راه تغییر در ایران از دل همبستگی، سازمانیابی و برساختن آلترناتیو معتبر میگذرد
در سالهای اخیر، پرسش درباره امکان تغییر سیاستهای غرب، بهویژه ایالات متحده، در قبال جمهوری اسلامی، بار دیگر در مرکز بحثهای سیاسی قرار گرفته است. برخلاف تصور عمومی، مسئله بر سر «خواست» یا «عدمخواست» قدرتهای غربی نیست؛ بسیاری از تحلیلگران اذعان دارند که در سطح راهبردی، نه آمریکا و نه اروپا تمایلی به بقای جمهوری اسلامی ندارند. آنچه مانع از حرکت به سمت سیاست «تغییر رژیم» میشود، نه نبودِ انگیزه، بلکه نبودِ شرایط لازم است؛ شرایطی که تنها از دل جامعه ایران و اپوزیسیون ایرانی قابل ساختن است.
تجربه نشان داده است که غرب تنها زمانی وارد فاز حمایت جدی از تغییرات بنیادین در یک کشور میشود که سه مؤلفه بهصورت همزمان در آن کشور شکل گرفته باشد:
۱) جنبش مردمی گسترده و پایدار؛
۲) انسجام نیروهای اجتماعی و وجود شبکههای ارتباطی و مدنی فعال در داخل؛
۳) ظهور یک آلترناتیو قابل اتکا که بتواند حدی از نمایندگی سیاسی و ظرفیت مدیریت کشور را نشان دهد.
اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» بار دیگر نشان داد که ظرفیت مردمی برای تغییر وجود دارد؛ اما ضعف در سازمانیابی، نبود شبکههای منسجم مدنی و مهمتر از همه، فقدان یک آلترناتیو معتبر و قابل معرفی در سطح بینالمللی، موجب شد که این موج بزرگ اجتماعی نتواند به تغییر ساختاری منجر شود. این همان نقطهای است که جمهوری اسلامی سالهاست روی آن سرمایهگذاری میکند: جلوگیری از شکلگیری هر نوع انسجام، اعتماد و ائتلاف در میان نیروهای مدنی و سیاسی.
حکومت این کار را با نفوذ سیستماتیک، تخریب فعالان سیاسی، تولید محتوای تفرقهانگیز. توسط اکانتهای جعلی، هدایت کارزارهای نفرتپراکنی، پروندهسازی و ایجاد تفرقه در صفوف مخالفان انجام میدهد. هدف روشن است:
از شکلگیری هرگونه اپوزیسیون کارآمد جلوگیری شود تا هیچ نیرویی نتواند در لحظه بحرانی، به عنوان جایگزین سیاسی قابل اعتماد مطرح گردد.
اما راه تغییر، دقیقاً از نقطه مقابل این تلاش حکومتی عبور میکند.
مسیر واقعی تغییر در ایران از دل سازمانیابی داخلی و همبستگی اپوزیسیون میگذرد
اگر قرار است جامعه جهانی در لحظه تصمیمگیری، از گذار سیاسی در ایران حمایت کند، باید در داخل کشور نشانههایی روشن از شکلگیری بدیل سیاسی، شبکههای اجتماعی-مدنی و انسجام نیروهای مردمی دیده شود. این امر از طریق موارد زیر ممکن میشود:
برقراری شبکههای ارتباطی بین فعالان مدنی، صنفی، کارگری، دانشجویی و اجتماعی داخل کشور؛
ایجاد ظرفیت هماهنگی و تولید گفتار و عمل مشترک میان هستههای مستقل فعال در ایران؛
تقویت اعتماد عمومی و نشان دادن توان مدیریت، بحرانپذیری و تصمیمسازی جمعی؛
کاهش شکافها، ایجاد حداقلهای همکاری میان نیروهای سیاسی و اجتماعی؛
و مهمتر از همه، تلاش برای ساختن یک آلترناتیو قابل معرفی، ولو حداقلی، که بتواند برای جهان قابل فهم و برای مردم قابل اتکا باشد.
در نبود چنین ساختاری، هیچ کشوری در جهان، اعم از آمریکا یا اروپا، مسئولیت تغییر در ایران را به عهده نخواهد گرفت. نه از سر بیمیلی، بلکه به دلیل نبود نیرویی که بتواند بعد از تغییر، ثبات، امنیت و گذار دموکراتیک را تضمین کند.
این مسئولیت ناگزیر بر دوش خود جامعه ایران و نیروهای مدنی و سیاسی ایرانی است.
ایران در نقطهای قرار دارد که تغییر نه تنها ممکن است، بلکه در دسترس است؛ اما تنها به شرط آنکه نیروهای اجتماعی، فعالان مدنی، گروههای صنفی، هنرمندان، دانشجویان، زنان و جوانان، گام به گام به سمت ایجاد شبکههای سازمانیافته و مستقل حرکت کنند.
در کنار آن، اپوزیسیون خارج و داخل، با وجود اختلافها، باید به حداقلهای همکاری، احترام و همافزایی برسند.
تغییر در ایران زمانی آغاز میشود که جامعه نشان دهد نه فقط خواهان گذار است، بلکه توانایی و بلوغ لازم برای ساختن آیندهای بدون جمهوری اسلامی را نیز دارد.
این همان لحظهای است که جهان نیز در کنار مردم ایران خواهد ایستاد.
#همبستگی #نه_به_جمهوری_اسلامی #آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در سالهای اخیر، پرسش درباره امکان تغییر سیاستهای غرب، بهویژه ایالات متحده، در قبال جمهوری اسلامی، بار دیگر در مرکز بحثهای سیاسی قرار گرفته است. برخلاف تصور عمومی، مسئله بر سر «خواست» یا «عدمخواست» قدرتهای غربی نیست؛ بسیاری از تحلیلگران اذعان دارند که در سطح راهبردی، نه آمریکا و نه اروپا تمایلی به بقای جمهوری اسلامی ندارند. آنچه مانع از حرکت به سمت سیاست «تغییر رژیم» میشود، نه نبودِ انگیزه، بلکه نبودِ شرایط لازم است؛ شرایطی که تنها از دل جامعه ایران و اپوزیسیون ایرانی قابل ساختن است.
تجربه نشان داده است که غرب تنها زمانی وارد فاز حمایت جدی از تغییرات بنیادین در یک کشور میشود که سه مؤلفه بهصورت همزمان در آن کشور شکل گرفته باشد:
۱) جنبش مردمی گسترده و پایدار؛
۲) انسجام نیروهای اجتماعی و وجود شبکههای ارتباطی و مدنی فعال در داخل؛
۳) ظهور یک آلترناتیو قابل اتکا که بتواند حدی از نمایندگی سیاسی و ظرفیت مدیریت کشور را نشان دهد.
اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» بار دیگر نشان داد که ظرفیت مردمی برای تغییر وجود دارد؛ اما ضعف در سازمانیابی، نبود شبکههای منسجم مدنی و مهمتر از همه، فقدان یک آلترناتیو معتبر و قابل معرفی در سطح بینالمللی، موجب شد که این موج بزرگ اجتماعی نتواند به تغییر ساختاری منجر شود. این همان نقطهای است که جمهوری اسلامی سالهاست روی آن سرمایهگذاری میکند: جلوگیری از شکلگیری هر نوع انسجام، اعتماد و ائتلاف در میان نیروهای مدنی و سیاسی.
حکومت این کار را با نفوذ سیستماتیک، تخریب فعالان سیاسی، تولید محتوای تفرقهانگیز. توسط اکانتهای جعلی، هدایت کارزارهای نفرتپراکنی، پروندهسازی و ایجاد تفرقه در صفوف مخالفان انجام میدهد. هدف روشن است:
از شکلگیری هرگونه اپوزیسیون کارآمد جلوگیری شود تا هیچ نیرویی نتواند در لحظه بحرانی، به عنوان جایگزین سیاسی قابل اعتماد مطرح گردد.
اما راه تغییر، دقیقاً از نقطه مقابل این تلاش حکومتی عبور میکند.
مسیر واقعی تغییر در ایران از دل سازمانیابی داخلی و همبستگی اپوزیسیون میگذرد
اگر قرار است جامعه جهانی در لحظه تصمیمگیری، از گذار سیاسی در ایران حمایت کند، باید در داخل کشور نشانههایی روشن از شکلگیری بدیل سیاسی، شبکههای اجتماعی-مدنی و انسجام نیروهای مردمی دیده شود. این امر از طریق موارد زیر ممکن میشود:
برقراری شبکههای ارتباطی بین فعالان مدنی، صنفی، کارگری، دانشجویی و اجتماعی داخل کشور؛
ایجاد ظرفیت هماهنگی و تولید گفتار و عمل مشترک میان هستههای مستقل فعال در ایران؛
تقویت اعتماد عمومی و نشان دادن توان مدیریت، بحرانپذیری و تصمیمسازی جمعی؛
کاهش شکافها، ایجاد حداقلهای همکاری میان نیروهای سیاسی و اجتماعی؛
و مهمتر از همه، تلاش برای ساختن یک آلترناتیو قابل معرفی، ولو حداقلی، که بتواند برای جهان قابل فهم و برای مردم قابل اتکا باشد.
در نبود چنین ساختاری، هیچ کشوری در جهان، اعم از آمریکا یا اروپا، مسئولیت تغییر در ایران را به عهده نخواهد گرفت. نه از سر بیمیلی، بلکه به دلیل نبود نیرویی که بتواند بعد از تغییر، ثبات، امنیت و گذار دموکراتیک را تضمین کند.
این مسئولیت ناگزیر بر دوش خود جامعه ایران و نیروهای مدنی و سیاسی ایرانی است.
ایران در نقطهای قرار دارد که تغییر نه تنها ممکن است، بلکه در دسترس است؛ اما تنها به شرط آنکه نیروهای اجتماعی، فعالان مدنی، گروههای صنفی، هنرمندان، دانشجویان، زنان و جوانان، گام به گام به سمت ایجاد شبکههای سازمانیافته و مستقل حرکت کنند.
در کنار آن، اپوزیسیون خارج و داخل، با وجود اختلافها، باید به حداقلهای همکاری، احترام و همافزایی برسند.
تغییر در ایران زمانی آغاز میشود که جامعه نشان دهد نه فقط خواهان گذار است، بلکه توانایی و بلوغ لازم برای ساختن آیندهای بدون جمهوری اسلامی را نیز دارد.
این همان لحظهای است که جهان نیز در کنار مردم ایران خواهد ایستاد.
#همبستگی #نه_به_جمهوری_اسلامی #آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍24❤5💯2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازداشت اسمر حمیدی، خواننده کرمانجی اهل خراسان و مسدود شدن اینستاگرام او
یکشنبه ۹ آذر ۱۴۰۴، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران اسمر حمیدی، خواننده و هنرمند جوان کرد از شهرستان مانهوسملقان در استان خراسان شمالی را بازداشت و به محلی نامشخص منتقل کردند.
براساس گزارشهای دریافتی، مأموران امنیتی روز شنبه ۸ آذر، با یورش به منزل این هنرمند، او را بازداشت کردهاند. منابع نزدیک به خانواده میگویند که از لحظه بازداشت تاکنون هیچ اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت او ارائه نشده و صفحه اینستاگرام وی نیز توسط نهادهای امنیتی مسدود شده است.
اسمر حمیدی از چهرههای فعال در حوزه موسیقی کرمانجی در خراسان و از زنان تاثیرگذار در عرصه فرهنگی این منطقه است. او در سالهای گذشته نیز به دلیل فعالیتهای مدنی، حضور در برنامههای فرهنگی و بیان دیدگاههای انتقادی، چند بار توسط نهادهای امنیتی احضار شده بود.
با وجود گذشت بیش از یک روز از بازداشت، هیچ اطلاعات رسمی درباره دلیل بازداشت، اتهامات احتمالی، یا سرنوشت این هنرمند جوان منتشر نشده است و نگرانیها درباره وضعیت او رو به افزایش است.
#اسمر_حمیدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکشنبه ۹ آذر ۱۴۰۴، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران اسمر حمیدی، خواننده و هنرمند جوان کرد از شهرستان مانهوسملقان در استان خراسان شمالی را بازداشت و به محلی نامشخص منتقل کردند.
براساس گزارشهای دریافتی، مأموران امنیتی روز شنبه ۸ آذر، با یورش به منزل این هنرمند، او را بازداشت کردهاند. منابع نزدیک به خانواده میگویند که از لحظه بازداشت تاکنون هیچ اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت او ارائه نشده و صفحه اینستاگرام وی نیز توسط نهادهای امنیتی مسدود شده است.
اسمر حمیدی از چهرههای فعال در حوزه موسیقی کرمانجی در خراسان و از زنان تاثیرگذار در عرصه فرهنگی این منطقه است. او در سالهای گذشته نیز به دلیل فعالیتهای مدنی، حضور در برنامههای فرهنگی و بیان دیدگاههای انتقادی، چند بار توسط نهادهای امنیتی احضار شده بود.
با وجود گذشت بیش از یک روز از بازداشت، هیچ اطلاعات رسمی درباره دلیل بازداشت، اتهامات احتمالی، یا سرنوشت این هنرمند جوان منتشر نشده است و نگرانیها درباره وضعیت او رو به افزایش است.
#اسمر_حمیدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔37🕊7❤1
یادی از آریانا سیف، در سومین سالگرد جانباختن او
آریانا سیف دختری ۲۱ ساله از تهران در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۱ به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید. آریانا فرزند فؤاد عاشق حیوانات بود و آرزو داشت روزی دامپزشک شود. او دیپلم خود را در رشته گردشگری گرفته بود و زندگی اش پر از عشق به ایران و مردمش بود. حتی با وجود پیشنهادهای مکرر پدرش برای مهاجرت به کانادا به دلیل علاقهاش به وطن از ترک ایران سر باز زده بود.
با آغاز خیزش انقلابی ۱۴۰۱ پس از قتل مهسا (ژینا) امینی آریانا به همراه دوستانش در تجمعات تهران از جمله در چیتگر و اکباتان حضور داشت. در روز ۱۰ آذر او با ماشین شخصیاش به تجمع چیتگر رفت. نیروهای امنیتی او را از روی پلاک ماشین شناسایی و دستگیر کردند.
پس از دستگیری، ماموران با گلولههای ساچمهای به سرش شلیک کردند و او را تحت شکنجه و ضرب و شتم شدید قرار دادند.
آریانا همان روز جان باخت. اما نیروهای حکومتی برای پنهانکردن جنایت خود پیکر او را به اطراف تهران بردند و با صحنهسازی وانمود کردند که او در اثر سقوط از سایت پاراگلایدر به درهای جان باخته است.
روز بعد خانواده آریانا برای تعیین هویت پیکر او فراخوانده شدند اما به دلیل شدت ضرب و شتم چهرهاش قابل شناسایی نبود و خانوادهاش تنها از روی لباس و موهایش او را تشخیص دادند پزشکی قانونی علت مرگ را برخورد جسم پرشتاب به سر و بدن اعلام کرد.
نیروهای امنیتی تحت فشار شدید به خانواده او اجازه ندادند که آریانا را در تهران به خاک بسپارند و آنها را مجبور کردند که در آرامستان وادی رودسر در یکی از روستاهای اطراف دفن شود. بر روی مزار او نوشته شد «به نام خدای رنگین کمان»
آریانا دختری پر از شور زندگی بود و آرزوهای بزرگی برای آینده داشت. او عاشق حیوانات، طبیعت و زندگی بود.
او معتقد بود که برای رسیدن به آزادی باید از ترس عبور کرد «بعضی وقتها باید از ترست بگذری تا زیبایی آن سمت ترس را ببینی»
#آریانا_سیف #علیه_فراموشی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آریانا سیف دختری ۲۱ ساله از تهران در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۱ به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید. آریانا فرزند فؤاد عاشق حیوانات بود و آرزو داشت روزی دامپزشک شود. او دیپلم خود را در رشته گردشگری گرفته بود و زندگی اش پر از عشق به ایران و مردمش بود. حتی با وجود پیشنهادهای مکرر پدرش برای مهاجرت به کانادا به دلیل علاقهاش به وطن از ترک ایران سر باز زده بود.
با آغاز خیزش انقلابی ۱۴۰۱ پس از قتل مهسا (ژینا) امینی آریانا به همراه دوستانش در تجمعات تهران از جمله در چیتگر و اکباتان حضور داشت. در روز ۱۰ آذر او با ماشین شخصیاش به تجمع چیتگر رفت. نیروهای امنیتی او را از روی پلاک ماشین شناسایی و دستگیر کردند.
پس از دستگیری، ماموران با گلولههای ساچمهای به سرش شلیک کردند و او را تحت شکنجه و ضرب و شتم شدید قرار دادند.
آریانا همان روز جان باخت. اما نیروهای حکومتی برای پنهانکردن جنایت خود پیکر او را به اطراف تهران بردند و با صحنهسازی وانمود کردند که او در اثر سقوط از سایت پاراگلایدر به درهای جان باخته است.
روز بعد خانواده آریانا برای تعیین هویت پیکر او فراخوانده شدند اما به دلیل شدت ضرب و شتم چهرهاش قابل شناسایی نبود و خانوادهاش تنها از روی لباس و موهایش او را تشخیص دادند پزشکی قانونی علت مرگ را برخورد جسم پرشتاب به سر و بدن اعلام کرد.
نیروهای امنیتی تحت فشار شدید به خانواده او اجازه ندادند که آریانا را در تهران به خاک بسپارند و آنها را مجبور کردند که در آرامستان وادی رودسر در یکی از روستاهای اطراف دفن شود. بر روی مزار او نوشته شد «به نام خدای رنگین کمان»
آریانا دختری پر از شور زندگی بود و آرزوهای بزرگی برای آینده داشت. او عاشق حیوانات، طبیعت و زندگی بود.
او معتقد بود که برای رسیدن به آزادی باید از ترس عبور کرد «بعضی وقتها باید از ترست بگذری تا زیبایی آن سمت ترس را ببینی»
#آریانا_سیف #علیه_فراموشی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤21💔17🕊4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اهدای کاپ قهرمانی کیوکوشین کاراته اروپا به یاد «امید سرلک» از سوی قهرمانان ایرانی و افغانستانی
عباس فتاحیان، سرمربی تیم کاراته ایالت برمن آلمان و از قهرمانان کیوکوشین کاراته و کیکبوکسینگ، اعلام کرد که پس از درخشش ورزشکاران ایرانی و افغانستانی در رقابتهای فینال کیوکوشین کاراته اروپا، کاپ قهرمانی این مسابقات به یاد و نام «جاویدنام امید سرلک» و خانواده او تقدیم شده است. در این مراسم ژوبین نبوی از کلن نیز در کنار فتاحیان حضور داشت.
در فینال این رقابتها، عیسی عرب و لعیا زمانی با شکست حریفانی از ژاپن و لهستان به مقام قهرمانی رسیدند و کاپ طلایی مسابقات را از آنِ خود کردند. سه تیم برمن، کلن و زاکسن – با ترکیبی از ورزشکاران ایرانی و افغانستانی – بیشترین تعداد مدال و کاپ قهرمانی را کسب کردند و جزو موفقترین تیمهای رقابتها بودند.
این مسابقات روز شنبه برگزار شد و تیمهای ایران و افغانستان با عملکردی درخشان، بیشترین پیروزیها را به ثبت رساندند. در پایان، تمامی مدالها و کاپهای کسبشده به مردم ایران و افغانستان تقدیم شد؛ اقدامی که از سوی مربیان و ورزشکاران نشانهای از همبستگی، احترام و ادای دین به مبارزان راه آزادی توصیف شد.
#امید_سرلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عباس فتاحیان، سرمربی تیم کاراته ایالت برمن آلمان و از قهرمانان کیوکوشین کاراته و کیکبوکسینگ، اعلام کرد که پس از درخشش ورزشکاران ایرانی و افغانستانی در رقابتهای فینال کیوکوشین کاراته اروپا، کاپ قهرمانی این مسابقات به یاد و نام «جاویدنام امید سرلک» و خانواده او تقدیم شده است. در این مراسم ژوبین نبوی از کلن نیز در کنار فتاحیان حضور داشت.
در فینال این رقابتها، عیسی عرب و لعیا زمانی با شکست حریفانی از ژاپن و لهستان به مقام قهرمانی رسیدند و کاپ طلایی مسابقات را از آنِ خود کردند. سه تیم برمن، کلن و زاکسن – با ترکیبی از ورزشکاران ایرانی و افغانستانی – بیشترین تعداد مدال و کاپ قهرمانی را کسب کردند و جزو موفقترین تیمهای رقابتها بودند.
این مسابقات روز شنبه برگزار شد و تیمهای ایران و افغانستان با عملکردی درخشان، بیشترین پیروزیها را به ثبت رساندند. در پایان، تمامی مدالها و کاپهای کسبشده به مردم ایران و افغانستان تقدیم شد؛ اقدامی که از سوی مربیان و ورزشکاران نشانهای از همبستگی، احترام و ادای دین به مبارزان راه آزادی توصیف شد.
#امید_سرلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤27
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مخاطبان توانا ضمن ارسال این تصاویر نوشت:
«رضاحمیداوی (ناصری) ۲۱ ساله، اصالتا بختیاری و ساکن شاهینشهر اصفهان، در بامداد ۵ تیر ماه ۱۴۰۴، درجریان ایست بازرسیهایی که بعد از جنگ ۱۲ توسط حکومت گذاشته شد، درشهر آبادان مستقیما با گلوله جنگی توسط بسیجیها به قتل رسید. تا کنون هیچ اقدامی در رابطه با قاتل این جوان صورت نگرفته است.
خانواده ایشان تحت فشار ناچار به اعتراف اجباری شدهاند تا علت کشته شدن فرزندشان را چیز دیگری اعلام کنند و گاها تهدید هم میشوند.
این خانواده را همچنین تحت فشار قرار دادهاند تا پیشنهاد مالی(دیه) را بپذیرند.»
ـ لازم به ذکر است، در جریان جنگ ۱۲ روزه و پس از آن، نیروهای حکومتی دستور داشتند تا به هر خودرویی که در لیست بازرسی مشکوک میشوند به قصد کشت، تیراندازی کنند. چندین نفر از شهروندان اینگونه جان خود را از دست دادند.
#رضا_حمیداوی #ایست_بازرسی #ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«رضاحمیداوی (ناصری) ۲۱ ساله، اصالتا بختیاری و ساکن شاهینشهر اصفهان، در بامداد ۵ تیر ماه ۱۴۰۴، درجریان ایست بازرسیهایی که بعد از جنگ ۱۲ توسط حکومت گذاشته شد، درشهر آبادان مستقیما با گلوله جنگی توسط بسیجیها به قتل رسید. تا کنون هیچ اقدامی در رابطه با قاتل این جوان صورت نگرفته است.
خانواده ایشان تحت فشار ناچار به اعتراف اجباری شدهاند تا علت کشته شدن فرزندشان را چیز دیگری اعلام کنند و گاها تهدید هم میشوند.
این خانواده را همچنین تحت فشار قرار دادهاند تا پیشنهاد مالی(دیه) را بپذیرند.»
ـ لازم به ذکر است، در جریان جنگ ۱۲ روزه و پس از آن، نیروهای حکومتی دستور داشتند تا به هر خودرویی که در لیست بازرسی مشکوک میشوند به قصد کشت، تیراندازی کنند. چندین نفر از شهروندان اینگونه جان خود را از دست دادند.
#رضا_حمیداوی #ایست_بازرسی #ج_ا_یعنی_جنگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔21🕊7❤2
دور جدید سرکوب روشنفکران: تحلیل تئوریکی یک بحران نهادی
پیام همراهان
فضای دانشگاهی و هنری ایران یک بار دیگر شاهد موجی از برخوردهای خشونتبار، حذف و اخراج استادان، منتقدان و هنرمندان است. گزارشها از تشدید فعالیت نهادهای امنیتی- ایدئولوژیک در محیطهای آکادمیک حکایت دارد؛ نهادهایی که با تشکیل پروندههای امنیتی و اتهامزنیهای سیاسی و اعتقادی، به خاموش کردن صداهای مستقل و انتقادی میپردازند.
در دانشگاهها و بهخصوص واحدهای دانشگاه آزاد، مسئولین حراست، مسئولین گزینش، مسئولین بسیج اساتید، دفتر فرهنگ اسلامی با همراهی برخی از رؤسای دانشگاه، تیمهایی تشکیل دادهاند و با تشکیل پرونده، اخراج اساتید را از سر گرفتهاند.
برای درک عمق این رویداد، باید فراتر از تحلیلهای سیاسی روزمره رفت و آن را در چارچوب تئوریکی و با توجه به نظریههای قدرت، نظارت و میدانهای نبرد نمادین بررسی کرد.
در قلب این پدیده، تقابلی تاریخی میان دو گونه از «قدرت» نهفته است: قدرت نهادیشده (حکومتی) و قدرت نمادین. دانشگاه و عرصه هنر، به عنوان کانونهای تولید «قدرت نمادین»، یعنی قدرت تعریف واقعیت، مشروعیتبخشی به گفتمانها و شکلدهی به ذهنیتها، همواره در کانون توجه نظامهای سیاسی اقتدارگرا بودهاند.
روشنفکران و استادان دانشگاه، با تولید دانش و نقد، این قدرت نمادین را در اختیار دارند. هنگامی که گفتمان مسلط حکومت با چالشهای فکری و ایدئولوژیک روبرو میشود، طبیعی است که به سرکوب تولیدکنندگان گفتمانهای رقیب روی آورد. این سرکوب، نه یک واکنش تصادفی، بلکه استراتژیی برای حفظ انحصار در تعریف «حقیقت» و «امنیت» است.
از منظر نظریه «زیستقدرت» فوکو، این رویدادها را میتوان نمونهای از «مدیریت جمعیت» دانست. حکومتهای مدرن تنها به کنترل جسم افراد اکتفا نمیکنند، بلکه میکوشند «زندگی» را در تمامی ابعادش، از جمله افکار، باورها و هویت، مدیریت و کنترل کنند. دانشگاه و محیطهای هنری، فضاهایی هستند که در آنها «سوژه»های مستقل و نقاد شکل میگیرند. حمله نظاممند به این فضاها، تلاشی است برای بازتولید «سوژههای مطیع»؛ افرادی که نه تنها در رفتار، بلکه در اندیشه و اعتقاد نیز با هنجارهای تعیینشده از سوی قدرت همسو هستند. اتهامهای «اعتقادی- فکری» نشان میدهد که قدرت، قلمرو خصوصی اندیشه را نیز قلمرو عمومی خود میداند و حق دخالت در آن را برای خود محفوظ میدارد.
این فرآیند با مفهوم «هژمونی» آنتونیو گرامشی نیز قابل تحلیل است. حکومت میکوشد با استفاده از ابزارهای «اجبار» (نهادهای سرکوبگر)، توازن را در «میدان نبرد هژمونیک» به نفع خود تغییر دهد. زمانی که قانعکردن (اقناع) و جلب رضایت، که ارکان اصلی هژمونی هستند، با مشکل مواجه میشوند، ابزارهای قهری و خشن به میدان میآیند. اخراج استادان و سکوت تحمیلشده بر هنرمندان، نشانهای از تضعیف هژمونی موجود و تلاش برای جبران این ضعف از طریق اعمال خشونت نهادی است. این اقدام در بلندمدت میتواند به مشروعیت نظام لطمه بزند، زیرا آشکارا نشان میدهد که وفاداری ایدئولوژیک بر شایستگی علمی و استقلال فکری اولویت دارد.
پیامدهای این رویدادها ویرانگر است. اولاً، این اقدامات به «فرار مغزها» و «فرار اندیشهها» دامن میزند. با بسته شدن فضای نقد و گفتوگو، بسیاری از نخبگان فکری یا کشور را ترک میکنند یا به سکوت و انزواء روی میآورند. این امر منجر به فقر علمی و فرهنگی و قطع ارتباط دانشگاه و هنر ایران با جریانهای جهانی فکر میشود. ثانیاً، فضای بیاعتمادی و ترس در دانشگاهها نهادینه میشود. رابطه استاد و دانشجو مخدوش شده و به جای خلاقیت و پرسشگری، همشکلی و تقلید ترویج میشود. در چنین فضایی، دانشگاه دیگر «میدان تولید دانش» نیست، بلکه به «دستگاه ایدئولوژیک دولت» تبدیل میشود.
در نهایت، این دور جدید سرکوب را باید نشانهای از یک بحران بزرگتر دانست: بحران گفتوگو. هنگامی که یک ساختار سیاسی، توانایی و ظرفیت شنیدن، تحمل و پاسخ منطقی به صدای مخالف را از دست میدهد، تنها راه چاره را در حذف فیزیکی و نمادین مخالف میبیند. این استراتژی اگرچه ممکن است در کوتاهمدت فضایی به ظاهر آرام ایجاد کند، اما در عمق جامعه، گسلهای اجتماعی را تعمیق کرده و نارضایتی را به سوختی زیر خاکستر تبدیل میکند. تاریخ نشان داده است که حذف روشنفکران، آتش اندیشه را خاموش نمیکند، بلکه تنها آن را به کورههای زیرزمینی میبرد تا روزی با شدتی بیشتر شعلهور شود.
#سرکوب_دانشگاه #استبداد #عرصه_عمومی #کنترل #توتالیتاریسم #ولایت_فقیه #حکومت_ایدئولوژیک #دانشگاه #سرکوب_اساتید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام همراهان
فضای دانشگاهی و هنری ایران یک بار دیگر شاهد موجی از برخوردهای خشونتبار، حذف و اخراج استادان، منتقدان و هنرمندان است. گزارشها از تشدید فعالیت نهادهای امنیتی- ایدئولوژیک در محیطهای آکادمیک حکایت دارد؛ نهادهایی که با تشکیل پروندههای امنیتی و اتهامزنیهای سیاسی و اعتقادی، به خاموش کردن صداهای مستقل و انتقادی میپردازند.
در دانشگاهها و بهخصوص واحدهای دانشگاه آزاد، مسئولین حراست، مسئولین گزینش، مسئولین بسیج اساتید، دفتر فرهنگ اسلامی با همراهی برخی از رؤسای دانشگاه، تیمهایی تشکیل دادهاند و با تشکیل پرونده، اخراج اساتید را از سر گرفتهاند.
برای درک عمق این رویداد، باید فراتر از تحلیلهای سیاسی روزمره رفت و آن را در چارچوب تئوریکی و با توجه به نظریههای قدرت، نظارت و میدانهای نبرد نمادین بررسی کرد.
در قلب این پدیده، تقابلی تاریخی میان دو گونه از «قدرت» نهفته است: قدرت نهادیشده (حکومتی) و قدرت نمادین. دانشگاه و عرصه هنر، به عنوان کانونهای تولید «قدرت نمادین»، یعنی قدرت تعریف واقعیت، مشروعیتبخشی به گفتمانها و شکلدهی به ذهنیتها، همواره در کانون توجه نظامهای سیاسی اقتدارگرا بودهاند.
روشنفکران و استادان دانشگاه، با تولید دانش و نقد، این قدرت نمادین را در اختیار دارند. هنگامی که گفتمان مسلط حکومت با چالشهای فکری و ایدئولوژیک روبرو میشود، طبیعی است که به سرکوب تولیدکنندگان گفتمانهای رقیب روی آورد. این سرکوب، نه یک واکنش تصادفی، بلکه استراتژیی برای حفظ انحصار در تعریف «حقیقت» و «امنیت» است.
از منظر نظریه «زیستقدرت» فوکو، این رویدادها را میتوان نمونهای از «مدیریت جمعیت» دانست. حکومتهای مدرن تنها به کنترل جسم افراد اکتفا نمیکنند، بلکه میکوشند «زندگی» را در تمامی ابعادش، از جمله افکار، باورها و هویت، مدیریت و کنترل کنند. دانشگاه و محیطهای هنری، فضاهایی هستند که در آنها «سوژه»های مستقل و نقاد شکل میگیرند. حمله نظاممند به این فضاها، تلاشی است برای بازتولید «سوژههای مطیع»؛ افرادی که نه تنها در رفتار، بلکه در اندیشه و اعتقاد نیز با هنجارهای تعیینشده از سوی قدرت همسو هستند. اتهامهای «اعتقادی- فکری» نشان میدهد که قدرت، قلمرو خصوصی اندیشه را نیز قلمرو عمومی خود میداند و حق دخالت در آن را برای خود محفوظ میدارد.
این فرآیند با مفهوم «هژمونی» آنتونیو گرامشی نیز قابل تحلیل است. حکومت میکوشد با استفاده از ابزارهای «اجبار» (نهادهای سرکوبگر)، توازن را در «میدان نبرد هژمونیک» به نفع خود تغییر دهد. زمانی که قانعکردن (اقناع) و جلب رضایت، که ارکان اصلی هژمونی هستند، با مشکل مواجه میشوند، ابزارهای قهری و خشن به میدان میآیند. اخراج استادان و سکوت تحمیلشده بر هنرمندان، نشانهای از تضعیف هژمونی موجود و تلاش برای جبران این ضعف از طریق اعمال خشونت نهادی است. این اقدام در بلندمدت میتواند به مشروعیت نظام لطمه بزند، زیرا آشکارا نشان میدهد که وفاداری ایدئولوژیک بر شایستگی علمی و استقلال فکری اولویت دارد.
پیامدهای این رویدادها ویرانگر است. اولاً، این اقدامات به «فرار مغزها» و «فرار اندیشهها» دامن میزند. با بسته شدن فضای نقد و گفتوگو، بسیاری از نخبگان فکری یا کشور را ترک میکنند یا به سکوت و انزواء روی میآورند. این امر منجر به فقر علمی و فرهنگی و قطع ارتباط دانشگاه و هنر ایران با جریانهای جهانی فکر میشود. ثانیاً، فضای بیاعتمادی و ترس در دانشگاهها نهادینه میشود. رابطه استاد و دانشجو مخدوش شده و به جای خلاقیت و پرسشگری، همشکلی و تقلید ترویج میشود. در چنین فضایی، دانشگاه دیگر «میدان تولید دانش» نیست، بلکه به «دستگاه ایدئولوژیک دولت» تبدیل میشود.
در نهایت، این دور جدید سرکوب را باید نشانهای از یک بحران بزرگتر دانست: بحران گفتوگو. هنگامی که یک ساختار سیاسی، توانایی و ظرفیت شنیدن، تحمل و پاسخ منطقی به صدای مخالف را از دست میدهد، تنها راه چاره را در حذف فیزیکی و نمادین مخالف میبیند. این استراتژی اگرچه ممکن است در کوتاهمدت فضایی به ظاهر آرام ایجاد کند، اما در عمق جامعه، گسلهای اجتماعی را تعمیق کرده و نارضایتی را به سوختی زیر خاکستر تبدیل میکند. تاریخ نشان داده است که حذف روشنفکران، آتش اندیشه را خاموش نمیکند، بلکه تنها آن را به کورههای زیرزمینی میبرد تا روزی با شدتی بیشتر شعلهور شود.
#سرکوب_دانشگاه #استبداد #عرصه_عمومی #کنترل #توتالیتاریسم #ولایت_فقیه #حکومت_ایدئولوژیک #دانشگاه #سرکوب_اساتید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤12🕊3👍2
گزارشی درباره سعید(کوروش) نوروزیکیا و سجاد (سعید) فتحی، دو زندانی سیاسی که در طی جنگ ۱۲ روزه بازداشت شدند
در طی جنگ ۱۲ روزه بسیاری از شهروندان بازداشت شدند که اکثر آنها گمنام ماندهاند. به تازگی هویت دو تن از این هموطنان برای آموزشکده توانا محرز شده است.
یک منبع مطلع به توانا گفت:
دو شهروند به نامهای سجاد فتحی (سعید) و سعید (کوروش) نوروزیکیا، که پیشتر توسط نهادهای امنیتی در طی جنگ ۱۲ روزه بازداشت شدهاند، هماکنون در زندان اوین نگهداری میشوند.
بر اساس این گزارش، سجاد فتحی (فرزند ناصر، متولد ۱۳۶۵، ساکن تهران، متأهل و دارای یک فرزند) در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ بازداشت شده و از آن زمان تا کنون در بازداشت بهسر میبرد.
اتهامات منتسب به او «تبلیغ علیه جمهوری اسلامی به نفع رژیم صهیونیستی» و «عکسبرداری از استحکامات نظامی بدون مجوز» عنوان شده است.
این منبع افزوده است که آقای فتحی در جریان اصابت موشک به محل سکونتش در تهران مورد حمله چند نیروی بسیجی قرار گرفته و پس از ضربوشتم شدید، در حالی که از ناحیه گردن، دست و پا آسیب دیده بود، توسط همان افراد مورد شکایت قرار گرفته است.
آن بسیجیها، بدون ارائه کارت شناسایی اقدام به ضرب و شتم و ربایش گوشی موبایل ایشان کرده بودند و آقای فتحی از خود دفاع کرده بود، با آنکه خود به شدت آسیب دیده بود، دادگاه او را به پرداخت دیهای معادل ۱۸۰ میلیون تومان محکوم کرده است.
او پس از بازداشت، در شعبه چهارم بازپرسی ناحیه ۳۳ مقدس تفهیم اتهام و سپس در سه جلسه دادگاه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی، به پنج سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعالخروجی و دو سال ممنوعیت فعالیت در شبکههای اجتماعی و عضویت در احزاب محکوم شده است. همچنین تلفن همراه وی به نفع دولت ضبط گردیده است.
دومین فرد، سعید (کوروش) نوروزیکیا، فرزند علی، متولد ۱۳۴۹، ساکن تهران، متأهل و دارای یک فرزند، توسط اطلاعات سپاه بازداشت و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری محاکمه شده است.
اتهامات منتسب به او شامل «تبلیغ علیه نظام»، «اقدام رسانهای در جهت تقویت و تحکیم اسرائیل» و «تحریک نیروهای مسلح به عصیان یا عدم اجرای وظایف نظامی» است.
این منبع مطلع اعلام کرده است که مصادیق اتهامات نوروزیکیا شامل انتشار استوریهایی با تصویر و متن مرتبط با شاهزاده رضا پهلوی (نوشتن ورود شاهزاده رضا پهلوی در سال ۲۰۲۵ و خروج جمهوری اسلامی)، انتشار عکسهایی از «نقطهزنی و کشتهشدن فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی» و همچنین بازنشر جملهی «سرباز وطن باش، نه سرباز حکومت» بوده است.
بر اساس حکم دادگاه، وی به مجموعاً ۹ سال حبس تعزیری محکوم شده است: یک سال بابت اتهام نخست، پنج سال بابت اتهام دوم، و سه سال بابت اتهام سوم.
یعنی تنها بابت نوشتن چند جمله ایشان به چند سال حبس محکوم شدند!!
این منبع افزود که آقای نوروزیکیا در دوران بازداشت در بازداشتگاه اطلاعات سپاه و پلیس امنیت شهرستان ملارد بابت جمله «سرباز وطن باش، نه سرباز حکومت» بهمدت یک هفته مورد ضربوشتم قرار گرفته است.
در حال حاضر هر دو زندانی، سجاد فتحی و سعید نوروزیکیا، در بند ۷ زندان اوین نگهداری میشوند.
پیشتر این گزارش را بدون عکس منتشر کرده بودیم.
حالا عکس این دو زندانی سیاسی به دستمان رسید.
#سجاد_فتحی #سعید_فتحی #سعید_نوروزی_کیا #کوروش_نوروزی_کیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در طی جنگ ۱۲ روزه بسیاری از شهروندان بازداشت شدند که اکثر آنها گمنام ماندهاند. به تازگی هویت دو تن از این هموطنان برای آموزشکده توانا محرز شده است.
یک منبع مطلع به توانا گفت:
دو شهروند به نامهای سجاد فتحی (سعید) و سعید (کوروش) نوروزیکیا، که پیشتر توسط نهادهای امنیتی در طی جنگ ۱۲ روزه بازداشت شدهاند، هماکنون در زندان اوین نگهداری میشوند.
بر اساس این گزارش، سجاد فتحی (فرزند ناصر، متولد ۱۳۶۵، ساکن تهران، متأهل و دارای یک فرزند) در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ بازداشت شده و از آن زمان تا کنون در بازداشت بهسر میبرد.
اتهامات منتسب به او «تبلیغ علیه جمهوری اسلامی به نفع رژیم صهیونیستی» و «عکسبرداری از استحکامات نظامی بدون مجوز» عنوان شده است.
این منبع افزوده است که آقای فتحی در جریان اصابت موشک به محل سکونتش در تهران مورد حمله چند نیروی بسیجی قرار گرفته و پس از ضربوشتم شدید، در حالی که از ناحیه گردن، دست و پا آسیب دیده بود، توسط همان افراد مورد شکایت قرار گرفته است.
آن بسیجیها، بدون ارائه کارت شناسایی اقدام به ضرب و شتم و ربایش گوشی موبایل ایشان کرده بودند و آقای فتحی از خود دفاع کرده بود، با آنکه خود به شدت آسیب دیده بود، دادگاه او را به پرداخت دیهای معادل ۱۸۰ میلیون تومان محکوم کرده است.
او پس از بازداشت، در شعبه چهارم بازپرسی ناحیه ۳۳ مقدس تفهیم اتهام و سپس در سه جلسه دادگاه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی، به پنج سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعالخروجی و دو سال ممنوعیت فعالیت در شبکههای اجتماعی و عضویت در احزاب محکوم شده است. همچنین تلفن همراه وی به نفع دولت ضبط گردیده است.
دومین فرد، سعید (کوروش) نوروزیکیا، فرزند علی، متولد ۱۳۴۹، ساکن تهران، متأهل و دارای یک فرزند، توسط اطلاعات سپاه بازداشت و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری محاکمه شده است.
اتهامات منتسب به او شامل «تبلیغ علیه نظام»، «اقدام رسانهای در جهت تقویت و تحکیم اسرائیل» و «تحریک نیروهای مسلح به عصیان یا عدم اجرای وظایف نظامی» است.
این منبع مطلع اعلام کرده است که مصادیق اتهامات نوروزیکیا شامل انتشار استوریهایی با تصویر و متن مرتبط با شاهزاده رضا پهلوی (نوشتن ورود شاهزاده رضا پهلوی در سال ۲۰۲۵ و خروج جمهوری اسلامی)، انتشار عکسهایی از «نقطهزنی و کشتهشدن فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی» و همچنین بازنشر جملهی «سرباز وطن باش، نه سرباز حکومت» بوده است.
بر اساس حکم دادگاه، وی به مجموعاً ۹ سال حبس تعزیری محکوم شده است: یک سال بابت اتهام نخست، پنج سال بابت اتهام دوم، و سه سال بابت اتهام سوم.
یعنی تنها بابت نوشتن چند جمله ایشان به چند سال حبس محکوم شدند!!
این منبع افزود که آقای نوروزیکیا در دوران بازداشت در بازداشتگاه اطلاعات سپاه و پلیس امنیت شهرستان ملارد بابت جمله «سرباز وطن باش، نه سرباز حکومت» بهمدت یک هفته مورد ضربوشتم قرار گرفته است.
در حال حاضر هر دو زندانی، سجاد فتحی و سعید نوروزیکیا، در بند ۷ زندان اوین نگهداری میشوند.
پیشتر این گزارش را بدون عکس منتشر کرده بودیم.
حالا عکس این دو زندانی سیاسی به دستمان رسید.
#سجاد_فتحی #سعید_فتحی #سعید_نوروزی_کیا #کوروش_نوروزی_کیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤10🕊7💔3👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز دوشنبه ۱۰ آذرماه، بازنشستگان مخابرات در چندین شهر بزرگ و کوچک تجمع اعتراضی برگزار کردند. در شهرهای تهران و کرمانشاه و سنندج و مریوان و ... بازنشستگان با برپایی تجمع علیه فساد و ظلم و ستم بنیاد تعاون سپاه و ستاد اجرایی خمینی، شعار دادند.
به دلیل حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران، میلیونها ایرانی، زیر خط فقر زندگی میکنند. ثروت ایران خرج تسلیح نیروهای نیابتی و تروریستها میشود از یاد نبریم که حزبالله لبنان چندی پیش اعلام کرده بود ۵۷ میلیون دلار از جمهوری اسلامی پول دریافت کرده و ۲۰ میلیون دلار دیگر هم بهزودی به آنها پرداخت خواهد شد.
بیتفاوت نباشیم و از تجمعات اعتراضی گروههای اجتماعی حمایت کنیم.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #بازنشستگان
@Tavaana_TavaanaTech
به دلیل حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران، میلیونها ایرانی، زیر خط فقر زندگی میکنند. ثروت ایران خرج تسلیح نیروهای نیابتی و تروریستها میشود از یاد نبریم که حزبالله لبنان چندی پیش اعلام کرده بود ۵۷ میلیون دلار از جمهوری اسلامی پول دریافت کرده و ۲۰ میلیون دلار دیگر هم بهزودی به آنها پرداخت خواهد شد.
بیتفاوت نباشیم و از تجمعات اعتراضی گروههای اجتماعی حمایت کنیم.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #بازنشستگان
@Tavaana_TavaanaTech
💔18
از ۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر هر سال روزهای مبارزه با خشونت علیه زنان نامگذاری شده است. در این ۱۶ روز نارنجی به خشونت علیه زنان و لزوم حمایت از آنان هم توجه میشود. وضعیت زنان زندانی در ایران را از یاد نبریم. شرایط زندان زنان چنان مخوف و دهشتناک است که سازمان حقوق بشر ایران، زندان زنان قرچک ورامین یکی از زندانهای بدنام زنان در ایران را «جهنمی برای زنان و کودکان» توصیف کرده بود.
جمهوری اسلامی با صدور احکام سنگین علیه زنان و بازداشتهای غیرقانونی فعالان حقوق زنان سعی داشته صدای آنان را خفه کند نگهداری زنان در زندانی که فاقد امکانات ابتدایی بهداشتی ست هم شکنجه مضاعفی است که به آنان روا داشته میشود.
از یاد نبریم در همین ماههای گذشتهَ سه زندانی زن در زندان قرچک جان باختند. به گفته فعالان حقوق بشر، این زنان نه فقط به دلیل بیماری، بلکه به دلیل «محرومیت عامدانه از خدمات درمانی» جان خود را از دست دادهاند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی با صدور احکام سنگین علیه زنان و بازداشتهای غیرقانونی فعالان حقوق زنان سعی داشته صدای آنان را خفه کند نگهداری زنان در زندانی که فاقد امکانات ابتدایی بهداشتی ست هم شکنجه مضاعفی است که به آنان روا داشته میشود.
از یاد نبریم در همین ماههای گذشتهَ سه زندانی زن در زندان قرچک جان باختند. به گفته فعالان حقوق بشر، این زنان نه فقط به دلیل بیماری، بلکه به دلیل «محرومیت عامدانه از خدمات درمانی» جان خود را از دست دادهاند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
🕊10👍5❤1
اول دسامبر «روز جهانی ایدز» نامگذاری شده است. در این روز بر اهمیت پیشگیری، درمان و حمایت از مبتلایان به ایدز تأکید میشود.
به گفته مینو محرز، در ایران بیش از ۴۱ هزار نفر به ایدز مبتلا شدهاند.رئیس پیشین مرکز تحقیقات ایدز کشور، همچنین هشدار داد که به دلیل نبود آموزش و انگ اجتماعی بسیاری از مبتلایان به اچایوی شناسایی نمیشوند و انتقال جنسی در سنین پایین رو به افزایش است.
مبتلایان همچنین در انزوای اجتماعی و روانی شدیدی به سر میبرند.
لادن عباسیان، رئیس کنونی مرکز تحقیقات ایدز ایران، خردادماه امسال با اشاره آمار مبتلایان را نگرانکننده توصیف کرده بود و تاکید کرده بود که نزدیک به ۵۰ درصد بیماران در کشور شناسایی نشدهاند و از مزایای تشخیص و درمان محروم هستند.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایدز
@Tavaana_TavaanaTech
به گفته مینو محرز، در ایران بیش از ۴۱ هزار نفر به ایدز مبتلا شدهاند.رئیس پیشین مرکز تحقیقات ایدز کشور، همچنین هشدار داد که به دلیل نبود آموزش و انگ اجتماعی بسیاری از مبتلایان به اچایوی شناسایی نمیشوند و انتقال جنسی در سنین پایین رو به افزایش است.
مبتلایان همچنین در انزوای اجتماعی و روانی شدیدی به سر میبرند.
لادن عباسیان، رئیس کنونی مرکز تحقیقات ایدز ایران، خردادماه امسال با اشاره آمار مبتلایان را نگرانکننده توصیف کرده بود و تاکید کرده بود که نزدیک به ۵۰ درصد بیماران در کشور شناسایی نشدهاند و از مزایای تشخیص و درمان محروم هستند.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایدز
@Tavaana_TavaanaTech
👍14
یک زندانی، روز شنبه ۸ آذرماه، در زندان بابل خودکشی کرد و جان باخت. امید جهانی از طریق بلعیدن قرص از نوع «متادون» اقدام به خودکشی کرد و روز یکشنبه ۹ آذرماه، جان خود را از دست داد. این زندانی حدود یک سال پیش به اتهام «سرقت» بازداشت شده بود.
این حادثه بار دیگر وضعیت وخیم روانی و فشارهای طاقتفرسای حاکم بر زندانهای ایران را برجسته میکند؛ جایی که بسیاری از زندانیان محکوم به اعدام در شرایطی غیرانسانی و در سایه ناامیدی و بیخبری از سرنوشت خود روزگار میگذرانند. به خصوص در شهرهای کوچک وضعیت زندانیان بسیار سختتر است.
از یاد نبریم جمهوری اسلامی و شخص خامنهای مسئول مستقیم مرگ زندانیان به هر دلیلی در زندانها هستند.
بر اساس گزارش مرکز آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در سال ۱۴۰۳، دستکم ۳۲ مورد مرگ زندانی در زندانهای ایران به ثبت رسیده است. از این تعداد، دستکم ۵ مورد مرگ زندانی بر اثر بیماری، ۱۸ مورد خودکشی زندانی، ۲ مورد خودسوزی زندانی و ۷ مورد قتل زندانی در زندان مستند شده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندان
@Tavaana_TavaanaTech
این حادثه بار دیگر وضعیت وخیم روانی و فشارهای طاقتفرسای حاکم بر زندانهای ایران را برجسته میکند؛ جایی که بسیاری از زندانیان محکوم به اعدام در شرایطی غیرانسانی و در سایه ناامیدی و بیخبری از سرنوشت خود روزگار میگذرانند. به خصوص در شهرهای کوچک وضعیت زندانیان بسیار سختتر است.
از یاد نبریم جمهوری اسلامی و شخص خامنهای مسئول مستقیم مرگ زندانیان به هر دلیلی در زندانها هستند.
بر اساس گزارش مرکز آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در سال ۱۴۰۳، دستکم ۳۲ مورد مرگ زندانی در زندانهای ایران به ثبت رسیده است. از این تعداد، دستکم ۵ مورد مرگ زندانی بر اثر بیماری، ۱۸ مورد خودکشی زندانی، ۲ مورد خودسوزی زندانی و ۷ مورد قتل زندانی در زندان مستند شده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندان
@Tavaana_TavaanaTech
💔21🕊2❤1
«هر دانه تخممرغ به ۸ هزار تومن! رسیده گوشت و مرغ و برنج خوب و میوه که از دسترس خارج شده دیگر تخممرغ هم نمیتوانیم تهیه کنیم. کمبود آهن و ویتامین و ... داریم و این خیلی خطرناک است! این گرانی افسارگسیخته ما را کجا میبرد؟»
پیام از همراهان توانا
قیمتهای مواد غذایی حداقل ۶۴٪ افزایش یافته و بسیاری از خانوادهها مصرف مواد ضروری مانند گوشت، تخممرغ و میوه را به حداقل رساندهاند یا حتی از سبد غذایی خود حذف کردهاند. در عین حال بیکاری و عدم پرداخت حقوقهای ناکافی هم باعث شده بسیاری از ایرانیان به سوءتغذیه، بیماری و فقر دچار شوند.
بر اساس برخی گزارشها بیش از ۳۵٪ از مرگو میرهای ثبتشده در کشور با سوءتغذیه مرتبط هستند. مقامات جمهوری اسلامی اما بیتوجه به وضعیت ایرانیان، در حالی که خود و خانوادههایشان در رانت و فساد غوطهورند، میلیونها دلار از ثروت ایرانیان را به حزبالله لبنان ارسال میکنند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
پیام از همراهان توانا
قیمتهای مواد غذایی حداقل ۶۴٪ افزایش یافته و بسیاری از خانوادهها مصرف مواد ضروری مانند گوشت، تخممرغ و میوه را به حداقل رساندهاند یا حتی از سبد غذایی خود حذف کردهاند. در عین حال بیکاری و عدم پرداخت حقوقهای ناکافی هم باعث شده بسیاری از ایرانیان به سوءتغذیه، بیماری و فقر دچار شوند.
بر اساس برخی گزارشها بیش از ۳۵٪ از مرگو میرهای ثبتشده در کشور با سوءتغذیه مرتبط هستند. مقامات جمهوری اسلامی اما بیتوجه به وضعیت ایرانیان، در حالی که خود و خانوادههایشان در رانت و فساد غوطهورند، میلیونها دلار از ثروت ایرانیان را به حزبالله لبنان ارسال میکنند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
👍16💔4
دادگاه انقلاب اسلامی، جعفر پناهی، کارگردان سرشناس ایرانی را به یک سال حبس و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد.
مصطفی نیلی، وکیل دادگستری، امروز دوشنبه ۱۰ آذر در شبکه ایکس نوشت شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به صورت غیابی جعفر پناهی را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس و دو سال ممنوعیت خروج از کشور و ممنوعیت عضویت در گروهها یا دستجات سیاسی و اجتماعی محکوم کرده است.
آخرین ساخته این کارگردان سرشناس ایرانی، فیلم «یکتصادف ساده» تا کنون جایزه نخل طلای سینمای کن و دو جایزه اصلی فستیوال آسیا پاسیفیک را دریافت کرده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #جعفر_پناهی
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی نیلی، وکیل دادگستری، امروز دوشنبه ۱۰ آذر در شبکه ایکس نوشت شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به صورت غیابی جعفر پناهی را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس و دو سال ممنوعیت خروج از کشور و ممنوعیت عضویت در گروهها یا دستجات سیاسی و اجتماعی محکوم کرده است.
آخرین ساخته این کارگردان سرشناس ایرانی، فیلم «یکتصادف ساده» تا کنون جایزه نخل طلای سینمای کن و دو جایزه اصلی فستیوال آسیا پاسیفیک را دریافت کرده است.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #جعفر_پناهی
@Tavaana_TavaanaTech
💔17🕊3❤1
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صفحه اینستاگرام فاطمه عطایی، خواننده، مسدود شد
صفحه اینستاگرام فاطمه عطایی، خوانندهای که با نام هنری «مشکات» شناخته میشود و پیشتر با قطعه «نزن از خونه بیرون» مورد توجه قرار گرفته بود، از دسترس خارج شد. این محدودیت اندک زمانی پس از انتشار اثری درباره مازندران رخ داد؛ قطعهای که در آن او به توصیف زیباییهای طبیعت این استان، ارزشهای فرهنگی تاریخی و نمادهای شاخصی مانند دماوند و چشمههای معروف منطقه پرداخته بود.
🔹در ماه های اخیر اخیر فشارها بر خوانندگان زن بیشتر شده؛ چندین صفحه اینستاگرامی مربوط به خوانندگان زن مازندرانی، از جمله فاطره حمیدی، آزاده کبریا، زینب بریمانی و ماندانا اکبرزاده نیز توسط پلیس امنیت عمومی مسدود شده است.
در صفحه برخی از آنها پیام «بهدلیل تولید محتوای مجرمانه مسدود شد» دیده میشود.
💰 tavaanatech
صفحه اینستاگرام فاطمه عطایی، خوانندهای که با نام هنری «مشکات» شناخته میشود و پیشتر با قطعه «نزن از خونه بیرون» مورد توجه قرار گرفته بود، از دسترس خارج شد. این محدودیت اندک زمانی پس از انتشار اثری درباره مازندران رخ داد؛ قطعهای که در آن او به توصیف زیباییهای طبیعت این استان، ارزشهای فرهنگی تاریخی و نمادهای شاخصی مانند دماوند و چشمههای معروف منطقه پرداخته بود.
🔹در ماه های اخیر اخیر فشارها بر خوانندگان زن بیشتر شده؛ چندین صفحه اینستاگرامی مربوط به خوانندگان زن مازندرانی، از جمله فاطره حمیدی، آزاده کبریا، زینب بریمانی و ماندانا اکبرزاده نیز توسط پلیس امنیت عمومی مسدود شده است.
در صفحه برخی از آنها پیام «بهدلیل تولید محتوای مجرمانه مسدود شد» دیده میشود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕊13❤10
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بر اساس ویدئوهای منتشرشده، گروهی از شهروندان در جونقان در حمایت از بیتا شفیعی جونقانی و مادرش مریم عباسینیکو جونقانی، تجمع اعتراضی بر پا کردند و خواستار آزادی فوری آنها شدند.
بیتا شفیعی ۱۹ ساله، از معترضان بازداشتشده در اعتراضات ۱۴۰۱، بار دیگر روز ۲۲ آبانماه ۱۴۰۴ بازداشت شد. چند روز پیشتر هم مریم عباسینیکو، مادر بیتا، ۱۹ آبانماه توسط مأموران اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شده بود. از آن زمان تاکنون اطلاعی از وضعیت یا محل نگهداری آنها در دست نیست.
در تجمع اعتراضی امروز در جونقان، فردی که خود را دایی بیتا شفیعی معرفی میکند گفت:
«آزادی بیقید و شرط فرزندانمان را میخواهیم. اگر تا آخر هفته مریم عباسینیکو و دخترش بیتا شفیعی جونقانی آزاد نشوند، دوباره به خیابان برمیگردیم.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #بیتا_شفیعی #مریم_عباسی_نیکو
@Tavaana_TavaanaTech
بیتا شفیعی ۱۹ ساله، از معترضان بازداشتشده در اعتراضات ۱۴۰۱، بار دیگر روز ۲۲ آبانماه ۱۴۰۴ بازداشت شد. چند روز پیشتر هم مریم عباسینیکو، مادر بیتا، ۱۹ آبانماه توسط مأموران اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شده بود. از آن زمان تاکنون اطلاعی از وضعیت یا محل نگهداری آنها در دست نیست.
در تجمع اعتراضی امروز در جونقان، فردی که خود را دایی بیتا شفیعی معرفی میکند گفت:
«آزادی بیقید و شرط فرزندانمان را میخواهیم. اگر تا آخر هفته مریم عباسینیکو و دخترش بیتا شفیعی جونقانی آزاد نشوند، دوباره به خیابان برمیگردیم.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #بیتا_شفیعی #مریم_عباسی_نیکو
@Tavaana_TavaanaTech
👍29❤11👌2🕊1