معصومه قاسمیپور: اعلام برائت از حکومت و حجاب اجباری
معصومه قاسمیپور، بازیگر سینما و تلویزیون، در یک پست اینستاگرامی اعلام کرد که دو سال است حجاب اجباری را کنار گذاشته است. او در این نوشته، با صراحت از حکومت، فرهنگ و هنر رسمی آن و هنرمندانی که در سیستم حکومتی فعالیت میکنند، اعلام برائت کرد.
او نوشت که «بیست سال در این حرفه با لچک تحمیلی بازیگری کردهام» اما همیشه از تبلیغ کارهایش خودداری کرده، زیرا آگاه بوده که «یک جای بزرگ از ایفای نقش در محصولات ایرانی، بهویژه کاراکتر زن، میلَغزد و اشتباه است.» او همچنین تأکید کرده که کنارهگیریاش از بازیگری نه از ناتوانی، بلکه از آگاهی بوده است.
معصومه قاسمیپور با اشاره به تجربهی بیستسالهی خود در این حرفه، تأکید کرد که با شرافت و آگاهی نسبت به حکومت و هنرمندان رانتی سیستم حاکم، مسیر خود را انتخاب کرده است. او نوشت که دیگر هرگز با «حجاب تحمیلی و تحقیرکننده» بازی نخواهد کرد و بابت تمام نقشهایی که در آن «لچک کثیف حکومتی» بر سر داشته، از مردم طبقهی خود عذرخواهی میکند.
او همچنین نوشتهای از ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ را بازنشر کرد که در آن آمده بود:
«ایستادنمان در برابر این ساختار فاسد حاکم، و برداشتن حجاب، و مقاومتمان، نه شجاعت است، نه شرف، نه وجدان، بلکه انجام وظیفه است. عمل به "حقیقت" است و ایستادن به پای "درستی" و "روشنی".»
معصومه قاسمیپور در ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ در شهر آمل بازداشت شد، اما پس از رسانهای شدن خبر بازداشتش، با قید وثیقه آزاد شد.
📌 متن کامل این نوشته را در اسلایدها بخوانید.
خانم معصومه قاسمیپور، در پست اینستاگرامی خود از هشتگ #نه_به_جمهوری_اسلامی و هشتگ نام چند نفر از جانباختگان آبان ۹۸ و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ (محسن محمدپور و محمد اقبال نائبزهی) و دو معترض اعدام شده (فرزاد کمانگر و شیرین علمهولی) و از دو زندانی سیاسی زن، زینب جلالیان و مریم اکبریمنفرد، استفاده کرده است.
#زن_زندگی_آزادی
#ما_ایستاده_ایم
#صدای_زنان_ایران
#حق_آواز_زنان
#تبعیض
#محسن_محمد_پور
#مهسا_امینی
#شیرین_علم_هولی
#فرزاد_کمانگر
#محمد_اقبال_نائب_زهی
#زینب_جلالیان
#مریم_اکبری_منفرد
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#معصومه_قاسمی_پور
#نه_به_پوشش_اجباری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
معصومه قاسمیپور، بازیگر سینما و تلویزیون، در یک پست اینستاگرامی اعلام کرد که دو سال است حجاب اجباری را کنار گذاشته است. او در این نوشته، با صراحت از حکومت، فرهنگ و هنر رسمی آن و هنرمندانی که در سیستم حکومتی فعالیت میکنند، اعلام برائت کرد.
او نوشت که «بیست سال در این حرفه با لچک تحمیلی بازیگری کردهام» اما همیشه از تبلیغ کارهایش خودداری کرده، زیرا آگاه بوده که «یک جای بزرگ از ایفای نقش در محصولات ایرانی، بهویژه کاراکتر زن، میلَغزد و اشتباه است.» او همچنین تأکید کرده که کنارهگیریاش از بازیگری نه از ناتوانی، بلکه از آگاهی بوده است.
معصومه قاسمیپور با اشاره به تجربهی بیستسالهی خود در این حرفه، تأکید کرد که با شرافت و آگاهی نسبت به حکومت و هنرمندان رانتی سیستم حاکم، مسیر خود را انتخاب کرده است. او نوشت که دیگر هرگز با «حجاب تحمیلی و تحقیرکننده» بازی نخواهد کرد و بابت تمام نقشهایی که در آن «لچک کثیف حکومتی» بر سر داشته، از مردم طبقهی خود عذرخواهی میکند.
او همچنین نوشتهای از ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ را بازنشر کرد که در آن آمده بود:
«ایستادنمان در برابر این ساختار فاسد حاکم، و برداشتن حجاب، و مقاومتمان، نه شجاعت است، نه شرف، نه وجدان، بلکه انجام وظیفه است. عمل به "حقیقت" است و ایستادن به پای "درستی" و "روشنی".»
معصومه قاسمیپور در ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ در شهر آمل بازداشت شد، اما پس از رسانهای شدن خبر بازداشتش، با قید وثیقه آزاد شد.
📌 متن کامل این نوشته را در اسلایدها بخوانید.
خانم معصومه قاسمیپور، در پست اینستاگرامی خود از هشتگ #نه_به_جمهوری_اسلامی و هشتگ نام چند نفر از جانباختگان آبان ۹۸ و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ (محسن محمدپور و محمد اقبال نائبزهی) و دو معترض اعدام شده (فرزاد کمانگر و شیرین علمهولی) و از دو زندانی سیاسی زن، زینب جلالیان و مریم اکبریمنفرد، استفاده کرده است.
#زن_زندگی_آزادی
#ما_ایستاده_ایم
#صدای_زنان_ایران
#حق_آواز_زنان
#تبعیض
#محسن_محمد_پور
#مهسا_امینی
#شیرین_علم_هولی
#فرزاد_کمانگر
#محمد_اقبال_نائب_زهی
#زینب_جلالیان
#مریم_اکبری_منفرد
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#معصومه_قاسمی_پور
#نه_به_پوشش_اجباری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در آخربن پنجشنبه سال ۱۴۰۳، جمع کثیری از مردم ایلام بر سر مزار جاویدنام محسن قیصری حضور یافتند و یاد او را گرامی داشتند و مزارش را گلباران کردند.
عکس از صفحه مصطفی قیصری
- محسن قیصری جوانی ۳۲ ساله بود، اهل ایلام، بانشاط و ورزشکار. او فرزند کوچک خانواده بود. پسری مهربان و عاطفی. مدت کمی به خارج از کشور رفت، اما از ۱۰ ماه پیش از مرگش، به وطن بازگشته بود. تصمیم داشت نوروز ۱۴۰۱ مراسم ازدواج را برگزار کنند؛ اما جمهوری اسلامی با قتل محسن، شادی را از خانه کوچک و خوشبخت آنها ربود.
۳۰ شهریور محسن با شلیک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در پارک کودک ایلام، به قتل رسید. بر بدن او بیش از ۵۰ ساچمه فلزی بود. مردم اطرافش را گرفتند و او را به درمانگاهی، که همان نزدیکی بود رساندند؛ اما محسن دیگر زنده نبود. محسن در خیابانهای وطنش مظلومانه به قتل رسید.
#محسن_قیصری #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
#دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عکس از صفحه مصطفی قیصری
- محسن قیصری جوانی ۳۲ ساله بود، اهل ایلام، بانشاط و ورزشکار. او فرزند کوچک خانواده بود. پسری مهربان و عاطفی. مدت کمی به خارج از کشور رفت، اما از ۱۰ ماه پیش از مرگش، به وطن بازگشته بود. تصمیم داشت نوروز ۱۴۰۱ مراسم ازدواج را برگزار کنند؛ اما جمهوری اسلامی با قتل محسن، شادی را از خانه کوچک و خوشبخت آنها ربود.
۳۰ شهریور محسن با شلیک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در پارک کودک ایلام، به قتل رسید. بر بدن او بیش از ۵۰ ساچمه فلزی بود. مردم اطرافش را گرفتند و او را به درمانگاهی، که همان نزدیکی بود رساندند؛ اما محسن دیگر زنده نبود. محسن در خیابانهای وطنش مظلومانه به قتل رسید.
#محسن_قیصری #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
#دادخواهی #ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حضور بر سر مزار جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی، در آخرین پنجشنبه سال ۱۴۰۳
گرچه مادر ابوالفضلل، دور از وطن است، ولی اقوام او و مردم آزادیخواه، بر سر مزارش حاضر شدند و آنجا را گلباران کردند.
ابوالفضل نوجوان ۱۶ سالهای بود که در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهر ری با شلیک مستقیم گلوله گاز اشکآور به سرش توسط ماموران جمهوری اسلامی زخمی شده بود و ۵ خرداد ۱۴۰۲ بعد از هشت ماه تحمل درد و رنج، جان باخت.
فراموش نمیکنیم که خانواده ابوالفضل چه رنجی کشیدند. ابوالفضل فرزند ایران بود، سرمایه ایران بود، توسط حکومت جمهوری اسلامی کشته شد.
#ابوالفضل_امیرعطایی #مهسا_امینی #زن_زندگى_آزادى #مرد_میهن_آبادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گرچه مادر ابوالفضلل، دور از وطن است، ولی اقوام او و مردم آزادیخواه، بر سر مزارش حاضر شدند و آنجا را گلباران کردند.
ابوالفضل نوجوان ۱۶ سالهای بود که در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهر ری با شلیک مستقیم گلوله گاز اشکآور به سرش توسط ماموران جمهوری اسلامی زخمی شده بود و ۵ خرداد ۱۴۰۲ بعد از هشت ماه تحمل درد و رنج، جان باخت.
فراموش نمیکنیم که خانواده ابوالفضل چه رنجی کشیدند. ابوالفضل فرزند ایران بود، سرمایه ایران بود، توسط حکومت جمهوری اسلامی کشته شد.
#ابوالفضل_امیرعطایی #مهسا_امینی #زن_زندگى_آزادى #مرد_میهن_آبادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مژگان افتخاری، مادر ژینا مهسا امینی، یک ویدیو از زنان در حال اجرای موسیقی کُردی را در استوری اینستاگرام خود بازنشر کرد.
شادی و رقص و آواز، بهترین انتقام از آنان است که خواستند صدای ما مردم ایران را خاموش کنند، لبخندمان را بگیرند و نور زندگیمان را خاموش کنند. ما با هر نغمهای، با هر قدمی در رقص، و با هر خندهای نشان میدهیم که زندهایم، که تسلیم نمیشویم.
نوروز فرصتی است برای نشان دادن شور زندگی، برای امید، برای نافرمانی مدنی در برابر حکومت ماتم و عزا.
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شادی و رقص و آواز، بهترین انتقام از آنان است که خواستند صدای ما مردم ایران را خاموش کنند، لبخندمان را بگیرند و نور زندگیمان را خاموش کنند. ما با هر نغمهای، با هر قدمی در رقص، و با هر خندهای نشان میدهیم که زندهایم، که تسلیم نمیشویم.
نوروز فرصتی است برای نشان دادن شور زندگی، برای امید، برای نافرمانی مدنی در برابر حکومت ماتم و عزا.
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقت آن رسیده که با اتحاد، آخرین میخ را بر تابوت جمهوری اسلامی بکوبیم
یکی از همراهان توانا، در پیامی با اشاره بازگشت ترامپ، تغییرات جهانی و قرار گرفتن جمهوری اسلامی در ضعیفترین وضعیت خود، تاکید کرده که اکنون زمان اتحاد است، نه تفرقه و وقت آن رسیده که با اتحاد، آخرین میخ را بر تابوت جمهوری اسلامی بکوبیم.
متن کامل پیام دریافتی از این مخاطب قدیمی توانا، به شرح زیر است:
«با بازگشت پرزیدنت ترامپ به کاخ سفید، جهان و منطقه خاورمیانه در آستانه تحولات بزرگی قرار گرفتهاند. تغییرات بینالمللی و سیاستهای جدید آمریکا، فشارها بر جمهوری اسلامی را چندین برابر خواهد کرد. اما این تحولات تنها زمانی به نفع جنبش آزادیخواهی ایران خواهد بود که مخالفان دموکراسیخواه جمهوری اسلامی متحد شوند. اگر پراکنده بمانیم، بازنده خواهیم شد. اگر متحد شویم، سقوط این رژیم را تسریع خواهیم کرد.
امروز جمهوری اسلامی در ضعیفترین وضعیت خود قرار دارد. نه فقط تحت فشارهای خارجی، بلکه از درون نیز در حال فروپاشی است. این رژیم حتی در تأمین ابتداییترین نیازهای مردم، مانند برق، آب و گاز، ناتوان شده است. نیروهای نیابتیاش در منطقه یکییکی سقوط کردهاند، اختلافات داخلی در سپاه و حکومت به اوج رسیده و بدنه سرکوبگرش دچار تزلزل شده است. مزدورانش در منطقه منزوی شدهاند و حتی حامیان همیشگیاش نیز حاضر نیستند برای بقای آن هزینه کنند.
در این شرایط، جنبش داخل ایران باید نشان دهد که نهتنها میتواند این رژیم را به زانو درآورد، بلکه توانایی جایگزینی آن را با یک نظام دموکراتیک و ملی دارد. انقلاب مهسا آغاز شد تا به سرانجام برسد، نه اینکه در میانه راه بهخاطر اختلافات بیارزش متوقف شود.
الان وقت کنار گذاشتن دعواهای شخصی، رقابتهای گروهی و حسابکشیهای سیاسی است. جمهوری اسلامی در حال سقوط است، اما اگر دشمن اصلی را فراموش کنیم و به جان هم بیفتیم، فقط خودمان را ضعیف کردهایم.
این لحظه تاریخی، فرصتی است که نباید از دست برود. بازگشت ترامپ، ریزشهای داخلی رژیم، بحران اقتصادی و ضعف منطقهای حکومت، همه نشانههایی هستند که نشان میدهند پایان این نظام نزدیک است. اما این پایان، بدون اتحاد ما محقق نخواهد شد.
با اتحاد، نه تفرقه. با تمرکز بر آزادی، نه درگیریهای بینتیجه. حالا وقت آن رسیده که آخرین میخ را بر تابوت جمهوری اسلامی بکوبیم.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #همبستگی #دونالد_ترامپ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از همراهان توانا، در پیامی با اشاره بازگشت ترامپ، تغییرات جهانی و قرار گرفتن جمهوری اسلامی در ضعیفترین وضعیت خود، تاکید کرده که اکنون زمان اتحاد است، نه تفرقه و وقت آن رسیده که با اتحاد، آخرین میخ را بر تابوت جمهوری اسلامی بکوبیم.
متن کامل پیام دریافتی از این مخاطب قدیمی توانا، به شرح زیر است:
«با بازگشت پرزیدنت ترامپ به کاخ سفید، جهان و منطقه خاورمیانه در آستانه تحولات بزرگی قرار گرفتهاند. تغییرات بینالمللی و سیاستهای جدید آمریکا، فشارها بر جمهوری اسلامی را چندین برابر خواهد کرد. اما این تحولات تنها زمانی به نفع جنبش آزادیخواهی ایران خواهد بود که مخالفان دموکراسیخواه جمهوری اسلامی متحد شوند. اگر پراکنده بمانیم، بازنده خواهیم شد. اگر متحد شویم، سقوط این رژیم را تسریع خواهیم کرد.
امروز جمهوری اسلامی در ضعیفترین وضعیت خود قرار دارد. نه فقط تحت فشارهای خارجی، بلکه از درون نیز در حال فروپاشی است. این رژیم حتی در تأمین ابتداییترین نیازهای مردم، مانند برق، آب و گاز، ناتوان شده است. نیروهای نیابتیاش در منطقه یکییکی سقوط کردهاند، اختلافات داخلی در سپاه و حکومت به اوج رسیده و بدنه سرکوبگرش دچار تزلزل شده است. مزدورانش در منطقه منزوی شدهاند و حتی حامیان همیشگیاش نیز حاضر نیستند برای بقای آن هزینه کنند.
در این شرایط، جنبش داخل ایران باید نشان دهد که نهتنها میتواند این رژیم را به زانو درآورد، بلکه توانایی جایگزینی آن را با یک نظام دموکراتیک و ملی دارد. انقلاب مهسا آغاز شد تا به سرانجام برسد، نه اینکه در میانه راه بهخاطر اختلافات بیارزش متوقف شود.
الان وقت کنار گذاشتن دعواهای شخصی، رقابتهای گروهی و حسابکشیهای سیاسی است. جمهوری اسلامی در حال سقوط است، اما اگر دشمن اصلی را فراموش کنیم و به جان هم بیفتیم، فقط خودمان را ضعیف کردهایم.
این لحظه تاریخی، فرصتی است که نباید از دست برود. بازگشت ترامپ، ریزشهای داخلی رژیم، بحران اقتصادی و ضعف منطقهای حکومت، همه نشانههایی هستند که نشان میدهند پایان این نظام نزدیک است. اما این پایان، بدون اتحاد ما محقق نخواهد شد.
با اتحاد، نه تفرقه. با تمرکز بر آزادی، نه درگیریهای بینتیجه. حالا وقت آن رسیده که آخرین میخ را بر تابوت جمهوری اسلامی بکوبیم.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #همبستگی #دونالد_ترامپ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«درود توانا
نوروز از راه میرسه و ایرانیان زیادی مثل من، در کشور زندگی نمیکنیم اما همدل و همدم با ایران و ایرانی هستیم. اسم تکتک جانباختگان راه آزادی رو فریاد بزنیم.
به یاد مهسا موگویی، همشهری عزیزم که همسن خواهرزادهام بود و دغدغه ایران آزاد رو داشت.
به امید دادخواهی»
پیام ارسالی از همراهان توانا
مهسا موگویی که بود؟
معترضی که در گواهی فوت او وجود ۳۹ عدد سوراخ مدور در ستون فقرات، در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور نوشته شد
مهسا، متولد سال ۱۳۸۲ بود که روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ توسط گشت ارشاد در فولاد شهر اصفهان با شلیک گلوله ماموران جان باخت.
در گواهی فوت او نوشته شده است: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمهای شلیک کرده بودند.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است:
«با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخهای متعدد و کوچک» تحویل شده است.
آرزوهای این جوان ورزشکار و آزادیخواه را بخوانید:
«-خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
-رتبه کنکور زیر ۶۰۰
-خریدن ماشین
-کتاب خواندن زیاد
-کمککردن به بقیه از حقوقم
-خرید یا اجاره خانه»
این اهداف قشنگ دختری است به نام مهسا موگویی، واقعا هم زیبا هستند، او به خیابان رفت، اعتراض کرد تا مانند جوانان دیگر دنیا زندگی معمولی و استانداردی داشته باشد، اما او را کشتند، آنقدر به طرفش ساچمه شلیک کردند تا جان شیرینش را از دست بدهد
#مهسا_موگویی
#یاری_مدنی_توانا
#نوروز
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
نوروز از راه میرسه و ایرانیان زیادی مثل من، در کشور زندگی نمیکنیم اما همدل و همدم با ایران و ایرانی هستیم. اسم تکتک جانباختگان راه آزادی رو فریاد بزنیم.
به یاد مهسا موگویی، همشهری عزیزم که همسن خواهرزادهام بود و دغدغه ایران آزاد رو داشت.
به امید دادخواهی»
پیام ارسالی از همراهان توانا
مهسا موگویی که بود؟
معترضی که در گواهی فوت او وجود ۳۹ عدد سوراخ مدور در ستون فقرات، در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور نوشته شد
مهسا، متولد سال ۱۳۸۲ بود که روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ توسط گشت ارشاد در فولاد شهر اصفهان با شلیک گلوله ماموران جان باخت.
در گواهی فوت او نوشته شده است: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمهای شلیک کرده بودند.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است:
«با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخهای متعدد و کوچک» تحویل شده است.
آرزوهای این جوان ورزشکار و آزادیخواه را بخوانید:
«-خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
-رتبه کنکور زیر ۶۰۰
-خریدن ماشین
-کتاب خواندن زیاد
-کمککردن به بقیه از حقوقم
-خرید یا اجاره خانه»
این اهداف قشنگ دختری است به نام مهسا موگویی، واقعا هم زیبا هستند، او به خیابان رفت، اعتراض کرد تا مانند جوانان دیگر دنیا زندگی معمولی و استانداردی داشته باشد، اما او را کشتند، آنقدر به طرفش ساچمه شلیک کردند تا جان شیرینش را از دست بدهد
#مهسا_موگویی
#یاری_مدنی_توانا
#نوروز
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پاسخ عملی و چراغ روشن دختران ایران به نمایندههای ۴ درصدی طراح و حامی قانون طالبانی حجاب:
اخیرا روانبخش، نماینده قم گفته: قانون حجاب اجباری بدون ابلاغ رسمی چراغ خاموش اجرا میشود.
🔳 اما دختران ایران زمین پاسخ او و بقیه نمایندگان ۴ درصدی و طراحان و حامیان قانون حجاب اجباری را علنی و مثل روز روشن در کف خیابانها میدهند.
چه قانون طالبانی حجاب ابلاغ بشه یا نشه،
چه اجرای علنی بشه، چه از ترس، چراغ خاموش اجرا بشه:
🔳 از بعد جنبش #مهسا که خون پاکش اسم رمز اتحاد ما شد، و #زن_زندگی_آزادی رو معنا کرد، میلیونها زن و دختر آزاده ، طوق بردگی #حجاب_اجباری رو لگد مال کردند و هر روز هم به تعداد اونها اضافه میشه،
هر تعداد پیامک از سوی کفتارهای حجاب بان ارسال بشه، هیچ دادگاهی در ایران توان برخورد با میلیونها دختر ایرانی رو نداره،
هیچ پارکینگی ظرفیت پارک هزاران هزار خودرو که سرنشینان اون یوغ حجاب رو برداشتن نداره.
✅ این دختران تا محو و نابودی کامل این قانون نفرت انگیز ضد بشری و تا فراگیر شدن "حق مسلم پوشش اختیاری"، در اقصی نقاط این سرزمین به این نبرد زیبا و پرشور خود ادامه خواهند داد.»
ـ متن و ویدیو از مخاطبان توانا
#مهسا_امینی #روسریتو #زن_زندگی_آزادی #برای_یک_زندگی_معمولی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #هدف_اصل_نظام_است #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«پاسخ عملی و چراغ روشن دختران ایران به نمایندههای ۴ درصدی طراح و حامی قانون طالبانی حجاب:
اخیرا روانبخش، نماینده قم گفته: قانون حجاب اجباری بدون ابلاغ رسمی چراغ خاموش اجرا میشود.
🔳 اما دختران ایران زمین پاسخ او و بقیه نمایندگان ۴ درصدی و طراحان و حامیان قانون حجاب اجباری را علنی و مثل روز روشن در کف خیابانها میدهند.
چه قانون طالبانی حجاب ابلاغ بشه یا نشه،
چه اجرای علنی بشه، چه از ترس، چراغ خاموش اجرا بشه:
🔳 از بعد جنبش #مهسا که خون پاکش اسم رمز اتحاد ما شد، و #زن_زندگی_آزادی رو معنا کرد، میلیونها زن و دختر آزاده ، طوق بردگی #حجاب_اجباری رو لگد مال کردند و هر روز هم به تعداد اونها اضافه میشه،
هر تعداد پیامک از سوی کفتارهای حجاب بان ارسال بشه، هیچ دادگاهی در ایران توان برخورد با میلیونها دختر ایرانی رو نداره،
هیچ پارکینگی ظرفیت پارک هزاران هزار خودرو که سرنشینان اون یوغ حجاب رو برداشتن نداره.
✅ این دختران تا محو و نابودی کامل این قانون نفرت انگیز ضد بشری و تا فراگیر شدن "حق مسلم پوشش اختیاری"، در اقصی نقاط این سرزمین به این نبرد زیبا و پرشور خود ادامه خواهند داد.»
ـ متن و ویدیو از مخاطبان توانا
#مهسا_امینی #روسریتو #زن_زندگی_آزادی #برای_یک_زندگی_معمولی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #هدف_اصل_نظام_است #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آرش فروزندهجمالی؛ جان شیفته آزادی
میلاد یا آرش فروزنده جمالی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ بود که بامداد ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد. در برگه فوت صادرشده از بیمارستان شریعتی تهران، دلیل فوت، نارسایی ارگانهای متعدد، مانند نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی عنوان شده است. در حالی که به شهادت خانوادهاش، هیچ بیماری زمینهای نداشته است.
۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۱، آرش فروزنده جمالی، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمیدانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند جان سپرد.
او از جوانان آزادیخواه بود که حضوری فعال در انقلاب ملی ایران داشت. او پیشتر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود: مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح میدهم. دادخواه خون عزیزانمان هستیم!
هایلایت استوریهای او در رابطه با انقلاب، نشان میدهد که او شیفته آزادی بود. جایی که نوشت: «در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظهای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»
او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»
تصاویری از آرش به جا مانده که نشان میدهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.
آرش در دستنوشتهای برای دوست نزدیکش نوشته بود: «فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانهبهشانه من قدم زدی. فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»
https://tavaana.org/arash_frouzandeh
در یوتیوب:
https://youtu.be/P9T6Jkt5BKs
#آرش_فروزنده_جمالی #میلاد_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میلاد یا آرش فروزنده جمالی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ بود که بامداد ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد. در برگه فوت صادرشده از بیمارستان شریعتی تهران، دلیل فوت، نارسایی ارگانهای متعدد، مانند نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی عنوان شده است. در حالی که به شهادت خانوادهاش، هیچ بیماری زمینهای نداشته است.
۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۱، آرش فروزنده جمالی، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمیدانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند جان سپرد.
او از جوانان آزادیخواه بود که حضوری فعال در انقلاب ملی ایران داشت. او پیشتر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود: مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح میدهم. دادخواه خون عزیزانمان هستیم!
هایلایت استوریهای او در رابطه با انقلاب، نشان میدهد که او شیفته آزادی بود. جایی که نوشت: «در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظهای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»
او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»
تصاویری از آرش به جا مانده که نشان میدهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.
آرش در دستنوشتهای برای دوست نزدیکش نوشته بود: «فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانهبهشانه من قدم زدی. فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»
https://tavaana.org/arash_frouzandeh
در یوتیوب:
https://youtu.be/P9T6Jkt5BKs
#آرش_فروزنده_جمالی #میلاد_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز سهشنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۳ مراسم دومین سالگرد جانباختن جاویدنام آرش فروزنده جمالی، بر سر مزارش در شهر آبادان برگزار شد
میلاد یا آرش فروزنده جمالی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ بود که بامداد ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد. در برگه فوت صادرشده از بیمارستان شریعتی تهران، دلیل فوت، نارسایی ارگانهای متعدد، مانند نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی عنوان شده است. در حالی که به شهادت خانوادهاش، هیچ بیماری زمینهای نداشته است.
۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۱، آرش فروزنده جمالی، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمیدانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند جان سپرد.
او از جوانان آزادیخواه بود که حضوری فعال در انقلاب ملی ایران داشت. او پیشتر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود: مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح میدهم. دادخواه خون عزیزانمان هستیم!
هایلایت استوریهای او در رابطه با انقلاب، نشان میدهد که او شیفته آزادی بود. جایی که نوشت: «در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظهای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»
او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»
تصاویری از آرش به جا مانده که نشان میدهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.
آرش در دستنوشتهای برای دوست نزدیکش نوشته بود: «فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانهبهشانه من قدم زدی. فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»
https://tavaana.org/arash_frouzandeh
در یوتیوب:
https://youtu.be/P9T6Jkt5BKs
#آرش_فروزنده_جمالی #میلاد_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز سهشنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۳ مراسم دومین سالگرد جانباختن جاویدنام آرش فروزنده جمالی، بر سر مزارش در شهر آبادان برگزار شد
میلاد یا آرش فروزنده جمالی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ بود که بامداد ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد. در برگه فوت صادرشده از بیمارستان شریعتی تهران، دلیل فوت، نارسایی ارگانهای متعدد، مانند نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی عنوان شده است. در حالی که به شهادت خانوادهاش، هیچ بیماری زمینهای نداشته است.
۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۱، آرش فروزنده جمالی، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمیدانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند جان سپرد.
او از جوانان آزادیخواه بود که حضوری فعال در انقلاب ملی ایران داشت. او پیشتر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود: مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح میدهم. دادخواه خون عزیزانمان هستیم!
هایلایت استوریهای او در رابطه با انقلاب، نشان میدهد که او شیفته آزادی بود. جایی که نوشت: «در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظهای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»
او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»
تصاویری از آرش به جا مانده که نشان میدهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.
آرش در دستنوشتهای برای دوست نزدیکش نوشته بود: «فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانهبهشانه من قدم زدی. فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»
https://tavaana.org/arash_frouzandeh
در یوتیوب:
https://youtu.be/P9T6Jkt5BKs
#آرش_فروزنده_جمالی #میلاد_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با توجه به ویدیوها و تصاویر زیبای چهارشنبهسوری، یادی کنیم از جاویدنام مریم سلیمیان، هنرمندی که این تصویر زیبا را خلق کرده بود.
او در شرح این تصویر نوشته بود:
«من، خدانور لجهای رو اینجوری به یاد میارم؛ رها و رقصان دور آتشی که قاتلانش رو بلعیده و میسوزونه!
✨ که رقص ما گلولهست تو صورت ستم…
.
.
ما سرانجام شبی، مست و مدهوش و کمی ژولیده، با بدنهای به خون غلتیده، بر مزار نجس و نحس شما میرقصیم!
.
پ.ن: اگر هرکدوممون رفتیم، اونی که مونده بلندتر بخنده و بجنگه. و روز آزادی، به جامون برقصه..»
مریم نقاش معترضی بود که در تظاهرات نیز شرکت میکرد، او برای داشتن زندگی بهتر و پیشرفت در زندگی به سوی کشور اتریش در حال مهاجرت بود تا اینکه پس از تلاش فراوان و اخذ ویزا در فرودگاه با ممنوعالخروجی خود مواجه شد.
پس از آن شب، مریم به طور مبهمی جان باخت، خبرها درباره نحوه مرگ او با ابهامات زیادی روبرو بود، عدهای نوشتند او خودکشی کرده است.
خانواده مریم به دلیل فشارها و تهدیدات هیچگاه درباره او به طور شفاف سخن نگفتند و اطلاعرسانی نکردند.
شمار زیادی از خانوادههای معترضان کشتهشده تحت فشار و ارعاب هستند تا اطلاعرسانی نکنند.
مریم بدون حجاب اجباری و با پوشش اختیاری در خیابان حاضر میشد و حضور فعالی در جریان انقلاب ملی «زن، زندگی، آزادی» داشت.
#خدانور_لجه_ای #مریم_سلیمیان #مهسا_امینی #چهارشنبه_سوری #زن_زندگی_آزادی #جمعه_خونین_زاهدان
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در شرح این تصویر نوشته بود:
«من، خدانور لجهای رو اینجوری به یاد میارم؛ رها و رقصان دور آتشی که قاتلانش رو بلعیده و میسوزونه!
✨ که رقص ما گلولهست تو صورت ستم…
.
.
ما سرانجام شبی، مست و مدهوش و کمی ژولیده، با بدنهای به خون غلتیده، بر مزار نجس و نحس شما میرقصیم!
.
پ.ن: اگر هرکدوممون رفتیم، اونی که مونده بلندتر بخنده و بجنگه. و روز آزادی، به جامون برقصه..»
مریم نقاش معترضی بود که در تظاهرات نیز شرکت میکرد، او برای داشتن زندگی بهتر و پیشرفت در زندگی به سوی کشور اتریش در حال مهاجرت بود تا اینکه پس از تلاش فراوان و اخذ ویزا در فرودگاه با ممنوعالخروجی خود مواجه شد.
پس از آن شب، مریم به طور مبهمی جان باخت، خبرها درباره نحوه مرگ او با ابهامات زیادی روبرو بود، عدهای نوشتند او خودکشی کرده است.
خانواده مریم به دلیل فشارها و تهدیدات هیچگاه درباره او به طور شفاف سخن نگفتند و اطلاعرسانی نکردند.
شمار زیادی از خانوادههای معترضان کشتهشده تحت فشار و ارعاب هستند تا اطلاعرسانی نکنند.
مریم بدون حجاب اجباری و با پوشش اختیاری در خیابان حاضر میشد و حضور فعالی در جریان انقلاب ملی «زن، زندگی، آزادی» داشت.
#خدانور_لجه_ای #مریم_سلیمیان #مهسا_امینی #چهارشنبه_سوری #زن_زندگی_آزادی #جمعه_خونین_زاهدان
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سپهر شریفیطرقبه از جانباختگان انقلاب ملی ایران در سال ۱۴۰۱ است. او با شلیک مستقیم گلوله سرکوبگران جمهوری اسلامی در شهرک دانشگاه تهران کشته شد.
پس از قتل سپهر، خانواده او را تحت فشارهای شدید امنیتی قرار دادند.
اکنون اطلاعات جدیدی از سپهر شریفیطرقبه منتشر شده است:
«این جوان ۲۲ ساله، از اهالی طرقبه مشهد بود که با خانوادهاش در شهرک دانشگاه تهران زندگی میکرد.
سپهر استعداد زیادی در فیلمبرداری و صدابرداری داشت او تکفرزند خانواده بود و به شدت به مادرش وابسته بود. خانوادهاش هم به او دلبسته بودند.
۱۵ مهر ۱۴۰۱، درست زمانی که سپهر قرار بود روز بعد به دانشگاه برود، به طرز وحشیانهای توسط بسیجیهای مسلح مورد حمله قرار گرفت. او که پس از جشن تولدش در حال بازگشت به خانه بود، با ۲۸ گلوله کشته شد.
پدر سپهر، که علیه این جنایت افشاگری کرد، به همین دلیل دستگیر شد و در شب چهلم فرزندش در زندان بود.»
#مهسا_امینی
#سپهر_شریفی
#یاری_مدنی_توانا
#نوروز
@Tavaana_TavaanaTech
پس از قتل سپهر، خانواده او را تحت فشارهای شدید امنیتی قرار دادند.
اکنون اطلاعات جدیدی از سپهر شریفیطرقبه منتشر شده است:
«این جوان ۲۲ ساله، از اهالی طرقبه مشهد بود که با خانوادهاش در شهرک دانشگاه تهران زندگی میکرد.
سپهر استعداد زیادی در فیلمبرداری و صدابرداری داشت او تکفرزند خانواده بود و به شدت به مادرش وابسته بود. خانوادهاش هم به او دلبسته بودند.
۱۵ مهر ۱۴۰۱، درست زمانی که سپهر قرار بود روز بعد به دانشگاه برود، به طرز وحشیانهای توسط بسیجیهای مسلح مورد حمله قرار گرفت. او که پس از جشن تولدش در حال بازگشت به خانه بود، با ۲۸ گلوله کشته شد.
پدر سپهر، که علیه این جنایت افشاگری کرد، به همین دلیل دستگیر شد و در شب چهلم فرزندش در زندان بود.»
#مهسا_امینی
#سپهر_شریفی
#یاری_مدنی_توانا
#نوروز
@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام مهسا (ژینا) امینی دقایقی پیش این متن. ا به مناسبت نوروز در استوری اینستاگرام خود منتشر کرد:
«سال سختی بود، روزایی که دلمون گرفت، اشکهایی که پنهانی ریختیم، حرفهایی که توی گلو موند... اما هیچ زمستونی تا ابد نمیمونه...
بهار میاد، حتی اگه دیر، حتی اگه زخمی...
نوروز یعنی یادمون نره زندگی ادامه داره، که امید هنوز تو دل همین خاک نفس میکشه، که زخمها یه روز خوب میشن و دستای مهربونی هنوز هستن که درد رو سبک کنن...
بیایید این سال رو با امید شروع کنیم، با آرزوی روزایی که شادی از پس غصهها قد علم کنه، روزایی که لبخند جای اشک رو بگیره و روزایی که این سرزمین دوباره جون بگیره...
نوروزتون مبارک، دلتون سبز، روزگارتون روشن
با نهایت عشق، مژگان افتخاری»
#مهسا_امینی #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سال سختی بود، روزایی که دلمون گرفت، اشکهایی که پنهانی ریختیم، حرفهایی که توی گلو موند... اما هیچ زمستونی تا ابد نمیمونه...
بهار میاد، حتی اگه دیر، حتی اگه زخمی...
نوروز یعنی یادمون نره زندگی ادامه داره، که امید هنوز تو دل همین خاک نفس میکشه، که زخمها یه روز خوب میشن و دستای مهربونی هنوز هستن که درد رو سبک کنن...
بیایید این سال رو با امید شروع کنیم، با آرزوی روزایی که شادی از پس غصهها قد علم کنه، روزایی که لبخند جای اشک رو بگیره و روزایی که این سرزمین دوباره جون بگیره...
نوروزتون مبارک، دلتون سبز، روزگارتون روشن
با نهایت عشق، مژگان افتخاری»
#مهسا_امینی #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر مهسا امینی، ساعاتی پس از تحویل سال نو و به مناسبت نوروز، تصاویری از شادی و رقص مردم در جشنهای نوروزی را منتشر کرد؛ تصاویری که تصویر دخترش نیز در میان آنها نقش بسته است. ویدیویی که با آهنگ جاودانۀ "نوروز" از حسن زیرک همراه شده و تلخترین حقیقت را به تصویر میکشد؛ دختری که اگر میگذاشتند زنده بماند، این روزها در جشن نوروز سقز، همپای دیگر زنان و مردان سرزمینش میرقصید و نوروز را جشن میگرفت.
اما او را از زندگی، از رقص، از خنده و از نوروز محروم کردند.
مادرش، در میان چهرههای خندان و گامهای رقصان دختران دیگر، انگار مهسا را میبیند؛ گویی دخترش هنوز زنده است، در آن میان میچرخد، دستانش را به سوی آسمان بلند میکند، با نسیم بهاری میرقصد، و در شادمانی مردم، حضوری جاودان دارد.
دختری که کشتند، اما از میان ما نرفت...
نوروز را از او گرفتند، اما یادش در هر جشن، در هر خنده، در هر رقص زنده است.
#مهسا_امینی #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اما او را از زندگی، از رقص، از خنده و از نوروز محروم کردند.
مادرش، در میان چهرههای خندان و گامهای رقصان دختران دیگر، انگار مهسا را میبیند؛ گویی دخترش هنوز زنده است، در آن میان میچرخد، دستانش را به سوی آسمان بلند میکند، با نسیم بهاری میرقصد، و در شادمانی مردم، حضوری جاودان دارد.
دختری که کشتند، اما از میان ما نرفت...
نوروز را از او گرفتند، اما یادش در هر جشن، در هر خنده، در هر رقص زنده است.
#مهسا_امینی #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرزانه مؤیدی، مادر جاویدنام امید مؤیدی، در این ویدیو ضمن تبریک سال نو، آرزو میکند که بهار آزادی از راه برسد و ایران آباد و آزاد شود.
امید مویدی دانشجوی ۲۰ ساله رشته تربیت بدنی دانشگاه باهنر شیراز بود که هنگام بازگشت از تمرین در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱با شلیک مستقیم ماموران کشته شد.
روز ۲۴ آبان ۱۴۰۱، پسر جوانی معترض روی زمین افتاده است، تعدادی مأمور مسلح او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، مردم قصد کمک دارند، اما ماموران با شلیک تیرهوایی ایجاد رعب و وحشت میکنند تا برای کمک به معترض جلوتر نیایند، امید مؤیدی، دانشجوی سال آخر تربیتبدنی شیراز جلوتر میآید تا به جوانی که کتک میخورد؛ کمک کند، ماموران از پشت امید را هدف گلوله قرار میدهند، تیری به طرف کمر او شلیک میکنند، امید روی زمین میافتد، اما گویی این برای ماموران کافی نیست، دوباره شلیک میکنند، این بار تیر خلاص است به پیشانی امید.
#شیراز #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #امید_مؤیدی #دادخواهی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرزانه مؤیدی، مادر جاویدنام امید مؤیدی، در این ویدیو ضمن تبریک سال نو، آرزو میکند که بهار آزادی از راه برسد و ایران آباد و آزاد شود.
امید مویدی دانشجوی ۲۰ ساله رشته تربیت بدنی دانشگاه باهنر شیراز بود که هنگام بازگشت از تمرین در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱با شلیک مستقیم ماموران کشته شد.
روز ۲۴ آبان ۱۴۰۱، پسر جوانی معترض روی زمین افتاده است، تعدادی مأمور مسلح او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، مردم قصد کمک دارند، اما ماموران با شلیک تیرهوایی ایجاد رعب و وحشت میکنند تا برای کمک به معترض جلوتر نیایند، امید مؤیدی، دانشجوی سال آخر تربیتبدنی شیراز جلوتر میآید تا به جوانی که کتک میخورد؛ کمک کند، ماموران از پشت امید را هدف گلوله قرار میدهند، تیری به طرف کمر او شلیک میکنند، امید روی زمین میافتد، اما گویی این برای ماموران کافی نیست، دوباره شلیک میکنند، این بار تیر خلاص است به پیشانی امید.
#شیراز #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #امید_مؤیدی #دادخواهی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام مهسا موگویی، سفره هفتسینشان را بر سر مزار او گذاشتند و سرود ملی و میهنی «ای ایران» را طنین انداز کردند.
میلاد موگویی، ضمن انتشار این ویدئو، نوشت:
«بنام خدای بهار آفرین
بهار آفرین را هزار آفرین
به جمشید و آیین پاکش درود
که نوروز از او مانده در یادبود
جشن نوروز نشانه هویت ما ایرانیان است و پاسدار آیین پیشینیان و اجداد خود هستیم.
انتهای روزهای سخت و سرد زمستان همیشه بهار منتظر است
به امید تغییرات بزرگ در سال جدید و بهاری که پیش روست
زمستان هرچقدر سخت و طاقت فرسا باشد نمیتواند جلوی رویش جوانهها و تغییرات را بگیرد
هر آغازی پایانی دارد و زمستان هم میگذرد
غم عزیزان ما همچون خنجری در قلب ماست تا زندهایم
اما همچنان استوار و سربلند نام آنها را فریاد میزنیم و افتخار میکنیم
که در افکار و رگهای ما عشق به وطن و امید و آزادگی جریان دارد
امیدواریم به روزهای روشن همراه با سلامتی و شادی برای ایران و ایرانیان»
#مهسا_موگویی #بانوی_سردار #نوروز۲۵۸۴ #نوروز_باستانی #جشن_ایرانی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میلاد موگویی، ضمن انتشار این ویدئو، نوشت:
«بنام خدای بهار آفرین
بهار آفرین را هزار آفرین
به جمشید و آیین پاکش درود
که نوروز از او مانده در یادبود
جشن نوروز نشانه هویت ما ایرانیان است و پاسدار آیین پیشینیان و اجداد خود هستیم.
انتهای روزهای سخت و سرد زمستان همیشه بهار منتظر است
به امید تغییرات بزرگ در سال جدید و بهاری که پیش روست
زمستان هرچقدر سخت و طاقت فرسا باشد نمیتواند جلوی رویش جوانهها و تغییرات را بگیرد
هر آغازی پایانی دارد و زمستان هم میگذرد
غم عزیزان ما همچون خنجری در قلب ماست تا زندهایم
اما همچنان استوار و سربلند نام آنها را فریاد میزنیم و افتخار میکنیم
که در افکار و رگهای ما عشق به وطن و امید و آزادگی جریان دارد
امیدواریم به روزهای روشن همراه با سلامتی و شادی برای ایران و ایرانیان»
#مهسا_موگویی #بانوی_سردار #نوروز۲۵۸۴ #نوروز_باستانی #جشن_ایرانی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز سالگرد جانباختن جاویدنام حسین آلعلی است.
حسین آلعلی، معترض ۳۱ ساله، پس از مدتی که تحت تعقیب ماموران امنیتی بود، هفته آخر اسفند ماه با هجوم ماموران به سکونتگاهش در بندرعباس از طبقه چهارم ساختمان به پایین پرتاب شده و پس از یک هفته بستری شدن، روز یکم فروردین جان خود را از دست داد.
به گفته منابع نزدیک به خانواده آلعلی، او در جریان خیزش انقلابی حضوری فعال در اعتراضات داشت و به دلیل تحت تعقیب بودن، دو ماه پایانی سال ۱۴۰۱ را به صورت مخفیانه زندگی میکرد.
مراسم خاکسپاری پیکر حسین آلعلی روز پنجشنبه، سوم فروردین، در آرامستان سعدی شیراز برگزار شد.
حسین آلعلی، شهروند اهل شیراز بود و در چند سال گذشته در بندرعباس سکونت داشت و در این شهر به کافهداری مشغول بود.
#حسین_آل_علی #مهسا_امینی #بندرعباس #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین آلعلی، معترض ۳۱ ساله، پس از مدتی که تحت تعقیب ماموران امنیتی بود، هفته آخر اسفند ماه با هجوم ماموران به سکونتگاهش در بندرعباس از طبقه چهارم ساختمان به پایین پرتاب شده و پس از یک هفته بستری شدن، روز یکم فروردین جان خود را از دست داد.
به گفته منابع نزدیک به خانواده آلعلی، او در جریان خیزش انقلابی حضوری فعال در اعتراضات داشت و به دلیل تحت تعقیب بودن، دو ماه پایانی سال ۱۴۰۱ را به صورت مخفیانه زندگی میکرد.
مراسم خاکسپاری پیکر حسین آلعلی روز پنجشنبه، سوم فروردین، در آرامستان سعدی شیراز برگزار شد.
حسین آلعلی، شهروند اهل شیراز بود و در چند سال گذشته در بندرعباس سکونت داشت و در این شهر به کافهداری مشغول بود.
#حسین_آل_علی #مهسا_امینی #بندرعباس #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مژگان افتخاری، مادر جاویدنام مهسا امینی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«هرکه شود صید عشق
کی شود او صید مرگ
چون سپرش مه بود
کی رسدش زخم تیر
جمله جانهای پاک
گشته اسیران خاک
عشق فروریخت زر
تا برهاند اسیر»
#مهسا_امینی #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی #نوروز #سقز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«هرکه شود صید عشق
کی شود او صید مرگ
چون سپرش مه بود
کی رسدش زخم تیر
جمله جانهای پاک
گشته اسیران خاک
عشق فروریخت زر
تا برهاند اسیر»
#مهسا_امینی #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی #نوروز #سقز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الهه جامهبررگ، خواهر جاویدنام محمد جامهبزرگ این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
بهار میآید، این سرزمین غارت زده نفس خواهد کشید، آزادی بر آسمان ایران سایه میگستراند و سرزمین ما تا ابد از زنجیر غارت و اشغال رها خواهد شد.
امسال سال دیگری است...»
۳۱ شهریور ۱۴۰۱ ملارد صحنه اعتراضات مردمی بود، آن هم درست در خیابانی که مغازه و خانه محمد جامهبزرگ در آن قرار دارد، مسعود پسر جاویدنام محمد جامهبزرگ میگوید:
فاصله خانه ما تا مغازه، عرض خیابان است، با شلوغشدن خیابان مغازه را بستم و راهی خانه شدم، جلوی در خانه که رسیدم، یک نفر دست انداخت و لباس من را کشید. اول فکر کردم یکی از دوستانم است، دستش را پس زدم و برگشتم و دیدم یک فرد دیگر است. گفت با من بیا، تو شلوغ میکردی. یکباره تعداد ماموران زیاد شد، بابا (مقتول) با بیل به طرفشان آمد، من به خانه پناه بردم و در را بستم.ماموران شروع کردند به شکستن شیشه در و انداختن گاز اشکآور داخل خانه. ما میخواستیم برویم داخل اما بابا نمیآمد و میگفت این کارها غیرقانونی است، حق ندارند این کارها را بکنند.»
پس از تهدید شفاهی محمد جامهبزرگ در روز اول مهرماه، او تصور میکند که موضوع پایان یافته اما بامداد ۲ مهر، همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. ساعت ۳ صبح، تعدادی مأمور ماسک زده زنگ در را میزنند، در را باز نکردیم اما خودشان از بالای دیوار پریدند و در را باز کردند، پسران محمد از پشتبام به خانه همسایه پناه میبرند و مقتول به پشتبام، ماموران در لحظه آخر او را پیدا میکنند، محمد بدون حکم قضایی حاضر به رفتن با ماموران نمیشود، در این لحظه تهدید میشود اگر با ما نیایی، گروهی دیگر مامور به قصد کشتن شما میآیند، و بعد از چند دقیقه دسته دوم امدند، همسر محمد را در خانه زندانی و پس از چند دقیقه همسر او با پیکر خونین و صورتش مواجه میشود.
همسر محمد جامهبزرگ نیز به شرق گفته بود: «به چشم او شلیک شده بود. بعدها و با بررسی پزشکی قانونی مشخص شد که از فاصله نزدیک به چشم او گلوله ساچمهای شلیک شده و در مغزش پخش شده است.»
#محمد_جامه_بزرگ
#مهسا_امینی
#عرفان_خزایی
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بهار میآید، این سرزمین غارت زده نفس خواهد کشید، آزادی بر آسمان ایران سایه میگستراند و سرزمین ما تا ابد از زنجیر غارت و اشغال رها خواهد شد.
امسال سال دیگری است...»
۳۱ شهریور ۱۴۰۱ ملارد صحنه اعتراضات مردمی بود، آن هم درست در خیابانی که مغازه و خانه محمد جامهبزرگ در آن قرار دارد، مسعود پسر جاویدنام محمد جامهبزرگ میگوید:
فاصله خانه ما تا مغازه، عرض خیابان است، با شلوغشدن خیابان مغازه را بستم و راهی خانه شدم، جلوی در خانه که رسیدم، یک نفر دست انداخت و لباس من را کشید. اول فکر کردم یکی از دوستانم است، دستش را پس زدم و برگشتم و دیدم یک فرد دیگر است. گفت با من بیا، تو شلوغ میکردی. یکباره تعداد ماموران زیاد شد، بابا (مقتول) با بیل به طرفشان آمد، من به خانه پناه بردم و در را بستم.ماموران شروع کردند به شکستن شیشه در و انداختن گاز اشکآور داخل خانه. ما میخواستیم برویم داخل اما بابا نمیآمد و میگفت این کارها غیرقانونی است، حق ندارند این کارها را بکنند.»
پس از تهدید شفاهی محمد جامهبزرگ در روز اول مهرماه، او تصور میکند که موضوع پایان یافته اما بامداد ۲ مهر، همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. ساعت ۳ صبح، تعدادی مأمور ماسک زده زنگ در را میزنند، در را باز نکردیم اما خودشان از بالای دیوار پریدند و در را باز کردند، پسران محمد از پشتبام به خانه همسایه پناه میبرند و مقتول به پشتبام، ماموران در لحظه آخر او را پیدا میکنند، محمد بدون حکم قضایی حاضر به رفتن با ماموران نمیشود، در این لحظه تهدید میشود اگر با ما نیایی، گروهی دیگر مامور به قصد کشتن شما میآیند، و بعد از چند دقیقه دسته دوم امدند، همسر محمد را در خانه زندانی و پس از چند دقیقه همسر او با پیکر خونین و صورتش مواجه میشود.
همسر محمد جامهبزرگ نیز به شرق گفته بود: «به چشم او شلیک شده بود. بعدها و با بررسی پزشکی قانونی مشخص شد که از فاصله نزدیک به چشم او گلوله ساچمهای شلیک شده و در مغزش پخش شده است.»
#محمد_جامه_بزرگ
#مهسا_امینی
#عرفان_خزایی
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برگزاری زادروز محمد جامهبزرگ، از جانباختگان انقلاب مهسا
۳۱ شهریور ۱۴۰۱ ملارد صحنه قبام مردمی بود، آن هم درست در خیابانی که مغازه و خانه محمد جامهبزرگ در آن قرار دارد، مسعود پسر جاویدنام محمد جامهبزرگ میگوید:
فاصله خانه ما تا مغازه، عرض خیابان است، با شلوغشدن خیابان مغازه را بستم و راهی خانه شدم، جلوی در خانه که رسیدم، یک نفر دست انداخت و لباس من را کشید. اول فکر کردم یکی از دوستانم است، دستش را پس زدم و برگشتم و دیدم یک فرد دیگر است. گفت با من بیا، تو شلوغ میکردی. یکباره تعداد ماموران زیاد شد، بابا (مقتول) با بیل به طرفشان آمد، من به خانه پناه بردم و در را بستم.ماموران شروع کردند به شکستن شیشه در و انداختن گاز اشکآور داخل خانه. ما میخواستیم برویم داخل اما بابا نمیآمد و میگفت این کارها غیرقانونی است، حق ندارند این کارها را بکنند.»
پس از تهدید شفاهی محمد جامهبزرگ در روز اول مهرماه، او تصور میکند که موضوع پایان یافته اما بامداد ۲ مهر، همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. ساعت ۳ صبح، تعدادی مأمور ماسک زده زنگ در را میزنند، در را باز نکردیم اما خودشان از بالای دیوار پریدند و در را باز کردند، پسران محمد از پشتبام به خانه همسایه پناه میبرند و مقتول به پشتبام، ماموران در لحظه آخر او را پیدا میکنند، محمد بدون حکم قضایی حاضر به رفتن با ماموران نمیشود، در این لحظه تهدید میشود اگر با ما نیایی، گروهی دیگر مامور به قصد کشتن شما میآیند، و بعد از چند دقیقه دسته دوم امدند، همسر محمد را در خانه زندانی و پس از چند دقیقه همسر او با پیکر خونین و صورتش مواجه میشود.
همسر محمد جامهبزرگ نیز به شرق گفته بود: «به چشم او شلیک شده بود. بعدها و با بررسی پزشکی قانونی مشخص شد که از فاصله نزدیک به چشم او گلوله ساچمهای شلیک شده و در مغزش پخش شده است.»
#محمد_جامه_بزرگ
#مهسا_امینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۳۱ شهریور ۱۴۰۱ ملارد صحنه قبام مردمی بود، آن هم درست در خیابانی که مغازه و خانه محمد جامهبزرگ در آن قرار دارد، مسعود پسر جاویدنام محمد جامهبزرگ میگوید:
فاصله خانه ما تا مغازه، عرض خیابان است، با شلوغشدن خیابان مغازه را بستم و راهی خانه شدم، جلوی در خانه که رسیدم، یک نفر دست انداخت و لباس من را کشید. اول فکر کردم یکی از دوستانم است، دستش را پس زدم و برگشتم و دیدم یک فرد دیگر است. گفت با من بیا، تو شلوغ میکردی. یکباره تعداد ماموران زیاد شد، بابا (مقتول) با بیل به طرفشان آمد، من به خانه پناه بردم و در را بستم.ماموران شروع کردند به شکستن شیشه در و انداختن گاز اشکآور داخل خانه. ما میخواستیم برویم داخل اما بابا نمیآمد و میگفت این کارها غیرقانونی است، حق ندارند این کارها را بکنند.»
پس از تهدید شفاهی محمد جامهبزرگ در روز اول مهرماه، او تصور میکند که موضوع پایان یافته اما بامداد ۲ مهر، همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. ساعت ۳ صبح، تعدادی مأمور ماسک زده زنگ در را میزنند، در را باز نکردیم اما خودشان از بالای دیوار پریدند و در را باز کردند، پسران محمد از پشتبام به خانه همسایه پناه میبرند و مقتول به پشتبام، ماموران در لحظه آخر او را پیدا میکنند، محمد بدون حکم قضایی حاضر به رفتن با ماموران نمیشود، در این لحظه تهدید میشود اگر با ما نیایی، گروهی دیگر مامور به قصد کشتن شما میآیند، و بعد از چند دقیقه دسته دوم امدند، همسر محمد را در خانه زندانی و پس از چند دقیقه همسر او با پیکر خونین و صورتش مواجه میشود.
همسر محمد جامهبزرگ نیز به شرق گفته بود: «به چشم او شلیک شده بود. بعدها و با بررسی پزشکی قانونی مشخص شد که از فاصله نزدیک به چشم او گلوله ساچمهای شلیک شده و در مغزش پخش شده است.»
#محمد_جامه_بزرگ
#مهسا_امینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جرمانگاری «حقیقت»، در جمهوری اسلامی
✍️مطهره گونهای
۲۴ مارس، «روز جهانی حق دانستن حقیقت» است. هنگامی که صاحبان ایدئولوژی تبدیل به صاحبان قدرت میشوند، «حقیقت» را هم به انقیاد خود درمیآورند؛ یعنی اربابان قدرت، تعریفی برساخته و دروغین از حقیقت را بر شهروندان جامعه تحمیل میکنند و اگر فردی این «کذب بدل به حقیقت» را انکار کند، غیرخودی شناخته شده و مطرود میشود.
رژیمهای استبدادی ایدئولوژیک، اولاً باور به منحصر بهفرد بودن انسانها و تکثر اندیشه آنها ندارند و در راستای سلب آن، اصالت «حقیقت» را کتمان میکنند و خود را مسلط بر جان و مال و زندگی مردم میدانند. ثانیاً بر این باور موهوم استوارند که «آزادی»، از جمله آزادی بیان، موجب از دست رفتن نظم حاکم و در نهایت به وجود آمدن هرجومرج میشود. بنابراین هم از برملا شدن حقیقتِ جاری در حاکمیت میهراسند – چرا که شالودهی استبداد را تهدید میکند – و هم با تمامی قوا و توان، مقابل آن میایستند.
جمهوری اسلامی نیز ۴۶ سال است که این حق را از مردم دریغ داشته است: از کارنامهی سیاه دههی ۶۰ و گورهای دستهجمعی خاوران تا پروندهی قتلهای زنجیرهای؛ از انتخابات ۸۸ تا شلیک دو موشک به هواپیمای اوکراینی؛ از فجایع رخداده در زمان کرونا و دستورالعمل و حکم خامنهای مبنی بر ممنوعیت ورود واکسن و از دست رفتن جان انسانها، تا قتل سبعانه و وحشیانهی مهسا امینی و نیکا شاکرمی؛ و تمام حقایقی که زیر قالی بقای خود پنهان کرده است.
نظامی که نهتنها حقیقت را کتمان میکند، بلکه آن را وارونه و دگرگون جلوه میدهد یا متوسل به «شبهحقیقت»ها توسط بارش رسانهای گسترده میشود، تا مردم آن چیزی را باور کنند و بدانند که او میخواهد. اگر هم فعالان سیاسی و مدنی در صدد افشای حقیقت برآیند، آنها را تحت اتهام نشر اکاذیب یا تبلیغ علیه نظام سرکوب میکند. بدین ترتیب، در تمامی ارکان قدرت، این فریب «حقیقتسازی» یا «انکار» آن وجود دارد.
خامنهای، که خود را ولیامر مسلمین جهان میداند، در تمامی این سالها حتی در یک نشست خبری هم حضور نیافته؛ چرا که از پاسخگویی عاجز و هراسان است. در سخنرانیهای مونولوگ خود نیز صرفاً به تحکیم همان موهومات به نام حقیقت میپردازد و مخاطبان «متحدالشکل» پیرامون خود را هم «مردم» میپندارد، حال آنکه فردیت و منحصر بودن خویش را در شخص و نظامی ایدئولوژیک خلاصه کردهاند.
اما جامعهی شبکهای، محصول گسترش فراگیر اینترنت و رسانههای جمعی، مردم را از حقیقت و بیان آن باز نمیدارد؛ اگرچه نظام فریبکار و متوهم جمهوری اسلامی، آن را به انحای گوناگون منکوب کند.
زنده باد نام و یاد تمام کسانی که علیرغم شمشیر آختهی سرکوب استبداد دینی، از افشای حقیقت و روشنگری افکار عمومی سرباز نزدند.
ـ مطهره گونهای دانشجوی اخراجی و فعال سیاسی است که در آستانه دفاع از پایاننامه دکترای دندانپزشکی بود. او ایستادگی و شرافت را به سر خم کردن ترجیح داد و اخراج و زندانی شد و اخیرا پس از تحمل ۶ ماه حبس آزاد شد.
#روز_جهانی_حق_دانستن_حقیقت #دانستن_حق_مردم_است
#نه_به_دروغ
#مطهره_گونهای #مهسا_امینی #هواپیمای_اوکراینی #نیکا_شاکرمی #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️مطهره گونهای
۲۴ مارس، «روز جهانی حق دانستن حقیقت» است. هنگامی که صاحبان ایدئولوژی تبدیل به صاحبان قدرت میشوند، «حقیقت» را هم به انقیاد خود درمیآورند؛ یعنی اربابان قدرت، تعریفی برساخته و دروغین از حقیقت را بر شهروندان جامعه تحمیل میکنند و اگر فردی این «کذب بدل به حقیقت» را انکار کند، غیرخودی شناخته شده و مطرود میشود.
رژیمهای استبدادی ایدئولوژیک، اولاً باور به منحصر بهفرد بودن انسانها و تکثر اندیشه آنها ندارند و در راستای سلب آن، اصالت «حقیقت» را کتمان میکنند و خود را مسلط بر جان و مال و زندگی مردم میدانند. ثانیاً بر این باور موهوم استوارند که «آزادی»، از جمله آزادی بیان، موجب از دست رفتن نظم حاکم و در نهایت به وجود آمدن هرجومرج میشود. بنابراین هم از برملا شدن حقیقتِ جاری در حاکمیت میهراسند – چرا که شالودهی استبداد را تهدید میکند – و هم با تمامی قوا و توان، مقابل آن میایستند.
جمهوری اسلامی نیز ۴۶ سال است که این حق را از مردم دریغ داشته است: از کارنامهی سیاه دههی ۶۰ و گورهای دستهجمعی خاوران تا پروندهی قتلهای زنجیرهای؛ از انتخابات ۸۸ تا شلیک دو موشک به هواپیمای اوکراینی؛ از فجایع رخداده در زمان کرونا و دستورالعمل و حکم خامنهای مبنی بر ممنوعیت ورود واکسن و از دست رفتن جان انسانها، تا قتل سبعانه و وحشیانهی مهسا امینی و نیکا شاکرمی؛ و تمام حقایقی که زیر قالی بقای خود پنهان کرده است.
نظامی که نهتنها حقیقت را کتمان میکند، بلکه آن را وارونه و دگرگون جلوه میدهد یا متوسل به «شبهحقیقت»ها توسط بارش رسانهای گسترده میشود، تا مردم آن چیزی را باور کنند و بدانند که او میخواهد. اگر هم فعالان سیاسی و مدنی در صدد افشای حقیقت برآیند، آنها را تحت اتهام نشر اکاذیب یا تبلیغ علیه نظام سرکوب میکند. بدین ترتیب، در تمامی ارکان قدرت، این فریب «حقیقتسازی» یا «انکار» آن وجود دارد.
خامنهای، که خود را ولیامر مسلمین جهان میداند، در تمامی این سالها حتی در یک نشست خبری هم حضور نیافته؛ چرا که از پاسخگویی عاجز و هراسان است. در سخنرانیهای مونولوگ خود نیز صرفاً به تحکیم همان موهومات به نام حقیقت میپردازد و مخاطبان «متحدالشکل» پیرامون خود را هم «مردم» میپندارد، حال آنکه فردیت و منحصر بودن خویش را در شخص و نظامی ایدئولوژیک خلاصه کردهاند.
اما جامعهی شبکهای، محصول گسترش فراگیر اینترنت و رسانههای جمعی، مردم را از حقیقت و بیان آن باز نمیدارد؛ اگرچه نظام فریبکار و متوهم جمهوری اسلامی، آن را به انحای گوناگون منکوب کند.
زنده باد نام و یاد تمام کسانی که علیرغم شمشیر آختهی سرکوب استبداد دینی، از افشای حقیقت و روشنگری افکار عمومی سرباز نزدند.
ـ مطهره گونهای دانشجوی اخراجی و فعال سیاسی است که در آستانه دفاع از پایاننامه دکترای دندانپزشکی بود. او ایستادگی و شرافت را به سر خم کردن ترجیح داد و اخراج و زندانی شد و اخیرا پس از تحمل ۶ ماه حبس آزاد شد.
#روز_جهانی_حق_دانستن_حقیقت #دانستن_حق_مردم_است
#نه_به_دروغ
#مطهره_گونهای #مهسا_امینی #هواپیمای_اوکراینی #نیکا_شاکرمی #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech