جمیله؛ هنرمندی که در یاد ایرانیان همیشه میرقصد
«فاطمه صادقی» – ملقب به جمیله -چهارم آبانماه سال ۱۳۲۵ در جنوب شهر تهران به دنیا آمد.
جمیله از شش سالگی روی صحنه بود از کاباره شکوفه نو تهران شروع کرد.پدر و مادرش از هم جدا شده بودند و او با پدرش زندگی میکرد و چون کسی نبود که از او مراقبت کند با پدرش که در شکوفه نو کار میکرد به آنجا میرفت. کم کم خود نیز در شکوفه نو مشغول به کار شد و همراه با گروه کنسرت برای اجرای برنامه به شهرهای مختلف می رفت.
این هنرمند، سالهاست که از ایران دور است؛ اما کشورش را بسیار دوست میدارد.
او ملت ایران را «فامیل بزرگ» خود میداند. و آرزویش را درباره ایران اینگونه بیان میکند:
«آرزو میکنم روزی برگردیم به مملکت خودمان. دلم برای ایران بسیار تنگ شده است.»
شما جمیله را چگونه به خاطر میآورید؟
یاد از فرهنگ و ایرانیان به بهانه نیاز ندارد.
https://tavaana.org/jamileh-sadeghi-dancer/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#رقص
@Tavaana_TavaanaTech
«فاطمه صادقی» – ملقب به جمیله -چهارم آبانماه سال ۱۳۲۵ در جنوب شهر تهران به دنیا آمد.
جمیله از شش سالگی روی صحنه بود از کاباره شکوفه نو تهران شروع کرد.پدر و مادرش از هم جدا شده بودند و او با پدرش زندگی میکرد و چون کسی نبود که از او مراقبت کند با پدرش که در شکوفه نو کار میکرد به آنجا میرفت. کم کم خود نیز در شکوفه نو مشغول به کار شد و همراه با گروه کنسرت برای اجرای برنامه به شهرهای مختلف می رفت.
این هنرمند، سالهاست که از ایران دور است؛ اما کشورش را بسیار دوست میدارد.
او ملت ایران را «فامیل بزرگ» خود میداند. و آرزویش را درباره ایران اینگونه بیان میکند:
«آرزو میکنم روزی برگردیم به مملکت خودمان. دلم برای ایران بسیار تنگ شده است.»
شما جمیله را چگونه به خاطر میآورید؟
یاد از فرهنگ و ایرانیان به بهانه نیاز ندارد.
https://tavaana.org/jamileh-sadeghi-dancer/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#رقص
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
متن ارسالی توسط یکی از دختران شجاع ایران
خیلی دوست داشتم یه جا اینو بگم:
به اونایی که میگن شما دخترا با رقص و آواز توی خیابون میخواین انقلاب کنید؟
شاید دیدشون عوض بشه.
ما همونایی هستیم که توی اعتراضات هم توی خیابون بودیم.
من همون دختری هستم که با شلیک مستقیم تیر ساچمه ای مامورا از فاصله ۱۰ متری توی صورتم آسیب دیدم ولی بازم اومدم تو خیابون.
من همون دختری ام که برای اعتراض به بی عدالتی در حق زندانیامون توی خیابون بازداشت شدم.
ما فقط مجازی نیستیم، همونایی هستیم که تو خیابون هم بودیم و الان فقط هر جوری شده میخوایم ادامه بدیم،
یه روز با رقص و آواز توی خیابون،
یه روز با اعتراض کف خیابون 🕊️
به قول توماج ما جزوی از همیم،
هیچه فاصلمون ✌️
از اینستاگرام سامان فردی
#مبارزه_مدنی
#رقص_خیابانی
#توماج_صالحی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#نیکا_شاکرمی
#آرمیتا_گراوند
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خیلی دوست داشتم یه جا اینو بگم:
به اونایی که میگن شما دخترا با رقص و آواز توی خیابون میخواین انقلاب کنید؟
شاید دیدشون عوض بشه.
ما همونایی هستیم که توی اعتراضات هم توی خیابون بودیم.
من همون دختری هستم که با شلیک مستقیم تیر ساچمه ای مامورا از فاصله ۱۰ متری توی صورتم آسیب دیدم ولی بازم اومدم تو خیابون.
من همون دختری ام که برای اعتراض به بی عدالتی در حق زندانیامون توی خیابون بازداشت شدم.
ما فقط مجازی نیستیم، همونایی هستیم که تو خیابون هم بودیم و الان فقط هر جوری شده میخوایم ادامه بدیم،
یه روز با رقص و آواز توی خیابون،
یه روز با اعتراض کف خیابون 🕊️
به قول توماج ما جزوی از همیم،
هیچه فاصلمون ✌️
از اینستاگرام سامان فردی
#مبارزه_مدنی
#رقص_خیابانی
#توماج_صالحی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#نیکا_شاکرمی
#آرمیتا_گراوند
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه جمهوری اسلامی اعلام کرد که با تهیهکننده، بازیگر و سکوی پخش سریال داریوش به دلیل نشان دادن «اعمالی خلاف موازین اسلامی« برخورد قضائی شده است.
قوه قضائیه درباره جزئیات این برخورد توضیحاتی نداده است.
آنها این حرکات دست و میمیک صورت سحر دولتشاهی را مغایر با موازین اسلامی دانستهاند!
پیشتر درخرداد ماه جاری، سکانس رقص پارسا پیروزفر و احترام برومند که نقش پسر و مادر را در سریال در انتهای شب بازی میکردند با اصلاحیه ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی) حذف شد.
جمهوری اسلامی دشمن رقص و زیبایی است. هنرمندان با محدودیتهای بسیاری در نمایش انواع احساسات و عواطف انسانی مواجه هستند.
#سانسور #سحر_دولتشاهی #رقص #برای_یک_زندگی_معمولی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قوه قضائیه درباره جزئیات این برخورد توضیحاتی نداده است.
آنها این حرکات دست و میمیک صورت سحر دولتشاهی را مغایر با موازین اسلامی دانستهاند!
پیشتر درخرداد ماه جاری، سکانس رقص پارسا پیروزفر و احترام برومند که نقش پسر و مادر را در سریال در انتهای شب بازی میکردند با اصلاحیه ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی) حذف شد.
جمهوری اسلامی دشمن رقص و زیبایی است. هنرمندان با محدودیتهای بسیاری در نمایش انواع احساسات و عواطف انسانی مواجه هستند.
#سانسور #سحر_دولتشاهی #رقص #برای_یک_زندگی_معمولی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آزادی
نام آخرین ایستگاه اتوبوس است
برقص دخترم
ما که جوانیمان
در آتش آرمانهایمان سوخت...
لااقل تو برقص
بکوب پای شادیات را بر زمینی
که روزی ما برای شعارهایی پوک
بر آن پایکوبیدیم...
برقص دخترم
برقص تا زودتر به ایستگاه آزادی برسیم...
برقص تا دیگر هیچ جوانی
به دست خود
لبهایش را با نخ و سوزن ندوزد
من ایمان دارم
روزی تمام انگورها خواهند رسید
اما تو سعی کن از میان تمام آنها
سرخترین باشی
شاید کمی دیر برسیم
اما فراموش نکن
هر انگوری که دیرتر میرسد
شیرینتر میشود
برقص دخترم
آری...آری
ما روزی شراب خواهیم شد.
برقص برای رسیدن انگورها...
برقص برای رسیدن به آزادی...
✍️ مسعود احمدی شامکانی
@ahmadi_shamakani912
#حسین_رونقی
#رقص
#دختران_ایران
#دختر_ایرانی
#فرزندان_ایران
#دختران_سرزمین_من #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نام آخرین ایستگاه اتوبوس است
برقص دخترم
ما که جوانیمان
در آتش آرمانهایمان سوخت...
لااقل تو برقص
بکوب پای شادیات را بر زمینی
که روزی ما برای شعارهایی پوک
بر آن پایکوبیدیم...
برقص دخترم
برقص تا زودتر به ایستگاه آزادی برسیم...
برقص تا دیگر هیچ جوانی
به دست خود
لبهایش را با نخ و سوزن ندوزد
من ایمان دارم
روزی تمام انگورها خواهند رسید
اما تو سعی کن از میان تمام آنها
سرخترین باشی
شاید کمی دیر برسیم
اما فراموش نکن
هر انگوری که دیرتر میرسد
شیرینتر میشود
برقص دخترم
آری...آری
ما روزی شراب خواهیم شد.
برقص برای رسیدن انگورها...
برقص برای رسیدن به آزادی...
✍️ مسعود احمدی شامکانی
@ahmadi_shamakani912
#حسین_رونقی
#رقص
#دختران_ایران
#دختر_ایرانی
#فرزندان_ایران
#دختران_سرزمین_من #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پسربچههای دبستانی در مدرسهای در بابل با صدای موزیک در حیاط مدرسه رقصیدهاند و آموزش و پرورش اعلام کرده با عاملان برخورد میکنیم.
جمهوریاسلامی در روزهای اعتراضات، مامورانش را به مدارس ریخت و بچهها را کشت و هر بار هر کودکی در مدرسه یا خیابان بنا به حق ذاتی و طبیعیاش خندید و رقصید و شادی کرد، دستور برخورد داد. دیکتاتوری که زورش به کودکان میرسد.»
از حساب ایکس هدیه کیمیایی
لازم به ذکر است، از صبح امروز فیلم کوتاهی در شبکههای اجتماعی و کانالهای پرمخاطب فضای مجازی مازندران دست به دست میشود که از آن به عنوان «آموزش رقص در مدرسه» یاد شد.
به گزاش ایرنا، در پی انتشار این فیلم که دانش آموزان پسر دسته جمعی در حیات مدرسه در حال رقص هستند، آموزش و پرورش بابل اطلاعیهای منتشر کرد و نوشت پیرو گزارش دریافتی با عنوان «برگزاری جشن نامتعارف در یکی از مدارس دولتی پسرانه شهرستان بابل»، به اطلاع میرساند همزمان با دریافت این گزارش، موضوع فوری مورد بررسی قرار گرفت.
اطلاعیه ادامه داده است که پس از احضار و ابلاغ تذکر به مسئولان مدرسه، موضوع برای انجام پیگیریهای دقیقتر به مسئولان نظارتی ارجاع شد که به طور قطع بر اساس ضوابط و مقررات، اقدامهای لازم انجام خواهد شد.
آموزش و پرورش بابل تاکید کرده که مطابق سند تحول بنیادین همواره در راستای تحقق اهداف عالی و تربیتی گام برداشته است و در کنار آموزش دغدغه پرورش صحیح دارد و در صورت بروز هرگونه اخلال در این مسیر، فوری رفع، اصلاح و برای بهبود آن اقدام خواهد کرد.
مرتبط:
دانشآموزان و عوارض نظام آموزشی ایدئولوژیک
https://tavaana.org/live_ies/
دوره آموزشی دموکراسی در کلاس درس
https://tavaana.org/democratization-of-classes/
دوره آموزشی حمایت از آموزش لیبرال در ایران
https://tavaana.org/advocating-liberal-education-for-iran/
دموکراسی در آموزش
https://tavaana.org/democracy-in-education/
#نظام_آموزشی #رقص #آموزش_ایدئولوژیک #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«پسربچههای دبستانی در مدرسهای در بابل با صدای موزیک در حیاط مدرسه رقصیدهاند و آموزش و پرورش اعلام کرده با عاملان برخورد میکنیم.
جمهوریاسلامی در روزهای اعتراضات، مامورانش را به مدارس ریخت و بچهها را کشت و هر بار هر کودکی در مدرسه یا خیابان بنا به حق ذاتی و طبیعیاش خندید و رقصید و شادی کرد، دستور برخورد داد. دیکتاتوری که زورش به کودکان میرسد.»
از حساب ایکس هدیه کیمیایی
لازم به ذکر است، از صبح امروز فیلم کوتاهی در شبکههای اجتماعی و کانالهای پرمخاطب فضای مجازی مازندران دست به دست میشود که از آن به عنوان «آموزش رقص در مدرسه» یاد شد.
به گزاش ایرنا، در پی انتشار این فیلم که دانش آموزان پسر دسته جمعی در حیات مدرسه در حال رقص هستند، آموزش و پرورش بابل اطلاعیهای منتشر کرد و نوشت پیرو گزارش دریافتی با عنوان «برگزاری جشن نامتعارف در یکی از مدارس دولتی پسرانه شهرستان بابل»، به اطلاع میرساند همزمان با دریافت این گزارش، موضوع فوری مورد بررسی قرار گرفت.
اطلاعیه ادامه داده است که پس از احضار و ابلاغ تذکر به مسئولان مدرسه، موضوع برای انجام پیگیریهای دقیقتر به مسئولان نظارتی ارجاع شد که به طور قطع بر اساس ضوابط و مقررات، اقدامهای لازم انجام خواهد شد.
آموزش و پرورش بابل تاکید کرده که مطابق سند تحول بنیادین همواره در راستای تحقق اهداف عالی و تربیتی گام برداشته است و در کنار آموزش دغدغه پرورش صحیح دارد و در صورت بروز هرگونه اخلال در این مسیر، فوری رفع، اصلاح و برای بهبود آن اقدام خواهد کرد.
مرتبط:
دانشآموزان و عوارض نظام آموزشی ایدئولوژیک
https://tavaana.org/live_ies/
دوره آموزشی دموکراسی در کلاس درس
https://tavaana.org/democratization-of-classes/
دوره آموزشی حمایت از آموزش لیبرال در ایران
https://tavaana.org/advocating-liberal-education-for-iran/
دموکراسی در آموزش
https://tavaana.org/democracy-in-education/
#نظام_آموزشی #رقص #آموزش_ایدئولوژیک #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آدمی که برقصه رو نمیشه اسیرش کرد...
آموزش و پرورش بابل با صدور اطلاعیهای در خصوص برگزاری جشن نامتعارف!!!!! در یکی از مدارس دولتی این شهرستان اعلام کرد با عاملان این قانونشکنی برخورد میکنیم!!!!
ویدیو از سامان فردی
samy_fardi
#رقص #کودکان #حقوق_کودک #شادی #نظام_آموزشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آموزش و پرورش بابل با صدور اطلاعیهای در خصوص برگزاری جشن نامتعارف!!!!! در یکی از مدارس دولتی این شهرستان اعلام کرد با عاملان این قانونشکنی برخورد میکنیم!!!!
ویدیو از سامان فردی
samy_fardi
#رقص #کودکان #حقوق_کودک #شادی #نظام_آموزشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱۲ دی؛ روز رشت و جشن زندگی
اینجا رشت است، جایی که شب گذشته مردم میدان شهرداری را با رقص، آواز و شادی به تسخیر خود درآوردند. مردمی که سالهاست تشنه شادیاند، مردمی که حق طبیعیشان برای رقصیدن و خندیدن سالها از آنها دریغ شده، اما کوتاه نیامدهاند.
در شهری که نماد فرهنگ، هنر و زیبایی است، مردم با وجود تمام فشارهای اقتصادی و اجتماعی، از هر فرصتی برای نشان دادن زندگی، امید و حق خود برای شاد بودن استفاده میکنند. این حرکتهای کوچک اما پرمعنا، نهتنها یک جشن ساده، بلکه اعتراض مدنی به حکومتی است که ایدئولوژی ماتم و عزا را بر جامعه تحمیل کرده است.
مردم رشت و دیگر شهرهای ایران، با پایکوبی در خیابانها نشان میدهند که شادی، حق هر انسانی است. شادی و رقص، پادزهر حکومتی است که میخواهد مردم را در سکوت و ناامیدی فروبرد.
شاید روزی، همین میدانهای شهرهای ایران، شاهد انقلاب شادی باشند؛ انقلابی که ظلمت و تاریکی را با خنده و پایکوبی به زانو درآورد. روزی که مردم این سرزمین، همزمان در خیابانها به جشن و پایکوبی برخیزند، آن روز آغاز دوباره زندگی خواهد بود.
شاید انقلاب آینده ایران، انقلاب شادی و رقص نام بگیرد؛ انقلابی که نشان میدهد آزادی و زندگی، با خنده و شادی، قدرتی بیش از هر ایدئولوژی سرکوبگر دارد.
این امید زنده است، این شور ادامه دارد، و این مردم هرگز از تلاش برای زندگی شاد و آزاد دست نخواهند کشید.
متن و ویدیو ارسالی مخاطبان
#رشت #روز_رشت #شادی #مقاومت_زندگیست #رقص #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱۲ دی؛ روز رشت و جشن زندگی
اینجا رشت است، جایی که شب گذشته مردم میدان شهرداری را با رقص، آواز و شادی به تسخیر خود درآوردند. مردمی که سالهاست تشنه شادیاند، مردمی که حق طبیعیشان برای رقصیدن و خندیدن سالها از آنها دریغ شده، اما کوتاه نیامدهاند.
در شهری که نماد فرهنگ، هنر و زیبایی است، مردم با وجود تمام فشارهای اقتصادی و اجتماعی، از هر فرصتی برای نشان دادن زندگی، امید و حق خود برای شاد بودن استفاده میکنند. این حرکتهای کوچک اما پرمعنا، نهتنها یک جشن ساده، بلکه اعتراض مدنی به حکومتی است که ایدئولوژی ماتم و عزا را بر جامعه تحمیل کرده است.
مردم رشت و دیگر شهرهای ایران، با پایکوبی در خیابانها نشان میدهند که شادی، حق هر انسانی است. شادی و رقص، پادزهر حکومتی است که میخواهد مردم را در سکوت و ناامیدی فروبرد.
شاید روزی، همین میدانهای شهرهای ایران، شاهد انقلاب شادی باشند؛ انقلابی که ظلمت و تاریکی را با خنده و پایکوبی به زانو درآورد. روزی که مردم این سرزمین، همزمان در خیابانها به جشن و پایکوبی برخیزند، آن روز آغاز دوباره زندگی خواهد بود.
شاید انقلاب آینده ایران، انقلاب شادی و رقص نام بگیرد؛ انقلابی که نشان میدهد آزادی و زندگی، با خنده و شادی، قدرتی بیش از هر ایدئولوژی سرکوبگر دارد.
این امید زنده است، این شور ادامه دارد، و این مردم هرگز از تلاش برای زندگی شاد و آزاد دست نخواهند کشید.
متن و ویدیو ارسالی مخاطبان
#رشت #روز_رشت #شادی #مقاومت_زندگیست #رقص #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامه محبوبه رضایی از زندان اوین: همچنان با شادی بیشتری دست در دست خواهرانم خواهم رقصید.
محبوبه رضایی، فعال سیاسی پادشاهیخواه محبوس در زندان اوین، در نامهای با اشاره به برخی از واکنشها به انتشار ویدیویی از رقص زنان این زندان، نوشته «از زندان اوین و با صدای بلند فریاد میزنم حکومتی که مجیدرضاها و نیکاها را به قتل رسانده با هیچ رقصی سفیدرو نخواهد شد.»
متن کامل نامه محبوبه رضائی به شرح زیر است:
«دوست ندارم گریه کنن، قرآن نخونن، نماز نخونن، شادی کنن!»
این جمله از مجیدرضا سنت ما برای مبارزه علیه ستم است. زندان به من آموخت که برای دستیابی به عدالت و آزادی پیش از هرچیزی میبایست متحد شد و نشکست، متحد شد و برخاست، برخاستن با جمع متکثری که با وجود اختلاف نظرهای متعدد همه بر سر یک چیز اجماع داریم: اینها باید بروند!
اگر رقصیدن در زندان برای عدهای حکم سفیدشویی جمهوری اسلامی را دارد باید از زندان اوین و با صدای بلند فریاد بزنم حکومتی که مجیدرضاها و نیکاها را به قتل رسانده با هیچ رقصی سفیدرو نخواهد شد. این گزارهای برای به بیراهه بردن مبارزه ما علیه حاکمیت است و هرکس به آن دامن بزند همدست حکمرانان.
من از دیار رقص و پایکوبیام!
قریب به دوسال است هزاران کیلومتر از خانوادهام دور هستم و از حق دیدار مادرم که تنها داراییام است محروم ماندهام اما این محرومیتهایما را خسته نخواهد کرد، همچنان با شادی بیشتری دست در دست خواهرانم خواهم رقصید.
نامهام را با یادآوری شبی که حکم اعدام پخشان عزیزی صادر گردید به اتمام میرسانم؛ پخشان کل میکشید و با رقص فریاد میزدیم: سر برود، جان برود، آزادی از ایران نرود.
پاینده ایران
محبوبه رضایی، زندان اوین.
#محبوبه_رضایی #بند_زنان_اوین #بیانیه #رقص #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محبوبه رضایی، فعال سیاسی پادشاهیخواه محبوس در زندان اوین، در نامهای با اشاره به برخی از واکنشها به انتشار ویدیویی از رقص زنان این زندان، نوشته «از زندان اوین و با صدای بلند فریاد میزنم حکومتی که مجیدرضاها و نیکاها را به قتل رسانده با هیچ رقصی سفیدرو نخواهد شد.»
متن کامل نامه محبوبه رضائی به شرح زیر است:
«دوست ندارم گریه کنن، قرآن نخونن، نماز نخونن، شادی کنن!»
این جمله از مجیدرضا سنت ما برای مبارزه علیه ستم است. زندان به من آموخت که برای دستیابی به عدالت و آزادی پیش از هرچیزی میبایست متحد شد و نشکست، متحد شد و برخاست، برخاستن با جمع متکثری که با وجود اختلاف نظرهای متعدد همه بر سر یک چیز اجماع داریم: اینها باید بروند!
اگر رقصیدن در زندان برای عدهای حکم سفیدشویی جمهوری اسلامی را دارد باید از زندان اوین و با صدای بلند فریاد بزنم حکومتی که مجیدرضاها و نیکاها را به قتل رسانده با هیچ رقصی سفیدرو نخواهد شد. این گزارهای برای به بیراهه بردن مبارزه ما علیه حاکمیت است و هرکس به آن دامن بزند همدست حکمرانان.
من از دیار رقص و پایکوبیام!
قریب به دوسال است هزاران کیلومتر از خانوادهام دور هستم و از حق دیدار مادرم که تنها داراییام است محروم ماندهام اما این محرومیتهایما را خسته نخواهد کرد، همچنان با شادی بیشتری دست در دست خواهرانم خواهم رقصید.
نامهام را با یادآوری شبی که حکم اعدام پخشان عزیزی صادر گردید به اتمام میرسانم؛ پخشان کل میکشید و با رقص فریاد میزدیم: سر برود، جان برود، آزادی از ایران نرود.
پاینده ایران
محبوبه رضایی، زندان اوین.
#محبوبه_رضایی #بند_زنان_اوین #بیانیه #رقص #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهناز طراح: ما در زندان با هر گرایش و تفکری در مناسبتهای مختلف با هم میرقصیم
مهناز طراح، فعال سیاسی پادشاهیخواه (مشروطه) محبوس در بند زنان زندان اوین، با نوشتن نامهای در واکنش به برخی از انتقادها به ویدیویی از رقص شماری از زنان این زندان، نوشته است: «ما را قضاوت میکنید و نمیدانید پیش از شما توسط قضات جمهوری اسلامی همین طور ناعادلانه قضاوت شدهایم.»
این زندانی سیاسی در ادامه نامه خود با اشاره به دشواریهای زندان و رنجی که بر زنان محبوس در زندان اوین تحمیل میشود، نوشته است «ما میرقصیم، ما در زندان میخوانیم و میرقصیم ولی در همان زندان که شما هتل میخوانید دلتنگی عزیزانمان را تاب میآوریم، بیمار از بیمار پرستاری میکند و برای یک اعزام درمانی، و نه حتی مرخصی درمانی، باید ماهها دوندگی کنیم.»
متن کامل نامه مهناز طراح به شرح زیر است:
«ما را قضاوت میکنید و نمیدانید پیش از شما توسط قضات جمهوری اسلامی همین طور ناعادلانه قضاوت شدهایم. ما میرقصیم، ما در زندان میخوانیم و میرقصیم، ولی در همان زندان که شما هتل میخوانید دلتنگی عزیزانمان را تاب میآوریم، بیمار از بیمار پرستاری میکند و برای یک اعزام درمانی، و نه حتی مرخصی درمانی، باید ماهها دوندگی کنیم.
ما تنها زندانیانی هستیم که مشمول هیچکدام از مفاد قانونی مانند مرخصی و آزادی مشروط نمیشویم و تنها بند در سراسر ایران هستیم که آخر هفتهها تلفن قطع است و و دور روز متوالی از دنیای بیرون بیخبریم. ولی با هر گرایش و تفکری در مناسبتهای مختلف با هم میرقصیم زیرا در این گوشه از خاک فقط خودمان را داریم و بس. چپهایی که بر خلاف تفکر عدهای تندرو، میتوانستند بروند ولی ماندند و زندان خاک خود را به غربت ترجیج دادند، مشروطهخواهانی که همیشه متهم به دیکتاتوری هستند و هیچ کس هرگز نپرسید دردشان چیست. حتی اصلاحطلبانی که شاید از ویرانیهای بیشتر میهن بیم دارند اگرچه دیگر چیزی برای ویرانشدن وجود ندارد.
با هم میرقصیم و با هم گریه میکنیم ولی شما همان گوشه از رقص ما را ببینید و اگر توانستید یک روز و شب از انفرادی همراه با بازجوییهای طولانیمدت به شیوه جمهوری اسلامی را تاب بیاورید و آنگاه ما را قضاوت کنید.»
مهناز طراح، آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش«زن، زندگی، آزادی» بازداشت و تا اواخر بهمن همان سال که در جریان عفو عمومی آزاد شد، در زندان «قرچک» محبوس بود.
این زندانی سیاسی یک بار دیگر در آبان ۱۴۰۲ بازداشت شد و دیماه همان سال، به حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هشت ماه حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه زندان محکوم شد و حکم او در پی تسلیم به رای به دو سال و نه ماه زندان کاهش پیدا کرد و اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان اوین است.
#مهناز_طراح #بند_زنان_اوین #رقص #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهناز طراح، فعال سیاسی پادشاهیخواه (مشروطه) محبوس در بند زنان زندان اوین، با نوشتن نامهای در واکنش به برخی از انتقادها به ویدیویی از رقص شماری از زنان این زندان، نوشته است: «ما را قضاوت میکنید و نمیدانید پیش از شما توسط قضات جمهوری اسلامی همین طور ناعادلانه قضاوت شدهایم.»
این زندانی سیاسی در ادامه نامه خود با اشاره به دشواریهای زندان و رنجی که بر زنان محبوس در زندان اوین تحمیل میشود، نوشته است «ما میرقصیم، ما در زندان میخوانیم و میرقصیم ولی در همان زندان که شما هتل میخوانید دلتنگی عزیزانمان را تاب میآوریم، بیمار از بیمار پرستاری میکند و برای یک اعزام درمانی، و نه حتی مرخصی درمانی، باید ماهها دوندگی کنیم.»
متن کامل نامه مهناز طراح به شرح زیر است:
«ما را قضاوت میکنید و نمیدانید پیش از شما توسط قضات جمهوری اسلامی همین طور ناعادلانه قضاوت شدهایم. ما میرقصیم، ما در زندان میخوانیم و میرقصیم، ولی در همان زندان که شما هتل میخوانید دلتنگی عزیزانمان را تاب میآوریم، بیمار از بیمار پرستاری میکند و برای یک اعزام درمانی، و نه حتی مرخصی درمانی، باید ماهها دوندگی کنیم.
ما تنها زندانیانی هستیم که مشمول هیچکدام از مفاد قانونی مانند مرخصی و آزادی مشروط نمیشویم و تنها بند در سراسر ایران هستیم که آخر هفتهها تلفن قطع است و و دور روز متوالی از دنیای بیرون بیخبریم. ولی با هر گرایش و تفکری در مناسبتهای مختلف با هم میرقصیم زیرا در این گوشه از خاک فقط خودمان را داریم و بس. چپهایی که بر خلاف تفکر عدهای تندرو، میتوانستند بروند ولی ماندند و زندان خاک خود را به غربت ترجیج دادند، مشروطهخواهانی که همیشه متهم به دیکتاتوری هستند و هیچ کس هرگز نپرسید دردشان چیست. حتی اصلاحطلبانی که شاید از ویرانیهای بیشتر میهن بیم دارند اگرچه دیگر چیزی برای ویرانشدن وجود ندارد.
با هم میرقصیم و با هم گریه میکنیم ولی شما همان گوشه از رقص ما را ببینید و اگر توانستید یک روز و شب از انفرادی همراه با بازجوییهای طولانیمدت به شیوه جمهوری اسلامی را تاب بیاورید و آنگاه ما را قضاوت کنید.»
مهناز طراح، آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش«زن، زندگی، آزادی» بازداشت و تا اواخر بهمن همان سال که در جریان عفو عمومی آزاد شد، در زندان «قرچک» محبوس بود.
این زندانی سیاسی یک بار دیگر در آبان ۱۴۰۲ بازداشت شد و دیماه همان سال، به حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هشت ماه حبس و به اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه زندان محکوم شد و حکم او در پی تسلیم به رای به دو سال و نه ماه زندان کاهش پیدا کرد و اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان اوین است.
#مهناز_طراح #بند_زنان_اوین #رقص #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رقص، زبان مقاومت است...
رقص در شرایط تنگنا هم اعلام وجود است و هم ناقل این پیام که هنوز به رغم همه مصائب زندهام.
رقص هم میتواند یک واکنش طبیعی به فشار محیط باشد،
و هم میتواند بک کنش هدفمند در راستای به چالش کشیدن نظم ظالمانه.
همچنان که در دوران کرونا رقص پزشکان و پرستاران، برای حفظ ایستادگی و تداوم زندگی در برابر ویروس مرگ بود.
متن و ویدیو از سامی فردی
samy_fardi
#رقص_زبان_مقاومت
#زن_زندگی_آزادی
#نرگس_محمدی
#مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رقص در شرایط تنگنا هم اعلام وجود است و هم ناقل این پیام که هنوز به رغم همه مصائب زندهام.
رقص هم میتواند یک واکنش طبیعی به فشار محیط باشد،
و هم میتواند بک کنش هدفمند در راستای به چالش کشیدن نظم ظالمانه.
همچنان که در دوران کرونا رقص پزشکان و پرستاران، برای حفظ ایستادگی و تداوم زندگی در برابر ویروس مرگ بود.
متن و ویدیو از سامی فردی
samy_fardi
#رقص_زبان_مقاومت
#زن_زندگی_آزادی
#نرگس_محمدی
#مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی از زندان اوین:
حالِ خوبِ ما نقطهی مرگِ ستمگر است
نامهی گلرخ ایرایی روایتهایی از رنج، مقاومت و امید در سختترین شرایط زندان است. او تجربههای شخصی و مشاهدات خود را از زندانهای مختلف ایران بازگو میکند و به قصههای همبندیهایش که محکوم به اعدام بودند، میپردازد. برخی بخشهای نامه به شکل عینی در ادامه آورده شده است:
"رنج زندان نه دیوارهاست و نه بیهودگی مدامیست که رهایت نمیکند. دستان بستهات است آنگاه که با فوجی از مأموران میرود و پشت درهایی که یک به یک قفل میشوند جا میمانی، با صدایت که گم میشود در هیاهوی بیحوصلگیهای شبی دیگر که آخرین شب زندگیاش است. آخرین شب زندگی او که کمی آنسوتر در سلولی ایستاده یا نشسته، اذان صبح را انتظار میکشد و طلوع آفتاب را که غروب بودنش خواهد شد."
او از لحظاتی میگوید که با رفتن همبندیها به سوی مرگ، بند زنان خلأیی عمیق تجربه میکرد:
"دو هفته بعد از ورودم به زندان قرچک در سال ۱۳۹۸، «فاطمه قزل» و «نرگس طباطبایی» را همزمان برای اجرای حکم مرگ از بند خارج کردند و به سلول انفرادی بردند... نرگس را میبردند، اشک میریخت و به بچهها دلداری میداد. میگفت شرایط را پذیرفته و از چیزی نمیترسد. میگفت بعد از رفتنش گریه نکنند و شاد باشند و مثل روزهای دیگر عصرها رادیو آوا گوش کنند."
او همچنین از لحظات مقاومت و شادی در بند مینویسد، زمانی که با وجود تهدید مأموران، شادی را به زندان برمیگرداندند:
"رقصیدن در زندان قرچک ممنوع بود... اما فضا را شکسته بودیم و بچهها از دستور مأموران سرپیچی میکردند. قزل و نرگس رفته بودند اما لحظات شادی که کنارمان بودند تا مدتها مرور میشد. حتی کمی بعد یکی از بچهها رقص قزل را همزمان با آهنگ مورد علاقهاش تقلید میکرد. برخی اشک میریختند و برخی میخواستند ادامه بدهد."
یکی از تأثیرگذارترین روایتهای او مربوط به معصومه زارعی است، زنی که در روزهای آخر زندگیاش نیز روحیهاش را از دست نداد:
"معصومه زارعی... با شوری وصفناشدنی بچهها را که پنهانی اشک میریختند از تختها بیرون کشید. چند دقیقه بعد همه وسط اتاق بودند. برخی با اشک و برخی هم برای دقایقی همه چیز را فراموش کرده بودند... غروبِ چند روز بعد معصومه را از بند خارج کردند... در برابر چشمان دخترش به دار آویخته شد. صدای نعرههای دختر نوجوان معصومه را از پشت دیوارها میشنیدیم که میخواست مادرش را از طناب جدا کند."
در پایان، گلرخ پیام مقاومت و امید را برجسته میکند:
"حالِ خوبِ ما نقطهی مرگِ ستمگر است... در اوج سختیها و در فضایی که مدام رنج و اندوه بر سر آوار میشود، میتوان وجه مثبتِ داشتهها را دید و آن را به همبستگیِ بیشتر، تمرینِ مقاومت و رمز ایستادگی بدل کرد."
#گلرخ_ایرایی #بیانیه #بند_زنان_زندان_اوین #رقص #مقاومت_زندگیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حالِ خوبِ ما نقطهی مرگِ ستمگر است
نامهی گلرخ ایرایی روایتهایی از رنج، مقاومت و امید در سختترین شرایط زندان است. او تجربههای شخصی و مشاهدات خود را از زندانهای مختلف ایران بازگو میکند و به قصههای همبندیهایش که محکوم به اعدام بودند، میپردازد. برخی بخشهای نامه به شکل عینی در ادامه آورده شده است:
"رنج زندان نه دیوارهاست و نه بیهودگی مدامیست که رهایت نمیکند. دستان بستهات است آنگاه که با فوجی از مأموران میرود و پشت درهایی که یک به یک قفل میشوند جا میمانی، با صدایت که گم میشود در هیاهوی بیحوصلگیهای شبی دیگر که آخرین شب زندگیاش است. آخرین شب زندگی او که کمی آنسوتر در سلولی ایستاده یا نشسته، اذان صبح را انتظار میکشد و طلوع آفتاب را که غروب بودنش خواهد شد."
او از لحظاتی میگوید که با رفتن همبندیها به سوی مرگ، بند زنان خلأیی عمیق تجربه میکرد:
"دو هفته بعد از ورودم به زندان قرچک در سال ۱۳۹۸، «فاطمه قزل» و «نرگس طباطبایی» را همزمان برای اجرای حکم مرگ از بند خارج کردند و به سلول انفرادی بردند... نرگس را میبردند، اشک میریخت و به بچهها دلداری میداد. میگفت شرایط را پذیرفته و از چیزی نمیترسد. میگفت بعد از رفتنش گریه نکنند و شاد باشند و مثل روزهای دیگر عصرها رادیو آوا گوش کنند."
او همچنین از لحظات مقاومت و شادی در بند مینویسد، زمانی که با وجود تهدید مأموران، شادی را به زندان برمیگرداندند:
"رقصیدن در زندان قرچک ممنوع بود... اما فضا را شکسته بودیم و بچهها از دستور مأموران سرپیچی میکردند. قزل و نرگس رفته بودند اما لحظات شادی که کنارمان بودند تا مدتها مرور میشد. حتی کمی بعد یکی از بچهها رقص قزل را همزمان با آهنگ مورد علاقهاش تقلید میکرد. برخی اشک میریختند و برخی میخواستند ادامه بدهد."
یکی از تأثیرگذارترین روایتهای او مربوط به معصومه زارعی است، زنی که در روزهای آخر زندگیاش نیز روحیهاش را از دست نداد:
"معصومه زارعی... با شوری وصفناشدنی بچهها را که پنهانی اشک میریختند از تختها بیرون کشید. چند دقیقه بعد همه وسط اتاق بودند. برخی با اشک و برخی هم برای دقایقی همه چیز را فراموش کرده بودند... غروبِ چند روز بعد معصومه را از بند خارج کردند... در برابر چشمان دخترش به دار آویخته شد. صدای نعرههای دختر نوجوان معصومه را از پشت دیوارها میشنیدیم که میخواست مادرش را از طناب جدا کند."
در پایان، گلرخ پیام مقاومت و امید را برجسته میکند:
"حالِ خوبِ ما نقطهی مرگِ ستمگر است... در اوج سختیها و در فضایی که مدام رنج و اندوه بر سر آوار میشود، میتوان وجه مثبتِ داشتهها را دید و آن را به همبستگیِ بیشتر، تمرینِ مقاومت و رمز ایستادگی بدل کرد."
#گلرخ_ایرایی #بیانیه #بند_زنان_زندان_اوین #رقص #مقاومت_زندگیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقرینیا در یک فایل صوتی به تحلیل شرایط ایران و رفتارهای جمهوری اسلامی پیش از فروپاشی پرداخته است. او میگوید حکومت با ایجاد تفرقه میان مخالفان، دوقطبیسازی و نمایش ظاهری زندانها به دنبال بقای خود است. به گفته او، بند عمومی زندان اوین ویترینی برای نمایش به نهادهای بینالمللی است، درحالیکه شرایط واقعی زندانها بسیار سختتر از آن چیزی است که نشان داده میشود.
به گفته او، خلاقیت و امید زندانیان در دل این شرایط سخت، مانند ورزش، موسیقی، و لحظات شادی، تلاشی برای زنده نگهداشتن روحیه است و نباید با تأیید شرایط زندانها اشتباه گرفته شود. این تلاشها نشانهای از مقاومت و حفظ انسانیت در برابر فشارهای شدید است.
دکتر باقرینیا با هشدار نسبت به تفرقهافکنی حکومت میان مخالفان، از مردم میخواهد که به جای تمرکز بر اختلافات، بر ارزشهای مشترکی مانند آزادی، حقوق بشر و پایان استبداد تأکید کنند. او میگوید: «مهم نیست آینده ایران سلطنتی باشد یا جمهوری؛ آنچه اهمیت دارد، ساختن ایرانی آزاد و دموکراتیک است که در آن حقوق همه افراد محترم شمرده شود.»
او در پایان از همه میخواهد که اتحاد و همبستگی را حفظ کنند و در برابر تلاشهای حکومت برای تضعیف صفوف مخالفان، هوشیار باقی بمانند.
#حسن_باقری_نیا #زندان #رقص #همبستگی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گفته او، خلاقیت و امید زندانیان در دل این شرایط سخت، مانند ورزش، موسیقی، و لحظات شادی، تلاشی برای زنده نگهداشتن روحیه است و نباید با تأیید شرایط زندانها اشتباه گرفته شود. این تلاشها نشانهای از مقاومت و حفظ انسانیت در برابر فشارهای شدید است.
دکتر باقرینیا با هشدار نسبت به تفرقهافکنی حکومت میان مخالفان، از مردم میخواهد که به جای تمرکز بر اختلافات، بر ارزشهای مشترکی مانند آزادی، حقوق بشر و پایان استبداد تأکید کنند. او میگوید: «مهم نیست آینده ایران سلطنتی باشد یا جمهوری؛ آنچه اهمیت دارد، ساختن ایرانی آزاد و دموکراتیک است که در آن حقوق همه افراد محترم شمرده شود.»
او در پایان از همه میخواهد که اتحاد و همبستگی را حفظ کنند و در برابر تلاشهای حکومت برای تضعیف صفوف مخالفان، هوشیار باقی بمانند.
#حسن_باقری_نیا #زندان #رقص #همبستگی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زبان مقاومت، هنر اعتراضی
در حکومتهای استبدادی، هرآنچه که ممنوع شود، اغلب به ابزاری برای مقاومت و مبارزه تبدیل میشود. این حقیقتی است که در تاریخ بسیاری از انقلابها و جنبشهای آزادیخواهانه مشاهده شده است. در جمهوری اسلامی ایران، ابتداییترین حقوق انسانی، که باید حق طبیعی هر شهروندی باشد، از مردم دریغ شده است. حقهایی همچون بوسیدن، انتخاب نوع پوشش، رقصیدن، آوازخواندن زنان و بسیاری حقوق دیگر که نماد آزادی و شادی انسانی هستند، بهطور نظاممند سرکوب میشوند.
اما تجربه نشان داده است که همین ممنوعیتها، در جوامع استبدادزده به بستری برای مقاومت مدنی تبدیل شدهاند.
ممنوعیتها در ذات خود به بازتابی از ترس حاکمان از آزادی و خلاقیت مردم تبدیل میشوند. این ترس، بهطور ناخواسته، همان چیزی را تقویت میکند که قصد سرکوبش را داشتهاند: آزادی، شادی، و ارادهی مبارزه. هنر و فرهنگ، حتی در تاریکترین دورانها، از میان زخمها و ممنوعیتها میرویند و به قدرتی برای تغییر و رهایی تبدیل میشوند.
ویدیو از رعنا زیبا
ranaziba.ps
#هنر_اعتراض #مقاومت_زندگیست #مقاومت_مدنی #رقص #زندگی #آواز_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در حکومتهای استبدادی، هرآنچه که ممنوع شود، اغلب به ابزاری برای مقاومت و مبارزه تبدیل میشود. این حقیقتی است که در تاریخ بسیاری از انقلابها و جنبشهای آزادیخواهانه مشاهده شده است. در جمهوری اسلامی ایران، ابتداییترین حقوق انسانی، که باید حق طبیعی هر شهروندی باشد، از مردم دریغ شده است. حقهایی همچون بوسیدن، انتخاب نوع پوشش، رقصیدن، آوازخواندن زنان و بسیاری حقوق دیگر که نماد آزادی و شادی انسانی هستند، بهطور نظاممند سرکوب میشوند.
اما تجربه نشان داده است که همین ممنوعیتها، در جوامع استبدادزده به بستری برای مقاومت مدنی تبدیل شدهاند.
ممنوعیتها در ذات خود به بازتابی از ترس حاکمان از آزادی و خلاقیت مردم تبدیل میشوند. این ترس، بهطور ناخواسته، همان چیزی را تقویت میکند که قصد سرکوبش را داشتهاند: آزادی، شادی، و ارادهی مبارزه. هنر و فرهنگ، حتی در تاریکترین دورانها، از میان زخمها و ممنوعیتها میرویند و به قدرتی برای تغییر و رهایی تبدیل میشوند.
ویدیو از رعنا زیبا
ranaziba.ps
#هنر_اعتراض #مقاومت_زندگیست #مقاومت_مدنی #رقص #زندگی #آواز_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech