آموزشکده توانا
54.2K subscribers
33.1K photos
38.3K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
«ابوالفضل قدیانی»، زندانی سیاسی، در نامه سرگشاده‌ای از زندان به علی خامنه‌ای هشدار داد که «دیر یا زود نظام فاسد جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد.»
این زندانی ۷۹ ساله‌ که پیشتر هم نامه‌هایی به علی خامنه‌ای منتشر کرده بود، در نامه‌ای سرگشاده خامنه‌ای را «مستبد قدرت‌طلب» و «عامل اصلی شرارت‌ها و سرکوب‌ها در کشور» نامید.
البته دلیل اصلی نوشتن نامه حمله نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به منزل مهدی محمودیان و تهدید همسر باردار این زندانی سیاسی بوده است.

متن نامه ابوالفضل قدیانی:

▫️«چند روز پیش مطلع شدم که ماموران شکنجه‌گر علی خامنه‌ای خودکامه‌ی قدرت‌پرست و جنایت‌پیشه‌ی ایران به در خانه‌ی سرکار خانم الوندی، مادر گرامی مهدی محمودیان رفته و در غیاب این بانوی شجاع، عروسش (همسر برادر مهدی محمودیان) که در دوران بارداری به سر می‌برد را مورد بازجویی قرار داده‌اند که: درآمد مهدی از کجاست و چگونه هزینه‌ی زندگیش را تامین می‌کند و از این قبیل اباطیل و مزخرفات. ایشان که هرگز انتظار چنین رذالت و بی‌شرمی را نداشته گرفتار تنش و ترس شده که قطعا سلامت او را با توجه به وضعیتی که دارد به خطر انداخته است.

▫️مستبد تبه‌کار و غارتگر ایران علی خامنه‌ای و اعوان و انصار تبه‌کار و شرورش خوب می‌دانند که زندگی مهدی محمودیان عزیز که هم اکنون در زندان به سر می‌برد بر خلاف زندگی سراسر آلوده‌ی خودشان شفاف و روشن است‌. عجیب این است که سیاه‌اندیشان غارتگر مدعی روشنایی می‌شوند. آن‌ها می‌خواهند با این ترفندهای رذیلانه‌ی رسوا مهدی را ساکت و منفعل کنند که شاید زبان در کام بگیرد و دست از مبارزه با استبداد تاراج‌گر علی خامنه‌ای بردارد. در گذشته مکرر این را آزموده‌اند و نتیجه‌ی معکوس گرفته‌اند اما هنوز دست از تلاش مذبوحانه برنداشته‌اند به مصداق "الغريقُ يتشبَّثُ بكُلّ حَشيش" به هر خار و خاشاکی چنگ می‌زنند که شاید از غرق شدن در منجلاب استبداد نجات پیدا کنند اما راه نجاتی نخواهند یافت.

▫️البته این اقدامات شرارت‌بار حکومت ستم‌پیشه، مهدی محمودیانِ شجاع را در مبارزه با استبداد و مستبد امروز ایران علی خامنه‌ای محکم‌تر و مصمم‌تر خواهد کرد و این راه پر سنگلاخ را راسخ‌تر خواهد پیمود. خودکامه‌ی قدرت پرست و اعوان و انصارش از مهدی کینه‌ی دیرینه‌ای به دل دارند. آن‌ها می‌دانند که وی چه نقش مهمی در افشای جنایات هولناک آنان در زندان کهریزک ایفا کرد که موجب افشای بیش از پیش ماهیت آنان و نظام فاسد جمهوری اسلامی در نزد افکار عمومی ایران و افکار عمومی جهان شد. این موضوع و مبارزه‌ی مستمرش با استبداد سبب شده هر فرصتی را برای آزار و اذیت او غنیمت شمارند اما دستاوردی جز حقارت و رسوایی نداشته‌اند.

▫️در هر حال در این اقدام ضد انسانی، غیرقانونی و ضد اخلاقی دستگاه‌های امنیتی و دستگاه قضایی مقصرند و مسئول و باید پاسخگو باشند. اما مقصر و مسئول اصلی علی خامنه‌ای، جبار قدرت‌پرست ایران است که باید پاسخگو باشد چرا که تمامی این اعمال شنیع و شرارت‌بار به خاطر حفظ حکومت نامشروع، غیرقانونی و غاصبانه‌ی اوست که در حق مردم تحت ستم ایران اعمال می‌شود. چاره‌ی این ستمگری‌ها و شرارت‌ها برکناری علی خامنه‌ای از این قدرت شیطانی و سقوط نظام فاسد و مفسد جمهوری اسلامی است که دیر یا زود رخ خواهد داد. امیدوارم که چندان دیر نپاید.

بند ۴ زندان اوین
۱۴۰۴/۰۱/۲۴»

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه
#ابوالفضل_قدیانی #مهدی_محمودیان
@Tavaana_TavaanaTech
صفا عائلی، دایی مهسا ژینا امینی، توسط نیروهای امنیتی در شهر سقز بازداشت و برای اجرای حکم حبس به زندان این شهر منتقل شده است. این بازداشت در تاریخ ۲۲ فروردین و در حالی صورت گرفت که عائلی همراه همسرش در خودرو حضور داشت. نیروهای اداره اطلاعات استان کردستان بدون ارائه حکم رسمی و بدون طی مراحل قانونی، او را بازداشت و مستقیماً به زندان سقز منتقل کرده‌اند.

بر اساس اطلاعات دریافتی آموزشکده توانا از یکی از نزدیکان خانواده مهسا امینی، در تماسی تلفنی که از سوی صفا عائلی با خانواده‌اش برقرار شده، به آنان اطلاع داده شده که بازداشت او به منظور اجرای حکم حبس صورت گرفته است. همچنین به خانواده آقای عائلی گفته شده که تا یک ماه آینده، خانواده‌اش حق ملاقات با او را نخواهند داشت.

عائلی پیشتر در پاییز ۱۴۰۳ پس از بازگشت از سفر کوتاه خود به کشور آلمان، از سوی دادگاه انقلاب سقز به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱۰ ماه زندان محکوم شده بود. این حکم بعداً در دادگاه تجدیدنظر استان کردستان نیز عیناً تأیید شد.

او همچنین در پرونده‌ای جداگانه، به اتهامات «مشارکت در اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی» و «تبلیغ علیه نظام»، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب سقز به ریاست جواد مصطفایی به پنج سال و شش ماه حبس محکوم شده بود. در کنار این حکم، دادگاه او را به عنوان مجازات تکمیلی به دو سال ممنوعیت خروج از کشور و نگارش مطالبی درباره نیروهای نظامی-انتظامی کشته‌شده نیز محکوم کرده است.

به گفته صالح نیکبخت، وکیل خانواده امینی، از این حکم، سه سال و شش ماه حبس قابلیت اجرا دارد. صفا عائلی در ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ نیز در همین پرونده بازداشت و پس از حدود یک ماه، با تودیع وثیقه از زندان سقز آزاد شده بود.

در سال‌های گذشته، خانواده‌های دادخواه از جمله خانواده مهسا امینی، همواره تحت فشار، آزار و احکام سنگین قضایی از جمله حبس، ممنوع‌الخروجی، جزای نقدی و مصادره اموال قرار گرفته‌اند.

#صفا_عائلی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
یکی از رفتارهای ظالمانه رژیم جمهوری اسلامی با خانواده‌های جان‌باختگان سال‌های اخیر این بوده که آن‌ها را مجبور کردند که عزیزانشان را در محلی دور به خاک بسپارند، حتی در مواردی عوامل رژیم جان‌باختگان راه آزادی را به خاک سپردند و پس از آن به خانواده‌ها اطلاع دادند و در مواردی هم هنوز محل دفن پیکر جاویدنامان نامعلوم است.

مادر جاویدنام جواد موسوی، در اینستاگرام نوشت:
«لعنت و نفرین بر مزدورانی که اجازه ندادند پسرم جواد را در مکانی که می‌خواستم به خاک بسپارم.
با صد ترفند و نقشه، او را به زور در قبرستانی غریب و قبری کوچک و مشترک دفن کردند تا به خیال خود نام و یادش را پاک کنند،سنگ قبرش را هم شکستند. اجازه ندادند دور مزارش گل بکاریم.
البته حق دارند از بس بزدل‌اند. حتی از جنازه‌ی بچه‌های ما هم می‌ترسند. تنها ادعای قدرت دارند، زورشان به ما مردم بی‌پناه می‌رسد، اما با آن همه ادعا مجبور شدند با شیطان بزرگ(به قول خودشان) مذاکره کنند.
تنها توهم قدرت دارند و خودشان هم خوب می‌دانند که نه در داخل کشور حامی دارند، نه در خارج از مرزها دستی برای کمک‌شان بلند می‌شود.

تا زمان اجرای عدالت دادخواه خون به ناحق ریخته فرزندم هستم.
به امید نابودیشان✌️»

- سیدجواد موسوی، یکی از معترضانی است که هم به چشم‌هایش شلیک شد و هم جانش را از دست داد. پیکرش را هم کنار کانال آب انداختند و موتورسواران دور پیکرش خنده‌ها زدند.
شلیک به چشم‌های معترضان صرفا به نابینایی یک یا دو چشم آن‌ها منتهی نشده است، بلکه نیروهای سرکوب در اصفهان، ۲۶آبان، در مراسم چهلم «احمد شکراللهی» از کشته‌های این اعتراضات، با شلیک مستقیم به چشم‌های «سید جواد موسوی»‌، او را کشتند.

جواد موسوی از مخاطبان توانا بود و هنوز کامنت‌هایش زیر برخی پست‌های توانا وجود دارد.

#سید_جواد_موسوی #جواد_موسوی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرمانده نیروی هوایی ارتش:
روحانیون وارد فضای مجازی شوند
کاربران: مگر فیلترشکن حرام نیست!

حمید واحدی، فرمانده نیروی هوایی ارتش روز دوشنبه ۲۵ فروردین‌ماه گفت: «روحانیت برای کمک باید وارد فضای مجازی شود وگرنه در زمینه‌های اخلاقی و شرعی عقب می‌مانیم.»
او در ادامه گفت: «آیا یک جوان ۱۲، ۱۴ ساله الان با زمان ما یکی است؟ مسائلی که نباید بداند را بهتر از ما می‌داند.»

اما نکته‌ای که بسیاری از کاربران به آن اشاره کرده‌اند این‌که چگونه هر مقام نظامی یا حکومتی به خودش اجازه می‌دهد درباره هر موضوعی از اینترنت گرفته تا پوشش زنان و ازدواج کودکان، بیانیه صادر کند؟ چرا هیچ‌کس سر جای خودش نیست؟!
بسیاری از کاربران نیز به‌درستی به یک تناقض اشاره کردند که: «مگه فیلترشکن حرام نیست؟ مگه همین آخوندها برای اعمال فیلترینگ بیشتر به خیابان‌ها نیامده بودند؟! حالا می‌خواهید در فضایی که خودشان میخواهند فیلتر باشه، فعالیت هم بکنند؟

فرمانده‌ای که باید دغدغه‌اش نوسازی تجهیزاتی باشد که بعضا بیش از ۵۰ سال از عمرشان گذشته و امروز بیشتر شبیه موزه متحرک یا آهن‌قراضه‌هایی از سه نسل قبل تکنولوژی جهان هستند، حالا نگران آموزش دینی نوجوانان در اینستاگرام شده است!
در کجای دنیا فرماندهان و افراد نظامی به جای تمرینات نظامی و آمادگی دفاعی، دغدغه‌ی تربیت آنلاین جوانان را دارند؟

کاربری دیگری نوشته:
«آخه چرا در هر جایگاهی که هستید فکر می‌کنید باید نسبت به هرچیزی نظر بدید؟ فرمانده نیروی هوایی ارتش چه ربطی به آخوند و فضای مجازی داره؟بدبختی این مملکت همینه که هیچکس سرجای درست خودش نیست»

@tavaanatech
وضعیت جمهوری‌اسلامی به روایت تصویر:
نصب تا حذف پرچم آمریکا در طول چندساعت!

به گزارش رسانه دانشجویی خبرنامه امیرکبیر؛ ساعت ۸ صبح امروز، پرچم ایالات متحده آمریکا در کف ورودی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران نصب شده بود و قرار بود نمادی از مقاومت فرهنگی(!) باشد!

چهار ساعت بعد و حوالی ساعت ۱۲ ظهر، این پرچم بدون اعلام دلیل مشخص جمع‌آوری شد. یکی از نیروهای ارزشی گفته است:
«این حرکت نمادین بود. ما ثابت کردیم می‌توان در عرض ۴ ساعت با آمریکا بجنگیم، مصالحه کنیم و حتی با افتخار نرمش قهرمانانه کنیم!»

جمهوری اسلامی ایران و حامیانش، طی ۴۶ سال گذشته، بارها پرچم کشوری با جمعیتی بالغ بر ۳۴۰ میلیون نفر که این پرچم نزد آنان نمادی از هویت و میهن‌دوستی است را با رفتارهایی همچون سوزاندن، لگدمال کردن و انواع بی‌احترامی‌ها، مورد اهانت قرار داده‌اند؛ اقدامی که به وضوح احساسات میلیون‌ها شهروند آمریکایی را جریحه‌دار کرده است.

با این حال، در سال‌های اخیر، بخش بزرگی از جامعه ایران، به‌ویژه دانشجویان، با رویکردی متفاوت نسبت به گذشته، از هرگونه توهین و بی‌احترامی به پرچم آمریکا خودداری کرده‌اند. این تغییر رفتار، به‌خصوص در محیط‌های دانشگاهی، واکنش تند جریان‌های انقلابی و موسوم به "ارزشی" را برانگیخته است.

برای نمونه، ویدئوها و تصاویری منتشر شده که نشان می‌دهد برخی دانشجویان ایرانی، هنگام عبور از مسیرهایی که بر روی زمین، تصویر پرچم آمریکا نقاشی شده، برای جلوگیری از بی‌احترامی، ترجیح داده‌اند با پرش از روی آن عبور کنند؛ رفتاری که خود به نوعی کنش اعتراضی و نشانه‌ای از تغییر نگرش نسل جدید در ایران تلقی می‌شود.

این موضوع با استقبال گسترده کاربران در شبکه‌های اجتماعی نیز مواجه شده است. بسیاری از مردم در فضای مجازی، با انتشار نظرات، مطالب انتقادی و تصاویر مرتبط، نسبت به بی‌احترامی به پرچم کشورها واکنش نشان داده‌اند و با انتشار پست‌ها و مطالب مختلف، تأکید کرده‌اند که احترام به پرچم هر کشوری نشانه احترام به مردم آن کشور است.

@tavaanatech
بیانیه مشترک با ۱۶۱ امضا از داخل و خارج کشور:
آواز زنان، پژواک آزادی

سرکوب صدای زن، سرکوب آزادی است

۱۶۱ فعال حقوق زنان ساکن داخل و خارج از کشور با امضای بیانیه‌ای سرکوب زنان را توسط جمهوری اسلامی محکوم کردند.
متن کامل بیانیه:
«دهه‌هاست که زنان از ابتدایی‌ترین حق انسانی خود، یعنی آوازخوانی و حضور آزادانه در عرصه موسیقی، محروم شده‌اند.
پس از قتل حکومتی ژینامهسا امینی و آغاز انقلاب "زن زندگی آزادی" زنان آوازخوان از سایه‌ها بیرون آمده و در دانشگاه، خیابان‌ها، مترو، و دیگر اماکن عمومی و همچنین در شبکه‌های اجتماعی، طنین اعتراض و ایستادگی را بلندتر از همیشه در تاریخ مبارزه و مقاومت حک کرده‌اند.
اما جمهوری اسلامی، که از قدرت زن و صدای زن در هراس است، سرکوب را شدیدتر کرده است؛ تهدید، بازداشت، بستن صفحات شخصی و فشارهای قضایی و امنیتی بر زنان خواننده تنها بخشی از رویکرد خفه‌کردن این صداست.

سرکوب خوانندگان زن، تنها یک محدودیت فرهنگی نیست؛ بلکه امری سیاسی و بخشی از پروژه سرکوب سیستماتیک زنان است که با پیشروی انقلاب زن زندگی آزادی در شکستن دیوارهای آپارتاید جنسیتی، به‌ویژه فتح خاکریز حجاب، شدت گرفته است. وقتی زنی به جرم خواندن زندانی می‌شود، این تنها یک اقدام سرکوب‌گرایانه علیه هنر نیست، بلکه تلاشی برای تثبیت نظامی زن‌ستیز و تبعیض جنسیتی است.
حذف زنان از عرصه موسیقی، نه فقط آنها را از هنر، که از استقلال اقتصادی و اجتماعی نیز محروم می‌کند. این یک خشونت ساختاری است که زنان را به حاشیه، وابستگی و فقر سوق می‌دهد.

✍️ما امضا کنندگان این بیانیه، با صدای بلند اعلام می‌کنیم:

- سرکوب آوازخوانی زنان، جنایتی علیه هنر و آزادی بیان، نقض حقوق انسانی و خشونت آشکار علیه زنان است. ما تلاش حکومت برای حذف صدای زن را به شدت محکوم می‌کنیم و از تمامی زنان خواننده قاطعانه حمایت می‌نماییم.

- حکومت باید تمامی خوانندگان زن که به دلیل خوانندگی بازداشت یا زندانی شده‌اند را فوراً و بی‌قیدوشرط آزاد کند. خواندن زن جرم نیست؛ مجرم، حکومتی است که صدای زنان را خفه می‌کند.

- همچنین تاکید داریم صفحات بسته‌شده زنان خواننده در شبکه‌های اجتماعی باید فورا و تمام و کمال بازگردانده شوند.

نسخه کامل متن بیانیه مشترک و لیست امضا کنندگان در ۶ اسلاید موجود است.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی


@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دومین جلسه آیت‌الله منتظری با هیئت مرگ (عوامل جنایت قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷)

بی‌بی‌سی فارسی به یک فایل صوتی دست یافته است که در آن آیت‌الله حسینعلی منتظری برای دومین بار با سه عضو اعدام‌های تابستان ۱۳۶۷ ملقب به «هیئت مرگ» صحبت می‌کند.
این نخستین بار است که این فایل و محتوای آن فاش می‌شود. در این فایل قائم مقام وقت رهبری ایران در جلسه‎‌ای سه ماه پیش از برکناری‌اش، با انتقاد شدید از اعدام زندانیان سیاسی می‌گوید که ولایت فقیه «چندش‌آور» شده است.
در فایل صوتی جدید جزئیاتی از اعدام گسترده زندانیان سیاسی چپ مطرح می‌شود که در ۳۶ سال گذشته در هاله‌ای از ابهام قرار داشت.
این جلسه ۹ دی ماه ۱۳۶۷ در بیت‌ آیت‌الله منتظری در قم برگزار شد.
علاوه بر آیت‌الله منتظری، دیگر حاضران این جلسه مسئولان قضائی وقت هستند: حسینعلی نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان تهران) و ابراهیم رئیسی (معاون گروهکی دادستان). جان‌به‌دربردگان و خانواده زندانیان سیاسی دهه شصت از این افراد با عنوان «هیئت مرگ» یاد می‌کنند.
در جریان جلسه، نام مسئولان ارشد حکومت و همچنین نقش و موضع آنها درباره اعدام‌های تابستان در سال ۱۳۶۷ مطرح می‌شود: آیت‌الله علی خامنه‌ای، رئیس‌جمهور، علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس، احمد خمینی، مسئول بیت رهبر وقت و عبدالکریم موسوی اردبیلی، رئیس شورای عالی قضائی.

منبع:
@bbcpersian

#ولایت_فقیه #نه_به_اعدام #دهه_شصت #تابستان۶۷ #منتظری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مریم یحیوی، هم‌بندی سابق وریشه مرادی، نامه‌ای را خطاب به او نوشته و در آن بر ایستادگی برای لغو اعدام تاکید کرده است.
خانم یحیوی در بخشی از این نامه به ترس رژیم از اتحاد و ایستادگی تاکید کرده و نوشته:
« رژیم از قدرت ما می‌ترسد. از این می‌ترسد که ما ایستاده و متحد بمانیم. به همین دلیل است که حکم اعدام صادر می‌کند.»

متن کامل نامه مریم یحیوی به شرح زیر است:

«برای وریشه مرادی:

وریشه گیان،
جوانا عزیزم
چند شب پیش دوباره خوابت را دیدم، همان خوابی که قبلاً در زندان برایت تعریف کرده بودم. ما هر دو بال داشتیم و با هم در کوهستان‌های زاگرس پر می‌زدیم. تو با همان شور همیشگی‌ات از خاطراتت برایم می‌گفتی، با هم می‌خندیدیم، در کوه فریاد می‌زدیم و از پژواک صدایمان می‌خندیدیم. ما پر می‌کشیدیم، راه می‌رفتیم و می‌دویدیم. سپس گفتی که می‌خواهی مرا به جایی ببری و پر کشیدیم به سوی روژاوا. هر گوشه از آنجا را به من نشان دادی: همان موزه‌ای که همیشه از آن صحبت می‌کردی و همان مکان‌هایی که در برابر داعش ایستاده بودی.

زنان، مردان و کودکان زیادی تو را می‌شناختند و برایت کل می‌کشیدند. با زبان مادری با آن‌ها صحبت می‌کردی. تو بر بالای یک کوه بلند ایستاده بودی، موهای زیبایت به خاطر باد پریشان شده بود و تو با خنده‌ای کودکانه، دستانت را به دو طرف باز کرده بودی.

وقتی از خواب بیدار شدم، یادم به روز اولی افتاد که وارد بند زنان شدم. تو در اتاق ۲، بالای تختت، کنار پنجره نشسته بودی و لبخند می‌زدی. چند روز که گذشت، بعد از کنفرانسی که درباره محیط زیست داشتی، پیش تو آمدم و از تو تشکر کردم. کم کم بیشتر با هم حرف زدیم، نقاط مشترک زیادی پیدا کردیم. من از حال و هوای خودم در ایران و دوران جنگ کوبانی با داعش گفتم و تو از حملات داعش و دفاع از مردم تحت ظلم و تجاوز. درباره مشکلات زنان در جامعه و کردستان صحبت کردیم، از دوران بازجویی و دردهایی که کشیده بودیم. همینطور بود که کم کم نزدیک‌تر شدیم و رفیق شدیم.

وقتی حکم شریفه و پخشآن آمد، تو محکم و قوی ایستادی. ما همه با هم ایستادیم و در برابر تمام سرکوب‌ها زندگی کردیم. اکنون هم این راه و مبارزه ادامه دارد. رژیم از قدرت ما می‌ترسد. از این می‌ترسد که ما ایستاده و متحد بمانیم. به همین دلیل است که حکم اعدام صادر می‌کند. این را خوب می‌دانی. آن‌ها می‌خواهند مردم بترسند و منزوی شوند، می‌خواهند حق اعتراض به بی‌عدالتی و ظلم را از ما بگیرند، ولی ما نمی‌گذاریم.

ما همه کنار هم ایستاده‌ایم تا حکم اعدام لغو شود. این مبارزه ادامه خواهد داشت و ما دوباره در کنار هم می‌ایستیم، یکدیگر را در آغوش می‌گیریم، می‌خندیم و سرود آزادی را با صدای بلند می‌خوانیم.

مریم یحیوی- همبندی سابق»

#وریشە_مرادی
#vrishemoradi
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
محسن رضایی نوایی، جانباز راه وطن پدر جاویدنام عرفان رضایی، درگذشت

فرزانه برزه‌کار، ضمن اعلام این خبر، نوشت:
«پدر عرفان نتونست غم فرزندش و طاقت بیاره
جانبازی که برای دفاع از میهن سلامتی و جان خودش و به خطر انداخت
جانبازی که خودش و جانش رو وقف میهن کرد
بعد از مرگ پسرش همیشه بیمار بود، دیگه نتونست دنیا رو تحمل کنه و پیش پسرش رفت
تو سن ۵۴ سالگی در غم پسرش
محسن پدر عرفانم بودی، تو را حلالت کردم
سلام مرا به عرفانم برسان
محسن همدردم روحت شاد 💔»

erfan_rezaei_navaei

یادشان گرامی باد...


#عرفان_رضایی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود


عبدالله جوادی آملی، مرجع تقلید شیعه با بیان اینکه «اسرائیل به هیچ چیز پایبند نیست»، گفت: «نباید از دعا، زیارت، ناله، توسل و رفتن به حرم‌ها غافل شویم زیرا آنچه بساط این رژیم را برمی‌چیند، همین دعاهاست.»

او افزود امروز دعا و توسل، قوی‌ترین سلاح ما در برابر دشمنانی چون اسرائیل است.

‼️وقتی افرادی چون جوادی آملی با چنین نگاه‌های غیرواقع‌گرایانه و ماورایی در رأس مدیریت کشور قرار می‌گیرند، سیاست‌ورزی به جای تحلیل عقلانی، دیپلماسی، و تصمیم‌گیری مبتنی بر منافع ملی، تبدیل به مراسم دعا و توسل می‌شود.

تصور آن‌ها از امر سیاسی، نه مواجهه هوشمندانه با تهدیدها و فرصت‌ها، بلکه پناه بردن به نیایش و زیارت است؛ گویی کشورداری را با زهدخانه اشتباه گرفته‌اند.

این نوع نگاه، شهروندان را از امنیت، رفاه، و توسعه محروم کرده و سرمایه‌های انسانی و ملی را به پای توهمات ایدئولوژیک قربانی می‌کند؛ زیرا به جای برنامه‌ریزی، عقلانیت و پاسخگویی، نسخه‌ای از انفعال و خرافه را به‌عنوان راه‌حل ارائه می‌دهد.

#جوادی_آملی #حکومت_فقهی #خرافه_گرایی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود

ماریو بارگاس یوسا، نویسنده و برنده جایزه نوبل ادبیات، درگذشت.

این نویسنده نامدار پرویی که با آثار برجسته‌ای چون «گفت‌وگو در کاتدرال» و «سور بز» شهرت جهانی یافت، در سن ۸۸ سالگی چشم از جهان فروبست. یوسا یکی از چهره‌های برجسته ادبیات آمریکای لاتین بود که نقش مهمی در موج نو رمان‌نویسی این منطقه داشت.

ماریو بارگاس یوسا، نویسنده برجسته پرویی و برنده جایزه نوبل ادبیات، در آثار خود همواره بر اهمیت گفت‌وگو و مدارا در جوامع تأکید داشته است. در رمان «گفت‌وگو در کاتدرال»، او ساختار روایت را بر پایه دیالوگ‌های متعدد بنا نهاده و از طریق آن‌ها، زوایای مختلف جامعه دیکتاتورزده پرو را به تصویر کشیده است. عبدالله کوثری، مترجم این اثر، در مقدمه کتاب می‌نویسد: «ساخت اصلی داستان بر گفت‌وگوها استوار است... از درون گفت‌وگوهاست که آدم‌ها سر بر می‌آورند و شناخته می‌شوند و از درون گفت‌وگوها است که رویدادها به تصویر در می‌آیند.»

یوسا در مصاحبه‌ای با نشریه آبزرور نیز بیان می‌کند: «دیکتاتورها فجایع طبیعی نیستند. این همان چیزی‌است که من تلاش کرده‌ام در رمان‌هایم بیان کنم. این که چگونه دیکتاتورها به کمک مردمان بسیاری و گاه حتی به کمک قربانیان خود به قدرت می‌رسند.»

این دیدگاه‌ها نشان‌دهنده باور عمیق یوسا به نقش گفت‌وگو و مدارا در پیشگیری از استبداد و ترویج آزادی در جوامع است.

#یوسا #گفتگو_در_کاتدرال #گفتگو #دیکتاتور #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
ای ایران، ای مرز پر گهر!
در شرایطی که ایران در اسارت دشمن "خودی" قرار دارد و فرزندانش به دست او، دشمنی که نه مغول است و نه از بیگانگان، کشته، زندانی و شکنجه میشوند و یا به تبعید ناخواسته تن میدهند، در دورانی که زنان شجاع ایران به نبرد با جهالت این دشمن "خودی" برخاسته‌اند، در زمانه‌ای که این دشمن خودی بخوبی میداند که از هر کس و هر چیز چگونه به سود خود بهره بگیرد، اندکند هنرمندانی که در دام نمی‌افتند، تن نمی‌دهند و تسلیم زرق و برق و پول نمی‌شوند و اندکتر مردمانی که تشخیص دهند، هر "ای ایران" خواندنی همان نیست که منظور و خواست ملی ما یعنی محو شدن حکومت جهل و جنون اسلامی را بازتاب بدهد. در چنین دورانی است که بهروز وثوقی ۸۷ ساله، هنرمندی که چندین دهه امکان حضور بر صحنه و پرده از او گرفته شد را به قدردانی (برای تمام سالهای ممنوعیت کاری اش؟) به صحنه فرامی‌خوانند و او بدون اینکه به مفهوم "ایرانی" که در اثر تبلیغ می‌شود فکر کرده باشد، تحت تاثیر محبت سلبریتی‌های در بهترین حالت ناآگاه قرار می‌گیرد و ناخواسته در اختیار تبلیغ اثری که به همبستگی با دشمن "خودی" در برابر بیگانه‌ی موهوم فرامی‌خواند. همان دشمنی که او و دیگران را حذف کرد و فرزندان ایران را به خاک و خون کشید. فجیع‌تر اینکه همان مردمی که تا چندی پیش فریاد "زن، زندگی، آزادی" را در خیابان‌های آمریکا و کانادا سر می‌دادند، امروز به استقبال چنین اثری می‌روند. گیریم که کسی موزیسین خوبی باشد و با تک تک بازیگران دارای توانایی هایی. کسی نمی‌پرسد که چرا این اثر که در ایران مورد استقبال حکومتیان قرار گرفت و با این هزینه سنگین به خارج صادر شده، به همان میزان میتواند مورد استقبال مخالفان حکومت قرار بگیرد. پیدا کنید پاسخ معادله را که همان تراژدی امروز ماست. پس این استدلال که اینها هنرمندانی توانایی هستند، کاملا نا به جاست و اتفاقا هر چه هنرمندان بهتری باشند، مسئولیتشان در قبال عملکردشان بیشتر و سهمشان در تحکیم فاجعه بیشتر است.
ای ایران، ای نازنین ایران، چرا مرزت اینچنین بی گهر شده و چرا دشمنت که از خون ماست، تو را اینچنین ذلیل کرده و چرا فرزندانت باید همواره قربانی ترکیب حماقت و ناآگاهی و جهالت و خودشیفتگی و منفعت طلبی بشوند که سر بزنگاه به یاری قاتلینشان می‌شتابد. نه، حساب هنر و سیاست از هم جدا نیست و این هنر دقیقا بازیچه‌ی همان حکومتی‌ست که با بی مهری تمام با ایران و نمادهایش به دشمنی برخاست و هر گاه در تنگنا قرار گرفت، بر طبل "میهن‌دوستی" دمید.

نیلوفر بیضایی
۱۵ آوریل ۲۰۲۵

niloofar.beyzaie

#ای_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته خبردار شدیم که پدر جاویدنام عرفان رضایی پس از سال‌ها رنج‌بردن از اثرات جانبازی در جنگ و پس از غم و رنج ناشی از فراق فرزندش، جانش را از دست داد.

پدر دادخواه عرفان را یک بار در آبان ماه ۱۴۰۲ بازداشت کرده و هنگام بازداشت در چشمش اسپری فلفل زده بودند.
خانواده عرفان سال‌ها رنج کشیدند، پدر عرفان هزینه درمان نداشت، به علت صدمات ناشی از جانبازی در اثر موج انفجار توانایی کار نداشت، تنها شد، کسی نمی‌توانست شرایط او را تحمل کند، او که برای دفاع از وطن رفته بود، فرزندش را هم گرفتند که امید زندگیش بود و با گرفتن عرفان او را نابود کردند.
محسن رضایی می‌گفت، از حکومتی که فرزندش را کشته، کمک دریافت نمی‌کند... او رنج کشید و درد کشید تا بالاخره جانش را از دست داد... این سرنوشت بسیاری از جانبازان جنگ است که حکومت از نام آن‌ها برای پیش بردن ایدئولوژی خود سوءاستفاده می‌کند...

این ویدیو را فرزانه برزه‌کار، مادر عرفان منتشر کرده است.

ـ عرفان رضایی نوائی، جوان ۲۱ ساله‌ای که در مسیر عدالت‌خواهی و اعتراض به سرکوب‌های جمهوری اسلامی، جانش را از دست داد، نماد آگاهی و شجاعت بود. او در خانواده‌ای بزرگ شد که پدرش، محسن، جانباز شیمیایی و موج انفجار بود؛ مردی که سلامتش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و سال‌ها با رنج‌های ناشی از جنگ دست‌وپنجه نرم کرد. عرفان، پسری کتاب‌خوان و آگاه، با وجود تمام دشواری‌های زندگی در خانواده‌ای با مشکلات مالی و فشارهای ناشی از جانبازی پدر، شخصیتی قوی و پرامید داشت.

قتل عرفان در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، صحنه‌ای دردناک از جنایت جمهوری اسلامی را به تصویر کشید. او پس از پایین کشیدن تصویر علی خامنه‌ای، با دو گلوله مأموران امنیتی جان باخت. مادرش، فرزانه برزه‌کار، از رنج‌های فرزندش و دلتنگی عمیق خود می‌گوید؛ دلتنگی برای پسری که او را به ایستادگی و قدرت دعوت می‌کرد و زندگی‌اش را در راه آزادی گذاشت. فرزانه امروز، در برابر فشارها و تهدیدهای حکومت، همچنان با صدای بلند از حقانیت پسرش دفاع می‌کند. داغ عرفان، زخمی است که هیچ‌گاه التیام نمی‌یابد.

#عرفان_رضایی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیروز زادروز جاویدنام امیرحسین مصدق‌ شریف‌پور بود

مادر امیرحسین ضمن انتشار این ویدئو نوشت:

«امیرحسینم عشق مامان امروز تولدته.‌‌...تولدِ ۲۳ سالگیت مبارک ..امروز سومین تولدیه که برات میگیرمو بجای روی ماهت سنگ مزارتو می‌بوسم و چقدرررررررر بی توووووو خوب نیستم و فقط لحظه شماری میکنم برای روزی که به تو برسم و محکم در آغوش بگیرمت و ببوسمت😭😭😭😭😭😭😭 به امید هر چه زودتر رسیدن به اون روز 🙏🙏🙏روز تولدته برام دعا کن❤️‍🩹🙏
مامان برات بمیره امیرحسینم 😭🖤🥀
به وقت روز تولد امیرحسینم
1404/1/25
تولدت تو آسمونا مبارک عشق مامان🕊️🤍»

zohre557

- امیرحسین مصدق، ۲۰ ساله، تک‌پسر خانواده، اهل مشهد و دانشجوی مهندسی برق دانشگاه بجنورد بود. امیرحسین، در آذرماه ۱۴۰۱، در اعتراضات بجنورد با ضربه‌ی نیروهای جمهوری‌اسلامی به سرش، مجروح شد. او به خانواده‌اش چیزی نگفت تا آن‌ها نگران نشوند. امیرحسین ۴ روز بعد، در اثر ضربه مغزی جان باخت.

امیرحسین از جاویدنام‌هایی است که کمتر درباره‌اش سخن گفته شده است.

چه بسیارند جوانان قهرمانی که همچون امیرحسین گمنام مانده‌اند.

#امیرحسین_مصدق_شریف_پور #امیرحسین_مصدق #علیه_فراموشی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech