هر آن پادشاهی که دارد خرَد
ز گفتِ خرَدمندْ رامش برَد
به یزدانْ خردمندْ نزدیکتر
بداندیش را روزْ تاریکتر
تو چیزی مدان کز خرَد برترَست
خرَد بر همه نیکُویها سرَست
خرَد جویَد آگندهرازِ جَهان
که چشمِ سرِ ما نبیند نهان
#شاهنامه #فردوسی
امید که همواره:
سرِ تختِ خورشیدْ گاهِ تو باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
ز گفتِ خرَدمندْ رامش برَد
به یزدانْ خردمندْ نزدیکتر
بداندیش را روزْ تاریکتر
تو چیزی مدان کز خرَد برترَست
خرَد بر همه نیکُویها سرَست
خرَد جویَد آگندهرازِ جَهان
که چشمِ سرِ ما نبیند نهان
#شاهنامه #فردوسی
امید که همواره:
سرِ تختِ خورشیدْ گاهِ تو باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤59👍22🙏9🔥6👎1
خرَد دارد ای پیرْ بسیار نام
رسانَد خرَدْ پادشا را به کام
یکی مِهر خوانَدْش و دیگر وفا
خرَد دور شدْ درد مانْد و جفا
زبانآوری راستی خوانَدَش
بلنداَختری زیرکی دانَدَش
گهی بردبار و گهی رازْدار
که باشد سخنْ نزدِ او پایْدار
پراگنده اینست نامِ خرَد
از اندازهها نامِ او بگذرد
#شاهنامه #شاهنامه
امید که:
زِ تو شادْ یکسر کِهان و مِهان
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
رسانَد خرَدْ پادشا را به کام
یکی مِهر خوانَدْش و دیگر وفا
خرَد دور شدْ درد مانْد و جفا
زبانآوری راستی خوانَدَش
بلنداَختری زیرکی دانَدَش
گهی بردبار و گهی رازْدار
که باشد سخنْ نزدِ او پایْدار
پراگنده اینست نامِ خرَد
از اندازهها نامِ او بگذرد
#شاهنامه #شاهنامه
امید که:
زِ تو شادْ یکسر کِهان و مِهان
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤66🙏10🔥5👍2
بدو گفت موبد که اندیشه کُن
کز اندیشه بازیب گردد سخُن
ز گیتی هرآنکو بیآزارتر
چنان دان که مرگش زیانکارتر
به مرگِ بَدان شاد باشی رواست
چو زاید بد و نیک تن مرگ راست
ازین سودمندی بوَد زان زیان
خرَد را میانجی کن اندر میان
#شاهنامه #فردوسی
و پندِ پایانی پیر توس برای این روزها:
چو شادی بکاهی بکاهد روان
خرَد گردد اندر میان ناتوان
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
کز اندیشه بازیب گردد سخُن
ز گیتی هرآنکو بیآزارتر
چنان دان که مرگش زیانکارتر
به مرگِ بَدان شاد باشی رواست
چو زاید بد و نیک تن مرگ راست
ازین سودمندی بوَد زان زیان
خرَد را میانجی کن اندر میان
#شاهنامه #فردوسی
و پندِ پایانی پیر توس برای این روزها:
چو شادی بکاهی بکاهد روان
خرَد گردد اندر میان ناتوان
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
❤67👍14🔥9🙏6
ز گیتی زیانْکارتَر کار چیست
که بر کَردهی او بباید گریست
چه دانی تو اندر جَهان سودمند
که از کردنَش مَرد گردد بلند
فرستاده گفت آن که دانا بوَد
همیشه بزرگ و توانا بوَد
تن مردِ نادان زِ گِل خوارتر
به هر نیکیای ناسزاوارتر
#شاهنامه #فردوسی
امید که هماره:
بداندیش را جان پراگنده باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
که بر کَردهی او بباید گریست
چه دانی تو اندر جَهان سودمند
که از کردنَش مَرد گردد بلند
فرستاده گفت آن که دانا بوَد
همیشه بزرگ و توانا بوَد
تن مردِ نادان زِ گِل خوارتر
به هر نیکیای ناسزاوارتر
#شاهنامه #فردوسی
امید که هماره:
بداندیش را جان پراگنده باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
👍48❤25🙏18🔥9
کجا آن سر و تاج شاهنشهان
کجا آن بزرگان و فرخْمِهان
کجا آن سواران گردنکشان
کزیشان نبینیم به گیتی نشان
کجا آن پریچهرگانِ جهان
کزیشان بُدی شادْ جانِ مهان
هرآنکس که رخ زیرِ چادر نهفت
چنان دان که گشتست با خاکْ جفت
#شاهنامه #فردوسی
بادا که:
همه دست پاکی و نیکی بَریم
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
کجا آن بزرگان و فرخْمِهان
کجا آن سواران گردنکشان
کزیشان نبینیم به گیتی نشان
کجا آن پریچهرگانِ جهان
کزیشان بُدی شادْ جانِ مهان
هرآنکس که رخ زیرِ چادر نهفت
چنان دان که گشتست با خاکْ جفت
#شاهنامه #فردوسی
بادا که:
همه دست پاکی و نیکی بَریم
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤74🙏12🔥9👍7
همیخواهم از کَردگارِ جهان
که نیرو دهد آشکار و نهان
که با زیردستان مدارا کنیم
ز خاکِ سیه مُشکِ سارا کنیم
که جز مرگ را کس ز مادر نزاد
ز دهقان و تازی و رومینژاد
به کردار شیرست آهنگِ اوی
نپیچد کسی گردن از چنگِ اوی
همان شیر درنده را بشکَرَد
به خواری تنِ اژدها بسپَرَد
#شاهنامه #فردوسی
نازنین من، بیگمان:
تو را دانش و رای و هوشست و فَر
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
که نیرو دهد آشکار و نهان
که با زیردستان مدارا کنیم
ز خاکِ سیه مُشکِ سارا کنیم
که جز مرگ را کس ز مادر نزاد
ز دهقان و تازی و رومینژاد
به کردار شیرست آهنگِ اوی
نپیچد کسی گردن از چنگِ اوی
همان شیر درنده را بشکَرَد
به خواری تنِ اژدها بسپَرَد
#شاهنامه #فردوسی
نازنین من، بیگمان:
تو را دانش و رای و هوشست و فَر
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤81🙏13🔥8👍4
جَهان را ز هر گونه دارید یاد
ز کردارِ شاهانِ بیداد و داد
بسی دستِ شاهان ز بیداد و آز
تهی ماند و هم تن ز آرام و ناز
همه دست پاکی و نیکی بریم
جَهان را به کردار بد نشمریم
همه رای با مردِ دانا زنید
دلِ کودکِ بیپدر مشکنید
از اندیشهی دیو باشید دور
گهِ جنگِ دشمن مجویید سور
#شاهنامه #فردوسی
امید که همواره:
همان داد و پرهیز کارِ تو باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
ز کردارِ شاهانِ بیداد و داد
بسی دستِ شاهان ز بیداد و آز
تهی ماند و هم تن ز آرام و ناز
همه دست پاکی و نیکی بریم
جَهان را به کردار بد نشمریم
همه رای با مردِ دانا زنید
دلِ کودکِ بیپدر مشکنید
از اندیشهی دیو باشید دور
گهِ جنگِ دشمن مجویید سور
#شاهنامه #فردوسی
امید که همواره:
همان داد و پرهیز کارِ تو باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤45👍27🔥8🙏6
کسی کو جوانست شادی کنید
دل مردمانِ جوان مشکنید
به پیری به مستی میازید دست
که همواره رسوا بوَد پیرِ مست
چو خشنود گردد ز ما کردگار
به هستی غمِ روز فردا مدار
دلِ زیردستان به ما شاد باد
سرِ سرکشان از غم آزاد باد
#شاهنامه #فردوسی
امید که همواره:
نشستِ تو در گلشن و سور باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
دل مردمانِ جوان مشکنید
به پیری به مستی میازید دست
که همواره رسوا بوَد پیرِ مست
چو خشنود گردد ز ما کردگار
به هستی غمِ روز فردا مدار
دلِ زیردستان به ما شاد باد
سرِ سرکشان از غم آزاد باد
#شاهنامه #فردوسی
امید که همواره:
نشستِ تو در گلشن و سور باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤67👍10🔥9🙏4
فزون از خرَد نیست اندر جهان
فروزندهی کِهتران و مِهان
هرآنکس که او شاد شد از خرَد
جَهان را به کَردارِ بَد نسپَرَد
پشیمان نشد هرکه نیکی گزید
که بَد آبِ دانش نیارَد مَزید
رهانَد خرَد مَرد را از بلا
مبادا کسی در بلا مبتلا
#شاهنامه #فردوسی
و گفتِ پایانیِ پیرِ فرزانهی توس:
زِ ما باد بر جانِ آنکس درود
که داد و خرَد باشدَش تار و پود
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
فروزندهی کِهتران و مِهان
هرآنکس که او شاد شد از خرَد
جَهان را به کَردارِ بَد نسپَرَد
پشیمان نشد هرکه نیکی گزید
که بَد آبِ دانش نیارَد مَزید
رهانَد خرَد مَرد را از بلا
مبادا کسی در بلا مبتلا
#شاهنامه #فردوسی
و گفتِ پایانیِ پیرِ فرزانهی توس:
زِ ما باد بر جانِ آنکس درود
که داد و خرَد باشدَش تار و پود
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤51👍25🔥13🙏6
نخستین نشانِ خرَد آن بوَد
که از بد همهساله ترسان بوَد
بداند تنِ خویش را در نِهان
به چَشمِ خرَد جُست رازِ جهان
خرَد افسرِ شهرْیاران بوَد
همانْ زیورِ نامْداران بوَد
بداند بد و نیکْ مردِ خرَد
بکوشد به داد و بپیچد ز بَد
#شاهنامه #فردوسی
امید که:
انوشه بدی شاد تا جاوْدان
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
که از بد همهساله ترسان بوَد
بداند تنِ خویش را در نِهان
به چَشمِ خرَد جُست رازِ جهان
خرَد افسرِ شهرْیاران بوَد
همانْ زیورِ نامْداران بوَد
بداند بد و نیکْ مردِ خرَد
بکوشد به داد و بپیچد ز بَد
#شاهنامه #فردوسی
امید که:
انوشه بدی شاد تا جاوْدان
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤74👍9🔥6🙏5
کسی با ستاره نکوشد به جنگ
نه با آسمان جُست کس نام و ننگ
هنر بهتر از گفتن نابِکار
که گیرد تو را مَرد داننده خوار
نه مردی نه دانش نه کشور نه شهر
ز شاهی شما را زبانست بهر
فزونی نجُست آنکه بودش خرَد
بد و نیک بر ما همیبگذرد
#شاهنامه #فردوسی
امید آنکه:
ز دل کینه با آز بیرون کنیم
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
نه با آسمان جُست کس نام و ننگ
هنر بهتر از گفتن نابِکار
که گیرد تو را مَرد داننده خوار
نه مردی نه دانش نه کشور نه شهر
ز شاهی شما را زبانست بهر
فزونی نجُست آنکه بودش خرَد
بد و نیک بر ما همیبگذرد
#شاهنامه #فردوسی
امید آنکه:
ز دل کینه با آز بیرون کنیم
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤63👍10🙏7🔥4
هرآنکس که خواهد که یابد بهشت
نگردد به گِردِ بَد و کارِ زشت
چو داد و دهش باشد و راستی
بپیچد دل از کژّی و کاستی
ز ما کس مباشید زین پس به بیم
اگر کوهِ زر دارد و گنجِ سیم
ز دلها همه بیم بیرون کنید
نیایش به دارای بیچون کنید
#شاهنامه #فردوسی
امید که هماره:
سرِ اختر اندر کنارِ تو باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
نگردد به گِردِ بَد و کارِ زشت
چو داد و دهش باشد و راستی
بپیچد دل از کژّی و کاستی
ز ما کس مباشید زین پس به بیم
اگر کوهِ زر دارد و گنجِ سیم
ز دلها همه بیم بیرون کنید
نیایش به دارای بیچون کنید
#شاهنامه #فردوسی
امید که هماره:
سرِ اختر اندر کنارِ تو باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤65👍21🙏9🔥5
بدو گفتْ کوتاه شد داوری
که گیتی سه روزستْ چون بنگری
چو دی رفت و فردا نیامد هنوز
نباشیم از اندیشه امروز کوز
چنین بود تا بود و این بود روز
تو دل را به آز و فزونی مسوز
بیآزاری و مردمی بایَدَت
گذشته چو خواهی که نگزایَدَت
#شاهنامه #فردوسی
باشد که:
همه بیخِ کژّی زِ بُن برکَنیم
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
که گیتی سه روزستْ چون بنگری
چو دی رفت و فردا نیامد هنوز
نباشیم از اندیشه امروز کوز
چنین بود تا بود و این بود روز
تو دل را به آز و فزونی مسوز
بیآزاری و مردمی بایَدَت
گذشته چو خواهی که نگزایَدَت
#شاهنامه #فردوسی
باشد که:
همه بیخِ کژّی زِ بُن برکَنیم
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤56👍17🔥7🙏6
هرآنکس که دل تیره دارد ز رشک
مر آن درد را دور باشد پزشک
که رشک آورَد آز و گُرم و گداز
دژآگاهدیوی بوَد دیرساز
مدارا خرَد را برابر بوَد
خرَد بر سَر دانش افسر بوَد
چو نیکیکنش باشی و بردبار
نباشی به چشم خردمند خوار
#شاهنامه #فردوسی
امید:
که شادان بدی تا بوَد سال و ماه
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
مر آن درد را دور باشد پزشک
که رشک آورَد آز و گُرم و گداز
دژآگاهدیوی بوَد دیرساز
مدارا خرَد را برابر بوَد
خرَد بر سَر دانش افسر بوَد
چو نیکیکنش باشی و بردبار
نباشی به چشم خردمند خوار
#شاهنامه #فردوسی
امید:
که شادان بدی تا بوَد سال و ماه
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
👍38❤35🙏8🔥5
چُنین گفت: کین چرخِ ناپایْدار
نَه پرورده داند نَه پروردگار
به تاجِ گرانمایگان ننگَرَد
شکاری که یابد همیبشکَرَد
اگر سد بمانی وگر بیستوپنج
ببایَدْت رفتن ز جای سپنج
هر آن چیز کایَدهمی در شمار
سزد گر نخوانی ورا پایْدار
#شاهنامه #فردوسی
...و نگاه پایانی پیر پاژ:
جهانا شگفتی ز کَردار توست
هم از تو شکسته هم از تو دُرُست
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
نَه پرورده داند نَه پروردگار
به تاجِ گرانمایگان ننگَرَد
شکاری که یابد همیبشکَرَد
اگر سد بمانی وگر بیستوپنج
ببایَدْت رفتن ز جای سپنج
هر آن چیز کایَدهمی در شمار
سزد گر نخوانی ورا پایْدار
#شاهنامه #فردوسی
...و نگاه پایانی پیر پاژ:
جهانا شگفتی ز کَردار توست
هم از تو شکسته هم از تو دُرُست
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤44🙏21👍14🔥9
سرِ مردمی بُردْباری بُوَد
سَبُکْسر همیشه به خواری بُوَد
ستونِ خِرَد داد و بخشایشست
درِ بخشش او را چو آرایشست
هر آن ناموَر کو ندارد خِرَد
زِ تختِ بزرگی کجا برخورَد؟
خردمند هم نیز جاوید نیست
فَری برتر از فَرِّ جمشید نیست
#شاهنامه #فردوسی
باشد که:
به روزِ خجسته سرِ مهرماه
بهآیین شویم
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
سَبُکْسر همیشه به خواری بُوَد
ستونِ خِرَد داد و بخشایشست
درِ بخشش او را چو آرایشست
هر آن ناموَر کو ندارد خِرَد
زِ تختِ بزرگی کجا برخورَد؟
خردمند هم نیز جاوید نیست
فَری برتر از فَرِّ جمشید نیست
#شاهنامه #فردوسی
باشد که:
به روزِ خجسته سرِ مهرماه
بهآیین شویم
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
❤48👍7🔥6🙏3
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻فنجان = Cup، پِنگان، جام
🔻فنجانک دستگاه تقطیر = پِنگانک دستگاه چِکِش
🔻فیروزهپنگان = پیروزهپنگان، آسمان
🔻فیل و فنجان = پیل و پِنگان
❗️برخی «فنجان» را برگرفته از «پِنگان» پارسی میدانند.
برخی نیز آن را برگرفته از «Pinax» یونانی میدانند.
✍نمونه:
🔺یه فنجون چایی براتون بریزم؟=
یک پِنگان چای برایتان بریزم؟
🔺رفتم آنجا، لنگان لنگان
شربت خوردم، «پنگان پنگان» #مولوی
🔺چیست این گنبد که گویی پُرگهر دریاستی
یا هزاران شمع در «پنگان»ی از میناستی #ناصرخسرو
🔺که آراید چه میگویی تو هرشب سبزگنبد را
بدین نورسته نرگسها و زراندود «پنگان»ها #ناصرخسرو
🔺کی ز انگشت همچو بادنگان(بادمجان)
تیر شاید گذاشت بر «پنگان»؟ #اوحدی
🔺در جهانی چه بایدت بودن
که به «پنگان» توانش پیمودن #سنایی
🔺سر و بن چون سر و بن «پنگان»
اندرون چون درون باتنگان(بادمجان) #بوشکور
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#فنجان #Cup
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻فنجان = Cup، پِنگان، جام
🔻فنجانک دستگاه تقطیر = پِنگانک دستگاه چِکِش
🔻فیروزهپنگان = پیروزهپنگان، آسمان
🔻فیل و فنجان = پیل و پِنگان
❗️برخی «فنجان» را برگرفته از «پِنگان» پارسی میدانند.
برخی نیز آن را برگرفته از «Pinax» یونانی میدانند.
✍نمونه:
🔺یه فنجون چایی براتون بریزم؟=
یک پِنگان چای برایتان بریزم؟
🔺رفتم آنجا، لنگان لنگان
شربت خوردم، «پنگان پنگان» #مولوی
🔺چیست این گنبد که گویی پُرگهر دریاستی
یا هزاران شمع در «پنگان»ی از میناستی #ناصرخسرو
🔺که آراید چه میگویی تو هرشب سبزگنبد را
بدین نورسته نرگسها و زراندود «پنگان»ها #ناصرخسرو
🔺کی ز انگشت همچو بادنگان(بادمجان)
تیر شاید گذاشت بر «پنگان»؟ #اوحدی
🔺در جهانی چه بایدت بودن
که به «پنگان» توانش پیمودن #سنایی
🔺سر و بن چون سر و بن «پنگان»
اندرون چون درون باتنگان(بادمجان) #بوشکور
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#فنجان #Cup
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
❤38👍14🔥4
رامش و رامشگر در فرهنگ ایرانی
رامش به مانیک خوشی، خوشحالی و خوشبختی است و ایرانیان، گذران زندگی را به رامش و از برنامههای دینی میشمردند. در پندنامه «پوریوت کیشان» (دانایان) که به زبان پهلوی برجای مانده است، یک سوم روز و سه یه شب به «هیربدستان» رفتن و خرد پاکان پرسیدن، سه یک روز و سه یک شب به ورز و آبادانی کردن و سه یک روز و سه یک شب به خوردن و رامش و آسایش کردن میپرداختند.
در نامه ای که از «تنسر» هیربد هیربدان زمان ارشیر پاپکان بر جای مانده است و برگردان آن در دست است، او پس از شمردن سختیهایی که به خود روا داشته پرهیز از رامشی میکرده است ولی از آن دوری نکرد. رامشگر از دو بهر «آرامش» و پسوند «گر» ساخته شده است. پسوند گر نشان دهندهی پیشه ها است. همچون درگر (نجار)، دیوارگر (بنا)، آهنگر، مسگر... که در بنیاد پهلوی این پسوند به نمای کر خوانده میشد.
رامشگر کسی است که ابزارهای خوشی و خرمی و خوشحالی مردمان را فراهم میکند. چه با خنیا و چه با سازهای خنیاگری.
ز رامشگران رامشی کن طلب
که رامش بود نزد رامشگران
✍ #بزرگمهر_صالحی
📚بازخَن:
سیری بر تاریخ داستان پردازی آوازی و موسیقیایی در ایران، هوشنگ جاوید، ۱۳۹۷، برگ ۲۸ و ۲۹
@AdabSar
رامش به مانیک خوشی، خوشحالی و خوشبختی است و ایرانیان، گذران زندگی را به رامش و از برنامههای دینی میشمردند. در پندنامه «پوریوت کیشان» (دانایان) که به زبان پهلوی برجای مانده است، یک سوم روز و سه یه شب به «هیربدستان» رفتن و خرد پاکان پرسیدن، سه یک روز و سه یک شب به ورز و آبادانی کردن و سه یک روز و سه یک شب به خوردن و رامش و آسایش کردن میپرداختند.
در نامه ای که از «تنسر» هیربد هیربدان زمان ارشیر پاپکان بر جای مانده است و برگردان آن در دست است، او پس از شمردن سختیهایی که به خود روا داشته پرهیز از رامشی میکرده است ولی از آن دوری نکرد. رامشگر از دو بهر «آرامش» و پسوند «گر» ساخته شده است. پسوند گر نشان دهندهی پیشه ها است. همچون درگر (نجار)، دیوارگر (بنا)، آهنگر، مسگر... که در بنیاد پهلوی این پسوند به نمای کر خوانده میشد.
رامشگر کسی است که ابزارهای خوشی و خرمی و خوشحالی مردمان را فراهم میکند. چه با خنیا و چه با سازهای خنیاگری.
ز رامشگران رامشی کن طلب
که رامش بود نزد رامشگران
✍ #بزرگمهر_صالحی
📚بازخَن:
سیری بر تاریخ داستان پردازی آوازی و موسیقیایی در ایران، هوشنگ جاوید، ۱۳۹۷، برگ ۲۸ و ۲۹
@AdabSar
👍32❤17🔥2
از آن روزی که ایزد رفته در خواب
بهار زندگانی رفته بر آب
نه خنده مانده بر لب نه ترانه
خوشی نابود و گویا مُرده تیناب
✍ #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی
🖋 پینوشت سراینده:
۱- «خواب رفتن ایزد» نماد فراموشی باورها و آیینهای کهن است. خوابی که نه آرامش، که غارت و تاریکی بههمراه آورد. «بهار زندگانی» که بر آب رفت، استعارهایست از شادمانی، آزادی و شکوفایی فرهنگی که با تغییر آیین و حاکمیت به تدریج فرو نشست. حذف «خنده»، «ترانه» و «رقص و خوشی» اشارهای است به بیش از هزار سال ممنوعیت یا محدودیت شادی جمعی در ایران.
۲- واژهی کهن تیناب: رویا
در پایان، مانند قفل بر این مرثیه، بیانگر رؤیاییست که دیگر جان ندارد و در دل تاریخ مرده است.
🥀 @AdabSar
از آن روزی که ایزد رفته در خواب
بهار زندگانی رفته بر آب
نه خنده مانده بر لب نه ترانه
خوشی نابود و گویا مُرده تیناب
✍ #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی
🖋 پینوشت سراینده:
۱- «خواب رفتن ایزد» نماد فراموشی باورها و آیینهای کهن است. خوابی که نه آرامش، که غارت و تاریکی بههمراه آورد. «بهار زندگانی» که بر آب رفت، استعارهایست از شادمانی، آزادی و شکوفایی فرهنگی که با تغییر آیین و حاکمیت به تدریج فرو نشست. حذف «خنده»، «ترانه» و «رقص و خوشی» اشارهای است به بیش از هزار سال ممنوعیت یا محدودیت شادی جمعی در ایران.
۲- واژهی کهن تیناب: رویا
در پایان، مانند قفل بر این مرثیه، بیانگر رؤیاییست که دیگر جان ندارد و در دل تاریخ مرده است.
🥀 @AdabSar
❤46👍11🔥5🙏1
شاید که شیفتگی گمانی بیش نباشد در آدمی؛
من آنگاه که نمیدانستمت، نمیخواستمت
هرآینه که دانستمت، خواستمت...
من از آغاز چنین بودم!
✍ #مهران_گلستانی_ماچک_پشتی
پنجم شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی، ۱:۰۵ بامداد
#چکامه_پارسی
💖 @AdabSar
شاید که شیفتگی گمانی بیش نباشد در آدمی؛
من آنگاه که نمیدانستمت، نمیخواستمت
هرآینه که دانستمت، خواستمت...
من از آغاز چنین بودم!
✍ #مهران_گلستانی_ماچک_پشتی
پنجم شهریور ۱۴۰۴ خورشیدی، ۱:۰۵ بامداد
#چکامه_پارسی
💖 @AdabSar
👍21❤14🔥5