This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در زادروز جاویدنام کیان (محمد) حسینی، همچنان آقا ماشاالله کرمی در زندان است. مرد شریفی که هم یاد پسرش کومار (مهدی) را گرامی میداشت و هم یاد کیان را.
هر روز عکسهای این دو قهرمان را استوری میکرد و قبور آنها را میشست و میزبان میهمانان آنها بود.
ویدیو از پوریا افضلی
#کیان_حسینی #محمد_حسینی #ماشاالله_کرمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هر روز عکسهای این دو قهرمان را استوری میکرد و قبور آنها را میشست و میزبان میهمانان آنها بود.
ویدیو از پوریا افضلی
#کیان_حسینی #محمد_حسینی #ماشاالله_کرمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوم اسفند، زادروز انسانی بزرگوار است که «بزرگوار» تکیهکلامش بود
محمد حسینی، مردی که دوست داشت او را «کیان» صدا بزنند، از بیصداترین بازداشتشدگان و زندانیان بود. در ۶۵ روزی که در بازداشت به سر برد، جز وکیلش، هیچکس را ندید. پدر و مادرش سالها پیش از دنیا رفته بودند و کسی را نداشت که پیگیر وضعیتش باشد.
او کارگر یک مرغداری بود و برای تأمین معاش، هر روز مسیر قزوین – کرج را طی میکرد. چند روز پس از ۱۲ آبان، در مراسم چهلم حدیث نجفی بازداشت شد و به سرعت در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج محاکمه گردید.
در دادگاه، محمد حسینی توضیح داد که آن روز قصد داشته به بهشت سکینه، مزار پدر و مادرش برود و آنجا گل بکارد، اما وقتی با بسته شدن اتوبان تهران – قزوین مواجه شد، متوجه درگیریها شد، لحظاتی در محل حضور داشت و سپس آنجا را ترک کرد.
او در دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج متولد شد. پدرش حسن و مادرش صغری، اهل تنکابن بودند و سالها پیش از دنیا رفتند. او یک خواهر، یک برادر و یک برادر ناتنی داشت، اما ارتباط نزدیکی با آنها نداشت و در کمالشهر کرج، در خانهای استیجاری، تنها زندگی میکرد.
محمد حسینی تا مقطع راهنمایی تحصیل کرده بود و با درآمدی حدود شش میلیون تومان در شرکت «جوجهکشی» مرغک قزوین کار میکرد. در کنار کار، به ورزشهای رزمی علاقه داشت و در رشتههایی مانند کونگفو و ووشو، مقام قهرمانی داشت.
پس از بازداشت، در رسانههای حکومتی تصاویری از خانهاش منتشر شد که شمشیر و وسایل ورزشی او را به عنوان «مستندات جرم» نمایش میدادند. اما او در همان فیلمهای تقطیعشدهای که از دادگاه و بازسازی صحنه منتشر شد، تأکید داشت که این وسایل، تنها ابزار تمرین ورزشیاش بودند.
وکیلش پس از قتل حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
کیان را ۱۷ دیماه اعدام کردند....
#کیان_حسینی #محمد_حسینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد حسینی، مردی که دوست داشت او را «کیان» صدا بزنند، از بیصداترین بازداشتشدگان و زندانیان بود. در ۶۵ روزی که در بازداشت به سر برد، جز وکیلش، هیچکس را ندید. پدر و مادرش سالها پیش از دنیا رفته بودند و کسی را نداشت که پیگیر وضعیتش باشد.
او کارگر یک مرغداری بود و برای تأمین معاش، هر روز مسیر قزوین – کرج را طی میکرد. چند روز پس از ۱۲ آبان، در مراسم چهلم حدیث نجفی بازداشت شد و به سرعت در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج محاکمه گردید.
در دادگاه، محمد حسینی توضیح داد که آن روز قصد داشته به بهشت سکینه، مزار پدر و مادرش برود و آنجا گل بکارد، اما وقتی با بسته شدن اتوبان تهران – قزوین مواجه شد، متوجه درگیریها شد، لحظاتی در محل حضور داشت و سپس آنجا را ترک کرد.
او در دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج متولد شد. پدرش حسن و مادرش صغری، اهل تنکابن بودند و سالها پیش از دنیا رفتند. او یک خواهر، یک برادر و یک برادر ناتنی داشت، اما ارتباط نزدیکی با آنها نداشت و در کمالشهر کرج، در خانهای استیجاری، تنها زندگی میکرد.
محمد حسینی تا مقطع راهنمایی تحصیل کرده بود و با درآمدی حدود شش میلیون تومان در شرکت «جوجهکشی» مرغک قزوین کار میکرد. در کنار کار، به ورزشهای رزمی علاقه داشت و در رشتههایی مانند کونگفو و ووشو، مقام قهرمانی داشت.
پس از بازداشت، در رسانههای حکومتی تصاویری از خانهاش منتشر شد که شمشیر و وسایل ورزشی او را به عنوان «مستندات جرم» نمایش میدادند. اما او در همان فیلمهای تقطیعشدهای که از دادگاه و بازسازی صحنه منتشر شد، تأکید داشت که این وسایل، تنها ابزار تمرین ورزشیاش بودند.
وکیلش پس از قتل حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
کیان را ۱۷ دیماه اعدام کردند....
#کیان_حسینی #محمد_حسینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی وفا احمدپور (وفادار) به یاد جاویدنام کیان (محمد) حسینی
دوم اسفند، زادروز انسانی بزرگوار است که «بزرگوار» تکیهکلامش بود
محمد حسینی، مردی که دوست داشت او را «کیان» صدا بزنند، از بیصداترین بازداشتشدگان و زندانیان بود. در ۶۵ روزی که در بازداشت به سر برد، جز وکیلش، هیچکس را ندید. پدر و مادرش سالها پیش از دنیا رفته بودند و کسی را نداشت که پیگیر وضعیتش باشد.
او کارگر یک مرغداری بود و برای تأمین معاش، هر روز مسیر قزوین – کرج را طی میکرد. چند روز پس از ۱۲ آبان، در مراسم چهلم حدیث نجفی بازداشت شد و به سرعت در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج محاکمه گردید.
در دادگاه، محمد حسینی توضیح داد که آن روز قصد داشته به بهشت سکینه، مزار پدر و مادرش برود و آنجا گل بکارد، اما وقتی با بسته شدن اتوبان تهران – قزوین مواجه شد، متوجه درگیریها شد، لحظاتی در محل حضور داشت و سپس آنجا را ترک کرد.
او در دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج متولد شد. پدرش حسن و مادرش صغری، اهل تنکابن بودند و سالها پیش از دنیا رفتند. او یک خواهر، یک برادر و یک برادر ناتنی داشت، اما ارتباط نزدیکی با آنها نداشت و در کمالشهر کرج، در خانهای استیجاری، تنها زندگی میکرد.
محمد حسینی تا مقطع راهنمایی تحصیل کرده بود و با درآمدی حدود شش میلیون تومان در شرکت «جوجهکشی» مرغک قزوین کار میکرد. در کنار کار، به ورزشهای رزمی علاقه داشت و در رشتههایی مانند کونگفو و ووشو، مقام قهرمانی داشت.
پس از بازداشت، در رسانههای حکومتی تصاویری از خانهاش منتشر شد که شمشیر و وسایل ورزشی او را به عنوان «مستندات جرم» نمایش میدادند. اما او در همان فیلمهای تقطیعشدهای که از دادگاه و بازسازی صحنه منتشر شد، تأکید داشت که این وسایل، تنها ابزار تمرین ورزشیاش بودند.
وکیلش پس از قتل حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
کیان را ۱۷ دیماه اعدام کردند....
#کیان_حسینی #محمد_حسینی #وفادار #وفا_احمدپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دوم اسفند، زادروز انسانی بزرگوار است که «بزرگوار» تکیهکلامش بود
محمد حسینی، مردی که دوست داشت او را «کیان» صدا بزنند، از بیصداترین بازداشتشدگان و زندانیان بود. در ۶۵ روزی که در بازداشت به سر برد، جز وکیلش، هیچکس را ندید. پدر و مادرش سالها پیش از دنیا رفته بودند و کسی را نداشت که پیگیر وضعیتش باشد.
او کارگر یک مرغداری بود و برای تأمین معاش، هر روز مسیر قزوین – کرج را طی میکرد. چند روز پس از ۱۲ آبان، در مراسم چهلم حدیث نجفی بازداشت شد و به سرعت در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج محاکمه گردید.
در دادگاه، محمد حسینی توضیح داد که آن روز قصد داشته به بهشت سکینه، مزار پدر و مادرش برود و آنجا گل بکارد، اما وقتی با بسته شدن اتوبان تهران – قزوین مواجه شد، متوجه درگیریها شد، لحظاتی در محل حضور داشت و سپس آنجا را ترک کرد.
او در دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج متولد شد. پدرش حسن و مادرش صغری، اهل تنکابن بودند و سالها پیش از دنیا رفتند. او یک خواهر، یک برادر و یک برادر ناتنی داشت، اما ارتباط نزدیکی با آنها نداشت و در کمالشهر کرج، در خانهای استیجاری، تنها زندگی میکرد.
محمد حسینی تا مقطع راهنمایی تحصیل کرده بود و با درآمدی حدود شش میلیون تومان در شرکت «جوجهکشی» مرغک قزوین کار میکرد. در کنار کار، به ورزشهای رزمی علاقه داشت و در رشتههایی مانند کونگفو و ووشو، مقام قهرمانی داشت.
پس از بازداشت، در رسانههای حکومتی تصاویری از خانهاش منتشر شد که شمشیر و وسایل ورزشی او را به عنوان «مستندات جرم» نمایش میدادند. اما او در همان فیلمهای تقطیعشدهای که از دادگاه و بازسازی صحنه منتشر شد، تأکید داشت که این وسایل، تنها ابزار تمرین ورزشیاش بودند.
وکیلش پس از قتل حکومتی او نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
کیان را ۱۷ دیماه اعدام کردند....
#کیان_حسینی #محمد_حسینی #وفادار #وفا_احمدپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«برای عشق محمد»
به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این #رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب #عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن #همجنسگرایی جرم است.
.
من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم. روزهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که #عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای #حقوق_همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
#محمدخردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
#محمد_خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این #آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_khordadian/
#محمد_خردادیان #رقص #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این #رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب #عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن #همجنسگرایی جرم است.
.
من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم. روزهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که #عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای #حقوق_همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
#محمدخردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
#محمد_خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این #آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_khordadian/
#محمد_خردادیان #رقص #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازنشر؛ تجمع اعتراضی دو سال پیش شهروندان شازند اراک در حمایت از محمد نجفی، وکیل زندانی
دو سال پیش گروهی از شهروندان شازند از توابع اراک، در حمایت از محمد نجفی، وکیل زندانی، تجمع اعتراضی برگزار کرده بودند و محمد نجفی هنوز در زندان است.
۶ سال است که محمد نجفی در زندان محبوس است او به بیماریهای دیابت، فشار خون، بیماری مرتبط با مغز و اعصاب مبتلا ست و تاکنون از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی محروم بوده است.
محمد نجفی وکالت فعالان سیاسی و مدنی را تقبل میکرد و در جریان اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ خبر کشتهشدن وحید حیدری در زندان اراک را افشا کرده بود.
از همان زمان تا کنون، بیش از ده رای علیه محمد نجفی صادر شده و پروندهسازیهای متعددی علیه او صورت گرفته است.
ایشان
به اتهام «توهین به رهبری» به ۳ سال حبس تعزیری
به اتهام «نشر اکاذیب» به ۴ ماه حبس تعزیری
به اتهام «تبلیغ علیه نظام» «توهین به رهبری» و «کمک به دولت متخاصم از طریق مصاحبه با صدای آمریکا، رادیو فردا و بیبیسی فارسی»، به ۱۳ سال حبس
به دلیل انتشار نامهای خطاب به علی خامنهای در فضای مجازی در بهمنماه ۱۳۹۸ با اتهام «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» به ۲ سال حبس تعزیری و پرداخت ۴۰ میلیون ریال جزای نقدی
محکوم شده است.
#محمد_نجفی #وکلای_زندانی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
دو سال پیش گروهی از شهروندان شازند از توابع اراک، در حمایت از محمد نجفی، وکیل زندانی، تجمع اعتراضی برگزار کرده بودند و محمد نجفی هنوز در زندان است.
۶ سال است که محمد نجفی در زندان محبوس است او به بیماریهای دیابت، فشار خون، بیماری مرتبط با مغز و اعصاب مبتلا ست و تاکنون از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی محروم بوده است.
محمد نجفی وکالت فعالان سیاسی و مدنی را تقبل میکرد و در جریان اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ خبر کشتهشدن وحید حیدری در زندان اراک را افشا کرده بود.
از همان زمان تا کنون، بیش از ده رای علیه محمد نجفی صادر شده و پروندهسازیهای متعددی علیه او صورت گرفته است.
ایشان
به اتهام «توهین به رهبری» به ۳ سال حبس تعزیری
به اتهام «نشر اکاذیب» به ۴ ماه حبس تعزیری
به اتهام «تبلیغ علیه نظام» «توهین به رهبری» و «کمک به دولت متخاصم از طریق مصاحبه با صدای آمریکا، رادیو فردا و بیبیسی فارسی»، به ۱۳ سال حبس
به دلیل انتشار نامهای خطاب به علی خامنهای در فضای مجازی در بهمنماه ۱۳۹۸ با اتهام «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» به ۲ سال حبس تعزیری و پرداخت ۴۰ میلیون ریال جزای نقدی
محکوم شده است.
#محمد_نجفی #وکلای_زندانی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر محمد سعادتی، در یک گفتگوی تلفنی از زندان همدان، میگوید که وزارت اطلاعات مانع از تبدیل حبس ایشان با تخت نظارت با پابند الکترونیکی میشود و این موضوع ناشی از عدم استقلال قاضی و سیطره نهاد امنیتی بر نهاد قضا است.
او میگوید کل پروندهاش با دخالت نهاد اطلاعات ساخته و پرداخته شده و به صدور و اجرای حکم رسیده است.
آقای دکتر محمد سعادتی عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند، روز چهارشنبه ۱۷ بهمن ماه جهت تحمل ۷ ماه حبس قطعی بابت اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب در فضای مجازی راهی زندان همدان شدند.
در حالی او زندانی میشود که هیچیک از اتهامات انتسابی مستندات قوی نداشتهاند.
آقای سعادتی از هموطنان اهل سنت هستند که مورد ستم و تبعیض مضاعف قرار میگیرند.
ایشان با آنکه دارای سالها سابقه تدریس در دانشگاه، دارای رتبههای برتر مقاطع مختلف تحصیلی و نویسنده چندین مقاله در ژورنالهای معتبر هستند، حالا باید در زندان دوران حبس خود را بگذرانند.
#دانشگاه_در_زنجیر #محمد_سعادتی #بیانیه #دانشگاه #استاد_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او میگوید کل پروندهاش با دخالت نهاد اطلاعات ساخته و پرداخته شده و به صدور و اجرای حکم رسیده است.
آقای دکتر محمد سعادتی عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند، روز چهارشنبه ۱۷ بهمن ماه جهت تحمل ۷ ماه حبس قطعی بابت اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب در فضای مجازی راهی زندان همدان شدند.
در حالی او زندانی میشود که هیچیک از اتهامات انتسابی مستندات قوی نداشتهاند.
آقای سعادتی از هموطنان اهل سنت هستند که مورد ستم و تبعیض مضاعف قرار میگیرند.
ایشان با آنکه دارای سالها سابقه تدریس در دانشگاه، دارای رتبههای برتر مقاطع مختلف تحصیلی و نویسنده چندین مقاله در ژورنالهای معتبر هستند، حالا باید در زندان دوران حبس خود را بگذرانند.
#دانشگاه_در_زنجیر #محمد_سعادتی #بیانیه #دانشگاه #استاد_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علی شریفزاده اردکانی، که خود از وکلای شریف است، در روز وکیل، یاد سه وکیل زندانی را گرامی داشت و نوشت:
«درود برشما همکاران گرانقدر که الگو شرافت و مقاومت هستید.
با محمدرضا فقیهی بیشتر افتخار بهره مندی از اخلاقیاتش را داشتم و میدانم چقدر شریف و پاک سیرت است.
جای وکیل زندان نیست.»
لازم به ذکر است، در نظام جمهوری اسلامی، وکلای زیادی بارها بازداشت شده و با انواع محرومیت مواجه شدهاند. جرم آنها صرفا انجام وظایف یک وکیل بوده است. جمهوری اسلامی اصولا با نهاد وکالت مشکل دارد و قائل به دفاع حقوقی از متهمان نیست.
اسامی تعدادی از وکلا و حقوقدانهایی که زندانی، تحت پیگرد، مجبور به مهاجرت یا ممنوعالکار یا اخراج از دانشگاه شدهاند:
محمد نجفی، فرزانه زیلابی، ناصر زرافشان، محمد سیفزاده، شیرین عبادی، عبدالفتاح سلطانی، امیرسالار داوودی، مصطفی نیلی، قاسم شعلهسعدی، آرش کیخسروی، نسرین ستوده، مصطفی دانشجو، محمد صالح نقرهکار، محمد اولیائیفرد، جواد علیکردی، گیتی پورفاضل، فرخ فروزان، هدی عمید، نورعلی تابنده، محمد علی دادخواه، محمد مصطفایی، شادی صدر، محمد حسین نیری، محمد رضا رزاقی، رزا قراچورلو، خلیل بهرامیان، لیلا حیدری، فرهاد محمدی، گلاله وطندوست، شیما قوشه، مهناز پراکند، زندهیاد دکتر هادی اسماعیلزاده، پیام درفشان، محمدرضا فقیهی، طاهر نقوی، فرشته تابانیان و ...
#محمدرضا_فقیهی
#محمد_نجفی
#طاهر_نقوی #روز_وکیل #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«درود برشما همکاران گرانقدر که الگو شرافت و مقاومت هستید.
با محمدرضا فقیهی بیشتر افتخار بهره مندی از اخلاقیاتش را داشتم و میدانم چقدر شریف و پاک سیرت است.
جای وکیل زندان نیست.»
لازم به ذکر است، در نظام جمهوری اسلامی، وکلای زیادی بارها بازداشت شده و با انواع محرومیت مواجه شدهاند. جرم آنها صرفا انجام وظایف یک وکیل بوده است. جمهوری اسلامی اصولا با نهاد وکالت مشکل دارد و قائل به دفاع حقوقی از متهمان نیست.
اسامی تعدادی از وکلا و حقوقدانهایی که زندانی، تحت پیگرد، مجبور به مهاجرت یا ممنوعالکار یا اخراج از دانشگاه شدهاند:
محمد نجفی، فرزانه زیلابی، ناصر زرافشان، محمد سیفزاده، شیرین عبادی، عبدالفتاح سلطانی، امیرسالار داوودی، مصطفی نیلی، قاسم شعلهسعدی، آرش کیخسروی، نسرین ستوده، مصطفی دانشجو، محمد صالح نقرهکار، محمد اولیائیفرد، جواد علیکردی، گیتی پورفاضل، فرخ فروزان، هدی عمید، نورعلی تابنده، محمد علی دادخواه، محمد مصطفایی، شادی صدر، محمد حسین نیری، محمد رضا رزاقی، رزا قراچورلو، خلیل بهرامیان، لیلا حیدری، فرهاد محمدی، گلاله وطندوست، شیما قوشه، مهناز پراکند، زندهیاد دکتر هادی اسماعیلزاده، پیام درفشان، محمدرضا فقیهی، طاهر نقوی، فرشته تابانیان و ...
#محمدرضا_فقیهی
#محمد_نجفی
#طاهر_نقوی #روز_وکیل #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اداره اطلاعات به دادگاه تجدیدنظر گفته است که هیچگونه تخفیفی از جمله تبدیل حکم زندان به نظارت با پابند الکترونیکی برای آقای دکتر محمد سعادتی قائل نشوند.
این موضوع یعنی عدم استقلال نهاد قضایی و سیطره نهاد امنیتی بر این نهاد.
آقای دکتر باقرینیا، استاد دانشگاه اخراجشده، به این موضوع واکنش نشان داده و میگوید در نظام ولایی افراد را مطیع میخواهند و سر به زیر و نهاد اطلاعاتی در مرتبه فرادست نهاد قضایی تصمیم میگیرد. او به نقل از دکتر حاتم قادری تاکید میکند که «ستبرترین وضعیت استبدادی، نظام ولایی است»
#حسن_باقری_نیا #محمد_سعادتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این موضوع یعنی عدم استقلال نهاد قضایی و سیطره نهاد امنیتی بر این نهاد.
آقای دکتر باقرینیا، استاد دانشگاه اخراجشده، به این موضوع واکنش نشان داده و میگوید در نظام ولایی افراد را مطیع میخواهند و سر به زیر و نهاد اطلاعاتی در مرتبه فرادست نهاد قضایی تصمیم میگیرد. او به نقل از دکتر حاتم قادری تاکید میکند که «ستبرترین وضعیت استبدادی، نظام ولایی است»
#حسن_باقری_نیا #محمد_سعادتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دستخطی از جاویدنام محمد قبادلو که نرگس محمدی منتشر کرد. محمد در دوران حبس در زندان تهران بزرگ برای همبندیهایش نوشته:
«حتی اگه سرمون بره، خورده به پیروزی تنمون گره»
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، همراه با شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریمبیگی از جانباختگان عاشورای ۸۸، به دیدار مادر جاویدنام سربهدار محمد قبادلو رفتند.
خانم محمدی ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
سلام بر سربداران عاشق.
تک تک کلماتی که از دهان مادر بر می آید، نشان از سرزندگی محمد دارد: «محمد زندگی را دوست داشت. کار می کرد و از زندگی لذت می برد.»
«محمد از زندان تماس گرفت و سفارش کرد که مبادا به خاطر اعدام من، به التماس و درخواست از اینها بیفتید.»
محمد یکی از سربدارانی است که گرچه عاشق زندگی بودند، اما بر سر پیمان ایستادند و از جان عزیزشان گذشتند.
برماست که فراموششان نکنیم.
برای لغو اعدام یکصدا شویم و به پاخیزیم.
#محمد_قبادلو #نه_به_اعدام #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«حتی اگه سرمون بره، خورده به پیروزی تنمون گره»
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، همراه با شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریمبیگی از جانباختگان عاشورای ۸۸، به دیدار مادر جاویدنام سربهدار محمد قبادلو رفتند.
خانم محمدی ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
سلام بر سربداران عاشق.
تک تک کلماتی که از دهان مادر بر می آید، نشان از سرزندگی محمد دارد: «محمد زندگی را دوست داشت. کار می کرد و از زندگی لذت می برد.»
«محمد از زندان تماس گرفت و سفارش کرد که مبادا به خاطر اعدام من، به التماس و درخواست از اینها بیفتید.»
محمد یکی از سربدارانی است که گرچه عاشق زندگی بودند، اما بر سر پیمان ایستادند و از جان عزیزشان گذشتند.
برماست که فراموششان نکنیم.
برای لغو اعدام یکصدا شویم و به پاخیزیم.
#محمد_قبادلو #نه_به_اعدام #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد بیرانوند، پدر دو فرزند، رانندهای بود که بار قمقمه حمل میکرد. او در مسیر تهران، قربانی تیراندازی بیضابطه نیروهای لباس شخصی شد. در فایل صوتی بهجا مانده، محمد میگوید تحت فشار و شکنجه مجبور به اعتراف اجباری شد، در حالیکه بارها تاکید میکند قاتل نیست و عمداً کسی را زیر نگرفته. او تنها برای نجات جانش، سرش را پایین آورد تا گلولهها به او نخورد، گلولههایی که مأموران بدون هشدار شلیک کردند و باعث وحشت و رانندگی در شرایط نامتعادل شد.
دادگاه بدون بررسی مستقل، با پیشداوری امنیتی و نادیده گرفتن شواهد و تناقضات پرونده، محمد را به قتل عمد محکوم کرد. نه نظریه کارشناسی مستقل اخذ شد، نه به شهادتهای متناقض توجه کردند. مأموران حاضر در صحنه، برخلاف قانون، لباس شخصی بودند و هویت خود را اعلام نکردند. خانواده مأمور کشتهشده، که حکومت برایش عزای عمومی اعلام کرد، از رضایت خودداری کردند و حکم اعدام محمد در یک دادرسی کاملاً ناعادلانه اجرا شد.
محمد بیرانوند، قربانی سیستم معیوب قضایی، پروندهسازی هدفمند و تیراندازی بیضابطه مأموران شد. پرونده او نمادی از ظلم مضاعف علیه شهروندان عادی است که بیگناه، قربانی مناسبات امنیتی و سیاسی میشوند.
شرایط حادثه، تناقض در گفتار شاهدان، عدم استماع شاهدان مستقل، استناد به اعترافات اجباری زیر شکنجه، رد غیرمنطقی اعاده دادرسی، عدم بهرهمندی از وکیل مستقل در مراحل تحقیقات، عدم اخذ نظریه کارشناسی مستقل در مورد نحوه تیراندازی، موقعیت مکانی دقیق خودروها، مسیر فرار، زاویه برخورد خودرو و مقتول، ابهام در فرآیند تیراندازی و شناسایی مأمورین و عدم توجه به حق دفاع مشروع برای محمد بیرانوند، عدم توجه به اصل برائت و پیشداوری دادگاه و برخورد به عنوان یک مجرم خطرناک و ... همه نشان از یک پروندهسازی هدفمند دارد که هدف آن نه کشف حقیقت، بلکه توجیه یک سناریوی از پیش طراحی شده (شهیدسازی مأمور) بوده است.
متاسفانهمحمد بیرانوند توسط حکومت به قتل رسید و حتی اگر بیگناهیش ثابت شود، زنده نمیشود. این از اشکالات اساسی حکم اعدام است که غیر قابل بازگشت است. حالا همسر و فرزندان و سایر اعضای خانواده علاوه بر عزادار بودن، انگ اجتماعی هم میخورند و این بسیار دردناک است.
این گزارش بر اساس فایل صوتی محمد بیرانوند و جزییاتی از پرونده که در اختیار ما قرار گرفته نوشته شده است.
#محمد_بیرانوند #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دادگاه بدون بررسی مستقل، با پیشداوری امنیتی و نادیده گرفتن شواهد و تناقضات پرونده، محمد را به قتل عمد محکوم کرد. نه نظریه کارشناسی مستقل اخذ شد، نه به شهادتهای متناقض توجه کردند. مأموران حاضر در صحنه، برخلاف قانون، لباس شخصی بودند و هویت خود را اعلام نکردند. خانواده مأمور کشتهشده، که حکومت برایش عزای عمومی اعلام کرد، از رضایت خودداری کردند و حکم اعدام محمد در یک دادرسی کاملاً ناعادلانه اجرا شد.
محمد بیرانوند، قربانی سیستم معیوب قضایی، پروندهسازی هدفمند و تیراندازی بیضابطه مأموران شد. پرونده او نمادی از ظلم مضاعف علیه شهروندان عادی است که بیگناه، قربانی مناسبات امنیتی و سیاسی میشوند.
شرایط حادثه، تناقض در گفتار شاهدان، عدم استماع شاهدان مستقل، استناد به اعترافات اجباری زیر شکنجه، رد غیرمنطقی اعاده دادرسی، عدم بهرهمندی از وکیل مستقل در مراحل تحقیقات، عدم اخذ نظریه کارشناسی مستقل در مورد نحوه تیراندازی، موقعیت مکانی دقیق خودروها، مسیر فرار، زاویه برخورد خودرو و مقتول، ابهام در فرآیند تیراندازی و شناسایی مأمورین و عدم توجه به حق دفاع مشروع برای محمد بیرانوند، عدم توجه به اصل برائت و پیشداوری دادگاه و برخورد به عنوان یک مجرم خطرناک و ... همه نشان از یک پروندهسازی هدفمند دارد که هدف آن نه کشف حقیقت، بلکه توجیه یک سناریوی از پیش طراحی شده (شهیدسازی مأمور) بوده است.
متاسفانهمحمد بیرانوند توسط حکومت به قتل رسید و حتی اگر بیگناهیش ثابت شود، زنده نمیشود. این از اشکالات اساسی حکم اعدام است که غیر قابل بازگشت است. حالا همسر و فرزندان و سایر اعضای خانواده علاوه بر عزادار بودن، انگ اجتماعی هم میخورند و این بسیار دردناک است.
این گزارش بر اساس فایل صوتی محمد بیرانوند و جزییاتی از پرونده که در اختیار ما قرار گرفته نوشته شده است.
#محمد_بیرانوند #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعتراض جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشور به حکم حبس دکتر محمد سعادتی
جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاههای ایران با امضای نامهای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضاییه، اعتراض خود را نسبت به صدور حکم هفت ماه حبس برای دکتر محمد سعادتی، عضو هیأت علمی دانشگاه بیرجند، اعلام کردند.
در این نامه، امضاکنندگان تأکید کردهاند که دکتر سعادتی از اساتید برجسته حوزه فیزیولوژی و سمشناسی است و به اتهام نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام، از تاریخ ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ روانه زندان شده است. نویسندگان نامه ضمن ناروا دانستن این حکم، یادآور شدهاند که مطابق اصول ۲۳ و ۲۴ قانون اساسی، بیان عقاید و اظهار نظرهای علمی مشمول آزادی بیان بوده و اینگونه اتهامات، مستوجب برائت و منع تعقیب هستند.
اعضای هیأت علمی امضاکننده، ضمن اعتراض به برخوردهای امنیتی با استادان دانشگاه، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط دکتر سعادتی شدهاند.
اسامی امضاکنندگان این نامه شامل تعدادی از اساتید دانشگاههای معتبر کشور از جمله دانشگاههای تهران، علم و صنعت، صنعتی شریف، فردوسی مشهد، دانشگاه اصفهان، دانشگاه شیراز و ... است.
#بیانیه #محمد_سعادتی #دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاههای ایران با امضای نامهای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضاییه، اعتراض خود را نسبت به صدور حکم هفت ماه حبس برای دکتر محمد سعادتی، عضو هیأت علمی دانشگاه بیرجند، اعلام کردند.
در این نامه، امضاکنندگان تأکید کردهاند که دکتر سعادتی از اساتید برجسته حوزه فیزیولوژی و سمشناسی است و به اتهام نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام، از تاریخ ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ روانه زندان شده است. نویسندگان نامه ضمن ناروا دانستن این حکم، یادآور شدهاند که مطابق اصول ۲۳ و ۲۴ قانون اساسی، بیان عقاید و اظهار نظرهای علمی مشمول آزادی بیان بوده و اینگونه اتهامات، مستوجب برائت و منع تعقیب هستند.
اعضای هیأت علمی امضاکننده، ضمن اعتراض به برخوردهای امنیتی با استادان دانشگاه، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط دکتر سعادتی شدهاند.
اسامی امضاکنندگان این نامه شامل تعدادی از اساتید دانشگاههای معتبر کشور از جمله دانشگاههای تهران، علم و صنعت، صنعتی شریف، فردوسی مشهد، دانشگاه اصفهان، دانشگاه شیراز و ... است.
#بیانیه #محمد_سعادتی #دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
بسیاری از روحانیان و افراد معتقد مذهبی که بهائیان را «نجس» و «کافر» میدانستند و از بسط این آیین جدید نگران بودند تلاش کردند که با این آیین جدید آشنا بشوند و درباره آن با مردم صحبت کنند و به زعم خود ایرادات این دین را نشان بدهند و اثبات کنند که این دین – برخلاف اسلام و تشیع – دینی الهی نیست.
یکی از این روحانیان «محمد موحد» بود. او به قصد آشنایی با آیین بهائیت و پاسخ به شبهات به مطالعه این دین پرداخت اما در نهایت خود نیز بهائی شد.
محمد موحد، فرزند محمدعلی شیخ موحد از علمای طراز اول شهر شیراز بود. مادرش، زکیه بلادی نیز زنی مومن بود. موحد در سال ۱۳۱۶ در شهر شیراز به دنیا آمد. پدرش معلم مدرسه مذهبی «آقا بابا خان» در شهر شیراز بود. او پنج فرزند پسر داشت و آرزو داشت همه آنها به کسوت روحانیت درآیند.
مطالعه بیشتر در سایت توانا
https://tavaana.org/mohammad_ali_movahed/
#بهائیان_ایران #بهائی #داستان_ما_یکیست #شیعه_گری #محمد_موحد #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بسیاری از روحانیان و افراد معتقد مذهبی که بهائیان را «نجس» و «کافر» میدانستند و از بسط این آیین جدید نگران بودند تلاش کردند که با این آیین جدید آشنا بشوند و درباره آن با مردم صحبت کنند و به زعم خود ایرادات این دین را نشان بدهند و اثبات کنند که این دین – برخلاف اسلام و تشیع – دینی الهی نیست.
یکی از این روحانیان «محمد موحد» بود. او به قصد آشنایی با آیین بهائیت و پاسخ به شبهات به مطالعه این دین پرداخت اما در نهایت خود نیز بهائی شد.
محمد موحد، فرزند محمدعلی شیخ موحد از علمای طراز اول شهر شیراز بود. مادرش، زکیه بلادی نیز زنی مومن بود. موحد در سال ۱۳۱۶ در شهر شیراز به دنیا آمد. پدرش معلم مدرسه مذهبی «آقا بابا خان» در شهر شیراز بود. او پنج فرزند پسر داشت و آرزو داشت همه آنها به کسوت روحانیت درآیند.
مطالعه بیشتر در سایت توانا
https://tavaana.org/mohammad_ali_movahed/
#بهائیان_ایران #بهائی #داستان_ما_یکیست #شیعه_گری #محمد_موحد #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
محمد نوریزاد، زندانی سیاسی، در پیامی از ملت ایران خواست تا در برابر جمهوری اسلامی متحد باشند و فریب تفرقه افکنیها با هدایت وزارت اطلاعات و سپاه را نخورند.
متن این پیام به شرح زیر است:
پیام محمد نوریزاد
از زندان برای ملت ایران
هموطنانم درود
از زبان خودم نمیگویم
*از زبان سرزمینمان ایران عزیز*
با سوز، با اشک، با التماس، با خواهش به شما میگویم
«با هم باشید.»
از شما میخواهم؛ به کوری چشمان هرزه سران جمهوری اسلامی هم که شده، در کنار هم، برای فردای ایران بزرگ، از اختلاف، از تنش، از با هم نبودن دوری کنید
*بمیرم برای تک تک شما. بمیرم برای آرزوهای برنیامدهی شما. ایران خویش را دریابیم و برای سرنگونی هرچه زودتر این نظام سرطانی، از "با هم در افتادن"، از "من برترم تو کوچکتری" دست بشوییم، دست به دست هم بدهیم. این نظام ایرانخوار و ملایان انگلگون و سرداران پخمه و ویرانگر، درست بر لب پرتگاه نیستیاند. تنها به یک هول دادن ما بنداند.
ایران عزیز از ما میخواهد
برای رهاییاش از این سرطان کشنده، باهم باشیم تا باهم این ایرانخواران ویرانگر را به دره تباهی دراندازیم
بامید سرفرازی سرزمینمان ایران
مبادا گرفتار اختلاف افکنیهای اطلاعات و سپاه شویم و روزی به خود آییم که دیگر دیر شده باشد
دوستتان دارم
جانم فدای شما
جانم فدای ایران
محمد نوریزاد
زندان اوین
اسفند ماه ۱۴۰۳
ـ لازم به ذکر است، جمهوری اسلامی پروژهای را برای بیاعتبار سازی فعالان حقوق بشر، زندانیان سیاسی و کنشگران مدنی با استفاده از عوامل نفوذی خود در خارج از کشور و ارتش سایبری خود (با پوشش گروههای مختلف) پیش میبرد و تلاش دارد تا بین مردم آزادیخواه ایران تفرقه ایجاد کند، یا در آنها شک و تردید به وجود آورد.
#محمد_نوریزاد #همبستگی #اتحاد #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن این پیام به شرح زیر است:
پیام محمد نوریزاد
از زندان برای ملت ایران
هموطنانم درود
از زبان خودم نمیگویم
*از زبان سرزمینمان ایران عزیز*
با سوز، با اشک، با التماس، با خواهش به شما میگویم
«با هم باشید.»
از شما میخواهم؛ به کوری چشمان هرزه سران جمهوری اسلامی هم که شده، در کنار هم، برای فردای ایران بزرگ، از اختلاف، از تنش، از با هم نبودن دوری کنید
*بمیرم برای تک تک شما. بمیرم برای آرزوهای برنیامدهی شما. ایران خویش را دریابیم و برای سرنگونی هرچه زودتر این نظام سرطانی، از "با هم در افتادن"، از "من برترم تو کوچکتری" دست بشوییم، دست به دست هم بدهیم. این نظام ایرانخوار و ملایان انگلگون و سرداران پخمه و ویرانگر، درست بر لب پرتگاه نیستیاند. تنها به یک هول دادن ما بنداند.
ایران عزیز از ما میخواهد
برای رهاییاش از این سرطان کشنده، باهم باشیم تا باهم این ایرانخواران ویرانگر را به دره تباهی دراندازیم
بامید سرفرازی سرزمینمان ایران
مبادا گرفتار اختلاف افکنیهای اطلاعات و سپاه شویم و روزی به خود آییم که دیگر دیر شده باشد
دوستتان دارم
جانم فدای شما
جانم فدای ایران
محمد نوریزاد
زندان اوین
اسفند ماه ۱۴۰۳
ـ لازم به ذکر است، جمهوری اسلامی پروژهای را برای بیاعتبار سازی فعالان حقوق بشر، زندانیان سیاسی و کنشگران مدنی با استفاده از عوامل نفوذی خود در خارج از کشور و ارتش سایبری خود (با پوشش گروههای مختلف) پیش میبرد و تلاش دارد تا بین مردم آزادیخواه ایران تفرقه ایجاد کند، یا در آنها شک و تردید به وجود آورد.
#محمد_نوریزاد #همبستگی #اتحاد #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech