آموزشکده توانا
53.8K subscribers
34.1K photos
38.7K videos
2.55K files
20K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود

در قرن شانزدهم، شهر ژنو در سوئیس تحت تأثیر اصلاحات مذهبی ژان کالون، رهبر برجسته جنبش پروتستان، دگرگون شد. کالون با دیدگاهی سخت‌گیرانه نسبت به تجمل و زرق و برق، آموزه‌هایی را ترویج می‌داد که استفاده از جواهرات و زیورآلات را نشانه فساد اخلاقی و دنیاگرایی می‌دانست. این دیدگاه خیلی زود به سیاست‌های رسمی شهر تبدیل شد و مشاغلی که با زیبایی ظاهری سر و کار داشتند، به ویژه جواهرسازی، تحت فشار قرار گرفتند. جواهرسازان ژنو ناگهان با کاهش شدید تقاضا مواجه شدند و بسیاری از آن‌ها کار خود را از دست دادند.

اما این صنعتگران ماهر، به جای ترک شهر یا رها کردن تخصص خود، به دنبال راهی برای بقا و تطبیق با شرایط جدید بودند. در این میان، ساعت‌سازی به عنوان صنعتی جایگزین، مورد توجه آنان قرار گرفت. ساخت ساعت نه‌تنها با مهارت‌های ظریف‌کاری و فلزکاری جواهرسازان سازگار بود، بلکه از نظر اخلاقی نیز با آموزه‌های کالونیستی همخوانی داشت: ابزاری سودمند، دقیق، و بدون جلوه‌گری‌های بیهوده. به این ترتیب، بسیاری از جواهرسازان ژنوی مسیر خود را تغییر دادند و وارد دنیای ساعت‌سازی شدند.

هر چند این فرایند تدریجی بود اما طولی نکشید که این تغییر شغلی، نه‌تنها باعث رونق اقتصادی ژنو شد، بلکه سنگ‌بنای شکل‌گیری صنعت ساعت‌سازی سوئیس را نیز پی‌ریزی کرد. مهارت و دقتی که جواهرسازان سابق به این حرفه جدید آوردند، موجب شد ساعت‌های ساخت سوئیس به کیفیت و ظرافت بی‌نظیری دست یابند. در قرون بعد، نام سوئیس به تدریج با ساعت‌های دقیق و لوکس مترادف شد و این کشور به عنوان مرکز جهانی صنعت ساعت‌سازی شناخته شد.

داستان تبدیل شدن ژنو از مرکز جواهرسازی به قطب ساعت‌سازی، نمونه‌ای است از پیوند پیچیده دین، اقتصاد و نوآوری. فتوی ساده‌ای که در ابتدا به نظر می‌رسید مانعی برای هنر و صنعت باشد، در واقع بذر صنعتی را کاشت که نه‌تنها هویت اقتصادی سوئیس را دگرگون کرد، بلکه جایگاه این کشور را در تاریخ فناوری و مهندسی نیز تثبیت کرد. این روایت نشان می‌دهد چگونه فشارهای فرهنگی و مذهبی می‌توانند به فرصت‌هایی تازه برای شکوفایی تبدیل شوند.

#ساعت_سوئیسی #سوئیس #پروتستان #صنعت #دین #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
هنگامه قاضیانی، هنرمند آزادی‌خواه، که روز گذشته با پدر جاویدنام یلدا آقافضلی دیدار کرده بود، دیداری هم با مادر جاویدنام متین نادرخانی داشت.

مادر متین، ضمن انتشار تصویری از این دیدار نوشت:

«هنگامه قاضیانی، بازگیر، علی‌رغم تمام موفقیت‌ها، شرف را انتخاب کرد و در کنار خانواده‌های دادخواه و فرزندانشان ایستاد.»

یک منبع مطلع، پیش‌تر درباره متین نادرخانی به توانا گفته بود:

«متین نادرخانی دروازه‌بان تیم فوتبال داماش پارسه که در انقلاب زن، زندگی، آزادی بسیار فعال بوده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ با دو گلوله توی سرش کشته میشه..
.

متین نادرخانی در جریان اعتراضات حدود ۷ ماه قبل از کشته‌شدن دستگیر میشه و برای مدتی زندان بوده.. متین گیتاریست بوده و شب حادثه گیتارش رو برمیداره و از خونه خارج میشه و دیگه هیچ وقت برنمی‌گرده.. جمهوری اسلامی علت مرگ رو خودکشی اعلام می‌کنه در صورتی که زاویه شلیک گلوله به سر خبر از کشته شدن این عزیز میده..
تصاویری از حضور متین در اعتراضات از جمله حضور در مراسم چهلم حمیدرضا روحی وجود داره و منتشر شده
.
متین در بهشت زهرای تهران در قطعه ۳۶، ردیف ۲، شماره ۳۷ مظلومانه به خاک سپرده شد.»


#هنگامه_قاضیانی #متین_نادرخانی #دادخواهی #شرافت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
صدور حکم اعدام برای احسان فریدی، دانشجوی دانشگاه تبریز، واکنش‌های زیادی به همراه داشته است.
جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در بیانیه‌ای نوشتند:
«ما دانشجویان بر این باوریم که دانشگاه سنگر آزادی ست نه ترس و سرکوب
صرف نظر از عقاید و گرایشات سیاسی دانشجویان هرگونه ایجاد فضای رعب و وحشت برای ممانعت از آزادی بیان و اعمال محکومیت های قرون وسطایی از جمله اعدام و ... از نظر دانشگاه و دانشجویان محکوم است

اعدام یک دانشجو نه اجرای عدالت که نشانه سرکوب سیستماتیک نسلی ست که در یک جامعه آزاد سرمایه های ملی آن کشور محسوب میشود
ما اجازه نمیدهیم مرگ و ارعاب دیوارهای دانشگاه را محاصره کند
ما، دانشجویان ایران، به‌عنوان صدای آینده‌سازان این سرزمین، علیه مجازات اعدام اعتراض میکنیم. اعدام دانشجویان، یعنی اعدام آینده ایران؛ یعنی خاموش کردن صدای دانش، امید و پیشرفت.
دانشگاه، قلب تپنده جامعه، علیه این ستم خواهد ایستاد و برای دفاع از حق حیات، یک‌صدا متحد می‌شود.

مجازات اعدام، ناقض بنیادی‌ترین حق انسانی، یعنی حق حیات است. این مجازات نه‌تنها بازگشت‌ناپذیر است، بلکه به دلیل خطاهای قضایی، خطر سلب حیات بی‌گناهان را به دنبال دارد. اعدام، خشونتی سازمان‌یافته است که نه‌تنها عدالت را محقق نمی‌کند، بلکه چرخه خشونت را تداوم می‌بخشد و جامعه را از مسیر انسانیت و حقوق پایه ای و بنیادین آزادی بیان و ازادی به عنوان ضرورت بقای انسان در مقام انسانی در تمامیت خود دور می‌کند.»


جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد کرج هم در بیانیه‌ای نوشتند:
«ما اعلام می‌کنیم که دانشجو، به‌عنوان قلب تپنده جامعه، هرگز در برابر این جنایت‌ها سکوت نخواهد کرد. صدور احکام اعدام برای دانشجویان، تلاشی مذبوحانه برای مرعوب ساختن قشری است که آگاهی و شجاعتش، پایه‌های سست نظام را به لرزه درآورده است. ما از تمامی نهادهای بین‌المللی، سازمان‌های حقوق بشری، و انسان‌های آزادی‌خواه جهان می‌خواهیم که با فشار حداکثری بر رژیم ایران، مانع از اجرای این حکم غیرانسانی شوند.
ما، دانشجویان، خطاب به حاکم ستمگر هشدار میدهیم: دستان خون‌آلودتان را از جان دانشجویان کوتاه کنید! اعدام احسان فریدی و هر دانشجوی دیگری، نه تنها آتش خشم ملت را خاموش نخواهد کرد، بلکه شعله‌های مقاومت را فروزان‌تر خواهد ساخت. ما تا لغو کامل این حکم و آزادی بی‌قید و شرط احسان فریدی و تمامی زندانیان سیاسی، از پای نخواهیم نشست.»

متن کامل بیانیه را در اسلاید دوم ببینید.

#احسان_فربدی #نه_به_اعدام #بیانیه #دانشجویان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaamaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در طی روزهای گذشته تصاویر متعددی از هجوم نیروهای حکومتی به خانه‌های مردم در بندر کلاهی که در واقع روستایی از توابع میناب در استان هرمزگان است، منتشر شده است.

این منطقه، بسیار محروم است و مردم آنجا غالبا بلوچ هستند.
نیروهای حکومتی به ظن آنکه این افراد قاچاق سوخت انجام می‌دهند، به خانه‌های آن‌ها هجوم بردند و با لودر خانه‌ها را ویران کردند، عده زیادی را با خشونت بازداشت کردند و اموالشان را هم به آتش کشیدند.
ویدیوهایی منتشر شده که نشان می‌دهد که حتی به مسجد اهل تسنن در این منطقه هم رفته‌اند تا افرادی را بازداشت کنند.

اگر به فرض این مردم به قاچاق سوخت روی آورده‌اند، از فقر و محرومیت و تنگدستی و عدم سرمایه‌گذاری و اشتغال بوده است. طبیعی است که مردم این مناطق وضعیت خود را با مردم سواحل جنوبی خلیج فارس و دریای عمان مقایسه کنند و فقر و نابرابری در ایران تحت سیطره ملایان، چاره دیگری برایشان باقی نگذارد.

از طرفی به قول خود حکومتی‌ها، سپاهی‌ها و عوامل حکومت علاوه بر قاچاق از طریق اسکله‌های رسمی، اسکله اختصاصی هم دارند و به صورت کلان در کار قاچاق کالا هستند. حکومت راه را برای آن‌ها باز گذاشته است، ولی این مردم فقیر و محروم را اینگونه مورد هجوم قرار می‌دهد.

#بندر_کلاهی #میناب #هرمزگان #نه_به_جمهوری_اسلامی #فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من مریم حسنی‌ام، دختر مهدی حسنی.
مردی که به‌ جرم اندیشه آزاد، با حکم اعدام روبه‌رو شد.
پدرم را در سلول‌ها حبس کردند، اما نمی‌توانند او را از یادها پاک کنند.
ما هر روز برای آزادی‌اش می‌جنگیم، و هیچ چیزی نمی‌تواند صدای حقیقت را خاموش کند.

شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، شهریور ۱۴۰۳ مهدی حسنی ۴۸ ساله را در دادگاهی چند دقیقه‌ای و بدون بهره‌مندی از حق دفاع به اتهام «بغی، محاربه، افساد فی الارض، عضویت در مجاهدین، جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به اعدام محکوم کرد. این زندانی سیاسی پیشتر در شهریور ۱۴۰۱ بازداشت شده بود.


این ویدیوی سخنان خانم مریم حینی، دختر مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در نشستی در برلین است.

#نه_به_اعدام #مهدی_حسنی #بهروز_احسانی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی بیابان‌ها آباد می‌شود و ایران ویران!
از رجز تا رنج؛ فروپاشی زیر پرچم مداحی و توهم

✍️حسن باقری‌نیا

در شرایطی که رئیس‌جمهور آمریکا با سفر به عربستان سعودی و قطر قراردادهای بزرگ اقتصادی امضا می‌کند و از پیشرفت کشورهای عربی منطقه خلیج فارس تمجید به‌عمل می‌آورد، ایران روز به روز بیشتر در فقر و ویرانی فرو می‌رود. او با طعنه‌ای تلخ گفت: عربستان بیابان را به زمین حاصلخیز تبدیل کرده‌ و جمهوری اسلامی، ایران حاصلخیز را به بیابان. این جمله یک شعار سیاسی نیست، بلکه بازتاب عینی واقعیت‌های امروز ایران است.

واقعیت این است که حتی کشورهایی چون عربستان که نظام‌شان دموکراتیک نیست، توانسته‌اند با اولویت دادن به توسعه، سرمایه‌گذاری خارجی و ثبات اقتصادی، مسیر پیشرفت را طی کنند. در مقابل، جمهوری اسلامی منابع ایران را نه صرف آبادانی، بلکه خرج پروژه‌های شکست‌خورده‌ی منطقه‌ای در سوریه، لبنان و غزه کرده است؛ ماجراجویی‌هایی که هیچ دستاوردی جز تحریم، انزوای بین‌المللی و فشار معیشتی برای مردم نداشته‌اند.

ایران امروز کشوری است با صف‌های طولانی نان و بسته معیشتی، قطعی‌های مکرر برق، مدارس نیمه‌شب! کودکان بازمانده از تحصیل و میلیون‌ها نفر زیر خط فقر. نه تحریم به تنهایی، بلکه سوءمدیریت، فساد مزمن و ترجیح شعار بر کارآمدی، اقتصاد و معیشت مردم را فلج کرده است. در حالی که دیگران برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنند، جمهوری اسلامی همچنان در گذشته‌ای موهوم و جنگ‌های نیابتی سرگردان است.

با این‌همه، مداحان حکومتی همچنان در توهم رجزهای مذهبی و شعارهای خیالی به‌سر می‌برند؛ آن‌ها که می‌گفتند:

"یا حیدر کرار زند نقش به‌زودی،
بر پرچم سبز عربستان سعودی"،

بهتر است نگاهی به زندگی مردم ایران بیندازند که درگیر ابتدایی‌ترین نیازهای روزمره‌اند. پرچم توهم بر سر نیزه بلند است، اما پرچم رفاه و امید از خانه‌های مردم پایین کشیده شده.

زمان آن رسیده که این جماعت به جای ادامه‌ی خیال‌پردازی‌های بی‌پایه، مسئولیت فجایعی را که رقم زده‌اند بپذیرند. تاریخ ایران نشان داده که هیچ حکومتی با اتکا به شعار، فریب و دخالت در امور دیگران، نتوانسته آینده‌ای پایدار برای مردمش رقم بزند. مردم ایران دیگر منتظر وعده نیستند؛ آن‌ها حقیقت را با گوشت و پوست حس می‌کنند.


#دونالد_ترامپ #فقر_فساد_گرونی #مداحی #رجزخوانی #عربستان_سعودی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مهدی یراحی، هنرمند مردمی، از فاطمه س‍پهری حمایت کرد.
مهدی یراحی با انتشار ‍پستی در شبکه اجتماعی اکس نوشت:
«صدای فاطمه سپهری باشیم که صدای ستمدیدگان بود.»
فاطمه سپهری، زندانی سیاسی، روز گذشته از زندان وکیل‌آباد مشهد به بیمارستان شریعتی منتقل شد. حال این زندانی پس از عمل قلب باز در سال گذشته، هر لحظه رو به وخامت داشته اما سرکوبگران جمهوری اسلامی مانع آزادی او شده‌اند.
علی سپهری، برادر فاطمه سپهری، روز گذشته خبر داد خواهرش فاطمه سپهری روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت‌ماه، به دلیل تپش شدید قلب، درد قفسه سینه و افت فشار خون به بیمارستان شریعتی منتقل شده است.
صدای زندانیان باشیم و اجازه ندهیم جمهوری اسلامی با تهدید و محروم‌کردن آنان از حقوق انسانی خود جان آنها را به خطر بیندازد.

#یاری_مدنی_توانا
#فاطمه_سپهری
#زندانیان_سیاسی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«چند روز پیش خانم سخنگوی دولت فاطمه مهاجرانی، حین سخنرانی، گفت که به دلیل گرما باید محل سخنرانی را عوض کند.
شما این سخنان را بشنوید و به یاد شهروندان خوزستان بوشهر سیستان و بلوچستان باشید که روزانه چندین ساعت قطعی برق دارند.
یا اینطور که این صفحه ویرانکده نشان داده با کارگرانی که در گرمای طاقت‌فرسا و شرایط سخت کار می‌کنند، مقایسه کنید. کارگرانی که اتفاقن حقوق کافی که ندارند و همان ناکافی را هم با تعویق و پس از اعتراض و تهدید دریافت می‌کنند.
از مسئولان جمهوری اسلامی چه انتظاری داریم مگر برآمده از متن جامعه ایران هستند که درک کنند مشکلات ما را.»

پیام ارسالی از همراهان توانا

#قطعی_برق #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«سال‌ها پیش که من مهاجرت کردم هوای خوزستان چندین ماه در سال دقیقن همین بود. هیچ راهکاری نداشتند زمانی که معصومه ابتکار، رئیس وقت محیط زیست، برای بازدید آمده بود یک گروه از فعالان مدنی سر و روی خود را با گل پوشانده بودند با یک لیوان آب گل‌آلود، اتفاقن از همان آب لوله‌کشی شهری، از او پذیرایی کردند. این صحنه را کاملن به یاد دارم.

هیچ واکنشی نشان ندادند مرگ و میر انسان‌ها به دلیل آلودگی هوا، از بین‌رفتن کشتها و حیوانات را دیدند و هیچ اقدامی نکردند حالا این هوای تهران است. مطمئنم در شهرهای دیگر هم وضع به همین شکل است.
نابخردی جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست. مافیای آب باعث شده عمدن باتلاق‌ها و هورها را بخشکانند باعث شده اجازه کشت غیراصولی بدهند باعث شده ایران‌مان اینگونه ویران شود.»

ارسالی از همراهان توانا

#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #تهران #ایران #آلودگی_هوا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

نمایشگاه موسیقی کودک در تهران، از سوی حراست کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پلمب شده است.

بنا بر این گزارش حامد علامتی، رییس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت که برگزار کننده این رویداد کانون نیست و ما فقط محل برگزاری را در اختیار برگزارکنندگان قرار دادیم و دلیل این اتفاق «رعایت نکردن شئونات اسلامی» بوده است.


پلمب نمایشگاه موسیقی کودک در تهران به بهانه «رعایت نکردن شئونات اسلامی» نمونه‌ای دیگر از رویکرد جمهوری اسلامی در برخورد با موسیقی و هنر است؛ رویکردی که طی دهه‌ها همواره با سخت‌گیری، سانسور و محدودسازی همراه بوده است. جمهوری اسلامی در اغلب موارد، با استناد به مفاهیم مبهمی مانند «شئونات اسلامی» یا «مصالح فرهنگی»، مانع از برگزاری آزادانه رویدادهای هنری می‌شود، حتی اگر مخاطب آن کودکان باشند. این محدودیت‌ها نه تنها با توسعه فرهنگی و هنری در تضاد است، بلکه آزادی بیان و خلاقیت را نیز در نطفه خفه می‌کند.

#نمایشگاه_موسیقی #هنر #موسیقی #شئونات_اسلامی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
رویه جدید، خطرناک و غیرقانونی دادگاه‌های حجاب اجباری:
«برگه تعهد به پرداخت جریمه را امضا کن، تا بتوانی از دادگاه خارج شوی!»

در حالی‌که زنان شجاع ایرانی با تمام محدودیت‌ها و خشونت‌های اعمال‌شده از طرف جمهوری اسلامی مبارزه می‌کنند، ایادی سرکوبگر این رژیم، با ارسال پیامک و تهدید زنان ایرانی و با احضار آنان به دادگاه، به بهانه عدم رعایت حجاب اجباری، به دنبال گرفتن تعهد برای اجرای جریمه مالی از زنان است.

به گزارش «دادبان» برخی از شعب دادگاه‌های صلح، که در حال حاضر مرجع صالح به رسیدگی به اتهام «عدم رعایت حجاب شرعی در انظار عمومی» هستند، در اقدامی کاملا غیرقانونی و خطرناک، با اخذ تعهد به پرداخت جریمه از زنان متهم به این اتهام، با عنوان «تعهد خروج از دادگاه»، عملا آنها را وادار به اعتراف اجباری و پرداخت جریمه نقدی ۳ میلیون تومانی می‌کنند.

شاهدان عینی، به ویژه در استان اصفهان، گزارش داده‌اند که این رویه به شکل گسترده‌ای در حال اعمال است و به واسطه آن، تمامی زنان علیرغم انکار کامل و عدم پذیرش اتهام، در نهایت با محکومیت به پرداخت جزای نقدی ۳ میلیون تومانی به دلیل امضای تعهدنامه مورد نظر روبرو شده‌اند.

این در حالی است که به گفته «دادبان» چیزی تحت عنوان «تعهد خروج از دادگاه» در قوانین مربوط به آیین دادرسی کیفری در ایران وجود ندارد و این تعهدناه در واقع همان اعتراف اجباری است که با نیرنگ و فریب از زنان اخذ می‌شود.
این مرکز مشاوره و آموزش حقوقی در نهایت به شهروندان هشدار می‌دهد به هیچ وجه چنین تعهدی را امضا نکنند و عدم تمایل برای امضای این تعهد را با صراحت در دادگاه اعلام کنند.

ارسال پیامک‌ تهدید به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری، جریمه مالی و محروم‌کردن زنان از حضور در اجتماع، نشان می‌دهد جمهوری اسلامی همچنان در حال سرکوب جامعه است. جمهوری اسلامی با وضع جریمه مالی و محروم‌کردن زنان از رانندگی، و اکنون با فریب زنان دست به سرکوب جامعه زده است.

این چهره واقعی جمهوری اسلامی است بدون روتوش. از یاد نبریم زمانی که زنی آزاد که حجاب اجباری را رعایت نکرده می‌بینیم به شجاعت او اشاره کنیم و نه به رواداری حکومت! که جمهوری اسلامی با ضرب‌وشتم با ضرب و زور از مجرای قانون با محروم‌کردن از حقوق شهروندی و کلن به هر وسیله‌ای حتی با ضرب شلاق بر پیکر زنان آزادی‌خواه ایرانی، سعی در سرکوب جامعه داشته است.

#یاری_مدنی_توانا #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_حجاب_اجباری


@Tavaana_TavaanaTech
دلیل اصلی حادثه انفجار در بندر شهید رجایی اعلام شد

در نهایت پس از ۱۹ روز از وقوع انفجار در اسکله شهر بندرعباس، مقامات جمهوری اسلامی دلیل اصلی این فاجعه را اعلام کردند. به اذعان مقامات جمهوری اسلامی:
«دلیل اصلی این حادثه نگهداری مواد قابل اشتعال و انفجار بود و این اتفاق نشان‌دهنده عدم رعایت استاندارد‌های نگهداری، حمل و نقل، عدم آموزش کارکنان، کارگران و عدم اعمال زون‌بندی در مجتمع بندر شهید رجایی است.»

همین سخنان نشان می‌دهد جمهوری اسلامی کوچکترین ارزشی برای جان ایرانیان قائل نیست نگهداری مواد قابل اشتغال و مواد قابل انفجار در یک بندر عادی و نه یک بندر نظامی تحت حفاظت، جنایتی است که از یک حکومت سرکوبگر و تروریست‌پرور سر زده است.
پیش از این هم کارشناسان و البته گزارش واشنگتن‌پست تایید کرده بودند که دپوی عامدانه مواد خطرناک با شناسنامه اقلام معمولی، علت اصلی این فاجعه بوده است. این امر نشان می‌دهد جمهوری اسلامی برای رسیدن به مقاصد پلید خود دست به قتل شهروندان زده است.
دست‌کم ۷۰ نفر جان خود را از دست داده‌اند ۶ نفر کماکان مفقود هستند یعنی هنوز پیکر آنها یافت نشده و بیش از ۱۲۴۰ نفر هم مجروح و مصدوم شده‌اند.
این در حالی است که بسیاری از هم‌وطنان‌مان از سیستان‌وبلوچستان در این بندر مشغول کار بوده‌اند و به دلیل نداشتن شناسنامه یا قرارداد کاری سرنوشت آنان نامشخص مانده. آنها حتی پس از مرگ هم به حساب نیامده‌اند.

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس


@Tavaana_TavaanaTech
کدام استراتژی برای دفاع از زندانیان سیاسی مناسب است؟

روش‌های مخصوص دفاع از زندانیان سیاسی تا چه حد در دوره درسی و کارآموزی وکلا آموزش داده می‌شود؟
بخشی از دانش و مهارت در هر رشته دانشگاهی از طریق درس‌ها و استادها به دانشجویان منتقل می‌شود. بخشی مهم اما خارج از محیط درس و حین کار یا روبروشدن با موقعیت‌های واقعی به دست می‌آید. همچنین این بخش از آگاهی، تجربه و دانش ممکن است توسط همکاران به نسل بعدی منتقل شود.
در واقع در جهان در حال تغییر، به دلیل بروز چالش‌ها و مسائل جدیدی که سابقه مطالعاتی پیشینی از آن‌ها در مقاله‌ها و منابع و متون درسی و راهنماها وجود ندارد، افراد حرفه‌ای باید مرتب خود را آماده کنند تا از رویکردهای قدیمی در برابر مسائلی جدید استفاده کنند یا خود، رویکرد و روشی نو برای حل مسائل بسازند. دور از انتظار است که کار حرفه‌ای حقوقی چنین نباشد.

بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/strategies-political-prisoners/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندانیان_سیاسی


@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

بیست و پنجم اردیبهشت‌ماه در تقویم رسمی ایران به نام بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی نام‌گذاری شده است؛ شاعری که با سرودن شاهنامه، یکی از سترگ‌ترین آثار حماسی جهان را پدید آورد و سهمی بی‌بدیل در پاسداری از زبان فارسی و هویت ایرانی ایفا کرد. شاهنامه نه تنها روایتگر تاریخ و اسطوره‌های ایران‌زمین است، بلکه نمادی از خردورزی، آزادگی و پایداری فرهنگی یک ملت در برابر فراموشی و تحریف تاریخ است.

با وجود این جایگاه رفیع، فردوسی در ساختار فرهنگی و رسمی جمهوری اسلامی ایران، آن‌گونه که شاید سزاوارش باشد، گرامی داشته نمی‌شود. دلیل این امر را می‌توان در رویکرد ایدئولوژیک نظام دانست که تمرکز آن بر برجسته‌سازی مفاهیم دینی و اسلامی، به‌ویژه در چارچوب شیعه‌محور، است. شاهنامه اما اثری است با گرایش آشکار به فرهنگ و تاریخ پیش از اسلام، و فردوسی نیز در آن نه با زبان دین، بلکه با زبان خرد، وطن‌دوستی و اسطوره سخن می‌گوید. از این‌رو، همواره نوعی فاصله میان نهادهای رسمی و این شاعر بزرگ وجود داشته است.

فردوسی با نگاهی ملی‌گرایانه، استقلال فرهنگی ایران را در برابر سلطه بیگانه و حتی نفوذهای دینی غیرایرانی ستایش می‌کند. همین ویژگی‌ها باعث شده تا بزرگداشت فردوسی، بیشتر به کوشش علاقه‌مندان فرهنگ و زبان فارسی و نهادهای غیردولتی یا مستقل وابسته باشد تا دستگاه رسمی فرهنگ‌سازی.

با این همه، فردوسی در قلب مردم ایران زنده است. آنچه او بر صفحه زبان و تاریخ این سرزمین نگاشت، فراتر از هر حکومت و دوره‌ای، به عنوان سرمایه‌ای فرهنگی، ملی و زبانی باقی خواهد ماند. شاهنامه تا امروز نه فقط کتابی برای خواندن، که تجلی هویت تاریخی ایرانیان است؛ و روز بزرگداشت فردوسی فرصتی است برای بازگشت به ریشه‌ها، به یادآوری آنکه زبان فارسی و فرهنگ ایرانی چگونه در سایه همت مردانی چون فردوسی دوام آوردند.

#فردوسی #اسطوره #زبان_فارسی #پارسی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای این هموطن را بشنوید.
قطع برق این روزها برای بسیاری از هموطنان چنین مشکلاتی ایجاد کرده است. در این میان کودکان، سالمندان، بیماران و افراد دارای معلولیت بیشترین آسیب‌ها را می‌بینند. (جدا از مشکلاتی سوختن وسایل برقی، مشکلات کسبه به ویژه نانوایان و ...)
حکومت برای کاهش مصرف بزق، ساعات کار ادارات و مدارس را تغییر داده که خود این تغییرات مشکلات فزآینده‌ای ایجاد خواهد کرد.
در همین وضع مقامات حکومت می‌گویند که سخنان ترامپ در ریاض درست نبوده و تحریف واقعیت است و از خودشان و عملکردشان تعریف می‌کنند...
مسئولان حکومت می‌گویند اگر مشکلی هم وجود دارد، مسبب آن آمریکا است که ما را تحریم کرده! همان‌ها که تا چندی پیش می‌گفتند تحریم‌ها هیچ تاثیری نداشته است و تحریم برای ما نعمت است و... حالا انگشت اتهام را به سمت آمریکا گرفته‌اند.
هیچوقت قبول نمی‌کنند که ۴۶ سال است که فعالیت تروریستی انجام داده‌اند، در خصوص فعالیت هسته‌ای به دنیا دروغ گفته‌اند و ...

#بی_برقی #قطعی_برق #تاریکی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وزیر نیرو: سدها خالیست؛ چرا علما فکری نمی‌کنند؟ چرا باران نمی‌آید؟!

فردی که خود باید پاسخگوی سوء‌مدیریت‌ها در حوزه زیرساخت‌های آبی کشور باشد، حالا نقش منتقد و متعجب را بازی می‌کند! او به جای پاسخ، پرسش‌های بی ربطی را مطرح می‌کند، گویی مسئولیت در دستان مردم یا «علما» است و نه در دستان خودش!

عباس علی‌آبادی، وزیر نیرو، در این ویدئو به جای ارائه راه‌حل و پاسخ‌گویی به بحران کم‌آبی و مدیریت نادرست منابع، با طرح سوالاتی تکراری و بی‌ربط به‌جای آن‌که به وظایف قانونی و تخصصی وزارتخانه‌اش عمل کند، با طرح پرسش‌هایی مانند "چرا باران نمی‌آید؟" تلاش دارد مسئولیت‌ها را به دوش دیگران بیندازد. نکته تأسف‌بار اینکه او بامقصر جلوه‌دادن مردم و مصرف‌کنندگان، سعی دارد نقش ناکارآمد دولت را در بحران منابع آبی پنهان کند؛ درحالی‌که همین دولت تنها در دریافت قبوض سنگین آب و برق عملکردی دقیق و بی‌نقص دارد.

نکته جالب اینکه سیستم دولتی که تابحال حتی نتوانسته یک سیاست‌گذاری موثر در مدیریت منابع یا جلوگیری از هدررفت ارائه دهد، حالا بارش آسمانی را مطالبه می‌کند!

کافی‌ست نگاهی به کشورهایی با اقلیم مشابه بیندازیم تا عمق این فاجعه روشن‌تر شود. برای مثال اسرائیل، یکی از خشک‌ترین مناطق خاورمیانه، اکنون صادرکننده فناوری‌های پیشرفته آب‌شیرین‌کن و سیستم‌های بازچرخانی آب است. بیش از ۸۰درصد فاضلاب این کشور تصفیه و به چرخه مصرف بازمی‌گردد؛ نه آنکه سدها را به امید باران رها کنند و بعد از مردم و آسمان سوال کنند.

@tavaanatech
شیخ زاهد شهابی، از فعالان مذهبی اهل شهرستان سقز نزدیک به دو ماه است که بلاتکلیف در حبس به سر می‌برد. او در این مدت از دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.

شیخ زاهد شهابی از حاضران و سخنرانان یکی از جشن‌های نوروزی امسال در سقز بود.
شیخ زاهد شهابی روز دوشنبه ٤ فروردین‌ ماه ۱۴۰۴ (٢٤ مارس ۲۰۲۵)، توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت و تلفن همراهش ضبط شد.

لازم به ذکر است که آزاد شهابی، برادر زاهد شهابی همراه در تاریخ ٢٨ تیرماه سال گذشته با دو فعال مذهبی دیگر به نام‌های پیمان محمدی و پرویز رحیم‌ پناه، در خانقاه محل فعالیت‌شان به ضرب گلوله کشته شدند.

چندی بعد، فعالان مدنی سقز با اشاره به شواهد موجود و سوابق طولانی نهادهای حکومتی، این اقدام را تروری سازمان‌دهی‌شده و اقدامی برای سرکوب بیشتر عنوان کردند.

دانیال مقدم، هنرمند معترض، سال گذشته به سفر سفر کرد و با شیخ زاهد شهابی دیدار کرد. در آن دیدار آقای شهابی درباره فلسفه «ن، زندگی، آزادی» سخن گفته بود. او همچنین به تهران سفر کرد و در ویدیویی مشترک با آقای مقدم حضور یافت.

روز گذشته، دانیال مقدم، ویدیویی در حمایت از آقای شهابی منتشر کرد و خواهان آزادی او شد.

#زاهد_شهابی #سقز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مطلب احمدیلن؛ فریاد خاموشِ یک جان در بند

✍️مهدی محمودیان/ زندان اوین

این یادداشت، فریاد جان یک انسان است که دیگر توان گفتن با زبان را ندارد و تنها با جسم و جانش فریاد می‌زند. بارها با نامه و خواهش، صدایش را به گوش مسئولان رسانده اما بی‌توجهی و سکوت ادامه داشته است. اکنون جانش آخرین زبان فریاد است و ما حق نداریم این فریاد خاموش را نادیده بگیریم. این فریاد، تلنگری است به همه انها که هنوز شمع شرافت در وجودشان خاموش نشده است

مطلب احمدیان، حالا بیش از ده روز است که لب به غذا نزده. نه فقط به‌خاطر گرسنگی سیاسی که ما به آن اعتصاب غذا می‌گوییم، بلکه گویی بدن و جانش به فریادی بدل شده‌اند که هیچ‌کس صدایش را نمی‌شنود. او سال‌هاست با زخم اثنی‌عشر، پارگی فتق، شکستگی استخوان‌های کمر و دردهای متعدد دیگر زندگی می‌کند؛ حالا نخوردن غذا هم به این دردها اضافه شده، و او نه به بهداری می‌رود، نه پی درمان است. انگار تصمیم گرفته اگر قرار نیست کسی بشنود، لااقل فریاد نکشد.

مسئولان زندان بارها به ملاقاتش آمده‌اند، اما هیچ اقدامی از آن‌ها برنیامده است؛ چون تصمیم‌گیر نیستند. همه‌چیز در اختیار دادستان و مقامات قضایی و امنیتی‌ست. مقامات امنیتی، راست یا دروغ، می‌گویند ما با آزادی او موافقیم، اما دادستان زیر بار نمی‌رود. حتی پیشنهادهایی مانند افزایش کفالت هم رد شده‌اند. آن‌چه می‌بینیم، فقط یک بی‌عملی اداری نیست؛ نوعی اراده‌ی سیستماتیک است برای فرسایش، برای خاموش‌کردن بی‌صدا، برای بریدن.

در روزهایی که حزب کارگران کردستان مهم‌ترین خبر تاریخ خود را اعلام کرده، فضای رسانه‌ای منطقه و حتی بسیاری از رسانه‌های مدعی عدالت‌خواهی و حقوق‌بشر، همه به این تحولات بزرگ خیره مانده‌اند. اما در این غوغای سیاسی، جان یک انسان فراموش شده است. رفیقی که در همین روزها دارد آب می‌شود، از درد به خود می‌پیچد، و در سکوت مطلق با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند. کوتاهی در پوشش خبری این وضعیت، فقط یک بی‌دقتی رسانه‌ای نیست؛ آینه‌ای است از عمق فرسایش اخلاقی ما.

این یادداشت، تنها روایتی از رنج یک زندانی نیست. هشداری‌ست به آنان که راه سکوت را در برابر فریاد انتخاب کرده‌اند. اگر دادستان و دیگر مقامات قضایی و امنیتی همچنان به این مسیر بی‌تفاوتی ادامه دهند، باید بدانند که ما هم ساکت نخواهیم ماند. شاید من، یا دیگر زندانیان سیاسی، فردا تصمیم به اعتصاب غذا بگیریم. شاید بخواهیم در برابر دفتر زندان جمع شویم. شاید تصمیم بگیریم صدایی جمعی، بلند، پرهزینه و بی‌ملاحظه شویم. اگر چنین شود، مسئولیت آن، نه با ما، که با آنانی‌ست که حتی صدای جان‌کندن را هم نشنیدند.

مطلب تنها نیست. ده‌ها زندانی دیگر در زندان‌های جمهوری اسلامی با انواع بیماری‌ها و در وضعیت‌های وخیم جسمی زندگی می‌کنند. از سرطان و دیالیز تا کهولت سن و بی‌حرکتی، از جوان‌ترین‌ها تا سالخوردگانی که بعضاً پا به ۹۵ سالگی گذاشته‌اند. آنان با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند، و جامعه ما یا نخواسته، یا نتوانسته حتی صدای‌شان باشد. سکوت در برابر این رنج، همدستی با آن است. استبداد دینی فقط با سرکوب زنده نمانده است؛ با بی‌تفاوتی ماست که جان می‌گیرد.


این یادداشت در صفحه اینستاگرام مهدی محمودیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین منتشر شده است.

#مطلب_احمدیان #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech