Forwarded from تواناتک Tavaanatech
  
پژمان موسوی، روزنامهنگار، با انتشار متنی در شبکه اجتماعی ایکس از صدور دستور برای «حذف صفحه اینستاگرامش» خبر داد.
آقای موسوی نوشته است:
«۲۰ روز پیش ضابطانِ پلیس امنیت، خانهمان را تفتیش و تلفن همراهام را ضبط کردند. همان روز حدود ۵۰۰ پست اینستاگرامم را پاک کردند و امروز که برای تحویل گوشی به آنجا مراجعه کردم، گفتند دستور آمده که صفحهات را حذف کنیم؛ برای گوشی هم برو دو ماهِ دیگه بیا!
از آن روز تا امروز، هم در پلیس امنیت بازجویی شدم هم در دادسرای مقدس اوین. روزها هم بین اینجا و آنجا در رفتوآمد بودم. بالاخره هم بعد از پایان بازپرسی، به من اطلاع دادند که برای تحویل گوشی به پلیس امنیت برو. سهشنبه رفتم گفتند مسئول مربوطه مرخصی است برو شنبه بیا!
امروز که رفتم گفتند دستور آمده صفحهات را پاک کنیم! گفتم شما که تمامی محتواهای به قول خودتان مجرمانه را پاک کردید با اصل صفحه چیکار داشتید؟ گفتند دستور داریم. گفتم حالا که صفحه را پاک کردید گوشی را بدهید، گفتند همینطوری که نیست برو دو ماه دیگه بیا و من را به بیرون هدایت کردند!»
روز سهشنبه دوم بهمن مأموران امنیتی با ورود به خانه پژمان موسوی، اقدام به تفتیش خانه و ضبط وسایل الکترونیکی این روزنامهنگار ساکن تهران کردند.
#سانسور #آزادی_بیان
@tavaanatech
آقای موسوی نوشته است:
«۲۰ روز پیش ضابطانِ پلیس امنیت، خانهمان را تفتیش و تلفن همراهام را ضبط کردند. همان روز حدود ۵۰۰ پست اینستاگرامم را پاک کردند و امروز که برای تحویل گوشی به آنجا مراجعه کردم، گفتند دستور آمده که صفحهات را حذف کنیم؛ برای گوشی هم برو دو ماهِ دیگه بیا!
از آن روز تا امروز، هم در پلیس امنیت بازجویی شدم هم در دادسرای مقدس اوین. روزها هم بین اینجا و آنجا در رفتوآمد بودم. بالاخره هم بعد از پایان بازپرسی، به من اطلاع دادند که برای تحویل گوشی به پلیس امنیت برو. سهشنبه رفتم گفتند مسئول مربوطه مرخصی است برو شنبه بیا!
امروز که رفتم گفتند دستور آمده صفحهات را پاک کنیم! گفتم شما که تمامی محتواهای به قول خودتان مجرمانه را پاک کردید با اصل صفحه چیکار داشتید؟ گفتند دستور داریم. گفتم حالا که صفحه را پاک کردید گوشی را بدهید، گفتند همینطوری که نیست برو دو ماه دیگه بیا و من را به بیرون هدایت کردند!»
روز سهشنبه دوم بهمن مأموران امنیتی با ورود به خانه پژمان موسوی، اقدام به تفتیش خانه و ضبط وسایل الکترونیکی این روزنامهنگار ساکن تهران کردند.
#سانسور #آزادی_بیان
@tavaanatech
❤20💔13👍1
  مرثیهای برای صحنهی خاموش
به بهانه ۲۷ مارس، روز جهانی تئاتر
✍️سیاوش آبان
در سرزمینی که کلمات را تیغ میزنند و پردهها، پیش از آنکه بالا روند، فرو میافتند، دیگر تئاتر آیینه نیست؛ تابوتیست که هر شب، اندیشهای نو در آن مدفون میشود.
نویسنده، کاغذ را با واژههایی پُر میکند که باید خط بخورند، باید حذف شوند و نباشند. کارگردان و بازیگر، با هزار امید، نقشی را میپرورانند که هرگز اجازهی تولد نمییابد. و اما مسئولینی که از هنر و اصطلاحاتش، تنها اسامیاش را آنهم ناقص، میشناسند و مینشیند پشت میزی بلند و بر بودن یا نبودن ما، حکم میدهند.
ظاهرا در اکثر کشورهای دنیا، میگویند تئاتر زنده است، اما در ایران، تئاتر در اتاقهای بیهوا، سرد و بیروح، زیر نگاههای بیاحساس با سانسورهایی که از مغز استخوان هم عبور میکند، زندهبهگور میشود.
اما ما هنوز بازی میکنیم، نه برای دیده شدن
بلکه برای آنکه هرچند در حاشیه، هرچند در سکوت، هرچند در غریبخانه وطن و شاید در تبعید، فراموش نکنیم که زندهایم.
نمایش ما، نمایش سایههاست، نمایش نجواها و نیافتههاست! اما هنوز، نمایش است و هنوز، جان دارد. نمایش ما چیزی شبیه به خودمان است؛ خسته، خفه، تبعیدی، اما هنوز نمرده است.
ما در زیرزمینهای نمور، در اتاقهایی تاریک، سرد و در ذهنهایمان با واژههایی که هنوز سانسور نشدهاند، تمرین میکنیم؛ زیرا امید داریم که هنوز چشمهایی هست که میفهمند، هرچند خاموش و هنوز قلبهایی هست که میتپند برای روزی که پرده دوباره بالا رود، البته نه با مجوز بلکه با حقیقت در روز آزادی.
#تئاتر #ممیزی #سانسور #آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به بهانه ۲۷ مارس، روز جهانی تئاتر
✍️سیاوش آبان
در سرزمینی که کلمات را تیغ میزنند و پردهها، پیش از آنکه بالا روند، فرو میافتند، دیگر تئاتر آیینه نیست؛ تابوتیست که هر شب، اندیشهای نو در آن مدفون میشود.
نویسنده، کاغذ را با واژههایی پُر میکند که باید خط بخورند، باید حذف شوند و نباشند. کارگردان و بازیگر، با هزار امید، نقشی را میپرورانند که هرگز اجازهی تولد نمییابد. و اما مسئولینی که از هنر و اصطلاحاتش، تنها اسامیاش را آنهم ناقص، میشناسند و مینشیند پشت میزی بلند و بر بودن یا نبودن ما، حکم میدهند.
ظاهرا در اکثر کشورهای دنیا، میگویند تئاتر زنده است، اما در ایران، تئاتر در اتاقهای بیهوا، سرد و بیروح، زیر نگاههای بیاحساس با سانسورهایی که از مغز استخوان هم عبور میکند، زندهبهگور میشود.
اما ما هنوز بازی میکنیم، نه برای دیده شدن
بلکه برای آنکه هرچند در حاشیه، هرچند در سکوت، هرچند در غریبخانه وطن و شاید در تبعید، فراموش نکنیم که زندهایم.
نمایش ما، نمایش سایههاست، نمایش نجواها و نیافتههاست! اما هنوز، نمایش است و هنوز، جان دارد. نمایش ما چیزی شبیه به خودمان است؛ خسته، خفه، تبعیدی، اما هنوز نمرده است.
ما در زیرزمینهای نمور، در اتاقهایی تاریک، سرد و در ذهنهایمان با واژههایی که هنوز سانسور نشدهاند، تمرین میکنیم؛ زیرا امید داریم که هنوز چشمهایی هست که میفهمند، هرچند خاموش و هنوز قلبهایی هست که میتپند برای روزی که پرده دوباره بالا رود، البته نه با مجوز بلکه با حقیقت در روز آزادی.
#تئاتر #ممیزی #سانسور #آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍26❤7
  بیستم فروردین سالروز تولد مهشید امیرشاهی، نویسنده ایرانی، است.
شاید بشود گفت که او تنها روشنفکری بود که پیش از در رسیدن انقلاب اسلامی و سیطرهی اسلام انقلابی بر ایران علیه اسلامگرایان موضع گرفت و از شاپور بختیار حمایت کرد.
امیرشاهی در مورد نوشتن این مقاله که از معدود مقالههای او در حوزهی سیاست است میگوید:
«من خودم میدانم چرا آن راهی را که رفتم، رفتم. برای اینکه اعتقاد راسخی به لائیسیته داشتم و دارم. همیشه در پی عدالت اجتماعی بودم و هستم. بسیار هم خوب میدانستم که آرمانها و خواستههایم برای وطنم، زادگاهم بدون جدایی دین از دولت و بدون عدالت اجتماعی میسر نیست. در مذهبی بودن انقلاب از ابتدا هم که نمیشد شک کرد. برای اینکه رهبرش، کارگردانهایش، نمادهایش، شعارهایش شکی در این مسئله باقی نمیگذاشت که در چه راهی دارد میرود. احتمال دارد بسیاری، یا مختصری، نمیدانم چگونه فکر میکردند که این راه دیگریست و در آن دموکراسی و این جور چیزها هست.من مطلقا و اصلا چنین چیزی را نمیدیدم. مسئله دیگری هم که دربارهاش شکی نداشتم این است که ذات مذهب زورگو و تام گرا و انحصارطلب است و من این جور چیزها را برای مملکتم نمیخواستم.»
مهشید امیرشاهی پیش از انقلاب به نویسنده مطرحی تبدیل شد.
پس از انقلاب رمانهای «در حضر» و «در سفر» و رمان چهار جلدی یا «چارپاره مادران و دختران» را به چاپ رساند.
هیچکدام از آثار او پس از انقلاب در ایران اجازه انتشار پیدا نکردند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mahshid_Amirshahi
#زنان #مهشید_امیرشاهی
#جمهوری_اسلامی #سانسور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شاید بشود گفت که او تنها روشنفکری بود که پیش از در رسیدن انقلاب اسلامی و سیطرهی اسلام انقلابی بر ایران علیه اسلامگرایان موضع گرفت و از شاپور بختیار حمایت کرد.
امیرشاهی در مورد نوشتن این مقاله که از معدود مقالههای او در حوزهی سیاست است میگوید:
«من خودم میدانم چرا آن راهی را که رفتم، رفتم. برای اینکه اعتقاد راسخی به لائیسیته داشتم و دارم. همیشه در پی عدالت اجتماعی بودم و هستم. بسیار هم خوب میدانستم که آرمانها و خواستههایم برای وطنم، زادگاهم بدون جدایی دین از دولت و بدون عدالت اجتماعی میسر نیست. در مذهبی بودن انقلاب از ابتدا هم که نمیشد شک کرد. برای اینکه رهبرش، کارگردانهایش، نمادهایش، شعارهایش شکی در این مسئله باقی نمیگذاشت که در چه راهی دارد میرود. احتمال دارد بسیاری، یا مختصری، نمیدانم چگونه فکر میکردند که این راه دیگریست و در آن دموکراسی و این جور چیزها هست.من مطلقا و اصلا چنین چیزی را نمیدیدم. مسئله دیگری هم که دربارهاش شکی نداشتم این است که ذات مذهب زورگو و تام گرا و انحصارطلب است و من این جور چیزها را برای مملکتم نمیخواستم.»
مهشید امیرشاهی پیش از انقلاب به نویسنده مطرحی تبدیل شد.
پس از انقلاب رمانهای «در حضر» و «در سفر» و رمان چهار جلدی یا «چارپاره مادران و دختران» را به چاپ رساند.
هیچکدام از آثار او پس از انقلاب در ایران اجازه انتشار پیدا نکردند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mahshid_Amirshahi
#زنان #مهشید_امیرشاهی
#جمهوری_اسلامی #سانسور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤26👍4
  Forwarded from تواناتک Tavaanatech
Media is too big
    VIEW IN TELEGRAM
  پرستو کماسی، اینفلوئنسر فعال در حوزه مد و فشن در اینستاگرام، در زمانی که ساکن ایران بود، به دلیل فعالیتهایش در این شبکه اجتماعی، بارها از سوی پلیس فتا و دستگاه قضایی احضار شد. او و خانوادهاش تحت فشار، تهدید و آزار قرار گرفتند. 
این تنها تجربه پرستو کماسی نیست، بلکه واقعیتی تلخ و تکراریست که بسیاری از زنان و فعالان فضای مجازی با آن مواجهاند. فشارها و تهدیدهای نهادهای امنیتی، به رویهای معمول بدل شده است. صفحات این افراد به دستور مقامات قضایی مسدود میشود و عملا از دسترسشان خارج میگردد.
حالا، او با انتشار این ویدئو و در پیامی خطاب به دادستان و مأموران پلیس فتا، نوشته است:
«این پست تقدیم به آقای حسینی مامور پلیس فتا و قاضی و دادستانی
که ۲سال تمام زندگی من و خانوادمو تحت شدیدترین فشار گذاشتن
تقدیم به شما که حتی بعد از خارج شدنم از ایران، باز برام پرونده جدید باز کردید و خانوادمو به دادگاه کشوندین و حکم غیابی دادید و نذاشتین دیگه رنگ کشورمو ببینم فقط بخاطر اینکه من یک مدل دخترم و به گفته شما حتی اجازه کار خارج از ایرانم ندارم!
شما کاری با من کردید که هرشب با گریه و دلتنگی خوابیدم و با گریه بیدار شدم.
خواستم بگم ثانیه به ثانیه لحظه هایی که با پای تو آتل پله های “جهنمی” به اسم وزرا و دادستانی رو بالا و پایین میکردم و منو جلوی خانوادم مُجرم و مُتهم صدا میکردید یادم هست، ولی:
همون دختر الان اینجاست، با موفقیتهایی که یه روز فقط آرزو بودن.
و هنوزم داره ادامه میده، برای آزادی، برای کشورش، برای همهی دخترایی که مثل خودش هستن.»
#زن_زندگی_آزادی #سانسور #حجاب_اجباری
@tavaanatech
این تنها تجربه پرستو کماسی نیست، بلکه واقعیتی تلخ و تکراریست که بسیاری از زنان و فعالان فضای مجازی با آن مواجهاند. فشارها و تهدیدهای نهادهای امنیتی، به رویهای معمول بدل شده است. صفحات این افراد به دستور مقامات قضایی مسدود میشود و عملا از دسترسشان خارج میگردد.
حالا، او با انتشار این ویدئو و در پیامی خطاب به دادستان و مأموران پلیس فتا، نوشته است:
«این پست تقدیم به آقای حسینی مامور پلیس فتا و قاضی و دادستانی
که ۲سال تمام زندگی من و خانوادمو تحت شدیدترین فشار گذاشتن
تقدیم به شما که حتی بعد از خارج شدنم از ایران، باز برام پرونده جدید باز کردید و خانوادمو به دادگاه کشوندین و حکم غیابی دادید و نذاشتین دیگه رنگ کشورمو ببینم فقط بخاطر اینکه من یک مدل دخترم و به گفته شما حتی اجازه کار خارج از ایرانم ندارم!
شما کاری با من کردید که هرشب با گریه و دلتنگی خوابیدم و با گریه بیدار شدم.
خواستم بگم ثانیه به ثانیه لحظه هایی که با پای تو آتل پله های “جهنمی” به اسم وزرا و دادستانی رو بالا و پایین میکردم و منو جلوی خانوادم مُجرم و مُتهم صدا میکردید یادم هست، ولی:
همون دختر الان اینجاست، با موفقیتهایی که یه روز فقط آرزو بودن.
و هنوزم داره ادامه میده، برای آزادی، برای کشورش، برای همهی دخترایی که مثل خودش هستن.»
#زن_زندگی_آزادی #سانسور #حجاب_اجباری
@tavaanatech
💔29👍8😍2
  سعید زرگوش، اهل آبدانان، امروز یکشنبه ۳۱ فروردینماه، بازداشت شد.
بنا به گفته منابع موثق سعید زرگوش به دلیل انتشار پستهای اعتراضی بازداشت شده است.
بازداشت سعید زرگوش، در حالی صورت میگیرد که آزادی بیان در ایران با محدودیتهای فزایندهای روبهرو است و فضای مجازی بهشدت تحت نظارت و کنترل نهادهای امنیتی قرار دارد.
طی سالهای اخیر، بسیاری از روزنامهنگاران، فعالان اجتماعی و کاربران شبکههای اجتماعی تنها به دلیل ابراز عقیده یا انتقاد از حکومت، با احکام قضایی، بازداشت و تهدید مواجه شدهاند.
سرکوب آزادی بیان و تشدید سانسور آنلاین بخشی از سیاستهای مداوم جمهوری اسلامی برای محدود کردن گردش آزاد اطلاعات و کنترل افکار عمومی به شمار میرود.
#آزادی_بیان #سانسور
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #سعید_زرگوش
@Tavaana_TavaanaTech
بنا به گفته منابع موثق سعید زرگوش به دلیل انتشار پستهای اعتراضی بازداشت شده است.
بازداشت سعید زرگوش، در حالی صورت میگیرد که آزادی بیان در ایران با محدودیتهای فزایندهای روبهرو است و فضای مجازی بهشدت تحت نظارت و کنترل نهادهای امنیتی قرار دارد.
طی سالهای اخیر، بسیاری از روزنامهنگاران، فعالان اجتماعی و کاربران شبکههای اجتماعی تنها به دلیل ابراز عقیده یا انتقاد از حکومت، با احکام قضایی، بازداشت و تهدید مواجه شدهاند.
سرکوب آزادی بیان و تشدید سانسور آنلاین بخشی از سیاستهای مداوم جمهوری اسلامی برای محدود کردن گردش آزاد اطلاعات و کنترل افکار عمومی به شمار میرود.
#آزادی_بیان #سانسور
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #سعید_زرگوش
@Tavaana_TavaanaTech
💔24🕊4❤2👍2
  امروز سوم ماه می، روز جهانی آزادی مطبوعات است. در تازهترین گزارش سازمان گزاررشگران بدون مرز، ایران با قرار گرفتن در رتبه ۱۷۶، از جمله بدترین کشورها از نظر آزادی رسانه است. 
در گزارش این سازمان آمده است؛ «تمام دیدگاههای انتقادی در ایران سرکوب میشوند، روزنامهنگاران ناچار به خودسانسوری هستند و اعمال فشارهای فیزیکی و اقتصادی بر آنان مشهود است.»
جمهوری اسلامی در سالهای اخیر علاوه بر کنترل مطالب رسانهها از طریق تماس تلفنی نهادهای امنیتی و ممنوعکردن انتشار مطالبی خاص، در بسیاری مواقع حتی به آنها دستور میدهد که نسبت به نوشتن مطلبی خاص و یا برگزیدن فلان تیتر اصلی هم اقدام کنند!
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/worldpressfreedomday/
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #سانسور #خفقان
@Tavaana_TavaanaTech
در گزارش این سازمان آمده است؛ «تمام دیدگاههای انتقادی در ایران سرکوب میشوند، روزنامهنگاران ناچار به خودسانسوری هستند و اعمال فشارهای فیزیکی و اقتصادی بر آنان مشهود است.»
جمهوری اسلامی در سالهای اخیر علاوه بر کنترل مطالب رسانهها از طریق تماس تلفنی نهادهای امنیتی و ممنوعکردن انتشار مطالبی خاص، در بسیاری مواقع حتی به آنها دستور میدهد که نسبت به نوشتن مطلبی خاص و یا برگزیدن فلان تیتر اصلی هم اقدام کنند!
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/worldpressfreedomday/
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #سانسور #خفقان
@Tavaana_TavaanaTech
👍12🕊5❤1
  Forwarded from گفتوشنود
  
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، میتوانست رویدادی فرهنگی و پویا و ملی باشد که نویسندگان، ناشران و علاقهمندان به کتاب را گرد هم آورد. اما امروز، این نمایشگاه بیش از آنکه جلوهای از تنوع فکری و شکوفایی فرهنگی باشد، به ویترینی برای تبلیغ ایدئولوژی حاکم بدل شده است؛ جایی برای نمایش کتابهای حکومتی، تولیدات ارگانهای امنیتی و نشرهایی که با حمایت و رانت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکنند. هر سال، این نمایشگاه کمفروغتر و بیرمقتر از قبل برگزار میشود؛ بدون گفتوگو، بدون چالش فکری، و بدون صدای مستقل.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برخلاف نامش، بیش از آنکه حامی فرهنگ و هنر باشد، نقش بازوی سانسور و سرکوب اندیشه را ایفا کرده است. سانسور گسترده، حذف نویسندگان منتقد، رد مجوز آثار ارزشمند به دلایل سیاسی و عقیدتی، و خفقان حاکم بر فضای فرهنگی، همه نشانههایی هستند که این نهاد را نه به حافظ فرهنگ، که به خصم آن بدل کردهاند. بسیاری از نویسندگان، شاعران، فیلمسازان و هنرمندان مستقل یا به سکوت کشیده شدهاند، یا به حاشیه رانده شدهاند، یا ناچار به مهاجرت شدهاند.
در چنین شرایطی، چگونه میتوان از "فرهنگ" سخن گفت وقتی که دروازهبان اصلی آن، نهاد سانسور و پروپاگانداست؟
آیا وزارت ارشاد، ابزاری برای پالایش فرهنگ دلخواه نظام نیست؟
پالایشی که نه از سر حمایت از ارزشها، بلکه برای حذف هر صدای مستقل و هر اثر غیرهمسو با سیاستهای نظام صورت میگیرد. چرا بودجه این وزارتخانه صرف حمایت از ناشران حکومتی، تولید کتابهای ایدئولوژیک و نمایش تبلیغاتی میشود، اما صدها نویسنده مستقل حتی امکان چاپ کتابهای خود را هم ندارند؟
آیا زمان آن نرسیده که بهجای پذیرش این ساختار فریبنده، پرسشی جدی مطرح کنیم؟ اساساً نهادی به نام "ارشاد اسلامی" با این عملکرد، در یک جامعه متکثر و چند فرهنگی چه جایگاهی دارد؟
آیا بهتر نیست آن را بهمثابه نهادی ناکارآمد و رانتساز ، وزارت ضدفرهنگ، سانسور و پروپاگاندا بنامیم؟
پرسشی که نه فقط اهل قلم، که همه جامعه باید با آن مواجه شوند.
#ارشاد_اسلامی #فرهنگ #کتاب #سانسور #پروپاگاندا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، میتوانست رویدادی فرهنگی و پویا و ملی باشد که نویسندگان، ناشران و علاقهمندان به کتاب را گرد هم آورد. اما امروز، این نمایشگاه بیش از آنکه جلوهای از تنوع فکری و شکوفایی فرهنگی باشد، به ویترینی برای تبلیغ ایدئولوژی حاکم بدل شده است؛ جایی برای نمایش کتابهای حکومتی، تولیدات ارگانهای امنیتی و نشرهایی که با حمایت و رانت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکنند. هر سال، این نمایشگاه کمفروغتر و بیرمقتر از قبل برگزار میشود؛ بدون گفتوگو، بدون چالش فکری، و بدون صدای مستقل.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برخلاف نامش، بیش از آنکه حامی فرهنگ و هنر باشد، نقش بازوی سانسور و سرکوب اندیشه را ایفا کرده است. سانسور گسترده، حذف نویسندگان منتقد، رد مجوز آثار ارزشمند به دلایل سیاسی و عقیدتی، و خفقان حاکم بر فضای فرهنگی، همه نشانههایی هستند که این نهاد را نه به حافظ فرهنگ، که به خصم آن بدل کردهاند. بسیاری از نویسندگان، شاعران، فیلمسازان و هنرمندان مستقل یا به سکوت کشیده شدهاند، یا به حاشیه رانده شدهاند، یا ناچار به مهاجرت شدهاند.
در چنین شرایطی، چگونه میتوان از "فرهنگ" سخن گفت وقتی که دروازهبان اصلی آن، نهاد سانسور و پروپاگانداست؟
آیا وزارت ارشاد، ابزاری برای پالایش فرهنگ دلخواه نظام نیست؟
پالایشی که نه از سر حمایت از ارزشها، بلکه برای حذف هر صدای مستقل و هر اثر غیرهمسو با سیاستهای نظام صورت میگیرد. چرا بودجه این وزارتخانه صرف حمایت از ناشران حکومتی، تولید کتابهای ایدئولوژیک و نمایش تبلیغاتی میشود، اما صدها نویسنده مستقل حتی امکان چاپ کتابهای خود را هم ندارند؟
آیا زمان آن نرسیده که بهجای پذیرش این ساختار فریبنده، پرسشی جدی مطرح کنیم؟ اساساً نهادی به نام "ارشاد اسلامی" با این عملکرد، در یک جامعه متکثر و چند فرهنگی چه جایگاهی دارد؟
آیا بهتر نیست آن را بهمثابه نهادی ناکارآمد و رانتساز ، وزارت ضدفرهنگ، سانسور و پروپاگاندا بنامیم؟
پرسشی که نه فقط اهل قلم، که همه جامعه باید با آن مواجه شوند.
#ارشاد_اسلامی #فرهنگ #کتاب #سانسور #پروپاگاندا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍19❤2
  در جریان جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل، سرکوبگران حکومتی با توسل به تمام ابزارهای امنیتی، قضایی و تبلیغاتی خود، کنترل روایت جنگ را بهطور کامل در دست داشتند.
این تلاشها تنها با ابزار سانسور و فیلترینگ انجام نشد، بلکه سرکوب هدفمند و سازمانیافتهای هم علیه روزنامهنگاران، رسانهها و کاربران فضای مجازی صورت گرفت.
تنها ساعاتی پس از آغاز حملات اسرائیل، دادستانی کل و وزارت اطلاعات با صدور بیانیههایی به رسانهها و کاربران درباره بازنشر «اخبار غیرواقعی» هشدار دادند و بلافاصله خبر احضار، بازداشت و توقیف رسانهها منتشر شد.
رسانهها در ایران همواره با انواع و اقسام سانسور از سوی حکومت مواجه هستند. نهادهای مختلفی هم مامور هستند تا جلو آزادی بیان را بگیرند. یک روز به اسم «حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی» و یک بار به اسم «اینترنت ملی».
رسانهها در سایه سانسور
طرح از شاهرخ حیدری
https://tech.tavaana.org/cartoon/media-censorship-in-iran/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #سانسور #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
این تلاشها تنها با ابزار سانسور و فیلترینگ انجام نشد، بلکه سرکوب هدفمند و سازمانیافتهای هم علیه روزنامهنگاران، رسانهها و کاربران فضای مجازی صورت گرفت.
تنها ساعاتی پس از آغاز حملات اسرائیل، دادستانی کل و وزارت اطلاعات با صدور بیانیههایی به رسانهها و کاربران درباره بازنشر «اخبار غیرواقعی» هشدار دادند و بلافاصله خبر احضار، بازداشت و توقیف رسانهها منتشر شد.
رسانهها در ایران همواره با انواع و اقسام سانسور از سوی حکومت مواجه هستند. نهادهای مختلفی هم مامور هستند تا جلو آزادی بیان را بگیرند. یک روز به اسم «حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی» و یک بار به اسم «اینترنت ملی».
رسانهها در سایه سانسور
طرح از شاهرخ حیدری
https://tech.tavaana.org/cartoon/media-censorship-in-iran/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #سانسور #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
❤24👍4💔3
  
زنان و جمهوری اسلامی
مهشید امیرشاهی، نویسندهای که تنها ماند
شاید بشود گفت که او تنها روشنفکری بود که پیش از در رسیدن انقلاب اسلامی و سیطرهی اسلام انقلابی بر ایران علیه اسلامگرایان موضع گرفت و از شاپور بختیار حمایت کرد.
امیرشاهی در مورد نوشتن این مقاله که از معدود مقالههای او در حوزهی سیاست است میگوید:
«من خودم میدانم چرا آن راهی را که رفتم، رفتم. برای اینکه اعتقاد راسخی به لائیسیته داشتم و دارم. همیشه در پی عدالت اجتماعی بودم و هستم. بسیار هم خوب میدانستم که آرمانها و خواستههایم برای وطنم، زادگاهم بدون جدایی دین از دولت و بدون عدالت اجتماعی میسر نیست. در مذهبی بودن انقلاب از ابتدا هم که نمیشد شک کرد. برای اینکه رهبرش، کارگردانهایش، نمادهایش، شعارهایش شکی در این مسئله باقی نمیگذاشت که در چه راهی دارد میرود. احتمال دارد بسیاری، یا مختصری، نمیدانم چگونه فکر میکردند که این راه دیگریست و در آن دموکراسی و این جور چیزها هست.من مطلقا و اصلا چنین چیزی را نمیدیدم. مسئله دیگری هم که دربارهاش شکی نداشتم این است که ذات مذهب زورگو و تام گرا و انحصارطلب است و من این جور چیزها را برای مملکتم نمیخواستم.»
مهشید امیرشاهی پیش از انقلاب به نویسنده مطرحی تبدیل شد.
پس از انقلاب رمانهای «در حضر» و «در سفر» و رمان چهار جلدی یا «چارپاره مادران و دختران» را به چاپ رساند.
هیچکدام از آثار او پس از انقلاب در ایران اجازه انتشار پیدا نکردند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mahshid_Amirshahi
#زنان #مهشید_امیرشاهی
#جمهوری_اسلامی #سانسور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زنان و جمهوری اسلامی
مهشید امیرشاهی، نویسندهای که تنها ماند
شاید بشود گفت که او تنها روشنفکری بود که پیش از در رسیدن انقلاب اسلامی و سیطرهی اسلام انقلابی بر ایران علیه اسلامگرایان موضع گرفت و از شاپور بختیار حمایت کرد.
امیرشاهی در مورد نوشتن این مقاله که از معدود مقالههای او در حوزهی سیاست است میگوید:
«من خودم میدانم چرا آن راهی را که رفتم، رفتم. برای اینکه اعتقاد راسخی به لائیسیته داشتم و دارم. همیشه در پی عدالت اجتماعی بودم و هستم. بسیار هم خوب میدانستم که آرمانها و خواستههایم برای وطنم، زادگاهم بدون جدایی دین از دولت و بدون عدالت اجتماعی میسر نیست. در مذهبی بودن انقلاب از ابتدا هم که نمیشد شک کرد. برای اینکه رهبرش، کارگردانهایش، نمادهایش، شعارهایش شکی در این مسئله باقی نمیگذاشت که در چه راهی دارد میرود. احتمال دارد بسیاری، یا مختصری، نمیدانم چگونه فکر میکردند که این راه دیگریست و در آن دموکراسی و این جور چیزها هست.من مطلقا و اصلا چنین چیزی را نمیدیدم. مسئله دیگری هم که دربارهاش شکی نداشتم این است که ذات مذهب زورگو و تام گرا و انحصارطلب است و من این جور چیزها را برای مملکتم نمیخواستم.»
مهشید امیرشاهی پیش از انقلاب به نویسنده مطرحی تبدیل شد.
پس از انقلاب رمانهای «در حضر» و «در سفر» و رمان چهار جلدی یا «چارپاره مادران و دختران» را به چاپ رساند.
هیچکدام از آثار او پس از انقلاب در ایران اجازه انتشار پیدا نکردند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mahshid_Amirshahi
#زنان #مهشید_امیرشاهی
#جمهوری_اسلامی #سانسور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤15👍8
  فشار بیسابقه معاونت هنری وزارت ارشاد بر رسانهها
پس از صدور کارت زرد نمایندگان برای سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلیل ضعف مدیریتی، ناکارامدی و حاشیههای بیپایان نادره رضایی معاون هنری وزیر، مدیران زیرمجموعه فشار بیسابقهای را به رسانههای منتقد وارد میآورند تا از انتشار مطالب نقادانه جلوگیری کرده تا بر ضعفها ناکارآمدیهای معاون هنری سرپوش بگذارند.
همچنین آنها با فشار بر رسانههای دولتی آنها را مجبور به تهیه مصاحبه و گزارشهایی در تعریف و تمجید از عملکرد این معاون حاشیهساز کردند و چنین مطالبی را با فشار و تهدید در سایر رسانهها هم منتشر میکنند با این خیال که انتشار چنین مطالب سفارشی به نفع معاون وزیر تمام خواهد شد.
این درحالی است که انتشار این مطالب در رسانههایی که تا دیروز منتقد عملکرد رضایی بودند، آنقدر گلدرشت و غلوآمیز به نظر میرسد که سفارشی بودن آنها بیش از خود مطالب به چشم میآید و اتفاقا تاثیر عکس و منفی برجا خواهد گذاشت. همه اینها از کمهوشی این مدیران ناشی میشود که حتی دفاع از مدیر بالادستی خود را به تخریب او بدل میکند.
به همه اینها عملکرد برخی از معاونتهای وزارت ارشاد و مدیر روابط عمومی آن را هم بیافزایید.
صالحی از ابتدای آمدنش به وزارتخانه فردی را به عنوان رییس مرکز روابط عمومی خود انتخاب کرد که از دوستان و همکاران قدیمیاش بود. نیکنام حسینیپور به واسطه حضور در موسسه هنرمندان پیشکسوت و فعالیت به عنوان مشاور مدیرعامل صندوق اعتباری هنر چهرهای ناشناس در میان هنرمندان نبود. اما کاش پیشنهاد رفیق قدیمی خود را نمیپذیرفت، به روابط عمومی وزارت ارشاد نمیآمد و در همان سمتهایی فعالیت میکرد که به نفع و کمک اهالی هنر باشد.
منش و روش حسینیپور تفاوتهای آشکار و تازهای با دیگر مدیران روابط عمومی وزارتخانه دارد و فعالیتهایی انجام میدهد که در طول این بیش از چهل سال این وزراتخانه، حتی در دوران مدیران تندرو سیاسی هم بینظیر است. او از ارتباط معاونان و مدیران این وزارتخانه استفاده کرده و مطالبی که علیه و مخالف وزارت ارشاد منتشر میشود از روی خروجی خبرگزاریها و سایتها حذف میکند. اتفاقی که پیش از این به ندرت و تنها در موارد محدود مربوط به مطالب سیاسی تهدیدکننده امنیت ملی و... رخ میداد.
جالب اینجاست که مدیر روابط عمومی وزارت ارشاد حتی به خود زحمت تکذیب و یا توضیح درباره چنین مطالبی را هم نمیدهد و تنها درصدد حذف آنهاست. جالبتر اینکه او نه تنها چنین اقداماتی را ناپسند و قبیح نمیداند، بلکه از این کار به عنوان افتخارات مدیریتی خود نام میبرد و در جمعهای مختلف با نام بردن از مطالبی که باعث حذف آنها شده، چنین کاری را جز فعالیتهای برتر خود عنوان میکند.
نمونههایش هم کم نیستند، گزارشی با عنوان «چه کسی حکم وزیر ارشاد را دستکاری کرد» روی خروجی خبرآنلاین منتشر شد اما چند ساعت پس از انتشار با فشار مدیران و معاونان همراه حسینیپور از روی این خبرگزاری محو شد. یا نامه سرگشاده رییس هیات مدیره انجمن مستندسازان ایران که به همین سرنوشت دچار اما نویسنده آن با قراردادن تصویر نامه منتشر شده بر خبرآنلاین در صفحه مجازیاش از حذف آن توسط مدیران سازمان سینمایی و وزارت ارشاد خبر داد. این دو گزارش هنوز روی خروجی برخی سایتهای موجود است.
معلوم نیست سیدعباس صالحی تا چه زمانی میخواهد از چنین مدیرانی که او را تا لبه استیضاح پیش بردند، حمایت کند و مدافع آنان باشد. انتخاب معاونی ناکارآمد و مدیران میانی ضعیف تبدیل به پاشنهآشیل وزیری شده که تا همین یک سال پیش یکی از وزرای خوشنام و باسابقه بود و هزینههای را برای او و کل وزارتخانه بوجود آوردند که منجر به تخریب آبرو و عملکردش و این وزارتخانه شده. کاش صالحی بیش از اینکه دیر شود، فکری به حال خود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کند و مانع از ایجاد هزینههای بیشتر برای آن شود.
ـ مطلب فوق را یکی از مخاطبان توانا، از روزنامهنگاران ایران، ارسال کرده است.
#سانسور #وزارت_ارشاد #ممیزی #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از صدور کارت زرد نمایندگان برای سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلیل ضعف مدیریتی، ناکارامدی و حاشیههای بیپایان نادره رضایی معاون هنری وزیر، مدیران زیرمجموعه فشار بیسابقهای را به رسانههای منتقد وارد میآورند تا از انتشار مطالب نقادانه جلوگیری کرده تا بر ضعفها ناکارآمدیهای معاون هنری سرپوش بگذارند.
همچنین آنها با فشار بر رسانههای دولتی آنها را مجبور به تهیه مصاحبه و گزارشهایی در تعریف و تمجید از عملکرد این معاون حاشیهساز کردند و چنین مطالبی را با فشار و تهدید در سایر رسانهها هم منتشر میکنند با این خیال که انتشار چنین مطالب سفارشی به نفع معاون وزیر تمام خواهد شد.
این درحالی است که انتشار این مطالب در رسانههایی که تا دیروز منتقد عملکرد رضایی بودند، آنقدر گلدرشت و غلوآمیز به نظر میرسد که سفارشی بودن آنها بیش از خود مطالب به چشم میآید و اتفاقا تاثیر عکس و منفی برجا خواهد گذاشت. همه اینها از کمهوشی این مدیران ناشی میشود که حتی دفاع از مدیر بالادستی خود را به تخریب او بدل میکند.
به همه اینها عملکرد برخی از معاونتهای وزارت ارشاد و مدیر روابط عمومی آن را هم بیافزایید.
صالحی از ابتدای آمدنش به وزارتخانه فردی را به عنوان رییس مرکز روابط عمومی خود انتخاب کرد که از دوستان و همکاران قدیمیاش بود. نیکنام حسینیپور به واسطه حضور در موسسه هنرمندان پیشکسوت و فعالیت به عنوان مشاور مدیرعامل صندوق اعتباری هنر چهرهای ناشناس در میان هنرمندان نبود. اما کاش پیشنهاد رفیق قدیمی خود را نمیپذیرفت، به روابط عمومی وزارت ارشاد نمیآمد و در همان سمتهایی فعالیت میکرد که به نفع و کمک اهالی هنر باشد.
منش و روش حسینیپور تفاوتهای آشکار و تازهای با دیگر مدیران روابط عمومی وزارتخانه دارد و فعالیتهایی انجام میدهد که در طول این بیش از چهل سال این وزراتخانه، حتی در دوران مدیران تندرو سیاسی هم بینظیر است. او از ارتباط معاونان و مدیران این وزارتخانه استفاده کرده و مطالبی که علیه و مخالف وزارت ارشاد منتشر میشود از روی خروجی خبرگزاریها و سایتها حذف میکند. اتفاقی که پیش از این به ندرت و تنها در موارد محدود مربوط به مطالب سیاسی تهدیدکننده امنیت ملی و... رخ میداد.
جالب اینجاست که مدیر روابط عمومی وزارت ارشاد حتی به خود زحمت تکذیب و یا توضیح درباره چنین مطالبی را هم نمیدهد و تنها درصدد حذف آنهاست. جالبتر اینکه او نه تنها چنین اقداماتی را ناپسند و قبیح نمیداند، بلکه از این کار به عنوان افتخارات مدیریتی خود نام میبرد و در جمعهای مختلف با نام بردن از مطالبی که باعث حذف آنها شده، چنین کاری را جز فعالیتهای برتر خود عنوان میکند.
نمونههایش هم کم نیستند، گزارشی با عنوان «چه کسی حکم وزیر ارشاد را دستکاری کرد» روی خروجی خبرآنلاین منتشر شد اما چند ساعت پس از انتشار با فشار مدیران و معاونان همراه حسینیپور از روی این خبرگزاری محو شد. یا نامه سرگشاده رییس هیات مدیره انجمن مستندسازان ایران که به همین سرنوشت دچار اما نویسنده آن با قراردادن تصویر نامه منتشر شده بر خبرآنلاین در صفحه مجازیاش از حذف آن توسط مدیران سازمان سینمایی و وزارت ارشاد خبر داد. این دو گزارش هنوز روی خروجی برخی سایتهای موجود است.
معلوم نیست سیدعباس صالحی تا چه زمانی میخواهد از چنین مدیرانی که او را تا لبه استیضاح پیش بردند، حمایت کند و مدافع آنان باشد. انتخاب معاونی ناکارآمد و مدیران میانی ضعیف تبدیل به پاشنهآشیل وزیری شده که تا همین یک سال پیش یکی از وزرای خوشنام و باسابقه بود و هزینههای را برای او و کل وزارتخانه بوجود آوردند که منجر به تخریب آبرو و عملکردش و این وزارتخانه شده. کاش صالحی بیش از اینکه دیر شود، فکری به حال خود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کند و مانع از ایجاد هزینههای بیشتر برای آن شود.
ـ مطلب فوق را یکی از مخاطبان توانا، از روزنامهنگاران ایران، ارسال کرده است.
#سانسور #وزارت_ارشاد #ممیزی #آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍21❤2
  صفحه فارسی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به بسته شدن ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران در تهران، نوشت:
«رژیم ایران تلاش های خود جهت خاموش کردن صداهای مستقل در رسانه ها را تشدید کرده است. تصمیم اخیر این رژیم جهت بستن ساختمان محل استقرار سندیکای روزنامه نگاران، حمله ای مستقیم به آزادی بیان و حق روزنامه نگاران برای گزارش اخبار بدون سانسور است. مردم ایران شایسته شفافیت و فرصت برای آگاهی از جنایاتی که این رژیم فاسد مخفیانه مرتکب می شود، هستند.»
@usabehfarsi
#سانسور #آزادی_اطلاعات
#آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«رژیم ایران تلاش های خود جهت خاموش کردن صداهای مستقل در رسانه ها را تشدید کرده است. تصمیم اخیر این رژیم جهت بستن ساختمان محل استقرار سندیکای روزنامه نگاران، حمله ای مستقیم به آزادی بیان و حق روزنامه نگاران برای گزارش اخبار بدون سانسور است. مردم ایران شایسته شفافیت و فرصت برای آگاهی از جنایاتی که این رژیم فاسد مخفیانه مرتکب می شود، هستند.»
@usabehfarsi
#سانسور #آزادی_اطلاعات
#آزادی_بیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍21❤1👎1
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  مراسم گرامیداشت روز سینما با عنوان «در ستایش قصههای ماندگار یک ملت» شامگاه جمعه ۲۱ شهریور در موزه سینمای ایران برگزار شد.
در این مراسم ستاره اسکندری گفت: «دل همه ما برای سینمای متفکر و مستقل تنگ شده است. تاریخ سینمای این مملکت همیشه بعد از اینکه حذف میکند به آن افتخار میکند.»
او افزود: «بسیار متاسفم که ترانه علیدوستی، باران کوثری، شقایق دهقان، پانتهآ بهرام، هنگامه قاضیانی و دیگران در اینجا نیستند. سالها بعد در روز ملی سینما دوباره حسرت میخوریم برای ستارههایی که حذفشان کردیم و بعدها به آنها افتخار کردیم همچون بهروز وثوقی و ناصر ملکمطیعی و ....»
اسکندری افزود: «امیدوارم سیاستگذاران برای سینماگرانی که تنها بهدلیل دگراندیش بودن با مسائل امنیتی دست و پنجه نرم میکنند، چاره کنند.»
لازم به ذکر است، در سالهای اخیر بسیاری از هنرمندان عرصه سینما و تئاتر، به دلیل مواضع انتقادیشان، تحت پیگرد نهادهای امنیتی و قضایی قرار گرفته، بازداشت، زندانی، ممنوعالتصویر و ممنوعالکار شدند.
این در حالی است که در تمام دوران جمهوری اسلامی، سانسور شدیدی بر هنر و اندیشه اعمال شده است و فیلمنامهها با حذف، سانسور، عدم مجوز و فیلمهای نامنطبق بر سلیقه حاکمیت با توقیف مواجه شدهاند و بسیاری از سینماگران خانهنشین یا ناچار به مهاجرت شدهاند.
#سینما #سانسور #کتایون_ریاحی #جعفر_پناهی #مصطفی_رسول_اف #هنگامه_قاضیانی #ترانه_علیدوستی #باران_کوثری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این مراسم ستاره اسکندری گفت: «دل همه ما برای سینمای متفکر و مستقل تنگ شده است. تاریخ سینمای این مملکت همیشه بعد از اینکه حذف میکند به آن افتخار میکند.»
او افزود: «بسیار متاسفم که ترانه علیدوستی، باران کوثری، شقایق دهقان، پانتهآ بهرام، هنگامه قاضیانی و دیگران در اینجا نیستند. سالها بعد در روز ملی سینما دوباره حسرت میخوریم برای ستارههایی که حذفشان کردیم و بعدها به آنها افتخار کردیم همچون بهروز وثوقی و ناصر ملکمطیعی و ....»
اسکندری افزود: «امیدوارم سیاستگذاران برای سینماگرانی که تنها بهدلیل دگراندیش بودن با مسائل امنیتی دست و پنجه نرم میکنند، چاره کنند.»
لازم به ذکر است، در سالهای اخیر بسیاری از هنرمندان عرصه سینما و تئاتر، به دلیل مواضع انتقادیشان، تحت پیگرد نهادهای امنیتی و قضایی قرار گرفته، بازداشت، زندانی، ممنوعالتصویر و ممنوعالکار شدند.
این در حالی است که در تمام دوران جمهوری اسلامی، سانسور شدیدی بر هنر و اندیشه اعمال شده است و فیلمنامهها با حذف، سانسور، عدم مجوز و فیلمهای نامنطبق بر سلیقه حاکمیت با توقیف مواجه شدهاند و بسیاری از سینماگران خانهنشین یا ناچار به مهاجرت شدهاند.
#سینما #سانسور #کتایون_ریاحی #جعفر_پناهی #مصطفی_رسول_اف #هنگامه_قاضیانی #ترانه_علیدوستی #باران_کوثری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤13👍8
  Forwarded from گفتوشنود
  
روز گذشته، سه شنبه ۲۲ مهرماه، ناصر تقوایی کارگردان، نویسنده، عکاس، مولف و از چهره های اثرگذار تاریخ سینمای ایران در ۸۴ سالگی درگذشت.
مرضیه وفامهر، همسر تقوایی در پستی نوشت:
ناصر تقوایی
هنرمندی که دشواری آزاده زیستن را برگزید به رهایی رسید.
پروازش را به خاطر بسپاریم.
او عاشق گیاهان بود، به یادش درخت بکاریم.
او عاشق نور بود، شمع خویش را بیافروزیم.
او عاشق جامه ی سپید بود، به یادش سپید بپوشیم.
او عاشق ادبیات بود، به یادش بخوانیم.
او عاشق سینما بود، به یادش تماشا کنیم.
یاد او را با نواختن و شنیدن موسیقی، و تماشای هنرها گرامی بداریم نه غیر از این.
راهرش پر رهرو
همچنین علی تقوایی، پسر ناصر تقوایی با انتشاری ویدئویی از وصیت های پدرش گفت: میخواهم فقط به سه نکته اشاره کنم. اول این که ایشان بر اثر ایست قلبی فوت کردند. دوم این که ایشان وصیت کردند که از تابوت برای خاکسپاری استفاده شود. وصیت دیگر ایشان این بود که در ختم شان کسی لباس سیاه نپوشد.
ناصر تقوایی، فیلمساز، نویسنده و هنرمندی مولف و پیشرو در سینمای ایران بود که با نگاهی دقیق، انسانی و شاعرانه به واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی ایران نگریست. آثارش نمونههایی درخشان از سینمای مؤلفاند که در آنها دغدغههای اجتماعی، زیباییشناسی تصویری و نثر سینمایی منحصربهفرد در هم تنیدهاند.
تقوایی از جمله هنرمندانی بود که پس از انقلاب، حاضر نشد تن به سانسور و محدودیتهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی دهد؛ از همین رو سالهای زیادی در سکوت زیست.
از تقوایی به عنوان هنرمندی سنتشکن یاد شده است. سنتشکنی او نه در قالب جنجال، بلکه در شیوه نگاه، روایت و زبان سینماییاش تجلی مییافت.
تقوایی با فاصله گرفتن از کلیشههای رایج سینمای پیش از انقلاب و نپذیرفتن قالبهای ایدئولوژیک پس از آن، سینمایی را خلق کرد که در مرز میان واقعیت و شعر حرکت میکرد.
او در پرداخت شخصیتها، فضاها و زبان، بهویژه در آثارش چون ناخدا خورشید و آرامش در حضور دیگران، نگاهی متفاوت و نقادانه به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی داشت و همین استقلال فکری و زیباشناختی باعث شد که از او به عنوان یکی از صداهای نوگرا و سنتشکن سینمای ایران یاد شود.
وصیت او هم ادامه سنتشکنیهای شاعرانه این هنرمند است.
#ناصر_تقوایی #سینما #سانسور #گفتگو_توانا
@Dualogue1402
روز گذشته، سه شنبه ۲۲ مهرماه، ناصر تقوایی کارگردان، نویسنده، عکاس، مولف و از چهره های اثرگذار تاریخ سینمای ایران در ۸۴ سالگی درگذشت.
مرضیه وفامهر، همسر تقوایی در پستی نوشت:
ناصر تقوایی
هنرمندی که دشواری آزاده زیستن را برگزید به رهایی رسید.
پروازش را به خاطر بسپاریم.
او عاشق گیاهان بود، به یادش درخت بکاریم.
او عاشق نور بود، شمع خویش را بیافروزیم.
او عاشق جامه ی سپید بود، به یادش سپید بپوشیم.
او عاشق ادبیات بود، به یادش بخوانیم.
او عاشق سینما بود، به یادش تماشا کنیم.
یاد او را با نواختن و شنیدن موسیقی، و تماشای هنرها گرامی بداریم نه غیر از این.
راهرش پر رهرو
همچنین علی تقوایی، پسر ناصر تقوایی با انتشاری ویدئویی از وصیت های پدرش گفت: میخواهم فقط به سه نکته اشاره کنم. اول این که ایشان بر اثر ایست قلبی فوت کردند. دوم این که ایشان وصیت کردند که از تابوت برای خاکسپاری استفاده شود. وصیت دیگر ایشان این بود که در ختم شان کسی لباس سیاه نپوشد.
ناصر تقوایی، فیلمساز، نویسنده و هنرمندی مولف و پیشرو در سینمای ایران بود که با نگاهی دقیق، انسانی و شاعرانه به واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی ایران نگریست. آثارش نمونههایی درخشان از سینمای مؤلفاند که در آنها دغدغههای اجتماعی، زیباییشناسی تصویری و نثر سینمایی منحصربهفرد در هم تنیدهاند.
تقوایی از جمله هنرمندانی بود که پس از انقلاب، حاضر نشد تن به سانسور و محدودیتهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی دهد؛ از همین رو سالهای زیادی در سکوت زیست.
از تقوایی به عنوان هنرمندی سنتشکن یاد شده است. سنتشکنی او نه در قالب جنجال، بلکه در شیوه نگاه، روایت و زبان سینماییاش تجلی مییافت.
تقوایی با فاصله گرفتن از کلیشههای رایج سینمای پیش از انقلاب و نپذیرفتن قالبهای ایدئولوژیک پس از آن، سینمایی را خلق کرد که در مرز میان واقعیت و شعر حرکت میکرد.
او در پرداخت شخصیتها، فضاها و زبان، بهویژه در آثارش چون ناخدا خورشید و آرامش در حضور دیگران، نگاهی متفاوت و نقادانه به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی داشت و همین استقلال فکری و زیباشناختی باعث شد که از او به عنوان یکی از صداهای نوگرا و سنتشکن سینمای ایران یاد شود.
وصیت او هم ادامه سنتشکنیهای شاعرانه این هنرمند است.
#ناصر_تقوایی #سینما #سانسور #گفتگو_توانا
@Dualogue1402
❤23
  This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  کتایون ریاحی:
غیبت ناصر تقوایی، پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای ایران بود
در پی درگذشت ناصر تقوایی، کارگردان بزرگ و مؤلف سینمای ایران، کتایون ریاحی در پیامی صوتی از او به عنوان هنرمندی یاد کرد که «غیبتش پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای ایران» بود.
ریاحی گفت:
«هنرمند دو هویت مجزا دارد؛ یکی برآمده از آثارش و دیگری شخصیت حقیقی او، فارغ از حرفه و هنر. اگر شخصیت واقعی هنرمند هموزن آثارش نباشد، با مرگش تنها میمیرد. اما اگر شخصیت او به بزرگی و گرانمایگی آثارش باشد، مرگش برای جامعه، حتی برای آنان که آثارش را ندیدهاند، یک فقدان محسوب میشود.»
او در ادامه افزود:
«آثار یک هنرمند فقط یک فیلم فاخر، تابلو ماندگار یا قطعه موسیقی نیست. گاه غیبت خودخواسته در برههای از تاریخ، ارزشمندترین اثر اوست. ناصر تقوایی چنین هنرمندی بود؛ کسی که غیبتش، پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای این سرزمین است. یادش و راهش جاودان.»
 
ناصر تقوایی گفته بود:
«من نوشتههای زیادی دارم امّا کجا باید چاپش کنم؟ کجای دنیا واژهها مجرم شدهاند. مدام سر خودمان را به چیزهایی گرم میکنیم که دور باطل است. تا وقتی سانسور است اثری از من منتشر نخواهد شد؛ بگذارید کارهایم کهنه بشوند.»
ناصر تقوایی درباره فیلمهای نیمهتمامش که متوقف شد میگوید: «سه فیلم من پیدرپی ناتمام ماند، هیچ گلایهای از هیچ کس ندارم و توقع ندارم کسی در این راه با من همراهی میکرد؛ اما فکر میکنم کسانی که جلوی این کار را گرفتند و مانع ساخت این نوع فیلمها شدند، بعضی وقتها یک کارمند بودند و نه سیاستمدار، بنابراین این اتفاق تاثیر یک سلیقه است. در هر محیط فرهنگی که مدیرانی دلسوز فرهنگ وجود داشته باشند، انجام کار مستقل متوقف نمیشود و زمانی که این شرایط فراهم نبود، ما در خانه نشستیم و فیلم نساختیم. شاید هم اگر حرمتی هماکنون در جامعه داریم به همین علت است که در حد گذران زندگی هم به فیلمسازی نگاه نکردیم.»
تقوایی در مصاحبهای گفته بود:
«من در خانه نشستن و خواندن و نوشتن را به ساختن فيلمی که مورد علاقهام نبوده است، ترجيح میدهم. به همين فيلمسازان جوان هم میگويم. وقتی نمیگذارند يا نمیشود فيلم خودت را بسازی، میتوانی بروی سرت را به کار ديگری گرم کنی. تا لااقل حرمت هنرت را نگه داشته باشی. وقتی نمیتوانم فيلم دلخواهم را بسازم میروم عکاسی میکنم. عکاسی نشد، میروم فيلمسازی تدريس میکنم. مشکل من و امثال من که چند نفر حرفهای هستيم فقط در کار سينما و فيلمسازی نيست. در عالم ادبيات و انتشارات اوضاع از اين هم بدتر است. مميزی ما که روزگاری روی حذفهای محتوايی تمرکز داشت، حالا شکل غريب و نادرتری پيدا کرده. مميزی ما شده مميزی واژگانی. واژهها خوب و بد شدهاند، واژهها حلال و حرام شدهاند. تا جايی که میشود گفت نيمی از واژههای لغتنامه مرحوم دهخدا از زبان فارسی حذف شدهاند. چرا که استفاده از آنها جرم است. به همين علت نمیتوانم نوشتههايم را منتشر کنم. من و همنسلهايم همه در چند حرفه توانايی داريم، هرگز براي امرار معاش درنماندهايم.»
درباره ناصر تقوایی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/naser_taghvai/
#ناصر_تقوایی #سانسور #ممیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
غیبت ناصر تقوایی، پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای ایران بود
در پی درگذشت ناصر تقوایی، کارگردان بزرگ و مؤلف سینمای ایران، کتایون ریاحی در پیامی صوتی از او به عنوان هنرمندی یاد کرد که «غیبتش پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای ایران» بود.
ریاحی گفت:
«هنرمند دو هویت مجزا دارد؛ یکی برآمده از آثارش و دیگری شخصیت حقیقی او، فارغ از حرفه و هنر. اگر شخصیت واقعی هنرمند هموزن آثارش نباشد، با مرگش تنها میمیرد. اما اگر شخصیت او به بزرگی و گرانمایگی آثارش باشد، مرگش برای جامعه، حتی برای آنان که آثارش را ندیدهاند، یک فقدان محسوب میشود.»
او در ادامه افزود:
«آثار یک هنرمند فقط یک فیلم فاخر، تابلو ماندگار یا قطعه موسیقی نیست. گاه غیبت خودخواسته در برههای از تاریخ، ارزشمندترین اثر اوست. ناصر تقوایی چنین هنرمندی بود؛ کسی که غیبتش، پررنگترین حضورش در تاریخ سینمای این سرزمین است. یادش و راهش جاودان.»
ناصر تقوایی گفته بود:
«من نوشتههای زیادی دارم امّا کجا باید چاپش کنم؟ کجای دنیا واژهها مجرم شدهاند. مدام سر خودمان را به چیزهایی گرم میکنیم که دور باطل است. تا وقتی سانسور است اثری از من منتشر نخواهد شد؛ بگذارید کارهایم کهنه بشوند.»
ناصر تقوایی درباره فیلمهای نیمهتمامش که متوقف شد میگوید: «سه فیلم من پیدرپی ناتمام ماند، هیچ گلایهای از هیچ کس ندارم و توقع ندارم کسی در این راه با من همراهی میکرد؛ اما فکر میکنم کسانی که جلوی این کار را گرفتند و مانع ساخت این نوع فیلمها شدند، بعضی وقتها یک کارمند بودند و نه سیاستمدار، بنابراین این اتفاق تاثیر یک سلیقه است. در هر محیط فرهنگی که مدیرانی دلسوز فرهنگ وجود داشته باشند، انجام کار مستقل متوقف نمیشود و زمانی که این شرایط فراهم نبود، ما در خانه نشستیم و فیلم نساختیم. شاید هم اگر حرمتی هماکنون در جامعه داریم به همین علت است که در حد گذران زندگی هم به فیلمسازی نگاه نکردیم.»
تقوایی در مصاحبهای گفته بود:
«من در خانه نشستن و خواندن و نوشتن را به ساختن فيلمی که مورد علاقهام نبوده است، ترجيح میدهم. به همين فيلمسازان جوان هم میگويم. وقتی نمیگذارند يا نمیشود فيلم خودت را بسازی، میتوانی بروی سرت را به کار ديگری گرم کنی. تا لااقل حرمت هنرت را نگه داشته باشی. وقتی نمیتوانم فيلم دلخواهم را بسازم میروم عکاسی میکنم. عکاسی نشد، میروم فيلمسازی تدريس میکنم. مشکل من و امثال من که چند نفر حرفهای هستيم فقط در کار سينما و فيلمسازی نيست. در عالم ادبيات و انتشارات اوضاع از اين هم بدتر است. مميزی ما که روزگاری روی حذفهای محتوايی تمرکز داشت، حالا شکل غريب و نادرتری پيدا کرده. مميزی ما شده مميزی واژگانی. واژهها خوب و بد شدهاند، واژهها حلال و حرام شدهاند. تا جايی که میشود گفت نيمی از واژههای لغتنامه مرحوم دهخدا از زبان فارسی حذف شدهاند. چرا که استفاده از آنها جرم است. به همين علت نمیتوانم نوشتههايم را منتشر کنم. من و همنسلهايم همه در چند حرفه توانايی داريم، هرگز براي امرار معاش درنماندهايم.»
درباره ناصر تقوایی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/naser_taghvai/
#ناصر_تقوایی #سانسور #ممیزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤28🕊6💔3
  Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  صبح امروز جمعی از هنرمندان و مردم سپیدپوش، با نوای سنج و دمام، ناصر تقوایی را تا سکانسِ تابوت بدرقه کردند.
به وصیت او، بدرقهاش بیهیاهو و رسومات کهنه و با جامههای سپید انجام شد؛ چنانکه خود خواسته بود، بیسیاهی و سوگواری، در آرامش و روشنایی.
این هنرمند خالق «داییجان ناپلئون» و راوی جنوب و دریا، آخرین صحنه زندگیاش را نیز با همان سادگی و وقار کارگردانی کرد. و نوای سنج و دمام در این مراسم مثل سکانسی از فیلم کشتی یونانی موسیقی متن سکانس تابوت بود.
پیکر ناصر تقوایی قرار است در امامزاده طاهرِ کرج، در کنار دیگر چهرههای فرهنگ و هنر ایران، به خاک سپرده شود.
#ناصر_تقوایی #سینما #سانسور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
به وصیت او، بدرقهاش بیهیاهو و رسومات کهنه و با جامههای سپید انجام شد؛ چنانکه خود خواسته بود، بیسیاهی و سوگواری، در آرامش و روشنایی.
این هنرمند خالق «داییجان ناپلئون» و راوی جنوب و دریا، آخرین صحنه زندگیاش را نیز با همان سادگی و وقار کارگردانی کرد. و نوای سنج و دمام در این مراسم مثل سکانسی از فیلم کشتی یونانی موسیقی متن سکانس تابوت بود.
پیکر ناصر تقوایی قرار است در امامزاده طاهرِ کرج، در کنار دیگر چهرههای فرهنگ و هنر ایران، به خاک سپرده شود.
#ناصر_تقوایی #سینما #سانسور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤44🕊3
  Forwarded from گفتوشنود
  
بسیاری از مردم دوست دارند رویدادهایی مانند درگذشت یا تولد و ازدواج معمولا با مراسمی احساسی، زیبا و صمیمانه گرامی داشته شود. انتخاب شکل مراسم میتواند نشانی از این باشد که فرد در زندگی چه چیزهایی را ارزشمند میداند.
ناصر تقوایی، کارگردان بزرگ و اندیشمند ایرانی، در واپسین خواستهاش چنین کرد: خاکسپاری با موسیقی فولکلور (بومی) و جامههای سپید.
در جامعهای همهچیز از جمله رویدادهای مهم زندگی به تصرف نهاد مذهب درآمده است، چنین انتخابی بازگرداندن کرامت انسانی و تاکید بر حق انتخاب افراد است.
تقوایی بهجای آیینهایی که بر فریاد و بنده بودن استوارند، آیینی شخصی و بسیار ساده و صمیمانه برگزید که بر زیبایی و آرامش تکیه دارد. او یادآور شد که انسان میتواند آزادانه و آگاهانه بر شکلِ زیست خود تصمیم بگیرد، چنانکه در آثارش آزادانه بر زندگی اندیشیده بود.
شاید این همان روح روشنگری است که ایران ما بدان نیاز دارد: بازخوانی آیینها ، پس گرفتن ساحتها و عرصهها.
هر فردی و هر نسلی حق دارد آیینِ خود را انتخاب کند یا بیافریند. نسلِ امروز، خسته از نمایشهای سطحی پرهیاهو و اشکهای نمایشی و اجباری، به دنبال اصالت و صداقتی آرام است؛ صداقتی که در سپیدی لباس و صدای سازهای بومی ما نهفته است. این انتخاب فردی، پژواکی جمعی دارد: نشانهای از تغییری تدریجی در روح جامعهای که میخواهد از ترس به سوی آگاهی حرکت کند.
شاید ما هنوز آماده رهایی از تمام سنتهای مرگاندیش و مردهپرست گذشته نباشیم، اما هر گامی در این مسیر، حرکتی به سوی زیستنی انسانیتر است.
آنچه ناصر تقوایی بر جای گذاشت، تنها فیلمها و تصویرهای ماندگار نبود، بلکه شجاعتی بیصدا بود؛ شجاعتِ گفتن اینکه حتی در لحظهی آخر، میتوان صادق و آزاد ماند و زیبایی، زندگی و آزادی را پاس داشت.
تصویر بالا: خاکسپاری ناصر تقوایی ۱۴۰۴
تصویر پایین: خاکسپاری روحالله خمینی ۱۳۶۸
#ناصر_تقوایی #سینما #سانسور #آیین #روشنگری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بسیاری از مردم دوست دارند رویدادهایی مانند درگذشت یا تولد و ازدواج معمولا با مراسمی احساسی، زیبا و صمیمانه گرامی داشته شود. انتخاب شکل مراسم میتواند نشانی از این باشد که فرد در زندگی چه چیزهایی را ارزشمند میداند.
ناصر تقوایی، کارگردان بزرگ و اندیشمند ایرانی، در واپسین خواستهاش چنین کرد: خاکسپاری با موسیقی فولکلور (بومی) و جامههای سپید.
در جامعهای همهچیز از جمله رویدادهای مهم زندگی به تصرف نهاد مذهب درآمده است، چنین انتخابی بازگرداندن کرامت انسانی و تاکید بر حق انتخاب افراد است.
تقوایی بهجای آیینهایی که بر فریاد و بنده بودن استوارند، آیینی شخصی و بسیار ساده و صمیمانه برگزید که بر زیبایی و آرامش تکیه دارد. او یادآور شد که انسان میتواند آزادانه و آگاهانه بر شکلِ زیست خود تصمیم بگیرد، چنانکه در آثارش آزادانه بر زندگی اندیشیده بود.
شاید این همان روح روشنگری است که ایران ما بدان نیاز دارد: بازخوانی آیینها ، پس گرفتن ساحتها و عرصهها.
هر فردی و هر نسلی حق دارد آیینِ خود را انتخاب کند یا بیافریند. نسلِ امروز، خسته از نمایشهای سطحی پرهیاهو و اشکهای نمایشی و اجباری، به دنبال اصالت و صداقتی آرام است؛ صداقتی که در سپیدی لباس و صدای سازهای بومی ما نهفته است. این انتخاب فردی، پژواکی جمعی دارد: نشانهای از تغییری تدریجی در روح جامعهای که میخواهد از ترس به سوی آگاهی حرکت کند.
شاید ما هنوز آماده رهایی از تمام سنتهای مرگاندیش و مردهپرست گذشته نباشیم، اما هر گامی در این مسیر، حرکتی به سوی زیستنی انسانیتر است.
آنچه ناصر تقوایی بر جای گذاشت، تنها فیلمها و تصویرهای ماندگار نبود، بلکه شجاعتی بیصدا بود؛ شجاعتِ گفتن اینکه حتی در لحظهی آخر، میتوان صادق و آزاد ماند و زیبایی، زندگی و آزادی را پاس داشت.
تصویر بالا: خاکسپاری ناصر تقوایی ۱۴۰۴
تصویر پایین: خاکسپاری روحالله خمینی ۱۳۶۸
#ناصر_تقوایی #سینما #سانسور #آیین #روشنگری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤23👍2👎1
  دوم نوامبر روز جهانی «پایاندادن به مصونیت در قبال جنایات علیه روزنامهنگاران» نامگذاری شده است و سازمان گزارشگران بدون مرز به این مناسبت فهرست «دشمنان آزادی مطبوعات» در سال ۲۰۲۵ را منتشر کرده است.
این سازمان در گزارش امسال خود، نام پوتین و خامنهای را در صدر فهرست افراد و نهادهایی قرار داده که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به روزنامهنگاری مستقل و حق دسترسی آزاد به اطلاعات حمله میکنند و از شیوههایی چون قتل، بازداشت، بدنامسازی، تبلیغات، فشار اقتصادی و ارتشهای سایبری استفاده میکنند.
از یاد نبریم هماکنون دهها خبرنگار و روزنامهنگار در زندانها محبوس هستند یا تحت آزار قضائی قرار دارند.
رضا ولیزاده، هنوز در زندان است و مرضیه حسینی به دلیل آزارهای پیاپی قضائی دچار سکته مغزی شده. چند روز پیش مصطفی نعمتی، خبرنگار اقتصادی، با پابند الکترونیکی پس از ۲۱۱ ماه حبس از زندان خارج شد تا بقیه دوران محکومیت را در خارج از زندان و البته با پابند بگذراند.
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/worldpressfreedomday/
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #سانسور #خفقان
@Tavaana_TavaanaTech
این سازمان در گزارش امسال خود، نام پوتین و خامنهای را در صدر فهرست افراد و نهادهایی قرار داده که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به روزنامهنگاری مستقل و حق دسترسی آزاد به اطلاعات حمله میکنند و از شیوههایی چون قتل، بازداشت، بدنامسازی، تبلیغات، فشار اقتصادی و ارتشهای سایبری استفاده میکنند.
از یاد نبریم هماکنون دهها خبرنگار و روزنامهنگار در زندانها محبوس هستند یا تحت آزار قضائی قرار دارند.
رضا ولیزاده، هنوز در زندان است و مرضیه حسینی به دلیل آزارهای پیاپی قضائی دچار سکته مغزی شده. چند روز پیش مصطفی نعمتی، خبرنگار اقتصادی، با پابند الکترونیکی پس از ۲۱۱ ماه حبس از زندان خارج شد تا بقیه دوران محکومیت را در خارج از زندان و البته با پابند بگذراند.
طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/worldpressfreedomday/
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #سانسور #خفقان
@Tavaana_TavaanaTech
👍6🕊2
  Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  
نصرت کریمی در سکانسی حذف شده از مجموعه مستندهای «نصرت کریمی؛ هنرمندبودن در ایران» روایتی از فلینی در مورد "فاشیسم" را نقل میکند.
نصرتالله کریمی (۱۳۰۳ – ۱۳۹۸) کارگردان، بازیگر، فیلمنامهنویس و مجسمهساز برجسته ایرانی بود.
او از هنرمندان خلاق و چندوجهی سینمای ایران بهشمار میرفت و آثاری چون محلل و درشکهچی را کارگردانی کرد.
کریمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ از استادان تاثیرگذار در آموزش بازیگری و سینما بود.
پس از انقلاب، بهدلیل ساخت فیلم محلل از فعالیت هنری و تدریس محروم شد و مدتی را در زندان گذراند و در جریان انقلاب فرهنگی برای او حکم قطع دست به دلیل نگارش فیلمنامه محلل صادر شد.
با وجود ممنوعیت کاری تا پایان عمر، ایران را ترک نکرد و سالهای خانهنشینی خود را به پرورش کاکتوس و مجسمهسازی گذراند.
او به عنوان یکی از چهرههای ماندگار هنر ایران، نمادی از هنرمندی مقاوم در برابر محدودیتها شناخته میشود.
او خود قربانی فاشیسم مذهبی در ایران بود.
#نصرت_کریمی #سینما #سانسور #حکومت_ایدئولوژیک #فاشیسم #گفتگو_توانا
نصرت کریمی در سکانسی حذف شده از مجموعه مستندهای «نصرت کریمی؛ هنرمندبودن در ایران» روایتی از فلینی در مورد "فاشیسم" را نقل میکند.
نصرتالله کریمی (۱۳۰۳ – ۱۳۹۸) کارگردان، بازیگر، فیلمنامهنویس و مجسمهساز برجسته ایرانی بود.
او از هنرمندان خلاق و چندوجهی سینمای ایران بهشمار میرفت و آثاری چون محلل و درشکهچی را کارگردانی کرد.
کریمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ از استادان تاثیرگذار در آموزش بازیگری و سینما بود.
پس از انقلاب، بهدلیل ساخت فیلم محلل از فعالیت هنری و تدریس محروم شد و مدتی را در زندان گذراند و در جریان انقلاب فرهنگی برای او حکم قطع دست به دلیل نگارش فیلمنامه محلل صادر شد.
با وجود ممنوعیت کاری تا پایان عمر، ایران را ترک نکرد و سالهای خانهنشینی خود را به پرورش کاکتوس و مجسمهسازی گذراند.
او به عنوان یکی از چهرههای ماندگار هنر ایران، نمادی از هنرمندی مقاوم در برابر محدودیتها شناخته میشود.
او خود قربانی فاشیسم مذهبی در ایران بود.
#نصرت_کریمی #سینما #سانسور #حکومت_ایدئولوژیک #فاشیسم #گفتگو_توانا
👍22❤5💔2
  در روزهای اخیر خبر مسدودشدن سایتهای خبررسانی مثل انتخاب، رکنا، آسیا، دیدارنیوز و هممیهن  منتشر شد که نشان میدهد سانسور و خفقان در جمهوری اسلامی روزبهروز شدیدتر میشود.
امروز انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در بیانیهای نسبت به برخوردهای اخیر با رسانهها و مسدودسازی سایتهای خبررسانی ابراز نگرانی کرد و این اقدامات را موجب محدودشدن آزادیهای قانونی دانست.
این انجمن ضمن محکومکردن توقیف و محدودسازی رسانههای مستقل، از دولت، وزارت ارشاد، هیئت نظارت بر مطبوعات و قوه قضاییه خواسته است در جهت دفاع از آزادی و فعالیت رسانههای مستقل گام بردارند.
در پایان هم انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران اظهار امیدواری کرده است که حقوق رسانههای مستقل داخلی، بهعنوان صدای مردم بیش از گذشته به رسمیت شناخته شود.
#یاری_مدنی_توانا #سانسور #خفقان
@Tavaana_TavaanaTech
امروز انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در بیانیهای نسبت به برخوردهای اخیر با رسانهها و مسدودسازی سایتهای خبررسانی ابراز نگرانی کرد و این اقدامات را موجب محدودشدن آزادیهای قانونی دانست.
این انجمن ضمن محکومکردن توقیف و محدودسازی رسانههای مستقل، از دولت، وزارت ارشاد، هیئت نظارت بر مطبوعات و قوه قضاییه خواسته است در جهت دفاع از آزادی و فعالیت رسانههای مستقل گام بردارند.
در پایان هم انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران اظهار امیدواری کرده است که حقوق رسانههای مستقل داخلی، بهعنوان صدای مردم بیش از گذشته به رسمیت شناخته شود.
#یاری_مدنی_توانا #سانسور #خفقان
@Tavaana_TavaanaTech
❤10👍5
  Forwarded from گفتوشنود
  
هشتاد و هفت تهیه کننده_کارگردان سینمای ایران با امضای بیانیه ای حمایت قاطع خود از مواضع نوزده صنف سینمایی و بیانیه خانه سینما را اعلام کردند و خواستار حذف پروانه ساخت و پایان ممیزی فیلمنامه شدند.
 
در این بیانیه آمده است: ما تهیه کننده_کارگردانان سینمای ایران حمایت خود را از درخواست نوزده صنف سینمایی و بیانیه خانه سینما برای حذف پروانه ساخت، اعلام مینمائیم.
 
از آن جا که ما تجربهی همزمان در کارگردانی، تهیهکنندگی و فیلمنامهنویسی داریم، حذف پروانه ساخت و پایان ممیزی فیلمنامه را در راستای آزادی اندیشه و خلاقیت فیلمساز، ضرورت بیچون و چرای هنر_صنعت سینما میدانیم و بایسته است که همهی ارکان صنفی برای این مهم تلاش کنند.
این دهها کارگردان از طیفهای مختلف فیلمسازی ایران هستند؛ جعفر پناهی، محمد رسولاف، رخشان بنیاعتماد، اکتای براهنی، تینا پاکروان و نرگس آبیار ازجمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.
مطابق قوانین ایران برای ساخت و نمایش فیلمهای بلند سینمایی باید مجوز پروانه ساخت از سوی وزارت ارشاد صادر شود.
#آزادی_بیان #سینما #خلاقیت #سانسور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
هشتاد و هفت تهیه کننده_کارگردان سینمای ایران با امضای بیانیه ای حمایت قاطع خود از مواضع نوزده صنف سینمایی و بیانیه خانه سینما را اعلام کردند و خواستار حذف پروانه ساخت و پایان ممیزی فیلمنامه شدند.
در این بیانیه آمده است: ما تهیه کننده_کارگردانان سینمای ایران حمایت خود را از درخواست نوزده صنف سینمایی و بیانیه خانه سینما برای حذف پروانه ساخت، اعلام مینمائیم.
از آن جا که ما تجربهی همزمان در کارگردانی، تهیهکنندگی و فیلمنامهنویسی داریم، حذف پروانه ساخت و پایان ممیزی فیلمنامه را در راستای آزادی اندیشه و خلاقیت فیلمساز، ضرورت بیچون و چرای هنر_صنعت سینما میدانیم و بایسته است که همهی ارکان صنفی برای این مهم تلاش کنند.
این دهها کارگردان از طیفهای مختلف فیلمسازی ایران هستند؛ جعفر پناهی، محمد رسولاف، رخشان بنیاعتماد، اکتای براهنی، تینا پاکروان و نرگس آبیار ازجمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.
مطابق قوانین ایران برای ساخت و نمایش فیلمهای بلند سینمایی باید مجوز پروانه ساخت از سوی وزارت ارشاد صادر شود.
#آزادی_بیان #سینما #خلاقیت #سانسور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍9❤1