واتسلاو هاول: دریافت هرگونه حمایت از دنیای آزاد در مبارزه، مشروع است!
goo.gl/uRUyey
این ویدئو کوتاه بخشی از گفتوگوی #واتسلاو_هاول، اولین رئیسجمهور جمهوری چک و رهبر #انقلاب_مخملی در #چکسلواکی، با توانا در سال ۲۰۱۰ است. هاول که از چهرههای شناختهشده مبارزات بیخشونت در جهان است، ضمن تاکید بر استقامتکردن شهروندان، از نقش تبلیغات حکومتهای دیکتاتوری و همچنین دریافت حمایتهای خارجی در مبارزه با نظامهای خودکامه سخن میگوید.
لینک یوتیوب:
bit.ly/2nRTK0d
گفتگوی کامل را در این آدرس ببینید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/15157
#خلاصه
@Tavaana_TavaanaTech
  
  goo.gl/uRUyey
این ویدئو کوتاه بخشی از گفتوگوی #واتسلاو_هاول، اولین رئیسجمهور جمهوری چک و رهبر #انقلاب_مخملی در #چکسلواکی، با توانا در سال ۲۰۱۰ است. هاول که از چهرههای شناختهشده مبارزات بیخشونت در جهان است، ضمن تاکید بر استقامتکردن شهروندان، از نقش تبلیغات حکومتهای دیکتاتوری و همچنین دریافت حمایتهای خارجی در مبارزه با نظامهای خودکامه سخن میگوید.
لینک یوتیوب:
bit.ly/2nRTK0d
گفتگوی کامل را در این آدرس ببینید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/15157
#خلاصه
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
  آموزشکده توانا
  
  Media is too big
    VIEW IN TELEGRAM
  کلیدها را به صدا درآورید
اعتراض نمادین به معنای پیداشدن کلید و گشوده شدن در و پیغامی به مقامات که زمان شما به پایان رسید.
goo.gl/Wij9ay
#اسلایدشو
#انقلاب_مخملی
#واتسلاو_هاول
@Tavaana_TavaanaTech
  اعتراض نمادین به معنای پیداشدن کلید و گشوده شدن در و پیغامی به مقامات که زمان شما به پایان رسید.
goo.gl/Wij9ay
#اسلایدشو
#انقلاب_مخملی
#واتسلاو_هاول
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
Media is too big
    VIEW IN TELEGRAM
  کلیدها را به صدا درآورید
اعتراض نمادین به معنای پیداشدن کلید و گشوده شدن در و پیغامی به مقامات که زمان شما به پایان رسید.
goo.gl/Wij9ay
#اسلایدشو
#انقلاب_مخملی
#واتسلاو_هاول
@Tavaana_TavaanaTech
  اعتراض نمادین به معنای پیداشدن کلید و گشوده شدن در و پیغامی به مقامات که زمان شما به پایان رسید.
goo.gl/Wij9ay
#اسلایدشو
#انقلاب_مخملی
#واتسلاو_هاول
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
Media is too big
    VIEW IN TELEGRAM
  کلیدها را به صدا درآورید
اعتراض نمادین به معنای پیداشدن کلید و گشوده شدن در و پیغامی به مقامات که زمان شما به پایان رسید.
goo.gl/Wij9ay
#اسلایدشو
#انقلاب_مخملی
#واتسلاو_هاول
@Tavaana_TavaanaTech
  اعتراض نمادین به معنای پیداشدن کلید و گشوده شدن در و پیغامی به مقامات که زمان شما به پایان رسید.
goo.gl/Wij9ay
#اسلایدشو
#انقلاب_مخملی
#واتسلاو_هاول
@Tavaana_TavaanaTech
✔ تازه از توانا؛
خطابه سال نو؛ سخنرانی واتسلاو هاول
واتسلاو هاول، معترض و نمايشنامهنویس برجسته چکسلواکی، چهره کلیدی «انقلاب مخملی» سال ۱۹۸۹ بود. او ابتدا جنبش مخالفان را متحد کرد و سپس نامزد موفق رياست جمهوری شد. روز یکم ژانویه ۱۹۹۰، سه روز پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری، هاول خطاب به مردم چکسلواکی و جهان سخن گفت.
تا بهار سال ۱۹۸۹ هاول به دلیل فعاليتهای اعتراضیاش در زندان بود. رسیدن او به رياست جمهوری، اوج دستاوردهای «انقلاب مخملی» چکسلواکی بود؛ شورشی صلحآميز در ماههای نوامبر و دسامبر ۱۹۸۹ که در آن مردم چکسلواکی از طریق راهپيماییهای عظیم، توقف کار و تظاهرات اعتراضآمیز، حاکمان کمونيستشان را مجبور به تسلیم کردند.
واتسلاو هاول در بخشی از سخنرانیاش میگوید: «بدترین چیز این است که ما در محیط اخلاقی آلودهای زندگی میکنيم. ما اخلاقا بیمار شدهایم چون عادت کردهایم که چیزی را به زبان بیاوریم اما چيز ديگری فکر کنیم.»
.
او برگزاری انتخابات آزاد، بهبود وضع شهروندان و تقویت حاکمیت کشورش را از جمله وظایفش برشمرد و گفت که رويای يک جمهوری «مستقل، آزاد و دموکراتيک» را در سر دارد.
«خطابه سال نو»، سخنرانی واتسلاو هاول با "ترجمه اختصاصی توانا" به فارسی، را دانلود کنید و بخوانید.
https://bit.ly/2pgZ39B
#کتاب #کتاب_توانا #واتسلاو_هاول
کانال کلاس و کتاب توانا را هم ببینید، در آنجا به فایلهای کتابها و کلاسهای توانا دسترسی پیدا خواهید کرد:
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
  
  خطابه سال نو؛ سخنرانی واتسلاو هاول
واتسلاو هاول، معترض و نمايشنامهنویس برجسته چکسلواکی، چهره کلیدی «انقلاب مخملی» سال ۱۹۸۹ بود. او ابتدا جنبش مخالفان را متحد کرد و سپس نامزد موفق رياست جمهوری شد. روز یکم ژانویه ۱۹۹۰، سه روز پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری، هاول خطاب به مردم چکسلواکی و جهان سخن گفت.
تا بهار سال ۱۹۸۹ هاول به دلیل فعاليتهای اعتراضیاش در زندان بود. رسیدن او به رياست جمهوری، اوج دستاوردهای «انقلاب مخملی» چکسلواکی بود؛ شورشی صلحآميز در ماههای نوامبر و دسامبر ۱۹۸۹ که در آن مردم چکسلواکی از طریق راهپيماییهای عظیم، توقف کار و تظاهرات اعتراضآمیز، حاکمان کمونيستشان را مجبور به تسلیم کردند.
واتسلاو هاول در بخشی از سخنرانیاش میگوید: «بدترین چیز این است که ما در محیط اخلاقی آلودهای زندگی میکنيم. ما اخلاقا بیمار شدهایم چون عادت کردهایم که چیزی را به زبان بیاوریم اما چيز ديگری فکر کنیم.»
.
او برگزاری انتخابات آزاد، بهبود وضع شهروندان و تقویت حاکمیت کشورش را از جمله وظایفش برشمرد و گفت که رويای يک جمهوری «مستقل، آزاد و دموکراتيک» را در سر دارد.
«خطابه سال نو»، سخنرانی واتسلاو هاول با "ترجمه اختصاصی توانا" به فارسی، را دانلود کنید و بخوانید.
https://bit.ly/2pgZ39B
#کتاب #کتاب_توانا #واتسلاو_هاول
کانال کلاس و کتاب توانا را هم ببینید، در آنجا به فایلهای کتابها و کلاسهای توانا دسترسی پیدا خواهید کرد:
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
  
  توانا: آموزشكده جامعه مدنى
  . ✔ تازه از توانا؛ خطابه سال نو؛ سخنرانی واتسلاو هاول واتسلاو هاول، معترض و نمايشنامهنویس برجسته چکسلواکی، چهره کلیدی «انقلاب مخملی» سال ۱۹۸۹ بود. او ابتدا جنبش مخالفان را متحد کرد و سپس نامزد موفق رياست جمهوری شد. روز یکم ژانویه ۱۹۹۰، سه روز پس از رسیدن…
  Media is too big
    VIEW IN TELEGRAM
  کلیدها را به صدا درآورید
اعتراض نمادین به معنای پیداشدن کلید و گشوده شدن در و پیغامی به مقامات که زمان شما به پایان رسید.
bit.ly/2PSy7J3
#اسلایدشو
#انقلاب_مخملی
#واتسلاو_هاول
@Tavaana_TavaanaTech
  اعتراض نمادین به معنای پیداشدن کلید و گشوده شدن در و پیغامی به مقامات که زمان شما به پایان رسید.
bit.ly/2PSy7J3
#اسلایدشو
#انقلاب_مخملی
#واتسلاو_هاول
@Tavaana_TavaanaTech
امروز ۱۷ نوامبر، سالگرد انقلاب مخملی مردم چک است
انقلاب ۱۹۸۹ چک که به براندازی رژیم ۴۵ ساله اقتدارگرای این کشور منجر شد؛ سه مرحله داشت:
ترغیب مردم به همراهی،
عدم همکاری با حکومت
و تجمع میلیونی.
واتسلاو هاول رهبری این اعتراضات را بر عهده داشت. اما از همه مهمتر در این اعتراضات، اعتصاب عمومی دو ساعتهای بود که برای نشاندادن همگانیبودن جنبش توسط دانشجویان و سلبریتیها انجام شد.
مرحله سوم هم شامل تظاهرات میلیونی و تصرف میدان ونسسلاس پراگ، تکاندادن کلیدها به نشانه یک نماد مشترک و در نهایت تصرف مجلس بود.
تمام اینها در شرایطی رخ داد که نیروهای حکومت مستبد و سرکوبگر هم حضور داشتند اما حضور میلیونی مردم در میدان ونسسلاس شهر پراگ، توان سرکوبگران را از آنها گرفته بود.
لینک متن در سایت توانا
https://bit.ly/2TllgBd
لینک یوتیوب
bit.ly/2PSy7J3
#میدان_میلیونی
#توانا
#کارگران
#اعتصاب_سراسری
@Tavaana_TavaanaTech
  
  انقلاب ۱۹۸۹ چک که به براندازی رژیم ۴۵ ساله اقتدارگرای این کشور منجر شد؛ سه مرحله داشت:
ترغیب مردم به همراهی،
عدم همکاری با حکومت
و تجمع میلیونی.
واتسلاو هاول رهبری این اعتراضات را بر عهده داشت. اما از همه مهمتر در این اعتراضات، اعتصاب عمومی دو ساعتهای بود که برای نشاندادن همگانیبودن جنبش توسط دانشجویان و سلبریتیها انجام شد.
مرحله سوم هم شامل تظاهرات میلیونی و تصرف میدان ونسسلاس پراگ، تکاندادن کلیدها به نشانه یک نماد مشترک و در نهایت تصرف مجلس بود.
تمام اینها در شرایطی رخ داد که نیروهای حکومت مستبد و سرکوبگر هم حضور داشتند اما حضور میلیونی مردم در میدان ونسسلاس شهر پراگ، توان سرکوبگران را از آنها گرفته بود.
لینک متن در سایت توانا
https://bit.ly/2TllgBd
لینک یوتیوب
bit.ly/2PSy7J3
#میدان_میلیونی
#توانا
#کارگران
#اعتصاب_سراسری
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
  
  آموزشکده توانا
  کلیدها را به صدا درآورید
اعتراض نمادین به معنای پیداشدن کلید و گشوده شدن در و پیغامی به مقامات که زمان شما به پایان رسید.
bit.ly/2PSy7J3
#اسلایدشو
#انقلاب_مخملی
#واتسلاو_هاول
@Tavaana_TavaanaTech
  اعتراض نمادین به معنای پیداشدن کلید و گشوده شدن در و پیغامی به مقامات که زمان شما به پایان رسید.
bit.ly/2PSy7J3
#اسلایدشو
#انقلاب_مخملی
#واتسلاو_هاول
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کلاس و کتاب توانا
  
انقلاب مخملی؛ پایان کمونیسم در چکسلواکی
«بالاخره دارد رخ میدهد!» این شعار هزاران معترض اهل چکسلواکی بود در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب مخملی. انقلابی که با رهبری واتسلاو هاول، نویسنده و نمایشنامهنویس، بدون خشونت طی شش هفته به پیروزی رسید.
در این پادکست با ما همراه شوید و روایت کامل پیروزی مردم چکسلواکی بر دیکتاتور را بشنوید!
http://bit.ly/2w5YWnV
در ساندکلاد:
http://bit.ly/2SHxogd
نسخه نوشتاری:
http://bit.ly/2TIz1KQ
فایل در کانال کتاب و کلاس توانا:
نسخه mp4:
https://t.me/Tavaana/1907
نسخه mp3:
https://t.me/Tavaana/1908
#پادکست #جنبش_ها_و_خیزش_ها
#چکسلواکی #مقاومت_مدنی #خشونت_پرهیز
#انقلاب_مخملی #واتسلاو_هاول
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
  «بالاخره دارد رخ میدهد!» این شعار هزاران معترض اهل چکسلواکی بود در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب مخملی. انقلابی که با رهبری واتسلاو هاول، نویسنده و نمایشنامهنویس، بدون خشونت طی شش هفته به پیروزی رسید.
در این پادکست با ما همراه شوید و روایت کامل پیروزی مردم چکسلواکی بر دیکتاتور را بشنوید!
http://bit.ly/2w5YWnV
در ساندکلاد:
http://bit.ly/2SHxogd
نسخه نوشتاری:
http://bit.ly/2TIz1KQ
فایل در کانال کتاب و کلاس توانا:
نسخه mp4:
https://t.me/Tavaana/1907
نسخه mp3:
https://t.me/Tavaana/1908
#پادکست #جنبش_ها_و_خیزش_ها
#چکسلواکی #مقاومت_مدنی #خشونت_پرهیز
#انقلاب_مخملی #واتسلاو_هاول
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
    VIEW IN TELEGRAM
  .
محمد رسول اف، برنده جایزه خرس طلایی برلین، در این پیام تلفنی به جشنواره، از «قدرت نهگفتن به ساختار حاکم» میگوید و از واتسلاو هاول نقل قول میآورد.
.
مطلب مرتبط:
گفتگو با واتسلاو هاول
http://bit.ly/1xIfIA6
.
#محمد_رسول_اف #جشنواره_برلین #واتسلاو_هاول #سینما
@Tavaana_TavaanaTech
  محمد رسول اف، برنده جایزه خرس طلایی برلین، در این پیام تلفنی به جشنواره، از «قدرت نهگفتن به ساختار حاکم» میگوید و از واتسلاو هاول نقل قول میآورد.
.
مطلب مرتبط:
گفتگو با واتسلاو هاول
http://bit.ly/1xIfIA6
.
#محمد_رسول_اف #جشنواره_برلین #واتسلاو_هاول #سینما
@Tavaana_TavaanaTech
ماموران پلیس مخفی چکسلواکی در شب پانزده مارس ۱۹۷۶ به خانهای که اعضای گروه موسیقی"آدمهای پلاستیکی کائنات" در آن برنامه اجرا میکردند ریختند و همه آنها را با خود بردند.
این گروه موسیقی راک معروفترین گروه موسیقی در کشور کمونیستی چکسلواکی بود. آنها با اینکه خود را فعال سیاسی تلقی نمیکردند، به جرم"بر هم زدن آرامش عمومی، الکلیسم، اعتیاد به مواد مخدر و رفتارهای جامعهستیزانه" محکوم به تحمل زندانهای طویلالمدت شدند. رژیم موسیقی راک و پاپ را به منزله خطری علیه خودش میدانست. آدم پلاستیکیها ابتدا با مجوز کار میکردند و کنسرت میدادند اما موقعی که هوادارانشان زیاد شد مجوز اجراهای عمومیشان لغو شد و آنها از این پس فقط در مهمانیهای خصوصی مردم برنامه اجرا میکردند.
اما رژیم این را هم تاب نیاورد و کل اعضای گروه و بیست تن از طرفداران آنها را دستگیر و زندانی کرد. از نظر رژیم اینها "مشتی تن لش جامعهستیز و سوسیالیست ستیز" بودند. اما واتسلاو هاول، روشنفکر چک، عاشق آدم پلاستیکیها و موسیقیشان بود. او در جلسه دادگاه نمایشی آنها شرکت کرد و بلافاصله مقاله محکمی در دفاع از آنها نوشت و متذکر شد "آدم پلاستیکیها، خیلی ساده، جوانانی هستند که میخواهند به شیوه خاص خودشان زندگی کنند. آنها هیچ جرمی مرتکب نشدهاند. آنها دوست دارند ترانهای را بخوانند که دلشان میخواهد. آنها دوست دارند با خودشان راحت و روراست باشند"
هاول دو ماه پس از محاکمه آدم پلاستیکیها، به اتفاق گروهی دیگر از روشنفکران و هنرمندان چک تشکیلاتی را تاسیس کرد که هدفش تلاش برای آزادی اعضای این گروه موسیقی و جلب توجه عموم به نقض حقوق بشر در چکسلواکی بود. اطلاعیه تاسیس تشکیلات مذکور به "منشور هفتاد و هفت" معروف شد.
به این ترتیب، یک گروه موسیقی راک کلید نابودی رژیم کمونیستی چکسلواکی را زد. منشور ۷۷ به شالودهای برای اتحاد روشنفکران و سپس مردم چکسلواکی علیه یک رژیم مستبد تبدیل شد.
این مبارزات سرانجام به سقوط رژیم منجر شد.
بیژن اشتری، در اینستاگرام خود نوشت که این متن خلاصه شده، بخشی از کتابی است که دارد ترجمه می کند به اسم: "انقلاب هزار و نهصد و هشتاد و نه"، نوشته ویکتور سبستین، نشر ثالث
 
#انقلاب_مخملی #چکسلواکی #واتسلاو_هاول
مرتبط:
انقلاب مخملی؛ پایان کمونیسم در چکسلواکی
http://bit.ly/2w5YWnV
@Tavaana_TavaanaTech
  
  این گروه موسیقی راک معروفترین گروه موسیقی در کشور کمونیستی چکسلواکی بود. آنها با اینکه خود را فعال سیاسی تلقی نمیکردند، به جرم"بر هم زدن آرامش عمومی، الکلیسم، اعتیاد به مواد مخدر و رفتارهای جامعهستیزانه" محکوم به تحمل زندانهای طویلالمدت شدند. رژیم موسیقی راک و پاپ را به منزله خطری علیه خودش میدانست. آدم پلاستیکیها ابتدا با مجوز کار میکردند و کنسرت میدادند اما موقعی که هوادارانشان زیاد شد مجوز اجراهای عمومیشان لغو شد و آنها از این پس فقط در مهمانیهای خصوصی مردم برنامه اجرا میکردند.
اما رژیم این را هم تاب نیاورد و کل اعضای گروه و بیست تن از طرفداران آنها را دستگیر و زندانی کرد. از نظر رژیم اینها "مشتی تن لش جامعهستیز و سوسیالیست ستیز" بودند. اما واتسلاو هاول، روشنفکر چک، عاشق آدم پلاستیکیها و موسیقیشان بود. او در جلسه دادگاه نمایشی آنها شرکت کرد و بلافاصله مقاله محکمی در دفاع از آنها نوشت و متذکر شد "آدم پلاستیکیها، خیلی ساده، جوانانی هستند که میخواهند به شیوه خاص خودشان زندگی کنند. آنها هیچ جرمی مرتکب نشدهاند. آنها دوست دارند ترانهای را بخوانند که دلشان میخواهد. آنها دوست دارند با خودشان راحت و روراست باشند"
هاول دو ماه پس از محاکمه آدم پلاستیکیها، به اتفاق گروهی دیگر از روشنفکران و هنرمندان چک تشکیلاتی را تاسیس کرد که هدفش تلاش برای آزادی اعضای این گروه موسیقی و جلب توجه عموم به نقض حقوق بشر در چکسلواکی بود. اطلاعیه تاسیس تشکیلات مذکور به "منشور هفتاد و هفت" معروف شد.
به این ترتیب، یک گروه موسیقی راک کلید نابودی رژیم کمونیستی چکسلواکی را زد. منشور ۷۷ به شالودهای برای اتحاد روشنفکران و سپس مردم چکسلواکی علیه یک رژیم مستبد تبدیل شد.
این مبارزات سرانجام به سقوط رژیم منجر شد.
بیژن اشتری، در اینستاگرام خود نوشت که این متن خلاصه شده، بخشی از کتابی است که دارد ترجمه می کند به اسم: "انقلاب هزار و نهصد و هشتاد و نه"، نوشته ویکتور سبستین، نشر ثالث
#انقلاب_مخملی #چکسلواکی #واتسلاو_هاول
مرتبط:
انقلاب مخملی؛ پایان کمونیسم در چکسلواکی
http://bit.ly/2w5YWnV
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
  
  توانا: آموزشكده جامعه مدنى
  . ماموران پلیس مخفی چکسلواکی در شب پانزده مارس ۱۹۷۶ به خانهای که اعضای گروه موسیقی"آدمهای پلاستیکی کائنات" در آن برنامه اجرا میکردند ریختند و همه آنها را با خود بردند. این گروه موسیقی راک معروفترین گروه موسیقی در کشور کمونیستی چکسلواکی بود. آنها…
  نبرد با دیکتاتور؛ ما فقط یک بار باید پیروز شویم!
واژه «دیکتاتوری»، تاریخی به وسعت تباهشدن میلیونها جان و زندگی شیرین، در خود دارد. با این حال تاریخ، پر از نمونههای درخشانی است از پیروزی شهروندان بر دیکتاتوریها؛ نمونههایی که میتوانند برای کسانی که هنوز در وضعیتهایی مشابه به سر میبرند، امیدبخش و آموزنده باشند.
این مستند کوتاه، نگاهی به این تجربهها دارد.
https://youtu.be/Za50bsJ53rE
#واتسلاو_هاول #دیکتاتوری #مستند #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
  
  واژه «دیکتاتوری»، تاریخی به وسعت تباهشدن میلیونها جان و زندگی شیرین، در خود دارد. با این حال تاریخ، پر از نمونههای درخشانی است از پیروزی شهروندان بر دیکتاتوریها؛ نمونههایی که میتوانند برای کسانی که هنوز در وضعیتهایی مشابه به سر میبرند، امیدبخش و آموزنده باشند.
این مستند کوتاه، نگاهی به این تجربهها دارد.
https://youtu.be/Za50bsJ53rE
#واتسلاو_هاول #دیکتاتوری #مستند #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
YouTube
  
  نبرد با دیکتاتور؛ ما فقط یک بار باید پیروز شویم!
  واژه «دیکتاتوری»، تاریخی به وسعت تباهشدن میلیونها جان و زندگی شیرین، در خود دارد. با این حال تاریخ، پر از نمونههای درخشانی است از پیروزی شهروندان بر دیکتاتوریها؛ نمونههایی که میتوانند برای کسانی که هنوز در وضعیتهایی مشابه به سر میبرند، امیدبخش و آموزنده…
👍14
  Media is too big
    VIEW IN TELEGRAM
  
نبرد با دیکتاتور؛ ما فقط یک بار باید پیروز شویم!
واژه «دیکتاتوری»، تاریخی به وسعت تباهشدن میلیونها جان و زندگی شیرین، در خود دارد. با این حال تاریخ، پر از نمونههای درخشانی است از پیروزی شهروندان بر دیکتاتوریها؛ نمونههایی که میتوانند برای کسانی که هنوز در وضعیتهایی مشابه به سر میبرند، امیدبخش و آموزنده باشند.
این مستند کوتاه، نگاهی به این تجربهها دارد.
https://tavaana.org/fa/Documentary_Transition
#واتسلاو_هاول #دیکتاتوری #مستند #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نبرد با دیکتاتور؛ ما فقط یک بار باید پیروز شویم!
واژه «دیکتاتوری»، تاریخی به وسعت تباهشدن میلیونها جان و زندگی شیرین، در خود دارد. با این حال تاریخ، پر از نمونههای درخشانی است از پیروزی شهروندان بر دیکتاتوریها؛ نمونههایی که میتوانند برای کسانی که هنوز در وضعیتهایی مشابه به سر میبرند، امیدبخش و آموزنده باشند.
این مستند کوتاه، نگاهی به این تجربهها دارد.
https://tavaana.org/fa/Documentary_Transition
#واتسلاو_هاول #دیکتاتوری #مستند #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍28
  Media is too big
    VIEW IN TELEGRAM
  
نبرد با دیکتاتور؛ ما فقط یک بار باید پیروز شویم!
واژه «دیکتاتوری»، تاریخی به وسعت تباهشدن میلیونها جان و زندگی شیرین، در خود دارد. با این حال تاریخ، پر از نمونههای درخشانی است از پیروزی شهروندان بر دیکتاتوریها؛ نمونههایی که میتوانند برای کسانی که هنوز در وضعیتهایی مشابه به سر میبرند، امیدبخش و آموزنده باشند.
این مستند کوتاه، نگاهی به این تجربهها دارد.
https://tavaana.org/fa/Documentary_Transition
#واتسلاو_هاول #دیکتاتوری #مستند #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نبرد با دیکتاتور؛ ما فقط یک بار باید پیروز شویم!
واژه «دیکتاتوری»، تاریخی به وسعت تباهشدن میلیونها جان و زندگی شیرین، در خود دارد. با این حال تاریخ، پر از نمونههای درخشانی است از پیروزی شهروندان بر دیکتاتوریها؛ نمونههایی که میتوانند برای کسانی که هنوز در وضعیتهایی مشابه به سر میبرند، امیدبخش و آموزنده باشند.
این مستند کوتاه، نگاهی به این تجربهها دارد.
https://tavaana.org/fa/Documentary_Transition
#واتسلاو_هاول #دیکتاتوری #مستند #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍24❤4
  Forwarded from گفتوشنود
چرا مفهوم ایدئولوژی در کتاب قدرت بیقدرتان امری منفی تلقی میشود؟
✍️حسین اکبرینسب
دلایل زیادی وجود دارد که هاول ایدئولوژی را امری منفی بهحساب میآورد و اثرات آن را در پیشبرد اهداف نظامهای پساتوتالیتر مهم میداند. در این یادداشت کوتاه بعضی از این دلایل را برمیشماریم:
۱. ایدئولوژی معطوف به هدفی خاص است و برای رسیدن به آن هدف خاص، از هر روش و حربهای ـ چه درست و چه نادرست ـ استفاده میکند. بنابراین، رسیدن به آن هدف، در عمل معیار قضاوت و ارزشگذاری بسیاری از امور میشود.
۲. ایدئولوژی گزینشگر است و از میان حقایق گوناگون در مورد یک امر، بخش دلخواهش را برمیگزیند و با بزرگ جلوه دادن آن، سعی میکند سایر بخشها را به حاشیه رانده یا اصلاً نادیده بگیرد؛ این گزینشگری در همهی عرصهها رخ میدهد: از مذهب، هر آنچه که میخواهد را برمیگیرد؛ از فرهنگ، بخشهای دلخواهش را گزینش میکند و بدتر از همه، از تاریخ فقط آنچه را که تمایل دارد و به کارش میآید، میبیند یا روایت میکند.
۳. ایدئولوژی حقیقت را تحریف میکند: هر جا که لازم باشد، اموری را برمیسازد و جعل میکند، بهنام رخدادِ حقیقت تبلیغ مینماید و به نمایش میگذارد.
۴. ایدئولوژی بهشدت وابسته به تبلیغ و نمایش است. بوقهای تبلیغاتی بزرگی تدارک میبیند و تلاش میکند صدای رسای آنها را به گوش جهان برساند و حتی اگر ممکن باشد، گوش جهان را کر کند تا صدای دیگری غیر از صدای او شنیده نشود.
۵. ایدئولوژی دیگریستیز و دشمنتراش است. از دیگریستیزی، تأیید خودش را مراد میکند و از دشمنتراشی، ترسی عمومی در دل همراهانش میافکند تا همواره ناچار باشند به او پناه بیاورند تا در امان باشند.
۶. ایدئولوژی یک دستگاه نشانهشناختی و سمبلیک برای خود تولید میکند و در درون این دستگاه، مفاهیم و اصطلاحات خاصی را خلق میکند و به گردش درمیآورد؛ این دستگاه نشانهشناختی بسته است و نشانههای آن مرتب تکرار میشوند و به هم ارجاع پیدا میکنند؛ مثلاً مفاهیمی مانند «مقاومت»، «مبارزه»، «فرودست»، «فرادست»، «مستضعف»، «مستکبر» و... مفاهیمی هستند که مرتب در نظامهای ایدئولوژیک چپ، تکرار میشوند و مدام بر آنها شرح نوشته میشود یا در بسط آنها سخن سر داده میشود. این مفاهیم ممکن است در زندگی حقیقی، معانی جالب و جذابی داشته باشند اما در دستگاه نشانهشناختی ایدئولوژیک، جمود پیدا میکنند و فقط برای منظورهای خاصی بهکار برده میشوند. بنابراین، ایدئولوژی در عمل سرچشمهی جوشان زبان را میخشکاند و آن را به امری فاقد خلاقیت، با ظرفیتهای معنایی اندک و بیخاصیت مبدل میسازد.
۷. ایدئولوژی سعی میکند خود را عملگرا و متعهد معرفی کند؛ اما در حقیقت بر تعهداتی که تعریف میکند، نوعی آرمانگرایی واهی حاکم است که عملاً دستیابی به آنها امکانپذیر نیست. بنابراین، مرتب تحقق وعدهها را به آینده موکول میکند و در نهایت دست به یک ظاهرسازی میزند. ظاهرسازی و فریب، در نهایت ایستگاه محتوم همهی ایدئولوژیهاست. در این ایستگاه، همهی نیروی ایدئولوژیها در نهایت صرف نمایشهای توخالی و عرضاندامهای بیهوده میشود تا در نهایت، از فرط هزینههای بیبازگشت، کم میآورند و فرو میریزند. بنابراین، ایستگاه ظاهرسازی، عملاً ایستگاه سقوط هم هست.
۸. هر ایدئولوژی تعدادی ایدئولوگ دارد که تلاش میکنند مفاهیم ایدئولوژیک را در حوزههای گوناگون مانند هنر، ادبیات، دین، فرهنگ و حتی حوزهی زیست روزمره تولید و منتشر کنند.
۹. ایدئولوژی سعی میکند ساحت زندگی حقیقی را تصاحب کند و آن را ـ که پر از اتفاق، خلاقیت و تازگی است ـ به مناسک تعریفشده فروبکاهد. آن را پر از مرز و خطکشی نموده و بر اساس این مرزها و خطکشیها، به دستهبندیهای خودی و غیرخودی پرداخته و افراد خارج از مرزهای تعریفشده را بهمثابه غریبههای ایدئولوژیک، نشانهگذاری کرده و در درون خاک خویش تبعید میگرداند؛ افراد زیادی در درون مرزهای ایدئولوژیک، تبعیدی محسوب میشوند و از بسیاری از منافع و آزادیها محروم میگردند.
۱۰. ایدئولوژی فردیتکش و ضد خلاقیت است. ایدئولوژی تمایل دارد در وهلهی اول همه فکر نکنند، به روش خود عمل و حتی زندگی نکنند، بلکه با پذیرش دستورالعملها و آموزههای ایدئولوژیک، مطابق آنها عمل کنند. بنابراین، توصیهی اکید ایدئولوژی برای همگان تقلید است و اجرای بیچونوچرای دستورالعملها که عملاً ضد فردیت، خلاقیت و زندگی است.
ادامه در اسلایدها
نسخه شنیداری کتاب قدرت بیقدرتان را در سایت آموزشکده توانا بشنوید
https://www.tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
#واتسلاو_هاول #ایدئولوژی #دیکتاتور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
✍️حسین اکبرینسب
دلایل زیادی وجود دارد که هاول ایدئولوژی را امری منفی بهحساب میآورد و اثرات آن را در پیشبرد اهداف نظامهای پساتوتالیتر مهم میداند. در این یادداشت کوتاه بعضی از این دلایل را برمیشماریم:
۱. ایدئولوژی معطوف به هدفی خاص است و برای رسیدن به آن هدف خاص، از هر روش و حربهای ـ چه درست و چه نادرست ـ استفاده میکند. بنابراین، رسیدن به آن هدف، در عمل معیار قضاوت و ارزشگذاری بسیاری از امور میشود.
۲. ایدئولوژی گزینشگر است و از میان حقایق گوناگون در مورد یک امر، بخش دلخواهش را برمیگزیند و با بزرگ جلوه دادن آن، سعی میکند سایر بخشها را به حاشیه رانده یا اصلاً نادیده بگیرد؛ این گزینشگری در همهی عرصهها رخ میدهد: از مذهب، هر آنچه که میخواهد را برمیگیرد؛ از فرهنگ، بخشهای دلخواهش را گزینش میکند و بدتر از همه، از تاریخ فقط آنچه را که تمایل دارد و به کارش میآید، میبیند یا روایت میکند.
۳. ایدئولوژی حقیقت را تحریف میکند: هر جا که لازم باشد، اموری را برمیسازد و جعل میکند، بهنام رخدادِ حقیقت تبلیغ مینماید و به نمایش میگذارد.
۴. ایدئولوژی بهشدت وابسته به تبلیغ و نمایش است. بوقهای تبلیغاتی بزرگی تدارک میبیند و تلاش میکند صدای رسای آنها را به گوش جهان برساند و حتی اگر ممکن باشد، گوش جهان را کر کند تا صدای دیگری غیر از صدای او شنیده نشود.
۵. ایدئولوژی دیگریستیز و دشمنتراش است. از دیگریستیزی، تأیید خودش را مراد میکند و از دشمنتراشی، ترسی عمومی در دل همراهانش میافکند تا همواره ناچار باشند به او پناه بیاورند تا در امان باشند.
۶. ایدئولوژی یک دستگاه نشانهشناختی و سمبلیک برای خود تولید میکند و در درون این دستگاه، مفاهیم و اصطلاحات خاصی را خلق میکند و به گردش درمیآورد؛ این دستگاه نشانهشناختی بسته است و نشانههای آن مرتب تکرار میشوند و به هم ارجاع پیدا میکنند؛ مثلاً مفاهیمی مانند «مقاومت»، «مبارزه»، «فرودست»، «فرادست»، «مستضعف»، «مستکبر» و... مفاهیمی هستند که مرتب در نظامهای ایدئولوژیک چپ، تکرار میشوند و مدام بر آنها شرح نوشته میشود یا در بسط آنها سخن سر داده میشود. این مفاهیم ممکن است در زندگی حقیقی، معانی جالب و جذابی داشته باشند اما در دستگاه نشانهشناختی ایدئولوژیک، جمود پیدا میکنند و فقط برای منظورهای خاصی بهکار برده میشوند. بنابراین، ایدئولوژی در عمل سرچشمهی جوشان زبان را میخشکاند و آن را به امری فاقد خلاقیت، با ظرفیتهای معنایی اندک و بیخاصیت مبدل میسازد.
۷. ایدئولوژی سعی میکند خود را عملگرا و متعهد معرفی کند؛ اما در حقیقت بر تعهداتی که تعریف میکند، نوعی آرمانگرایی واهی حاکم است که عملاً دستیابی به آنها امکانپذیر نیست. بنابراین، مرتب تحقق وعدهها را به آینده موکول میکند و در نهایت دست به یک ظاهرسازی میزند. ظاهرسازی و فریب، در نهایت ایستگاه محتوم همهی ایدئولوژیهاست. در این ایستگاه، همهی نیروی ایدئولوژیها در نهایت صرف نمایشهای توخالی و عرضاندامهای بیهوده میشود تا در نهایت، از فرط هزینههای بیبازگشت، کم میآورند و فرو میریزند. بنابراین، ایستگاه ظاهرسازی، عملاً ایستگاه سقوط هم هست.
۸. هر ایدئولوژی تعدادی ایدئولوگ دارد که تلاش میکنند مفاهیم ایدئولوژیک را در حوزههای گوناگون مانند هنر، ادبیات، دین، فرهنگ و حتی حوزهی زیست روزمره تولید و منتشر کنند.
۹. ایدئولوژی سعی میکند ساحت زندگی حقیقی را تصاحب کند و آن را ـ که پر از اتفاق، خلاقیت و تازگی است ـ به مناسک تعریفشده فروبکاهد. آن را پر از مرز و خطکشی نموده و بر اساس این مرزها و خطکشیها، به دستهبندیهای خودی و غیرخودی پرداخته و افراد خارج از مرزهای تعریفشده را بهمثابه غریبههای ایدئولوژیک، نشانهگذاری کرده و در درون خاک خویش تبعید میگرداند؛ افراد زیادی در درون مرزهای ایدئولوژیک، تبعیدی محسوب میشوند و از بسیاری از منافع و آزادیها محروم میگردند.
۱۰. ایدئولوژی فردیتکش و ضد خلاقیت است. ایدئولوژی تمایل دارد در وهلهی اول همه فکر نکنند، به روش خود عمل و حتی زندگی نکنند، بلکه با پذیرش دستورالعملها و آموزههای ایدئولوژیک، مطابق آنها عمل کنند. بنابراین، توصیهی اکید ایدئولوژی برای همگان تقلید است و اجرای بیچونوچرای دستورالعملها که عملاً ضد فردیت، خلاقیت و زندگی است.
ادامه در اسلایدها
نسخه شنیداری کتاب قدرت بیقدرتان را در سایت آموزشکده توانا بشنوید
https://www.tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
#واتسلاو_هاول #ایدئولوژی #دیکتاتور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤10👍9
  زندگی خوب به مثابه مبارزه، انقلاب و سیاست اصیل!
✍️دکتر حسین اکبرینسب
هاول جایی در متن کتابش (قدرت بیقدرتان) میگوید: یک نظام خوب یا بهتر، لزوماً باعث یک زندگی بهتر نمیشود، بلکه برعکس، یک زندگی خوب یا بهتر است که منجر به یک نظام خوب یا بهتر میشود. مسئلهی هاول صرفاً تغییر یک رژیم سیاسی خاص نیست؛ بلکه موضوع پروژهی او، علاوه بر تغییر، تداوم، پایداری و بهبود است. گیرم که ما توانستیم نظام حاکم را به هر شکل ممکن تغییر دهیم؛ وقتی در معدل کلی جامعه، انسانهای خوبی نیستیم و زندگی متناسب با حقیقت و پایبند به ارزشهای انسانی نداریم، آیا میتوانیم آن تغییر را در راستای زیستن بهتر و اصیلتر هدایت نماییم و حفظ کنیم؟
شرط تضمین این اتفاق، این است که ما زندگی بهتری داشته باشیم؛ انسانهایی باشیم فضیلتمند که در دایرهی حقیقت زندگی میکنیم. اگر چنین باشد، بسیار بعید است نظامی که برای حکومت و تدبیر امور برمیگزینیم، نظامی دیکتاتور و کنترلگر و مخربِ زندگی جامعه باشد.
شاید پاسخ به این سؤال بسیار دشوار به نظر برسد که مگر میشود در سایهی حکومت پساتوتالیتر، زندگی خوب داشت و در دایرهی حقیقت زندگی کرد؟ هاول معتقد است بخش مهمی از ماهیت حاکمیت پساتوتالیتر را زیستن تکتک ما در چنبرهی دروغ تشکیل میدهد. زیستن ما در چنبرهی دروغ و ریاکاریها و رفتارهای سراسر تزویرآمیزمان، در واقع تاروپود نظام پساتوتالیتر را تشکیل میدهد. بنابراین، اگر بخش قابلتوجهی از ما مصمم به خروج از چنبرهی دروغ و پیوستن به دایرهی حقیقت شویم، بهناچار تار و پود نظام پساتوتالیتر از هم میگسلد و شیرازهاش از هم میپاشد. و آنچه از آن باقی میماند، عملاً یک هستی سست و بیبنیاد است که در مواجهه با اولین اتفاق مهم، از هم میپاشد و عملاً به پایان میرسد.
این موضوع صرفاً امری انتزاعی و رویا و خیال نیست؛ بلکه آنچه در انقلاب مخملی پراگ رخ داده است، تأیید همین حقیقت است که هاول بیان میکند.
ـ این مطلب دکتر اکبرینسب از گروه تلگرامی خوانش کتاب «قدرت بیقدرتان» برداشته شده است.
نسخه شنیداری کتاب قدرت بیقدرتان را در سایت آموزشکده توانا بشنوید
https://www.tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
#ایران #قدرت_بی_قدرتان #واتسلاو_هاول #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️دکتر حسین اکبرینسب
هاول جایی در متن کتابش (قدرت بیقدرتان) میگوید: یک نظام خوب یا بهتر، لزوماً باعث یک زندگی بهتر نمیشود، بلکه برعکس، یک زندگی خوب یا بهتر است که منجر به یک نظام خوب یا بهتر میشود. مسئلهی هاول صرفاً تغییر یک رژیم سیاسی خاص نیست؛ بلکه موضوع پروژهی او، علاوه بر تغییر، تداوم، پایداری و بهبود است. گیرم که ما توانستیم نظام حاکم را به هر شکل ممکن تغییر دهیم؛ وقتی در معدل کلی جامعه، انسانهای خوبی نیستیم و زندگی متناسب با حقیقت و پایبند به ارزشهای انسانی نداریم، آیا میتوانیم آن تغییر را در راستای زیستن بهتر و اصیلتر هدایت نماییم و حفظ کنیم؟
شرط تضمین این اتفاق، این است که ما زندگی بهتری داشته باشیم؛ انسانهایی باشیم فضیلتمند که در دایرهی حقیقت زندگی میکنیم. اگر چنین باشد، بسیار بعید است نظامی که برای حکومت و تدبیر امور برمیگزینیم، نظامی دیکتاتور و کنترلگر و مخربِ زندگی جامعه باشد.
شاید پاسخ به این سؤال بسیار دشوار به نظر برسد که مگر میشود در سایهی حکومت پساتوتالیتر، زندگی خوب داشت و در دایرهی حقیقت زندگی کرد؟ هاول معتقد است بخش مهمی از ماهیت حاکمیت پساتوتالیتر را زیستن تکتک ما در چنبرهی دروغ تشکیل میدهد. زیستن ما در چنبرهی دروغ و ریاکاریها و رفتارهای سراسر تزویرآمیزمان، در واقع تاروپود نظام پساتوتالیتر را تشکیل میدهد. بنابراین، اگر بخش قابلتوجهی از ما مصمم به خروج از چنبرهی دروغ و پیوستن به دایرهی حقیقت شویم، بهناچار تار و پود نظام پساتوتالیتر از هم میگسلد و شیرازهاش از هم میپاشد. و آنچه از آن باقی میماند، عملاً یک هستی سست و بیبنیاد است که در مواجهه با اولین اتفاق مهم، از هم میپاشد و عملاً به پایان میرسد.
این موضوع صرفاً امری انتزاعی و رویا و خیال نیست؛ بلکه آنچه در انقلاب مخملی پراگ رخ داده است، تأیید همین حقیقت است که هاول بیان میکند.
ـ این مطلب دکتر اکبرینسب از گروه تلگرامی خوانش کتاب «قدرت بیقدرتان» برداشته شده است.
نسخه شنیداری کتاب قدرت بیقدرتان را در سایت آموزشکده توانا بشنوید
https://www.tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
#ایران #قدرت_بی_قدرتان #واتسلاو_هاول #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍12🕊11❤4👎1
  آغاز کن، حتی اگر پایان را نمیدانی؛
چرا در مبارزه با استبداد، «امید واهی» آسیبزا است؟
در قدرت بیقدرتان، واتسلاف هاول تفاوتی بنیادین را برجسته میکند:
امید را از آنچه او «زادگی» یا تولد مینامد، جدا میسازد.
در نظامهای سرکوبگر، امید اغلب به شکل یک انتظار منفعلانه درمیآید:
امید به اینکه روزی شرایط خودبهخود بهتر شود،
یا کسی بیاید و ما را نجات دهد،
یا ظلم، خودبهخود فروبریزد.
این نوع امید، اگرچه دلفریب است، در واقع ما را از مسئولیت فردی و کنش فعال دور میکند.
ما را به تماشاگرانی تبدیل میکند که در حاشیه ماندهاند، منتظر تغییری که قرار نیست از جایی بیرون آغاز شود.
اما در مقابل، هاول از مفهومی سخن میگوید که بهمراتب ریشهدارتر و رهاییبخشتر است: زادگی.
زادگی، یا تولد، یعنی توانایی انسان برای آغاز کردن چیزی نو—بیپیشینه، بیدستور، بیانتظار پاداش.
یعنی برخاستن، ایستادن، و عمل کردن نه بهخاطر تضمین نتیجه، بلکه بهخاطر درستی آن عمل.
در این معنا، زادگی یعنی من تصمیم میگیرم «با حقیقت زندگی کنم»، حتی اگر هیچکس نبیند یا همراهی نکند.
یعنی من دروغ را نمیپذیرم، حتی اگر تنها بمانم.
و همین کنش کوچک، همین نهگفتن فردی، میتواند آغاز شکافی در دیوار عظیم استبداد باشد.
در مسیر آزادی، آنچه ما را پیش میبرد، نه امید به نجات، بلکه شجاعت آغاز کردن است.
شجاعت زاده شدن، هر روز، در لحظهای که میتوانیم حقیقت را انتخاب کنیم حتی در تاریکترین شرایط.
هاول به ما یادآوری میکند:
«امید، نه به معنای خوشبینی، بلکه به معنای زیستن در راستی است، صرفنظر از آنکه نتیجه چه باشد.»
نه منتظر بمان، نه امیدوار باش—زاده شو
و این، عمیقترین قدرت بیقدرتان است.
ـ مطلب فوق را یکی از مخاطبان فرستاده است.
#واتسلاو_هاول #شهامت #امید #مقاومت_مدنی #مقاومت_زندگیست #مسئولیت_فردی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چرا در مبارزه با استبداد، «امید واهی» آسیبزا است؟
در قدرت بیقدرتان، واتسلاف هاول تفاوتی بنیادین را برجسته میکند:
امید را از آنچه او «زادگی» یا تولد مینامد، جدا میسازد.
در نظامهای سرکوبگر، امید اغلب به شکل یک انتظار منفعلانه درمیآید:
امید به اینکه روزی شرایط خودبهخود بهتر شود،
یا کسی بیاید و ما را نجات دهد،
یا ظلم، خودبهخود فروبریزد.
این نوع امید، اگرچه دلفریب است، در واقع ما را از مسئولیت فردی و کنش فعال دور میکند.
ما را به تماشاگرانی تبدیل میکند که در حاشیه ماندهاند، منتظر تغییری که قرار نیست از جایی بیرون آغاز شود.
اما در مقابل، هاول از مفهومی سخن میگوید که بهمراتب ریشهدارتر و رهاییبخشتر است: زادگی.
زادگی، یا تولد، یعنی توانایی انسان برای آغاز کردن چیزی نو—بیپیشینه، بیدستور، بیانتظار پاداش.
یعنی برخاستن، ایستادن، و عمل کردن نه بهخاطر تضمین نتیجه، بلکه بهخاطر درستی آن عمل.
در این معنا، زادگی یعنی من تصمیم میگیرم «با حقیقت زندگی کنم»، حتی اگر هیچکس نبیند یا همراهی نکند.
یعنی من دروغ را نمیپذیرم، حتی اگر تنها بمانم.
و همین کنش کوچک، همین نهگفتن فردی، میتواند آغاز شکافی در دیوار عظیم استبداد باشد.
در مسیر آزادی، آنچه ما را پیش میبرد، نه امید به نجات، بلکه شجاعت آغاز کردن است.
شجاعت زاده شدن، هر روز، در لحظهای که میتوانیم حقیقت را انتخاب کنیم حتی در تاریکترین شرایط.
هاول به ما یادآوری میکند:
«امید، نه به معنای خوشبینی، بلکه به معنای زیستن در راستی است، صرفنظر از آنکه نتیجه چه باشد.»
نه منتظر بمان، نه امیدوار باش—زاده شو
و این، عمیقترین قدرت بیقدرتان است.
ـ مطلب فوق را یکی از مخاطبان فرستاده است.
#واتسلاو_هاول #شهامت #امید #مقاومت_مدنی #مقاومت_زندگیست #مسئولیت_فردی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👌19❤12
  سبزیفروش فرمانبر؛ تابلویی که حقیقت را پنهان میکند!
پیام همراهان
در یکی از تأملبرانگیزترین نوشتههای سیاسی سده گذشته، واتسلاف هاول – نویسنده، نمایشنامهنویس و رئیسجمهور بعدی چک – از یک سبزیفروش ساده سخن میگوید که در ویترین مغازهاش تابلویی نصب کرده: «کارگران جهان متحد شوید!»
او این شعار را نه از سر باور، بلکه از سر ترس و عادت آویخته است. او میداند که نادیده گرفتن این «وظیفهی نمایشی» ممکن است هزینه داشته باشد؛ پس تن میدهد. در ظاهر، این یک حرکت بیاهمیت است؛ اما بهزعم هاول، همین رفتارهای ظاهراً بیخطر، ستونهای رژیمهای تمامیتخواه را نگاه میدارند.
هاول نشان میدهد که قدرت نظامهای توتالیتر، فقط در اسلحه و زندان نیست؛ بلکه در نمایشهای روزمرهی اطاعت از سوی شهروندان است. هر فردی که تابلو را بیاعتقاد نصب میکند، هر کارمندی که شعار را بدون فکر تکرار میکند، و هر انسانی که از ترس یا مصلحت، دروغ رسمی را بازتولید میکند، بخشی از ماشین سرکوب میشود.
اما همین سبزیفروش، اگر تصمیم بگیرد تابلو را برندارد، اگر دروغ را تکرار نکند، حتی بیسروصدا، در حقیقت زندگی کرده است. این، بهزعم هاول، یک کنش سیاسی است. مقاومتی آرام اما ریشهدار.
ما امروز در ایران، زیر سایهی رژیمی زندگی میکنیم که مانند همهی حکومتهای تمامیتخواه، از طریق ترس و نمایش وفاداری ظاهری ادامه مییابد. نه فقط با سرکوب، که با سکوت، با همراهی ناخواسته، با آیینهای تکرارشوندهی دروغ.
تکرار شعارها، حضور در مراسم حکومتی، امضای طومارهای فرمایشی، یا حتی فقط وانمود کردن به همراهی — همه تابلوهاییاند در ویترین زندگیمان.
شاید وقت آن رسیده باشد که تابلو را برداریم.
نه لزوماً با فریاد،
بلکه با حقیقت.
#واتسلاو_هاول #قدرت_بی_قدرتان #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری__مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام همراهان
در یکی از تأملبرانگیزترین نوشتههای سیاسی سده گذشته، واتسلاف هاول – نویسنده، نمایشنامهنویس و رئیسجمهور بعدی چک – از یک سبزیفروش ساده سخن میگوید که در ویترین مغازهاش تابلویی نصب کرده: «کارگران جهان متحد شوید!»
او این شعار را نه از سر باور، بلکه از سر ترس و عادت آویخته است. او میداند که نادیده گرفتن این «وظیفهی نمایشی» ممکن است هزینه داشته باشد؛ پس تن میدهد. در ظاهر، این یک حرکت بیاهمیت است؛ اما بهزعم هاول، همین رفتارهای ظاهراً بیخطر، ستونهای رژیمهای تمامیتخواه را نگاه میدارند.
هاول نشان میدهد که قدرت نظامهای توتالیتر، فقط در اسلحه و زندان نیست؛ بلکه در نمایشهای روزمرهی اطاعت از سوی شهروندان است. هر فردی که تابلو را بیاعتقاد نصب میکند، هر کارمندی که شعار را بدون فکر تکرار میکند، و هر انسانی که از ترس یا مصلحت، دروغ رسمی را بازتولید میکند، بخشی از ماشین سرکوب میشود.
اما همین سبزیفروش، اگر تصمیم بگیرد تابلو را برندارد، اگر دروغ را تکرار نکند، حتی بیسروصدا، در حقیقت زندگی کرده است. این، بهزعم هاول، یک کنش سیاسی است. مقاومتی آرام اما ریشهدار.
ما امروز در ایران، زیر سایهی رژیمی زندگی میکنیم که مانند همهی حکومتهای تمامیتخواه، از طریق ترس و نمایش وفاداری ظاهری ادامه مییابد. نه فقط با سرکوب، که با سکوت، با همراهی ناخواسته، با آیینهای تکرارشوندهی دروغ.
تکرار شعارها، حضور در مراسم حکومتی، امضای طومارهای فرمایشی، یا حتی فقط وانمود کردن به همراهی — همه تابلوهاییاند در ویترین زندگیمان.
شاید وقت آن رسیده باشد که تابلو را برداریم.
نه لزوماً با فریاد،
بلکه با حقیقت.
#واتسلاو_هاول #قدرت_بی_قدرتان #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری__مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍31💯5🕊4❤3
  از یک «نه» کوچک تا یک تحول بزرگ
تغییر واقعی، از پایین آغاز میشود
پیام همراهان
در کتاب ماندگار قدرت بیقدرتان، واتسلاو هاول با نگاهی عمیق و انسانی، بر این حقیقت ساده اما بنیادین تأکید میکند: تغییر پایدار اجتماعی و سیاسی نه از بالا، که از دل انسانها و در بطن جامعه آغاز میشود. جملهی «تغییر واقعی از پایین آغاز میشود» نه صرفاً یک شعار، بلکه لب سخن فلسفهی مقاومت مدنی هاول است—فلسفهای که قدرت واقعی را در انتخابهای اخلاقی، فردی و بیهیاهو میبیند.
به باور هاول، ساختارهای استبدادی فقط با زور و سرکوب تداوم نمییابند؛ بلکه از تکرار روزمرهی دروغها، اطاعت بیچالش، و همراهی ناخواستهی مردمی تغذیه میکنند که به ظاهر بیقدرتاند، اما در عمل ستونهای پنهان نظاماند. هرگاه فردی تصمیم بگیرد با وجدان خویش زندگی کند، از تظاهر پرهیز نماید و حقیقت را—حتی در سکوت—پاس بدارد، گامی کوچک اما ویرانگر برای نظام سرکوبگر برمیدارد.
اما این مقاومت خاموش در زندگی واقعی چگونه معنا مییابد؟ در دل یک نظام تمامیتخواه چون جمهوری اسلامی ایران، چگونه میتوان از «پایین» آغاز کرد؟ پاسخ، در انتخابهای کوچک اما آگاهانهایست که روزانه در زندگی شخصی و شغلیمان انجام میدهیم:
معلمی که در کلاس درس، بهجای تبلیغ روایت رسمی نظام، تفکر انتقادی، گفتوگوی آزاد و ارزشهای انسانی را آموزش میدهد. او شاید شعار سیاسی ندهد، اما بذر آگاهی را در ذهن نسل آینده میکارد.
نویسنده یا هنرمندی که بهجای بازتولید کلیشههای حکومتی، از زندگی واقعی مردم، دردها، زیباییها و تناقضهای جامعه روایت میکند؛ حتی اگر اثرش در گمنامی منتشر شود، پژواک آن تا عمق وجدان عمومی نفوذ میکند.
پزشک یا پرستاری که در نظامی تبعیضآمیز، بدون توجه به جنسیت، عقیده یا پوشش بیماران، صرفاً بر اساس کرامت انسانی با آنها رفتار میکند. همین تصمیم ساده، انکار عملی گفتمان تفرقه و تفکیک است.
کارمندی که بهرغم فشارها و عرفهای نانوشته، از پذیرش رشوه یا دروغ در اسناد و فرایندها سر باز میزند. این نه گفتن به فساد، گرچه بیصداست، اما به افول مشروعیت سیستم یاری میرساند.
شهروندی معمولی که در جمعهای خانوادگی یا شبکههای اجتماعی، از انتشار دروغهای حکومتی خودداری میکند و به روایت حقیقت پایبند میماند. این انتخاب، هرچند بیسروصدا، بازتابی از شرافت انسانیست.
هاول از «انقلاب درونی» سخن میگوید؛ انقلابی که با بازسازی درون انسان، با ایستادگی در برابر دروغ، و با کنشهای کوچک اما اصیل آغاز میشود. او مینویسد: «حتی انسانی که در ظاهر بیقدرت است، اگر از دروغ گفتن و تظاهر پرهیز کند، یک عمل سیاسی انجام داده است.»
در جهانی که قدرتهای بیرونی چیرهاند و بسیاری از انسانها خود را ناتوان و فرودست میپندارند، هاول یادآور میشود که قدرت حقیقی در درون هر فرد نهفته است. تحول واقعی، از لحظهای آغاز میشود که فرد تصمیم میگیرد در راستی زندگی کند، نه در دروغ.
زمانی که صداقت، جایگزین ترس میشود، تغییر نیز آغاز شده است—آرام، آهسته، اما برگشتناپذیر.
#مقاومت_مدنی #واتسلاو_هاول #نه_به_جمهوری_اسلامی #با_حقیقت_زندگی_کنیم #مسئولیت_فردی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تغییر واقعی، از پایین آغاز میشود
پیام همراهان
در کتاب ماندگار قدرت بیقدرتان، واتسلاو هاول با نگاهی عمیق و انسانی، بر این حقیقت ساده اما بنیادین تأکید میکند: تغییر پایدار اجتماعی و سیاسی نه از بالا، که از دل انسانها و در بطن جامعه آغاز میشود. جملهی «تغییر واقعی از پایین آغاز میشود» نه صرفاً یک شعار، بلکه لب سخن فلسفهی مقاومت مدنی هاول است—فلسفهای که قدرت واقعی را در انتخابهای اخلاقی، فردی و بیهیاهو میبیند.
به باور هاول، ساختارهای استبدادی فقط با زور و سرکوب تداوم نمییابند؛ بلکه از تکرار روزمرهی دروغها، اطاعت بیچالش، و همراهی ناخواستهی مردمی تغذیه میکنند که به ظاهر بیقدرتاند، اما در عمل ستونهای پنهان نظاماند. هرگاه فردی تصمیم بگیرد با وجدان خویش زندگی کند، از تظاهر پرهیز نماید و حقیقت را—حتی در سکوت—پاس بدارد، گامی کوچک اما ویرانگر برای نظام سرکوبگر برمیدارد.
اما این مقاومت خاموش در زندگی واقعی چگونه معنا مییابد؟ در دل یک نظام تمامیتخواه چون جمهوری اسلامی ایران، چگونه میتوان از «پایین» آغاز کرد؟ پاسخ، در انتخابهای کوچک اما آگاهانهایست که روزانه در زندگی شخصی و شغلیمان انجام میدهیم:
معلمی که در کلاس درس، بهجای تبلیغ روایت رسمی نظام، تفکر انتقادی، گفتوگوی آزاد و ارزشهای انسانی را آموزش میدهد. او شاید شعار سیاسی ندهد، اما بذر آگاهی را در ذهن نسل آینده میکارد.
نویسنده یا هنرمندی که بهجای بازتولید کلیشههای حکومتی، از زندگی واقعی مردم، دردها، زیباییها و تناقضهای جامعه روایت میکند؛ حتی اگر اثرش در گمنامی منتشر شود، پژواک آن تا عمق وجدان عمومی نفوذ میکند.
پزشک یا پرستاری که در نظامی تبعیضآمیز، بدون توجه به جنسیت، عقیده یا پوشش بیماران، صرفاً بر اساس کرامت انسانی با آنها رفتار میکند. همین تصمیم ساده، انکار عملی گفتمان تفرقه و تفکیک است.
کارمندی که بهرغم فشارها و عرفهای نانوشته، از پذیرش رشوه یا دروغ در اسناد و فرایندها سر باز میزند. این نه گفتن به فساد، گرچه بیصداست، اما به افول مشروعیت سیستم یاری میرساند.
شهروندی معمولی که در جمعهای خانوادگی یا شبکههای اجتماعی، از انتشار دروغهای حکومتی خودداری میکند و به روایت حقیقت پایبند میماند. این انتخاب، هرچند بیسروصدا، بازتابی از شرافت انسانیست.
هاول از «انقلاب درونی» سخن میگوید؛ انقلابی که با بازسازی درون انسان، با ایستادگی در برابر دروغ، و با کنشهای کوچک اما اصیل آغاز میشود. او مینویسد: «حتی انسانی که در ظاهر بیقدرت است، اگر از دروغ گفتن و تظاهر پرهیز کند، یک عمل سیاسی انجام داده است.»
در جهانی که قدرتهای بیرونی چیرهاند و بسیاری از انسانها خود را ناتوان و فرودست میپندارند، هاول یادآور میشود که قدرت حقیقی در درون هر فرد نهفته است. تحول واقعی، از لحظهای آغاز میشود که فرد تصمیم میگیرد در راستی زندگی کند، نه در دروغ.
زمانی که صداقت، جایگزین ترس میشود، تغییر نیز آغاز شده است—آرام، آهسته، اما برگشتناپذیر.
#مقاومت_مدنی #واتسلاو_هاول #نه_به_جمهوری_اسلامی #با_حقیقت_زندگی_کنیم #مسئولیت_فردی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍22❤4🕊1
  «نظام پساتوتالیتر» یعنی چه؟ تفاوت آن با دیکتاتوری کلاسیک چیست؟
از ریش و انگشتر تا اطاعت پنهان
یکی از مفاهیم مهم کتاب قدرتِ بیقدرتان، «پساتوتالیتاریسم» و «نظام پساتوتالیتر» است.
این مفهوم مقداری ابهامآفرین است که قصد دارم در این پست، برای ابهامزدایی، کمی در مورد آن صحبت کنم.
✍️دکتر حسین اکبرینسب
هاول در یکی از بخشهای ابتدایی کتاب، در مورد این نامگذاری صحبت میکند و اعتراف میکند که عبارت دقیقی نیست، اما ناچار است برای نامگذاری نظام حاکم بر کشورش در آن دوران، از آن استفاده کند تا تمایز آن نظام را با دیکتاتوریهای کلاسیک مشخص نماید.
ابهامی که ایجاد میشود بهخاطر واژهی پُست است؛ یکی از معانی مرسوم آن «عبور و گذشتن» است که در این صورت، معنای کلی عبارت هاول «عبور از دیکتاتوری» خواهد بود.
هاول همانجا توضیح میدهد که منظورش القای این معنا نیست، چون آن جامعه هنوز از دیکتاتوری عبور نکرده است. بلکه منظور او «تفاوت» است: تفاوت با امری که همزمان از آن عبور صورت نگرفته است.
بنابراین، نظام پساتوتالیتر متفاوت با نظام توتالیتر است، اما هنوز از آن عبور نکرده و آن را هم در دل خود دارد.
بهعبارتی، نظام پساتوتالیتر، نوعی از توتالیتاریسم است که با توتالیتاریسم کلاسیک فرقهایی دارد.
در نظام توتالیتر، حاکمیت مبتنی بر زور و اجبار و اعمال مستقیم، واضح و آشکار قدرت است. اما در نظام پساتوتالیتر، لزوماً زور و اجبار اعمال نمیشود، بلکه بخش مهمی از سلطه از طریق ایدئولوژی و مشارکت افراد تحت سلطه در مناسک آن ایدئولوژی اعمال میشود.
نقطهی عزیمت هاول در مورد ایدئولوژی، تعریف کارل مارکس است که ایدئولوژی را نوعی آگاهیِ کاذب تعریف میکند که کار آن، قلب حقیقت است!
از نظر مارکس، ایدئولوژی دروغ و توهمی بزرگ است که جای حقایق را میگیرد و به شکلی دردناک و فاجعهبار، باورپذیر است.
بهنظر هاول، نظام پساتوتالیتر از باورپذیری ایدئولوژی و توهمات ایدئولوژیک استفاده میکند و مردمان تحت سلطه را با خود همراه میسازد.
مردم تحت سلطه با مشارکت در انواع مناسک ایدئولوژیک، چه در اشکال کارناوالی و تجمعی و نمایشی، چه در الفاظ زبانی و چه در بهکارگیری تصاویر و انجام اداها و اطوار و حتی نوع لباس پوشیدن، عملاً آن ایدئولوژی را برمیسازند و سرپا نگه میدارند و از این طریق، سلطهی آن نظام بر خود را تسهیل میکنند.
مثلاً گذاشتن ریش بلند توسط مردان و نامیدن آن به نام «محاسن»، دست کشیدنهای گاه و بیگاه بر این محاسن، یا پوشیدن پیراهن در وضعیتی که روی شلوار قرار گیرد، انداختن چند انگشتر با نگینهای درشت در انگشتان دست، یا نوع یقه خاص و ادای الفاظ مرسوم مذهبی توسط اشخاص، در دهههای اول پس از انقلاب اسلامی، بخشی از همین مناسک ایدئولوژیک بودند.
هاول مجموعهی این مناسک را یک پانارومای کامل توصیف میکند که قطعات آن توسط مردم تحت سلطه در اشکال گوناگون جورچین میشود.
مردم با مشارکت در ساختن لحظهبهلحظهی این پاناروما، اطاعت خود از نظام پساتوتالیتر را نشان میدهند و با آن همراه میشوند.
اصلاً نظام پساتوتالیتر، مجموعهی همین مناسک و اداها و اطوار است، بعلاوهی اهدافی که حاکمان برای آن در نظر گرفتهاند؛ و هر جا که لازم باشد برای پیش بردن آن به زور هم متوسل میشوند.
اما واقعیت آن است که زور همین مناسک از زور قدرت قهری حاکمیت بیشتر است؛ چون تعداد آنها عملاً بیشمار است (این مناسک عملاً همهجا و در هر لحظه هستند و آدم را وادار به مشارکت میکنند. هر جا که چشم باز کنی، حتی در رفتارهای شخصی و عادتشدهی آدمها حضور دارند و تکرار میشوند.)
مجموعهی این مناسک، در نهایت همان چنبرهی دروغ، ریا و تزویر است که مردم در آن گرفتار میشوند و خروج از آن زمانی دشوار میشود که حضور در این چنبره، از طرف نظام حاکم که کنترل سیستم اقتصادی را هم در دست دارد، با پاداش همراه میشود!
به شکلی که اطاعت و حضور در مناسک ایدئولوژیک، مساوی با تأمین منافع است و خروج از این چنبره و قرار گرفتن در دایرهی حقیقت، معادل از دست دادن منافع و چهبسا آغاز تنبیههای گوناگون است.
در نهایت، هاول این پیچیدگی سلطه را با اعمال مستقیم قدرت توسط دیکتاتوریهای کلاسیک متفاوت میداند و بر این پیچیدگی، نام «نظام پساتوتالیتر» را مینهد و در پایان فایل سه، سعی میکند تفاوتهای آن با نظام دیکتاتوری کلاسیک را بیان نماید.
#توتالیتتریسم #پساتوتالیتر #دیکتاتوری #استبداد_دینی #نظام_ایدئولوژیک #واتسلاو_هاول #حسین_اکبری_نسب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از ریش و انگشتر تا اطاعت پنهان
یکی از مفاهیم مهم کتاب قدرتِ بیقدرتان، «پساتوتالیتاریسم» و «نظام پساتوتالیتر» است.
این مفهوم مقداری ابهامآفرین است که قصد دارم در این پست، برای ابهامزدایی، کمی در مورد آن صحبت کنم.
✍️دکتر حسین اکبرینسب
هاول در یکی از بخشهای ابتدایی کتاب، در مورد این نامگذاری صحبت میکند و اعتراف میکند که عبارت دقیقی نیست، اما ناچار است برای نامگذاری نظام حاکم بر کشورش در آن دوران، از آن استفاده کند تا تمایز آن نظام را با دیکتاتوریهای کلاسیک مشخص نماید.
ابهامی که ایجاد میشود بهخاطر واژهی پُست است؛ یکی از معانی مرسوم آن «عبور و گذشتن» است که در این صورت، معنای کلی عبارت هاول «عبور از دیکتاتوری» خواهد بود.
هاول همانجا توضیح میدهد که منظورش القای این معنا نیست، چون آن جامعه هنوز از دیکتاتوری عبور نکرده است. بلکه منظور او «تفاوت» است: تفاوت با امری که همزمان از آن عبور صورت نگرفته است.
بنابراین، نظام پساتوتالیتر متفاوت با نظام توتالیتر است، اما هنوز از آن عبور نکرده و آن را هم در دل خود دارد.
بهعبارتی، نظام پساتوتالیتر، نوعی از توتالیتاریسم است که با توتالیتاریسم کلاسیک فرقهایی دارد.
در نظام توتالیتر، حاکمیت مبتنی بر زور و اجبار و اعمال مستقیم، واضح و آشکار قدرت است. اما در نظام پساتوتالیتر، لزوماً زور و اجبار اعمال نمیشود، بلکه بخش مهمی از سلطه از طریق ایدئولوژی و مشارکت افراد تحت سلطه در مناسک آن ایدئولوژی اعمال میشود.
نقطهی عزیمت هاول در مورد ایدئولوژی، تعریف کارل مارکس است که ایدئولوژی را نوعی آگاهیِ کاذب تعریف میکند که کار آن، قلب حقیقت است!
از نظر مارکس، ایدئولوژی دروغ و توهمی بزرگ است که جای حقایق را میگیرد و به شکلی دردناک و فاجعهبار، باورپذیر است.
بهنظر هاول، نظام پساتوتالیتر از باورپذیری ایدئولوژی و توهمات ایدئولوژیک استفاده میکند و مردمان تحت سلطه را با خود همراه میسازد.
مردم تحت سلطه با مشارکت در انواع مناسک ایدئولوژیک، چه در اشکال کارناوالی و تجمعی و نمایشی، چه در الفاظ زبانی و چه در بهکارگیری تصاویر و انجام اداها و اطوار و حتی نوع لباس پوشیدن، عملاً آن ایدئولوژی را برمیسازند و سرپا نگه میدارند و از این طریق، سلطهی آن نظام بر خود را تسهیل میکنند.
مثلاً گذاشتن ریش بلند توسط مردان و نامیدن آن به نام «محاسن»، دست کشیدنهای گاه و بیگاه بر این محاسن، یا پوشیدن پیراهن در وضعیتی که روی شلوار قرار گیرد، انداختن چند انگشتر با نگینهای درشت در انگشتان دست، یا نوع یقه خاص و ادای الفاظ مرسوم مذهبی توسط اشخاص، در دهههای اول پس از انقلاب اسلامی، بخشی از همین مناسک ایدئولوژیک بودند.
هاول مجموعهی این مناسک را یک پانارومای کامل توصیف میکند که قطعات آن توسط مردم تحت سلطه در اشکال گوناگون جورچین میشود.
مردم با مشارکت در ساختن لحظهبهلحظهی این پاناروما، اطاعت خود از نظام پساتوتالیتر را نشان میدهند و با آن همراه میشوند.
اصلاً نظام پساتوتالیتر، مجموعهی همین مناسک و اداها و اطوار است، بعلاوهی اهدافی که حاکمان برای آن در نظر گرفتهاند؛ و هر جا که لازم باشد برای پیش بردن آن به زور هم متوسل میشوند.
اما واقعیت آن است که زور همین مناسک از زور قدرت قهری حاکمیت بیشتر است؛ چون تعداد آنها عملاً بیشمار است (این مناسک عملاً همهجا و در هر لحظه هستند و آدم را وادار به مشارکت میکنند. هر جا که چشم باز کنی، حتی در رفتارهای شخصی و عادتشدهی آدمها حضور دارند و تکرار میشوند.)
مجموعهی این مناسک، در نهایت همان چنبرهی دروغ، ریا و تزویر است که مردم در آن گرفتار میشوند و خروج از آن زمانی دشوار میشود که حضور در این چنبره، از طرف نظام حاکم که کنترل سیستم اقتصادی را هم در دست دارد، با پاداش همراه میشود!
به شکلی که اطاعت و حضور در مناسک ایدئولوژیک، مساوی با تأمین منافع است و خروج از این چنبره و قرار گرفتن در دایرهی حقیقت، معادل از دست دادن منافع و چهبسا آغاز تنبیههای گوناگون است.
در نهایت، هاول این پیچیدگی سلطه را با اعمال مستقیم قدرت توسط دیکتاتوریهای کلاسیک متفاوت میداند و بر این پیچیدگی، نام «نظام پساتوتالیتر» را مینهد و در پایان فایل سه، سعی میکند تفاوتهای آن با نظام دیکتاتوری کلاسیک را بیان نماید.
#توتالیتتریسم #پساتوتالیتر #دیکتاتوری #استبداد_دینی #نظام_ایدئولوژیک #واتسلاو_هاول #حسین_اکبری_نسب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍13❤4
  Forwarded from گفتوشنود
  
واتسلاو هاول نویسنده، نمایشنامهنویس، اندیشمند و سیاستمدار اهل چک، یکی از چهرههای برجسته مبارزه با رژیمهای توتالیتر در قرن بیستم بود.
او در دوران حکومت کمونیستی چکسلواکی، با شجاعت و پایداری از حقوق بشر، آزادی بیان و کرامت انسانی دفاع کرد.
هاول علاوه بر فعالیتهای سیاسی و اجتماعیاش، بهواسطه آثار ادبی و نمایشنامههای تأثیرگذارش نیز شناخته میشود. او پس از فروپاشی رژیم کمونیستی، بهعنوان اولین رئیسجمهور چکسلواکیِ پساکمونیست انتخاب شد.
کتاب مشهور «قدرت بیقدرتان» (The Power of the Powerless) یکی از تأثیرگذارترین آثار هاول است که در آن به تحلیل وضعیت انسان در نظامهای سرکوبگر میپردازد.
در این اثر، هاول از مفهوم «زندگی در حقیقت» سخن میگوید و نشان میدهد که چگونه افراد عادی، با ایستادگی اخلاقی و امتناع از همکاری با دروغهای نظام، میتوانند قدرت واقعی را از آن خود کنند.
نسخه صوتی کتاب قدرت بیقدرتان را از سایت آموزشکده توانا بشنوید.
https://www.tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
#واتسلاو_هاول #واسلاو_هاول #توتالیتاریسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
واتسلاو هاول نویسنده، نمایشنامهنویس، اندیشمند و سیاستمدار اهل چک، یکی از چهرههای برجسته مبارزه با رژیمهای توتالیتر در قرن بیستم بود.
او در دوران حکومت کمونیستی چکسلواکی، با شجاعت و پایداری از حقوق بشر، آزادی بیان و کرامت انسانی دفاع کرد.
هاول علاوه بر فعالیتهای سیاسی و اجتماعیاش، بهواسطه آثار ادبی و نمایشنامههای تأثیرگذارش نیز شناخته میشود. او پس از فروپاشی رژیم کمونیستی، بهعنوان اولین رئیسجمهور چکسلواکیِ پساکمونیست انتخاب شد.
کتاب مشهور «قدرت بیقدرتان» (The Power of the Powerless) یکی از تأثیرگذارترین آثار هاول است که در آن به تحلیل وضعیت انسان در نظامهای سرکوبگر میپردازد.
در این اثر، هاول از مفهوم «زندگی در حقیقت» سخن میگوید و نشان میدهد که چگونه افراد عادی، با ایستادگی اخلاقی و امتناع از همکاری با دروغهای نظام، میتوانند قدرت واقعی را از آن خود کنند.
نسخه صوتی کتاب قدرت بیقدرتان را از سایت آموزشکده توانا بشنوید.
https://www.tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
#واتسلاو_هاول #واسلاو_هاول #توتالیتاریسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍16❤3