آموزشکده توانا
50.8K subscribers
36.9K photos
39.8K videos
2.56K files
20.8K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
وثیقه‌های نجومی برای متهمان اکباتان؛
حربه قوه‌قضایی برای انسداد راه آزادی موقت

به گزارش دادبان، شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک تهران که پیش‌تر حکم قصاص برای ۶ متهم پرونده اکباتان صادر کرده بود، این بار برای آزادی موقت چهار تن از متهمان دیگر همان پرونده، وثیقه‌ای غیرقابل تأمین تعیین کرده است.

براساس اطلاعات دریافتی، دادگاه برای حسین نعمتی، علیرضا برمرزپورناک، علیرضا کفایی و امیرمحمد خوش‌اقبال، قرار وثیقه‌ای به مبلغ ۵۰ میلیارد تومان برای هر نفر صادر کرده است. در شرایط اقتصادی کنونی، این رقم عملاً به معنای «نه» گفتن به آزادی این افراد است؛ چرا که امکان فراهم‌کردن چنین وثیقه سنگینی برای خانواده‌ها تقریبا غیرممکن است.

این تصمیم، آشکارا نقض روح ماده ۲۵۰ قانون آیین دادرسی کیفری است که بر تناسب وثیقه با نوع جرم، شدت مجازات و شرایط فردی متهمان تأکید دارد. صدور قرارهای غیرموجه نه‌تنها غیرقانونی است، بلکه می‌تواند برای قاضی صادرکننده نیز پیامد قضایی در پی داشته باشد.

افزون بر این، پس از نقض حکم قصاص در دیوان عالی کشور، دادگاه موظف بود بازداشت موقت را به قرار سبک‌تر مانند وثیقه‌ای معقول تبدیل کند. با این حال، اقدام اخیر نشان می‌دهد که دستگاه قضایی با تعیین مبالغ نجومی، عملاً راه آزادی را مسدود کرده و به‌جای اجرای عدالت، در مسیر فشار و گروکشی حقوقی حرکت می‌کند.

#پرونده_اکباتان
#وثیقه_سنگین
#بچه_های_اکباتان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔4311👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم سالگرد جان‌باختن جاویدنام پویا احمدپور پسیخانی با حضور خانواده‌های دادخواه، بر سر مزارش برگزار شد

پویا احمدپور پسیخانی نوجوانی ۱۶ ساله از رشت در تاریخ ۶ مهرماه ۱۴۰۱ جان خود را در جریان اعتراضات سراسری ایران از دست داد او که متولد ۱۳ بهمن ۱۳۸۴ بود تنها فرزند خانواده محسوب می‌شد و به مهربانی دلسوزی و گذشت شهرت داشت اطرافیانش او را جوانی عاقل تر از سن خود می‌دانستند که همواره مورد احترام بود سرش به کار خودش بود اما هرگز در برابر ظلم و ناحق سکوت نمی‌کرد.

پویا از دیدن کودکان کار رنج می‌برد یک بار در یک روز بارانی وقتی کودکی فقیر را بدون لباس گرم دید کاپشن خود را به او داد پدرش که شاهد این صحنه بود او را در آغوش گرفت و گفت به تو افتخار می‌کنم که به فکر دیگران هستی.»

او قرار بود در مهرماه ۱۴۰۱ سال یازدهم تحصیلی را در رشته کامپیوتر آغاز کند و در تابستان همان سال در رشته کناف کاری مشغول به کار بود، حرفه‌ای که علاقه زیادی به آن داشت.

اما با آغاز اعتراضات مردمی پس از کشته شدن مهسا امینی، تصمیم گرفت در کنار مردم بایستد. روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، در جریان یکی از اعتراضات در رشت شاهد حمله نیروهای سرکوبگر به معترضان بود. وقتی دو نفر از معترضان را در حال ضرب و شتم دید، شجاعانه به کمکشان شتافت تا فرار کنند اما در همان لحظه چند مأمور باهم به او حمله کردند و با میله ای نوک تیز ضربه ای شدید به گردن و کتفش وارد کردند. پس از افتادن بر زمین مأموران با باتوم به سرش ضربه زدند.

آن شب با سرگیجه و حال وخیم به خانه بازگشت اما نیمه شب وضعیتش بدتر شد. صبح روز بعد او را به بیمارستان رساندند اما دیگر دیر شده بود. خونریزی شدید مغزی موجب شد که به کما برود. پس از چهار ساعت جراحی چند روز بعد به بیمارستان گیل گلسار منتقل شد اما به علت شدت آسیب‌ها دچار مرگ مغزی شد و در تاریخ ۶ مهرماه جان خود را از دست داد.

پیکر بی‌جانش را در زادگاهش، رشت، به خاک سپردند.

#پویا_احمدپور_پسیخانی #رشت #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔207
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم سالگرد جاویدنام امیرمحمد فرخی‌پور، با حضور جمعی از خانواده‌های دادخواه برگزار شد

امیر مهدی فرخی‌پور چهار روز قبل از جشن تولد ۱۸ سالگی‌اش در تهران کشته شد؛ در روز پنجم مهر

او سال یازدهم رشته گرافیک بود. سه سالی بود در کارگاه کفاشی و فروشگاه کیف و کفش پدرش کار می‌کرد. و علاقه زیادی هم به برق‌کاری داشت.

جمهوری اسلامی اصرار دارد که او در تصادف رانندگی کشته شده است.

اما خانواده‌اش می‌گویند شواهد کافی در دست دارند که نشان می‌دهد او به دست ماموران کشته شده؛ از جمله پیام‌هایی که او ساعتی پیش از کشته شدن برای دوست‌دخترش فرستاده بود.

به گفته یکی از منابع نزدیک به خانواده، چهار شب قبل از کشته شدنش، خواهرش از او پرسیده بود که آیا نمی‌ترسد که در اعتراض‌ها اتفاقی برایش بیافتد؟ امیرمهدی پاسخ داده بود: «اگه من نرم، اون یکی نره، پس کی باید بره؟ من میرم که بلایی که سر مهسا اومد، سر تو، دخترهای دیگه، همسر آینده‌م و دخترم نیاد و در آینده، آزاد زندگی کنن.»

این منبع به بی‌بی‌سی فارسی گفت که امیرمهدی از ابتدای آغاز اعتراض‌های تهران، در تظاهرات خیابانی نقشی فعال داشت:

«کسانی که او را دیده بودند، می‌گفتند چندباری مامورها با او فیزیکی درگیر شده بودند و امیرمهدی از دست آنها فرار کرده بود. سردسته خیلی از اعتراضها بود، شناسایی‌اش کرده بودند. ۵ مهر به خانواده زنگ زدند و گفتند امیرمهدی تصادف کرده.»

این منبع می‌گوید به رغم ادعای حکومت مبنی بر تصادف امیر مهدی، وقتی آن‌ها به بیمارستان رسیدند متوجه حضور ماموران امنیتی شدند: «یکی از پرستارها به خانواده گفت که تصادفی درکار نبوده و امیرمهدی را با گلوله کشتند. شکم امیرمهدی شکافته شده بود. بخیه زده بودند. پشت کمر و گردنش رد باتوم داشت.


#امیرمهدی_فرخی_پور #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔233🕊2
⭕️ هشتاد و هشتمین هفته کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۵۲ زندان مختلف

این هفته بار دیگر با اندوهی عمیق و همدلی بی‌پایان به یاد سمیه رشیدی، زندانی سیاسی‌ای که به دلیل عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داد، ایستاده‌ایم. این جان‌باختن مظلومانه بخشی از سیاست «زجرکش کردن» زندانیان و هشداری تلخ درباره وضعیت بیماران در زندان‌های کشور است؛ زندانیانی که از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم مانده‌اند. اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» همدردی صمیمانه خود را با خانواده و یاران او ابراز می‌کنند.

همزمان، اعدام بهمن چوبی اصل به اتهام جاسوسی در روندی مبهم در روز ۷ مهر، صدور حکم اعدام برای دو زندانی سیاسی حامد ولیدی و نیما شاهی در بیدادگاه انقلاب کرج، و همچنین تأیید حکم اعدام پیمان فرح‌آور در دیوان عالی کشور، همگی نشانگر تداوم روند نگران‌کننده سرکوب و خشونت علیه مردم ایران و زندانیان است. این احکام ناعادلانه نقض آشکار حقوق بشر و ابزاری برای سرکوب‌اند که باید فوراً متوقف شوند.

در همین زمینه، موضع‌گیری خانم مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، درباره نقض گسترده حقوق زندانیان در ایران بار دیگر توجه جهانیان را به وضعیت اسفناک زندان‌ها جلب کرد. آمار ۴۶ اعدام در هفته گذشته و ۱۹۰ اعدام در شهریورماه -بی‌سابقه در ۳۵ سال گذشته- و ۸۷۱ اعدام در شش ماه نخست سال ۱۴۰۴ تصویری هولناک از نقض بی‌رحمانه حقوق بشر به دست می‌دهد.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» ضمن محکوم کردن این جنایات، بار دیگر خواستار توقف فوری احکام اعدام و پایان دادن به این روند ضدانسانی است. صدای ما فریاد همبستگی با تمامی زندانیانی است که در بند ظلم و بی‌عدالتی گرفتار آمده‌اند. ما همچون گذشته، ضمن سپاس از همه حامیان کارزار در سراسر جهان، تأکید می‌کنیم که ماشین اعدام را می‌توان با همبستگی و اتحاد متوقف کرد. هر حرکت اعتراضی در برابر یک حکم اعدام، گامی در مسیر توقف این روند ظالمانه است. از همه مخالفان اعدام می‌خواهیم صدای اعتراض خود را در برابر این احکام غیرانسانی بلند کنند.

اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» روز سه‌شنبه ۸ مهر ۱۴۰۴ در هشتاد و هشتمین هفته کارزار، در ۵۲ زندان کشور دست به اعتصاب غذا زده‌اند:
زندان اوین، قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، مرکزی کرج، فردیس کرج، تهران بزرگ، قرچک، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اهر، اراک، لنگرود قم، خرم‌آباد، یاسوج، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، نظام شیراز، عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، فیروزآباد فارس، دهدشت، زاهدان (بند زنان)، برازجان، رامهرمز، بهبهان، بم، یزد، کهنوج، طبس، مشهد، سبزوار، گنبدکاووس، قائم‌شهر، رشت (بند زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، ازبرم لاهیجان، دیزل‌آباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، مهاباد، بوکان، سقز، بانه، مریوان، سنندج و کامیاران.

هفته هشتاد و هشتم
۸ مهر ۱۴۰۴
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊172👍1
⭕️ هشتاد و هشتمین هفته کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۵۲ زندان مختلف

این هفته بار دیگر با اندوهی عمیق و همدلی بی‌پایان به یاد سمیه رشیدی، زندانی سیاسی‌ای که به دلیل عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داد، ایستاده‌ایم. این جان‌باختن مظلومانه بخشی از سیاست «زجرکش کردن» زندانیان و هشداری تلخ درباره وضعیت بیماران در زندان‌های کشور است؛ زندانیانی که از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم مانده‌اند. اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» همدردی صمیمانه خود را با خانواده و یاران او ابراز می‌کنند.

همزمان، اعدام بهمن چوبی اصل به اتهام جاسوسی در روندی مبهم در روز ۷ مهر، صدور حکم اعدام برای دو زندانی سیاسی حامد ولیدی و نیما شاهی در بیدادگاه انقلاب کرج، و همچنین تأیید حکم اعدام پیمان فرح‌آور در دیوان عالی کشور، همگی نشانگر تداوم روند نگران‌کننده سرکوب و خشونت علیه مردم ایران و زندانیان است. این احکام ناعادلانه نقض آشکار حقوق بشر و ابزاری برای سرکوب‌اند که باید فوراً متوقف شوند.

در همین زمینه، موضع‌گیری خانم مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، درباره نقض گسترده حقوق زندانیان در ایران بار دیگر توجه جهانیان را به وضعیت اسفناک زندان‌ها جلب کرد. آمار ۴۶ اعدام در هفته گذشته و ۱۹۰ اعدام در شهریورماه -بی‌سابقه در ۳۵ سال گذشته- و ۸۷۱ اعدام در شش ماه نخست سال ۱۴۰۴ تصویری هولناک از نقض بی‌رحمانه حقوق بشر به دست می‌دهد.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» ضمن محکوم کردن این جنایات، بار دیگر خواستار توقف فوری احکام اعدام و پایان دادن به این روند ضدانسانی است. صدای ما فریاد همبستگی با تمامی زندانیانی است که در بند ظلم و بی‌عدالتی گرفتار آمده‌اند. ما همچون گذشته، ضمن سپاس از همه حامیان کارزار در سراسر جهان، تأکید می‌کنیم که ماشین اعدام را می‌توان با همبستگی و اتحاد متوقف کرد. هر حرکت اعتراضی در برابر یک حکم اعدام، گامی در مسیر توقف این روند ظالمانه است. از همه مخالفان اعدام می‌خواهیم صدای اعتراض خود را در برابر این احکام غیرانسانی بلند کنند.

اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» روز سه‌شنبه ۸ مهر ۱۴۰۴ در هشتاد و هشتمین هفته کارزار، در ۵۲ زندان کشور دست به اعتصاب غذا زده‌اند:
زندان اوین، قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، مرکزی کرج، فردیس کرج، تهران بزرگ، قرچک، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اهر، اراک، لنگرود قم، خرم‌آباد، یاسوج، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، نظام شیراز، عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، فیروزآباد فارس، دهدشت، زاهدان (بند زنان)، برازجان، رامهرمز، بهبهان، بم، یزد، کهنوج، طبس، مشهد، سبزوار، گنبدکاووس، قائم‌شهر، رشت (بند زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، ازبرم لاهیجان، دیزل‌آباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، مهاباد، بوکان، سقز، بانه، مریوان، سنندج و کامیاران.

هفته هشتاد و هشتم
۸ مهر ۱۴۰۴
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊181
ریشه‌های افزایش زندانیان سیاسی: شکاف اجتماعی یا خودکامگی؟
تعداد زندانیان سیاسی در یک کشور ارتباط مشخص و مستقیم با پیدایش و تعمیق بن‌بست‌های سیاسی دارد. انسداد سیاسی زمانی روی می‌دهد که جامعه نتواند برای پاسخ به سوالات و نیازها یا حل مسئله‌های خود راه‌حلی دیپلماتیک یا سیاست‌ورزانه بیابد.
در این تعریف البته، منظور از «دیپلماتیک‌بودن» کنش و واکنش‌های بین‌المللی نیست، گرچه آن هم گاهی بخشی از مشکل یا راه‌حل است؛ منظور از «دیپلماتیک» در این‌جا این است که در شرایط بن‌بست و انسداد سیاسی، بخش‌های متفاوت جامعه نمی‌تواند برای عبور از بحران راهی از طریق گفت‌وشنود میان خود بیابند. می‌توان چنین گفت که در چنین شرایطی مسئله زندانیان سیاسی و مهارت یا ظرفیت گفت‌وشنود سیاسی و فرهنگی به هم گره خورده است.

بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/rise-political-prisoners/

#یاری_مدنی_توانا #زندانیان_سیاسی #نه_به_جمهوری_اسلامی


@Tavaana_TavaanaTech
🕊11💯3
امروز سومین سالگرد #جمعه_خونین_زاهدان است، عزیزانی که سهم‌شان از زندگی در ایران گلوله شد.

خدانور لجه‌ای جوان بلوچ از اهالی شیرآباد زاهدان یکی از این افراد بود که یک روز پس از جمعه خونین زاهدان در درگیری با ماموران نظامی کشته شد. خدانور و خانواده او شناسنامه و مدارک هویتی نداشتند. تصویری از او در فضای مجاز منتشر شده که او را با دست‌هایی دستبند زده شده به میله پرچم نشان می‌دهد. تصویری که مربوط به بازداشتی در گذشته بوده و او را به میله بسته‌اند، تشنه نگه داشتند و شکنجه دادند. انتشار عکس‌های او الهام‌بخش تولید کارهای هنری شد و تصویر او بر حافظه جمعی نیروهای انقلاب حک شده است.

خدانور متولد دهم مهر بود، در روز تولدش کشته شد.


#بلوچستان #زاهدان_خونین #خدانور_لجه_ای #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊24💔113
مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در حقوق‌بشر ایران، با انتشار بیانیه‌ای نسبت به رشد هولناک آمار اعدام توسط جمهوری اسلامی هشدار داد.
در این بیانیه آمده است «موج بی‌سابقه‌ اعدام‌ها را بسیار هولناک یافتم، در سال ۲۰۲۵ (۱۴۰۴) بیش از هزارنفر در کمتر از ۹ ماه اعدام شده‌اند.
در هفته‌های اخیر با میانگین به دار آویختن بیش از ۹ نفر در روز، به نظر می‌رسد ایران اعدام‌ها را در مقیاسی صنعتی اجرا می‌کند که نشانه‌ نقض جدی حق حیات است.»
البته در این بیانیه اشاره شده است که این آمار بنابر اعلام رسمی مقامات جمهوری اسلامی است و «به دلیل نبود شفافیت در ایران، احتمالاً رقم واقعی به‌طور قابل توجهی بالاتر است.»
در پایان این بیانیه بار دیگر با لحنی تند از جمهوری اسلامی خواسته شده که «فورا تعلیق رسمی همه اعدام‌ها را برقرار کند، داده‌های مربوط به احکام اعدام و اجرای آن‌ها را ارائه دهد، جامعه بین‌المللی نمی‌تواند در برابر چنین نقض‌های نظام‌مندِ حق حیات سکوت کند. دولت‌ها باید اقدام‌های دیپلماتیک ملموسی برای تحت فشار قرار دادن ایران جهت توقف این موج اعدام‌ها انجام دهند.»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_اعدام

@Tavaana_TavaanaTech
💔98
Forwarded from گفت‌وشنود

چرا باید نافش دیده شود؟!
ریشه‌های روانی نفرت از دیگری

پیام همراهان

در سال‌های اخیر، واکنش‌های تند به پوشش متفاوت زنان در جامعه بسیار دیده می‌شود؛ جمله‌هایی از این دست که «چرا باید نافش معلوم باشد؟ چرا موهایش بیرون باشد؟» در سطح ظاهر، رنگ و بوی مذهبی دارد، اما ریشه‌یابی روان‌شناختی و اجتماعی نشان می‌دهد که مسئله پیچیده‌تر از یک اختلاف دینی ساده است.

اضطراب و فرافکنی

روان‌شناسان می‌گویند زمانی که افراد نتوانند میل‌های طبیعی انسانی را بپذیرند، آن‌ها را سرکوب می‌کنند. مواجهه با پوشش متفاوت این میل‌های سرکوب‌شده را فعال می‌کند و به اضطراب می‌انجامد. برای کاهش اضطراب، فرد ناخودآگاه تقصیر را متوجه دیگری می‌سازد و او را عامل «فساد» معرفی می‌کند. این مکانیسم روانی همان فرافکنی است.

مرزبندی هویتی

برای برخی افراد، دینداری بیش از آنکه تجربه‌ای شخصی باشد، هویت اجتماعی است. هر تفاوتی در پوشش یا سبک زندگی، مرز این هویت را تهدید می‌کند و واکنش دفاعی ایجاد می‌کند. از همین رو، اختلاف در ظاهر، گاه به نفرت و طرد اجتماعی می‌انجامد.

وسواس اخلاقی و اضطراب دینی

برخی دیگر گرفتار نوعی وسواس مذهبی‌اند؛ ذهن وسواسی تحمل پیچیدگی ندارد و به‌دنبال راه‌حل‌های ساده است. در این نگاه، کوچک‌ترین اختلاف با معیارهای دینی به‌معنای سقوط اخلاقی تلقی می‌شود و حذف دیگری ساده‌ترین راه برای بازگرداندن آرامش روانی است.

میراث فرهنگی

باید توجه داشت که این حساسیت تنها از دین ناشی نمی‌شود. در بسیاری از فرهنگ‌ها، بدن زن قرن‌ها میدان نزاع بر سر قدرت و اخلاق بوده است. کنترل بدن زن به‌مثابه کنترل جامعه تلقی می‌شده و همین پیشینه تاریخی حساسیت افراطی به پوشش را تقویت کرده است.

نتیجه

اگر دینداری قرار است منبع آرامش باشد، باید بر شفقت، همدلی و مسؤولیت فردی تأکید کند، نه بر کنترل دیگری. شاید پرسش اصلی این نباشد که «چرا نافش دیده می‌شود»، بلکه این است که «چرا دیدن دیگری تا این اندازه ما را ناآرام می‌کند؟»

دینی که قرار است راهی به سوی رحمت و معنویت باشد، اگر صرفاً بر جزئیات بدن دیگری متمرکز شود، بیش از آنکه به آسمان متصل باشد، بازتابی از روان ناآرام انسان خواهد بود.

#پوشش_اختیاری #حق_انتخاب #دین #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍122👌1