🔷 زندانها در ورطه فراموشی
✍🏻 سید محمدرضا فقیهی
🔹تلویزیون ایران چند روزی است در بخشهای مختلف خبری مدام بازدید دادستان تهران از گروه خودروسازی سایپا که چند روز قبل انجام شده بود را پخش و تکرار میکند.
🔹بعید و دور از ذهن نیست که دادستان صالحی هوس بازدید از ایران خودرو نیز به سرش بزند. دادستان چه تخصصی در زمینه صنعت خودروسازی و موضوعات مرتبط با آن دارد تا اثری را بر بازدیدش مترتب بدانیم؟
🔹جای بسی تاسف است که آقای مدعی العموم و دادستان کل کشور و رئیس قوه قضاییه به رغم وظایفی که ذاتا و قانونا در زمینه بازدید و نظارت بر نحوه اداره زندانها جهت حصول اطمینان از رعایت حقوق انسانی، بهداشتی، درمانی و قانونی زندانیان بر عهده دارند، زندان ها را به حال خود رها کرده اند گویی که زندان و زندانی هیچ ارزشی برای صرف وقت از سوی حضرات ندارند.
🔹حتی اگر تعداد کشتهشدگان حمله اسرائیل به اوین، چند برابر بیشتر از آمار رسمی اعلامی هم بود، اژهای هنری جز محکوم کردن اسرائیل و جنایاتش نداشت و ندارد و توضیحی به مردم نمیداد که چرا اقدامی در جهت کاهش آسیبها و تلفات ناشی از حمله محتمل الوقوع متجاوزان به عمل نیاورده است. کسی به ویژه رهبر جمهوری اسلامی نیز او را مواخذه نکرد و نمیکند چرا که تعیین چنین مدیری برای دستگاه قضا مملکت، مرهون تشخیص و تصمیم نادرست ایشان بوده است.
🔹هنگامی که به زندان تهران بزرگ پا گذاردیم و وضع سالن ۹ در تیپ ۲ را دیدیم، غمهای پیشین برای مدتی به فراموشی سپرده شد.
🔹فرشها انگار سالها شسته نشده بودند که با کمک هم اتاقیها، آن ها را در حیاط هواخوری شستیم. ساس و سوسک و دیگر حشرات از سر و کول اتاق ها و تختها و کف و دیوارها بالا میرفت.
🔹دستگاه سرماساز اتاقها و حسینه خراب بود و باد گرم می نواخت و پس از پیگیریهای زیاد آن را خاموش کردند. وقتی به این وضعیت اعتراض کردیم به ما گفته شد که میتوانید به هزینه خود، برای اتاق تان کولر تهیه کنید.
🔹گویا سازمان و تشکیلات هردنبیل همه چیزش باید به ظاهر و باطنش بیاید، بگذریم!
🔹موضوع مهم دیگری که باید به آن پرداخته شود این است که تا پیش از آمدن زندانیان سیاسی، مدنی و عقیدتی به سالن متادون درمانی، زندانیان حاضر در آن به زعم زندانبانان، در سخیفترین مراتب انسانی و بشری قلمداد میشدهاند که محل سکونت و زیست آنان حتی از امکانات ابتدایی نیز برخوردار نبوده و جزو آدمیزاد به حساب نمیآمدهاند. زندانیان غیرسیاسی به این دلیل که نام و نشانی ندارند و در رسانه ای مطرح نیستند تا اخبار آنان را پوشش بدهد، قطعا از فراموششدگان خواهند بود اما زندانی سیاسی و عقیدتی چون نام دارد و رسانه، زندانبان همواره بیم آن دارد که اگر به امور و اعتراضات وی بهایی ندهد، مدیریت او زیر سوال رفته و به بی کفایتی و مسولیت ناشناسی از سوی مردم و رسانهها و مجامع حقوق بشری متهم خواهد شد.
🔹توجه آقای محسنی اژهای و همکارانشان را به ستون «پیامهای مردمی» منتشره در صفحه اول روزنامه اعتماد شماره ۶۱۰۵ مورخ ۹/۵/۱۴۰۴ که تیتر استمداد مددجویان ندامتگاه تهران بزرگ از مسولان بر قسمت فوقانی آن درج شده است، جلب میکنم. حتی اگر مدعی باشید که اوضاع زیستی زندانیان ساکن در تیپهای ۲ و ۶ زندان تهران بزرگ مطلوب است، بازدید و بررسی وضع آن تیپها، از وظایف مسلم شماست که تاکنون از انجام درست آن غفلت و قصور آشکار کرده اید.
🔹بازدید از تیپهای ۱ و ۳ و ۴ و ۵ زندان مورد اشاره نیز رئیس دستگاه قضا را در جریان اوضاع وخیم و تاسف بار زندانیان حاضر در آن تیپها قرار خواهد داد مشروط به این که همکاران آقای رئیسی، تمامی سالنها را در معرض بازدید کنندگان قرار دهند و بخش های خاص با ظاهر آراسته و مجهز به امکانات ویژه را جهت رضایتمندی مسولان به رویت آنان نرسانند.
🔹به رغم اینکه در شرایط کنونی، زندان تهران بزرگ به مرکز اصلی توجه مردم و رسانه و کنشگران حقوق بشر تبدیل شده اما این حساسیت نباید مانع از رسیدگی به وضع سایر زندانهای کشور باشد. حق ندارید زندانها را به فراموشی بسپارید زیرا زندانیان در آن جغرافیا به سر میبرند و از این حیث که انسان هستند، شایسته توجه، احترام و تکریم نیز هستند.
سید محمدرضا فقیهی
زندان تهران بزرگ
۱۲/۵/۱۴۰۴
متن کامل
https://rb.gy/p8yd8z
#محمدرضا_فقیهی #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍🏻 سید محمدرضا فقیهی
🔹تلویزیون ایران چند روزی است در بخشهای مختلف خبری مدام بازدید دادستان تهران از گروه خودروسازی سایپا که چند روز قبل انجام شده بود را پخش و تکرار میکند.
🔹بعید و دور از ذهن نیست که دادستان صالحی هوس بازدید از ایران خودرو نیز به سرش بزند. دادستان چه تخصصی در زمینه صنعت خودروسازی و موضوعات مرتبط با آن دارد تا اثری را بر بازدیدش مترتب بدانیم؟
🔹جای بسی تاسف است که آقای مدعی العموم و دادستان کل کشور و رئیس قوه قضاییه به رغم وظایفی که ذاتا و قانونا در زمینه بازدید و نظارت بر نحوه اداره زندانها جهت حصول اطمینان از رعایت حقوق انسانی، بهداشتی، درمانی و قانونی زندانیان بر عهده دارند، زندان ها را به حال خود رها کرده اند گویی که زندان و زندانی هیچ ارزشی برای صرف وقت از سوی حضرات ندارند.
🔹حتی اگر تعداد کشتهشدگان حمله اسرائیل به اوین، چند برابر بیشتر از آمار رسمی اعلامی هم بود، اژهای هنری جز محکوم کردن اسرائیل و جنایاتش نداشت و ندارد و توضیحی به مردم نمیداد که چرا اقدامی در جهت کاهش آسیبها و تلفات ناشی از حمله محتمل الوقوع متجاوزان به عمل نیاورده است. کسی به ویژه رهبر جمهوری اسلامی نیز او را مواخذه نکرد و نمیکند چرا که تعیین چنین مدیری برای دستگاه قضا مملکت، مرهون تشخیص و تصمیم نادرست ایشان بوده است.
🔹هنگامی که به زندان تهران بزرگ پا گذاردیم و وضع سالن ۹ در تیپ ۲ را دیدیم، غمهای پیشین برای مدتی به فراموشی سپرده شد.
🔹فرشها انگار سالها شسته نشده بودند که با کمک هم اتاقیها، آن ها را در حیاط هواخوری شستیم. ساس و سوسک و دیگر حشرات از سر و کول اتاق ها و تختها و کف و دیوارها بالا میرفت.
🔹دستگاه سرماساز اتاقها و حسینه خراب بود و باد گرم می نواخت و پس از پیگیریهای زیاد آن را خاموش کردند. وقتی به این وضعیت اعتراض کردیم به ما گفته شد که میتوانید به هزینه خود، برای اتاق تان کولر تهیه کنید.
🔹گویا سازمان و تشکیلات هردنبیل همه چیزش باید به ظاهر و باطنش بیاید، بگذریم!
🔹موضوع مهم دیگری که باید به آن پرداخته شود این است که تا پیش از آمدن زندانیان سیاسی، مدنی و عقیدتی به سالن متادون درمانی، زندانیان حاضر در آن به زعم زندانبانان، در سخیفترین مراتب انسانی و بشری قلمداد میشدهاند که محل سکونت و زیست آنان حتی از امکانات ابتدایی نیز برخوردار نبوده و جزو آدمیزاد به حساب نمیآمدهاند. زندانیان غیرسیاسی به این دلیل که نام و نشانی ندارند و در رسانه ای مطرح نیستند تا اخبار آنان را پوشش بدهد، قطعا از فراموششدگان خواهند بود اما زندانی سیاسی و عقیدتی چون نام دارد و رسانه، زندانبان همواره بیم آن دارد که اگر به امور و اعتراضات وی بهایی ندهد، مدیریت او زیر سوال رفته و به بی کفایتی و مسولیت ناشناسی از سوی مردم و رسانهها و مجامع حقوق بشری متهم خواهد شد.
🔹توجه آقای محسنی اژهای و همکارانشان را به ستون «پیامهای مردمی» منتشره در صفحه اول روزنامه اعتماد شماره ۶۱۰۵ مورخ ۹/۵/۱۴۰۴ که تیتر استمداد مددجویان ندامتگاه تهران بزرگ از مسولان بر قسمت فوقانی آن درج شده است، جلب میکنم. حتی اگر مدعی باشید که اوضاع زیستی زندانیان ساکن در تیپهای ۲ و ۶ زندان تهران بزرگ مطلوب است، بازدید و بررسی وضع آن تیپها، از وظایف مسلم شماست که تاکنون از انجام درست آن غفلت و قصور آشکار کرده اید.
🔹بازدید از تیپهای ۱ و ۳ و ۴ و ۵ زندان مورد اشاره نیز رئیس دستگاه قضا را در جریان اوضاع وخیم و تاسف بار زندانیان حاضر در آن تیپها قرار خواهد داد مشروط به این که همکاران آقای رئیسی، تمامی سالنها را در معرض بازدید کنندگان قرار دهند و بخش های خاص با ظاهر آراسته و مجهز به امکانات ویژه را جهت رضایتمندی مسولان به رویت آنان نرسانند.
🔹به رغم اینکه در شرایط کنونی، زندان تهران بزرگ به مرکز اصلی توجه مردم و رسانه و کنشگران حقوق بشر تبدیل شده اما این حساسیت نباید مانع از رسیدگی به وضع سایر زندانهای کشور باشد. حق ندارید زندانها را به فراموشی بسپارید زیرا زندانیان در آن جغرافیا به سر میبرند و از این حیث که انسان هستند، شایسته توجه، احترام و تکریم نیز هستند.
سید محمدرضا فقیهی
زندان تهران بزرگ
۱۲/۵/۱۴۰۴
متن کامل
https://rb.gy/p8yd8z
#محمدرضا_فقیهی #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔30❤10
بازداشت جواد (زرتشت) خاکی، کنشگر مدنی، با اتهامات بیاساس
گزارشها حاکی است که جواد (زرتشت) خاکی، فعال و کنشگر سیاسی اهل فامنین و ساکن کرج، نزدیک به یک ماه پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و تاکنون هیچ اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت او در دست نیست.
براساس گفته نزدیکان، اتهامات مطرحشده علیه او از جمله «همدستی با اسرائیل و شبکه موساد» بیپایه و فاقد مستندات قانونی است. این نگرانی وجود دارد که همچون موارد مشابه، بدون برگزاری دادگاه عادلانه و محکمهپسند، احکام سنگین برای این فعال سیاسی صادر شود.
آقای خاکی پیشتر نیز چندین بار بازداشت و تحت فشارهای امنیتی قرار گرفته و به اجبار از همسر و فرزندانش جدا شده است. خانواده او در گذشته هدف ضربوشتم نیروهای امنیتی قرار گرفتهاند؛ روایتی که پیشتر خودشان در شبکههای اجتماعی بیان کردهاند.
این کنشگر مدنی، اغلب نظرات انتقادی خود را به صورت طنز و البته با صراحت بیان میکرد.
#جواد_زرتشت_خاکی #زرتشت_خاکی #جواد_خاکی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارشها حاکی است که جواد (زرتشت) خاکی، فعال و کنشگر سیاسی اهل فامنین و ساکن کرج، نزدیک به یک ماه پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و تاکنون هیچ اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت او در دست نیست.
براساس گفته نزدیکان، اتهامات مطرحشده علیه او از جمله «همدستی با اسرائیل و شبکه موساد» بیپایه و فاقد مستندات قانونی است. این نگرانی وجود دارد که همچون موارد مشابه، بدون برگزاری دادگاه عادلانه و محکمهپسند، احکام سنگین برای این فعال سیاسی صادر شود.
آقای خاکی پیشتر نیز چندین بار بازداشت و تحت فشارهای امنیتی قرار گرفته و به اجبار از همسر و فرزندانش جدا شده است. خانواده او در گذشته هدف ضربوشتم نیروهای امنیتی قرار گرفتهاند؛ روایتی که پیشتر خودشان در شبکههای اجتماعی بیان کردهاند.
این کنشگر مدنی، اغلب نظرات انتقادی خود را به صورت طنز و البته با صراحت بیان میکرد.
#جواد_زرتشت_خاکی #زرتشت_خاکی #جواد_خاکی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤19💔4🕊2
Forwarded from گفتوشنود
راهپیمایی حکومتی اربعین
اثر هنرمند کارتونیست مانا نیستانی
منتشر شده در دویچهوله فارسی
بنا بر گزارشها، میلیاردها تومان خرج خوراک و رفاه زائرانی شده که قرار است در مراسم راهپیمایی حکومتی اربعین شرکت کنند. حکومتیکردن آیینهای مذهبی و دینی به منظور بهرهبرداری سیاسی همواره مورد انتقاد مخالفان و منتقدان نظام بوده است. منتتقدان میگویند، در شرایطی که اکثریت مردم ایران به خاطر کمآبی، بیبرقی، گرانی و تورم وحشتناک و سایر مشکلات در رنج و بعضا درگیر مرگی تدریجیاند و انتقاد و اعتراض هم با تعقیب و سرکوب روبرو میشود، پول ملت صرف مراسمی میشود که حتی طبق قوانین جمهوری اسلامی هم جزو تعهدات و وظایف حکومت نیست.
@dw_farsi
@mananey
#اربعین #حکومت_ایدئولوژیک #راهپیمایی_حکومتی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
راهپیمایی حکومتی اربعین
اثر هنرمند کارتونیست مانا نیستانی
منتشر شده در دویچهوله فارسی
بنا بر گزارشها، میلیاردها تومان خرج خوراک و رفاه زائرانی شده که قرار است در مراسم راهپیمایی حکومتی اربعین شرکت کنند. حکومتیکردن آیینهای مذهبی و دینی به منظور بهرهبرداری سیاسی همواره مورد انتقاد مخالفان و منتقدان نظام بوده است. منتتقدان میگویند، در شرایطی که اکثریت مردم ایران به خاطر کمآبی، بیبرقی، گرانی و تورم وحشتناک و سایر مشکلات در رنج و بعضا درگیر مرگی تدریجیاند و انتقاد و اعتراض هم با تعقیب و سرکوب روبرو میشود، پول ملت صرف مراسمی میشود که حتی طبق قوانین جمهوری اسلامی هم جزو تعهدات و وظایف حکومت نیست.
@dw_farsi
@mananey
#اربعین #حکومت_ایدئولوژیک #راهپیمایی_حکومتی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👌26👍6❤5
چرا حکومتهای جبّار، از تحویل جنازه مخالفان اعدامشده به خانوادههایشان امتناع میکنند؟
✍️خیام عباسی، جامعهشناس
سیاست امتناع از تحویل جنازه و سرکوب سوگواری در حکومتهای استبدادی، فراتر از یک عمل انتقامجویانه، مهندسی اجتماعیِ مبتنی بر زیستقدرت است که اندیشمندی چون فوكو به تحلیل آن پرداخته است. فوكو نشان میدهد كه حاكميت مدرن نه فقط با سركوب كه با مديريت بدنها تحقق میيابد: جسد مخالف به «قلمروی نهایی» تبديل میشود كه تصرف آن، سلطه را تا پايان چرخۀ زيستی تثبيت میكند. اين عمل، همزمان سه لایه از كنترل را فعال میكند. در سطح روانشناسی جمعی، خانواده را در وضعيت «سوگ تعليقشده» (پلين باس) رها میكند؛ وضعيتی كه در آن فقدانِ بدون پايان، هويت بازماندگان را تخريب میكند. اريكسون اين وضعیت را «ترومای تودهای» مینامد؛ جامعهای كه نتواند مرگ اعضایش را به رسميت بشناسد، توان سوگوار شدن را از دست میدهد و در فرياد خاموشِ جمعی گرفتار میشود. در لايۀ جامعهشناختی، دوركیم بر كاركرد انسجامبخش مناسک تأكيد میكند؛ تشريفات تدفين، فرصتی برای بازسازی همبستگی اجتماعی پس از شوک مرگ است. وقتی حكومت اين «سيمان نمادين» را نابود میكند (مانند سركوب گردهمايی مادران میدان مایو در آرژانتين)، جامعه را به سمت «اتميزاسيون» (مورد تحلیل در تئوری فلسفی ماركوزه) سوق میدهد؛ انفصال افراد از يكديگر كه پايۀ مقاومت جمعی را میشكند.
هالبواكس نيز ثابت كرد حافظۀ جمعی در «مكانها» و «مناسک» تجسم میيابد؛ گورستانهای مخفی مانند خاوران در ايران يا گورهای دستهجمعی سريلانكا، حافظه را زمينزده میكنند تا روایت رسمی بدون رقيب بماند. اما اين فقط كنترل روایت نيست؛ بلكه انسانزدایی سيستماتيك است که لوئيس آلفورد آن را تئوریزه کرده است. وقتی جسد به «زبالۀ خطرناک» تبديل میشود (چنانكه در اعدامهای فراقانونی مصر پس از ۲۰۱۳ ديديم)، مخالف پيش و پس از مرگ از دايرۀ انسانيت خارج میشود. آگامبن اين وضعيت را «حیات برهنه» میخواند، یعنی موجودی كه حكومت میتواند بكُشد بیآن كه قتلش «جنایت» محسوب شود. اينجا پيوندی با نظريۀ «خشونت ساختاری» گالتونگ پيدا میكند یعنی حذف جنازه، تداوم خشونتی است كه پيشتر مخالف را از حقوق شهروندی محروم كرده بود. در سطح كلانتر، اين رفتار، «ترس سيال»ی است که بومان از آن سخن گفته است؛ یعنی حکومت ترس را چون سرم یا آمپولی که به بدن بیمار تزریق میکنند، آن را به فضای عمومی تزريق میكند تا خفقان همهگیر بشود. خانوادهای كه جسد فرزندش را نمیبيند، به ابژۀ دائمی ترس تبديل میشود؛ پيغامی روشن به ديگران كه «مقاومت = نابودی کامل حتا در خاطره».
اسكات در «سلاح ضعفا» نشان میدهد چگونه حكومتها با نشانههای ظاهرن كوچک مانند ندادن يك جسد منتقد و مخالف، قدرت خود را به نمايش میگذارند. اما تناقض غامض اينجا است که همين سياست، بذر مقاومت را میپاشد. مادران خاوران در ايران يا مادربزرگهای ميدان مایو، با پافشاری بر حق سوگواری، «حافظۀ بدنمند» خلق كردند. سوگ تحميلشده به حافظه زيرزمينی نشت كرد؛ ترانههای عاميانه در تركيه پس از اعدامهای دهه ۸۰، يا نقاشیهای ديوارى در شيل عليه پينوشه، جايگزين مناسک ممنوعه شدند. اينجا است كه نظريه «كنش ارتباطی» هابرماس معنا پيدا میكند: حتا در سكوت اجباری، سوگواران با بدنهای معترض خود فضای عمومي را بازپس میگيرند. سرانجام اين سياست، شكافی پارادوكسيكال میآفريند. هرچند در كوتاهمدت جامعه را ميشكند، در درازمدت با توليد «سوژۀ سياسي» (بر گرفته از دیدگاههای رانسير) كه ديگر چيزی برای از دست دادن ندارد، پايههای حكومت را بیثبات میكند؛ همانگونه كه ناپديدسازیهای آرژانتين به محاكمۀ ژنرالها انجاميد.
این مطالعه موردی را در سایت آموزشکده توانا بخوانید:
مادران داغدیده آرژانتین و میدان مایو
https://tavaana.org/mothers_of_the_plaza/
#ناپدیدسازی_قهری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️خیام عباسی، جامعهشناس
سیاست امتناع از تحویل جنازه و سرکوب سوگواری در حکومتهای استبدادی، فراتر از یک عمل انتقامجویانه، مهندسی اجتماعیِ مبتنی بر زیستقدرت است که اندیشمندی چون فوكو به تحلیل آن پرداخته است. فوكو نشان میدهد كه حاكميت مدرن نه فقط با سركوب كه با مديريت بدنها تحقق میيابد: جسد مخالف به «قلمروی نهایی» تبديل میشود كه تصرف آن، سلطه را تا پايان چرخۀ زيستی تثبيت میكند. اين عمل، همزمان سه لایه از كنترل را فعال میكند. در سطح روانشناسی جمعی، خانواده را در وضعيت «سوگ تعليقشده» (پلين باس) رها میكند؛ وضعيتی كه در آن فقدانِ بدون پايان، هويت بازماندگان را تخريب میكند. اريكسون اين وضعیت را «ترومای تودهای» مینامد؛ جامعهای كه نتواند مرگ اعضایش را به رسميت بشناسد، توان سوگوار شدن را از دست میدهد و در فرياد خاموشِ جمعی گرفتار میشود. در لايۀ جامعهشناختی، دوركیم بر كاركرد انسجامبخش مناسک تأكيد میكند؛ تشريفات تدفين، فرصتی برای بازسازی همبستگی اجتماعی پس از شوک مرگ است. وقتی حكومت اين «سيمان نمادين» را نابود میكند (مانند سركوب گردهمايی مادران میدان مایو در آرژانتين)، جامعه را به سمت «اتميزاسيون» (مورد تحلیل در تئوری فلسفی ماركوزه) سوق میدهد؛ انفصال افراد از يكديگر كه پايۀ مقاومت جمعی را میشكند.
هالبواكس نيز ثابت كرد حافظۀ جمعی در «مكانها» و «مناسک» تجسم میيابد؛ گورستانهای مخفی مانند خاوران در ايران يا گورهای دستهجمعی سريلانكا، حافظه را زمينزده میكنند تا روایت رسمی بدون رقيب بماند. اما اين فقط كنترل روایت نيست؛ بلكه انسانزدایی سيستماتيك است که لوئيس آلفورد آن را تئوریزه کرده است. وقتی جسد به «زبالۀ خطرناک» تبديل میشود (چنانكه در اعدامهای فراقانونی مصر پس از ۲۰۱۳ ديديم)، مخالف پيش و پس از مرگ از دايرۀ انسانيت خارج میشود. آگامبن اين وضعيت را «حیات برهنه» میخواند، یعنی موجودی كه حكومت میتواند بكُشد بیآن كه قتلش «جنایت» محسوب شود. اينجا پيوندی با نظريۀ «خشونت ساختاری» گالتونگ پيدا میكند یعنی حذف جنازه، تداوم خشونتی است كه پيشتر مخالف را از حقوق شهروندی محروم كرده بود. در سطح كلانتر، اين رفتار، «ترس سيال»ی است که بومان از آن سخن گفته است؛ یعنی حکومت ترس را چون سرم یا آمپولی که به بدن بیمار تزریق میکنند، آن را به فضای عمومی تزريق میكند تا خفقان همهگیر بشود. خانوادهای كه جسد فرزندش را نمیبيند، به ابژۀ دائمی ترس تبديل میشود؛ پيغامی روشن به ديگران كه «مقاومت = نابودی کامل حتا در خاطره».
اسكات در «سلاح ضعفا» نشان میدهد چگونه حكومتها با نشانههای ظاهرن كوچک مانند ندادن يك جسد منتقد و مخالف، قدرت خود را به نمايش میگذارند. اما تناقض غامض اينجا است که همين سياست، بذر مقاومت را میپاشد. مادران خاوران در ايران يا مادربزرگهای ميدان مایو، با پافشاری بر حق سوگواری، «حافظۀ بدنمند» خلق كردند. سوگ تحميلشده به حافظه زيرزمينی نشت كرد؛ ترانههای عاميانه در تركيه پس از اعدامهای دهه ۸۰، يا نقاشیهای ديوارى در شيل عليه پينوشه، جايگزين مناسک ممنوعه شدند. اينجا است كه نظريه «كنش ارتباطی» هابرماس معنا پيدا میكند: حتا در سكوت اجباری، سوگواران با بدنهای معترض خود فضای عمومي را بازپس میگيرند. سرانجام اين سياست، شكافی پارادوكسيكال میآفريند. هرچند در كوتاهمدت جامعه را ميشكند، در درازمدت با توليد «سوژۀ سياسي» (بر گرفته از دیدگاههای رانسير) كه ديگر چيزی برای از دست دادن ندارد، پايههای حكومت را بیثبات میكند؛ همانگونه كه ناپديدسازیهای آرژانتين به محاكمۀ ژنرالها انجاميد.
این مطالعه موردی را در سایت آموزشکده توانا بخوانید:
مادران داغدیده آرژانتین و میدان مایو
https://tavaana.org/mothers_of_the_plaza/
#ناپدیدسازی_قهری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍21❤6💔5
خبر فوری!
بازگشت بیش از ۶۰۰ زندانی سیاسی به زندان اوین؛ انتقال بدون اطلاع خانوادهها از ساعت ۴ بامداد
صبح امروز، جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، بیش از ۶۰۰ زندانی سیاسی و امنیتی که پس از بمباران زندان اوین در تیرماه و یا در هفتههای اخیر بازداشت و به زندان تهران بزرگ منتقل شده بودند، به بندهای ۷ و ۸ زندان اوین بازگردانده شدند.
این انتقال که از ساعت ۴ بامداد آغاز شد، بدون اطلاع قبلی به خانوادههای زندانیان انجام گرفت.
بر اساس گزارش منابع مطلع، انتقال زندانیان سیاسی به زندان تهران بزرگ وضعیت نامناسب و غیرانسانی این زندان را برجسته کرد؛ از جمله مشکلاتی مانند وضعیت وخیم بهداشتی، کمبود امکانات اولیه، و شرایط دشوار زندگی زندانیان.
با توجه به عدم بازسازی زندان اوین، به نظر میرسد بازگرداندن زندانیان سیاسی به این زندان نه به عنوان بهبود شرایط، بلکه اقدامی لجوجانه و نمایشی از سوی مسئولان برای بازگرداندن وضعیت به حالت پیشین باشد.
این خبر توسط کانال تلگرام مهدی محمودیان، زندانی سیاسی، منتشر شده است.
#زندان_اوین #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بازگشت بیش از ۶۰۰ زندانی سیاسی به زندان اوین؛ انتقال بدون اطلاع خانوادهها از ساعت ۴ بامداد
صبح امروز، جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، بیش از ۶۰۰ زندانی سیاسی و امنیتی که پس از بمباران زندان اوین در تیرماه و یا در هفتههای اخیر بازداشت و به زندان تهران بزرگ منتقل شده بودند، به بندهای ۷ و ۸ زندان اوین بازگردانده شدند.
این انتقال که از ساعت ۴ بامداد آغاز شد، بدون اطلاع قبلی به خانوادههای زندانیان انجام گرفت.
بر اساس گزارش منابع مطلع، انتقال زندانیان سیاسی به زندان تهران بزرگ وضعیت نامناسب و غیرانسانی این زندان را برجسته کرد؛ از جمله مشکلاتی مانند وضعیت وخیم بهداشتی، کمبود امکانات اولیه، و شرایط دشوار زندگی زندانیان.
با توجه به عدم بازسازی زندان اوین، به نظر میرسد بازگرداندن زندانیان سیاسی به این زندان نه به عنوان بهبود شرایط، بلکه اقدامی لجوجانه و نمایشی از سوی مسئولان برای بازگرداندن وضعیت به حالت پیشین باشد.
این خبر توسط کانال تلگرام مهدی محمودیان، زندانی سیاسی، منتشر شده است.
#زندان_اوین #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔28❤5
نامه اسماعیل فکری: بازجوها گفتند قاضی خر ما است و هرچه بگوییم مینویسد
خبرگزاریهای جمهوری اسلامی صبح روز دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، خبر اجرای حکم اعدام اسماعیل فکری در زندان قزلحصار کرج را منتشر کردند.
اسماعیل فکری آذرماه سال ۱۴۰۲ در یکی از خیابانهای تهران توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و به مدت پنج ماه در بازداشتگاه این نهاد امنیتی تحت شکنجه و بازجویی قرار گرفت و در این مدت از حق تماس با خانواده و حق دسترسی به وکیل محروم بود. او نهایتا سال ۱۴۰۳ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اعدام محکوم شد. اتهامات مطروحه علیه فکری «ارتباط با سرویس اطلاعاتی اسرائیل (موساد)»، «جمعآوری اطلاعات حساس» و «ارسال اطلاعات طبقهبندیشده به خارج از کشور» بوده است. این زندانی زیر شکنجه شدید قرار داشته، با این وجود بارها اتهامات انتسابی به خود را رد کرده بود.
اخیرا نامهای از این زندانی سیاسی اعدامشده به دست آموزشکده توانا رسیده که حائز اهمیت فراوان است. اسماعیل فکری در این نامه تاکید میکند که در دوران جوانی توانسته بوده به حجم قابل توجهی رمزارز بیتکوین دست پیدا کند و این امر مبنای پروندهسازی علیه او قرار گرفته است.
او همچنین به اخاذی ضابطین پرونده از خانوادهاش اشاره کرده و از دستگاه قضائی جمهوری اسلامی میخواهد با توجه به اسناد رسمی ارائهشده، برسی کند که «این آقایان چرا این پول را گرفتند و چه کردند».
اسماعیل فکری در نامهاش همچنین اشاره میکند که ضابطین به خانواده او گفتهاند: «قاضی “خر” ما است و هرچه بگوییم مینویسد.»
متن کامل نامه اسماعیل فکری خطاب به رئیس دیوان عالی کشور را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/esmail-fekri-executed-letter/
#اسماعیل_فکری #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خبرگزاریهای جمهوری اسلامی صبح روز دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، خبر اجرای حکم اعدام اسماعیل فکری در زندان قزلحصار کرج را منتشر کردند.
اسماعیل فکری آذرماه سال ۱۴۰۲ در یکی از خیابانهای تهران توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و به مدت پنج ماه در بازداشتگاه این نهاد امنیتی تحت شکنجه و بازجویی قرار گرفت و در این مدت از حق تماس با خانواده و حق دسترسی به وکیل محروم بود. او نهایتا سال ۱۴۰۳ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اعدام محکوم شد. اتهامات مطروحه علیه فکری «ارتباط با سرویس اطلاعاتی اسرائیل (موساد)»، «جمعآوری اطلاعات حساس» و «ارسال اطلاعات طبقهبندیشده به خارج از کشور» بوده است. این زندانی زیر شکنجه شدید قرار داشته، با این وجود بارها اتهامات انتسابی به خود را رد کرده بود.
اخیرا نامهای از این زندانی سیاسی اعدامشده به دست آموزشکده توانا رسیده که حائز اهمیت فراوان است. اسماعیل فکری در این نامه تاکید میکند که در دوران جوانی توانسته بوده به حجم قابل توجهی رمزارز بیتکوین دست پیدا کند و این امر مبنای پروندهسازی علیه او قرار گرفته است.
او همچنین به اخاذی ضابطین پرونده از خانوادهاش اشاره کرده و از دستگاه قضائی جمهوری اسلامی میخواهد با توجه به اسناد رسمی ارائهشده، برسی کند که «این آقایان چرا این پول را گرفتند و چه کردند».
اسماعیل فکری در نامهاش همچنین اشاره میکند که ضابطین به خانواده او گفتهاند: «قاضی “خر” ما است و هرچه بگوییم مینویسد.»
متن کامل نامه اسماعیل فکری خطاب به رئیس دیوان عالی کشور را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/esmail-fekri-executed-letter/
#اسماعیل_فکری #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍14💔9❤4🕊3
خبر فوری
جان زندانیان سیاسی به خصوص محکومین به اعدام در خطر است
صبح امروز، جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، بیش از ۶۰۰ زندانی سیاسی و امنیتی که پس از بمباران زندان اوین در تیرماه و یا در هفتههای اخیر بازداشت و به زندان تهران بزرگ منتقل شده بودند، به بندهای ۷ و ۸ زندان اوین بازگردانده شدند. این انتقال که از ساعت ۴ بامداد آغاز شد، بدون اطلاع قبلی به خانوادهها انجام گرفت.
منابع مطلع گزارش دادهاند که در جریان این انتقال، تعدادی از زندانیان سرشناس از جمله ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، محمدباقر بختیار، مطلب احمدیان، مهدی محمودیان، خشایار سفیدی، امیرحسین موسوی، حسین شنبهزاده، مرتضی پروین و محمدرضا فقیهی مورد ضربوشتم قرار گرفتند. ضرب و شتم وحشیانه این زندانیان که برخی سالمند یا بیمار هستند، نگرانی زیادی ایجاد کرده است.
همچنین زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، از جمله بابک شهبازی، پویا قبادی، وجید بنیعامریان، محمد تقوی، بابک علیزاده و اکبر (شاهرخ) دانشورکار با خشونت از سایر زندانیان جدا شده و به زندان قزلحصار منتقل شدند. جدا کردن و انتقال این زندانیان محکوم به اعدام، نگرانیهای جدی درباره خطر جانی آنها ایجاد کرده است.
منابع آگاه تأکید میکنند که انتقال زندانیان به زندان تهران بزرگ در هفتههای گذشته، وضعیت وخیم بهداشتی، کمبود امکانات اولیه و شرایط غیرانسانی این محل را آشکار کرده بود. اکنون بازگرداندن زندانیان به اوین — در شرایطی که این زندان هنوز بازسازی نشده — نه نشانه بهبود وضعیت، بلکه اقدامی لجوجانه و نمایشی از سوی مسئولان برای بازگرداندن ظاهری اوضاع به حالت قبل به نظر میرسد.
تکمیلی:
در حین ضرب و شتم برخی از #زندانیان_سیاسی وقتی از پیشانی آقای #ابوالفضل_قدیانی خون میآید، #محمد_نجفی خون را به صورتش میمالد و فریاد میزند این خون شرافت است و شما شرف ندارید و تمام زندانیان سیاسی با مقاومت برابر گارد، شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور سر دادهاند.
با باتوم به سر مهدی محمودیان ضربه زدهاند. پای خشایار سفیدی خونریزی کرده است. ماموری دستش را روی گلوی خشایار گذاشته و تا حد خفگی فشار داده است. بیشتر از همه زندانیان، مطلب احمدیان را زدهاند که جثه کوچکی دارد و از بیماریهای متعدد رنج میبرد. ماموری به خشایار سفیدی گفته هر جا بروی پیدات میکنم و میکشمت!
#بابک_شهبازی #پویا_قبادی #وحید_بنی_عامریان #محمد_تقوی #بابک_علیزاده #شاهرخ_دانشورکار #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جان زندانیان سیاسی به خصوص محکومین به اعدام در خطر است
صبح امروز، جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، بیش از ۶۰۰ زندانی سیاسی و امنیتی که پس از بمباران زندان اوین در تیرماه و یا در هفتههای اخیر بازداشت و به زندان تهران بزرگ منتقل شده بودند، به بندهای ۷ و ۸ زندان اوین بازگردانده شدند. این انتقال که از ساعت ۴ بامداد آغاز شد، بدون اطلاع قبلی به خانوادهها انجام گرفت.
منابع مطلع گزارش دادهاند که در جریان این انتقال، تعدادی از زندانیان سرشناس از جمله ابوالفضل قدیانی، مصطفی تاجزاده، محمدباقر بختیار، مطلب احمدیان، مهدی محمودیان، خشایار سفیدی، امیرحسین موسوی، حسین شنبهزاده، مرتضی پروین و محمدرضا فقیهی مورد ضربوشتم قرار گرفتند. ضرب و شتم وحشیانه این زندانیان که برخی سالمند یا بیمار هستند، نگرانی زیادی ایجاد کرده است.
همچنین زندانیان سیاسی محکوم به اعدام، از جمله بابک شهبازی، پویا قبادی، وجید بنیعامریان، محمد تقوی، بابک علیزاده و اکبر (شاهرخ) دانشورکار با خشونت از سایر زندانیان جدا شده و به زندان قزلحصار منتقل شدند. جدا کردن و انتقال این زندانیان محکوم به اعدام، نگرانیهای جدی درباره خطر جانی آنها ایجاد کرده است.
منابع آگاه تأکید میکنند که انتقال زندانیان به زندان تهران بزرگ در هفتههای گذشته، وضعیت وخیم بهداشتی، کمبود امکانات اولیه و شرایط غیرانسانی این محل را آشکار کرده بود. اکنون بازگرداندن زندانیان به اوین — در شرایطی که این زندان هنوز بازسازی نشده — نه نشانه بهبود وضعیت، بلکه اقدامی لجوجانه و نمایشی از سوی مسئولان برای بازگرداندن ظاهری اوضاع به حالت قبل به نظر میرسد.
تکمیلی:
در حین ضرب و شتم برخی از #زندانیان_سیاسی وقتی از پیشانی آقای #ابوالفضل_قدیانی خون میآید، #محمد_نجفی خون را به صورتش میمالد و فریاد میزند این خون شرافت است و شما شرف ندارید و تمام زندانیان سیاسی با مقاومت برابر گارد، شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور سر دادهاند.
با باتوم به سر مهدی محمودیان ضربه زدهاند. پای خشایار سفیدی خونریزی کرده است. ماموری دستش را روی گلوی خشایار گذاشته و تا حد خفگی فشار داده است. بیشتر از همه زندانیان، مطلب احمدیان را زدهاند که جثه کوچکی دارد و از بیماریهای متعدد رنج میبرد. ماموری به خشایار سفیدی گفته هر جا بروی پیدات میکنم و میکشمت!
#بابک_شهبازی #پویا_قبادی #وحید_بنی_عامریان #محمد_تقوی #بابک_علیزاده #شاهرخ_دانشورکار #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔35🕊4❤3
۱۱۰ اعدام در ایران در یک ماه
به گزارش سازمان حقوق بشر ایران ۱۱۰ انسان در ماه جولای ۲۰۲۵ در ایران اعدام شدهاند.
بنابراین گزارش رقم اعدامها نسبت به همین زمان در سال گذشته، افزایشی بیش از دو برابری را نشان میدهد. همچنین سه اعدام در ملأعام انجام شده است.
همزمان با موج تازه اعدامها، موارد صدور یا تأیید احکام اعدام برای معترضان، زندانیان سیاسی و متهمان به جاسوسی برای اسرائیل شدت گرفته است.
سازمان حقوق بشر ایران هشدار داده که دستکم ۶۷ زندانی با این اتهامات در صف اجرای حکم قرار دارند که حکم ۲۲ تن از آنان در دیوانعالی کشور تأیید شده و ممکن است هر لحظه اجرا شود.
در سیستم دادگستری جمهوری اسلامی، قضاوت به ابزاری برای سرکوب و ایجاد وحشت تبدیل شده است. جمهوری اسلامی، از نظر سرانه اعدام نسبت به جمعیت در جهان اول است. غیر از متهمان سیاسی، عده زیادی متهمان موادمخدر و ... هم اعدام میشوند.
جمهوری اسلامی به جای حل معضلات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، شهروندان معترض را با پروندهسازی و اتهامات واهی به قتل میرساند، تا همچنان به غارت و چپاول مملکت ادامه دهد.
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش سازمان حقوق بشر ایران ۱۱۰ انسان در ماه جولای ۲۰۲۵ در ایران اعدام شدهاند.
بنابراین گزارش رقم اعدامها نسبت به همین زمان در سال گذشته، افزایشی بیش از دو برابری را نشان میدهد. همچنین سه اعدام در ملأعام انجام شده است.
همزمان با موج تازه اعدامها، موارد صدور یا تأیید احکام اعدام برای معترضان، زندانیان سیاسی و متهمان به جاسوسی برای اسرائیل شدت گرفته است.
سازمان حقوق بشر ایران هشدار داده که دستکم ۶۷ زندانی با این اتهامات در صف اجرای حکم قرار دارند که حکم ۲۲ تن از آنان در دیوانعالی کشور تأیید شده و ممکن است هر لحظه اجرا شود.
در سیستم دادگستری جمهوری اسلامی، قضاوت به ابزاری برای سرکوب و ایجاد وحشت تبدیل شده است. جمهوری اسلامی، از نظر سرانه اعدام نسبت به جمعیت در جهان اول است. غیر از متهمان سیاسی، عده زیادی متهمان موادمخدر و ... هم اعدام میشوند.
جمهوری اسلامی به جای حل معضلات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، شهروندان معترض را با پروندهسازی و اتهامات واهی به قتل میرساند، تا همچنان به غارت و چپاول مملکت ادامه دهد.
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔21🕊4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام صوتی نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، در پی ضرب و شتم زندانیان سیاسی و انتقال محکومان به اعدام به زندان قزلحصار
زندانیان سیاسی را با تک تیراندازها، دست بند و پابند و اعمال خشونت از اوین بردند، و با ضرب و شتم و خشونت به اوین بازگرداندند.
محکومان به اعدام را از صف زندانیان جدا کردند و با خشونت به زندان قزل حصار فرستادند.
جمهوری اسلامی نمیتواند خشونت علیه زندانیان را به امری معمول تبدیل کند.
مردم ایران پشت و پناه فرزندان شجاع این مرز و بوم هستند.
زندانیان سیاسی را تنها نمیگذاریم.
جمهوری اسلامی باید پاسخ بدهد که چرا خشونت علیه زندانیان را متوقف نمی کند؟
به سهم خودم و بر اساس وظیفه ملی و انسانی می گویم که اگر خشونت را متوقف نکنید، در مقابل در زندان از شما پاسخ خواهیم خواست.
زندانیان سیاسی و عقیدتی باید آزاد شوند.
.
Narges Mohammadi’s Audio Message on Beating and Violent Transfer of Political Prisoners to Evin, Separating Death Row Inmates from Others — August 8, 2025
Political prisoners were taken out of Evin Prison under the watch of snipers, in handcuffs and shackles, with violence. They were then brought back to Evin with beatings and further violence.
Death row inmates were separated from the other prisoners and violently transferred to Ghezel Hesar Prison.
The Islamic Republic cannot normalize violence against prisoners.
The people of Iran stand as the shelter and support of the brave sons and daughters of this land.
We will not leave political prisoners alone.
The Islamic Republic must answer why it does not stop violence against prisoners.
For my part, and out of national and human duty, I say: if you do not stop this violence, we will hold you accountable at the prison gates.
Political and ideological prisoners must be freed.
#nargesmohammadi #politicalprisoners #evinprison
#بیانیه #نه_به_اعدام #نرگس_محمدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندانیان سیاسی را با تک تیراندازها، دست بند و پابند و اعمال خشونت از اوین بردند، و با ضرب و شتم و خشونت به اوین بازگرداندند.
محکومان به اعدام را از صف زندانیان جدا کردند و با خشونت به زندان قزل حصار فرستادند.
جمهوری اسلامی نمیتواند خشونت علیه زندانیان را به امری معمول تبدیل کند.
مردم ایران پشت و پناه فرزندان شجاع این مرز و بوم هستند.
زندانیان سیاسی را تنها نمیگذاریم.
جمهوری اسلامی باید پاسخ بدهد که چرا خشونت علیه زندانیان را متوقف نمی کند؟
به سهم خودم و بر اساس وظیفه ملی و انسانی می گویم که اگر خشونت را متوقف نکنید، در مقابل در زندان از شما پاسخ خواهیم خواست.
زندانیان سیاسی و عقیدتی باید آزاد شوند.
.
Narges Mohammadi’s Audio Message on Beating and Violent Transfer of Political Prisoners to Evin, Separating Death Row Inmates from Others — August 8, 2025
Political prisoners were taken out of Evin Prison under the watch of snipers, in handcuffs and shackles, with violence. They were then brought back to Evin with beatings and further violence.
Death row inmates were separated from the other prisoners and violently transferred to Ghezel Hesar Prison.
The Islamic Republic cannot normalize violence against prisoners.
The people of Iran stand as the shelter and support of the brave sons and daughters of this land.
We will not leave political prisoners alone.
The Islamic Republic must answer why it does not stop violence against prisoners.
For my part, and out of national and human duty, I say: if you do not stop this violence, we will hold you accountable at the prison gates.
Political and ideological prisoners must be freed.
#nargesmohammadi #politicalprisoners #evinprison
#بیانیه #نه_به_اعدام #نرگس_محمدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍22👎8💔6❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سامی ۱۲ ساله است؛ پسری کوچک با قلبی پر از عشق برای پدری که اینک کنارش نیست. وقتی پدرش، بابک شهبازی، بازداشت شد، تنها ۱۰ سال داشت. روزهایی که با دلتنگی شب را به صبح میرساند، در آغوش گرفتن لباسهای پدر برایش تنها راه آرام شدن بود. پدری که تا پیش از آن، تمام لحظاتش را وقف خانواده میکرد و حالا قربانی سناریویی از سوی نهادهای امنیتی شده است.
سامی یکی از صدها کودکیست که زندگیاش در سایهی فشارهای سیاسی و احکام ناعادلانه فرو ریخته است. فرزندان زندانیان سیاسی، بهویژه کودکان، در سکوتی سنگین و با استرسی بیپایان، هر روز را به امید دیدار دوباره میگذرانند.
برادر بابک شهبازی در یکی از گفتگوهای صوتی در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) روایت میکند:
«پس از حدود پنج یا شش ماه نگهداری بابک در سلول انفرادی، بالاخره اجازه یک ملاقات دادند؛ فقط برای همسر و پسر کوچکش، آن هم در مکانی نامعلوم. همانجا، بازجو رو به سامی ۱۰ ساله گفت: با پدرت خداحافظی کن، میخواهیم ببریمش اعدام کنیم.»
سامی که امروز ۱۲ سال دارد، همچنان در انتظار لغو حکم اعدام پدرش است. با همان ایمان کودکانه، در روز ۱۳ رجب، کبوتری را به امامزاده برد و با آرزوی آزادی پدرش، رهایش کرد.
امروز پدر سامی را به زندان قزلحصار منتقل کردهاند و او از هر روزی نگرانتر است.
بابک شهبازی، پدری زحمتکش و مهربان است؛ کارگری ساده که همواره در کمک به دیگران پیشقدم بود. حتی اکنون، در پشت میلههای زندان، دلش برای یاری رساندن به افراد ناتوان میتپد. او پدر دو فرزند است؛ دختری ۱۸ ساله و پسری ۱۲ ساله که چشمانتظار بازگشت او به خانهاند، برای اینکه دوباره در آغوش امن پدر آرام بگیرند.
پروندهی بابک شهبازی، مملو از تناقض و ابهام، در روندی فاقد عدالت به صدور حکم اعدام انجامیده است. حکمی که اعلام آن، نهتنها او، بلکه خانوادهاش را نیز به مرز فروپاشی رسانده است. فرزندان او هر روز، بیصدا و بیدفاع، قربانی تکرار کلمهای میشوند که چون خنجری بر قلبشان فرود میآید: اعدام.
برای سامی و یاسمین، علیه اعدام بایستیم و صدای بابک شهبازی باشیم. نگذاریم یک خانواده دیگر داغدار شود. بابک شهبازی هنوز زنده است و هنوز امید دارد که باز کنار خانوادهاش باشد.
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سامی یکی از صدها کودکیست که زندگیاش در سایهی فشارهای سیاسی و احکام ناعادلانه فرو ریخته است. فرزندان زندانیان سیاسی، بهویژه کودکان، در سکوتی سنگین و با استرسی بیپایان، هر روز را به امید دیدار دوباره میگذرانند.
برادر بابک شهبازی در یکی از گفتگوهای صوتی در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) روایت میکند:
«پس از حدود پنج یا شش ماه نگهداری بابک در سلول انفرادی، بالاخره اجازه یک ملاقات دادند؛ فقط برای همسر و پسر کوچکش، آن هم در مکانی نامعلوم. همانجا، بازجو رو به سامی ۱۰ ساله گفت: با پدرت خداحافظی کن، میخواهیم ببریمش اعدام کنیم.»
سامی که امروز ۱۲ سال دارد، همچنان در انتظار لغو حکم اعدام پدرش است. با همان ایمان کودکانه، در روز ۱۳ رجب، کبوتری را به امامزاده برد و با آرزوی آزادی پدرش، رهایش کرد.
امروز پدر سامی را به زندان قزلحصار منتقل کردهاند و او از هر روزی نگرانتر است.
بابک شهبازی، پدری زحمتکش و مهربان است؛ کارگری ساده که همواره در کمک به دیگران پیشقدم بود. حتی اکنون، در پشت میلههای زندان، دلش برای یاری رساندن به افراد ناتوان میتپد. او پدر دو فرزند است؛ دختری ۱۸ ساله و پسری ۱۲ ساله که چشمانتظار بازگشت او به خانهاند، برای اینکه دوباره در آغوش امن پدر آرام بگیرند.
پروندهی بابک شهبازی، مملو از تناقض و ابهام، در روندی فاقد عدالت به صدور حکم اعدام انجامیده است. حکمی که اعلام آن، نهتنها او، بلکه خانوادهاش را نیز به مرز فروپاشی رسانده است. فرزندان او هر روز، بیصدا و بیدفاع، قربانی تکرار کلمهای میشوند که چون خنجری بر قلبشان فرود میآید: اعدام.
برای سامی و یاسمین، علیه اعدام بایستیم و صدای بابک شهبازی باشیم. نگذاریم یک خانواده دیگر داغدار شود. بابک شهبازی هنوز زنده است و هنوز امید دارد که باز کنار خانوادهاش باشد.
#بابک_شهبازی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔46🕊4👍2❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتقال زندانیان سیاسی به زندان اوین و برخورد وحشیانه نیروهای امنیتی
کوشان پیرزاده، زندانی سیاسی، در این فایل صوتی در خصوص انتقال زندانیان سیاسی از زندان تهران بزرگ به زندان اوین میگوید:
«امروز از زندان تهران بزرگ همه زندانیهای سیاسی رو به زندان اوین انتقال دادن. اما به چه صورت؟ به وحشیانه ترین شکل ممکن توسط نیروهای نوپو و نیروهای زندان مورد ضرب و شتم قرار دادن.»
او در ادامه میگوید: «میخوام این رو بدونم و پرسشگری بکنم. شماهایی که توی تمام جوامع بین المللی توی تمام دنیا پر کردید که چرا زندان اوین رو زدید. زدن زندان رو بمباران بمباران کردن زندان جرم قدغن فلان بیسار است. اما میخواهیم بدانم به چه حقی شما دست بلند می کنید روی یک زندانی که دستبند بهش بسته است. به چه حقی شما دست بلند میکنید روی یه زندانی که هیچ کس را نداره؟ یه اسیر پیش شما بی پناه است. با چه وجدانی که وجدان که ندارین، نه بویی از شرافت بردید و نه بویی از انسانیت بردید. به بی رحمانه ترین شکل ممکن. سی، چهل نفر، پنجاه نفر می ریزید رو سر زندانیا با باتوم و مشت لگد. برای چی؟ چه کسی الان باید پاسخگوی این وحشیگری باشه؟ چه کسی باید پاسخگو باشه؟ این رفتارتون در تاریخ ثبت میشه. شما جزو بدنامان تاریخ هستید.»
ـ لازم به ذکر است، در جریان انتقال از ساعت ۴ بامداد، تعدادی از زندانیان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و زندانیان محکوم به اعدام هم به زندان قزلحصار منتقل شدند.
#زندانی_سیاسی #وحشیگری #زندان_اوین #کوشان_پیرزاده #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کوشان پیرزاده، زندانی سیاسی، در این فایل صوتی در خصوص انتقال زندانیان سیاسی از زندان تهران بزرگ به زندان اوین میگوید:
«امروز از زندان تهران بزرگ همه زندانیهای سیاسی رو به زندان اوین انتقال دادن. اما به چه صورت؟ به وحشیانه ترین شکل ممکن توسط نیروهای نوپو و نیروهای زندان مورد ضرب و شتم قرار دادن.»
او در ادامه میگوید: «میخوام این رو بدونم و پرسشگری بکنم. شماهایی که توی تمام جوامع بین المللی توی تمام دنیا پر کردید که چرا زندان اوین رو زدید. زدن زندان رو بمباران بمباران کردن زندان جرم قدغن فلان بیسار است. اما میخواهیم بدانم به چه حقی شما دست بلند می کنید روی یک زندانی که دستبند بهش بسته است. به چه حقی شما دست بلند میکنید روی یه زندانی که هیچ کس را نداره؟ یه اسیر پیش شما بی پناه است. با چه وجدانی که وجدان که ندارین، نه بویی از شرافت بردید و نه بویی از انسانیت بردید. به بی رحمانه ترین شکل ممکن. سی، چهل نفر، پنجاه نفر می ریزید رو سر زندانیا با باتوم و مشت لگد. برای چی؟ چه کسی الان باید پاسخگوی این وحشیگری باشه؟ چه کسی باید پاسخگو باشه؟ این رفتارتون در تاریخ ثبت میشه. شما جزو بدنامان تاریخ هستید.»
ـ لازم به ذکر است، در جریان انتقال از ساعت ۴ بامداد، تعدادی از زندانیان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و زندانیان محکوم به اعدام هم به زندان قزلحصار منتقل شدند.
#زندانی_سیاسی #وحشیگری #زندان_اوین #کوشان_پیرزاده #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔38🕊5
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میرزا محمد مهرابی، روحانی سابق و منتقد علی خامنهای در پیام ویدئویی که نسخهای از آن بدست ما رسیده با انتقاد از وضعیت کشور خطاب به رهبر جمهوری اسلامی میگوید:
اگر قرار بود این ملت با رهبری شما بگریند و به چنین روزی بیافتند، باور کنید چنین شده و مردم بسیار در گرفتاری و بدبختی فرورفتهاند.
مهرابی در ادامه میگوید:
مردم سزاوار این همه بدبختی نیستند،
این مساله را تمام کنید و به مردم بسپارید.
میرزا محمد مهرابی (متولد ۱۳۴۰)، روحانی سابق، منتقد مذهبی و فعال سیاسی ایرانی است. او از شاگردان برجسته آیتالله حسینعلی منتظری و دارای مدارک تحصیلی در تاریخ و فلسفه دین است.
مهرابی دبیر حزب وفاق در قم بوده و در جنگ ایران و عراق نیز حضور داشته است. او به دلیل مواضع انتقادیاش، در سال ۱۳۹۸ به اتهاماتی در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
#نقد #منتقد_مذهبی #میرزا_محمد_مهرابی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
میرزا محمد مهرابی، روحانی سابق و منتقد علی خامنهای در پیام ویدئویی که نسخهای از آن بدست ما رسیده با انتقاد از وضعیت کشور خطاب به رهبر جمهوری اسلامی میگوید:
اگر قرار بود این ملت با رهبری شما بگریند و به چنین روزی بیافتند، باور کنید چنین شده و مردم بسیار در گرفتاری و بدبختی فرورفتهاند.
مهرابی در ادامه میگوید:
مردم سزاوار این همه بدبختی نیستند،
این مساله را تمام کنید و به مردم بسپارید.
میرزا محمد مهرابی (متولد ۱۳۴۰)، روحانی سابق، منتقد مذهبی و فعال سیاسی ایرانی است. او از شاگردان برجسته آیتالله حسینعلی منتظری و دارای مدارک تحصیلی در تاریخ و فلسفه دین است.
مهرابی دبیر حزب وفاق در قم بوده و در جنگ ایران و عراق نیز حضور داشته است. او به دلیل مواضع انتقادیاش، در سال ۱۳۹۸ به اتهاماتی در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
#نقد #منتقد_مذهبی #میرزا_محمد_مهرابی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍30❤3
دفتر نماینده ویژه رییس جمهوری آمریکا در گروگانگیری بار دیگر هشدار داد که «به ایران سفر نکنید، خطر بازداشت غیر قانونی بسیار زیاد است»
صفحه وزارت امور خارجه آمریکا به فارسی، به نقل از دفتر ویژه رئیسجمهور در گروگانگیری نوشت:
«با توجه به گزارشهایی مبنی بر اینکه رئیس جمهور ایران، پزشکیان، جماعت دیاسپورا ایرانی را به بازگشت به ایران تشویق میکند، ما هشدار جدی خود را تکرار می نماییم: شهروندان آمریکایی، به ویژه آمریکایی-ایرانی تبار، نباید به ایران سفر کنند. خطر بازداشت غیرقانونی بسیار زیاد است.»
ـ جمهوری اسلامی با بازداشت شهروندان دو تابعیتی از آنها برای معامله و باجگیری از کشورهای غربی استفاده میکند. حتی محسن رضایی، یک بار اعتراف کرد که از این طریق نیازهای مالی رژیم میتواند رفع شود!
@usabehfarsi
#گروگانگیری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صفحه وزارت امور خارجه آمریکا به فارسی، به نقل از دفتر ویژه رئیسجمهور در گروگانگیری نوشت:
«با توجه به گزارشهایی مبنی بر اینکه رئیس جمهور ایران، پزشکیان، جماعت دیاسپورا ایرانی را به بازگشت به ایران تشویق میکند، ما هشدار جدی خود را تکرار می نماییم: شهروندان آمریکایی، به ویژه آمریکایی-ایرانی تبار، نباید به ایران سفر کنند. خطر بازداشت غیرقانونی بسیار زیاد است.»
ـ جمهوری اسلامی با بازداشت شهروندان دو تابعیتی از آنها برای معامله و باجگیری از کشورهای غربی استفاده میکند. حتی محسن رضایی، یک بار اعتراف کرد که از این طریق نیازهای مالی رژیم میتواند رفع شود!
@usabehfarsi
#گروگانگیری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍21❤1
وزارت امور خارجه آمریکا: انتصاب لاریجانی نشانگر بازگشت به شخصیتهای قدیمی و راهبردهای منسوخ است
وزارت امور خارجه آمریکا در صفحه فارسی خود در شبکههای اجتماعی، به انتصاب علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی واکنش نشان داد و این اقدام را نشانه تکیه حاکمیت ایران بر چهرههای قدیمی و راهبردهای شکستخورده دانست.
در این بیانیه آمده است:
«انتصاب علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی توسط رژیم ایران، نمایانگر تکیه رژیم بر همان شخصیتهای قدیمی و راهبردهای منسوخ شده است. بازگشت لاریجانی به نقشی که تقریباً دو دهه پیش بر عهده داشت، نشان دهنده ترجیح رهبری برای انتخاب راهحلهای شکستخورده به جای رویکردهای آیندهنگر است. مردم ایران شایسته یک مدل حکومتی هستند که مسئولیتپذیری، پیشرفت و ایدههای نوین را در بر بگیرد.»
@usabehfarsi
این انتصاب را میتوان نشانهای آشکار از بنبست فکری و ساختاری در حاکمیت جمهوری اسلامی دانست؛ جایی که بهجای پرورش و بهکارگیری نسل تازهای از مدیران با دیدگاههای نو و رویکردهای علمی به چالشهای امنیتی و سیاسی، همان چهرههای سالخورده و آزمونپسداده دوباره به صحنه بازگردانده میشوند. بازگشت علی لاریجانی به جایگاهی که نزدیک به دو دهه پیش نیز بر عهده داشت، نشان میدهد که ساختار قدرت در ایران نه تنها تمایلی به اصلاح و نوگرایی ندارد، بلکه همچنان به الگوهایی وابسته است که پیشتر ناکارآمدی خود را در مدیریت بحرانها و پاسخ به مطالبات مردم نشان دادهاند. این چرخه بسته، چشمانداز آینده کشور را در همان دایره معیوب گذشته نگه میدارد.
اصولاً جمهوری اسلامی نشان داده است، که ساختار حکومت به نوعی است که هیچ امیدی به تغییر و اصلاح آن وجود ندارد، این موضوع را سالهاست که مردم در کف خیابانها فریاد زدهاند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وزارت امور خارجه آمریکا در صفحه فارسی خود در شبکههای اجتماعی، به انتصاب علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی واکنش نشان داد و این اقدام را نشانه تکیه حاکمیت ایران بر چهرههای قدیمی و راهبردهای شکستخورده دانست.
در این بیانیه آمده است:
«انتصاب علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی توسط رژیم ایران، نمایانگر تکیه رژیم بر همان شخصیتهای قدیمی و راهبردهای منسوخ شده است. بازگشت لاریجانی به نقشی که تقریباً دو دهه پیش بر عهده داشت، نشان دهنده ترجیح رهبری برای انتخاب راهحلهای شکستخورده به جای رویکردهای آیندهنگر است. مردم ایران شایسته یک مدل حکومتی هستند که مسئولیتپذیری، پیشرفت و ایدههای نوین را در بر بگیرد.»
@usabehfarsi
این انتصاب را میتوان نشانهای آشکار از بنبست فکری و ساختاری در حاکمیت جمهوری اسلامی دانست؛ جایی که بهجای پرورش و بهکارگیری نسل تازهای از مدیران با دیدگاههای نو و رویکردهای علمی به چالشهای امنیتی و سیاسی، همان چهرههای سالخورده و آزمونپسداده دوباره به صحنه بازگردانده میشوند. بازگشت علی لاریجانی به جایگاهی که نزدیک به دو دهه پیش نیز بر عهده داشت، نشان میدهد که ساختار قدرت در ایران نه تنها تمایلی به اصلاح و نوگرایی ندارد، بلکه همچنان به الگوهایی وابسته است که پیشتر ناکارآمدی خود را در مدیریت بحرانها و پاسخ به مطالبات مردم نشان دادهاند. این چرخه بسته، چشمانداز آینده کشور را در همان دایره معیوب گذشته نگه میدارد.
اصولاً جمهوری اسلامی نشان داده است، که ساختار حکومت به نوعی است که هیچ امیدی به تغییر و اصلاح آن وجود ندارد، این موضوع را سالهاست که مردم در کف خیابانها فریاد زدهاند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍20💯2❤1
Forwarded from گفتوشنود
راهپیمایی حکومتی اربعین از منظری روشنتر
اربعین؛ از نان و رانت تا ایمان و آیین
پیام مخاطبان
در میان هوای داغ خوزستان و مسیر داغ و شرجی خوزستان به کربلا، شیعیانی از سرزمینهای پاکستان، افغانستان و ایران (که گمان میرود از لایههای پایین اقتصادی با پایگاه فرهنگی نهچندان غنی و از شهرستانها و روستاهای فقر زده با سرمایههای پایین فرهنگی و افرادی بیاطلاع و کماطلاع از تاریخ تشیع و اسلام باشند) به سوی کربلا حرکت میکنند. این کاروانها را نمیتوان با در یک قالب توضیح داد؛ هر کدام انگیزههای درهمتنیدهای دارند که روانشناسی اجتماعی کمک میکند رازشان را بگشاییم.
برای گروهی، این سفر «سواری مجانی» است؛ به قول روانشناسان اجتماعی، بهرهبرداری از «کالای جمعی مجانی» و بدون هزینه. حکومتها و نهادهای دینی در ایران، امکانات رایگان فراهم میکنند و این جمعیت از این فرصت برای گریز از زندگی یکنواخت و دیدن چند شهر عراق استفاده میکنند. اینجا زیارت بهانهای است برای ماجراجوهایی که در زندگی عادی برای آنان دستنیافتنی است.
دستهای دیگر با انگیزه التذاذ خوراکی و نوشاکی راه میافتند. در نظریه سلسلهمراتب نیازهای مازلو، گرسنگی بر همه چیز چیره است. در حالی که مصرف سرانه پروتئین و ویتامین در ایران بسیار پایبن است و وضعیت بسیار نابسامان اقتصادی، فقر و گرسنگی را دامنگیر لایههای میانی و پایین جامعه ایران کرده و فقر غذایی و گرسنگی بیدادگری میکند، این درصد از زائران برای غذای گرم و جیرههای روزانه به کاروانها میپیوندند. مراسم مذهبی برایشان «سفره جمعی» مفتی است که شکمشان را سیر کند.
برای عدهای، زیارت سرمایه فرهنگی است. به گفته بوردیو، این سفر مدرکی زنده برای اثبات پایبندی مذهبی است. در جامعهای که تدیٌن و تشرّع و دینداری مساوی با اعتماد حکومت به هواردارنش است، این گواهینامه غیررسمی، راه استخدام دولتی و وام بانکی و... را برایشان میگشاید. زیارت برای این درصد «پول نقد نمادین» است که در بازار سیاست و اقتصاد خرج میشود.
درصدی چند در پی «تابوی مجاز» هستند. سفر به عراق برایشان «فضای آنومی» فراهم میکند؛ منطقهای خاکستری که هنجارهای محدودکننده جامعه خودی در آن تعلیق میشود. این درصد، از سختگیریهای اخلاقی (مانند ارتباط جنسی آزاد) فرار میکنند تا در پناه گمنامی جمعیت زائران، به تمایلات سرکوبشدۀ جنسی تن در دهند.
دستهای هم چشم به ارز ترجیحی دوختهاند. در اقتصادهای بحرانزده، این سفر «رانت خالص» است. تبدیل ارز دولتی به سود در بازار سیاه، انگیزهای ملموستر از ثواب اُخروی برایشان ایجاد میکند. این جا زیارت به «کسبوکار موقت» تبدیل میشود.
در این میان، زائران معتقد واقعی هم حضور دارند، هرچند شاید درصدشان کمتر از تصورات رمانتیک و تبلیغاتی حکومتی باشد. برای یک آمار ساختگی و آشکارا دروغین به مصاحبه مسئول ثبتنام اربعین در استان گیلان مراجعه کنید؛ جایی که از جمعیت حدود ۳ میلیون نفری این استان، ۳۰ میلیون نفر و بلکه بیشتر به زیارت کربلا رفتهاند!!.
برای این گروه، سفر «کنش آیینی» است که به زندگی معنا میبخشد و رنجهای روزمرّه را قابل تحمل میکند. اما حتی ایمان آنان هم خالص نیست؛ آمیختهای است از ترس ِ از جهنم، چشموهمچشمی اجتماعی، و آرزوی پاداشهای زمینی.
این سفر که برای حکومت هم مشروعیت تلقی میگردد، آینه تمامنمای جوامعی است که در تنگنای اقتصادی و فشار هنجاری خفه میشوند. کربلا به هر زائری چیزی میدهد که در وطنش یافتنی نیست: برای گرسنهها نان، برای فقیرها پول، برای مذهبینمایان اعتبار، برای سرکوبشدگان لذت، آزادی، و برای مؤمنان واقعی، جرعهای از معنویت.
اینجا ایمان و مصلحت در هم میتنند و مرز میان تقدس و معامله گاه ناپدید میشود. کربلا فقط حرم امام نیست؛ بازار بزرگی است که در آن هم خوراک و نوشاک و (...) میفروشند، هم بهشت.
#اربعین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
اربعین؛ از نان و رانت تا ایمان و آیین
پیام مخاطبان
در میان هوای داغ خوزستان و مسیر داغ و شرجی خوزستان به کربلا، شیعیانی از سرزمینهای پاکستان، افغانستان و ایران (که گمان میرود از لایههای پایین اقتصادی با پایگاه فرهنگی نهچندان غنی و از شهرستانها و روستاهای فقر زده با سرمایههای پایین فرهنگی و افرادی بیاطلاع و کماطلاع از تاریخ تشیع و اسلام باشند) به سوی کربلا حرکت میکنند. این کاروانها را نمیتوان با در یک قالب توضیح داد؛ هر کدام انگیزههای درهمتنیدهای دارند که روانشناسی اجتماعی کمک میکند رازشان را بگشاییم.
برای گروهی، این سفر «سواری مجانی» است؛ به قول روانشناسان اجتماعی، بهرهبرداری از «کالای جمعی مجانی» و بدون هزینه. حکومتها و نهادهای دینی در ایران، امکانات رایگان فراهم میکنند و این جمعیت از این فرصت برای گریز از زندگی یکنواخت و دیدن چند شهر عراق استفاده میکنند. اینجا زیارت بهانهای است برای ماجراجوهایی که در زندگی عادی برای آنان دستنیافتنی است.
دستهای دیگر با انگیزه التذاذ خوراکی و نوشاکی راه میافتند. در نظریه سلسلهمراتب نیازهای مازلو، گرسنگی بر همه چیز چیره است. در حالی که مصرف سرانه پروتئین و ویتامین در ایران بسیار پایبن است و وضعیت بسیار نابسامان اقتصادی، فقر و گرسنگی را دامنگیر لایههای میانی و پایین جامعه ایران کرده و فقر غذایی و گرسنگی بیدادگری میکند، این درصد از زائران برای غذای گرم و جیرههای روزانه به کاروانها میپیوندند. مراسم مذهبی برایشان «سفره جمعی» مفتی است که شکمشان را سیر کند.
برای عدهای، زیارت سرمایه فرهنگی است. به گفته بوردیو، این سفر مدرکی زنده برای اثبات پایبندی مذهبی است. در جامعهای که تدیٌن و تشرّع و دینداری مساوی با اعتماد حکومت به هواردارنش است، این گواهینامه غیررسمی، راه استخدام دولتی و وام بانکی و... را برایشان میگشاید. زیارت برای این درصد «پول نقد نمادین» است که در بازار سیاست و اقتصاد خرج میشود.
درصدی چند در پی «تابوی مجاز» هستند. سفر به عراق برایشان «فضای آنومی» فراهم میکند؛ منطقهای خاکستری که هنجارهای محدودکننده جامعه خودی در آن تعلیق میشود. این درصد، از سختگیریهای اخلاقی (مانند ارتباط جنسی آزاد) فرار میکنند تا در پناه گمنامی جمعیت زائران، به تمایلات سرکوبشدۀ جنسی تن در دهند.
دستهای هم چشم به ارز ترجیحی دوختهاند. در اقتصادهای بحرانزده، این سفر «رانت خالص» است. تبدیل ارز دولتی به سود در بازار سیاه، انگیزهای ملموستر از ثواب اُخروی برایشان ایجاد میکند. این جا زیارت به «کسبوکار موقت» تبدیل میشود.
در این میان، زائران معتقد واقعی هم حضور دارند، هرچند شاید درصدشان کمتر از تصورات رمانتیک و تبلیغاتی حکومتی باشد. برای یک آمار ساختگی و آشکارا دروغین به مصاحبه مسئول ثبتنام اربعین در استان گیلان مراجعه کنید؛ جایی که از جمعیت حدود ۳ میلیون نفری این استان، ۳۰ میلیون نفر و بلکه بیشتر به زیارت کربلا رفتهاند!!.
برای این گروه، سفر «کنش آیینی» است که به زندگی معنا میبخشد و رنجهای روزمرّه را قابل تحمل میکند. اما حتی ایمان آنان هم خالص نیست؛ آمیختهای است از ترس ِ از جهنم، چشموهمچشمی اجتماعی، و آرزوی پاداشهای زمینی.
این سفر که برای حکومت هم مشروعیت تلقی میگردد، آینه تمامنمای جوامعی است که در تنگنای اقتصادی و فشار هنجاری خفه میشوند. کربلا به هر زائری چیزی میدهد که در وطنش یافتنی نیست: برای گرسنهها نان، برای فقیرها پول، برای مذهبینمایان اعتبار، برای سرکوبشدگان لذت، آزادی، و برای مؤمنان واقعی، جرعهای از معنویت.
اینجا ایمان و مصلحت در هم میتنند و مرز میان تقدس و معامله گاه ناپدید میشود. کربلا فقط حرم امام نیست؛ بازار بزرگی است که در آن هم خوراک و نوشاک و (...) میفروشند، هم بهشت.
#اربعین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍28❤3