This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استبداد دینی؛ وقتی سرکوب مقدس میشود
دکتر حسن باقرینیا در ویدیویی، استبداد دینی را خطرناکترین نوع حکومت توصیف میکند؛ چون نهفقط آزادی را سلب میکند، بلکه احساس آزادی را نیز نابود میسازد. به گفته او، تمام حکومتهای استبدادی برای بقای خود نیازمند ابزارهایی هستند که مردم را مطیع نگه دارند، اما استبداد دینی یک سلاح ویژه دارد: ادعای نمایندگی خدا.
وقتی حاکمیت خود را واسطه میان مردم و خدا میداند، مخالفت با آن دیگر تنها جرم سیاسی نیست، بلکه گناه و خروج از دین تلقی میشود. در این ساختار، اطاعت از حاکم، اطاعت از خدا قلمداد میشود و ظلم میتواند به عبادت بدل شود.
در جمهوری اسلامی، رهبری نه با رأی مستقیم مردم، بلکه با تشخیص گروهی منصوبشده از پیش تعیین میشود. این نگاه، نقد حاکم را ممنوع و مخالفت را حرام جلوه میدهد.
از نظر باقرینیا، اگر حکومتی بتواند دین را در کنترل خود بگیرد، فقط بدن مردم را مهار نمیکند، بلکه ذهن، دل، امید، ترس و وجدان آنها را هم در اختیار میگیرد.
در این نظام، قانون از دل شریعت میآید، نه از اراده عمومی. چون قوانین، الهی تلقی میشوند، امکان نقد و تغییر از آنها سلب میشود. در نتیجه، سرکوب، تبعیض، سانسور و حتی اعدام، پشت مفاهیمی مانند «حکم شرعی»، «فتنهگر»، یا «دشمن دین» پنهان میشوند.
نماز جمعه مراسمی سیاسی ـ عبادی معرفی میشود، راهپیماییهای حکومتی تکلیف دینی خوانده میشوند و نافرمانی مدنی مثل نداشتن حجاب، حرام شرعی اعلام میگردد.
او تأکید میکند: سکولاریسم، پادزهر این ساختار است؛ نه به معنای بیدینی، بلکه برای جلوگیری از سوءاستفاده سیاسی از ایمان. سکولاریسم یعنی حفظ آزادی ایمان، بدون تحمیل.
#استبداد_دینی #آزادی #سکولاریسم #گفتگو_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر حسن باقرینیا در ویدیویی، استبداد دینی را خطرناکترین نوع حکومت توصیف میکند؛ چون نهفقط آزادی را سلب میکند، بلکه احساس آزادی را نیز نابود میسازد. به گفته او، تمام حکومتهای استبدادی برای بقای خود نیازمند ابزارهایی هستند که مردم را مطیع نگه دارند، اما استبداد دینی یک سلاح ویژه دارد: ادعای نمایندگی خدا.
وقتی حاکمیت خود را واسطه میان مردم و خدا میداند، مخالفت با آن دیگر تنها جرم سیاسی نیست، بلکه گناه و خروج از دین تلقی میشود. در این ساختار، اطاعت از حاکم، اطاعت از خدا قلمداد میشود و ظلم میتواند به عبادت بدل شود.
در جمهوری اسلامی، رهبری نه با رأی مستقیم مردم، بلکه با تشخیص گروهی منصوبشده از پیش تعیین میشود. این نگاه، نقد حاکم را ممنوع و مخالفت را حرام جلوه میدهد.
از نظر باقرینیا، اگر حکومتی بتواند دین را در کنترل خود بگیرد، فقط بدن مردم را مهار نمیکند، بلکه ذهن، دل، امید، ترس و وجدان آنها را هم در اختیار میگیرد.
در این نظام، قانون از دل شریعت میآید، نه از اراده عمومی. چون قوانین، الهی تلقی میشوند، امکان نقد و تغییر از آنها سلب میشود. در نتیجه، سرکوب، تبعیض، سانسور و حتی اعدام، پشت مفاهیمی مانند «حکم شرعی»، «فتنهگر»، یا «دشمن دین» پنهان میشوند.
نماز جمعه مراسمی سیاسی ـ عبادی معرفی میشود، راهپیماییهای حکومتی تکلیف دینی خوانده میشوند و نافرمانی مدنی مثل نداشتن حجاب، حرام شرعی اعلام میگردد.
او تأکید میکند: سکولاریسم، پادزهر این ساختار است؛ نه به معنای بیدینی، بلکه برای جلوگیری از سوءاستفاده سیاسی از ایمان. سکولاریسم یعنی حفظ آزادی ایمان، بدون تحمیل.
#استبداد_دینی #آزادی #سکولاریسم #گفتگو_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقرینیا در سخنانی، با اشاره به پدیده «تجربههای نزدیک به مرگ» (Near Death Experience) آن را نه شواهدی از جهان پس از مرگ، بلکه بازتابی از واکنش مغز در شرایط بحرانی دانست. وی گفت: «وقتی مغز در شوک یا کمبود اکسیژن قرار میگیرد، مواد شیمیایی خاصی ترشح میشود که میتواند توهماتی از نور، صدا یا خروج از بدن ایجاد کند. این تجربهها اغلب بر اساس پیشزمینه فرهنگی و باورهای فرد شکل میگیرند؛ برای مثال، یک مسلمان ممکن است امامان را ببیند، درحالیکه یک مسیحی حضرت عیسی را.»
او هشدار داد: «در بسیاری از جوامع استبدادی با حکومت دینی، این تجربهها توسط حاکمان مصادره میشود تا ترس و ایمان مذهبی را به نفع خود تقویت کنند. آنها با القای اینکه بهشت دیدهشده در تجربهها همان بهشتی است که وعدهاش را میدهند، مردم را از پرسشگری دور و به فرمانبرداری احساسی سوق میدهند.»
وی در پایان تأکید کرد: «نقد این سوءاستفاده به معنای نفی معنویت نیست، بلکه دعوتی است به آگاهی، تفکر، و زیستن با چشمانی باز—نه از سر ترس از آخرت، بلکه برای ارتقاء اخلاقی و انسانی.»
#تجربه_مرگ #استبداد_دینی #باور_دینی #تفکر_علمی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
او هشدار داد: «در بسیاری از جوامع استبدادی با حکومت دینی، این تجربهها توسط حاکمان مصادره میشود تا ترس و ایمان مذهبی را به نفع خود تقویت کنند. آنها با القای اینکه بهشت دیدهشده در تجربهها همان بهشتی است که وعدهاش را میدهند، مردم را از پرسشگری دور و به فرمانبرداری احساسی سوق میدهند.»
وی در پایان تأکید کرد: «نقد این سوءاستفاده به معنای نفی معنویت نیست، بلکه دعوتی است به آگاهی، تفکر، و زیستن با چشمانی باز—نه از سر ترس از آخرت، بلکه برای ارتقاء اخلاقی و انسانی.»
#تجربه_مرگ #استبداد_دینی #باور_دینی #تفکر_علمی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
میراث سقراط، کابوس حکومتهای ایدئولوژیک
دکتر حسن باقرینیا، استاد دانشگاه و پژوهشگر، در این ویدئو با اشاره به میراث فکری سقراط، به نقد آموزش اخلاق در نظامهای استبدادی پرداخته است. او تأکید میکند که سقراط معتقد بود زندگی بدون بررسی و تأمل، ارزش زیستن ندارد و اخلاق را باید از طریق پرسش، اندیشیدن و شک کردن کشف کرد، نه از طریق تحمیل و تلقین.
دکتر باقرینیا روش سقراط را «دیالکتیک» یا گفتوگوی انتقادی توصیف میکند؛ گفتوگویی دوسویه و مبتنی بر پرسش، با هدف رسیدن به درکی عمیقتر، نه برای غلبه بر طرف مقابل. او این روش را در تضاد کامل با ساختارهای استبدادی میداند که اخلاق را ابزاری برای کنترل میبینند و نه بستر رشد انسانی.
وی خاطرنشان میکند که در نظامهای استبدادی، اخلاق از طریق تلقین، احساسات، تبلیغات یکسویه و تحمیل دینی آموزش داده میشود. در این فضا، شک کردن بیادبی تلقی میشود و پرسیدن نشانه گمراهی. نتیجه، شکلگیری جامعهای مطیع، بیسؤال و بیتفکر است.
دکتر باقرینیا در پایان تأکید میکند که امروز بیش از همیشه به روش سقراط نیاز داریم؛ نه فقط در کلاسهای فلسفه، بلکه در خانهها، روابط و حتی در نقد قدرت. گفتوگو، شک و شنیدن نظر مخالف ابزار رشد ما هستند، نه تهدید.
#حسن_باقری_نیا #استبداد_دینی #تفکر_انتقادی #تفکر #گفتگو #پرسشگری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دکتر حسن باقرینیا، استاد دانشگاه و پژوهشگر، در این ویدئو با اشاره به میراث فکری سقراط، به نقد آموزش اخلاق در نظامهای استبدادی پرداخته است. او تأکید میکند که سقراط معتقد بود زندگی بدون بررسی و تأمل، ارزش زیستن ندارد و اخلاق را باید از طریق پرسش، اندیشیدن و شک کردن کشف کرد، نه از طریق تحمیل و تلقین.
دکتر باقرینیا روش سقراط را «دیالکتیک» یا گفتوگوی انتقادی توصیف میکند؛ گفتوگویی دوسویه و مبتنی بر پرسش، با هدف رسیدن به درکی عمیقتر، نه برای غلبه بر طرف مقابل. او این روش را در تضاد کامل با ساختارهای استبدادی میداند که اخلاق را ابزاری برای کنترل میبینند و نه بستر رشد انسانی.
وی خاطرنشان میکند که در نظامهای استبدادی، اخلاق از طریق تلقین، احساسات، تبلیغات یکسویه و تحمیل دینی آموزش داده میشود. در این فضا، شک کردن بیادبی تلقی میشود و پرسیدن نشانه گمراهی. نتیجه، شکلگیری جامعهای مطیع، بیسؤال و بیتفکر است.
دکتر باقرینیا در پایان تأکید میکند که امروز بیش از همیشه به روش سقراط نیاز داریم؛ نه فقط در کلاسهای فلسفه، بلکه در خانهها، روابط و حتی در نقد قدرت. گفتوگو، شک و شنیدن نظر مخالف ابزار رشد ما هستند، نه تهدید.
#حسن_باقری_نیا #استبداد_دینی #تفکر_انتقادی #تفکر #گفتگو #پرسشگری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
«هرگاه در شر مطلق بودن حاکمیت شک کردید، بدانید که جمهوری اسلامی به انحای گوناگون، ما را میکشد.
بعضی با گلوله و شلیک مستقیم و موشک و "خطای انسانی" و بقیهمان هم با حبس و اعدام و محرومیت.
بلیه و مصیبت اصلی، ولی مطلقه فقیه است که انسانها را به معنای دقیق کلمه، از زندگی ساقط میکند.
شما را به حقارت و خفت میکشاند که مقابل تمامیتخواهی دینی آغشته خون و کثافتش زانو بزنید وگرنه، پایتان را قلم میکند.
اگر بنویسید، قلمتان را میشکند و اگر فریاد بزنید، پا بر روی گردهتان میگذارد و آنقدر فشار میدهد تا خیالش راحت شود که واقعا خفهخون گرفتهاید.
اگر بازهم بایستید، آجر به آجر میچیند که غایت دغدغه شما بشود حقوق سر ماه و اجارهبها و ... تا به نفس نفس زدن بیفتید.
برای همین است که بارها گفتهام جمهوری اسلامی انگارهای جز "مرگ" انسان ندارد و اگر قصد انسان بودن کنید، همهچیزتان را به یغما خواهد برد...
آنقدر که حتی از خودتان منزجر شوید و در یک سیستم ناکارآمد و فشل و معیوب، به درماندگی و عجز بیفتید.
خامنهای میخواهد سقوط ما را ببیند. سقوط و افول و مرگ انسانی تک تکمان را!
ما ایرانیها!
با هر زبان و قومیت و نژاد.
از هر شهر و روستا و خانهای که در آن به رنج زاده شدیم...
این یک جبر سیاسی است که باید "امت" باشید، نه "ملت".
امتوارگی، به مثابه الکن بودن حتی در اجابت مزاج و بدیهی و ابتداییترین جزئیات "بقا"، و نه زندگی!
که باید خامنهای دیکته بگوید و شما سرمشق بگیرید.
اگر اراده "ملت" بودن کنید، در قاموس ولی مطلقه فقیه، محکوم به مرگی سخت و دردناک خواهید شد...
با اینهمه گامهایم که سست میشوند به "ایران" فکر میکنم و بر این پلاک که در تمام بازجوییها و احضارها و بازداشتها و زندان همراهم بوده، بوسه میزنم.
ایمان و اراده ما، نجات تو از شر خودکامهای است که با استبداد دینی، خاکت را به ویرانی کشانده.
اینها را نوشتم که بگویم همه ما، از جمله من، داریم دست و پا میزنیم که خودمان را از این باتلاق بلعنده و هولناک نجات دهیم.
که خاکمان را از نو بیافرینیم!
این است روایت من و ما و جمهوریاسلامی خامنهای!
اما تا ابد "ایران، ایران ماست!"»
ـ نویسنده متن مطهره گونهای، دانشجوی اخراجی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران و فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق است که این متن را در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده است.
#ایران #برای_ایران #استبداد_دینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #مطهره_گونه_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بعضی با گلوله و شلیک مستقیم و موشک و "خطای انسانی" و بقیهمان هم با حبس و اعدام و محرومیت.
بلیه و مصیبت اصلی، ولی مطلقه فقیه است که انسانها را به معنای دقیق کلمه، از زندگی ساقط میکند.
شما را به حقارت و خفت میکشاند که مقابل تمامیتخواهی دینی آغشته خون و کثافتش زانو بزنید وگرنه، پایتان را قلم میکند.
اگر بنویسید، قلمتان را میشکند و اگر فریاد بزنید، پا بر روی گردهتان میگذارد و آنقدر فشار میدهد تا خیالش راحت شود که واقعا خفهخون گرفتهاید.
اگر بازهم بایستید، آجر به آجر میچیند که غایت دغدغه شما بشود حقوق سر ماه و اجارهبها و ... تا به نفس نفس زدن بیفتید.
برای همین است که بارها گفتهام جمهوری اسلامی انگارهای جز "مرگ" انسان ندارد و اگر قصد انسان بودن کنید، همهچیزتان را به یغما خواهد برد...
آنقدر که حتی از خودتان منزجر شوید و در یک سیستم ناکارآمد و فشل و معیوب، به درماندگی و عجز بیفتید.
خامنهای میخواهد سقوط ما را ببیند. سقوط و افول و مرگ انسانی تک تکمان را!
ما ایرانیها!
با هر زبان و قومیت و نژاد.
از هر شهر و روستا و خانهای که در آن به رنج زاده شدیم...
این یک جبر سیاسی است که باید "امت" باشید، نه "ملت".
امتوارگی، به مثابه الکن بودن حتی در اجابت مزاج و بدیهی و ابتداییترین جزئیات "بقا"، و نه زندگی!
که باید خامنهای دیکته بگوید و شما سرمشق بگیرید.
اگر اراده "ملت" بودن کنید، در قاموس ولی مطلقه فقیه، محکوم به مرگی سخت و دردناک خواهید شد...
با اینهمه گامهایم که سست میشوند به "ایران" فکر میکنم و بر این پلاک که در تمام بازجوییها و احضارها و بازداشتها و زندان همراهم بوده، بوسه میزنم.
ایمان و اراده ما، نجات تو از شر خودکامهای است که با استبداد دینی، خاکت را به ویرانی کشانده.
اینها را نوشتم که بگویم همه ما، از جمله من، داریم دست و پا میزنیم که خودمان را از این باتلاق بلعنده و هولناک نجات دهیم.
که خاکمان را از نو بیافرینیم!
این است روایت من و ما و جمهوریاسلامی خامنهای!
اما تا ابد "ایران، ایران ماست!"»
ـ نویسنده متن مطهره گونهای، دانشجوی اخراجی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران و فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق است که این متن را در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده است.
#ایران #برای_ایران #استبداد_دینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #مطهره_گونه_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech