سکوت نخواهیم کرد؛ حکومت فاسد حق ندارد انتقام شکستهای خود را از مردم بگیرد
مسعود فرهیخته و زرتشت احمدی راغب
در یکصدمین هفتهٔ کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، مسعود فرهیخته و زرتشت احمدی راغب از زندانیان سیاسی در زندان مرکزی کرج با انتشار بیانیهای، ضمن محکومکردن تداوم سرکوب، اعدام و زندان فعالان مدنی، تأکید کردند که سکوت نخواهند کرد و تا دستیابی مردم ایران به آزادی، کرامت انسانی، عدالت و دموکراسی در کنار آنان خواهند ایستاد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
درود به مردم آزادیخواه ایران
در هر شرایطی که سرکوب و نقض حقوق بشر بهطور همهجانبه از سوی دستگاه استبداد و سانسور جمهوری اسلامی علیه آزادیخواهان و کنشگران صنفی–مدنی ملت ایران اعمال میشود تا فریاد حقخواهی مردم برای آزادی، کرامت انسانی، عدالت و دموکراسی، در برابر تاراج و چپاول داراییهای کشور و ماجراجویی و بحرانسازی حکومتی، به گوش نرسد، بساط خشونت، اعدام و زندانکردن فعالان مدنی همچنان پابرجاست.
در یکصدمین هفتهٔ کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، که آن را در زندان مرکزی کرج سپری کردهایم، اعلام میکنیم حکومت فاسد حق ندارد انتقام شکستهای همهجانبهٔ خود را از مردم بگیرد. ما همانند همیشه، همراه مردم دیکتاتورستیز ایران، دغدغههای انسانی را از درون سیاهچالهای ظلم و ستم حکومت بیداد پیگیری میکنیم. سکوت نخواهیم کرد.
ایستادگی در برابر اعمال ستمگری که سبب تیرهروزی، فقر و فلاکت جامعه گردیده است، تا پای جان برخاستههای بهحق مردم ایستادهایم و بهدنبال پیروزی و نیکفرجامی آنان هستیم. در ضمن، خواهان آزادی فوری و بیقیدوشرط دوستان و فعالان مدنی بازداشتشده در مشهد و همهٔ آزادیخواهان دربند سراسر کشور میباشیم.
ما معتقدیم در عصر ارتباطات و فناوری و جهان نوین قرن بیستویکم، شاهد پایان سیاستهای متکی به فرد و حکومتهای دیکتاتوری و استبدادی خواهیم بود. ما بر این باوریم که سرکوب و خشونتهای قرونوسطایی حاکمان زورگو، پاسخ مطالبات بهحق ملت ایران نیست و یقین داریم با همبستگی و اتحاد، بهزودی شاهد چرخش قدرت برای دگرگونیهای بنیادین و روی کار آمدن نیروهای بالنده و آزادیخواه در تمامی عرصههای اجتماعی و سیاسی ایران خواهیم بود.
به امید آزادی ایران
#مسعود_فرهیخته
#زرتشت_احمدی_راغب
زندان مرکزی کرج
۴ دی ۱۴۰۴
#بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مسعود فرهیخته و زرتشت احمدی راغب
در یکصدمین هفتهٔ کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، مسعود فرهیخته و زرتشت احمدی راغب از زندانیان سیاسی در زندان مرکزی کرج با انتشار بیانیهای، ضمن محکومکردن تداوم سرکوب، اعدام و زندان فعالان مدنی، تأکید کردند که سکوت نخواهند کرد و تا دستیابی مردم ایران به آزادی، کرامت انسانی، عدالت و دموکراسی در کنار آنان خواهند ایستاد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
درود به مردم آزادیخواه ایران
در هر شرایطی که سرکوب و نقض حقوق بشر بهطور همهجانبه از سوی دستگاه استبداد و سانسور جمهوری اسلامی علیه آزادیخواهان و کنشگران صنفی–مدنی ملت ایران اعمال میشود تا فریاد حقخواهی مردم برای آزادی، کرامت انسانی، عدالت و دموکراسی، در برابر تاراج و چپاول داراییهای کشور و ماجراجویی و بحرانسازی حکومتی، به گوش نرسد، بساط خشونت، اعدام و زندانکردن فعالان مدنی همچنان پابرجاست.
در یکصدمین هفتهٔ کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، که آن را در زندان مرکزی کرج سپری کردهایم، اعلام میکنیم حکومت فاسد حق ندارد انتقام شکستهای همهجانبهٔ خود را از مردم بگیرد. ما همانند همیشه، همراه مردم دیکتاتورستیز ایران، دغدغههای انسانی را از درون سیاهچالهای ظلم و ستم حکومت بیداد پیگیری میکنیم. سکوت نخواهیم کرد.
ایستادگی در برابر اعمال ستمگری که سبب تیرهروزی، فقر و فلاکت جامعه گردیده است، تا پای جان برخاستههای بهحق مردم ایستادهایم و بهدنبال پیروزی و نیکفرجامی آنان هستیم. در ضمن، خواهان آزادی فوری و بیقیدوشرط دوستان و فعالان مدنی بازداشتشده در مشهد و همهٔ آزادیخواهان دربند سراسر کشور میباشیم.
ما معتقدیم در عصر ارتباطات و فناوری و جهان نوین قرن بیستویکم، شاهد پایان سیاستهای متکی به فرد و حکومتهای دیکتاتوری و استبدادی خواهیم بود. ما بر این باوریم که سرکوب و خشونتهای قرونوسطایی حاکمان زورگو، پاسخ مطالبات بهحق ملت ایران نیست و یقین داریم با همبستگی و اتحاد، بهزودی شاهد چرخش قدرت برای دگرگونیهای بنیادین و روی کار آمدن نیروهای بالنده و آزادیخواه در تمامی عرصههای اجتماعی و سیاسی ایران خواهیم بود.
به امید آزادی ایران
#مسعود_فرهیخته
#زرتشت_احمدی_راغب
زندان مرکزی کرج
۴ دی ۱۴۰۴
#بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍23❤5🕊1
مهدی صدرحافظ و کیوان کیوانلو در ارتباط با شرکت در مراسم هفتم جاویدنام خسرو علیکردی بازداشت شدند
روز گذشته مهدی صدر حافظ، زندانی سیاسی سابق در مشهد، بازداشت شد
مهدی صدر حافظ، در خط ۱۳۳ تاکسیرانی مشهد کار میکرد. دیروز با او از تاکسیرانی تماس گرفتند که بیا جلسه داریم، وقتی رفت توسط نیروهای اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه سروش منتقل شد.
همچنین، کیوان کیوانلو، زندانی سیاسی سابق و شهروند اهل جغتای، با هجوم ماموران به منزلش بازداشت شد. او چند روز پیش تلفنی احضار شده بود. کیوان کیوانلو دوست و موکل خسرو علیکردی بود.
علت بازداشت هر دو زندانی سیاسی سابق، حضور در مراسم هفتم خسرو علیکردی بوده است!
#مهدی_صدر_حافظ #کیوان_کیوانلو #خسرو_علیکردی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته مهدی صدر حافظ، زندانی سیاسی سابق در مشهد، بازداشت شد
مهدی صدر حافظ، در خط ۱۳۳ تاکسیرانی مشهد کار میکرد. دیروز با او از تاکسیرانی تماس گرفتند که بیا جلسه داریم، وقتی رفت توسط نیروهای اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه سروش منتقل شد.
همچنین، کیوان کیوانلو، زندانی سیاسی سابق و شهروند اهل جغتای، با هجوم ماموران به منزلش بازداشت شد. او چند روز پیش تلفنی احضار شده بود. کیوان کیوانلو دوست و موکل خسرو علیکردی بود.
علت بازداشت هر دو زندانی سیاسی سابق، حضور در مراسم هفتم خسرو علیکردی بوده است!
#مهدی_صدر_حافظ #کیوان_کیوانلو #خسرو_علیکردی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔17🕊2
یعقوب کریمپور، شهروند یارسانی دارای معلولیت و اهل میاندوآب، که در جریان جنگ ایران و اسرائیل توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شده بود، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه به اتهام «افساد فیالارض» از طریق «جاسوسی برای اسرائیل» به مجازات اعدام محکوم شده است.
به گزارش سازمان حقوق بشر کردستان، این شهروند که تحت پوشش اداره بهزیستی قرار دارد، در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ توسط مأموران وزارت اطلاعات در میاندوآب بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شد. بنا بر اطلاعات موجود، وی حدود دو ماه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه شدید جسمی و روانی قرار گرفت تا وادار به انجام اعترافات اجباری مبنی بر «همکاری با عوامل موساد و انتقال دادههای اطلاعاتی» شود.
در ادامه این روند، بازجویان وزارت اطلاعات برای افزایش فشار بر یعقوب کریمپور، همسر او را به اداره اطلاعات ارومیه احضار و بازداشت کردند. گزارشها حاکی از آن است که همسر وی نیز مورد شکنجه قرار گرفته و خودِ یعقوب کریمپور همزمان از دسترسی به داروهای اعصاب و روان محروم شده است؛ اقداماتی که نهایتاً او را به انجام اعترافات اجباری علیه خود واداشته است. در طول این مدت، وی از حق دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده نیز محروم بوده است.
یعقوب کریمپور تا زمان ارسال پرونده به شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه از داشتن وکیل محروم بود. جلسه رسیدگی به اتهامات او در اواخر مهرماه، بهصورت ویدئوکنفرانسی برگزار شد؛ جلسهای که بنا بر گزارشها، متهم حتی در آن نیز امکان دفاع مؤثر از خود را نیافت. این دادگاه که تنها حدود ۱۵ دقیقه به طول انجامید، با صدور حکم اعدام از سوی قاضی سجاد دوستی به اتهام «افساد فیالارض» از طریق جاسوسی برای اسرائیل پایان یافت. حکم صادره در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۴ در زندان مرکزی ارومیه به وی ابلاغ شد.
پس از اعتراض وکیل پرونده به این حکم، پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه ۹ دیوان عالی کشور ارجاع شده است.
یعقوب کریمپور، شهروند یارسانی دارای معلولیت، متولد سال ۱۳۶۳ در میاندوآب، متأهل و فارغالتحصیل رشته حقوق از دانشگاه مراغه است.
#یعقوب_کریمپور #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش سازمان حقوق بشر کردستان، این شهروند که تحت پوشش اداره بهزیستی قرار دارد، در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ توسط مأموران وزارت اطلاعات در میاندوآب بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شد. بنا بر اطلاعات موجود، وی حدود دو ماه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه شدید جسمی و روانی قرار گرفت تا وادار به انجام اعترافات اجباری مبنی بر «همکاری با عوامل موساد و انتقال دادههای اطلاعاتی» شود.
در ادامه این روند، بازجویان وزارت اطلاعات برای افزایش فشار بر یعقوب کریمپور، همسر او را به اداره اطلاعات ارومیه احضار و بازداشت کردند. گزارشها حاکی از آن است که همسر وی نیز مورد شکنجه قرار گرفته و خودِ یعقوب کریمپور همزمان از دسترسی به داروهای اعصاب و روان محروم شده است؛ اقداماتی که نهایتاً او را به انجام اعترافات اجباری علیه خود واداشته است. در طول این مدت، وی از حق دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده نیز محروم بوده است.
یعقوب کریمپور تا زمان ارسال پرونده به شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه از داشتن وکیل محروم بود. جلسه رسیدگی به اتهامات او در اواخر مهرماه، بهصورت ویدئوکنفرانسی برگزار شد؛ جلسهای که بنا بر گزارشها، متهم حتی در آن نیز امکان دفاع مؤثر از خود را نیافت. این دادگاه که تنها حدود ۱۵ دقیقه به طول انجامید، با صدور حکم اعدام از سوی قاضی سجاد دوستی به اتهام «افساد فیالارض» از طریق جاسوسی برای اسرائیل پایان یافت. حکم صادره در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۴ در زندان مرکزی ارومیه به وی ابلاغ شد.
پس از اعتراض وکیل پرونده به این حکم، پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه ۹ دیوان عالی کشور ارجاع شده است.
یعقوب کریمپور، شهروند یارسانی دارای معلولیت، متولد سال ۱۳۶۳ در میاندوآب، متأهل و فارغالتحصیل رشته حقوق از دانشگاه مراغه است.
#یعقوب_کریمپور #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤20💔4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز بیبیسی فارسی مستندی به نام «ترانه» ساخته پگاه آهنگرانی درباره ترانه علیدوستی منتشر کرد که در آن این بازیگر سرشناس برای اولین بار به طور مفصل از تجربیاتش در خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی حرف میزند: از تصمیم پیوستن به اعتراضات پس از قتل مهسا امینی، بازداشت در خانه مقابل چشم دختر کوچکش، روزهای انفرادی در اوین، همبستگی زندانیان با سرودخوانی، بیماری خودایمنی سختی که پوستش را نابود کرد، و مهمتر از همه، تصمیم قاطعش که دیگر هرگز با حجاب اجباری بازی نخواهد کرد و از کنار گذاشتن سینما در ایران هیچ پشیمانی ندارد.
واکنش مردم در شبکههای اجتماعی، به ویژه ایکس (توییتر)، بسیار گسترده و احساسی بود. بسیاری ترانه را نماد شجاعت خواندند و گفتند این مستند ثبت یک «نه» تاریخی به حجاب اجباری و سرکوب است. کاربرانی نوشتند که با دیدن بخشهای انفرادی و بیماریاش اشک ریختند و یاد روزهای سخت ۱۴۰۱ افتادند. خیلیها صراحت کلام و وقار ترانه را ستودند، مثلاً جایی که گفت «ما هنوز هستیم، ممنوعالکار بودن برایم معنای حذف ندارد» یا داستان خندهدار تصادف مأموران در مسیر اوین با یک زن بیحجاب عصبانی!
مردم ترانه را زنی اصیل، شجاع و همراه جامعه میدانند که سهم خودش را در مبارزه ادا کرد. این مستند که خاطرات جنبش را زنده کرد، نشان داد ترانه علیدوستی حالا فراتر از یک بازیگر، بخشی از تاریخ ایستادگی زنان ایران برابر حکومت استبدادی دینی شده است.
فیلم «ترانه» ساخته پگاه آهنگرانی را در لینک زیر در یوتیوب بیبیسی فارسی میتوانید تماشا کنید:
https://youtu.be/y29zUXSU-IQ
#ترانه_علیدوستی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
واکنش مردم در شبکههای اجتماعی، به ویژه ایکس (توییتر)، بسیار گسترده و احساسی بود. بسیاری ترانه را نماد شجاعت خواندند و گفتند این مستند ثبت یک «نه» تاریخی به حجاب اجباری و سرکوب است. کاربرانی نوشتند که با دیدن بخشهای انفرادی و بیماریاش اشک ریختند و یاد روزهای سخت ۱۴۰۱ افتادند. خیلیها صراحت کلام و وقار ترانه را ستودند، مثلاً جایی که گفت «ما هنوز هستیم، ممنوعالکار بودن برایم معنای حذف ندارد» یا داستان خندهدار تصادف مأموران در مسیر اوین با یک زن بیحجاب عصبانی!
مردم ترانه را زنی اصیل، شجاع و همراه جامعه میدانند که سهم خودش را در مبارزه ادا کرد. این مستند که خاطرات جنبش را زنده کرد، نشان داد ترانه علیدوستی حالا فراتر از یک بازیگر، بخشی از تاریخ ایستادگی زنان ایران برابر حکومت استبدادی دینی شده است.
فیلم «ترانه» ساخته پگاه آهنگرانی را در لینک زیر در یوتیوب بیبیسی فارسی میتوانید تماشا کنید:
https://youtu.be/y29zUXSU-IQ
#ترانه_علیدوستی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤67💔6👍2
Forwarded from گفتوشنود
آیا میدانستید کریسمس، جشن میلاد عیسی مسیح، از مهمترین آیینهای مذهبی مسیحیان جهان است؟
با آنکه در اناجیل تاریخ دقیقی برای تولد مسیح ذکر نشده، از سده چهارم میلادی کلیسای روم روز ۲۵ دسامبر را بهعنوان زمان رسمی میلاد مسیح برگزید.
برخی پژوهشگران بر این باورند که این انتخاب با جشنهای کهن انقلاب زمستانی و نماد پیروزی نور بر تاریکی نیز پیوند داشته است.
آیا میدانستید همه مسیحیان کریسمس را در یک روز جشن نمیگیرند؟
کلیساهای کاتولیک و پروتستان از تقویم گریگوری پیروی میکنند و کریسمس را در ۲۵ دسامبر برگزار میکنند، اما بسیاری از مسیحیان ارتدوکس، به دلیل استفاده از تقویم یولیانی، میلاد مسیح را در ۷ ژانویه جشن میگیرند. کلیسای ارمنی نیز سنتی متفاوت دارد و کریسمس را در ۶ ژانویه، همزمان با جشن ظهور مسیح، گرامی میدارد.
آیا میدانستید ایران از جمله کشورهای خاورمیانه است که جامعهای کهن از مسیحیان را در خود جای داده است؟
ارامنه، آشوریها و کلدانیها قرنهاست در این سرزمین زندگی میکنند و کریسمس برای آنان نهتنها یک مناسبت مذهبی، بلکه بخشی از هویت تاریخی و فرهنگیشان است.
کلیساهای قدیمی ایران هر سال در این ایام شاهد برگزاری آیینهای مذهبی و گردهماییهای خانوادگی هستند.
کریسمس مبارک؛ با آرزوی صلح، آرامش و مهربانی برای همه مسیحیان ایران و جهان.
#کریسمس #مسیحیان_ایران #نوئل # گفتگو_توانا
@Dialogue1402
با آنکه در اناجیل تاریخ دقیقی برای تولد مسیح ذکر نشده، از سده چهارم میلادی کلیسای روم روز ۲۵ دسامبر را بهعنوان زمان رسمی میلاد مسیح برگزید.
برخی پژوهشگران بر این باورند که این انتخاب با جشنهای کهن انقلاب زمستانی و نماد پیروزی نور بر تاریکی نیز پیوند داشته است.
آیا میدانستید همه مسیحیان کریسمس را در یک روز جشن نمیگیرند؟
کلیساهای کاتولیک و پروتستان از تقویم گریگوری پیروی میکنند و کریسمس را در ۲۵ دسامبر برگزار میکنند، اما بسیاری از مسیحیان ارتدوکس، به دلیل استفاده از تقویم یولیانی، میلاد مسیح را در ۷ ژانویه جشن میگیرند. کلیسای ارمنی نیز سنتی متفاوت دارد و کریسمس را در ۶ ژانویه، همزمان با جشن ظهور مسیح، گرامی میدارد.
آیا میدانستید ایران از جمله کشورهای خاورمیانه است که جامعهای کهن از مسیحیان را در خود جای داده است؟
ارامنه، آشوریها و کلدانیها قرنهاست در این سرزمین زندگی میکنند و کریسمس برای آنان نهتنها یک مناسبت مذهبی، بلکه بخشی از هویت تاریخی و فرهنگیشان است.
کلیساهای قدیمی ایران هر سال در این ایام شاهد برگزاری آیینهای مذهبی و گردهماییهای خانوادگی هستند.
کریسمس مبارک؛ با آرزوی صلح، آرامش و مهربانی برای همه مسیحیان ایران و جهان.
#کریسمس #مسیحیان_ایران #نوئل # گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤16
صدور حکم اعدام برای پدر ۶۴ ساله به اتهام نصب بنرهای اعتراضی
میلاد پناهیپور، وکیل پرونده : هیچ اقدام خشونتآمیزی در پرونده وجود ندارد
میلاد پناهیپور، وکیل دادگستری، از صدور حکم اعدام از طریق چوبه دار برای کریم خجسته، شهروند ۶۴ ساله و پدر دو فرزند، به دلیل نصب بنرهای اعتراضی خبر داد.
به گفته این وکیل، کریم خجسته در تاریخ ۳۱ تیرماه ۱۴۰۳ با اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دلیل نصب بنرهای اعتراضی بازداشت شد و برای او قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی صادر شد. بازپرسیها و بازجوییهای اولیه نیز صرفاً با همین عنوان اتهامی انجام گرفته است. با وجود توان مالی خانواده برای تأمین وثیقه، بازداشت او ادامه یافت تا اینکه در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۳، اتهام وی به «اقدام علیه امنیت» تغییر یافت و مبلغ وثیقه به ۵۰۰ میلیون تومان افزایش پیدا کرد. نهایتاً کریم خجسته در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۳ با پذیرش وثیقه بهطور موقت از زندان آزاد شد.
این وکیل دادگستری تأکید کرده است که موکلش پس از آزادی موقت، هیچگونه فعالیت یا اقدام جدیدی نداشته، اما با این حال در اسفندماه ۱۴۰۳ مجدداً بازداشت و این بار با اتهام «بغی» مواجه شده است؛ اتهامی که به گفته پناهیپور، در حالی به او تفهیم شده که تمام اقدامات مورد استناد پرونده، همان فعالیتهای قبلی و در حد نصب بنر بوده است.
به گفته این وکیل، در فاصله زمانی میان آزادی موقت و بازداشت مجدد، هیچ تحقیق، مدرک یا اوراق جدیدی به پرونده اضافه نشده و هیچ بازجویی تازهای نیز پس از تفهیم اتهام بغی انجام نگرفته است. با این وجود، پرونده با همان بازجوییهای مرتبط با اتهام «تبلیغ علیه نظام»، منجر به صدور کیفرخواست با عنوان اتهامی بغی و ارسال آن به دادگاه انقلاب شده است.
میلاد پناهیپور با تأکید بر اینکه نه ضابطان امنیتی و نه دادسرا، هیچگاه ادعایی مبنی بر اقدام مسلحانه از سوی موکلش مطرح نکردهاند، گفته است: «اساساً موضوع اقدام خشونتآمیز یا مسلحانه در این پرونده وجود ندارد و همه طرفها اقدامات آقای خجسته را در حد نصب بنر میدانند.»
با این حال، دادگاه انقلاب بدون توجه به این موارد و بدون پذیرش دفاعیات ارائهشده، در جلسهای که به گفته این وکیل تنها چند دقیقه به طول انجامیده، حکم اعدام از طریق چوبه دار را صادر کرده است. به گفته پناهیپور، قاضی دادگاه صرفاً از متهم درباره قبول یا رد اتهام سؤال کرده و بررسی دیگری در جلسه صورت نگرفته است.
این وکیل همچنین به رفتار کریم خجسته در دوران بازداشت اشاره کرده و گفته است که او در زندان نیز رفتاری آرام و محترمانه داشته و از سوی همبندیها بهعنوان فردی پدرانه شناخته میشود. همبندیهایی با گرایشهای سیاسی و اعتقادی متفاوت که در کنار یکدیگر بهصورت مسالمتآمیز زندگی کرده و امور خود را از طریق صندوقی مشترک اداره میکردهاند.
میلاد پناهیپور در پایان تأکید کرده است که صدور چنین حکمی برای فردی تحصیلکرده که هیچ اقدام خشونتآمیزی مرتکب نشده، در تضاد آشکار با اصول بنیادین حقوقی و حتی رویههای معمول در پروندههای سیاسی ـ امنیتی است.
این اظهارات از سوی میلاد پناهیپور، وکیل دادگستری، در کانال تلگرامی خبرگزاری امتداد منتشر شده است.
#کریم_خجسته #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میلاد پناهیپور، وکیل پرونده : هیچ اقدام خشونتآمیزی در پرونده وجود ندارد
میلاد پناهیپور، وکیل دادگستری، از صدور حکم اعدام از طریق چوبه دار برای کریم خجسته، شهروند ۶۴ ساله و پدر دو فرزند، به دلیل نصب بنرهای اعتراضی خبر داد.
به گفته این وکیل، کریم خجسته در تاریخ ۳۱ تیرماه ۱۴۰۳ با اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دلیل نصب بنرهای اعتراضی بازداشت شد و برای او قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی صادر شد. بازپرسیها و بازجوییهای اولیه نیز صرفاً با همین عنوان اتهامی انجام گرفته است. با وجود توان مالی خانواده برای تأمین وثیقه، بازداشت او ادامه یافت تا اینکه در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۳، اتهام وی به «اقدام علیه امنیت» تغییر یافت و مبلغ وثیقه به ۵۰۰ میلیون تومان افزایش پیدا کرد. نهایتاً کریم خجسته در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۳ با پذیرش وثیقه بهطور موقت از زندان آزاد شد.
این وکیل دادگستری تأکید کرده است که موکلش پس از آزادی موقت، هیچگونه فعالیت یا اقدام جدیدی نداشته، اما با این حال در اسفندماه ۱۴۰۳ مجدداً بازداشت و این بار با اتهام «بغی» مواجه شده است؛ اتهامی که به گفته پناهیپور، در حالی به او تفهیم شده که تمام اقدامات مورد استناد پرونده، همان فعالیتهای قبلی و در حد نصب بنر بوده است.
به گفته این وکیل، در فاصله زمانی میان آزادی موقت و بازداشت مجدد، هیچ تحقیق، مدرک یا اوراق جدیدی به پرونده اضافه نشده و هیچ بازجویی تازهای نیز پس از تفهیم اتهام بغی انجام نگرفته است. با این وجود، پرونده با همان بازجوییهای مرتبط با اتهام «تبلیغ علیه نظام»، منجر به صدور کیفرخواست با عنوان اتهامی بغی و ارسال آن به دادگاه انقلاب شده است.
میلاد پناهیپور با تأکید بر اینکه نه ضابطان امنیتی و نه دادسرا، هیچگاه ادعایی مبنی بر اقدام مسلحانه از سوی موکلش مطرح نکردهاند، گفته است: «اساساً موضوع اقدام خشونتآمیز یا مسلحانه در این پرونده وجود ندارد و همه طرفها اقدامات آقای خجسته را در حد نصب بنر میدانند.»
با این حال، دادگاه انقلاب بدون توجه به این موارد و بدون پذیرش دفاعیات ارائهشده، در جلسهای که به گفته این وکیل تنها چند دقیقه به طول انجامیده، حکم اعدام از طریق چوبه دار را صادر کرده است. به گفته پناهیپور، قاضی دادگاه صرفاً از متهم درباره قبول یا رد اتهام سؤال کرده و بررسی دیگری در جلسه صورت نگرفته است.
این وکیل همچنین به رفتار کریم خجسته در دوران بازداشت اشاره کرده و گفته است که او در زندان نیز رفتاری آرام و محترمانه داشته و از سوی همبندیها بهعنوان فردی پدرانه شناخته میشود. همبندیهایی با گرایشهای سیاسی و اعتقادی متفاوت که در کنار یکدیگر بهصورت مسالمتآمیز زندگی کرده و امور خود را از طریق صندوقی مشترک اداره میکردهاند.
میلاد پناهیپور در پایان تأکید کرده است که صدور چنین حکمی برای فردی تحصیلکرده که هیچ اقدام خشونتآمیزی مرتکب نشده، در تضاد آشکار با اصول بنیادین حقوقی و حتی رویههای معمول در پروندههای سیاسی ـ امنیتی است.
این اظهارات از سوی میلاد پناهیپور، وکیل دادگستری، در کانال تلگرامی خبرگزاری امتداد منتشر شده است.
#کریم_خجسته #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔25🕊9❤4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استمداد پدر و مادر محراب عبداللهزاده، زندانی سیاسی محکوم به اعدام:
نگذارید پسرمان اعدام شود
«من مادر محراب هستم.
از شما خواهش و تمنا میکنیم.
محراب بیگناه است.
بخاطر خدا و پیغمبر هر کاری از دستش شما برمیآید به محراب کمک کنید.
جوان است و بخاطر خدا همه هرکاری از دستشان بر میآید کمک کنید.
من پدر محراب عبدالله زاده هستم.
او نزدیک ۴ سال است در زندان ارومیه است.
طی این ۴ سال ما هر روز انتظار داشتیم که محراب بیگناه است و آزاد میشود.
تا زمانی که پرونده به دیوان عالی رفت که پرونده نقض شود.
وکیل و همه به ما گفتهاند که محراب در این پرونده بی گناه است و نقص میشود.
اما پرونده در دیوان عالی کشور تایید شده و حکم اعدام خورده و تایید شده.
و خودم نیز از لحاظ روانی و جانی روانی شدهام.
پسرم نیز روانی شده است.
از تمام دنیا و بزرگان میخواهم.
از تما مسولین بزرگ و دنیا میخواهم.
به داد ما برسید.
نگذارید پسر ما اعدام شود.
تنها پسر ما نیست، پسر همه است، بی گناه است.
عذاب میکشد.
در راه خدا کمک کنید.»
حکم اعدام محراب عبداللهزاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه، از سوی دیوان عالی کشور تأیید و پرونده او وارد مرحله اجرای حکم شده است. روز پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴، قاضی اجرای احکام ضمن ابلاغ رسمی رأی، از او خواسته است نامه درخواست عفو و بخشودگی را امضا کند؛ اقدامی که معمولاً در آستانه اجرای احکام اعدام انجام میشود.
محراب عبداللهزاده پیشتر در مهر ۱۴۰۳ توسط شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی رضا نجفزاده، به اتهام «افساد فیالارض» از طریق مشارکت در قتل یک عضو بسیج به اعدام محکوم شده بود. این حکم بدون پذیرش اعاده دادرسی، عیناً در دیوان عالی کشور تأیید و برای اجرا به دادسرا ارسال شده است.
محراب عبداللهزاده متولد اسفند ۱۳۷۶ و اهل ارومیه است که در ۳۰ مهر ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری و در محل کارش، توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و به مدت ۳۸ روز تحت شکنجههای شدید جسمی و روانی قرار گرفت.
بر اساس گزارشها، بازجویان با شکنجه و تهدید خانواده تلاش کردهاند او را به پذیرش اعترافات اجباری وادار کنند؛ در حالی که به گفته منابع مطلع، فیلم موجود از صحنه قتل، حضور او در محل حادثه را تأیید نمیکند. درخواستهای مکرر او برای بررسی موقعیت مکانی تلفن همراهش نیز نادیده گرفته شده است.
او در دوره بازداشت از حق تماس با خانواده و دسترسی به وکیل محروم بوده و خانوادهاش نیز هفتهها از محل نگهداری او بیاطلاع ماندهاند. محاکمه وی در سه جلسه کوتاه (دو جلسه ویدئوکنفرانسی و یک جلسه حضوری) و بدون امکان دفاع مؤثر انجام شده و در نهایت به صدور حکم اعدام انجامیده است.
#محراب_عبداللهزاده #محراب_عبدالله_زاده #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نگذارید پسرمان اعدام شود
«من مادر محراب هستم.
از شما خواهش و تمنا میکنیم.
محراب بیگناه است.
بخاطر خدا و پیغمبر هر کاری از دستش شما برمیآید به محراب کمک کنید.
جوان است و بخاطر خدا همه هرکاری از دستشان بر میآید کمک کنید.
من پدر محراب عبدالله زاده هستم.
او نزدیک ۴ سال است در زندان ارومیه است.
طی این ۴ سال ما هر روز انتظار داشتیم که محراب بیگناه است و آزاد میشود.
تا زمانی که پرونده به دیوان عالی رفت که پرونده نقض شود.
وکیل و همه به ما گفتهاند که محراب در این پرونده بی گناه است و نقص میشود.
اما پرونده در دیوان عالی کشور تایید شده و حکم اعدام خورده و تایید شده.
و خودم نیز از لحاظ روانی و جانی روانی شدهام.
پسرم نیز روانی شده است.
از تمام دنیا و بزرگان میخواهم.
از تما مسولین بزرگ و دنیا میخواهم.
به داد ما برسید.
نگذارید پسر ما اعدام شود.
تنها پسر ما نیست، پسر همه است، بی گناه است.
عذاب میکشد.
در راه خدا کمک کنید.»
حکم اعدام محراب عبداللهزاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه، از سوی دیوان عالی کشور تأیید و پرونده او وارد مرحله اجرای حکم شده است. روز پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴، قاضی اجرای احکام ضمن ابلاغ رسمی رأی، از او خواسته است نامه درخواست عفو و بخشودگی را امضا کند؛ اقدامی که معمولاً در آستانه اجرای احکام اعدام انجام میشود.
محراب عبداللهزاده پیشتر در مهر ۱۴۰۳ توسط شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی رضا نجفزاده، به اتهام «افساد فیالارض» از طریق مشارکت در قتل یک عضو بسیج به اعدام محکوم شده بود. این حکم بدون پذیرش اعاده دادرسی، عیناً در دیوان عالی کشور تأیید و برای اجرا به دادسرا ارسال شده است.
محراب عبداللهزاده متولد اسفند ۱۳۷۶ و اهل ارومیه است که در ۳۰ مهر ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری و در محل کارش، توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و به مدت ۳۸ روز تحت شکنجههای شدید جسمی و روانی قرار گرفت.
بر اساس گزارشها، بازجویان با شکنجه و تهدید خانواده تلاش کردهاند او را به پذیرش اعترافات اجباری وادار کنند؛ در حالی که به گفته منابع مطلع، فیلم موجود از صحنه قتل، حضور او در محل حادثه را تأیید نمیکند. درخواستهای مکرر او برای بررسی موقعیت مکانی تلفن همراهش نیز نادیده گرفته شده است.
او در دوره بازداشت از حق تماس با خانواده و دسترسی به وکیل محروم بوده و خانوادهاش نیز هفتهها از محل نگهداری او بیاطلاع ماندهاند. محاکمه وی در سه جلسه کوتاه (دو جلسه ویدئوکنفرانسی و یک جلسه حضوری) و بدون امکان دفاع مؤثر انجام شده و در نهایت به صدور حکم اعدام انجامیده است.
#محراب_عبداللهزاده #محراب_عبدالله_زاده #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔23🕊4❤3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برادر محراب عبداللهزاده:
محراب قربانی یک پروندهسازی است، قبل از آنکه خیلی دیر شود صدایش باشید
علی عبداللهزاده، برادر محراب عبداللهزاده، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، با انتشار ویدیویی از جامعه بینالمللی، فعالان حقوق بشر و حقوقدانان خواست برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام برادرش اقدام فوری کنند.
او در این ویدیو تأکید میکند که محراب عبداللهزاده نه فعال سیاسی بوده، نه عضو هیچ گروهی و نه حامل سلاح، و بازداشت او ارتباطی با فعالیت سازمانیافته یا اقدام خشونتآمیز نداشته است. به گفته وی، محراب در جریان اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱، با فاصله زمانی قابلتوجه و صرفاً به دلیل نزدیکی محل کارش به محل درگیریها بازداشت شده است.
علی عبداللهزاده با اشاره به اتهام «افساد فیالارض» علیه برادرش میگوید: این اتهام مستلزم اقدام سازمانیافته و گسترده با قصد ضربه زدن به جامعه است، در حالی که محراب جوانی عادی بوده که نه برنامهای داشته، نه تشکیلاتی و نه نقش سازمانی در اعتراضات.
به گفته او، گزارش پزشکی قانونی نیز روایت رسمی پرونده را زیر سؤال میبرد؛ چرا که علت مرگ عضو بسیج را «مجموعهای از ضربهها» اعلام کرده و تصریح کرده است که امکان انتساب مرگ به یک فرد مشخص وجود ندارد. همچنین در این گزارش، وجود ساچمههای مربوط به نیروهای انتظامی در بدن فرد جانباخته ثبت شده که پیچیدگی حادثه را نشان میدهد.
برادر محراب عبداللهزاده تأکید میکند که محراب از همان ابتدا اتهام قتل را رد کرده و اعترافات اولیه او تحت شکنجه و فشار در دوران بازداشت اخذ شده است. به گفته وی، محراب در تمامی مراحل بازجویی و دادگاه رسماً اعلام کرده که مرتکب قتل نشده است.
او همچنین از نادیدهگرفتهشدن درخواستهای دفاعی وکلا خبر میدهد؛ از جمله درخواست نقطهزنی تلفن همراه محراب برای اثبات عدم حضور او در محل حادثه و بررسی تصاویر دوربینهای اطراف محل درگیری که همگی از سوی دادگاه رد شدهاند.
علی عبداللهزاده با اشاره به تلاش خانواده برای جلب رضایت خانواده فرد جانباخته میگوید رضایت شفاهی اعلام شده، اما به دلایل نامشخص به رضایت کتبی منجر نشده و مشخص نیست که آیا این خانواده تحت فشار قرار دارند یا خیر.
او در پایان این ویدیو هشدار میدهد که محراب در حال تبدیلشدن به قربانی یک روند ناعادلانه قضایی است و میگوید:
«اعدام محراب نه حقیقت را روشن میکند، نه دردی را دوا میکند؛ فقط یک جان دیگر میگیرد.»
برادر محراب عبداللهزاده از تمامی فعالان حقوق بشر، کنشگران مدنی، حقوقدانان و افرادی که حفظ جان انسانها برایشان اهمیت دارد، خواسته است پیش از آنکه دیر شود، برای توقف اجرای حکم اعدام و بازبینی عادلانه این پرونده اقدام کنند.
#محراب_عبدالله_زاده #محراب_عبداللهزاده #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محراب قربانی یک پروندهسازی است، قبل از آنکه خیلی دیر شود صدایش باشید
علی عبداللهزاده، برادر محراب عبداللهزاده، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، با انتشار ویدیویی از جامعه بینالمللی، فعالان حقوق بشر و حقوقدانان خواست برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام برادرش اقدام فوری کنند.
او در این ویدیو تأکید میکند که محراب عبداللهزاده نه فعال سیاسی بوده، نه عضو هیچ گروهی و نه حامل سلاح، و بازداشت او ارتباطی با فعالیت سازمانیافته یا اقدام خشونتآمیز نداشته است. به گفته وی، محراب در جریان اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱، با فاصله زمانی قابلتوجه و صرفاً به دلیل نزدیکی محل کارش به محل درگیریها بازداشت شده است.
علی عبداللهزاده با اشاره به اتهام «افساد فیالارض» علیه برادرش میگوید: این اتهام مستلزم اقدام سازمانیافته و گسترده با قصد ضربه زدن به جامعه است، در حالی که محراب جوانی عادی بوده که نه برنامهای داشته، نه تشکیلاتی و نه نقش سازمانی در اعتراضات.
به گفته او، گزارش پزشکی قانونی نیز روایت رسمی پرونده را زیر سؤال میبرد؛ چرا که علت مرگ عضو بسیج را «مجموعهای از ضربهها» اعلام کرده و تصریح کرده است که امکان انتساب مرگ به یک فرد مشخص وجود ندارد. همچنین در این گزارش، وجود ساچمههای مربوط به نیروهای انتظامی در بدن فرد جانباخته ثبت شده که پیچیدگی حادثه را نشان میدهد.
برادر محراب عبداللهزاده تأکید میکند که محراب از همان ابتدا اتهام قتل را رد کرده و اعترافات اولیه او تحت شکنجه و فشار در دوران بازداشت اخذ شده است. به گفته وی، محراب در تمامی مراحل بازجویی و دادگاه رسماً اعلام کرده که مرتکب قتل نشده است.
او همچنین از نادیدهگرفتهشدن درخواستهای دفاعی وکلا خبر میدهد؛ از جمله درخواست نقطهزنی تلفن همراه محراب برای اثبات عدم حضور او در محل حادثه و بررسی تصاویر دوربینهای اطراف محل درگیری که همگی از سوی دادگاه رد شدهاند.
علی عبداللهزاده با اشاره به تلاش خانواده برای جلب رضایت خانواده فرد جانباخته میگوید رضایت شفاهی اعلام شده، اما به دلایل نامشخص به رضایت کتبی منجر نشده و مشخص نیست که آیا این خانواده تحت فشار قرار دارند یا خیر.
او در پایان این ویدیو هشدار میدهد که محراب در حال تبدیلشدن به قربانی یک روند ناعادلانه قضایی است و میگوید:
«اعدام محراب نه حقیقت را روشن میکند، نه دردی را دوا میکند؛ فقط یک جان دیگر میگیرد.»
برادر محراب عبداللهزاده از تمامی فعالان حقوق بشر، کنشگران مدنی، حقوقدانان و افرادی که حفظ جان انسانها برایشان اهمیت دارد، خواسته است پیش از آنکه دیر شود، برای توقف اجرای حکم اعدام و بازبینی عادلانه این پرونده اقدام کنند.
#محراب_عبدالله_زاده #محراب_عبداللهزاده #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔23🕊7❤2
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
واکنش ترانه علیدوستی در مقابله با یک نقطه آسیبپذیر یعنی اطلاعات و اپهای موجود در گوشی
امروز بیبیسی فارسی مستندی به نام «ترانه» ساخته پگاه آهنگرانی درباره ترانه علیدوستی منتشر کرد که در آن این بازیگر سرشناس برای اولین بار به طور مفصل از تجربیاتش در خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی حرف میزند.
در قسمتی از صحبتها، ترانه علیدوستی به حمله ماموران برای گرفتن گوشی او و واکنشش در برخورد با این موضوع میگوید و اینکه چرا ترانه علیدوستی بلافاصله اپها را حذف میکند؟
تحلیل این رفتار از منظر امنیت سایبری و حقوقی، بهویژه در فضای ایران، در مواجهه با ضابطان قضایی و ماموران امنیتی، حذف سریع اپلیکیشنها و مدیریت دسترسیها فراتر از یک احتیاط ساده، یک لایه دفاعی حیاتی محسوب میشود.
🔹با حذف اپلیکیشن (بهویژه اگر دادههای آن نیز پاک شده باشد)، ضابط قضایی در لحظه بازداشت به محتوای مستقیم دسترسی ندارد. این کار باعث میشود فرآیند استخراج اطلاعات برای آنها زمانبر و دشوار شود.
در حقیقت اینکار به سایر مخاطبانی که از خبر بازداشت یا دستگیری شخص مطلع میشوند، فرصت کافی برای حذف دوطرفه پیامها و اطلاعات را نیز میدهد.
🔹حذف برنامههایی متل تلگرام، واتساپ یا اینستاگرام قبل از ضبط گوشی، مانع از این میشود که ماموران بتوانند به سرعت به هویت دوستان و مکالمات، همکاران یا شبکه ارتباطی فرد آشنا شوند و از طریق گوشی او، برای دیگران تلهگذاری کنند.
توضیح اینکه ، حذف سریع اپهای حساس میتواند ریسک دسترسی فوری و نمایش ناخواسته محتوا را کاهش دهد و زمان بخرد. اما هرگز جایگزین کاملا امنی و قطعی نیست.
🔹سختترین قفلها و رمزها ممکن است روزی شکسته میشوند. بهترین راه برای حفاظت از دادهها، عدم نگهداری و نبودن آنها در گوشی های هوشمند است که همیشه به همراه شخص است.
اگر گوشی توسط ماموران ضبط شود، این دستگاه تنها یک آهنپاره با چند اپلیکیشن سیستمی است. هیچ سند تصویری از جلسات، هیچ اسکرینشاتی از گفتگوهای حساس و هیچ دیتای خامی در گالری وجود ندارد که بتوان علیه او یا دیگران استفاده کرد.
از طرفی وقتی فرد اطمینان دارد که هیچ محتوای خصوصی یا حساسی در گوشی ندارد، از نظر روانی در موضع قدرت قرار میگیرد. او میداند که مامور امنیتی هیچ «برگ برندهای» در دست ندارد، پس فشارها و تهدیدها مبنی بر انتشار تصاویر شخصی یا اسناد محرمانه بیاثر میشود.
فیلم «ترانه» ساخته پگاه آهنگرانی را در لینک زیر در یوتیوب بیبیسی فارسی میتوانید تماشا کنید.
💸 tavaanatech
امروز بیبیسی فارسی مستندی به نام «ترانه» ساخته پگاه آهنگرانی درباره ترانه علیدوستی منتشر کرد که در آن این بازیگر سرشناس برای اولین بار به طور مفصل از تجربیاتش در خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی حرف میزند.
در قسمتی از صحبتها، ترانه علیدوستی به حمله ماموران برای گرفتن گوشی او و واکنشش در برخورد با این موضوع میگوید و اینکه چرا ترانه علیدوستی بلافاصله اپها را حذف میکند؟
تحلیل این رفتار از منظر امنیت سایبری و حقوقی، بهویژه در فضای ایران، در مواجهه با ضابطان قضایی و ماموران امنیتی، حذف سریع اپلیکیشنها و مدیریت دسترسیها فراتر از یک احتیاط ساده، یک لایه دفاعی حیاتی محسوب میشود.
🔹با حذف اپلیکیشن (بهویژه اگر دادههای آن نیز پاک شده باشد)، ضابط قضایی در لحظه بازداشت به محتوای مستقیم دسترسی ندارد. این کار باعث میشود فرآیند استخراج اطلاعات برای آنها زمانبر و دشوار شود.
در حقیقت اینکار به سایر مخاطبانی که از خبر بازداشت یا دستگیری شخص مطلع میشوند، فرصت کافی برای حذف دوطرفه پیامها و اطلاعات را نیز میدهد.
🔹حذف برنامههایی متل تلگرام، واتساپ یا اینستاگرام قبل از ضبط گوشی، مانع از این میشود که ماموران بتوانند به سرعت به هویت دوستان و مکالمات، همکاران یا شبکه ارتباطی فرد آشنا شوند و از طریق گوشی او، برای دیگران تلهگذاری کنند.
توضیح اینکه ، حذف سریع اپهای حساس میتواند ریسک دسترسی فوری و نمایش ناخواسته محتوا را کاهش دهد و زمان بخرد. اما هرگز جایگزین کاملا امنی و قطعی نیست.
🔹سختترین قفلها و رمزها ممکن است روزی شکسته میشوند. بهترین راه برای حفاظت از دادهها، عدم نگهداری و نبودن آنها در گوشی های هوشمند است که همیشه به همراه شخص است.
اگر گوشی توسط ماموران ضبط شود، این دستگاه تنها یک آهنپاره با چند اپلیکیشن سیستمی است. هیچ سند تصویری از جلسات، هیچ اسکرینشاتی از گفتگوهای حساس و هیچ دیتای خامی در گالری وجود ندارد که بتوان علیه او یا دیگران استفاده کرد.
از طرفی وقتی فرد اطمینان دارد که هیچ محتوای خصوصی یا حساسی در گوشی ندارد، از نظر روانی در موضع قدرت قرار میگیرد. او میداند که مامور امنیتی هیچ «برگ برندهای» در دست ندارد، پس فشارها و تهدیدها مبنی بر انتشار تصاویر شخصی یا اسناد محرمانه بیاثر میشود.
فیلم «ترانه» ساخته پگاه آهنگرانی را در لینک زیر در یوتیوب بیبیسی فارسی میتوانید تماشا کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤30👍6
روشی روزبهانی ضمن انتشار این طرح نوشت:
«این تصویر را زمانی کشیدم که ترانه علیدوستی در سال زن، زندگی، آزادی، با انتشار عکس بیحجابش، آینهی جامعه شد. دیدنش در مستند اخیر پگاه آهنگرانی یادآور این بود که هنوز بر همان عهد ایستاده و هنوز آینهی جامعه است. دمش گرم ♥️🔥 »
#زن_زندگی_آزادی #ترانه_علیدوستی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«این تصویر را زمانی کشیدم که ترانه علیدوستی در سال زن، زندگی، آزادی، با انتشار عکس بیحجابش، آینهی جامعه شد. دیدنش در مستند اخیر پگاه آهنگرانی یادآور این بود که هنوز بر همان عهد ایستاده و هنوز آینهی جامعه است. دمش گرم ♥️🔥 »
#زن_زندگی_آزادی #ترانه_علیدوستی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍30❤16🕊1
مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است؛
در پاسداشت صادق منصوری
✍️یکی از همراهان توانا
صادق منصوری، استاد خوشنویسی مشهد، در مراسم هفتم زندهیاد خسرو علیکردی، تنها با یک برگه کاغذ و قلمش حضور یافت. بر آن کاغذ، جملهای کوتاه و اندوهناک نوشته بود:
«مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است.»
نه شعار بود، نه خشونت، نه تهدید. تنها کلامی برخاسته از دل جمعی سوگوار، جاری شده در سنتی که خوشنویسی ایرانی همواره حافظ احساس و معنا بوده است؛ سنتی که هر خط، زخمی است و هر نقطه، فریادی خاموش.
اما همین یک جمله، کافی بود تا قلم استاد، ابزار جرم قلمداد شود. پرسش ساده و بنیادی است: چرا ابراز اندوه، بیان جمعی، و هنر، باید تهدید تلقی شود؟ چرا کاغذ و خط، به بند کشیده میشوند؟
صادق منصوری، سالها عمر خود را صرف آموزش، زیبایی و فرهنگ کرده است؛ او وارث هنری است که در سوگ نیز معنا میآفریند و به جامعه امید میدهد. بازداشت او نه تنها عدالت را نقض میکند، بلکه سنتی را که فرهنگ ایرانی در آن رنج و زیبایی را با هم پیوند داده، تهدید میکند.
این یادداشت، در پاسداشت استاد خوشنویسی است؛ در دفاع از حق نوشتن، حق سوگواری و حق بیان مسالمتآمیز.
کاغذ را نمیتوان زندانی کرد و معنا، با زندان خاموش نمیشود.
#صادق_منصوری #خسرو_علیکردی #سرکوب_سوگواری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در پاسداشت صادق منصوری
✍️یکی از همراهان توانا
صادق منصوری، استاد خوشنویسی مشهد، در مراسم هفتم زندهیاد خسرو علیکردی، تنها با یک برگه کاغذ و قلمش حضور یافت. بر آن کاغذ، جملهای کوتاه و اندوهناک نوشته بود:
«مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است.»
نه شعار بود، نه خشونت، نه تهدید. تنها کلامی برخاسته از دل جمعی سوگوار، جاری شده در سنتی که خوشنویسی ایرانی همواره حافظ احساس و معنا بوده است؛ سنتی که هر خط، زخمی است و هر نقطه، فریادی خاموش.
اما همین یک جمله، کافی بود تا قلم استاد، ابزار جرم قلمداد شود. پرسش ساده و بنیادی است: چرا ابراز اندوه، بیان جمعی، و هنر، باید تهدید تلقی شود؟ چرا کاغذ و خط، به بند کشیده میشوند؟
صادق منصوری، سالها عمر خود را صرف آموزش، زیبایی و فرهنگ کرده است؛ او وارث هنری است که در سوگ نیز معنا میآفریند و به جامعه امید میدهد. بازداشت او نه تنها عدالت را نقض میکند، بلکه سنتی را که فرهنگ ایرانی در آن رنج و زیبایی را با هم پیوند داده، تهدید میکند.
این یادداشت، در پاسداشت استاد خوشنویسی است؛ در دفاع از حق نوشتن، حق سوگواری و حق بیان مسالمتآمیز.
کاغذ را نمیتوان زندانی کرد و معنا، با زندان خاموش نمیشود.
#صادق_منصوری #خسرو_علیکردی #سرکوب_سوگواری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔23🕊2❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر جاویدنام فرزاد خوشبرش، زندانی سیاسی جانباخته، ویدیویی از مادرش منتشر کرده که نشان میدهد او با دیدن قاب عکس فرزندش بیتابی میکند.
فرزاد خوشبرش، جوان ۳۱ ساله اهل نکا که در بازداشتگاه اداره اطلاعات مازندران تحت شکنجه قرار گرفته بود، هنگام انتقال به بیمارستان در وضعیت کاملاً بحرانی قرار داشته و کبد و هر دو کلیه او از کار افتاده بود. او در حالی که به کما رفته بود به بیمارستان خاتمالانبیاء بهشهر منتقل شد، اما تنها چند ساعت بعد، بامداد ۲۵ آبان، جان باخت.
شاهدان میگویند بر روی بدن فرزاد، آثار کبودی دیده میشد.
مراسم خاکسپاری او با حضور گسترده ماموران امنیتی و لباس شخصی جمهوری اسلامی برگزار شد.
#فرزادخوشبرش #فرزاد_خوشبرش #دادخواهی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرزاد خوشبرش، جوان ۳۱ ساله اهل نکا که در بازداشتگاه اداره اطلاعات مازندران تحت شکنجه قرار گرفته بود، هنگام انتقال به بیمارستان در وضعیت کاملاً بحرانی قرار داشته و کبد و هر دو کلیه او از کار افتاده بود. او در حالی که به کما رفته بود به بیمارستان خاتمالانبیاء بهشهر منتقل شد، اما تنها چند ساعت بعد، بامداد ۲۵ آبان، جان باخت.
شاهدان میگویند بر روی بدن فرزاد، آثار کبودی دیده میشد.
مراسم خاکسپاری او با حضور گسترده ماموران امنیتی و لباس شخصی جمهوری اسلامی برگزار شد.
#فرزادخوشبرش #فرزاد_خوشبرش #دادخواهی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔20🕊3❤1
پروندهسازی در زندان؛ با صدور حکم یکسال حبس دیگر برای سالار طاهرافشار محکومیت او به شش سال حبس افزایش یافت
سالار طاهرافشار، کنشگر سیاسی، با صدور حکم جدیدی از سوی دادگاه انقلاب تهران، به یک سال حبس تعزیری و دو سال منع خروج از کشور محکوم شد؛ حکمی که به محکومیت پیشین او افزوده شده و مجموع دوران حبس وی را به شش سال افزایش میدهد.
بر اساس این گزارش، سالار طاهرافشار در تاریخ ۱۷ بهمنماه ۱۴۰۲ در ارومیه بازداشت و پس از انتقال به بند ۲۰۹ زندان اوین، در ۹ اسفند همان سال با تودیع وثیقه بهطور موقت آزاد شده بود. وی پیشتر در دیماه ۱۴۰۳ از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، به اتهام «اجتماع و تبانی»، به تحمل پنج سال حبس محکوم شده و از اسفندماه ۱۴۰۳ دوران محکومیت خود را آغاز کرده است.
اکنون در پروندهای جدید که در دوران حبس برای او گشوده شده، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی افشاری، با استناد به گزارش ضابطین قضایی، سالار طاهرافشار را به دلیل «تنظیم، امضا و انتشار بیانیههایی» در ارتباط با احکام صادره برای شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، و همچنین مرگ مشکوک سمیه رشیدی در زندان قرچک، محکوم کرده است.
در رأی دادگاه ادعا شده است که این اقدامات مصداق «سیاهنمایی و انتساب اکاذیب به دستگاه قضایی» و «حمایت از افرادی که علیه امنیت کشور اقدام کردهاند» بوده و زمینه «هجمه به جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی» را فراهم کرده است.
بر همین اساس، دادگاه سالار طاهرافشار را به یک سال حبس تعزیری، دو سال منع خروج از کشور و منع عضویت در گروهها و دستهجات سیاسی و اجتماعی محکوم کرده است. این حکم به محکومیت قبلی وی افزوده شده و در نتیجه، مجموع حبس این زندانی سیاسی به شش سال افزایش یافته است.
#سالار_طاهرافشار #سالار_طاهر_افشار #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سالار طاهرافشار، کنشگر سیاسی، با صدور حکم جدیدی از سوی دادگاه انقلاب تهران، به یک سال حبس تعزیری و دو سال منع خروج از کشور محکوم شد؛ حکمی که به محکومیت پیشین او افزوده شده و مجموع دوران حبس وی را به شش سال افزایش میدهد.
بر اساس این گزارش، سالار طاهرافشار در تاریخ ۱۷ بهمنماه ۱۴۰۲ در ارومیه بازداشت و پس از انتقال به بند ۲۰۹ زندان اوین، در ۹ اسفند همان سال با تودیع وثیقه بهطور موقت آزاد شده بود. وی پیشتر در دیماه ۱۴۰۳ از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، به اتهام «اجتماع و تبانی»، به تحمل پنج سال حبس محکوم شده و از اسفندماه ۱۴۰۳ دوران محکومیت خود را آغاز کرده است.
اکنون در پروندهای جدید که در دوران حبس برای او گشوده شده، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی افشاری، با استناد به گزارش ضابطین قضایی، سالار طاهرافشار را به دلیل «تنظیم، امضا و انتشار بیانیههایی» در ارتباط با احکام صادره برای شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، و همچنین مرگ مشکوک سمیه رشیدی در زندان قرچک، محکوم کرده است.
در رأی دادگاه ادعا شده است که این اقدامات مصداق «سیاهنمایی و انتساب اکاذیب به دستگاه قضایی» و «حمایت از افرادی که علیه امنیت کشور اقدام کردهاند» بوده و زمینه «هجمه به جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی» را فراهم کرده است.
بر همین اساس، دادگاه سالار طاهرافشار را به یک سال حبس تعزیری، دو سال منع خروج از کشور و منع عضویت در گروهها و دستهجات سیاسی و اجتماعی محکوم کرده است. این حکم به محکومیت قبلی وی افزوده شده و در نتیجه، مجموع حبس این زندانی سیاسی به شش سال افزایش یافته است.
#سالار_طاهرافشار #سالار_طاهر_افشار #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤15💔5🕊1
افشای اسناد و تناقضها درباره قتل حکومتی امید سرلک؛ رد شدن سناریوی «خودکشی» با شواهد میدانی
بر اساس اطلاعات، اسناد و شواهد تازهای که در خصوص جانباختن امید سرلک به دست رسیده، فرضیه «خودکشی» که از سوی نهادهای رسمی مطرح شده، با تناقضهای جدی و شواهد میدانی آشکارا در تضاد است و نشانههای روشنی از یک قتل حکومتی را نشان میدهد.
طبق این اطلاعات، در ساعاتی پیش از وقوع حادثه، یک چوپان محلی مشاهده کرده است که دو خودرو در حال تعقیب یک خودروی پراید نقرهایرنگ در همان حوالی بودهاند؛ موضوعی که با روایت رسمی از «خودکشی» همخوانی ندارد و روایت آن شاهد در تحقیقات پلیس مورد توجه قرار نگرفته است.
در گزارش اولیه نیروی انتظامی که بلافاصله پس از کشف پیکر تنظیم شده، بهصراحت قید شده است که گلوله از سمت چپ بدن وارد و از سمت راست خارج شده است. این در حالی است که امید سرلک فردی راستدست بوده و از نظر فنی و پزشکی، شلیک یک فرد راستدست از سمت چپ بدن به سمت راست، عملاً غیرممکن یا بسیار بعید است. همین نکته بهتنهایی فرضیه خودکشی را بهطور کامل زیر سؤال میبرد.
با این حال، نیروی انتظامی در گزارشی که حدود یک ساعت بعد تنظیم و به مراجع بالادستی ارسال کرده، بدون اشاره به گزارش اولیه خود، سناریوی خودکشی را مطرح کرده و عملاً گزارش نخست را نقض کرده است؛ تناقضی آشکار که بهروشنی نشان میدهد فرضیه خودکشی از ابتدا فاقد اعتبار بوده است.
بر اساس گزارش اولیهای که به دست رسیده، جسد امید سرلک خارج از خودرو کشف شده و محل ورود گلوله در جناح چپ و محل خروج آن بالای گوش سمت راست اعلام شده است. اما بعداً گفته شد که پیکر او در داخل خودرو کشف شده!
پیشتر در یک گزارش تحلیلی که منتشر کرده بودیم، شواهدی مبنی بر جابجایی جسد امید سرلک بیان شده بود.
همچنین در این گزارش به وجود یک قبضه کلت کمری «برتا» در صحنه اشاره شده است.
نکته قابلتوجه آن است که کلت کمری برتا، سلاحی سازمانی و ساخت ایتالیاست که در اختیار بسیاری از نهادهای نظامی و اطلاعاتی قرار دارد و بهطور مشخص در ایران، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران از این سلاح استفاده میکنند. این سلاح بهدلیل ویژگیهای فنی و دقت بالا، در بازار آزاد اسلحه بسیار کمیاب است و استفاده از آن معمولاً محدود به نیروهای رسمی است؛ موضوعی که احتمال استفاده از سلاح سازمانی در این پرونده را تقویت میکند.
بر اساس شواهد موجود، این احتمال نیز مطرح است که عاملان پس از اجرای عملیات، یکی از سلاحهای سازمانی خود را در محل رها کرده باشند. مجموعه این قرائن، همراه با تناقض میان گزارشهای رسمی، نشاندهنده نبود هماهنگی آشکار میان دستگاههای انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی و در عین حال تلاش برای تغییر روایت حادثه است.
در کنار این شواهد، آخرین تماس تلفنی امید سرلک با خانوادهاش نیز قابلتأمل است. بنا بر روایت نزدیکان، مادر امید در آخرین تماس از او میخواهد هنگام بازگشت، مرغ تازهای برای شام تهیه کند. امید تنها سه بار میگوید «باشه، باشه، باشه»، تماس را بهسرعت قطع میکند و پس از آن، دیگر هیچ تماسی برقرار نمیشود.
مجموع این اسناد، مشاهدات عینی، گزارش اولیه نیروی انتظامی و شواهد فنی، بهروشنی نشان میدهد که روایت «خودکشی» نهتنها فاقد پشتوانه است، بلکه با دادههای موجود در تضاد کامل قرار دارد و مرگ امید سرلک، بیش از هر چیز، نشانههای یک قتل هدفمند و حکومتی را در خود دارد.
#امید_سرلک #قتل_حکومتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس اطلاعات، اسناد و شواهد تازهای که در خصوص جانباختن امید سرلک به دست رسیده، فرضیه «خودکشی» که از سوی نهادهای رسمی مطرح شده، با تناقضهای جدی و شواهد میدانی آشکارا در تضاد است و نشانههای روشنی از یک قتل حکومتی را نشان میدهد.
طبق این اطلاعات، در ساعاتی پیش از وقوع حادثه، یک چوپان محلی مشاهده کرده است که دو خودرو در حال تعقیب یک خودروی پراید نقرهایرنگ در همان حوالی بودهاند؛ موضوعی که با روایت رسمی از «خودکشی» همخوانی ندارد و روایت آن شاهد در تحقیقات پلیس مورد توجه قرار نگرفته است.
در گزارش اولیه نیروی انتظامی که بلافاصله پس از کشف پیکر تنظیم شده، بهصراحت قید شده است که گلوله از سمت چپ بدن وارد و از سمت راست خارج شده است. این در حالی است که امید سرلک فردی راستدست بوده و از نظر فنی و پزشکی، شلیک یک فرد راستدست از سمت چپ بدن به سمت راست، عملاً غیرممکن یا بسیار بعید است. همین نکته بهتنهایی فرضیه خودکشی را بهطور کامل زیر سؤال میبرد.
با این حال، نیروی انتظامی در گزارشی که حدود یک ساعت بعد تنظیم و به مراجع بالادستی ارسال کرده، بدون اشاره به گزارش اولیه خود، سناریوی خودکشی را مطرح کرده و عملاً گزارش نخست را نقض کرده است؛ تناقضی آشکار که بهروشنی نشان میدهد فرضیه خودکشی از ابتدا فاقد اعتبار بوده است.
بر اساس گزارش اولیهای که به دست رسیده، جسد امید سرلک خارج از خودرو کشف شده و محل ورود گلوله در جناح چپ و محل خروج آن بالای گوش سمت راست اعلام شده است. اما بعداً گفته شد که پیکر او در داخل خودرو کشف شده!
پیشتر در یک گزارش تحلیلی که منتشر کرده بودیم، شواهدی مبنی بر جابجایی جسد امید سرلک بیان شده بود.
همچنین در این گزارش به وجود یک قبضه کلت کمری «برتا» در صحنه اشاره شده است.
نکته قابلتوجه آن است که کلت کمری برتا، سلاحی سازمانی و ساخت ایتالیاست که در اختیار بسیاری از نهادهای نظامی و اطلاعاتی قرار دارد و بهطور مشخص در ایران، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران از این سلاح استفاده میکنند. این سلاح بهدلیل ویژگیهای فنی و دقت بالا، در بازار آزاد اسلحه بسیار کمیاب است و استفاده از آن معمولاً محدود به نیروهای رسمی است؛ موضوعی که احتمال استفاده از سلاح سازمانی در این پرونده را تقویت میکند.
بر اساس شواهد موجود، این احتمال نیز مطرح است که عاملان پس از اجرای عملیات، یکی از سلاحهای سازمانی خود را در محل رها کرده باشند. مجموعه این قرائن، همراه با تناقض میان گزارشهای رسمی، نشاندهنده نبود هماهنگی آشکار میان دستگاههای انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی و در عین حال تلاش برای تغییر روایت حادثه است.
در کنار این شواهد، آخرین تماس تلفنی امید سرلک با خانوادهاش نیز قابلتأمل است. بنا بر روایت نزدیکان، مادر امید در آخرین تماس از او میخواهد هنگام بازگشت، مرغ تازهای برای شام تهیه کند. امید تنها سه بار میگوید «باشه، باشه، باشه»، تماس را بهسرعت قطع میکند و پس از آن، دیگر هیچ تماسی برقرار نمیشود.
مجموع این اسناد، مشاهدات عینی، گزارش اولیه نیروی انتظامی و شواهد فنی، بهروشنی نشان میدهد که روایت «خودکشی» نهتنها فاقد پشتوانه است، بلکه با دادههای موجود در تضاد کامل قرار دارد و مرگ امید سرلک، بیش از هر چیز، نشانههای یک قتل هدفمند و حکومتی را در خود دارد.
#امید_سرلک #قتل_حکومتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔29❤3
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیدار تیمهای ملی ایران و مصر در مقدماتی جام جهانی که قرار است در شهر سیاتل آمریکا برگزار شود، از سوی برگزارکنندگان با عنوان «روز افتخار و رنگینکمانی» نامگذاری شده است. این موضوع با مخالفت هر دو کشور روبهرو شده؛ کشورهایی که هم از نظر حقوقی و هم ایدئولوژیک، همجنسگرایی را ممنوع میدانند و چنین نامگذاریای را مغایر با ارزشهای رسمی خود تلقی میکنند.
در همین چارچوب، مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران، به قم رفت و با مسئولان و علمای حوزه علمیه جلسهای سهساعته برگزار کرد. محور این نشست، نگرانیهای مذهبی درباره فضای ورزشگاهها، شعارهای هواداران و بهویژه همین مسابقه ایران و مصر بود.
تاج پس از جلسه اعلام کرد که حوزه علمیه قم «دغدغههای جدی» درباره برخی ناهنجاریها در ورزشگاهها و همچنین برگزاری بازی ایران و مصر با نمادهای رنگینکمانی داشته است. تاج تاکید کرد فدراسیون فوتبال علاقهای ندارد این بازی با چنین نمادهایی برگزار شود و «بهصورت جدی» به دنبال تغییر شرایط است. او همچنین گفت هر سه بازی تیم ملی در ماه محرم برگزار میشود و فدراسیون برای این موضوع نیز تدابیری خواهد اندیشید.
آنچه در این میان نگرانکننده است، تداوم رویکرد «دیگریستیزانه» در سیاست رسمی ایران است؛ رویکردی که نهتنها جامعه رنگینکمانی را به رسمیت نمیشناسد، بلکه با فشار، حذف و انکار، آن را به حاشیه میراند. مخالفت با نماد رنگینکمان، صرفا مخالفت با یک پرچم نیست، بلکه نشانهای از تبعیض ساختاری علیه گروهی از انسانهاست که حق دیدهشدن و امنیت دارند. مهمتر از آن، پرسش بنیادین این است که چرا علمای قم باید در هر حوزهای از فرهنگ و هنر تا فوتبال و رویدادهای ورزشی دخالت کنند، حتی در موضوعاتی که نه تخصص آن را دارند و نه مسئولیت حقوقیاش را. این مسابقه، یک رویداد بینالمللی تحت قوانین نهادهای جهانی فوتبال است، نه منبری مذهبی و نه عرصه اعمال سلیقه ایدئولوژیک داخلی. اصرار بر چنین مداخلاتی، بیش از آنکه از ارزشها دفاع کند، انزوای بیشتر ورزش و جامعه ایران را در جهان رقم میزند.
#فوتبال #جامعه_رنگین_کمانی #حوزه_علمیه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در همین چارچوب، مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران، به قم رفت و با مسئولان و علمای حوزه علمیه جلسهای سهساعته برگزار کرد. محور این نشست، نگرانیهای مذهبی درباره فضای ورزشگاهها، شعارهای هواداران و بهویژه همین مسابقه ایران و مصر بود.
تاج پس از جلسه اعلام کرد که حوزه علمیه قم «دغدغههای جدی» درباره برخی ناهنجاریها در ورزشگاهها و همچنین برگزاری بازی ایران و مصر با نمادهای رنگینکمانی داشته است. تاج تاکید کرد فدراسیون فوتبال علاقهای ندارد این بازی با چنین نمادهایی برگزار شود و «بهصورت جدی» به دنبال تغییر شرایط است. او همچنین گفت هر سه بازی تیم ملی در ماه محرم برگزار میشود و فدراسیون برای این موضوع نیز تدابیری خواهد اندیشید.
آنچه در این میان نگرانکننده است، تداوم رویکرد «دیگریستیزانه» در سیاست رسمی ایران است؛ رویکردی که نهتنها جامعه رنگینکمانی را به رسمیت نمیشناسد، بلکه با فشار، حذف و انکار، آن را به حاشیه میراند. مخالفت با نماد رنگینکمان، صرفا مخالفت با یک پرچم نیست، بلکه نشانهای از تبعیض ساختاری علیه گروهی از انسانهاست که حق دیدهشدن و امنیت دارند. مهمتر از آن، پرسش بنیادین این است که چرا علمای قم باید در هر حوزهای از فرهنگ و هنر تا فوتبال و رویدادهای ورزشی دخالت کنند، حتی در موضوعاتی که نه تخصص آن را دارند و نه مسئولیت حقوقیاش را. این مسابقه، یک رویداد بینالمللی تحت قوانین نهادهای جهانی فوتبال است، نه منبری مذهبی و نه عرصه اعمال سلیقه ایدئولوژیک داخلی. اصرار بر چنین مداخلاتی، بیش از آنکه از ارزشها دفاع کند، انزوای بیشتر ورزش و جامعه ایران را در جهان رقم میزند.
#فوتبال #جامعه_رنگین_کمانی #حوزه_علمیه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊12❤3👍1
عباس عراقچی، وزیر خارجه پرحاشیه جمهوری اسلامی با اشاره به وضعیت بغرنج اقتصادی ایرانیان گفت:
«توطئه جدیدی در راه است و دشمن به دنبال این است که به لحاظ اقتصادی شرایط را به جایی برسانند که از دید آنها نارضایتیها افزایش پیدا کند و این نظام و حکومت از داخل خودش دچار مشکل بشود اما این آرزو را هم به گور خواهند برد.»
در حالیکه بودجه سال آینده صداوسیما از ۳۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان هم بیشتر خواهد بود و ایادی جمهوری اسلامی در ۹ نهاد مذهبی بیش از ۳۱ هزار میلیارد تومان دریافت خواهند کرد و تورم حداقل ۵۰ درصد بوده، حقوق یک کارگر تنها ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت.
عراقچی، بدون توجه به فقر تحمیلی بر جامعه ایران و درگیری دستکم ۷۰ درصد جامعه با فقر، ادعا کرده، عامل اصلی فقر و مشکلات اقتصادی مردم «دشمن» است!
پاسخ شما به این سخنان عباس عراقچی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #اقتصاد #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«توطئه جدیدی در راه است و دشمن به دنبال این است که به لحاظ اقتصادی شرایط را به جایی برسانند که از دید آنها نارضایتیها افزایش پیدا کند و این نظام و حکومت از داخل خودش دچار مشکل بشود اما این آرزو را هم به گور خواهند برد.»
در حالیکه بودجه سال آینده صداوسیما از ۳۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان هم بیشتر خواهد بود و ایادی جمهوری اسلامی در ۹ نهاد مذهبی بیش از ۳۱ هزار میلیارد تومان دریافت خواهند کرد و تورم حداقل ۵۰ درصد بوده، حقوق یک کارگر تنها ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت.
عراقچی، بدون توجه به فقر تحمیلی بر جامعه ایران و درگیری دستکم ۷۰ درصد جامعه با فقر، ادعا کرده، عامل اصلی فقر و مشکلات اقتصادی مردم «دشمن» است!
پاسخ شما به این سخنان عباس عراقچی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #اقتصاد #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
❤7🕊1
آموزشکده توانا
برای سپیده قلیان قرار بازداشت به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت ملی» و همچنین «تبلیغ علیه نظام» صادر شده است.
یورش نیروهای امنیتی به منزل سپیده قلیان در دزفول
صبح امروز پنجشنبه ۴ دی ۱۴۰۴ (۲۵ دسامبر ۲۰۲۵)، نیروهای حکومتی با یورش به منزل خانوادگی سپیده قلیان، از بازداشتشدگان مراسم هفتم خسرو علیکردی در مشهد، در شهر دزفول، اقدام به تفتیش کامل این منزل کردند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، مأموران امنیتی ضمن بازرسی تمامی بخشهای خانه، وسایل دیجیتال متعلق به سپیده قلیان و دیگر اعضای خانواده او را ضبط و با خود بردهاند. تا لحظه تنظیم این خبر، هیچگونه توضیح رسمی درباره دلایل این اقدام و یا ارائه حکم قضایی اعلام نشده است.
همچنین گزارشها حاکی از آن است که مهدی قلیان، برادر سپیده قلیان، از سوی نهادهای امنیتی احضار شده است.
این یورش در حالی صورت میگیرد که سپیده قلیان پیشتر بارها به دلیل فعالیتهای مدنی و انتقادی خود با بازداشت، زندان و فشارهای امنیتی مواجه بوده و خانواده او نیز در سالهای اخیر بهطور مستمر هدف آزار و فشار نهادهای امنیتی قرار گرفتهاند.
سپیده قلیان روز ۲۱ آذر ماه در مشهد در مراسم هفتم خسرو علیکردی با ضرب و شتم بازداشت شد، او اوایل خرداد ماه با اتمام دوران محکومیت خود آزاد شده بود.
پیشتر برادر سپیده قلیان خبر داده بود که برای سپیده قرار بازداشت به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت ملی» و همچنین «تبلیغ علیه نظام» صادر شده است.
منبع خبر : هنگاو
#سپیده_قلیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صبح امروز پنجشنبه ۴ دی ۱۴۰۴ (۲۵ دسامبر ۲۰۲۵)، نیروهای حکومتی با یورش به منزل خانوادگی سپیده قلیان، از بازداشتشدگان مراسم هفتم خسرو علیکردی در مشهد، در شهر دزفول، اقدام به تفتیش کامل این منزل کردند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، مأموران امنیتی ضمن بازرسی تمامی بخشهای خانه، وسایل دیجیتال متعلق به سپیده قلیان و دیگر اعضای خانواده او را ضبط و با خود بردهاند. تا لحظه تنظیم این خبر، هیچگونه توضیح رسمی درباره دلایل این اقدام و یا ارائه حکم قضایی اعلام نشده است.
همچنین گزارشها حاکی از آن است که مهدی قلیان، برادر سپیده قلیان، از سوی نهادهای امنیتی احضار شده است.
این یورش در حالی صورت میگیرد که سپیده قلیان پیشتر بارها به دلیل فعالیتهای مدنی و انتقادی خود با بازداشت، زندان و فشارهای امنیتی مواجه بوده و خانواده او نیز در سالهای اخیر بهطور مستمر هدف آزار و فشار نهادهای امنیتی قرار گرفتهاند.
سپیده قلیان روز ۲۱ آذر ماه در مشهد در مراسم هفتم خسرو علیکردی با ضرب و شتم بازداشت شد، او اوایل خرداد ماه با اتمام دوران محکومیت خود آزاد شده بود.
پیشتر برادر سپیده قلیان خبر داده بود که برای سپیده قرار بازداشت به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت ملی» و همچنین «تبلیغ علیه نظام» صادر شده است.
منبع خبر : هنگاو
#سپیده_قلیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤17💔6👍3👌2🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«بیتا شفیعی فقط یک نام نیست؛
او صدای نسلیست که در جوانی، انفرادی، ارعاب و وثیقههای سنگین را تجربه میکند،
اما شکسته نمیشود.
دختری که همزمان با بیستویکمین سالروز تولدش،
هفتههاست در سلول انفرادی نگه داشته شده؛
نه صرفاً بهعنوان یک «متهم»،
بلکه بهمثابه نمادی از استقامت نسل جوان ایران در برابر ظلم و بیداد.
نسلی که در دامان شیرزنانی چون مریم عباسی نیکوها پرورش یافته است؛
مادرانی که پابهپای فرزندانشان،
در سیاهچالههای رژیم محبوس میشوند
تا آیندهای روشن برای فرزندان فردای ایران رقم بخورد.
ما به رسم انسانیت و احترام،
با یادآوری زادروز بیتا شفیعی،
خواستار آزادی فوری و بیقیدوشرط
تمام دختران و پسران،
شیرزنان و دلیرمردان آزادیخواه
محبوس در زندانهای حکومت هستیم.
رژیمی که از جوانان میترسد،
زیرا میداند این نسل
با سرکوب خاموش نمیشود،
با زندان عقب نمینشیند،
و با ترس، تسلیم نخواهد شد.
استقامت بیتا یادآور یک حقیقت انکارناپذیر است:
مقاومت زنده است.
و آینده،
از آنِ نسلیست که ایستاده میماند.»
متن و ویدیو از مخاطبان توانا
#بیتا_شفیعی #مریم_عباسی_نیکو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او صدای نسلیست که در جوانی، انفرادی، ارعاب و وثیقههای سنگین را تجربه میکند،
اما شکسته نمیشود.
دختری که همزمان با بیستویکمین سالروز تولدش،
هفتههاست در سلول انفرادی نگه داشته شده؛
نه صرفاً بهعنوان یک «متهم»،
بلکه بهمثابه نمادی از استقامت نسل جوان ایران در برابر ظلم و بیداد.
نسلی که در دامان شیرزنانی چون مریم عباسی نیکوها پرورش یافته است؛
مادرانی که پابهپای فرزندانشان،
در سیاهچالههای رژیم محبوس میشوند
تا آیندهای روشن برای فرزندان فردای ایران رقم بخورد.
ما به رسم انسانیت و احترام،
با یادآوری زادروز بیتا شفیعی،
خواستار آزادی فوری و بیقیدوشرط
تمام دختران و پسران،
شیرزنان و دلیرمردان آزادیخواه
محبوس در زندانهای حکومت هستیم.
رژیمی که از جوانان میترسد،
زیرا میداند این نسل
با سرکوب خاموش نمیشود،
با زندان عقب نمینشیند،
و با ترس، تسلیم نخواهد شد.
استقامت بیتا یادآور یک حقیقت انکارناپذیر است:
مقاومت زنده است.
و آینده،
از آنِ نسلیست که ایستاده میماند.»
متن و ویدیو از مخاطبان توانا
#بیتا_شفیعی #مریم_عباسی_نیکو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤30💯10