (خم ملا) در یک داستان اساطیری نهفته است که درباره نبرد خدایان و شیاطین بر سر یک «خم» یا کوزهای از شهدی است که طی همزدن اقیانوس به دست آمد.
#کوم_میلا #آئین_باستانی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به سالگرد انقلاب ۵۷ نزدیک میشویم سالها ست که دیگر مردم در توصیف این اتفاق، از واژههای شکوهمند و مردمی و پیروزی نور بر تاریکی استفاده نمیکنند.
یکی از بیشمار دلایلش را در این ویدئو بیابیم!
ویدئویی از حرکات هماهنگ، زیبا و موزون دختران ایرانی پیش از انقلاب ۵۷
زمانی که دختران ایرانی میتوانستند آزادانه هنر خود را به نمایش بگذارند و نهادهای حکومتی نیز حامی این دختران و هنر آنان بودند.
با روی کارآمدن جمهوری اسلامی ولی آزار زنان تبدیل به امری عادی شد.
حکومت نه تنها از زنان و دختران حمایت نمیکند بلکه به صورت شبانهروزی به آزار زنان میپردازد.
#یاری_مدنی_توانا #نماز_جمعه #خامنه_ای #جمهوری_اسلامی #آزادی_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از بیشمار دلایلش را در این ویدئو بیابیم!
ویدئویی از حرکات هماهنگ، زیبا و موزون دختران ایرانی پیش از انقلاب ۵۷
زمانی که دختران ایرانی میتوانستند آزادانه هنر خود را به نمایش بگذارند و نهادهای حکومتی نیز حامی این دختران و هنر آنان بودند.
با روی کارآمدن جمهوری اسلامی ولی آزار زنان تبدیل به امری عادی شد.
حکومت نه تنها از زنان و دختران حمایت نمیکند بلکه به صورت شبانهروزی به آزار زنان میپردازد.
#یاری_مدنی_توانا #نماز_جمعه #خامنه_ای #جمهوری_اسلامی #آزادی_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
سعید ماسوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در نامهای خطاب به کمیسر عالی حقوق بشر، اعدامها در جمهوری اسلامی را روشی برای حذف مخالفان و در ادامه کشتار آنها در خیابان دانست و از او خواست که برای متوقف کردن ماشین اعدام تلاش کند.
متن این نامه به شرح زیر است:
🔴 خطاب به کمیسر عالی حقوق بشر، جناب فولکر تورک، و اجلاس جاری حقوق بشر
🔹اعدامها برای پاکسازی و ادامه کشتار مردم در خیابان است
در سالگرد باز شدن درهای اردوگاه مرگ آشویتس، به یاد میآوریم که در آنجا دادرسی عادلانه هیچ معنایی نداشت؛ همانگونه که در ایران تحت حاکمیت استبداد نیز چنین است. در آشویتس، هدف تنها کشتار و پاکسازی بود، و در ایران امروز نیز هدف چیزی جز حذف مخالفان برای جلوگیری از خیزشهای اعتراضی نیست.
چگونه ممکن است که حتی بر اساس قوانین "خودنوشته" این رژیم، دو زندانی سیاسی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، همزمان باغی (متهم به بغی)، محارب (متهم به محاربه)، و مفسد فیالارض باشند؟ چگونه ممکن است در پروندهای، نه قتلی رخ داده باشد، نه مقتولی وجود داشته باشد، نه شاکی و شکایتی مطرح شده باشد، نه خونی ریخته شده باشد، و نه ولیدم و طالب قصاصی در میان باشد، اما همچنان این دو زندانی مستحق اعدام شناخته شوند؟ اگر این اعدامها چیزی جز ایجاد رعب و وحشت، پاکسازی و ادامه کشتار مردم در خیابانها نیست، پس هدف از آن چیست؟
جناب فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر:
حکومت ایران برای اجرای این اعدامها شتاب دارد (شاهد آنکه هنوز در سلول اعدام هستند)، و حتی اگر اجرای احکام را موقتاً به تعویق انداخته باشد، نباید از سرنوشت زندهیاد محمد قبادلو غافل شد که دقیقاً در همین ایام، با همین روش، ناگهانی به دار آویخته شد.
بهعنوان یکی از قدیمیترین زندانیان سیاسی، برای نجات جان زنان و مردانی که زیر حکم اعدام هستند، بهویژه مهدی حسنی و بهروز احسانی که همین حالا طناب دار بر گردنشان است، هر دری را میکوبم.
مردم ایران و هموطنانم، با اعتراضات خیابانی، اعتصاب، امضای طومار، حمل پلاکارد و دستنوشته، ارسال نامه و شکایت به همه مراجع ممکن، هر آنچه در توان دارند برای مقابله با این احکام اعدام به کار گرفتهاند. آنان با شکستن سکوت و فریاد زدن حقیقت (البته به بهای زندان و شکنجه)، صف خود را از این جانیان ضدبشر جدا کردهاند.
اکنون از شما، بهعنوان اصلیترین متولیان بینالمللی کرامت انسانی و حقوق بشر، انتظار میرود که برای توقف این ماشین اعدام و پاکسازی مخالفان، از دولتهای عضو بخواهید که حداقل مراودات سیاسی و دیپلماتیک خود را مشروط به توقف این احکام کنند.
این حکومت، اعدام و طناب دار را بر گردن همه مردم ایران انداخته، زیرا بقای خود را در اعدام تکتک مردم ایران میبیند. برای حفظ قدرت، لاجرم چارپایه را از زیر پای مردم خواهد زد، اگر از حسابرسی بینالمللی نترسد!
سعید ماسوری
یکی از اعضای
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
۱۰ بهمن ۱۴۰۳
#نه_به_اعدام #بیانیه #سعید_ماسوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن این نامه به شرح زیر است:
🔴 خطاب به کمیسر عالی حقوق بشر، جناب فولکر تورک، و اجلاس جاری حقوق بشر
🔹اعدامها برای پاکسازی و ادامه کشتار مردم در خیابان است
در سالگرد باز شدن درهای اردوگاه مرگ آشویتس، به یاد میآوریم که در آنجا دادرسی عادلانه هیچ معنایی نداشت؛ همانگونه که در ایران تحت حاکمیت استبداد نیز چنین است. در آشویتس، هدف تنها کشتار و پاکسازی بود، و در ایران امروز نیز هدف چیزی جز حذف مخالفان برای جلوگیری از خیزشهای اعتراضی نیست.
چگونه ممکن است که حتی بر اساس قوانین "خودنوشته" این رژیم، دو زندانی سیاسی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، همزمان باغی (متهم به بغی)، محارب (متهم به محاربه)، و مفسد فیالارض باشند؟ چگونه ممکن است در پروندهای، نه قتلی رخ داده باشد، نه مقتولی وجود داشته باشد، نه شاکی و شکایتی مطرح شده باشد، نه خونی ریخته شده باشد، و نه ولیدم و طالب قصاصی در میان باشد، اما همچنان این دو زندانی مستحق اعدام شناخته شوند؟ اگر این اعدامها چیزی جز ایجاد رعب و وحشت، پاکسازی و ادامه کشتار مردم در خیابانها نیست، پس هدف از آن چیست؟
جناب فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر:
حکومت ایران برای اجرای این اعدامها شتاب دارد (شاهد آنکه هنوز در سلول اعدام هستند)، و حتی اگر اجرای احکام را موقتاً به تعویق انداخته باشد، نباید از سرنوشت زندهیاد محمد قبادلو غافل شد که دقیقاً در همین ایام، با همین روش، ناگهانی به دار آویخته شد.
بهعنوان یکی از قدیمیترین زندانیان سیاسی، برای نجات جان زنان و مردانی که زیر حکم اعدام هستند، بهویژه مهدی حسنی و بهروز احسانی که همین حالا طناب دار بر گردنشان است، هر دری را میکوبم.
مردم ایران و هموطنانم، با اعتراضات خیابانی، اعتصاب، امضای طومار، حمل پلاکارد و دستنوشته، ارسال نامه و شکایت به همه مراجع ممکن، هر آنچه در توان دارند برای مقابله با این احکام اعدام به کار گرفتهاند. آنان با شکستن سکوت و فریاد زدن حقیقت (البته به بهای زندان و شکنجه)، صف خود را از این جانیان ضدبشر جدا کردهاند.
اکنون از شما، بهعنوان اصلیترین متولیان بینالمللی کرامت انسانی و حقوق بشر، انتظار میرود که برای توقف این ماشین اعدام و پاکسازی مخالفان، از دولتهای عضو بخواهید که حداقل مراودات سیاسی و دیپلماتیک خود را مشروط به توقف این احکام کنند.
این حکومت، اعدام و طناب دار را بر گردن همه مردم ایران انداخته، زیرا بقای خود را در اعدام تکتک مردم ایران میبیند. برای حفظ قدرت، لاجرم چارپایه را از زیر پای مردم خواهد زد، اگر از حسابرسی بینالمللی نترسد!
سعید ماسوری
یکی از اعضای
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
۱۰ بهمن ۱۴۰۳
#نه_به_اعدام #بیانیه #سعید_ماسوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تداوم نگهداری مهدی حسنی و بهروز احسانی اسلاملو در بند امن و در سلول انفرادی در زندان قزلحصار
در حالیکه بنا به گفته وکلای زندانیان مهدی حسنی و بهروز احسانی اسلام لو حکم اعدام این دو زندانی با پذیرش اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور متوقف شدهاست و باید از سلول انفرادی به زندان اوین برگردانده شوند یا به بند سیاسی در واحد چهار زندان قزلحصار منتقل شوند. ولی کماکان رییس سازمان زندانهای استان تهران حشمت الله حیات الغیب از دادن دستور انتقال این زندانیان به مسئولان زندان قزلحصار ممانعت بعمل می آورد.
یکی از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام میگوید : با توجه به تجربههای تاسفبار قبلی تا مادامی که این دو زندانی در انفرادی و در بند امن واحد ۳ قزلحصار هستند خطر اجرای حکم وجود دارد. در گام اول تمام تلاشها و حمایتها باید در راستای انتقال این دو زندانی به بازگشت به بند ۴ زندان اوین و یا بند سیاسی زندان قزلحصار باشد و در گام بعدی باید حکم اعدام این دو زندانی و سایر زندانیان محکوم به اعدام لغو گردد.
#نه_به_اعدام #مهدی_حسنی #بهروز_احسانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در حالیکه بنا به گفته وکلای زندانیان مهدی حسنی و بهروز احسانی اسلام لو حکم اعدام این دو زندانی با پذیرش اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور متوقف شدهاست و باید از سلول انفرادی به زندان اوین برگردانده شوند یا به بند سیاسی در واحد چهار زندان قزلحصار منتقل شوند. ولی کماکان رییس سازمان زندانهای استان تهران حشمت الله حیات الغیب از دادن دستور انتقال این زندانیان به مسئولان زندان قزلحصار ممانعت بعمل می آورد.
یکی از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام میگوید : با توجه به تجربههای تاسفبار قبلی تا مادامی که این دو زندانی در انفرادی و در بند امن واحد ۳ قزلحصار هستند خطر اجرای حکم وجود دارد. در گام اول تمام تلاشها و حمایتها باید در راستای انتقال این دو زندانی به بازگشت به بند ۴ زندان اوین و یا بند سیاسی زندان قزلحصار باشد و در گام بعدی باید حکم اعدام این دو زندانی و سایر زندانیان محکوم به اعدام لغو گردد.
#نه_به_اعدام #مهدی_حسنی #بهروز_احسانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
شراره روحانی و فرخ عنایتیپور، زوج بهایی ساکن اصفهان، به دلیل حمایت از پوشش اختیاری به حبس محکوم شدند.
مرکز اسناد حقوق بشر ایران نوشت: دادگاه انقلاب تهران به ریاست محمدرضا توکلی، خانم روحانی را به اتهام "دعوت به جنگ و برهم زدن امنیت کشور" به پنج سال حبس و به دلیل "تبلیغ علیه نظام" به یک سال حبس محکوم کرد. همسرش، فرخ عنایتیپور، نیز به دلیل تبلیغ علیه نظام به شش ماه حبس محکوم شد.
این زوج همچنین به دو سال ممنوعیت خروج از کشور، محدودیت فعالیت در فضای مجازی و ضبط تلفنهایشان محکوم شدند. اتهامات آنها بر اساس محتوای تلفن همراه و مطالب منتشرشده در فضای مجازی عنوان شده است. احکامشان در دادگاه تجدیدنظر اصفهان نیز تأیید شد.
این زوج که پیشتر سابقه احضار و برخورد قضایی داشتند، در سال ۱۴۰۱ با مصادره ۷۰ درصد منزل مسکونیشان مواجه شدند و ناچار شدند همان بخش را مجدداً خریداری کنند.
#حجاب_اجبارى #پوشش_اختیاری #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
شراره روحانی و فرخ عنایتیپور، زوج بهایی ساکن اصفهان، به دلیل حمایت از پوشش اختیاری به حبس محکوم شدند.
مرکز اسناد حقوق بشر ایران نوشت: دادگاه انقلاب تهران به ریاست محمدرضا توکلی، خانم روحانی را به اتهام "دعوت به جنگ و برهم زدن امنیت کشور" به پنج سال حبس و به دلیل "تبلیغ علیه نظام" به یک سال حبس محکوم کرد. همسرش، فرخ عنایتیپور، نیز به دلیل تبلیغ علیه نظام به شش ماه حبس محکوم شد.
این زوج همچنین به دو سال ممنوعیت خروج از کشور، محدودیت فعالیت در فضای مجازی و ضبط تلفنهایشان محکوم شدند. اتهامات آنها بر اساس محتوای تلفن همراه و مطالب منتشرشده در فضای مجازی عنوان شده است. احکامشان در دادگاه تجدیدنظر اصفهان نیز تأیید شد.
این زوج که پیشتر سابقه احضار و برخورد قضایی داشتند، در سال ۱۴۰۱ با مصادره ۷۰ درصد منزل مسکونیشان مواجه شدند و ناچار شدند همان بخش را مجدداً خریداری کنند.
#حجاب_اجبارى #پوشش_اختیاری #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در نامهای از زندان نوشت:
«یا باید زندگی را نزیست، یا باید با معنا و متعالی زیست.»
این زندانی سیاسی کرد، یکی از زنان محبوس در زندان اوین است کە جمهوری اسلامی او را به اعدام محکوم کرده است. در نامهای که امروز از این زندانی منتشر شده، ضمن مخالفت با اعدام، حکم صادرشده اعدام علیه خود را حکمی «علیه کل جامعهای میداند که برای آزادی و عدالت تلاش میکند.»
در این نامه آمده است:
«حکم اعدام برای من صادر گشته، برای "ما"! ما، یعنی بخشی از زنان مبارز زندانی! ما در داخل تسلیم تحمیلها و اتهامات بیبنیان دستگاههای امنیتی نشدیم و مقاومت کردیم.»
او با اشاره به همبستگی جامعه و حمایتهای داخلی و بینالمللی، این اتحاد را نمادی از تداوم مبارزه مدنی علیه ظلم میداند.
ورشه مرادی به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» اشاره دارد او این حرکت را نمادی از اتحاد انسانی علیه قتل دولتی توصیف میکند.
به گفته این زندانی محکوم به اعدام «سهشنبههای نه به اعدام، اتحاد انسانی است در برابر قتل دولتی که به هدف ایجاد رعب و وحشت در جامعه بکار گرفته میشود.»
وریشه مرادی، عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار)، مرداد سال ۱۴۰۲ در سنندج بازداشت شد و در آبانماه امسال به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد. گفته میشود مبنای اتهام بغی، «حضور او در شمال سوریه (روژاوا) و جنگ علیه داعش» بودە است.
یادآور میشویم جامعه ایران همگام با زندانیان سیاسی در کارزار سهشنبههای نه به اعدام پیوسته است و ضمن اعتصاب سراسری در کردستان و حمایتهای جهانی از این کارزار بیانیهها و تلاشهای فراوانی برای آزادی زندانیان محکوم به اعدام، به خصوص پخشان عزیزی و وریشه مرادی صورت گرفته است.
صدای تمام زندانیان باشیم خانوادههایی که چشمانتظار لغو احکام اعدام عزیزانشان هستند.
#عباس_دریس
#بچه_های_اکباتان
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
«یا باید زندگی را نزیست، یا باید با معنا و متعالی زیست.»
این زندانی سیاسی کرد، یکی از زنان محبوس در زندان اوین است کە جمهوری اسلامی او را به اعدام محکوم کرده است. در نامهای که امروز از این زندانی منتشر شده، ضمن مخالفت با اعدام، حکم صادرشده اعدام علیه خود را حکمی «علیه کل جامعهای میداند که برای آزادی و عدالت تلاش میکند.»
در این نامه آمده است:
«حکم اعدام برای من صادر گشته، برای "ما"! ما، یعنی بخشی از زنان مبارز زندانی! ما در داخل تسلیم تحمیلها و اتهامات بیبنیان دستگاههای امنیتی نشدیم و مقاومت کردیم.»
او با اشاره به همبستگی جامعه و حمایتهای داخلی و بینالمللی، این اتحاد را نمادی از تداوم مبارزه مدنی علیه ظلم میداند.
ورشه مرادی به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» اشاره دارد او این حرکت را نمادی از اتحاد انسانی علیه قتل دولتی توصیف میکند.
به گفته این زندانی محکوم به اعدام «سهشنبههای نه به اعدام، اتحاد انسانی است در برابر قتل دولتی که به هدف ایجاد رعب و وحشت در جامعه بکار گرفته میشود.»
وریشه مرادی، عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار)، مرداد سال ۱۴۰۲ در سنندج بازداشت شد و در آبانماه امسال به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد. گفته میشود مبنای اتهام بغی، «حضور او در شمال سوریه (روژاوا) و جنگ علیه داعش» بودە است.
یادآور میشویم جامعه ایران همگام با زندانیان سیاسی در کارزار سهشنبههای نه به اعدام پیوسته است و ضمن اعتصاب سراسری در کردستان و حمایتهای جهانی از این کارزار بیانیهها و تلاشهای فراوانی برای آزادی زندانیان محکوم به اعدام، به خصوص پخشان عزیزی و وریشه مرادی صورت گرفته است.
صدای تمام زندانیان باشیم خانوادههایی که چشمانتظار لغو احکام اعدام عزیزانشان هستند.
#عباس_دریس
#بچه_های_اکباتان
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
به دلیل انفجار مخزن کارخانه روغنکشی در منجیل، یک کارگر کشته شد و کارگر دیگری هم بهشدت مجروح شده است.
این حادثه ساعت ۱۰ صبح امروز، چهارشنبه ۱۰ بهمن رخ داده است. کارخانه روغنکشی شرکت زرپرور در شهرک بابائیان منجیل واقع شده است و یک کارگر همان زمان رخدادن حادثه جان خود را از دست داده است.
خوب است بدانید مسئولان استانی و کشوری هیچ توضیح دیگری ندادهاند!
جمهوری اسلامی بهجای تامین امنیت جانی کارگران ایرانی، بودجه ایران را به حزبالله لبنان و حوثیهای یمن میدهد. بودجهای که باید صرف ایمنسازی کارخانهها و تقویت تشکلهای کارگری برای جلوگیری از تکرار این وقایع شود خرج تروریستها میشود.
#یاری_مدنی_توانا
#کارگران
@Tavaana_TavaanaTech
این حادثه ساعت ۱۰ صبح امروز، چهارشنبه ۱۰ بهمن رخ داده است. کارخانه روغنکشی شرکت زرپرور در شهرک بابائیان منجیل واقع شده است و یک کارگر همان زمان رخدادن حادثه جان خود را از دست داده است.
خوب است بدانید مسئولان استانی و کشوری هیچ توضیح دیگری ندادهاند!
جمهوری اسلامی بهجای تامین امنیت جانی کارگران ایرانی، بودجه ایران را به حزبالله لبنان و حوثیهای یمن میدهد. بودجهای که باید صرف ایمنسازی کارخانهها و تقویت تشکلهای کارگری برای جلوگیری از تکرار این وقایع شود خرج تروریستها میشود.
#یاری_مدنی_توانا
#کارگران
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته هموطنانمان در شهر اراک باری دیگر در اعتراض به آلودگی هوا به خیابانها آمدند.
آنها ضمن تشکیل زنجیره انسانی به نشانه همدلی، به مازوتسوزی نیروگاه شازند اعتراض کردند.
آلودگی هوای ناشی از مازوتسوزی زندگی را برای ایرانیان سخت کرده گسترش انواع بیماریها و مرگ زودرس هموطنانمان مسئله مهمی ست.
به گفته مقامات جمهوری اسلامی سالانه ۳۰ هزار نفر به طور مستقیم به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. مرگ سالانه ۳۰ هزار نفر هرچند رقم کمی نیست اما ابتلا به سرطان به آسم به بیماریهای ریوی به بیماریهای پوستی غیر قابل درمان و ... بس بیشتر از آمار منتشرشده توسط جمهوری اسلامی است.
هوای خوزستان چگونه است؟ هوای سیستان و بلوچستان؟ هوای اصفهان؟
بدون کمک رسانههای برای اطلاعرسانی درست و دقیق از اعتراضات مدنی، هر از گاهی، هموطنانمان مثل جزایر دورافتاده از هم تجمعاتی برگزار میکنند و حکومت خوشحال از تشتت و پراکندگی و چندپارگی جامعه.
صدای ایران باشیم و اجازه ندهیم جمهوری اسلامی ایرانمان را نابود کند.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اراک
@Tavaana_TavaanaTech
آنها ضمن تشکیل زنجیره انسانی به نشانه همدلی، به مازوتسوزی نیروگاه شازند اعتراض کردند.
آلودگی هوای ناشی از مازوتسوزی زندگی را برای ایرانیان سخت کرده گسترش انواع بیماریها و مرگ زودرس هموطنانمان مسئله مهمی ست.
به گفته مقامات جمهوری اسلامی سالانه ۳۰ هزار نفر به طور مستقیم به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. مرگ سالانه ۳۰ هزار نفر هرچند رقم کمی نیست اما ابتلا به سرطان به آسم به بیماریهای ریوی به بیماریهای پوستی غیر قابل درمان و ... بس بیشتر از آمار منتشرشده توسط جمهوری اسلامی است.
هوای خوزستان چگونه است؟ هوای سیستان و بلوچستان؟ هوای اصفهان؟
بدون کمک رسانههای برای اطلاعرسانی درست و دقیق از اعتراضات مدنی، هر از گاهی، هموطنانمان مثل جزایر دورافتاده از هم تجمعاتی برگزار میکنند و حکومت خوشحال از تشتت و پراکندگی و چندپارگی جامعه.
صدای ایران باشیم و اجازه ندهیم جمهوری اسلامی ایرانمان را نابود کند.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اراک
@Tavaana_TavaanaTech