امروز سوم ژوئن روز جهانی دوچرخه‌سواری است. 
در ایران ممنوعیت دوچرخه‌سواری زنان همواره خبرساز است. 
 
از یاد نبریم دادستانی اصفهان به نیروی اتتطامی این شهر دستور داده بود که بانوان دوچرخه سوار رامتوقف، مدارک شناسایی آنان را جلب و در صورتی که مدرک شناسایی نداشته باشند، دوچرخه آنان توقیف وبه پارگینگ منتقل شود. 
چند سال پیش هم امام جمعه اصفهان دوچرخه‌سواری زنان را عامل ناامنی معرفی کرده بود. 
در ایران، طبق فتوای خامنه‌ای دوچرخه‌سواری زنان در اماکن عمومی ممنوع است. البته این فتوا خیلی وقت‌ها توسط زنان زیر پا گذاشته شده و با مقاومت زنان مواجه شده است. 
 
طرح از شاهرخ حیدری 
 
https://tavaana.org/bikewomwn/ 
 
#کارتون #دوچرخه_سواری_زنان 
#یاری_مدنی_توانا  

@Tavaana_TavaanaTech

‌
به‌تازگی سندی محرمانه از وزارت کشور فرانسه افشا شده که از فعالیت‌های هدفمند و گسترده اخوان‌المسلمین برای نفوذ در جامعه مدنی این کشور پرده برمی‌دارد. این سند ۷۳ صفحه‌ای که به دست روزنامه فیگارو رسیده و توسط منابع اطلاعاتی، تحقیقات میدانی و ده‌ها مصاحبه تهیه شده، نشان می‌دهد که این گروه اسلام‌گرای سنی با بهره‌گیری از قدرت نرم، در حال پایه‌گذاری یک زیرساخت ایدئولوژیک قدرتمند در فرانسه است.

مطابق این گزارش، اخوان‌المسلمین از طریق تأسیس و کنترل مدارس، خیریه‌ها، و مساجد، تلاش می‌کند تا نوعی سلطه ایدئولوژیک را در قالب فعالیت‌های مذهبی و آموزشی تثبیت کند. هدف نهایی این سازمان نه یک انقلاب ناگهانی، بلکه دگرگونی تدریجی و تسخیر ذهن‌ها و قلب‌هاست.

در این سند تأکید شده که اخوان‌المسلمین پروژه‌ای کاملاً سیاسی دارد که فراتر از مرزهای فرانسه، کل اروپا و به‌طور کلی غرب را دربرمی‌گیرد. به باور نویسندگان گزارش، قدرت این سازمان نه در اقدامات پنهانی، بلکه در «ابهام راهبردی» آن نهفته است؛ شیوه‌ای که موجب می‌شود فعالیت‌های آن در چارچوب مشروعیت دینی یا فرهنگی جلوه کند، در حالی که هدف واقعی‌اش ایجاد نفوذ سیاسی و اجتماعی بلندمدت است.

انتشار این گزارش در حالی صورت گرفته که بنا بر گزارش نشریه فری‌پرس، مقامات فرانسوی تمایلی به علنی‌سازی تلاش‌های اخوان‌المسلمین برای کنترل تدریجی اروپا نداشته‌اند. با این حال، افشای این سند زنگ هشدار تازه‌ای را برای سیاست‌گذاران اروپایی درباره مخاطرات نفوذ نرم و تدریجی این گروه به صدا درآورده است.

#اسلام #اروپا #رواداری #ایدئولوژی_اسلامی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402

مشروعیت بر باد رفته:
روایتی از فروپاشی هژمونی در جمهوری اسلامی

دکتر حسن باقری‌نیا در ویدئویی با اشاره به تغییرات اجتماعی و سیاسی اخیر در ایران اظهار داشت: اگر یک نظام سیاسی از دل مردم افتاده باشد، نمی‌توان آن را با زور حفظ کرد. وی افزود: صبح‌ها که برای ورزش به پارک ملت می‌رود، شاهد حضور زنانی است که بدون حجاب اجباری و با خیال راحت ورزش می‌کنند؛ چیزی که تا چند سال پیش حتی تصور آن دشوار بود. به گفته او، با وجود حضور محدود نیروهای امنیتی، دیگر کسی توجهی به آن‌ها نمی‌کند.

باقری‌نیا این تغییرات را صرفاً در حوزه حجاب ندانست، بلکه آن را نشانه ریزشی عمیق‌تر و تدریجی دانست؛ فروپاشی آنچه روزی اقتدار و مشروعیت نام داشت. وی این وضعیت را در علوم سیاسی «بحران هژمونی» توصیف کرد؛ زمانی که حکومت دیگر نمی‌تواند با رضایت عمومی حکمرانی کند و تنها ابزارش تهدید و اجبار است.

او با اشاره به رسانه ملی عنوان کرد که صداوسیما دیگر مرجع اطلاع‌رسانی مردم نیست و طنزها و شوخی‌هایی که درباره آن ساخته می‌شود، بیشتر از اخبارش دیده می‌شوند. در حوزه دین نیز افزود: روحانیت رسمی حتی برای بخشی از مذهبی‌ها نیز مرجعیت خود را از دست داده‌ است، چرا که به جای دغدغه مردم، نگران موی زنان است. او تأکید کرد که این گسست در رابطه عاطفی مردم با دین رسمی به وضوح قابل مشاهده است.

باقری‌نیا وضعیت قوه قضائیه را نیز مورد انتقاد قرار داد و گفت: دستگاه عدالت که باید پناه مظلومان باشد، اکنون برای بسیاری به ابزار ارعاب بدل شده‌ است. به باور او، مردم دیگر به قانون، قاضی و نهادهای قضایی اعتماد ندارند.

وی به تغییر سبک زندگی نسل جوان نیز اشاره کرد و افزود: جوانان دنیای خود را دارند و حکومت دیگر قادر نیست آن‌ها را به الگوهای رسمی بازگرداند.

او در پایان گفت: در سالگرد درگذشت فردی که نامش با ساختار رسمی گره خورده، دیگر خیابان‌ها رنگ عزا ندارد، رسانه‌ها حس خاصی منتقل نمی‌کنند و مردم به جای سوگواری، به سفر و فرار از روزمرگی فکر می‌کنند. به باور او، این بی‌تفاوتی نه از نفرت بلکه از بی‌ربط شدن ناشی می‌شود.

باقری‌نیا اعتصاب کامیون‌داران را نشانه‌ای دیگر از این بحران دانست و گفت: مردمی که ستون‌های اقتصاد هستند، دیگر تحمل بی‌عدالتی، گرانی و بی‌احترامی را ندارند. به گفته او، این اعتصاب هشداری است به نظامی که تصور می‌کرد مردم همواره مطیع و ساکت‌اند؛ اما حالا، فروپاشی هژمونی و از دست رفتن مشروعیت در ذهن‌ها و دل‌ها نمایان شده است.

#مشروعیت #حسن_باقری_نیا #اعتصابات_کامیونداران #خمینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

‌
حسن یونسی، وکیل دادگستری، درحساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«ظاهرا بعضی خانمها رو به ⁧ #جهنم_فومن⁩ راه ندادن. دلیلش چی بوده؟ بدحجابی :)
‏همینقدر طنز»

«ساعت به وقت بهشت»، نامی است که سپاه پاسداران فومن برای پروژه‌ی جهنمی‌اش در این شهر انتخاب کرد و چندی پیش افتتاح شد.

در این پروژه، «جهنم»، «پل صراط» «نکیرومنکر» در اردوگاه آموزشی حسینکوه شبیه‌سازی شده‌اند.

فرمانده سپاه فومن می‌گوید این پروژه با مشورت مراجع تقلید در قم اجرا شده است.




#جهنم_فومن #فومن #جهنم_سپاه #گفتگو_توانا

@Dialogue1402

شورش دفتر و کتاب: مرثیه‌ای بر نظام آموزشی طبقاتی و فاسد

✍️کوکب بداغی پگاه -معلم ایذه

آنجا که قلم دیگر نمی‌نویسد و واژه‌ها از تکرار بی‌معنا تهی می‌شوند، شورش آغاز می‌شود؛ شورشی از جنس پاره کردن،، خاک کردن کتاب‌هایی که نه دانایی می‌سازند و نه افق می‌گشایند. آن روز که دانش‌آموزان، با دستان خود دفترهای زنگ‌زده تعلیم را تکه‌تکه کردند، نه بی‌ادبی کردند، نه بی‌احترامی به علم؛ بلکه پرده از حقیقتی هولناک برداشتند: نظام آموزشی کشور، دیگر مُرده است و جنازه‌اش سال‌هاست بر دوش نسل‌ها سنگینی می‌کند.

چه کسی می‌تواند آن تصویر را ببیند و منقلب نشود؟ کتاب‌هایی که باید پنجره‌ای به جهان باز می‌کردند، به خاک افتاده‌اند و دانش‌آموز، که باید جوینده آگاهی باشد، امروز مجبور شده برای نفس کشیدن، به آتش زدن زنجیرهای کاغذی روی آورد. آیا این پیام کافی نیست؟ آیا نباید آن پاره‌پاره‌ها را نه به چشم کفر به دانش، بلکه به‌عنوان اعتراض به تحقیر فهم و فراموشی عدالت خواند؟

نظامی که یادگیری را به کالایی طبقاتی بدل کرده،  فرزندان طبقات محروم را وادار کرده تا روی نیمکت‌هایی بنشینند که به جای علم، ایدئولوژی خشک و حافظه‌محور تزریق می‌کند، دیر یا زود باید منتظر طغیان باشد.
در جهانی که عدالت آموزشی، حق پایه‌ای انسان است، در ایران، آموزش به حراج گذاشته شده است؛ جایی که مدارسی با شهریه‌های چندصد میلیونی در کنار مدارس فرسوده بی‌معلم، آینده را نه براساس استعداد، که با کارت بانکی تقسیم می‌کنند.

اقدام دانش‌آموزان در پاره کردن کتاب‌ها، یک کنش اجتماعی آگاهانه است؛ پاسخی طبیعی و البته شریف، به سیستمی که فهم را تحقیر، تفکر را سرکوب و خلاقیت را مجازات می‌کند. این کار، نه توهین به معلم است، نه نفی علم، بلکه فریادی از گلوگاه نسلی خسته، زیر پای نظامی فاسد و پوسیده است که سال‌هاست هیچ‌کس جرات نکرده آن را به چالش بکشد.

و ما، نه تنها باید این خشم را بفهمیم، بلکه باید آن را ستایش کنیم. باید بایستیم و با صدای بلند بگوییم:
آفرین بر نسلی که فهمید کتابِ بی‌فکر، کتابِ تحمیلی، کتابِ طبقاتی، ابزار سلطه است، نه وسیله رهایی.
آفرین بر آنان که در سنین نوجوانی، چیزی را فهمیدند که بسیاری از سیاست‌گذارانِ پیر، هنوز درک نکرده‌اند:
علم، اگر در خدمت قدرت باشد، جهل است.

ـ برگرفته از اینستاگرام خانم بداغی


#نظام_آموزشی #کوکب_بداغی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

امید فتحی، شهروند معترض ساکن مشهد، بار دیگر بازداشت شد

طبق گزارش منتشر شده در رسانه‌های اجتماعی، روز سه شنبه ۱۳ خردادماه، امید فتحی، شهروند ساکن مشهد توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
بازداشت آقای فتحی، بدون ارائه حکم با خشونت و نیز تفتیش منزل انجام شده و به او فرصتی حتی برای پوشیدن لباس مناسب نداده‌اند.
این فعال سیاسی به واسطه فعالیت‌های خود سابقه برخوردهای امنیتی را داشته است.
آقای فتحی همواره نظرات خود را با صراحت در شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌کرد.

دکتر حسن باقری‌نیا، به واسطه آشنایی با آقای فتحی، متنی به شرح زیر درباره او نوشته است:

خشمِ شریف یک نجار؛
یادداشتی برای امید فتحی

حسن باقری‌نیا

امید فتحی انسانی شریف، شجاع و عمیقاً مسئولیت‌پذیر است. او نه سیاست‌مدار است و نه روشنفکری حرفه‌ای؛ او نجار است، با دستانی پینه‌بسته و قلبی سرشار از صداقت. شاید تحصیلات دانشگاهی نداشته باشد، اما آن‌چه از او انسانی متمایز می‌سازد، نه مدرک و عنوان، بلکه منش اخلاقی، تعهد به حقیقت و حساسیت او نسبت به رنج دیگران است.

من بارها با او هم‌نشینی و گفت‌وگو داشته‌ام؛ با شهروندی فروتن، بی‌ادعا، صریح، و در عین‌حال جسور در برابر دروغ و قدرت مواجه شده‌ام. امید به تاریخ معاصر ایران علاقه‌مند است و آن را با جدیت می‌خواند؛ اما آنچه در او بیشتر از دانش به چشم می‌آید، درک عمیق او از رنج مردم، و اشتیاقش برای ایستادن در کنار فرودستان است.

امید فتحی با زبانی گزنده و بی‌پرده درباره ساختارهای سرکوب‌گر جمهوری اسلامی، و به‌ویژه شخص علی خامنه‌ای سخن می‌گوید. اما این تندی زبان را نباید با نفرت یا انتقام‌جویی اشتباه گرفت. آنچه در او می‌جوشد، خشم اخلاقی است—خشمی برخاسته از وجدان، نه خودخواهی. او خشمگین است، چون مسئولیت‌پذیر است؛ چون نمی‌تواند در برابر دروغ، فساد، سرکوب، تبعیض و بی‌عدالتی بی‌تفاوت بماند.

خشم اخلاقی، برخلاف خشم‌های شخصی و واکنشی، از جنس والاتری است: نه هیجانی کور است، نه واکنشی لحظه‌ای. بلکه ریشه در دغدغه‌ای عمیق برای خیر عمومی دارد. این خشم، حاصل تجربه‌ زیسته‌، آگاهی، و حساسیت نسبت به کرامت انسان است. امید فتحی به‌درستی دریافته که در برابر ظلم، بی‌خشم بودن، نوعی بی‌اخلاقی‌ست.

او روز سیزدهم خردادماه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد؛ نه برای آن‌که خطری واقعی باشد، بلکه برای آن‌که صدایش بلند است و زبانش خاموش‌ناپذیر. این نخستین‌بار نیست که به خاطر فعالیت‌های سیاسی‌اش طعم زندان را می‌چشد، و بعید است آخرین بار باشد. اما امید، به‌رغم سرکوب و تهدید، همچنان ایستاده است—در صف عدالت‌خواهان، در کنار مردم، و با خشم اخلاقی‌ای که هم شرافتش را می‌سازد و هم هزینه‌اش را بالا می‌برد.

ما، که صدای او را شنیده‌ایم و صداقت و شجاعتش را می‌شناسیم، امروز مسئولیم. سکوت در برابر بازداشت او، تنها به تداوم سرکوب یاری می‌رساند. ظلم به امید را باید فریاد بزنیم؛ نه فقط به‌خاطر خودش، بلکه به‌خاطر آن بخش شریف و آگاه از جامعه‌ که نمی‌خواهد در برابر ظلم بی‌صدا بماند. صدای امید باشیم.

#مشهد #امید_فتحی #حسن_باقری_نیا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

روز گذشته هدایت دیده‌بان، از محیط‌بانان با سابقه و نمونه کشور و مسئول منطقه حفاظت شده خائیز، در پی تیرانداری مستقیم شکارچیان متخلف در منطقه حفاظت شده خائیز بهبهان، کشته شد.
هدایت دیده‌بان یکی از بهترین محیط‌بانان استان کهگیلویه و بویراحمد و کشور در درگیری با شکارچیان غیرمجاز از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت.

هدایت دیده‌بان، برنده جایزه یحیی در سال ۱۳۹۴ بود؛ جایزه‌ای که به یادبود محیط‌بان یحیی شاه‌کوه‌محلی، همه‌ساله از طرف سازمان حفاظت محیط‌زیست به محیط‌بانان برجسته اهدا می‌گردد.
دیده‌بان، کار حفاظت از حیات‌وحش را در سال ۱۳۸۰ در منطقه حفاظت‌شده‌خائیز (کوه خیز و سرخ)، بنا بر علاقه‌اش و آشنایی با آن منطقه، آغاز کرده ‌بود.

او دو سال پیش در مصاحبه‌ای گفته بود:
«سازمان، اسلحه و شوکر را در اختیار محیط‌بانانی قرار می‌دهد که بتوانند خشم خود را کنترل کرده و حساب‌شده وارد عمل شوند. من خودم تا شعاع ۲۰۰ کیلومتری خارج از منطقه، اجازه استفاده از اسلحه‌ام را دارم؛ اما با این وجود، تا به‌حال دو بار تیر خورده‌ام.

یک ‌بار، شکارچی شبانه کانکس محل سکونتم را آتش زد و هنگام بیرون آمدنم از آتش، به من شلیک کرد.
در یک عملیات دیگر، یک نفر زخمی و دیگری کشته شد و علیرغم اینکه من مسلح نبودم، به همراه دیگر همکارانم، ۱۷ روز را در بازداشت گذراندم.
همکارم پنج سال و هشت ماه زندانی شد و پس از آن، منع تعقیب خورد.
نکته جالب توجه این است که تمام آن اتفاقات را فیلم گرفته بودم، اما نهایتاً همه چیز به ضرر محیط‌بان تمام شد؛ این در حالی است که شکارچی معمولاً نهایتاً مشمول حبس تعزیری می‌شود!»

هدایت دیده‌بان، در آن مصاحبه همچنین گفت که او شکارچیانی را بیش از ده بار بازداشت و تحویل مراجع قضایی داده، اما هر بار آزاد شدند و دوباره به شکار غیرمجاز حیوانات پرداختند.

او نگران بود که طرح گردشگری منطقه خائیز اگر اجرایی شود، حرکت حیوانات منطقه در قلمروشان دچار اخلال خواهد شد و آن‌ها از بین می‌روند.

آقای دیده‌بان در اینستاگرام خود تصاویر بسیاری از حیات وحش زیبای ایران، تیمارگری حیوانات، بازداشت متخلفان، ضبط دستگاه گنج‌یاب و اسلحه و ... منتشر کرده بود.

بسیاری از آشنایان منطقه خائیز، دیروز نوشتند حیات وحش ایران عزادار شد. آن‌ها که این محیط‌بان را می‌شناختند، نوشتند اگر دلسوزی‌های او نبود، سال‌ها پیش منطقه خائیز از حیوانات وحشی تهی شده بود.


#هدایت_دیده_بان #منطقه_حفاظت_شده_خائیز #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

‌
در ماجرای شرم‌آور تجاوز گروهی چند عضو تیم ملی دوومیدانی ایران در کره جنوبی، بار دیگر کاستی‌های ریشه‌ای نظام ورزش ایران آشکار شد. مسئله فقط یک جرم فردی نیست، بلکه زنگ خطر فروپاشی اخلاقی در بخش‌هایی از ورزش حرفه‌ای کشور است. ورزشکارانی که باید الگوی انضباط، منش و احترام باشند، در غیاب آموزش‌های پایه‌ای اخلاقی، روانی و جنسی، به افرادی بدل شده‌اند که در محیط بین‌المللی نه‌تنها نماینده کشور نیستند، بلکه مایه ننگ آن‌اند. این فاجعه نتیجه مستقیم غفلت نهادهای مسئول از تربیت فرهنگی و انسانی ورزشکاران است؛ گویی وظیفه‌شان تنها اعزام فیزیکی قهرمانانی به مسابقات است که حتی کمترین درک از مسئولیت اجتماعی ندارند.

در لایه‌ای عمیق‌تر، این فاجعه بازتاب فساد سیستماتیکی است که از رأس مدیریت ورزشی کشور تغذیه می‌کند. احسان حدادی، رئیس فعلی فدراسیون دوومیدانی، خود متهم به تجاوز به یک زن است، اما نه‌تنها هرگز محاکمه او به نتیجه نرسید، بلکه پس از دیدار با علی خامنه‌ای، به یکی از مهم‌ترین پست‌های ورزشی کشور گمارده شد. از آن سو، محمود دنیامالی وزیر ورزش نیز سابقه فساد مالی و عملکردهای ضدورزشی دارد. این حلقه قدرت‌زده، ورزشکاران اخلاق‌مدار و سالم را حذف می‌کند و عرصه را برای گعده‌های رانتی، فاسد و بی‌صلاحیت باز می‌گذارد؛ کسانی که امروز در سلول بازداشت در کره جنوبی، نماینده جمهوری اسلامی‌اند.

نمونه‌ای مشابه در فوتبال ایران نیز قابل مشاهده است. ویسام بن‌یدر، مهاجم سابق موناکو که در فرانسه به جرم تجاوز جنسی محکوم شد و در هیچ کشور اروپایی امکان ادامه حرفه‌ای نداشت، به‌راحتی در باشگاه سپاهان اصفهان قرارداد بست. گویی ایران تنها کشور در جهان است که برای چنین چهره‌هایی نه‌تنها محلی برای تطهیر گذشته، بلکه سکویی برای ادامه شهرت و درآمدسازی فراهم می‌کند. همان‌گونه که تجاوز داخلی در میان ملی‌پوشان با سکوت و لاپوشانی مدیریت مواجه شد، پذیرش بازیکن متجاوز خارجی نیز نشانه‌ای است از بی‌تفاوتی کامل به شأن انسانی، حقوق زنان، و اخلاق عمومی در ورزش کشور.

این دو ماجرا—از کره جنوبی تا اصفهان—به‌روشنی نشان می‌دهند که بحران ورزش ایران تنها در نتیجه مدیریت ناکارآمد نیست، بلکه بازتاب ساختاری فاسد، بی‌اعتقاد به شفافیت، عدالت و کرامت انسانی است. تا زمانی که حلقه بسته مدیران متصل به قدرت، فضای ورزش را با تبعیض، سرکوب، تباهی و گعده‌سالاری پر کرده‌اند، هر روز باید در انتظار رسوایی جدیدی بود. ایران نه‌تنها در میادین قهرمانی، بلکه در حفظ اخلاق عمومی، دارد بازنده می‌شود.

#تجاوز #تیم_ملی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402

تایید حکم اعدام آزاد شجاعی، زندانی سیاسی متهم به جاسوسی

این زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه، به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل» و «انتقال تجهیزات مورد استفاده در ترور فخری‌زاده» به اعدام محکوم شده است.
پیشتر شعبه سوم دادگاه انقلاب ارومیه، آزاد شجاعی را به اعدام محکوم کرده بود، اکنون این حکم توسط شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تایید شده است.
آبان‌ماه ۱۴۰۳، سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد که در این پرونده سه نفر به اعدام محکوم شده‌اند. علاوه بر آزاد شجاعی، هویت دو تن دیگر، ادریس آلی و رسول احمد محمد اعلام شده است. به گفته مقامات جمهوری اسلامی این افراد در «پوشش قاچاق مشروبات الکلی، تجهیزات ترور محسن فخری‌زاده را منتقل کرده‌اند.»
این افراد اوایل سال ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند، این در حالی است که محسن فخری‌زاده آذرماه ۱۳۹۹، کشته شده است.

اعدام، قتل عمد حکومتی است. به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی که در عرصه‌های مختلف شکست خورده، حزب‌الله، انصارالله، حشدالشعبی، حماس و گروهک‌تروریستی دیگر هم با وجود حمایت‌های مالی جمهوری اسلامی شکست خورده‌اند، اکنون هم در مذاکرات با آمریکا در موضع ضعف قرار گرفته، به جنگ با ایرانیان برخاسته و هر بار یکی از افراد بازداشت‌شده را قربانی می‌کند...

#نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

چگونه می‌توان به سرکوب مردم توسط بسیجی‌ها پایان داد؟

حکومت‌های تمامیت‌خواه و توتالیتر علاوه بر نیروهای انتظامی و امنیتی رسمی و کادرهای وظیفه، گروه‌های شبه‌نظامی و میلیشیای وفادار به خود را هم ایجاد می‌کنند که در مواقع ضروری هم به جای مردم واقعی، آن‌ها را به میدان‌های حمایت از حکومت و مراسم‌های رسمی بیاورند و هم هنگام اعتراضات ضدحکومتی، به عنوان پیاده‌نظام خود و برای سرکوب و کشتن مردم معترض از آن‌ها استفاده کنند.
دلیل گوش به فرمان بودن این افراد نیز، هم اعتقادات و شستشوی مغزی است و هم منافع و امتیازات ویژه. در واقع آن‌ها در قبال جنایت، پول و امکانات دریافت می‌کنند.
در اعتراضات مردم ایران هم بارها شاهد جنایت‌های این افراد بوده‌ایم و حتی نسبت به نیروهای رسمی و انتظامی، خشونت بیشتری علیه مردم اعمال می‌کنند.
به نظر شما چه باید کرد و چه راه‌هایی را باید امتحان کرد تا اتصال این افراد به حکومت و همکاری آن‌ها برای سرکوب مردم پایان یابد؟

#بسیجی #خشونت #سرکوب #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech

۳۶ سال از مرگ روح‌الله خمینی گذشت.
۱۴ خرداد ۱۳۶۸ جمهوری اسلامی مرگ خمینی را رسما اعلام کرد. از زمان وقوع انقلاب اسلامی تا مرگش ایران درگیر جنگ و قتل‌عام و اعدام و آتش بود. فتنه‌ها و دخالت‌های خمینی در کشورهای همسایه به خصوص عراق، باعث شعله‌ورشدن آتش جنگ عراق و ایران هم شد.
مرگ هزاران نفر در جنگ، هزاران اعدام و قتل و تیرباران و فقر و فقر و فقر از تبعات حاکمیت دیدگاه‌های خمینی بر ایران‌مان بود.
ایران که زمانی در مسیر پیشرفت گام برمی‌داشت اکنون با بحران‌ها متعدد محیط‌زیستی بحران آب بحران سلامتی بحران فقر و بحران‌های اجتماعی مواجه است.

شما همراهان توانا تاثیر دیدگاه‌هایی را که منجر به به‌قدرت‌رسیدن خمینی در ایران شد چگونه ارزیابی می‌کنید؟
حال جامعه ایران با حاکمیت خمینی چقدر تغییر کرده است؟
کتاب «در حال گذار، ناهنجار، آشفته و در گیرودار؛ جامعه ایران» نوشته مجید محمدی را بخوانید:
https://tavaana.org/iran-1357-1397/

#یاری_مدنی_توانا #خمینی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech

بهنام نزادی، وکیل دادگستری، با انتشار این تصویر از خود در حساب کاربری ایکس نوشت: «از شغل وکالت معلق شدم
‏مجسمه چوبی درست میکنم و میفروشم ولی شرافتمو هرگز»

چندی پیش، شعبه هشتم دادگاه تجدید نظر استان مرکزی حکم ۴ ماه حبس و ۱ سال فعالیت از وکالت بهنام نزادی، وکیل دادگستری، را تایید کرد.

بهنام نزادی خود پیشتر درباره این حکم گفته بود که مستندات ارائه شده از سوی حفاظت اطلاعات قوه قضاییه به عنوان شاکی و ضابط پرونده، دروغ است و چنین مطالبی در صفحه‌ای که او در اختیار داشته منتشر نشده است.

به گفته این وکیل دادگستری، آنچه حفاظت اطلاعات قوه قضاییه به عنوان شاکی در پرونده مستند کرده، جعلی است و هرگز در صفحه‌ای که او ادمین آن بوده منتشر نشده است.
فشار بر جامعه حقوقی در ایران به ویژه وکلای دادگستری، یکی از روش‌های نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی برای سرکوب مطالبه‌گری قانونی و اجتماعی است و بسیاری از وکلای حقوق بشری در سال‌های اخیر با برخوردهای قضایی و امنیتی و احکام زندان روبرو بوده‌اند.

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
#بهنام_نزادی
@Tavaana_TavaanaTech

امروز چهارم ژوئن، سالروز سرکوب قیام دموکراسی‌خواهانه مردم چین است.
عکس مشهور ایستادن مردی غیر مسلح در مقابل تانک‌ها در میدان تین‌آن‌من است. مردی که با یک کیسه خرید مقابل تانک‌های سرکوبگر ایستاد.

گفته می‌شود در این سرکوب نزدیک به سی هزار نفر در میدان تیان‌آن‌من پکن کشته شده‌اند.

شهروندان معمولی به همراه دانشجویان اعتراضات علیه سرکوب کمونیست‌ها را از ۱۵ آوریل ۱۹۸۹ آغاز کرده بودند که چهارم ژوئن در نهایت با دخالت نیروهای سرکوبگر به خاک و خون کشیده شدند.

این منابع توانا را بخوانید: کتاب‌ها به صورت صوتی هم در اختیار شما همراهان قرار گرفته!
پاسخ» و «بیانیه»
https://tavaana.org/the_answer_and_declaration/
لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=FCzsP9FMQVA
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/the_answer_and_declaration/
حقوق بشر در چین، فنگ لی‌جه
https://tavaana.org/humanrights_china/
لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=6mxZ8f7jKGg
نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/humanrights_china/

#کتاب #کتاب_توانا #دموکراسی #کمونیسم
#چین #دیکتاتوری #آزادیخواهی #میدان_تیان_آنمن #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech

‌
نقاب دینی برای شیادی

به تصویر فوق خوب دقت کنید. بر سر در مغازه ای بزرگ نوشته شده " سوپر مارکت صاحب الزمان "
شاید در دید مخاطب در نگاه اول این نکته متبادر شود که صاحب مغازه فردیست که از شدت دین مداری و علاقه به امام دوازدهم شیعیان نام مغازه اش هم " صاحب الزمان " گذاشته و لابد چنین فردی منصف و مردم دار و درستکار است. اما پایین صفحه پلاکاردی نصب شده که روی آن نوشته این واحد صنفی به علت خرید و فروش مواد مخدر تا اطلاع ثانوی تعطیل می باشد.
به سادگی می توان فهمید که استفاده از مظاهر دینی لابد در هدف ایجاد پوشش برای خلافکاری بوده است.
پدیده ی طب مدعی اسلامی بودن یا همان طب اسلامی هم چیزی مشابه همین است.
استفاده از پسوند اسلامی تنها برای پوشش درون باطل و خرافی است و ابزار فریب و نیرنگ مردم است.

متن و تصویر برگرفته از کانال تلگرام به وقت بیداری
یادداشت های دکتر محمد میرخانی

https://t.me/drmohammadmirkhani

#دین #نقاب_دین #مذهبی_نما #گفتگو_توانا

@Dialogue1402

مجتبی توکل، زندانی سیاسی سابق و کارگر اخراجی داروسازی ابوریحان: «به دلیل انتقاد، اخراج شدم؛ تحصن می‌کنم تا پای جان»

۱۴ خرداد ۱۴۰۴ – تهران

مجتبی توکل، زندانی سیاسی سابق و کارگر باسابقه شرکت داروسازی ابوریحان، با انتشار پیامی اعلام کرد که پس از ۱۹ سال کار شرافتمندانه، تنها به دلیل بیان دیدگاه‌های انتقادی‌اش نسبت به وضعیت معیشتی جامعه، از کار اخراج شده است.

توکل در این پیام ویدیویی تأکید کرده است:
«مدت ۴۵ روز است که تنها به دلیل اظهارنظر در فضای مجازی، آن‌هم بدون هیچ‌گونه توهین یا تشویش اذهان عمومی، بلکه صرفاً در راستای منافع ملی و مردمی، مورد بازجویی حراست شرکت قرار گرفتم و در نهایت اخراج شدم.»

او افزود که این دومین بار است که شرکت داروسازی ابوریحان علیه او اقدام به پرونده‌سازی می‌کند؛ بار اول در سال ۱۴۰۱ منجر به بازداشت و زندانی شدن او توسط وزارت اطلاعات شده بود. پس از آزادی، علی‌رغم بازگشت به کار، فشارها و تهدیدها علیه او ادامه یافت.

توکل می‌گوید در حالی که به‌تازگی ازدواج کرده و داغدار از دست دادن برادرش است و مسئولیت نگهداری از پدر و مادر سالمند و بیمار خود را نیز بر عهده دارد، با بی‌توجهی و عدم پاسخگویی مدیران شرکت مواجه شده است.

او در بخشی از پیام خود خطاب به مدیران داروسازی ابوریحان نوشته است:
«به‌جای پرونده‌سازی برای کارگری که تنها جرمش انتقاد بوده، دنبال مفسدانی باشید که با زدوبند، جان هزاران بیمار را با بازی با قیمت دارو و کمبود آن تهدید می‌کنند.»

توکل اعلام کرده که ناچار است طی روزهای آینده در مقابل شرکت داروسازی ابوریحان دست به تحصن بزند و هشدار داده که این اقدام اعتراضی را «تا پای جان» ادامه خواهد داد. او مسئولیت هرگونه تهدید علیه خود و خانواده‌اش را متوجه مدیران ارشد این شرکت دانست.
او در پایان از جامعه کارگری خواست که «صدای یکدیگر باشند» و در برابر ظلم و سرکوب سکوت نکنند.


ـ زندانیان و فعالان سیاسی، با فشار نهادهای امنیتی مورد انواع آزارها قرار می‌گیرند، از کار اخراج می‌شوند، از خط موبایل آن‌ها سلب مالکیت می‌شود، محل کارشان پلمپ می‌شود، پروانه کارشان ابطال می‌شود یا تمدید نمی‌شود و ... تا از نظر معیشت در تنگنا قرار بگیرند، تا توانی برای اعتراض نداشته باشند، تا از طرف خانواده هم مورد شماتت قرار گیرند...
حواسمان به این عزیزان باشد و حمایتشان کنیم.


#مجتبی_توکل #کارگر #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech