نوشته شیوا شاهسیاه برای شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان که برای دومین بار حکماعدامش تایید شده است.
شیوا شاهسیاه، فعال حقوق زنان پس از پذیرفته شدن درخواست اعاده دادرسی و توقف اجرای جکم، بهتازگی از زندان لاکان آزاد شده است.
میانه روز است، همان چند ساعت آفتابی که در بهترین روزها -که احتمالا آسمان رشت درخشان است- نسیب گوشهای از اتاق میشد رو به خاموشی است. نشستهایم. هر کدام مشغول به کاری؛ تو مثل روزهای دیگر در حال یافتن راهحلهایی هستی برای تمراری نبودن روزها. برای زیستن دوباره و چندباره در بین دیوارها، راهحلهایی برای یادآوری حس زنده بودن در روزمرگی شبحوار و ویرانکننده لاکان. شبحی که بین دیوار تا زندگی جاری بیرون آسوده لمیده و آرامآرام بین سلولهایمان جا باز میکند شبحی که اگر تو اینگونه با توانایی بینظیرت در زیستن معنای زندگی نبودی، مرا دستکم بیگمان میبلعید. چشمانت را میبندی، اول چشمانت میخندند و خط آشنای شوق زیر پلکت مرئی میشود؛ از لذت سکوت گردنه میگویی در میانه مسیر کوه. جایی که گاهی چندنفری رو به قله روانه شدهاند و انگار انسان میماند و تا چشم کار میکند درهها، کوهها، دامنهها و ابرها، به توالی هم و جادویی. و تازه صداها در سکوت انسان شنیده میشوند. صدای بادی که از بین گونها رد میشود، خشخش برگ و هوهوی باد: «آخ من عاشق سکوت اونجام، سکوت و نسیمی که از صورت آدم میگذره.» کل صورتت از تصور جایی که هستی، همان گردنه کوههایی که تجسمشان میکنی، بین قله و پارکینگ ماشینها، میدرخشد. چشمبسته لحظهای سکوت میکنی. انگار رد نسیم روی صورتت را حس میکنی. نگاهت میکنم و هرآنچه پشت پلکهایت از کوه میبینی، آرامش و خنکی نسیمی که انگار همین الان احاطهات کرده، لحظهای هیاهوی بیپایان لاکان را قطع میکند. در کوه و بین گردنه نشستهای در انتظار همنوردانت. بارها خطوط صورتت را به یاد میآورم. شنیدن هوهوی یاد، تکانخوردن پرنده و چرنده، و خطوط ریز آرامش و شوقی که روی گونههایت و تکتک اجزای صورتت انداخته؛ تو کوه را میشناسی شریفه. تو مسیرهای پرپیچوخم، طاقتفرسا و شگفتانگیز کوه را میشناسی. انگار حالا هم میانه پیچی نفسبر نشستهای و میدانی مسیری هست. مسیر پاکوب کوه با توان و صبر و زندگیات پیوند خورده. پیوندی که در تمام حرکات انگشتانت، دستهایت، صورتت، بدن و جستن راهحلهای زندگیبخشت مرئی است و
حتم دارم که در تکتک سلولهایت جاری است.
متن کامل در اسلایدها
shiva_shahsiah
#شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیوا شاهسیاه، فعال حقوق زنان پس از پذیرفته شدن درخواست اعاده دادرسی و توقف اجرای جکم، بهتازگی از زندان لاکان آزاد شده است.
میانه روز است، همان چند ساعت آفتابی که در بهترین روزها -که احتمالا آسمان رشت درخشان است- نسیب گوشهای از اتاق میشد رو به خاموشی است. نشستهایم. هر کدام مشغول به کاری؛ تو مثل روزهای دیگر در حال یافتن راهحلهایی هستی برای تمراری نبودن روزها. برای زیستن دوباره و چندباره در بین دیوارها، راهحلهایی برای یادآوری حس زنده بودن در روزمرگی شبحوار و ویرانکننده لاکان. شبحی که بین دیوار تا زندگی جاری بیرون آسوده لمیده و آرامآرام بین سلولهایمان جا باز میکند شبحی که اگر تو اینگونه با توانایی بینظیرت در زیستن معنای زندگی نبودی، مرا دستکم بیگمان میبلعید. چشمانت را میبندی، اول چشمانت میخندند و خط آشنای شوق زیر پلکت مرئی میشود؛ از لذت سکوت گردنه میگویی در میانه مسیر کوه. جایی که گاهی چندنفری رو به قله روانه شدهاند و انگار انسان میماند و تا چشم کار میکند درهها، کوهها، دامنهها و ابرها، به توالی هم و جادویی. و تازه صداها در سکوت انسان شنیده میشوند. صدای بادی که از بین گونها رد میشود، خشخش برگ و هوهوی باد: «آخ من عاشق سکوت اونجام، سکوت و نسیمی که از صورت آدم میگذره.» کل صورتت از تصور جایی که هستی، همان گردنه کوههایی که تجسمشان میکنی، بین قله و پارکینگ ماشینها، میدرخشد. چشمبسته لحظهای سکوت میکنی. انگار رد نسیم روی صورتت را حس میکنی. نگاهت میکنم و هرآنچه پشت پلکهایت از کوه میبینی، آرامش و خنکی نسیمی که انگار همین الان احاطهات کرده، لحظهای هیاهوی بیپایان لاکان را قطع میکند. در کوه و بین گردنه نشستهای در انتظار همنوردانت. بارها خطوط صورتت را به یاد میآورم. شنیدن هوهوی یاد، تکانخوردن پرنده و چرنده، و خطوط ریز آرامش و شوقی که روی گونههایت و تکتک اجزای صورتت انداخته؛ تو کوه را میشناسی شریفه. تو مسیرهای پرپیچوخم، طاقتفرسا و شگفتانگیز کوه را میشناسی. انگار حالا هم میانه پیچی نفسبر نشستهای و میدانی مسیری هست. مسیر پاکوب کوه با توان و صبر و زندگیات پیوند خورده. پیوندی که در تمام حرکات انگشتانت، دستهایت، صورتت، بدن و جستن راهحلهای زندگیبخشت مرئی است و
حتم دارم که در تکتک سلولهایت جاری است.
متن کامل در اسلایدها
shiva_shahsiah
#شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام مجاهد کورکور، درگذشت
نگار کورکور، پس از طی یک دوره سخت دستوپنجه نرم کردن با بیماری سرطان در کشور آلمان درگذشت.
او تا آخرین روزهای زندگیش از عشق به ایران و عشق به آزادی میگفت، اما در حسرت آزادی ایران و آزادی برادرش جانش را از دست داد.
نگار نهایت تلاشش را کرده بود تا صدای بیگناهی برادرش را به گوش همگان برساند.
یادش گرامی باد
درگذشت نگار را به خانواده او و همه خانوادههای دادخواه ایران، تسلیت میگوییم.
#نگار_کورکور #مجاهد_کورکور #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نگار کورکور، پس از طی یک دوره سخت دستوپنجه نرم کردن با بیماری سرطان در کشور آلمان درگذشت.
او تا آخرین روزهای زندگیش از عشق به ایران و عشق به آزادی میگفت، اما در حسرت آزادی ایران و آزادی برادرش جانش را از دست داد.
نگار نهایت تلاشش را کرده بود تا صدای بیگناهی برادرش را به گوش همگان برساند.
یادش گرامی باد
درگذشت نگار را به خانواده او و همه خانوادههای دادخواه ایران، تسلیت میگوییم.
#نگار_کورکور #مجاهد_کورکور #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نگار مبارز ایران
یکی از قهرمان های واقعی و الگو های ما
توی بدترین شرایطش توی بدترین حالش
باز نگران برادر بیگناهش بود
با صدایی که به زور در میومد عاشقانه خواستار بودن صدای #مجاهد_کورکور
تا لغو اعدام و روز ازادیش بود
چقدر دردناک برام که از افعال گذشته استفاده میکنم
به امید روزی که هیچ ( بودی) نباش و همه باشند🖤💔»
از صفحه سالار وطنشناس از مصدومان چشم
salar_vatanshenas
نگار کورکور رفت، اما ما برای آرزوی نگار و نگارها میجنگیم، برای آزادی، برای #نه_به_اعدام برای فردای بدون جمهوری اسلامی
#نگار_کورکور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از قهرمان های واقعی و الگو های ما
توی بدترین شرایطش توی بدترین حالش
باز نگران برادر بیگناهش بود
با صدایی که به زور در میومد عاشقانه خواستار بودن صدای #مجاهد_کورکور
تا لغو اعدام و روز ازادیش بود
چقدر دردناک برام که از افعال گذشته استفاده میکنم
به امید روزی که هیچ ( بودی) نباش و همه باشند🖤💔»
از صفحه سالار وطنشناس از مصدومان چشم
salar_vatanshenas
نگار کورکور رفت، اما ما برای آرزوی نگار و نگارها میجنگیم، برای آزادی، برای #نه_به_اعدام برای فردای بدون جمهوری اسلامی
#نگار_کورکور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیانیه محمد ترکمانی، زندانی سیاسی سابق در سوگ نگار کورکور
چهارشنبه، ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
تسلیت به ایران، به ایذه، به خوزستان؛
تسلیت به خانواده داغدار نگار کورکور،
دختری که در جوانی، بهدست آخوندهای پست و آدمکش، در غربت، از نعمت زندگی محروم شد.
این داستان غمانگیز، یادآور سرنوشت هزاران دختر و پسر جوانی است که طی بیش از چهل و شش سال، در مسیر پرخون آزادی جان دادهاند.
نگار کورکور، مبارزی شجاع، نترس و فداکار بود که در دیار غربت، دور از آغوش وطن، جان شیرینش را فدای آزادی کرد.
نگار، قطرهای از خون شرافت در جادهای بود که طی ۴۵ سال، از اجساد ملت مظلوم و شریف ایران انباشته شده؛ مردمی که آماج ستم و رگبار گلولههای این رژیم جنایتکار و جلاد قرار گرفتند.
تقریباً هیچ خانوادهای در ایران نیست که عزیزی را در این مسیر از دست نداده باشد.
تا زمانی که این حکومت بر مردم حاکم است و ماشین جلاد و غارتگر آن کار میکند، نگارهای دیگری که امروز زندهاند، در آینده قربانی خواهند شد.
هموطن، بدانیم اگر این حکومت آدمکش باقی بماند، تا روزی که هست، تیغ بر گلو و گردن زن و مرد ایرانی خواهد نشست.
تا زمانی که ایران آزاد نشده، ما هیچکس نیستیم؛ یا در بند دیوانهایم، یا بیوطن، آواره گِرد جهان.
تا یک جنبش ملی، این کثافت عمامهدار را از خاک ایران پاک نکند، مطمئن باشید که بار دیگر شاهد خواهیم بود که مردم در تیررس گلولههای مزدوران آنها قرار میگیرند.
آخوندها غسل خون، وضوی خون گرفتهاند؛ ریش و عمامهشان به خون «نگارها» آغشته است.
مردم ایران برای آنها هیچ اهمیتی ندارند.
هموطن، بیندیشیم؛
هنوز دست اتحاد به یکدیگر ندادهایم و متفرق ماندهایم.
تأسف ما، از نابودی همین اتحاد است.
ما مسئول خون ابوال کورکور، مجاهد کورکور، نگارها هستیم.
اگر متحد بودیم، اگر منیتها را کنار گذاشته و به درد مشترک ایران اندیشیده بودیم،
امروز صدایمان هزار بار نیرومندتر بود؛
و در دفاع از ایرانمان، این کوه پوشالی و پوکیده جمهوری اسلامی با یک نسیم در هم میریخت.
ما در قبال میهن، خانه و کاشانهمان مسئولیم.
این مسئولیت را به دست فراموشی نسپاریم.
ما متعلق به خودمان نیستیم؛ ما متعلق به میهنمان، و به کسانی هستیم که نمیتوانند حق خود را بگیرند.
#زنده_باد_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
محمد ترکمانی، زندانی سیاسی سابق
#محمد_ترکمانی #بیانیه #نگار_کور_کور
#نه_به_اعدام #مجاهد_کور_کور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چهارشنبه، ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
تسلیت به ایران، به ایذه، به خوزستان؛
تسلیت به خانواده داغدار نگار کورکور،
دختری که در جوانی، بهدست آخوندهای پست و آدمکش، در غربت، از نعمت زندگی محروم شد.
این داستان غمانگیز، یادآور سرنوشت هزاران دختر و پسر جوانی است که طی بیش از چهل و شش سال، در مسیر پرخون آزادی جان دادهاند.
نگار کورکور، مبارزی شجاع، نترس و فداکار بود که در دیار غربت، دور از آغوش وطن، جان شیرینش را فدای آزادی کرد.
نگار، قطرهای از خون شرافت در جادهای بود که طی ۴۵ سال، از اجساد ملت مظلوم و شریف ایران انباشته شده؛ مردمی که آماج ستم و رگبار گلولههای این رژیم جنایتکار و جلاد قرار گرفتند.
تقریباً هیچ خانوادهای در ایران نیست که عزیزی را در این مسیر از دست نداده باشد.
تا زمانی که این حکومت بر مردم حاکم است و ماشین جلاد و غارتگر آن کار میکند، نگارهای دیگری که امروز زندهاند، در آینده قربانی خواهند شد.
هموطن، بدانیم اگر این حکومت آدمکش باقی بماند، تا روزی که هست، تیغ بر گلو و گردن زن و مرد ایرانی خواهد نشست.
تا زمانی که ایران آزاد نشده، ما هیچکس نیستیم؛ یا در بند دیوانهایم، یا بیوطن، آواره گِرد جهان.
تا یک جنبش ملی، این کثافت عمامهدار را از خاک ایران پاک نکند، مطمئن باشید که بار دیگر شاهد خواهیم بود که مردم در تیررس گلولههای مزدوران آنها قرار میگیرند.
آخوندها غسل خون، وضوی خون گرفتهاند؛ ریش و عمامهشان به خون «نگارها» آغشته است.
مردم ایران برای آنها هیچ اهمیتی ندارند.
هموطن، بیندیشیم؛
هنوز دست اتحاد به یکدیگر ندادهایم و متفرق ماندهایم.
تأسف ما، از نابودی همین اتحاد است.
ما مسئول خون ابوال کورکور، مجاهد کورکور، نگارها هستیم.
اگر متحد بودیم، اگر منیتها را کنار گذاشته و به درد مشترک ایران اندیشیده بودیم،
امروز صدایمان هزار بار نیرومندتر بود؛
و در دفاع از ایرانمان، این کوه پوشالی و پوکیده جمهوری اسلامی با یک نسیم در هم میریخت.
ما در قبال میهن، خانه و کاشانهمان مسئولیم.
این مسئولیت را به دست فراموشی نسپاریم.
ما متعلق به خودمان نیستیم؛ ما متعلق به میهنمان، و به کسانی هستیم که نمیتوانند حق خود را بگیرند.
#زنده_باد_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
محمد ترکمانی، زندانی سیاسی سابق
#محمد_ترکمانی #بیانیه #نگار_کور_کور
#نه_به_اعدام #مجاهد_کور_کور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازتعریف فردیت در ساحت عمومی:
کنشگری به مثابه مقاومت در عصر سرکوب
دکتر حسن باقرینیا، فعال مدنی، در این ویدئو میگوید:
هانا آرنت میان "کار" و "کنش" تمایز قائل میشود. به باور او، کار آن بخش از فعالیت انسانی است که به چرخه زندگی روزمره، تأمین معاش و درآمد بازمیگردد. اما کنش، حوزهای متفاوت است: کنش به مجموعهای از روابط انسانی و تعاملات اجتماعی اطلاق میشود که هدف آن، ایجاد تغییر در وضعیت سیاسی و اجتماعی است.
او معتقد است که ما انسانها با کنشگری هویت پیدا میکنیم. در جوامع تودهوار و نظامهای تمامیتخواه، تلاش میشود تا فردیت انسانها از میان برداشته شود و همه در قالب جماعتی همرنگ، مطیع و تابع رهبر درآیند. اما کنشگری، اثبات فردیت ماست. ما از طریق کنش اجتماعی و سیاسی، نهتنها هویتهای تازهای برای خود خلق میکنیم، بلکه زمینهساز خلاقیت جمعی، شکلدهی به تاریخ و فرهنگ، و در نهایت، دگرگونی اجتماعی میشویم.
کنشگری از نظر اخلاقی و سیاسی اهمیت ویژهای دارد. آرنت از مفهومی دیگر به نام کنش نمادین (Symbolic Action) نیز سخن میگوید؛ کنشهایی که جنبه نمادین دارند اما تأثیر اجتماعی عمیقی بر جای میگذارند.
برای نمونه، میتوان به اعتراضات خیابانی، اعتصابات عمومی، خلق آثار هنری اعتراضی، سخنرانیهای تاریخی مانند «رویایی دارم» از مارتین لوتر کینگ، برگزاری یادبود برای جانباختگان راه آزادی (مانند جاویدنامان ۱۴۰۱) و دیدار از زندانیان سیاسی اشاره کرد. اینها همه، نمونههایی از کنشهای نمادینی هستند که میتوانند ساختارهای سرکوبگر را به چالش بکشند.
او در پایان، با طرح این پرسش تأملبرانگیز میگوید:
«شما چه کنشهای نمادین دیگری پیشنهاد میکنید تا بتوانیم از دل یک نظام تمامیتخواه و مستبد دینی، به سوی آزادی عبور کنیم؟»
مرتبط:
انسانها در عصر ظلمت، اثر هانا آرنت
https://tavaana.org/hannah-arendt-men-in-dark-times/
درسنامه کنشگری در ایران امروز؛ پایهها و روشها
https://tavaana.org/textbook-activism101/
#کنشگری #فردیت #استبداد #هویت_فردی #هانا_آرنت #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کنشگری به مثابه مقاومت در عصر سرکوب
دکتر حسن باقرینیا، فعال مدنی، در این ویدئو میگوید:
هانا آرنت میان "کار" و "کنش" تمایز قائل میشود. به باور او، کار آن بخش از فعالیت انسانی است که به چرخه زندگی روزمره، تأمین معاش و درآمد بازمیگردد. اما کنش، حوزهای متفاوت است: کنش به مجموعهای از روابط انسانی و تعاملات اجتماعی اطلاق میشود که هدف آن، ایجاد تغییر در وضعیت سیاسی و اجتماعی است.
او معتقد است که ما انسانها با کنشگری هویت پیدا میکنیم. در جوامع تودهوار و نظامهای تمامیتخواه، تلاش میشود تا فردیت انسانها از میان برداشته شود و همه در قالب جماعتی همرنگ، مطیع و تابع رهبر درآیند. اما کنشگری، اثبات فردیت ماست. ما از طریق کنش اجتماعی و سیاسی، نهتنها هویتهای تازهای برای خود خلق میکنیم، بلکه زمینهساز خلاقیت جمعی، شکلدهی به تاریخ و فرهنگ، و در نهایت، دگرگونی اجتماعی میشویم.
کنشگری از نظر اخلاقی و سیاسی اهمیت ویژهای دارد. آرنت از مفهومی دیگر به نام کنش نمادین (Symbolic Action) نیز سخن میگوید؛ کنشهایی که جنبه نمادین دارند اما تأثیر اجتماعی عمیقی بر جای میگذارند.
برای نمونه، میتوان به اعتراضات خیابانی، اعتصابات عمومی، خلق آثار هنری اعتراضی، سخنرانیهای تاریخی مانند «رویایی دارم» از مارتین لوتر کینگ، برگزاری یادبود برای جانباختگان راه آزادی (مانند جاویدنامان ۱۴۰۱) و دیدار از زندانیان سیاسی اشاره کرد. اینها همه، نمونههایی از کنشهای نمادینی هستند که میتوانند ساختارهای سرکوبگر را به چالش بکشند.
او در پایان، با طرح این پرسش تأملبرانگیز میگوید:
«شما چه کنشهای نمادین دیگری پیشنهاد میکنید تا بتوانیم از دل یک نظام تمامیتخواه و مستبد دینی، به سوی آزادی عبور کنیم؟»
مرتبط:
انسانها در عصر ظلمت، اثر هانا آرنت
https://tavaana.org/hannah-arendt-men-in-dark-times/
درسنامه کنشگری در ایران امروز؛ پایهها و روشها
https://tavaana.org/textbook-activism101/
#کنشگری #فردیت #استبداد #هویت_فردی #هانا_آرنت #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دق که ندانی چیست گرفتم دق که ندانی تو
روز گذشته خبر درگذشت نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، منتشر شد.
به یاد بیاوریم همسر عباس دریس، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، هم پس از شنیدن رای دادگاه سکته کرد و جان سپرد.
به یاد بیاوریم همسر و مادر پیمان عارفی، زندانی سیاسی سابق که دوران زندان را در تبعید میگذراند، در راه تصادف کرده و جان باختند.
و مرگ تلخ هما سلطانی دختر عبدالفتاح سلطانی، زندانی سیاسی سابق، را زمانی که پدرش در زندان بود.
این موارد مرگهای معمولی نیستند مسبب اصلی آنها جمهوری اسلامی است.
دق که ندانی که چیست گرفتم دق که ندانی تو خانم زیبا
با توام ایرانه خانم زیبا
جا نگدازی مرا که میدوم از خود زیرزمین! آی وطن!»
پیام همراهان
و این روایات تا زمان حاکمیت جمهوری اسلامی بر کشورمان ادامه دارد.
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نگار_کورکور
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته خبر درگذشت نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام، منتشر شد.
به یاد بیاوریم همسر عباس دریس، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، هم پس از شنیدن رای دادگاه سکته کرد و جان سپرد.
به یاد بیاوریم همسر و مادر پیمان عارفی، زندانی سیاسی سابق که دوران زندان را در تبعید میگذراند، در راه تصادف کرده و جان باختند.
و مرگ تلخ هما سلطانی دختر عبدالفتاح سلطانی، زندانی سیاسی سابق، را زمانی که پدرش در زندان بود.
این موارد مرگهای معمولی نیستند مسبب اصلی آنها جمهوری اسلامی است.
دق که ندانی که چیست گرفتم دق که ندانی تو خانم زیبا
با توام ایرانه خانم زیبا
جا نگدازی مرا که میدوم از خود زیرزمین! آی وطن!»
پیام همراهان
و این روایات تا زمان حاکمیت جمهوری اسلامی بر کشورمان ادامه دارد.
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نگار_کورکور
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
«نگار، زنی به نام ایران
نگار کورکور تنها یک زن نبود،
او صدای زخمیِ یک ملت بود؛
خواهری تبعیدی، در حسرت نجات برادری که زیر تیغ اعدام است،
و در آرزوی آزادی وطنی که زیر چکمهی اشغالگران، له میشود.
نگار جلوی چشمان ما آب شد.
نه فقط از درد سرطان،
که از اندوهِ غربت، از خشمِ ناتوانی، از داغِ ایران اشغالشده.
ایرانِ ما، سرزمین ما، نه بیمار است و نه خاموش؛
او در اشغال است.
اشغال یک فرقه فاسد، مافیایی، تبهکار،
که دین را نقاب کردهاند و وطن را گروگان گرفتهاند.
نگار، تکهای از ایران بود؛
و رفتنش، تلنگریست بر ما.
رفت، بیآنکه برگردد به خاک مادری،
بیآنکه ببیند حکم اعدام باطل شده،
بیآنکه آغوش وطن، دوباره برایش گشوده شود.
نگار نماد همه آنهاییست
که در تبعید جان دادند اما تن به فراموشی ندادند؛
نماد ایرانِ اشغالشدهای که هنوز قلبش برای آزادی میتپد،
حتی اگر دور، حتی اگر در حال آب شدن.
او رفت،
اما هنوز ما هستیم؛
و تا ایران آزاد نشده،
تا این فرقه تبهکار از خاک وطن بیرون نرفته،
نباید بگذاریم نام نگار هم،
مثل هزاران نام دیگر،
در سکوت و فراموشی دفن شود.»
متن ارسالی یکی از مخاطبان توانا در سوگ نگار کورکور
#نگار_کوکور #مجاهد_کورکور #نه_به_اعدام #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نگار کورکور تنها یک زن نبود،
او صدای زخمیِ یک ملت بود؛
خواهری تبعیدی، در حسرت نجات برادری که زیر تیغ اعدام است،
و در آرزوی آزادی وطنی که زیر چکمهی اشغالگران، له میشود.
نگار جلوی چشمان ما آب شد.
نه فقط از درد سرطان،
که از اندوهِ غربت، از خشمِ ناتوانی، از داغِ ایران اشغالشده.
ایرانِ ما، سرزمین ما، نه بیمار است و نه خاموش؛
او در اشغال است.
اشغال یک فرقه فاسد، مافیایی، تبهکار،
که دین را نقاب کردهاند و وطن را گروگان گرفتهاند.
نگار، تکهای از ایران بود؛
و رفتنش، تلنگریست بر ما.
رفت، بیآنکه برگردد به خاک مادری،
بیآنکه ببیند حکم اعدام باطل شده،
بیآنکه آغوش وطن، دوباره برایش گشوده شود.
نگار نماد همه آنهاییست
که در تبعید جان دادند اما تن به فراموشی ندادند؛
نماد ایرانِ اشغالشدهای که هنوز قلبش برای آزادی میتپد،
حتی اگر دور، حتی اگر در حال آب شدن.
او رفت،
اما هنوز ما هستیم؛
و تا ایران آزاد نشده،
تا این فرقه تبهکار از خاک وطن بیرون نرفته،
نباید بگذاریم نام نگار هم،
مثل هزاران نام دیگر،
در سکوت و فراموشی دفن شود.»
متن ارسالی یکی از مخاطبان توانا در سوگ نگار کورکور
#نگار_کوکور #مجاهد_کورکور #نه_به_اعدام #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کامران رضاییفر، زندانی سیاسی محبوس در بند ۴ زندان اوین، در حالی با وضعیت جسمانی وخیم ناشی از ابتلا به سرطان معده و لوزالمعده و همچنین لختههای خون در ریه دست و پنجه نرم میکند که از ابتداییترین امکانات درمانی، تغذیهای و بهداشتی محروم است.
کامران رضاییفر، زندانی سیاسی ۵۹ ساله، در وضعیت وخیم جسمی بهسر میبرد. او به دلیل ابتلا به سرطان دستگاه گوارش، پس از ماهها محرومیت از حق درمان، در اسفند ۱۴۰۳ تحت عمل جراحی قرار گرفت و بخشی از رودهاش برداشته شد.
با وجود شرایط بحرانی، تنها دو روز پس از عمل، در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجبر شده بود، به زندان اوین بازگردانده شد. او از آن زمان با عوارض پس از جراحی، کاهش وزن شدید، و کمخونی شدید مواجه است و مسئولان زندان همچنان از انتقالش به مراکز درمانی تخصصی خودداری میکنند.
تلاش پزشکان زندان برای پیگیری درمان نیز با کارشکنی هدایتالله فرزادی، رئیس زندان اوین، بینتیجه مانده و رضاییفر عملاً از دریافت تغذیه مناسب، دارو، و پیگیری پزشکی محروم مانده است.
کامران رضاییفر نخستینبار در دی ۱۳۹۸ توسط وزارت اطلاعات بازداشت و پس از ۷۷ روز بازجویی در سلول انفرادی، به قید وثیقه آزاد شد. در خرداد ۱۳۹۹ دوباره بازداشت و به اتهام "افساد فیالارض" در شهریور ۱۴۰۰ به اعدام محکوم شد. این حکم پس از نقض در دیوان عالی کشور به ۵ سال زندان کاهش یافت.
او بار دیگر در شهریور ۱۴۰۲، در پروندهای جدید به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بازداشت و به ۵ سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد.
رضاییفر اکنون در بند ۴ زندان اوین نگهداری میشود و جان او در پی وخامت وضعیت جسمیاش در خطر جدی قرار دارد.
شرایط وخیم حال آقای رضاییفر، به عنوان یک انسان نگرانکننده است و خطر مرگ او را تهدید میکند. طبق گزارش دریافتی، زندانیان سیاسی اوین از طیفهای مختلف سیاسی شدیدا نگران وضعیت او هستند.
#کامران_رضایی_فر #حق_درمان #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کامران رضاییفر، زندانی سیاسی ۵۹ ساله، در وضعیت وخیم جسمی بهسر میبرد. او به دلیل ابتلا به سرطان دستگاه گوارش، پس از ماهها محرومیت از حق درمان، در اسفند ۱۴۰۳ تحت عمل جراحی قرار گرفت و بخشی از رودهاش برداشته شد.
با وجود شرایط بحرانی، تنها دو روز پس از عمل، در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجبر شده بود، به زندان اوین بازگردانده شد. او از آن زمان با عوارض پس از جراحی، کاهش وزن شدید، و کمخونی شدید مواجه است و مسئولان زندان همچنان از انتقالش به مراکز درمانی تخصصی خودداری میکنند.
تلاش پزشکان زندان برای پیگیری درمان نیز با کارشکنی هدایتالله فرزادی، رئیس زندان اوین، بینتیجه مانده و رضاییفر عملاً از دریافت تغذیه مناسب، دارو، و پیگیری پزشکی محروم مانده است.
کامران رضاییفر نخستینبار در دی ۱۳۹۸ توسط وزارت اطلاعات بازداشت و پس از ۷۷ روز بازجویی در سلول انفرادی، به قید وثیقه آزاد شد. در خرداد ۱۳۹۹ دوباره بازداشت و به اتهام "افساد فیالارض" در شهریور ۱۴۰۰ به اعدام محکوم شد. این حکم پس از نقض در دیوان عالی کشور به ۵ سال زندان کاهش یافت.
او بار دیگر در شهریور ۱۴۰۲، در پروندهای جدید به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بازداشت و به ۵ سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد.
رضاییفر اکنون در بند ۴ زندان اوین نگهداری میشود و جان او در پی وخامت وضعیت جسمیاش در خطر جدی قرار دارد.
شرایط وخیم حال آقای رضاییفر، به عنوان یک انسان نگرانکننده است و خطر مرگ او را تهدید میکند. طبق گزارش دریافتی، زندانیان سیاسی اوین از طیفهای مختلف سیاسی شدیدا نگران وضعیت او هستند.
#کامران_رضایی_فر #حق_درمان #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ناصر اکبری، شهروند اهل شاهیندژ، بازداشت شد
طبق گزارش دریافتی، آقای ناصر اکبری از هموطنان اهل شاهیندژ، شهر محمودآباد، در استان آذربایجان غربی، پنج روز پیش بازداشت شد.
بازداشت ایشان در حالی صورت گرفته که هنوز دادگاه تجدیدنظر در خصوص پرونده ایشان حکمی صادر نکرده بود.
پیشتر اطلاع داده بودیم که طبق رأی شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهرستان شاهیندژ، که به تاریخ ۲۳ اسفند ماه ۱۴۰۳ صادر شده است، آقای اکبری بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به ۷ ماه و شانزده روز و بابت اتهام نشر اکاذیب ازطریق فضای مجازی به قصد تشویش اذهان عمومی به ۱۳ ماه و هفده روز حبس محکوم شدند. طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد، یعنی ۱۳ ماه و هفده روز برای ایشان قابل اجرا است.
در ضمن آقای اکبری از دو اتهام دیگر که به ایشان نسبت داده بودند، تبرئه شده است.
او در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ هر بار به مدت چهار ماه بازداشت شده و سرانجام با وثیقه یک میلیارد و صد میلیون تومان موقتا آزاد شده بود.
آقای اکبری در تمام دوران بازداشت و دادرسی، از داشتن وکیل محروم بوده است.
یکی از آشنایان آقای اکبری میگوید: «آقای اکبری در طی بازداشت به شدت شکنجه شدند، پای راستش را شکستند، بالای ابرویش را شکافتند، تا بتوانند یک اتهام سنگین را به ایشان نسبت دهند.»
این منبع مطلع میگوید، «آقای اکبری پدر یک فرزند دختر است، در شرایط بدی گرفتار شده است و حکومت به صاحبخانهاش فشار آورده تا قرارداد اجاره را تمدید نکند.
آقای اکبری برای حل مشکل اقتصادی و برای تهیه خانه برای خانوادهاش، قصد داشت یکی از کلیههایش را بفروشد. اما حالا بازداشت شده است»
#ناصر_اکبری #شاهین_دژ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، آقای ناصر اکبری از هموطنان اهل شاهیندژ، شهر محمودآباد، در استان آذربایجان غربی، پنج روز پیش بازداشت شد.
بازداشت ایشان در حالی صورت گرفته که هنوز دادگاه تجدیدنظر در خصوص پرونده ایشان حکمی صادر نکرده بود.
پیشتر اطلاع داده بودیم که طبق رأی شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهرستان شاهیندژ، که به تاریخ ۲۳ اسفند ماه ۱۴۰۳ صادر شده است، آقای اکبری بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به ۷ ماه و شانزده روز و بابت اتهام نشر اکاذیب ازطریق فضای مجازی به قصد تشویش اذهان عمومی به ۱۳ ماه و هفده روز حبس محکوم شدند. طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد، یعنی ۱۳ ماه و هفده روز برای ایشان قابل اجرا است.
در ضمن آقای اکبری از دو اتهام دیگر که به ایشان نسبت داده بودند، تبرئه شده است.
او در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ هر بار به مدت چهار ماه بازداشت شده و سرانجام با وثیقه یک میلیارد و صد میلیون تومان موقتا آزاد شده بود.
آقای اکبری در تمام دوران بازداشت و دادرسی، از داشتن وکیل محروم بوده است.
یکی از آشنایان آقای اکبری میگوید: «آقای اکبری در طی بازداشت به شدت شکنجه شدند، پای راستش را شکستند، بالای ابرویش را شکافتند، تا بتوانند یک اتهام سنگین را به ایشان نسبت دهند.»
این منبع مطلع میگوید، «آقای اکبری پدر یک فرزند دختر است، در شرایط بدی گرفتار شده است و حکومت به صاحبخانهاش فشار آورده تا قرارداد اجاره را تمدید نکند.
آقای اکبری برای حل مشکل اقتصادی و برای تهیه خانه برای خانوادهاش، قصد داشت یکی از کلیههایش را بفروشد. اما حالا بازداشت شده است»
#ناصر_اکبری #شاهین_دژ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه تایید کرد که برای امیرحسین مقصودلو، خواننده زندانی مشهور به «تتلو»، حکم اعدام صادر شده و این پرونده در حال حاضر در مرحله فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است.
او افزود هیچ گونه حکم قطعی در این خصوص تاکنون مورد تایید نیست.
پیشتر در دیماه روزنامه جامجم، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی، از صدور حکم اعدام برای امیرحسین مقصودلو به اتهام سب النبی (توهین به پیامبر مسلمانان) خبر داده بود. در سوی دیگر، خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه، این خبر را تکذیب کرد و نوشت حکم نهایی تتلو هنوز صادر نشده است.
جامجم یکشنبه ۳۰ دی گزارش داد پس از رسیدگی دوباره به پرونده تتلو در شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران، قضات دادگاه با اکثریت آرا این خواننده را به اتهام «سبالنبی» مجرم شناختند و به اعدام محکوم کردند.
حکم اعدام به اتهام سبالنبی (توهین به پیامبر) نه تنها برخلاف اصول حقوق بشر و آزادی بیان است، بلکه نقض صریح کرامت انسانی و حق زندگی محسوب میشود. استفاده از مجازات مرگ برای سرکوب باورها، عقاید یا بیان انتقادی، نشانهای از استبداد دینی و نبود تحمل در برابر دگراندیشی است. چنین احکامی، بهجای پاسداری از شأن دین، ابزار سرکوب و ترس برای خاموشکردن صداهای متفاوت میشوند و فضای گفتوگوی آزاد و صلحآمیز را نابود میکنند.
در ایران، حکم اعدام به اتهام سبالنبی بر اساس ماده ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ صادر میشود. این ماده بیان میکند:
«هر کس پیامبر اعظم اسلام (ص) را دشنام دهد یا نسبت ناروایی به آن حضرت دهد، سبالنبی محسوب و محکوم به اعدام است.»
این قوانین با انتقادات گستردهای از سوی نهادهای بینالمللی حقوق بشر مواجه شدهاند، زیرا اعدام به خاطر بیان یا عقیده، برخلاف اصول آزادی بیان و حق زندگی در اسناد بینالمللی همچون اعلامیه جهانی حقوق بشر (مادههای ۳ و ۱۹) است.
#سب_النبی #تتلو #اعدام #آزادی_بیان #توهین_به_مقدسات #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه تایید کرد که برای امیرحسین مقصودلو، خواننده زندانی مشهور به «تتلو»، حکم اعدام صادر شده و این پرونده در حال حاضر در مرحله فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است.
او افزود هیچ گونه حکم قطعی در این خصوص تاکنون مورد تایید نیست.
پیشتر در دیماه روزنامه جامجم، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی، از صدور حکم اعدام برای امیرحسین مقصودلو به اتهام سب النبی (توهین به پیامبر مسلمانان) خبر داده بود. در سوی دیگر، خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه، این خبر را تکذیب کرد و نوشت حکم نهایی تتلو هنوز صادر نشده است.
جامجم یکشنبه ۳۰ دی گزارش داد پس از رسیدگی دوباره به پرونده تتلو در شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران، قضات دادگاه با اکثریت آرا این خواننده را به اتهام «سبالنبی» مجرم شناختند و به اعدام محکوم کردند.
حکم اعدام به اتهام سبالنبی (توهین به پیامبر) نه تنها برخلاف اصول حقوق بشر و آزادی بیان است، بلکه نقض صریح کرامت انسانی و حق زندگی محسوب میشود. استفاده از مجازات مرگ برای سرکوب باورها، عقاید یا بیان انتقادی، نشانهای از استبداد دینی و نبود تحمل در برابر دگراندیشی است. چنین احکامی، بهجای پاسداری از شأن دین، ابزار سرکوب و ترس برای خاموشکردن صداهای متفاوت میشوند و فضای گفتوگوی آزاد و صلحآمیز را نابود میکنند.
در ایران، حکم اعدام به اتهام سبالنبی بر اساس ماده ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ صادر میشود. این ماده بیان میکند:
«هر کس پیامبر اعظم اسلام (ص) را دشنام دهد یا نسبت ناروایی به آن حضرت دهد، سبالنبی محسوب و محکوم به اعدام است.»
این قوانین با انتقادات گستردهای از سوی نهادهای بینالمللی حقوق بشر مواجه شدهاند، زیرا اعدام به خاطر بیان یا عقیده، برخلاف اصول آزادی بیان و حق زندگی در اسناد بینالمللی همچون اعلامیه جهانی حقوق بشر (مادههای ۳ و ۱۹) است.
#سب_النبی #تتلو #اعدام #آزادی_بیان #توهین_به_مقدسات #نه_به_اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
توماج صالحی، عکسی منتشر کرد که روی دستش نوشته شده: «خشایار سفیدی را آزاد کنید.»
خشایاری که پس از صدور حکم عجیب و ظالمانه اعدام برای توماج صالحی، نام او را کف دستش نوشت و در اعتراض به این حبس در دانشگاه هنر تحصن و اعتصاب کرد.
خشایار را به همین خاطر به یک سال حبس محکوم کردند. خوشبختانه حکم توماج نقض شد، او آزاد شد، ولی خشایار اکنون پنج ماه است که در حبس است و اعتراض او به این حکم ظالمانه پذیرفته نشده است. حالا توماج صدای خشایار شده است و به حکم ظالمانه حبس این جوان شریف، اعتراض میکند.
خشایار سفیدی دانشجوی اخراجی مقطع کارشناسی ارشد رشته موسیقی دانشگاه هنر تهران است که با نواختن قطعاتی در سوگ آرمیتا گراوند و کیان پیرفلک اعتراض خود به وضع موجود را بیان کرده بود و در پی آن حکم به اخراجش داده بودند.
#خشایار_سفیدی #توماج_صالحی #دانشجو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خشایاری که پس از صدور حکم عجیب و ظالمانه اعدام برای توماج صالحی، نام او را کف دستش نوشت و در اعتراض به این حبس در دانشگاه هنر تحصن و اعتصاب کرد.
خشایار را به همین خاطر به یک سال حبس محکوم کردند. خوشبختانه حکم توماج نقض شد، او آزاد شد، ولی خشایار اکنون پنج ماه است که در حبس است و اعتراض او به این حکم ظالمانه پذیرفته نشده است. حالا توماج صدای خشایار شده است و به حکم ظالمانه حبس این جوان شریف، اعتراض میکند.
خشایار سفیدی دانشجوی اخراجی مقطع کارشناسی ارشد رشته موسیقی دانشگاه هنر تهران است که با نواختن قطعاتی در سوگ آرمیتا گراوند و کیان پیرفلک اعتراض خود به وضع موجود را بیان کرده بود و در پی آن حکم به اخراجش داده بودند.
#خشایار_سفیدی #توماج_صالحی #دانشجو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کیوان مهتدی، معلم و نویسنده زندانی سیاسی سابق، با خواندن شعر "واگویه" از محمد مختاری، در مراسمی در باغ محتشم شهر رشت، از شریفه محمدی یاد کرد و خواهان آزادی این فعال کارگری محکوم به اعدام شد.
کیوان مهتدی همسر آنیشا اسداللهی، معلم زندانی، است او در این مراسم آخرین شعر محمد مختاری پیش از قتل حکومتی، را خواند و خواستار آزادی شریفه محمدی شد.
شریفه محمدی فعال حقوق کارگران است که به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شده است و مصادیق اتهام «بغی» برای این فعال کارگری در «اختیار داشتن پوسترهای نه به اعدام، عضویت در یک گروه تلگرامی و انتشار چند مقاله» عنوان شده است.
صدای زندانیان باشیم
از صفحه
کمپین دفاع از شریفه محمدی
۲۶فروردین ۱۴۰۴
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
تلگرام:
https://t.me/freesharife
توئیتر:
https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:
www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
کیوان مهتدی همسر آنیشا اسداللهی، معلم زندانی، است او در این مراسم آخرین شعر محمد مختاری پیش از قتل حکومتی، را خواند و خواستار آزادی شریفه محمدی شد.
شریفه محمدی فعال حقوق کارگران است که به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شده است و مصادیق اتهام «بغی» برای این فعال کارگری در «اختیار داشتن پوسترهای نه به اعدام، عضویت در یک گروه تلگرامی و انتشار چند مقاله» عنوان شده است.
صدای زندانیان باشیم
از صفحه
کمپین دفاع از شریفه محمدی
۲۶فروردین ۱۴۰۴
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
تلگرام:
https://t.me/freesharife
توئیتر:
https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:
www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
ابراهیم آرامش، از زندانیان سیاسی بهبهان بود که به صورت «رای باز» آزاد شده بود، این زندانی سیاسی که به دلیل تصادف، ده روز در کما بود، از دنیا رفت.
ابراهیم آرامش از نزدیکان جاویدنام فرزاد انصاریفر، از جانباختگان آبان ۹۸، بود و چندین بار بازداشت شده بود از جمله در سال ۱۴۰۲ در مراسم سالگرد کیان پیرفلک.
«رای باز» در واقع مجوزی است که به زندانیان اجازه میدهد، به جای طی دوران مجکومیت خود در زندان، در شهرکهای صنعتی، مزارع یا دیگر مراکز حرفهآموزی و اشتغال، مشغول باشند.
محکومان با رای باز موظف هستند همه روزه راس ساعت در محل تعیینشده حضور پیدا کنند. حضور آنها در آن محل به عنوان دوران محکومیت آنها محسوب میشود.
#ایراهیم_آرامش
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
ابراهیم آرامش از نزدیکان جاویدنام فرزاد انصاریفر، از جانباختگان آبان ۹۸، بود و چندین بار بازداشت شده بود از جمله در سال ۱۴۰۲ در مراسم سالگرد کیان پیرفلک.
«رای باز» در واقع مجوزی است که به زندانیان اجازه میدهد، به جای طی دوران مجکومیت خود در زندان، در شهرکهای صنعتی، مزارع یا دیگر مراکز حرفهآموزی و اشتغال، مشغول باشند.
محکومان با رای باز موظف هستند همه روزه راس ساعت در محل تعیینشده حضور پیدا کنند. حضور آنها در آن محل به عنوان دوران محکومیت آنها محسوب میشود.
#ایراهیم_آرامش
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویر هولناکی از آلودگی هوا در خوزستان بوشهر و استانهای جنوب و جنوبغربی منتشر شده است.
روز گذشته هم اخبار محلی خوزستان گزارش دادند بیش از هزار نفر به دلیل عوارض ناشی از آلودگی هوا به بیمارستانها مراجعه کردهاند.
جمهوی اسلامی ایرانیان را از حق دسترسی به آب و هوای پاک محروم کرده است. آلودگی هوا از پیامدهای ناتوانی جمهوری اسلامی در نگاهداشت محیط زیست کشورمان است. ثروت ایران در راه تسلیح گروههای تروریستی صرف میشود و ایران و ایرانی محروم است از دسترسی به هوای پاک.
کشاورزی غیراصولی، پروژههای کارشناسینشده انتقال آب، خشکاندن عمدی رودها و رودخانهها و باتلاقها و هورها، سدسازیهای غیراصولی و این لیست همچنان ادامه دارد ...
آیا میتوان از مسئولان جمهوری اسلامی به جرم سوءمدیریت شکایت کرد؟
طرح از بهنام محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اهواز #آلودگی_هوا
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته هم اخبار محلی خوزستان گزارش دادند بیش از هزار نفر به دلیل عوارض ناشی از آلودگی هوا به بیمارستانها مراجعه کردهاند.
جمهوی اسلامی ایرانیان را از حق دسترسی به آب و هوای پاک محروم کرده است. آلودگی هوا از پیامدهای ناتوانی جمهوری اسلامی در نگاهداشت محیط زیست کشورمان است. ثروت ایران در راه تسلیح گروههای تروریستی صرف میشود و ایران و ایرانی محروم است از دسترسی به هوای پاک.
کشاورزی غیراصولی، پروژههای کارشناسینشده انتقال آب، خشکاندن عمدی رودها و رودخانهها و باتلاقها و هورها، سدسازیهای غیراصولی و این لیست همچنان ادامه دارد ...
آیا میتوان از مسئولان جمهوری اسلامی به جرم سوءمدیریت شکایت کرد؟
طرح از بهنام محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اهواز #آلودگی_هوا
@Tavaana_TavaanaTech