ادب‌سار
13.3K subscribers
5.04K photos
125 videos
21 files
873 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻طلا= تلا*، زر
🔻طلاآلات= تلاها، زرها، زرینه‌ها
🔻طلاباف= تلاباف، زربفت
🔻طلاجات= تلاها، زرها، زرینه‌ها
🔻طلاساز= تلاساز، زرساز
🔻طلافروش= ثلافروش، زرگر
🔻طلاکردن= تلاکردن، زرین‌کردن
🔻طلاکوب= تلاکوب، زرکوب
🔻طلاگرفتن= تلاگرفتن، در زر گرفتن، زراندودکردن
🔻طلای تمام‌عیار= زر ساو، زر ساوه
🔻طلای جعفری= زر دست‌افشار، زر مشت‌افشار، تلای ناب، زر ناب
🔻طلای خالص= تلای ناب، زر ناب، دَه‌دَهی
🔻طلای رایج= تلای رَواگ‌دار
🔻طلای سفید= (پلاتین)، تلای سپید، زر سپید
🔻طلای قلب= دَه‌پنجی، تلای ناسَرِه، زر ناسَرِه
🔻طلایی= تلایی، زرین، زری، زرگون، رنگ زر، رنگ زرد، زردرنگ
🔻آب طلا= آب تلا، زرآب
🔻جام طلا= جام تلا، جام زرین
🔻سکه طلا= دانگ تلا، پارَک زر
🔻مدال طلا= نشان تلا، نشان زرین
🔻مطلا= زراندود، تلاکاری‌شده
🔻معدن طلا= کان تلا، کان زر

* «طلا» اَرَبیده‌ی(معرب) واژه‌ی پارسی «تلا» است. در گذشته به زر سرخ، تلا گفته می‌شد.


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#طلا #طلایی #مطلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
38🙏13👍9🔥6👎1
گر از آز داری تنَت را به رنج
تنِ مردِ بی‌‌آز بهتر ز گنج

هرآن را که دانش بوَدْ توشه بُرد
بمیرَدْش تٓنْ نامْ هرگز نمُرد

هرآن‌کس که بخشش کند با کسی
بمیرد تنَشْ نامْ مانَد بسی

همه سربه‌سر دست نیکی برید
جهانِ جهان را به بَد مسپَرید
#شاهنامه #فردوسی

شاهنامه‌دوستِ فرهیخته، بی‌گمان:
تو را نام و فرّ و نژادست و پُشت


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
50👍10🔥6🙏6
💚🤍♥️
از درون خورده، برونش خرد و خم
رویه  مرده، در نهان مردار چم

داده دل در بند خودکامه‌ی دد
می‌چکد خون از کمان گِل گشته نم

آب و خاک و خون شده تاراج گرگ
مانده از زرخیز کویش کوه غم

زندگانی شد تباه و زنده نیست
زنده، پروانه بگیرد بهره دم

مردمان در تار شب پاینده شید
از ستم‌ها آسمان گشته دژم

آسمان خواب و نبارید اشک دی
رود و دریا تشنه، لبریز از لجم

باخرد افسوس آزادی خورد
خرده سنگ از بردگان و دیده‌ تَم

رام گشته بی‌خرد همچون رمه
ناکسان شایستگان را داده رم

ناتوان از پا فتاده بس کشید
سرنوشتی خو گرفته با ستم

نام ایران در دل ما ریشه زد
گرچه زیوش گریه بیش و خنده کم


سراینده و فرستنده #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی

💚🤍♥️

🖋 پی‌نوشت سراینده:
رش: خاکستری
تَم: بیماری چشمی تاری، آب مروارید
چم: گناه جرم بزه، ناز و خرام
لَجَم: لجن، گل و لای سیاه
دُِژَم: پژمان، اندوهگین، از غم پژمرده، افسرده، بیمار و آشفته، تیره و تار، خشمگین
زیوش: عمر زیستن زندگی

این سروده، فریاد جانِ خسته‌ی انسانی‌ست در میانه‌ی ویرانی و فراموشی، ولی با دلی که هنوز در بند عشقِ میهن می‌تپد. شاعر از رنجِ درون و زخمِ بیرون می‌گوید. مردی که در زیر بار ستم، از خودکامگان ددمنش، جانش به خشم و اشک آغشته است. خون از کمان ظلم می‌چکد و خاک و آب و خونِ وطن، طعمه‌ی گرگان آزمند شده است.
از زرخیزی و شکوه دیار چیزی نمانده جز کوهی از غم. مردمان در تاریکیِ شبان ظلم، کورسوی امیدی به روشنی دارند، چنان‌که پروانه‌ای در طلب دَمِ زنده‌بودن، خود را به شعله می‌سپارد. آسمانِ این سرزمین از بس ستم دیده، دیگر نمی‌بارد. رودها خشکیده و دریاها در لجن خشم و اندوه فرو رفته‌اند.
خِرَد که روزی چراغِ آزادی بود، زیر سنگِ بندگی و تحقیر شکست. مردمانِ بی‌خِرَد، رمیده از آگاهی، چو رمِه‌ای بی‌چوپان گشته‌اند و نالایقان بر جای شایستگان نشسته‌اند. ناتوان و ازپاافتاده، مردم بارِ سنگینِ سرنوشتِ ستم‌زاده را به دوش می‌کشند.

بااین‌همه، در ژرفای این سیاهی، یک ریشه هنوز زنده است:
«نام ایران» در دل ما جوانه زده و پایدار مانده، گرچه زیستنش گاه تلخ است و گاه شیرین، گاه سراسر رنج و گاه لحظه‌ای از شادی؛ اما همان اندک زندگی نیز، در سایه‌ی عشق به این خاک معنا یافته است.
این شعر، مرثیه‌ای برای وطن است. ولی در دلِ اندوهِ خود، امید را پنهان کرده. امیدی که از دلِ ویرانی می‌جوشد و چون آتشی زیر خاکستر، هنوز زنده است.

💚🤍♥️ @AdabSar
31👍8🔥6🙏2
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻مسواک۱= چوچ۱، دندان‌شو، دندان‌شوی، دندان‌شویه، دندان‌شویَک، دندان‌کاو، دندان‌سای، دندان‌پاک‌کن، دندان‌زُدا، روفان، ژاکی۳، نیمبَگ۴، غَرواش۵، پیلو۶
🔻مسواک‌زدن= چوچیدن، روفانیدن، دندان‌شستن، دندان‌شویی

نمونه:
🔺مسواک وسیله‌ای است که از آن برای تمیزکردن دندان استفاده می‌کنند=
چوچ/دندان‌شو ابزاری است که از آن برای پاکیزگی دندان بهره می‌برند

🔺قبل از خوابیدن، دندان‌ها را مسواک بزنید=
پیش از خوابیدن، دندان‌ها را بشویید/بروفانید

🚩 پی‌نوشت:
۱ و ۲. «مسواک» نام درختچه‌ای است که در زبان پارسی به آن «چوچ» گویند.
۳. ژاکی: درختچه‌ای که شاخه‌های نازک آن را برای چوچیدن (مسواک‌زدن) به‌کار می‌بردند.
۴. نیمبَگ: نام درختچه‌ای است که شاخه‌های نورس آن برای دندان‌شویی (مسواک‌زدن) به‌کار می‌رفته است.
۵. غَرواش: نام گیاهی است که کاربردی چون «چوچ» دارد.
۶. پیلو: نام دیگر درخت «اراک» است که از چوب آن دندان‌شویَک (مسواک) می‌ساختند.


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مسواک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
28👍10🔥7🙏3
ز خشکی خورش تنگ شد در جهان
میان کِهان و میان مِهان

ز روی هوا ابر شد ناپدید
به ایران کسی برف و باران ندید

اگر دادْگر باشی ای شهرْیار
به انبارْ گندمْ نیاید به کار

شکم‌گُرْسنه چند مردم بمُرد
که انبار را سود جانش نبرد

نباید که باشد کسی برفزود
توانگر بوَد تار و درویشْ پود
#شاهنامه #فردوسی

چه خوب‌ست:
مبیناد کس رنج و تیمار ما


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
40🙏15👍11🔥5
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅 پالایش زبان پارسی


🔻تذکر= یادآوری، گوشزد
🔻کتبی = نوشتاری t.me/AdabSar/3925
🔺تذکر کتبی= گوشزد نوشتاری، یادآوری نوشتاری


🖋 #مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
👍1211🔥5🙏1
آنچه می‌سوزد استخوان من است 💚🤍💔

#هیرکانی
💔61👍7🔥5🙏2

من
بر آن آتش سوزان
چو سپندم
چه کنم

#هیرکانی 💚🤍❤️‍🔥
💔64🔥11👍2
به تختِ مِهی‌بَر هرآن‌کس که داد
کنَدْ در دلْ او باشد از دادْ شاد

هرآن‌کس که اندیشه‌ی بَد کنَد
به فرجامْ بَد با تنِ خُوَد کنَد

از اندیشه‌ی دلْ کس آگاه نیست
به تنگی‌دل‌ اندر مرا راه نیست

اگر پادشا را بوَد پیشهْ داد
بوَد بی‌گمانْ هرکس از دادْ شاد

از امروز کاری به فردا مَمان
که داند که فردا چه گردد زمان
#شاهنامه #فردوسی

و در پایان:
سرِ بختِ بدخواه، برگشته بِه


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
45🔥7🙏6👍4
بدان‌گه که یابی تنِ زورْمند
ز بیماری اندیش و درد و گزند

هرآن‌گه که در کار سستی کُنی
همه رایِ ناتَن‌دُرستی کُنی

چو چیره شود بَر دلِ مردْ رشک
یکی دردمندی بوَد بی‌پزَشک

دلِ مردِ بی‌کار و بسیارگوی
ندارد به نزدِ کسان آب‌ِروی

وگر بر خرَد چیره گَردد هوا
نخواهد به دیوانگی‌بر گُوا
#شاهنامه #فردوسی

باشد که:
نجوییم جز داد و آرام و پند


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
38👍6🙏6🔥5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

ایران؛
نه آن قباست که بر تن کند خسی
یا بشکند شکوه ورا رای ناکسی
فردا که آفتاب مهر اهورا شود پدید
بار دگر ز شوکت دیرین دهد نوید
وین سرزمین که فره یزدان پناه اوست
تا جاودان نشانه‌ی فرهنگ و آبروست...


سروده و آوای آسمانی #هما_ارژنگی
نوازنده: «جمشید عندلیبی»

💚🤍♥️ @AdabSar
78🔥16👍7👎1
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻اکران= Ecran، نمابار، پرده، پرده‌ی نمایش، نمایش، نمایش‌دادن

❗️اکران واژه‌ای فرانسوی به چِمار(معنی) «نمابار»(پرده‌ی سینما) است. در زبان فارسی واژه‌ی اکران چمار «نمایش‌دادن» نیز گرفته است.

نمونه:
🔺زمان اکران این فیلم نزدیک است=
زمان نمایش این توژ نزدیک است

🔺فیلم هنوز روی اکران است=
توژ هنوز روی نمابار/پرده است


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#اکران #Ecran
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
15🙏11🔥8

در چامه‌ی کهن پارسی، واج‌های «خ، چ، گ» خشن به‌شمار می‌روند و به کار نبردن یا کمتر به کار بردن آن‌ها در سروده، نشانه‌ی هنر و زبردستی سراینده است. ولی حافظ این آیین (رسم) نانوشته را با سرودن بیتی بسیار زیبا با هفت «خ» به چالش کشید و نشان داد هنر و عشق می‌توانند همه‌ی خشونت‌ها را به نرمشی زیبا و دلبرانه دگرگون کند:

خیالِ خالِ تو با خود به خاک خواهم برد
که تا زِ خالِ تو خاکم شود عبیرآمیز


فرستنده #فاطمه_بشیری
#حافظ

@AdabSar
69🔥14👍5

هم دانه‌ی امید به خرمن ماند
هم باغ و سرای بی تو و من ماند
سیم و زر خویش از درمی تا به جُوی
با دوست بخور، گرنه به دشمن ماند

#خیام
#چکامه_پارسی

🍁 @AdabSar
54🔥11👍3
به کژّی تو را راهْ نزدیک‌تر
سویِ راستی راهْ باریک‌تر

به کاری کزو پیش‌دستی کنی
بِه آید که کُندیّ و سستی کنی

اگر جفت گردد زبان با دروغ
نگیرد ز بختِ سپهری فروغ

سخن گفتن کژ ز بی‌چارگی‌ست
به بی‌چارگان‌بر بباید گریست

وگر شاهْ با داد و بخشایش‌ست
جهان پر ز خوبیّ و آسایش‌ست

وگر کژّی آرَد به داداَندرون
کبستش بوَد خوردن و آب خون
#شاهنامه #فردوسی

و در زندگی‌مان:
مبادا که جانْ جُز خرَد پرورَد


گزینش:#جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
👍2524🔥8🙏6
همه مردمی باید و راستی
نباید به کاراَندرون کاستی

چو بیداد جوید یکی زیرْدست
نباشد خرَدمند و ایزدپرست

مکافات باید بدان بَد که کرد
نباید غمِ ناجوانمرد خَورد

نفرمود ما را جز از راستی
که دیو آورَد کژّی و کاستی

همه سودمندی زِ مردم بوَد
چو او گم شود مردمی گم بوَد
#شاهنامه #فردوسی

باشد که:
سرَت برتر از چرخِ درگاهِ کاخ


گزینش:#جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
👍2819🙏12🔥7
🍂🥀
برایت می‌نگارم نامه‌ای
ای آنکه در راهی
ز بس پاییزها را دیده‌ام
سرگرم گل چیدن
دگر با رستن و پژمردن گل‌ها
نه می‌خندم
نه می‌گریم...


سراینده و فرستنده: #وحید_کیخامقدم
#چکامه_پارسی

@AdabSar
22💔15🙏4🔥1
نمانیم کین بومْ ویران کنند
همی غارت از شهرِ ایران کنند

نخوانند بر ما کسی آفرین
چو ویران بوَد بومِ ایران‌زمین

خرَد چون بوَد با دلاور به راز
به شرم و به پوزش نیاید نیاز

به سانِ درختِ بَرومند باش
پدر باش و گاهی چو فرزند باش

به بخشش بیارای و زُفتی مَکُن
بر اندازه باید ز هر در سَخُن
#شاهنامه #فردوسی

امید که:
همه نیک بادا سرانجام ِ تو


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
40🙏9🔥6👍5
☀️ بازنمایی امید، بنیادی‌ترین ویژگی ایرانیان در شب یلدا
#میرجلال_الدین_کزازی


به نام یزدان دادار و روشن کردگار
شبی که در پیش است شبی باستانی و آیینی و گران‌ارج است. زیرا شبی است که مایه‌ی امید و نوید است همه‌ی ایرانیان را. این شبِ آیینی مانند دیگر شب‌ها و روزهای ویژه در فرهنگ و سرگذشت ایرانیان شبی است که بر پایه‌ی امید استوار شده است. یکی از بنیادین‌ترین ویژگی‌ها در فرهنگ و منش ایرانی امید است: امید به آینده‌ای بهتر. آیین شبِ زایش مهر نیز بر این امید بنیاد گرفته است. در این سامانه‌ی نمادشناختی، شبِ پایان پاییز در پی آن شب آغاز زمستان درازترین و دیریازترین شب سال است. از سوی دیگر تیره‌ترین شب نیز. زیرا که در آن تاریکی دیرتر از هر شب دیگر سال به فرجام می‌رسد. از دیگرسوی، این شب شبی است که سرما و زمستان با آن آغاز می‌گیرد. در باورهای باستانی ایرانی، تیرگی و شب و سرما پدیده‌هایی‌اند اهریمنی. زیرا زیان‌باراند و دلازار. سترونی، خاموشی، پژمردگی را به همراه می‌آورند. ولی چرا ایرانیان در این شب خوانی ویژه و نمادین می‌گسترند و می‌کوشند که این شب را تا دمیدن خورشید و آغاز روز زنده بدارند. پاسخ بدین پرسش بازمی‌گردد به ارزش و کارکرد بسیارِ امید نزد ایرانیان. در درازترین و تیره‌ترین شب سال نیاز و امید هر ایرانی به دمیدن خورشید و برآمدن روز دلافروز و برخورداری جهان از فروغِ فرورینه بیش از هر زمانی است دیگر. آنان بدین‌سان آشکار می‌دارند و استوار که چیرگیِ تیرگی را که اهریمنی است برنمی‌تابند. مردمانِ فر و فروغ با شب و تاریکی پیوندی نمی‌توانند داشت.


#چله #یلدا
☀️@AdabSar
27👍7🔥4

☀️❄️ اینک یلدا

اینک باید به #یلدا و آغاز زمستان نگریست. روز نخست زمستان در دیدگاه پرستندگان باستانی خورشید روز ارجمندی بود. از این روز که کوتاه‌ترین روز سال است هر چه به پیش یا پس برویم روزها بلندتر می‌شوند.

از سوی دیگر خورشید با رسیدن به #چله تابستان به بیشترین نیروی خود رسیده و پس از آن هر روز زمان دیدارش کوتاه و کوتاه‌تر می‌شود. خورشید در پاییز نیرویش فروکش می‌کند تا به پایان راه خود برسد. پس از شب یلدا باری دیگر زندگی و جوانی از سر می‌گیرد و هر روز نیرومندتر می‌شود.

در دیدگاه مردمان باستان که همه‌ی پدیده‌های جهان را دارای جان انگاشته و به مرگ سددرسد باور نداشتند، خورشید نیز جان داشت و هر سال کودکی، جوانی، بزرگسالی و پیری را می‌پیمود. همچنین به یاری جادوی آدمیان بار دیگر زاده و جوان می‌شد. هرچند که شاید فرو نمی‌مرد.

پس اگر نخستین روز زمستان را زایشی دیگر و اگر نه زایش، که توان و جوانی دوباره برای خورشید بدانیم پس سال کهن، خورشید کهن و هر چیز کهنی با آغاز زمستان به‌سر می‌رسد و سال و خورشید و جهانی نو آغاز می‌شود.


جستاری چند در فرهنگ ایران #مهرداد_بهار
بازنویسی شده به پارسی

☀️❄️ @AdabSar
24👍9🔥5