This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بر اساس تصاویر منتشرشده روز سهشنبه ۲۸ مردادماه، در جریان نشست خبری استاندار گلستان برق سالن قطع میشود. این اتفاق زمانی رخ داد که خبرنگاران گلستانی در این نشست خبری نسبت به قطعی مکرر برق اعتراض میکردند.
جمهوری اسلامی ناتوان از تامین آب و برق ساعتهای متمادی در شبانهروز آب و برق شهروندان را قطع میکند.
قطعی مداوم برق و اینترنت دیگر فقط یک «مشکل روزمره» نیست؛ این بحران، مستقیم به معیشت و کسبوکار مردم ضربه زده است. بسیاری از صاحبان مشاغل آنلاین، فروشگاهها و حتی کارگاههای کوچک در روزهای اخیر با توقف کامل فعالیت و خسارتهای مالی سنگین روبهرو شدهاند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #قطعی_برق
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی ناتوان از تامین آب و برق ساعتهای متمادی در شبانهروز آب و برق شهروندان را قطع میکند.
قطعی مداوم برق و اینترنت دیگر فقط یک «مشکل روزمره» نیست؛ این بحران، مستقیم به معیشت و کسبوکار مردم ضربه زده است. بسیاری از صاحبان مشاغل آنلاین، فروشگاهها و حتی کارگاههای کوچک در روزهای اخیر با توقف کامل فعالیت و خسارتهای مالی سنگین روبهرو شدهاند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #قطعی_برق
@Tavaana_TavaanaTech
👍21👎2❤1
Forwarded from گفتوشنود
شهرام فلاح، شهروند بهائی ۶۴ ساله ساکن کرمان، شامگاه ۲۷ مردادماه ۱۴۰۴ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر منتقل شد.
به گفته یک منبع مطلع، مأموران اداره اطلاعات کرمان با حضور در منزل آقای فلاح و در حالی که تعدادی مهمان نیز در خانه حضور داشتند، او را بازداشت کردند. همچنین تلفن همراه اعضای خانواده و مهمانان ضبط شد و تعدادی از کتابهای دعا و تصاویر مذهبی موجود در منزل نیز توقیف گردید. تا زمان تنظیم این گزارش، آقای فلاح هیچ تماسی با خانواده خود نداشته است.
شهرام فلاح پیشتر نیز دستکم سه مرتبه بازداشت شده و یک سال حبس در زندان کرمان را تحمل کرده است. علاوه بر این، در مقاطع مختلف از اشتغال این شهروند بهائی جلوگیری به عمل آمده است.
#شهرام_فلاح #داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
شهرام فلاح، شهروند بهائی ۶۴ ساله ساکن کرمان، شامگاه ۲۷ مردادماه ۱۴۰۴ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر منتقل شد.
به گفته یک منبع مطلع، مأموران اداره اطلاعات کرمان با حضور در منزل آقای فلاح و در حالی که تعدادی مهمان نیز در خانه حضور داشتند، او را بازداشت کردند. همچنین تلفن همراه اعضای خانواده و مهمانان ضبط شد و تعدادی از کتابهای دعا و تصاویر مذهبی موجود در منزل نیز توقیف گردید. تا زمان تنظیم این گزارش، آقای فلاح هیچ تماسی با خانواده خود نداشته است.
شهرام فلاح پیشتر نیز دستکم سه مرتبه بازداشت شده و یک سال حبس در زندان کرمان را تحمل کرده است. علاوه بر این، در مقاطع مختلف از اشتغال این شهروند بهائی جلوگیری به عمل آمده است.
#شهرام_فلاح #داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊16👍3❤1
حسین نوریهمدانی؛ مرجع بدزبان در ستیز با شهروندان
نوریهمدانی از تندروترین مراجع تقلید است که در سال ۱۳۰۴ شمسی در شهر همدان به دنیا آمد.
او در واکنش به پدیده بیسابقه دختران انقلاب و بر سر چوب زدن حجاب، معترضان به حجاب اجباری را «نخاله» خواند و مدعی شد که «حجاب اسلامی باید در کل دنیا عملی شود.»
در زمان اعتراضات سال ۱۳۸۸ به آیتالله خامنهای پیام داده بود که حاضر است از قم بیاید و به نشانه حمایت پشت سر او نماز بخواند و با دادن شعار «خامنهای کوثر است / دشمن او ابتر است»، صراحتا میرحسین موسوی را ابتر و دخترزا نامید که از آوردن فرزند پسر ناتوان است و وضعیت او را با آیتالله خامنهای قیاس کرده بود.
به بهانه اشاعه اسلام و تبیین عظمت انقلاب اسلامی با بودجه کشورمان بارها به کشورهای انگلستان، فرانسه، آلمان، اتريش، ايتاليا، سوئد، بلژيک، هلند، دانمارک، سوئيس، نروژ، فنلاند، اسپانيا، يونان و ترکيه رفته است.
شیخ علی تهرانی، برادر همسر آیتالله خامنهای، در خاطرات خود میگوید:
ما در سقز بودیم که خبر آتشسوزی سینما رکس آبادان منتشر شد. من خیال میکردم کار ساواک است. چون هر خرابکاریای که میشد، به ساواک میبستند. ولی آقای شیخ نوری همدانی تایید کرد و گفت: «ما، در شورای اسلامی قم، اینکار را برای به حرکت درآوردن مردم آبادان در راه انقلاب انجام دادیم.»
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/nouri_hamedani/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
نوریهمدانی از تندروترین مراجع تقلید است که در سال ۱۳۰۴ شمسی در شهر همدان به دنیا آمد.
او در واکنش به پدیده بیسابقه دختران انقلاب و بر سر چوب زدن حجاب، معترضان به حجاب اجباری را «نخاله» خواند و مدعی شد که «حجاب اسلامی باید در کل دنیا عملی شود.»
در زمان اعتراضات سال ۱۳۸۸ به آیتالله خامنهای پیام داده بود که حاضر است از قم بیاید و به نشانه حمایت پشت سر او نماز بخواند و با دادن شعار «خامنهای کوثر است / دشمن او ابتر است»، صراحتا میرحسین موسوی را ابتر و دخترزا نامید که از آوردن فرزند پسر ناتوان است و وضعیت او را با آیتالله خامنهای قیاس کرده بود.
به بهانه اشاعه اسلام و تبیین عظمت انقلاب اسلامی با بودجه کشورمان بارها به کشورهای انگلستان، فرانسه، آلمان، اتريش، ايتاليا، سوئد، بلژيک، هلند، دانمارک، سوئيس، نروژ، فنلاند، اسپانيا، يونان و ترکيه رفته است.
شیخ علی تهرانی، برادر همسر آیتالله خامنهای، در خاطرات خود میگوید:
ما در سقز بودیم که خبر آتشسوزی سینما رکس آبادان منتشر شد. من خیال میکردم کار ساواک است. چون هر خرابکاریای که میشد، به ساواک میبستند. ولی آقای شیخ نوری همدانی تایید کرد و گفت: «ما، در شورای اسلامی قم، اینکار را برای به حرکت درآوردن مردم آبادان در راه انقلاب انجام دادیم.»
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/nouri_hamedani/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
🕊14❤5
کشتار تابستان ۶۷؛ بیسابقه در تاریخ معاصر ایران
قطعه ۴۱ بهشتزهرای تهران، مدفن بسیاری از اعدامشدگان سالهای ابتدایی استقرار جمهوری اسلامی و اعدامشدگان دهه ۶۰، پس از مدتها تخریب قبور و سنگ قبرها، به طور کامل تخریب و به پارکینگ تبدیل شد.
روز گذشته شهرداری تهران به صورت رسمی اعلام کرد که مزار زندانیان سیاسی اعدامشده در دهه شصت را که در آرامستان «بهشت زهرا» قرار داشت، تبدیل به پارکینگ کرده است.
اعدامهای سیاسی دهه شصت در ایران یکی از سیاهترین صفحات تاریخ معاصر کشور است. جمهوری اسلامی اما اکنون سعی دارد با تخریب قبور و تبدیل محل دفن اعدامشدگان به پارکینگ این جنایت را از حافظه جمعی پاک کند.
درباره این جنایت بخوانید:
https://tavaana.org/koshtar_67/
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اعدام #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قطعه ۴۱ بهشتزهرای تهران، مدفن بسیاری از اعدامشدگان سالهای ابتدایی استقرار جمهوری اسلامی و اعدامشدگان دهه ۶۰، پس از مدتها تخریب قبور و سنگ قبرها، به طور کامل تخریب و به پارکینگ تبدیل شد.
روز گذشته شهرداری تهران به صورت رسمی اعلام کرد که مزار زندانیان سیاسی اعدامشده در دهه شصت را که در آرامستان «بهشت زهرا» قرار داشت، تبدیل به پارکینگ کرده است.
اعدامهای سیاسی دهه شصت در ایران یکی از سیاهترین صفحات تاریخ معاصر کشور است. جمهوری اسلامی اما اکنون سعی دارد با تخریب قبور و تبدیل محل دفن اعدامشدگان به پارکینگ این جنایت را از حافظه جمعی پاک کند.
درباره این جنایت بخوانید:
https://tavaana.org/koshtar_67/
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اعدام #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤15🕊11💔8
رضا شفاخواه، وکیل دادگستری، در شبکه اجتماعی اکس، توییتر سابق، نوشت:
«پرونده #امیرحسین_موسوی با وجود ۸ ماه بازداشت همچنان در دادسرای امنیت بلاتکلیف مانده. نه وثیقه را میپذیرند و نه اجازه ورود بنده بعنوان وکیل تعیینی را میدهند و نه پرونده را به دادگاه انقلاب میفرستند!
احتمالا ناراحتند که چرا گفتیم امیرحسین همان #جیمز_بیدین است.
نقشهشان خراب شد...»
امیرحسین موسوی، فعال توییتری شناختهشده با نام کاربری «جیمز بیدین»، بیش از هشت ماه است که در بازداشت به سر میبرد؛ در حالی که قوه قضائیه طی ماههای اخیر بارها وعده آزادی زندانیان را مطرح کرده است.
پیشتر هم اعلام شده بود که برای موسوی ابتدا قرار وثیقه به مبلغ ۱.۴ میلیارد تومان و سپس قرار سنگینتر ۵.۴ میلیارد تومان صادر شد، اما دستگاه قضایی و بازپرس پرونده ـ برخلاف قوانین موجود ـ از پذیرش وثیقه و آزادی او جلوگیری کردهاند.
این در حالی است که مطابق قوانین، پس از صدور قرار تأمین و تأیید وثیقه، مقام قضایی موظف به پذیرش آن و آزادی موقت متهم تا زمان برگزاری دادگاه است. با این حال، نهادهای امنیتی با فشار بر بازپرس پرونده مانع اجرای این روند شدهاند.
صدای زندانیان باشیم
#امیرحسین_موسوی #جیمز_بی_دین #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«پرونده #امیرحسین_موسوی با وجود ۸ ماه بازداشت همچنان در دادسرای امنیت بلاتکلیف مانده. نه وثیقه را میپذیرند و نه اجازه ورود بنده بعنوان وکیل تعیینی را میدهند و نه پرونده را به دادگاه انقلاب میفرستند!
احتمالا ناراحتند که چرا گفتیم امیرحسین همان #جیمز_بیدین است.
نقشهشان خراب شد...»
امیرحسین موسوی، فعال توییتری شناختهشده با نام کاربری «جیمز بیدین»، بیش از هشت ماه است که در بازداشت به سر میبرد؛ در حالی که قوه قضائیه طی ماههای اخیر بارها وعده آزادی زندانیان را مطرح کرده است.
پیشتر هم اعلام شده بود که برای موسوی ابتدا قرار وثیقه به مبلغ ۱.۴ میلیارد تومان و سپس قرار سنگینتر ۵.۴ میلیارد تومان صادر شد، اما دستگاه قضایی و بازپرس پرونده ـ برخلاف قوانین موجود ـ از پذیرش وثیقه و آزادی او جلوگیری کردهاند.
این در حالی است که مطابق قوانین، پس از صدور قرار تأمین و تأیید وثیقه، مقام قضایی موظف به پذیرش آن و آزادی موقت متهم تا زمان برگزاری دادگاه است. با این حال، نهادهای امنیتی با فشار بر بازپرس پرونده مانع اجرای این روند شدهاند.
صدای زندانیان باشیم
#امیرحسین_موسوی #جیمز_بی_دین #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔18🕊9❤1
حکم اعدام شریفه محمدی قطعی شده است.
او مادر کودکی ۱۳ ساله است.
وکلای دادگستری به صراحت بارها تاکید کردهاند که این پرونده ایراداتی داشته که هنوز رفع نشدهاند و انتساب اتهام «بغی» به شریفه محمدی و صدور حکم اعدام علیه او غیر قابل پذیرش و غیر قانونی است.
در روزهای گذشته شعبه اول دادگاه انقلاب رشت با صدور حکمی شریفه محمدی فعال کارگری و اجتماعی را به اتهام «بغی» به اعدام محکوم کرد.
انتساب اتهام بغی به این فعال کارگری و اجتماعی و در نتیجه صدور حکم اعدام علیه او در حالی است که اساسا هیچیک از فعالیتهای وی چه در گذشته و چه در حال مشمول تعریف عنوان مجرمانه بغی نبوده است.
بنا بر گزارشها، مستند دادگاه برای انتساب بغی و صدور حکم اعدام، عضویت شریفه محمدی در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» بوده است. گروهی که نه تنها در دنیای واقعی هیچگونه فعالیت مسلحانهای نداشته، بلکه حتی در گزارشهای رسانههای امنیتی در ایران نیز به عنوان یک گروه مبارز مسلحانه از آن نام برده نشده است.
از سوی دیگر از آنجا که به گفته کمیته دفاع از شریفه محمدی عضویت وی در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» مربوط به ۱۰ سال پیش بوده است، هرگونه فعالیت این کمیته پس از خروج شریفه محمدی از آن قانونا نمیبایست به شریفه محمدی منتسب شود.
شکی نیست از آنجا که بنا بر ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، شرط «باغی» بودن، عضویت در گروهی است که بر علیه اساس نظام جمهوری اسلامی مبارزه مسلحانه کند و استفاده از سلاح گرم شرط اساسی ارتکاب «بغی» است، ارتکاب این جرم توسط شریفه محمدی کاملا منتفی است و در نتیجه انتساب این اتهام و صدور حکم اعدام علیه او کاملا غیر قانونی و غیر قابل پذیرش است.
#شريفه_محمدی #شريفه_محمدی_آزاد_باید_گردد #نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او مادر کودکی ۱۳ ساله است.
وکلای دادگستری به صراحت بارها تاکید کردهاند که این پرونده ایراداتی داشته که هنوز رفع نشدهاند و انتساب اتهام «بغی» به شریفه محمدی و صدور حکم اعدام علیه او غیر قابل پذیرش و غیر قانونی است.
در روزهای گذشته شعبه اول دادگاه انقلاب رشت با صدور حکمی شریفه محمدی فعال کارگری و اجتماعی را به اتهام «بغی» به اعدام محکوم کرد.
انتساب اتهام بغی به این فعال کارگری و اجتماعی و در نتیجه صدور حکم اعدام علیه او در حالی است که اساسا هیچیک از فعالیتهای وی چه در گذشته و چه در حال مشمول تعریف عنوان مجرمانه بغی نبوده است.
بنا بر گزارشها، مستند دادگاه برای انتساب بغی و صدور حکم اعدام، عضویت شریفه محمدی در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» بوده است. گروهی که نه تنها در دنیای واقعی هیچگونه فعالیت مسلحانهای نداشته، بلکه حتی در گزارشهای رسانههای امنیتی در ایران نیز به عنوان یک گروه مبارز مسلحانه از آن نام برده نشده است.
از سوی دیگر از آنجا که به گفته کمیته دفاع از شریفه محمدی عضویت وی در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» مربوط به ۱۰ سال پیش بوده است، هرگونه فعالیت این کمیته پس از خروج شریفه محمدی از آن قانونا نمیبایست به شریفه محمدی منتسب شود.
شکی نیست از آنجا که بنا بر ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، شرط «باغی» بودن، عضویت در گروهی است که بر علیه اساس نظام جمهوری اسلامی مبارزه مسلحانه کند و استفاده از سلاح گرم شرط اساسی ارتکاب «بغی» است، ارتکاب این جرم توسط شریفه محمدی کاملا منتفی است و در نتیجه انتساب این اتهام و صدور حکم اعدام علیه او کاملا غیر قانونی و غیر قابل پذیرش است.
#شريفه_محمدی #شريفه_محمدی_آزاد_باید_گردد #نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊24💔21❤5
Forwarded from گفتوشنود
یادنامهای برای استاد هوشنگ پاکزاد
نظام الدین میثاقی
در گذر پرآشوب تاریخ معاصر ایران، نامهایی هستند که شاید در کتابهای رسمی نیامده باشند، اما در وجدان و حافظهی انسانی ما میدرخشند. یکی از این نامها، استاد هوشنگ پاکزاد است؛ استاد جوان فیزیک دانشگاه تهران که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در اوج اعتبار علمی و درخشش دانشگاهی قرار داشت. آیندهای پر بار در پژوهش و آموزش در انتظار او بود؛ اما با بسته شدن دانشگاهها به بهانهی «انقلاب فرهنگی»، و بازگشایی آنها با سیاست «پاکسازی» و تبعیض، همهچیز در یک لحظه فرو ریخت.
برای استاد پاکزاد نه جایگاهی در دانشگاه باقی ماند و نه فرصتی برای ادامهی مسیر علمی. تنها به یک دلیل ساده و تبعیض آمیز: او بهایی بود. در همان روزهایی که درهای دانشگاههای ایران به روی جوانان بهایی بسته شد، او نیز از دفتر، کرسی، و آیندهاش رانده شد. تبعیض تنها زندگی اقلیتها را نابود نمیکند، بلکه جامعه را نیز از دانشی که میتوانست در خدمت آبادانی و پیشرفت آن قرار گیرد محروم میسازد. با کنار زدن استادانی همچون پاکزاد، جمهوری اسلامی تنها یک فرد را از دانشگاه نراند، بلکه بر آیندهی علمی و فرهنگی ایران نیز اثر منفی گذاشت.
اما سرنوشت او تنها قصهی محرومیت نیست، بلکه روایت شرافت انسانی، استقامت اخلاقی، و عشق به آموزش است. استاد پاکزاد، که میتوانست در تلخی انزوا و تبعیض خاموش شود، راهی دیگر گشود. او در کنار جمعی دیگر از اساتید و متخصصان بهایی، بنیانگذار «مؤسسهی آموزش عالی بهایی» (BIHE) شد. با این حال، آنقدر متواضع بود که هیچگاه مایل نبود چنین عنوانی ــ «بنیانگذار» یا «عضو مؤسس» ــ به او نسبت داده شود. او ترجیح میداد صرفاً بهعنوان خادمی در کنار دانشجویان محروم از آموزش عالی شناخته شود، نه بیشتر. دانشگاهی که در اتاقهای نشیمن دوستان و در زیرزمینهای خانهها شکل گرفت، با روح همین فروتنی و خدمتگزاری او و همکارانش جان گرفت.
پاکزاد، که روزگاری در دانشگاه تهران منشیان و خدمتگزاران برایش چای میآوردند، این بار خود برای دانشجویان جوان چای میریخت، از ایشان پذیرایی میکرد، میز و صندلی و آزمایشگاهشان را در زیرزمینها برپا میکرد، و با دستان خود محیط را تمیز و آماده میساخت. او نمونهی بارز این حقیقت بود که انسانِ واقعی نه در جایگاه و مقام، بلکه در خدمت و فروتنی معنا مییابد.
با وجود همهی این موانع، و با وجود تلاشهای مستمر جمهوری اسلامی برای تعطیل کردن دانشگاه جامعه بهایی، ثمرهی این تلاشها شگفتانگیز بود: فارغالتحصیلان مؤسسهی آموزش عالی بهایی توانستند تحصیلاتی ممتاز دریافت کنند و بعدها به عنوان استادان، کارآفرینان، پژوهشگران و نوآورانی برجسته، چه در ایران و چه در بیرون از مرزهای آن، نقشآفرین شوند. این خود گواهی است بر اینکه بذرهایی که استادانی چون پاکزاد کاشتند، در خاک تبعیض نیز میتواند بروید و بار دهد.
اکنون که او پس از تحمل دوره ای از بیماری در کالیفرنیا چشم از جهان فرو بسته است، باید نام او را نه به عنوان استاد اخراجشدهی دانشگاه تهران، بلکه به عنوان استاد زندگی به یاد بسپاریم. او با استقامت و فروتنی خویش، درس بزرگی به ما آموخت: علم و آموزش را نمیتوان زندانی کرد. اگر درها را بستند، پنجرهای خواهیم گشود. اگر آزمایشگاهها را گرفتند، آزمایشگاهی در دل یک زیرزمین خواهیم ساخت.
استاد هوشنگ پاکزاد درگذشت، اما یاد او چون مشعلی است که در راه دانش و آزادگی روشن خواهد ماند. او نه تنها به دانشجویان بهایی، بلکه به همهی ما آموخت که ارزش یک استاد در بیادعایی و خدمتگزاری بیچشمداشت اوست. چنین انسانی را میتوان «استاد دانشگاه انسانیت» نامید.
يادش جاودان و راهش پر رهرو.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #هوشنگ_پاکزاد #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نظام الدین میثاقی
در گذر پرآشوب تاریخ معاصر ایران، نامهایی هستند که شاید در کتابهای رسمی نیامده باشند، اما در وجدان و حافظهی انسانی ما میدرخشند. یکی از این نامها، استاد هوشنگ پاکزاد است؛ استاد جوان فیزیک دانشگاه تهران که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در اوج اعتبار علمی و درخشش دانشگاهی قرار داشت. آیندهای پر بار در پژوهش و آموزش در انتظار او بود؛ اما با بسته شدن دانشگاهها به بهانهی «انقلاب فرهنگی»، و بازگشایی آنها با سیاست «پاکسازی» و تبعیض، همهچیز در یک لحظه فرو ریخت.
برای استاد پاکزاد نه جایگاهی در دانشگاه باقی ماند و نه فرصتی برای ادامهی مسیر علمی. تنها به یک دلیل ساده و تبعیض آمیز: او بهایی بود. در همان روزهایی که درهای دانشگاههای ایران به روی جوانان بهایی بسته شد، او نیز از دفتر، کرسی، و آیندهاش رانده شد. تبعیض تنها زندگی اقلیتها را نابود نمیکند، بلکه جامعه را نیز از دانشی که میتوانست در خدمت آبادانی و پیشرفت آن قرار گیرد محروم میسازد. با کنار زدن استادانی همچون پاکزاد، جمهوری اسلامی تنها یک فرد را از دانشگاه نراند، بلکه بر آیندهی علمی و فرهنگی ایران نیز اثر منفی گذاشت.
اما سرنوشت او تنها قصهی محرومیت نیست، بلکه روایت شرافت انسانی، استقامت اخلاقی، و عشق به آموزش است. استاد پاکزاد، که میتوانست در تلخی انزوا و تبعیض خاموش شود، راهی دیگر گشود. او در کنار جمعی دیگر از اساتید و متخصصان بهایی، بنیانگذار «مؤسسهی آموزش عالی بهایی» (BIHE) شد. با این حال، آنقدر متواضع بود که هیچگاه مایل نبود چنین عنوانی ــ «بنیانگذار» یا «عضو مؤسس» ــ به او نسبت داده شود. او ترجیح میداد صرفاً بهعنوان خادمی در کنار دانشجویان محروم از آموزش عالی شناخته شود، نه بیشتر. دانشگاهی که در اتاقهای نشیمن دوستان و در زیرزمینهای خانهها شکل گرفت، با روح همین فروتنی و خدمتگزاری او و همکارانش جان گرفت.
پاکزاد، که روزگاری در دانشگاه تهران منشیان و خدمتگزاران برایش چای میآوردند، این بار خود برای دانشجویان جوان چای میریخت، از ایشان پذیرایی میکرد، میز و صندلی و آزمایشگاهشان را در زیرزمینها برپا میکرد، و با دستان خود محیط را تمیز و آماده میساخت. او نمونهی بارز این حقیقت بود که انسانِ واقعی نه در جایگاه و مقام، بلکه در خدمت و فروتنی معنا مییابد.
با وجود همهی این موانع، و با وجود تلاشهای مستمر جمهوری اسلامی برای تعطیل کردن دانشگاه جامعه بهایی، ثمرهی این تلاشها شگفتانگیز بود: فارغالتحصیلان مؤسسهی آموزش عالی بهایی توانستند تحصیلاتی ممتاز دریافت کنند و بعدها به عنوان استادان، کارآفرینان، پژوهشگران و نوآورانی برجسته، چه در ایران و چه در بیرون از مرزهای آن، نقشآفرین شوند. این خود گواهی است بر اینکه بذرهایی که استادانی چون پاکزاد کاشتند، در خاک تبعیض نیز میتواند بروید و بار دهد.
اکنون که او پس از تحمل دوره ای از بیماری در کالیفرنیا چشم از جهان فرو بسته است، باید نام او را نه به عنوان استاد اخراجشدهی دانشگاه تهران، بلکه به عنوان استاد زندگی به یاد بسپاریم. او با استقامت و فروتنی خویش، درس بزرگی به ما آموخت: علم و آموزش را نمیتوان زندانی کرد. اگر درها را بستند، پنجرهای خواهیم گشود. اگر آزمایشگاهها را گرفتند، آزمایشگاهی در دل یک زیرزمین خواهیم ساخت.
استاد هوشنگ پاکزاد درگذشت، اما یاد او چون مشعلی است که در راه دانش و آزادگی روشن خواهد ماند. او نه تنها به دانشجویان بهایی، بلکه به همهی ما آموخت که ارزش یک استاد در بیادعایی و خدمتگزاری بیچشمداشت اوست. چنین انسانی را میتوان «استاد دانشگاه انسانیت» نامید.
يادش جاودان و راهش پر رهرو.
#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #هوشنگ_پاکزاد #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👌17❤6🕊4
Forwarded from گفتوشنود
علی کمساری، رییس موسسه تنظیم و نشر آثار خمینی، رهبر پیشین جمهوری اسلامی، گفت که هنر خمینی «در دوران مبارزه و نهضت این بود که نسخهای به جامعه ایران داد که درد تاریخی ملت ایران را درمان میکرد.»
او افزود: «به همین دلیل بود که مردم کوچه و بازار، روحانیت، دانشگاهها و گرایشهای فکری و سیاسی مختلف فوج فوج به او مراجعه میکردند.»
کمساری گفت: «همین الان هم خیلیها عاشق امام و اندیشه ناب او هستند و به عشق امام با استکبار مبارزه میکنند، اما انتظارات بیشتر از اینهاست.»
آیا واقعاً میتوان گفت «خیلیها» هنوز عاشق خمینی هستند، بیآنکه مشخص شود این «خیلیها» چه کسانیاند؟ وقتی رییس مؤسسه نشر آثار او چنین ادعایی میکند، جای پرسش است که آیا منظورش وابستگان به ساختار قدرت و نهادهای حکومتی است یا مردم عادی در کوچه و بازار؟ همچنین، این نوع گزارهها اغلب بدون هیچ داده و آمار دقیق مطرح میشوند و بیشتر رنگ و بوی تبلیغاتی دارند تا تحلیلی. اگر واقعاً چنین عشقی در جامعه گسترده است، چرا هیچ نظرسنجی شفاف و مستقلی برای اثبات آن ارائه نمیشود؟
#خمینی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
او افزود: «به همین دلیل بود که مردم کوچه و بازار، روحانیت، دانشگاهها و گرایشهای فکری و سیاسی مختلف فوج فوج به او مراجعه میکردند.»
کمساری گفت: «همین الان هم خیلیها عاشق امام و اندیشه ناب او هستند و به عشق امام با استکبار مبارزه میکنند، اما انتظارات بیشتر از اینهاست.»
آیا واقعاً میتوان گفت «خیلیها» هنوز عاشق خمینی هستند، بیآنکه مشخص شود این «خیلیها» چه کسانیاند؟ وقتی رییس مؤسسه نشر آثار او چنین ادعایی میکند، جای پرسش است که آیا منظورش وابستگان به ساختار قدرت و نهادهای حکومتی است یا مردم عادی در کوچه و بازار؟ همچنین، این نوع گزارهها اغلب بدون هیچ داده و آمار دقیق مطرح میشوند و بیشتر رنگ و بوی تبلیغاتی دارند تا تحلیلی. اگر واقعاً چنین عشقی در جامعه گسترده است، چرا هیچ نظرسنجی شفاف و مستقلی برای اثبات آن ارائه نمیشود؟
#خمینی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👎38❤2
جعفر عظیم زاده، دبیرکل اتحادیه آزاد کارگران ایران در بیانیهای زندان قرچک را به شکنجهگاهی مرگبار توصیف کرد و نوشت:
«قرنطینه زندان قرچک، شکنجه گاهی وحشتناک و مرگبار برای زنان زندانی سیاسی تبعیدی از زندان اوین
خبرهای موثق رسیده از قرنطینه زندان قرچک، محل نگهداری بیش از ۶۰ زن زندانی سیاسی و آزادیخواه صنفی و سیاسی و عقیدتی، هر انسان شریف و آزادیخواهی را به کنشی فوری و عاجلانه فرا میخواند.»
او در ادامه نسبت به وضعیت سلامت زندانیان در این زندان هشدار داد و خبر از شیوع بیماری خطرناکی در این زندان داد:
«سه هفته است ویروسی به جان همه زنان زندانی افتاده است، مسنترها وضعیت بسیار وخیمی دارند.
استخواندرد شدید، گرفتگی صدا و عفونت و گلودرد کشنده توام با در هم تنیدگی بیش از ۶۰ انسان در محیطی تنگ با سقفی کوتاه با ۷ اتاق ده متری و راهروی کوچک دو متری، گرما و کمبود اکسیژن، ضعف شدید جسمانی همگانی و درگیریهای طاقتفرسای ناشی از فشارهای این وضعیت جهنمی، تنها بیان ناقصی از آن چیزیست که بر این زنان اگاه و جسور و آزادیخواه میگذرد.»
عظیمزاده در ادامه از وضعیت زندانیانی مینویسد که از زندان اوین به این زندان منتقل شدهاند:
«"اگر از اینجا زنده در بیاییم" آرزویی رویایی برای بیش از ۶۰ زن مبارزی است که سالهاست چون کوهی استوار در برابر ستمگران ایستادگی کردهاند.
سه هفته پیش گفته بودند بزودی به زندان اوین منتقل خواهید شد. این خبر چون مرهمی، شرایط جهنمی موجود را به لحاظ روحی و روانی کمی قابل تحمل کرده بود.
اما با پیگیری تلفنی مستقیم خانوادهها از سازمان زندانها به آنان اعلام شده است تا سه ماه خبری از انتقال و جابجایی و بهبود شرایط نخواهد بود.
این یعنی، احتمالی جدی و بسیار بالا از وقوع اتفاقاتی تکاندهنده و جبرانناپذیر برای زنان جسوری که دل در گرو آزادی و برابری گذاشتهاند و با دستانی بسته و در زنجیر در شکنجهگاهی به نام "قرنطینه زندان قرچک" ایستادهاند تا نوید بخش برپایی ایرانی آباد و آزاد و رها از ستم و استثمار باشند.»
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
«قرنطینه زندان قرچک، شکنجه گاهی وحشتناک و مرگبار برای زنان زندانی سیاسی تبعیدی از زندان اوین
خبرهای موثق رسیده از قرنطینه زندان قرچک، محل نگهداری بیش از ۶۰ زن زندانی سیاسی و آزادیخواه صنفی و سیاسی و عقیدتی، هر انسان شریف و آزادیخواهی را به کنشی فوری و عاجلانه فرا میخواند.»
او در ادامه نسبت به وضعیت سلامت زندانیان در این زندان هشدار داد و خبر از شیوع بیماری خطرناکی در این زندان داد:
«سه هفته است ویروسی به جان همه زنان زندانی افتاده است، مسنترها وضعیت بسیار وخیمی دارند.
استخواندرد شدید، گرفتگی صدا و عفونت و گلودرد کشنده توام با در هم تنیدگی بیش از ۶۰ انسان در محیطی تنگ با سقفی کوتاه با ۷ اتاق ده متری و راهروی کوچک دو متری، گرما و کمبود اکسیژن، ضعف شدید جسمانی همگانی و درگیریهای طاقتفرسای ناشی از فشارهای این وضعیت جهنمی، تنها بیان ناقصی از آن چیزیست که بر این زنان اگاه و جسور و آزادیخواه میگذرد.»
عظیمزاده در ادامه از وضعیت زندانیانی مینویسد که از زندان اوین به این زندان منتقل شدهاند:
«"اگر از اینجا زنده در بیاییم" آرزویی رویایی برای بیش از ۶۰ زن مبارزی است که سالهاست چون کوهی استوار در برابر ستمگران ایستادگی کردهاند.
سه هفته پیش گفته بودند بزودی به زندان اوین منتقل خواهید شد. این خبر چون مرهمی، شرایط جهنمی موجود را به لحاظ روحی و روانی کمی قابل تحمل کرده بود.
اما با پیگیری تلفنی مستقیم خانوادهها از سازمان زندانها به آنان اعلام شده است تا سه ماه خبری از انتقال و جابجایی و بهبود شرایط نخواهد بود.
این یعنی، احتمالی جدی و بسیار بالا از وقوع اتفاقاتی تکاندهنده و جبرانناپذیر برای زنان جسوری که دل در گرو آزادی و برابری گذاشتهاند و با دستانی بسته و در زنجیر در شکنجهگاهی به نام "قرنطینه زندان قرچک" ایستادهاند تا نوید بخش برپایی ایرانی آباد و آزاد و رها از ستم و استثمار باشند.»
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
💔26🕊3❤2
ادعای جمهوری اسلامی: فقط پنج زندانی سیاسی داریم!
رسانه تحکیم ملت: بیش از ۶۰ زندانی سیاسی زن، فقط در زندان قرچک تهران هستند
به گزارش رسانه تحکیم ملت، در پی اظهارات اخیر رئیس قوه قضائیه، محسنی اژهای، مبنی بر درخواست ارائه فهرست زندانیان سیاسی، این رسانه فهرست مستند و بهروز ۶۴ زندانی سیاسی زن در ایران را منتشر کرد. این فهرست عمدتاً مربوط به زندان قرچک و چند زندان دیگر است و شامل تمام زندانهای کشور نمیشود.
این اقدام در حالی است که برخلاف ادعای مقامات مبنی بر وجود تنها پنج زندانی سیاسی، تنها در زندان قرچک بیش از شصت زن زندانی سیاسی نگهداری میشوند.
تحکیم ملت تأکید کرده است انتشار این فهرست با هدف پیگیری حقوقی و مدنی وضعیت زندانیان سیاسی انجام شده و مسئولان قضایی موظفاند نسبت به آن پاسخگو باشند.
بر اساس این گزارش، در میان زندانیان سیاسی زن، افرادی با سن بالا و بیماریهای جدی همچنان در حبس به سر میبرند؛ از جمله راحله راحمیپور، دادخواه دهه ۶۰ و مبتلا به تومور مغزی، که در ۷۵ سالگی دومین سال محکومیت خود را میگذراند. همچنین کبری بیگی، ۷۰ ساله و از معترضان ۱۴۰۱، بدون بهرهمندی از عفو در زندان است. علاوه بر این، سه زندانی سیاسی زن به نامهای شریفه محمدی، پخشان عزیزی و ریشه مردای با احکام اعدام مواجهاند.
این فهرست شامل زندانیانی از جریانهای مختلف سیاسی و مدنی، از چپگرا تا پادشاهیخواه، فعالان صنفی، حقوق بشری و معترضان عادی است.
@tahkimmelat
پیش از این الیاس حضرتی رئیس شورای اطلاعرسانی دولت پزشکیان نیز مدعی شده بود که تنها پنج زندانی سیاسی داریم!
ـ لازم به ذکر است که زندانیان سرشناسی همچون زینب جلالیان (با ۱۸ سال حبس بدون مرخصی)، مریم اکبری منفرد (با ۱۶ سال حبس بدون مرخصی)، فاطمه سپهری و فرزانه قرهحسنلو در این فهرست غایباند؛ همچنین شمار زیادی از زنان زندانی سیاسی در زندانهای عادلآباد شیراز، دستگرد اصفهان، لاکان رشت، سنندج، ارومیه، مریوان و دیگر شهرها وجود دارند که نامشان در این فهرست نیامده است.
شما میتوانید اسامی زندانیان سیاسی زن که در این فهرست ذکر نشدهاند را در دایرکت برای ادمین بفرستید تا فهرست را تکمیل کنیم.
#زندانیان_سیاسی #زندانیان_سیاسی_زن #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رسانه تحکیم ملت: بیش از ۶۰ زندانی سیاسی زن، فقط در زندان قرچک تهران هستند
به گزارش رسانه تحکیم ملت، در پی اظهارات اخیر رئیس قوه قضائیه، محسنی اژهای، مبنی بر درخواست ارائه فهرست زندانیان سیاسی، این رسانه فهرست مستند و بهروز ۶۴ زندانی سیاسی زن در ایران را منتشر کرد. این فهرست عمدتاً مربوط به زندان قرچک و چند زندان دیگر است و شامل تمام زندانهای کشور نمیشود.
این اقدام در حالی است که برخلاف ادعای مقامات مبنی بر وجود تنها پنج زندانی سیاسی، تنها در زندان قرچک بیش از شصت زن زندانی سیاسی نگهداری میشوند.
تحکیم ملت تأکید کرده است انتشار این فهرست با هدف پیگیری حقوقی و مدنی وضعیت زندانیان سیاسی انجام شده و مسئولان قضایی موظفاند نسبت به آن پاسخگو باشند.
بر اساس این گزارش، در میان زندانیان سیاسی زن، افرادی با سن بالا و بیماریهای جدی همچنان در حبس به سر میبرند؛ از جمله راحله راحمیپور، دادخواه دهه ۶۰ و مبتلا به تومور مغزی، که در ۷۵ سالگی دومین سال محکومیت خود را میگذراند. همچنین کبری بیگی، ۷۰ ساله و از معترضان ۱۴۰۱، بدون بهرهمندی از عفو در زندان است. علاوه بر این، سه زندانی سیاسی زن به نامهای شریفه محمدی، پخشان عزیزی و ریشه مردای با احکام اعدام مواجهاند.
این فهرست شامل زندانیانی از جریانهای مختلف سیاسی و مدنی، از چپگرا تا پادشاهیخواه، فعالان صنفی، حقوق بشری و معترضان عادی است.
@tahkimmelat
پیش از این الیاس حضرتی رئیس شورای اطلاعرسانی دولت پزشکیان نیز مدعی شده بود که تنها پنج زندانی سیاسی داریم!
ـ لازم به ذکر است که زندانیان سرشناسی همچون زینب جلالیان (با ۱۸ سال حبس بدون مرخصی)، مریم اکبری منفرد (با ۱۶ سال حبس بدون مرخصی)، فاطمه سپهری و فرزانه قرهحسنلو در این فهرست غایباند؛ همچنین شمار زیادی از زنان زندانی سیاسی در زندانهای عادلآباد شیراز، دستگرد اصفهان، لاکان رشت، سنندج، ارومیه، مریوان و دیگر شهرها وجود دارند که نامشان در این فهرست نیامده است.
شما میتوانید اسامی زندانیان سیاسی زن که در این فهرست ذکر نشدهاند را در دایرکت برای ادمین بفرستید تا فهرست را تکمیل کنیم.
#زندانیان_سیاسی #زندانیان_سیاسی_زن #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊21❤4👍1